This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«پسرم بیگناهه، پاسپورتش مهر خروج داره؛ چرا حکم اعدام؟»
قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در ویدیو از شکنجهها، بیعدالتیها و اتهامات بیپایهای میگوید که منجر به صدور حکم اعدام برای فرزندش شده است.
او میگوید:
«من قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو هستم، اهل چالدران. دو ساله پسرم رو بازداشت کردن. یه سال کامل بدون تماس تو بازداشتگاه بود. همون روزی که میگن درگیر شده، ما با هم تو ترکیه بودیم، پاسپورتش مهر خروج داره، تلفنش هم نشون میده اون روز خارج از ایرانه. ولی گرفتنش و زیر شکنجه مجبورش کردن اعتراف کنه. اون بیسواده، نمیدونسته چی داره امضا میکنه.
وکیلش بیگناهیشو ثابت کرده. چرا باید اعدامش کنن؟ پسر من بیگناهه. من دارم از درد میمیرم. نوههام بیپدر موندن. کمکمون کنید…»
حمید حسیننژاد، متولد ۱۳۶۴ و پدر سه فرزند، روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و پس از آن به مدت ۱۱ ماه و ۱۰ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت تا به «شرکت در درگیری مسلحانه با نیروهای مرزبانی» اعتراف کند؛ اعترافی که تحت فشار و بدون حضور وکیل اخذ شد.
وی متهم به «بغی» از طریق عضویت در حزب کارگران کوردستان (PKK) شده؛ اتهامی که اسناد و شواهد موجود آن را بهکلی رد میکنند.
او تنها دو بار اجازه تماس کوتاه با خانوادهاش را داشته و از تمام حقوق پایهای همچون دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است.
با وجود دفاعیات و مدارک متعدد مبنی بر بیگناهی او، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجفزاده، تنها در یک جلسه چند دقیقهای و صرفاً بر اساس «علم قاضی»، حکم اعدام برای این زندانی سیاسی صادر کرده است.
#حمید_حسین_نژاد #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در ویدیو از شکنجهها، بیعدالتیها و اتهامات بیپایهای میگوید که منجر به صدور حکم اعدام برای فرزندش شده است.
او میگوید:
«من قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو هستم، اهل چالدران. دو ساله پسرم رو بازداشت کردن. یه سال کامل بدون تماس تو بازداشتگاه بود. همون روزی که میگن درگیر شده، ما با هم تو ترکیه بودیم، پاسپورتش مهر خروج داره، تلفنش هم نشون میده اون روز خارج از ایرانه. ولی گرفتنش و زیر شکنجه مجبورش کردن اعتراف کنه. اون بیسواده، نمیدونسته چی داره امضا میکنه.
وکیلش بیگناهیشو ثابت کرده. چرا باید اعدامش کنن؟ پسر من بیگناهه. من دارم از درد میمیرم. نوههام بیپدر موندن. کمکمون کنید…»
حمید حسیننژاد، متولد ۱۳۶۴ و پدر سه فرزند، روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و پس از آن به مدت ۱۱ ماه و ۱۰ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت تا به «شرکت در درگیری مسلحانه با نیروهای مرزبانی» اعتراف کند؛ اعترافی که تحت فشار و بدون حضور وکیل اخذ شد.
وی متهم به «بغی» از طریق عضویت در حزب کارگران کوردستان (PKK) شده؛ اتهامی که اسناد و شواهد موجود آن را بهکلی رد میکنند.
او تنها دو بار اجازه تماس کوتاه با خانوادهاش را داشته و از تمام حقوق پایهای همچون دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است.
با وجود دفاعیات و مدارک متعدد مبنی بر بیگناهی او، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجفزاده، تنها در یک جلسه چند دقیقهای و صرفاً بر اساس «علم قاضی»، حکم اعدام برای این زندانی سیاسی صادر کرده است.
#حمید_حسین_نژاد #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توماج صالحی، فعال مدنی، بخشهایی از کتاب ارزشمند قدرت بیقدرتان اثر واسلاو هاول را بازخوانی کرده است. او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
درواقع ایدئولوژی یکی از ستونهای استحکام و پایداریِ روبنای نظام پساتوتالیتر است، اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده، ستونی ساخته شده بر پایههای دروغ.
«این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقفِ دروغ زندگی کنند»
یوتیوب توماج صالحی:
https://youtu.be/bpPoGdr8lns?feature=shared
«ایدئولوژی مانند یک پُل، فرد و نظام را به هم وصل مىكند، فاصله میان خواست نظام با اهداف زندگی را میپوشاند و مدعی است که مطالبات نظام ناشی از ضرورتهای زندگی است. زندگی در این نظام، آکنده از فریبکاری و دروغ خواهد بود.»
هاول، نویسندهایی است که با مقالهها و نمایشنامههایش ساختمان پوسیده رژیم کمونیستی را به لرزه میانداخت و در این کار بسیار موفق بود، او سیستم کمونیستی را یک دیکتاتوری فاقد ریشههای تاریخی میدانست که با «قدرت نظامی» به خود مشروعیت داده است.
«هاول» در «قدرت بیقدرتان» از هم وطنانش مصرانه میخواهد فعالیت سیاسی خود را به نفع استراتژیای که به باور او موفقیت بیشتری به بار خواهد آورد، تغییر دهند: استراتژی تقویت و پرورش حوزه حقیقت در روان هر فرد به امید آن که پرورش این حوزه پنهان به نیرویی غیرقابل مقاومت برای دگرگونی جامعه تبدیل شود. برخلاف آنچه که بسیاری از نویسندگان علیه کمونیسم نوشتهاند، «واسلاو هاول» به دگرگونی روی داده در روان آدمی در جامعه میپردازد؛ جامعهای که مردم یاد میگیرند برای زنده ماندن، دروغی به نام دروغ کمونیسم را حفظ و ترویج کنند. هاول به تشریح آن دروغ و چگونگی نهادینه شدن آن میپردازد.
آموزشکده توانا پیشتر این کتاب را به صورت صوتی منتشر کرده است:
کتاب قدرت بیقدرتان را به طور کامل بشنوید
https://tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
کستباکس
https://castbox.fm/vb/592928904
ساندکلاود
https://soundcloud.com/tavaana/dq8es2ekzhvw
این کتاب توسط «بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران» به فارسی برگردانده شده است.
@IRANRIGHTS
#یاری_مدنی_توانا
#کتاب #توماج_صالحی
#کتاب_صوتی
@Tavaana_TavaanaTech
درواقع ایدئولوژی یکی از ستونهای استحکام و پایداریِ روبنای نظام پساتوتالیتر است، اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده، ستونی ساخته شده بر پایههای دروغ.
«این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقفِ دروغ زندگی کنند»
یوتیوب توماج صالحی:
https://youtu.be/bpPoGdr8lns?feature=shared
«ایدئولوژی مانند یک پُل، فرد و نظام را به هم وصل مىكند، فاصله میان خواست نظام با اهداف زندگی را میپوشاند و مدعی است که مطالبات نظام ناشی از ضرورتهای زندگی است. زندگی در این نظام، آکنده از فریبکاری و دروغ خواهد بود.»
هاول، نویسندهایی است که با مقالهها و نمایشنامههایش ساختمان پوسیده رژیم کمونیستی را به لرزه میانداخت و در این کار بسیار موفق بود، او سیستم کمونیستی را یک دیکتاتوری فاقد ریشههای تاریخی میدانست که با «قدرت نظامی» به خود مشروعیت داده است.
«هاول» در «قدرت بیقدرتان» از هم وطنانش مصرانه میخواهد فعالیت سیاسی خود را به نفع استراتژیای که به باور او موفقیت بیشتری به بار خواهد آورد، تغییر دهند: استراتژی تقویت و پرورش حوزه حقیقت در روان هر فرد به امید آن که پرورش این حوزه پنهان به نیرویی غیرقابل مقاومت برای دگرگونی جامعه تبدیل شود. برخلاف آنچه که بسیاری از نویسندگان علیه کمونیسم نوشتهاند، «واسلاو هاول» به دگرگونی روی داده در روان آدمی در جامعه میپردازد؛ جامعهای که مردم یاد میگیرند برای زنده ماندن، دروغی به نام دروغ کمونیسم را حفظ و ترویج کنند. هاول به تشریح آن دروغ و چگونگی نهادینه شدن آن میپردازد.
آموزشکده توانا پیشتر این کتاب را به صورت صوتی منتشر کرده است:
کتاب قدرت بیقدرتان را به طور کامل بشنوید
https://tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
کستباکس
https://castbox.fm/vb/592928904
ساندکلاود
https://soundcloud.com/tavaana/dq8es2ekzhvw
این کتاب توسط «بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران» به فارسی برگردانده شده است.
@IRANRIGHTS
#یاری_مدنی_توانا
#کتاب #توماج_صالحی
#کتاب_صوتی
@Tavaana_TavaanaTech
امیرعباس هویدا؛ سیاستمداری که جلای وطن نکرد
یکی از تاثیرگذارترین و ماندگارترین تصاویر انقلاب ۵۷ تصویر پیکر امیرعباس هویدا است که از کشو سردخانه بیرون آمده، همراه با نگاه خیره و لبخند انقلابیونِ تفنگ به دست به پیکر هویدا.
هویدا در یک قتل فراقضایی، توسط هادی غفاری با کلت کمری به قتل رسید.
او میخواست تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسد. در آخرین دفاعیهاش گفت: «من نمیگویم بیتقصیر بودم. کارهای مفیدی هم کردم. سبکسنگین کنید. میخواهم تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسم، بگذارید بنویسم.» صادق خلخالی، قاضی دادگاه و حاکم شرع، درخاطراتش مینویسد: «گفتم بعد از این تاریخنویس زیاد خواهد بود و سبکسنگین کردیم. دیدیم هویدا مفسد فیالارض است.»
هویدا که ۱۳ سال نخستوزیر ایران بود و طولانیترین مدت صدارت در تاريخ ايران پس از مشروطیت را بر عهده داشت، در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۵۸ کشته شد. اگر چه دو جلسه دادگاه برای هویدا تشکیل شد، اما آن دادگاه جایی برای ستاندن «داد» نبود. هویدا در دادگاه به جرم «مفسد فیالارض» محکوم شده بود، اما روایتهای مختلفی از چگونگی کشتهشدن هویدا گفته شده است...
دوران نخستوزیری هویدا همراه با دوران رونق اقتصادی ایران بود. در دوره او تولید ناخالص کشور به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد به طوری که در سال ۱۳۵۵ تولید ناخالص داخلی ایران در یک روند صعودی، از ۴۴ هزار میلیارد ریال به ۲۴۲ میلیارد ریال رسید. در این دوره تولید سرانه هر ایرانی نیز از دو میلیون ریال به ۷.۲ میلیون ریال در سال ۵۵ رسید. هویدا از تولید داخلی حمایت میکرد و انتخاب خودش برای اتومبیل نیز پیکان بود. ۱۳ مرداد ۵۶ هویدا از نخستوزیری استعفا داد. او در دیدار با شاه گفت: «اوضاع تازه به گمانش، خون و روحیه تازهای میطلبد». جمشید آموزگار جانشین او شد و هویدا نیز به وزارت دربار منصوب شد.
شاه از طرق مختلف در پاییز ۵۷ به هویدا پیشنهاد کرد با قبول پست سفارت در یکی از کشورهای اروپایی، ایران را ترک کند. مهناز افخمی هم که وزیر کابینه امیرعباس هویدا بوددر این باره میگوید: «آقای هویدا به من گفت که شاه به ایشان پیشنهاد سفارت دادهاند تا در خارج از ایران مشغول به کار شوند. اما آقای هویدا، با وجود اینکه ذکاوت عجیبی داشت و بسیار سیاستمدار خوبی بود، مدام میگفت من که کاری نکردهام که بروم. درست مانند خانم فرخرو پارسا (وزیر آموزش و پرورش) یا عبدالله ریاضی (رئیس مجلس شورای ملی) که به ایران بازگشتند چون معتقد بودند که کاری نکردهاند.»
بیشتر بخوانید:
tavaana.org/amirabas_hoveyda
#هویدا #خلخالی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaabaTech
یکی از تاثیرگذارترین و ماندگارترین تصاویر انقلاب ۵۷ تصویر پیکر امیرعباس هویدا است که از کشو سردخانه بیرون آمده، همراه با نگاه خیره و لبخند انقلابیونِ تفنگ به دست به پیکر هویدا.
هویدا در یک قتل فراقضایی، توسط هادی غفاری با کلت کمری به قتل رسید.
او میخواست تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسد. در آخرین دفاعیهاش گفت: «من نمیگویم بیتقصیر بودم. کارهای مفیدی هم کردم. سبکسنگین کنید. میخواهم تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسم، بگذارید بنویسم.» صادق خلخالی، قاضی دادگاه و حاکم شرع، درخاطراتش مینویسد: «گفتم بعد از این تاریخنویس زیاد خواهد بود و سبکسنگین کردیم. دیدیم هویدا مفسد فیالارض است.»
هویدا که ۱۳ سال نخستوزیر ایران بود و طولانیترین مدت صدارت در تاريخ ايران پس از مشروطیت را بر عهده داشت، در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۵۸ کشته شد. اگر چه دو جلسه دادگاه برای هویدا تشکیل شد، اما آن دادگاه جایی برای ستاندن «داد» نبود. هویدا در دادگاه به جرم «مفسد فیالارض» محکوم شده بود، اما روایتهای مختلفی از چگونگی کشتهشدن هویدا گفته شده است...
دوران نخستوزیری هویدا همراه با دوران رونق اقتصادی ایران بود. در دوره او تولید ناخالص کشور به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد به طوری که در سال ۱۳۵۵ تولید ناخالص داخلی ایران در یک روند صعودی، از ۴۴ هزار میلیارد ریال به ۲۴۲ میلیارد ریال رسید. در این دوره تولید سرانه هر ایرانی نیز از دو میلیون ریال به ۷.۲ میلیون ریال در سال ۵۵ رسید. هویدا از تولید داخلی حمایت میکرد و انتخاب خودش برای اتومبیل نیز پیکان بود. ۱۳ مرداد ۵۶ هویدا از نخستوزیری استعفا داد. او در دیدار با شاه گفت: «اوضاع تازه به گمانش، خون و روحیه تازهای میطلبد». جمشید آموزگار جانشین او شد و هویدا نیز به وزارت دربار منصوب شد.
شاه از طرق مختلف در پاییز ۵۷ به هویدا پیشنهاد کرد با قبول پست سفارت در یکی از کشورهای اروپایی، ایران را ترک کند. مهناز افخمی هم که وزیر کابینه امیرعباس هویدا بوددر این باره میگوید: «آقای هویدا به من گفت که شاه به ایشان پیشنهاد سفارت دادهاند تا در خارج از ایران مشغول به کار شوند. اما آقای هویدا، با وجود اینکه ذکاوت عجیبی داشت و بسیار سیاستمدار خوبی بود، مدام میگفت من که کاری نکردهام که بروم. درست مانند خانم فرخرو پارسا (وزیر آموزش و پرورش) یا عبدالله ریاضی (رئیس مجلس شورای ملی) که به ایران بازگشتند چون معتقد بودند که کاری نکردهاند.»
بیشتر بخوانید:
tavaana.org/amirabas_hoveyda
#هویدا #خلخالی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaabaTech
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صداوسیمای جمهوری اسلامی سخنان شهروندی معترض به محمدمهدی ماندگاری، سخنران مذهبی حکومتی، در جمکران را که در برنامهای زنده مردم ایران را به صبوری بعد از ۴۶ سال دعوت میکرد، قطع کرد.
این شهروند با فریاد میگوید: جلوی دوربینهای جمکران، یکسره میگویند غزه، لبنان، سوریه و یمن، الان دلار ۱۰۵ هزار تومان شده.
ماندگاری، سخنران مذهبی، خطاب به فرد میگوید که «گوش بده» و صحبتهایش را قطع میکند. او در ادامه بخشی از مشکلات را به سبک زندگی مردم نسبت داد و گفت باید فشارهای دشمنان را تحمل کرد.
#حکومت_ایدئولوژیک #دیکتاتور #حق_اعتراض #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
صداوسیمای جمهوری اسلامی سخنان شهروندی معترض به محمدمهدی ماندگاری، سخنران مذهبی حکومتی، در جمکران را که در برنامهای زنده مردم ایران را به صبوری بعد از ۴۶ سال دعوت میکرد، قطع کرد.
این شهروند با فریاد میگوید: جلوی دوربینهای جمکران، یکسره میگویند غزه، لبنان، سوریه و یمن، الان دلار ۱۰۵ هزار تومان شده.
ماندگاری، سخنران مذهبی، خطاب به فرد میگوید که «گوش بده» و صحبتهایش را قطع میکند. او در ادامه بخشی از مشکلات را به سبک زندگی مردم نسبت داد و گفت باید فشارهای دشمنان را تحمل کرد.
#حکومت_ایدئولوژیک #دیکتاتور #حق_اعتراض #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار اعلام کرد که از امروز دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است.
متن بیانیه آقای محمدحسینی به شرح زیر است:
«بیانیه آغاز اعتصاب غذای نامحدود
رضا محمدحسینی | زندان قزلحصار
من، رضا محمدحسینی، اعلام میکنم که از امروز دست به اعتصاب غذای نامحدود میزنم. این تصمیم را نه از روی ضعف، بلکه از سر ایمان و مسئولیت در برابر جانهایی که بیصدا سرکوب میشوند، گرفتهام.
در اعتراض به اعدامهای پیدرپی، به زندانیبودن زنان و مردانی که تنها گناهشان ایستادن در برابر ظلم است، به نقض سیستماتیک حقوق بشر در زندانها، به شکنجه، به فشارهای امنیتی و به سکوت مرگباری که تحمیل میشود، با جانم فریاد میزنم: بس است!
ما زندانی نیستیم؛ ما گروگان یک حکومت بیرحم هستیم. آیا جای یک انسان تنها به خاطر اعتراض یا حرفزدن، باید سلول انفرادی و شکنجهگاه باشد؟ چرا باید در حالی که هیچ جرمی مرتکب نشدهایم، ماهها و سالها در حبس بمانیم؟
امروز که خیلی از حرفهایی که ما زدیم و بابتش زندانی شدیم را همه میزنند، قرار بود ما زندانی شویم تا عبرتی باشیم برای بقیه، تا بترسند و سکوت کنند، ولی این حربه حکومت بیفایده بود. صدای اعتراض امروز از هر گوشه و کنار مملکت برخاسته است. پس چرا هنوز ما را در حبس نگه داشتهاید؟ چرا باید جوانیمان در زندان بگذرد؟
در دل این چهاردیواری، چه ابزاری برایمان مانده جز آنکه بدنمان را، جانمان را به سلاحی علیه دیکتاتوری بدل کنیم؟ وقتی همه صداها را خفه میکنند، جسممان میشود فریاد؛ فریادی علیه ظلم.
اعتصاب غذای نامحدودم را با اعتصاب غذای تر از امروز آغاز میکنم. این آخرین ابزار من است برای اعتراض به بیداد، برای یادآوری این حقیقت به جامعه جهانی که هنوز انسانهایی هستند که ایستادهاند، حتی در میانه دیوارهای بلند زندان.
من میخواهم جانم، فریاد بیصدای آنهایی باشد که پیش از ما زیر این سرکوب له شدند و آنهایی که بعد از ما، اگر ما سکوت کنیم، نوبتشان خواهد رسید.
رضا محمدحسینی
زندان قزلحصار
۱۸ فروردین ۱۴۰۴»
#بیانیه #رضا_محمدحسینی #اعتصاب_غذا #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه آقای محمدحسینی به شرح زیر است:
«بیانیه آغاز اعتصاب غذای نامحدود
رضا محمدحسینی | زندان قزلحصار
من، رضا محمدحسینی، اعلام میکنم که از امروز دست به اعتصاب غذای نامحدود میزنم. این تصمیم را نه از روی ضعف، بلکه از سر ایمان و مسئولیت در برابر جانهایی که بیصدا سرکوب میشوند، گرفتهام.
در اعتراض به اعدامهای پیدرپی، به زندانیبودن زنان و مردانی که تنها گناهشان ایستادن در برابر ظلم است، به نقض سیستماتیک حقوق بشر در زندانها، به شکنجه، به فشارهای امنیتی و به سکوت مرگباری که تحمیل میشود، با جانم فریاد میزنم: بس است!
ما زندانی نیستیم؛ ما گروگان یک حکومت بیرحم هستیم. آیا جای یک انسان تنها به خاطر اعتراض یا حرفزدن، باید سلول انفرادی و شکنجهگاه باشد؟ چرا باید در حالی که هیچ جرمی مرتکب نشدهایم، ماهها و سالها در حبس بمانیم؟
امروز که خیلی از حرفهایی که ما زدیم و بابتش زندانی شدیم را همه میزنند، قرار بود ما زندانی شویم تا عبرتی باشیم برای بقیه، تا بترسند و سکوت کنند، ولی این حربه حکومت بیفایده بود. صدای اعتراض امروز از هر گوشه و کنار مملکت برخاسته است. پس چرا هنوز ما را در حبس نگه داشتهاید؟ چرا باید جوانیمان در زندان بگذرد؟
در دل این چهاردیواری، چه ابزاری برایمان مانده جز آنکه بدنمان را، جانمان را به سلاحی علیه دیکتاتوری بدل کنیم؟ وقتی همه صداها را خفه میکنند، جسممان میشود فریاد؛ فریادی علیه ظلم.
اعتصاب غذای نامحدودم را با اعتصاب غذای تر از امروز آغاز میکنم. این آخرین ابزار من است برای اعتراض به بیداد، برای یادآوری این حقیقت به جامعه جهانی که هنوز انسانهایی هستند که ایستادهاند، حتی در میانه دیوارهای بلند زندان.
من میخواهم جانم، فریاد بیصدای آنهایی باشد که پیش از ما زیر این سرکوب له شدند و آنهایی که بعد از ما، اگر ما سکوت کنیم، نوبتشان خواهد رسید.
رضا محمدحسینی
زندان قزلحصار
۱۸ فروردین ۱۴۰۴»
#بیانیه #رضا_محمدحسینی #اعتصاب_غذا #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
«باغی» از آن دست اصطلاحاتی است که عمیقا بار مذهبی و فقهی دارد و بسیار حیرتانگیز است که کسانی از چنین اصطلاحی در مناسبات عصر جدید بهره میگیرد.
چنانکه این اصطلاح در قانون مجازات اسلامی در کشور ما وجود دارد و افرادی را بر آن اساس مجازات میکنند.
اما باغی کیست؟ طبق تعاریف فقهی مورد قبول جمهوری اسلامی: «باغى به معنای خروج کننده بر امام معصوم علیه السّلام است...باغى بر کسى اطلاق مىشود که بیعت خویش را با پیشوای معصوم علیه السّلام شکسته و از اطاعت وى بیرون رفته باشد».
در همان تعاریف و توضیح فقهی نه تنها جنگ با باغی واجب است بلکه: «فرار از جنگ با باغى همچون فرار از جهاد با کافر و مشرک، حرام، بلکه از گناهان کبیره است».
همانگونه که در بالا اشاره شد، در قانون مجازات اسلامی مصوب جمهوری اسلامی نیز اعتراض علیه جمهوری ااسلامی در ردیف «بغی» قرار گرفته و برای آن مجازات اعدام هم در نظر گرفته شده است.
به بیان دیگر جمهوری اسلامی خود را در جایگاه حکومت «امام معصوم» میبیند و کسانی را که علیه این حکومت اقدام کرده باشند (فارغ از درستی یا نادرستی و محتوای آن اقدام)، باغی بر میشمارد!
تلویحا ولی فقیه را همردیف امام معصوم دانستهاند!
اینجاست که میتوان دریافت حضور روحانیون یک مذهب خاص بر صدر حکومت و حکمرانی کشور چه اندازه میتواند پیشران اقدامات بازگشتناپذیر علیه مداراگری و ترویج آن باشد.
#گفتگو_توانا #باغی #مجازات_اسلامی #حکم_بغی
@Dialogue1402
چنانکه این اصطلاح در قانون مجازات اسلامی در کشور ما وجود دارد و افرادی را بر آن اساس مجازات میکنند.
اما باغی کیست؟ طبق تعاریف فقهی مورد قبول جمهوری اسلامی: «باغى به معنای خروج کننده بر امام معصوم علیه السّلام است...باغى بر کسى اطلاق مىشود که بیعت خویش را با پیشوای معصوم علیه السّلام شکسته و از اطاعت وى بیرون رفته باشد».
در همان تعاریف و توضیح فقهی نه تنها جنگ با باغی واجب است بلکه: «فرار از جنگ با باغى همچون فرار از جهاد با کافر و مشرک، حرام، بلکه از گناهان کبیره است».
همانگونه که در بالا اشاره شد، در قانون مجازات اسلامی مصوب جمهوری اسلامی نیز اعتراض علیه جمهوری ااسلامی در ردیف «بغی» قرار گرفته و برای آن مجازات اعدام هم در نظر گرفته شده است.
به بیان دیگر جمهوری اسلامی خود را در جایگاه حکومت «امام معصوم» میبیند و کسانی را که علیه این حکومت اقدام کرده باشند (فارغ از درستی یا نادرستی و محتوای آن اقدام)، باغی بر میشمارد!
تلویحا ولی فقیه را همردیف امام معصوم دانستهاند!
اینجاست که میتوان دریافت حضور روحانیون یک مذهب خاص بر صدر حکومت و حکمرانی کشور چه اندازه میتواند پیشران اقدامات بازگشتناپذیر علیه مداراگری و ترویج آن باشد.
#گفتگو_توانا #باغی #مجازات_اسلامی #حکم_بغی
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در ادامه مسدودسازی صفحات مجازی خوانندگان زن در ایران، صفحه اینستاگرام مهربان جَزینی، نیز روز یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ توسط قوه قضاییه جمهوری اسلامی مسدود شد.
صفحه خانم جزینی بیش از ۸۳ هزار فالوور داشت و اغلب آثار ایشان به زبان لری و موسیقی سنتی بود.
جمهوری اسلامی، از زن، از صدای زن و از زندگی و از آزادی هراس دارد.
#مهربان_جزینی #صدای_زنان #آواز_زنان #آواز_زن #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صفحه خانم جزینی بیش از ۸۳ هزار فالوور داشت و اغلب آثار ایشان به زبان لری و موسیقی سنتی بود.
جمهوری اسلامی، از زن، از صدای زن و از زندگی و از آزادی هراس دارد.
#مهربان_جزینی #صدای_زنان #آواز_زنان #آواز_زن #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واکنش طنز شاکر بوری، طنزپرداز، به سخنان مشاور مدیر حوزه علمیه که گفته بود:
«در زمینه رفاه ما از آمریکا جلوتریم.»
پاسخ شما به این سخنان یاوه چیست؟ زیر سایه حاکمیت جمهوری اسلامی ایرانیان از دسترسی به آب آشامیدنی برق گاز محرومند و قدرت خرید مردم روزبهروز کاهش مییابد. البته شاید منظور محمدحسن زمانی، مشاور مدیر حوزه علمیه رفاه طلاب حوزه علمیه بوده! و نه رفاه ایرانیان.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#طنز
@Tavaana_TavaanaTech
«در زمینه رفاه ما از آمریکا جلوتریم.»
پاسخ شما به این سخنان یاوه چیست؟ زیر سایه حاکمیت جمهوری اسلامی ایرانیان از دسترسی به آب آشامیدنی برق گاز محرومند و قدرت خرید مردم روزبهروز کاهش مییابد. البته شاید منظور محمدحسن زمانی، مشاور مدیر حوزه علمیه رفاه طلاب حوزه علمیه بوده! و نه رفاه ایرانیان.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#طنز
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام آرمیتا گراوند این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
«بهشت من...
زادروزت مبارک زیباترینم آرمیتای عزیزم...🖤»
shhynahmadi_60
ـ چه چیزی دردناکتر از این که خانوادههای بسیاری به خاطر ظلمی که حکومت بر مردم ایران روا داشته تولد عزیزانشان را بر سر مزار آنها جشن بگیرند؟
تا وقتی که این حکومت باقی است، جان مهساها و آرمیتاها و سیاوشها و حمیدرضاها و نیکاها و ساریناها و ... در خطر است.
برای عبور از استبداد، باید با سازماندهی، اراده و پشتکار و مسئولیتپذیری آنچه جانباختگانمان در سالهای گذشته شروع کردند، به نتیجه رساند تا دیگر شاهد جانباختن فرزندان ایران توسط حکومت نباشیم.
#آرمیتا_گراوند #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بهشت من...
زادروزت مبارک زیباترینم آرمیتای عزیزم...🖤»
shhynahmadi_60
ـ چه چیزی دردناکتر از این که خانوادههای بسیاری به خاطر ظلمی که حکومت بر مردم ایران روا داشته تولد عزیزانشان را بر سر مزار آنها جشن بگیرند؟
تا وقتی که این حکومت باقی است، جان مهساها و آرمیتاها و سیاوشها و حمیدرضاها و نیکاها و ساریناها و ... در خطر است.
برای عبور از استبداد، باید با سازماندهی، اراده و پشتکار و مسئولیتپذیری آنچه جانباختگانمان در سالهای گذشته شروع کردند، به نتیجه رساند تا دیگر شاهد جانباختن فرزندان ایران توسط حکومت نباشیم.
#آرمیتا_گراوند #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در ضرورت حمایت همهجانبه معلمان از مصطفی مهرآئین
مصطفی مهرآئین، استادیار جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که به انتقاد از دیکتاتوری جمهوری اسلامی میپردازد. او تاکنون نامههایی خطاب به علی خامنهای نوشته که بعد از انتشار نامه نخست به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد.
تهدید و احضار مصطفی مهرآئین مورد اعتراض جامعه مدنی قرار گرفته است. از جمله عزیز قاسمزاده فعال صنفی حقوق معلمان یادداشتی «در ضرورت حمایت همهجانبه معلمان از مصطفی مهرآئین» منتشر کرد.
متن یادداشت:
«مصطفی مهرآیین استاد جامعهشناسی است. او علاوه بر اینکه مدام با تاکید میگوید که یک معلم است، تمام کنشش و منشش نیز معلمانه است. اگر مهمترین رکن رکین معلمی را تلاش مجدانه برای پراکندن آگاهی بدانیم، مصطفی مهرآیین دستکم طی سه سال اخیر در عرصه عمومی بیش از هر کسی در این مسیر قدم نهاده است. او به رغم اینکه میتوانست یک آکادمیسین مرجع و مولد صرف باقی بماند، اما پا را فراتر نهاد و نه فقط به برقراری و نسبت میان تولیدات نظری خود با شرایط عینی جامعه ایرانی بسنده نکرد، بلکه خود در مقام یک اکتیویست، توانست از یک سو با سادهسازی پیچیدهترین نظرهای سیاسی آن را برای عامیترین مردم هم ملموس و قابل فهم کند و از سوی دیگر دردمندانه و بر اساس «اخلاق وظیفهگرا» و فراتر از آن «اخلاق فضیلتگرا» خود را موظف به بیان موضع نسبت به شرایط موجود نماید تا هم مسیر معیشت خود را تنگ کند و هم در پیچوخمها و دالانهای قضایی گرفتار آید. مسیری که همت بلند و کلام پر از سوز و شور او نشان میدهد که انتخاب این «دشواری وظیفه» آگاهانه و از سر دردمندی بوده است.
مهرآیین نه برای سلبریتیشدن این مسیر را رفته و نه نیازی به شهرت در این راه دارد. او معلمی است که از سر رنجبردن بر سر نابرابریهای موجود و ویرانی کشور، هم درد را فریاد کرده و هم شرط علاج را بیان نموده.
مهرآیین به رغم اینکه قهرمان زمانه خود شده است، تمام تئوری او از قضا این است که قهرمانی را امری همگانی بداند و راه نجات را از حضور و مطالبه همه شهروندان در مسیر حقطلبی بیاید. او هم حکومت را مخاطب خود قرار میدهد و هم مردم را و مسئولیت را از همه میخواهد از حاکم جاریکردن حق مردم را و از مردم تنندادن به هر رذیلتی را و شاید این دو از مهمترین رسالتهای یک معلم آگاه است که مهرآیین مدام به انذار آن میکوشد.
اساتیدی هستند که از عظمت ایران و قهرمانان تاریخیش هم بسیار میدانند و هم بسیار میگویند. اهل هیچ رشوه کلامی و رفتاری به حکومت و دولت هم نیستند اما میخواهند در همان تاریخ باقی بمانند. قهرمانان گذشته را بسی دوست میدارند و در ستایش آنها و مذمت ستمهای ظالمان تاریخ، سخنها میگویند و حکایتها مینویسند. اما بیآنکه نان ارتزاق از دولتمردان کنونی بخورند، نسبت به شرایط اسفبار کنونی، صامت و ساکتند، مهرآیین اما خواسته است در مقام روشنفکری که از فربهی نظری بسیار نیز بهره برده، استثنایی بر قاعده چنین روشنفکرانی باشد که یک آکادمسین صرف بیموضع هستند.
تلاشهای ارزنده نظری و عملی او کمک شایانی به آینده کشور ماست که به دنبال یافتن خرد جمعی و اداره کشور از سوی خردمندان است.
اگر حقوق شهروندی در تمامی ابعاد آن و احترام به آزادیهای فردی و اجتماعی و سیاسی برای ما مهم است، تلاشهای فکری و عملی مصطفی مهرآیین در این سه سال مدام و مستمر و بیوقفه بوده است. زبان سلیس و صریح در آمیختگی هم و با دانشی عمیق، ما را بر آن میدارد که صدای مهرآیین باشیم.
در یک کلام مصطفی مهرآیین به جامعه ایرانی بیش از همه آموخته است که «خوشبختی امری جمعی است تا فردی» از همین رو او همه رنجها و مشقتهای فردی را در مسیر آزادی و عدالت، معلمانه پیموده است حمایت از او اگر امری اخلاقی و وظیفه شهروندی و همگانی است، بر معلمان جامعه این فرض واجبتر است...»
مخاطب گرامی توانا! پیشنهاد شما چیست؟
شما برای حمایت از مصطفی مهرآئین چه اقداماتی انجام میدهید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مصطفی_مهرآئین
#بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی مهرآئین، استادیار جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که به انتقاد از دیکتاتوری جمهوری اسلامی میپردازد. او تاکنون نامههایی خطاب به علی خامنهای نوشته که بعد از انتشار نامه نخست به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد.
تهدید و احضار مصطفی مهرآئین مورد اعتراض جامعه مدنی قرار گرفته است. از جمله عزیز قاسمزاده فعال صنفی حقوق معلمان یادداشتی «در ضرورت حمایت همهجانبه معلمان از مصطفی مهرآئین» منتشر کرد.
متن یادداشت:
«مصطفی مهرآیین استاد جامعهشناسی است. او علاوه بر اینکه مدام با تاکید میگوید که یک معلم است، تمام کنشش و منشش نیز معلمانه است. اگر مهمترین رکن رکین معلمی را تلاش مجدانه برای پراکندن آگاهی بدانیم، مصطفی مهرآیین دستکم طی سه سال اخیر در عرصه عمومی بیش از هر کسی در این مسیر قدم نهاده است. او به رغم اینکه میتوانست یک آکادمیسین مرجع و مولد صرف باقی بماند، اما پا را فراتر نهاد و نه فقط به برقراری و نسبت میان تولیدات نظری خود با شرایط عینی جامعه ایرانی بسنده نکرد، بلکه خود در مقام یک اکتیویست، توانست از یک سو با سادهسازی پیچیدهترین نظرهای سیاسی آن را برای عامیترین مردم هم ملموس و قابل فهم کند و از سوی دیگر دردمندانه و بر اساس «اخلاق وظیفهگرا» و فراتر از آن «اخلاق فضیلتگرا» خود را موظف به بیان موضع نسبت به شرایط موجود نماید تا هم مسیر معیشت خود را تنگ کند و هم در پیچوخمها و دالانهای قضایی گرفتار آید. مسیری که همت بلند و کلام پر از سوز و شور او نشان میدهد که انتخاب این «دشواری وظیفه» آگاهانه و از سر دردمندی بوده است.
مهرآیین نه برای سلبریتیشدن این مسیر را رفته و نه نیازی به شهرت در این راه دارد. او معلمی است که از سر رنجبردن بر سر نابرابریهای موجود و ویرانی کشور، هم درد را فریاد کرده و هم شرط علاج را بیان نموده.
مهرآیین به رغم اینکه قهرمان زمانه خود شده است، تمام تئوری او از قضا این است که قهرمانی را امری همگانی بداند و راه نجات را از حضور و مطالبه همه شهروندان در مسیر حقطلبی بیاید. او هم حکومت را مخاطب خود قرار میدهد و هم مردم را و مسئولیت را از همه میخواهد از حاکم جاریکردن حق مردم را و از مردم تنندادن به هر رذیلتی را و شاید این دو از مهمترین رسالتهای یک معلم آگاه است که مهرآیین مدام به انذار آن میکوشد.
اساتیدی هستند که از عظمت ایران و قهرمانان تاریخیش هم بسیار میدانند و هم بسیار میگویند. اهل هیچ رشوه کلامی و رفتاری به حکومت و دولت هم نیستند اما میخواهند در همان تاریخ باقی بمانند. قهرمانان گذشته را بسی دوست میدارند و در ستایش آنها و مذمت ستمهای ظالمان تاریخ، سخنها میگویند و حکایتها مینویسند. اما بیآنکه نان ارتزاق از دولتمردان کنونی بخورند، نسبت به شرایط اسفبار کنونی، صامت و ساکتند، مهرآیین اما خواسته است در مقام روشنفکری که از فربهی نظری بسیار نیز بهره برده، استثنایی بر قاعده چنین روشنفکرانی باشد که یک آکادمسین صرف بیموضع هستند.
تلاشهای ارزنده نظری و عملی او کمک شایانی به آینده کشور ماست که به دنبال یافتن خرد جمعی و اداره کشور از سوی خردمندان است.
اگر حقوق شهروندی در تمامی ابعاد آن و احترام به آزادیهای فردی و اجتماعی و سیاسی برای ما مهم است، تلاشهای فکری و عملی مصطفی مهرآیین در این سه سال مدام و مستمر و بیوقفه بوده است. زبان سلیس و صریح در آمیختگی هم و با دانشی عمیق، ما را بر آن میدارد که صدای مهرآیین باشیم.
در یک کلام مصطفی مهرآیین به جامعه ایرانی بیش از همه آموخته است که «خوشبختی امری جمعی است تا فردی» از همین رو او همه رنجها و مشقتهای فردی را در مسیر آزادی و عدالت، معلمانه پیموده است حمایت از او اگر امری اخلاقی و وظیفه شهروندی و همگانی است، بر معلمان جامعه این فرض واجبتر است...»
مخاطب گرامی توانا! پیشنهاد شما چیست؟
شما برای حمایت از مصطفی مهرآئین چه اقداماتی انجام میدهید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مصطفی_مهرآئین
#بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
کتیبه مهم داریوش بزرگ در آستانه نابودی است.
کتیبه داریوش یکم هخامنشی که به عنوان «نخستین فرمان داریوش بزرگ» و بزرگترین کتیبه تخت جمشید شناخته میشود، دچار فرسایش شده و به گفته سیاوش آریا، کنشگر میراث فرهنگی، بخشهایی از آن ریخته است.
جمهوری اسلامی به جنگ با ایران و تاریخ ایران رفته است. عدم توجه به میراث فرهنگی و تاریخ کشورمان باعث شده شاهد چنین صحنههایی باشیم. ثروت کشورمان در راه تسلیح گروههای تروریستی در منطقه خرج میشود.
به گزارش تایمز اسرائیل، اخیرن از تونلهای حماس مدارکی به دست آمده که نشان میدهد رهبران گروه حماس؛ یحیی سنوار و محمد الضیف، در ژوئن ۲۰۲۱ نامهای به فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اسماعیل قاآنی، ارسال کردهاند و در آن خواستار حمایت مالی برای اجرای طرحی به منظور حمله به اسرائیل شدهاند. آنها ۵۰۰ میلیون دلار از جمهوری اسلامی خواسته بودند.
در حالی که بیش از نیمی از ایرانیان زیر خط فقر زندگی میکنند آثار باستانی ایران در معرض نابودی است و ...
دلیل شما برای گفتن نه به جمهوری اسلامی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#تاریخ
#آثار_باستانی
@Tavaana_TavaanaTech
کتیبه داریوش یکم هخامنشی که به عنوان «نخستین فرمان داریوش بزرگ» و بزرگترین کتیبه تخت جمشید شناخته میشود، دچار فرسایش شده و به گفته سیاوش آریا، کنشگر میراث فرهنگی، بخشهایی از آن ریخته است.
جمهوری اسلامی به جنگ با ایران و تاریخ ایران رفته است. عدم توجه به میراث فرهنگی و تاریخ کشورمان باعث شده شاهد چنین صحنههایی باشیم. ثروت کشورمان در راه تسلیح گروههای تروریستی در منطقه خرج میشود.
به گزارش تایمز اسرائیل، اخیرن از تونلهای حماس مدارکی به دست آمده که نشان میدهد رهبران گروه حماس؛ یحیی سنوار و محمد الضیف، در ژوئن ۲۰۲۱ نامهای به فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اسماعیل قاآنی، ارسال کردهاند و در آن خواستار حمایت مالی برای اجرای طرحی به منظور حمله به اسرائیل شدهاند. آنها ۵۰۰ میلیون دلار از جمهوری اسلامی خواسته بودند.
در حالی که بیش از نیمی از ایرانیان زیر خط فقر زندگی میکنند آثار باستانی ایران در معرض نابودی است و ...
دلیل شما برای گفتن نه به جمهوری اسلامی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#تاریخ
#آثار_باستانی
@Tavaana_TavaanaTech
چائوشسکو دیکتاتور رومانی سه روز پس از بازگشت از سفر به ایران تیرباران شد.
اما ماجرای سفر دیکتاتور رومانی به ایران و اعدام او سه روز بعد از بازگشت به رومانی چه بود؟
در سال ۱۹۸۹ چائوشسکو به تهران رفته بود، او از اوضاع کشورش خبر داشت. به گفته مدیرکل وقت اروپای شرقی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، «او در ایران تصمیم گرفت به کشورش برنگردد؛ گفت ممکن است سمت کره شمالی برود.»
نعمتالله ایزدی، مدیر کل وقت اروپای شرقی وزارت خارجه در گفتوگو با انتخاب، ادامه داد:
«چائوشسکو اما بعدا تصمیم گرفت برگردد که سه روز بعد هم اعدام شد.»
چائوشسکو پس از بازگشت از تهران در یک نطق زنده را دیو و تلویزیونی عوامل نا آرامی در تیمشوارا را گروهی اخلالگر و عوامل امپریالیست خواند.
کتاب «رومانی: جزیره دهشتناک جنوب شرقی اروپا» اثر هلموت فراوئندرفر را به رایگان دانلود کنید و بخوانید:
https://tavaana.org/romania-the-grim-island/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ایران
@Tavaana_TavaanaTech
اما ماجرای سفر دیکتاتور رومانی به ایران و اعدام او سه روز بعد از بازگشت به رومانی چه بود؟
در سال ۱۹۸۹ چائوشسکو به تهران رفته بود، او از اوضاع کشورش خبر داشت. به گفته مدیرکل وقت اروپای شرقی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، «او در ایران تصمیم گرفت به کشورش برنگردد؛ گفت ممکن است سمت کره شمالی برود.»
نعمتالله ایزدی، مدیر کل وقت اروپای شرقی وزارت خارجه در گفتوگو با انتخاب، ادامه داد:
«چائوشسکو اما بعدا تصمیم گرفت برگردد که سه روز بعد هم اعدام شد.»
چائوشسکو پس از بازگشت از تهران در یک نطق زنده را دیو و تلویزیونی عوامل نا آرامی در تیمشوارا را گروهی اخلالگر و عوامل امپریالیست خواند.
کتاب «رومانی: جزیره دهشتناک جنوب شرقی اروپا» اثر هلموت فراوئندرفر را به رایگان دانلود کنید و بخوانید:
https://tavaana.org/romania-the-grim-island/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ایران
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
جامعهٔ جهانی بهائی پیرو قطعنامه پارلمان اروپا و در مورد مهوش ثابت بیانیهای منتشر کرد، چکیده آن در ادامه آمده است.
بروکسل—۴ آوریل ۲۰۲۵— پارلمان اروپا قطعنامهای فوری در مورد ایران تصویب کرده است که در آن نگرانی خود را نسبت به وخامت وضعیت حقوق بشر در این کشور ابراز میدارد. این قطعنامه بهطور مشخص خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط مهوش ثابت شده است. این سومین قطعنامهٔ فوری پارلمان اروپا در پنج ماه گذشته است که تشدید آزار و سرکوب بهائیان ایران را که مدتها است با سرکوب سیستماتیک مواجه هستند محکوم میکند. قطعنامهٔ فوری، سازوکاری است که پارلمان اروپا برای جلب توجه و محکوم کردن موارد فوری نقض حقوق بشر در سراسر جهان از آن استفاده میکند.
این قطعنامه، پروندۀ مهوش ثابت را بهعنوان یک مورد با فوریت ویژه برجسته کرده است و نسبت به آزار، سرکوب و حبس او هشدار میدهد. خانم ثابت که اکنون ۷۲ سال دارد یکی از اعضای گروه سابق «یاران ایران» بود، گروهی غیررسمی که به نیازهای اساسی بهائیان در ایران رسیدگی میکرد. او صرفاً به دلیل اعتقاد به آیین بهائی بیش از ۱۳ سال را در زندان گذرانده است. خانم ثابت در آذر ۱۴۰۳، پس از سالها عدم رسیدگی پزشکی و شرایط سخت زندان، تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت. او اکنون با وجود وخامت وضعیت سلامتیاش با چشمانداز هولناک بازگشت به زندان برای گذراندن ادامهٔ حکم ناعادلانهٔ ۱۰ سال حبس خود مواجه است. وضعیت وی از آن زمان تا کنون به شدت وخیمتر شده است و گزارشهای متعدد پزشکی هشدار دادهاند که ادامهٔ حبس میتواند آسیبهای جبرانناپذیری در پی داشته باشد.
در جریان مذاکرات عمومی پارلمان اروپا دربارهٔ این قطعنامه، هلموت برندشتاتر، عضو پارلمان اروپا از اتریش، با اشارهٔ خاص به پروندهٔ خانم ثابت گفت:
«ایران کشوری به غایت زیبا و شگفتانگیز است، با مردمانی فوقالعاده و تاریخی بسیار قابلتوجه... اما میخواهم دربارهٔ شخص دیگری نیز صحبت کنم: مهوش ثابت. او نویسندهای ۷۰ ساله است که تا به حال چندین بار زندانی شده است. او اکنون، در سن ۷۰ سالگی، بار دیگر به ده سال زندان محکوم شده که در حقیقت نوعی حکم اعدام است. چرا؟ صرفاً به این دلیل که بهائی است.»
#داستان_ما_یکیست #مهوش_ثابت #بهائیان_ایران #اروپا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
جامعهٔ جهانی بهائی پیرو قطعنامه پارلمان اروپا و در مورد مهوش ثابت بیانیهای منتشر کرد، چکیده آن در ادامه آمده است.
بروکسل—۴ آوریل ۲۰۲۵— پارلمان اروپا قطعنامهای فوری در مورد ایران تصویب کرده است که در آن نگرانی خود را نسبت به وخامت وضعیت حقوق بشر در این کشور ابراز میدارد. این قطعنامه بهطور مشخص خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط مهوش ثابت شده است. این سومین قطعنامهٔ فوری پارلمان اروپا در پنج ماه گذشته است که تشدید آزار و سرکوب بهائیان ایران را که مدتها است با سرکوب سیستماتیک مواجه هستند محکوم میکند. قطعنامهٔ فوری، سازوکاری است که پارلمان اروپا برای جلب توجه و محکوم کردن موارد فوری نقض حقوق بشر در سراسر جهان از آن استفاده میکند.
این قطعنامه، پروندۀ مهوش ثابت را بهعنوان یک مورد با فوریت ویژه برجسته کرده است و نسبت به آزار، سرکوب و حبس او هشدار میدهد. خانم ثابت که اکنون ۷۲ سال دارد یکی از اعضای گروه سابق «یاران ایران» بود، گروهی غیررسمی که به نیازهای اساسی بهائیان در ایران رسیدگی میکرد. او صرفاً به دلیل اعتقاد به آیین بهائی بیش از ۱۳ سال را در زندان گذرانده است. خانم ثابت در آذر ۱۴۰۳، پس از سالها عدم رسیدگی پزشکی و شرایط سخت زندان، تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت. او اکنون با وجود وخامت وضعیت سلامتیاش با چشمانداز هولناک بازگشت به زندان برای گذراندن ادامهٔ حکم ناعادلانهٔ ۱۰ سال حبس خود مواجه است. وضعیت وی از آن زمان تا کنون به شدت وخیمتر شده است و گزارشهای متعدد پزشکی هشدار دادهاند که ادامهٔ حبس میتواند آسیبهای جبرانناپذیری در پی داشته باشد.
در جریان مذاکرات عمومی پارلمان اروپا دربارهٔ این قطعنامه، هلموت برندشتاتر، عضو پارلمان اروپا از اتریش، با اشارهٔ خاص به پروندهٔ خانم ثابت گفت:
«ایران کشوری به غایت زیبا و شگفتانگیز است، با مردمانی فوقالعاده و تاریخی بسیار قابلتوجه... اما میخواهم دربارهٔ شخص دیگری نیز صحبت کنم: مهوش ثابت. او نویسندهای ۷۰ ساله است که تا به حال چندین بار زندانی شده است. او اکنون، در سن ۷۰ سالگی، بار دیگر به ده سال زندان محکوم شده که در حقیقت نوعی حکم اعدام است. چرا؟ صرفاً به این دلیل که بهائی است.»
#داستان_ما_یکیست #مهوش_ثابت #بهائیان_ایران #اروپا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
مخالفت با تعلیق ادامه حبس محمدرضا مرادبهروزی، فعال مدنی زندانی
محمدرضا مرادبهروزی، فعال مدنی زندانی، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در تاریخ در تاریخ ۱۴۰۳/۸/۱۶ بازداشت شد.
او توسط دادیار شعبه اول اجرای احکام دادسرای انقلاب قزوین، سیدعلی تقیزاده، بازداشت شده بود و برای گذراندن دوران محکومیت یکساله حبس به زندان چوبیندر قزوین منتقل شد.
۱۴۰۳/۱۲/۲ با پابند الکترونیکی و با محدودیت تردد در شعاع ۱۰۰۰ متری محل اقامت خود، بهطور مشروط آزاد شد.
عوامل بیدادگاه جمهوری اسلامی با درخواست تعلیق ادامه حبس او مخالفت کردهاند و محمدرضا مرادبهروزی هم اکنون با وجود مشکلات جدی خانوادگی، معیشتی و اقتصادی، پرداخت ماهیانه ۱۰ میلیون تومان اجارهخانه، ۱۷ میلیون تومان اقساط بانکی و ...، درخواست تعلیق ادامه حبس خود را داشته که با مخالفت قاضی ناظر بر زندان قزوین، حسین ربانی افرمجانی، مواجه شده است
این شرایط در حالیست که فشارهای اقتصادی و روانی بر زندانیان سیاسی با پابند به علت عدم توانایی کار کردن، میتواند عواقب جبرانناپذیری برای آنان و خانوادههایشان بههمراه داشته باشد.
محمدرضا مرادبهروزی حالا نمیتواند حتی در شهر خودش کار کند، به دیدار اقوامش که در فاصلهای بیش از یک کیلومتر باشند برود، دنبال فرزندش برود و او را از مدرسه بردارد، اگر کسی از اعضای خانوادهاش در بیمارستانی با فاصله بیش از هزار متر بستری شد، او نمیتواند به بیمارستان برود، نمیتواند برای امرار معاش مسافرکشی کند، نمیتواند در مراسم خاکسپاری کسی شرکت کند و ....
همواره باید یک زائده الکترونیکی به پا داشته باشند و مراقب باشد که خراب نشود و موقع استحمام خیس نشود! علاوه بر آن باید بابت پابند الکترونیکی هر ماه پول هم بپردازد!
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندانیان_سیاسی
#محمدرضا_مرادبهروزی
@Tavaana_TavaanaTech
محمدرضا مرادبهروزی، فعال مدنی زندانی، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در تاریخ در تاریخ ۱۴۰۳/۸/۱۶ بازداشت شد.
او توسط دادیار شعبه اول اجرای احکام دادسرای انقلاب قزوین، سیدعلی تقیزاده، بازداشت شده بود و برای گذراندن دوران محکومیت یکساله حبس به زندان چوبیندر قزوین منتقل شد.
۱۴۰۳/۱۲/۲ با پابند الکترونیکی و با محدودیت تردد در شعاع ۱۰۰۰ متری محل اقامت خود، بهطور مشروط آزاد شد.
عوامل بیدادگاه جمهوری اسلامی با درخواست تعلیق ادامه حبس او مخالفت کردهاند و محمدرضا مرادبهروزی هم اکنون با وجود مشکلات جدی خانوادگی، معیشتی و اقتصادی، پرداخت ماهیانه ۱۰ میلیون تومان اجارهخانه، ۱۷ میلیون تومان اقساط بانکی و ...، درخواست تعلیق ادامه حبس خود را داشته که با مخالفت قاضی ناظر بر زندان قزوین، حسین ربانی افرمجانی، مواجه شده است
این شرایط در حالیست که فشارهای اقتصادی و روانی بر زندانیان سیاسی با پابند به علت عدم توانایی کار کردن، میتواند عواقب جبرانناپذیری برای آنان و خانوادههایشان بههمراه داشته باشد.
محمدرضا مرادبهروزی حالا نمیتواند حتی در شهر خودش کار کند، به دیدار اقوامش که در فاصلهای بیش از یک کیلومتر باشند برود، دنبال فرزندش برود و او را از مدرسه بردارد، اگر کسی از اعضای خانوادهاش در بیمارستانی با فاصله بیش از هزار متر بستری شد، او نمیتواند به بیمارستان برود، نمیتواند برای امرار معاش مسافرکشی کند، نمیتواند در مراسم خاکسپاری کسی شرکت کند و ....
همواره باید یک زائده الکترونیکی به پا داشته باشند و مراقب باشد که خراب نشود و موقع استحمام خیس نشود! علاوه بر آن باید بابت پابند الکترونیکی هر ماه پول هم بپردازد!
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندانیان_سیاسی
#محمدرضا_مرادبهروزی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرمیتا گراوند، دختری بود معمولی؛ مثل میلیونها نوجوان ایرانی. اهل موسیقی، هنرمند، نقاش، ورزشکار، و پر از آرزوهای ریز و درشت.
نه سلاحی داشت، نه شعاری سر داد، فقط بود؛ و همین «بودن» برای سرکوبگران کافی بود تا وجودش را تاب نیاورند.
آرمیتا را کشتند، فقط به خاطر موهایش.
اما امروز، میلیونها دختر ایرانی با موهای باز در خیابان قدم میزنند و شیوهی بودن خود را به حکومتی تحمیل میکنند که هیچگاه مردم را تاب نیاورده است.
حکومتی که دوست دارد مردم را درگیر ابتداییترین حقوقشان نگه دارد. حالا که زنان، با ایستادگی و شجاعت، بخش بزرگی از عرصهی عمومی را پس گرفتهاند، همان حکومت تلاش میکند از این تغییر، بهرهبرداری تبلیغاتی کند؛ و به جهان بگوید: «ببینید، حکومت ما نرمال است، بر زنان فشاری نیست.»
اما ما فراموش نمیکنیم.
فراموش نمیکنیم که دختران ایران را به خاطر چند تار مو کشتید، بازداشت کردید، تحقیر و شکنجه کردید، و با پروندهسازیهای امنیتی، خواستید حذفشان کنید.
هنوز هم، تا آنجا که میتوانید، فشار میآورید؛ چون خوب میدانید که «حجاب»، تنها خاکریز اول است.
مردم ایران، حالا که شهامت خود را بازیافتهاند، نه فقط از شما عبور کردهاند، بلکه صدایشان را به مطالبهای بزرگتر تبدیل کردهاند: عدالت، آزادی، و پسگرفتن ایران.
برای اینهمه جنایت، اینهمه غارت، و اینهمه ویرانی، باید پاسخگو باشید.
و خواهید بود.
ویدیو با صدای وفادار
برای زادروز آرمیتا گراوند. و یادآوری ظلمی که جمهوریاسلامی بر مردم ایران روا داشته است
#آرمیتا_گرواند #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نه سلاحی داشت، نه شعاری سر داد، فقط بود؛ و همین «بودن» برای سرکوبگران کافی بود تا وجودش را تاب نیاورند.
آرمیتا را کشتند، فقط به خاطر موهایش.
اما امروز، میلیونها دختر ایرانی با موهای باز در خیابان قدم میزنند و شیوهی بودن خود را به حکومتی تحمیل میکنند که هیچگاه مردم را تاب نیاورده است.
حکومتی که دوست دارد مردم را درگیر ابتداییترین حقوقشان نگه دارد. حالا که زنان، با ایستادگی و شجاعت، بخش بزرگی از عرصهی عمومی را پس گرفتهاند، همان حکومت تلاش میکند از این تغییر، بهرهبرداری تبلیغاتی کند؛ و به جهان بگوید: «ببینید، حکومت ما نرمال است، بر زنان فشاری نیست.»
اما ما فراموش نمیکنیم.
فراموش نمیکنیم که دختران ایران را به خاطر چند تار مو کشتید، بازداشت کردید، تحقیر و شکنجه کردید، و با پروندهسازیهای امنیتی، خواستید حذفشان کنید.
هنوز هم، تا آنجا که میتوانید، فشار میآورید؛ چون خوب میدانید که «حجاب»، تنها خاکریز اول است.
مردم ایران، حالا که شهامت خود را بازیافتهاند، نه فقط از شما عبور کردهاند، بلکه صدایشان را به مطالبهای بزرگتر تبدیل کردهاند: عدالت، آزادی، و پسگرفتن ایران.
برای اینهمه جنایت، اینهمه غارت، و اینهمه ویرانی، باید پاسخگو باشید.
و خواهید بود.
ویدیو با صدای وفادار
برای زادروز آرمیتا گراوند. و یادآوری ظلمی که جمهوریاسلامی بر مردم ایران روا داشته است
#آرمیتا_گرواند #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر محمد سعادتی، استاد دانشگاه و زندانی سیاسی محبوس در زندان همدان: ما زندانی نیستیم، ما گروگان نظام هستیم
دکتر محمد سعادتی، عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند و از زندانیان سیاسی محبوس در بند سه زندان همدان (اندرزگاه ۶)، در پیامی صوتی، از شرایط زندانیان و وضعیت متفاوت زندانیان سیاسی در مقایسه با محکومان جرائم عمومی سخن گفته است.
او در این پیام میگوید:
«در بند سه زندان همدان، که اکنون به نام اندرزگاه ۶ شناخته میشود و مختص محکومان جرائم عمومی است، حدود ۴۰۰ تا ۴۵۰ نفر حضور دارند که از این تعداد، تقریباً ۳۴۵ نفر به اتهام سرقت محکوم شدهاند. بسیاری از آنها سابقهدار هستند و برخی نیز در انتظار اجرای حکم قطع انگشتاند.»
دکتر سعادتی با اشاره به تفاوت وضعیت زندانیان سیاسی با سایر زندانیان افزود:
«بسیاری از زندانیان جرائم عمومی، مشمول انواع تخفیفها، عفو و سایر امتیازات قانونی میشوند، اما فعالان سیاسی و عقیدتی، که جمهوری اسلامی با پروندهسازی امنیتی آنان را متهم کرده است، از این حقوق محروماند.»
او همچنین با رد عنوان «زندانی» برای خود و سایر زندانیان سیاسی گفت:
«ما زندانی نیستیم، ما گروگانهای نظام هستیم؛ تنها به دلیل بیان نظراتمان و، در مورد من، به دلیل تعلق به اقلیتهای مذهبی.»
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه اقدامات خود را تا حد ممکن انجام دادهاند، افزود:
«در شرایط زندان، کاری از ما برنمیآید و تنها میتوانیم صبر کنیم. هزینهای که ما در حال حاضر میپردازیم، در برابر فداکاریها و هزینههای بزرگتری که بسیاری از دوستانمان در این راه دادهاند، بسیار ناچیز است. بنابراین، ما نه گلایهای داریم و نه ادعایی.»
#بیانیه #محمد_سعادتی #سرکوب_استادان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر محمد سعادتی، عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند و از زندانیان سیاسی محبوس در بند سه زندان همدان (اندرزگاه ۶)، در پیامی صوتی، از شرایط زندانیان و وضعیت متفاوت زندانیان سیاسی در مقایسه با محکومان جرائم عمومی سخن گفته است.
او در این پیام میگوید:
«در بند سه زندان همدان، که اکنون به نام اندرزگاه ۶ شناخته میشود و مختص محکومان جرائم عمومی است، حدود ۴۰۰ تا ۴۵۰ نفر حضور دارند که از این تعداد، تقریباً ۳۴۵ نفر به اتهام سرقت محکوم شدهاند. بسیاری از آنها سابقهدار هستند و برخی نیز در انتظار اجرای حکم قطع انگشتاند.»
دکتر سعادتی با اشاره به تفاوت وضعیت زندانیان سیاسی با سایر زندانیان افزود:
«بسیاری از زندانیان جرائم عمومی، مشمول انواع تخفیفها، عفو و سایر امتیازات قانونی میشوند، اما فعالان سیاسی و عقیدتی، که جمهوری اسلامی با پروندهسازی امنیتی آنان را متهم کرده است، از این حقوق محروماند.»
او همچنین با رد عنوان «زندانی» برای خود و سایر زندانیان سیاسی گفت:
«ما زندانی نیستیم، ما گروگانهای نظام هستیم؛ تنها به دلیل بیان نظراتمان و، در مورد من، به دلیل تعلق به اقلیتهای مذهبی.»
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه اقدامات خود را تا حد ممکن انجام دادهاند، افزود:
«در شرایط زندان، کاری از ما برنمیآید و تنها میتوانیم صبر کنیم. هزینهای که ما در حال حاضر میپردازیم، در برابر فداکاریها و هزینههای بزرگتری که بسیاری از دوستانمان در این راه دادهاند، بسیار ناچیز است. بنابراین، ما نه گلایهای داریم و نه ادعایی.»
#بیانیه #محمد_سعادتی #سرکوب_استادان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درخواست اعداده دادرسی حکم اعدام علیه پخشان عزیزی برای دومین بار در دیوان عالی کشور رد شده است.
فعالان میدانی، در فضای سانسور و خفقان حاکم، دیوارهای شهر را تبدیل به رسانهای برای حمایت از زندانیان در معرض خطر اعدام کردهاند.
روز گذشته مازیار طاطایی، وکیل دادگستری، اعلام کرد که دیوان عالی کشور، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را رد کرده است. به گفته وکیل پخشان عزیزی، «شعبه رسیدگیکننده بدون بررسی پرونده محاکماتی و بیتوجه به دفاعیات وکلا، این درخواست را بیاساس خوانده و رد کرده است.»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
درخواست اعداده دادرسی حکم اعدام علیه پخشان عزیزی برای دومین بار در دیوان عالی کشور رد شده است.
فعالان میدانی، در فضای سانسور و خفقان حاکم، دیوارهای شهر را تبدیل به رسانهای برای حمایت از زندانیان در معرض خطر اعدام کردهاند.
روز گذشته مازیار طاطایی، وکیل دادگستری، اعلام کرد که دیوان عالی کشور، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را رد کرده است. به گفته وکیل پخشان عزیزی، «شعبه رسیدگیکننده بدون بررسی پرونده محاکماتی و بیتوجه به دفاعیات وکلا، این درخواست را بیاساس خوانده و رد کرده است.»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
بهتاش صناعیها و مریم مقدم، کارگردانهای فیلم «کیک محبوب من» اعلام کردند: دادگاه، آنها و غلامرضا موسوی، تهیهکننده این فیلم را به حبس تعلیقی و پرداخت جزای نقدی محکوم کرده است.
بر اساس حکم منتشر شده، این دو فیلمساز به ۱۴ ماه حبس تعزیزی که به مدت ۵ سال تعلیق شده و پرداخت ۴۰۰ میلیون ریال جزای نقدی به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی محکوم شدهاند. همچنین برای اتهامی که «مشارکت در تهیه محتوای مبتذل» عنوان شده این دو فیلمساز و تهیهکننده فیلم، به یک سال حبس تعزیزی که ۵ سال تعلیق شده و ضبط کلیه تجهیزات محکوم شدهاند. این سینماگران بابت اتهام «نمایش فیلم بدون داشتن پروانه نمایش» هم به پرداخت ۲۰۰ میلیون ریال جزای نقدی محکوم شدند.
فیلم «کیک محبوب من» بدون رعایت حجاب اجباری بازیگران زن ساخته شده و دو کارگردان آن پیشتر با محدودیتهایی چون ضبط گذرنامه و ممنوعیت خروج از ایران روبرو شده بودند.
همچنین لیلی فرهادپور، اسماعیل محرابی (بازیگران) و محمد حدادی (فیلمبردار) متهمان ردیف چهارم و پنجم و ششم پرونده به اتهام مشارکت در تهیه محتوای مبتذل به پرداخت ۲۳۰ میلیون ریال جزای نقدی محکوم شدند.
❗️حکم صادرشده برای عوامل فیلم «کیک محبوب من» بار دیگر نشان داد که در فضای فرهنگی ایران، آزادی بیان همچنان قربانی قرائتهای خاص و تحمیلی از دین و دینداری است؛ قرائتی که نه تنها حجاب اجباری را بر بدن زنان تحمیل میکند، بلکه هر تلاشی برای بازنمایی واقعیتهای اجتماعیِ عریان از سانسور را نیز با اتهاماتی چون «محتوای مبتذل» یا «نشر اکاذیب» سرکوب میکند. این برخوردها نه در راستای اخلاق یا دین، بلکه در راستای تثبیت انحصار تفسیر رسمی از جامعه و سبک زندگی است؛ گویی هنر و سینما نباید بازتابدهنده رنجها و تنوعهای واقعی مردم باشند، بلکه تنها باید آیینهای باشند از آنچه حاکمیت میخواهد دیده شود.
#حکومت_ایدئولوژیک #کیک_محبوب_من #آزادی_بیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
بهتاش صناعیها و مریم مقدم، کارگردانهای فیلم «کیک محبوب من» اعلام کردند: دادگاه، آنها و غلامرضا موسوی، تهیهکننده این فیلم را به حبس تعلیقی و پرداخت جزای نقدی محکوم کرده است.
بر اساس حکم منتشر شده، این دو فیلمساز به ۱۴ ماه حبس تعزیزی که به مدت ۵ سال تعلیق شده و پرداخت ۴۰۰ میلیون ریال جزای نقدی به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی محکوم شدهاند. همچنین برای اتهامی که «مشارکت در تهیه محتوای مبتذل» عنوان شده این دو فیلمساز و تهیهکننده فیلم، به یک سال حبس تعزیزی که ۵ سال تعلیق شده و ضبط کلیه تجهیزات محکوم شدهاند. این سینماگران بابت اتهام «نمایش فیلم بدون داشتن پروانه نمایش» هم به پرداخت ۲۰۰ میلیون ریال جزای نقدی محکوم شدند.
فیلم «کیک محبوب من» بدون رعایت حجاب اجباری بازیگران زن ساخته شده و دو کارگردان آن پیشتر با محدودیتهایی چون ضبط گذرنامه و ممنوعیت خروج از ایران روبرو شده بودند.
همچنین لیلی فرهادپور، اسماعیل محرابی (بازیگران) و محمد حدادی (فیلمبردار) متهمان ردیف چهارم و پنجم و ششم پرونده به اتهام مشارکت در تهیه محتوای مبتذل به پرداخت ۲۳۰ میلیون ریال جزای نقدی محکوم شدند.
❗️حکم صادرشده برای عوامل فیلم «کیک محبوب من» بار دیگر نشان داد که در فضای فرهنگی ایران، آزادی بیان همچنان قربانی قرائتهای خاص و تحمیلی از دین و دینداری است؛ قرائتی که نه تنها حجاب اجباری را بر بدن زنان تحمیل میکند، بلکه هر تلاشی برای بازنمایی واقعیتهای اجتماعیِ عریان از سانسور را نیز با اتهاماتی چون «محتوای مبتذل» یا «نشر اکاذیب» سرکوب میکند. این برخوردها نه در راستای اخلاق یا دین، بلکه در راستای تثبیت انحصار تفسیر رسمی از جامعه و سبک زندگی است؛ گویی هنر و سینما نباید بازتابدهنده رنجها و تنوعهای واقعی مردم باشند، بلکه تنها باید آیینهای باشند از آنچه حاکمیت میخواهد دیده شود.
#حکومت_ایدئولوژیک #کیک_محبوب_من #آزادی_بیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تولد #مصطفی_شعبانى بود؛
مادرش سالهاست که نیست؛
اما امروز جای خالیش با دستان پُر از مهر مادران دادخواه بوكان ، دايه مينا مادر #شهریار_محمدى، #امجد_عنايتى #هژار_مام_خسروى ، #هیوا_جان_جان #هیمن_امان و #ابراهیم_شريفى_فر ، در كنار برادرش پُر شد
آمدند
تا نشان دهند حتی در نبود مادر،
فراموش نمیشود
کسی که با مردمش زنده است
از صفحه اینستاگرام اسرین محمدی
#دادخواهی #بوکان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادرش سالهاست که نیست؛
اما امروز جای خالیش با دستان پُر از مهر مادران دادخواه بوكان ، دايه مينا مادر #شهریار_محمدى، #امجد_عنايتى #هژار_مام_خسروى ، #هیوا_جان_جان #هیمن_امان و #ابراهیم_شريفى_فر ، در كنار برادرش پُر شد
آمدند
تا نشان دهند حتی در نبود مادر،
فراموش نمیشود
کسی که با مردمش زنده است
از صفحه اینستاگرام اسرین محمدی
#دادخواهی #بوکان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
حامد موسوی، معاون بنیاد احیای فرهنگ خمس، گفت پرداخت خمس از دغدغههای مردم است و قسمتی از منبع مالی حوزههای علمیه را تشکیل میدهد.
او افزود: «یکی از مصارف خمس مساله جبهه مقاومت بود که اکثر مراجع اجازه دادند تا هرکسی قسمتی از خمس را برای کمک به مردم فلسطین و لبنان اختصاص دهد.»
❗️اظهارات حامد موسوی درباره تخصیص بخشی از خمس به جبهه مقاومت، در حالی مطرح میشود که ایران با فقر عمومی، شاخص فلاکت بالا و شرایط بحرانی معیشتی مواجه است. بر اساس آمار رسمی و گزارشهای کارشناسی، خط فقر در ایران به بیش از ۳۰ میلیون تومان رسیده و دستمزد کارگران حتی نیمی از این رقم را پوشش نمیدهد.
در چنین شرایطی، اولویت دادن به هزینهکرد منابعی چون خمس در خارج از مرزها، با اصول عدالت اجتماعی و مسئولیتپذیری نسبت به مردم داخل کشور در تضاد است.
مثال معروف «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است» در اینجا بهروشنی صدق میکند؛ چرا که رسیدگی به معیشت مردم خودمان، پیششرطی اخلاقی و عقلانی برای هر نوع کمک رسانی فرامرزی است.
#خمس #لبنان #فلسطین #فقر #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حامد موسوی، معاون بنیاد احیای فرهنگ خمس، گفت پرداخت خمس از دغدغههای مردم است و قسمتی از منبع مالی حوزههای علمیه را تشکیل میدهد.
او افزود: «یکی از مصارف خمس مساله جبهه مقاومت بود که اکثر مراجع اجازه دادند تا هرکسی قسمتی از خمس را برای کمک به مردم فلسطین و لبنان اختصاص دهد.»
❗️اظهارات حامد موسوی درباره تخصیص بخشی از خمس به جبهه مقاومت، در حالی مطرح میشود که ایران با فقر عمومی، شاخص فلاکت بالا و شرایط بحرانی معیشتی مواجه است. بر اساس آمار رسمی و گزارشهای کارشناسی، خط فقر در ایران به بیش از ۳۰ میلیون تومان رسیده و دستمزد کارگران حتی نیمی از این رقم را پوشش نمیدهد.
در چنین شرایطی، اولویت دادن به هزینهکرد منابعی چون خمس در خارج از مرزها، با اصول عدالت اجتماعی و مسئولیتپذیری نسبت به مردم داخل کشور در تضاد است.
مثال معروف «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است» در اینجا بهروشنی صدق میکند؛ چرا که رسیدگی به معیشت مردم خودمان، پیششرطی اخلاقی و عقلانی برای هر نوع کمک رسانی فرامرزی است.
#خمس #لبنان #فلسطین #فقر #گفتگو_توانا
@Dialogue1402