وفا احمدپور، خواننده رپ معترض معروف به وفادار، در پست اینستاگرامی از آغاز دوران نه ماه حبس با پابند الکترونیکی خبر داد.
او نوشت:
«"پابند الکترونیکی"
از زندانی به زندان دیگر…
بعد از نه ماه حبس در عادلآباد شیراز و اوین، حالا حکم جدیدم شروع شده؛ نه ماه حبس با پابند الکترونیکی،
و دوسال ممنوع الخروج از کشور.
جرمم؟ خوندن و حضور بر مزار عزیزای جاویدنامِ 🖤💐…
من ایستادن کنار مردم و مقاومت برای حق رو وظیفه انسانی خودم میدونم.
بعد از دو هفته آزادی و رفتوآمدهایی که داشتم
پابند رو برام نصب کردن.
راستش تو اون لحظه حس عجیبی داشتم، یه سنگینی روی دلم نشست. نه برای خودم، بلکه برای تمام کسایی که مثل من یا حتی بدتر، دارن تو سکوت این فشارها رو تحمل میکنن.
ولی این حس زود گذشت؛ چون یادم افتاد که من این هزینهها رو با آگاهی و ایمان پذیرفتم. این راهیه که همیشه خواستم انتخاب کنم: بودن با مردم و ایستادن سمت درست تاریخ.
هر تجربهای که این روزا دارم، یه درس جدید و عمیقتر از سرزمینم و مردمم به من میده. هر لحظهای که سخت میگذره، برای من یه دلیل دیگه میشه که قویتر و محکمتر به راهم ادامه بدم. من برای شما، به عشق شما و برای ایران میخونم و زندگی میکنم.
پابند شاید به پای من بسته شده باشه، ولی صدای من، ایمانم و عشقم به شما و به آزادی هیچوقت محدود نمیشه.
اما این پابند، مرا به تاریخ و مردمم وصل میکند، نه به زندان.
دوستتون دارم، وفادار مخلصتون، همیشه کنار شما.
پاینده ایران ❤️🤍💚»
#برای_ایران #جاویدنامان #مقاومت #وفادار #وفا_احمدپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
«"پابند الکترونیکی"
از زندانی به زندان دیگر…
بعد از نه ماه حبس در عادلآباد شیراز و اوین، حالا حکم جدیدم شروع شده؛ نه ماه حبس با پابند الکترونیکی،
و دوسال ممنوع الخروج از کشور.
جرمم؟ خوندن و حضور بر مزار عزیزای جاویدنامِ 🖤💐…
من ایستادن کنار مردم و مقاومت برای حق رو وظیفه انسانی خودم میدونم.
بعد از دو هفته آزادی و رفتوآمدهایی که داشتم
پابند رو برام نصب کردن.
راستش تو اون لحظه حس عجیبی داشتم، یه سنگینی روی دلم نشست. نه برای خودم، بلکه برای تمام کسایی که مثل من یا حتی بدتر، دارن تو سکوت این فشارها رو تحمل میکنن.
ولی این حس زود گذشت؛ چون یادم افتاد که من این هزینهها رو با آگاهی و ایمان پذیرفتم. این راهیه که همیشه خواستم انتخاب کنم: بودن با مردم و ایستادن سمت درست تاریخ.
هر تجربهای که این روزا دارم، یه درس جدید و عمیقتر از سرزمینم و مردمم به من میده. هر لحظهای که سخت میگذره، برای من یه دلیل دیگه میشه که قویتر و محکمتر به راهم ادامه بدم. من برای شما، به عشق شما و برای ایران میخونم و زندگی میکنم.
پابند شاید به پای من بسته شده باشه، ولی صدای من، ایمانم و عشقم به شما و به آزادی هیچوقت محدود نمیشه.
اما این پابند، مرا به تاریخ و مردمم وصل میکند، نه به زندان.
دوستتون دارم، وفادار مخلصتون، همیشه کنار شما.
پاینده ایران ❤️🤍💚»
#برای_ایران #جاویدنامان #مقاومت #وفادار #وفا_احمدپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاد عزیزانی که در خیابانهای ایران، به دست رژیم سرکوبگر از ما گرفته شدند، همیشه با ماست. هرگاه تردید کنیم، خسته شویم یا ناامید شویم، کافی است به یاد آوریم که چه گلهایی پرپر شدند، چند خانواده برای همیشه داغدار شدند، و چقدر خونهای پاک بر این خاک ریخته شد. این راه را برای آنها ادامه میدهیم، برای آزادی، برای حقیقت، برای ایران.
صدای وفادار (وفا احمدپور) که همیشه برای ایران و برای آزادی خوانده روی این تصاویر ما را به ادامه راه فرامیخواند. راهی که روشن است راهی که الهامبخشان آن همین جانهای شریف و آزادهای است که نثار شدند.
ویدیو ارسالی مخاطبان
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #برای_آزادی #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدای وفادار (وفا احمدپور) که همیشه برای ایران و برای آزادی خوانده روی این تصاویر ما را به ادامه راه فرامیخواند. راهی که روشن است راهی که الهامبخشان آن همین جانهای شریف و آزادهای است که نثار شدند.
ویدیو ارسالی مخاطبان
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #برای_آزادی #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرهاد، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در سقز، به مناسبت ۲۲ بهمن نوشت:
«۲۲ بهمن، سالروز تحمیل حکومتی است که با سرکوب، زندان، اعدام و فقر، زندگی مردم ایران را به تباهی کشانده است. در تمام این سالها، هر زمان که مردم به وضعیت موجود اعتراض کردند، حکومت پاسخی جز گلوله، زندان و اعدام نداشت.
برادرم، فریدون محمودی، یکی از صدها جانباختهای بود که این رژیم در اعتراضات ۱۴۰۱ با شلیک گلوله جانش را گرفت. او نه سلاحی در دست داشت و نه جرمی مرتکب شده بود، جز اینکه برای آزادی و کرامت مردمش ایستاد. اما قیام "زن، زندگی، آزادی" نشان داد که مردم ایران بیش از هر زمان دیگری برای سرنگونی این حکومت متحد شدهاند.
تا زمانی که جمهوری اسلامی پابرجاست، نه آزادی معنا دارد و نه عدالت. اما مردم ایران تصمیم خود را گرفتهاند: این رژیم اصلاحپذیر نیست و تنها راه، پایان دادن به آن است.
امروز، بیش از همیشه، این حکومت با بحران مشروعیت و سقوط روبهروست. خون فریدون و هزاران جانباخته، راهی را گشوده که دیگر بازگشتی ندارد.»
#فریدون_محمودی #دادخواهی #برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«۲۲ بهمن، سالروز تحمیل حکومتی است که با سرکوب، زندان، اعدام و فقر، زندگی مردم ایران را به تباهی کشانده است. در تمام این سالها، هر زمان که مردم به وضعیت موجود اعتراض کردند، حکومت پاسخی جز گلوله، زندان و اعدام نداشت.
برادرم، فریدون محمودی، یکی از صدها جانباختهای بود که این رژیم در اعتراضات ۱۴۰۱ با شلیک گلوله جانش را گرفت. او نه سلاحی در دست داشت و نه جرمی مرتکب شده بود، جز اینکه برای آزادی و کرامت مردمش ایستاد. اما قیام "زن، زندگی، آزادی" نشان داد که مردم ایران بیش از هر زمان دیگری برای سرنگونی این حکومت متحد شدهاند.
تا زمانی که جمهوری اسلامی پابرجاست، نه آزادی معنا دارد و نه عدالت. اما مردم ایران تصمیم خود را گرفتهاند: این رژیم اصلاحپذیر نیست و تنها راه، پایان دادن به آن است.
امروز، بیش از همیشه، این حکومت با بحران مشروعیت و سقوط روبهروست. خون فریدون و هزاران جانباخته، راهی را گشوده که دیگر بازگشتی ندارد.»
#فریدون_محمودی #دادخواهی #برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اتحاد و اعتراض
برای لغو اعدام
تجمع فعالان مدنی در روز سه شنبه ۲۳ بهمن ماه ۱۴۰۳ در کنار تعدادی از خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در مقابل سالن ملاقات زندان اوین
در این تجمع جعفر پناهی، آرش صادقی، کامبیز نوروززاده، حسین رزاق، شقایق مرادی، آریا شیخی, هستی امیری و نرگس محمدی حضور داشتند. خانواده وریشه مرادی از کردستان به مقابل زندان اوین آمده بودند.
پلاکاردهای در دست تجمع کنندگان
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
#برای_لغو_اعدام_اتحاد_اتحاد
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
کارزار سهشنبههای نه به اعدام، که از دل زندانهای ایران آغاز شد، کنشی است که فعالان مدنی و سیاسی را به همبستگی و اتحاد حول محور موضوعی که همه گروهها میتوانند درباره آن توافق داشته باشند، فرا میخواند و فارغ از هر گرایش فکری و سیاسی، میتوان در این زمینه با همبستگی و اتحاد صفوف محکمی در برابر حکومت اعدامی تشکیل داد.
محور دیگر میتواند دادخواهی باشد...
بادا که ریشه حکومت جهل و تباهی با همبستگی برکنده شود.
نرگس محمدی نوشت:
«روزهایی آن سوی دیوار زندان ننگین اوین، فریاد نه به اعدام سر میدادیم. در حیاط بند تجمع می کردیم و شعار
«بند زنان اوین
هم صدا و همپیمان
تا لغو حکم اعدام
ایسنا ه آیم تا پایان »
سر می دادیم. دستهای هم بندیان محکوم به اعداممان پخشان عزیزی و وریشه مرادی را می فشردیم ، دستهای یکدیگر را می گرفتیم و سرود
«دست در دست هم
مشتهای محکمیم
فریاد می زنیم آزادی»
را میخواندیم.
در جمع فعالان مدنی، امروز این سوی دیوار در کنار خانوادههای زندانیان زن و مرد محکوم به اعدام ایستاده ایم و باز« لغو اعدام» را فریاد می زنیم.
خانواده وریشه مرادی تمام شب را در راه بودند. خواهری کودک یک سال و نیمه اش را در کردستان گذاشته و به تهران آمده، مادر پیر تمام شب را در سرمای زمستان از کردستان تا تهران به شوق دیدار دختر نیاسوده، اما اجازه ملاقات به وریشه داده نشد و خانواده بی هیچ دیداری به کردستان باز میگردند.»
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای لغو اعدام
تجمع فعالان مدنی در روز سه شنبه ۲۳ بهمن ماه ۱۴۰۳ در کنار تعدادی از خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در مقابل سالن ملاقات زندان اوین
در این تجمع جعفر پناهی، آرش صادقی، کامبیز نوروززاده، حسین رزاق، شقایق مرادی، آریا شیخی, هستی امیری و نرگس محمدی حضور داشتند. خانواده وریشه مرادی از کردستان به مقابل زندان اوین آمده بودند.
پلاکاردهای در دست تجمع کنندگان
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
#برای_لغو_اعدام_اتحاد_اتحاد
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
کارزار سهشنبههای نه به اعدام، که از دل زندانهای ایران آغاز شد، کنشی است که فعالان مدنی و سیاسی را به همبستگی و اتحاد حول محور موضوعی که همه گروهها میتوانند درباره آن توافق داشته باشند، فرا میخواند و فارغ از هر گرایش فکری و سیاسی، میتوان در این زمینه با همبستگی و اتحاد صفوف محکمی در برابر حکومت اعدامی تشکیل داد.
محور دیگر میتواند دادخواهی باشد...
بادا که ریشه حکومت جهل و تباهی با همبستگی برکنده شود.
نرگس محمدی نوشت:
«روزهایی آن سوی دیوار زندان ننگین اوین، فریاد نه به اعدام سر میدادیم. در حیاط بند تجمع می کردیم و شعار
«بند زنان اوین
هم صدا و همپیمان
تا لغو حکم اعدام
ایسنا ه آیم تا پایان »
سر می دادیم. دستهای هم بندیان محکوم به اعداممان پخشان عزیزی و وریشه مرادی را می فشردیم ، دستهای یکدیگر را می گرفتیم و سرود
«دست در دست هم
مشتهای محکمیم
فریاد می زنیم آزادی»
را میخواندیم.
در جمع فعالان مدنی، امروز این سوی دیوار در کنار خانوادههای زندانیان زن و مرد محکوم به اعدام ایستاده ایم و باز« لغو اعدام» را فریاد می زنیم.
خانواده وریشه مرادی تمام شب را در راه بودند. خواهری کودک یک سال و نیمه اش را در کردستان گذاشته و به تهران آمده، مادر پیر تمام شب را در سرمای زمستان از کردستان تا تهران به شوق دیدار دختر نیاسوده، اما اجازه ملاقات به وریشه داده نشد و خانواده بی هیچ دیداری به کردستان باز میگردند.»
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech