This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعری که بابک شهبازی وقتی در زندان تهران بزرگ بود، برای همسرش خواند.
جمهوری اسلامی بابک شهبازی را در شرایطی اعدام کرد که پروندهاش در از تناقض بود و در یک روند ناعادلانه به اعدام محکوم شده بود. قضات دیوان عالی کشور با بهانههای واهی، اعاده دادرسی او را رد کردند و توجهی به دفاعیات وکلا نکردند تا نشان دهند که تحت سیطره نیروهای امنیتی هستند.
#بابک_شهبازی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی بابک شهبازی را در شرایطی اعدام کرد که پروندهاش در از تناقض بود و در یک روند ناعادلانه به اعدام محکوم شده بود. قضات دیوان عالی کشور با بهانههای واهی، اعاده دادرسی او را رد کردند و توجهی به دفاعیات وکلا نکردند تا نشان دهند که تحت سیطره نیروهای امنیتی هستند.
#بابک_شهبازی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔45❤1
صدور احکام سنگین برای مهنوش عبداللهی، فعال مدنی اهل شیراز
به گزارش منابع حقوق بشری، مهنوش عبداللهی، ۴۲ ساله و ساکن شیراز، که در تاریخ ۱۱ تیرماه بازداشت و پس از ۱۲ روز در تاریخ ۲۳ تیرماه با قرار وثیقه سنگین ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان عادلآباد آزاد شده بود، با احکام سنگینی از سوی دادگاه انقلاب مواجه شده است.
بر اساس رأی صادره از شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به ریاست قاضی ساداتی، وی در دو پرونده جداگانه تحت تعقیب قرار گرفته است:
در پرونده نخست، به اتهام «اقدام فرهنگی، رسانهای و تبلیغی در جهت تأیید، تقویت و تحکیم رژیم صهیونیستی در ایام جنگ ۱۲ روزه»، به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است. همچنین بابت اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی در فضای مجازی»، یک سال حبس دیگر برای او صادر شده است.
در پرونده دوم، وی با اتهام «توهین به مقدسات» تحت تعقیب قرار دارد که هنوز حکمی برای آن صادر نشده است.
نزدیکان عبداللهی این احکام را نامتناسب و ظالمانه توصیف کرده و خواستار توجه افکار عمومی برای جلوگیری از تداوم فشارهای قضایی و امنیتی علیه او شدهاند.
#مهنوش_عبداللهی #شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش منابع حقوق بشری، مهنوش عبداللهی، ۴۲ ساله و ساکن شیراز، که در تاریخ ۱۱ تیرماه بازداشت و پس از ۱۲ روز در تاریخ ۲۳ تیرماه با قرار وثیقه سنگین ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان عادلآباد آزاد شده بود، با احکام سنگینی از سوی دادگاه انقلاب مواجه شده است.
بر اساس رأی صادره از شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به ریاست قاضی ساداتی، وی در دو پرونده جداگانه تحت تعقیب قرار گرفته است:
در پرونده نخست، به اتهام «اقدام فرهنگی، رسانهای و تبلیغی در جهت تأیید، تقویت و تحکیم رژیم صهیونیستی در ایام جنگ ۱۲ روزه»، به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است. همچنین بابت اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی در فضای مجازی»، یک سال حبس دیگر برای او صادر شده است.
در پرونده دوم، وی با اتهام «توهین به مقدسات» تحت تعقیب قرار دارد که هنوز حکمی برای آن صادر نشده است.
نزدیکان عبداللهی این احکام را نامتناسب و ظالمانه توصیف کرده و خواستار توجه افکار عمومی برای جلوگیری از تداوم فشارهای قضایی و امنیتی علیه او شدهاند.
#مهنوش_عبداللهی #شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔22🕊8❤2
حسین رونقی اعلام کرد که در روزهای آینده اعتصاب غذای خشک خواهد کرد
حسین رونقی، فعال سیاسی زندانی، که از روز چهارشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ دست به اعتصاب غذا زده، به گفته مادرش به مسئولان جمهوری اسلامی اعلام کرده که از روزهای آینده از نوشیدن آب نیز امتناع کرده و اعتصاب خود را به «اعتصاب غذای خشک» تبدیل خواهد کرد. او هماکنون در بازداشت موقت در زندان قزلحصار بهسر میبرد.
این در حالی است که بنا بر نامه رسمی کمیسیون پزشکی قانونی استان تهران (مورخ ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵)، او به دلیل از کار افتادگی کامل کلیه چپ، عفونت مزمن مثانه و پروستات و نیاز مبرم به داروهای تخصصی، اساساً توان تحمل حبس را ندارد. با این وجود دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در حالی او را در زندان نگاه داشته که اکنون در اعتصاب غذا نیز به سر میبرد و اعتصاب غذای خشک جان آقای رونقی را به شدت به خطر خواهد انداخت.
طی روزهای اخیر، حسین رونقی، وزن زیادی را از دست داده و امروز در شانزدهمین روز اعتصاب غذا، به سختی راه میرود.
رونقی در نامه آغاز اعتصاب خود نوشت: «نه زندگی آنقدر شیرین است که به هر ذلتی تن دهیم و نه مرگ آنقدر ترسناک که از آن بگریزیم... دست از خودم میکشم اما دستبردار این خاک نیستم.» او تأکید کرده است که اگرچه جان میدهد، اما امید و آزادی ایران را زنده نگاه خواهد داشت.
او همچنین نوشته بود:
«این روزها که ایران در جنگ و مصیبت و خطر فرو رفته است و جامعه به دلیل چند دهه حکمرانی نادرست به سمت فروپاشی میرود، ایران نیازمند فداکاری ماست.»
ادامه حبس حسین رونقی در چنین شرایطی مصداق بازی با جان یک زندانی بیمار است و مسئولیت مستقیم هر آسیبی به او بر عهده مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی خواهد بود.
چند روز پیش در پروندهای جدید، شعبه ۲۳ دادگاه انقلاب تهران او را به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد؛ حکمی که مستند آن مطالب منتشرشده در شبکههای اجتماعی و فعالیتهای او در جریان جنگ ۱۲ روزه اعلام شد و ظرف ۲۰ روز قابل تجدیدنظر است. رونقی پیشتر نیز در پرونده مربوط به سال ۱۴۰۱ و جنبش «زن، زندگی، آزادی» توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به پنج سال حبس بابت «اجتماع و تبانی» و یک سال حبس بابت «تبلیغ علیه نظام» محکوم شده و همچنین با مجازاتهای تکمیلی چون شلاق، جزای نقدی و ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی روبهرو شده بود.
منبع: تلگرام حسین رونقی
@Hosseinronaghi
#حسین_رونقی #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی، فعال سیاسی زندانی، که از روز چهارشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ دست به اعتصاب غذا زده، به گفته مادرش به مسئولان جمهوری اسلامی اعلام کرده که از روزهای آینده از نوشیدن آب نیز امتناع کرده و اعتصاب خود را به «اعتصاب غذای خشک» تبدیل خواهد کرد. او هماکنون در بازداشت موقت در زندان قزلحصار بهسر میبرد.
این در حالی است که بنا بر نامه رسمی کمیسیون پزشکی قانونی استان تهران (مورخ ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵)، او به دلیل از کار افتادگی کامل کلیه چپ، عفونت مزمن مثانه و پروستات و نیاز مبرم به داروهای تخصصی، اساساً توان تحمل حبس را ندارد. با این وجود دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در حالی او را در زندان نگاه داشته که اکنون در اعتصاب غذا نیز به سر میبرد و اعتصاب غذای خشک جان آقای رونقی را به شدت به خطر خواهد انداخت.
طی روزهای اخیر، حسین رونقی، وزن زیادی را از دست داده و امروز در شانزدهمین روز اعتصاب غذا، به سختی راه میرود.
رونقی در نامه آغاز اعتصاب خود نوشت: «نه زندگی آنقدر شیرین است که به هر ذلتی تن دهیم و نه مرگ آنقدر ترسناک که از آن بگریزیم... دست از خودم میکشم اما دستبردار این خاک نیستم.» او تأکید کرده است که اگرچه جان میدهد، اما امید و آزادی ایران را زنده نگاه خواهد داشت.
او همچنین نوشته بود:
«این روزها که ایران در جنگ و مصیبت و خطر فرو رفته است و جامعه به دلیل چند دهه حکمرانی نادرست به سمت فروپاشی میرود، ایران نیازمند فداکاری ماست.»
ادامه حبس حسین رونقی در چنین شرایطی مصداق بازی با جان یک زندانی بیمار است و مسئولیت مستقیم هر آسیبی به او بر عهده مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی خواهد بود.
چند روز پیش در پروندهای جدید، شعبه ۲۳ دادگاه انقلاب تهران او را به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد؛ حکمی که مستند آن مطالب منتشرشده در شبکههای اجتماعی و فعالیتهای او در جریان جنگ ۱۲ روزه اعلام شد و ظرف ۲۰ روز قابل تجدیدنظر است. رونقی پیشتر نیز در پرونده مربوط به سال ۱۴۰۱ و جنبش «زن، زندگی، آزادی» توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به پنج سال حبس بابت «اجتماع و تبانی» و یک سال حبس بابت «تبلیغ علیه نظام» محکوم شده و همچنین با مجازاتهای تکمیلی چون شلاق، جزای نقدی و ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی روبهرو شده بود.
منبع: تلگرام حسین رونقی
@Hosseinronaghi
#حسین_رونقی #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔36❤3🕊3👎1
مریم یحیوی زندانی سیاسی سابق نوشت:
«#سمیه_رشیدی زندانی سیاسی در زندان قرچک طی ماههای گذشته بارها دچار تشنج شده،به بهداری مراجعه کرده اما هربار پزشک گفته تمارض میکنی و داروهای اعصاب تجویز کردن،در ابتدای این هفته وضعیتش رو به وخامت رفته.سه شنبه به بیمارستان منتقل شده. سطح هوشیاریش روی ۵ است و دکترها قطع امید کردن😢»
به گزارش ایراناینترنشنال، سمیه رشیدی، زندانی سیاسی متولد ۱۳۶۲ که چهارم اردیبهشت در حال شعارنویسی در محله جوادیه تهران بازداشت شده بود، پس از چند بار تشنج در روزهای اخیر به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شده و خانوادهاش نسبت به وضعیت او ابراز نگرانی کردهاند.
رشیدی ششم اردیبهشت از بازداشتگاه آگاهی ۱۵ خرداد به بند زنان اوین منتقل و پس از حمله دوم تیرماه اسرائیل به زندان اوین، به زندان قرچک ورامین فرستاده شد. او در زمان بازداشت بهشدت از سوی ماموران مورد ضربوشتم قرار گرفته و بارها از سردرد و مشکلات جسمی شکایت کرده بود. یک منبع مطلع گفت که او ماهها به بهداری زندان مراجعه میکرد اما پزشک زندان به او میگفت تمارض میکند و تنها قرص اعصاب تجویز میکرد، تا جایی که با وخامت حال و بروز تشنجهای مکرر، ناچار به انتقالش به بیمارستان شدند.
اکنون پزشکان اعلام کردهاند که سطح هوشیاری رشیدی به پنج رسیده و در صورت کاهش به سه، احتمال مرگ وجود دارد. منابع نزدیک به خانواده تاکید کردهاند که مسئولان امنیتی میکوشند علت انتقال او را «اقدام به خودکشی» جلوه دهند تا مسئولیت وضعیت وخیم او را نپذیرند.
پیشتر شماری از زندانیان سیاسی زن قرچک در نامهای به رئیس قوه قضاییه، از پایمال شدن حقوق انسانیشان تنها بهدلیل تفاوت دیدگاه سیاسی شکایت کرده بودند. همچنین گزارشها حاکی است که مسئولان زندان قرچک برای ارائه خدمات درمانی و اعزام زندانیان بیمار از خانوادهها پول مطالبه میکنند؛ سیاستی که جان بیش از هزار و دویست زندانی، از جمله بیش از شصت زندانی سیاسی را به خطر انداخته است.
یک زندانی سابق قرچک نیز شهادت داده که مسئولان زندان و بهداریها بدون تشخیص پزشک متخصص، هر دارویی را برای آرام کردن زندانیان تجویز میکنند و همین امر در بسیاری موارد به وخامت بیماریها و حتی مرگ زندانیان منجر شده است.
سازمانهای حقوق بشری بارها هشدار دادهاند که محروم کردن زندانیان از خدمات درمانی در ایران بهویژه علیه زندانیان سیاسی، ابزاری برای شکنجه و وادار کردن آنها به سکوت است.
ـ عکسی از سمیه رشیدی منتشر نشده است.
#زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«#سمیه_رشیدی زندانی سیاسی در زندان قرچک طی ماههای گذشته بارها دچار تشنج شده،به بهداری مراجعه کرده اما هربار پزشک گفته تمارض میکنی و داروهای اعصاب تجویز کردن،در ابتدای این هفته وضعیتش رو به وخامت رفته.سه شنبه به بیمارستان منتقل شده. سطح هوشیاریش روی ۵ است و دکترها قطع امید کردن😢»
به گزارش ایراناینترنشنال، سمیه رشیدی، زندانی سیاسی متولد ۱۳۶۲ که چهارم اردیبهشت در حال شعارنویسی در محله جوادیه تهران بازداشت شده بود، پس از چند بار تشنج در روزهای اخیر به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شده و خانوادهاش نسبت به وضعیت او ابراز نگرانی کردهاند.
رشیدی ششم اردیبهشت از بازداشتگاه آگاهی ۱۵ خرداد به بند زنان اوین منتقل و پس از حمله دوم تیرماه اسرائیل به زندان اوین، به زندان قرچک ورامین فرستاده شد. او در زمان بازداشت بهشدت از سوی ماموران مورد ضربوشتم قرار گرفته و بارها از سردرد و مشکلات جسمی شکایت کرده بود. یک منبع مطلع گفت که او ماهها به بهداری زندان مراجعه میکرد اما پزشک زندان به او میگفت تمارض میکند و تنها قرص اعصاب تجویز میکرد، تا جایی که با وخامت حال و بروز تشنجهای مکرر، ناچار به انتقالش به بیمارستان شدند.
اکنون پزشکان اعلام کردهاند که سطح هوشیاری رشیدی به پنج رسیده و در صورت کاهش به سه، احتمال مرگ وجود دارد. منابع نزدیک به خانواده تاکید کردهاند که مسئولان امنیتی میکوشند علت انتقال او را «اقدام به خودکشی» جلوه دهند تا مسئولیت وضعیت وخیم او را نپذیرند.
پیشتر شماری از زندانیان سیاسی زن قرچک در نامهای به رئیس قوه قضاییه، از پایمال شدن حقوق انسانیشان تنها بهدلیل تفاوت دیدگاه سیاسی شکایت کرده بودند. همچنین گزارشها حاکی است که مسئولان زندان قرچک برای ارائه خدمات درمانی و اعزام زندانیان بیمار از خانوادهها پول مطالبه میکنند؛ سیاستی که جان بیش از هزار و دویست زندانی، از جمله بیش از شصت زندانی سیاسی را به خطر انداخته است.
یک زندانی سابق قرچک نیز شهادت داده که مسئولان زندان و بهداریها بدون تشخیص پزشک متخصص، هر دارویی را برای آرام کردن زندانیان تجویز میکنند و همین امر در بسیاری موارد به وخامت بیماریها و حتی مرگ زندانیان منجر شده است.
سازمانهای حقوق بشری بارها هشدار دادهاند که محروم کردن زندانیان از خدمات درمانی در ایران بهویژه علیه زندانیان سیاسی، ابزاری برای شکنجه و وادار کردن آنها به سکوت است.
ـ عکسی از سمیه رشیدی منتشر نشده است.
#زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔22❤10🕊4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
همسر مظلوم جاویدنام بابک شهبازی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«خانه بدون تو خالیست و چقدر دلم برایت تنگ است»
بابک شهبازی، همسری مهربانی و پدری دلسوز بود. او دو فرزند (دختر ۱۸ ساله و پسر ۱۲ ساله) داشت.
بابک در جریان خیزش ۱۴۰۱ همراه با سایر مردم در خیابان حضور داشت. او دارای مدرک سیکل و کارگر تعمیرکار سیستمهای تهویه بود. بابک شهبازی، در دوران بازداشت به شدت شکنجه شد، قریب به هفت ماه بدون هیچ تماس و ملاقاتی در سلولهای انفرادی بود. او را تهدید کرده بودند که همسر و دختر و برادرش را بازداشت میکنند. اتهامات انتسابی به او غیر واقعی و ساخته و پرداخته بازجویان بود. او به هیچ چیز اقرار نکرد و پرونده او با اعترافات اجباری افراد دیگر (که آنها هم تحت فشار بود) شکل گرفت.
بازجو به او گفته بود، فکر میکنی قاضی به تو حکم میدهد؟ این ما هستیم که به قاضی میگوییم چه حکمی بدهد. همان بازجوهایی که به اسماعیل فکری گفته بودند : «قاضی خر ماست، هر چه ما بگوییم امضا میکند»
بابک شهبازی قربانی سیستم دادرسی ناعادلانه شده است، همان سیستمی که نوید افکاری، محسن شکاری، مهدی کرمی و محمد حسینی و مجیدرضا رهنورد و ... را اعدام کرد.
یادش گرامی باد
#بابک_شهبازی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«خانه بدون تو خالیست و چقدر دلم برایت تنگ است»
بابک شهبازی، همسری مهربانی و پدری دلسوز بود. او دو فرزند (دختر ۱۸ ساله و پسر ۱۲ ساله) داشت.
بابک در جریان خیزش ۱۴۰۱ همراه با سایر مردم در خیابان حضور داشت. او دارای مدرک سیکل و کارگر تعمیرکار سیستمهای تهویه بود. بابک شهبازی، در دوران بازداشت به شدت شکنجه شد، قریب به هفت ماه بدون هیچ تماس و ملاقاتی در سلولهای انفرادی بود. او را تهدید کرده بودند که همسر و دختر و برادرش را بازداشت میکنند. اتهامات انتسابی به او غیر واقعی و ساخته و پرداخته بازجویان بود. او به هیچ چیز اقرار نکرد و پرونده او با اعترافات اجباری افراد دیگر (که آنها هم تحت فشار بود) شکل گرفت.
بازجو به او گفته بود، فکر میکنی قاضی به تو حکم میدهد؟ این ما هستیم که به قاضی میگوییم چه حکمی بدهد. همان بازجوهایی که به اسماعیل فکری گفته بودند : «قاضی خر ماست، هر چه ما بگوییم امضا میکند»
بابک شهبازی قربانی سیستم دادرسی ناعادلانه شده است، همان سیستمی که نوید افکاری، محسن شکاری، مهدی کرمی و محمد حسینی و مجیدرضا رهنورد و ... را اعدام کرد.
یادش گرامی باد
#بابک_شهبازی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔57🕊7❤4
Forwarded from گفتوشنود
در کتاب «خرد و ایمان»، پرویز دستمالچی با نثری تحلیلی و بیتعارف بر تضاد میان جهانبینیهای مدرن و دینی تأکید میکند؛ جایی که در نظامهای دینی تمامیتخواه، آزادی، برابری و کرامت انسانی تحت ستم ایمان کور و قانون الهی قرار میگیرند؛ و این کتاب راه رهایی را در گذر از ایمان کور و بازگشت به خرد میداند .
در بخشی از کتاب این نوشته:
چند سال پیش، در برلین، میهمان یک پزشک مصری تحصیلکرده در آلمان بودم، پزشکی که چهل سال با همسر آلمانی و دو فرزندش در آلمان زندگی و طبابت میکرد. از من پرسید: «میدانی مشکل جوامع مسلمانان در چیست؟» گفتم: «تو بگو.» گفت: «مشکل در این است که مومنان قرآن را خوب نمیفهمند.» بسیار تعجب کردم. گفتم،: «من آن را به فارسی و آلمانی خوانده، با هم مقایسه کرده و خوب فهمیدهام. به علاوه، تو یک مصری هستی و زبانت عربی، زبان قرآن است، تو که باید آن را خوب بفهمی.» گفت: «خیر، موضوع به این سادگی نیست، درست است که کتاب به زبان عربی است، اما رازهای نهفته در آن را هر کس نمیتواند کشف و درک کند.» گفتم: «خب، تو نمیفهمی، اما علمای دین شما چه؟ آنها که باید آن را بفهمند یا حداقل تنی چند از آنها باید فهمیده باشند و برای ما توضیح دهند.» گفت: «خیر، زبان و کلام الاهی به گونهای است که هیچ کس، نه مومنان عادی و نه علما آن را نمیفهمند.» گفتم: «این چگونه خدایی است که برای راهنمایی بشر کتابی میفرستد که هیچ کس نتواند بفهمد، این چگونه راهنماییکردن است؟ پس، خطای انسان باید بخشودنی باشد و جای همه در بهشت، زیرا خود او خواسته است که ما کلامش را درک نکنیم.» مانند دیگر پیروان خشکاندیش به جای منطق عصبانی شد. دیدم، کسب دانش و تخصص با فکرکردن دو تا است.
این کتاب را برای مطالعه پیشنهاد میکنیم بهویژه برای کسانی که دغدغه فهم تضاد میان اندیشه دینی اقتدارگرا و خردگرایی آزاد را دارند. تحلیلهای پرویز دستمالچی، مبتنی بر تجربههای سیاسی و فکریاش، میتواند چشماندازی قوی از امکان دموکراسی مدرن و آزادی انسان را باز کند و روشنگر مسیری برای اندیشیدن دوباره به نقش دین و حکومت در جامعه امروز باشد.
این کتاب به تازگی توسط آموزشکده توانا منتشر شده و از طریق لینک زیر به رایگان در اختیار علاقمندان قرار دارد:
https://dialog.tavaana.org/reason-faith-parviz-dastmalchi/
#خرد #ایمان #پرویز_دستمالچی #دانلود_رایگان #کتاب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در کتاب «خرد و ایمان»، پرویز دستمالچی با نثری تحلیلی و بیتعارف بر تضاد میان جهانبینیهای مدرن و دینی تأکید میکند؛ جایی که در نظامهای دینی تمامیتخواه، آزادی، برابری و کرامت انسانی تحت ستم ایمان کور و قانون الهی قرار میگیرند؛ و این کتاب راه رهایی را در گذر از ایمان کور و بازگشت به خرد میداند .
در بخشی از کتاب این نوشته:
چند سال پیش، در برلین، میهمان یک پزشک مصری تحصیلکرده در آلمان بودم، پزشکی که چهل سال با همسر آلمانی و دو فرزندش در آلمان زندگی و طبابت میکرد. از من پرسید: «میدانی مشکل جوامع مسلمانان در چیست؟» گفتم: «تو بگو.» گفت: «مشکل در این است که مومنان قرآن را خوب نمیفهمند.» بسیار تعجب کردم. گفتم،: «من آن را به فارسی و آلمانی خوانده، با هم مقایسه کرده و خوب فهمیدهام. به علاوه، تو یک مصری هستی و زبانت عربی، زبان قرآن است، تو که باید آن را خوب بفهمی.» گفت: «خیر، موضوع به این سادگی نیست، درست است که کتاب به زبان عربی است، اما رازهای نهفته در آن را هر کس نمیتواند کشف و درک کند.» گفتم: «خب، تو نمیفهمی، اما علمای دین شما چه؟ آنها که باید آن را بفهمند یا حداقل تنی چند از آنها باید فهمیده باشند و برای ما توضیح دهند.» گفت: «خیر، زبان و کلام الاهی به گونهای است که هیچ کس، نه مومنان عادی و نه علما آن را نمیفهمند.» گفتم: «این چگونه خدایی است که برای راهنمایی بشر کتابی میفرستد که هیچ کس نتواند بفهمد، این چگونه راهنماییکردن است؟ پس، خطای انسان باید بخشودنی باشد و جای همه در بهشت، زیرا خود او خواسته است که ما کلامش را درک نکنیم.» مانند دیگر پیروان خشکاندیش به جای منطق عصبانی شد. دیدم، کسب دانش و تخصص با فکرکردن دو تا است.
این کتاب را برای مطالعه پیشنهاد میکنیم بهویژه برای کسانی که دغدغه فهم تضاد میان اندیشه دینی اقتدارگرا و خردگرایی آزاد را دارند. تحلیلهای پرویز دستمالچی، مبتنی بر تجربههای سیاسی و فکریاش، میتواند چشماندازی قوی از امکان دموکراسی مدرن و آزادی انسان را باز کند و روشنگر مسیری برای اندیشیدن دوباره به نقش دین و حکومت در جامعه امروز باشد.
این کتاب به تازگی توسط آموزشکده توانا منتشر شده و از طریق لینک زیر به رایگان در اختیار علاقمندان قرار دارد:
https://dialog.tavaana.org/reason-faith-parviz-dastmalchi/
#خرد #ایمان #پرویز_دستمالچی #دانلود_رایگان #کتاب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍16❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«بخشی از موزیک ویدئوی "مادر وطن"
از آراز
به نام آزادی
به نام خون
مبارزه میکنیم تا یک روزی سالگرد نبودن جنایات کاران جمهوری اسلامی رو جشن بگیریم ،
حتی یک نفر از ما نباید کم شود✌️
خیلی زود این خون ها و صدای مادران داغدار گریبان دیکتاتور زمان را خواهد گرفت»
araz11.official
#علیه_فراموشی #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از آراز
به نام آزادی
به نام خون
مبارزه میکنیم تا یک روزی سالگرد نبودن جنایات کاران جمهوری اسلامی رو جشن بگیریم ،
حتی یک نفر از ما نباید کم شود✌️
خیلی زود این خون ها و صدای مادران داغدار گریبان دیکتاتور زمان را خواهد گرفت»
araz11.official
#علیه_فراموشی #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊18💔8
دنیا راد، سینماگر، ضمن انتشار این تصاویر نوشت:
عکس اول از اردیبهشت ۹۱، تهران، پارک هنرمندان؛
روزی که دلم خواست دامن بپوشم. زیر این دامن بلند یه جوراب شلواری کلفت پام بود که هیچ اثری از پوستم دیده نشه. شال روی سر و تیشرتی که تو تصوراتم هم نمیدیدم بشه بدون رویهای تو خیابون پوشید. تنها جسارتم در پوشیدن دامن بود و نداشتن مانتو. کمی بعد از این عکس وقتی خواستم سوار تاکسی شم، دستگیر شدم و رفتم وزرا.
عکس دوم از مهر ۱۴۰۱، تهران، محله جوادیه؛
روزی که خواستیم مثل آدمهای عادی نه زنهایی در جامعه مردسالار با قوانین تبعیضآمیز، صبحانه بخوریم. روز بعد پلیس فتا بودم، شب ۲۰۹ اوین و هفتهی بعد زندان زنان (قرچک).
عکس سوم از تیرماه ۱۴۰۴؛
محتویات پرونده همین صفحه اینستاگرامی بود که اسکرینشاتی در اسلاید چهارمه. از عکس پروفایل اینستاگرام تا عکس دوستی که فوت کرده و گفتن نباید عکس بیروسری ازش منتشر میکردم.
قبل از من زن دیگری نشسته بود و دادگاهی میشد بابت عکس بیروسری در اینستاگرام، بعد از من مردی از راه رسید به جرم رانندگی در حال مستی.
عکس پنجم از رأی دادگاه؛
کمی قبل از جنگ ۱۲ روزه، رئیس پلیس امنیت عمومی نامهای رو امضا کرده با عنوان «جریحه دار نمودن عفت عمومی از طریق انتشار تصاویر مکشفه حجاب در فضای مجازی» و معاون دادستان تهران هم زیرش دستور رسیدگی داده و پرونده تشکیل شده. کمی بعد از جنگ فرستاده شده دادگاه دیگری تا ازم بپرسن چرا «عکس مستهجن» منتشر میکنم! فارغ از خالی کردن معنا از کلمه، اون روز صبح داشتم فکر میکردم من اینجا چه کار میکنم؟ به چه جرمی؟
به لطف وکیلم خانم زهرا مینویی و دفاعیهاش معاف از کیفر شدم.
تو این چندماه بارها دیدم نوشتن حجاب که آزاد شده ولی واقعیت اینه تا وقتی قوانین تبعیضآمیز تغییر نکنه هیچ آزادیای اتفاق نیفتاده و هر آینه ما مجرمینی هستیم که باید در دادگاه جوابگو باشیم.
زنان دارن جلوتر از قانون قدم برمیدارن، هر لحظه از زندگی برای ابتداییترین حقوقشون میجنگن، مقاومت و ایستادگی میکنن و قدمهاشون رو محکمتر برمیدارن و اسمش صبر نیست.
صبر وقتی بود که مردها آواز خواندن و نپرسیدن پس زنها چی؟ مردها رفتن ورزشگاه و نگفتن بدون زنها نه! طبق قانون حق و حقوق بیشتری گرفتن و زن رو نصف حساب کردن و صدای اعتراضی ازشون در نیومد. مقابل بیشمار تبعیض سکوت کردن و زنان رو دعوت به سکوت کردن. حالا چیزی از صبوری ما باقی نمونده.
من یکی از هزاران زن عصبانی و خشمگینم از تبعیض و نابرابری.
عکس آخر شهریور ۱۴۰۴، لاهیجان، محله گابنه.
ما راه زیادی رو اومدیم و هنوز راه زیادی در پیش داریم.
تا ابد #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
عکس اول از اردیبهشت ۹۱، تهران، پارک هنرمندان؛
روزی که دلم خواست دامن بپوشم. زیر این دامن بلند یه جوراب شلواری کلفت پام بود که هیچ اثری از پوستم دیده نشه. شال روی سر و تیشرتی که تو تصوراتم هم نمیدیدم بشه بدون رویهای تو خیابون پوشید. تنها جسارتم در پوشیدن دامن بود و نداشتن مانتو. کمی بعد از این عکس وقتی خواستم سوار تاکسی شم، دستگیر شدم و رفتم وزرا.
عکس دوم از مهر ۱۴۰۱، تهران، محله جوادیه؛
روزی که خواستیم مثل آدمهای عادی نه زنهایی در جامعه مردسالار با قوانین تبعیضآمیز، صبحانه بخوریم. روز بعد پلیس فتا بودم، شب ۲۰۹ اوین و هفتهی بعد زندان زنان (قرچک).
عکس سوم از تیرماه ۱۴۰۴؛
محتویات پرونده همین صفحه اینستاگرامی بود که اسکرینشاتی در اسلاید چهارمه. از عکس پروفایل اینستاگرام تا عکس دوستی که فوت کرده و گفتن نباید عکس بیروسری ازش منتشر میکردم.
قبل از من زن دیگری نشسته بود و دادگاهی میشد بابت عکس بیروسری در اینستاگرام، بعد از من مردی از راه رسید به جرم رانندگی در حال مستی.
عکس پنجم از رأی دادگاه؛
کمی قبل از جنگ ۱۲ روزه، رئیس پلیس امنیت عمومی نامهای رو امضا کرده با عنوان «جریحه دار نمودن عفت عمومی از طریق انتشار تصاویر مکشفه حجاب در فضای مجازی» و معاون دادستان تهران هم زیرش دستور رسیدگی داده و پرونده تشکیل شده. کمی بعد از جنگ فرستاده شده دادگاه دیگری تا ازم بپرسن چرا «عکس مستهجن» منتشر میکنم! فارغ از خالی کردن معنا از کلمه، اون روز صبح داشتم فکر میکردم من اینجا چه کار میکنم؟ به چه جرمی؟
به لطف وکیلم خانم زهرا مینویی و دفاعیهاش معاف از کیفر شدم.
تو این چندماه بارها دیدم نوشتن حجاب که آزاد شده ولی واقعیت اینه تا وقتی قوانین تبعیضآمیز تغییر نکنه هیچ آزادیای اتفاق نیفتاده و هر آینه ما مجرمینی هستیم که باید در دادگاه جوابگو باشیم.
زنان دارن جلوتر از قانون قدم برمیدارن، هر لحظه از زندگی برای ابتداییترین حقوقشون میجنگن، مقاومت و ایستادگی میکنن و قدمهاشون رو محکمتر برمیدارن و اسمش صبر نیست.
صبر وقتی بود که مردها آواز خواندن و نپرسیدن پس زنها چی؟ مردها رفتن ورزشگاه و نگفتن بدون زنها نه! طبق قانون حق و حقوق بیشتری گرفتن و زن رو نصف حساب کردن و صدای اعتراضی ازشون در نیومد. مقابل بیشمار تبعیض سکوت کردن و زنان رو دعوت به سکوت کردن. حالا چیزی از صبوری ما باقی نمونده.
من یکی از هزاران زن عصبانی و خشمگینم از تبعیض و نابرابری.
عکس آخر شهریور ۱۴۰۴، لاهیجان، محله گابنه.
ما راه زیادی رو اومدیم و هنوز راه زیادی در پیش داریم.
تا ابد #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
❤20👍11
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برادر فریدون محمودی که در سقز توسط ج.ا کشته شد در اسپیس دادخواهان میگوید: «حدود ۱۰۰ گلوله ساچمه در بدن برادرم بود، حتی روی پیشانی او. برادرم را تنها گیر آوردند و دو مامور هم با باتوم زدنش. در نهایت یک مامور از فاصله دو متری به سینهاش شلیک کرد.»
فریدون محمودی در مراسم تشیبع پیکر مهسا امینی توسط حکومت کشته شد، نیروهای حکومتی میخواستند پیکرش را شبانه به خاک بسپارند ولی خانوادهاش مقاومت کردند. فریپون پدر یک کودک خردسال بود.
پدر فریدون محمودی در مراسم تشییع پیکرش گفت:
از تمام پدر و مادرهای ایران درخواست میکنم پیش قدم باشید. دست فرزندانتان را بگیرد و با آنها [ به تظاهرات] بروید.
فریدون محمودی ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ برای همیشه رفت و نامش در تاریخ ثبت شد. او از نخستین جانباختگان خیزش ۱۴۰۱ است.
یادش گرامی باد
#فریدون_محمودی #سقز #مهسا_امینی #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برادر فریدون محمودی که در سقز توسط ج.ا کشته شد در اسپیس دادخواهان میگوید: «حدود ۱۰۰ گلوله ساچمه در بدن برادرم بود، حتی روی پیشانی او. برادرم را تنها گیر آوردند و دو مامور هم با باتوم زدنش. در نهایت یک مامور از فاصله دو متری به سینهاش شلیک کرد.»
فریدون محمودی در مراسم تشیبع پیکر مهسا امینی توسط حکومت کشته شد، نیروهای حکومتی میخواستند پیکرش را شبانه به خاک بسپارند ولی خانوادهاش مقاومت کردند. فریپون پدر یک کودک خردسال بود.
پدر فریدون محمودی در مراسم تشییع پیکرش گفت:
از تمام پدر و مادرهای ایران درخواست میکنم پیش قدم باشید. دست فرزندانتان را بگیرد و با آنها [ به تظاهرات] بروید.
فریدون محمودی ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ برای همیشه رفت و نامش در تاریخ ثبت شد. او از نخستین جانباختگان خیزش ۱۴۰۱ است.
یادش گرامی باد
#فریدون_محمودی #سقز #مهسا_امینی #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤25💔16🕊2
Forwarded from گفتوشنود
چندی پیش شده یک پست از ما پرسیدیم:
چرا اسلامگرایان با برابری حقوقی میان زن و مرد مخالف هستند؟
اسلامگرایان با تفسیری که از دین ارائه میدهند، بر تفاوتهای جنسیتی تأکید میکنند و نقشهای محدود و از پیش تعیینشدهای را برای زنان قائل هستند. آنها معتقدند که زنان باید در حوزههای خاصی مانند خانواده و خانهداری متمرکز شوند و در نتیجه، از بسیاری از حقوق اجتماعی، سیاسی و فردی محروم میشوند.
به نظر شما، چگونه میتوان با این نوع نگرشهای تبعیضآمیز مقابله کرد و راهحلهای موثر برای دستیابی به برابری حقوقی چیست؟
در اینجا پاسخ برخی مخاطبان را با هم مرور میکنیم.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#گفتگو_توانا #برابری_جنسیتی #حقوق_زنان #آزادی_انتخاب
@dialogue1402
چرا اسلامگرایان با برابری حقوقی میان زن و مرد مخالف هستند؟
اسلامگرایان با تفسیری که از دین ارائه میدهند، بر تفاوتهای جنسیتی تأکید میکنند و نقشهای محدود و از پیش تعیینشدهای را برای زنان قائل هستند. آنها معتقدند که زنان باید در حوزههای خاصی مانند خانواده و خانهداری متمرکز شوند و در نتیجه، از بسیاری از حقوق اجتماعی، سیاسی و فردی محروم میشوند.
به نظر شما، چگونه میتوان با این نوع نگرشهای تبعیضآمیز مقابله کرد و راهحلهای موثر برای دستیابی به برابری حقوقی چیست؟
در اینجا پاسخ برخی مخاطبان را با هم مرور میکنیم.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#گفتگو_توانا #برابری_جنسیتی #حقوق_زنان #آزادی_انتخاب
@dialogue1402
❤12💯1
سالها ست که فعالان محیط زیست نسبت به ویرانی آب و خاک ایران هشدار میدهند اما حکومت هیچ وقعی نمینهد که هیچ، فعالان محیط زیست را بازداشت و زندانی میکند و حتی به قتل میرساند.
طرح «دانشگاه خاموش» از مانا نیستانی است منتشرشده در ایرانرایز، مانا نیستانی در توضیح نوشته است:
«دانشگاهیهایی که دیدند چه بر سر محیط زیست آوردهاند و زبان انتقاد باز کردند، اخراج و قلعوقمع شدند؛ اینهایی که باقی ماندهاند سکوتی منفعتطلبانه پیشه کردهاند.
سکوتی که همراه با علم و آگاهی کامل باشد خیانتی دوچندان است.»
@iranriseonline
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #محیط_زیست
@Tavaana_TavaanaTech
طرح «دانشگاه خاموش» از مانا نیستانی است منتشرشده در ایرانرایز، مانا نیستانی در توضیح نوشته است:
«دانشگاهیهایی که دیدند چه بر سر محیط زیست آوردهاند و زبان انتقاد باز کردند، اخراج و قلعوقمع شدند؛ اینهایی که باقی ماندهاند سکوتی منفعتطلبانه پیشه کردهاند.
سکوتی که همراه با علم و آگاهی کامل باشد خیانتی دوچندان است.»
@iranriseonline
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #محیط_زیست
@Tavaana_TavaanaTech
👍17💯3💔1