«شهر ما، پر بارانترین شهر ایران، آن قدر رطوبت خیز بود که آدم هم در آن زنگ میزد. آسمان که نمیبارید، خودش را پاره می کرد. شبیه زنهای شوهر مرده ناله می کرد و این مهم نبود؛ دیگر نمیشد از خانه فرار کرد و در مدرسه هم، زنگ تفریح را باید در آن کلاس نمور و نیمکتهای سفت و کنده کاری و فحش نویسی شده بمانی. من درس میخواندم و هیچ نمی فهمیدم. کمی بزرگ تر که شدم فقط تاریخ و جغرافیا و تعلیمات دینی را میخواندم و سیبیلم که جوانه زد فهمیدم #فلسفه و #جامعه_شناسی چیست و #ادبیات یعنی چه.»
فویرباخ در مقایسهی میان فرهنگ و دین از این نیز فراتر میرود و تصریح میکند که هر اندازه افق فکری آدمی محدودتر باشد و از #تاریخ و #طبیعت و #فلسفه کمتر بداند، به همان اندازه به اعتقادات دینی خود وابستهتر است و به آموزش نیاز کمتری احساس میکند. وی در این رابطه به مقایسهی میان #عبرانیان و #یونانیان در جهان باستان میپردازد و خاطر نشان میسازد که عبرانیان در مقایسه با یونانیان نه #هنر داشتند و نه #دانش؛ چرا که آنان در این زمینه اساسا نیازی احساس نمیکردند، زیرا به باور آنان «یهوه» (خدای عبرانیان) همهی نیازهای آنان را برطرف میساخت. به گفتهی فویرباخ، برای انسانهای دینی، خدا جامعیت گنجینهها و ارزشها و همهی دانشها و امور فکری است. اما کسی که همه چیز را در خدا مییابد، روح فقیری دارد و فقط در #تخیل و #فانتزی خود از «رحمت آسمان» لذت میبرد.
از دیدگاه فویرباخ همهی پژوهشهای مربوط به دانشهای طبیعی، به گونهای غیرمستقیم موضوع #آفرینش جهان توسط خدا را معروض #پرسش و #تردید قرار میدهند و به همین دلیل با خطر درغلتیدن به دامن آتهایسم و ماتریالیسم همراهاند. بر این پایه میتوان گفت که ادیان در سرشت خود حامل هیچ اصل و پرنسیبی برای فرهنگ و دانش نیستند، چرا که ادیان صرفا میخواهند از طریق فانتزی و #ایمان به خدا و #اعتقاد به #بهشت، بر موانع و مشکلات زندگی زمینی چیره گردند. بدینسان فویرباخ به گونهای پیشینی (آپریوری) تضادی میان دین و فرهنگ میبیند و معتقد است در جایی که یکی وجود دارد، برای دیگری جایی نیست.
از دیدگاه فویرباخ همهی پژوهشهای مربوط به دانشهای طبیعی، به گونهای غیرمستقیم موضوع #آفرینش جهان توسط خدا را معروض #پرسش و #تردید قرار میدهند و به همین دلیل با خطر درغلتیدن به دامن آتهایسم و ماتریالیسم همراهاند. بر این پایه میتوان گفت که ادیان در سرشت خود حامل هیچ اصل و پرنسیبی برای فرهنگ و دانش نیستند، چرا که ادیان صرفا میخواهند از طریق فانتزی و #ایمان به خدا و #اعتقاد به #بهشت، بر موانع و مشکلات زندگی زمینی چیره گردند. بدینسان فویرباخ به گونهای پیشینی (آپریوری) تضادی میان دین و فرهنگ میبیند و معتقد است در جایی که یکی وجود دارد، برای دیگری جایی نیست.
به گفتهی فویرباخ باید با همهی توان با توهم زیانمند دین مبارزه کرد و بدون میانجی ذاتی خدایی، به جای #تقدس دین، تقدس #انسان را نشاند. وی هدف خود از نقد دین را در جملات زیر خلاصه میکند: «هدف نوشتهها و درسگفتارهای من اینست که آدمیان را از یزدانشناس به انسانشناس، از خدادوست به انساندوست، از کاندیدای #بهشت به دانشجویان اینجهانی، از خدمتکار دینی و سیاسی سلطنتهای آسمانی و زمینی به شهروندان #آزاد و #آگاه زمین تبدیل کنم».
جستجوی حقیقت، پیکار با ادعاهای اخلاقی فریبکارانهی دین، آموزش انسانها برای رساندن آنان به بلوغ فکری و روحی و نیز هدایت نیروهای بشری برای زندگی واقعی اینجهانی، هدفهایی است که فویرباخ در نقد دین، خود را به آنها متعهد میداند.
🔚 پایان...
#لودویگ_فویرباخ #نقد_دین #ایمان #خدا #روح #اراده #احساس #اعتقاد #انسان #صوفیگری #خرافه #حقیقت #دروغ #روان #علمی #عقلی #آتئیست #اخلاق #آگاهی #رهایی #معجزه #دعا #برهان #توهم #پدر #پسر #شعور #خرد #تردید #پرسش #تخیل #فانتزی #تاریخ #فرهنگ #هنر #فلسفه
🗂 @AntiReligionArchives
جستجوی حقیقت، پیکار با ادعاهای اخلاقی فریبکارانهی دین، آموزش انسانها برای رساندن آنان به بلوغ فکری و روحی و نیز هدایت نیروهای بشری برای زندگی واقعی اینجهانی، هدفهایی است که فویرباخ در نقد دین، خود را به آنها متعهد میداند.
🔚 پایان...
#لودویگ_فویرباخ #نقد_دین #ایمان #خدا #روح #اراده #احساس #اعتقاد #انسان #صوفیگری #خرافه #حقیقت #دروغ #روان #علمی #عقلی #آتئیست #اخلاق #آگاهی #رهایی #معجزه #دعا #برهان #توهم #پدر #پسر #شعور #خرد #تردید #پرسش #تخیل #فانتزی #تاریخ #فرهنگ #هنر #فلسفه
🗂 @AntiReligionArchives
یکی از عمیق ترین تاثیرات دوبوار بر فلسفه فمینیستی اصرار وی بر این نکته است که #زنان در همه جوانب زندگی شان تحت سلطه اند. فقدان نسبی آزادی در مورد زنان صرفاً به حقوق مدنی یا نقش های خاص #مادری و #همسری محدود نیست هرچند این عوامل نیز به عدم آزادی آنها کمک می کند بلکه آنها توسط «همه مدنیت» با مجموعه ارزش گذاری ها و رفتارهای اجتماعی که درک ما را از زن و مرد و مذکر و مؤنث به وجود می آورد در جایگاه پست تری قرار می گیرند.
دوبوار در بیان مشهورش می گوید: «هیچ کس زن به دنیا نمی آید بلکه زن می شود.» در حقیقت وی معتقد است رفتارهای اجتماعی باعث می شوند بعضی انسان ها از نظر جنسیت با بعضی دیگر متفاوت دانسته شوند و همین رفتارهای اجتماعی، باعث ارزش و اهمیت دادن به این تفاوت ها می شود. زن شدن فرایندی تاریخی و فرهنگی است که هرگز کامل نشده است.
دوبوار با پرداختن به اصول کلی در واقع چهارچوبی می سازد که در آن وضعیت زنان را توضیح و سپس آن را تحلیل می کند. بررسی دوبووار و انتقادش در چند فصل وجود دارد. او معتقد است کهتری زن از اساطیر آغاز می شود در #تاریخ جا می گیرد و بعد از طریق علومی مانند #فلسفه و #روانکاوی توجیه می شود. دوبووار معتقد است که مرد، زن را به صورت طبیعت و بالقوه برابر می بیند. #طبیعت در مرد یک حس دودلی ایجاد می کند. حرکت و کشف غلات منتصب به مرد است و باروری منتصب به زن. باروری نوعی انفعال ایجاد می کند و در واقع در این پروسه مرد است که نقش اصلی را دارد.
دوبوار در بیان مشهورش می گوید: «هیچ کس زن به دنیا نمی آید بلکه زن می شود.» در حقیقت وی معتقد است رفتارهای اجتماعی باعث می شوند بعضی انسان ها از نظر جنسیت با بعضی دیگر متفاوت دانسته شوند و همین رفتارهای اجتماعی، باعث ارزش و اهمیت دادن به این تفاوت ها می شود. زن شدن فرایندی تاریخی و فرهنگی است که هرگز کامل نشده است.
دوبوار با پرداختن به اصول کلی در واقع چهارچوبی می سازد که در آن وضعیت زنان را توضیح و سپس آن را تحلیل می کند. بررسی دوبووار و انتقادش در چند فصل وجود دارد. او معتقد است کهتری زن از اساطیر آغاز می شود در #تاریخ جا می گیرد و بعد از طریق علومی مانند #فلسفه و #روانکاوی توجیه می شود. دوبووار معتقد است که مرد، زن را به صورت طبیعت و بالقوه برابر می بیند. #طبیعت در مرد یک حس دودلی ایجاد می کند. حرکت و کشف غلات منتصب به مرد است و باروری منتصب به زن. باروری نوعی انفعال ایجاد می کند و در واقع در این پروسه مرد است که نقش اصلی را دارد.
اگر مقاومت های زنانه شکل اصلی خود را نگرفته باشد، تسلیم شدن زنان و حل شدن آنان در نظام قدرت را در پی خواهد داشت. در واقع دنیایی که بر پایه منافع و #قدرت است اگر نیاز عاجلی به الگوهای #برابری زنان و مردان حس نکند طبعاً برای آن نیز تلاش نخواهد کرد.
رسیدن به آنچه دوبووار می خواهد با راه حلی که او ارائه می دهد در دوره ی کنونی لازم هست ولی کافی نیست. شاید نظرات دوبووار از دیدگاه خُرد بتواند مشکلات بشر را تا حدودی پوشش دهد ولی در بحث کلان نمی تواند تأثیر تعیین کننده ای بر دنیای کنونی داشته باشد. زیرا نقش ثروت و قدرت آن قدر پُررنگ است که هر بخش از منافع بشری که متضادش باشد را نابود می کند.
این که دوبووار معتقد است در نظام مردانه، زنان تحت ستم هستند طبعاً مبنای درستی دارد و به واسطه ی این دیدگاه، #فمنیست های نسل دوم و سوم بسیار تلاش کردند که بتوانند نظام های مردانه را تلطیف کنند و تا حدی از فشار سلطه ی آنها در زمینه های قانونی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بکاهند. ولی اگر چه در نظام اقتصادی و سیاسی سقف شیشه ایی بالاتر رفته است ولی متأسفانه هنوز وجود دارد.
در زمینه #سیاست نیز اگر چه پست های ریاست جمهوری در بعضی کشورها به زنان سپرده شده است ولی در اغلب کشورها هنوز زنان برای ورود به عرصه سیاست و مدیریت های کلان، به سختی باید بجنگند و تلاش کنند تا موفق شوند.
از نظر #اجتماعی نیز نگرش های سنتی و بازدارنده هنوز در اغلب مردم دنیا موج می زند. به همین سبب، در برخی نقاط دنیا «زن» هنوز به عنوان «انسان» به رسمیت شناخته نشده است!
🔚 پایان...
📎 #سیمون_دوبوار #جنس_دوم #تبعیض #تحقیر #زن #بشر #تمدن #مردان #مادری #همسری #تاریخ #فلسفه #روانکاوی #طبیعت #ضعف_جسمانی #زیگموند_فروید #آلت_تناسلی #مذهب #بقا #ازدواج #عدم_آزادی #استقلال_اقتصادی #وابستگی #کار #دانش #مردسالار #قدرت #فمنیست #سیاست
#TheSecondSex
#SimoneDeBeauvoir
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
رسیدن به آنچه دوبووار می خواهد با راه حلی که او ارائه می دهد در دوره ی کنونی لازم هست ولی کافی نیست. شاید نظرات دوبووار از دیدگاه خُرد بتواند مشکلات بشر را تا حدودی پوشش دهد ولی در بحث کلان نمی تواند تأثیر تعیین کننده ای بر دنیای کنونی داشته باشد. زیرا نقش ثروت و قدرت آن قدر پُررنگ است که هر بخش از منافع بشری که متضادش باشد را نابود می کند.
این که دوبووار معتقد است در نظام مردانه، زنان تحت ستم هستند طبعاً مبنای درستی دارد و به واسطه ی این دیدگاه، #فمنیست های نسل دوم و سوم بسیار تلاش کردند که بتوانند نظام های مردانه را تلطیف کنند و تا حدی از فشار سلطه ی آنها در زمینه های قانونی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بکاهند. ولی اگر چه در نظام اقتصادی و سیاسی سقف شیشه ایی بالاتر رفته است ولی متأسفانه هنوز وجود دارد.
در زمینه #سیاست نیز اگر چه پست های ریاست جمهوری در بعضی کشورها به زنان سپرده شده است ولی در اغلب کشورها هنوز زنان برای ورود به عرصه سیاست و مدیریت های کلان، به سختی باید بجنگند و تلاش کنند تا موفق شوند.
از نظر #اجتماعی نیز نگرش های سنتی و بازدارنده هنوز در اغلب مردم دنیا موج می زند. به همین سبب، در برخی نقاط دنیا «زن» هنوز به عنوان «انسان» به رسمیت شناخته نشده است!
🔚 پایان...
📎 #سیمون_دوبوار #جنس_دوم #تبعیض #تحقیر #زن #بشر #تمدن #مردان #مادری #همسری #تاریخ #فلسفه #روانکاوی #طبیعت #ضعف_جسمانی #زیگموند_فروید #آلت_تناسلی #مذهب #بقا #ازدواج #عدم_آزادی #استقلال_اقتصادی #وابستگی #کار #دانش #مردسالار #قدرت #فمنیست #سیاست
#TheSecondSex
#SimoneDeBeauvoir
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
در فلسفهی نیچه ساختمانی واحد یا طرحی منظم دیده نمیشود. او به آتشفشانی میماند که اندیشههای خود را مانند گدازههایی سوزان به هرسو پراکنده است. #نیچه از سیستمسازی فلسفی بیزار بود و ترجیح میداد ژرفترین اندیشههای خود را گاه در قالب کوتاهترین جملات بیان کند. خود او گفته بود: «این بلندپروازی من است که در ده جمله چیزی بگویم که دیگری در یک کتاب میگوید، که دیگری در یک کتاب نمیگوید».
نیچه بهرغم گریزان بودن از ایجاد سیستم فلسفی، در آثار پرشمار خود به حوزههای فکری و موضوعات متعددی پرداخته است، از #فرهنگ گرفته تا #اخلاق، از #موسیقی گرفته تا #ادبیات، از #فلسفه گرفته تا #دین، از #تاریخ گرفته تا روانشناسی و غیره. همچنین نیچه برای بیان اندیشههای خود در همهی این عرصهها به قالبها و فرمهای گوناگونی که مناسب تشخیص داده متوسل شده است، از جمله شعر، برهانهای کوتاه، کلام قصار و گزینگویه (آفوریسم)، تمثیلات و نیز نثری سرشار از تصاویر. ولی این قالبها نافی دقت مفهومی در آثار نیچه نیست، بلکه بر عکس، مفاهیم نیچه از برندگی الماس برخوردارند.
نیچه بهرغم گریزان بودن از ایجاد سیستم فلسفی، در آثار پرشمار خود به حوزههای فکری و موضوعات متعددی پرداخته است، از #فرهنگ گرفته تا #اخلاق، از #موسیقی گرفته تا #ادبیات، از #فلسفه گرفته تا #دین، از #تاریخ گرفته تا روانشناسی و غیره. همچنین نیچه برای بیان اندیشههای خود در همهی این عرصهها به قالبها و فرمهای گوناگونی که مناسب تشخیص داده متوسل شده است، از جمله شعر، برهانهای کوتاه، کلام قصار و گزینگویه (آفوریسم)، تمثیلات و نیز نثری سرشار از تصاویر. ولی این قالبها نافی دقت مفهومی در آثار نیچه نیست، بلکه بر عکس، مفاهیم نیچه از برندگی الماس برخوردارند.
نقد آموزههای کانونی متافیزیک
اگر از رابطهی تفکر نیچه با اندیشهی فیلسوفانی چون افلاطون، ارسطو، دکارت، لایبنیتس، کانت، هگل و نیز پوزیتیویستها و پدیدارشناسان بپرسیم، باید اذعان کنیم که نیچه به این سنخ فیلسوفان تعلق ندارد. نیچه #فلسفه به مفهوم سنتی آن را که داعیهی جستجوی حقیقتی مقرر شده را دارد، بطور بنیادین طرد میکند و طرح منحصر بهفرد خود از فلسفه را جانشین آن میسازد. او فلسفه را یک «بازی» و همزمان تلاش و وسوسه میخواند. به باور نیچه، فیلسوف، قانونگذار خود است و آزادانه در قلمرو امکانات قابل فکر حرکت میکند و بطور همزمان بدون توقف و وابستگی، با این امکانات بازی و آزمایش میکند. فیلسوف بازی خود را میکند و میداند که این فقط یک بازی است.
اما نیچه همچنین تصریح میکند که آزادی یک چنین جان آزادهای برای خود او آزادی خطرناکی است. فیلسوف باید بطور مستمر خطر کند و میتواند دچار خطا شود. او میداند که مشغول بازی خطرناکی است و دارد با زندگی خود بازی میکند. برای نیچه فلسفه نه دانش است و نه کار، بلکه رقص و بازی است و او با این تعریف بر آزادی تفکر به عنوان مهمترین ویژگی اندیشهی فلسفی تأکید میکند. نیچه همزمان خاطر نشان میسازد که فلسفه یک بازی بد و شاید بدترین بازی است؛ فلسفه بازی خطرناک و مخوفی نه فقط برای خود فیلسوفان است، بلکه محتملا بازیای است بر سر همه یا هیچ.
اگر از رابطهی تفکر نیچه با اندیشهی فیلسوفانی چون افلاطون، ارسطو، دکارت، لایبنیتس، کانت، هگل و نیز پوزیتیویستها و پدیدارشناسان بپرسیم، باید اذعان کنیم که نیچه به این سنخ فیلسوفان تعلق ندارد. نیچه #فلسفه به مفهوم سنتی آن را که داعیهی جستجوی حقیقتی مقرر شده را دارد، بطور بنیادین طرد میکند و طرح منحصر بهفرد خود از فلسفه را جانشین آن میسازد. او فلسفه را یک «بازی» و همزمان تلاش و وسوسه میخواند. به باور نیچه، فیلسوف، قانونگذار خود است و آزادانه در قلمرو امکانات قابل فکر حرکت میکند و بطور همزمان بدون توقف و وابستگی، با این امکانات بازی و آزمایش میکند. فیلسوف بازی خود را میکند و میداند که این فقط یک بازی است.
اما نیچه همچنین تصریح میکند که آزادی یک چنین جان آزادهای برای خود او آزادی خطرناکی است. فیلسوف باید بطور مستمر خطر کند و میتواند دچار خطا شود. او میداند که مشغول بازی خطرناکی است و دارد با زندگی خود بازی میکند. برای نیچه فلسفه نه دانش است و نه کار، بلکه رقص و بازی است و او با این تعریف بر آزادی تفکر به عنوان مهمترین ویژگی اندیشهی فلسفی تأکید میکند. نیچه همزمان خاطر نشان میسازد که فلسفه یک بازی بد و شاید بدترین بازی است؛ فلسفه بازی خطرناک و مخوفی نه فقط برای خود فیلسوفان است، بلکه محتملا بازیای است بر سر همه یا هیچ.
با مرگ خدا، اوج نیهیلیسم فرارسیده است. ولی کسانی که او را کشتهاند ـ یعنی کسانی که به او باور ندارند ـ هنوز درنیافتهاند که مرگ خدا چه معنایی دارد. به راستی مرگ خدا چه معنایی دارد؟ وقتی آدمی پاسخ این پرسش را نمیداند، به طریق اولی نمیداند چگونه میتوان ارزشهای تازه آفرید.
آری، خدا به مثابه والاترین ارزش مرده است، ولی نتیجهی نیهیلیستی مرگ او فقط هشیاری آدمی نیست، بلکه آدمی همچنین «آنجهان» را باخته است، بدون آنکه «اینجهان» را برده باشد. نیچه اما میخواهد از گذرگاه چیرگی بر نیهیلیسم ما را با هنری آشنا کند که با کمک آن بتوان هنگام باختن برد. او میخواهد با قدرت اندیشهی خود نیروی همهی تلاشها، شورها و احساساتی را که آدمی با «آنجهان» پیوند زده بود آزاد سازد و در خدمت زندگی قرار دهد. او میخواهد با فلسفهی خود به آدمیان بیاموزد که چگونه میتوان پس از چشم برگرفتن از آسمان، «به زمین وفادار ماند» و با «بازسنجی همهی ارزشها»، ارزشهای تازه آفرید.
📚دنیا دیگر با قواعد خدا نمیچرخد
🔚 پایان...
📎 #فریدریش_نیچه #اندیشه #فرهنگ #اخلاق #موسیقی #ادبیات #تاریخ #نقد_دین #زرتشت #تبارشناسی_اخلاق #اخلاق_بندگی #نیچه #دجال #مسیحیت #یهودیت #عیسی #روانشناسی #متعصبان_دینی #شک_گرایی #کلیسا #دین #فلسفه #متافیزیک #حقیقت #مرگ_خدا #نیهیلیسم
آری، خدا به مثابه والاترین ارزش مرده است، ولی نتیجهی نیهیلیستی مرگ او فقط هشیاری آدمی نیست، بلکه آدمی همچنین «آنجهان» را باخته است، بدون آنکه «اینجهان» را برده باشد. نیچه اما میخواهد از گذرگاه چیرگی بر نیهیلیسم ما را با هنری آشنا کند که با کمک آن بتوان هنگام باختن برد. او میخواهد با قدرت اندیشهی خود نیروی همهی تلاشها، شورها و احساساتی را که آدمی با «آنجهان» پیوند زده بود آزاد سازد و در خدمت زندگی قرار دهد. او میخواهد با فلسفهی خود به آدمیان بیاموزد که چگونه میتوان پس از چشم برگرفتن از آسمان، «به زمین وفادار ماند» و با «بازسنجی همهی ارزشها»، ارزشهای تازه آفرید.
📚دنیا دیگر با قواعد خدا نمیچرخد
🔚 پایان...
📎 #فریدریش_نیچه #اندیشه #فرهنگ #اخلاق #موسیقی #ادبیات #تاریخ #نقد_دین #زرتشت #تبارشناسی_اخلاق #اخلاق_بندگی #نیچه #دجال #مسیحیت #یهودیت #عیسی #روانشناسی #متعصبان_دینی #شک_گرایی #کلیسا #دین #فلسفه #متافیزیک #حقیقت #مرگ_خدا #نیهیلیسم
خلاصهای درباره بنیادهای نظری فلسفه هگل
با این که گئورگ ویلهلم فریدریش هگل، بانفوذترین فیلسوف آلمان، در ۱۸۳۱ درگذشته بود، زمانی که یک دهه بعد #کارل_مارکس برای تحصیل #فلسفه به برلین رفت، فضای دانشگاهی همچنان زیر نفوذ دستگاه فلسفی #هگل بود. مارکس نیز مانند کمابیش همه دانشجویان به پیروان فلسفه او پیوست؛ اما چندی نگذشت که به نقد بیرحمانه نظریات استاد بزرگ دست زد.
برای درک برداشت دیالکتیکی مارکس از چگونگی سیر و پیشرفت تاریخ، آشنایی با نظریات هگل ضرورت دارد. فلسفه هگل بسیار پردامنه و پیچیده است؛ اما به طور ساده دستگاه فلسفی او عبارتست از کندوکار در فرایند تطور Geist در طول تاریخ مادی و معنوی بشر، از ابتدائیترین مراحل پیدایش تمدن تا امروز و حتی آیندهای که هگل طرحی کلی از آن ترسیم میکند. لفظ Geist را که هگل اشکال و مراحل بالندگی آن را در آثار گوناگون خود تشریح کرده، میتوان به ایده، فکر، ذهن، خرد و روح ترجمه کرد، هرچند هیچ یک از اینها نیست اما همه آنها را در بر میگیرد.
با این که گئورگ ویلهلم فریدریش هگل، بانفوذترین فیلسوف آلمان، در ۱۸۳۱ درگذشته بود، زمانی که یک دهه بعد #کارل_مارکس برای تحصیل #فلسفه به برلین رفت، فضای دانشگاهی همچنان زیر نفوذ دستگاه فلسفی #هگل بود. مارکس نیز مانند کمابیش همه دانشجویان به پیروان فلسفه او پیوست؛ اما چندی نگذشت که به نقد بیرحمانه نظریات استاد بزرگ دست زد.
برای درک برداشت دیالکتیکی مارکس از چگونگی سیر و پیشرفت تاریخ، آشنایی با نظریات هگل ضرورت دارد. فلسفه هگل بسیار پردامنه و پیچیده است؛ اما به طور ساده دستگاه فلسفی او عبارتست از کندوکار در فرایند تطور Geist در طول تاریخ مادی و معنوی بشر، از ابتدائیترین مراحل پیدایش تمدن تا امروز و حتی آیندهای که هگل طرحی کلی از آن ترسیم میکند. لفظ Geist را که هگل اشکال و مراحل بالندگی آن را در آثار گوناگون خود تشریح کرده، میتوان به ایده، فکر، ذهن، خرد و روح ترجمه کرد، هرچند هیچ یک از اینها نیست اما همه آنها را در بر میگیرد.
سرکوب دگراندیشان: از آنجا که طبقه پیروزمند خود را در جانب برحق تاریخ میبیند، میتواند هرگونه مخالفت با آرای خود را خیانت به "اراده تاریخی مردم" بخواند و با سختترین عقوبتها کیفر دهد. بسیاری از مارکسیستها در تعصب در باورهای ایدئولوژیک خود تا آنجا پیش رفتند که حق حیات را برای مخالفان خود انکار کردند.
بدین سان مارکس که خود از نفی مذهب آغاز کرده و برداشتهای ایدئولوژیک را بیرحمانه نقد کرده بود، در قامت پیامبر یک مذهب تازه ظاهر شد که پیرواناش احکام او را ابدی و وحی منزل تلقی کردند. متأسفانه در قرن بیستم کمونیستهای انقلابی و دنبالهروان جزمگرای مارکس بیش از نقدهای تحلیلی و نظریات علمی او از وجه ایدئولوژیک آموزههای او پیروی کردند.
📚 نوشتار مرتبط: کارل مارکس
🔚 پایان...
📎 #کارل_مارکس #اقتصاددان #فریدریش_انگلس #جامعه_کمونیستی #سرمایهداری #فلسفه #هگل #دیالکتیک #روح #ماده #فئودالیسم #بورژوازی #پرولتاریا #انقلاب #اقتصاد #کارگر
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
بدین سان مارکس که خود از نفی مذهب آغاز کرده و برداشتهای ایدئولوژیک را بیرحمانه نقد کرده بود، در قامت پیامبر یک مذهب تازه ظاهر شد که پیرواناش احکام او را ابدی و وحی منزل تلقی کردند. متأسفانه در قرن بیستم کمونیستهای انقلابی و دنبالهروان جزمگرای مارکس بیش از نقدهای تحلیلی و نظریات علمی او از وجه ایدئولوژیک آموزههای او پیروی کردند.
📚 نوشتار مرتبط: کارل مارکس
🔚 پایان...
📎 #کارل_مارکس #اقتصاددان #فریدریش_انگلس #جامعه_کمونیستی #سرمایهداری #فلسفه #هگل #دیالکتیک #روح #ماده #فئودالیسم #بورژوازی #پرولتاریا #انقلاب #اقتصاد #کارگر
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
Telegram
ΑпτiгeligioпΑгcives
📚 مقاله شماره: #پنجاه_و_چهار
📝 عنوان: کارل مارکس
🆔 https://t.me/AntiReligionArchives/797
📝 عنوان: کارل مارکس
🆔 https://t.me/AntiReligionArchives/797