آموزشکده توانا
54.6K subscribers
32.7K photos
38.1K videos
2.55K files
19.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«"تا بهار زندگی
آمد بیا آرام جان"

نوروزی دیگر از راه رسید
روزهای سختی برایمان سپری شد. روزهایی که دلمون تنگ عزیزترین فرزندان میهن بود.
روزهایی که هر لحظه ی آن یاد رنج هایی بود که بر ما گذشت و جای خالی همیشگی که کم داشتیم.

نوروز آمد و برایمان یادآور این شد که با تمام خشم و اندوهی که در دل داریم امید رسیدن به روزهای خوب را در دلهایمان زنده نگه داریم و به یاد داشته باشیم که فرزندان قهرمان ایران جانشان را برای چه هدفی از دست دادند
و با هم برای ایرانی آباد و آزاد ادامه می دهیم تا عطر دل انگیز آزادی را بر این سرزمین آریایی استشمام کنیم.
با آروزی سلامتی و شادکامی برای همه و پیروزی نور بر تاریکی❤️✌️🙏»

ـ از صفحه طاهره خوش‌کلام، همسر جاویدنام جواد رضایی


#جواد_رضایی
#جانباختگان_راه_آزادی
#علیه_فراموشی
#نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گرچه زخم‌خورده‌ایم، گرچه جان‌های عزیزی از دست داده‌ایم، گرچه رنج برده‌ایم، اما ایمان داریم که اینهمه ایستادگی بی‌ثمر نخواهد بود، مردم یکپارچه و متحد خواهند شد و بساط حکومت جهل و ظلم را بخواهند چید.

نور بر تاریکی پیروز است.

.ادیت: #کمپانی_فرکانس #زن_زندگی_آزادی #علیه_فراموشی #فرزندان_ایران #هنر_اعتراض #پاینده_ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیکر جاوید نام سارا تبریزی، زندانی سیاسی سابق، روز پنجم فروردین ماه ۱۴۰۳ در منزل پدری‌اش در تهران پیدا شد. این زن ۲۰ ساله در هفته‌های پایانی زندگی‌ از سوی ماموران امنیتی زیر فشار روانی سنگین قرار گرفته بود. او چهارم فروردین به وزارت اطلاعات احضار شده بود.

پیکر این زندانی سیاسی سابق روز دوشنبه ششم فروردین ۱۴۰۳ در شهرک اسکمان در استان تهران تشییع و به خاک سپرده شد.

سارا تبریزی روز ۲۵ آبان ۱۴۰۲ در حالی‌ که قصد سفر به انگلیس داشت، همراه یک شهروند دیگر به دست ماموران امنیتی در فرودگاه بین‌المللی «امام خمینی» تهران بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

تبریزی پس از حدود ۱۰ روز و با پایان بازجویی‌ها، با تودیع قرار وثیقه یک میلیارد تومانی از زندان اوین آزاد شد.

تبریزی سه روز ابتدایی بازداشت خود را در سلول انفرادی به‌سر برد و پس از آن‌که به دلیل استرس تنها بودن در انفرادی، دچار ضربان قلب بالا و فشار خون بالا شد، ابتدا به بهداری بند ۲۰۹ اوین و پس از آن به سلولی سه نفره در بازداشتگاه این نهاد امنیتی منتقل شد.

ویدیو از پوریا افضلی


#سارا_تبریزی #علیه_فراموشی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیامک بابا، جوانی از کرج، در روز ششم فروردین به دنیا آمده بود. او تنها پسر خانواده، فرزند حمیدرضا و رباب، و تکیه‌گاه پدر و مادرش بود؛ به‌ویژه مادرش که درگیر بیماری سرطان بود و سیامک همیشه در کنارش، یار و پرستارش بود.

در میانه خیزش مردمی پس از قتل مهسا امینی، سیامک در زندان قزل‌حصار کرج زندانی شد. همان دوران زندان، پدرش بر اثر اندوه سکته کرد و در شبی که قرار بود برای ملاقات با او برود، چشم از جهان بست. این ضایعه، در کنار شکنجه‌هایی که سیامک در زندان دیده بود و رد شلاق‌هایی که هنوز بر کمرش مانده بود، حال روحی‌اش را به شدت تیره کرده بود.

او در آخرین مرخصی‌اش از زندان، در صبح دوشنبه‌ای که باید بازمی‌گشت، حس غریبی داشت. گویی دلش به رفتن نبود. نان و حلیم خرید و با لبخند تلخی به مادر گفت: «بیا آخرین صبحانه‌مون رو با هم بخوریم.» در آغوش مادر گریست و هنگام رفتن، شعر «سپیده‌دم اومد و وقت رفتن» را خواند. مادر اما به امید آزادی‌اش در آینده‌ای نزدیک، با خیالی راحت بدرقه‌اش کرد.

سیامک در روز ۲۶ آذرماه ۱۴۰۱، تنها چند روز پیش از کشته شدن، به همراه دیگر زندانیان در برابر انتقال یک جوان ۲۰ ساله محکوم به اعدام به انفرادی، اعتراض کرد. صدای فریادهای آزادی‌خواهانه زندانیان در بند چهار قزل‌حصار بالا گرفت. اما پاسخ مأموران، گلوله و گاز اشک‌آور بود. در آن حمله، سیامک از نواحی سر، گردن، سینه و شکم هدف گلوله قرار گرفت. او را در پتو پیچیدند و با چند زخمی دیگر به بیمارستان مدنی کرج منتقل کردند.

دو روز بعد، در حالی که تشنه‌لب بود، سیامک بابا، این جوان تنها، مهربان، معترض و عاشق زندگی، در بیمارستان جان باخت.

او زنده نماند تا رهایی وطنش را ببیند؛ اما نام و خونش، در حافظه جمعی این سرزمین ماندگار شد.

#سیامک_بابا
#علیه_فراموشی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعی از مخاطبان توانا، در روز هفتم فروردین ۱۴۰۴ بر سر مزار جان‌باختگان راه آزادی در سنندج حاضر شده و یاد آن‌ها را گرامی داشتند.

عزیزانی که اگر جمهوری اسلامی نیود، این روزها در کنار خانواده خود بودند و سال نو را جشن می‌گرفتند.

#سنندج #علیه_فراموشی #نوروز #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
گزارشی از یک گفتگوی دوستانه در یک اسپیس توئیتر:
یادآوری یا تحریف؟ بازتاب‌های انیمه‌سازی چهره جان‌باختگان با هوش مصنوعی

این روزها ساختن تصاویر انیمه با کمک هوش مصنوعی رواج زیادی پیدا کرده و بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی، نه فقط چهره‌ی خودشان، بلکه تصاویر مربوط به وقایع تاریخی، سران حکومت، و حتی جان‌باختگان اعتراضات را هم به سبک انیمه بازسازی و منتشر می‌کنند.
این موج جدید البته با واکنش‌های متفاوتی همراه بوده است. در یک اسپیس توییتری، برخی کاربران درباره‌ی این پدیده بحث کردند.
یکی از مخالفان گفت: «درست است که انیمه‌کردن چهره‌ی سران حکومت، نوعی پایین آوردن قداست ساختگی و شکستن هیمنه‌ی آن‌هاست، اما آیا این کار درباره‌ی جان‌باختگان اعتراضات هم مناسب است؟ آیا چهره‌ی آن عزیزان را از واقعیت دور نمی‌کند؟ مثلا چهره پر از رنج ابوالفضل امیرعطایی آیا تلطیف نشده و میزان رنجی که حکومت به او و خانواده‌اش تحمیل کرده، سفیدشویی نمی‌شود؟»

در مقابل، فردی دیگر گفت: «من خانواده‌هایی را دیدم که با دیدن تصویر انیمه‌شده‌ی فرزندشان، آن را در استوری اینستاگرام‌شان گذاشتند. برایشان دلگرم‌کننده بود، انگار تکه‌ای از لبخند و زندگی دوباره در دل آن تصویر جاری بود.» او از چند تن از جان‌باختگان نام برد که خانواده‌‌های آن‌ها تصاویر انیمه‌ای آن‌ها را بازنشر کرده بودند.

مادر یکی از جان‌باختگان هواپیمای اوکراینی اما نظر متفاوتی داشت: «من نمی‌خواهم تصویر غیرواقعی از دخترم منتشر شود. او همین شکلی بود که در عکس‌ها هست.»
کاربری هم از منظر اخلاقی به موضوع نگاه کرد: «کسی که دیگر نیست، چطور می‌توان مطمئن بود که با این بازنمایی موافق بود؟ این کار نیاز به احترام و اجازه دارد.»

از سوی دیگر، موافقی می‌گفت: «دیدن این تصاویر یادآور این است که آن‌ها هم یکی بودند مثل ما—جوان، پرامید، زنده. شاید اگر زنده بودند، خودشان هم از این فیلترها استفاده می‌کردند. این تصاویر، انسانیت و شادی‌ گذشته‌شان را به یادمان می‌آورد، نه فقط مرگشان را.»

در مقابل اما مخالفی هشدار داد: «تولید انبوه هر چیزی، از جمله تصاویر نمادین، می‌تواند آن را از معنا تهی کند. حواسمان باشد که با تکرار بیش از حد، خاطره‌ها را سطحی نکنیم.»

به دوستان آن اسپیس توییتر قول دادم که این نظرات را در توانا منتشر کنم و به بحث بگذارم، به این امید که با مشارکت افراد بیشتری در این گفت‌وشنود، بتوان جمع‌بندی بهتری داشت.

نظر شما چیست؟ آیا انیمه‌سازی چهره‌ی جان‌باختگان، یادآور مهر و همدلی است یا نوعی تحریف؟

#علیه_فراموشی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعی از فعالان میدانی در ایران، در ایام نوروز هم بیکار ننشستند و سطح شهر را از تصاویر زندانیان سیاسی و به خصوص زندانیان در معرض خطر اعدام پر کردند.

زندانیانی از تمام طبف‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی که تحت سرکوب رژیم قرار دارند و بسیاری از آن‌ها چندین سال است که بدون مرخصی در حبس هستند.
(البته تعداد زندانیان سیاسی بسیار بیشتر از این اسامی و تصاویر است و اینها تنها نمونه‌ای است برای یادآوری)

ویدیو را با دقت تماشا کنید، اسامی زندانیانی که تصاویرشان نیست را بادآوری کنید، تا در سری بعدی فعالان میدانی تصاویر آن‌ها را هم در شهر نصب کنند.

#زندانیان_سیاسی #زندانی_سیاسی #نوروز #یاد_آر #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
ما انیمه نبودیم، ما واقعی واقعی بودیم!

هرش نقشبندی، از مصدومان چشم در خیزش انقلابی، تصاویری از خود به صورت انیمه منتشر کرد و نوشت که آنچه بر ما گذشت انیمه یا داستان مصور نبود، بلکه واقعی بود.

متن یادداشت این آسیب‌دیده چشم را بخوانید:

«✏️داستان مصور خیالی یا واقعی ...!! ✍️
انیمه با چاشنی ساچمه ✍️
چقدر دوست داشتم اتفاق‌هایی که برام افتاد مثل یک انیمه در حد یک داستان کوتاه بچه گانه بود و یه داستانی با ژانر علمی تخیلی و انیمیشنی بود، ولی نبود، نبود، داستانی بود در ژانر وحشت و ترسناک و واقع‌گرایانه که انسانهایی از جنس آزادی به تقابل با تاریکی و اهریمن #جمهوری_اسلامی برخاستند که یک پیکاری خونین بود نه فقط برای من، برای چند صد نفری که چشمشان نابینا شد، برای هزاران نفری که خونشان زمین را سرخ کرد، برای هزاران نفری که پای چوبه‌های دار رفتند، برای هزاران نفری در سیاهچاله‌های تاریکی محبوس هستند، برای بازماندگانی هر کدام زخمی در سینه دارند. کاشکی فقط در حد یه انیمه بود یک داستان مصور، ما انیمه نبودیم، ما واقعی واقعی بودیم . ولی همیشه داستان انیمه‌ها با یک پایان قشنگ تمام می‌شود، پایانش خوش است ✌️ #من_تنها_فریاد_زدم_نه »
.
.


- هرش نقشبندی، بازیگر و کارگردان تئاتر بود. او در روز سی شهریور ۱۴۰۱ بینایی یک چشمش را با شلیک عامدانه نیروهای حکومتی از دست داد. در همان سال چند روزی هم بازداشت و با وثیقه آزاد شد.

#زن_زندگی_آزادی #ژن_ژیان_ئازادی #مهسا_امینی #علیه_فراموشی #انیمه_ژاپنی #داستان #چشم_برای_آزادی #داستان_واقعی #نه_به_جمهورى_اسلامى #ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی؛

رضا محمدحسینی، زندانی سابق، اندکی پس از آزادی کوتاه مدت و مدتی پیش از بازداشت مجدد خود، در روز ۱۳ فروردین ۱۴۰۲، به کنار زندان رجایی‌شهر (جایی که تا پیشتر در آن محبوس بود) رفته و گفته بود که به این مکان آمده‌ام تا قلبم را به زندانیان سیاسی که هنوز در بند هستند گره بزنم و‌ تا آزادی زندانیان سیاسی و بیرون کردن جمهوری اسلامی از ایران سکوت نخواهم کرد.

و امروز در ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، نه تنها او بلکه زندانیان سیاسی و عقیدتی بسیاری همچنان در زندان‌ها هستند و برخی از آن‌ها نه تنها امسال مرخصی نداشته‌اند، بلکه در تمام مدت حبس خود از حتی یک ساعت مرخصی محروم بوده‌اند.

در روز سیزده بدر، زندانیان سیاسی و عقیدتی و خانواده‌های دادخواه را فراموش نکنیم.

#نوروز #زندان_رجایی_شهر #زندانیان_سیاسی #رضا_محمدحسینی #سیزده_بدر #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طاهره خوشکلام، همسر جاویدنام جواد رضایی، ویدیویی از سبزه گره زدن بر سر مزار همسرش منتشر کرد و نوشت:

«در اوج سیاهی و تلخی و رنج هایی که میکشیم به رسم ادای وظیفه و احترام به خون پاکت سبزه‌ات را گره میزنم به امید زدودن غم از دلهای درد کشیده و به امید بازگشت دوباره عشق، شادی و نشاط بر قلب ستم دیده این میهن زخمی‌

به امید اینکه این بهار پایان عمر ظلم و استبداد و شروع دوباره شکوه و عظمت ایران و دمیدن نسیم آزادی باشد و به امید اینکه قلبمان آرام گیرد.»


#جواد_رضایی
#علیه_فراموشی
#نوروز۱۴۰۴ #دادخواهی
#سیزده_بدر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

مادر جاویدنام محمدرسول مؤمنی‌زاده نیز روز سیزده بدر را در کنار مزار فرزندش گذراند


محمد رسول مومنی‌زاده ۲۴ ساله در آغوش برادرش جان داد وقتی از پشت به او تیر زدند بیشتر از ۳۰ نفر موتور سوار با باتوم به او حمله کردند. برادرش می‌گوید: «خودم را به روی محمدرسول انداختم که پهلوی شکسته و تیر خورده ‌اش که غرق خون بود لگد نخورد.»

زهرا کریمی مادر محمدرسول به یکی از رسانه‌ها گفته است : «وقتی به بیمارستان رفتم پر از لباس شخصی بود و وقتی که جنازه کسی را در آنجا دیدم گفتم خدا به پدرومادرش رحم کند. پسر دیگرم به من گفت که این محمدرسول است. من قبول نمی‌کردم. نیروهای امنیتی نگذاشتند پیکر بچه‌ام را ببینم و همینطوری در بیمارستان و حیاط و خیابان من را با زور و کشان‌کشان می‌بردند.»

او اضافه کرده: «چرا بچه مرا از یک متری با اسلحه کشتید؟ مگر او چه کار کرده بود؟ من چه کنم که خون او پایمال نشود؟ من حتی اجازه نداشتم فرزند خودم را ببینم و ببوسم.»

برادر محمدرسول در حساب کاربری خود با اشاره به گزارش پزشکی قانونی تصریح کرد در این گزارش نوشته شده محمد رسول از ناحیه کبد آسیب دیده است، در حالی که گلوله از زیر بغل به برادرش اصابت کرده و در سردخانه قسمت پایین دنده او پاره
شده بود.

یکی از مخاطبان توانا از شهر رشت می‌گوید: «مادر محمدرسول خیلی مورد آزار قرار گرفته است. او را تهدید کرده‌اند که پسر دیگرش را هم از او می‌گیرند. نیروهای اطلاعاتی چه سر مزار محمد رسول و چه اطراف خانه‌شان مزاحمت ایجاد می‌کنند، چند بار صفحه اینستاگرامشان (مادر و برادر محمدرسول) را بسته‌اند تا صدای دادخواهی آن‌ها را خاموش کنند، لطفا صدای خانواده‌های دادخواه باشید و آن‌ها را فراموش نکنید.»


#محمدرسول_مومنی_زاده #سیزده_بدر #همبستگی
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🌱 «در مسیر انقلاب به سر می‌بریم. خدا وکیلی اگه شهید شدم، همین آهنگو بذارید، می‌خوام برم انقلاب رو‌ کنترات کنم».

🔸مهدی این حرف‌ها را وقتی که به آهنگ « می‌زنم و لولم» از «احمد آزاد» گوشی می‌کرد و در حال رفتن به مراسم چهلم «حدیث نجفی» بود در یک ویدیو منتشر کرد.

۱۵ فروردین، زادروز #مهدی_صالحی‌پور متولد ۱۳۴۹ و اهل کرج بود، او مهندس برق بود و از مادر پیر خود و پسر ۱۴ ساله‌اش مراقبت می‌کرد، دخترش «غزاله صالحی‌پور » فوتبالیست سابق تیم ملی نوجوانان و جوانان ایران، بازیکن ذوب آهن اصفهان، وچان کردستان است که الان ساکن اسپانیا و بازیکن تیم « خوونتود تورمولیتوس» اسپانیا است، روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ راهی آرامستان بهشت سکینه بود تا در مراسم چهلم « حدیث نجفی» شرکت کند، مزدوران به سمت مردم تیر‌اندازی می‌کردند، مهدی در حال کمک کردن به یک دختر بود که تیر خورده و زخمی شده بود اما مزدوران از با شلیک ۷ گلوله به پشت سر او را کشتند، مزدوران با دریافت ۲۵۰ میلیون تومان پول پیکرش را تحویل خانواده دادند و آنها را تهدید کردند که این ماجرا را رسانه ای نکنند و موبایل و ماشین مهدی را هم توقیف کردند، خانواده‌اش قبل از خاکسپاری و مشاهده پیکرش متوجه شدند که مزدوران پایش را هم شکسته‌اند، او را هم در بهشت زهرا قطعه ۳۲۷، ردیف ۷۳، شماره ۷۴ به خاک سپردند.

#علیه_فراموشی #نه_به_جمهوری_اسلامی #مهدی_صالحی_پور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«نسیم سیمیاری ، متولد ۲۲ تیرماه ۱۳۶۷، دانش‌آموختۀ رشتۀ معماری، در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ توسط ماموران اطلاعات سپاه در تهران بازداشت شد. پس از بازداشت به بند ۱-الف سپاه منتقل و در سلول انفرادی تحت بازجویی قرار گرفت. پس از دو ماه به بند ۲_الف و در نهایت در ۴ مهرماه ۱۴۰۲ به بند زنان اوین منتقل شد.
پس از ۵ ماه بازداشت نسیم با اتهامات « اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و اتهام «بغی» مواجه شد که می‌تواند منجر به صدور احکام سنگینی نظیر اعدام شود. جلسات دادگاه او در ۱۰ تیرماه و ۶مردادماه در شعبۀ ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی افشاری برگزار شد. در نهایت در ۲۶ شهریورماه ۱۴۰۲ به ۶ سال حبس تعریزی (۵سال اجرایی)، ۷۴ ضربه شلاق و ۲۰ سال نفی بلد به شهرستان انگوران در استان زنجان محکوم شد.
در حال حاضر نسیم در حال گذراندن دوران حبس خود در بند زنان اوین است.
هم‌بندی‌های نسیم در بند زنان اوین او را اینطور توصیف می‌کنند: شجاع، مهربان، سخت‌کوش در ورزش، بامهارت در آشپزی، آراسته و خلاق در تبریک‌های تولدش به اعضای بند.
به امید آزادی نسیم»

nasim_simiari

#نسیم_سیمیاری
#بند_زنان_اوین
#علیه_فراموشی
#زندانی_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech