🌸🌺🌼
🌺🌼
🌼
چه گفتند دانندگانِ خرد
که هر کس که بَد کرد کَیفر برد
بمانَد به تیمار دل پر ز درد
چو ما ماندهایم ای شهِ زادمرد
هِزَبر جهانسوز و نراَژدَها
ز دامِ قضا هم نیابد رها
وُ دیگر که بیباک و ناپاکدیو
ببرّد ز دل ترسِ گیهانخدیو
#فردوسی
امید دارم که همواره:
سَرَت سبز باد و تَنَت ارجمند
مَنِش برگذشته ز چرخِ بلند
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
@AdabSar
🌸
🌼🌸
🌺🌼🌸
🌺🌼
🌼
چه گفتند دانندگانِ خرد
که هر کس که بَد کرد کَیفر برد
بمانَد به تیمار دل پر ز درد
چو ما ماندهایم ای شهِ زادمرد
هِزَبر جهانسوز و نراَژدَها
ز دامِ قضا هم نیابد رها
وُ دیگر که بیباک و ناپاکدیو
ببرّد ز دل ترسِ گیهانخدیو
#فردوسی
امید دارم که همواره:
سَرَت سبز باد و تَنَت ارجمند
مَنِش برگذشته ز چرخِ بلند
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
@AdabSar
🌸
🌼🌸
🌺🌼🌸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
دُوَل = کشورها، ستادها، فرمدارها
دولت = کشور، کابینه، ستاد، رایِه، گردش، زمان، بخت، چیرگی
دولتمرد = کارتار، کشوریار
دولتمردان = کارتاران
دولتمند = توانگر، بختیار
دولتی = فرمانروایی، ستادی، کشوری
دولَتَین = دو کشور
اداره دولتی = دیوانکده
ارکان دولت = دست اندرکاران
عامل دولت = کارفرمان
عاملان دولتی = کارتاران
بخش دولتی = بخش فرمانروایی
مقامات دولتی = کشوریان
✍نمونه:
☄در یک ادارهٔ دولتی استخدام شد =
در دیوانکدهای بهکار گرفته شد
☄عهدنامه ای بین دولتین ایران و عراق منعقد شد =
پیماننامهای میان دو کشور ایران و اَراک بسته شد
☄مقامات دولتی مصممند تمام مدارس دولتی را به بخش خصوصی بسپارند =
کشوریان برآنند همهی آموزشگاههای کشوری را به بخش مردمی بسپارند
☄آیا وزیر زن هم در دولت داریم؟ =
آیا ویچیر زن هم در کابینه داریم؟
☄دُوَلِ حاشیه خلیج فارس در این مورد به توافق رسیدند =
کشورهای پیرامون شاخابِ پارس در این باره به همآوایی رسیدند
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#دولت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
دُوَل = کشورها، ستادها، فرمدارها
دولت = کشور، کابینه، ستاد، رایِه، گردش، زمان، بخت، چیرگی
دولتمرد = کارتار، کشوریار
دولتمردان = کارتاران
دولتمند = توانگر، بختیار
دولتی = فرمانروایی، ستادی، کشوری
دولَتَین = دو کشور
اداره دولتی = دیوانکده
ارکان دولت = دست اندرکاران
عامل دولت = کارفرمان
عاملان دولتی = کارتاران
بخش دولتی = بخش فرمانروایی
مقامات دولتی = کشوریان
✍نمونه:
☄در یک ادارهٔ دولتی استخدام شد =
در دیوانکدهای بهکار گرفته شد
☄عهدنامه ای بین دولتین ایران و عراق منعقد شد =
پیماننامهای میان دو کشور ایران و اَراک بسته شد
☄مقامات دولتی مصممند تمام مدارس دولتی را به بخش خصوصی بسپارند =
کشوریان برآنند همهی آموزشگاههای کشوری را به بخش مردمی بسپارند
☄آیا وزیر زن هم در دولت داریم؟ =
آیا ویچیر زن هم در کابینه داریم؟
☄دُوَلِ حاشیه خلیج فارس در این مورد به توافق رسیدند =
کشورهای پیرامون شاخابِ پارس در این باره به همآوایی رسیدند
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#دولت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادبسار
💂🏻♀ دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی جُنبَش = از پارسی جنبش جَنبُقه = از پارسی چنُبه، بدسرشت و بدخو جَنته، جنده، جُننطه، جنتایه = از پارسی ژنده، چَنته، کیف دستی چَنچانی = از پارسی چپانی، زنی که در خوشی و سوگواری به خانههای مردم برای دستخوش میرود و…
🏰 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی
جوان = از پارسی جوان
جواهر = از پارسی گوهر، گوهرها
جوائز = از پارسی جایزه، جایزهها
جوبار = از پارسی جویبار
جوخ، جوخدار = از پارسی جوخ، پارچهی پشمی
جوخه = از پارسی گوچاه، گودال
جوذاب، جوذابه = از پارسی گّوز آب، گوشت و مغز گردو
جُوذَر = از پارسی گودَر، گوسالهی نر
جوره = از پارسی گور، گودال
جوری = از پارسی گِل جوری در شهر گور(جور) در پارس
جَوازق = از پارسی کَواژه، مرغ نیمه برشته
جَواسِق، جوسق = از پارسی کوشک، کوشکها، کاخها
جَواشِن = از پارسی جوشنها، زرهها
جواشیر = از پارسی گاو شیر، انگم(صمغ) بدبو
🏰 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🏰 @AdabSar
جوان = از پارسی جوان
جواهر = از پارسی گوهر، گوهرها
جوائز = از پارسی جایزه، جایزهها
جوبار = از پارسی جویبار
جوخ، جوخدار = از پارسی جوخ، پارچهی پشمی
جوخه = از پارسی گوچاه، گودال
جوذاب، جوذابه = از پارسی گّوز آب، گوشت و مغز گردو
جُوذَر = از پارسی گودَر، گوسالهی نر
جوره = از پارسی گور، گودال
جوری = از پارسی گِل جوری در شهر گور(جور) در پارس
جَوازق = از پارسی کَواژه، مرغ نیمه برشته
جَواسِق، جوسق = از پارسی کوشک، کوشکها، کاخها
جَواشِن = از پارسی جوشنها، زرهها
جواشیر = از پارسی گاو شیر، انگم(صمغ) بدبو
🏰 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🏰 @AdabSar
🌳🍂 «جشن خزان» یا «خزان جشن» در روز دی بهآذر روز برابر هشتم شهریور برگزار میشد. انگیزهی برگزاری این جشن پایان برداشت فراوردههای کشاورزی تابستان، آغاز پاییزهکاری، پیدا شدن نشانههای پاییز و وزیدن باد نرم و خنک پاییزی بود.
🌳🍂 هاشم رضی نوشته است که جشن خزان دو بار و در روزهای هشتم شهریور و یکم مهر برگزار میشد. این جشن همچون نوروز و مهرگان نامهای «خزان عامه» و خزان خاصه» داشت. اینها در نوشتههای بیرونی نیز دیده میشود.
🌳🍂 رضی نوشته است که با نگاه به آنچه ابوریحان، گردیزی و بهویژه خلف تبریزی دربارهی زمان جشن خزان نوشتهاند، همه نشانهی بهشمار نیاوردن بهیزَک(کبیسه) و شمارش نادرست روزها در سال خورشیدی در گذر سدهها است که مایهی پیدایش دو جشن خزان و آشفتگی در گاهشمار جشنها شده است. وگرنه از آغاز پیدایش جشنها، جشن خزان یک بار در سال برگزار میشد.
🌳🍂 دربارهی جشن خزان و دیدگاه ایرانشناسان بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/17027
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #جشن_خزان
🌳🍂 @AdabSar
🌳🍂 هاشم رضی نوشته است که جشن خزان دو بار و در روزهای هشتم شهریور و یکم مهر برگزار میشد. این جشن همچون نوروز و مهرگان نامهای «خزان عامه» و خزان خاصه» داشت. اینها در نوشتههای بیرونی نیز دیده میشود.
🌳🍂 رضی نوشته است که با نگاه به آنچه ابوریحان، گردیزی و بهویژه خلف تبریزی دربارهی زمان جشن خزان نوشتهاند، همه نشانهی بهشمار نیاوردن بهیزَک(کبیسه) و شمارش نادرست روزها در سال خورشیدی در گذر سدهها است که مایهی پیدایش دو جشن خزان و آشفتگی در گاهشمار جشنها شده است. وگرنه از آغاز پیدایش جشنها، جشن خزان یک بار در سال برگزار میشد.
🌳🍂 دربارهی جشن خزان و دیدگاه ایرانشناسان بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/17027
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #جشن_خزان
🌳🍂 @AdabSar
در عشق تو چشمم از جهان دوخته باد
وز مهر تو جان چو مهر افروخته باد
در آتش سودای تو دل همچو سپند
در پیش تو بهر چشم بد سوخته باد
#ازرقی_هروی
#چکامه_پارسی
🌿💖 @AdabSar
وز مهر تو جان چو مهر افروخته باد
در آتش سودای تو دل همچو سپند
در پیش تو بهر چشم بد سوخته باد
#ازرقی_هروی
#چکامه_پارسی
🌿💖 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
مَنطِق = خِرَدوَرزی، فرنود، خِرَد، چَم گویاک(پارسی پهلوی)، کـَرویز، سخن، گفتار
مَنطِقی = بِخردانه، چیمآورانه، خِرَدوَرز، فرنودی، فرزانه، دانشورانه، خردمندانه، کـَرویزی، دانشمند، پَروَهانگر
منطقیون = کـَرویزیان، پَروَهانگران
✍نمونه:
☄"مَنطِق" علم تشخیص و ارائهٔ نحوهٔ صحیح تعریف کردن و استدلال کردن است =
"کـَرویز" دانشِ شناسایی و نمایاندنِ شیوهی درستِ بازگفتن و پَروَهانیدَن است
" خِرَدوَرزی" دانشِ بازشناسی و پیشنهادنِ روشِ درستاندیشیدن است
☄"آلبرت ساکسونیایی" از منطقیون معروف است =
"آلبرت ساکسونیایی" از کـَرویزیان نامی است
☄برخوردش با موضوع خیلی منطقی بود =
برخوردش با نهاده بسیار خردمندانه بود
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#منطق
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
مَنطِق = خِرَدوَرزی، فرنود، خِرَد، چَم گویاک(پارسی پهلوی)، کـَرویز، سخن، گفتار
مَنطِقی = بِخردانه، چیمآورانه، خِرَدوَرز، فرنودی، فرزانه، دانشورانه، خردمندانه، کـَرویزی، دانشمند، پَروَهانگر
منطقیون = کـَرویزیان، پَروَهانگران
✍نمونه:
☄"مَنطِق" علم تشخیص و ارائهٔ نحوهٔ صحیح تعریف کردن و استدلال کردن است =
"کـَرویز" دانشِ شناسایی و نمایاندنِ شیوهی درستِ بازگفتن و پَروَهانیدَن است
" خِرَدوَرزی" دانشِ بازشناسی و پیشنهادنِ روشِ درستاندیشیدن است
☄"آلبرت ساکسونیایی" از منطقیون معروف است =
"آلبرت ساکسونیایی" از کـَرویزیان نامی است
☄برخوردش با موضوع خیلی منطقی بود =
برخوردش با نهاده بسیار خردمندانه بود
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#منطق
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
گر خاک شوی، در ره دلدار خوش است
ور ناز کشی، ناز خریدار خوش است
در خواری عشق خودفروشیست هنر
افسانهی ما بر سر بازار خوش است
#حزین_لاهیجی
#چکامه_پارسی
💞 @AdabSar
ور ناز کشی، ناز خریدار خوش است
در خواری عشق خودفروشیست هنر
افسانهی ما بر سر بازار خوش است
#حزین_لاهیجی
#چکامه_پارسی
💞 @AdabSar
ادبسار
🏰 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی جوان = از پارسی جوان جواهر = از پارسی گوهر، گوهرها جوائز = از پارسی جایزه، جایزهها جوبار = از پارسی جویبار جوخ، جوخدار = از پارسی جوخ، پارچهی پشمی جوخه = از پارسی گوچاه، گودال جوذاب، جوذابه = از پارسی گّوز آب، گوشت…
🧶 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی
جوال = از پارسی گَوال، جُوال، کیسهی پشمی
جُوالِق = از پارسی گُواله، یک لنگه بار، گالِه
جوامیس، جاموس = از پارسی گاومیش
جُوخ = از پارسی چوخ (جامهی پشمی) نیمتَنهی پشمی چوپانان و ساربانان
جَوذر = از پارسی گُوذَ ره، گوساله
جَورُفان = از پارسی گُوریان، شهری است نزدیک بستام خراسان
جَوز = از پارسی گَوز، گِردُو
جَوزاغَنِد، جوزقَند = از پارسی گوزاغَند، شفتالوی اگنده با مغز گردو و شکر
جَوزهَر = از پارسی گُوزهر، واژهای در ستارهشناسی کهن
جَوزه = از پارسی گردو
جَوزینِج = از پارسی گُوزینه، خوراک مغز گردو
جَوش = از پارسی جُوش
🧶 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🧶 @AdabSar
جوال = از پارسی گَوال، جُوال، کیسهی پشمی
جُوالِق = از پارسی گُواله، یک لنگه بار، گالِه
جوامیس، جاموس = از پارسی گاومیش
جُوخ = از پارسی چوخ (جامهی پشمی) نیمتَنهی پشمی چوپانان و ساربانان
جَوذر = از پارسی گُوذَ ره، گوساله
جَورُفان = از پارسی گُوریان، شهری است نزدیک بستام خراسان
جَوز = از پارسی گَوز، گِردُو
جَوزاغَنِد، جوزقَند = از پارسی گوزاغَند، شفتالوی اگنده با مغز گردو و شکر
جَوزهَر = از پارسی گُوزهر، واژهای در ستارهشناسی کهن
جَوزه = از پارسی گردو
جَوزینِج = از پارسی گُوزینه، خوراک مغز گردو
جَوش = از پارسی جُوش
🧶 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🧶 @AdabSar
🌸🌺🌼
🌺🌼
🌼
هر آنکس که در هفتْکِشور زَمین
بگردد ز راه و بتابَد ز دین
نِمایندهی رنجْ درویش را
زبون داشتن مردمِ خویش را
براَفراختن سر به بیشی و گنج
به رنجورمردم نمایندهرنج
همه سربهسر نزدِ من کافِرند
از آهَرمَنِ بدکُنش بدترند
هر آن دینوَری کو بر این دین بُوَد
ز یزدان و از منْش نَفرین بُوَد
#فردوسی
امیدوارم:
همهْساله پیروز بادی و شاد
سَرَت پر ز دانش، دلت پر ز داد
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌺🌼
🌸🌺🌼
🌺🌼
🌼
هر آنکس که در هفتْکِشور زَمین
بگردد ز راه و بتابَد ز دین
نِمایندهی رنجْ درویش را
زبون داشتن مردمِ خویش را
براَفراختن سر به بیشی و گنج
به رنجورمردم نمایندهرنج
همه سربهسر نزدِ من کافِرند
از آهَرمَنِ بدکُنش بدترند
هر آن دینوَری کو بر این دین بُوَد
ز یزدان و از منْش نَفرین بُوَد
#فردوسی
امیدوارم:
همهْساله پیروز بادی و شاد
سَرَت پر ز دانش، دلت پر ز داد
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌺🌼
🌸🌺🌼
Forwarded from ادبسار
✨🌍 جنبشی که در سدهی کنونی در میان پارسیزبانان ایران برای واژهگزینی آغاز شده است، کار تازهای نیست. دانشمندان ایرانی در نخستین سدههای پس از اسلام بیکار ننشسته و برای نگهداری از زبان پارسی کوشیدهاند. «ابوریحان بیرونی» و «پورسینا» از پرچمداران جنبش واژهگزینی دانشیک(علمی) در زبان پارسی بودند. برای نمونه، «التفهیم» بیرونی گنجینهای از واژگان نژاده (اصیل) و خوشساخت زبان پارسی است. نبیک(کتاب)های دیگر بیرونی همچون «آثارالباقیه»، «الجماهر» و «صیدنه» نیز سرشار از واژگان شیوای پارسی هستند. او در الجماهر نامهای گوهرها و توپالها(فلزات) و در صیدنه نام گیاهان و داروها را به پارسی برگردانده یا برای آنها برابرسازی کرده است. بیرونی در التفهیم کوشیده است که در اَنگارش(ریاضی) واژگانی کارا جایگزین کند. او با این کار فرهنگ واژگان دانشیک(علمی) پارسی را پرمایهتر ساخته است. بسیاری از این واژگان در زمان ساسانیان در ستارهشناسی و رایگری(ریاضی) کاربرد داشتند. برابرهای پارسی برگزیدهی ابوریحان در التفهیم و پورسینا در «دانشنامهی علائی» گاهی همسانند. برخی از واژگانی که آنان برگزیدند در نوشتههای کهن پارسی کاربرد داشت و واژگان بسیاری نیز نوساخته هستند.
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در التفهیم آشنا میشویم.
راست ستون = استوانه قائم
ستارهیاب = اسطرلاب
آبگیر = برکه، بطیحه
دندانه = تضریس
آموختن = تعلم
آموزیدن = تعلیم
جدا کردن = تمیز دادن
بازداشتن = حبس/ توقیف
زاویه گشاده = زاویه منفرجه
ناخوبکاری = زشتی عمل و بدخدمتی
شناگر = سبّاح
آغازیدن = شروع کردن
آفتاب = شمس
آتش آسمانی = صاعقه
تابستانی = صیفی
ستوردان/ ستورگاه = طویله
داروی زهری = دوای سمی
زاویه تیز = زاویه حاده
شاخ = فرع
تابستانگاه = فصل و موقع تابستان
کاریز = قنات
ستارگان ابری = کواکب سحابی
ستاره رونده = کوکب سيار
کیوان = زحل
باری = لااقل
راست پهلو = متساوی الاضلاع
نمودار = مثال/ شاهد
کاردار = عامل
تاوان = غرامت
بهرام = مریخ
پیشدستی = مسابقت و مبادرت
میانگی = معتدل
کشتیبان = ملاح
گورپاشیدن = نبش قبر
کیش = نحله
نماز پیشین = نماز ظهر
نماز دیگر = نماز عصر
مویه = نوحه و زاری
میانگاه = وسط
بیرونی را همچنین پدر دانش «مردمشناسی» میدانند. بیرونی با دیدهای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستیها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازشها و دشمنیهای پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک دربارهی روش زندگی نیاکانمان را در دست نداشتیم و درباره پیشینهمان هیچ نمیدانستیم.
سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.
🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامهی بیرونی در زبان فارسی، علی مصریان
بازنویسی و برگردان به پارسی پاک: #پریسا_امام_وردیلو
@AdabSar
📚📐✨🌍
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در التفهیم آشنا میشویم.
راست ستون = استوانه قائم
ستارهیاب = اسطرلاب
آبگیر = برکه، بطیحه
دندانه = تضریس
آموختن = تعلم
آموزیدن = تعلیم
جدا کردن = تمیز دادن
بازداشتن = حبس/ توقیف
زاویه گشاده = زاویه منفرجه
ناخوبکاری = زشتی عمل و بدخدمتی
شناگر = سبّاح
آغازیدن = شروع کردن
آفتاب = شمس
آتش آسمانی = صاعقه
تابستانی = صیفی
ستوردان/ ستورگاه = طویله
داروی زهری = دوای سمی
زاویه تیز = زاویه حاده
شاخ = فرع
تابستانگاه = فصل و موقع تابستان
کاریز = قنات
ستارگان ابری = کواکب سحابی
ستاره رونده = کوکب سيار
کیوان = زحل
باری = لااقل
راست پهلو = متساوی الاضلاع
نمودار = مثال/ شاهد
کاردار = عامل
تاوان = غرامت
بهرام = مریخ
پیشدستی = مسابقت و مبادرت
میانگی = معتدل
کشتیبان = ملاح
گورپاشیدن = نبش قبر
کیش = نحله
نماز پیشین = نماز ظهر
نماز دیگر = نماز عصر
مویه = نوحه و زاری
میانگاه = وسط
بیرونی را همچنین پدر دانش «مردمشناسی» میدانند. بیرونی با دیدهای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستیها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازشها و دشمنیهای پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک دربارهی روش زندگی نیاکانمان را در دست نداشتیم و درباره پیشینهمان هیچ نمیدانستیم.
سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.
🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامهی بیرونی در زبان فارسی، علی مصریان
بازنویسی و برگردان به پارسی پاک: #پریسا_امام_وردیلو
@AdabSar
📚📐✨🌍
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
یواش = آهسته، بهآهستگی، نرم، بهنرمی، آرام، بهآرامی
یواشکی = بهآهستگی، بهآرامی، پنهانی
یواش یواش = آهسته آهسته، آرام آرام، کم کم
✍نمونه:
☄مصداق آزادیهای یواشکی در ایران چیست؟ =
نمونهی آزادیهای پنهانی در ایران چیست؟
☄یواشکی از آن محل خارج شد =
بهآهستگی از آنجا بیرون رفت
☄یواش یواش به آخر سال نزدیک می شویم =
کمکم به پایان سال نزدیک میشویم
☄به دلیل کهولت سن، یواش قدم بر می داشت =
به شَوَندِ سالخوردگی، بهآرامی گام برمیداشت
چون پیر بود آهسته گام برمیداشت
دستش را یواش فشار داد =
دستش را آرام فشار داد
دستش را بهنرمی فِشُرد
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#یواش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
یواش = آهسته، بهآهستگی، نرم، بهنرمی، آرام، بهآرامی
یواشکی = بهآهستگی، بهآرامی، پنهانی
یواش یواش = آهسته آهسته، آرام آرام، کم کم
✍نمونه:
☄مصداق آزادیهای یواشکی در ایران چیست؟ =
نمونهی آزادیهای پنهانی در ایران چیست؟
☄یواشکی از آن محل خارج شد =
بهآهستگی از آنجا بیرون رفت
☄یواش یواش به آخر سال نزدیک می شویم =
کمکم به پایان سال نزدیک میشویم
☄به دلیل کهولت سن، یواش قدم بر می داشت =
به شَوَندِ سالخوردگی، بهآرامی گام برمیداشت
چون پیر بود آهسته گام برمیداشت
دستش را یواش فشار داد =
دستش را آرام فشار داد
دستش را بهنرمی فِشُرد
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#یواش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🕊🍃 @AdabSar
برای سردار آزادگان، احمد مسعود
سروده و آوای زیبای #هما_ارژنگی
هفدهم شهریور ۱۴۰۰ خورشیدی
از ژرفنای تاریکی به سوی روشنی گام مینهی
چونان تیغِ زرینِ آفتاب
بر جنگلِ خفاشانِ خفته در سیاهی میتابی
میتابی و در گسترهی پاک آسمان سرود رهایی سر میدهی
پور آزادهی شیر درهی پنجشیر، سردار خراسان بزرگ
میآیی و پیشاپیش مرگ و نیستی را در زیر گامهایت نهادهای
و پرچمِ آزادگی و جاودانگی برافراشتهای
جامه و دستارت بوی و نشان از پاکیِ جامهی پدرانت دارد
و چهرهات
چه فرخنشان است این چهرهای که در آن
اندوهِ پنهانِ یک مرد
و نرمی و پاکی و بیگناهیِ کودکانه به هم آمیخته است
آمیزهای که آدمی را شگفتزده میکند
در نگاه آشوبناکت اخگریست
که از گذشتهی تابناکِ سرزمین خراسان نشان دارد
نشانگر روزگاریست که در سمنگان
تهمینهی دلناگران مهرهی پدر را بر بازویت میبندد
و مُهر مِهر را با بوسهای بر گونهات مینهد
و به خدا می سپاردت.
آی فرزند!
بدان که تو را مادران بسیارند در جایجایِ سرزمینِ ایرانویج
که در سکوت دستها بر آسمان برافراشته
برای ماندگاری و پیروزیات
یزدانِ آفرینندهی راستی و نیکی را نیایش میکنند
تا تو را از این گَریوهی تاریک برهاند
و به روشنی و شادی و پیروزی پیوند دهد
و من
یکی از همان مادرانم!
🕊🍃 @AdabSar
برای سردار آزادگان، احمد مسعود
سروده و آوای زیبای #هما_ارژنگی
هفدهم شهریور ۱۴۰۰ خورشیدی
از ژرفنای تاریکی به سوی روشنی گام مینهی
چونان تیغِ زرینِ آفتاب
بر جنگلِ خفاشانِ خفته در سیاهی میتابی
میتابی و در گسترهی پاک آسمان سرود رهایی سر میدهی
پور آزادهی شیر درهی پنجشیر، سردار خراسان بزرگ
میآیی و پیشاپیش مرگ و نیستی را در زیر گامهایت نهادهای
و پرچمِ آزادگی و جاودانگی برافراشتهای
جامه و دستارت بوی و نشان از پاکیِ جامهی پدرانت دارد
و چهرهات
چه فرخنشان است این چهرهای که در آن
اندوهِ پنهانِ یک مرد
و نرمی و پاکی و بیگناهیِ کودکانه به هم آمیخته است
آمیزهای که آدمی را شگفتزده میکند
در نگاه آشوبناکت اخگریست
که از گذشتهی تابناکِ سرزمین خراسان نشان دارد
نشانگر روزگاریست که در سمنگان
تهمینهی دلناگران مهرهی پدر را بر بازویت میبندد
و مُهر مِهر را با بوسهای بر گونهات مینهد
و به خدا می سپاردت.
آی فرزند!
بدان که تو را مادران بسیارند در جایجایِ سرزمینِ ایرانویج
که در سکوت دستها بر آسمان برافراشته
برای ماندگاری و پیروزیات
یزدانِ آفرینندهی راستی و نیکی را نیایش میکنند
تا تو را از این گَریوهی تاریک برهاند
و به روشنی و شادی و پیروزی پیوند دهد
و من
یکی از همان مادرانم!
🕊🍃 @AdabSar
سردار آزادگان احمد مسعود - هما ارژنگی
@AdabSar
🕊 برای سردار آزادگان، احمد مسعود
🎶 سروده و آوای زیبای #هما_ارژنگی
هفدهم شهریور ۱۴۰۰ خورشیدی
از ژرفنای تاریکی به سوی روشنی گام مینهی
چونان تیغِ زرینِ آفتاب
بر جنگلِ خفاشانِ خفته در سیاهی میتابی
میتابی و در گسترهی پاک آسمان سرود رهایی سر میدهی…
🕊🍃 @AdabSar
🎶 سروده و آوای زیبای #هما_ارژنگی
هفدهم شهریور ۱۴۰۰ خورشیدی
از ژرفنای تاریکی به سوی روشنی گام مینهی
چونان تیغِ زرینِ آفتاب
بر جنگلِ خفاشانِ خفته در سیاهی میتابی
میتابی و در گسترهی پاک آسمان سرود رهایی سر میدهی…
🕊🍃 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
علیالحساب = بهشمارِ پرداخت، پیش واتوزانش(=پرداخت)، بهشمار واتوزانش، پیشسِتان، پیشدریافت، پیشپرداخت
✍نمونه:
☄نسبت به مبلغ علی الحساب، داوطلبان مبلغ مابه التفاوت را واریز کنند =
بسته به پول پیشپرداخت، داوخواهان بهای مانده را واریز کنند
بسته به پیشدریافت، بهای مانده از درخواستگران دریافت شود
☄شهریه علی الحساب دانشجویان جدیدالورود چند است؟ =
ماهانهی پیشسِتانِ دانشجویان نوآمده چند است؟
پیشپرداخت ماهانهی دانشجویان نورسیده چند است؟
☄بابت علی الحساب حقوق به ایشان بپردازید =
برای پیشپرداخت دستمزد به ایشان بپردازید
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#علی_الحساب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
علیالحساب = بهشمارِ پرداخت، پیش واتوزانش(=پرداخت)، بهشمار واتوزانش، پیشسِتان، پیشدریافت، پیشپرداخت
✍نمونه:
☄نسبت به مبلغ علی الحساب، داوطلبان مبلغ مابه التفاوت را واریز کنند =
بسته به پول پیشپرداخت، داوخواهان بهای مانده را واریز کنند
بسته به پیشدریافت، بهای مانده از درخواستگران دریافت شود
☄شهریه علی الحساب دانشجویان جدیدالورود چند است؟ =
ماهانهی پیشسِتانِ دانشجویان نوآمده چند است؟
پیشپرداخت ماهانهی دانشجویان نورسیده چند است؟
☄بابت علی الحساب حقوق به ایشان بپردازید =
برای پیشپرداخت دستمزد به ایشان بپردازید
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#علی_الحساب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🍀🌸🌺
🌸🌺
🌺
گذر نیست بر گشتِ گَردانسپهر
هم ایدر بگستَرْد بایدْت مهر
کنون گِردِ خویش اندرآور گروه
سُواران و مردانِ دانشپِژوه
بیاموز و بشنو ز هر دانشی
بیابی ز هر دانشی رامشی
ز خورد و ز بخشش میاسای هیچ
همه دانش و داد دادن بسیچ
#فردوسی
و در هفتهی پیشِ رو امیدوارم:
به مهر و به داد و به خوی و خرد
زمانه همی از تو رامش بَرَد
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🍀
🌺🍀
🌸🌺🍀
🌸🌺
🌺
گذر نیست بر گشتِ گَردانسپهر
هم ایدر بگستَرْد بایدْت مهر
کنون گِردِ خویش اندرآور گروه
سُواران و مردانِ دانشپِژوه
بیاموز و بشنو ز هر دانشی
بیابی ز هر دانشی رامشی
ز خورد و ز بخشش میاسای هیچ
همه دانش و داد دادن بسیچ
#فردوسی
و در هفتهی پیشِ رو امیدوارم:
به مهر و به داد و به خوی و خرد
زمانه همی از تو رامش بَرَد
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🍀
🌺🍀
🌸🌺🍀
ادبسار
🧶 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی جوال = از پارسی گَوال، جُوال، کیسهی پشمی جُوالِق = از پارسی گُواله، یک لنگه بار، گالِه جوامیس، جاموس = از پارسی گاومیش جُوخ = از پارسی چوخ (جامهی پشمی) نیمتَنهی پشمی چوپانان و ساربانان جَوذر = از پارسی گُوذَ ره،…
🎼 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی
جَوش = از پارسی جُوش
جوف = از پارسی جوف، پوک، تهی، فراخ
جوق، جوگِه (عراقی) = از پارسی جرگه
جَولَق = از پارسی جُولَخ، جولخی
جَوهَر = از پارسی گُوهر، ریشه
جهارسو = از پارسی چهارسو
جَهارگاه = از پارسی چهارگاه در خنیا(موسیقی)
جَهارَنگ = از پارسی چهار رنگ
جهاره = از پارسی چهره
جِهان = از پارسی جهان
جهانِه = از پارسی کهینه، کنیزک
جَوز = از پارسی گَوُز، گردو
جوزبُوّا = از پارسی گَوُز بُو (بوی خوش گردو)
جوزجَندَم = از پارسی گَوُز گندم، بیخ گیاهی که گویا پنج شش دانه گندم است که برهم چسپیدهاند
🎼 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🎼 @AdabSar
جَوش = از پارسی جُوش
جوف = از پارسی جوف، پوک، تهی، فراخ
جوق، جوگِه (عراقی) = از پارسی جرگه
جَولَق = از پارسی جُولَخ، جولخی
جَوهَر = از پارسی گُوهر، ریشه
جهارسو = از پارسی چهارسو
جَهارگاه = از پارسی چهارگاه در خنیا(موسیقی)
جَهارَنگ = از پارسی چهار رنگ
جهاره = از پارسی چهره
جِهان = از پارسی جهان
جهانِه = از پارسی کهینه، کنیزک
جَوز = از پارسی گَوُز، گردو
جوزبُوّا = از پارسی گَوُز بُو (بوی خوش گردو)
جوزجَندَم = از پارسی گَوُز گندم، بیخ گیاهی که گویا پنج شش دانه گندم است که برهم چسپیدهاند
🎼 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🎼 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
سوغات = رهآورد، راهآورد، پیشکش، راهواره، بِلَک
✍نمونه:
☄از دامغان پسته سوغات آوردهام =
از دامغان پسته پیشکش آوردهام
☄"گز" سوغاتِ مخصوص اصفهان است =
"گز" رهآورد ویژهی اسپهان است
☄خاک و خاشاکِ سرایت میفرستد هر صباح
گلشن فردوس را فراش بر رسم "بِلَک" (سلمان ساوجی)
☄دست تهی نیاید، گردون به خدمت تو
مه بر طبق برآرد، بر شرط "راهواره" (اثیرالدین اخسیکتی)
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#سوغات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
سوغات = رهآورد، راهآورد، پیشکش، راهواره، بِلَک
✍نمونه:
☄از دامغان پسته سوغات آوردهام =
از دامغان پسته پیشکش آوردهام
☄"گز" سوغاتِ مخصوص اصفهان است =
"گز" رهآورد ویژهی اسپهان است
☄خاک و خاشاکِ سرایت میفرستد هر صباح
گلشن فردوس را فراش بر رسم "بِلَک" (سلمان ساوجی)
☄دست تهی نیاید، گردون به خدمت تو
مه بر طبق برآرد، بر شرط "راهواره" (اثیرالدین اخسیکتی)
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#سوغات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🍀🌼🌸
🌼🌸
🌸
سَرای سِپنجی بر اینسان بوَد
خردیافته زو هراسان بوَد
یکی اندرآید دگر بگذرد
گذر نی که چرخش همی بِسپَرد
به تنگیدل و غم نگردد دگر
بدین نیست پَیکار با دادگر
#فردوسی
امیدم همه این که:
به مِهر و به داد و به خوی و خرد
زمانهْ همی از تو رامش برد
همه گنجِ گیتی به چَشم تو خوار
مبادا ز تو نامِ تو یادْگار
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
🌼🌸
🍀🌼🌸
🌼🌸
🌸
سَرای سِپنجی بر اینسان بوَد
خردیافته زو هراسان بوَد
یکی اندرآید دگر بگذرد
گذر نی که چرخش همی بِسپَرد
به تنگیدل و غم نگردد دگر
بدین نیست پَیکار با دادگر
#فردوسی
امیدم همه این که:
به مِهر و به داد و به خوی و خرد
زمانهْ همی از تو رامش برد
همه گنجِ گیتی به چَشم تو خوار
مبادا ز تو نامِ تو یادْگار
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
🌼🌸
🍀🌼🌸