Forwarded from گفتوشنود
صبح روز سهشنبه ۲۲ مهرماه، مأموران وزارت اطلاعات با ورود به منزل ژینوس محمدنژاد، شهروند بهائی ساکن ارومیه، اقدام به تفتیش منزل و ضبط برخی وسایل شخصی از جمله کتابها و لوازم دیجیتال کردند.
بنا بر گزارشهای دریافتی، مأموران پس از چند ساعت بازرسی، خانم محمدنژاد را بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کردند.
خانم محمدنژاد از والدین سالخورده و بیمار خود که در واحدی مجاور خانه او زندگی میکنند، مراقبت میکرد.
نیروهای امنیتی در جریان این یورش، هر دو واحد مسکونی را مورد تفتیش قرار دادند؛ اقدامی که به گفته شاهدان حدود سه ساعت به طول انجامید.
بازداشت این شهروند بهائی در حالی صورت میگیرد که در ماههای اخیر گزارشهای متعددی از افزایش فشارها، احضارها، بازداشتها و توقیف اموال پیروان آیین بهائی در شهرهای مختلف ایران منتشر شده است.
برخوردهای امنیتی با بهائیان، که تنها به دلیل باور دینیشان مورد تعقیب قرار میگیرند، بار دیگر نگرانیهای گستردهای را درباره وضعیت آزادی عقیده و وجدان در کشور برانگیخته است.
❓️آیا عدالت میتواند بر نفی کرامت انسانی استوار باشد؟
در شرایطی که گروهی از شهروندان به دلیل باور مذهبی خود از حقوق اولیه انسانی محروم میشوند، این پرسش بنیادین بیش از پیش معنا مییابد.
عدالت، اگر بهراستی هدف نظام حقوقی و اجتماعی باشد، نمیتواند با نادیدهگرفتن کرامت و برابری انسانها همزیستی کند.
فشار فزاینده بر بهائیان، از مصادره اموال و تعطیلی کسبوکارها گرفته تا بازداشت و حبس، نه تنها با اصول انسانی و اخلاقی در تضاد است، بلکه وجدان عمومی را به چالشی عمیق درباره معنای واقعی عدالت و انسانیت فرا میخواند.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #آزادی_باور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
صبح روز سهشنبه ۲۲ مهرماه، مأموران وزارت اطلاعات با ورود به منزل ژینوس محمدنژاد، شهروند بهائی ساکن ارومیه، اقدام به تفتیش منزل و ضبط برخی وسایل شخصی از جمله کتابها و لوازم دیجیتال کردند.
بنا بر گزارشهای دریافتی، مأموران پس از چند ساعت بازرسی، خانم محمدنژاد را بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کردند.
خانم محمدنژاد از والدین سالخورده و بیمار خود که در واحدی مجاور خانه او زندگی میکنند، مراقبت میکرد.
نیروهای امنیتی در جریان این یورش، هر دو واحد مسکونی را مورد تفتیش قرار دادند؛ اقدامی که به گفته شاهدان حدود سه ساعت به طول انجامید.
بازداشت این شهروند بهائی در حالی صورت میگیرد که در ماههای اخیر گزارشهای متعددی از افزایش فشارها، احضارها، بازداشتها و توقیف اموال پیروان آیین بهائی در شهرهای مختلف ایران منتشر شده است.
برخوردهای امنیتی با بهائیان، که تنها به دلیل باور دینیشان مورد تعقیب قرار میگیرند، بار دیگر نگرانیهای گستردهای را درباره وضعیت آزادی عقیده و وجدان در کشور برانگیخته است.
❓️آیا عدالت میتواند بر نفی کرامت انسانی استوار باشد؟
در شرایطی که گروهی از شهروندان به دلیل باور مذهبی خود از حقوق اولیه انسانی محروم میشوند، این پرسش بنیادین بیش از پیش معنا مییابد.
عدالت، اگر بهراستی هدف نظام حقوقی و اجتماعی باشد، نمیتواند با نادیدهگرفتن کرامت و برابری انسانها همزیستی کند.
فشار فزاینده بر بهائیان، از مصادره اموال و تعطیلی کسبوکارها گرفته تا بازداشت و حبس، نه تنها با اصول انسانی و اخلاقی در تضاد است، بلکه وجدان عمومی را به چالشی عمیق درباره معنای واقعی عدالت و انسانیت فرا میخواند.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #آزادی_باور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔16❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کتایون ریاحی:
غیبت ناصر تقوایی، پررنگترین حضورش در تاریخ سینمای ایران بود
در پی درگذشت ناصر تقوایی، کارگردان بزرگ و مؤلف سینمای ایران، کتایون ریاحی در پیامی صوتی از او به عنوان هنرمندی یاد کرد که «غیبتش پررنگترین حضورش در تاریخ سینمای ایران» بود.
ریاحی گفت:
«هنرمند دو هویت مجزا دارد؛ یکی برآمده از آثارش و دیگری شخصیت حقیقی او، فارغ از حرفه و هنر. اگر شخصیت واقعی هنرمند هموزن آثارش نباشد، با مرگش تنها میمیرد. اما اگر شخصیت او به بزرگی و گرانمایگی آثارش باشد، مرگش برای جامعه، حتی برای آنان که آثارش را ندیدهاند، یک فقدان محسوب میشود.»
او در ادامه افزود:
«آثار یک هنرمند فقط یک فیلم فاخر، تابلو ماندگار یا قطعه موسیقی نیست. گاه غیبت خودخواسته در برههای از تاریخ، ارزشمندترین اثر اوست. ناصر تقوایی چنین هنرمندی بود؛ کسی که غیبتش، پررنگترین حضورش در تاریخ سینمای این سرزمین است. یادش و راهش جاودان.»
ناصر تقوایی گفته بود:
«من نوشتههای زیادی دارم امّا کجا باید چاپش کنم؟ کجای دنیا واژهها مجرم شدهاند. مدام سر خودمان را به چیزهایی گرم میکنیم که دور باطل است. تا وقتی سانسور است اثری از من منتشر نخواهد شد؛ بگذارید کارهایم کهنه بشوند.»
ناصر تقوایی درباره فیلمهای نیمهتمامش که متوقف شد میگوید: «سه فیلم من پیدرپی ناتمام ماند، هیچ گلایهای از هیچ کس ندارم و توقع ندارم کسی در این راه با من همراهی میکرد؛ اما فکر میکنم کسانی که جلوی این کار را گرفتند و مانع ساخت این نوع فیلمها شدند، بعضی وقتها یک کارمند بودند و نه سیاستمدار، بنابراین این اتفاق تاثیر یک سلیقه است. در هر محیط فرهنگی که مدیرانی دلسوز فرهنگ وجود داشته باشند، انجام کار مستقل متوقف نمیشود و زمانی که این شرایط فراهم نبود، ما در خانه نشستیم و فیلم نساختیم. شاید هم اگر حرمتی هماکنون در جامعه داریم به همین علت است که در حد گذران زندگی هم به فیلمسازی نگاه نکردیم.»
تقوایی در مصاحبهای گفته بود:
«من در خانه نشستن و خواندن و نوشتن را به ساختن فيلمی که مورد علاقهام نبوده است، ترجيح میدهم. به همين فيلمسازان جوان هم میگويم. وقتی نمیگذارند يا نمیشود فيلم خودت را بسازی، میتوانی بروی سرت را به کار ديگری گرم کنی. تا لااقل حرمت هنرت را نگه داشته باشی. وقتی نمیتوانم فيلم دلخواهم را بسازم میروم عکاسی میکنم. عکاسی نشد، میروم فيلمسازی تدريس میکنم. مشکل من و امثال من که چند نفر حرفهای هستيم فقط در کار سينما و فيلمسازی نيست. در عالم ادبيات و انتشارات اوضاع از اين هم بدتر است. مميزی ما که روزگاری روی حذفهای محتوايی تمرکز داشت، حالا شکل غريب و نادرتری پيدا کرده. مميزی ما شده مميزی واژگانی. واژهها خوب و بد شدهاند، واژهها حلال و حرام شدهاند. تا جايی که میشود گفت نيمی از واژههای لغتنامه مرحوم دهخدا از زبان فارسی حذف شدهاند. چرا که استفاده از آنها جرم است. به همين علت نمیتوانم نوشتههايم را منتشر کنم. من و همنسلهايم همه در چند حرفه توانايی داريم، هرگز براي امرار معاش درنماندهايم.»
درباره ناصر تقوایی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/naser_taghvai/
#ناصر_تقوایی #سانسور #ممیزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
غیبت ناصر تقوایی، پررنگترین حضورش در تاریخ سینمای ایران بود
در پی درگذشت ناصر تقوایی، کارگردان بزرگ و مؤلف سینمای ایران، کتایون ریاحی در پیامی صوتی از او به عنوان هنرمندی یاد کرد که «غیبتش پررنگترین حضورش در تاریخ سینمای ایران» بود.
ریاحی گفت:
«هنرمند دو هویت مجزا دارد؛ یکی برآمده از آثارش و دیگری شخصیت حقیقی او، فارغ از حرفه و هنر. اگر شخصیت واقعی هنرمند هموزن آثارش نباشد، با مرگش تنها میمیرد. اما اگر شخصیت او به بزرگی و گرانمایگی آثارش باشد، مرگش برای جامعه، حتی برای آنان که آثارش را ندیدهاند، یک فقدان محسوب میشود.»
او در ادامه افزود:
«آثار یک هنرمند فقط یک فیلم فاخر، تابلو ماندگار یا قطعه موسیقی نیست. گاه غیبت خودخواسته در برههای از تاریخ، ارزشمندترین اثر اوست. ناصر تقوایی چنین هنرمندی بود؛ کسی که غیبتش، پررنگترین حضورش در تاریخ سینمای این سرزمین است. یادش و راهش جاودان.»
ناصر تقوایی گفته بود:
«من نوشتههای زیادی دارم امّا کجا باید چاپش کنم؟ کجای دنیا واژهها مجرم شدهاند. مدام سر خودمان را به چیزهایی گرم میکنیم که دور باطل است. تا وقتی سانسور است اثری از من منتشر نخواهد شد؛ بگذارید کارهایم کهنه بشوند.»
ناصر تقوایی درباره فیلمهای نیمهتمامش که متوقف شد میگوید: «سه فیلم من پیدرپی ناتمام ماند، هیچ گلایهای از هیچ کس ندارم و توقع ندارم کسی در این راه با من همراهی میکرد؛ اما فکر میکنم کسانی که جلوی این کار را گرفتند و مانع ساخت این نوع فیلمها شدند، بعضی وقتها یک کارمند بودند و نه سیاستمدار، بنابراین این اتفاق تاثیر یک سلیقه است. در هر محیط فرهنگی که مدیرانی دلسوز فرهنگ وجود داشته باشند، انجام کار مستقل متوقف نمیشود و زمانی که این شرایط فراهم نبود، ما در خانه نشستیم و فیلم نساختیم. شاید هم اگر حرمتی هماکنون در جامعه داریم به همین علت است که در حد گذران زندگی هم به فیلمسازی نگاه نکردیم.»
تقوایی در مصاحبهای گفته بود:
«من در خانه نشستن و خواندن و نوشتن را به ساختن فيلمی که مورد علاقهام نبوده است، ترجيح میدهم. به همين فيلمسازان جوان هم میگويم. وقتی نمیگذارند يا نمیشود فيلم خودت را بسازی، میتوانی بروی سرت را به کار ديگری گرم کنی. تا لااقل حرمت هنرت را نگه داشته باشی. وقتی نمیتوانم فيلم دلخواهم را بسازم میروم عکاسی میکنم. عکاسی نشد، میروم فيلمسازی تدريس میکنم. مشکل من و امثال من که چند نفر حرفهای هستيم فقط در کار سينما و فيلمسازی نيست. در عالم ادبيات و انتشارات اوضاع از اين هم بدتر است. مميزی ما که روزگاری روی حذفهای محتوايی تمرکز داشت، حالا شکل غريب و نادرتری پيدا کرده. مميزی ما شده مميزی واژگانی. واژهها خوب و بد شدهاند، واژهها حلال و حرام شدهاند. تا جايی که میشود گفت نيمی از واژههای لغتنامه مرحوم دهخدا از زبان فارسی حذف شدهاند. چرا که استفاده از آنها جرم است. به همين علت نمیتوانم نوشتههايم را منتشر کنم. من و همنسلهايم همه در چند حرفه توانايی داريم، هرگز براي امرار معاش درنماندهايم.»
درباره ناصر تقوایی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/naser_taghvai/
#ناصر_تقوایی #سانسور #ممیزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤28🕊6💔3
تصاویری دیگر از واحد ۲ زندان قزلحصار و تداوم اعتصاب غذای زندانیان در اعتراض به اعدام
بهگزارش رسیده از درون زندان قزلحصار، روز چهارشنبه ۲۳ مهرماه ۱۴۰۴، اعتصاب غذای زندانیان محکوم به اعدام در واحد ۲ زندان قزلحصار در سومین روز تداوم یافت.
یکی از زندانیان در یکی از ویدیوها میگوید:
«ما اعلام میکنیم تا زمانی که اعدام وجود دارد، اعتصاب ما در واحد ۲ ادامه خواهد داشت. مردم عزیز ایران و ریاست محترم سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری، از شما درخواست کمک داریم.»
در پیامی دیگر از همان زندان آمده است:
«هممیهنان عزیز، برای از کار انداختن ماشین آدمکشی جمهوری اسلامی، نیازمند یاری شما مردم وطنپرست و نیز حمایت سازمان ملل هستیم. مردم ایران و رسانههای بینالمللی هوشیار باشید؛ رسانههای حکومتی و غیرملی گزارشی از واحد ۳ قزلحصار پخش کردهاند مبنی بر اینکه هیچ اعتصابی در جریان نیست و اوضاع عادی است. خیر! دوباره میگویم: اینجا واحد ۲ قزلحصار است و جرقهی اعتصابات از این واحد آغاز شده است. ما تا پایان این کشتار بیرحمانه ایستادگی میکنیم.»
#نه_به_اعدام #از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بهگزارش رسیده از درون زندان قزلحصار، روز چهارشنبه ۲۳ مهرماه ۱۴۰۴، اعتصاب غذای زندانیان محکوم به اعدام در واحد ۲ زندان قزلحصار در سومین روز تداوم یافت.
یکی از زندانیان در یکی از ویدیوها میگوید:
«ما اعلام میکنیم تا زمانی که اعدام وجود دارد، اعتصاب ما در واحد ۲ ادامه خواهد داشت. مردم عزیز ایران و ریاست محترم سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری، از شما درخواست کمک داریم.»
در پیامی دیگر از همان زندان آمده است:
«هممیهنان عزیز، برای از کار انداختن ماشین آدمکشی جمهوری اسلامی، نیازمند یاری شما مردم وطنپرست و نیز حمایت سازمان ملل هستیم. مردم ایران و رسانههای بینالمللی هوشیار باشید؛ رسانههای حکومتی و غیرملی گزارشی از واحد ۳ قزلحصار پخش کردهاند مبنی بر اینکه هیچ اعتصابی در جریان نیست و اوضاع عادی است. خیر! دوباره میگویم: اینجا واحد ۲ قزلحصار است و جرقهی اعتصابات از این واحد آغاز شده است. ما تا پایان این کشتار بیرحمانه ایستادگی میکنیم.»
#نه_به_اعدام #از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤27👌4🕊4
اسماعیل عبدی، فعال مدنی:
اعدام، مکانیسم استمرار سلطه است، نه عدالت
اسماعیل عبدی، فعال مدنی، زندانی سیاسی سابق و از چهرههای برجسته صنفی معلمان، در یادداشتی تحلیلی، اعدام را نه ابزار قضایی، بلکه سازوکار قدرت در جمهوری اسلامی دانست. او با تکیه بر چند دهه تجربه زیسته و کنشگری صنفی، تأکید میکند که «اعدام، نشانهی شکست نهادی و بحران مشروعیت است» و همبستگی با زندانیان اعتصابی را «نه صرفاً اقدامی انسانی، بلکه کنشی سیاسی و رهاییبخش» میخواند.
متن کامل این یادداشت که در. صفحه اینستاگرام آقای عبدی منتشر شده، به شرح زیر است:
«بهعنوان معلم و کنشگر صنفی، نقد خود را بر پایه تحلیل ساختاری و تجربه زیسته از چهار دهه حیات جمهوری اسلامی بیان میکنم. اعدام در این نظام نه ابزار قضایی، بلکه بخشی از سازوکار قدرت است؛ سازوکاری که حذف فیزیکی را جایگزین پاسخگویی، اصلاح و مشارکت اجتماعی کرده است و مشروعیت حکومت را از عدالت میگیرد.
جمهوری اسلامی مبتنی بر تمرکز قدرت، طرد مخالفان و تبعیض سیستماتیک است. اعدام نه استثناء بلکه مکانیسم استمرار سلطه است. این نظام بهجای رفع نابرابری، اعتراض و فقر، صورت مسأله را با حذف انسان پاک میکند و آن را «اجرای حکم» مینامد.
عدالت معنا و ابعادش در بازتوزیع قدرت و برابری حقوقی است؛ نه در ترس و حذف. وقتی زندان و اعدام ابزار حکمرانی میشوند، جامعه از اصلاح تهی میگردد و قانون وسیله تحمیل اراده قدرت میشود. اعدام، نشانه شکست نهادی و بحران مشروعیت است، نه راهحل.
همبستگی با خانوادههای زندانیان و خود زندانیان اعتصابی حیاتی است. آنان نه فقط قربانی، بلکه حاملان اعتراض مدنی علیه مرگاندیشی دولتاند. زندانیانی که با اعتصاب غذا یا مقاومت ایستادهاند، نه فقط برای خود، بلکه برای کرامت و حق زیستن همه ما مقاومت میکنند. سکوت در برابر وضعیت آنان، مشروعیتبخشی به خشونت دولتی است.
جنبشهای دادخواهی، سهشنبههای اعتراضی و شبکههای همبستگی، واکنش احساسی نیستند؛ آنها کنشهای سیاسی و رهاییبخشاند. جمهوری اسلامی با تهدید، بازداشت و اعدام تلاش میکند این حلقههای مقاومت را از هم بپاشد، اما همبستگی اجتماعی اکنون مطالبهای سیاسی و اخلاقی است.
به صراحت اعلام میکنم:
نه به اعدام، نه به بازتولید خشونت و نه به حکومتی که مرگ را به جای عدالت مینشاند.
حق زیستن، حق اعتراض و حق رهایی، بنیاد انسانیت است و امتیاز هیچ قدرتی نیست.
عبور از منطق مرگ، نیازمند چالش ساختاری با خشونت حکومت جمهوری اسلامی است. همبستگی با زندانیان اعتصابی و خانوادههای آنان نه فقط اخلاقی، بلکه اقدامی سیاسی و آیندهساز است. تا وقتی اعدام ابزار حکومت است، هیچکس در امان نیست. مقاومت و همبستگی، شکل مدرن کنش رهاییبخش است؛ صدای خانوادهها و زندانیان باید تقویت شود و امر دادخواهی به جنبشی فراگیر بدل گردد.
زندگی را باید به سیاست برگرداند؛ و این تنها از مسیر همبستگی ممکن است.
اسماعیل عبدی»
#نه_به_اعدام #از_قزلحصار_بگو #اسماعیل_عبدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اعدام، مکانیسم استمرار سلطه است، نه عدالت
اسماعیل عبدی، فعال مدنی، زندانی سیاسی سابق و از چهرههای برجسته صنفی معلمان، در یادداشتی تحلیلی، اعدام را نه ابزار قضایی، بلکه سازوکار قدرت در جمهوری اسلامی دانست. او با تکیه بر چند دهه تجربه زیسته و کنشگری صنفی، تأکید میکند که «اعدام، نشانهی شکست نهادی و بحران مشروعیت است» و همبستگی با زندانیان اعتصابی را «نه صرفاً اقدامی انسانی، بلکه کنشی سیاسی و رهاییبخش» میخواند.
متن کامل این یادداشت که در. صفحه اینستاگرام آقای عبدی منتشر شده، به شرح زیر است:
«بهعنوان معلم و کنشگر صنفی، نقد خود را بر پایه تحلیل ساختاری و تجربه زیسته از چهار دهه حیات جمهوری اسلامی بیان میکنم. اعدام در این نظام نه ابزار قضایی، بلکه بخشی از سازوکار قدرت است؛ سازوکاری که حذف فیزیکی را جایگزین پاسخگویی، اصلاح و مشارکت اجتماعی کرده است و مشروعیت حکومت را از عدالت میگیرد.
جمهوری اسلامی مبتنی بر تمرکز قدرت، طرد مخالفان و تبعیض سیستماتیک است. اعدام نه استثناء بلکه مکانیسم استمرار سلطه است. این نظام بهجای رفع نابرابری، اعتراض و فقر، صورت مسأله را با حذف انسان پاک میکند و آن را «اجرای حکم» مینامد.
عدالت معنا و ابعادش در بازتوزیع قدرت و برابری حقوقی است؛ نه در ترس و حذف. وقتی زندان و اعدام ابزار حکمرانی میشوند، جامعه از اصلاح تهی میگردد و قانون وسیله تحمیل اراده قدرت میشود. اعدام، نشانه شکست نهادی و بحران مشروعیت است، نه راهحل.
همبستگی با خانوادههای زندانیان و خود زندانیان اعتصابی حیاتی است. آنان نه فقط قربانی، بلکه حاملان اعتراض مدنی علیه مرگاندیشی دولتاند. زندانیانی که با اعتصاب غذا یا مقاومت ایستادهاند، نه فقط برای خود، بلکه برای کرامت و حق زیستن همه ما مقاومت میکنند. سکوت در برابر وضعیت آنان، مشروعیتبخشی به خشونت دولتی است.
جنبشهای دادخواهی، سهشنبههای اعتراضی و شبکههای همبستگی، واکنش احساسی نیستند؛ آنها کنشهای سیاسی و رهاییبخشاند. جمهوری اسلامی با تهدید، بازداشت و اعدام تلاش میکند این حلقههای مقاومت را از هم بپاشد، اما همبستگی اجتماعی اکنون مطالبهای سیاسی و اخلاقی است.
به صراحت اعلام میکنم:
نه به اعدام، نه به بازتولید خشونت و نه به حکومتی که مرگ را به جای عدالت مینشاند.
حق زیستن، حق اعتراض و حق رهایی، بنیاد انسانیت است و امتیاز هیچ قدرتی نیست.
عبور از منطق مرگ، نیازمند چالش ساختاری با خشونت حکومت جمهوری اسلامی است. همبستگی با زندانیان اعتصابی و خانوادههای آنان نه فقط اخلاقی، بلکه اقدامی سیاسی و آیندهساز است. تا وقتی اعدام ابزار حکومت است، هیچکس در امان نیست. مقاومت و همبستگی، شکل مدرن کنش رهاییبخش است؛ صدای خانوادهها و زندانیان باید تقویت شود و امر دادخواهی به جنبشی فراگیر بدل گردد.
زندگی را باید به سیاست برگرداند؛ و این تنها از مسیر همبستگی ممکن است.
اسماعیل عبدی»
#نه_به_اعدام #از_قزلحصار_بگو #اسماعیل_عبدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💯16❤3👌1🕊1💔1
دونالد ترامپ: رژیم ایران در وضعیت شکنندهای قرار دارد و برای بقا تلاش میکند
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده، در نشست مشترک با رئیس اداره تحقیقات فدرال (افبیآی) در کاخ سفید گفت جمهوری اسلامی ایران در موقعیتی شکننده قرار دارد و برای بقای خود تقلا میکند.
ترامپ اظهار داشت: «امروز حماس هیچ حمایتی ندارد. قبلاً ایران از حماس پشتیبانی میکرد، اما حالا میگوید “هیس، ما را وارد نکنید”.» او با اشاره به حملات آمریکا علیه تاسیسات هستهای ایران افزود: «آخرین باری که آنها درگیر شدند، نتیجه خوبی نگرفتند.»
رئیسجمهوری آمریکا تأکید کرد که برای خلع سلاح حماس نیازی به حضور نیروهای زمینی آمریکا نیست و گفت اقدام نظامی آمریکا و اسرائیل برای از بین بردن توان هستهای جمهوری اسلامی، زمینهساز توافق صلح غزه شد. به گفته او، «اگر ما توان هستهای ایران را از بین نمیبردیم، این توافق هرگز شکل نمیگرفت. کشورهای عربی آن زمان از ایران میترسیدند، اما حالا دیگر ایران قدرتی ندارد؛ بهخاطر کاری که ما و اسرائیل انجام دادیم.»
ترامپ همچنین درباره گزارشهایی از ادامه برنامه هستهای ایران هشدار داد که اگر تهران در پی ساخت سلاح هستهای باشد، «سایتهای مربوطه هدف حمله قرار گرفته و نابود خواهند شد». او گفت: «آخرین چیزی که ایران میخواهد، ساخت سلاح هستهای است. اگر حتی نزدیک به آن شوند، آن سایتها نابود میشوند.»
او در ادامه با اشاره به حملات هوایی آمریکا گفت: «بمبافکنهای بی-۲ ما صدها هزار پوند بمب حمل میکردند و هر کدام دقیقاً به هدف خوردند. آنها شبانه و در تاریکی وارد حریم هوایی ایران شدند، کاملاً رادارگریز بودند و هیچکس متوجهشان نشد.»
در همین نشست، کش پتل، مدیرکل افبیآی، اعلام کرد که در دوران ریاستجمهوری ترامپ، رسیدگی به پروندههای جاسوسی مرتبط با جمهوری اسلامی ایران ۵۰ درصد افزایش یافته است.
ـ چقدر دردناک است که دربارهٔ کشور ما با تاریخی کهن، فرهنگی غنی و مردمانی صبور، اینگونه سخن گفته میشود. چرا باید حکومتی بر سر کار باشد که با جهان توسعهیافته در ستیز است، هدف سیاست خارجیاش نه همکاری و رفاه ملت خود، بلکه تخریب و تقابل است؟ چرا باید نام ایران، که روزگاری با اندیشه و فرهنگش الهامبخش تمدنها بود، امروز در کنار گروههای افراطی و تروریستی شنیده شود؟
ما، بهعنوان ایرانیانی که دل در گرو آیندهی این سرزمین داریم، نمیتوانیم در برابر این فروکاستن نام ایران به تصویر «تهدید» و «خطر» بیتفاوت بمانیم. ایران شایستهی حکومتی است که بر پایهی صداقت، خرد و دوستی با جهان بنا شود، نه بر ترس، دروغ و دشمنی. نجات ایران از ننگ چنین تصویری وظیفهای همگانی است — وظیفهای برای بازگرداندن شأن و آبروی ملی، برای آنکه فرزندانمان در جهانی زندگی کنند که نام «ایران» بار دیگر یادآور فرهنگ، آزادی و کرامت باشد، نه انزوا و تهدید.
#دونالد_ترامپ #ایران #تروریسم #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده، در نشست مشترک با رئیس اداره تحقیقات فدرال (افبیآی) در کاخ سفید گفت جمهوری اسلامی ایران در موقعیتی شکننده قرار دارد و برای بقای خود تقلا میکند.
ترامپ اظهار داشت: «امروز حماس هیچ حمایتی ندارد. قبلاً ایران از حماس پشتیبانی میکرد، اما حالا میگوید “هیس، ما را وارد نکنید”.» او با اشاره به حملات آمریکا علیه تاسیسات هستهای ایران افزود: «آخرین باری که آنها درگیر شدند، نتیجه خوبی نگرفتند.»
رئیسجمهوری آمریکا تأکید کرد که برای خلع سلاح حماس نیازی به حضور نیروهای زمینی آمریکا نیست و گفت اقدام نظامی آمریکا و اسرائیل برای از بین بردن توان هستهای جمهوری اسلامی، زمینهساز توافق صلح غزه شد. به گفته او، «اگر ما توان هستهای ایران را از بین نمیبردیم، این توافق هرگز شکل نمیگرفت. کشورهای عربی آن زمان از ایران میترسیدند، اما حالا دیگر ایران قدرتی ندارد؛ بهخاطر کاری که ما و اسرائیل انجام دادیم.»
ترامپ همچنین درباره گزارشهایی از ادامه برنامه هستهای ایران هشدار داد که اگر تهران در پی ساخت سلاح هستهای باشد، «سایتهای مربوطه هدف حمله قرار گرفته و نابود خواهند شد». او گفت: «آخرین چیزی که ایران میخواهد، ساخت سلاح هستهای است. اگر حتی نزدیک به آن شوند، آن سایتها نابود میشوند.»
او در ادامه با اشاره به حملات هوایی آمریکا گفت: «بمبافکنهای بی-۲ ما صدها هزار پوند بمب حمل میکردند و هر کدام دقیقاً به هدف خوردند. آنها شبانه و در تاریکی وارد حریم هوایی ایران شدند، کاملاً رادارگریز بودند و هیچکس متوجهشان نشد.»
در همین نشست، کش پتل، مدیرکل افبیآی، اعلام کرد که در دوران ریاستجمهوری ترامپ، رسیدگی به پروندههای جاسوسی مرتبط با جمهوری اسلامی ایران ۵۰ درصد افزایش یافته است.
ـ چقدر دردناک است که دربارهٔ کشور ما با تاریخی کهن، فرهنگی غنی و مردمانی صبور، اینگونه سخن گفته میشود. چرا باید حکومتی بر سر کار باشد که با جهان توسعهیافته در ستیز است، هدف سیاست خارجیاش نه همکاری و رفاه ملت خود، بلکه تخریب و تقابل است؟ چرا باید نام ایران، که روزگاری با اندیشه و فرهنگش الهامبخش تمدنها بود، امروز در کنار گروههای افراطی و تروریستی شنیده شود؟
ما، بهعنوان ایرانیانی که دل در گرو آیندهی این سرزمین داریم، نمیتوانیم در برابر این فروکاستن نام ایران به تصویر «تهدید» و «خطر» بیتفاوت بمانیم. ایران شایستهی حکومتی است که بر پایهی صداقت، خرد و دوستی با جهان بنا شود، نه بر ترس، دروغ و دشمنی. نجات ایران از ننگ چنین تصویری وظیفهای همگانی است — وظیفهای برای بازگرداندن شأن و آبروی ملی، برای آنکه فرزندانمان در جهانی زندگی کنند که نام «ایران» بار دیگر یادآور فرهنگ، آزادی و کرامت باشد، نه انزوا و تهدید.
#دونالد_ترامپ #ایران #تروریسم #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍18😍4👎2
سلول انفرادی؛ تاکتیک نظام برای شکست روانی کنشگران
میگوید: «اولش فقط سکوت بود. بعد از سه روز، صدای قفل برایم شبیه صدای انسان شد.»
این جملهی یکی از کنشگران آزادشده است؛ خلاصهی روانشناسیِ شکنجهی سفید.
سلول انفرادی فقط یک مکان نیست؛ روشی طراحیشده برای شکستن انسان است.
در جمهوری اسلامی، بسیاری از کنشگران مدنی را در فضایی بیصدا و بیتماس نگه میدارند تا فروبریزند، اعتراف کنند یا از آرمانشان دست بکشند.
هدف این فضا نه حفاظت، بلکه فروپاشی روانی است.
جان بالبی، روانپزشک انگلیسی، دلبستگی را ستون بقای روان میدانست.
وقتی کسی را از هر تماس انسانی محروم میکنند، مغزش دچار سردرگمی و وحشت میشود؛
مرز میان واقعیت و خیال میریزد و اضطراب جای امید را میگیرد.
در چنین وضعی، زندانی ممکن است برای بقا به تنها انسان در دسترسش—بازجو—وابسته شود.
سیستم بهخوبی میداند: جدایی از انسانها، جدایی از خود است.
اریک برن، بنیانگذار تحلیل رفتار متقابل، میگفت انسان گرسنهی نوازش است؛
گرسنهی دیدهشدن—حتی از سوی دشمن.
در سلول انفرادی، همین گرسنگی به ابزار اعترافگیری تبدیل میشود:
وقتی هیچ صدایی نیست، صدای بازجو شبیه نجات میشود.
راهنمای روانپزشکی DSM-5 نشان میدهد که ایزولاسیون طولانی،
میتواند به افسردگی، توهم، اضطراب شدید و تروماهای ماندگار بینجامد.
زخم انفرادی با آزادی پایان نمییابد؛
سالها بعد نیز صدای درِ سلول، ذهن را به همان شب بازمیگرداند.
سلول انفرادی، سلاحی سیاسی برای فروپاشاندن روح مقاومت است.
هدف، شکستن استخوان نیست؛ شکستن پیوند است—
پیوند انسان با دیگری، با حقیقت، با امید.
اما اگر شکنجه در انزوا رخ میدهد، در همدلی میمیرد.
هر بار که از سلول انفرادی سخن میگوییم،
دیوارهای آن را اندکی ترک میدهیم.
هیچ صدایی در جهان خاموش نمیماند،
اگر گوشهای بیداری برای شنیدن باشد.
مرتبط:
ـ در صورتی که بازداشت شدید یا از خانوادههای دادخواه هستید و به روانشناس نیاز دارید، با ادمین توانا تماس بگیرید.
درسنامه «راهنمای حمایت روانی-اجتماعی از زندانیان سیاسی
https://tavaana.org/mental-health-political-prisoners-ebook/
سلامت روان زندانیان سیاسی
https://tavaana.org/psychosocial-s
در چنگ استبداد چگونه دوام بیاوریم؟
https://tavaana.org/resilience-prison-detention-interrogation-iran/
زخمهای پنهان؛ راهنمای مقدماتی برای فهم تراما در قربانیان سرکوب
https://tavaana.org/trauma-among-political-prisoners-in-iran/
#زندان #شکنجه #انفرادی #بازجویی #سلامت_روان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میگوید: «اولش فقط سکوت بود. بعد از سه روز، صدای قفل برایم شبیه صدای انسان شد.»
این جملهی یکی از کنشگران آزادشده است؛ خلاصهی روانشناسیِ شکنجهی سفید.
سلول انفرادی فقط یک مکان نیست؛ روشی طراحیشده برای شکستن انسان است.
در جمهوری اسلامی، بسیاری از کنشگران مدنی را در فضایی بیصدا و بیتماس نگه میدارند تا فروبریزند، اعتراف کنند یا از آرمانشان دست بکشند.
هدف این فضا نه حفاظت، بلکه فروپاشی روانی است.
جان بالبی، روانپزشک انگلیسی، دلبستگی را ستون بقای روان میدانست.
وقتی کسی را از هر تماس انسانی محروم میکنند، مغزش دچار سردرگمی و وحشت میشود؛
مرز میان واقعیت و خیال میریزد و اضطراب جای امید را میگیرد.
در چنین وضعی، زندانی ممکن است برای بقا به تنها انسان در دسترسش—بازجو—وابسته شود.
سیستم بهخوبی میداند: جدایی از انسانها، جدایی از خود است.
اریک برن، بنیانگذار تحلیل رفتار متقابل، میگفت انسان گرسنهی نوازش است؛
گرسنهی دیدهشدن—حتی از سوی دشمن.
در سلول انفرادی، همین گرسنگی به ابزار اعترافگیری تبدیل میشود:
وقتی هیچ صدایی نیست، صدای بازجو شبیه نجات میشود.
راهنمای روانپزشکی DSM-5 نشان میدهد که ایزولاسیون طولانی،
میتواند به افسردگی، توهم، اضطراب شدید و تروماهای ماندگار بینجامد.
زخم انفرادی با آزادی پایان نمییابد؛
سالها بعد نیز صدای درِ سلول، ذهن را به همان شب بازمیگرداند.
سلول انفرادی، سلاحی سیاسی برای فروپاشاندن روح مقاومت است.
هدف، شکستن استخوان نیست؛ شکستن پیوند است—
پیوند انسان با دیگری، با حقیقت، با امید.
اما اگر شکنجه در انزوا رخ میدهد، در همدلی میمیرد.
هر بار که از سلول انفرادی سخن میگوییم،
دیوارهای آن را اندکی ترک میدهیم.
هیچ صدایی در جهان خاموش نمیماند،
اگر گوشهای بیداری برای شنیدن باشد.
مرتبط:
ـ در صورتی که بازداشت شدید یا از خانوادههای دادخواه هستید و به روانشناس نیاز دارید، با ادمین توانا تماس بگیرید.
درسنامه «راهنمای حمایت روانی-اجتماعی از زندانیان سیاسی
https://tavaana.org/mental-health-political-prisoners-ebook/
سلامت روان زندانیان سیاسی
https://tavaana.org/psychosocial-s
در چنگ استبداد چگونه دوام بیاوریم؟
https://tavaana.org/resilience-prison-detention-interrogation-iran/
زخمهای پنهان؛ راهنمای مقدماتی برای فهم تراما در قربانیان سرکوب
https://tavaana.org/trauma-among-political-prisoners-in-iran/
#زندان #شکنجه #انفرادی #بازجویی #سلامت_روان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤14🕊4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمدرضا مرادبهروزی، روز گذشته پس از تحمل یکسال حبس مجدد ناعادلانه و در مجموع ۷۲۰ رپر حبس به اتهام تبلیغ علیه نظام، از زندان چوبیندر قزوین آزاد شد.
او پس از آزادی، همان جلوی در زندان میگوید:
هیچ حکومتی بدتر از ملا نیست
تا سقوطش بیش از یک گام نیست
رضا مرادبهروزی، کارگر ساختمانی است. او از فقر و بیعدالتی در صفحه اینستاگرامش سخن میگفت. در سال ۱۴۰۱ در کارزار «حجاب بیحجاب» همراه همسرش شرکت کرد و روز بعدش بازداشت شد. او پیش از آن هم حکم داشت...
این کارگر، پدر سه فرزند است، در مقطعی هم خودش و هم همسرش در زندان بودند و فرزندانشان شرایط سختی را گذراندند.
او هرگز در برابر ظلم سکوت نکرده است.
#رضا_مرادبهروزی #زندان_چوبیندر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او پس از آزادی، همان جلوی در زندان میگوید:
هیچ حکومتی بدتر از ملا نیست
تا سقوطش بیش از یک گام نیست
رضا مرادبهروزی، کارگر ساختمانی است. او از فقر و بیعدالتی در صفحه اینستاگرامش سخن میگفت. در سال ۱۴۰۱ در کارزار «حجاب بیحجاب» همراه همسرش شرکت کرد و روز بعدش بازداشت شد. او پیش از آن هم حکم داشت...
این کارگر، پدر سه فرزند است، در مقطعی هم خودش و هم همسرش در زندان بودند و فرزندانشان شرایط سختی را گذراندند.
او هرگز در برابر ظلم سکوت نکرده است.
#رضا_مرادبهروزی #زندان_چوبیندر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💯22👍5🕊4❤3🥰1
Forwarded from گفتوشنود
سیمین رجالی، از پیشگامان عرصه علم و آموزش زنان در ایران، در سن ۹۱ سالگی در ایالات متحده درگذشت.
خانواده او روز چهارشنبه ۲۳ مهر، خبر درگذشت او را اعلام کردند. گیتی خدیری، دختر وی، گفت که مادرش چند روز پیش در بیمارستانی در حوالی واشنگتن دیسی بستری شده بود و روز چهارشنبه هنگامی که همسر و دو فرزندش در کنار او بودند، از دنیا رفت.
سیمین رجالی متولد سال ۱۳۱۳ در تهران بود وی نخستین زنی بود که در دانشگاه ملی ایران — امروز دانشگاه شهید بهشتی — به مقام استادی رسید و به ترویج حضور زنان در فضای علمی کشور کمک شایانی کرد.
او در گفتگویی با بیبیسی با تأکید بر اهمیت تحصیل زنان گفته بود: «من همیشه معتقد بودم زن باید تحصیل کند تا بتواند آزادی و اختیار خویش را بشناسد.» افزون بر فعالیت دانشگاهی، رجالی بنیادگذار مدرسه عالی شمیران بود؛ نهادی آموزشی که با هدف تربیت دانشجو در رشتههای پیشدبستانی، مشاوره و رفاه خانواده تأسیس شد.
در دوران پیش از انقلاب ۱۳۵۷، او مدتی بهعنوان دبیرکل سازمان زنان ایران فعالیت میکرد و تلاش داشت نهادهای اجتماعی مدنی برای زنان پایهگذاری کند.
در دل باور او به مشارکت زن در اجتماع، جمله دیگری از وی در همان گفتوگو قابل نقل است: «اگر زن درک نکند که سهمی از زندگی و جامعه دارد، نه خودش را خواهد شناخت و نه میتواند در سرنوشت جامعه مشارکت کند.»
میراث علمی، آموزشی و نظری سیمین رجالی همچنان الهامبخش نسلهای بعدی است، و نام او در تاریخ آموزش زنان ایران ماندگار خواهد بود.
#زنان_ایران #زنان_پیشگام #سیمین_رجالی #دانشگاه_ملی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
سیمین رجالی، از پیشگامان عرصه علم و آموزش زنان در ایران، در سن ۹۱ سالگی در ایالات متحده درگذشت.
خانواده او روز چهارشنبه ۲۳ مهر، خبر درگذشت او را اعلام کردند. گیتی خدیری، دختر وی، گفت که مادرش چند روز پیش در بیمارستانی در حوالی واشنگتن دیسی بستری شده بود و روز چهارشنبه هنگامی که همسر و دو فرزندش در کنار او بودند، از دنیا رفت.
سیمین رجالی متولد سال ۱۳۱۳ در تهران بود وی نخستین زنی بود که در دانشگاه ملی ایران — امروز دانشگاه شهید بهشتی — به مقام استادی رسید و به ترویج حضور زنان در فضای علمی کشور کمک شایانی کرد.
او در گفتگویی با بیبیسی با تأکید بر اهمیت تحصیل زنان گفته بود: «من همیشه معتقد بودم زن باید تحصیل کند تا بتواند آزادی و اختیار خویش را بشناسد.» افزون بر فعالیت دانشگاهی، رجالی بنیادگذار مدرسه عالی شمیران بود؛ نهادی آموزشی که با هدف تربیت دانشجو در رشتههای پیشدبستانی، مشاوره و رفاه خانواده تأسیس شد.
در دوران پیش از انقلاب ۱۳۵۷، او مدتی بهعنوان دبیرکل سازمان زنان ایران فعالیت میکرد و تلاش داشت نهادهای اجتماعی مدنی برای زنان پایهگذاری کند.
در دل باور او به مشارکت زن در اجتماع، جمله دیگری از وی در همان گفتوگو قابل نقل است: «اگر زن درک نکند که سهمی از زندگی و جامعه دارد، نه خودش را خواهد شناخت و نه میتواند در سرنوشت جامعه مشارکت کند.»
میراث علمی، آموزشی و نظری سیمین رجالی همچنان الهامبخش نسلهای بعدی است، و نام او در تاریخ آموزش زنان ایران ماندگار خواهد بود.
#زنان_ایران #زنان_پیشگام #سیمین_رجالی #دانشگاه_ملی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊21❤6🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی، در جلسهای با مدیران آموزش و پرورش با اشاره به مهاجرت بیبازگشت دانشجویان به خارج از کشور گفت: «روی طلا خوابیدهایم و گرسنهایم. مقصر ماییم، نه آمریکا.»
ـ این را مردم ما سالهاست فهمیدهاند و گفتهاند: «دشمن ما همبنجاست، دروغ میگن آمریکاست» اما رهبر به اصطلاح معظم شما، همواره از دشمن خارجی به عنوان عامل ما به سامانی یاد میکند و همچنان در پی مبارزه با جهان آزاد است و شما هم از او اطاعت میکنید.
خوب آقای پزشکیان، اگر میدانید مقصر شما (جمهوری اسلامی) هستید، قدرت را واگذار کنید و بگذارید کشور با سیاستی دیگر اداره بشود.
شما (جمهوری اسلامی) با انحصارطلبی، گزینش و پاکسازی (در اوایل انقلاب)، بحث مدیران مکتبی، اسلامیسازی دانشگاه، ممیزی و سانسور، اعدام و زندان منتقدان و مخالفان، سرکوب خشن معترضان، تقلب در انتخابات، تسخیر سفارت آمریکا و شعارهای مرگ بر این و آن، تداوم جنگ، خودی و غیرخودی کردن شهروندان، نظارت استصوابی و محدودتر کردن دایره خودیها، شعارمحوری، رواج تظاهر و ریاکاری، گستراندن بساط سفره انقلاب و رانتخواری، نابودی صنعت و حذف سرمایهداران ملی، اجبار حجاب، دخالت در حریم خصوصی مردم، صرف بودجه کلان برای پروژه بینتیجه هستهای، گسترش نیروهای نیابتی و تهدید کشورهای دیگر، اختلاس و فساد سیستماتیک مالی، باند بازی در همه نهادها، امنیتی کردن همه حوزهها، دخالت دین در همه جا و ... کشور را به اینجا کشاندید. با طولانی کردن جنگ، ترور و آدمربایی در کشورهای مختلف، پنهانکاری هستهای و ... کشور را سالها با تحریم و محدودیت و فلاکت مواجه کردید. بلی مقصر همهی شما هستید!
#پزشکیان #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ـ این را مردم ما سالهاست فهمیدهاند و گفتهاند: «دشمن ما همبنجاست، دروغ میگن آمریکاست» اما رهبر به اصطلاح معظم شما، همواره از دشمن خارجی به عنوان عامل ما به سامانی یاد میکند و همچنان در پی مبارزه با جهان آزاد است و شما هم از او اطاعت میکنید.
خوب آقای پزشکیان، اگر میدانید مقصر شما (جمهوری اسلامی) هستید، قدرت را واگذار کنید و بگذارید کشور با سیاستی دیگر اداره بشود.
شما (جمهوری اسلامی) با انحصارطلبی، گزینش و پاکسازی (در اوایل انقلاب)، بحث مدیران مکتبی، اسلامیسازی دانشگاه، ممیزی و سانسور، اعدام و زندان منتقدان و مخالفان، سرکوب خشن معترضان، تقلب در انتخابات، تسخیر سفارت آمریکا و شعارهای مرگ بر این و آن، تداوم جنگ، خودی و غیرخودی کردن شهروندان، نظارت استصوابی و محدودتر کردن دایره خودیها، شعارمحوری، رواج تظاهر و ریاکاری، گستراندن بساط سفره انقلاب و رانتخواری، نابودی صنعت و حذف سرمایهداران ملی، اجبار حجاب، دخالت در حریم خصوصی مردم، صرف بودجه کلان برای پروژه بینتیجه هستهای، گسترش نیروهای نیابتی و تهدید کشورهای دیگر، اختلاس و فساد سیستماتیک مالی، باند بازی در همه نهادها، امنیتی کردن همه حوزهها، دخالت دین در همه جا و ... کشور را به اینجا کشاندید. با طولانی کردن جنگ، ترور و آدمربایی در کشورهای مختلف، پنهانکاری هستهای و ... کشور را سالها با تحریم و محدودیت و فلاکت مواجه کردید. بلی مقصر همهی شما هستید!
#پزشکیان #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍23❤1
حسن ساعدی مثل ستار بهشتی زیر شکنجه کشته شد، نگذاریم صدایش خاموش شود
سهشنبه بازداشت، چهارشنبه تحویل پیکر!
حسن ساعدی را کُشتند. در سکوت. در سلولهای اداره اطلاعات اهواز. اما او پیشتر کشته شده بود، در فقر و تبعیض در محله ملاثانی.
او یک فعال مدنی بود؛ مردی ۳۴ ساله از مردم ملاثانی، پدر دو دختر خردسال، که تنها «جرمش» عشق به زبان و فرهنگ عربی (زبان و فرهنگ مادریاش) و دفاع از کرامت انسانی بود.
او پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای فرهنگیاش چندینبار بازداشت شده بود.
او برادر علی ساعدی، فعال سیاسی و زندانی سابق اهوازی است که پس از تحمل ۱۳ سال زندان در زندان شیبان و کارون، از زندان آزاد شده و اینک ساکن آمریکاست.
سهشنبه بامداد بازداشت شد، و ظهر چهارشنبه خانوادهاش را فراخواندند برای تحویل پیکر. گفتند «ایست قلبی»!!
او بیماری زمینهای نداشت، جوان بود، در بازجویی چه بر سرش آوردند که کشته شد؟! جامعه مدنی، فعالان سیاسی، همه باید نسبت به این مرگ دلخراش واکنش نشان دهند و حکومت را پاسخگو کنند. دوربینهای بازداشتگاه باید بررسی شود. متهم با هر اتهامی دارای حق و حقوقی است که باید محترم شمرده شود.
وقتی ستار بهشتی در سلول بازجویی جان داد، موجی از خشم و فریاد برخاست. روشنفکران، روزنامهنگاران، فعالان مدنی، نام او را فریاد کردند. حتی در میان نمایندگان مجلس رژیم هم افرادی واکنش نشان دادند!
هرچند هیچگاه حقیقت روشن نشد و عدالت تحقق پیدا نکرد.
و امروز... در اهواز، حسن ساعدی همان سرنوشت را یافت، و شایسته است که جامعه خاموش ننشیند. حسن ساعدی هموطن ماست.
بیایید نام حسن ساعدی را تکرار کنیم. نگذاریم هموطنان اهوازی ما در وطن احساس غربت کنند. بیایید برای حق او و خانوادهاش بایستیم.
نگذاریم دادخواهی گزینشی و درد منطقهای تقسیم شود.
مرگ زیر بازجویی، درد مشترک همهی ماست. چه در تهران چه سنندج، که ارومیه، چه زاهدان و چه اهواز.
حسن ساعدی، همان ستار بهشتیِ اهواز بود. صدای مظلومیتش را بشنویم، وجدانمان هنوز فرصت شنیدن دارد.
سکوت ما، همدستی با ظلم و ظالم است.
حکومت برای آنکه کسی صدای مظلومیت حسن ساعدی نشود، شروع میکند به او اتهامات اثباتنشدهای را منتسب میکند، اتهاماتی که برای اعتراف به آنها او را چنان شکنجه کردند که جان باخت! فریب بازی حکومت را نخوریم.
این نخستین بار نیست که یک زندانی زیر شکنجه به قتل میرسد، کاووس سیدامامی، فعال محیطزیست در بهمن ۱۳۹۶ در ایام بازداشت در زندان اوین کشته شد. سینا قنبری، سارو قهرمانی، وحید حیدری و کیانوش زندی، شماری از معترضانی بودند که در جریان اعتراضات سراسری دی ۱۳۹۶ بازداشت شدند و در اثر شکنجه در زندان جان باختند. ستار بهشتی، کارگر و وبلاگنویس هم روز ۹ آبان ۱۳۹۱ به دست پلیس فتا بازداشت شد و زیر شکنجه جان باخت. زهرا کاظمی، خبرنگار و عکاس ایرانی-کانادایی در سال ۱۳۸۲ بهدلیل عکس گرفتن از اعضای خانواده دانشجویان بازداشت شده در مقابل زندان اوین، بازداشت، شکنجه و در تهران کشته شد.
در اعتراضات موسوم به «جنبش سبز» در سال ۱۳۸۸ نیز شماری از معترضان بازداشتشده از جمله محسن روحالامینی، محمد کامرانی و امیر جوادیفر، در بازداشتگاه کهریزک بر اثر شکنجههای شدید جان باختند.
زهرا بنییعقوب، جواد روحی، ابراهیم ریگی، سپهر شیرانی، هیمن امان، ابراهیم لطفاللهی، مهران اکرمی، سعید امامی و محمود رخشانی و بسیاری از زندانیان به خصوص در دهه شصت، برخی دیگر از شهروندان جان باخته در بازداشتگاهها و زندانهای جمهوری اسلامی هستند.
همانطور که در جریان خیزش زن، زندگی، آرادی، شعار میدادیم، بگوییم «از خوزستان تا تهران، جانم فدای ایران» و آن جوان عرب اهوازی را برادر خود بدانیم و برای دادخواهیاش بایستیم.
نامش را فریاد کنیم،
نه فقط برای او،
که برای خودمان — برای اینکه هنوز بتوانیم بگوییم انسانیم. بگوییم ایران برای همه ایرانیان است.
#حسن_ساعدی #اهواز #ستار_بهشتی #شکنجه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانی_سیاسی #جامعه_مدنی #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سهشنبه بازداشت، چهارشنبه تحویل پیکر!
حسن ساعدی را کُشتند. در سکوت. در سلولهای اداره اطلاعات اهواز. اما او پیشتر کشته شده بود، در فقر و تبعیض در محله ملاثانی.
او یک فعال مدنی بود؛ مردی ۳۴ ساله از مردم ملاثانی، پدر دو دختر خردسال، که تنها «جرمش» عشق به زبان و فرهنگ عربی (زبان و فرهنگ مادریاش) و دفاع از کرامت انسانی بود.
او پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای فرهنگیاش چندینبار بازداشت شده بود.
او برادر علی ساعدی، فعال سیاسی و زندانی سابق اهوازی است که پس از تحمل ۱۳ سال زندان در زندان شیبان و کارون، از زندان آزاد شده و اینک ساکن آمریکاست.
سهشنبه بامداد بازداشت شد، و ظهر چهارشنبه خانوادهاش را فراخواندند برای تحویل پیکر. گفتند «ایست قلبی»!!
او بیماری زمینهای نداشت، جوان بود، در بازجویی چه بر سرش آوردند که کشته شد؟! جامعه مدنی، فعالان سیاسی، همه باید نسبت به این مرگ دلخراش واکنش نشان دهند و حکومت را پاسخگو کنند. دوربینهای بازداشتگاه باید بررسی شود. متهم با هر اتهامی دارای حق و حقوقی است که باید محترم شمرده شود.
وقتی ستار بهشتی در سلول بازجویی جان داد، موجی از خشم و فریاد برخاست. روشنفکران، روزنامهنگاران، فعالان مدنی، نام او را فریاد کردند. حتی در میان نمایندگان مجلس رژیم هم افرادی واکنش نشان دادند!
هرچند هیچگاه حقیقت روشن نشد و عدالت تحقق پیدا نکرد.
و امروز... در اهواز، حسن ساعدی همان سرنوشت را یافت، و شایسته است که جامعه خاموش ننشیند. حسن ساعدی هموطن ماست.
بیایید نام حسن ساعدی را تکرار کنیم. نگذاریم هموطنان اهوازی ما در وطن احساس غربت کنند. بیایید برای حق او و خانوادهاش بایستیم.
نگذاریم دادخواهی گزینشی و درد منطقهای تقسیم شود.
مرگ زیر بازجویی، درد مشترک همهی ماست. چه در تهران چه سنندج، که ارومیه، چه زاهدان و چه اهواز.
حسن ساعدی، همان ستار بهشتیِ اهواز بود. صدای مظلومیتش را بشنویم، وجدانمان هنوز فرصت شنیدن دارد.
سکوت ما، همدستی با ظلم و ظالم است.
حکومت برای آنکه کسی صدای مظلومیت حسن ساعدی نشود، شروع میکند به او اتهامات اثباتنشدهای را منتسب میکند، اتهاماتی که برای اعتراف به آنها او را چنان شکنجه کردند که جان باخت! فریب بازی حکومت را نخوریم.
این نخستین بار نیست که یک زندانی زیر شکنجه به قتل میرسد، کاووس سیدامامی، فعال محیطزیست در بهمن ۱۳۹۶ در ایام بازداشت در زندان اوین کشته شد. سینا قنبری، سارو قهرمانی، وحید حیدری و کیانوش زندی، شماری از معترضانی بودند که در جریان اعتراضات سراسری دی ۱۳۹۶ بازداشت شدند و در اثر شکنجه در زندان جان باختند. ستار بهشتی، کارگر و وبلاگنویس هم روز ۹ آبان ۱۳۹۱ به دست پلیس فتا بازداشت شد و زیر شکنجه جان باخت. زهرا کاظمی، خبرنگار و عکاس ایرانی-کانادایی در سال ۱۳۸۲ بهدلیل عکس گرفتن از اعضای خانواده دانشجویان بازداشت شده در مقابل زندان اوین، بازداشت، شکنجه و در تهران کشته شد.
در اعتراضات موسوم به «جنبش سبز» در سال ۱۳۸۸ نیز شماری از معترضان بازداشتشده از جمله محسن روحالامینی، محمد کامرانی و امیر جوادیفر، در بازداشتگاه کهریزک بر اثر شکنجههای شدید جان باختند.
زهرا بنییعقوب، جواد روحی، ابراهیم ریگی، سپهر شیرانی، هیمن امان، ابراهیم لطفاللهی، مهران اکرمی، سعید امامی و محمود رخشانی و بسیاری از زندانیان به خصوص در دهه شصت، برخی دیگر از شهروندان جان باخته در بازداشتگاهها و زندانهای جمهوری اسلامی هستند.
همانطور که در جریان خیزش زن، زندگی، آرادی، شعار میدادیم، بگوییم «از خوزستان تا تهران، جانم فدای ایران» و آن جوان عرب اهوازی را برادر خود بدانیم و برای دادخواهیاش بایستیم.
نامش را فریاد کنیم،
نه فقط برای او،
که برای خودمان — برای اینکه هنوز بتوانیم بگوییم انسانیم. بگوییم ایران برای همه ایرانیان است.
#حسن_ساعدی #اهواز #ستار_بهشتی #شکنجه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانی_سیاسی #جامعه_مدنی #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔51❤10👍5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصاویری از حضور کتایون ریاحی و لیلی فرهادپور، بدون حجاب اجباری در مراسم تشییع پیکر ناصر تقوایی منتشر شده است. این دو بازیگر سینمای ایران به آخرین خواسته ناصر تقوایی، احترام گذاشتند و در مراسم تشییع پیکر او با لباس سفید حاضر شدند.
کتایون ریاحی، از نخستین بازیگرانی بود که در سال ۱۴۰۱ در همراهی با مردم حجاب اجباری از سر برداشت و حتی مدتی بازداشت شد.
لیلی فرهادپور، بازیگر، نویسنده و روزنامهنگار، است او به تازگی در فیلم کیک محبوب من با پوشش اختیاری بازی کرده بود. ایشان هم سابقه بازداشت دارد.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ناصر_تقوایی
@Tavaana_TavaanaTech
کتایون ریاحی، از نخستین بازیگرانی بود که در سال ۱۴۰۱ در همراهی با مردم حجاب اجباری از سر برداشت و حتی مدتی بازداشت شد.
لیلی فرهادپور، بازیگر، نویسنده و روزنامهنگار، است او به تازگی در فیلم کیک محبوب من با پوشش اختیاری بازی کرده بود. ایشان هم سابقه بازداشت دارد.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ناصر_تقوایی
@Tavaana_TavaanaTech
❤46👍5🕊2😍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پخش سرود فیلم ای ایران، در مراسم تشییع پیکر زندهیاد ناصر تقوایی
ناصر تقوایی: «تمام سرودها و موسیقیهای ملی را بررسی کردم و دیدم تنها سرودی که شایستگیِ تبدیل شدن به یک سرود ملی حسابی را دارد، همین «ای ایران» است. ولی متنش باید عوض میشد. به چند علت. از جمله اینکه گروههای سیاسی مخالف هم از آن در برنامههای رادیوییشان استفاده میکردند و علتش هم محبوبیت این سرود است. «ای ایران» در دهه بیست ساخته شده. درست در شرایطی که دولتهای ناتوان روی کار بودند... و دولتها هم اصلاً روی کشور و مردم نفوذ نداشتند. علت این محبوبیت آن است که این سرود به شخص یا روز یا حتی واقعهای خاص مربوط نیست. درباره ایران و ملت ایران است...»
دربارهی ناصر تقوایی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Naser_Taghvai
#ای_ایران #ناصر_تقوایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ناصر تقوایی: «تمام سرودها و موسیقیهای ملی را بررسی کردم و دیدم تنها سرودی که شایستگیِ تبدیل شدن به یک سرود ملی حسابی را دارد، همین «ای ایران» است. ولی متنش باید عوض میشد. به چند علت. از جمله اینکه گروههای سیاسی مخالف هم از آن در برنامههای رادیوییشان استفاده میکردند و علتش هم محبوبیت این سرود است. «ای ایران» در دهه بیست ساخته شده. درست در شرایطی که دولتهای ناتوان روی کار بودند... و دولتها هم اصلاً روی کشور و مردم نفوذ نداشتند. علت این محبوبیت آن است که این سرود به شخص یا روز یا حتی واقعهای خاص مربوط نیست. درباره ایران و ملت ایران است...»
دربارهی ناصر تقوایی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Naser_Taghvai
#ای_ایران #ناصر_تقوایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤38👍2👎1
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح امروز جمعی از هنرمندان و مردم سپیدپوش، با نوای سنج و دمام، ناصر تقوایی را تا سکانسِ تابوت بدرقه کردند.
به وصیت او، بدرقهاش بیهیاهو و رسومات کهنه و با جامههای سپید انجام شد؛ چنانکه خود خواسته بود، بیسیاهی و سوگواری، در آرامش و روشنایی.
این هنرمند خالق «داییجان ناپلئون» و راوی جنوب و دریا، آخرین صحنه زندگیاش را نیز با همان سادگی و وقار کارگردانی کرد. و نوای سنج و دمام در این مراسم مثل سکانسی از فیلم کشتی یونانی موسیقی متن سکانس تابوت بود.
پیکر ناصر تقوایی قرار است در امامزاده طاهرِ کرج، در کنار دیگر چهرههای فرهنگ و هنر ایران، به خاک سپرده شود.
#ناصر_تقوایی #سینما #سانسور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
به وصیت او، بدرقهاش بیهیاهو و رسومات کهنه و با جامههای سپید انجام شد؛ چنانکه خود خواسته بود، بیسیاهی و سوگواری، در آرامش و روشنایی.
این هنرمند خالق «داییجان ناپلئون» و راوی جنوب و دریا، آخرین صحنه زندگیاش را نیز با همان سادگی و وقار کارگردانی کرد. و نوای سنج و دمام در این مراسم مثل سکانسی از فیلم کشتی یونانی موسیقی متن سکانس تابوت بود.
پیکر ناصر تقوایی قرار است در امامزاده طاهرِ کرج، در کنار دیگر چهرههای فرهنگ و هنر ایران، به خاک سپرده شود.
#ناصر_تقوایی #سینما #سانسور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤44🕊3
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
صفحه اینستاگرام خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه مسدود شد
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران اعلام کرد که صفحه اینستاگرامش، بدون اخطار قبلی از دو روز پیش مسدود شده است.
این رسانه وابسته به سپاه اضافه کرد که با وجود پیگیری ها، شرکت متا هیچ توضیحی در خصوص علت بستهشدن صفحه و یا زمان بازگشایی آن ارائه نکرده است.
لازم به توضیح است که این خبرگزاری مطالبی در ترویج تروریسم و تبلیغ گروه های تروریستی منتشر میکرد.
💰 tavaanatech
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران اعلام کرد که صفحه اینستاگرامش، بدون اخطار قبلی از دو روز پیش مسدود شده است.
این رسانه وابسته به سپاه اضافه کرد که با وجود پیگیری ها، شرکت متا هیچ توضیحی در خصوص علت بستهشدن صفحه و یا زمان بازگشایی آن ارائه نکرده است.
لازم به توضیح است که این خبرگزاری مطالبی در ترویج تروریسم و تبلیغ گروه های تروریستی منتشر میکرد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍31😍2💯1