آموزشکده توانا
50.9K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«اگه آتیش گلستان میشه پس حتما کدو کالسکه میشه... این قصه برای آدم بزرگاست!»

این ویدئو از تلویزیون منوتو که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است نشان از ذهن پرسشگری دارد که مقابل حرف غیرمنطقی و غیرعقلانی آرام نمی‌نشیند و تا توضیح نگیرد ساکت نمی‌شود!

این ذهنیت را باید تشویق کرد و مدام آن را ترویج کرد و به کودکان بایستی یاد داد که در کمال ادب و احترام، همیشه پرسشگر باشند.

پرسشگری و ذهن نقاد است که ستم و ظلم را نیز تاب نمی‌آورد.

- ویدئو از تلویزیون منوتو

#پرسشگری #منطق #تفکر_انتقادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍55🥰8👏62
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسن باقری‌نیا، استاد سابق دانشگاه حکیم سبزواری، که اخیرا از تدریس در دانشگاه منع شده و از دانشگاه کنارگذاشته شده است، در این ویدیو به مناسبت ۱۶ آذر، «روز دانشجو»، درباره نظام آموزش دانشگاهی پرسشگری می‌کند.
او می‌گوید «هیچ چیز به اندازه پرسشگری نمی‌تواند نظام دیکتاتوری را به چالش بکشد.» و پس از آن سوالاتش درباره «استقلال دانشگاه»، «آموزش‌های ایدئولوژیک» غیر مرتبط به تخصص در ذانشگاه، «استخدام روحانیون در دانشگاه»، «معیارهای انتخاب اساتید» و ... مطرح می‌کند.
در انتها یادی می‌کند از دانشجویانی که در جریان انقلاب زن، زندگی، آزادی آسیب دیده‌اند.

جمهوری اسلامی، در ۴۵ سال گذشته تلاش کرده است که دانشگاه را از ماهیت وجودی خود تهی کند، با انقلاب فرهنگی، اسلامی کردن دانشگاه، ایجاد نهاد نظامی بسیج دانشجویی، نظام غیرعلمی گزینش اساتید و دانشجویان، بازنشسته کردن اجباری اساتید منتقد، ایجاد نهاد انجمن اسلامی، ایجاد نهاد دفتر نهاد نمایندگی رهبری، گنجاندن دروس دینی در تمام رشته‌ها، تدفین «شهدای گمنام»، برگزاری نمازجمعه در دانشگاه، برگزاری آیین مذهبی در دانشگاه، سرکوب شدید دانشجویان مستقل و منتقد، ... تلاش کرده تا دانشگاه نهادی منفعل شود و به جای پرسشگر و آزادی‌خواه دنباله‌رو و مقلد باشد.


دوره آموزشی نظام آموزشی در ایران

https://tavaana.org/lesson-1-the-evolution-of-irans-post-revolutionary-education-system/

#استقلال_دانشگاه #پرسشگری #دانشگاه #روز_دانشجو #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرسشگری و شجاعت دو ابزار موثر برای ایفای مسئولیت اجتماعی و شهروندی

دکتر حسن باقری‌نیا

حسن باقری‌نیا، استاد دانشگاه حکیم سبزواری بود، که اخیرا از تدریس در دانشگاه منع شده و از دانشگاه کنارگذاشته شده است.

مرتبط:
کتاب صوتی کنش‌های کوچک ایستادگی
https://tavaana.org/small-acts-of-resistance-1/

فایل متنی کتاب:
https://t.me/Tavaana/1251

#مسئولیت_شهروندی #پرسشگری #مقاومت_مدنی #مبارزه_مدنی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
میراث سقراط، کابوس حکومت‌های ایدئولوژیک

دکتر حسن باقری‌نیا، استاد دانشگاه و پژوهشگر، در این ویدئو با اشاره به میراث فکری سقراط، به نقد آموزش اخلاق در نظام‌های استبدادی پرداخته است. او تأکید می‌کند که سقراط معتقد بود زندگی بدون بررسی و تأمل، ارزش زیستن ندارد و اخلاق را باید از طریق پرسش، اندیشیدن و شک کردن کشف کرد، نه از طریق تحمیل و تلقین.

دکتر باقری‌نیا روش سقراط را «دیالکتیک» یا گفت‌وگوی انتقادی توصیف می‌کند؛ گفت‌وگویی دوسویه و مبتنی بر پرسش، با هدف رسیدن به درکی عمیق‌تر، نه برای غلبه بر طرف مقابل. او این روش را در تضاد کامل با ساختارهای استبدادی می‌داند که اخلاق را ابزاری برای کنترل می‌بینند و نه بستر رشد انسانی.

وی خاطرنشان می‌کند که در نظام‌های استبدادی، اخلاق از طریق تلقین، احساسات، تبلیغات یک‌سویه و تحمیل دینی آموزش داده می‌شود. در این فضا، شک کردن بی‌ادبی تلقی می‌شود و پرسیدن نشانه گمراهی. نتیجه، شکل‌گیری جامعه‌ای مطیع، بی‌سؤال و بی‌تفکر است.

دکتر باقری‌نیا در پایان تأکید می‌کند که امروز بیش از همیشه به روش سقراط نیاز داریم؛ نه فقط در کلاس‌های فلسفه، بلکه در خانه‌ها، روابط و حتی در نقد قدرت. گفت‌وگو، شک و شنیدن نظر مخالف ابزار رشد ما هستند، نه تهدید.

#حسن_باقری_نیا #استبداد_دینی #تفکر_انتقادی #تفکر #گفتگو #پرسشگری #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍26
Forwarded from گفت‌وشنود

آیا پرسشگر، شبهه افکن است؟
«پاسخ به شبهات»؛ ابزار کنترل فکری و سیاسی در گفتمان اسلام‌گرایی

پیام همراهان

امروزه بخش قابل توجهی از بودجه حوزه‌های علمیه حکومتی و مراکز دینی رسمی صرف پروژه‌ای به نام «پاسخ به شبهات» می‌شود. صدها وب‌سایت، کانال و برنامه رسانه‌ای وابسته به حکومت در این زمینه فعال‌اند. اما این عنوان به ظاهر علمی، در عمل اغلب به معنای دفاع ایدئولوژیک است، نه گفت‌وگوی آزاد برای کشف حقیقت.

در این رویکرد، همه احکام و عقاید اسلامی، چون از قرآن و سنت گرفته شده‌اند، پیشاپیش بی‌خطا و درست فرض می‌شوند. بنابراین، پرسش یا نقد نه تلاشی برای روشن شدن حقیقت، بلکه نشانه «ابهام ذهنی» یا حتی «سوءنیت» تلقی می‌شود. واژه «شبهه‌افکن» دقیقاً در همین چارچوب معنا پیدا می‌کند؛ برچسبی منفی که پرسشگر را از یک جوینده حقیقت به یک تهدید فکری و ایمانی تبدیل می‌کند.

نمونه‌ها فراوان‌اند:

رد کردن نقدهایی که به حقوق زنان وارد می‌شود، مثل تبعیض در ارث یا نصف بودن ارزش شهادت زنان در دادگاه، با استدلال‌های «حکمت الهی» یا «مصلحت خانواده».

توجیه گزاره‌های مردسالارانه دینی به عنوان «وظایف طبیعی زن و مرد» یا «تقسیم کار الهی».

رد کردن تحلیل‌های روان‌شناختی و جامعه‌شناختی درباره علل دینداری با این استدلال که «ایمان موهبت الهی است و تحلیل علمی آن بی‌معناست».

رد اشکالات به براهین اثبات خدا با برچسب «سست بودن فهم منتقد» یا «تقلید از غرب».

در حوزه سیاسی، دفاع از مداخله نظامی در سوریه یا هزینه‌های سنگین منطقه‌ای به نام «دفاع از حرم»، بدون پذیرش نقد درباره پیامدهای اقتصادی و انسانی آن.

انکار مسئولیت حکومت در ماجرای مرگ مهسا امینی و معرفی روایت رسمی به عنوان تنها حقیقت.


این واکنش‌ها ریشه‌ای هویتی دارند. در اسلام‌گرایی، باور دینی و تصمیمات سیاسی نظام، بخشی از هویت جمعی‌اند. نقد این باورها یا تصمیمات، به معنای حمله به «خود ما» تلقی می‌شود. از نظر روان‌شناختی، این وضع شبیه مکانیسم‌های دفاعی چون «برچسب‌زنی» و «فرافکنی» است: به جای بررسی محتوای نقد، پرسشگر به عنوان دشمن یا شبهه‌افکن معرفی می‌شود تا اضطراب و ناامنی هویتی کاهش یابد.

نتیجه چنین سیستمی، بسته شدن باب نقد و گفت‌وگوی آزاد است. فضای فکری از جست‌وجوی حقیقت به میدان دفاع ایدئولوژیک بدل می‌شود. این نه‌تنها مانع اصلاح و پویایی است، بلکه شکاف میان مردم و نظام را عمیق‌تر می‌کند. حکومتی و دینی که از پرسش می‌ترسد، دیر یا زود پایگاه اجتماعی خود را از دست خواهد داد.

#اسلام_گرایی #پرسشگری #دگماتیسم #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👌12💯32
Forwarded from گفت‌وشنود

چرا هنوز در بندِ داستان‌های دینی هستیم؟
پرسش هراری

یووال نوح هراری مثالی مشهور دارد: اگر به یک میمون بگویید «این موز را به من بده، بعد از مرگت باغی بی‌پایان از موز خواهی داشت»، او حتی لحظه‌ای به این وعده اعتنا نمی‌کند. چون تنها آنچه پیش رویش است را می‌فهمد. اما انسان موجودی استثنایی است؛ ما توانایی بی‌نظیری در باور به داستان‌های جمعی داریم. همین ویژگی باعث شده است که در طول تاریخ، به روایت‌هایی دل ببندیم که اغلب واقعیتی بیرونی ندارند، اما زندگی ما را شکل داده‌اند.

دین از برجسته‌ترین این روایت‌هاست. پرسش‌های بزرگ انسان – از منشأ جهان و معنای رنج گرفته تا سرنوشت پس از مرگ – همواره ذهن بشر را مشغول کرده‌اند. دین‌ها برای این پرسش‌ها پاسخ‌هایی ساده، روشن و داستان‌وار عرضه کرده‌اند. همین سادگی، آرامش می‌آورد، امید می‌بخشد و زندگی را معنادار می‌سازد. دین همچنین توانسته است میلیون‌ها نفر را متحد کند، به جوامع هویت ببخشد و بنیان‌های اخلاقی و قانونی را تقویت کند.

اما روی دیگر سکه را نباید نادیده گرفت. زمانی که این داستان‌ها به «حقیقت مطلق» بدل می‌شوند، راه پرسشگری بسته می‌شود. تاریخ مملو از نمونه‌هایی است که ایمان بی‌چون‌وچرا به روایت‌های مقدس، سرچشمه‌ی جنگ‌های خونین، تعصب کور، نفرت از دیگری و مقاومت در برابر علم و آزادی بوده است. قدرت داستان، اگر بی‌مهار شود، می‌تواند از معنا و همبستگی، به ابزار سرکوب و خشونت تبدیل گردد.

امروز پرسش هراری همچنان به‌جا است: چرا هنوز در بندِ این داستان‌ها مانده‌ایم؟ آیا وعده‌ی بهشتی در دوردست، ما را از ساختن جهانی بهتر و انسانی‌تر در همین‌جا و همین امروز باز نمی‌دارد؟ فراموش نکنیم که حکومت‌های توتالیتر مذهبی نیز از همین روایت‌ها برای تحکیم قدرت خود بهره می‌برند؛ با وعده‌ی پاداش اخروی و تهدید مجازات الهی، اطاعت می‌خواهند و اعتراض را گناه می‌نامند.

شاید زمان آن رسیده باشد که ارزش «موزی که در دست داریم» را دریابیم: توانایی اندیشیدن، عشق ورزیدن و ساختن آینده‌ای واقعی. آینده‌ای که به جای دل بستن به داستان‌های دینی، بر شجاعت رویارویی با حقیقت استوار باشد.

#باور #دین #یوال_نوح_هراری #پرسشگری #نقد_دین #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍225💯5👌1
Forwarded from گفت‌وشنود

در برابر شست‌وشوی مغزی در مدارس چه می‌توان کرد؟

سیستم آموزشی نظام اسلامی ساخته شده تا فرزندان را از همان کودکی در قالب اعتقادی خاصی فرم دهد.

بخش بزرگی از این قالب اعتقادی، دشمنی و دگرستیزی است. در این سیستم چیزهایی مانند نفرت و کینه یا انتقام‌جویی از مهم‌ترین ارزش‌ها محسوب می‌شوند. انسان مطلوب از نگر این سیستم فردی همواره خشمگین و عبوس است که آرزو و شعار مرگ و نابودی برای دیگران را آموخته است. کتاب‌های درسی، مراسم صبحگاهی، شعارهای روی دیوارها، و بعضی معلمین گزینش‌شده، همه در خدمت این هدف‌اند. در مقابل جایگاه اندیشه مستقل، هنر و موسیقی، دگرپذیری و همزیستی مسالمت‌آمیز، و پرورش شخصیت سالم در مدارس ایران خالی است.

اما این پایان کار نیست. خانه می‌تواند پادزهر تلقین‌های اعتقادی و مذهبی در مدرسه باشد. پدر و مادر می‌توانند با گفتگو، پرسشگری و معرفی روایت‌های گوناگون، ذهن کودک را از یک‌صدایی رسمی بیرون بکشند. کودک می‌تواند بیاموزد که انسان‌ها می‌توانند راه زندگی خود را بر اساس اصول عقلی و اخلاقی که خود برگزیده‌اند انتخاب کنند.

راه دیگر، شبکه‌های غیررسمی یادگیری است: کتاب، فیلم، موسیقی و فضای مجازی. حتی شکل‌های تازه‌ای از آموزش خانگی خصوصی یا جمعی میان دوستان و خانواده‌ها می‌تواند امکان یادگیری سالم‌تر را فراهم کند، جایی که کودکان در فضایی امن با ارزش‌های همزیستی و آزاداندیشی آشنا شوند.

خانه و جمع‌های دوستانه می‌توانند جایی باشند که کودک با روایت‌های گوناگون آشنا شود و بیاموزد که ارزش او یادیگران به عنوان یک انسان به عقائد دینی‌شان گره نخورده است، بلکه هر انسانی، از جمله او دارای ارزش ذاتی و است و حق دارد در امنیت و خوشبختی زندگی کند. وقتی او از کودکی تجربه گفت‌وگو میان ایده‌ها را داشته باشد، به جای تعصب، به همزیستی و مدارا خو می‌گیرد.

فرقه‌ها می‌کوشند ذهن کودک را در یک صدا محصور کنند. راه چاره این است: گشودن پنجره‌ها به صداهای دیگر، و پرورش نسلی که از تفاوت نهراسد، بلکه آن را فرصتی برای شناخت و بهزیستی بداند.

#شستشوی_مغزی #دگماتیسم #آموزش_ایدئولوژیک #آزاد_اندیشی #تفکر_انتقادی #پرسشگری #گفتگو_توانا

@Dualogue1402
👍222