ادب‌سار
14.6K subscribers
4.99K photos
123 videos
21 files
873 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻مواظب = نگاهدار، نگهبانی، نگهبان، دیدور، دیدبان، هُودار

🔻مواظب بودن = هشیار، بیمناک‌بودن، آگاه‌بودن، پاییدن

نمونه:
🔺مواظب بچه‌ها باش تا من برگردم =
نگهبان بچه‌ها باش تا من برگردم
نگاهدار بچه‌ها باش تا من برگردم
از بچه‌ها نگهداری کن تا من برگردم

🔺باید مواظب بود که کسی صدمه نخورد =
باید بیمناک بود که کسی گزند نبیند
باید پایید که کسی آسیب نخورد

🔺مواظب باش زمین نخوری =
هشیار باش زمین نخوری
بپا زمین نخوری

🔺مواظب خودت باش =
خودت را بپا
هوای خودت را داشته باش

🔺مواظب باش جریمه‌ات نکنند =
هشیار باش که کیفر نبینی
بپا بهت تاوان نبندند

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مواظب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌱🌳 بازیابی زبان ملی

ملی‌گرایی تنها پرداختن به بافت تاریخی و سیاسی یک کشور نیست و پیش‌نیازش پردازش‌های کلیدی یک کشور-ملت است.
شریان جاری ملی‌گرایی «فرهنگ» است و فرهنگ، هنجاری است همچون ریشه‌ی درخت تناور یک یا چندین کشور که در ساختار زیستیِ «ملت"»تنیده شده است. سپس پیوسته دارای شاخه‌هایی است بمانند ادبیات و فلسفه و هنر.
بنابراین تنها «زبان» می‌تواند ابزار گسترش این هنجار باشد که شالوده‌ی سازه‌ی فرهنگی ملت است.
اینک در کدامین گفتمان و پویش و در کدام دوره‌ی تاریخی، زبان ملی به پویایی تمام خواهد رسید؟

زمانی که نظامی می‌گوید: «همه عالم تن است و ایران دل» سخنی همسو با راستینگی فرایند فرهنگ ایرانی به میان آورده که نشان از ژرفای دستاوردی به‌نام «ایران بزرگ فرهنگی» است.
پس در چه بازه‌ی زمانی این «دل» تپنده‌ی گیتی به زبان خواهد آمد تا اکسیر اِشغ(عشق) و داد و خرد را در رگ باشندگانش روانه کند؟!

زبان فارسی از دسته زبان‌هایی است که آماج بیشترین تاخت‌وتاز زبان‌های بیگانه قرار گرفته به‌گونه‌ای که بیش از نیمی از واژگانش از انیران یا سرزمین‌های دورتر وارد شده است.
اگر شاهنامه فردوسی را ستون فرازمند و استوار زبان ملی بخوانیم در چه دوره از درازنای تاریخ، شاخ و برگ نازک این نهال تناور به بار خواهد نشست هنگامی که حتا استادان ادبیات و زبان پارسی دستاوردهای خود را با واژگان بیگانه در هم می‌آمیزند؟!
در کجای جریان ملی‌گرایی، خویشکاری(وظیفه) باززایش زبان ملی روشن شده است تا با آهنگ زبان فردوسی فرزانه همآهنگ شود؟

این آشفتگی زبان فارسی در زمانی روی می دهد که جایگاه زیباترین خط جهان را خط ملی ایرانی، نستعلیق، از آن خود کرده و به بالنده‌ترین هنر ملی (با رویکرد یگانگی و چهره‌ی بکر این هنر) دست یازیده است. پس چگونه زبان کهن ملی که همپای دیرینگیِ خط است نتوانسته با خط همسو باشد؟!

با نگاهی ژرف به اندیشه‌ی «هگل» می‌توان نگرش «وحدت در کثرت» او را گزیری نوین برای رسایی و بازیابی زبان ملی در ایران دانست. چرا که شناخت و نوسازی خرده فرهنگ‌ها و بازنگری هوشمندانه‌ی گستره‌ی زبان فارسی همان همبستگی میهن‌مدارانه [وحدت] در تمامیت‌بخشی به فرهنگ‌های بومی [کثرت] است که سرانجام «زبان ملی» را باز آفرینی می‌کند.
چنانچه خویشکاری راستین و همه‌گیر در راستای نوزایی و پاسداشت زبان فارسی انجام نگیرد، نمایی بدفرجام برای زبان ملی در پیش خواهد بود.

نویسنده و فرستنده #عباس_ربیعی(فرهود)

🌳🌱 @AdabSar
در ژرف‌ترین سیاهچاله‌ی کیهان
ایستاده‌ام
می‌اندیشم به تو
چنانکه گویی
به روشنایی پا نهاده‌ام
در خاکستری خاموش خویش…

سراینده و فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#چکامه_پارسی

🪐 @AdabSar
به یاد بانو آفشید
AdabSar
🕯🏴 بانو «آفشید» زنی از تبار مهر آفتاب و روشنی خورشید، مادر ارجمند دو تن از گردانندگان و بنیادگذاران ادب‌سار، دکتر «مجید دُری» و «بابک دُری» امروز به خاک سپرده شد.

زنی که در زندگی‌اش دانشی‌زنان و دانشی‌مردانی اندیشه‌ورز، روشن‌روان و هنردوست پرورد که هر یک به پشتوانه‌ی دانش و خرد خویش برای کاستن از گوشه‌ای از رنج‌های کشور و مردمان به‌سختی می‌کوشند.

گرچه بر این سوگ گران آدمی دل‌آسایی نیست، بر آن نوشین‌روان درود می‌فرستیم و برای فرزندان و بازماندگانش دل‌آسانی آرزومندیم.

نیک یادش و بلند جایگاهش.

#پریسا_امام_وردیلو
#تسلیت #ترحیم

🎹 آهنگ پیوست به‌نام «مادر شب»، پیانونوازی زیبای یانی پیشکش به خانواده‌ی سوگوار دُری.

🏴🕯 @AdabSar
🌸🌺🌼
🌺🌼
🌼
پدر چون به فرزند ماند جهان
کند آشْکارا بر اوبر نِهان

گر او بفگند فرّ و نام‌ِ پدر
تو بیگانه خوانش مخوانش پُسَر

گر او گم کند راهِ آموزْگار
سَزد گر جفا بیند از روزْگار

چُنین‌ست رسم‌ِ سَرای کَهُن
سرش هیچ پَیدا نبینی ز بُن

چو رسمِ بدش بازیابد کسی
نخواهد که مانَد بدودر بسی
#فردوسی

و در این هفته آرزویم این‌که:
شوی بر تن خویشتن کامگار
دلت شاد گردد چو خرم بهار


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌺🌼
🌸🌺🌼
ادب‌سار
🧉 واژه‌های پارسی در زبان تازی خَزنی = از پارسی خز، ابریشم بسیار سپید، خام خزینه = از پارسی گزینه یا گنجینه خسته = از پارسی خسته، بیمار خسته‌خانه = بیمارستان خسروانی = از پارسی جامه‌ی ابریشمی بسیارگران که خسروان در بر می‌کردند خُش، خوش = از پارسی خوش خَشاف…
🌲 واژه‌های پارسی در زبان تازی

خَطَل = از پارسی خَتَل، نادانی و تباهی
خُف = از پارسی کفش
خُفت = از پارسی خفتیدن، آرامیدن
خَفَتان، قُفطان = از پارسی خَفتان، زیرپیراهن پنبه‌ای، پیراهن روی زره
خَلانِج = از پارسی خَلَنگ‌ها، خَدنَگ‌ها (تیر و نیزه که از چوب سخت درخت خدنگ سازند)
خَلبَج = از پارسی خلاوه، نگران، سرگردان
خلخال = از پارسی از پای برَنجَن، خلخال
خُلّر = از پارسی خلر، باقلا، ماش و جز آن، بُنشَن
خَلَنج، خلنجیه = از پارسی خَلَنگ، درخت رنگارنگ که از آن آوندها(ظروف) را می‌سازند
خَلَنَج = از پارسی خَلنگ، خَدَنگ
خَلَنجان = از پارسی خولنجان، از گیاهان
خَلیج = از پارسی خلیج

🌲 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🌲 @AdabSar
ادب‌سار
AdabSar – به یاد بانو آفشید
شما بنویسید

یکی از پرسش‌ها و نیازهای پرشمار شما پارسی‌گرایان دسترسی به آگهی‌های سوگواری به پارسی است. پارسی‌نویسی در چنین جایی هم بر زیبایی و ارج آگهی یا پیام شما می‌افزاید و هم برای زبان پارسی فرهنگ‌سازی می‌کند.

شما می‌توانید یک آگهی درگذشت، همدردی یا سپاسگزاری را به پارسی برگردانید یا دست به نوآوری بزنید و خودتان بنویسید.

پیام‌تان در یکی از این سه دسته باشد:
- آگهی درگذشت و پُرسه (ترحیم و ختم)
- پیام همدردی (تسلیت)
- پیام سپاسگزاری از همدردی دیگران

پیش‌تر در این زمینه چند راهنما در ادب‌سار همرسانی شده که با جست‌وجوی این برچسب‌ها می‌توانید آن‌ها را ببینید:
#تسلیت #ترحیم #تشکر

پارسی‌نوشته‌ی خود را به این نشانی برای ما بفرستید تا در ادب‌سار هم‌رسانی کنیم:
👉 @New_View
ادب‌سار
شما بنویسید یکی از پرسش‌ها و نیازهای پرشمار شما پارسی‌گرایان دسترسی به آگهی‌های سوگواری به پارسی است. پارسی‌نویسی در چنین جایی هم بر زیبایی و ارج آگهی یا پیام شما می‌افزاید و هم برای زبان پارسی فرهنگ‌سازی می‌کند. شما می‌توانید یک آگهی درگذشت، همدردی یا…
درود
بر آن بودیم که چهلم درگذشت شادروان «حاج‌رضا علامه» را در آدینه ۲۵ مهرماه برگزار کنیم.
شوربختانه با بودن بیماری و نداشتن پروانه‌ی برگزاری پُرسه و نگرانی از همه‌گیری بیماری ما را بر آن داشت تا این سوگ را بر تندرستی گرامیان برتر ندانیم و از گردهم‌آیی چشم‌پوشی کنیم.
امید که تندرست باشید.
مهر ۱۳۹۹

فرستنده: #مسعود_علامه
#ترحیم #تسلیت #تشکر
با کمی ویرایش

@AdabSar
ادب‌سار
شما بنویسید یکی از پرسش‌ها و نیازهای پرشمار شما پارسی‌گرایان دسترسی به آگهی‌های سوگواری به پارسی است. پارسی‌نویسی در چنین جایی هم بر زیبایی و ارج آگهی یا پیام شما می‌افزاید و هم برای زبان پارسی فرهنگ‌سازی می‌کند. شما می‌توانید یک آگهی درگذشت، همدردی یا…
- اندوه‌گسار شماییم. باشد که این پیام مهرآمیز از رنج شما بکاهد.

- روان‌شان شاد و یادشان گرامی باد.

- به‌یاد آن ستاره‌ی فروزان خاک آیین پُرسه‌ای در … بر پا می‌گردد. خواهشمند است در این گردهمایی یاری‌دهنده‌ی دل سوگمند ما باشید.

- خدای مهربان و بخشنده
با اندوه فراوان از تو می‌خواهیم سرزمین ما را از اندوه و رنج و دروغ دور نگهدارید…

- خدايا از تو می‌خواهيم آرامش و دوستی را به زندگیِ دردآلوده‌ی اين مردم بازگردانید.

- با اندوه فراوان درگذشت هم‌میهنان گرامی و ارجمند را در رُخدادهای ناگوارِ تُندآب‌(سيل) به همه‌ی ايرانيان سوگوار،
سوگباد می‌گوییم.

- امید است که آفریدگار بزرگ به روان پاكشان آرامش و به خانواده‌های داغدارشان بُردباری و شكيبایی بازگرداند.

- روانشان شاد و یادشان گرامی باد.
در این اندوه‌ سخت با جان‌باختگان و آسیب‌دیدگان همدردی می‌نماید.

- این پیشامدهای ناگوار را به همه هم‌میهنان گرامی سوگباد(تسلیت) می‌گوید.

- تا همیشه با شما همدردیم. خدایش بیامرزد و بهشت برین جایگاه آن گوهر یکتا باد.

- خداوند بزرگ،
برای آن گرامی یارِ از دست رفته بهترین‌ها را آرزو دارم و برای بازماندگان شکیبایی و بردباری آرزومندیم.

#بزرگمهر_صالحی
#ترحیم #تسلیت #تشکر
@AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻مواظبت = نگاهداری، نگهبانی‌کردن، رسیدگی‌کردن، تیمارکردن، تیمارداشت، پاییدن، بَرزِش، بَرزیدن، پرستاری، پاسداری

🔻مواظبت‌کردن = نگهداری‌کردن، رسیدگی‌کردن، نگهبانی‌کردن، تیمارکردن، تیمارداشتن، پاییدن، بَرزیدن

نمونه:
🔺وقت زیادی را برای مواظبت از باغچه‌اش می‌گذاشت =
وخت بسیاری را برای نگهداری از باغچه‌اش می‌گذاشت
زمان بالایی را برای رسیدگی به باغچه‌اش می‌گذاشت

🔺برای مواظبت از مریض، پرستار استخدام کرد =
برای تیمارداری بیمار، پرستار بکار گرفت

🔺برای مواظبنت از مرزها، نیرو اعزام کرد =
برای پاسداری از مرزها، نیرو گسیل داشت

🔺چگونه از ماشین خود مواظبت کنیم؟ =
چگونه از خودرو خود نگاهداری کنیم؟

🔺مواظب بچه‌ها بود =
بچه‌ها را می پایید

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مواظبت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🍁🌼🌺
🌼🌺
🌺
اگر دادگر باشی و پاک‌ْدین
ز هر کس نیابی جز از آفرین

و گر بدنِهان باشی و بدکُنش
ز چرخِ بلند آیدت سرزنش

جهاندار اگر دادگر باشدی
ز فرمان او کی گذر باشدی

کنون گر شدی آگه از روزْگار
روان و خرد بادت آموزْگار*
#فردوسی

و در این هفته:
مدار ایچ اندیشه‌ی بد به دل
همهْ شادی آرای و غم برگسل


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌼🌺
🌿🌼🌺
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻نیت = چیم، مراد، آرمان، آرزو، آهنگ، اندیشه، خواست، خواسته
🔻نیات = چیم‌ها، آهنگ‌ها
🔻نیت‌کردن = چیمیدن، کامیستن، آهنگ‌کردن
🔻حـُسن‌نیت = نیکخواهی، دوستی، دوستانگی
🔻سوءنیت = دشمنی، دشمنانگی، کژ اندیشی(کج‌اندیشی)، بد اندیشی، بدسگالی، بدخواهی، بد دلی
🔻با حسن‌نیت = دوستانه
🔻با سوءنیت = دشمنانه
🔻دارای سوءنیت = بد خواه
🔻خلوص نیت = پاکدلی، یکدلی
🔻با نیت خالص = با پاکدلی، با دل سپید
🔻خوش‌نیت = خوش‌سِگال، نیک‌اندیش

نمونه:
🔺در رسیدن به نیات خبیثش ناموفق ماند =
در رسیدن به چیم‌های پلیدش ناکام ماند

🔺او نسبت به من حُسن‌نیت دارد =
او نیکخواه من است

🔺سوءنیت او معلوم است =
بدخواهی او روشن است

🔺نیت چون نیک باشد پادشا را
گهر خیزد به جای گل گیا را (نظامی) =
اندیشه چون نیک باشد پادشا را
گهر خیزد به جای گل گیا را

🔺الاعمال بالنیات =
بنیاد کارها بر آرمانش استوار است
هر کاری به اندیشه‌اش سنجیده می‌شود

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نیت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌼🌸☘️
🌸☘️
☘️
ز بدها نبایدْت پرهیز کرد
که پیش آیدت روز‌ِ ننگ و نبرد

زمانه چُن آمد به تنگی فَراز
هم از تو نگردد به پرهیز باز

چو همره کنی جنگ را با خرَد
دِلیرت ز جنگ‌آوران نشمَرَد

خرَد را و دین را رهی دیگرست
سَخُن‌های نیکو به پند اندرست
#فردوسی

و در این هفته امیدوارم که:
نباشد و گرچه بوَد در نهان
که بدخواهِ تو دور باد از جَهان


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
☘️
🌸☘️
🌼🌸☘️
ادب‌سار
🌲 واژه‌های پارسی در زبان تازی خَطَل = از پارسی خَتَل، نادانی و تباهی خُف = از پارسی کفش خُفت = از پارسی خفتیدن، آرامیدن خَفَتان، قُفطان = از پارسی خَفتان، زیرپیراهن پنبه‌ای، پیراهن روی زره خَلانِج = از پارسی خَلَنگ‌ها، خَدنَگ‌ها (تیر و نیزه که از چوب سخت…
🛖 واژه‌های پارسی در زبان تازی

خلنجی = از درخت خلنگ، بنگرید به خلنج
خُم = از پارسی خم
خَمّ = از پارسی خیم، در زبان تازی چرک پوست و یا چشم (قی)، در پارسی سرشت و خوی
خَمان = از پارسی کمان و یا خمیدن، نیزه‌ی سست
خِمخِم = از پارسی خُمخُم، از گیاهان خاردار و چسبناک
خَمَرنَج = از پارسی خبچه، رنگ (تمرهندی) نرم پوست و گوشت‌آلود
خَمَشتَر = از پارسی گماشتر، مرد ناکس و تبه‌کار
خَمّن = از پارسی گمان
خُنابث = از پارسی خونبَد(بدخون)، دغا

خنُنابس = از پارسی خون‌پیس، زشت‌روی، بیماری پوستی، پَلشت
خنَادِق (تک خندق) = از پارسی کَندَک‌ها، کندک، آلنگ‌ها
خًنبچه = از پارسی خُمچه، خُنبَک، خنُب، خُم
خنَبَش = از پارسی خون‌بیش، بسیار جنبان، لرزان
خَنبَق = از پارسی خنبه، انبار آویزان از سقف، گنبد
خُنتَب = از پارسی خون‌تاب، هیز (مخنث)

🛖 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🛖 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻منظور = فَردید، خواست، نِگرش، آرمان، آرزو، آماج، پسندیده، پاسداشته
🔻منظور کردن = پسند کردن، به‌شمار آوردن، پاس داشتن، در نگر گرفتن، پذیرفتن
🔻منظور نظر = فَردید، در نگر گرفته‌شده
🔻به‌منظور= برای

نمونه:
🔺این کنفرانس به‌منظور تجلیل از مقام شامخ و شاخص فردوسی است =
این فَراهَمایی برای بزرگداشت فردوسی است

🔺آن که منظور دیده و دل ماست
نتوان گفت شمس یا قمر است (سعدی) =
آن که آرزوی دیده و دل ماست
نتوان گفت مِهر یا ماه است

🔺وجهی را برای این کار منظور کرد =
پولی را برای این کار درنگر گرفت

🔺رفیقش را هم جزو مدعوین منظور کرد =
دوستش را هم از مهمانان به شمار آورد

🔺منظور من این است =
فَردید من این است

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#منظور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادب‌سار
🛖 واژه‌های پارسی در زبان تازی خلنجی = از درخت خلنگ، بنگرید به خلنج خُم = از پارسی خم خَمّ = از پارسی خیم، در زبان تازی چرک پوست و یا چشم (قی)، در پارسی سرشت و خوی خَمان = از پارسی کمان و یا خمیدن، نیزه‌ی سست خِمخِم = از پارسی خُمخُم، از گیاهان خاردار و چسبناک…
🪘 واژه‌های پارسی در زبان تازی

خِنجَر = از پارسی خونگر، خنجر
همین نام در زبان‌های ارمنی، مجارستانی و کرمانجی هم دیده می‌شود
خُنجه = از پارسی خوانچه، تبق یا سینی بزرگ، نگاره‌های هندسی همانند
خَندریس = از پارسی خنده‌ریش و یا کنده‌ریش، می بسیار مستی‌آور، می کهنه
خَندَق = از پارسی کندن، کندک
خَندَلس = از پارسی کَندِله(روی هم انباشته)، شتر گوشت آلود
خَندَلِه = از پارسی کنُدواله، مرد تنومند و بلندبالا

خَنذیذ = از پارسی کُندآور، مرد دلیر، بلندبالا و درشت، چامه‌گو، فرزانه
خنَوّر، خِنّور = از پارسی خنور، جهان، پرازه‌های(اثاثیه) خانه، کاسه و کوزه
خنُیاگر = از پارسی خنیاگر، آوازخوان
خنیا = موسیقی
خواجه، خوجا = از پارسی خواجه، آموزگار، بزرگوار، سرور، کدبان، نادرست، اخته
خَوّار = از پارسی خوار، سست

🪘 @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

🪘 @AdabSar
🌼🌼🌼
🌼🌼
🌼
اگر تندبادی برآید ز کُنج
به خاک افگَنَد نارَسیده‌تُرُنج

ستمگاره خوانیمش اَر دادْگر
هنرمند گوییمش اَر بی‌هنر

اگر مرگ داد است بیداد چیست؟
ز دادْ این‌همه بانگ و فریاد چیست؟

ازین رازْ جانِ تو آگاه نیست
بدین پرده‌اندر تو را راه نیست

همه تا درِ آز رفته فَراز
به کس‌بر نشد این درِ راز باز
#فردوسی

و در این هفته:
به کام تو خواهم که باشد جهان
برین آشکارا ندارم نهان


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌼🌼
🌼🌼🌼
تلخ کنی دهان من
قند به دیگران دهی
نم ندهی به کِشت من
آب به این و آن دهی
جان منی و یار من
دولت* پایدار من
باغ من و بهار من
باغ مرا خزان دهی

#مولوی
#چکامه_پارسی

دولت: تنها واژه‌ی بیگانه

❤️‍🔥 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻مجمع تشخیص مصلحت نظام =

🔺دیوان بازشناسی روادید کشور
🔺انجمن بِه‌گزینی کشور
🔺انجمن بهین‌دیدِ کشور
🔺دیوان رایزنی کشور

#مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌓🌞 شب چله درازترین شب سال و نخستین شبِ زمستان و از گرامی‌ترین جشن‌ها نزد ایرانیان است. جشن چله جشن بزرگداشت «ایزد مهر» است. «مهر» یا «میترا» یکی از ایزدان زردشتی و نامش برابر با «دوستی» و «پیمان» است و «خورشید» نیز نماد اوست. جایگاه مهر که نگهبان پیمان و دوستی است چنان والاست که یکی از بخش‌های اوستا، «مهریشت»، در ستایش اوست.

🌻 به شب چله «یلدا» هم می‌گویند. #یلدا به مانک «زایش» است. چون این شب، شب زایش ایزد مهر یا میترا به شمار می‌آمده است. نام آن شب «چله» است، چرا که نشان‌دهنده‌ی آغازِ چله‌ی بزرگ است. آن‌چه از آیین‌های شب چله یا شب یلدا میان همه‌ی ایرانیان بر جای مانده است شب‌نشینی در این درازترین شب سال است. در این شب، میوه‌های پاییزی همچون انار و خرمالو و هندوانه و سیب و بِه و انگورهای آویخته، زینت‌بخشِ خوانِ شب چله‌اند. نهادن این میوه‌ها بر خوان شب چله «مَیَزد» نام دارد که پیشکشی‌ است به اهورامزدا. ایرانیان به گردِ این خوان به شادی می‌نشینند.
شادی بنیادِ جشنهای ایرانی است.

☀️ انگیزه‌ی آفرینش شادی، برپایه‌ی نبیک پارسیگ (کتاب پهلوی) بُندَهش (= آغاز آفرینش) این است که اهورامزدا شادی را آفرید تا مردمان بتوانند آمیختگی نیکی و بدی زندگی را تاب آورند. واژگونه‌ی آن، اندوه و زاری اهریمنی است و ناخرسندی اهورامزدا را در پی دارد. با چنین نگرشی ایرانیان شب چله را هر چند اهریمنِ بدکنش در آن می‌تازد، به شادی و خوشی و پایکوبی سپری می‌کنند و می‌نوشند و گفت‌وگو می‌کنند و از آن‌جا که با این شب زمستان آغاز می‌شود و میوه‌ای هم دیگر پرورش نمی‌یابد، این خوانِ خوراکی و میوه پرشگون بودند و نشانه‌ای است از اینکه با آمدن زمستان باز هم خوان‌ و خانه‌ی ایرانیان پرمیوه و پرخوراک خواهد بود.

🌖 در این میان، گاهی مادربزرگ‌ها داستان‌های شیرین روزگاران گذشته را برای خانواده بازگو می‌کنند و پدربزرگ یا سالخورده‌ای دیگر بخش‌هایی از شاهنامه‌ی فردوسی را می‌خواند و از رزم‌های پهلوانی و سرفرازی و آزادی‌خواهی ایرانیان سخن می‌گوید.
ایرانیان بدین‌گونه به پیشباز «چله‌ی بزرگ» می‌روند که از یکم دی آغاز می‌شود و دهم بهمن به سر می‌آید. در این چهل روز سرما استخوان‌سوز می‌شود و پس از آن «چله‌ی کوچک» فرامی‌رسد که تا بیستم اسپندماه دنباله دارد و در آن سرما رو به کاستی می‌رود و نویدبخش فرارسیدن بهار است و از میان رفتن سرما و شکفتن شکوفه‌ها.

🌟 در شهرستان‌های ایران آیین‌های شب چله گستردگی بیشتری دارند. در «کرمان» که بیشینه‌ی مردم تا بامداد بیدار می‌مانند بر این باورند که قارون در نمای هیزم‌شکنی که پشته‌ای از هیزم بر دوش دارد به خانه‌ی نیکوکارانِ بی‌چیز می‌رود و هیزمی به آنان می‌دهد و آن هیزم شمشِ زر می‌شود و آنان را از بی‌چیزی درمی‌آورد. گفتنی است که در روزگاران گذشته برخی از مردم به این امید چله‌نشینی می‌کردند که قارون به دیدنشان بیاید و به پاسِ این چله‌نشینی شمش زرین به آنان بدهد. این باور یادآورِ بابانوئل در کریسمس است و کاری که او در این روزها انجام می‌دهد و این نشان‌دهنده‌ی آن است که این دو باور، آبشخوری یکسان دارند.
در شب چله، در بخش‌هایی از «آذربایجان»، دختری که شوهر کرده است خانواده‌اش برای او پیشکشی می‌فرستند. در «خوی» پشمک می‌برند و این شاید به شوند همانندی پشمک به برف زمستانی باشد.
در روستاهای «خراسان»، خانواده‌ی پسری که تازه زن گرفته است برای دختر پیشکش می‌فرستند. این آیین‌های فرستادن پیشکشی در خراسان و آذربایجان نشانگر پیوندِ این شب با زایش است.

🌾 در فرهنگ دهخدا درباره‌ی پیوند شب یلدا با زایش مسیها(مسیح) گفته شده است که یلدا واژه‌ای سریانی است به مانک (میلاد) تازی و چون شب یلدا را با زایش مسیها برابر می‌کرده‌اند از این رو بدین نام نامیده‌اند. جشن زایش مسیها (نوئل) که در ۲۵ دسامبر نگاشته شده، برابر پژوهش جویندگان و در بنیاد جشن پیدایش میترا (مهر) بوده که ترساییان (مسیحیان) در سده‌ی چهارم ترسایی(میلادی) آن را روز زادن عیسی گذاشته‌اند. سُرایندگان زلف یار و همچنین روز دوری را از دید سیاهی و درازی بدان همانند کنند و از سروده‌های برخی از چامه‌سرایان مانند سنایی و امیرمعزی پیوند بین مسیها و شب چله دریافت می‌شود.

فرستنده #بزرگمهر_صالحی

📒 بازخَن‌ها (منابع):
۱- آیینی به قدمت تاریخ، مجله میراث فرهنگی، ۳۰ آذر ۱۳۹۵، #محمد_عجم
۲- نامه سال ۲۰۰۷ بنیاد میراث پاسارگاد به یونسکو برای نگاشتن شب چله در میراث معنوی جهانی
۳- روزنامه‌ی مردم سالاری يکشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۹
۴- همنشین بهار: شبِ یَلدا و انقلابِ زمستانی
۵- آیین‌های یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال، مجله دریای پارس
۶- راهنمای زمانِ جشن‌ها و گردهمایی‌های ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی

☀️ @AdabSar