This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صفحه اینستاگرام محمد نوریزاد، ویدیویی از دیدار جمعی از هنرمندان، وکلا و فعالین مدنی با آقای جعفر پناهی در روز ۶ خرداد ماه ۱۴۰۴ منتشر کرده که در جریان این دیدار، آقای پناهی با محمد نوریزاد، زندانی سیاسی، تلفنی صحبت کرد.
در این دیدار، نرگس محمدی و توماج صالحی هم حضور داشتند.
#زن_زندگی_آزادی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #محمد_نوریزاد #freenourizad #جعفرپناهی #جعفر_پناهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این دیدار، نرگس محمدی و توماج صالحی هم حضور داشتند.
#زن_زندگی_آزادی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #محمد_نوریزاد #freenourizad #جعفرپناهی #جعفر_پناهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سرانجام پیکر الهه حسیننژاد پیدا شد.
الهه حسیننژاد، دختر ۲۴ ساله ساکن اسلامشهر بود، چهارم خردادماه، پس از ترک محل کار خود در سعادتآباد، ناپدید شد. اکنون جمهوری اسلامی پس از ۱۱ روز خبر پیداشدن پیکر او را منتشر کرده است.
به گفته رئیس پلیس آگاهی تهران، پیکر الهه صبح امروز، پنجشنبه ۱۵ خردادماه، در حاشیه یکی از مناطق اطراف تهران کشف شده است.
مفقودشدن این دختر جوان، واکنش گستردهای در جامعه به همراه داشت. اکنون که خبر قتل او تایید شده پرسشهای بیشماری در ذهن افراد جامعه مطرح کرده است:
چرا ۱۱ روز معطل کردند؟ تمام سطح شهر دوربین دارد چگونه است که برای عدم رعایت حجاب اجباری حتی به پدر یک دختر پیامک میفرستند اما دوربینها نتوانستند الهه را در شلوغترین ساعت و شلوغترین میدان پایتخت ثبت کنند؟
الهه در مسیر هم با خواهرش تماس گرفته و گفته «من سوار ماشین شدم و دارم به اسلامشهر میرسم و کمی مانده به میدان نماز برسم.»
آیا ردیابی تلفن همراه الهه حسیننژاد برای جمهوری اسلامی کار سختی بود؟
جمهوری اسلامی تصاویری فردی را نشان داده که مدعی است قاتل الهه است بر اساس این سناریو، قاتل ابتدا قصد سرقت موبایل الهه را داشته، بعد قصد تجاوز داشته و بعد با چاقو الهه را به قتل رسانده است. این در حالی است که در ادامه گزارش آمده است: «قاتل با نیت قبلی و برنامهریزی شده دست به این اقدام زده است.»
الهه حسیننژاد اکنون به نمادی از «قربانیان خشونت علیه زنان» تبدیل شده خشونتی که با حمایت حاکمیت و در لوای قوانین ضدزن جمهوری اسلامی روی داده است.
پاسخ شما به این پرسش چیست؟ آیا امنیت داریم؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #الهه_حسین_نژاد #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
الهه حسیننژاد، دختر ۲۴ ساله ساکن اسلامشهر بود، چهارم خردادماه، پس از ترک محل کار خود در سعادتآباد، ناپدید شد. اکنون جمهوری اسلامی پس از ۱۱ روز خبر پیداشدن پیکر او را منتشر کرده است.
به گفته رئیس پلیس آگاهی تهران، پیکر الهه صبح امروز، پنجشنبه ۱۵ خردادماه، در حاشیه یکی از مناطق اطراف تهران کشف شده است.
مفقودشدن این دختر جوان، واکنش گستردهای در جامعه به همراه داشت. اکنون که خبر قتل او تایید شده پرسشهای بیشماری در ذهن افراد جامعه مطرح کرده است:
چرا ۱۱ روز معطل کردند؟ تمام سطح شهر دوربین دارد چگونه است که برای عدم رعایت حجاب اجباری حتی به پدر یک دختر پیامک میفرستند اما دوربینها نتوانستند الهه را در شلوغترین ساعت و شلوغترین میدان پایتخت ثبت کنند؟
الهه در مسیر هم با خواهرش تماس گرفته و گفته «من سوار ماشین شدم و دارم به اسلامشهر میرسم و کمی مانده به میدان نماز برسم.»
آیا ردیابی تلفن همراه الهه حسیننژاد برای جمهوری اسلامی کار سختی بود؟
جمهوری اسلامی تصاویری فردی را نشان داده که مدعی است قاتل الهه است بر اساس این سناریو، قاتل ابتدا قصد سرقت موبایل الهه را داشته، بعد قصد تجاوز داشته و بعد با چاقو الهه را به قتل رسانده است. این در حالی است که در ادامه گزارش آمده است: «قاتل با نیت قبلی و برنامهریزی شده دست به این اقدام زده است.»
الهه حسیننژاد اکنون به نمادی از «قربانیان خشونت علیه زنان» تبدیل شده خشونتی که با حمایت حاکمیت و در لوای قوانین ضدزن جمهوری اسلامی روی داده است.
پاسخ شما به این پرسش چیست؟ آیا امنیت داریم؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #الهه_حسین_نژاد #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
قتل الهه حسیننژاد بار دیگر یادآوری کرد که چطور نیروهای پلیسی و امنیتی میتوانند تکتک بدحجابان پشت فرمان خودرو را شناسایی کنند اما عاجز از جلوگیری یا اقدام سریع برای نجات جان دختری هستند که بنا بر روایت ایشان به قصد تجاوز دزدیده و با ضربات کارد جان باخته است.
الهه در میدان آزادی، یکی از امنیتیترین نقاط تهران زیر نظر دهها دوربین امنیتی ربوده شد اما ۱۱ روز طول کشید تا جسد بیجان و زخم خورده او پیدا شود و نقطه پایان تلخی بر اضطراب جمعی میلیونها ایرانی بگذارد که این مدت پیگیر سرنوشتش بودند و آن را به غمی دیگر تبدیل کند.
طرح از مانا نیستانی
منتشرشده در دویچهوله فارسی
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #الهه_حسین_نژاد
@Tavaana_TavaanaTech
@mananey
@dw_farsi
الهه در میدان آزادی، یکی از امنیتیترین نقاط تهران زیر نظر دهها دوربین امنیتی ربوده شد اما ۱۱ روز طول کشید تا جسد بیجان و زخم خورده او پیدا شود و نقطه پایان تلخی بر اضطراب جمعی میلیونها ایرانی بگذارد که این مدت پیگیر سرنوشتش بودند و آن را به غمی دیگر تبدیل کند.
طرح از مانا نیستانی
منتشرشده در دویچهوله فارسی
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #الهه_حسین_نژاد
@Tavaana_TavaanaTech
@mananey
@dw_farsi
« توجیه خیلی از کسایی که طرفدار این یارو هستن، اینه که : خیلی راست میگه!ولی! آره!!!! بد دهنه! آدم راستگوی دیگه ای به جز این نیست؟؟؟؟ چیو راست میگه دقیقا؟؟؟»
طرح و متن از فرگل قدیمی
fargol_ghadimi
در چند روز گذشته سخنان فردی که قبلا هم سابقه خشونت علیه زنان داشت، در توجیه و دفاع از ورزشکاران متجاوز خبرساز شد. نکته مهم اما این است که امثال این فرد ۱۴ میلیون نفر فالوئر دارند!!
حسین رونقی درباره موضوع تجاوز ورزشکاران ایرانی نوشت:
همانطور که در قتلهای ناموسی شرافتی نیست، در تجاوز نیز جز ننگ چیزی وجود ندارد.
در ماجرای تجاوز چند ورزشکار با پرچم جمهوری اسلامی به یک زن کرهای، مسئله تنها یک «جرم فردی» نیست؛ بلکه بازتاب مستقیم ضدفرهنگ برآمده از حکومتی است که سالها زنستیزی، سرکوب جنسی، و مشروعسازی خشونت و تجاوز را ترویج کرده است.
کسانی که امروز سعی میکنند تجاوز را انکار یا توجیه کنند، همان کسانی هستند که دیروز قتلهای ناموسی را با عناوینی چون «غیرت» و «ناموسپرستی» تطهیر میکردند؛ همصدا با ساختار غیرانسانی و ضدزن جمهوری اسلامی.
مسابقات بینالمللی ورزشی، فراتر از رقابتهای فیزیکی و برای ارزشهای انسانی، صلح، همدلی، همبستگی و احترام متقابل است. اما کسانی که با نام این ملت به میدان رفتهاند و بهجای افتخارآفرینی، مرتکب تجاوز شدهاند، نه ورزش را میفهمند، نه درکی از نمایندگی مردم دارند.
این افراد نه ورزشکارند، نه نمایندهی ایران؛ بلکه بازوی همان نظام خونریز، سلطهگر و انسانستیزی هستند که خشونت، تحقیر و تجاوز را نهتنها تحمل، بلکه آموزش و ترویج میکند.
آنها مانند مأموران سرکوب یا اختلاسگران، ادامهدهندهی فرهنگ «اوباشسالاری» و «لمپنسالاری» هستند که سرزمینی به وسعت ایران را به نابودی و فلاکت کشانده است.
این ورزشکاران متجاوز، محصول ساختار آموزش ایدئولوژیک و ضدفرهنگی جمهوری اسلامیاند؛ ساختاری که بهجای تربیت افراد آگاه، سالم و مسئول، افراد بیمار و جانی را به جامعه تحویل میدهد. و حتی گاه نهتنها در برابر اعتراض عمومی از آنها دفاع میکند، بلکه آنها را در جایگاههای رسمی مانند فدراسیونهای ورزشی یا پستهای دولتی مینشاند؛ گویی مجرم یا جنایتکار بودن، شرط ترفیع در این نظام است.
توجیه تجاوز، همانند دفاع از «غیرت» و «ناموس» در قتلهای ناموسی است. چگونه است که استقلال، آزادی و حق انتخاب یک زن یا دختر ایرانی، فحشا و فساد نامیده میشود و حکم به «سر بریدن» میدهند، اما عدهای که خود را «مرد ایرانی» مینامند، همچون قاتلان کودکان ایران و مأموران سرکوب حکومت، به تجاوز و جنایت افتخار میکنند؟
توجیه تجاوز، همدستی با متجاوز است. تجاوز، جنایت است؛ و هر تلاشی برای توجیه آن، تداوم چرخهای است که انسانیت را از جامعه میگیرد.
@Hosseinronaghi
#خشونت_علیه_زنان #حقوق_بشر #حقوق_زنان #تجاوز #زن_زندگی_آزادی #هنر_اعتراض #هنر #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح و متن از فرگل قدیمی
fargol_ghadimi
در چند روز گذشته سخنان فردی که قبلا هم سابقه خشونت علیه زنان داشت، در توجیه و دفاع از ورزشکاران متجاوز خبرساز شد. نکته مهم اما این است که امثال این فرد ۱۴ میلیون نفر فالوئر دارند!!
حسین رونقی درباره موضوع تجاوز ورزشکاران ایرانی نوشت:
همانطور که در قتلهای ناموسی شرافتی نیست، در تجاوز نیز جز ننگ چیزی وجود ندارد.
در ماجرای تجاوز چند ورزشکار با پرچم جمهوری اسلامی به یک زن کرهای، مسئله تنها یک «جرم فردی» نیست؛ بلکه بازتاب مستقیم ضدفرهنگ برآمده از حکومتی است که سالها زنستیزی، سرکوب جنسی، و مشروعسازی خشونت و تجاوز را ترویج کرده است.
کسانی که امروز سعی میکنند تجاوز را انکار یا توجیه کنند، همان کسانی هستند که دیروز قتلهای ناموسی را با عناوینی چون «غیرت» و «ناموسپرستی» تطهیر میکردند؛ همصدا با ساختار غیرانسانی و ضدزن جمهوری اسلامی.
مسابقات بینالمللی ورزشی، فراتر از رقابتهای فیزیکی و برای ارزشهای انسانی، صلح، همدلی، همبستگی و احترام متقابل است. اما کسانی که با نام این ملت به میدان رفتهاند و بهجای افتخارآفرینی، مرتکب تجاوز شدهاند، نه ورزش را میفهمند، نه درکی از نمایندگی مردم دارند.
این افراد نه ورزشکارند، نه نمایندهی ایران؛ بلکه بازوی همان نظام خونریز، سلطهگر و انسانستیزی هستند که خشونت، تحقیر و تجاوز را نهتنها تحمل، بلکه آموزش و ترویج میکند.
آنها مانند مأموران سرکوب یا اختلاسگران، ادامهدهندهی فرهنگ «اوباشسالاری» و «لمپنسالاری» هستند که سرزمینی به وسعت ایران را به نابودی و فلاکت کشانده است.
این ورزشکاران متجاوز، محصول ساختار آموزش ایدئولوژیک و ضدفرهنگی جمهوری اسلامیاند؛ ساختاری که بهجای تربیت افراد آگاه، سالم و مسئول، افراد بیمار و جانی را به جامعه تحویل میدهد. و حتی گاه نهتنها در برابر اعتراض عمومی از آنها دفاع میکند، بلکه آنها را در جایگاههای رسمی مانند فدراسیونهای ورزشی یا پستهای دولتی مینشاند؛ گویی مجرم یا جنایتکار بودن، شرط ترفیع در این نظام است.
توجیه تجاوز، همانند دفاع از «غیرت» و «ناموس» در قتلهای ناموسی است. چگونه است که استقلال، آزادی و حق انتخاب یک زن یا دختر ایرانی، فحشا و فساد نامیده میشود و حکم به «سر بریدن» میدهند، اما عدهای که خود را «مرد ایرانی» مینامند، همچون قاتلان کودکان ایران و مأموران سرکوب حکومت، به تجاوز و جنایت افتخار میکنند؟
توجیه تجاوز، همدستی با متجاوز است. تجاوز، جنایت است؛ و هر تلاشی برای توجیه آن، تداوم چرخهای است که انسانیت را از جامعه میگیرد.
@Hosseinronaghi
#خشونت_علیه_زنان #حقوق_بشر #حقوق_زنان #تجاوز #زن_زندگی_آزادی #هنر_اعتراض #هنر #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تا زمانی که زن ابزار قدرت است، تجاوز یک ابزار باقی میماند
✍️مریم ابراهیموند، کارگردان و فعال سیاسی
قتل الهه حسیننژاد، یک تصادف نبود یک جنایت شخصی هم نبود. این قتل، حلقهایست از زنجیرهای طولانی از خشونتهای نهادینهشده که نظام مردسالار، مذهبی و سیاسی علیه زنان طراحی کرده است.
الهه را نه فقط یک مرد، بلکه ساختاری کشت که مشروعیت سیاسیاش را از کنترل بدن زن میگیرد، تجاوز فقط یک انحراف جنسی نیست یک ابزار سیاسیست. این همان چیزیست که زیلا آیزنشتاین در کتاب بدن زن و قانون افشا میکند: وقتی قانون، بدن زن را مالکیت عمومی میداند چه از طریق حجاب اجباری، چه از طریق نادیده گرفتن رضایت در روابط جنسی.
تجاوز، دیگر یک جرم، بلکه یک حق نانوشته برای مردان نظاممند است. الهه بهخاطر هوس یک مرد کشته شد، درست مثل آن دختر کرهای که قربانی تجاوز گروهی ورزشکاران شد اما ریشه هر دو ماجرا یکیست: قدرتِ بدون مشروعیت، که نیاز به ابزارهای کنترلی دارد. و چه ابزاری مؤثرتر از کنترل بدن زن؟
ما هنوز «موی مجرم» هستیم، نه «مردم با حق»!
در کشوری که موی زن جرم است، تجاوز به او جرم نیست. در نظامی که زنان را به خاطر دو تار مو به بازداشتگاه میبرد، اما متجاوز را با ضمانت آزاد میکند، دیگر جایی برای واژههایی مثل عدالت و شهروندی باقی نمیماند. زنی که مورد تجاوز قرار میگیرد، باید در دادگاه جمهوری اسلامی، بیگناهی خودش را اثبات کند، نه گناهکاری متجاوز را. چون همانطور که فوکو میگوید، قدرت وقتی مشروعیت ندارد، از تن زن استفاده میکند تا سلطهاش را تثبیت کند. در این ساختار، زن نه یک فرد، بلکه نماد شرف مرد، نماد غیرت پدر، نماد نظم سیاسیای که با اخلاق زنانه خود را تطهیر میکند. و همین زن اگر اعتراض کند، اگر نپذیرد، اگر مقاومت کند، مجرم است نه قربانی. ما باید واقعبین باشیم. ما در سرزمینی زندگی کردهایم که اطاعت از نُرمهای جنسی، دینی و سیاسی به اجبار تزریق میشود، همانطور که میلگرم در کتاب چرا اطاعت میکنیم؟ نشان داد: افراد عادی وقتی در یک ساختار قدرت نابرابر قرار بگیرند، میتوانند به عاملان خشونت تبدیل شوند. اما این اطاعت فقط شخصی نیست؛ ساختاری، حکومتی و نهادینه است. الهه کشته شد، چون نظامی وجود دارد که بدن زن را مسئله امنیتی تعریف کرده، نه موضوع حقوق بشری.
#زن_زندگی_آزادی #امنیت #ایران #تجاوز #قتل #الهه_حسین_نژاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️مریم ابراهیموند، کارگردان و فعال سیاسی
قتل الهه حسیننژاد، یک تصادف نبود یک جنایت شخصی هم نبود. این قتل، حلقهایست از زنجیرهای طولانی از خشونتهای نهادینهشده که نظام مردسالار، مذهبی و سیاسی علیه زنان طراحی کرده است.
الهه را نه فقط یک مرد، بلکه ساختاری کشت که مشروعیت سیاسیاش را از کنترل بدن زن میگیرد، تجاوز فقط یک انحراف جنسی نیست یک ابزار سیاسیست. این همان چیزیست که زیلا آیزنشتاین در کتاب بدن زن و قانون افشا میکند: وقتی قانون، بدن زن را مالکیت عمومی میداند چه از طریق حجاب اجباری، چه از طریق نادیده گرفتن رضایت در روابط جنسی.
تجاوز، دیگر یک جرم، بلکه یک حق نانوشته برای مردان نظاممند است. الهه بهخاطر هوس یک مرد کشته شد، درست مثل آن دختر کرهای که قربانی تجاوز گروهی ورزشکاران شد اما ریشه هر دو ماجرا یکیست: قدرتِ بدون مشروعیت، که نیاز به ابزارهای کنترلی دارد. و چه ابزاری مؤثرتر از کنترل بدن زن؟
ما هنوز «موی مجرم» هستیم، نه «مردم با حق»!
در کشوری که موی زن جرم است، تجاوز به او جرم نیست. در نظامی که زنان را به خاطر دو تار مو به بازداشتگاه میبرد، اما متجاوز را با ضمانت آزاد میکند، دیگر جایی برای واژههایی مثل عدالت و شهروندی باقی نمیماند. زنی که مورد تجاوز قرار میگیرد، باید در دادگاه جمهوری اسلامی، بیگناهی خودش را اثبات کند، نه گناهکاری متجاوز را. چون همانطور که فوکو میگوید، قدرت وقتی مشروعیت ندارد، از تن زن استفاده میکند تا سلطهاش را تثبیت کند. در این ساختار، زن نه یک فرد، بلکه نماد شرف مرد، نماد غیرت پدر، نماد نظم سیاسیای که با اخلاق زنانه خود را تطهیر میکند. و همین زن اگر اعتراض کند، اگر نپذیرد، اگر مقاومت کند، مجرم است نه قربانی. ما باید واقعبین باشیم. ما در سرزمینی زندگی کردهایم که اطاعت از نُرمهای جنسی، دینی و سیاسی به اجبار تزریق میشود، همانطور که میلگرم در کتاب چرا اطاعت میکنیم؟ نشان داد: افراد عادی وقتی در یک ساختار قدرت نابرابر قرار بگیرند، میتوانند به عاملان خشونت تبدیل شوند. اما این اطاعت فقط شخصی نیست؛ ساختاری، حکومتی و نهادینه است. الهه کشته شد، چون نظامی وجود دارد که بدن زن را مسئله امنیتی تعریف کرده، نه موضوع حقوق بشری.
#زن_زندگی_آزادی #امنیت #ایران #تجاوز #قتل #الهه_حسین_نژاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندگی را کُشتند تا....
الهه حسیننژاد، که بهسادگی جانش را از دست داد؛
نه به جرم خطایی بزرگ، بلکه به خاطر تکهای سرد و بیجان که به آن «گوشی» میگویند.
در سرزمینی که برای یک تار موی زنانه، هزاران حکم، هزاران نامه و هزاران تهدید صادر میشود،
چرا وقتی پای امنیت جان انسانها به میان میآید، چشمان تیزبین و زبانها بسته میشوند؟
چرا وقتی حرکتهای کوچک زیر ذرهبین است، هیچکس نگاه خود را به جانهای معصوم نمیدوزد؟
کسی نیست بپرسد چگونه ممکن است کشوری که همه رفتارهای جزئی مردمش را رصد میکند،
نتواند از جان یک دختر محافظت کند؟
چگونه ممکن است برای لباس پوشیدن، برای یک حرف کوچک، پروندهها تشکیل شود،
اما وقتی خون در خیابان جاری میشود، هیچ دری بسته نشود؟
چند روز، شبکههای مجازی مملو بود از دلهایی که برای بازگشت الهه میتپیدند؛
هزاران چشم امیدوار به معجزهای که رخ نداد.
آنچه بازگشت، سردی و خاموشی بود؛ جسدی بیجان که نشان از شکستی تلخ در زنجیرهی این جامعه داشت.
الهه رفت، اما دردش و فریادهای خاموشش باقی ماند؛
فریادهایی که میپرسند: اگر برای یک تار مو هزاران برخورد و پرونده است،
پس چرا برای زندگیهای بیپناه، حتی کوچکترین حمایتی نیست؟
اگر هر قدم مردم زیر نظر است، پس چرا مرگهای ناگفته ادامه دارد؟
این همان جامعهای است که جان انسانها برایش ارزشی کمتر از یک دستگاه کوچک تکنولوژیک دارد،
اما برای نگاه و رفتار هر فرد، تمام قد ایستاده است.
برای دفاع از مظلوم، برای بیان سادهترین حقایق، مجازات میشوی...
معلمانی که صدای دردشان را بلند کردند، به احکام رنگارنگ و فلهای محکوم شدند؛
از اخراج و تنبیه گرفته تا زندان و بازداشت، بدون کوچکترین دلیلی جز حقیقتگویی.
کامیوندارانی که تنها خواستار حق ابتدایی خود بودند، پشت میلهها رفتند.
وکیلانی که برای دفاع از جان و حق موکل خود ایستادند، چشم به نابینایی دوختهاند.
پرستارانی که خواستار کمترین حقوقشان بودند، از صحنه کنار گذاشته شدند...
و این است آن سوی واقعی عدالت؛
جایی که سکوت بر زبانها حکمفرماست، اما پای دردها به هیچ کس نرسد.
معلمان، برای روشنگری تنبیه شدند؛
پرستاران، برای طلب حق، کنار گذاشته شدند؛
کامیونداران، برای نان، مجازات شدند.
و آنسوتر، فعالان مدنی و نخبگان علمی، پشت میلهها فراموش شدند؛
همهشان، نه مجرم، که آینههایی بودند در برابر چهرهی پنهان ناکارآمدی؛
و چه ساده، آینهها را شکستند تا تصویر، دیده نشود.
و در این سرزمین، الهه حسیننژاد، یکی از هزاران جانِ بیدفاعی بود که در سکوتِ دردناک جامعه گم شد؛
نمادی از نابرابری، سکوت و ناکارآمدی که همچنان ادامه دارد.
کوکب بداغی پگاه-معلم ایذه
#الهه_حسین_نژاد #خشونت_علیه_زنان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
الهه حسیننژاد، که بهسادگی جانش را از دست داد؛
نه به جرم خطایی بزرگ، بلکه به خاطر تکهای سرد و بیجان که به آن «گوشی» میگویند.
در سرزمینی که برای یک تار موی زنانه، هزاران حکم، هزاران نامه و هزاران تهدید صادر میشود،
چرا وقتی پای امنیت جان انسانها به میان میآید، چشمان تیزبین و زبانها بسته میشوند؟
چرا وقتی حرکتهای کوچک زیر ذرهبین است، هیچکس نگاه خود را به جانهای معصوم نمیدوزد؟
کسی نیست بپرسد چگونه ممکن است کشوری که همه رفتارهای جزئی مردمش را رصد میکند،
نتواند از جان یک دختر محافظت کند؟
چگونه ممکن است برای لباس پوشیدن، برای یک حرف کوچک، پروندهها تشکیل شود،
اما وقتی خون در خیابان جاری میشود، هیچ دری بسته نشود؟
چند روز، شبکههای مجازی مملو بود از دلهایی که برای بازگشت الهه میتپیدند؛
هزاران چشم امیدوار به معجزهای که رخ نداد.
آنچه بازگشت، سردی و خاموشی بود؛ جسدی بیجان که نشان از شکستی تلخ در زنجیرهی این جامعه داشت.
الهه رفت، اما دردش و فریادهای خاموشش باقی ماند؛
فریادهایی که میپرسند: اگر برای یک تار مو هزاران برخورد و پرونده است،
پس چرا برای زندگیهای بیپناه، حتی کوچکترین حمایتی نیست؟
اگر هر قدم مردم زیر نظر است، پس چرا مرگهای ناگفته ادامه دارد؟
این همان جامعهای است که جان انسانها برایش ارزشی کمتر از یک دستگاه کوچک تکنولوژیک دارد،
اما برای نگاه و رفتار هر فرد، تمام قد ایستاده است.
برای دفاع از مظلوم، برای بیان سادهترین حقایق، مجازات میشوی...
معلمانی که صدای دردشان را بلند کردند، به احکام رنگارنگ و فلهای محکوم شدند؛
از اخراج و تنبیه گرفته تا زندان و بازداشت، بدون کوچکترین دلیلی جز حقیقتگویی.
کامیوندارانی که تنها خواستار حق ابتدایی خود بودند، پشت میلهها رفتند.
وکیلانی که برای دفاع از جان و حق موکل خود ایستادند، چشم به نابینایی دوختهاند.
پرستارانی که خواستار کمترین حقوقشان بودند، از صحنه کنار گذاشته شدند...
و این است آن سوی واقعی عدالت؛
جایی که سکوت بر زبانها حکمفرماست، اما پای دردها به هیچ کس نرسد.
معلمان، برای روشنگری تنبیه شدند؛
پرستاران، برای طلب حق، کنار گذاشته شدند؛
کامیونداران، برای نان، مجازات شدند.
و آنسوتر، فعالان مدنی و نخبگان علمی، پشت میلهها فراموش شدند؛
همهشان، نه مجرم، که آینههایی بودند در برابر چهرهی پنهان ناکارآمدی؛
و چه ساده، آینهها را شکستند تا تصویر، دیده نشود.
و در این سرزمین، الهه حسیننژاد، یکی از هزاران جانِ بیدفاعی بود که در سکوتِ دردناک جامعه گم شد؛
نمادی از نابرابری، سکوت و ناکارآمدی که همچنان ادامه دارد.
کوکب بداغی پگاه-معلم ایذه
#الهه_حسین_نژاد #خشونت_علیه_زنان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما هنوز زندهایم، ما ادامه داریم
تا وقتی که تبعیض، فساد، زورگویی و سرکوب وجود دارد، مبارزه برای تغییر، برای عدالت و برای آزادی ادامه دارد.
این پیامی است که این هنرمندان جوان در این ویدئو میدهند.
hasha_orginal_music
trnmvoice
iamallich
#هنر_اعتراض #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تا وقتی که تبعیض، فساد، زورگویی و سرکوب وجود دارد، مبارزه برای تغییر، برای عدالت و برای آزادی ادامه دارد.
این پیامی است که این هنرمندان جوان در این ویدئو میدهند.
hasha_orginal_music
trnmvoice
iamallich
#هنر_اعتراض #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«الهه حسین نژاد»🖤🥀
هرچقدر از دردهای زنان و دختران این سرزمین نوشتم، باز هم روایتِ رنج بود نه روایتِ حق. حقِ سادهای به نام : زندگی
میدانم نوشتنِ دوبارهی این جنایتها، این فاجعهها، این بیعدالتیها، تکرار است—اما تکراری ضروری.
تکراری برای آنکه فراموش نکنیم کجای تاریخ ایستادهایم: در زمانهای که امنیت، حق انتخاب، و حتی زندهماندن، برای زن بودن، امتیاز نیست—جرم است. الهه حسیننژاد یکی از ما بود. قربانیِ ساختاری شد که زن را نه انسان، که ابزاری برای کنترل و خشم میبیند. ساختاری که خشونت را میکارد و بیپناهی را قانون میکند. اما سؤال اینجاست: چگونه میتوان به این زنجیرهی خونین پایان داد؟ چگونه میتوان در سرزمینی که مرگ زنها نه تصادف، که سیاست است، به زندگی برگشت؟ ما تکرار میکنیم، ما فریاد میزنیم، ما مینویسیم نه برای اینکه درد را عادت کنیم، برای اینکه فراموش نکنیم: قتل زنان، فقط قتل یک انسان نیست، قتل امید است. قتل آینده است. قتل یک ملت است.
#الهه_حسیننژاد #زن_زندگی_آزادی #حق_امنیت #ما_فراموش_نمیکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هرچقدر از دردهای زنان و دختران این سرزمین نوشتم، باز هم روایتِ رنج بود نه روایتِ حق. حقِ سادهای به نام : زندگی
میدانم نوشتنِ دوبارهی این جنایتها، این فاجعهها، این بیعدالتیها، تکرار است—اما تکراری ضروری.
تکراری برای آنکه فراموش نکنیم کجای تاریخ ایستادهایم: در زمانهای که امنیت، حق انتخاب، و حتی زندهماندن، برای زن بودن، امتیاز نیست—جرم است. الهه حسیننژاد یکی از ما بود. قربانیِ ساختاری شد که زن را نه انسان، که ابزاری برای کنترل و خشم میبیند. ساختاری که خشونت را میکارد و بیپناهی را قانون میکند. اما سؤال اینجاست: چگونه میتوان به این زنجیرهی خونین پایان داد؟ چگونه میتوان در سرزمینی که مرگ زنها نه تصادف، که سیاست است، به زندگی برگشت؟ ما تکرار میکنیم، ما فریاد میزنیم، ما مینویسیم نه برای اینکه درد را عادت کنیم، برای اینکه فراموش نکنیم: قتل زنان، فقط قتل یک انسان نیست، قتل امید است. قتل آینده است. قتل یک ملت است.
#الهه_حسیننژاد #زن_زندگی_آزادی #حق_امنیت #ما_فراموش_نمیکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیروز زادروز جاویدنام محمدحسین عرفان بود.
جاویدنام محمد حسین عرفان در زمان آسیبدیدن چشمانش ۲۴ سال داشت.
در آبان ۹۸ و در فردیس شهر کرج در اعترضات به گرانی بنزین، برق منطقه قطع شده بود و نیروهای سرکوبگر یگان ویژه با موتور به مردم حملهور شده بودند، مردم در حال فرار بودند.
دو دختر روی زمین و زیر مشت و لگد مامورها بودند که محمدحسین با چند نفر دیگر به کمک آنها میروند که با شلیک مستقیم ساچمه از ناحیه دو چشم و سر و صورت آسیب میبیند. چشم چپ بینایی را کامل از دست میدهد و چشم راست با وجود بینایی ۳۰ درصدی به مرور زمان ضعیفتر میشود.
محمدحسین در اعترضات ۱۴۰۱ نیز با همان بینایی محدود به خیابان آمد و بارها کتک خورد تا نهایتا چشمانش عفونت کرد و در ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۲ در سن ۲۹ سالگی در بیمارستان به علت ورود عفونت در خون، جان خود را از دست داد و در سوم اسفند به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی در آبان ۹۸ در بیمارستان محمدحسین را تحت فشار قرار میدهند و پس از آن با گرفتن برگه رضایت حق هر گونه شکایت را از او میگیرند و در چهلم وی با حضور بر مزار او با فشار بر خانواده، جو را امنیتی میکنند.
محمد در شرف ازدواج بود و به جای لباس دامادی در جشن عروسی، لباس خواستگاری او در کنار قاب عکس مراسم سوگواری او قرار گرفت.
او بر روی تصاویری از چشمانش نوشته بود.
«قیمت چشم تو چند است که در کشور من، هر چه مرغوب و نفیس است، بهایش جان است»
او در کار تاسیساتی شاغل بود.
m_erfan95
#محمد_حسین_عرفان #محمدحسین_عرفان #آبان_خونین_۹۸ #آبان_ادامه_دارد #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جاویدنام محمد حسین عرفان در زمان آسیبدیدن چشمانش ۲۴ سال داشت.
در آبان ۹۸ و در فردیس شهر کرج در اعترضات به گرانی بنزین، برق منطقه قطع شده بود و نیروهای سرکوبگر یگان ویژه با موتور به مردم حملهور شده بودند، مردم در حال فرار بودند.
دو دختر روی زمین و زیر مشت و لگد مامورها بودند که محمدحسین با چند نفر دیگر به کمک آنها میروند که با شلیک مستقیم ساچمه از ناحیه دو چشم و سر و صورت آسیب میبیند. چشم چپ بینایی را کامل از دست میدهد و چشم راست با وجود بینایی ۳۰ درصدی به مرور زمان ضعیفتر میشود.
محمدحسین در اعترضات ۱۴۰۱ نیز با همان بینایی محدود به خیابان آمد و بارها کتک خورد تا نهایتا چشمانش عفونت کرد و در ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۲ در سن ۲۹ سالگی در بیمارستان به علت ورود عفونت در خون، جان خود را از دست داد و در سوم اسفند به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی در آبان ۹۸ در بیمارستان محمدحسین را تحت فشار قرار میدهند و پس از آن با گرفتن برگه رضایت حق هر گونه شکایت را از او میگیرند و در چهلم وی با حضور بر مزار او با فشار بر خانواده، جو را امنیتی میکنند.
محمد در شرف ازدواج بود و به جای لباس دامادی در جشن عروسی، لباس خواستگاری او در کنار قاب عکس مراسم سوگواری او قرار گرفت.
او بر روی تصاویری از چشمانش نوشته بود.
«قیمت چشم تو چند است که در کشور من، هر چه مرغوب و نفیس است، بهایش جان است»
او در کار تاسیساتی شاغل بود.
m_erfan95
#محمد_حسین_عرفان #محمدحسین_عرفان #آبان_خونین_۹۸ #آبان_ادامه_دارد #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«بیحیا بود، من خیلی ناراحت شدم»
این سخن متهم به قتل الهه حسیننژاد، بهمن فرزانه، نشان میدهد که احتمالا انگیزه قتل، سرقت گوشی موبایل نبوده؛ بلکه درگیری بر سر پوشش و عدم رعایت حجاب اجباری آغاز شده است.
متهم به قتل در اظهارات خود به زبان ترکی، به صراحت الهه حسیننژاد را «بیحیا» میخواند و اعلام میکند که به دلیل دفاع این زن جوان از (احتمالا پوشش و ظاهر) خودش به شدت ناراحت شده است.
متهم در بخشی دیگری از اظهارات خود، میگوید که در نتیجه دفاع الهه از خود، فکر کرده که «احتمالا همه زنها و دخترها همین گونهاند.»
او همچنین اظهار میکند که انگیزهای برای سرقت گوشی موبایل الهه حسیننژاد نداشته است.
اگرچه هنوز انگیزه و دلیل اصلی قتل این زن جوان مشخص نیست و گزارشهای منتشر شده فاقد اطلاعات معتبر و قابل اعتماد هستند، اما با توجه به محتوای این ویدیو به نظر میرسد درگیری بر سر پوشش و حجاب اجباری احتمالا یکی از انگیزههای اصلی متهم برای ارتکاب قتل بوده است.
#الهه_حسین_نژاد #حجاب_اجباری #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این سخن متهم به قتل الهه حسیننژاد، بهمن فرزانه، نشان میدهد که احتمالا انگیزه قتل، سرقت گوشی موبایل نبوده؛ بلکه درگیری بر سر پوشش و عدم رعایت حجاب اجباری آغاز شده است.
متهم به قتل در اظهارات خود به زبان ترکی، به صراحت الهه حسیننژاد را «بیحیا» میخواند و اعلام میکند که به دلیل دفاع این زن جوان از (احتمالا پوشش و ظاهر) خودش به شدت ناراحت شده است.
متهم در بخشی دیگری از اظهارات خود، میگوید که در نتیجه دفاع الهه از خود، فکر کرده که «احتمالا همه زنها و دخترها همین گونهاند.»
او همچنین اظهار میکند که انگیزهای برای سرقت گوشی موبایل الهه حسیننژاد نداشته است.
اگرچه هنوز انگیزه و دلیل اصلی قتل این زن جوان مشخص نیست و گزارشهای منتشر شده فاقد اطلاعات معتبر و قابل اعتماد هستند، اما با توجه به محتوای این ویدیو به نظر میرسد درگیری بر سر پوشش و حجاب اجباری احتمالا یکی از انگیزههای اصلی متهم برای ارتکاب قتل بوده است.
#الهه_حسین_نژاد #حجاب_اجباری #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی و وضع قوانین زنستیزانه عامل اصلی قتل زنان ایرانی است. از ورای سخنان و صفحه اینستاگرامی متهم به قتل، دریافت میشود که وی برآمده این نظام مذهبی فشل بوده است.
روزنامه «اعتماد» در گزارشی به قلم نیره خادمی، به تاثیر عدم وجود قانون منع خشونت علیه زنان در قتل الهه حسیننژاد پرداخته که نکات برجسته آن در پی میآید:
«هنوز ابعاد قتل الهه حسیننژاد مشخص نیست؛ پزشکی قانونی اعلام نظر درباره احتمال تعرض یا تجاوز به او را به انجام معاینات تخصصی و قطعیت یافتن نتیجه معاینات و آزمایشات لازم موکول کرده.
تاکنون بر اساس اعترافات اولیه و برخی شواهد چندین فرضیه از جمله قتل به دلیل سرقت گوشی تلفن همراه، نیت تجاوز یا تعرض و در نهایت هم درگیری مطرح شد.»
اینجا پرسش اصلی این گزارش مطرح میشود:
«اگر در این حادثه الهه حسیننژاد در دفاع از خود مهاجم را کشته بود، حکمش چه بود؟
آنچه به خوبی در این ماجرا نمایان است نبود قوانین و بهطور خاص قانون منع خشونت علیه زنان است. بیش از یک دهه پیش قانون حمایت از زنان در برابر خشونت پس از تغییرات فراوان به مجلس رفت و در حالی که با تغییرات بسیار زیاد از جمله در نام و جزییات، الکن شده بود، چند ماه پیش از سوی دولت چهاردهم پس گرفته شد.
مینا جعفری، وکیل دادگستری میگوید:
«الان حتی فرد قاتل به نوعی اعلام کرده است که قربانی باعث خشونت شده است در صورتی که اگر قانونی خاص داشتیم، اشکال خشونت در آن بررسی شده بود و قانونگذاری میشد، با این موضوعات مواجه نبودیم چرا که این ماجرا به خاطر زن بودن این آدم مطرح شده است. قانون بازدارنده بود و افراد نمیتوانستند به این راحتی به خاطر زن بودن افراد، خشونت علیه آنها روا بدارند.
ما برای کاهش جرایم علیه زنان، نیازمند قانونگذاری خاص برای آنها در این وضعیت خاص هستیم.
حاکمیت باید پاسخگو باشد چرا که شرایط و بستر آن را از یک طرف به خاطر مسائل اقتصادی و از طرف دیگر به خاطر نقص در وجود قوانین حمایتگرانه از زنان، فراهم کرده است. متجاوزین به خود اجازه میدهند هر کاری انجام دهند چون مصون هستند.»
متهم به قتل الهه حسیننژاد، در نخستین اعترافات خود اعلام کرد که به خاطر سرقت گوشی آیفون مرتکب چنین جنایتی شده است. او مدعی شد برای سرقت گوشی با الهه حسیننژاد درگیر شده، از چاقو استفاده کرده و سپس جسد دختر را در بیابان رها کرده است.
حتی در گزارشی که سردار علی ولیپور گودرزی، رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ منتشر کرده آمده است:
«مرحومه حسیننژاد حدود ساعت ۱۹ و ۳۵ دقیقه چهارم خرداد با هدف رفتن به منزل در میدان آزادی سوار یک خودروی عبوری میشود. هنگامی که به مقصد خود میرسد و قصد پرداخت کرایه سفر را داشته، راننده خودرو متوجه گوشی گرانقیمت او میشود. راننده برای سرقت گوشی تلاش میکند؛ اما با مقاومت مواجه میشود. پس از اینکه با مقاومت مواجه میشود، ۳ تا ۴ ضربه میزند و مرحومه در لحظه فوت میکند. سپس پیکر او را به بیابانهای نزدیک فرودگاه منتقل میکند.»
اما متهم به قتل میگوید:
«او شروع به فریاد زدن و دفاع از خودش کرد. دیدم که دارد مقاومت میکند گفتم او را از ماشین به بیرون پرت کنم... به سینهاش ضربه زدم و چاقو را هم همانجا انداختم.» متهم به قتل در میان صحبتهایش ماجرا را به مسائل ناموسی نسبت میدهد.
«سمیه توحیدلو»، جامعهشناس، میگوید:
«در فضای جامعه ما کسی که با چنین مسائلی درگیر میشود موضوع را به مسائل ناموسی وصل میکند چرا که این کار را از طریق رسانهها و فرهنگ مردسالار آموخته است. وقتی چنین چیزی آموخته شده باشد و فرد موضوع را ناموسی کند، انگار دلیلی برای کشتهشدن مقتول معصوم، وجود داشته وقتی پای زن به میان میآید رفتار، عمل و جرم رخ داده را به مسائلی چون پوشش و ناموس وصل کند.»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #الهه_حسین_نژاد #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
روزنامه «اعتماد» در گزارشی به قلم نیره خادمی، به تاثیر عدم وجود قانون منع خشونت علیه زنان در قتل الهه حسیننژاد پرداخته که نکات برجسته آن در پی میآید:
«هنوز ابعاد قتل الهه حسیننژاد مشخص نیست؛ پزشکی قانونی اعلام نظر درباره احتمال تعرض یا تجاوز به او را به انجام معاینات تخصصی و قطعیت یافتن نتیجه معاینات و آزمایشات لازم موکول کرده.
تاکنون بر اساس اعترافات اولیه و برخی شواهد چندین فرضیه از جمله قتل به دلیل سرقت گوشی تلفن همراه، نیت تجاوز یا تعرض و در نهایت هم درگیری مطرح شد.»
اینجا پرسش اصلی این گزارش مطرح میشود:
«اگر در این حادثه الهه حسیننژاد در دفاع از خود مهاجم را کشته بود، حکمش چه بود؟
آنچه به خوبی در این ماجرا نمایان است نبود قوانین و بهطور خاص قانون منع خشونت علیه زنان است. بیش از یک دهه پیش قانون حمایت از زنان در برابر خشونت پس از تغییرات فراوان به مجلس رفت و در حالی که با تغییرات بسیار زیاد از جمله در نام و جزییات، الکن شده بود، چند ماه پیش از سوی دولت چهاردهم پس گرفته شد.
مینا جعفری، وکیل دادگستری میگوید:
«الان حتی فرد قاتل به نوعی اعلام کرده است که قربانی باعث خشونت شده است در صورتی که اگر قانونی خاص داشتیم، اشکال خشونت در آن بررسی شده بود و قانونگذاری میشد، با این موضوعات مواجه نبودیم چرا که این ماجرا به خاطر زن بودن این آدم مطرح شده است. قانون بازدارنده بود و افراد نمیتوانستند به این راحتی به خاطر زن بودن افراد، خشونت علیه آنها روا بدارند.
ما برای کاهش جرایم علیه زنان، نیازمند قانونگذاری خاص برای آنها در این وضعیت خاص هستیم.
حاکمیت باید پاسخگو باشد چرا که شرایط و بستر آن را از یک طرف به خاطر مسائل اقتصادی و از طرف دیگر به خاطر نقص در وجود قوانین حمایتگرانه از زنان، فراهم کرده است. متجاوزین به خود اجازه میدهند هر کاری انجام دهند چون مصون هستند.»
متهم به قتل الهه حسیننژاد، در نخستین اعترافات خود اعلام کرد که به خاطر سرقت گوشی آیفون مرتکب چنین جنایتی شده است. او مدعی شد برای سرقت گوشی با الهه حسیننژاد درگیر شده، از چاقو استفاده کرده و سپس جسد دختر را در بیابان رها کرده است.
حتی در گزارشی که سردار علی ولیپور گودرزی، رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ منتشر کرده آمده است:
«مرحومه حسیننژاد حدود ساعت ۱۹ و ۳۵ دقیقه چهارم خرداد با هدف رفتن به منزل در میدان آزادی سوار یک خودروی عبوری میشود. هنگامی که به مقصد خود میرسد و قصد پرداخت کرایه سفر را داشته، راننده خودرو متوجه گوشی گرانقیمت او میشود. راننده برای سرقت گوشی تلاش میکند؛ اما با مقاومت مواجه میشود. پس از اینکه با مقاومت مواجه میشود، ۳ تا ۴ ضربه میزند و مرحومه در لحظه فوت میکند. سپس پیکر او را به بیابانهای نزدیک فرودگاه منتقل میکند.»
اما متهم به قتل میگوید:
«او شروع به فریاد زدن و دفاع از خودش کرد. دیدم که دارد مقاومت میکند گفتم او را از ماشین به بیرون پرت کنم... به سینهاش ضربه زدم و چاقو را هم همانجا انداختم.» متهم به قتل در میان صحبتهایش ماجرا را به مسائل ناموسی نسبت میدهد.
«سمیه توحیدلو»، جامعهشناس، میگوید:
«در فضای جامعه ما کسی که با چنین مسائلی درگیر میشود موضوع را به مسائل ناموسی وصل میکند چرا که این کار را از طریق رسانهها و فرهنگ مردسالار آموخته است. وقتی چنین چیزی آموخته شده باشد و فرد موضوع را ناموسی کند، انگار دلیلی برای کشتهشدن مقتول معصوم، وجود داشته وقتی پای زن به میان میآید رفتار، عمل و جرم رخ داده را به مسائلی چون پوشش و ناموس وصل کند.»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #الهه_حسین_نژاد #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زنکشی ساختاری؛ جمهوری اسلامی متهم ردیف اول
برای کبری، هانیه، الهه و همه آنانی که در سکوت کشته شدند
دکتر حسین باقرینیا، استاد دانشگاه اخراجشده، در این ویدیو میگوید: هانیه بهبودی، زن ورزشکاری که روزی با لبخندش در اخبار موفقیتهای ورزشیاش دیده میشد، حالا دیگر نیست؛ قربانی خشونت همسرش شد. او تأکید میکند این نخستین مورد نبود و آخرین هم نخواهد بود. الهه قربانی دیگر بود، و تنها در همین هفته، چندین زنکشی در خراسان شمالی و رضوی گزارش شده است.
او میافزاید: این حوادث استثنا نیستند، بلکه نشانهی یک چرخهی منظم از خشونتاند؛ خشونتی ساختاری که قانون نهتنها مهارش نمیکند، بلکه خود بخشی از آن است. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی میگوید پدری که فرزندش را بکشد، قصاص نمیشود؛ یعنی قانون به مرد اختیار جان زن و فرزند را میدهد. نگاهی که زن را «ناموس» مرد میبیند، نه انسانی مستقل.
این استاد سابق دانشگاه یادآور میشود: در جمهوری اسلامی، زن تا وقتی فرمانبردار و خاموش باشد، پذیرفته است؛ اما اگر اراده کند، «نه» بگوید یا صدایی داشته باشد، از سوی قانون، عرف و مذهب رسمی سرکوب میشود. لایحه حمایت از زنان ۱۲ سال در مجلس خاک خورد و نهایتاً کنار گذاشته شد. هیچ پناهگاه امنی برای زنان در معرض خشونت تعریف نشده و خدمات حمایتی وجود ندارد.
او خاطرنشان میکند: در کشورهای مسلمانی چون ترکیه و اردن، اصلاح قوانین و ایجاد پناهگاهها آمار زنکشی را کاهش داده است؛ اما در ایران، زنکشی به بخشی از زیست روزمره بدل شده. ما نباید به این وضعیت عادت کنیم؛ باید روایت کنیم، آگاهی بدهیم و همبستگی را تمرین کنیم.
در پایان، او یاد میکند از کبری رضایی، زن مهاجر افغانستانی که در سکوت و حاشیه کشته شد. صدای ما باید جای سکوت او باشد.
#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان #هانیه_بهبودی #الهه_حسین_نژاد #کبری_رضایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای کبری، هانیه، الهه و همه آنانی که در سکوت کشته شدند
دکتر حسین باقرینیا، استاد دانشگاه اخراجشده، در این ویدیو میگوید: هانیه بهبودی، زن ورزشکاری که روزی با لبخندش در اخبار موفقیتهای ورزشیاش دیده میشد، حالا دیگر نیست؛ قربانی خشونت همسرش شد. او تأکید میکند این نخستین مورد نبود و آخرین هم نخواهد بود. الهه قربانی دیگر بود، و تنها در همین هفته، چندین زنکشی در خراسان شمالی و رضوی گزارش شده است.
او میافزاید: این حوادث استثنا نیستند، بلکه نشانهی یک چرخهی منظم از خشونتاند؛ خشونتی ساختاری که قانون نهتنها مهارش نمیکند، بلکه خود بخشی از آن است. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی میگوید پدری که فرزندش را بکشد، قصاص نمیشود؛ یعنی قانون به مرد اختیار جان زن و فرزند را میدهد. نگاهی که زن را «ناموس» مرد میبیند، نه انسانی مستقل.
این استاد سابق دانشگاه یادآور میشود: در جمهوری اسلامی، زن تا وقتی فرمانبردار و خاموش باشد، پذیرفته است؛ اما اگر اراده کند، «نه» بگوید یا صدایی داشته باشد، از سوی قانون، عرف و مذهب رسمی سرکوب میشود. لایحه حمایت از زنان ۱۲ سال در مجلس خاک خورد و نهایتاً کنار گذاشته شد. هیچ پناهگاه امنی برای زنان در معرض خشونت تعریف نشده و خدمات حمایتی وجود ندارد.
او خاطرنشان میکند: در کشورهای مسلمانی چون ترکیه و اردن، اصلاح قوانین و ایجاد پناهگاهها آمار زنکشی را کاهش داده است؛ اما در ایران، زنکشی به بخشی از زیست روزمره بدل شده. ما نباید به این وضعیت عادت کنیم؛ باید روایت کنیم، آگاهی بدهیم و همبستگی را تمرین کنیم.
در پایان، او یاد میکند از کبری رضایی، زن مهاجر افغانستانی که در سکوت و حاشیه کشته شد. صدای ما باید جای سکوت او باشد.
#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان #هانیه_بهبودی #الهه_حسین_نژاد #کبری_رضایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کوثر افتخاری از مصدومان چشم در انقلاب مهسا، ضمن انتشار این ویدئو میگوید:
«ما دختران چهارشنبههای سفید و آزادیهای یواشکی، صدای اعتراض نسل #زن_زندگی_آزادی هستیم؛
کمپینهایی که با شجاعت مسیح علینژاد عزیز علیه حجاب اجباری و در راستای براندازی
جمهوری اسلامی شکل گرفتند.
ما با افتخار در صف اول نه به حجاب اجباری ایستادهایم.
بین ما براندازان و فائزه هاشمی رذل دریای خونی است.
قطع به یقین آقازاده ای که از جنایت های پدرش و حکومتی خونخوار دفاع میکند یک ملعون است اما ما از جنس مردم کف خیابان هستیم و از جان مایه گذاشتیم.
اصلاح طلب اصولگرا دیگه تموم ماجرا
نه به حجاب اجباری»
نه_به_جمهوری_اسلامی #کوثر_افتخاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ما دختران چهارشنبههای سفید و آزادیهای یواشکی، صدای اعتراض نسل #زن_زندگی_آزادی هستیم؛
کمپینهایی که با شجاعت مسیح علینژاد عزیز علیه حجاب اجباری و در راستای براندازی
جمهوری اسلامی شکل گرفتند.
ما با افتخار در صف اول نه به حجاب اجباری ایستادهایم.
بین ما براندازان و فائزه هاشمی رذل دریای خونی است.
قطع به یقین آقازاده ای که از جنایت های پدرش و حکومتی خونخوار دفاع میکند یک ملعون است اما ما از جنس مردم کف خیابان هستیم و از جان مایه گذاشتیم.
اصلاح طلب اصولگرا دیگه تموم ماجرا
نه به حجاب اجباری»
نه_به_جمهوری_اسلامی #کوثر_افتخاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زن بودن توی ایران سخت تره...
طرح از فرگل قدیمی
fargol_ghadimi
#زن_زندگی_آزادی #زن_کشی #قانون_مجازات_اسلامی #فرزند_کشی #زنان #بی_حیا #حجاب_اجباری #پوشش_اختیاری #زن_ستیزی #اسنپ #هنر_اعتراض #حقوق_زنان #حقوق_بشر #به_جاش_امنیت_داریم #اسلام_دین_ضد_بشری #اسلام #دولت_بی_کفایت #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از فرگل قدیمی
fargol_ghadimi
#زن_زندگی_آزادی #زن_کشی #قانون_مجازات_اسلامی #فرزند_کشی #زنان #بی_حیا #حجاب_اجباری #پوشش_اختیاری #زن_ستیزی #اسنپ #هنر_اعتراض #حقوق_زنان #حقوق_بشر #به_جاش_امنیت_داریم #اسلام_دین_ضد_بشری #اسلام #دولت_بی_کفایت #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شاهزاده رضا پهلوی در بیانیهای ضمن اشاره به دروغگویی جمهوری اسلامی در خصوص برنامه هستهای خود، خواستار »حمایت حداکثری» از مردم ایران در راه سرنگونی جمهوری اسلامی شد.
متن بیانیه به شرح زیر است:
«تنها یک راهحل واقعی برای پایان دادن به بحران کنونی ایران وجود دارد: حمایت از ملت ایران برای سرنگونی رژیمی که هم ایران ما و هم جهان را به گروگان گرفته است.
جمهوری اسلامی ثروت ملت ایران را غارت کرده است و به جای تامین رفاه، امنیت و معیشت مردم، صدها میلیارد دلار را صرف غنیسازی اورانیوم و پروژههای پنهان و ماجراجویانه هستهای خود کرده و درنتیجه، ایران عزیز ما را در آستانه جنگ قرار داده است. این رژیم مدتها تلاش کرد دنیا را فریب دهد، اما حالا ماهیت و چهره واقعی آن بر همگان آشکار شده است. وقتِ پاسخگوکردن جمهوری اسلامی فرا رسیده است.
ایران در دوران پهلوی از امضاکنندگان اولیه پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) بود. اما امروز، آژانس بینالمللی انرژی اتمی حکم کرد که جمهوری اسلامی این پیمان را نقض کرده است. در واکنش به این افشاگری مستند، خامنهای و مافیای تبهکارش با گستاخی اعلام کردهاند که در حال ساخت تأسیسات جدید غنیسازی هستند.
این اقدامات، از تداوم نقض NPT تا تهدید به خروج از آن، بار دیگر ثابت میکند که رژیم جمهوری اسلامی نه قابل اعتماد است، نه طرف مذاکره. هرگونه تعامل با این رژیم تنها به تقویت آن منجر میشود.
اما در برابر این رژیم نامشروع، یک نیروی جایگزین واقعی و امیدبخش ایستاده است: ملت ایران. ملتی که خواهان آیندهای بدون ترس، صلحآمیز، و مبتنی بر همکاری سازنده با جهان است.
اکنون زمان آن است که جهان دو اقدام مکمل هم را دنبال کند: اعمال فشار حداکثری بر رژیم جمهوری اسلامی، از جمله فعالسازی «مکانیسم ماشه» با هدف بازگرداندن قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل؛ و همزمان، حمایت حداکثری از مردم ایران، بزرگترین دشمن این رژیم، که با شجاعت و ایستادگی برای آزادی و بازپسگیری کشورشان مبارزه میکنند.»
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوري_اسلامي #فشار_حداکثری #مکانیسم_ماشه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه به شرح زیر است:
«تنها یک راهحل واقعی برای پایان دادن به بحران کنونی ایران وجود دارد: حمایت از ملت ایران برای سرنگونی رژیمی که هم ایران ما و هم جهان را به گروگان گرفته است.
جمهوری اسلامی ثروت ملت ایران را غارت کرده است و به جای تامین رفاه، امنیت و معیشت مردم، صدها میلیارد دلار را صرف غنیسازی اورانیوم و پروژههای پنهان و ماجراجویانه هستهای خود کرده و درنتیجه، ایران عزیز ما را در آستانه جنگ قرار داده است. این رژیم مدتها تلاش کرد دنیا را فریب دهد، اما حالا ماهیت و چهره واقعی آن بر همگان آشکار شده است. وقتِ پاسخگوکردن جمهوری اسلامی فرا رسیده است.
ایران در دوران پهلوی از امضاکنندگان اولیه پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) بود. اما امروز، آژانس بینالمللی انرژی اتمی حکم کرد که جمهوری اسلامی این پیمان را نقض کرده است. در واکنش به این افشاگری مستند، خامنهای و مافیای تبهکارش با گستاخی اعلام کردهاند که در حال ساخت تأسیسات جدید غنیسازی هستند.
این اقدامات، از تداوم نقض NPT تا تهدید به خروج از آن، بار دیگر ثابت میکند که رژیم جمهوری اسلامی نه قابل اعتماد است، نه طرف مذاکره. هرگونه تعامل با این رژیم تنها به تقویت آن منجر میشود.
اما در برابر این رژیم نامشروع، یک نیروی جایگزین واقعی و امیدبخش ایستاده است: ملت ایران. ملتی که خواهان آیندهای بدون ترس، صلحآمیز، و مبتنی بر همکاری سازنده با جهان است.
اکنون زمان آن است که جهان دو اقدام مکمل هم را دنبال کند: اعمال فشار حداکثری بر رژیم جمهوری اسلامی، از جمله فعالسازی «مکانیسم ماشه» با هدف بازگرداندن قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل؛ و همزمان، حمایت حداکثری از مردم ایران، بزرگترین دشمن این رژیم، که با شجاعت و ایستادگی برای آزادی و بازپسگیری کشورشان مبارزه میکنند.»
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوري_اسلامي #فشار_حداکثری #مکانیسم_ماشه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech