Forwarded from گفتوشنود
پیام همراهان:
«اگر منیت رو بزاریم کنار، متوجه میشیم که دلیلی نداره این دنیای خیرهکننده پر از رمز و راز، برای بشر تعریف شده باشه! اون چیزی که بهش خدا یا ماوراءالطبیعه میگیم همون ابعاد دیگه کیهان هستند که برای بشر که فقط سه بعد مکان و یک بعد زمانو (که رو به جلو هست) درک میکنه قابل تصور نیست. باید قبول کنیم که ضعف و ترس بشر و غرورش، خدا رو خلق کرده به تصور اینکه دنیای به این عظمت فقط برای او خلق شده و میل به ابدیت او را قانع کرده که آخرت در انتظار اوست»
اگر این پیام رسیده را خلاصه کنیم، مضمونش این است که خودخواهی انسان «الهیات» و «آخرتشناسی» را به وجود آورده است نه واقعا میل او به کسب معرفت.
انسان علیرغم واقعیات غیرقابل انکاری که علم مطرح کرد و خلاف منیت (ego-centrism) او بود، همچنان به طرز ریشهداری تمایل دارد فکر کند که تمامی جهان برای او ساخته شده است و برنامهای از پیش در کار بوده است. شما چه فکر میکنید؟ چگونه میتوان به این استدلال پاسخ داد؟
گفتوشنود تلاش میکند که بستری برای طرح این پرسشها و پاسخهای ممکن باشد. پیام شما، منعکس خواهد شد.
#خداباوری #خداناباوری #آتئیسم #دین #لامذهب #بی_دینی #لامذهبی #آخرت #آخرت_باوری #آخرت_شناسی
@Dialogue1402
«اگر منیت رو بزاریم کنار، متوجه میشیم که دلیلی نداره این دنیای خیرهکننده پر از رمز و راز، برای بشر تعریف شده باشه! اون چیزی که بهش خدا یا ماوراءالطبیعه میگیم همون ابعاد دیگه کیهان هستند که برای بشر که فقط سه بعد مکان و یک بعد زمانو (که رو به جلو هست) درک میکنه قابل تصور نیست. باید قبول کنیم که ضعف و ترس بشر و غرورش، خدا رو خلق کرده به تصور اینکه دنیای به این عظمت فقط برای او خلق شده و میل به ابدیت او را قانع کرده که آخرت در انتظار اوست»
اگر این پیام رسیده را خلاصه کنیم، مضمونش این است که خودخواهی انسان «الهیات» و «آخرتشناسی» را به وجود آورده است نه واقعا میل او به کسب معرفت.
انسان علیرغم واقعیات غیرقابل انکاری که علم مطرح کرد و خلاف منیت (ego-centrism) او بود، همچنان به طرز ریشهداری تمایل دارد فکر کند که تمامی جهان برای او ساخته شده است و برنامهای از پیش در کار بوده است. شما چه فکر میکنید؟ چگونه میتوان به این استدلال پاسخ داد؟
گفتوشنود تلاش میکند که بستری برای طرح این پرسشها و پاسخهای ممکن باشد. پیام شما، منعکس خواهد شد.
#خداباوری #خداناباوری #آتئیسم #دین #لامذهب #بی_دینی #لامذهبی #آخرت #آخرت_باوری #آخرت_شناسی
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
از باکتری تا باخ و بالعکس!
معرفی کتاب
«به واسطه لطف سخاوتمندانه پرفسور دنیل دنت، دسترسی رایگان به برگردان فارسی این کتاب میسر گردید و لذا، به همین خاطر بنده هم از طرف خودم و هم از طرف بسیاری از ایرانیان که در حال حاضر متاسفانه از دسترسی آزاد و غیرسانسورشده به دانش محروم هستند، از ایشان عمیقا قدردانی مینمایم…»
این جملات امیر منیعی، مترجم فارسی کتاب «از باکتری تا باخ و بالعس» است. ترجمه این اثر، چنانکه مترجم فارسی یادآوری میکند، در کتابخانههای آنلاین به آسانی در دسترس است. تیم پژوهشی گفتوشنود، مطالعهی آثار دنت را به خداناباوران ایرانی پیشنهاد میکند.
اندیشههای دنت، تداوم منطقی ماتریالیسم اروپاییست که از یک سو خود را از زبان فوقالعاده پیچیده فلسفهی قارهای (کانتیننتال) رهانیده، و از سوی دیگر با آخرین دستاوردهای علم روز خود را بهروز کرده است. حوزه تخصصی دنیل دنت، فلسفه ذهن و علوم شناختی است. او در حوزههایی چون هوش مصنوعی و آگاهی ذهنی تاثیرگذار بوده و به خاطر داشتن دیدگاههای روشنفکرانه و بحثبرانگیز شناخته میشود. دنت همچنین بر روی نقاط اشتراک بین علم و فلسفه تمرکز دارد و سعی میکند این دو را به طوری که برای عموم قابل فهم باشد، به هم پیوند دهد.
دنیل دنت همچنین به خاطر دیدگاههای آشکار خداناباورانهاش شناخته شده است. او طی سالها به صورت فعال در بحثهای مربوط به دین، علم، و خداناباوری شرکت کرده و از منتقدان سرسخت مذهب و دیدگاههای متافیزیکی…
برای مطالعهی ادامه یادداشت به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/from-bacteria-to-bach-and-back/
#دنیل_دنت #خداناباوری #آتئیسم #علم #علم_گرایی #نقد_دین #گفتگو
@Dialogue1402
معرفی کتاب
«به واسطه لطف سخاوتمندانه پرفسور دنیل دنت، دسترسی رایگان به برگردان فارسی این کتاب میسر گردید و لذا، به همین خاطر بنده هم از طرف خودم و هم از طرف بسیاری از ایرانیان که در حال حاضر متاسفانه از دسترسی آزاد و غیرسانسورشده به دانش محروم هستند، از ایشان عمیقا قدردانی مینمایم…»
این جملات امیر منیعی، مترجم فارسی کتاب «از باکتری تا باخ و بالعس» است. ترجمه این اثر، چنانکه مترجم فارسی یادآوری میکند، در کتابخانههای آنلاین به آسانی در دسترس است. تیم پژوهشی گفتوشنود، مطالعهی آثار دنت را به خداناباوران ایرانی پیشنهاد میکند.
اندیشههای دنت، تداوم منطقی ماتریالیسم اروپاییست که از یک سو خود را از زبان فوقالعاده پیچیده فلسفهی قارهای (کانتیننتال) رهانیده، و از سوی دیگر با آخرین دستاوردهای علم روز خود را بهروز کرده است. حوزه تخصصی دنیل دنت، فلسفه ذهن و علوم شناختی است. او در حوزههایی چون هوش مصنوعی و آگاهی ذهنی تاثیرگذار بوده و به خاطر داشتن دیدگاههای روشنفکرانه و بحثبرانگیز شناخته میشود. دنت همچنین بر روی نقاط اشتراک بین علم و فلسفه تمرکز دارد و سعی میکند این دو را به طوری که برای عموم قابل فهم باشد، به هم پیوند دهد.
دنیل دنت همچنین به خاطر دیدگاههای آشکار خداناباورانهاش شناخته شده است. او طی سالها به صورت فعال در بحثهای مربوط به دین، علم، و خداناباوری شرکت کرده و از منتقدان سرسخت مذهب و دیدگاههای متافیزیکی…
برای مطالعهی ادامه یادداشت به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/from-bacteria-to-bach-and-back/
#دنیل_دنت #خداناباوری #آتئیسم #علم #علم_گرایی #نقد_دین #گفتگو
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@Dialogue1402
آناتول فرانس با نام اصلی فرانسوا آناتول تیبو در پاریس و در خانهای در کنار رودخانه سن، جایی که پدرش کتابفروشی داشت، زاده شد.
او نویسنده، شاعر و منتقدی است که از خود آثار ادبی بزرگی برجای گذاشته است.
موضوع اصلی که در همه آثار آناتول فرانس مورد هجو و انتقاد قرارگرفته، عالم مسیحیت و جامعه نوین آن است.
از جمله رمانهای معروف او درانتقاد مذهبی، رمان تائیس(۱۸۹۰) است که تورات بیایمانان خوانده شده.
آناتول فرانس در این اثر با ناباوری به بحثهایی طنزآمیز دربارهٔ مذهب و زندگی روحی و اخلاقی قدیسان و شهیدان قرون اول مسیحیت میپردازد و از تمدن یونان باستان وصف استادانهای به عمل میآورد.
#آناتول_فرانس #نقد_دین #مسیحیت #خداناباوری #دینناباوری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
@Dialogue1402
آناتول فرانس با نام اصلی فرانسوا آناتول تیبو در پاریس و در خانهای در کنار رودخانه سن، جایی که پدرش کتابفروشی داشت، زاده شد.
او نویسنده، شاعر و منتقدی است که از خود آثار ادبی بزرگی برجای گذاشته است.
موضوع اصلی که در همه آثار آناتول فرانس مورد هجو و انتقاد قرارگرفته، عالم مسیحیت و جامعه نوین آن است.
از جمله رمانهای معروف او درانتقاد مذهبی، رمان تائیس(۱۸۹۰) است که تورات بیایمانان خوانده شده.
آناتول فرانس در این اثر با ناباوری به بحثهایی طنزآمیز دربارهٔ مذهب و زندگی روحی و اخلاقی قدیسان و شهیدان قرون اول مسیحیت میپردازد و از تمدن یونان باستان وصف استادانهای به عمل میآورد.
#آناتول_فرانس #نقد_دین #مسیحیت #خداناباوری #دینناباوری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«پشت سر نهادن خدا»
ریچارد داوکینز
ریچارد داوکینز که شاید مشهورترین نظریهپرداز خداناباوری و منتقد همه سنتهای دینیست، برای ایرانیان هم چهرهای شناخته شده است؛ اخیرا یکی از کتابهای او با نام پشت سر نهادن خدا توسط امیر منیعی به فارسی ترجمه شده است. عنوان اصلی این کتاب به انگلیسی Outgrowing God: A Beginner’s Guide است. این کتاب در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و به عنوان یک راهنمای مقدماتی برای افرادی که در جستجوی فهمیدن مبانی علمی و فلسفی دور شدن از باورهای مذهبی هستند، نوشته شده است.
داوکینز در این کتاب، مفاهیمی مانند منشاء اخلاق، رابطه علم و دین، و ایدههای مرتبط با الحاد و شکاکیت را بررسی میکند. او تلاش میکند به شیوهای ساده و قابلفهم برای مخاطبان جوانتر و کسانی که تازه شروع به جستجو درباره این موضوعات کردهاند، این مسائل را توضیح دهد. این کتاب به نوعی ادامهی مباحث کتاب معروف داوکینز به نام پندار خدا (The God Delusion) است، اما به طور خاص به زبان سادهتر و برای افراد تازهکار نوشته شده است.
داوکینز در «پشت سر نهادن خدا» به دنبال این است که به خوانندگان خود نشان دهد که چطور میتوان بدون نیاز به باورهای دینی، یک زندگی معنادار و اخلاقی داشت.
کتاب در مجموع دو بخش دارد: بخش یکم با عنوان «بدرود ای خدا» و بخش دوم: «تکامل و فراتر از آن» نام دارد. در اولین فصل از بخش یکم با عنوان جالب «این همه خدا» روبهرو میشوید و میتوانید حدس بزنید که…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/outgrowing-god/
#خداناباوری #آتئیسم #خداباوری #ناباورمندان #باورمندان #گفتگو #رواداری #نقد_دین
@Dialogue1402
«پشت سر نهادن خدا»
ریچارد داوکینز
ریچارد داوکینز که شاید مشهورترین نظریهپرداز خداناباوری و منتقد همه سنتهای دینیست، برای ایرانیان هم چهرهای شناخته شده است؛ اخیرا یکی از کتابهای او با نام پشت سر نهادن خدا توسط امیر منیعی به فارسی ترجمه شده است. عنوان اصلی این کتاب به انگلیسی Outgrowing God: A Beginner’s Guide است. این کتاب در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و به عنوان یک راهنمای مقدماتی برای افرادی که در جستجوی فهمیدن مبانی علمی و فلسفی دور شدن از باورهای مذهبی هستند، نوشته شده است.
داوکینز در این کتاب، مفاهیمی مانند منشاء اخلاق، رابطه علم و دین، و ایدههای مرتبط با الحاد و شکاکیت را بررسی میکند. او تلاش میکند به شیوهای ساده و قابلفهم برای مخاطبان جوانتر و کسانی که تازه شروع به جستجو درباره این موضوعات کردهاند، این مسائل را توضیح دهد. این کتاب به نوعی ادامهی مباحث کتاب معروف داوکینز به نام پندار خدا (The God Delusion) است، اما به طور خاص به زبان سادهتر و برای افراد تازهکار نوشته شده است.
داوکینز در «پشت سر نهادن خدا» به دنبال این است که به خوانندگان خود نشان دهد که چطور میتوان بدون نیاز به باورهای دینی، یک زندگی معنادار و اخلاقی داشت.
کتاب در مجموع دو بخش دارد: بخش یکم با عنوان «بدرود ای خدا» و بخش دوم: «تکامل و فراتر از آن» نام دارد. در اولین فصل از بخش یکم با عنوان جالب «این همه خدا» روبهرو میشوید و میتوانید حدس بزنید که…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/outgrowing-god/
#خداناباوری #آتئیسم #خداباوری #ناباورمندان #باورمندان #گفتگو #رواداری #نقد_دین
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
جمهوری اسلامی در تلاش است تا خداناباوری و دینناباوری را نه تنها به عنوان یک عقیده شخصی بلکه به عنوان تهدیدی سیاسی و اجتماعی جلوه دهد.
این رویکرد، به ویژه در رسانههای رسمی نظام و از سوی مقامات بالای جمهوری اسلامی، به چشم میخورد که از این ابزار برای ترویج نفرت و ایجاد نگرانی در میان مردم استفاده میکنند.
این سیاست در کنار محدودیتهای دیگر علیه آزادی بیان و اندیشه، نشان از نوعی تلاش هدفمند برای سرکوب صدای مخالفان و ایجاد پیوندی تصنعی بین دینناباوری و رسانههای خارجی دارد.
جمهوری اسلامی در بالاترین سطوح نیز تلاش میکند نفرتپراکنی علیه خداناباوران را پیش ببرد و حتی آنان را به اتهامات سیاسی متهم کند. به عنوان نمونه میتوان به وبسایت رسمی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی اشاره کرد.
ادامه مطلب را اینجا بخوانید
لینک ویدئو در وبسایت گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/hate-speech-agains-unbelievers/
#جمهوری_اسلامی #نفرت_پراکنی #خداناباوری #آزادی_بیان #خامنه_ای #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
این رویکرد، به ویژه در رسانههای رسمی نظام و از سوی مقامات بالای جمهوری اسلامی، به چشم میخورد که از این ابزار برای ترویج نفرت و ایجاد نگرانی در میان مردم استفاده میکنند.
این سیاست در کنار محدودیتهای دیگر علیه آزادی بیان و اندیشه، نشان از نوعی تلاش هدفمند برای سرکوب صدای مخالفان و ایجاد پیوندی تصنعی بین دینناباوری و رسانههای خارجی دارد.
جمهوری اسلامی در بالاترین سطوح نیز تلاش میکند نفرتپراکنی علیه خداناباوران را پیش ببرد و حتی آنان را به اتهامات سیاسی متهم کند. به عنوان نمونه میتوان به وبسایت رسمی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی اشاره کرد.
ادامه مطلب را اینجا بخوانید
لینک ویدئو در وبسایت گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/hate-speech-agains-unbelievers/
#جمهوری_اسلامی #نفرت_پراکنی #خداناباوری #آزادی_بیان #خامنه_ای #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
انجیل یهودا: روایت خائن!
برگرفته از کتاب «پشت سر نهادن خدا» اثر دوکینز
داوکینز در بخشی از کتاب خود گزارش میکند که انجیلی منسوب به «یهودا» کاراکتر مشهور داستانهای انجیلهای چهارگانه در قرن بیستم به دست آمد که تمامی ماجرای عیسی مسیح را از دید «یهودا» روایت میکند. یهودا کسیست که مطابق با روایت انجیلهای رسمی، به عیسی مسیح خیانت کرد و در قبال دریافت پولی، عیسی را به ماموران فروخت.
داوکینز میگوید که این انجیل از دست رفته بود؛ اما پدران کلیسای صدر مسیحیت، چنین اثری را نکوهش کرده بودند و بنابراین از وجود چنین اثری اطلاع داشتیم تا اینکه اصل سند به زبان قبطی به دست آمد.
شورای نیقیه، شورای بزرگی از علمای مسیحی در ابتدای قرون مسیحیت بوده است که به تعیین آموزههای معتبر مسیحیت پرداخت و انجیلهای معتبر از نامعتبر را متمایز کرد. روایت یهودا در انجیل یهودا میگوید که سوءنیتی در کار نبوده است. یهودا چون دانست که مطابق با طرح الهی، عیسی مسیح باید مصلوب شود تا گناهان انسان آمرزیده گردد، بنابراین با لو دادن او، در واقع به تحقق نقشه الهی کمک کرد!
منازعاتی از این دست در تاریخ ادیان سابقه دارد. به عنوان یک نمونه مشهور، تفسیر صالحی نجفآبادی از قیام حسینبن علی در کتاب «شهید جاوید» معطوف به تقویت روایتی بود که میگوید امام سوم شیعیان بدون علم غیب، و بدون اطلاع از سرنوشت خود قدم به صحرای کربلا گذاشت. اهمیت تقویت این روایت در دوران شاه، سیاسی بوده و برای انگیزهبخشی به انقلابیون تدارک میشد. قابل درک است که تفاسیر مبتنی بر جبرانگاری به بعد تاریخی و سیاسی آموزههای دینی صدمه میزند.
برای مطالعه پروندهای در مورد صالحی نجفآبادی به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/nematollah-salehi-najafabadi/
#رواداری #گفتگو #دین #نقد_دین #خداناباوری #جبرانگاری
@dialogue1402
انجیل یهودا: روایت خائن!
برگرفته از کتاب «پشت سر نهادن خدا» اثر دوکینز
داوکینز در بخشی از کتاب خود گزارش میکند که انجیلی منسوب به «یهودا» کاراکتر مشهور داستانهای انجیلهای چهارگانه در قرن بیستم به دست آمد که تمامی ماجرای عیسی مسیح را از دید «یهودا» روایت میکند. یهودا کسیست که مطابق با روایت انجیلهای رسمی، به عیسی مسیح خیانت کرد و در قبال دریافت پولی، عیسی را به ماموران فروخت.
داوکینز میگوید که این انجیل از دست رفته بود؛ اما پدران کلیسای صدر مسیحیت، چنین اثری را نکوهش کرده بودند و بنابراین از وجود چنین اثری اطلاع داشتیم تا اینکه اصل سند به زبان قبطی به دست آمد.
شورای نیقیه، شورای بزرگی از علمای مسیحی در ابتدای قرون مسیحیت بوده است که به تعیین آموزههای معتبر مسیحیت پرداخت و انجیلهای معتبر از نامعتبر را متمایز کرد. روایت یهودا در انجیل یهودا میگوید که سوءنیتی در کار نبوده است. یهودا چون دانست که مطابق با طرح الهی، عیسی مسیح باید مصلوب شود تا گناهان انسان آمرزیده گردد، بنابراین با لو دادن او، در واقع به تحقق نقشه الهی کمک کرد!
منازعاتی از این دست در تاریخ ادیان سابقه دارد. به عنوان یک نمونه مشهور، تفسیر صالحی نجفآبادی از قیام حسینبن علی در کتاب «شهید جاوید» معطوف به تقویت روایتی بود که میگوید امام سوم شیعیان بدون علم غیب، و بدون اطلاع از سرنوشت خود قدم به صحرای کربلا گذاشت. اهمیت تقویت این روایت در دوران شاه، سیاسی بوده و برای انگیزهبخشی به انقلابیون تدارک میشد. قابل درک است که تفاسیر مبتنی بر جبرانگاری به بعد تاریخی و سیاسی آموزههای دینی صدمه میزند.
برای مطالعه پروندهای در مورد صالحی نجفآبادی به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/nematollah-salehi-najafabadi/
#رواداری #گفتگو #دین #نقد_دین #خداناباوری #جبرانگاری
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
بر مزار او کسی دعا نخواند. چون پیش از آنکه به قتل برسد، در یک برنامه تلویزیونی گفته بود که مایل است بر سنگ قبرش فقط سه کلمه بنویسند: «یک زن»، «یک مادر» و «یک مادر بزرگ»! او همین را برای معرفی خود کافی میدانست و به هیچ خدایی باور نداشت.
مادلین ماری اوهیر (Madelyn Murray O’Hair) یکی از شناختهشدهترین فعالان خداناباور آمریکایی بود. او در ۱۳ آوریل ۱۹۱۹ در پیتسبورگ، پنسیلوانیا به دنیا آمد و نقشی اساسی در جنبش خداناباوری و جدایی دین از دولت در ایالات متحده ایفا کرد. اوهیر در دانشگاه تولین تحصیل کرد و مدرک حقوق گرفت، هرچند که وکالت را به عنوان حرفه خود انتخاب نکرد. او همچنین در دانشگاه هوارد حضور یافت و ابتدا در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک افسر ارتش در بخش زنان خدمت کرد.
مادلین اوهیر بیش از همه به خاطر نقش خود در پرونده تاریخی ماری علیه کرلت (Murray v. Curlett) در سال ۱۹۶۳ شناخته میشود؛ جایی که او شکایتی برای حذف نیایشهای مذهبی از مدارس عمومی آمریکا ثبت کرد. شاید برای ما باورپذیر نباشد که خوانش سطرهایی از انجیل، به عنوان برنامه صبحگاهی در مدارس، در ایالات متحده آمریکا در دهه شصت میلادی اجباری بوده است. مادلین که خود را بیاعتقاد به مسیحیت و ناباور به وجود خداوند معرفی میکرد، تصمیم گرفت به این نوع اجبار اعتراض کند. اولین بار در مجادلهای با معلم جوان مدرسهای در بالتیمور که فرزندش را به آنجا میفرستاد، توضیح داد که اجبار برنامههای دینی به دانشآموزان، خلاف قانون اساسیست؛ وقتی معلم در پاسخ گفت که اگر حق با شماست، پس چرا اولیاء مدرسه را تحت تعقیب قانونی قرار نمیدهید، مادلین کار خود را دلیرانه شروع کرد.
این پرونده در نهایت به دیوان عالی ایالات متحده رفت و منجر به صدور حکمی شد که نیایش اجباری در مدارس عمومی را نقض حقوق متمم اول قانون اساسی دانست. در میان پیامهای تهدیدآمیز و حتی تهدید به قتل، نگاههای عصبانی همسایگان و فشارهایی که برخی از اعضای خانواده خود او بر او میآوردند، اوهیر تسلیم نشد. او که به حکم مطالعات دانشگاهی خود از قانون اساسی کشورش مطلع بود، با اطمینان میگفت که اولین قانون از متمم قانون اساسی ایالات متحده، آزادی ادیان را تضمین میکند و این آزادی شامل بر عدم باور به ادیان هم هست. مادلین تاکید داشت که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/madalyn-murray-o-hair/
#رواداری #گفتگو #خداناباوری #خداباوری #نقد_دین #سکولاریسم
@dialogue1402
بر مزار او کسی دعا نخواند. چون پیش از آنکه به قتل برسد، در یک برنامه تلویزیونی گفته بود که مایل است بر سنگ قبرش فقط سه کلمه بنویسند: «یک زن»، «یک مادر» و «یک مادر بزرگ»! او همین را برای معرفی خود کافی میدانست و به هیچ خدایی باور نداشت.
مادلین ماری اوهیر (Madelyn Murray O’Hair) یکی از شناختهشدهترین فعالان خداناباور آمریکایی بود. او در ۱۳ آوریل ۱۹۱۹ در پیتسبورگ، پنسیلوانیا به دنیا آمد و نقشی اساسی در جنبش خداناباوری و جدایی دین از دولت در ایالات متحده ایفا کرد. اوهیر در دانشگاه تولین تحصیل کرد و مدرک حقوق گرفت، هرچند که وکالت را به عنوان حرفه خود انتخاب نکرد. او همچنین در دانشگاه هوارد حضور یافت و ابتدا در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک افسر ارتش در بخش زنان خدمت کرد.
مادلین اوهیر بیش از همه به خاطر نقش خود در پرونده تاریخی ماری علیه کرلت (Murray v. Curlett) در سال ۱۹۶۳ شناخته میشود؛ جایی که او شکایتی برای حذف نیایشهای مذهبی از مدارس عمومی آمریکا ثبت کرد. شاید برای ما باورپذیر نباشد که خوانش سطرهایی از انجیل، به عنوان برنامه صبحگاهی در مدارس، در ایالات متحده آمریکا در دهه شصت میلادی اجباری بوده است. مادلین که خود را بیاعتقاد به مسیحیت و ناباور به وجود خداوند معرفی میکرد، تصمیم گرفت به این نوع اجبار اعتراض کند. اولین بار در مجادلهای با معلم جوان مدرسهای در بالتیمور که فرزندش را به آنجا میفرستاد، توضیح داد که اجبار برنامههای دینی به دانشآموزان، خلاف قانون اساسیست؛ وقتی معلم در پاسخ گفت که اگر حق با شماست، پس چرا اولیاء مدرسه را تحت تعقیب قانونی قرار نمیدهید، مادلین کار خود را دلیرانه شروع کرد.
این پرونده در نهایت به دیوان عالی ایالات متحده رفت و منجر به صدور حکمی شد که نیایش اجباری در مدارس عمومی را نقض حقوق متمم اول قانون اساسی دانست. در میان پیامهای تهدیدآمیز و حتی تهدید به قتل، نگاههای عصبانی همسایگان و فشارهایی که برخی از اعضای خانواده خود او بر او میآوردند، اوهیر تسلیم نشد. او که به حکم مطالعات دانشگاهی خود از قانون اساسی کشورش مطلع بود، با اطمینان میگفت که اولین قانون از متمم قانون اساسی ایالات متحده، آزادی ادیان را تضمین میکند و این آزادی شامل بر عدم باور به ادیان هم هست. مادلین تاکید داشت که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/madalyn-murray-o-hair/
#رواداری #گفتگو #خداناباوری #خداباوری #نقد_دین #سکولاریسم
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
رشد عدم اعتقاد به باورهای ایمانی در جامعه ایران
ایران به عنوان یک کشور با سابقهای طولانی در اعتقادات دینی و مذهبی، همواره محل مباحث و بحثهای گستردهای پیرامون دین و ایمان بوده است. با این حال، در سالهای اخیر نشانههایی از تغییر در رویکردها و باورهای دینی در جامعه به چشم میخورد. موسسه گمان در سال ۱۳۹۹، آماری را ارائه کرده که تغییراتی قابل توجه را در زمینهی باورهای دینی و اعتقادی میان ایرانیان نشان میدهد.
طبق نظرسنجی موسسه گمان در سال ۱۳۹۹، حدود ۲۲ درصد جمعیت ایران خود را متعلق به هیچ دینی نمیدانند. بیش از ۸ درصد خداناباور و حدود ۶ درصد ندانمگرا محسوب میشوند که به طور کلی ۳۸ درصد از جمعیت ایران را تشکیل میدهند. جالب توجه اینکه ۶ درصد این افراد در خانوادههای خداباور مذهبی، ۳۲ درصد در خانوادههای خداباور غیرمذهبی و ۳ درصد در خانوادههای خداناباور و یا ضدمذهبی رشد کردهاند؛ این موارد به نوعی از رشد نرخ عدم اعتقاد به باورهای ایمانی در جامعه حکایت دارد.
نظر شما چیست؟ آیا مشاهدات شما نیز حاکی از رشد بیباوری به ادیان است؟
در وبسایت گفتوشنود بیشتر بخوانید:
https://dialog.tavaana.org/nonbelieving/
#خداناباوری #حقوق_خداناباوران #اسلام #گفتگو_توانا
@dialogue1402
ایران به عنوان یک کشور با سابقهای طولانی در اعتقادات دینی و مذهبی، همواره محل مباحث و بحثهای گستردهای پیرامون دین و ایمان بوده است. با این حال، در سالهای اخیر نشانههایی از تغییر در رویکردها و باورهای دینی در جامعه به چشم میخورد. موسسه گمان در سال ۱۳۹۹، آماری را ارائه کرده که تغییراتی قابل توجه را در زمینهی باورهای دینی و اعتقادی میان ایرانیان نشان میدهد.
طبق نظرسنجی موسسه گمان در سال ۱۳۹۹، حدود ۲۲ درصد جمعیت ایران خود را متعلق به هیچ دینی نمیدانند. بیش از ۸ درصد خداناباور و حدود ۶ درصد ندانمگرا محسوب میشوند که به طور کلی ۳۸ درصد از جمعیت ایران را تشکیل میدهند. جالب توجه اینکه ۶ درصد این افراد در خانوادههای خداباور مذهبی، ۳۲ درصد در خانوادههای خداباور غیرمذهبی و ۳ درصد در خانوادههای خداناباور و یا ضدمذهبی رشد کردهاند؛ این موارد به نوعی از رشد نرخ عدم اعتقاد به باورهای ایمانی در جامعه حکایت دارد.
نظر شما چیست؟ آیا مشاهدات شما نیز حاکی از رشد بیباوری به ادیان است؟
در وبسایت گفتوشنود بیشتر بخوانید:
https://dialog.tavaana.org/nonbelieving/
#خداناباوری #حقوق_خداناباوران #اسلام #گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
جی. ال. مکی (J. L. Mackie)، فیلسوف استرالیایی قرن بیستم، بهویژه به خاطر استدلالهایش علیه وجود خداوند در زمینه فلسفه دین شهرت دارد. مکی با بهرهگیری از «مساله شر» استدلال کرد که وجود شر در جهان با وجود خدایی که خیرخواهی و قدرت مطلق دارد، ناسازگار است. او در کتاب خود، «معجزه خداباوری: استدلال علیه وجود خداوند» مسئله شر را به عنوان دلیلی برای تناقض ذاتی در باور به خداوند مطرح میکند. صورت کلی استدلال مکی را میتوان به این شکل خلاصه کرد:
۱. اگر خداوند قادر مطلق، دانای مطلق و خیرخواه مطلق است، باید هم بخواهد و هم بتواند که از وقوع هرگونه شر در جهان جلوگیری کند.
۲. با این حال، شر به وضوح در جهان وجود دارد.
۳. بنابراین، یا خداوند نمیخواهد از شر جلوگیری کند (که با خیرخواهی او ناسازگار است)، یا نمیتواند (که با قدرت مطلق او در تناقض است)، و یا ممکن است از وقوع آن ناآگاه باشد (که با دانایی مطلق او ناسازگار است).
برتراند راسل هم در آثار خود از جمله «چرا مسیحی نیستم؟» همین خط استدلال را تعقیب میکند: وجود شر در جهان با فرض یک خداوند خیرخواه و قادر مطلق ناسازگار است. اگر خداوند هم قدرت مطلق دارد و هم خیر مطلق است، چرا باید شر و رنج در جهان وجود داشته باشد؟
راسل میداند که خداباوران میتوانند به شیوههای مختلف به این اشکال پاسخ دهند؛ مثلا اینکه زندگی انسان، نوعی امتحان الهی یا آزمایش است و خداوند علیرغم توانایی یا دانایی خود عمل میکند چون میخواهد به انسان فرصت دهد. اما راسل میگوید که توضیحاتی اینچنینی تنها موضوع خداوند را پیچیدهتر میکند و مسائل تازهای به مسائل قبلی میافزاید.
او در بحثهای فلسفیاش به این نکته اشاره میکند که فرض «طراح هوشمند» یا همان خداوند برای توضیح نظم جهان نیز به چرخهای بیپایان از توجیهها منجر میشود.
در میان الهیدانان و متکلمان دوره اسلامی مسالهای طرح شده بود که میان دو جریان کلامی، یعنی معتزلی و اشاعره اختلاف جدی ایجاد کرده بود. به طور مختصر سوال این بود که آیا فعل خداوند معیار تشخیص عدل از ظلم است در این معنا که خداوند هر چه بکند، عین عدالت است، و یا خداوند همواره منطبق با معیارهای عقلانی عدالت رفتار خواهد کرد؟ در این حالت دوم، قدرت خداوند محدود به عقل و معیارهای عقلانیست و مانند این میماند که دست و پای یک فرمانروای قدرقدرت را با زنجیرهای عقلانی بسته باشند! در حالت اول، هم تناقضهای دیگری پیش میآید؛ مثلا آیا انسانهایی که با نقصهای مادرزادی به دنیا میآیند، و یا آنها که محکوماند که رنج بکشند، حق ندارند وضع خود را ناعادلانه قلمداد کنند چون خداوند چنین خواسته است؟!
شما چه فکر میکنید؟
اگر خداباورید بگویید چگونه میتوان به رویکردی که مدعی تناقض در ایده خداوند است پاسخ داد و در معرض اشکالات بعدی قرار نگرفت؟
همکاران ما در گفتوشنود بهترین و موجزترین پاسخهای خداباورانه را بازتاب خواهند داد.
#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #دین #نقد_دین
@dialogue1402
۱. اگر خداوند قادر مطلق، دانای مطلق و خیرخواه مطلق است، باید هم بخواهد و هم بتواند که از وقوع هرگونه شر در جهان جلوگیری کند.
۲. با این حال، شر به وضوح در جهان وجود دارد.
۳. بنابراین، یا خداوند نمیخواهد از شر جلوگیری کند (که با خیرخواهی او ناسازگار است)، یا نمیتواند (که با قدرت مطلق او در تناقض است)، و یا ممکن است از وقوع آن ناآگاه باشد (که با دانایی مطلق او ناسازگار است).
برتراند راسل هم در آثار خود از جمله «چرا مسیحی نیستم؟» همین خط استدلال را تعقیب میکند: وجود شر در جهان با فرض یک خداوند خیرخواه و قادر مطلق ناسازگار است. اگر خداوند هم قدرت مطلق دارد و هم خیر مطلق است، چرا باید شر و رنج در جهان وجود داشته باشد؟
راسل میداند که خداباوران میتوانند به شیوههای مختلف به این اشکال پاسخ دهند؛ مثلا اینکه زندگی انسان، نوعی امتحان الهی یا آزمایش است و خداوند علیرغم توانایی یا دانایی خود عمل میکند چون میخواهد به انسان فرصت دهد. اما راسل میگوید که توضیحاتی اینچنینی تنها موضوع خداوند را پیچیدهتر میکند و مسائل تازهای به مسائل قبلی میافزاید.
او در بحثهای فلسفیاش به این نکته اشاره میکند که فرض «طراح هوشمند» یا همان خداوند برای توضیح نظم جهان نیز به چرخهای بیپایان از توجیهها منجر میشود.
در میان الهیدانان و متکلمان دوره اسلامی مسالهای طرح شده بود که میان دو جریان کلامی، یعنی معتزلی و اشاعره اختلاف جدی ایجاد کرده بود. به طور مختصر سوال این بود که آیا فعل خداوند معیار تشخیص عدل از ظلم است در این معنا که خداوند هر چه بکند، عین عدالت است، و یا خداوند همواره منطبق با معیارهای عقلانی عدالت رفتار خواهد کرد؟ در این حالت دوم، قدرت خداوند محدود به عقل و معیارهای عقلانیست و مانند این میماند که دست و پای یک فرمانروای قدرقدرت را با زنجیرهای عقلانی بسته باشند! در حالت اول، هم تناقضهای دیگری پیش میآید؛ مثلا آیا انسانهایی که با نقصهای مادرزادی به دنیا میآیند، و یا آنها که محکوماند که رنج بکشند، حق ندارند وضع خود را ناعادلانه قلمداد کنند چون خداوند چنین خواسته است؟!
شما چه فکر میکنید؟
اگر خداباورید بگویید چگونه میتوان به رویکردی که مدعی تناقض در ایده خداوند است پاسخ داد و در معرض اشکالات بعدی قرار نگرفت؟
همکاران ما در گفتوشنود بهترین و موجزترین پاسخهای خداباورانه را بازتاب خواهند داد.
#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #دین #نقد_دین
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
داستان مشهوری در مورد نیوتن و دوست خداناباورش وجود دارد با این مضمون که نیوتن باورمند، دوستش را قانع کرده که جهان نمیتواند بدون یک خداوند توضیح داده شود:
نیوتن مدل سادهای از منظومه شمسی میسازد و وقتی رفیقش با آن برخورد میکند، مصرانه میپرسد که سازنده این مدل شگفتانگیز کیست!؟ نیوتن هر بار پاسخ میدهد که هیچکس! اما وقتی با اعتراض دوستش مواجه میشود که میگوید تو من را احمق فرض کردهای، قبول میکند که پاسخش واقعا نامعقول بوده است و چنین دستگاه فیزیکی سادهای باید حتما سازنده داشته باشد؛ اما این موضعیست که دوستش در مورد دستگاه پیچیدهتر و بزرگتری که در کیهان وجود دارد، نمیپذیرد!
سندیت این روایت را پژوهشگران تایید نمیکنند. اما این واقعیت دارد که بسیاری از اهالی علم (scientists) ادعا میکنند که میتوان کیهان در ابعاد وسیع، و حیات روی زمین را بدون توسل به ایده وجود یک خداوند توضیح داد. در داستانی که از یک منبع دینی نقل کردیم، نیوتن به عنوان یکی از پیشگامان علم در معنای جدید کلمه، در جای دفاع از ایده خدا نشسته است. منابع عموما گزارش میکنند که نیوتن واقعا خداباور بوده است!
در واقع یک دسته استدلال خداناباورانه داریم که تاکید میکند برای فهم و تبیین پدیدهها احتیاجی به فرض یک «صانع» نیست؛ به عنوان نمونه آزمایشهایی که زیر عنوان Abiogenesis (پیدایش حیات از مواد غیرزنده) انجام میشود معطوف به تحقیق همین امر است: یکی از معروفترین این آزمایشها آزمایش میلر یوریست که در دهه ۱۹۵۰ انجام شد. در این آزمایش شیمیدانها شرایط فرضی جو اولیه زمین را شبیهسازی کردند و توانستند برخی از امینواسیدهای پایه که بلوکهای سازنده حیات هستند را تولید کنند.
البته شبیهسازی شرایط دقیق لازم برای تولید یک سلول زنده در آزمایشگاه هنوز محقق نشده است. پژوهشگران معتقدند که این روند با پیشرفتهای بیشتر در شیمی و زیستشناسی قابل دسترس خواهد بود.
شما چه فکر میکنید؟
آیا برمبنای مطالعاتی که داشتهاید موضع نیوتن و خداباوران را محکمتر تلقی میکنید یا خیر؟
#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #ایمان #نقد_دینی
@dialogue1402
داستان مشهوری در مورد نیوتن و دوست خداناباورش وجود دارد با این مضمون که نیوتن باورمند، دوستش را قانع کرده که جهان نمیتواند بدون یک خداوند توضیح داده شود:
نیوتن مدل سادهای از منظومه شمسی میسازد و وقتی رفیقش با آن برخورد میکند، مصرانه میپرسد که سازنده این مدل شگفتانگیز کیست!؟ نیوتن هر بار پاسخ میدهد که هیچکس! اما وقتی با اعتراض دوستش مواجه میشود که میگوید تو من را احمق فرض کردهای، قبول میکند که پاسخش واقعا نامعقول بوده است و چنین دستگاه فیزیکی سادهای باید حتما سازنده داشته باشد؛ اما این موضعیست که دوستش در مورد دستگاه پیچیدهتر و بزرگتری که در کیهان وجود دارد، نمیپذیرد!
سندیت این روایت را پژوهشگران تایید نمیکنند. اما این واقعیت دارد که بسیاری از اهالی علم (scientists) ادعا میکنند که میتوان کیهان در ابعاد وسیع، و حیات روی زمین را بدون توسل به ایده وجود یک خداوند توضیح داد. در داستانی که از یک منبع دینی نقل کردیم، نیوتن به عنوان یکی از پیشگامان علم در معنای جدید کلمه، در جای دفاع از ایده خدا نشسته است. منابع عموما گزارش میکنند که نیوتن واقعا خداباور بوده است!
در واقع یک دسته استدلال خداناباورانه داریم که تاکید میکند برای فهم و تبیین پدیدهها احتیاجی به فرض یک «صانع» نیست؛ به عنوان نمونه آزمایشهایی که زیر عنوان Abiogenesis (پیدایش حیات از مواد غیرزنده) انجام میشود معطوف به تحقیق همین امر است: یکی از معروفترین این آزمایشها آزمایش میلر یوریست که در دهه ۱۹۵۰ انجام شد. در این آزمایش شیمیدانها شرایط فرضی جو اولیه زمین را شبیهسازی کردند و توانستند برخی از امینواسیدهای پایه که بلوکهای سازنده حیات هستند را تولید کنند.
البته شبیهسازی شرایط دقیق لازم برای تولید یک سلول زنده در آزمایشگاه هنوز محقق نشده است. پژوهشگران معتقدند که این روند با پیشرفتهای بیشتر در شیمی و زیستشناسی قابل دسترس خواهد بود.
شما چه فکر میکنید؟
آیا برمبنای مطالعاتی که داشتهاید موضع نیوتن و خداباوران را محکمتر تلقی میکنید یا خیر؟
#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #ایمان #نقد_دینی
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
چرا یک عمل، صرفاً به دلیل زبانی که در آن انجام میشود، ارزشی متفاوت مییابد؟
اگر نماز خواندن به فارسی قبول نیست، پس چرا توهین به مقدسات و نقد آنها به فارسی گناه است؟
آیا این تناقض آشکار، به ما نمیگوید که باورهایمان را باید زیر سوال ببریم؟
چرا زبان، ملاک پذیرش یا رد یک عمل میشود؟
آیا این سوال، سؤالی نیست که باید در مورد تمام باورهایمان از خود بپرسیم؟
دعوت میکنیم تا در این باره با هم گفتگو کنیم.
#خداناباوری #نقد_دین #تفکر_انتقادی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
اگر نماز خواندن به فارسی قبول نیست، پس چرا توهین به مقدسات و نقد آنها به فارسی گناه است؟
آیا این تناقض آشکار، به ما نمیگوید که باورهایمان را باید زیر سوال ببریم؟
چرا زبان، ملاک پذیرش یا رد یک عمل میشود؟
آیا این سوال، سؤالی نیست که باید در مورد تمام باورهایمان از خود بپرسیم؟
دعوت میکنیم تا در این باره با هم گفتگو کنیم.
#خداناباوری #نقد_دین #تفکر_انتقادی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
بر مزار او کسی دعا نخواند. چون پیش از آنکه به قتل برسد، در یک برنامه تلویزیونی گفته بود که مایل است بر سنگ قبرش فقط سه کلمه بنویسند: «یک زن»، «یک مادر» و «یک مادر بزرگ»! او همین را برای معرفی خود کافی میدانست و به هیچ خدایی باور نداشت.
مادلین ماری اوهیر (Madelyn Murray O’Hair) یکی از شناختهشدهترین فعالان خداناباور آمریکایی بود. او در ۱۳ آوریل ۱۹۱۹ در پیتسبورگ، پنسیلوانیا به دنیا آمد و نقشی اساسی در جنبش خداناباوری و جدایی دین از دولت در ایالات متحده ایفا کرد. اوهیر در دانشگاه تولین تحصیل کرد و مدرک حقوق گرفت، هرچند که وکالت را به عنوان حرفه خود انتخاب نکرد. او همچنین در دانشگاه هوارد حضور یافت و ابتدا در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک افسر ارتش در بخش زنان خدمت کرد.
مادلین اوهیر بیش از همه به خاطر نقش خود در پرونده تاریخی ماری علیه کرلت (Murray v. Curlett) در سال ۱۹۶۳ شناخته میشود؛ جایی که او شکایتی برای حذف نیایشهای مذهبی از مدارس عمومی آمریکا ثبت کرد. شاید برای ما باورپذیر نباشد که خوانش سطرهایی از انجیل، به عنوان برنامه صبحگاهی در مدارس، در ایالات متحده آمریکا در دهه شصت میلادی اجباری بوده است. مادلین که خود را بیاعتقاد به مسیحیت و ناباور به وجود خداوند معرفی میکرد، تصمیم گرفت به این نوع اجبار اعتراض کند. اولین بار در مجادلهای با معلم جوان مدرسهای در بالتیمور که فرزندش را به آنجا میفرستاد، توضیح داد که اجبار برنامههای دینی به دانشآموزان، خلاف قانون اساسیست؛ وقتی معلم در پاسخ گفت که اگر حق با شماست، پس چرا اولیاء مدرسه را تحت تعقیب قانونی قرار نمیدهید، مادلین کار خود را دلیرانه شروع کرد.
این پرونده در نهایت به دیوان عالی ایالات متحده رفت و منجر به صدور حکمی شد که نیایش اجباری در مدارس عمومی را نقض حقوق متمم اول قانون اساسی دانست. در میان پیامهای تهدیدآمیز و حتی تهدید به قتل، نگاههای عصبانی همسایگان و فشارهایی که برخی از اعضای خانواده خود او بر او میآوردند، اوهیر تسلیم نشد. او که به حکم مطالعات دانشگاهی خود از قانون اساسی کشورش مطلع بود، با اطمینان میگفت که اولین قانون از متمم قانون اساسی ایالات متحده، آزادی ادیان را تضمین میکند و این آزادی شامل بر عدم باور به ادیان هم هست. مادلین تاکید داشت که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/madalyn-murray-o-hair/
#رواداری #گفتگو #خداناباوری #خداباوری #نقد_دین #سکولاریسم
@dialogue1402
بر مزار او کسی دعا نخواند. چون پیش از آنکه به قتل برسد، در یک برنامه تلویزیونی گفته بود که مایل است بر سنگ قبرش فقط سه کلمه بنویسند: «یک زن»، «یک مادر» و «یک مادر بزرگ»! او همین را برای معرفی خود کافی میدانست و به هیچ خدایی باور نداشت.
مادلین ماری اوهیر (Madelyn Murray O’Hair) یکی از شناختهشدهترین فعالان خداناباور آمریکایی بود. او در ۱۳ آوریل ۱۹۱۹ در پیتسبورگ، پنسیلوانیا به دنیا آمد و نقشی اساسی در جنبش خداناباوری و جدایی دین از دولت در ایالات متحده ایفا کرد. اوهیر در دانشگاه تولین تحصیل کرد و مدرک حقوق گرفت، هرچند که وکالت را به عنوان حرفه خود انتخاب نکرد. او همچنین در دانشگاه هوارد حضور یافت و ابتدا در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک افسر ارتش در بخش زنان خدمت کرد.
مادلین اوهیر بیش از همه به خاطر نقش خود در پرونده تاریخی ماری علیه کرلت (Murray v. Curlett) در سال ۱۹۶۳ شناخته میشود؛ جایی که او شکایتی برای حذف نیایشهای مذهبی از مدارس عمومی آمریکا ثبت کرد. شاید برای ما باورپذیر نباشد که خوانش سطرهایی از انجیل، به عنوان برنامه صبحگاهی در مدارس، در ایالات متحده آمریکا در دهه شصت میلادی اجباری بوده است. مادلین که خود را بیاعتقاد به مسیحیت و ناباور به وجود خداوند معرفی میکرد، تصمیم گرفت به این نوع اجبار اعتراض کند. اولین بار در مجادلهای با معلم جوان مدرسهای در بالتیمور که فرزندش را به آنجا میفرستاد، توضیح داد که اجبار برنامههای دینی به دانشآموزان، خلاف قانون اساسیست؛ وقتی معلم در پاسخ گفت که اگر حق با شماست، پس چرا اولیاء مدرسه را تحت تعقیب قانونی قرار نمیدهید، مادلین کار خود را دلیرانه شروع کرد.
این پرونده در نهایت به دیوان عالی ایالات متحده رفت و منجر به صدور حکمی شد که نیایش اجباری در مدارس عمومی را نقض حقوق متمم اول قانون اساسی دانست. در میان پیامهای تهدیدآمیز و حتی تهدید به قتل، نگاههای عصبانی همسایگان و فشارهایی که برخی از اعضای خانواده خود او بر او میآوردند، اوهیر تسلیم نشد. او که به حکم مطالعات دانشگاهی خود از قانون اساسی کشورش مطلع بود، با اطمینان میگفت که اولین قانون از متمم قانون اساسی ایالات متحده، آزادی ادیان را تضمین میکند و این آزادی شامل بر عدم باور به ادیان هم هست. مادلین تاکید داشت که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/madalyn-murray-o-hair/
#رواداری #گفتگو #خداناباوری #خداباوری #نقد_دین #سکولاریسم
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
پدیده دینگریزی در ایران را میتوان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمیگردد. هزینههای کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، میتواند تأثیر معکوس داشته باشد. این امر به ویژه زمانی رخ میدهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصلهای آشکار وجود دارد. نسلهای جوانتر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند. در نتیجه، دینگریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان میسازد.
چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دینگریزی در ایران افزايش يافته است؟
پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر میخوانید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#دینناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پدیده دینگریزی در ایران را میتوان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمیگردد. هزینههای کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، میتواند تأثیر معکوس داشته باشد. این امر به ویژه زمانی رخ میدهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصلهای آشکار وجود دارد. نسلهای جوانتر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند. در نتیجه، دینگریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان میسازد.
چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دینگریزی در ایران افزايش يافته است؟
پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر میخوانید.
شما هم دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
#دینناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402