Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
با وجود انبوه نوشته ها و برداشت های سطحی، غیر علمی و شبه علمی، برای مطالعه تاریخ ایران در دورهٔ مهم و کمتر شناخته شدهٔ سدههای نخستین اسلامی و آگاهی یافتن از چگونگی استمرار و تحول سنتها و عناصر باستانی فرهنگ ایرانی در روزگار اسلامی، به چه آثاری مراجعه کنیم؟
کتاب «سربازان ساسانی در جامعه اسلامی» یکی از آثار برجستهٔ علمی و تخصصی است که بخش مهمی از این موضوع را پوشش میدهد و محققان تاریخ مطالعه آن را به علاقمندان تاریخ و فرهنگ ایران پیشنهاد می کنند.
#سربازان_ساسانی_در_جامعه_اسلامی
@qoqnoospublication
با وجود انبوه نوشته ها و برداشت های سطحی، غیر علمی و شبه علمی، برای مطالعه تاریخ ایران در دورهٔ مهم و کمتر شناخته شدهٔ سدههای نخستین اسلامی و آگاهی یافتن از چگونگی استمرار و تحول سنتها و عناصر باستانی فرهنگ ایرانی در روزگار اسلامی، به چه آثاری مراجعه کنیم؟
کتاب «سربازان ساسانی در جامعه اسلامی» یکی از آثار برجستهٔ علمی و تخصصی است که بخش مهمی از این موضوع را پوشش میدهد و محققان تاریخ مطالعه آن را به علاقمندان تاریخ و فرهنگ ایران پیشنهاد می کنند.
#سربازان_ساسانی_در_جامعه_اسلامی
@qoqnoospublication
بحرانی که هوسرل از آن سخن میگوید هم به علوم به طور کلی و علوم انسانی به طور خاص مربوط است، هم به کلیت جهانی که بشر عصر جدید در آن زندگی میکند، و هم در نهایت به طور ضمنی به بحرانی که در اواخر عمر هوسرل گریبان او را گرفته و حتی حق تدریس و تألیف را هم از وی سلب کرده بود، یعنی روی کار آمدن حزب نازی.
از نظر هوسرل خروج از بحران مستلزم نگرشی تازه به انسان و نسبتش با جهان است، نگرشی که پدیدارشناسی استعلایی بناست چندوچونش را به دست دهد.
شعار مشهور پدیدارشناسی، یعنی «بازگشت به خود چیزها»، در اینجا در قالب «بازگشت به زیستجهان» بیان میشود، به مثابهٔ بازگشت به پیشفرضهای نادیدهٔ علوم که غفلت از آنها سبب شده علوم فهم درستی از مبانی خود نداشته باشند.
بحران پیشآمده «بحرانِ علوم» است، هم به معنای بحرانی که «در» علم و «برای علم» روی داده، و هم به معنای بحرانی که «از» نگرش علمی ناشی شده است.
#بحران_علوم_اروپایی_و_پدیدارشناسی _استعلایی
#ادموند_هوسرل
#طالب_جابری
@qoqnoosp
از نظر هوسرل خروج از بحران مستلزم نگرشی تازه به انسان و نسبتش با جهان است، نگرشی که پدیدارشناسی استعلایی بناست چندوچونش را به دست دهد.
شعار مشهور پدیدارشناسی، یعنی «بازگشت به خود چیزها»، در اینجا در قالب «بازگشت به زیستجهان» بیان میشود، به مثابهٔ بازگشت به پیشفرضهای نادیدهٔ علوم که غفلت از آنها سبب شده علوم فهم درستی از مبانی خود نداشته باشند.
بحران پیشآمده «بحرانِ علوم» است، هم به معنای بحرانی که «در» علم و «برای علم» روی داده، و هم به معنای بحرانی که «از» نگرش علمی ناشی شده است.
#بحران_علوم_اروپایی_و_پدیدارشناسی _استعلایی
#ادموند_هوسرل
#طالب_جابری
@qoqnoosp
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سمیه نورزی «دبیر مجموعه» در این ویدیو با معرفی ۹ رمان مهم ادبیات گوتیک ققنوس، ویژگیهای اصلی این نوع ژانر را معرفی میکند به گونهای که دیگر بهراحتی میتوانید ادبیات گوتیک را از بین رمانهای مختلف تشخیص دهید
و از همه مهمتر آثار گوتیک در دست انتشار این مجموعه را معرفی میکند
#ادبیات_گوتیک
#مجموعه_ادبیات_گوتیک_ققنوس
#سمیه_نوروزی
@qoqnoospub
و از همه مهمتر آثار گوتیک در دست انتشار این مجموعه را معرفی میکند
#ادبیات_گوتیک
#مجموعه_ادبیات_گوتیک_ققنوس
#سمیه_نوروزی
@qoqnoospub
هیچ علم ابژکتیوی، هیچ روانشناسی ای، همچنین هیچ فلسفهای هرگز به قلمرو امر سوبژکتیو موضوعیت نبخشیده و آن را کشف نکرده است. حتی فلسفهٔ کانتی هم قادر به انجام دادن این کار نبوده، هرچند خواستش این بوده که به شروطِ سوبژکتیوِ امکانِ جهانِ شناختنی بازگردد. قلمرو امر سوبژکتیو هرگز به چشم و چنگ نیامده و هرگز فهم نشده است.
#بحران_علوم_اروپایی_و_پدیدارشناسی_استعلایی
#هوسرل
#بهزودی
@qoqnoospublication
#بحران_علوم_اروپایی_و_پدیدارشناسی_استعلایی
#هوسرل
#بهزودی
@qoqnoospublication
پدیدارشناسی استعلایی هوسرل راهی است برای بازگشت به بنیادهای مغفولماندۀ علوم، برای بازگشت به زیست جهان مشترک انسانها.
هوسرل خود را «راهنما» میخواند، نه «آموزگار». او میخواهد با نوعی بازنگری تاریخی، با مراجعه به متفکران دورانسازی مثل گالیله، دکارت، کانت و هیوم و آشکار ساختن عوامل آشکار و پنهان انگیزانندۀ کار فکری آنها، گام به گام ما را با نگرش تازهای آشنا کند.
اگر بپذیریم بشر با بحران روبهروست، چه بحران معنا و ارزشها و چه بحران در علوم طبیعی، هوسرل راه برونرفت از آن را رو کردن به «درون» میداند، یعنی چرخشی از ابژکتیویسم به سوی سوبژکتیویسم.
هوسرل این نگرش تازه را «پدیدارشناسی استعلایی» میخواند، نگرشی که بناست ابژکتیویسم علمی، طبیعت باوری و فیزیک باوری را به چالش بکشد.
#بحران_علوم_اروپایی_و_پدیدارشناسی_استعلایی
@qoqnoospub
هوسرل خود را «راهنما» میخواند، نه «آموزگار». او میخواهد با نوعی بازنگری تاریخی، با مراجعه به متفکران دورانسازی مثل گالیله، دکارت، کانت و هیوم و آشکار ساختن عوامل آشکار و پنهان انگیزانندۀ کار فکری آنها، گام به گام ما را با نگرش تازهای آشنا کند.
اگر بپذیریم بشر با بحران روبهروست، چه بحران معنا و ارزشها و چه بحران در علوم طبیعی، هوسرل راه برونرفت از آن را رو کردن به «درون» میداند، یعنی چرخشی از ابژکتیویسم به سوی سوبژکتیویسم.
هوسرل این نگرش تازه را «پدیدارشناسی استعلایی» میخواند، نگرشی که بناست ابژکتیویسم علمی، طبیعت باوری و فیزیک باوری را به چالش بکشد.
#بحران_علوم_اروپایی_و_پدیدارشناسی_استعلایی
@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زمانه بحران؛
از منطق هگل تا نمایشنامههای بکت
در کتاب "مواجههای نامتعارف با منطق هگل"
آنجلیکا نوتزو، فیلسوف ایتالیایی، این دو فیلسوف کاملا متفاوت را در نقطهای بدیع بهم گره میزند
#مواجهه_نامتعارف_با_هگل
@qoqnoospublication
از منطق هگل تا نمایشنامههای بکت
در کتاب "مواجههای نامتعارف با منطق هگل"
آنجلیکا نوتزو، فیلسوف ایتالیایی، این دو فیلسوف کاملا متفاوت را در نقطهای بدیع بهم گره میزند
#مواجهه_نامتعارف_با_هگل
@qoqnoospublication
"ناگهان به یاد آوردم که سالها ازدواج با ویلیام برایم چه چیز ترسناکی بود: نزدیکیای آنقدر غلیظ که اتاق را پر میکرد، گلویت از شناخت بیش از حد طرف مقابلت مسدود میشد، طوری که واقعا به سوراخهای بینیات فشار میآورد و راه نفس کشیدن را میبست_ بوی افکار آن یکی، خودآگاهی ِ هر کلمهای که گفته میشد، لرزش خفیف ابرویی که کمی بالا رفته بود، کج شدن چانه که به سختی به چشم میآمد؛ هیچکس جز آن یکی معنیشان را نمیفهمید؛ اما با همهی این حرفها هیچوقت نمیتوانستی آزادانه زندگی کنی.
صمیمیت تبدیل شد به چیزی هولناک."
#وای_ویلیام
#الیزابت_استراوت
#پژند_سلیمانی
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
صمیمیت تبدیل شد به چیزی هولناک."
#وای_ویلیام
#الیزابت_استراوت
#پژند_سلیمانی
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
دیویی تصدیق میکند که خِرَدی که برای مشارکت در زندگی اجتماعی به آن احتیاج داریم موهبتی طبیعی نیست، بلکه حاصلِ خودِ مشارکت ما در تعامل اجتماعی است. ما از طریق مشارکتمان در شکلهای دموکراتیکِ همکاری، خرد اجتماعی کسب میکنیم. این [فهم] آموزش را در نسبتی متفاوت با دموکراسی جای میدهد، چراکه همراه با دیویی میتوانیم استدلال کنیم که آموزش باید فرصتهایی برای شکلگیریِ خرد اجتماعی عرضه کند، و این بدان معناست که خود آموزش باید به شکلی دموکراتیک سازماندهی شده باشد.
#فراسوی_یادگیری
#گرت_بیستا
#سجاد_هاشمی_نژاد
#صادق_کشاورزیان
@qoqnoospublication
#فراسوی_یادگیری
#گرت_بیستا
#سجاد_هاشمی_نژاد
#صادق_کشاورزیان
@qoqnoospublication
کتاب «هگل و بنیادهای نظریهٔ ادبی» میکوشد زبان هگل را آسان کند، شیوههای اساسیِ اندیشۀ او را برای طیف نسبتاً گستردهای از خوانندگان فهمپذیر کند و نشان بدهد که اندیشۀ او در سطوح بسیاری برجهان ما تاثیر گذار بوده است.
هگل به ما در فهم هویت و تفاوت، سازوکار اقتصادی و ایدئولوژیکِ سرمایهداری، جهانهای دین، هنر، سیاست، میراثهای ماندگار استعمار و فهم شیوههای ایفای نقش یا ناتوانی از ایفای نقش ما در شکلدهی به جهان و زبانمان یاری میرساند.
و همچنین کتاب «هگل و بنیادهای نظریهٔ ادبی» نشان میدهد که چگونه نظریۀ ادبی رابطهای ژرف با تمامی این مباحث دارد
#هگل_و_بنیادهای_نظریه_ادبی
#م_ا_ر_حبیب
#ادریس_رنجی
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospublication
هگل به ما در فهم هویت و تفاوت، سازوکار اقتصادی و ایدئولوژیکِ سرمایهداری، جهانهای دین، هنر، سیاست، میراثهای ماندگار استعمار و فهم شیوههای ایفای نقش یا ناتوانی از ایفای نقش ما در شکلدهی به جهان و زبانمان یاری میرساند.
و همچنین کتاب «هگل و بنیادهای نظریهٔ ادبی» نشان میدهد که چگونه نظریۀ ادبی رابطهای ژرف با تمامی این مباحث دارد
#هگل_و_بنیادهای_نظریه_ادبی
#م_ا_ر_حبیب
#ادریس_رنجی
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospublication
بهمناسبت انتشار ترجمه فارسی رمانی از الیزابت استراوت؛
الیزابت استراوت و جهان داستانی او، با نگاهی به رمان «وای ویلیام!»
الیزابت استراوت، نویسنده برجسته آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر، با نثر مینیمال و صمیمی خود به قلب روابط انسانی نفوذ میکند. رمان «وای ویلیام!»، اثری از مجموعه موسوم به «لوسی بارتون»، نمونهای درخشان از توانایی او در به تصویر کشیدن عشق، تنهایی و گذشته است.
سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – مرضیه نگهبان مروی: الیزابت استراوت، زاده ۶ ژانویه ۱۹۵۶ در پورتلند، ایالت مین، یکی از برجستهترین نویسندگان معاصر آمریکا است. او در خانوادهای تحصیلکرده رشد کرد؛ پدرش استاد دانشگاه و مادرش معلم بود. استراوت پس از تحصیل در کالج بیتس، یک سال را در آکسفورد گذراند و در سال ۱۹۸۲ از دانشگاه حقوق سیراکوس فارغالتحصیل شد. در همان سال، اولین داستان کوتاه او در مجله «نیولتر» منتشر شد که نقطه آغاز مسیر حرفهایاش در نویسندگی بود. استراوت با نثر مینیمال و در عین حال عمیق خود، بهویژه در به تصویر کشیدن زندگی روزمره و احساسات پیچیده انسانی، شهرت دارد. او استاد دانشگاه و نویسنده رمان و داستان کوتاه است و آثارش به دلیل شخصیتپردازی قوی و روایتهای روانشناختی مورد تحسین قرار گرفتهاند.
استراوت در سال ۲۰۰۹ برای رمان «آلیو کیتریج» برنده جایزه پولیتزر شد و با آثاری چون «وای ویلیام!» که در سال ۲۰۲۲ به فهرست نهایی جایزه بوکر راه یافت، جایگاه خود را در ادبیات جهانی تثبیت کرد. او اغلب داستانهایش را در شهرهای کوچک ایالت مین قرار میدهد؛ جایی که روابط خانوادگی و اجتماعی در مرکز توجه هستند. نثر ساده اما پراحساس او، همراه با توانایی در به تصویر کشیدن تنهایی، عشق و تأثیرات گذشته، او را به یکی از نویسندگان برجسته ادبیات روانشناختی تبدیل کرده است. او با مجموعهای از رمانها و داستانهای کوتاه، جهانی داستانیای خلق کرده که در آن روابط انسانی و چالشهای زندگی روزمره در مرکز توجه قرار دارند. آثار استراوت به چندین زبان ترجمه شدهاند و در ایران نیز چند اثرش به فارسی ترجمه شده که رمان «وای ویلیام!» از آن جمله است. این رمان با ترجمه پژند سلیمانی در انتشارات ققنوس منتشر شده است.
مروری بر رمان «وای ویلیام!»
رمان «وای ویلیام!»، اثری از مجموعه موسوم به لوسی بارتون، داستان لوسی و ویلیام، همسر سابق لوسی، را روایت میکند. لوسی، نویسندهای که پس از مرگ همسر دومش درگیر تأملات عمیق است، همراه ویلیام، دانشمندی درونگرا با بحرانهای شخصی و خانوادگی، به سفری برای کشف گذشته او میرود. این سفر نهتنها زوایای پنهان زندگی ویلیام، بلکه لایههای پیچیده رابطه این دو را آشکار میکند.
نثر «وای ویلیام!» به زبانی ساده و صمیمی، خواننده را با ریزهکاریهای روانشناختی شخصیتهای داستان مواجه میکند. استراوت با سبک خاطرهنویسی داستانی، خواننده را به ذهن لوسی میبرد؛ جایی که او با صداقت از احساسات متناقضش درباره ویلیام، زندگی مشترکشان و گذشتهای که هر دو را شکل داده سخن میگوید. برای مثال، لوسی رابطه خود و ویلیام را به هانسل و گرتل در جنگل تشبیه میکند؛ دو کودک گمشده که به دنبال خردهنانهایی برای یافتن مسیر خانهاند. این تصویر شکنندگی و پیچیدگی رابطه آنها را بهزیبایی نشان میدهد. رمان به موضوعاتی چون عشق، تنهایی، وفاداری و معنای زندگی در کهنسالی میپردازد و با نگاهی ظریف به تأثیر زخمهای کودکی بر بزرگسالی، خواننده را به تأمل وا میدارد.
@qoqnoosub
الیزابت استراوت و جهان داستانی او، با نگاهی به رمان «وای ویلیام!»
الیزابت استراوت، نویسنده برجسته آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر، با نثر مینیمال و صمیمی خود به قلب روابط انسانی نفوذ میکند. رمان «وای ویلیام!»، اثری از مجموعه موسوم به «لوسی بارتون»، نمونهای درخشان از توانایی او در به تصویر کشیدن عشق، تنهایی و گذشته است.
سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – مرضیه نگهبان مروی: الیزابت استراوت، زاده ۶ ژانویه ۱۹۵۶ در پورتلند، ایالت مین، یکی از برجستهترین نویسندگان معاصر آمریکا است. او در خانوادهای تحصیلکرده رشد کرد؛ پدرش استاد دانشگاه و مادرش معلم بود. استراوت پس از تحصیل در کالج بیتس، یک سال را در آکسفورد گذراند و در سال ۱۹۸۲ از دانشگاه حقوق سیراکوس فارغالتحصیل شد. در همان سال، اولین داستان کوتاه او در مجله «نیولتر» منتشر شد که نقطه آغاز مسیر حرفهایاش در نویسندگی بود. استراوت با نثر مینیمال و در عین حال عمیق خود، بهویژه در به تصویر کشیدن زندگی روزمره و احساسات پیچیده انسانی، شهرت دارد. او استاد دانشگاه و نویسنده رمان و داستان کوتاه است و آثارش به دلیل شخصیتپردازی قوی و روایتهای روانشناختی مورد تحسین قرار گرفتهاند.
استراوت در سال ۲۰۰۹ برای رمان «آلیو کیتریج» برنده جایزه پولیتزر شد و با آثاری چون «وای ویلیام!» که در سال ۲۰۲۲ به فهرست نهایی جایزه بوکر راه یافت، جایگاه خود را در ادبیات جهانی تثبیت کرد. او اغلب داستانهایش را در شهرهای کوچک ایالت مین قرار میدهد؛ جایی که روابط خانوادگی و اجتماعی در مرکز توجه هستند. نثر ساده اما پراحساس او، همراه با توانایی در به تصویر کشیدن تنهایی، عشق و تأثیرات گذشته، او را به یکی از نویسندگان برجسته ادبیات روانشناختی تبدیل کرده است. او با مجموعهای از رمانها و داستانهای کوتاه، جهانی داستانیای خلق کرده که در آن روابط انسانی و چالشهای زندگی روزمره در مرکز توجه قرار دارند. آثار استراوت به چندین زبان ترجمه شدهاند و در ایران نیز چند اثرش به فارسی ترجمه شده که رمان «وای ویلیام!» از آن جمله است. این رمان با ترجمه پژند سلیمانی در انتشارات ققنوس منتشر شده است.
مروری بر رمان «وای ویلیام!»
رمان «وای ویلیام!»، اثری از مجموعه موسوم به لوسی بارتون، داستان لوسی و ویلیام، همسر سابق لوسی، را روایت میکند. لوسی، نویسندهای که پس از مرگ همسر دومش درگیر تأملات عمیق است، همراه ویلیام، دانشمندی درونگرا با بحرانهای شخصی و خانوادگی، به سفری برای کشف گذشته او میرود. این سفر نهتنها زوایای پنهان زندگی ویلیام، بلکه لایههای پیچیده رابطه این دو را آشکار میکند.
نثر «وای ویلیام!» به زبانی ساده و صمیمی، خواننده را با ریزهکاریهای روانشناختی شخصیتهای داستان مواجه میکند. استراوت با سبک خاطرهنویسی داستانی، خواننده را به ذهن لوسی میبرد؛ جایی که او با صداقت از احساسات متناقضش درباره ویلیام، زندگی مشترکشان و گذشتهای که هر دو را شکل داده سخن میگوید. برای مثال، لوسی رابطه خود و ویلیام را به هانسل و گرتل در جنگل تشبیه میکند؛ دو کودک گمشده که به دنبال خردهنانهایی برای یافتن مسیر خانهاند. این تصویر شکنندگی و پیچیدگی رابطه آنها را بهزیبایی نشان میدهد. رمان به موضوعاتی چون عشق، تنهایی، وفاداری و معنای زندگی در کهنسالی میپردازد و با نگاهی ظریف به تأثیر زخمهای کودکی بر بزرگسالی، خواننده را به تأمل وا میدارد.
@qoqnoosub
ایبنا
الیزابت استراوت و جهان داستانی او، با نگاهی به رمان «وای ویلیام!»
الیزابت استراوت، نویسنده برجسته آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر، با نثر مینیمال و صمیمی خود به قلب روابط انسانی نفوذ میکند. رمان «وای ویلیام!»، اثری از مجموعه موسوم به «لوسی بارتون»، نمونهای درخشان از توانایی او در به تصویر کشیدن عشق، تنهایی و گذشته است.
.
آیا میتوان میان سنتهای مختلفی که به نظریهٔ ادبی پرداختهاند، از قبیل ساختشکنی، مارکسیسم، تاریخنگاری نو، فمینیسم، پسااستعمارگرایی و مطالعات فرهنگی/دیجیتال، وجه یا وجوه مشترکی یافت؟ اگر چنین است، اصول بنیادی نظریهٔ ادبی کدام است؟ جهتگیری ایدئولوژیک آن چیست؟ آیا همچنان میتواند به ما در درک مسائل فکری و اخلاقی اساسی و بغرنج روزگارمان کمک کند؟
مؤلف پاسخ این پرسشها را در اندیشههای هگل دنبال میکند. او ایدههای پیچیدهٔ هگل و چگونگی نفوذ آنها در سراسر تاریخ فکری قرن گذشته را توضیح میدهد. این کتاب روشن میکند که جهان مدرن ما چگونه به وجود آمد و ما چگونه میتوانیم مسائل برجستهٔ روزگار خود را بهتر درک کنیم.
هدف مؤلف ارائهٔ شرحی روشن، مفصل، دقیق و خوشخوان از اصول پایهای نظریهٔ ادبی و همچنین اندیشههای دشوار هگل دربارهٔ موضوعات گوناگون — از جمله منطق، تاریخ فلسفه، زبان، جنسیت و دولت — برای مخاطبانی است که فرض میشود به این ایدهها علاقهمندند اما با آنها ناآشنایند.
#هگل_و_بنیادهای_نظریههای_ادبی
@qoqnoospublication
آیا میتوان میان سنتهای مختلفی که به نظریهٔ ادبی پرداختهاند، از قبیل ساختشکنی، مارکسیسم، تاریخنگاری نو، فمینیسم، پسااستعمارگرایی و مطالعات فرهنگی/دیجیتال، وجه یا وجوه مشترکی یافت؟ اگر چنین است، اصول بنیادی نظریهٔ ادبی کدام است؟ جهتگیری ایدئولوژیک آن چیست؟ آیا همچنان میتواند به ما در درک مسائل فکری و اخلاقی اساسی و بغرنج روزگارمان کمک کند؟
مؤلف پاسخ این پرسشها را در اندیشههای هگل دنبال میکند. او ایدههای پیچیدهٔ هگل و چگونگی نفوذ آنها در سراسر تاریخ فکری قرن گذشته را توضیح میدهد. این کتاب روشن میکند که جهان مدرن ما چگونه به وجود آمد و ما چگونه میتوانیم مسائل برجستهٔ روزگار خود را بهتر درک کنیم.
هدف مؤلف ارائهٔ شرحی روشن، مفصل، دقیق و خوشخوان از اصول پایهای نظریهٔ ادبی و همچنین اندیشههای دشوار هگل دربارهٔ موضوعات گوناگون — از جمله منطق، تاریخ فلسفه، زبان، جنسیت و دولت — برای مخاطبانی است که فرض میشود به این ایدهها علاقهمندند اما با آنها ناآشنایند.
#هگل_و_بنیادهای_نظریههای_ادبی
@qoqnoospublication
«بحران علوم اروپایی» در گفتوگو با طالب جابری؛
بازگشت به زیست جهان
هوسرل فیلسوفی است که فکرش مدام در تحول است
طالب جابری، مترجم آثار فلسفی، در گفتوگویی درباره کتاب بحران علوم اروپایی و پدیدارشناسی استعلایی تأکید کرد: فهم آثار هوسرل بهسبب قلم سنگین و تحولات مداوم مفاهیم او کار سادهای نیست، اما شاید همین تحول و گشودگی پروژۀ فکری او بخشی از جذابیت پدیدارشناسی باشد؛ روشی که بیش از آنکه پاسخ بدهد، خواننده را با پرسشهای بنیادین مواجه میسازد.
سرویس اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مسعود تقی آبادیکتاب «بحران علوم اروپایی و پدیدارشناسی استعلایی» اثر ادموند هوسرل، فیلسوف بنیانگذار مکتب پدیدارشناسی، یکی از مهمترین و در عین حال دشوارترین متون فلسفه معاصر است. این اثر را که در سالهای پایانی عمر هوسرل نوشته شد وصیتنامه فکری او میدانند؛ متنی که در آن بحران علوم جدید، نسبت علم و فلسفه، و مفهوم بنیادین «زیستجهان» بهگونهای ریشهای و پرسشانگیز طرح میشوند. این کتاب بهتازگی توسط نشر ققنوس و با ترجمه طالب جابری، مترجم و محقق شناختهشده فلسفه، به زبان فارسی منتشر شده است. طالب جابری از مترجمان چیرهدست حوزه فلسفه است که تجربه ترجمه آثار متفکران بزرگی چون هایدگر، هوسرل و فرگه را در کارنامه خود دارد. او طی سالهای گذشته با انتشار کتابهایی در نشرهای معتبر، سهمی جدی در آشنایی جامعه دانشگاهی ایران با جریانهای فلسفی قرن بیستم ایفا کرده است. جابری درباره تجربه ترجمه بحران علوم اروپایی میگوید که حدود ۹ ماه به دراز انجامیده و با وجود آشنایی و تسلط بر سنت پدیدارشناسی، دشواری قلم هوسرل و پیچیدگی ساختار متن همچنان تجربهای طاقتفرسا و پرچالش بوده است.
جابری، با وجود آگاهی و عمقی که در فلسفه دارد، جهانی است در خود؛ و همین ویژگی حضور او را در چنین گفتوگویی مغتنم و ارزشمند میسازد. گفتوگویی که نه صرفاً در پی شرح یک کتاب، که در پی گشودن افقی تازه برای اندیشه در ایران است. به باور جابری، فهم این اثر برای مخاطب ایرانی اهمیتی دوچندان دارد؛ چرا که نهتنها امکان گفتوگویی تازه با سنت فلسفی غربی را فراهم میکند، بلکه زمینهای برای بازاندیشی نسبت ما با دانشگاه، علم و فلسفه در شرایط امروز جامعه ایران به دست میدهد. او در این مصاحبه تأکید میکند که هوسرل بیش از آنکه فیلسوفی با پرسشی واحد باشد، متفکری است که پیوسته در حال «تفکر» است؛ متفکری که آثارش خواننده را وارد فرآیندی میکند که بیش از پاسخ، سرشار از پرسشهای بنیادین است. محور اصلی این گفتوگو نیز همین نکته است: جایگاه هوسرل، دشواری فهم آثار او، و افقهایی که پدیدارشناسی میتواند در برابر ما بگشاید.
ادامه دارد….
@qoqnoospub
بازگشت به زیست جهان
هوسرل فیلسوفی است که فکرش مدام در تحول است
طالب جابری، مترجم آثار فلسفی، در گفتوگویی درباره کتاب بحران علوم اروپایی و پدیدارشناسی استعلایی تأکید کرد: فهم آثار هوسرل بهسبب قلم سنگین و تحولات مداوم مفاهیم او کار سادهای نیست، اما شاید همین تحول و گشودگی پروژۀ فکری او بخشی از جذابیت پدیدارشناسی باشد؛ روشی که بیش از آنکه پاسخ بدهد، خواننده را با پرسشهای بنیادین مواجه میسازد.
سرویس اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مسعود تقی آبادیکتاب «بحران علوم اروپایی و پدیدارشناسی استعلایی» اثر ادموند هوسرل، فیلسوف بنیانگذار مکتب پدیدارشناسی، یکی از مهمترین و در عین حال دشوارترین متون فلسفه معاصر است. این اثر را که در سالهای پایانی عمر هوسرل نوشته شد وصیتنامه فکری او میدانند؛ متنی که در آن بحران علوم جدید، نسبت علم و فلسفه، و مفهوم بنیادین «زیستجهان» بهگونهای ریشهای و پرسشانگیز طرح میشوند. این کتاب بهتازگی توسط نشر ققنوس و با ترجمه طالب جابری، مترجم و محقق شناختهشده فلسفه، به زبان فارسی منتشر شده است. طالب جابری از مترجمان چیرهدست حوزه فلسفه است که تجربه ترجمه آثار متفکران بزرگی چون هایدگر، هوسرل و فرگه را در کارنامه خود دارد. او طی سالهای گذشته با انتشار کتابهایی در نشرهای معتبر، سهمی جدی در آشنایی جامعه دانشگاهی ایران با جریانهای فلسفی قرن بیستم ایفا کرده است. جابری درباره تجربه ترجمه بحران علوم اروپایی میگوید که حدود ۹ ماه به دراز انجامیده و با وجود آشنایی و تسلط بر سنت پدیدارشناسی، دشواری قلم هوسرل و پیچیدگی ساختار متن همچنان تجربهای طاقتفرسا و پرچالش بوده است.
جابری، با وجود آگاهی و عمقی که در فلسفه دارد، جهانی است در خود؛ و همین ویژگی حضور او را در چنین گفتوگویی مغتنم و ارزشمند میسازد. گفتوگویی که نه صرفاً در پی شرح یک کتاب، که در پی گشودن افقی تازه برای اندیشه در ایران است. به باور جابری، فهم این اثر برای مخاطب ایرانی اهمیتی دوچندان دارد؛ چرا که نهتنها امکان گفتوگویی تازه با سنت فلسفی غربی را فراهم میکند، بلکه زمینهای برای بازاندیشی نسبت ما با دانشگاه، علم و فلسفه در شرایط امروز جامعه ایران به دست میدهد. او در این مصاحبه تأکید میکند که هوسرل بیش از آنکه فیلسوفی با پرسشی واحد باشد، متفکری است که پیوسته در حال «تفکر» است؛ متفکری که آثارش خواننده را وارد فرآیندی میکند که بیش از پاسخ، سرشار از پرسشهای بنیادین است. محور اصلی این گفتوگو نیز همین نکته است: جایگاه هوسرل، دشواری فهم آثار او، و افقهایی که پدیدارشناسی میتواند در برابر ما بگشاید.
ادامه دارد….
@qoqnoospub
ایبنا
بازگشت به زیست جهان
طالب جابری، مترجم آثار فلسفی، در گفتوگویی درباره کتاب بحران علوم اروپایی و پدیدارشناسی استعلایی تأکید کرد: فهم آثار هوسرل بهسبب قلم سنگین و تحولات مداوم مفاهیم او کار سادهای نیست، اما شاید همین تحول و گشودگی پروژۀ فکری او بخشی از جذابیت پدیدارشناسی باشد؛…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتگو با فیلسوفان معاصر
این قسمت اختصاص دارد به مارگاریتا پاسکوچی، نویسنده کتاب "قدرت فقر؛ مارکس اسپینوزا میخواند" که انتشارات ققنوس با ترجمه فواد حبیبی و امین کرمی منتشر کرده است
دکتر محمد هادی در بخشی از این گفتگو این سوال را از " مارگریتا پاسکوچی" پرسیدهاندکه
"قدرت درونی چگونه اقتدار سرمایهداری را به چالش میکشد؟
@qoqnoospub
این قسمت اختصاص دارد به مارگاریتا پاسکوچی، نویسنده کتاب "قدرت فقر؛ مارکس اسپینوزا میخواند" که انتشارات ققنوس با ترجمه فواد حبیبی و امین کرمی منتشر کرده است
دکتر محمد هادی در بخشی از این گفتگو این سوال را از " مارگریتا پاسکوچی" پرسیدهاندکه
"قدرت درونی چگونه اقتدار سرمایهداری را به چالش میکشد؟
@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انتشارات ققنوس رمان تحسینشدۀ شازده احتجاب را در سال پنجاه و هفت منتشر کرد؛
اثر هوشنگ گلشیری در کنار کتابهایی از برتولت برشت با ترجمۀ رضا کرمرضایی و بعدتر مجموعهشعر «دهلیز و پلکان» از یانیس ریتسوس به برگردانِ محمدعلی سپانلوی شاعر اولین قفسههای کتاب انتشارات ققنوس را آذین بست.
….
@qoqnoospublication
اثر هوشنگ گلشیری در کنار کتابهایی از برتولت برشت با ترجمۀ رضا کرمرضایی و بعدتر مجموعهشعر «دهلیز و پلکان» از یانیس ریتسوس به برگردانِ محمدعلی سپانلوی شاعر اولین قفسههای کتاب انتشارات ققنوس را آذین بست.
….
@qoqnoospublication
گوتلوب فرگه نام بسیار آشنایی در تاریخ فلسفه است، تا جایی که برخی فرگه را پس از ارسطو بزرگترین منطقدان کل تاریخ میدانند. توجه به اهمیت تحلیل زبان در بررسی پرسشهای فلسفی و منطقی سبب شده نوعی «چرخش زبانی» در تفکر فلسفی را به او نسبت دهند و او را پدر فلسفهٔ تحلیلی بخوانند.
کتاب «مبانی علم حساب» یکی از مهمترین آثار این فیلسوف است، که او در آن به پژوهشی همزمان زبانی، منطقی، ریاضیاتی و فلسفی دربارهٔ ماهیت عدد میپردازد و تعریفی منطقی از عدد صفر و یک و مفهوم عدد به طور کلی ارائه میدهد.
#مبانی_علم_حساب
@qoqnoospub
فرگه در این کتاب، در تلاش برای تعریف عدد، سه اصل بنیادین مشهور خود را مطرح میکند:
الف) همواره میان امر روانشناختی و امر منطقی، همچنین میان امر سوبژکتیو و امر ابژکتیو، تمایز دقیقی قائل شویم.
ب) هرگز از دلالت یک واژه به طور مجزا پرسش نکنید، بلکه فقط در متن یک گزاره جویای آن باشید.
ج) همواره تمایز میان اعیان و مفاهیم را در نظر داشته باشیم.
البته سرنوشت پروژهٔ بلندپروازانهٔ منطق گرایانهٔ فرگه چیزی نبود که انتظار داشت و راسل، ویتگنشتاین و دیگران سبب شدند اندیشههای او در مسیرهای تازهای بسط یابد.
کتاب «مبانی علم حساب» یکی از مهمترین آثار این فیلسوف است، که او در آن به پژوهشی همزمان زبانی، منطقی، ریاضیاتی و فلسفی دربارهٔ ماهیت عدد میپردازد و تعریفی منطقی از عدد صفر و یک و مفهوم عدد به طور کلی ارائه میدهد.
#مبانی_علم_حساب
@qoqnoospub
فرگه در این کتاب، در تلاش برای تعریف عدد، سه اصل بنیادین مشهور خود را مطرح میکند:
الف) همواره میان امر روانشناختی و امر منطقی، همچنین میان امر سوبژکتیو و امر ابژکتیو، تمایز دقیقی قائل شویم.
ب) هرگز از دلالت یک واژه به طور مجزا پرسش نکنید، بلکه فقط در متن یک گزاره جویای آن باشید.
ج) همواره تمایز میان اعیان و مفاهیم را در نظر داشته باشیم.
البته سرنوشت پروژهٔ بلندپروازانهٔ منطق گرایانهٔ فرگه چیزی نبود که انتظار داشت و راسل، ویتگنشتاین و دیگران سبب شدند اندیشههای او در مسیرهای تازهای بسط یابد.
تنها زمانی که آفریدگار چیزها نباشیم از وجود موجودات حیرت نخواهیم کرد.
در جهان کنونی که پیرامونمان پر از مصنوعات بشری است، دقیقا همین احساس آفریدگاری در بشر پدید آمده است. پیرامون قلمرو زندگی ما پر از چیزهایی است که ما خود آنها را ساختهایم و در نگاه کردن به آنها اولین و شاید تنهاترین چیزی که به ذهن میآید این است که این چیزها به یک کاری میآیند. این «به یک کاری آمدن» ضامن فهم پذیری و آشنا بودن هستنده ها میشود. هستنده ها رنگ و بوی ما یعنی مهر و نشانی بشری دارند، پس دیگر چیز عجیب و حیرتآوری در مورد آنها وجود ندارد. این مطلب نه تنها دربارهٔ مصنوعات، بلکه در مورد جانداران نیز صدق میکند. جانوران را در باغوحش ها، و درختان را با چینشی منظم و یکدست در پارکها میتوان پیدا کرد. بنابراین فراموش میشود که چون ما درخت را نمیآفرینیم، هرگز نخواهیم دانست که درخت بودن یعنی چه.
#هستی_و_زبان_در_اندیشه_هایدگر
#طالب_جابری
@qoqnoospublication
در جهان کنونی که پیرامونمان پر از مصنوعات بشری است، دقیقا همین احساس آفریدگاری در بشر پدید آمده است. پیرامون قلمرو زندگی ما پر از چیزهایی است که ما خود آنها را ساختهایم و در نگاه کردن به آنها اولین و شاید تنهاترین چیزی که به ذهن میآید این است که این چیزها به یک کاری میآیند. این «به یک کاری آمدن» ضامن فهم پذیری و آشنا بودن هستنده ها میشود. هستنده ها رنگ و بوی ما یعنی مهر و نشانی بشری دارند، پس دیگر چیز عجیب و حیرتآوری در مورد آنها وجود ندارد. این مطلب نه تنها دربارهٔ مصنوعات، بلکه در مورد جانداران نیز صدق میکند. جانوران را در باغوحش ها، و درختان را با چینشی منظم و یکدست در پارکها میتوان پیدا کرد. بنابراین فراموش میشود که چون ما درخت را نمیآفرینیم، هرگز نخواهیم دانست که درخت بودن یعنی چه.
#هستی_و_زبان_در_اندیشه_هایدگر
#طالب_جابری
@qoqnoospublication
آدمیان دیگر حیرت نمیکنند، زیرا آنچه را اتفاق افتاده نمیبینند، و همواره حادثهای عظیم را انتظار میکشند.
پیش و بیش از حیرت از هستی، باید از حیرت نکردن از هستی در حیرت بود.
اینکه انسان صاحب سخن است و سخنی حاکی از حیرتش از هستی نمیگوید حیرتانگیز است.
اینکه انسان میتواند سخن بگوید و چیزی غیر از سخنِ هستی را میگوید حیرتانگیز است.
#هستی_و_زبان_در_اندیشه_هایدگر
#طالب_جابری
@qoqnoospublication
پیش و بیش از حیرت از هستی، باید از حیرت نکردن از هستی در حیرت بود.
اینکه انسان صاحب سخن است و سخنی حاکی از حیرتش از هستی نمیگوید حیرتانگیز است.
اینکه انسان میتواند سخن بگوید و چیزی غیر از سخنِ هستی را میگوید حیرتانگیز است.
#هستی_و_زبان_در_اندیشه_هایدگر
#طالب_جابری
@qoqnoospublication
رابطهی میان خواننده و داستان خوانده شده درست چون رابطهای عاشقانه است. در هر دو حالت، مسئله وقف بیپروایانهی خویشتن به دیگری است. کتاب جایگرفته در دستان من یا روی قفسه، دستوری بسیار آمرانه صادر میکند:《مرا بخوان!》 اطاعت از این دستور درست چون 《من هم تو را دوست دارم》 گفتن در جواب 《دوستت دارم》 گفتن شخصی دیگر پرمخاطره، نامطمئن یا حتی خطرناک است. هرگز نمیتوان مطمئن بود که با گفتن این جمله کار انسان به کجا میکشد، همانطور که نمیتوان مطمئن بود با خواندن یک کتاب کار آدم به کجا میکشد.
خواندن درست چون عاشق شدن، به هیچ وجه کنشی منفعلانه نیست. این کار مستلزم صرف انرژی ذهنی، عاطفی و حتی فیزیکی بسیاری است. خواندن مستلزم تلاش مثبت است.
#ادبیات
#در_باب_ادبیات
#جوزف_هیلیس_میلر
#سهیل_سمی
@qoqnoospublication
خواندن درست چون عاشق شدن، به هیچ وجه کنشی منفعلانه نیست. این کار مستلزم صرف انرژی ذهنی، عاطفی و حتی فیزیکی بسیاری است. خواندن مستلزم تلاش مثبت است.
#ادبیات
#در_باب_ادبیات
#جوزف_هیلیس_میلر
#سهیل_سمی
@qoqnoospublication
انتشارات ققنوس
@qoqnoospub
کتاب ما هماهنگ شدهایم روایت سرکوب در چین است. نویسندۀ این کتاب با تجربۀ دههها زندگی و پژوهش در چین، توضیح میدهد که چگونه حکومت این کشور جمعیت آنجا را تحت نظارت میگیرد و کنترل و سرکوب میکند. بسیاری این جملۀ مائو را شنیدهاند که «قدرت سیاسی از لولۀ تفنگ بیرون میآید» اما مائو به همان اندازۀ به قدرت «لولۀ خودکار» هم باور داشت و مانند رفیقش استالین، نویسندگان و هنرمندان را «مهندسان روح» میدانست.
اگرچه با ورود اینترنت بسیاری فکر میکردند که بالاخره سلطۀ حزب کمونیست چین بر روایتها و اخبار چین تمام میشود اما کمونیستهای چینی اول پلتفرمهای خارجی را فیلتر کردند، بعد مردم را به سوی پلتفرمهای داخلی هدایت کردند و به مدیران پلتفرمها هم گفتند اگر میخواهند فعال باشند و حمایت هم بشوند، باید به حرف حزب گوش دهند و با استخدام سانسورچی اجازه ندهند چیزی که حزب خوشش نمیآید منتشر شود. چند سالی است که هوش مصنوعی هم به کمک حزب آمده و همۀ مطالب پیش از انتشار توسط هوش مصنوعی بررسی میشوند و اگر بخواهید عکس یک موز جلوی چند سیب را منتشر کنید، هوش مصنوعی تشخیص میدهد که این، همان الگوی مرد مقابل تانکها و یادآور قتل عام تیانآنمن است و نمیتوانید آن را منتشر کنید.
ماجرا به همین هم محدود نیست. بخش دیگری از دستگاه سرکوب، دوربینهایی است که با استفاده از فناوری تشخیص چهره، نه تنها چهره بلکه رفتارهای چینیها را اسکن میکند تا اگر کسی ماسک یا عینک آفتابی زد و حتی جراحی پلاستیک انجام داد، باز هم بتواند او را تشخیص دهد و رفتارهای حزب کمونیست ناپسند را در پروندۀ فرد یادداشت میکند.
کای اشتریتماتر در این کتاب هم این نظام را، هم شیوههای عملکردش را و هم شیوۀ پیروزی بر آن را توضیح میدهد.
#ما_هماهنگ_شدهایم
@qoqnoospub
اگرچه با ورود اینترنت بسیاری فکر میکردند که بالاخره سلطۀ حزب کمونیست چین بر روایتها و اخبار چین تمام میشود اما کمونیستهای چینی اول پلتفرمهای خارجی را فیلتر کردند، بعد مردم را به سوی پلتفرمهای داخلی هدایت کردند و به مدیران پلتفرمها هم گفتند اگر میخواهند فعال باشند و حمایت هم بشوند، باید به حرف حزب گوش دهند و با استخدام سانسورچی اجازه ندهند چیزی که حزب خوشش نمیآید منتشر شود. چند سالی است که هوش مصنوعی هم به کمک حزب آمده و همۀ مطالب پیش از انتشار توسط هوش مصنوعی بررسی میشوند و اگر بخواهید عکس یک موز جلوی چند سیب را منتشر کنید، هوش مصنوعی تشخیص میدهد که این، همان الگوی مرد مقابل تانکها و یادآور قتل عام تیانآنمن است و نمیتوانید آن را منتشر کنید.
ماجرا به همین هم محدود نیست. بخش دیگری از دستگاه سرکوب، دوربینهایی است که با استفاده از فناوری تشخیص چهره، نه تنها چهره بلکه رفتارهای چینیها را اسکن میکند تا اگر کسی ماسک یا عینک آفتابی زد و حتی جراحی پلاستیک انجام داد، باز هم بتواند او را تشخیص دهد و رفتارهای حزب کمونیست ناپسند را در پروندۀ فرد یادداشت میکند.
کای اشتریتماتر در این کتاب هم این نظام را، هم شیوههای عملکردش را و هم شیوۀ پیروزی بر آن را توضیح میدهد.
#ما_هماهنگ_شدهایم
@qoqnoospub