Forwarded from گفتوشنود
فرامرز سهدهی، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران، پس از تفهیم اتهام در دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان بهبهان، با تودیع قرار وثیقه ۸۰۰ میلیون تومانی، موقتا آزاد شد. بر اساس گزارش کانون نویسندگان، این شاعر به «تبلیغ علیه نظام و توهین به علی خامنهای و مقدسات اسلام» متهم شده است.
کانون نویسندگان ایران، سهشنبه ۳۰ بهمن در گزارشی نوشت فرامرز سهدهی، ۲۹ بهمن در شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان بهبهان حاضر و سه اتهام «اهانت به مقام معظم رهبری»، «اهانت به مقدسات اسلام» و «تبلیغ علیه نظام»، به او تفهیم شد.
این تشکل صنفی با اشاره به اینکه این جلسه بدون حضور وکیل مدافع برگزار شد و با بازجویی همراه بود، نوشت که سهدهی پس از دفاع و رد اتهامهای وارد شده به خود، با تودیع قرار وثیقه ۸۰۰ میلیون تومانی به طور موقت آزاد شد.
او پس از چند ساعت بازجویی در خصوص عضویت در کانون نویسندگان ایران و فعالیتهایش در فضای مجازی، آزاد شد.
این شاعر خوزستانی در ادامه در ۲۴ بهمن با دریافت ابلاغیهای به دادسرای عمومی و انقلاب بهبهان احضار شد.
#فرامرز_سه_دهی
#توهین_به_مقدسات #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
کانون نویسندگان ایران، سهشنبه ۳۰ بهمن در گزارشی نوشت فرامرز سهدهی، ۲۹ بهمن در شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان بهبهان حاضر و سه اتهام «اهانت به مقام معظم رهبری»، «اهانت به مقدسات اسلام» و «تبلیغ علیه نظام»، به او تفهیم شد.
این تشکل صنفی با اشاره به اینکه این جلسه بدون حضور وکیل مدافع برگزار شد و با بازجویی همراه بود، نوشت که سهدهی پس از دفاع و رد اتهامهای وارد شده به خود، با تودیع قرار وثیقه ۸۰۰ میلیون تومانی به طور موقت آزاد شد.
او پس از چند ساعت بازجویی در خصوص عضویت در کانون نویسندگان ایران و فعالیتهایش در فضای مجازی، آزاد شد.
این شاعر خوزستانی در ادامه در ۲۴ بهمن با دریافت ابلاغیهای به دادسرای عمومی و انقلاب بهبهان احضار شد.
#فرامرز_سه_دهی
#توهین_به_مقدسات #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳، جمع زیادی از مردم شهر اراک، مانند هر هفته با در دست داشتن پلاکاردها و سر دادن شعارهایی اعتراض خود را نسبت به آلودگی هوا و مازوتسوزی نیروگاه شازند اعلام کردند.
اعتراض مدنی مردم اراک که هر هفته انجام میشود، توانسته تعداد زیادی از هموطنان اراکی را به خیابان بکشاند.
بهرهمندی از هوا و محیط زیست پاک، یکی از حقوق طبیعی همه انسانها است. دولتها موظف هستند تا به این خواسته و حق مردم توجه کنند. سالانه عده زیادی از مردم به خاطر آلودگی هوا بیمار میشوند یا میمیرند.
بحران آلودگی محیط زبست، یکی از بحرانهای اصلی ایران است که میتواند همبستگی زیادی ایجاد کند و در تمام شهرها چنین تجمعاتی شکل بگیرد.
#اراک #مازوت_سوزی #آلودگی_هوا #محیط_زیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اعتراض مدنی مردم اراک که هر هفته انجام میشود، توانسته تعداد زیادی از هموطنان اراکی را به خیابان بکشاند.
بهرهمندی از هوا و محیط زیست پاک، یکی از حقوق طبیعی همه انسانها است. دولتها موظف هستند تا به این خواسته و حق مردم توجه کنند. سالانه عده زیادی از مردم به خاطر آلودگی هوا بیمار میشوند یا میمیرند.
بحران آلودگی محیط زبست، یکی از بحرانهای اصلی ایران است که میتواند همبستگی زیادی ایجاد کند و در تمام شهرها چنین تجمعاتی شکل بگیرد.
#اراک #مازوت_سوزی #آلودگی_هوا #محیط_زیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
بازداشت عرفان اشراقی، شهروند بهایی، پس از یورش نیروهای امنیتی به منزلش
صبح روز سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۷:۳۰، نیروهای امنیتی به منزل عرفان اشراقی، شهروند بهایی، یورش بردند و پس از یک ساعت تفتیش، تمامی لپتاپها و تلفنهای همراه او، همسر و دخترانشان را ضبط کردند. علاوه بر این، تعدادی از کتابها و عکسهای مذهبی نیز توسط مأموران توقیف شد.
عرفان اشراقی در حالی که قصد داشت برای عمل سنگشکنی کلیه به بیمارستان مراجعه کند، هنگام خروج از پارکینگ با ممانعت نیروهای امنیتی مواجه شد و پس از بازگرداندن او به داخل خانه، بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد. تاکنون هیچ تماسی با خانوادهاش برقرار نکرده است.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران، بهائیان را به رسمیت نمیشناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.
#عرفان_اشراقی #بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #رواداری #گفتگو_توانا
@dialogue1402
صبح روز سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۷:۳۰، نیروهای امنیتی به منزل عرفان اشراقی، شهروند بهایی، یورش بردند و پس از یک ساعت تفتیش، تمامی لپتاپها و تلفنهای همراه او، همسر و دخترانشان را ضبط کردند. علاوه بر این، تعدادی از کتابها و عکسهای مذهبی نیز توسط مأموران توقیف شد.
عرفان اشراقی در حالی که قصد داشت برای عمل سنگشکنی کلیه به بیمارستان مراجعه کند، هنگام خروج از پارکینگ با ممانعت نیروهای امنیتی مواجه شد و پس از بازگرداندن او به داخل خانه، بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد. تاکنون هیچ تماسی با خانوادهاش برقرار نکرده است.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران، بهائیان را به رسمیت نمیشناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.
#عرفان_اشراقی #بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #رواداری #گفتگو_توانا
@dialogue1402
یک سال از جانباختن محمدحسین عرفان گذشت.
مادرش ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«آه محمدم.... پارسال همچین روزی حتی فکرشو نمیکردیم که سال بعد حرف زدن باهات، دیدنت، داشتنت، صدا زدنت برامون آرزو بشه .»
m_erfan95
جاویدنام محمد حسین عرفان در زمان آسیبدیدن چشمانش ۲۴ سال داشت.
در آبان ۹۸ و در فردیس شهر کرج در اعترضات به گرانی بنزین، برق منطقه قطع شده بود و نیروهای سرکوبگر یگان ویژه با موتور به مردم حملهور شده بودند، مردم در حال فرار بودند.
دو دختر روی زمین و زیر مشت و لگد مامورها بودند که محمدحسین با چند نفر دیگر به کمک آنها میروند که با شلیک مستقیم ساچمه از ناحیه دو چشم و سر و صورت آسیب میبیند. چشم چپ بینایی را کامل از دست میدهد و چشم راست با وجود بینایی ۳۰ درصدی به مرور زمان ضعیفتر میشود.
محمدحسین در اعترضات ۱۴۰۱ نیز با همان بینایی محدود به خیابان آمد و بارها کتک خورد تا نهایتا چشمانش عفونت کرد و در ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۲ در سن ۲۹ سالگی در بیمارستان به علت ورود عفونت در خون، جان خود را از دست داد و در سوم اسفند به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی در آبان ۹۸ در بیمارستان محمدحسین را تحت فشار قرار میدهند و پس از آن با گرفتن برگه رضایت حق هر گونه شکایت را از او میگیرند و در چهلم وی با حضور بر مزار او با فشار بر خانواده، جو را امنیتی میکنند.
محمد در شرف ازدواج بود و به جای لباس دامادی در جشن عروسی، لباس خواستگاری او در کنار قاب عکس مراسم سوگواری او قرار گرفت.
او بر روی تصاویری از چشمانش نوشته بود.
«قیمت چشم تو چند است که در کشور من، هر چه مرغوب و نفیس است، بهایش جان است»
او در کار تاسیساتی شاغل بود.
یادش گرامی باد
#محمد_حسین_عرفان #آبان۹۸ #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادرش ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«آه محمدم.... پارسال همچین روزی حتی فکرشو نمیکردیم که سال بعد حرف زدن باهات، دیدنت، داشتنت، صدا زدنت برامون آرزو بشه .»
m_erfan95
جاویدنام محمد حسین عرفان در زمان آسیبدیدن چشمانش ۲۴ سال داشت.
در آبان ۹۸ و در فردیس شهر کرج در اعترضات به گرانی بنزین، برق منطقه قطع شده بود و نیروهای سرکوبگر یگان ویژه با موتور به مردم حملهور شده بودند، مردم در حال فرار بودند.
دو دختر روی زمین و زیر مشت و لگد مامورها بودند که محمدحسین با چند نفر دیگر به کمک آنها میروند که با شلیک مستقیم ساچمه از ناحیه دو چشم و سر و صورت آسیب میبیند. چشم چپ بینایی را کامل از دست میدهد و چشم راست با وجود بینایی ۳۰ درصدی به مرور زمان ضعیفتر میشود.
محمدحسین در اعترضات ۱۴۰۱ نیز با همان بینایی محدود به خیابان آمد و بارها کتک خورد تا نهایتا چشمانش عفونت کرد و در ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۲ در سن ۲۹ سالگی در بیمارستان به علت ورود عفونت در خون، جان خود را از دست داد و در سوم اسفند به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی در آبان ۹۸ در بیمارستان محمدحسین را تحت فشار قرار میدهند و پس از آن با گرفتن برگه رضایت حق هر گونه شکایت را از او میگیرند و در چهلم وی با حضور بر مزار او با فشار بر خانواده، جو را امنیتی میکنند.
محمد در شرف ازدواج بود و به جای لباس دامادی در جشن عروسی، لباس خواستگاری او در کنار قاب عکس مراسم سوگواری او قرار گرفت.
او بر روی تصاویری از چشمانش نوشته بود.
«قیمت چشم تو چند است که در کشور من، هر چه مرغوب و نفیس است، بهایش جان است»
او در کار تاسیساتی شاغل بود.
یادش گرامی باد
#محمد_حسین_عرفان #آبان۹۸ #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانوادهای بودند که با تمام مشکلات، در کنار هم شاد بودند، حالا دو تا از آنها زیر خروارها خاک آرمیدهاند. رحیم کلیج را جمهوری اسلامی کشت، و از وقتی جان این جوان برومند را گرفت، از همان زمان جان از تن مادرش هم رهید. مادر رحیم از غم فراق فرزندش بیمار شد و جانش را از دست داد.
امروز تولد زندهیاد «انبیا شمسی», مادر رحیم کلیج بود.
مادران زیادی در طی این ۴۶ سال داغدار شدند و پس از آن زندگیشان هرگز مثل سابق نشد.
خواهر رحیم کلیج، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«بر لبم مهر سکوت و
در دلم دریای خون…🩸❤️🔥🩸
مادر شجاع و دادخواهم
زادروزت در آسمان ها خجسته باد❤️🩹🎂»
#رحیم_کلیج
#انبیا_شمسی
#مادران_دادخواه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز تولد زندهیاد «انبیا شمسی», مادر رحیم کلیج بود.
مادران زیادی در طی این ۴۶ سال داغدار شدند و پس از آن زندگیشان هرگز مثل سابق نشد.
خواهر رحیم کلیج، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«بر لبم مهر سکوت و
در دلم دریای خون…🩸❤️🔥🩸
مادر شجاع و دادخواهم
زادروزت در آسمان ها خجسته باد❤️🩹🎂»
#رحیم_کلیج
#انبیا_شمسی
#مادران_دادخواه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک دقیقه سکوت، برای #امیرمحمد_خالقی و در دادخواهی از او
دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده فرانسویها
دهها تن از دانشجویان دانشکده فرانسویها دانشگاه هنر اصفهان در همبستگی با دانشجویان دانشگاه تهران به این صورت دادخواهی خود را اعلام کردند.
📅 ۲۹ بهمن ۱۴۰۳
ـ حکومت چند نفر را به عنوان قاتل بازداشت کرده است. ولی آیا آنها واقعا قاتل هستند؟ اگر هستند چگونه به این کار کشیده شدند؟ نقش حکومت و فقر و بیکاری در انجام جنایت چیست؟ به فرض با مجازات قاتلین، مشکل حل خواهد شد؟
#جنبش_دانشجویی #دانشگاه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده فرانسویها
دهها تن از دانشجویان دانشکده فرانسویها دانشگاه هنر اصفهان در همبستگی با دانشجویان دانشگاه تهران به این صورت دادخواهی خود را اعلام کردند.
📅 ۲۹ بهمن ۱۴۰۳
ـ حکومت چند نفر را به عنوان قاتل بازداشت کرده است. ولی آیا آنها واقعا قاتل هستند؟ اگر هستند چگونه به این کار کشیده شدند؟ نقش حکومت و فقر و بیکاری در انجام جنایت چیست؟ به فرض با مجازات قاتلین، مشکل حل خواهد شد؟
#جنبش_دانشجویی #دانشگاه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امیرسالار داوودی، وکیل دادگستری در پی قتل امیرمحمد خالقی، در متنی خطاب به رادان، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، با استناد به قوانین و آمار رسمی، به کمبود نیروهای پلیس عملیاتی در کشور پرداخته و نشان میدهد که تعداد نیروها و کلانتریها پنجاه درصد کمتر از استاندارد جهانی است. همچنین تأکید میکند که طبق قانون حق دسترسی به اطلاعات، مردم باید از آمار دقیق پلیس مطلع شوند، اما این اطلاعات بهروز نشده و مخفی نگه داشته شده است. در نهایت، با اشاره به قصور در انجام وظایف اصلی پلیس، انتقاد میکند که بهجای تأمین امنیت واقعی شهروندان، نیروها صرف سرکوب و کنترل اجتماعی از جمله حجاب شدهاند، که نتیجه آن افزایش جرم و ناامنی در جامعه است.
متن آقای داوودی به شرح زیر است:
از سلام نظامیت معلومه خیلی واردی، ولی حالا بیخیال... دل بده!
۱.
استاندارد جهانی تعداد پلیس به ازای هر هزار نفر، ۵ نفر است. اما این آمار در کشور ما نصف است؛ یعنی ۲.۵ پلیس به ازای هر هزار نفر داریم. بنابراین، بدون اینکه عدد دقیق پرسنل کادری—چه افسر ارشد، چه جزء، چه درجهدار—در نیروی انتظامی (اعم از ستادی و عملیاتی) را بدانیم، فقط میدانیم که پنجاه درصد زیر استاندارد جهانی هستیم. ضمناً بحث ما درباره نیروهای عملیاتی است، نه کل پرسنل.
۲.
در کشور ۵۶۰۰ روستا، دهستان و شهرستان داریم که همگی کلانتری و پاسگاه دارند. اما اگر بخواهیم طبق استاندارد جهانی حساب کنیم، باید بگوییم ۲۶۰۰ کلانتری و پاسگاه کم داریم. پس این هم یعنی پنجاه درصد زیر استاندارد هستیم—آن هم بدون در نظر گرفتن کیفیت خدمات پلیسی! فعلاً فقط داریم کمی بررسی میکنیم.
۳.
بند "خ" از ماده ۱۰۳ قانون برنامه پنجساله هفتم توسعه جمهوری اسلامی ایران (۱۴۰۳ - ۱۴۰۷) میگوید:
سامانههای نظارتی (کنترلی) و مراقبتی هوشمند باید در کلیه معابر اصلی، میدانها و بزرگراهها در مراکز استانها و کلانشهرها و همچنین جادههای اصلی و آزادراهها نصب شوند. شهرداریها و وزارت راه و شهرسازی مسئول نصب، نگهداری و بهروزرسانی این سامانهها هستند و دسترسی آن بهصورت برخط در اختیار فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران قرار میگیرد.
اما این هم که از برج ۴ کلاً بسته بودی به درخت!
۴.
بند سوم از قانون "حق دسترسی به اطلاعات"، مصوب ۶ بهمن ۱۳۷۸:
ماده ۵: مؤسسات عمومی مکلفاند اطلاعات موضوع این قانون را در حداقل زمان ممکن و بدون تبعیض در دسترس مردم قرار دهند.
تبصره: اطلاعاتی که متضمن حق و تکلیف برای مردم است، باید علاوه بر موارد قانونی موجود، از طریق انتشار عمومی و رسانههای همگانی اعلام شود.
.
پس، وقتی "درگاه" راه انداختی، باید این اطلاعات را منتشر میکردی. این حق ماست که بدانیم چند پلیس عملیاتی داریم! چرا این مسئله الان مهم شده؟ چون آخرین آمار رسمی مربوط به سال ۱۳۹۵ است (۶۰ هزار نفر)—آن هم تخمینی و روی هوا! آمار جدیدی هم که طبق همین ماده از همین قانون باید بهروزرسانی میشد، اسلاف شما حتی قبلیاش را هم اعلام نکردند، چه برسد به آمار سال جاری!
۵.
ماده ۲ قانون فوقالذکر:
هر شخص ایرانی حق دسترسی به اطلاعات عمومی را دارد، مگر آنکه قانون منع کرده باشد. استفاده و انتشار این اطلاعات تابع قوانین و مقررات مربوطه خواهد بود.
۶.
جهت اطلاع: طبق بند "ج" از ماده ۱ همان قانون، "اطلاعات عمومی" تعریف شده است و آمار دقیقاً یکی از مصادیق آن است
.
اطلاعات عمومی شامل اطلاعات غیرشخصی نظیر ضوابط، آییننامهها، آمار و ارقام ملی و رسمی، اسناد و مکاتبات اداری است—البته بهجز موارد مستثنیشده در فصل چهارم همین قانون
.
پس خیالت راحت! این اطلاعات جزو اسرار دولتی نیست، پس بهانه نیاری که ناراحت میشم! زیرجولکی نپیچونی!
ماده ۷:
مؤسسه عمومی نمیتواند از متقاضی اطلاعات، هیچگونه دلیل یا توجیهی بابت درخواستش مطالبه کند.
مؤسسه عمومی یا خصوصی باید در سریعترین زمان ممکن پاسخ دهد و حداکثر ظرف ۱۰ روز اطلاعات را ارائه کند.
ماده
۱۱:
هر مصوبه و تصمیمی که موجد حق یا تکلیف عمومی باشد، نمیتواند بهعنوان "اسرار دولتی" طبقهبندی شود و انتشار آن الزامی ا
ست.
پس جنتلمن، عدد بده ببینیم چند نفر هستید؟! اصلاً بگو ببینیم شرارت، کیفقاپی، موبایلدزدی، قتل، تکهپارهکردن جوان مردم، زورگیری و خفتگیری را دست چند نفرشان سپردی؟ و چند نفر مأمور "حجاب و عفاف" هستند؟!
۷.
دستورالعمل ساماندهی نیروی انسانی دستگاههای اجرایی
(مصوبه شماره ۱۷۲۵۵۶/۲۰۶ مورخ ۲۶/۱۲/۱۳۹۳ شورای عالی اداری)!
ادامه را در اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/3f478255
#امیرمحمدخالقی #نیروی_انتظامی #امیرسالارداوودی #امیرسالار_داوودی #امنیت #باری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن آقای داوودی به شرح زیر است:
از سلام نظامیت معلومه خیلی واردی، ولی حالا بیخیال... دل بده!
۱.
استاندارد جهانی تعداد پلیس به ازای هر هزار نفر، ۵ نفر است. اما این آمار در کشور ما نصف است؛ یعنی ۲.۵ پلیس به ازای هر هزار نفر داریم. بنابراین، بدون اینکه عدد دقیق پرسنل کادری—چه افسر ارشد، چه جزء، چه درجهدار—در نیروی انتظامی (اعم از ستادی و عملیاتی) را بدانیم، فقط میدانیم که پنجاه درصد زیر استاندارد جهانی هستیم. ضمناً بحث ما درباره نیروهای عملیاتی است، نه کل پرسنل.
۲.
در کشور ۵۶۰۰ روستا، دهستان و شهرستان داریم که همگی کلانتری و پاسگاه دارند. اما اگر بخواهیم طبق استاندارد جهانی حساب کنیم، باید بگوییم ۲۶۰۰ کلانتری و پاسگاه کم داریم. پس این هم یعنی پنجاه درصد زیر استاندارد هستیم—آن هم بدون در نظر گرفتن کیفیت خدمات پلیسی! فعلاً فقط داریم کمی بررسی میکنیم.
۳.
بند "خ" از ماده ۱۰۳ قانون برنامه پنجساله هفتم توسعه جمهوری اسلامی ایران (۱۴۰۳ - ۱۴۰۷) میگوید:
سامانههای نظارتی (کنترلی) و مراقبتی هوشمند باید در کلیه معابر اصلی، میدانها و بزرگراهها در مراکز استانها و کلانشهرها و همچنین جادههای اصلی و آزادراهها نصب شوند. شهرداریها و وزارت راه و شهرسازی مسئول نصب، نگهداری و بهروزرسانی این سامانهها هستند و دسترسی آن بهصورت برخط در اختیار فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران قرار میگیرد.
اما این هم که از برج ۴ کلاً بسته بودی به درخت!
۴.
بند سوم از قانون "حق دسترسی به اطلاعات"، مصوب ۶ بهمن ۱۳۷۸:
ماده ۵: مؤسسات عمومی مکلفاند اطلاعات موضوع این قانون را در حداقل زمان ممکن و بدون تبعیض در دسترس مردم قرار دهند.
تبصره: اطلاعاتی که متضمن حق و تکلیف برای مردم است، باید علاوه بر موارد قانونی موجود، از طریق انتشار عمومی و رسانههای همگانی اعلام شود.
.
پس، وقتی "درگاه" راه انداختی، باید این اطلاعات را منتشر میکردی. این حق ماست که بدانیم چند پلیس عملیاتی داریم! چرا این مسئله الان مهم شده؟ چون آخرین آمار رسمی مربوط به سال ۱۳۹۵ است (۶۰ هزار نفر)—آن هم تخمینی و روی هوا! آمار جدیدی هم که طبق همین ماده از همین قانون باید بهروزرسانی میشد، اسلاف شما حتی قبلیاش را هم اعلام نکردند، چه برسد به آمار سال جاری!
۵.
ماده ۲ قانون فوقالذکر:
هر شخص ایرانی حق دسترسی به اطلاعات عمومی را دارد، مگر آنکه قانون منع کرده باشد. استفاده و انتشار این اطلاعات تابع قوانین و مقررات مربوطه خواهد بود.
۶.
جهت اطلاع: طبق بند "ج" از ماده ۱ همان قانون، "اطلاعات عمومی" تعریف شده است و آمار دقیقاً یکی از مصادیق آن است
.
اطلاعات عمومی شامل اطلاعات غیرشخصی نظیر ضوابط، آییننامهها، آمار و ارقام ملی و رسمی، اسناد و مکاتبات اداری است—البته بهجز موارد مستثنیشده در فصل چهارم همین قانون
.
پس خیالت راحت! این اطلاعات جزو اسرار دولتی نیست، پس بهانه نیاری که ناراحت میشم! زیرجولکی نپیچونی!
ماده ۷:
مؤسسه عمومی نمیتواند از متقاضی اطلاعات، هیچگونه دلیل یا توجیهی بابت درخواستش مطالبه کند.
مؤسسه عمومی یا خصوصی باید در سریعترین زمان ممکن پاسخ دهد و حداکثر ظرف ۱۰ روز اطلاعات را ارائه کند.
ماده
۱۱:
هر مصوبه و تصمیمی که موجد حق یا تکلیف عمومی باشد، نمیتواند بهعنوان "اسرار دولتی" طبقهبندی شود و انتشار آن الزامی ا
ست.
پس جنتلمن، عدد بده ببینیم چند نفر هستید؟! اصلاً بگو ببینیم شرارت، کیفقاپی، موبایلدزدی، قتل، تکهپارهکردن جوان مردم، زورگیری و خفتگیری را دست چند نفرشان سپردی؟ و چند نفر مأمور "حجاب و عفاف" هستند؟!
۷.
دستورالعمل ساماندهی نیروی انسانی دستگاههای اجرایی
(مصوبه شماره ۱۷۲۵۵۶/۲۰۶ مورخ ۲۶/۱۲/۱۳۹۳ شورای عالی اداری)!
ادامه را در اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/3f478255
#امیرمحمدخالقی #نیروی_انتظامی #امیرسالارداوودی #امیرسالار_داوودی #امنیت #باری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دومین تجمع فعالان مدنی در مقابل زندان اوین برای اعتراض به اعدام
به آتش کشیدن طناب دار در مقابل زندان اوین
سه شنبه ۳۰ بهمن ماه جمعی از فعالان مدنی از جمله صدیقه وسمقی، عالیه مطلب زاده، کامبیز نوروز زاده، هستی امیری، شقایق مرادی، علی نانوایی، مجید مسافر، نرگس محمدی، الهام صالحی و.... در مقابل در زندان اوین تجمع کردند.
آنها خواهان حمایت مردم از اعتصاب غذای زندانیان در کارزار سه شنبه های نه به اعدام شدند و شعار تا لغو حکم اعدام ایستادهایم تا پایان را سر دادند.
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
#نه_به_اعدام #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به آتش کشیدن طناب دار در مقابل زندان اوین
سه شنبه ۳۰ بهمن ماه جمعی از فعالان مدنی از جمله صدیقه وسمقی، عالیه مطلب زاده، کامبیز نوروز زاده، هستی امیری، شقایق مرادی، علی نانوایی، مجید مسافر، نرگس محمدی، الهام صالحی و.... در مقابل در زندان اوین تجمع کردند.
آنها خواهان حمایت مردم از اعتصاب غذای زندانیان در کارزار سه شنبه های نه به اعدام شدند و شعار تا لغو حکم اعدام ایستادهایم تا پایان را سر دادند.
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
#نه_به_اعدام #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته مجید خوشمنظر، کارمند ارشد کنترل ترافیک شهرداری مشهد، که در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ با از کار انداختن دوربینهای مداربسته از معترضان حمایت کرده بود، از زندان وکیلآباد مشهد آزاد شد. خبر آزادی او را خسرو علیکردی، وکیل دادگستری در مشهد، منتشر کرد اما جزئیات بیشتری ارائه نداد.
مجید خوشمنظر به همراه پسرش، امیررضا، قهرمان بوکس، در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۱ بازداشت شد. او به دلیل اقدامش در اختلال سیستم نظارتی شهری، با اتهام محاربه مواجه و به ۱۰ سال حبس و یک سال تبعید به تایباد محکوم شده بود.
اهمیت اقدام مجید خوشمنظر در مبارزات
اقدام مجید خوشمنظر نمونهای از مقاومت مدنی در برابر سرکوب دولتی است. از کار انداختن دوربینهای مداربسته نهتنها از معترضان در برابر شناسایی و سرکوب شدید محافظت کرد، بلکه امکان استمرار اعتراضات را نیز افزایش داد. این نوع اقدامات، که به جای خشونت بر خلاقیت، شجاعت و دانش فنی تکیه دارند، نقش مهمی در مبارزات مدنی ایفا میکنند. نافرمانی مدنی (از نوع خرابکاری شرافتمندانه) هوشمندانهای مانند اقدام مجید، با کاهش ابزارهای سرکوب حکومت، به مردم امکان میدهد تا اعتراضات خود را با امنیت بیشتری پیش ببرند و فضای عمومی را برای بیان مطالبات خود حفظ کنند.
#مجید_خوش_منظر #مشهد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مجید خوشمنظر به همراه پسرش، امیررضا، قهرمان بوکس، در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۱ بازداشت شد. او به دلیل اقدامش در اختلال سیستم نظارتی شهری، با اتهام محاربه مواجه و به ۱۰ سال حبس و یک سال تبعید به تایباد محکوم شده بود.
اهمیت اقدام مجید خوشمنظر در مبارزات
اقدام مجید خوشمنظر نمونهای از مقاومت مدنی در برابر سرکوب دولتی است. از کار انداختن دوربینهای مداربسته نهتنها از معترضان در برابر شناسایی و سرکوب شدید محافظت کرد، بلکه امکان استمرار اعتراضات را نیز افزایش داد. این نوع اقدامات، که به جای خشونت بر خلاقیت، شجاعت و دانش فنی تکیه دارند، نقش مهمی در مبارزات مدنی ایفا میکنند. نافرمانی مدنی (از نوع خرابکاری شرافتمندانه) هوشمندانهای مانند اقدام مجید، با کاهش ابزارهای سرکوب حکومت، به مردم امکان میدهد تا اعتراضات خود را با امنیت بیشتری پیش ببرند و فضای عمومی را برای بیان مطالبات خود حفظ کنند.
#مجید_خوش_منظر #مشهد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای، زندانی سیاسی: دادخواهی جنایت را نباید و نمیتوان به پیشگاه حاکمیت جنایتکار برد
مطهره گونهای، زندانی سیاسی، در یادداشتی تأکید میکند که مجازات اعدام ابزاری برای سرکوب و ارعاب مردم توسط جمهوری اسلامی است و نمیتوان از این حاکمیت جنایتکار انتظار عدالت داشت. او با اشاره به روندهای ناعادلانه دادرسی و سرکوبهای گسترده، مخالفت با اعدام را جدای از مبارزه علیه جمهوری اسلامی بیمعنا میداند و بر لزوم اتحاد در برابر این نظام تمامیتخواه تأکید میکند.
متن کامل یادداشت مطهره گونهای به شرح زیر است:
هنگامی که از "نه به اعدام برای هر کسی و در هر شرایطی" سخن میرانیم، به عبارتی تمامی ابعاد آسیبزای این مجازات را در نظر گرفتهایم. مجازات غیرانسانی اعدام، یک مسألهی مهم سیاسی است، چرا که در بطن آن، دولتها و حکومتهای اقتدارگرا خود را در چنان وضعیت مسلطی میبینند که حتی حق سلب حیات شهروندان را دارند. فارغ از نگاه تفصیلی آسیبشناسانه به مسألهی قتل و مجازات آن و قربانی بودن مجرمان، آیا به راستی جمهوری اسلامی از روندهای قضائی عادلانه برخوردار است که بتوان از رئیس دولت و دستگاه قضائی آن، مطالبهی احقاق عدالت داشت؟ سعید مدنی در کتاب دربارهی اعدام به خوبی این مسأله را تبیین میکند:
"زمینههای بسیاری برای ادعای قربانی بودن آن محکومان اعدام وجود دارد. بررسیهای تجربی گسترده به وضوح کاربرد نابرابر و خودسرانهی حکم اعدام را نشان میدهد. مجازات اعدام به شکل نامتناسبی به اعضای اقلیتها و گروههای به حاشیه راندهشده، از جمله اقلیتهای نژادی و قومیتی، مذهبی، محلی، کارگران مهاجر، فقرا یا افراد با ناتوانی هوشی و روانی گرایش دارد. برخی افراد به دلیل ویژگیهای قومی و ملیت و یا به دلیل عدم استطاعت برای برخورداری از وکیل قانونی توانا و باانگیزه، حکم اعدام دریافت میکنند."
اکنون مایهی تأسف است که برخی دانشگاهیان، به جای بررسی جامعهشناختی و سیاسی رخداد اخیر که منجر به کشتهشدن یک دانشجو شده است، توأمان با موضع محکم "نه به اعدام"، خواستار قتل و اعدام انسانی دیگر شدهاند که تنها صورت مسألهی سالها سیاستگذاری و حکمرانی خطا و استبدادی جمهوری اسلامی را پاک میکنند.
در جامعهای که از منظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از سوی حکومت، تحت اختناق و سرکوب حداکثری قرار دارد و حاکمیتی تا بُن دندان مسلح و حامی سرسخت کشتار و مرگ در مسند قدرت است، انگشت اتهام باید به سوی متهم و عامل اصلی این بازتولید خشونت یعنی جمهوری اسلامی نشانه رود.
هدف حکومت از اجرای هر حکم اعدامی، مشروعیتبخشی به سایر احکام اعدام، خاصه فعالان سیاسی و مدنی، و بازنمایی اقتدار تضعیفشدهی خود در راستای ارعاب پیشگیرانهی مردم از هرگونه اعتراض علیه خویش است. بنابراین، قربانی اعدامها فقط محکومان نیستند، بلکه تمامی مردم مشمول عواقب سهمگین آن خواهند بود.
گمانهزنیهای بسیاری نیز در خصوص ابعاد این حادثه وجود دارد؛ از جمله اینکه در منطقهی امیرآباد، که خوابگاههای دانشجویی و اماکن استراتژیک، به عنوان مثال خانهی امن اطلاعات سپاه و ساختمان انرژی هستهای در آن قرار دارد و در صورت وقوع هرگونه تجمع و یا اعتراضات دانشجویی، نیروهای سرکوبگر امنیتی با اشراف همهجانبه و با تمام قوا مردم را سرکوب میکنند و فجایع کوی دانشگاه و خیزش ۱۴۰۱ را رقم میزنند، چطور از برقراری امنیت عادی آن عاجزند؟ به علاوه، همزمانی این رخداد دلخراش و رپرتاژ عظیم رسانههای داخلی برای پوشش آن با برگزاری تجمع دانشگاهیان و فعالان سیاسی در محل سردر دانشگاه تهران در ظهر همان روز و بازداشت وحشیانه همراه با ضرب و شتم دهها نفر از معترضان، از جمله جانبازان و ایثارگران و دانشجویان، که وضعیت و نهاد بازداشتکنندهی بسیاری از آنان تاکنون نامشخص است، باید مورد تأمل جدی قرار گیرد.
علیایحال، با توجه به بیانیههای منتشرشده از سوی برخی نهادهای دانشجویی و مطالبهی تسریع در مجازات عاملین قتل، و همچنین صدور فرمانهای پزشکیان مبنی بر عدم جلوگیری از تجمع در داخل دانشگاه اما خارجنشدن اعتراضات از فضای آن و تشکیل کمیتهی ویژهی بررسی، به نظر میرسد دستگاه امنیتی-قضائی در صدد انحراف جریانات دانشجویی از کارزار "نه به اعدام"، خاصه پس از تأیید حکم اعدام شریفه محمدی، مهدی حسنی و بهروز احسانی، و رد اعادهی دادرسی حکم اعدام پخشان عزیزی، و همچنین کنترل بیش از پیش دانشگاهها و امنیتیتر کردن فضای آن با رویکردی پیشگیرانه است.
دادخواهی جنایت را نمیتوان به پیشگاه جنایتکار برد. ...
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/motahareh-gonei-nameh/
#مطهره_گونه_ای #بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای، زندانی سیاسی، در یادداشتی تأکید میکند که مجازات اعدام ابزاری برای سرکوب و ارعاب مردم توسط جمهوری اسلامی است و نمیتوان از این حاکمیت جنایتکار انتظار عدالت داشت. او با اشاره به روندهای ناعادلانه دادرسی و سرکوبهای گسترده، مخالفت با اعدام را جدای از مبارزه علیه جمهوری اسلامی بیمعنا میداند و بر لزوم اتحاد در برابر این نظام تمامیتخواه تأکید میکند.
متن کامل یادداشت مطهره گونهای به شرح زیر است:
هنگامی که از "نه به اعدام برای هر کسی و در هر شرایطی" سخن میرانیم، به عبارتی تمامی ابعاد آسیبزای این مجازات را در نظر گرفتهایم. مجازات غیرانسانی اعدام، یک مسألهی مهم سیاسی است، چرا که در بطن آن، دولتها و حکومتهای اقتدارگرا خود را در چنان وضعیت مسلطی میبینند که حتی حق سلب حیات شهروندان را دارند. فارغ از نگاه تفصیلی آسیبشناسانه به مسألهی قتل و مجازات آن و قربانی بودن مجرمان، آیا به راستی جمهوری اسلامی از روندهای قضائی عادلانه برخوردار است که بتوان از رئیس دولت و دستگاه قضائی آن، مطالبهی احقاق عدالت داشت؟ سعید مدنی در کتاب دربارهی اعدام به خوبی این مسأله را تبیین میکند:
"زمینههای بسیاری برای ادعای قربانی بودن آن محکومان اعدام وجود دارد. بررسیهای تجربی گسترده به وضوح کاربرد نابرابر و خودسرانهی حکم اعدام را نشان میدهد. مجازات اعدام به شکل نامتناسبی به اعضای اقلیتها و گروههای به حاشیه راندهشده، از جمله اقلیتهای نژادی و قومیتی، مذهبی، محلی، کارگران مهاجر، فقرا یا افراد با ناتوانی هوشی و روانی گرایش دارد. برخی افراد به دلیل ویژگیهای قومی و ملیت و یا به دلیل عدم استطاعت برای برخورداری از وکیل قانونی توانا و باانگیزه، حکم اعدام دریافت میکنند."
اکنون مایهی تأسف است که برخی دانشگاهیان، به جای بررسی جامعهشناختی و سیاسی رخداد اخیر که منجر به کشتهشدن یک دانشجو شده است، توأمان با موضع محکم "نه به اعدام"، خواستار قتل و اعدام انسانی دیگر شدهاند که تنها صورت مسألهی سالها سیاستگذاری و حکمرانی خطا و استبدادی جمهوری اسلامی را پاک میکنند.
در جامعهای که از منظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از سوی حکومت، تحت اختناق و سرکوب حداکثری قرار دارد و حاکمیتی تا بُن دندان مسلح و حامی سرسخت کشتار و مرگ در مسند قدرت است، انگشت اتهام باید به سوی متهم و عامل اصلی این بازتولید خشونت یعنی جمهوری اسلامی نشانه رود.
هدف حکومت از اجرای هر حکم اعدامی، مشروعیتبخشی به سایر احکام اعدام، خاصه فعالان سیاسی و مدنی، و بازنمایی اقتدار تضعیفشدهی خود در راستای ارعاب پیشگیرانهی مردم از هرگونه اعتراض علیه خویش است. بنابراین، قربانی اعدامها فقط محکومان نیستند، بلکه تمامی مردم مشمول عواقب سهمگین آن خواهند بود.
گمانهزنیهای بسیاری نیز در خصوص ابعاد این حادثه وجود دارد؛ از جمله اینکه در منطقهی امیرآباد، که خوابگاههای دانشجویی و اماکن استراتژیک، به عنوان مثال خانهی امن اطلاعات سپاه و ساختمان انرژی هستهای در آن قرار دارد و در صورت وقوع هرگونه تجمع و یا اعتراضات دانشجویی، نیروهای سرکوبگر امنیتی با اشراف همهجانبه و با تمام قوا مردم را سرکوب میکنند و فجایع کوی دانشگاه و خیزش ۱۴۰۱ را رقم میزنند، چطور از برقراری امنیت عادی آن عاجزند؟ به علاوه، همزمانی این رخداد دلخراش و رپرتاژ عظیم رسانههای داخلی برای پوشش آن با برگزاری تجمع دانشگاهیان و فعالان سیاسی در محل سردر دانشگاه تهران در ظهر همان روز و بازداشت وحشیانه همراه با ضرب و شتم دهها نفر از معترضان، از جمله جانبازان و ایثارگران و دانشجویان، که وضعیت و نهاد بازداشتکنندهی بسیاری از آنان تاکنون نامشخص است، باید مورد تأمل جدی قرار گیرد.
علیایحال، با توجه به بیانیههای منتشرشده از سوی برخی نهادهای دانشجویی و مطالبهی تسریع در مجازات عاملین قتل، و همچنین صدور فرمانهای پزشکیان مبنی بر عدم جلوگیری از تجمع در داخل دانشگاه اما خارجنشدن اعتراضات از فضای آن و تشکیل کمیتهی ویژهی بررسی، به نظر میرسد دستگاه امنیتی-قضائی در صدد انحراف جریانات دانشجویی از کارزار "نه به اعدام"، خاصه پس از تأیید حکم اعدام شریفه محمدی، مهدی حسنی و بهروز احسانی، و رد اعادهی دادرسی حکم اعدام پخشان عزیزی، و همچنین کنترل بیش از پیش دانشگاهها و امنیتیتر کردن فضای آن با رویکردی پیشگیرانه است.
دادخواهی جنایت را نمیتوان به پیشگاه جنایتکار برد. ...
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/motahareh-gonei-nameh/
#مطهره_گونه_ای #بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر علیمراد داوودی در سال ۱۳۰۰ در خانوادهای بهایی در خلخال متولد شد. از دانشگاه تهران در رشته فلسفه دکترا گرفت و در همان دانشگاه به تدریس این رشته نیز مشغول شد. علی مراد داوودی در دانشگاه تهران استادی ممتاز و محبوب محسوب میشد. او در حوزه فلسفه چندین اثر را تالیف و ترجمه کرده بود.
دکتر داوودی در سال ۱۳۵۴ به عضویت محفل ملی بهائیان ایران برگزیده شد. با رویکارآمدن جمهوری اسلامی، خمینی که بهاییان را در فتوایی «کافر و نجس» نامیده بود، دستور به محدودیت و آزار آنان داد.
او در آبان ۱۳۵۸ در تهران ربوده شد و به قتل رسید. مرجان داوودی فرزند او درباره ناپدیدشدن و سپس قتل پدرش میگوید:
«با تعدادی از دوستان ایشان به پارک رفتیم تا تحقیق کنیم و ببینیم کجا هستند. نگهبان پارک توضیح داد که یک جیپ آمده و او را به زور داخل ماشین کرده است. ما حدس زدیم که این جیپ باید دولتی باشد، زیرا هر ماشینی اجازه ورود به پارک را نداشت. وقتی چند ساعت بعد دوستانش دوباره سراغ نگهبان پارک رفتند او همه چیز را تکذیب کرد».
محققان او را از نخستین قربانیان قتلهای زنجیرهای در ایران میدانند. نکته جالبتوجه درباره علیمراد داوودی آن است که علیرغم باورمندی عمیق به آیین بهایی، عمیقا باورمند به آزادی مذاهب بود و اجازه نمیداد باورمندی شخصی او در حوزه پژوهشی، اثرگذار باشد. دکتر بهروز ثابت، محقق علوم اجتماعی درباره مشی آزادمنشانهی دکتر علیمراد داوودی میگوید:
«استاد داودی تعلقی عمیق و ایمانی محکم به آئین بهائی داشت. در عین حال ایشان به همان شدت معتقد بود و تعهد داشت که نگذارد آراء شخصیاش وارد حوزه پژوهشهای آکادمیک فلسفی شود و یا کلاس درسش تحت تاثیر باورهای خصوصی او قرار گیرد».
درواقع علیمراد داوودی جدای از آنکه استادی برجسته در حوزه فلسفه بود، به همان اندازه میتواند الگویی برای زیست صحیح آکادمیک نیز باشد. تلاش برای تفکیک باورهای مذهبی شخصی از مباحثی که در کلاسهای درس در میگیرند، نکتهای است که در جمهوری اسلامی نه تنها غایب است بلکه برعکس عمل میشود.
@Dialogue1402
لینک یوتیوب
https://youtu.be/zleGURusSEQ
لینک وبسایت
https://dialog.tavaana.org/dr_alimorad_davoodi-2/
#علی_مراد_داوودی #گفتگو_توانا #حکومت_دینی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#داستان_ما_یکیست
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر داوودی در سال ۱۳۵۴ به عضویت محفل ملی بهائیان ایران برگزیده شد. با رویکارآمدن جمهوری اسلامی، خمینی که بهاییان را در فتوایی «کافر و نجس» نامیده بود، دستور به محدودیت و آزار آنان داد.
او در آبان ۱۳۵۸ در تهران ربوده شد و به قتل رسید. مرجان داوودی فرزند او درباره ناپدیدشدن و سپس قتل پدرش میگوید:
«با تعدادی از دوستان ایشان به پارک رفتیم تا تحقیق کنیم و ببینیم کجا هستند. نگهبان پارک توضیح داد که یک جیپ آمده و او را به زور داخل ماشین کرده است. ما حدس زدیم که این جیپ باید دولتی باشد، زیرا هر ماشینی اجازه ورود به پارک را نداشت. وقتی چند ساعت بعد دوستانش دوباره سراغ نگهبان پارک رفتند او همه چیز را تکذیب کرد».
محققان او را از نخستین قربانیان قتلهای زنجیرهای در ایران میدانند. نکته جالبتوجه درباره علیمراد داوودی آن است که علیرغم باورمندی عمیق به آیین بهایی، عمیقا باورمند به آزادی مذاهب بود و اجازه نمیداد باورمندی شخصی او در حوزه پژوهشی، اثرگذار باشد. دکتر بهروز ثابت، محقق علوم اجتماعی درباره مشی آزادمنشانهی دکتر علیمراد داوودی میگوید:
«استاد داودی تعلقی عمیق و ایمانی محکم به آئین بهائی داشت. در عین حال ایشان به همان شدت معتقد بود و تعهد داشت که نگذارد آراء شخصیاش وارد حوزه پژوهشهای آکادمیک فلسفی شود و یا کلاس درسش تحت تاثیر باورهای خصوصی او قرار گیرد».
درواقع علیمراد داوودی جدای از آنکه استادی برجسته در حوزه فلسفه بود، به همان اندازه میتواند الگویی برای زیست صحیح آکادمیک نیز باشد. تلاش برای تفکیک باورهای مذهبی شخصی از مباحثی که در کلاسهای درس در میگیرند، نکتهای است که در جمهوری اسلامی نه تنها غایب است بلکه برعکس عمل میشود.
@Dialogue1402
لینک یوتیوب
https://youtu.be/zleGURusSEQ
لینک وبسایت
https://dialog.tavaana.org/dr_alimorad_davoodi-2/
#علی_مراد_داوودی #گفتگو_توانا #حکومت_دینی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#داستان_ما_یکیست
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میرزا محمد مهرابی، روحانی منتقد خامنهای
در ویدئویی که نسخه ای از آن به ما رسیده است با نقل یک روایت از استاد خود حسینعلی منتظری، سیاستهای ضد مردمی خامنهای را مورد نقد قرار داده است.
#حسینعلی_منتظری #میرزا_محمد_مهرابی #خامنه_ای #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
میرزا محمد مهرابی، روحانی منتقد خامنهای
در ویدئویی که نسخه ای از آن به ما رسیده است با نقل یک روایت از استاد خود حسینعلی منتظری، سیاستهای ضد مردمی خامنهای را مورد نقد قرار داده است.
#حسینعلی_منتظری #میرزا_محمد_مهرابی #خامنه_ای #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
احمدرضا حائری زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار: آقای سپاهی دوره دروغ گذشت!
اگر نیروهایتان از مردمند، چرا در روزهای اعتراضات ۱۴۰۱ در خیابانهای شهر ایلام و هنگام سرکوب خونین مردم ایلام بر سر همین نیرویهای مسلحتان دو لایه جوراب سیاه کشیده بودید که مردم معترض آنها را شناسایی نکنند!؟
گزارشی از اظهارات تلفنی احمدرضا حائری از زندان قزلحصار درخصوص سخنان معاون فرمانده سپاه استان ایلام، شهر زادگاه آقای حائری و افشای برخی حقایق سرکوب اعتراضات ۱۴۰۱/به تاریخ پنجشنبه دوم اسفند ۱۴۰۳:
روز گذشته قدرتالله کریمیان، جانشین فرمانده «سپاه امیرالمومنین» استان ایلام، از برگزاری رزمایش «پیامبر اعظم» در روز پنجشنبه با حضور ۲۰ هزار نیروی بسیجی در این استان خبر داده و گفته بود: «این رزمایش با هدف حفظ آمادگی نیروهای مردمی و مقابله با تهدیدات احتمالی، با مشارکت یگانهای مختلف سپاه برگزار میشود.»
احمدرضا حائری فعال حقوقبشر زندانی، که استان ایلام زادگاهش است و در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ و قیام «زن زندگی آزادی»، گزارشات متعددی از نقض فاحش حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی این استان و سرکوب خونین مردم معترض زادگاهش ایلام منتشر کرده بودند، در گفتگوی تلفنی با دوستانش از زندان قزلحصار، با اشاره به این اظهارات سپاه استان ایلام به سرکوب سیستماتیک و دستور سپاه به نیروی به اصطلاح مردمیاش برای پوشاندن چهره برای پیشگیری از شناسایی شدن توسط مردم اشاره کرده و گفتند:
«این بیست هزار نیرویی که آقایان در سپاه ایلام، در واقع مانور برای آمدگی جهت سرکوب اعتراضات ناگزیر پیشرو برایشان برگزار میکنند، اگر چنانچه مدعی هستند، نیرویهای مردمی و از مردم رنجکشیده زادگاه غریب و مظلومم ایلام هستند، چرا چنانچه در جریان خیزش و اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ که اکثر شهرهای استان را در بر گرفته و اکثریت مردم رنجکشیده ایلام را برای اعتراض به حکومت استبدادی به خیابان کشانید، آقایان سپاهی در ایلام به همین نیروهای به اصطلاح مردمی دستور دادند، برای اینکه از سوی همشهریان ایلامی شناسائی نشوند دو لایه جوراب مشکی بر سرشان بکشند! و بعد با شوکر، باتوم و تفنگ ساچمهای به جان دختران، پسران و مردم معترض بیفتاند که شعارشان اصلیشان « ژن ژیان ئازادی» بود!؟
آقای سپاه استان ایلام، این مایه شرمساری شماست که هنوز دو سال نگذشته از آن روزهای خونبار سرکوب، و علاوه بر پیکر به خون خفته در خاک «محسن قیصری» آن جوان رشید همشهریمان که قاتلش را به نام و سمت معرفی کردم و به جای محاکمه ترفبع گرفت!!، هنوز بسیاری از شهروندان ایلامی درگیر احضار، دادگاه و زندان شما هستند، بعد در روز روشن و در محضر شریف و محترم مردم تحت ستم همشهریم در شهرهای مختلف استان ایلام، به دروغ عدهای مزدور که انسانیتشان را قطعا به بهای اندکی فروخته و حاضر شدهاند به خیال پنهان ماندن صورت و هویتشان، همشهریان معترض و گرفتار هزاران درد خود را به خاک و خون بکشند و شما وقیحانه آنها را نیروهای مردمی معرفی کنید!
آقای سپاهی که متأسفانه همشهری ما هستید! گذشت آن روزها که با خیال راحت دروغ میگفتید، مردم امروز آگاه و هوشیارند! نه تنها دروغ شما را باور نمیکنند، بلکه آن نیروهای سرکوبگر زیر نقاب سیاه را نیز شناسایی و برای امثال اینجانب بسیاریشان را معرفی کردهاند. به خود بیائید پیش از آنکه دیر شود.»
احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
#احمدرضا_حائری #بیانیه #محسن_قمصری #ایلام #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اگر نیروهایتان از مردمند، چرا در روزهای اعتراضات ۱۴۰۱ در خیابانهای شهر ایلام و هنگام سرکوب خونین مردم ایلام بر سر همین نیرویهای مسلحتان دو لایه جوراب سیاه کشیده بودید که مردم معترض آنها را شناسایی نکنند!؟
گزارشی از اظهارات تلفنی احمدرضا حائری از زندان قزلحصار درخصوص سخنان معاون فرمانده سپاه استان ایلام، شهر زادگاه آقای حائری و افشای برخی حقایق سرکوب اعتراضات ۱۴۰۱/به تاریخ پنجشنبه دوم اسفند ۱۴۰۳:
روز گذشته قدرتالله کریمیان، جانشین فرمانده «سپاه امیرالمومنین» استان ایلام، از برگزاری رزمایش «پیامبر اعظم» در روز پنجشنبه با حضور ۲۰ هزار نیروی بسیجی در این استان خبر داده و گفته بود: «این رزمایش با هدف حفظ آمادگی نیروهای مردمی و مقابله با تهدیدات احتمالی، با مشارکت یگانهای مختلف سپاه برگزار میشود.»
احمدرضا حائری فعال حقوقبشر زندانی، که استان ایلام زادگاهش است و در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ و قیام «زن زندگی آزادی»، گزارشات متعددی از نقض فاحش حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی این استان و سرکوب خونین مردم معترض زادگاهش ایلام منتشر کرده بودند، در گفتگوی تلفنی با دوستانش از زندان قزلحصار، با اشاره به این اظهارات سپاه استان ایلام به سرکوب سیستماتیک و دستور سپاه به نیروی به اصطلاح مردمیاش برای پوشاندن چهره برای پیشگیری از شناسایی شدن توسط مردم اشاره کرده و گفتند:
«این بیست هزار نیرویی که آقایان در سپاه ایلام، در واقع مانور برای آمدگی جهت سرکوب اعتراضات ناگزیر پیشرو برایشان برگزار میکنند، اگر چنانچه مدعی هستند، نیرویهای مردمی و از مردم رنجکشیده زادگاه غریب و مظلومم ایلام هستند، چرا چنانچه در جریان خیزش و اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ که اکثر شهرهای استان را در بر گرفته و اکثریت مردم رنجکشیده ایلام را برای اعتراض به حکومت استبدادی به خیابان کشانید، آقایان سپاهی در ایلام به همین نیروهای به اصطلاح مردمی دستور دادند، برای اینکه از سوی همشهریان ایلامی شناسائی نشوند دو لایه جوراب مشکی بر سرشان بکشند! و بعد با شوکر، باتوم و تفنگ ساچمهای به جان دختران، پسران و مردم معترض بیفتاند که شعارشان اصلیشان « ژن ژیان ئازادی» بود!؟
آقای سپاه استان ایلام، این مایه شرمساری شماست که هنوز دو سال نگذشته از آن روزهای خونبار سرکوب، و علاوه بر پیکر به خون خفته در خاک «محسن قیصری» آن جوان رشید همشهریمان که قاتلش را به نام و سمت معرفی کردم و به جای محاکمه ترفبع گرفت!!، هنوز بسیاری از شهروندان ایلامی درگیر احضار، دادگاه و زندان شما هستند، بعد در روز روشن و در محضر شریف و محترم مردم تحت ستم همشهریم در شهرهای مختلف استان ایلام، به دروغ عدهای مزدور که انسانیتشان را قطعا به بهای اندکی فروخته و حاضر شدهاند به خیال پنهان ماندن صورت و هویتشان، همشهریان معترض و گرفتار هزاران درد خود را به خاک و خون بکشند و شما وقیحانه آنها را نیروهای مردمی معرفی کنید!
آقای سپاهی که متأسفانه همشهری ما هستید! گذشت آن روزها که با خیال راحت دروغ میگفتید، مردم امروز آگاه و هوشیارند! نه تنها دروغ شما را باور نمیکنند، بلکه آن نیروهای سرکوبگر زیر نقاب سیاه را نیز شناسایی و برای امثال اینجانب بسیاریشان را معرفی کردهاند. به خود بیائید پیش از آنکه دیر شود.»
احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
#احمدرضا_حائری #بیانیه #محسن_قمصری #ایلام #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بازنشر
گفتوگو با سیما مرادبیگی، از آسیبدیدگان جنبش زن، زندگی، آزادی
سیما مرادبیگی از معترضان آسیبدیده خیزش سراسری ۱۴۰۱ در بوکان است که با انتشار ویدیویی وضعیت دست خود را ۹ ماه پس از شلیک نیروهای سرکوبگر نشان داد. ۲۱ مهرماه ۱۴۰۱ او به همراه همسر خود برای شرکت در اعتراضات به خیابانهای بوکان آمده بودند، دقایقی بعد، سیما و همسرش برای لحظاتی در خیابان از هم جدا شدند و در همان حین، سربازی در خیابان، لوله تفنگ را به دست سیما میچسباند و بیرحمانه شلیک میکند، بیشتر از ۳۰۰ گلوله ساچمهای به دست سیما شلیک میشود.
در این برنامه، مهدی موسوی، شاعر و نویسنده با سیما مراد بیگی درباره سرگذشت و نحوه آسیبدیدیگیاش در اعتراضات با او مصاحبه میکند.
این برنامه ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ در صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا برگزار شده است.
سایت:
https://tavaana.org/friday-24/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=roi7XC0K8bc
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/e9sbdvv7easx
#یاری_مدنی_توانا
#گفتگوی_جمعه
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#سیما_مرادبیگی
@Tavaana_TavaanaTech
گفتوگو با سیما مرادبیگی، از آسیبدیدگان جنبش زن، زندگی، آزادی
سیما مرادبیگی از معترضان آسیبدیده خیزش سراسری ۱۴۰۱ در بوکان است که با انتشار ویدیویی وضعیت دست خود را ۹ ماه پس از شلیک نیروهای سرکوبگر نشان داد. ۲۱ مهرماه ۱۴۰۱ او به همراه همسر خود برای شرکت در اعتراضات به خیابانهای بوکان آمده بودند، دقایقی بعد، سیما و همسرش برای لحظاتی در خیابان از هم جدا شدند و در همان حین، سربازی در خیابان، لوله تفنگ را به دست سیما میچسباند و بیرحمانه شلیک میکند، بیشتر از ۳۰۰ گلوله ساچمهای به دست سیما شلیک میشود.
در این برنامه، مهدی موسوی، شاعر و نویسنده با سیما مراد بیگی درباره سرگذشت و نحوه آسیبدیدیگیاش در اعتراضات با او مصاحبه میکند.
این برنامه ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ در صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا برگزار شده است.
سایت:
https://tavaana.org/friday-24/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=roi7XC0K8bc
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/e9sbdvv7easx
#یاری_مدنی_توانا
#گفتگوی_جمعه
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#سیما_مرادبیگی
@Tavaana_TavaanaTech
بیارزششدن ریال، تورم گسترش فقر و نرخ روزافزون که هرلحظه روبهرشد دلار در ایران به مشکلی بزرگ برای ایرانیان تبدیل شده در حالیکه جمهوری اسلامی بیتوجه به وضعیت اقتصاد مردم، مشغول جنگافروزی در منطقه است.
https://tavaana.org/war-khamenei-israel-iran/
طرح از رضا عقیلی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دلار
@Tavaana_TavaanaTech
https://tavaana.org/war-khamenei-israel-iran/
طرح از رضا عقیلی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دلار
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم زادروز جاویدنام فؤاد قدیمی بر سر مزارش برگزار شد
«کاش حالمان را بپرسند و با اطمینان تمام بگوییم (خوب نیستیم)
وماهی فقط خودمان را به آن راه میزنیم
کوچه علی چپ پر شده از من و امثال من که فقط ادای خوب بودن را در میآوریم»
از اینستاگرام امید قدیمی
برادر فواد قدیمی
omid_ghadimi4477
- فواد قدیمی ۴۰ساله بود و پدر دو فرزند بود. ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک ماموران در دیواندره زخمی شد و سیام در بیمارستان جان باخت. در ویدیویی دیده میشود ماموران در این شهر از فاصله نزدیک به معترضان شلیک میکنند. کاوان، فرزند ۹ساله فواد، انشایی برای پدر میخواند: «همیشه فصل پاییز را دوست داشتم، ولی امسال نه، چون پدرم را در شروع این فصل از دست دادم».
۶ آبان ۱۴۰۱، مراسم چهلم فواد با حضور جمعیت زیادی از مردم دیواندره برگزار شد. حاضران در این مراسم، شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند.
#دادخواهی
#زن_زندگی_آزادی
#فواد_قدیمی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«کاش حالمان را بپرسند و با اطمینان تمام بگوییم (خوب نیستیم)
وماهی فقط خودمان را به آن راه میزنیم
کوچه علی چپ پر شده از من و امثال من که فقط ادای خوب بودن را در میآوریم»
از اینستاگرام امید قدیمی
برادر فواد قدیمی
omid_ghadimi4477
- فواد قدیمی ۴۰ساله بود و پدر دو فرزند بود. ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک ماموران در دیواندره زخمی شد و سیام در بیمارستان جان باخت. در ویدیویی دیده میشود ماموران در این شهر از فاصله نزدیک به معترضان شلیک میکنند. کاوان، فرزند ۹ساله فواد، انشایی برای پدر میخواند: «همیشه فصل پاییز را دوست داشتم، ولی امسال نه، چون پدرم را در شروع این فصل از دست دادم».
۶ آبان ۱۴۰۱، مراسم چهلم فواد با حضور جمعیت زیادی از مردم دیواندره برگزار شد. حاضران در این مراسم، شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند.
#دادخواهی
#زن_زندگی_آزادی
#فواد_قدیمی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بازداشت گلاره عباسی، زندانی سیاسی سابق
گلاره عباسی، فعال مدنی و سیاسی، روز چهارشنبه، اول اسفند، در منزل شخصیاش در غرب تهران توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. گزارشها حاکی از آن است که دلیل بازداشت او، تلاش برای فروش صنایع دستی ساختهشده توسط زندانیان سیاسی بهمنظور تأمین معاش آنها بوده است.
به گفته منابع مطلع، مأموران حکومتی با یورش به خانه این کنشگر سیاسی(پادشاهیخواه) و مدنی، او را دستگیر کردند. در پی این اقدام، دختر نوجوان خانم عباسی در خانه تنها مانده و از سرپرستی محروم شده است.
گلاره عباسی که پیشتر نیز به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به دو سال و نیم زندان محکوم شده بود، به دلیل مشکلات جسمی و پس از یک حمله قلبی در زندان اوین، مشمول حکم «عدم تحمل کیفر» شد و از زندان آزاد گردید.
وی از بیماریهای متعددی از جمله دیسک کمر، رماتیسم و آرتروز رنج میبرد و پزشکان تأکید کردهاند که شرایط زندان برای او غیرقابلتحمل است. با این حال، او بار دیگر هدف سرکوب قرار گرفته و بازداشت شده است.
#گلاره_عباسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گلاره عباسی، فعال مدنی و سیاسی، روز چهارشنبه، اول اسفند، در منزل شخصیاش در غرب تهران توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. گزارشها حاکی از آن است که دلیل بازداشت او، تلاش برای فروش صنایع دستی ساختهشده توسط زندانیان سیاسی بهمنظور تأمین معاش آنها بوده است.
به گفته منابع مطلع، مأموران حکومتی با یورش به خانه این کنشگر سیاسی(پادشاهیخواه) و مدنی، او را دستگیر کردند. در پی این اقدام، دختر نوجوان خانم عباسی در خانه تنها مانده و از سرپرستی محروم شده است.
گلاره عباسی که پیشتر نیز به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به دو سال و نیم زندان محکوم شده بود، به دلیل مشکلات جسمی و پس از یک حمله قلبی در زندان اوین، مشمول حکم «عدم تحمل کیفر» شد و از زندان آزاد گردید.
وی از بیماریهای متعددی از جمله دیسک کمر، رماتیسم و آرتروز رنج میبرد و پزشکان تأکید کردهاند که شرایط زندان برای او غیرقابلتحمل است. با این حال، او بار دیگر هدف سرکوب قرار گرفته و بازداشت شده است.
#گلاره_عباسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech