This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علی خامنهای: بهتر از دموکراسی ایران، کجای دنیا هست؟
خامنهای در این ویدیو میگوید انتخاباتی که جمهوری اسلامی برگزار میکند، از انتخابات اکثر کشورهای مدعیِ دموکراسی، هم آزادتر است، هم پرشورتر و هم انگیزه مردم بیشتر است.
او میگوید در هیچ برههای اینگونه خود مردم نمیتوانستهاند مسئولان بلندپایه کشور را انتخاب کنند؟ اما واقعیت چیست؟
در این ویدیو بیشتر ببینید.
سایت:
https://tavaana.org/democracy-according-to-khamenei/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=ffrzsUkCGvQ
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دموکراسی #دیکتاتوری
@Tavaana_TavaanaTech
خامنهای در این ویدیو میگوید انتخاباتی که جمهوری اسلامی برگزار میکند، از انتخابات اکثر کشورهای مدعیِ دموکراسی، هم آزادتر است، هم پرشورتر و هم انگیزه مردم بیشتر است.
او میگوید در هیچ برههای اینگونه خود مردم نمیتوانستهاند مسئولان بلندپایه کشور را انتخاب کنند؟ اما واقعیت چیست؟
در این ویدیو بیشتر ببینید.
سایت:
https://tavaana.org/democracy-according-to-khamenei/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=ffrzsUkCGvQ
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دموکراسی #دیکتاتوری
@Tavaana_TavaanaTech
عبدالرحمن برومند، فعال سیاسی و از یاران و همراهان شاپور بختیار پنجشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۷۰ در پاریس به دست عوامل جمهوری اسلامی به قتل رسید.
«...تا زمانی که آیتالله خمینی زنده بود تمام قتلها، در درون و بیرون، تنها با اجازه یا دستور او انجام میگرفت و پس از فوت خمینی توسط آیتالله علی خامنهای نهادی با نام "شورای امور ویژه" تشکیل شد تا درباره قتل دگراندیشان در درون و بیرون تصمیمگیری کند و شخص رهبر مذهبی در رأس این شورا قرار داشت...».
در کتاب «بنیادگرایان اسلامی و قتل دگراندیشان در برونمرز» در شرح قتل دکتر عبدالرحمان برومند، از زبان دخترش - لادن برومند - چنین آمده است:
«سر کاربودم که برادر کوچکم تلفن کرد. وقتی خودم را به خانه رساندم پدرم را هنوز نبرده بودند؛ اورژانس رسیده بود؛ پدرم غرق در خون بود؛ او را از دور دیدم. صحنه هولناکی بود ...».
ابوالقاسم مصباحی - از عوامل اطلاعاتی جمهوری اسلامی - در دادگاه میکونوس اظهار داشت که جمهوری اسلامی تنها در اروپای غربی، دهها نفر را به قتل رسانده است که هیچ کس هنوز از آن اطلاعی ندارد.
کتاب «بنیادگرایان اسلامی و قتل دگراندیشان در برون مرز»
https://tavaana.org/assassinations_of_ir/
#یاری_مدنی_توانا #کتاب #ترور
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«...تا زمانی که آیتالله خمینی زنده بود تمام قتلها، در درون و بیرون، تنها با اجازه یا دستور او انجام میگرفت و پس از فوت خمینی توسط آیتالله علی خامنهای نهادی با نام "شورای امور ویژه" تشکیل شد تا درباره قتل دگراندیشان در درون و بیرون تصمیمگیری کند و شخص رهبر مذهبی در رأس این شورا قرار داشت...».
در کتاب «بنیادگرایان اسلامی و قتل دگراندیشان در برونمرز» در شرح قتل دکتر عبدالرحمان برومند، از زبان دخترش - لادن برومند - چنین آمده است:
«سر کاربودم که برادر کوچکم تلفن کرد. وقتی خودم را به خانه رساندم پدرم را هنوز نبرده بودند؛ اورژانس رسیده بود؛ پدرم غرق در خون بود؛ او را از دور دیدم. صحنه هولناکی بود ...».
ابوالقاسم مصباحی - از عوامل اطلاعاتی جمهوری اسلامی - در دادگاه میکونوس اظهار داشت که جمهوری اسلامی تنها در اروپای غربی، دهها نفر را به قتل رسانده است که هیچ کس هنوز از آن اطلاعی ندارد.
کتاب «بنیادگرایان اسلامی و قتل دگراندیشان در برون مرز»
https://tavaana.org/assassinations_of_ir/
#یاری_مدنی_توانا #کتاب #ترور
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز جمعه ۲۹ فروردین، زادروز جاویدنام روزبه خادمیان است.
مریم خادمیان خواهر روزبه با انتشار این ویدئوی کوتاه در اینستاگرام نوشت:
«من روزبه خادمیان هستم. ۳۲ساله اهل سنقر کرمانشاه و ساکن فردیس کرج. کارشناسی حسابداری داشتم اما شغلم موبایلفروشی بود. یه مغازه کوچک موبایلفروشی داشتم که از طریق اون خرج خودم رو در میآوردم و کمک کار خانوادهام هم بودم.
بدنسازی و فوتبال ورزشهای مورد علاقهام بود و هوادار تیم استقلال بودم. به اسبسواری هم علاقه زیادی داشتم.
من همان جوانی هستم که وقتی قیام سراسری در دادخواهی خون مهسا امینی شروع شده بود این عکس رو استوری کردم و خطاب به دختران شجاع میهنم که به خیابان آمده بودند تا مرگ دیکتاتور رو فریاد بزنن نوشتم که
«تو عقب وایستا… من واسه آزادی تو جوونمو میدم»
و این آخرین استوری من بود.»
- روزبه خادمیان، متولد ۲۹ فروردین ۱۳۷۰، جوانی که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در فردیس کرج توسط عوامل جمهوری اسلامی کشته شد، در آخرین استوری اینستاگرامش با انتشار تصویری از یک زن در اعتراضات، نوشته بود: «تو عقب وایستا، من جونمو برات میدم» و او جانش و جوانیش را نثار آزادی میهن کرد.
#روزبه_خادمیان
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
مریم خادمیان خواهر روزبه با انتشار این ویدئوی کوتاه در اینستاگرام نوشت:
«من روزبه خادمیان هستم. ۳۲ساله اهل سنقر کرمانشاه و ساکن فردیس کرج. کارشناسی حسابداری داشتم اما شغلم موبایلفروشی بود. یه مغازه کوچک موبایلفروشی داشتم که از طریق اون خرج خودم رو در میآوردم و کمک کار خانوادهام هم بودم.
بدنسازی و فوتبال ورزشهای مورد علاقهام بود و هوادار تیم استقلال بودم. به اسبسواری هم علاقه زیادی داشتم.
من همان جوانی هستم که وقتی قیام سراسری در دادخواهی خون مهسا امینی شروع شده بود این عکس رو استوری کردم و خطاب به دختران شجاع میهنم که به خیابان آمده بودند تا مرگ دیکتاتور رو فریاد بزنن نوشتم که
«تو عقب وایستا… من واسه آزادی تو جوونمو میدم»
و این آخرین استوری من بود.»
- روزبه خادمیان، متولد ۲۹ فروردین ۱۳۷۰، جوانی که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در فردیس کرج توسط عوامل جمهوری اسلامی کشته شد، در آخرین استوری اینستاگرامش با انتشار تصویری از یک زن در اعتراضات، نوشته بود: «تو عقب وایستا، من جونمو برات میدم» و او جانش و جوانیش را نثار آزادی میهن کرد.
#روزبه_خادمیان
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در فضای مجازی ویدئویی از سرقت و خفتگیری یک خانم منتشر شده؛ در شهرک قائمیه سلامشهر تهران دو مرد با زور و خشونت، زنی میانسال را با آزار و اذیت فراوان مورد سرقت قرار میدهند.
سارقان تحت لوای جمهوری اسلامی اینچنین با فراغ بال هموطنانمان را مورد آزار و اذیت قرار میدهند.
در گوشه گوشه خیابانهای کشورمان سرقت تجاوز قتل آدمربایی و ... به چشم میخورد. اگر زنی بدون حجاب اجباری رانندگی کند پلیس سرکوبگر جمهوری اسلامی فورا دست به آزار میزند اما نه در خیابانهای پایتخت پلیسی برای حمایت از امیرمحمد خالقی وجود دارد و نه در کوچه پسکوچههای قائمیه برای حمایت از این پیرزن.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ایران
@Tavaana_TavaanaTech
سارقان تحت لوای جمهوری اسلامی اینچنین با فراغ بال هموطنانمان را مورد آزار و اذیت قرار میدهند.
در گوشه گوشه خیابانهای کشورمان سرقت تجاوز قتل آدمربایی و ... به چشم میخورد. اگر زنی بدون حجاب اجباری رانندگی کند پلیس سرکوبگر جمهوری اسلامی فورا دست به آزار میزند اما نه در خیابانهای پایتخت پلیسی برای حمایت از امیرمحمد خالقی وجود دارد و نه در کوچه پسکوچههای قائمیه برای حمایت از این پیرزن.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ایران
@Tavaana_TavaanaTech
اخبار دردناک سرقت تجاوز گروگانگیری و ... از کشورمان مخابره میشود اما مقامات جمهوری اسلامی با وقاحت تمام ادعا میکنند «امنیت داریم»
از یاد نبریم دیماه ۱۴۰۲ رادان، فرمانده فراجا، ادعا کرده بود:
«احساس امنیت در تهران رو به افزایش است.»
در حالی که هر روز خبر زورگیری، حمله با قمه، تجاوز، سرقت اموال از داخل خودرو و تاکسی، سرقت از مغازهها، سرقت از منازل و اخباری از این دست منتشر میشود.
این اتفاقات، فقط آسیب مالی و عدم امنیت مالی به دنبال ندارد که آسیبهای روحی و روانی فراوانی را چه برای فرد و چه برای جامعه در پی دارد. این عدم امنیت و زورگیری و سرقت، آسیب روحی و جسمی شدید به دنبال دارد.
تجربه شما از زندگی در تهران چیست؟ آیا امنیت دارید؟
#یاری_مدنی_توانا
#تهران
#عوضش_امنیت_داریم
#ایران
@Tavaana_TavaanaTech
از یاد نبریم دیماه ۱۴۰۲ رادان، فرمانده فراجا، ادعا کرده بود:
«احساس امنیت در تهران رو به افزایش است.»
در حالی که هر روز خبر زورگیری، حمله با قمه، تجاوز، سرقت اموال از داخل خودرو و تاکسی، سرقت از مغازهها، سرقت از منازل و اخباری از این دست منتشر میشود.
این اتفاقات، فقط آسیب مالی و عدم امنیت مالی به دنبال ندارد که آسیبهای روحی و روانی فراوانی را چه برای فرد و چه برای جامعه در پی دارد. این عدم امنیت و زورگیری و سرقت، آسیب روحی و جسمی شدید به دنبال دارد.
تجربه شما از زندگی در تهران چیست؟ آیا امنیت دارید؟
#یاری_مدنی_توانا
#تهران
#عوضش_امنیت_داریم
#ایران
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علی خامنهای فروردین ۹۸: کشوری به بدی سعودی در دنیا سراغ ندارم
هم فاسد است هم دیکتاتور هم ظالم
علی خامنهای فروردین ۱۴۰۴: گسترش روابط میان ایران و عربستان دشمنانی دارد
باید بر این انگیزههای خصمانه فائق آمد
مواضع متناقض علی خامنهای درباره عربستان سعودی، نمونهای روشن از سیاستهای دیگریستیزانهای است که بهصورت مستمر از سوی رهبری جمهوری اسلامی دنبال شده است. او در فروردین ۱۳۹۸ عربستان را «بدترین کشور دنیا» خواند و آن را «مستبد، دیکتاتور، فاسد و ظالم» توصیف کرد؛ اما در فروردین ۱۴۰۴ با چرخشی آشکار از آمادگی برای گسترش روابط سخن گفت و مخالفت با نزدیکی دو کشور را به «دشمنان» نسبت داد. این نوع سخنگفتن، که با گفتمان دشمنسازی پیوند خورده، یکی از ابزارهای سنتی دیکتاتورها برای حفظ قدرت است: ایجاد تصویر دشمن بیرونی برای انحراف افکار عمومی از بحرانهای داخلی، سرکوب مخالفان، و تقویت انسجام مصنوعی درون حکومت.
حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد در دیماه ۱۳۹۴، که با چراغ سبز نهادهای امنیتی صورت گرفت، نمونهای آشکار از تبعات سیاستهای تهاجمی و دیگریستیزانه جمهوری اسلامی بود؛ سیاستی که منجر به قطع روابط دیپلماتیک، افزایش انزوای منطقهای، و تحمیل هزینههای اقتصادی و سیاسی سنگین بر مردم ایران شد. در نهایت، تغییر لحن و تلاش برای عادیسازی روابط با عربستان، بدون هیچ مسئولیتپذیری در قبال اقدامات گذشته، نشان میدهد که دشمنسازی اگرچه بهصورت موقتی ابزاری برای بقاست، اما در درازمدت تنها دستاورد آن، فرصتسوزی، تحریم، و فروپاشی اعتماد بینالمللی نسبت به جمهوری اسلامی است.
#حکومت_ایدئولوژیک #دشمن_سازی #دشمن_هراسی #مذاکره #دیکتاتور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
علی خامنهای فروردین ۹۸: کشوری به بدی سعودی در دنیا سراغ ندارم
هم فاسد است هم دیکتاتور هم ظالم
علی خامنهای فروردین ۱۴۰۴: گسترش روابط میان ایران و عربستان دشمنانی دارد
باید بر این انگیزههای خصمانه فائق آمد
مواضع متناقض علی خامنهای درباره عربستان سعودی، نمونهای روشن از سیاستهای دیگریستیزانهای است که بهصورت مستمر از سوی رهبری جمهوری اسلامی دنبال شده است. او در فروردین ۱۳۹۸ عربستان را «بدترین کشور دنیا» خواند و آن را «مستبد، دیکتاتور، فاسد و ظالم» توصیف کرد؛ اما در فروردین ۱۴۰۴ با چرخشی آشکار از آمادگی برای گسترش روابط سخن گفت و مخالفت با نزدیکی دو کشور را به «دشمنان» نسبت داد. این نوع سخنگفتن، که با گفتمان دشمنسازی پیوند خورده، یکی از ابزارهای سنتی دیکتاتورها برای حفظ قدرت است: ایجاد تصویر دشمن بیرونی برای انحراف افکار عمومی از بحرانهای داخلی، سرکوب مخالفان، و تقویت انسجام مصنوعی درون حکومت.
حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد در دیماه ۱۳۹۴، که با چراغ سبز نهادهای امنیتی صورت گرفت، نمونهای آشکار از تبعات سیاستهای تهاجمی و دیگریستیزانه جمهوری اسلامی بود؛ سیاستی که منجر به قطع روابط دیپلماتیک، افزایش انزوای منطقهای، و تحمیل هزینههای اقتصادی و سیاسی سنگین بر مردم ایران شد. در نهایت، تغییر لحن و تلاش برای عادیسازی روابط با عربستان، بدون هیچ مسئولیتپذیری در قبال اقدامات گذشته، نشان میدهد که دشمنسازی اگرچه بهصورت موقتی ابزاری برای بقاست، اما در درازمدت تنها دستاورد آن، فرصتسوزی، تحریم، و فروپاشی اعتماد بینالمللی نسبت به جمهوری اسلامی است.
#حکومت_ایدئولوژیک #دشمن_سازی #دشمن_هراسی #مذاکره #دیکتاتور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نامههایی از زندان: انفرادی، شکنجهای که سفید نیست
سلول انفرادی؛ اتاقکی عمدتا کوچک، بعضا به ابعاد قبر، که زندانی سیاسی محبوس در آن، فرق شب و روز را نمیفهمد، و تنها مامن او، میشود دلنوشتههایی که زندانیان پیش از او روی دیوارها حک کردهاند. چه رازها و رنجها که در این اتاقکهای کوچک پنهان است.
اگرچه از سلول انفرادی به شکنجه سفید تعبیر میشود اما وقتی سرگذشت آنها که در سلول انفرادی حبس بودهاند را میشنویم درمییابیم که این شکنجه، سیاهی مطلق است.
سلول انفرادی مصداق بارز شکنجه مطلق روحی و جسمی است. این جمله را بسیاری از آنها که روزها و شبهای خود را در انفرادی گذراندهاند، میگویند.
پس از انقلاب اسلامی بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی، حبس در سلول انفرادی را تجربه کردهاند و حتی با تغییر دولتها در جمهوری اسلامی نیز کاربری این سلولها تفاوتی نکرده و نخواهد کرد.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان» به سراغ نامههایی رفتهایم که هر کدام بازگوکننده گوشهای کوچک از این شکنجه هولناک است. نامههایی از: بهروز جاویدتهرانی، سعید ملکپور، رضا شریفیبوکانی، نرگس محمدی و احمد باطبی.
این بخش تقدیم میشود به تمام کسانی که بخشی از زندگیشان را در سلولهای انفرادی جمهوری اسلامی گذراندهاند و میگذرانند.
https://tavaana.org/letters_prison3/
یوتیوب:
https://youtu.be/LDV0deCaVUA
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586395212
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-3-vid
#پادکست #کتاب_صوتی #سلول_انفرادی #انفرادی_شکنجه_است #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
سلول انفرادی؛ اتاقکی عمدتا کوچک، بعضا به ابعاد قبر، که زندانی سیاسی محبوس در آن، فرق شب و روز را نمیفهمد، و تنها مامن او، میشود دلنوشتههایی که زندانیان پیش از او روی دیوارها حک کردهاند. چه رازها و رنجها که در این اتاقکهای کوچک پنهان است.
اگرچه از سلول انفرادی به شکنجه سفید تعبیر میشود اما وقتی سرگذشت آنها که در سلول انفرادی حبس بودهاند را میشنویم درمییابیم که این شکنجه، سیاهی مطلق است.
سلول انفرادی مصداق بارز شکنجه مطلق روحی و جسمی است. این جمله را بسیاری از آنها که روزها و شبهای خود را در انفرادی گذراندهاند، میگویند.
پس از انقلاب اسلامی بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی، حبس در سلول انفرادی را تجربه کردهاند و حتی با تغییر دولتها در جمهوری اسلامی نیز کاربری این سلولها تفاوتی نکرده و نخواهد کرد.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان» به سراغ نامههایی رفتهایم که هر کدام بازگوکننده گوشهای کوچک از این شکنجه هولناک است. نامههایی از: بهروز جاویدتهرانی، سعید ملکپور، رضا شریفیبوکانی، نرگس محمدی و احمد باطبی.
این بخش تقدیم میشود به تمام کسانی که بخشی از زندگیشان را در سلولهای انفرادی جمهوری اسلامی گذراندهاند و میگذرانند.
https://tavaana.org/letters_prison3/
یوتیوب:
https://youtu.be/LDV0deCaVUA
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586395212
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-3-vid
#پادکست #کتاب_صوتی #سلول_انفرادی #انفرادی_شکنجه_است #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
افزایش نگرانیها در نتیجه اعلام انتقال حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی محکوم به اعدام، به مکانی نامعلوم
منابع خبری و حقوق بشری از انتقال حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به مکانی نامعلوم و خارج از زندان ارومیه خبر میدهند.
بنا بر گزارشهای منتشر شده، این انتقال همزمان با اعلام خبر توقف اجرای حکم اعدام این زندانی، به اطلاع خانواده او رسیده و همین مسئله سبب ایجاد نگرانی شدید در میان خانواده وی شده است.
بر اساس این گزارشها، مقامات زندان ارومیه به خانواده حمید حسیننژاد حیدرانلو گفتهاند که اجرای حکم اعدام این زندانی به دستور دادستانی متوقف شده و در پاسخ به درخواست خانواده مبنی بر ملاقات با وی، اعلام کردند که او از این زندان خارج و به مکانی نامعلوم منتقل شده است.
آرش صادقی، زندانی سیاسی پیشین هم با انتشار پستی در شبکه اکس، تاکید کرد:
«در طول دوران زندان، هفت تن از دوستان و همبندیانم اعدام شدند.به تجربه برایم اثبات شده وقتی زندانیِ زیر حکم اعدام به مکان نامعلومی منتقل میشود یعنی در روزهای آتی حکم او اجرا خواهد شد.»
حمید حسیننژاد حیدرانلو، ۳۹ ساله، متأهل و پدر سه کودک خردسال، در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ در منطقه مرزی چالدران، بازداشت شد.
این زندانی در مدت زمان بازداشت تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روانی برای اخذ اعتراف اجباری قرار داشته است.
در تیرماه ۱۴۰۳، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجفزاده، تنها در یک جلسه چند دقیقهای و بدون حضور وکیل مدافع، حمید حسیننژاد حیدرانلو را به اتهام «بغی از طریق عضویت در حزب کارگران کردستان» به اعدام محکوم کرد.
صدور این حکم در حالی بوده که حمید حسیننژاد از دسترسی به حق دفاع و وکیل به طور کامل محروم بوده است.
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
منابع خبری و حقوق بشری از انتقال حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به مکانی نامعلوم و خارج از زندان ارومیه خبر میدهند.
بنا بر گزارشهای منتشر شده، این انتقال همزمان با اعلام خبر توقف اجرای حکم اعدام این زندانی، به اطلاع خانواده او رسیده و همین مسئله سبب ایجاد نگرانی شدید در میان خانواده وی شده است.
بر اساس این گزارشها، مقامات زندان ارومیه به خانواده حمید حسیننژاد حیدرانلو گفتهاند که اجرای حکم اعدام این زندانی به دستور دادستانی متوقف شده و در پاسخ به درخواست خانواده مبنی بر ملاقات با وی، اعلام کردند که او از این زندان خارج و به مکانی نامعلوم منتقل شده است.
آرش صادقی، زندانی سیاسی پیشین هم با انتشار پستی در شبکه اکس، تاکید کرد:
«در طول دوران زندان، هفت تن از دوستان و همبندیانم اعدام شدند.به تجربه برایم اثبات شده وقتی زندانیِ زیر حکم اعدام به مکان نامعلومی منتقل میشود یعنی در روزهای آتی حکم او اجرا خواهد شد.»
حمید حسیننژاد حیدرانلو، ۳۹ ساله، متأهل و پدر سه کودک خردسال، در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ در منطقه مرزی چالدران، بازداشت شد.
این زندانی در مدت زمان بازداشت تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روانی برای اخذ اعتراف اجباری قرار داشته است.
در تیرماه ۱۴۰۳، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجفزاده، تنها در یک جلسه چند دقیقهای و بدون حضور وکیل مدافع، حمید حسیننژاد حیدرانلو را به اتهام «بغی از طریق عضویت در حزب کارگران کردستان» به اعدام محکوم کرد.
صدور این حکم در حالی بوده که حمید حسیننژاد از دسترسی به حق دفاع و وکیل به طور کامل محروم بوده است.
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
علیه فراموشی
ولایتی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، مهرماه ۱۳۹۷ گفته بود:
«باید از یمنیها مقاومت یاد بگیریم؛ به جای لباس، لُنگ میپوشند و نان خشک میخورند.»
ایران دارنده منابع عظیم نفتی و گازی با تمدنی چندهزارساله و مردمی که خواهان بهبود زندگی خود هستند، حالا باید به هزاران پیش بازگردد تا سردمداران به راحتی با سرمایه ملی گروهکهای تروریستی و حزبالله و ... را تامین مالی کنند.
یکی از همراهان توانا نوشته:
«نه ما دلمون میخواد اونجوری زندگی کنیم و نه واقعا یمنیها این انتخاب رو داشتن. شما هم لطفا کاسه کوزه تو جمع کن برو، فقط برو. خودت لنگ بپوش خودت هم نون خشک بخور. نه اینکه بچههاتونو بفرستید عشق و حال بهترین کشورها ما گرسنه و فقیر بمونیم ایران!»
- شما همراهان توانا درباره این سخنان چه فکر میکنید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یمن #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
ولایتی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، مهرماه ۱۳۹۷ گفته بود:
«باید از یمنیها مقاومت یاد بگیریم؛ به جای لباس، لُنگ میپوشند و نان خشک میخورند.»
ایران دارنده منابع عظیم نفتی و گازی با تمدنی چندهزارساله و مردمی که خواهان بهبود زندگی خود هستند، حالا باید به هزاران پیش بازگردد تا سردمداران به راحتی با سرمایه ملی گروهکهای تروریستی و حزبالله و ... را تامین مالی کنند.
یکی از همراهان توانا نوشته:
«نه ما دلمون میخواد اونجوری زندگی کنیم و نه واقعا یمنیها این انتخاب رو داشتن. شما هم لطفا کاسه کوزه تو جمع کن برو، فقط برو. خودت لنگ بپوش خودت هم نون خشک بخور. نه اینکه بچههاتونو بفرستید عشق و حال بهترین کشورها ما گرسنه و فقیر بمونیم ایران!»
- شما همراهان توانا درباره این سخنان چه فکر میکنید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یمن #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این وضعیت پدر جاویدنام مهران بصیر توانا در بستر بیماری است.
خواهر مهران نوشته:
«به نام خدای رنگینکمان
روزهای خود را چگونه میگذرانید؟
پسر را کشتند پدر در فراقش به سرطان مبتلا شد و هر روز خود را با داروهای ضد درد میگذراند که فقط چند ساعتی از دردش کم شود.»
ـ مهران عصای دست پدرش بود، امید خانواده! او را کشتند و زندگی چند خانواده را نابود کردند.
مهران بصير توانا، جوان ۲۹ ساله اهل فومن در ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی در صومعه سرا به ضرب گلوله مستقیم مأموران کشته شد. او که برای کمک به زنی مجروح جلو رفته بود پس از درگیری با مأموران هدف تیر قرار گرفت و گلوله ای از قفسه سینه اش عبور کرد.
خانواده مهران به دلیل ترس از دستگیری او او را به بیمارستانهای مختلف بردند پزشکان اعلام کردند عمل سنگینی روی او انجام شده و طحال و بخشی از روده اش برداشته شده است اما سه روز پس از جراحت او به دلیل مشکلات تنفسی و بی توجهی پزشکان در بیمارستان جان باخت.
مهران بوکسوری پرشور و شاد بود که همیشه انرژی مثبت به اطرافیانش میداد و برنامه داشت پس از عید به خواستگاری دختری که دوستش داشت برود. او تکیه گاه خانواده اش بود و آرزو داشت مغازهای برای خودش داشته باشد اما هیچگاه نتوانست وام بگیرد.
پس از کشته شدن مهران مأموران پیکر او را به خانواده تحویل نمیدادند و خانواده را به شدت تهدید و تحت فشار قرار دادند. سرانجام پس از بازگشت مادرش از سفر کربلا جنازه او در شرایط امنیتی شدید و در روستای محل سکونت خانواده به خاک سپرده شد. شکایت خانواده برای شناسایی قاتلان او بی نتیجه ماند؛ بازپرس پرونده ادعا کرد که دوربینهای محل حادثه خراب بوده و هیچ فیلمی وجود ندارد.
خانواده مهران با وجود تهدیدها به دادخواهی ادامه میدهند و امیدوارند قاتلان فرزندان ایران به سزای اعمال خود برسند. مهران یکی از صدها جوانی بود که با آرزوهای بزرگ قربانی بی عدالتی و سرکوب شد. خواهران و برادر مهران بارها بازداشت شدند ولی دست از دادخواهی نکشیدند. پدر مهران این روزها در بستر بیماری است و حال خوشی ندارد و مادرش هم بارها در بیمارستان بستری شده است.
#مهران_توانا #مهران_بصیر_توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خواهر مهران نوشته:
«به نام خدای رنگینکمان
روزهای خود را چگونه میگذرانید؟
پسر را کشتند پدر در فراقش به سرطان مبتلا شد و هر روز خود را با داروهای ضد درد میگذراند که فقط چند ساعتی از دردش کم شود.»
ـ مهران عصای دست پدرش بود، امید خانواده! او را کشتند و زندگی چند خانواده را نابود کردند.
مهران بصير توانا، جوان ۲۹ ساله اهل فومن در ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی در صومعه سرا به ضرب گلوله مستقیم مأموران کشته شد. او که برای کمک به زنی مجروح جلو رفته بود پس از درگیری با مأموران هدف تیر قرار گرفت و گلوله ای از قفسه سینه اش عبور کرد.
خانواده مهران به دلیل ترس از دستگیری او او را به بیمارستانهای مختلف بردند پزشکان اعلام کردند عمل سنگینی روی او انجام شده و طحال و بخشی از روده اش برداشته شده است اما سه روز پس از جراحت او به دلیل مشکلات تنفسی و بی توجهی پزشکان در بیمارستان جان باخت.
مهران بوکسوری پرشور و شاد بود که همیشه انرژی مثبت به اطرافیانش میداد و برنامه داشت پس از عید به خواستگاری دختری که دوستش داشت برود. او تکیه گاه خانواده اش بود و آرزو داشت مغازهای برای خودش داشته باشد اما هیچگاه نتوانست وام بگیرد.
پس از کشته شدن مهران مأموران پیکر او را به خانواده تحویل نمیدادند و خانواده را به شدت تهدید و تحت فشار قرار دادند. سرانجام پس از بازگشت مادرش از سفر کربلا جنازه او در شرایط امنیتی شدید و در روستای محل سکونت خانواده به خاک سپرده شد. شکایت خانواده برای شناسایی قاتلان او بی نتیجه ماند؛ بازپرس پرونده ادعا کرد که دوربینهای محل حادثه خراب بوده و هیچ فیلمی وجود ندارد.
خانواده مهران با وجود تهدیدها به دادخواهی ادامه میدهند و امیدوارند قاتلان فرزندان ایران به سزای اعمال خود برسند. مهران یکی از صدها جوانی بود که با آرزوهای بزرگ قربانی بی عدالتی و سرکوب شد. خواهران و برادر مهران بارها بازداشت شدند ولی دست از دادخواهی نکشیدند. پدر مهران این روزها در بستر بیماری است و حال خوشی ندارد و مادرش هم بارها در بیمارستان بستری شده است.
#مهران_توانا #مهران_بصیر_توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ساخت تندیس شنی زندهیاد نگار کورکور در سواحل عمان
فرهاد پوریاری، بیش از ۹ ساعت برای ساختن این کار زمان صرف کرد.
sand_art_fp
نگار کورکور، خواهر زندانی سیاسی محکوم به اعدام، چند روز پیش پس از ماهها جدال با بیماری سرطان، جانش را از دست داد و جامعه دادخواهان و آزادیخواهان ایران همه داغدار شدند.
صدای روی ویدیو، از آخرین صداهای به جا مانده از نگار در روز ۱۲ فروردین ۱۴۰۴ است.
#نگار_کوکور #هنرـاعتراض #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرهاد پوریاری، بیش از ۹ ساعت برای ساختن این کار زمان صرف کرد.
sand_art_fp
نگار کورکور، خواهر زندانی سیاسی محکوم به اعدام، چند روز پیش پس از ماهها جدال با بیماری سرطان، جانش را از دست داد و جامعه دادخواهان و آزادیخواهان ایران همه داغدار شدند.
صدای روی ویدیو، از آخرین صداهای به جا مانده از نگار در روز ۱۲ فروردین ۱۴۰۴ است.
#نگار_کوکور #هنرـاعتراض #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیرضا برمرزپورناک؛
محکوم به اعدام تنها به دلیل دویدن
علیرضا برمرزپورناک، از جمله محکومان به اعدام در پرونده اکباتان تهران است. این جوان ۲۷ ساله در حالی به اتهام «مشارکت در قتل عمد» به اعدام محکوم شده، که تنها عمل سرزده از او در صحنه درگیری آرمان علیوردی، دویدن بوده است.
شواهد موجود در پرونده، به ویژه تصاویر دوربینهای اطراف محوطه، به صراحت نشان میدهند، علیرضا برمرزپورناک، تنها به در واکنش به تعقیب و گریز و درگیری ایجاد شده در آن روز، در حال دویدن دیده شده و هیچ تصویری از حضور او در صحنه درگیری با بسیجی جانباخته، وجود ندارد.
عدم حضور علیرضا برمرزپورناک در صحنه درگیری و زدوخورد جمعیت با آرمان علیوردی، در تصاویر منتشر شده از این واقعه به صراحت قابل مشاهده است.
از سوی دیگر صدور حکم اعدام از سوی شعبه ۱۳ دادگاه کیفری در حالی است که این حکم تنها به امضای دو عضو مستشار دادگاه رسیده و رئیس شعبه ۱۳ با صدور یک رای اقلیتی با حکم اعدام علیه متهمان پرونده مخالفت کرده است.
در رای صادره از سوی دو قاضی مستشار، مستند اثبات اتهام «مشارکت در قتل عمد» به علیرضا برمرزپورناک، اعترافات اجباری او نزد ضابطان در نتیجه شکنجه شدید توسط آنها است. حال آنکه اساسا، در اعترافات اجباری اخذ شده از وی نیز، او هرگز به مشارکت در قتل اعتراف نکرده است.
شواهد نشان میدهند علیرضا برمرزپورناک در ابتدا توسط ماموران اطلاعات سپاه تهران بازداشت و برای مدت یک هفته در بازداشتگاه این نهاد تحت شدیدترین شکنجهها قرار داشته است. او سپس به پلیس آگاهی تهران تحویل داده شد و در آنجا نیز مجددا برای اخذ اعترافات اجباری تحت آزار و اذیت و فشار شدید قرار میگیرد.
مستندات پرونده نشان میدهند هیچ مدرکی مبنی بر قتل آرمان علیوردی توسط علیرضا برمرزپورناک در پرونده وجود ندارد و این حقیقت در رای اقلیتی صادره از سوی رئیس شعبه ۱۳ نیز به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است.
متن از صفحه دادبان
@daadbaan2021
#نه_به_اعدام #علیرضا_برمرزپورناک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محکوم به اعدام تنها به دلیل دویدن
علیرضا برمرزپورناک، از جمله محکومان به اعدام در پرونده اکباتان تهران است. این جوان ۲۷ ساله در حالی به اتهام «مشارکت در قتل عمد» به اعدام محکوم شده، که تنها عمل سرزده از او در صحنه درگیری آرمان علیوردی، دویدن بوده است.
شواهد موجود در پرونده، به ویژه تصاویر دوربینهای اطراف محوطه، به صراحت نشان میدهند، علیرضا برمرزپورناک، تنها به در واکنش به تعقیب و گریز و درگیری ایجاد شده در آن روز، در حال دویدن دیده شده و هیچ تصویری از حضور او در صحنه درگیری با بسیجی جانباخته، وجود ندارد.
عدم حضور علیرضا برمرزپورناک در صحنه درگیری و زدوخورد جمعیت با آرمان علیوردی، در تصاویر منتشر شده از این واقعه به صراحت قابل مشاهده است.
از سوی دیگر صدور حکم اعدام از سوی شعبه ۱۳ دادگاه کیفری در حالی است که این حکم تنها به امضای دو عضو مستشار دادگاه رسیده و رئیس شعبه ۱۳ با صدور یک رای اقلیتی با حکم اعدام علیه متهمان پرونده مخالفت کرده است.
در رای صادره از سوی دو قاضی مستشار، مستند اثبات اتهام «مشارکت در قتل عمد» به علیرضا برمرزپورناک، اعترافات اجباری او نزد ضابطان در نتیجه شکنجه شدید توسط آنها است. حال آنکه اساسا، در اعترافات اجباری اخذ شده از وی نیز، او هرگز به مشارکت در قتل اعتراف نکرده است.
شواهد نشان میدهند علیرضا برمرزپورناک در ابتدا توسط ماموران اطلاعات سپاه تهران بازداشت و برای مدت یک هفته در بازداشتگاه این نهاد تحت شدیدترین شکنجهها قرار داشته است. او سپس به پلیس آگاهی تهران تحویل داده شد و در آنجا نیز مجددا برای اخذ اعترافات اجباری تحت آزار و اذیت و فشار شدید قرار میگیرد.
مستندات پرونده نشان میدهند هیچ مدرکی مبنی بر قتل آرمان علیوردی توسط علیرضا برمرزپورناک در پرونده وجود ندارد و این حقیقت در رای اقلیتی صادره از سوی رئیس شعبه ۱۳ نیز به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است.
متن از صفحه دادبان
@daadbaan2021
#نه_به_اعدام #علیرضا_برمرزپورناک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرستو کماسی، اینفلوئنسر فعال در حوزه مد و فشن در اینستاگرام، در زمانی که ساکن ایران بود، به دلیل فعالیتهایش در این شبکه اجتماعی، بارها از سوی پلیس فتا و دستگاه قضایی احضار شد. او و خانوادهاش تحت فشار، تهدید و آزار قرار گرفتند.
این تنها تجربه پرستو کماسی نیست، بلکه واقعیتی تلخ و تکراریست که بسیاری از زنان و فعالان فضای مجازی با آن مواجهاند. فشارها و تهدیدهای نهادهای امنیتی، به رویهای معمول بدل شده است. صفحات این افراد به دستور مقامات قضایی مسدود میشود و عملا از دسترسشان خارج میگردد.
حالا، او با انتشار این ویدئو و در پیامی خطاب به دادستان و مأموران پلیس فتا، نوشته است:
«این پست تقدیم به آقای حسینی مامور پلیس فتا و قاضی و دادستانی
که ۲سال تمام زندگی من و خانوادمو تحت شدیدترین فشار گذاشتن
تقدیم به شما که حتی بعد از خارج شدنم از ایران، باز برام پرونده جدید باز کردید و خانوادمو به دادگاه کشوندین و حکم غیابی دادید و نذاشتین دیگه رنگ کشورمو ببینم فقط بخاطر اینکه من یک مدل دخترم و به گفته شما حتی اجازه کار خارج از ایرانم ندارم!
شما کاری با من کردید که هرشب با گریه و دلتنگی خوابیدم و با گریه بیدار شدم.
خواستم بگم ثانیه به ثانیه لحظه هایی که با پای تو آتل پله های “جهنمی” به اسم وزرا و دادستانی رو بالا و پایین میکردم و منو جلوی خانوادم مُجرم و مُتهم صدا میکردید یادم هست، ولی:
همون دختر الان اینجاست، با موفقیتهایی که یه روز فقط آرزو بودن.
و هنوزم داره ادامه میده، برای آزادی، برای کشورش، برای همهی دخترایی که مثل خودش هستن.»
#زن_زندگی_آزادی #سانسور #حجاب_اجباری
@tavaanatech
این تنها تجربه پرستو کماسی نیست، بلکه واقعیتی تلخ و تکراریست که بسیاری از زنان و فعالان فضای مجازی با آن مواجهاند. فشارها و تهدیدهای نهادهای امنیتی، به رویهای معمول بدل شده است. صفحات این افراد به دستور مقامات قضایی مسدود میشود و عملا از دسترسشان خارج میگردد.
حالا، او با انتشار این ویدئو و در پیامی خطاب به دادستان و مأموران پلیس فتا، نوشته است:
«این پست تقدیم به آقای حسینی مامور پلیس فتا و قاضی و دادستانی
که ۲سال تمام زندگی من و خانوادمو تحت شدیدترین فشار گذاشتن
تقدیم به شما که حتی بعد از خارج شدنم از ایران، باز برام پرونده جدید باز کردید و خانوادمو به دادگاه کشوندین و حکم غیابی دادید و نذاشتین دیگه رنگ کشورمو ببینم فقط بخاطر اینکه من یک مدل دخترم و به گفته شما حتی اجازه کار خارج از ایرانم ندارم!
شما کاری با من کردید که هرشب با گریه و دلتنگی خوابیدم و با گریه بیدار شدم.
خواستم بگم ثانیه به ثانیه لحظه هایی که با پای تو آتل پله های “جهنمی” به اسم وزرا و دادستانی رو بالا و پایین میکردم و منو جلوی خانوادم مُجرم و مُتهم صدا میکردید یادم هست، ولی:
همون دختر الان اینجاست، با موفقیتهایی که یه روز فقط آرزو بودن.
و هنوزم داره ادامه میده، برای آزادی، برای کشورش، برای همهی دخترایی که مثل خودش هستن.»
#زن_زندگی_آزادی #سانسور #حجاب_اجباری
@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گروهی از فعالان میدانی، به نام گروه ققنوس، همچنان به شعارنویسی و پخشکردن تراکت در سطح شهرها ادامه میدهند. جوانانی که آمادهاند تا با شعلهور شدن آتش اعتراضات بار دیگر خیابانها را پر کنند و این بار تا پیروزی بر استبداد دینی پیش بروند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر بیژن کاظمی، زندانی سیاسی امروز نوشت:
«امروز درست ۹۰ روز است از تنها فرزندم بیخبرم. در بیخبری مطلق نگهداشتن ما یک پیام بیشتر ندارد: پروژهی پروندهسازی»
خانم شهره خسروی، چند روز پیش نوشته بود:
«ضابط امنیتی پروندهی بیژن (حدود دو ماه پیش در یک تماس تلفنی) میگوید: «بیژن سر و مر و گندهاس و روزانه سه وعده غذا به او میدهیم.» و من نمیدانم بخندم یا گریه کنم؟
حقوق انسانی و شهروندی بیژن در خوردن سه وعده غذا تعریف شده است.»
ـ بیژن کاظمی، که پیشتر در فروردین ۱۳۹۹ نیز به اتهام امنیتی بازداشت و به سه سال و نیم حبس محکوم شده بود، دو سال از دوران محکومیتش را در زندان مرکزی خرمآباد، در میان مجرمان عادی گذراند و سپس با پابند الکترونیک آزاد شد.
بیژن از بیماریهای متعددی که نتیجهی حبس پیشین او در یکی از محرومترین زندانهای ایران است، رنج میبرد و در چنین شرایطی، بیخبری از وضعیت او بهشدت نگرانکننده است.
مادر بیژن کاظمی چندی پیش گفته بود:
"برای یک مادر، بر زبان آوردنش سخت است... خیلی سخت… من حتی نمیدانم که پسرم زنده است یا نه."
#بیژن_کاظمی #صدای_بیژن_کاظمی_باشیم
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز درست ۹۰ روز است از تنها فرزندم بیخبرم. در بیخبری مطلق نگهداشتن ما یک پیام بیشتر ندارد: پروژهی پروندهسازی»
خانم شهره خسروی، چند روز پیش نوشته بود:
«ضابط امنیتی پروندهی بیژن (حدود دو ماه پیش در یک تماس تلفنی) میگوید: «بیژن سر و مر و گندهاس و روزانه سه وعده غذا به او میدهیم.» و من نمیدانم بخندم یا گریه کنم؟
حقوق انسانی و شهروندی بیژن در خوردن سه وعده غذا تعریف شده است.»
ـ بیژن کاظمی، که پیشتر در فروردین ۱۳۹۹ نیز به اتهام امنیتی بازداشت و به سه سال و نیم حبس محکوم شده بود، دو سال از دوران محکومیتش را در زندان مرکزی خرمآباد، در میان مجرمان عادی گذراند و سپس با پابند الکترونیک آزاد شد.
بیژن از بیماریهای متعددی که نتیجهی حبس پیشین او در یکی از محرومترین زندانهای ایران است، رنج میبرد و در چنین شرایطی، بیخبری از وضعیت او بهشدت نگرانکننده است.
مادر بیژن کاظمی چندی پیش گفته بود:
"برای یک مادر، بر زبان آوردنش سخت است... خیلی سخت… من حتی نمیدانم که پسرم زنده است یا نه."
#بیژن_کاظمی #صدای_بیژن_کاظمی_باشیم
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
در پی تشدید هشدار حمله نظامی احتمالی به جمهوری اسلامی، محمدباقر قالیباف، رییس مجلس، گفت: «امام گفت مسجد سنگر است، از جنگندهها و تهدیدات نترسید اما از خالی بودن مساجد بترسید.»
🟢یکی از مخاطبان درباره حرفهای قالیباف نوشت: «حالا دیگه برای نگران خالی بودن مسجد دیر شده. سالهاست از ترس جنگ و تهدید، مردم رو با شعار و ترس و احساسات مذهبی به صف کردن، ولی آخرش چی شد؟ نه عقل رو به کار گرفتن، نه منطق رو، فقط هر چی بود سوءاستفاده از باور مردم بود برای حفظ قدرت خودشون. حالا هی بگن از جنگنده نترسید، از خالی بودن مسجد بترسید، خب برادر! ما از هر دو باید بترسیم، چون شما کاری کردین که هم امنیتمون به خطر بیفته، هم ایمانمون.»
🟢مخاطب دیگهای نوشته: «انگار اون مثله معروف شده سرنوشت ما؛ هم پیازو خوردیم، هم چوبو، هم پولشو دادیم! با سیاستهای بیپایه، هم دین مردم رو خراب کردن، هم دنیای مردم رو. الانم که همه چیز رو به تهدید نظامی رسوندن، تازه یادشون افتاده مسجد خالیه. خب معلومه خالیه، وقتی مردم جز سختی و ریاکاری چیزی ندیدن، کی میمونه؟»
#حکومت_ایدئولوژیک #احساسات_مذهبی #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در پی تشدید هشدار حمله نظامی احتمالی به جمهوری اسلامی، محمدباقر قالیباف، رییس مجلس، گفت: «امام گفت مسجد سنگر است، از جنگندهها و تهدیدات نترسید اما از خالی بودن مساجد بترسید.»
🟢یکی از مخاطبان درباره حرفهای قالیباف نوشت: «حالا دیگه برای نگران خالی بودن مسجد دیر شده. سالهاست از ترس جنگ و تهدید، مردم رو با شعار و ترس و احساسات مذهبی به صف کردن، ولی آخرش چی شد؟ نه عقل رو به کار گرفتن، نه منطق رو، فقط هر چی بود سوءاستفاده از باور مردم بود برای حفظ قدرت خودشون. حالا هی بگن از جنگنده نترسید، از خالی بودن مسجد بترسید، خب برادر! ما از هر دو باید بترسیم، چون شما کاری کردین که هم امنیتمون به خطر بیفته، هم ایمانمون.»
🟢مخاطب دیگهای نوشته: «انگار اون مثله معروف شده سرنوشت ما؛ هم پیازو خوردیم، هم چوبو، هم پولشو دادیم! با سیاستهای بیپایه، هم دین مردم رو خراب کردن، هم دنیای مردم رو. الانم که همه چیز رو به تهدید نظامی رسوندن، تازه یادشون افتاده مسجد خالیه. خب معلومه خالیه، وقتی مردم جز سختی و ریاکاری چیزی ندیدن، کی میمونه؟»
#حکومت_ایدئولوژیک #احساسات_مذهبی #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
آیا میدانستید؟
جمعه نیک، که مسیحیان آن را روز به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح میدانند، یکی از غمانگیزترین روزها در تقویم مذهبی مسیحیان است.
این روز، بخشی از هفته مقدس است که با شام آخر آغاز میشود؛ شامی که عیسی با دوازده حواری خود صرف کرد و در آن لحظه، نان را به عنوان بدن خود و شراب را به عنوان خون خود به شاگردان داد.
در همین شب بود که یهودا اسخریوطی، یکی از شاگردان، او را به سی سکه نقره به مقامات یهودی لو داد؛ خیانتی که سرنوشتساز شد.
آیا میدانستید؟
مرگ عیسی مسیح بر صلیب، با تمام درد و رنجی که به همراه داشت، اساس آموزه رستگاری در مسیحیت است.
مسیحیان باور دارند که مرگ او برای بخشش گناهان بشر ضروری بود. اما داستان در اینجا پایان نمییابد؛ سه روز پس از مرگ، در روزی که به آن عید پاک یا ایستر میگویند، عیسی از مردگان برخاست.
این واقعه، نماد پیروزی بر مرگ و آغاز امیدی تازه برای مؤمنان است؛ امیدی که هر سال با عید پاک جشن گرفته میشود.
#عیدپاک #ایستر #شام_آخر #یهودا_اسخریوطی #جمعه_نیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
آیا میدانستید؟
جمعه نیک، که مسیحیان آن را روز به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح میدانند، یکی از غمانگیزترین روزها در تقویم مذهبی مسیحیان است.
این روز، بخشی از هفته مقدس است که با شام آخر آغاز میشود؛ شامی که عیسی با دوازده حواری خود صرف کرد و در آن لحظه، نان را به عنوان بدن خود و شراب را به عنوان خون خود به شاگردان داد.
در همین شب بود که یهودا اسخریوطی، یکی از شاگردان، او را به سی سکه نقره به مقامات یهودی لو داد؛ خیانتی که سرنوشتساز شد.
آیا میدانستید؟
مرگ عیسی مسیح بر صلیب، با تمام درد و رنجی که به همراه داشت، اساس آموزه رستگاری در مسیحیت است.
مسیحیان باور دارند که مرگ او برای بخشش گناهان بشر ضروری بود. اما داستان در اینجا پایان نمییابد؛ سه روز پس از مرگ، در روزی که به آن عید پاک یا ایستر میگویند، عیسی از مردگان برخاست.
این واقعه، نماد پیروزی بر مرگ و آغاز امیدی تازه برای مؤمنان است؛ امیدی که هر سال با عید پاک جشن گرفته میشود.
#عیدپاک #ایستر #شام_آخر #یهودا_اسخریوطی #جمعه_نیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این کلیپ روایت صدای نسلیست که با پرسشهایی تلخ اما صادقانه، وضعیت امروز ایران را به چالش میکشد؛ نسلی که میان هجرت و ماندن، فقر و ثروت، وطندوستی و ناامیدی، در جستوجوی حقیقت است. ترانهای که میشنوید، بازتاب درد مشترکیست از مردمانی که با وجود منابع غنی و ظرفیتهای عظیم، هنوز درگیر تبعیض، فساد، بیعدالتی و زخمهای جنگ و مهاجرتاند. این صدا، فراتر از یک گلایه فردی، تلاشیست برای فهم ریشههای بحران و یادآوری اینکه ایران، شایسته آیندهای بهتر است.
کاری از هنرمند ایرانی فرامرز
agha_fara
#هنرـاعتراض #فقر_فساد_گرونی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کاری از هنرمند ایرانی فرامرز
agha_fara
#هنرـاعتراض #فقر_فساد_گرونی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چند روز پیش، در یکی از سفرهای اخیرم به ناپل، بهطور کاملاً اتفاقی با صحنهای روبهرو شدم که هم چشمنواز بود و هم ذهنم را بهشدت درگیر کرد: خیابانی در مرکز شهر، در محاصرهی مردم، موسیقی، پرچمهای رنگارنگ، و گروههایی از کودکان و بزرگسالان که تندیسی طلایی از مریم را بر دوش میکشیدند. صداهای مارش، لباسهای آیینی، هیجان در چهرهی کودکان، اشتیاق پیرمردها و اشکهای پنهانی برخی زنان، صحنهای خلق کرده بود که اگرچه مذهبی بود، اما برای من بیشتر به یک تئاتر شهری تمامعیار شبیه بود نه به معنای تحقیر، بلکه به معنای عمیقِ بازنمایی جمعیِ یک باور.
من نه مؤمنم و نه به مفاهیم الهی باور دارم. اما همانطور که یک موزیسین بیخدا میتواند از باخ یا پرگولزی لذت ببرد، من هم در مواجهه با این مراسم، مجذوب جنبههایی از آن شدم که فراتر از دین بودند: قدرت تصویر، هماهنگی بدنها، تصرف فضا، و از همه مهمتر، میل انسان به خلق معنا در جهانی بیپاسخ. برای من، این مراسم تبلور نوعی “تلاش انسانی برای دوام یافتن” بود. نوعی مقاومت در برابر زوال، فراموشی، و بیریشگی.
این تجربه برایم یادآور آیینهای مذهبی در ایران شد بهویژه مراسم عزاداری محرم. در هر دو، فضا به تسخیر مردم درمیآید؛ بدنها بخشی از آیین میشوند، کودکان وارد جهانی آیینی و نمادین میشوند، و مفاهیمی مثل شهادت، پناه، نجات و درد، در قالب نمادها و صداها بازآفرینی میشوند. تفاوت البته قابل تأمل است: در سنت ایرانی، ما بیشتر با تراژدی، حزن، و «بازنمایی رنج» مواجهیم؛ در حالیکه در مراسم ناپلی، نوعی شور و شادی جمعی، نوعی بازسازی امید در قالب زیبایی وجود دارد. در ایران، عاشورا بیشتر فضای درونگرایانه و سنگین دارد؛ در ناپل، این مراسم به فضای بیرونی، عمومی و حتی کارناوالی نزدیک است. اما هر دو، در نهایت، روایتهایی هستند که مردم، با استفاده از آنها، خود را در جهان تعریف میکنند.
از نگاه پدیدارشناسی سکولار، آنچه در این مراسم اهمیت دارد، نه «واقعیتِ» قدسی، بلکه تجربهی زیستهی آن است. این آیینها تلاشی هستند برای خلق “امتداد” در دل روزمرگی. چیزی که مرا بیش از هر چیز جذب کرد، نه مریم یا دعاهای مکرر بود، بلکه این واقعیت بود که انسانها چطور، با توسل به نماد، تصویر، و تکرار، خود را از پوچی نجات میدهند بیآنکه لزوماً بدانند آیا آنچه میستایند، واقعاً وجود دارد یا نه.
از دید من، این مراسم، بیشتر از آنکه بازتاب یک خدا باشد، بازتاب خود انسان است: انسانی که در هزارتوی بیثباتیهای جهان مدرن، هنوز به دنبال چنگ انداختن به چیزی است که برایش معنا بیاورد؛ حتی اگر آن معنا بر پایهی افسانه یا اسطوره ساخته شده باشد.
متن و تصویر برگرفته از صفحه ایکس دکتر شاهین مدرس
#انسان #معنا #باور #آیین_مذهبی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
من نه مؤمنم و نه به مفاهیم الهی باور دارم. اما همانطور که یک موزیسین بیخدا میتواند از باخ یا پرگولزی لذت ببرد، من هم در مواجهه با این مراسم، مجذوب جنبههایی از آن شدم که فراتر از دین بودند: قدرت تصویر، هماهنگی بدنها، تصرف فضا، و از همه مهمتر، میل انسان به خلق معنا در جهانی بیپاسخ. برای من، این مراسم تبلور نوعی “تلاش انسانی برای دوام یافتن” بود. نوعی مقاومت در برابر زوال، فراموشی، و بیریشگی.
این تجربه برایم یادآور آیینهای مذهبی در ایران شد بهویژه مراسم عزاداری محرم. در هر دو، فضا به تسخیر مردم درمیآید؛ بدنها بخشی از آیین میشوند، کودکان وارد جهانی آیینی و نمادین میشوند، و مفاهیمی مثل شهادت، پناه، نجات و درد، در قالب نمادها و صداها بازآفرینی میشوند. تفاوت البته قابل تأمل است: در سنت ایرانی، ما بیشتر با تراژدی، حزن، و «بازنمایی رنج» مواجهیم؛ در حالیکه در مراسم ناپلی، نوعی شور و شادی جمعی، نوعی بازسازی امید در قالب زیبایی وجود دارد. در ایران، عاشورا بیشتر فضای درونگرایانه و سنگین دارد؛ در ناپل، این مراسم به فضای بیرونی، عمومی و حتی کارناوالی نزدیک است. اما هر دو، در نهایت، روایتهایی هستند که مردم، با استفاده از آنها، خود را در جهان تعریف میکنند.
از نگاه پدیدارشناسی سکولار، آنچه در این مراسم اهمیت دارد، نه «واقعیتِ» قدسی، بلکه تجربهی زیستهی آن است. این آیینها تلاشی هستند برای خلق “امتداد” در دل روزمرگی. چیزی که مرا بیش از هر چیز جذب کرد، نه مریم یا دعاهای مکرر بود، بلکه این واقعیت بود که انسانها چطور، با توسل به نماد، تصویر، و تکرار، خود را از پوچی نجات میدهند بیآنکه لزوماً بدانند آیا آنچه میستایند، واقعاً وجود دارد یا نه.
از دید من، این مراسم، بیشتر از آنکه بازتاب یک خدا باشد، بازتاب خود انسان است: انسانی که در هزارتوی بیثباتیهای جهان مدرن، هنوز به دنبال چنگ انداختن به چیزی است که برایش معنا بیاورد؛ حتی اگر آن معنا بر پایهی افسانه یا اسطوره ساخته شده باشد.
متن و تصویر برگرفته از صفحه ایکس دکتر شاهین مدرس
#انسان #معنا #باور #آیین_مذهبی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک فایل صوتی از شعرخوانی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام به دست بیبیسی فارسی رسیده است.
پخشان عزیزی شعرهایی که خود در دوران زندان سروده را دکلمه کرده است.
این زندانی سیاسی به اتهام «بغی» یا قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران که مصداق آن «عضویت در جمعیتهای معارض» عنوان شده، به چهار سال زندان و اعدام محکوم شده است.
خانم عزیزی این اتهامها را رد کرده است.
این حکم در ۱۹ دی در دیوان عالی ایران تأیید شد و سپس به اجرای احکام رفت.
پخشان عزیزی به مدت ۱۰ سال به عنوان مددکار در مناطق کردنشین سوریه به آوارگانی کمک میکرد که از جنگ با داعش فرار کرده بودند. او حدود ۱۸ ماه پیش در ایران بازداشت شد.
تایید حکم اعدام پخشان عزیزی با واکنشهای انتقادی گستردهای روبرو شده است.
بسیاری از خانوادههای دادخواه، فعالان مدنی، چهرهها و زندانیان سیاسی در ایران و سازمانهای حقوق بشری خواهان لغو این حکم شدهاند.
@bbcpersian
#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پخشان عزیزی شعرهایی که خود در دوران زندان سروده را دکلمه کرده است.
این زندانی سیاسی به اتهام «بغی» یا قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران که مصداق آن «عضویت در جمعیتهای معارض» عنوان شده، به چهار سال زندان و اعدام محکوم شده است.
خانم عزیزی این اتهامها را رد کرده است.
این حکم در ۱۹ دی در دیوان عالی ایران تأیید شد و سپس به اجرای احکام رفت.
پخشان عزیزی به مدت ۱۰ سال به عنوان مددکار در مناطق کردنشین سوریه به آوارگانی کمک میکرد که از جنگ با داعش فرار کرده بودند. او حدود ۱۸ ماه پیش در ایران بازداشت شد.
تایید حکم اعدام پخشان عزیزی با واکنشهای انتقادی گستردهای روبرو شده است.
بسیاری از خانوادههای دادخواه، فعالان مدنی، چهرهها و زندانیان سیاسی در ایران و سازمانهای حقوق بشری خواهان لغو این حکم شدهاند.
@bbcpersian
#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech