از دید باستان شناسان و مردم شناسان، بشر در طی تاریخ تحول #شعور خود، یاد گرفت که به همه موجودات پیرامونش حتی اگر جان ندارد #هویت، #روح و #جان دهد. این شیوه دیدن دنیا #anthropomorphic از قدیمی ترین تعریف هایی است که بشر از دنیا ساخته بود.
فلسفهی دین نزد #فویرباخ ناظر بر آن است که تصورات دینی عموما علل خود را در طبیعت آدمی دارند، ولی به عنوان کششهای چنین طبیعتی تجربه نمیشوند، بلکه به مثابه تخیلاتی آنجهانی بازنمایی میگردند. #خدا برای فویرباخ آینهی آدمی است، ولی آدمی به این امر آگاهی ندارد و نمیداند که در گذر تاریخ این آینه را خود آفریده و در آن چیزی جز خود را نمیبیند. آدمی نخست ذات خود و آنچه را در #روح و #اراده و #قلب خود دارد فرافکنی میکند، تا سپس آن را دوباره بازیابد.
منظور فویرباخ از خدا به عنوان آینهی آدمی، طبعا نه این یا آن آدم، بلکه نوع #بشر است. او دین را همان «باور به خدا» تعریف میکند و آن را نیز همین گونه مینگرد. به باور او آدمی در #دین نیز به ذات خویشتن روی میآورد، بدون آنکه بداند که این ذات خود اوست. دین از دیدگاه فویرباخ، رفتار آدمی نسبت به نیروهای خویشتن است، ولی به گونهای که گویی این نیروها از آن دیگری هستند.
آرای فویرباخ در #نقد_دین بر افکار کارل مارکس، زیگموند فروید، اریش فروم و شماری دیگر از متفکران تاثیری انکارناپذیر داشته است. در این نوشتار به دیدگاههای او در حوزهی نقد دین نگاهی میافکنیم.
منظور فویرباخ از خدا به عنوان آینهی آدمی، طبعا نه این یا آن آدم، بلکه نوع #بشر است. او دین را همان «باور به خدا» تعریف میکند و آن را نیز همین گونه مینگرد. به باور او آدمی در #دین نیز به ذات خویشتن روی میآورد، بدون آنکه بداند که این ذات خود اوست. دین از دیدگاه فویرباخ، رفتار آدمی نسبت به نیروهای خویشتن است، ولی به گونهای که گویی این نیروها از آن دیگری هستند.
آرای فویرباخ در #نقد_دین بر افکار کارل مارکس، زیگموند فروید، اریش فروم و شماری دیگر از متفکران تاثیری انکارناپذیر داشته است. در این نوشتار به دیدگاههای او در حوزهی نقد دین نگاهی میافکنیم.
به گفتهی فویرباخ باید با همهی توان با توهم زیانمند دین مبارزه کرد و بدون میانجی ذاتی خدایی، به جای #تقدس دین، تقدس #انسان را نشاند. وی هدف خود از نقد دین را در جملات زیر خلاصه میکند: «هدف نوشتهها و درسگفتارهای من اینست که آدمیان را از یزدانشناس به انسانشناس، از خدادوست به انساندوست، از کاندیدای #بهشت به دانشجویان اینجهانی، از خدمتکار دینی و سیاسی سلطنتهای آسمانی و زمینی به شهروندان #آزاد و #آگاه زمین تبدیل کنم».
جستجوی حقیقت، پیکار با ادعاهای اخلاقی فریبکارانهی دین، آموزش انسانها برای رساندن آنان به بلوغ فکری و روحی و نیز هدایت نیروهای بشری برای زندگی واقعی اینجهانی، هدفهایی است که فویرباخ در نقد دین، خود را به آنها متعهد میداند.
🔚 پایان...
#لودویگ_فویرباخ #نقد_دین #ایمان #خدا #روح #اراده #احساس #اعتقاد #انسان #صوفیگری #خرافه #حقیقت #دروغ #روان #علمی #عقلی #آتئیست #اخلاق #آگاهی #رهایی #معجزه #دعا #برهان #توهم #پدر #پسر #شعور #خرد #تردید #پرسش #تخیل #فانتزی #تاریخ #فرهنگ #هنر #فلسفه
🗂 @AntiReligionArchives
جستجوی حقیقت، پیکار با ادعاهای اخلاقی فریبکارانهی دین، آموزش انسانها برای رساندن آنان به بلوغ فکری و روحی و نیز هدایت نیروهای بشری برای زندگی واقعی اینجهانی، هدفهایی است که فویرباخ در نقد دین، خود را به آنها متعهد میداند.
🔚 پایان...
#لودویگ_فویرباخ #نقد_دین #ایمان #خدا #روح #اراده #احساس #اعتقاد #انسان #صوفیگری #خرافه #حقیقت #دروغ #روان #علمی #عقلی #آتئیست #اخلاق #آگاهی #رهایی #معجزه #دعا #برهان #توهم #پدر #پسر #شعور #خرد #تردید #پرسش #تخیل #فانتزی #تاریخ #فرهنگ #هنر #فلسفه
🗂 @AntiReligionArchives
پس از مرگ هگل پیروان او به دو جناح راست و چپ تقسیم شدند. جناح راست به الگوی ذهنی هگل با تمام الزامات سیاسی و اجتماعی آن که محور و مقصود آن پشتیبانی از پادشاهی پروس بود، وفادار ماندند اما رهروان جناح چپ که خواهان تحول دموکراتیک کشور بودند، به استنتاجات سیاسی و اجتماعی اندیشه هگل پشت کردند.
مارکس، همچون هگلگرایان چپ، منطق یا روش دیالکتیکی هگل را پذیرفت اما در برابر ایدهآلیسم یا درونمایه فلسفی او راهی انتقادی در پیش گرفت. او گفت هستی به درستی طبق روندی دیالکتیکی پیش میرود، اما نیروی محرک آن، برخلاف تصور هگل، ایده یا روح نیست، بلکه #ماده است. مادهای که خود زاینده #روح است و در روندی تکاملی آن را پدیدار و متحول میکند. بدین سان او تطور ایده یا روح را تابعی از تکامل ماده دید و این دیدگاه ضدهگلی را به اشکال گوناگون بیان کرد. از جمله نوشت: «برخلاف فلسفه آلمان که مقصد آن از آسمان به زمین است، باید از زمین به آسمان برویم. افکار و تصورات و گفتهها و امیال انسانها نیست که بر زندگی واقعی آنها اثر میگذارد، درست برعکس، این کارها و فعالیتهای عینی و شرایط زندگی واقعی انسان است که به افکار و دیدگاه او شکل میبخشد.»
مارکس و همکار نزدیکش فریدریش انگلس دستاورد خود را در "ایدئولوژی آلمانی" چنین فرموله کردند: فلسفه ایدآلیستی هگل چون پیکری بود که به شکل واژگونه بر سر خود ایستاده بود، ما آن را روی پا قرار دادیم، یعنی آن را به وضعی درست و طبیعی برگرداندیم.
مارکس، همچون هگلگرایان چپ، منطق یا روش دیالکتیکی هگل را پذیرفت اما در برابر ایدهآلیسم یا درونمایه فلسفی او راهی انتقادی در پیش گرفت. او گفت هستی به درستی طبق روندی دیالکتیکی پیش میرود، اما نیروی محرک آن، برخلاف تصور هگل، ایده یا روح نیست، بلکه #ماده است. مادهای که خود زاینده #روح است و در روندی تکاملی آن را پدیدار و متحول میکند. بدین سان او تطور ایده یا روح را تابعی از تکامل ماده دید و این دیدگاه ضدهگلی را به اشکال گوناگون بیان کرد. از جمله نوشت: «برخلاف فلسفه آلمان که مقصد آن از آسمان به زمین است، باید از زمین به آسمان برویم. افکار و تصورات و گفتهها و امیال انسانها نیست که بر زندگی واقعی آنها اثر میگذارد، درست برعکس، این کارها و فعالیتهای عینی و شرایط زندگی واقعی انسان است که به افکار و دیدگاه او شکل میبخشد.»
مارکس و همکار نزدیکش فریدریش انگلس دستاورد خود را در "ایدئولوژی آلمانی" چنین فرموله کردند: فلسفه ایدآلیستی هگل چون پیکری بود که به شکل واژگونه بر سر خود ایستاده بود، ما آن را روی پا قرار دادیم، یعنی آن را به وضعی درست و طبیعی برگرداندیم.
سرکوب دگراندیشان: از آنجا که طبقه پیروزمند خود را در جانب برحق تاریخ میبیند، میتواند هرگونه مخالفت با آرای خود را خیانت به "اراده تاریخی مردم" بخواند و با سختترین عقوبتها کیفر دهد. بسیاری از مارکسیستها در تعصب در باورهای ایدئولوژیک خود تا آنجا پیش رفتند که حق حیات را برای مخالفان خود انکار کردند.
بدین سان مارکس که خود از نفی مذهب آغاز کرده و برداشتهای ایدئولوژیک را بیرحمانه نقد کرده بود، در قامت پیامبر یک مذهب تازه ظاهر شد که پیرواناش احکام او را ابدی و وحی منزل تلقی کردند. متأسفانه در قرن بیستم کمونیستهای انقلابی و دنبالهروان جزمگرای مارکس بیش از نقدهای تحلیلی و نظریات علمی او از وجه ایدئولوژیک آموزههای او پیروی کردند.
📚 نوشتار مرتبط: کارل مارکس
🔚 پایان...
📎 #کارل_مارکس #اقتصاددان #فریدریش_انگلس #جامعه_کمونیستی #سرمایهداری #فلسفه #هگل #دیالکتیک #روح #ماده #فئودالیسم #بورژوازی #پرولتاریا #انقلاب #اقتصاد #کارگر
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
بدین سان مارکس که خود از نفی مذهب آغاز کرده و برداشتهای ایدئولوژیک را بیرحمانه نقد کرده بود، در قامت پیامبر یک مذهب تازه ظاهر شد که پیرواناش احکام او را ابدی و وحی منزل تلقی کردند. متأسفانه در قرن بیستم کمونیستهای انقلابی و دنبالهروان جزمگرای مارکس بیش از نقدهای تحلیلی و نظریات علمی او از وجه ایدئولوژیک آموزههای او پیروی کردند.
📚 نوشتار مرتبط: کارل مارکس
🔚 پایان...
📎 #کارل_مارکس #اقتصاددان #فریدریش_انگلس #جامعه_کمونیستی #سرمایهداری #فلسفه #هگل #دیالکتیک #روح #ماده #فئودالیسم #بورژوازی #پرولتاریا #انقلاب #اقتصاد #کارگر
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
Telegram
ΑпτiгeligioпΑгcives
📚 مقاله شماره: #پنجاه_و_چهار
📝 عنوان: کارل مارکس
🆔 https://t.me/AntiReligionArchives/797
📝 عنوان: کارل مارکس
🆔 https://t.me/AntiReligionArchives/797
من از خلال هزاران تجربۀ شخصی میدانم که امر سادۀ وحدت ناشى از امضای منشور ٧٧، بلافاصله به برقراری مناسبات بسيارعمیق و باز میان افرادی انجامید که به هیچ وجه همدیگر را نمیشناختند و یا شناختی سطحی از هم داشتند؛ میدانم که گردآمدن در جامعهای هدفمند، چه احساس ناگهانی و قدرتمندی ایجاد میکند، احساسی که به وجود آمدناش در ساختارهای منجمد رسمی، امری استثنایی است و به ندرت در پی همکاریهای طولانیمدت ميسر مىشود. چنان که گویی وظیفهای که مشترکاً پذیرفته شده و تجربهای که همه در آن سهم دارند، افراد و فضای زندگیشان را دگرگون میکند و به فعالیت اجتماعی محافل دیگر بُعدی انسانی و استثنایی میبخشد.
شاید این همه، ناشی از تهدید جمعیای باشد که سایهاش بر سر ماست، شاید زمانی که این تهدید دست از سر ما بردارد یا از میان برود، این فضا نیز ناپديد شود؛ روشن است که هدف کسانی که ما را تهدید میکنند نقطه مقابل هدف ماست: اینکه آنان با صرف نیروی بسیار و با به کار گرفتن پستترین ابزارها حاضر اند روابط انسانی را در جمع مورد تهدید ما بر هم زنند، همواره ما را شگفتزده مىكند.
ما راهحلی برای رفع فلاکت این دنیا سراغ نداریم و فکر اینکه با کارهای کوچکی که میکنیم مدعی داشتن راه حل بنیادی شویم و جماعات خود و راهحلهای خود را نمونهای کامل و پراهمیت پیشنهاد کنیم، نابخشودنی و خودپسندانه است. و هیچ ادعایی جز این نداشت که تکانه و انگیزهای برای به وجود آمدن اندیشه و تأملی مثبت در مورد تجربۀ ما باشد تا عواملی از این تجربه را که نشاندهندۀ چیزی در ورا و پشتِ این تجربه است، و نیز نداهای پنهانی را مشخص سازد که در همین زندگی روزمرۀ ما در سکوت، لحظۀ شناخته شدن و شنیده شدن را انتظار میکشند.
مسئله این است که بدانیم آیا «آیندۀ تابناک» هنوز امری مربوط به «آنجا»یی دور است، و یا به عکس، دیرزمانی است که در میان ما بوده و فقط نابینایی و ناتوانی ما مانع از دیدن و شکوفايى آن در ما و پیرامون ما میشده است؟
📘 قدرت بیقدرتان
🔚 پایان...
🖇 #واسلاو_هاول #قدرت_بیقدرتان #کمونیست #ایدئولوژی #استالین #چکسلواکی #سوسیالیسم #اصلاحات #بهار_پراگ #شوروی #هوساک #حقوق_بشر #روح_منشور #پساتوتالیتر #فریبکاری #زندگی_در_دروغ #نارضامندی #سبزیفروش
📚 @AntiReligionArchives
شاید این همه، ناشی از تهدید جمعیای باشد که سایهاش بر سر ماست، شاید زمانی که این تهدید دست از سر ما بردارد یا از میان برود، این فضا نیز ناپديد شود؛ روشن است که هدف کسانی که ما را تهدید میکنند نقطه مقابل هدف ماست: اینکه آنان با صرف نیروی بسیار و با به کار گرفتن پستترین ابزارها حاضر اند روابط انسانی را در جمع مورد تهدید ما بر هم زنند، همواره ما را شگفتزده مىكند.
ما راهحلی برای رفع فلاکت این دنیا سراغ نداریم و فکر اینکه با کارهای کوچکی که میکنیم مدعی داشتن راه حل بنیادی شویم و جماعات خود و راهحلهای خود را نمونهای کامل و پراهمیت پیشنهاد کنیم، نابخشودنی و خودپسندانه است. و هیچ ادعایی جز این نداشت که تکانه و انگیزهای برای به وجود آمدن اندیشه و تأملی مثبت در مورد تجربۀ ما باشد تا عواملی از این تجربه را که نشاندهندۀ چیزی در ورا و پشتِ این تجربه است، و نیز نداهای پنهانی را مشخص سازد که در همین زندگی روزمرۀ ما در سکوت، لحظۀ شناخته شدن و شنیده شدن را انتظار میکشند.
مسئله این است که بدانیم آیا «آیندۀ تابناک» هنوز امری مربوط به «آنجا»یی دور است، و یا به عکس، دیرزمانی است که در میان ما بوده و فقط نابینایی و ناتوانی ما مانع از دیدن و شکوفايى آن در ما و پیرامون ما میشده است؟
📘 قدرت بیقدرتان
🔚 پایان...
🖇 #واسلاو_هاول #قدرت_بیقدرتان #کمونیست #ایدئولوژی #استالین #چکسلواکی #سوسیالیسم #اصلاحات #بهار_پراگ #شوروی #هوساک #حقوق_بشر #روح_منشور #پساتوتالیتر #فریبکاری #زندگی_در_دروغ #نارضامندی #سبزیفروش
📚 @AntiReligionArchives