Forwarded from گفتوشنود
ابتدا وجدانش را اعدام کرد!
خالق اثر
رضا عقیلی
#حکومت_ایدئولوژیک #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ابتدا وجدانش را اعدام کرد!
خالق اثر
رضا عقیلی
#حکومت_ایدئولوژیک #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
ایران در میان سه کشور اول با بالاترین آمار مرگ و ناپدیدشدگان در مسیر مهاجرت
بحران بیصدا اما جاری؛ چطور به این جایگاه رسیدیم؟
در تازهترین گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت وابسته به سازمان ملل متحد، ایران در کنار لیبی و میانمار بهعنوان یکی از سه کشور با بالاترین آمار مرگ و مفقودی در مسیرهای مهاجرت معرفی شده است. بنا بر این گزارش، از سال ۲۰۱۴ تاکنون بیش از ۷۲ هزار مهاجر در مسیرهای مختلف جان خود را از دست دادهاند یا ناپدید شدهاند، و نیمی از این موارد به کشورهایی چون ایران، لیبی و میانمار بازمیگردد؛ کشورهایی که طی سالهای اخیر با بحرانهای داخلی و سرکوب گسترده مواجه بودهاند.
اما ایران چگونه به چنین جایگاهی رسیده است؟ بررسی موجهای مهاجرت از ایران در یک دهه اخیر، تصویری روشنتر از عمق این بحران انسانی ارائه میدهد:
موج پس از اعتراضات ۱۳۸۸
اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸، به سرکوب گسترده و بازداشتهای دستهجمعی منجر شد. بسیاری از کنشگران سیاسی، روزنامهنگاران و فعالان مدنی کشور را ترک کردند. آغاز روندی که در سالهای بعد شدت گرفت.
موج مهاجرت اقتصادی در دهه ۱۳۹۰
با تشدید تحریمهای بینالمللی، رکود اقتصادی، افزایش تورم، کاهش ارزش پول ملی و گسترش بیکاری، بخش قابلتوجهی از طبقه متوسط و متخصصان برای یافتن آیندهای بهتر کشور را ترک کردند. پزشکان، مهندسان، اساتید دانشگاه و حتی کارگران ماهر در جستجوی امنیت شغلی و حداقلهای رفاه، راهی کشورهای دیگر شدند.
موج مهاجرت پس از خیزشهای اخیر (۱۴۰۱–۱۴۰۲)
خیزش سراسری پس از جانباختن مهسا امینی، فصل جدیدی از سرکوب و مهاجرت اجباری را رقم زد. فعالان سیاسی، دانشجویان، هنرمندان، کنشگران حقوق زنان و اقلیتها بار دیگر هدف دستگاه امنیتی قرار گرفتند. موجی از پناهجویی شکل گرفت که دامنه آن از ترکیه تا آلمان و کانادا گسترده شد.
مهاجرت اقلیتهای دینی و قومی
اقلیتهایی مانند بهاییان، مسیحیان نوکیش، دراویش، اهل سنت و همچنین اقوامی چون کردها، بلوچها و عربها، سالهاست تحت فشار سیستماتیک قرار دارند. در بسیاری از موارد، آنان چارهای جز ترک کشور نیافتهاند. بسیاری از آنها قربانیان مستقیم همین «مرگ در مسیر مهاجرت» هستند.
جنگی خاموش، بدون اعلام رسمی
در حالی که دولت ایران وجود بحران مهاجرت را انکار میکند و حتی بسیاری از مهاجران را «خائن» یا «فراری» مینامد، آمار مرگ و ناپدید شدن ایرانیان در مسیرهای مهاجرت بهویژه در مرزهای ترکیه، یونان و کشورهای حوزه بالکان نشان میدهد با پدیدهای مشابه «جنگ داخلی» مواجهایم؛ جنگی بدون اعلام، اما با تمامی مؤلفههای آن: ناامنی، سرکوب، فقر گسترده، ترس از آینده، و تخریب بافت اجتماعی.
سکوت جامعه جهانی؟
در حالی که توجه جهانی عمدتاً معطوف به بحرانهایی مانند جنگ اوکراین یا آوارگان سوری است، وضعیت مهاجران ایرانی در رسانههای بینالمللی کمتر بازتاب مییابد. مرگ ایرانیان در مرزها، مفقود شدن آنها در دریا یا بازداشتشدنشان در کمپهای پناهجویان، اغلب بیصدا رخ میدهد و بیصدا هم فراموش میشود.
در نهایت، آمار سازمان ملل تنها یک عدد نیست؛ آینهای است از جامعهای که هر روز در حال خالی شدن از نخبگان، معترضان، اقلیتها و حتی مردم عادیست. سرزمینی که جنگ در آن رسماً اعلام نشده، اما مهاجرت اجباری، گواهی است بر عمق بحرانِ ناپیدای آن.
#مهاجرت #همزیستی #مدارا #حقوق_اقلیت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
بحران بیصدا اما جاری؛ چطور به این جایگاه رسیدیم؟
در تازهترین گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت وابسته به سازمان ملل متحد، ایران در کنار لیبی و میانمار بهعنوان یکی از سه کشور با بالاترین آمار مرگ و مفقودی در مسیرهای مهاجرت معرفی شده است. بنا بر این گزارش، از سال ۲۰۱۴ تاکنون بیش از ۷۲ هزار مهاجر در مسیرهای مختلف جان خود را از دست دادهاند یا ناپدید شدهاند، و نیمی از این موارد به کشورهایی چون ایران، لیبی و میانمار بازمیگردد؛ کشورهایی که طی سالهای اخیر با بحرانهای داخلی و سرکوب گسترده مواجه بودهاند.
اما ایران چگونه به چنین جایگاهی رسیده است؟ بررسی موجهای مهاجرت از ایران در یک دهه اخیر، تصویری روشنتر از عمق این بحران انسانی ارائه میدهد:
موج پس از اعتراضات ۱۳۸۸
اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸، به سرکوب گسترده و بازداشتهای دستهجمعی منجر شد. بسیاری از کنشگران سیاسی، روزنامهنگاران و فعالان مدنی کشور را ترک کردند. آغاز روندی که در سالهای بعد شدت گرفت.
موج مهاجرت اقتصادی در دهه ۱۳۹۰
با تشدید تحریمهای بینالمللی، رکود اقتصادی، افزایش تورم، کاهش ارزش پول ملی و گسترش بیکاری، بخش قابلتوجهی از طبقه متوسط و متخصصان برای یافتن آیندهای بهتر کشور را ترک کردند. پزشکان، مهندسان، اساتید دانشگاه و حتی کارگران ماهر در جستجوی امنیت شغلی و حداقلهای رفاه، راهی کشورهای دیگر شدند.
موج مهاجرت پس از خیزشهای اخیر (۱۴۰۱–۱۴۰۲)
خیزش سراسری پس از جانباختن مهسا امینی، فصل جدیدی از سرکوب و مهاجرت اجباری را رقم زد. فعالان سیاسی، دانشجویان، هنرمندان، کنشگران حقوق زنان و اقلیتها بار دیگر هدف دستگاه امنیتی قرار گرفتند. موجی از پناهجویی شکل گرفت که دامنه آن از ترکیه تا آلمان و کانادا گسترده شد.
مهاجرت اقلیتهای دینی و قومی
اقلیتهایی مانند بهاییان، مسیحیان نوکیش، دراویش، اهل سنت و همچنین اقوامی چون کردها، بلوچها و عربها، سالهاست تحت فشار سیستماتیک قرار دارند. در بسیاری از موارد، آنان چارهای جز ترک کشور نیافتهاند. بسیاری از آنها قربانیان مستقیم همین «مرگ در مسیر مهاجرت» هستند.
جنگی خاموش، بدون اعلام رسمی
در حالی که دولت ایران وجود بحران مهاجرت را انکار میکند و حتی بسیاری از مهاجران را «خائن» یا «فراری» مینامد، آمار مرگ و ناپدید شدن ایرانیان در مسیرهای مهاجرت بهویژه در مرزهای ترکیه، یونان و کشورهای حوزه بالکان نشان میدهد با پدیدهای مشابه «جنگ داخلی» مواجهایم؛ جنگی بدون اعلام، اما با تمامی مؤلفههای آن: ناامنی، سرکوب، فقر گسترده، ترس از آینده، و تخریب بافت اجتماعی.
سکوت جامعه جهانی؟
در حالی که توجه جهانی عمدتاً معطوف به بحرانهایی مانند جنگ اوکراین یا آوارگان سوری است، وضعیت مهاجران ایرانی در رسانههای بینالمللی کمتر بازتاب مییابد. مرگ ایرانیان در مرزها، مفقود شدن آنها در دریا یا بازداشتشدنشان در کمپهای پناهجویان، اغلب بیصدا رخ میدهد و بیصدا هم فراموش میشود.
در نهایت، آمار سازمان ملل تنها یک عدد نیست؛ آینهای است از جامعهای که هر روز در حال خالی شدن از نخبگان، معترضان، اقلیتها و حتی مردم عادیست. سرزمینی که جنگ در آن رسماً اعلام نشده، اما مهاجرت اجباری، گواهی است بر عمق بحرانِ ناپیدای آن.
#مهاجرت #همزیستی #مدارا #حقوق_اقلیت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ایرانایر، که روزی نماد غرور ملی بر فراز آسمان ایران بود، امروز با ۴۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بدهی، سومین ابربدهکار بانکی کشور شده است.
اما همیشه اینگونه نبوده زمانی نهچندان دور مایه مباهات ایران و ایرانی بود.
تیمسار خادمی؛ مردی که ما را به آسمان برد
شاید امروز شهروندان ایرانی و مسافران خارجی به خاطر دو عامل کیفیت و امنیت، دید مثبتی به پرواز با شرکتهای هواپیمایی ایرانی نداشته باشند، ولی ماجرا همیشه هم به همین صورت نبوده است. سالیانی نه چندان دور، در دوران حکومت پهلوی، وقتی تصمیم بر ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور گرفته شد، شرکت ایرانایر تاسیس و مردی به مدیریت آن برگزیده شد که در سالهای آینده، لیاقت و درایت او در هدایت این شرکت زبانزد شرکتهای هواپیمایی در سرتاسر جهان شد. نام او سپهبد تیمسار علیمحمد خادمی بود، بنیانگذار و رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل هواپیمایی ملی ایران (هما).
هواپیمایی ملی ایران که امروز با نام هما شناخته میشود، و البته از نظر کیفیت خدمات هیچ شباهتی به کمپانی سابق ندارد، در سال ۱۳۴۰ و در راستای ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور، شروع به فعالیت کرد. از همان آغاز فعالیت، تیمسار خادمی به مدت ۱۶ سال مدیریت کل آن را بر عهده داشت. طی این سالها و با تاکید خادمی بر امنیت و کیفیت بالای خدمات، هواپیمایی ملی ایران توانست نامی درخور برای خود در میان شرکتهای غولآسا و باسابقه هواپیمایی در جهان پیدا کند و به گزینه اول مسافران برای سفر به ایران مبدل شود. مسافرتی دلانگیز در هواپیمایی امن که در طول سفر نیز مسافران را با فرهنگ و تمدن ایرانی آشنا میکرد.
او طی سالهایی که مدیریت این شرکت را بر عهده داشت، آن را به دومین شرکت دولتی سودآور، بعد از شرکت ملی نفت ایران، تبدیل و نامی درخشان برای این شرکت در عرصه جهانی دست و پا کرد.
تیمسار خادمی به عنوان اولین مدیر آسیایی به ریاست سازمان یاتا، انجمن بینالمللی حمل و نقل هوایی، در فاصله سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ منصوب شد.
....
آخرین ماههای مدیریت ایرانایر توسط تیمسار خادمی، مصادف بود با بحبوحه انقلاب و بیثباتی سیاسی در ایران. از اینرو وی چند ماه مانده به انقلاب بنا به درخواست دولت شریفامامی و به اجبار از سمت خود به عنوان مدیر هواپیمایی هما استعفا داد و به نوعی به خانه دنج خویش در شمال شهر تهران تبعید شد.
....
تیمسار خادمی در ۱۶ آبان ۱۳۵۷ به شکل مرموزی به قتل رسید... در سال ۱۳۶۴ دادگاه انقلاب به بهانه بهایی بودن خانواده خادمی حکم به مصادره تمام اموال او داد.
درباره تیمسار خادمی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/alimohammadkhademi/
#تیمسار_خادمی #هواپیمایی_ایران #هما #هواپیمایی_ملی_ایران
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
اما همیشه اینگونه نبوده زمانی نهچندان دور مایه مباهات ایران و ایرانی بود.
تیمسار خادمی؛ مردی که ما را به آسمان برد
شاید امروز شهروندان ایرانی و مسافران خارجی به خاطر دو عامل کیفیت و امنیت، دید مثبتی به پرواز با شرکتهای هواپیمایی ایرانی نداشته باشند، ولی ماجرا همیشه هم به همین صورت نبوده است. سالیانی نه چندان دور، در دوران حکومت پهلوی، وقتی تصمیم بر ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور گرفته شد، شرکت ایرانایر تاسیس و مردی به مدیریت آن برگزیده شد که در سالهای آینده، لیاقت و درایت او در هدایت این شرکت زبانزد شرکتهای هواپیمایی در سرتاسر جهان شد. نام او سپهبد تیمسار علیمحمد خادمی بود، بنیانگذار و رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل هواپیمایی ملی ایران (هما).
هواپیمایی ملی ایران که امروز با نام هما شناخته میشود، و البته از نظر کیفیت خدمات هیچ شباهتی به کمپانی سابق ندارد، در سال ۱۳۴۰ و در راستای ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور، شروع به فعالیت کرد. از همان آغاز فعالیت، تیمسار خادمی به مدت ۱۶ سال مدیریت کل آن را بر عهده داشت. طی این سالها و با تاکید خادمی بر امنیت و کیفیت بالای خدمات، هواپیمایی ملی ایران توانست نامی درخور برای خود در میان شرکتهای غولآسا و باسابقه هواپیمایی در جهان پیدا کند و به گزینه اول مسافران برای سفر به ایران مبدل شود. مسافرتی دلانگیز در هواپیمایی امن که در طول سفر نیز مسافران را با فرهنگ و تمدن ایرانی آشنا میکرد.
او طی سالهایی که مدیریت این شرکت را بر عهده داشت، آن را به دومین شرکت دولتی سودآور، بعد از شرکت ملی نفت ایران، تبدیل و نامی درخشان برای این شرکت در عرصه جهانی دست و پا کرد.
تیمسار خادمی به عنوان اولین مدیر آسیایی به ریاست سازمان یاتا، انجمن بینالمللی حمل و نقل هوایی، در فاصله سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ منصوب شد.
....
آخرین ماههای مدیریت ایرانایر توسط تیمسار خادمی، مصادف بود با بحبوحه انقلاب و بیثباتی سیاسی در ایران. از اینرو وی چند ماه مانده به انقلاب بنا به درخواست دولت شریفامامی و به اجبار از سمت خود به عنوان مدیر هواپیمایی هما استعفا داد و به نوعی به خانه دنج خویش در شمال شهر تهران تبعید شد.
....
تیمسار خادمی در ۱۶ آبان ۱۳۵۷ به شکل مرموزی به قتل رسید... در سال ۱۳۶۴ دادگاه انقلاب به بهانه بهایی بودن خانواده خادمی حکم به مصادره تمام اموال او داد.
درباره تیمسار خادمی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/alimohammadkhademi/
#تیمسار_خادمی #هواپیمایی_ایران #هما #هواپیمایی_ملی_ایران
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
امروز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ جمهوری اسلامی، ۳ انسان را در زندان وکیلآباد مشهد به قتل رساند
و
۴ انسان را هم در زندان قزلحصار کرج به قتل رساند.
سالهاست اذان صبح برای ایرانیان یادآور لحظات سخت قتل و اعدام است.
«خیر العمل»…
https://tavaana.org/mohammad-ghobadlo-execution/
طرح از رضا عقیلی
مهم است که جامعه جهانی به کشتار و اعدام توسط جمهوری اسلامی واکنش نشان دهد.
صدای هموطنانمان باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
و
۴ انسان را هم در زندان قزلحصار کرج به قتل رساند.
سالهاست اذان صبح برای ایرانیان یادآور لحظات سخت قتل و اعدام است.
«خیر العمل»…
https://tavaana.org/mohammad-ghobadlo-execution/
طرح از رضا عقیلی
مهم است که جامعه جهانی به کشتار و اعدام توسط جمهوری اسلامی واکنش نشان دهد.
صدای هموطنانمان باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
فردا اول ماه می، روز جهانی کارگر است. توجه به حقوق کارگران آنقدر اهمیت دارد که اول ماه می به یاد کارگران معترضی که در چنین روزی در سال ۱۸۸۶ در شیکاگو دست به اعتراض زدند، روز جهانی کارگر نامیده شده.
در ادامه یکی دیگر از جنبشهای کارگری را بررسی میکنیم:
هفتخوان: فرانسیس پرکینز و خیزش خیاطان
مردم در نهایت استیصال فریاد میزدند: «نَپَر! نَپَر!»
در طبقه نهم، زنی دستهایش را در هوا تکان میداد؛ از شدت هیاهو و هراس لحظهای بهتزده در جای خود میخکوب شد و سپس خود را به پایین پرتاب کرد. سایر دختران به یکدیگر چسبیده بودند و یکی پس از دیگری به دنبال او پایین پریدند. پیکرهای بیجان آنها پس از برخورد شدید با زمین متلاشی میشد، در حالی که برخی از کالبدها هنوز در آتش میسوختند.
تنها ده دقیقه قبل از آغاز حریق، آنها دستمزد خود را دریافت کرده بودند و مشتاقانه برای پایان هفته برنامهریزی میکردند که یکباره حریق کوچکی از زیر یکی از ماشینهای خیاطی آغاز شد و خیلی سریع به پارچههایی که روی هم انباشته شده بود، سرایت کرد. آتش سپس به نیمکتهای چوبی رسید و آنها را سوزاند و طولی نکشید که شعلههای آتش تمام کارخانه را فراگرفت.
گریز از این مهلکه غیرممکن بود؛ درهای خروجی به پلکان اضطراری را با زنجیر قفل کرده بودند تا مانع از دسترسی غیرمجاز به ساختمان شوند و تعداد افراد داخل ساختمان به مراتب از ظرفیت آسانسورها بیشتر بود. نشریه تایمز نوشت:
«پریدن یا سوختن؛ تنها گزینههای ممکن»، و افزود «پنجاه کالبد سوخته از طبقه نهم به بیرون منتقل شد».
روزانه صدها دختر جوان آرمانگرای یهودی که از یهودیستیزی و یهودیکشی در روسیه گریخته بودند به نیویورک میرسیدند تا در این کارگاهها کار کنند یا از سر اجبار به تنفروشی تن در دهند. آنها در قبال هفتهای ۴ دلار دستمزد روزانه ۱۲ ساعت در کارگاههای پرتراکم تنگ هم مینشستند و با چرخ خیاطی دوزندگی میکردند؛ علاوه بر این، مکلف بودند برای مصرف برق اضافه، سوزنهای شکسته و حتی صندلیهایی که به هنگام کار روی آنها مینشستند مبالغ گزافی به صاحب کارگاه پرداخت کنند. رقابت در صنعت تولید پوشاک شدید و عرضه نیروی کار به مراتب افزون بر تقاضا بود؛ چنانچه کارگری جرئت میکرد از قبول شرایط دشوار کار سر باز بزند، صدها نفر داوطلب در بازار بودند که جای او را پر کنند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/frances-perkins/
#laborday
#مطالعه_موردی #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_جهانی_کارگر
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در ادامه یکی دیگر از جنبشهای کارگری را بررسی میکنیم:
هفتخوان: فرانسیس پرکینز و خیزش خیاطان
مردم در نهایت استیصال فریاد میزدند: «نَپَر! نَپَر!»
در طبقه نهم، زنی دستهایش را در هوا تکان میداد؛ از شدت هیاهو و هراس لحظهای بهتزده در جای خود میخکوب شد و سپس خود را به پایین پرتاب کرد. سایر دختران به یکدیگر چسبیده بودند و یکی پس از دیگری به دنبال او پایین پریدند. پیکرهای بیجان آنها پس از برخورد شدید با زمین متلاشی میشد، در حالی که برخی از کالبدها هنوز در آتش میسوختند.
تنها ده دقیقه قبل از آغاز حریق، آنها دستمزد خود را دریافت کرده بودند و مشتاقانه برای پایان هفته برنامهریزی میکردند که یکباره حریق کوچکی از زیر یکی از ماشینهای خیاطی آغاز شد و خیلی سریع به پارچههایی که روی هم انباشته شده بود، سرایت کرد. آتش سپس به نیمکتهای چوبی رسید و آنها را سوزاند و طولی نکشید که شعلههای آتش تمام کارخانه را فراگرفت.
گریز از این مهلکه غیرممکن بود؛ درهای خروجی به پلکان اضطراری را با زنجیر قفل کرده بودند تا مانع از دسترسی غیرمجاز به ساختمان شوند و تعداد افراد داخل ساختمان به مراتب از ظرفیت آسانسورها بیشتر بود. نشریه تایمز نوشت:
«پریدن یا سوختن؛ تنها گزینههای ممکن»، و افزود «پنجاه کالبد سوخته از طبقه نهم به بیرون منتقل شد».
روزانه صدها دختر جوان آرمانگرای یهودی که از یهودیستیزی و یهودیکشی در روسیه گریخته بودند به نیویورک میرسیدند تا در این کارگاهها کار کنند یا از سر اجبار به تنفروشی تن در دهند. آنها در قبال هفتهای ۴ دلار دستمزد روزانه ۱۲ ساعت در کارگاههای پرتراکم تنگ هم مینشستند و با چرخ خیاطی دوزندگی میکردند؛ علاوه بر این، مکلف بودند برای مصرف برق اضافه، سوزنهای شکسته و حتی صندلیهایی که به هنگام کار روی آنها مینشستند مبالغ گزافی به صاحب کارگاه پرداخت کنند. رقابت در صنعت تولید پوشاک شدید و عرضه نیروی کار به مراتب افزون بر تقاضا بود؛ چنانچه کارگری جرئت میکرد از قبول شرایط دشوار کار سر باز بزند، صدها نفر داوطلب در بازار بودند که جای او را پر کنند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/frances-perkins/
#laborday
#مطالعه_موردی #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_جهانی_کارگر
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ما هیچ امیدی به دادخواهی در چارچوب این حکومت نداریم و از مجامع بینالمللی درخواست داریم تا یک کمیته تحقیق تشکیل شود و بررسی کند که چرا فاجعه بندرعباس رخ داده؟»
پیام ارسالی از همراهان توانا
مقامات رسمی جمهوری اسلامی هنوز هیچ دلیل مشخصی را که عامل انفجار باشد اعلام نکردهاند. روز گذشته سهشنبه ۹ اردیبهشتماه تعداد کشتهشدگان این فاجعه ۷۰ نفر اعلام شد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس بهنقل از شرکت امنیت دریایی «امبری» گزارش داده که انفجار در اسکله رجایی «ظاهرا در اثر جابهجایی نادرست محموله سوخت جامد برای موشکهای بالستیک ایران رخ داده است».
به نوشته این خبرگزاری نوشت مقامات در ایران توضیح شفافی درباره علت حادثه ارائه نداده و تنها ارتباط آن با صنعت نفت کشور را رد کردند.
با این حال، بهگزارش این خبرگزاری، شرکت امنیت دریایی «امبری» مدعی شده که بندر رجایی در ماه مارس میزبان محمولهای از «سوخت موشکی پرکلرات سدیم» بوده است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech
پیام ارسالی از همراهان توانا
مقامات رسمی جمهوری اسلامی هنوز هیچ دلیل مشخصی را که عامل انفجار باشد اعلام نکردهاند. روز گذشته سهشنبه ۹ اردیبهشتماه تعداد کشتهشدگان این فاجعه ۷۰ نفر اعلام شد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس بهنقل از شرکت امنیت دریایی «امبری» گزارش داده که انفجار در اسکله رجایی «ظاهرا در اثر جابهجایی نادرست محموله سوخت جامد برای موشکهای بالستیک ایران رخ داده است».
به نوشته این خبرگزاری نوشت مقامات در ایران توضیح شفافی درباره علت حادثه ارائه نداده و تنها ارتباط آن با صنعت نفت کشور را رد کردند.
با این حال، بهگزارش این خبرگزاری، شرکت امنیت دریایی «امبری» مدعی شده که بندر رجایی در ماه مارس میزبان محمولهای از «سوخت موشکی پرکلرات سدیم» بوده است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech
انفجار در بندرگاه رجایی بندرعباس و کشتار کارگران حادثه نیست، جنایت است!
در ایران جنایت و دروغ به سیاست رایج تبدیل شده است. این چرخه باید متوقف شود!
چند تشکل صنفی مستقل در پی فاجعه بندرعباس و قتل هموطنانمان بیانیه مشترکی منتشر کردند. در متن بیانیه آمده است:
«فاجعه انفجار در بندرگاه ( اسکله) رجایی بندر عباس و کشتار کارگران بارانداز و تخلیه و بارگیری، استمرار فجایعی است که تبلور فاجعه آفرینی و جنایات پیشین حاکمیت و تعرض به جان و زندگی مردم را تداعی می کند.
هرکدام از این جنایات عمق فجایعی را نمایان می سازد که حاکمان کنونی با دست یازیدن به هر بی شرمی حتی با به آتش کشیدن جمعی از مردم به منظور وسیله قرار دادن برای سکوی پرش این تشنگان قدرت و سیطره بر جغرافیای سیاسی و اقتصادی ایران و تغذیه از خون مردم به بهای تکیه زدن بر کرسی صدارت و وزارت و ولع سیری ناپذیر از چنگ زدن به پول و ثروت، از اهمیتی ویژه برخوردار می سازد.
از تحمیل ۸ ساله جنگی ویرانگر و تمسک جستن به هر شیوه ایدئولوژیک و توهم پراکنی، تا به مسلخ کشاندن کودکان و جوانان و گوشت دم توپ قرار دادن توده های مردم، همه این فجایع خونبار و دردناک برای تحکیم قدرت و بقا به هر قیمتی است.
تکرار این جنایات و تحمیل مرگ بر مردم، تداوم سیاستی است که از شلیک عامدانه موشک به هواپیما و به قتل رساندن عزیزان مردم و دروغ و پنهانکاری گرفته و استفاده از شوک درمانی این جنایت در سیاست های غلط خود سود می جویند.»
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کارگران بازنشسته خوزستان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech
در ایران جنایت و دروغ به سیاست رایج تبدیل شده است. این چرخه باید متوقف شود!
چند تشکل صنفی مستقل در پی فاجعه بندرعباس و قتل هموطنانمان بیانیه مشترکی منتشر کردند. در متن بیانیه آمده است:
«فاجعه انفجار در بندرگاه ( اسکله) رجایی بندر عباس و کشتار کارگران بارانداز و تخلیه و بارگیری، استمرار فجایعی است که تبلور فاجعه آفرینی و جنایات پیشین حاکمیت و تعرض به جان و زندگی مردم را تداعی می کند.
هرکدام از این جنایات عمق فجایعی را نمایان می سازد که حاکمان کنونی با دست یازیدن به هر بی شرمی حتی با به آتش کشیدن جمعی از مردم به منظور وسیله قرار دادن برای سکوی پرش این تشنگان قدرت و سیطره بر جغرافیای سیاسی و اقتصادی ایران و تغذیه از خون مردم به بهای تکیه زدن بر کرسی صدارت و وزارت و ولع سیری ناپذیر از چنگ زدن به پول و ثروت، از اهمیتی ویژه برخوردار می سازد.
از تحمیل ۸ ساله جنگی ویرانگر و تمسک جستن به هر شیوه ایدئولوژیک و توهم پراکنی، تا به مسلخ کشاندن کودکان و جوانان و گوشت دم توپ قرار دادن توده های مردم، همه این فجایع خونبار و دردناک برای تحکیم قدرت و بقا به هر قیمتی است.
تکرار این جنایات و تحمیل مرگ بر مردم، تداوم سیاستی است که از شلیک عامدانه موشک به هواپیما و به قتل رساندن عزیزان مردم و دروغ و پنهانکاری گرفته و استفاده از شوک درمانی این جنایت در سیاست های غلط خود سود می جویند.»
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کارگران بازنشسته خوزستان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به نظر شما چه چیزی اجازه میدهد، کسی که خود را عالم دینی مینامد، با انگزدن به دیگران توهین کند؟
«ناموس»، «غیرت»، «شرف» و «وطن» مفاهیمی نیستند که به میل افراد مصادره شوند.
چه چیزی به یک روحانی اجازه میدهد که به نام دین، به قهرمان ملی توهین کند؟
آیا لباس روحانیت مجوز فحاشی است؟
علی دایی، سالها با افتخار پرچم ایران را بالا برده؛ او حالِ مردمش را درک میکند.
آیا انتخاب نوع پوشش هر دختری، مجوز برداشتن مرزهای اخلاق و توهین به او و خانوادهاش است؟
آیا دین، اجازه انگزنی و تحقیر میدهد؟
شما بعنوان هموطن ایرانی این کلمات را معنی کنید:
ناموس، غیرت، وطن، روحانی، شرف
#آزادی_عقیده #توهین #آخوند #علی_دایی #بندرعباس #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
به نظر شما چه چیزی اجازه میدهد، کسی که خود را عالم دینی مینامد، با انگزدن به دیگران توهین کند؟
«ناموس»، «غیرت»، «شرف» و «وطن» مفاهیمی نیستند که به میل افراد مصادره شوند.
چه چیزی به یک روحانی اجازه میدهد که به نام دین، به قهرمان ملی توهین کند؟
آیا لباس روحانیت مجوز فحاشی است؟
علی دایی، سالها با افتخار پرچم ایران را بالا برده؛ او حالِ مردمش را درک میکند.
آیا انتخاب نوع پوشش هر دختری، مجوز برداشتن مرزهای اخلاق و توهین به او و خانوادهاش است؟
آیا دین، اجازه انگزنی و تحقیر میدهد؟
شما بعنوان هموطن ایرانی این کلمات را معنی کنید:
ناموس، غیرت، وطن، روحانی، شرف
#آزادی_عقیده #توهین #آخوند #علی_دایی #بندرعباس #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بر اساس آخرین آمار رسمی اعلامشده، تا ظهر روز گذشته، سهشنبه ۹ اردیبهشت، ۷۰ نفر در انفجار مهیب بندر شهید رجایی کشته شدند، بیش از ۱۲۰۰ نفر مصدوم و مجروح شدهاند و ۲۲ نفر هم مفقودی اعلام شده.
هر چند این آماری که جمهوری اسلامی اعلام کرده قابل اعتنا نیست.
فاجعه ای که رخ داده بنا بر اعلام خبرگزاری آسوشیتدپرس و نظر کارشناسان، در اثر انفجار سوخت موشک ذخیرهشده در بندر غیرنظامی بوده.
بیارزش شمردن جان ایرانیان در نگاه جمهوری اسلامی مسبب اصلی این جنایت است.
جمهوری اسلامی با انتشار اخبار جعلی، و البته دیرهنگام، لاپوشانی، مخفیکاری، بیاهمیت انگاری و عدم پاسخگویی سعی در مهندسی انتشار اخبار داشته.
به امید دادخواهی
طرح از رولا زمزمه
برای بندرعباس
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech
هر چند این آماری که جمهوری اسلامی اعلام کرده قابل اعتنا نیست.
فاجعه ای که رخ داده بنا بر اعلام خبرگزاری آسوشیتدپرس و نظر کارشناسان، در اثر انفجار سوخت موشک ذخیرهشده در بندر غیرنظامی بوده.
بیارزش شمردن جان ایرانیان در نگاه جمهوری اسلامی مسبب اصلی این جنایت است.
جمهوری اسلامی با انتشار اخبار جعلی، و البته دیرهنگام، لاپوشانی، مخفیکاری، بیاهمیت انگاری و عدم پاسخگویی سعی در مهندسی انتشار اخبار داشته.
به امید دادخواهی
طرح از رولا زمزمه
برای بندرعباس
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech