پناه بردن به #خدای که پدر مافوق و قوی بود تنها چاره بشر برای ادامه حیات و تنازع #بقا بود. بشر برای رویارویی با طبیعت برای خود یک #ماورالطبیعه ساخت.
در این پس زمینه است که فروید معتقد است مذهب یک توهم و تخیل است. در ادامه همین دیگاه است که او معتقد است ما با همه #سختی ها و #خودفریبی ها و ایجاد #فرهنگ و #شعائر و #سنت ها، توانستیم به هدف مشترک و عمومی انسان تا حدودی پاسخ دهیم.
در این پس زمینه است که فروید معتقد است مذهب یک توهم و تخیل است. در ادامه همین دیگاه است که او معتقد است ما با همه #سختی ها و #خودفریبی ها و ایجاد #فرهنگ و #شعائر و #سنت ها، توانستیم به هدف مشترک و عمومی انسان تا حدودی پاسخ دهیم.
خانم الیزابت کورنوال، روانشناس دانشگاه کولورادو معتقد است بیاعتقادی به #مذهب یعنی بر هم زدن نظم موجود ولی زنان در دوران قدیم چون استقلال مادی نداشتند چارهای جز اطاعت از قانون و اخلاق جامعه نیز نداشتند. به اعتقاد خانم کورنوال برای زنان لقب بیاعتقادی و مخالفت با نظم موجود، در حکم یک خودکشی بود. زنان بر اساس تجربهی #بقا که در ضمیر ناخودآگاهشان تطبیق یافته است به این واکنش روحی و روانی رسیدهاند که نسبت به مذهب احساس منفی نداشته باشند.
بیتردید دلایل علاقهی زنان به مذهب پیچیدهتر از آن است که بتوان از طریق ارائهی بخش محدودی از فرضیههای مطرح شده به جوابی مشخص در این زمینه دست یافت. شاید بهتر باشد به جوابی که ترکیبی است از همهی فرضیهها و تحقیقات انجام شده بسنده کرد و به هر اجتماع و فرهنگ متفاوت از دیگری اجازه داد تا بر اساس شرایط ویژهی خویش، بخشی از مباحث و دستاوردهای تحقیقی را مناسب موقعیت خود تشخیص دهند.
🔚 پایان...
#زنان #مذهب #پناه #بقا
#AntiReligionArchives
🔚 پایان...
#زنان #مذهب #پناه #بقا
#AntiReligionArchives
#خشونت_سیاسی
خشونت سیاسی بمعنای سوءاستفاده از قدرت سیاسی و اعمال سلطه فردی و بکارگیری شیوه های خشونت بار مانند مداخله نظامی و #تروریسم و کودتای نظامی و #اعدام و قتل سیاسی و شکنجه و زندان و آزار روحی و تعرض تبلیغاتی و تصمیمات غیرعادلانه دستگاه قضائی است. این خشونت در دو شکل، یا بصورت خشونت جسمانی و بطور مستقیم بمنظور نابودی و صدمه زدن فیزیکی است یا بشکل سمبولیک بوده و با اعمال فشارهای روحی و روانی تجلی مییابد. در واقع خشونت سیاسی بکارگیری قهر و زور در نظام سیاسی بمنظور باطاعت کشاندن افراد و خفه کردن اعتراض های اجتماعی میباشد.
#خشونت_فیزیکی استفاده خودسرانه از قهر برای زخمی کردن یا نابودساختن فیزیکی است. این خشونت بمعنای نفی حقوق افراد و ضربه زدن به حق حیات میباشد. تمامی #دیکتاتورها و جنایتکاران سیاسی راه اصلی برتری و قدرت خود را بر خشونت بنیاد کرده اند. همیشه خشونت فیزیکی با خشونت سمبولیک همراه است. بقول "فلیپ برو" جامعه شناس فرانسوی، در اثر خود "خشونت در سیاست"، خشونت سمبولیک همیشه مورد توجه لازم قرار نمیگیرد حال آنکه این خشونت در محیطی سیاسی با احساسات قوی به ایجاد #ترس در افراد دست زده و برای دسترسی به هدف خود انواع و اقسام مراسم و آئین های گوناگون را بکار میگیرد.
"ژوژ سورل" فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی در اثر خود "تفکرات درباره خشونت" میگوید خشونت بمعنای تخریب نظم اجتماعی است. البته او به قهر دستگاه دولتی بورژوائی نقد کرده زیرا به بیان دیگر این خشونت شیرازه مناسبات را بهم ریخته، کینه ها و انتقام کشی را حادتر نموده و سلطه متکی بر زور را تحمیل میکند. "والتر بنجامین" در "تزهای خود در مفهوم تاریخ" "از قهر انقلابی" صحبت میکند. البته خشونت از جانب برخی متفکران بطور کلی رد نمیشود و گاه جنبه مشروع و لازم پیدا میکند. ادبیات مارکسیستی سرشار از ستایش قهر انقلابی و انقلاب است، جنبش های ضد استعماری اغلب به قهر روی آورده اند تا اشغالگر را بیرون رانند، ژان پل سارتر از خشونت لازم بندگان در مستعمرات علیه استعمارگر حرف میزند و بر آنست که اینگونه خشونت همانند خشونت و قهر علیه نازیسم و اشغالگر درست است، زیرا نازیسم قهر متمرکز ویرانگر است.
در جوامع استبدادی خشن، اعمال خشونت و اقدام مسلحانه از جانب قدرت حاکم از جمله روشهای مورد استفاده حکومتداری بوده است و زمانیکه که هرگونه عدالتخواهی با وسائل نظامی و اسلحه گرم و کشتار توام است، مقاومت نظامی گزینه تحمیلی نهائی است. ولی آنچه مسلم است در رژیم #دمکراسی و دولت حقوقی نمی توان خشونت بکار بست و قدرت سیاسی در صورت اعمال قهر به تخریب اساس مقررات و قواعد دست زده و به استبداد روی میاورد.
در ایران نظام حکومتی در بنیاد خود طرفدار #تبعیض و خشونت دینی و سیاسی بوده است و بطور مدام تنش و بحران ناشی از استبداد از خصوصیات مناسبات حاکم بوده است. سراسر عمر حکومت اسلامی با خشونت سیاسی عجین بوده و این خشونت وجه مشخصه #توتالیتاریسم_مذهبی موجود میباشد. طبقه حاکم اعمال خشونت مستقیم را وسیله اصلی #بقا و ادامه قدرت سیاسی خود میداند و برای او سانسور و شکنجه و زندان و اعدامهای مکرر مخالفان بعنوان تنها راه کنترل جامعه بشمار میاید. در این نظام بسیاری از انسانها دارای اضطراب و نگرانی هستند زیرا خود را در امنیت نمی بینند.
قدرت سیاسی در ایران منشا هراس است، حال آنکه در شرایط دمکراتیک قدرت مرکزی قدرت آرامش بخش و نظم دهند بحساب میاید. اقدام های خودسرانه پاسدار و بسیجی و پلیس، تهدید های تبلیغاتی حکومتی، احتمال حملات نظامی خارجی علیه مراکز اتمی، خبر و نمایش اعدامهای فردی و جمعی در میدانهای عمومی و غیره، یک فضای سنگین ترس و نگرانی بوجود آورده و احساس تشویش فلج کننده را گسترش داده است. این احساس منفی زیر پوست اعضای جامعه رفته و تمایل به آفرینش و چابکی فرهنگی و اجتماعی را کند نموده است.
خشونت سیاسی بمعنای سوءاستفاده از قدرت سیاسی و اعمال سلطه فردی و بکارگیری شیوه های خشونت بار مانند مداخله نظامی و #تروریسم و کودتای نظامی و #اعدام و قتل سیاسی و شکنجه و زندان و آزار روحی و تعرض تبلیغاتی و تصمیمات غیرعادلانه دستگاه قضائی است. این خشونت در دو شکل، یا بصورت خشونت جسمانی و بطور مستقیم بمنظور نابودی و صدمه زدن فیزیکی است یا بشکل سمبولیک بوده و با اعمال فشارهای روحی و روانی تجلی مییابد. در واقع خشونت سیاسی بکارگیری قهر و زور در نظام سیاسی بمنظور باطاعت کشاندن افراد و خفه کردن اعتراض های اجتماعی میباشد.
#خشونت_فیزیکی استفاده خودسرانه از قهر برای زخمی کردن یا نابودساختن فیزیکی است. این خشونت بمعنای نفی حقوق افراد و ضربه زدن به حق حیات میباشد. تمامی #دیکتاتورها و جنایتکاران سیاسی راه اصلی برتری و قدرت خود را بر خشونت بنیاد کرده اند. همیشه خشونت فیزیکی با خشونت سمبولیک همراه است. بقول "فلیپ برو" جامعه شناس فرانسوی، در اثر خود "خشونت در سیاست"، خشونت سمبولیک همیشه مورد توجه لازم قرار نمیگیرد حال آنکه این خشونت در محیطی سیاسی با احساسات قوی به ایجاد #ترس در افراد دست زده و برای دسترسی به هدف خود انواع و اقسام مراسم و آئین های گوناگون را بکار میگیرد.
"ژوژ سورل" فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی در اثر خود "تفکرات درباره خشونت" میگوید خشونت بمعنای تخریب نظم اجتماعی است. البته او به قهر دستگاه دولتی بورژوائی نقد کرده زیرا به بیان دیگر این خشونت شیرازه مناسبات را بهم ریخته، کینه ها و انتقام کشی را حادتر نموده و سلطه متکی بر زور را تحمیل میکند. "والتر بنجامین" در "تزهای خود در مفهوم تاریخ" "از قهر انقلابی" صحبت میکند. البته خشونت از جانب برخی متفکران بطور کلی رد نمیشود و گاه جنبه مشروع و لازم پیدا میکند. ادبیات مارکسیستی سرشار از ستایش قهر انقلابی و انقلاب است، جنبش های ضد استعماری اغلب به قهر روی آورده اند تا اشغالگر را بیرون رانند، ژان پل سارتر از خشونت لازم بندگان در مستعمرات علیه استعمارگر حرف میزند و بر آنست که اینگونه خشونت همانند خشونت و قهر علیه نازیسم و اشغالگر درست است، زیرا نازیسم قهر متمرکز ویرانگر است.
در جوامع استبدادی خشن، اعمال خشونت و اقدام مسلحانه از جانب قدرت حاکم از جمله روشهای مورد استفاده حکومتداری بوده است و زمانیکه که هرگونه عدالتخواهی با وسائل نظامی و اسلحه گرم و کشتار توام است، مقاومت نظامی گزینه تحمیلی نهائی است. ولی آنچه مسلم است در رژیم #دمکراسی و دولت حقوقی نمی توان خشونت بکار بست و قدرت سیاسی در صورت اعمال قهر به تخریب اساس مقررات و قواعد دست زده و به استبداد روی میاورد.
در ایران نظام حکومتی در بنیاد خود طرفدار #تبعیض و خشونت دینی و سیاسی بوده است و بطور مدام تنش و بحران ناشی از استبداد از خصوصیات مناسبات حاکم بوده است. سراسر عمر حکومت اسلامی با خشونت سیاسی عجین بوده و این خشونت وجه مشخصه #توتالیتاریسم_مذهبی موجود میباشد. طبقه حاکم اعمال خشونت مستقیم را وسیله اصلی #بقا و ادامه قدرت سیاسی خود میداند و برای او سانسور و شکنجه و زندان و اعدامهای مکرر مخالفان بعنوان تنها راه کنترل جامعه بشمار میاید. در این نظام بسیاری از انسانها دارای اضطراب و نگرانی هستند زیرا خود را در امنیت نمی بینند.
قدرت سیاسی در ایران منشا هراس است، حال آنکه در شرایط دمکراتیک قدرت مرکزی قدرت آرامش بخش و نظم دهند بحساب میاید. اقدام های خودسرانه پاسدار و بسیجی و پلیس، تهدید های تبلیغاتی حکومتی، احتمال حملات نظامی خارجی علیه مراکز اتمی، خبر و نمایش اعدامهای فردی و جمعی در میدانهای عمومی و غیره، یک فضای سنگین ترس و نگرانی بوجود آورده و احساس تشویش فلج کننده را گسترش داده است. این احساس منفی زیر پوست اعضای جامعه رفته و تمایل به آفرینش و چابکی فرهنگی و اجتماعی را کند نموده است.
دوبوار شرایط زیستی را نیز که از ابتدا وجود داشته است دلایل دیگر کهتری زنان می داند. ضعف جسمانی زن نسبت به مرد و باردار شدن که زن می بایست برای #بقا انجام می داد نوعی ضعف جسمانی را برای زن رقم زده است. زن به مانند مرد نمی توانست در مزارع به کار بپردازد و در جنگ ها شرکت کند. قدرت بدنی مرد در شکار و انجام کارهای سخت باعث شد که جنس مرد بتواند زنان را در عرصه های تاریخ جا بگذارد و خودش یکهتاز در راه به دست آوردن ثروت و قدرت پیش برود.
در این شرایط #مذهب هم به قدرت مردانه دامن زده است. مسیحیت به رغم کینه ای که از زن دارد، مریم باکره تقدس یافته و همسر پاکدامن و مطیع را مورد احترام قرار می دهد. زن وقتی شریک پرستش شد، می تواند حتی وظیفه ی مذهبی مهمی به عهده گیرد.
یکی از عوامل مهمی که زنان را پس می زند و جایگاه آنها را فرو می کاهد از نظر دوبووار موقعیت آنان در زندگی اجتماعی است. از نظر اجتماعی نیز، زن زاده نمی شود به صورت زن در می آید. او مینویسد که دختر از همان اوان کودکی یاد می گیرد که چگونه دختر باشد. حتی اندام فیزیکی دختر از ابتدا از نظر #خانواده و #اجتماع کمتر از اندام پسر ارزیابی می شود. به همین دلیل دختر در آرزوی داشتن اندامی مردانه است. چون اندام مردانه از نظر اجتماعی مورد تأیید است ولی اندام زنانه این گونه نیست. او میگوید حالت انفعالی که زنان از ابتدای کودکی به خود می گیرند بیولوژیکی نیست و این در حقیقت تقدیری است که آموزش دهندگان و #جامعه به آنها تحمیل کرده اند.
در این شرایط #مذهب هم به قدرت مردانه دامن زده است. مسیحیت به رغم کینه ای که از زن دارد، مریم باکره تقدس یافته و همسر پاکدامن و مطیع را مورد احترام قرار می دهد. زن وقتی شریک پرستش شد، می تواند حتی وظیفه ی مذهبی مهمی به عهده گیرد.
یکی از عوامل مهمی که زنان را پس می زند و جایگاه آنها را فرو می کاهد از نظر دوبووار موقعیت آنان در زندگی اجتماعی است. از نظر اجتماعی نیز، زن زاده نمی شود به صورت زن در می آید. او مینویسد که دختر از همان اوان کودکی یاد می گیرد که چگونه دختر باشد. حتی اندام فیزیکی دختر از ابتدا از نظر #خانواده و #اجتماع کمتر از اندام پسر ارزیابی می شود. به همین دلیل دختر در آرزوی داشتن اندامی مردانه است. چون اندام مردانه از نظر اجتماعی مورد تأیید است ولی اندام زنانه این گونه نیست. او میگوید حالت انفعالی که زنان از ابتدای کودکی به خود می گیرند بیولوژیکی نیست و این در حقیقت تقدیری است که آموزش دهندگان و #جامعه به آنها تحمیل کرده اند.
اگر مقاومت های زنانه شکل اصلی خود را نگرفته باشد، تسلیم شدن زنان و حل شدن آنان در نظام قدرت را در پی خواهد داشت. در واقع دنیایی که بر پایه منافع و #قدرت است اگر نیاز عاجلی به الگوهای #برابری زنان و مردان حس نکند طبعاً برای آن نیز تلاش نخواهد کرد.
رسیدن به آنچه دوبووار می خواهد با راه حلی که او ارائه می دهد در دوره ی کنونی لازم هست ولی کافی نیست. شاید نظرات دوبووار از دیدگاه خُرد بتواند مشکلات بشر را تا حدودی پوشش دهد ولی در بحث کلان نمی تواند تأثیر تعیین کننده ای بر دنیای کنونی داشته باشد. زیرا نقش ثروت و قدرت آن قدر پُررنگ است که هر بخش از منافع بشری که متضادش باشد را نابود می کند.
این که دوبووار معتقد است در نظام مردانه، زنان تحت ستم هستند طبعاً مبنای درستی دارد و به واسطه ی این دیدگاه، #فمنیست های نسل دوم و سوم بسیار تلاش کردند که بتوانند نظام های مردانه را تلطیف کنند و تا حدی از فشار سلطه ی آنها در زمینه های قانونی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بکاهند. ولی اگر چه در نظام اقتصادی و سیاسی سقف شیشه ایی بالاتر رفته است ولی متأسفانه هنوز وجود دارد.
در زمینه #سیاست نیز اگر چه پست های ریاست جمهوری در بعضی کشورها به زنان سپرده شده است ولی در اغلب کشورها هنوز زنان برای ورود به عرصه سیاست و مدیریت های کلان، به سختی باید بجنگند و تلاش کنند تا موفق شوند.
از نظر #اجتماعی نیز نگرش های سنتی و بازدارنده هنوز در اغلب مردم دنیا موج می زند. به همین سبب، در برخی نقاط دنیا «زن» هنوز به عنوان «انسان» به رسمیت شناخته نشده است!
🔚 پایان...
📎 #سیمون_دوبوار #جنس_دوم #تبعیض #تحقیر #زن #بشر #تمدن #مردان #مادری #همسری #تاریخ #فلسفه #روانکاوی #طبیعت #ضعف_جسمانی #زیگموند_فروید #آلت_تناسلی #مذهب #بقا #ازدواج #عدم_آزادی #استقلال_اقتصادی #وابستگی #کار #دانش #مردسالار #قدرت #فمنیست #سیاست
#TheSecondSex
#SimoneDeBeauvoir
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
رسیدن به آنچه دوبووار می خواهد با راه حلی که او ارائه می دهد در دوره ی کنونی لازم هست ولی کافی نیست. شاید نظرات دوبووار از دیدگاه خُرد بتواند مشکلات بشر را تا حدودی پوشش دهد ولی در بحث کلان نمی تواند تأثیر تعیین کننده ای بر دنیای کنونی داشته باشد. زیرا نقش ثروت و قدرت آن قدر پُررنگ است که هر بخش از منافع بشری که متضادش باشد را نابود می کند.
این که دوبووار معتقد است در نظام مردانه، زنان تحت ستم هستند طبعاً مبنای درستی دارد و به واسطه ی این دیدگاه، #فمنیست های نسل دوم و سوم بسیار تلاش کردند که بتوانند نظام های مردانه را تلطیف کنند و تا حدی از فشار سلطه ی آنها در زمینه های قانونی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بکاهند. ولی اگر چه در نظام اقتصادی و سیاسی سقف شیشه ایی بالاتر رفته است ولی متأسفانه هنوز وجود دارد.
در زمینه #سیاست نیز اگر چه پست های ریاست جمهوری در بعضی کشورها به زنان سپرده شده است ولی در اغلب کشورها هنوز زنان برای ورود به عرصه سیاست و مدیریت های کلان، به سختی باید بجنگند و تلاش کنند تا موفق شوند.
از نظر #اجتماعی نیز نگرش های سنتی و بازدارنده هنوز در اغلب مردم دنیا موج می زند. به همین سبب، در برخی نقاط دنیا «زن» هنوز به عنوان «انسان» به رسمیت شناخته نشده است!
🔚 پایان...
📎 #سیمون_دوبوار #جنس_دوم #تبعیض #تحقیر #زن #بشر #تمدن #مردان #مادری #همسری #تاریخ #فلسفه #روانکاوی #طبیعت #ضعف_جسمانی #زیگموند_فروید #آلت_تناسلی #مذهب #بقا #ازدواج #عدم_آزادی #استقلال_اقتصادی #وابستگی #کار #دانش #مردسالار #قدرت #فمنیست #سیاست
#TheSecondSex
#SimoneDeBeauvoir
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
آیا چندهزار سال تمدن می تواند اثر چند میلیون سال تکامل را پاک کند؟
معروف است که می گویند میمون را شاید بتوان از جنگل خارج کرد، اما جنگل را هرگز نمی توان از میمون خارج کرد! این جنگل همواره با ماست. این جنگل همان الگوهای ژنتیکی ویژه ای هستند که در ما #تکامل یافته اند و هنوز به شکل گیری ذهن ما جهت می دهند. و این مختص انسان هم نیست. هویت هرکدام از جاندارانی که می شناسیم و در نتیجه میلیون ها سال تکامل شکل گرفته است.
در گرگ و گوزن نیز هویتی تکامل یافته که گرگیت و گوزنیت آنها را می سازد؛ مجموعه ای از استعدادها و سوگیری ها در یادگیری دیکته می کند که چه می توانند و چه نمی توانند باشند. در نتیجه این برنامه عصبی_ژنتیکی که با آن به دنیا می آیند رفتارها و راهکارهایی را به نمایش میگذارند که آنها را برای حل مسئله #بقا شایسته می سازند و امکان انتقال ژن های حاوی این برنامه به نسل بعد را فراهم میکنند. برنامه ای که تکامل آن را برای موفقیت در کنج بوم شناختی هر گونه بهینه ساخته است.
با این حال، جهان ما در گذشته نزدیک تغییر بسیاری کرده و در بسیاری موارد عمل به دستورهای تکاملی خوشبختی فردی و اجتماعی ما را تضمین نمی کنند.
معروف است که می گویند میمون را شاید بتوان از جنگل خارج کرد، اما جنگل را هرگز نمی توان از میمون خارج کرد! این جنگل همواره با ماست. این جنگل همان الگوهای ژنتیکی ویژه ای هستند که در ما #تکامل یافته اند و هنوز به شکل گیری ذهن ما جهت می دهند. و این مختص انسان هم نیست. هویت هرکدام از جاندارانی که می شناسیم و در نتیجه میلیون ها سال تکامل شکل گرفته است.
در گرگ و گوزن نیز هویتی تکامل یافته که گرگیت و گوزنیت آنها را می سازد؛ مجموعه ای از استعدادها و سوگیری ها در یادگیری دیکته می کند که چه می توانند و چه نمی توانند باشند. در نتیجه این برنامه عصبی_ژنتیکی که با آن به دنیا می آیند رفتارها و راهکارهایی را به نمایش میگذارند که آنها را برای حل مسئله #بقا شایسته می سازند و امکان انتقال ژن های حاوی این برنامه به نسل بعد را فراهم میکنند. برنامه ای که تکامل آن را برای موفقیت در کنج بوم شناختی هر گونه بهینه ساخته است.
با این حال، جهان ما در گذشته نزدیک تغییر بسیاری کرده و در بسیاری موارد عمل به دستورهای تکاملی خوشبختی فردی و اجتماعی ما را تضمین نمی کنند.
درست است که بالقوه مار را به عنوان خطر میشناسیم، اما اگر مار بیآزاری به دست کودک بدهیم تا #ترس غریزی اش تعدیل شود، آنگاه میتوان به او گفت که باید از بعضی مارها، و نه همه آنها، فاصله گرفت چون سمی اند. این با یک دیدگاه تعدیل نشده غریزی به عناصر زیستگاهی فاصله زیادی دارد. به عبارت دیگر، اگرچه واکنش زیست گرا در زمان نیاکان ما سازشی بود و کارکرد بهینهای داشت، اما #خرد امروزی نه تنها میتواند این واکنش را تلطیف و آن را با شرایط کنونی ما سازگار کند، بلکه به عناصر متنوع زنده طبیعت معنای #زیباشناختی متعالی تری ببخشد و ما را در بین خویشاوندان زنده خود از حالت سلطه گر مخرب به یکی در میان دیگران بدل سازد. میتوان کاری کرد که ضمن در امان بودن از خطرات، زندگی انسان نیز غنی شود.
🔚 پایان...
📎 #انسان #حیوان #فرشته #طبیعت #ترس #تقلید #تعامل #تکامل #غریزه #زیستگاه #علوم_انسانی #آموزش #زیست_شناسی #دیرینه_شناسی #بقا #دگرگشت #فرگشت #زیباشناختی
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
🔚 پایان...
📎 #انسان #حیوان #فرشته #طبیعت #ترس #تقلید #تعامل #تکامل #غریزه #زیستگاه #علوم_انسانی #آموزش #زیست_شناسی #دیرینه_شناسی #بقا #دگرگشت #فرگشت #زیباشناختی
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives