خداناباوران و جامعه متکثر ما
چشم اندازی روشن از گفتگو و مدارا در ایران آینده
در تاریخ معاصر ایران چهرههای مشهور متعددی میزیستند که الهامبخش جوانان و منبع تغذیه فکری آنان برای نقد مذهب یا نقد اسلام هستند. از صادق هدایت گرفته تا احمد کسروی و شجاعالدین شفا و ... آثاری در نقد دین نوشتهاند و برخی از این افراد مانند کسروی، جان خود را به خاطر همین دیدگاههایشان از دست دادهاند. با این حال، این افراد را نمیتوان «آتئیست» نامید. آثار آنان حاوی نگاهی تاریخی است و ایدههای آنان بر تناقض ادعاها با واقعیتها و تا حدودی بر غیرعقلانی بودن گزارههای مطرح شده در مذهب استوار است.
اما نسل جدیدی از آتئیستهای ایرانی هم هستند که اغلب نوجوان و جوان بوده و مبنای نگاه آنان و علت گرایششان به خداناباوری، «رهیافتهای علمی» است که اغلب بر فیزیک و زیستشناسی استواراست. آنان از نظریه «تکامل انواع» گرفته تا ایدهی «پیدایش خود به خودی جهان» از کیهانشناس معروف یعنی استیون هاوکینگ را به عنوان خمیرمایه استدلال خود در برابر مذهبیها استفاده میکنند.
خداناباوری در ایران بر هر مبنایی استوار باشد، خطری برای قائلان به آن است و جمهوری اسلامی و چند حکومت دیگر اسلامی، مجازات مرگ را برای ترویج خداناباوری در نظرگرفتهاند.
در سالهای اخیر با رشد استفاده مردم از شبکههای اجتماعی و افزایش گفتگو و مبادلات فکری میان مذهبیها و غیرمذهبیها، سطح مدارا و تحمل افکار متضاد و متفاوت به نحو چشمگیری بالارفته و چشمانداز خوبی برای آینده ایران ترسیم شدهاست. تنها مانع شکل گیری فضای گفتگو و مدارا، حکومتی توتالیتر و دینی به نام جمهوری اسلامی است که خود را یک طرف ماجرا میداند و از ابزار حکومتی برای سرکوب اعتقادات و باورهای دیگر شهروندان بهره میگیرد.
#گفتگو_توانا #آتئیسم #مدارا #دگراندیشی
@Tavaana_TavaanaTech
چشم اندازی روشن از گفتگو و مدارا در ایران آینده
در تاریخ معاصر ایران چهرههای مشهور متعددی میزیستند که الهامبخش جوانان و منبع تغذیه فکری آنان برای نقد مذهب یا نقد اسلام هستند. از صادق هدایت گرفته تا احمد کسروی و شجاعالدین شفا و ... آثاری در نقد دین نوشتهاند و برخی از این افراد مانند کسروی، جان خود را به خاطر همین دیدگاههایشان از دست دادهاند. با این حال، این افراد را نمیتوان «آتئیست» نامید. آثار آنان حاوی نگاهی تاریخی است و ایدههای آنان بر تناقض ادعاها با واقعیتها و تا حدودی بر غیرعقلانی بودن گزارههای مطرح شده در مذهب استوار است.
اما نسل جدیدی از آتئیستهای ایرانی هم هستند که اغلب نوجوان و جوان بوده و مبنای نگاه آنان و علت گرایششان به خداناباوری، «رهیافتهای علمی» است که اغلب بر فیزیک و زیستشناسی استواراست. آنان از نظریه «تکامل انواع» گرفته تا ایدهی «پیدایش خود به خودی جهان» از کیهانشناس معروف یعنی استیون هاوکینگ را به عنوان خمیرمایه استدلال خود در برابر مذهبیها استفاده میکنند.
خداناباوری در ایران بر هر مبنایی استوار باشد، خطری برای قائلان به آن است و جمهوری اسلامی و چند حکومت دیگر اسلامی، مجازات مرگ را برای ترویج خداناباوری در نظرگرفتهاند.
در سالهای اخیر با رشد استفاده مردم از شبکههای اجتماعی و افزایش گفتگو و مبادلات فکری میان مذهبیها و غیرمذهبیها، سطح مدارا و تحمل افکار متضاد و متفاوت به نحو چشمگیری بالارفته و چشمانداز خوبی برای آینده ایران ترسیم شدهاست. تنها مانع شکل گیری فضای گفتگو و مدارا، حکومتی توتالیتر و دینی به نام جمهوری اسلامی است که خود را یک طرف ماجرا میداند و از ابزار حکومتی برای سرکوب اعتقادات و باورهای دیگر شهروندان بهره میگیرد.
#گفتگو_توانا #آتئیسم #مدارا #دگراندیشی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
لنین، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، در ژانویهی ۱۹۱۸ فرمان جدایی دین از کلیسا را ابلاغ کرد. مطابق با این فرمان و قوانینی که پیرو آن در اتحاد جماهیر شوروی به تصویب رسید، تصویب و اجرای قانون منحصراً حق دولت دانسته شد و نهادهای مذهبی از حق قانونگذاری محدود یا محلی (local) برای پیروان خود منع شدند و تصریح شد که هیچ شهروندی، به جهت برخورداری از یک باور مذهبی، نمیتواند حق ویژهای نسبت به شهروندان دیگر مطالبه کند.
شهروندان میتوانستند در خلوت منازل خود باورمند باشند یا نباشند. اما در عرصهی عمومی، باورمندی و ناباورمندی به ادیان رسمی یا غیررسمی، نباید از منظر نهادهای دولتی تفاوتی را بین شهروندان ایجاد کند. بنابراین از تمامی اسناد رسمی، ذکر باورمندی و ناباورمندی حذف شد.
مدارس و مراکز آموزشی به کل از نهاد دین جدا شدند و مفاد درسی از آموزههای دینی زدوده شدند به طوری که این آموزهها تنها در خلوت منازل قابل ارائهاند. همینطور انجمنها و اتحادیههای دینی و کلیسایی، تحت همان قانون عمومیای درآمدند که تمامی انجمنها و اتحادیههای دیگر تابع آنند و نهادهای دینی به تبع تمامی اشخاص حقوقی دیگر که مجاز به مالکیت خصوصی ذیل مرام اشتراکی نیستند، از حق مالکیت خصوصی محروم شدند. انجمنها و اتحادیههای دینی اجازه ندارند فراخوان «الزامآور» برای گردآوردن پیروان خود نشر دهند.
رهبران اتحاد جماهیر شوروی، هیچگاه سیستم خود را رسماً ضددین یا باورمندی اعلام نکردند. اما مفسران و منتقدان آن سیستم، اطلاق تعبیر سکولاریسم سخت را در معنای سکولاریسمی که ضد دین و باورمندیست، برای آن بجامیدانند. گفته میشود که هدف درازمدت رهبران اتحاد جماهیر شوروی، از صدور قوانینی از این دست که دائماً بهروز میشد و تفصیل بیشتری پیدا میکرد، حذف تدریجی دین از عرصهی حیات اجتماعی بود. به همین مناسبت عنوان «خداناباوری دولتی» (State Atheism) هم به آن سیستم اطلاق شده است.
#گفتگو_توانا #مدارا #خداناباوری #آتئیسم #سکولاریسم #سکولاریسم_سخت
@Dialogue1402
شهروندان میتوانستند در خلوت منازل خود باورمند باشند یا نباشند. اما در عرصهی عمومی، باورمندی و ناباورمندی به ادیان رسمی یا غیررسمی، نباید از منظر نهادهای دولتی تفاوتی را بین شهروندان ایجاد کند. بنابراین از تمامی اسناد رسمی، ذکر باورمندی و ناباورمندی حذف شد.
مدارس و مراکز آموزشی به کل از نهاد دین جدا شدند و مفاد درسی از آموزههای دینی زدوده شدند به طوری که این آموزهها تنها در خلوت منازل قابل ارائهاند. همینطور انجمنها و اتحادیههای دینی و کلیسایی، تحت همان قانون عمومیای درآمدند که تمامی انجمنها و اتحادیههای دیگر تابع آنند و نهادهای دینی به تبع تمامی اشخاص حقوقی دیگر که مجاز به مالکیت خصوصی ذیل مرام اشتراکی نیستند، از حق مالکیت خصوصی محروم شدند. انجمنها و اتحادیههای دینی اجازه ندارند فراخوان «الزامآور» برای گردآوردن پیروان خود نشر دهند.
رهبران اتحاد جماهیر شوروی، هیچگاه سیستم خود را رسماً ضددین یا باورمندی اعلام نکردند. اما مفسران و منتقدان آن سیستم، اطلاق تعبیر سکولاریسم سخت را در معنای سکولاریسمی که ضد دین و باورمندیست، برای آن بجامیدانند. گفته میشود که هدف درازمدت رهبران اتحاد جماهیر شوروی، از صدور قوانینی از این دست که دائماً بهروز میشد و تفصیل بیشتری پیدا میکرد، حذف تدریجی دین از عرصهی حیات اجتماعی بود. به همین مناسبت عنوان «خداناباوری دولتی» (State Atheism) هم به آن سیستم اطلاق شده است.
#گفتگو_توانا #مدارا #خداناباوری #آتئیسم #سکولاریسم #سکولاریسم_سخت
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
نظر شما چیست؟
آیا تبلیغ را چه توسط خداباور و چه از طرف خداناباور کاری زشت میدانید؟
در سالهای اخیر فضای شبکه های اجتماعی به گونه ای بوده که بسیاری از شهروندان ضمن انتقاد از مذهب و مذهبیها، همواره از اصرار برخی آتئیستها و خداناباوران بر تبلیغ ایده خود نیز ناراحت بوده و آن را عامل جدالهای فرسایشی می دانند.
به نظر شما این انتقادها وارد و منطقی است؟ آیا استیلای هزاران ساله مذهب را می توان با ظهور خداناباوران و تحرک آنها در شبکه های اجتماعی برای ترویج ایده های خود برابر دانست؟ برخی بر این باوران که خداناباوران هم در همه دورانها بوده اند و از نظر خود دفاع کرده اند و حضور آنها محدود به دوران جدید نیست. با این حال قدرت و سیطره این دو طیف هیچگاه برابر نبوده است.
#خداناباوران #آتئیسم #مذهب #مدارا #گفتگو_توانا
@Dialoge1402
آیا تبلیغ را چه توسط خداباور و چه از طرف خداناباور کاری زشت میدانید؟
در سالهای اخیر فضای شبکه های اجتماعی به گونه ای بوده که بسیاری از شهروندان ضمن انتقاد از مذهب و مذهبیها، همواره از اصرار برخی آتئیستها و خداناباوران بر تبلیغ ایده خود نیز ناراحت بوده و آن را عامل جدالهای فرسایشی می دانند.
به نظر شما این انتقادها وارد و منطقی است؟ آیا استیلای هزاران ساله مذهب را می توان با ظهور خداناباوران و تحرک آنها در شبکه های اجتماعی برای ترویج ایده های خود برابر دانست؟ برخی بر این باوران که خداناباوران هم در همه دورانها بوده اند و از نظر خود دفاع کرده اند و حضور آنها محدود به دوران جدید نیست. با این حال قدرت و سیطره این دو طیف هیچگاه برابر نبوده است.
#خداناباوران #آتئیسم #مذهب #مدارا #گفتگو_توانا
@Dialoge1402
Forwarded from گفتوشنود
اگر مفهوم خدا، و به دنبال آن، دین، در محدوده شخصی و خصوصی هر کس باقی میماند، و تبدیل به یک باور اجتماعی، یک ایدئولوژی و یک ابزار سیاسی نمیشد، البته که خداناباوری هم بحثی اینقدر پیچیده نبود.
به عبارت دیگر، همانطور که در ابتدا گفتیم، در آن صورت نیازی نبود که باورنداشتن به خدا اثبات شود؛ ولی این اتفاق نیفتاده است.
زمانی که مفهوم خدا و دین، تبدیل به یه اصل شود، بهویژه وقتی که ابزار دست قدرت باشد، بالتبع باورنداشتن به این مفاهیم و مشخصا مفهوم خدا نه فقط یک گناه، که یه جرم و مستحق مجازات محسوب میشود.
مجازاتی که متأسفانه در جامعه ایران و برای بسیاری از ما ایرانیها تبدیل به یک تجربه دردناک زیسته شده است.
در وبسایت گفتوشنود بیشتر بخوانید و ببینید:
https://dialog.tavaana.org/atheism/
#گفتگو_توانا #حقوق_خداناباوران #مفهوم_خدا #آتئیسم
به عبارت دیگر، همانطور که در ابتدا گفتیم، در آن صورت نیازی نبود که باورنداشتن به خدا اثبات شود؛ ولی این اتفاق نیفتاده است.
زمانی که مفهوم خدا و دین، تبدیل به یه اصل شود، بهویژه وقتی که ابزار دست قدرت باشد، بالتبع باورنداشتن به این مفاهیم و مشخصا مفهوم خدا نه فقط یک گناه، که یه جرم و مستحق مجازات محسوب میشود.
مجازاتی که متأسفانه در جامعه ایران و برای بسیاری از ما ایرانیها تبدیل به یک تجربه دردناک زیسته شده است.
در وبسایت گفتوشنود بیشتر بخوانید و ببینید:
https://dialog.tavaana.org/atheism/
#گفتگو_توانا #حقوق_خداناباوران #مفهوم_خدا #آتئیسم
Dialog Project
آتئیسم؛ باور به بیخدایی یا خداناباوری - Dialog Project
اهمیت و گستردگی مفهوم خدا، اگر آن را در همه اشکال خودش در نظر بگیریم، در طول تاریخ و در جوامع انسانی انکارناپذیر است. این مفهوم آنقدر بدیهی و جاافتاده شده است که در برابر باورنداشتن به آن، به عنوان یک دلیل به کار میرود. یعنی اینکه، انگار وجود داشتن خدا…
Forwarded from گفتوشنود
برداشتهاى نادُرست از آتئيسم
- ارسالی همراهان
اكثر افراد به نحو عجيبى در مورد آتئیسم بىاطلاع هستند. در ادامه به بعضى از برداشتهاى اشتباه در اين زمينه مىپردازيم:
آ) انسانها آتئيست مىشوند چون مايلند در انجام هر كارى آزاد باشند.
اين يک اشتباه معمولى است كه فكر مىكنند آتئيستها مخالف اصول اخلاقى هستند. ما باور داريم كه اعتقاد داشتن به موضوعى بر اساس صحت و قابل اثبات بودن آن است و نه اميد داشتن به دريافت پاداش يا جزا. مانند رفتن به بهشت يا جهنم. عدم اعتقاد به وجود خدا سبب نمىشود كه انجام هر عملى مجاز دانسته شود. در واقع آتئيستها به طرز اكيدى به اصول اخلاقى پايبندند.
ب) آتئيست كسى است كه از خدا متنفر است.
آتئيست از خدا متنفر نيست. او نمىتواند از چيزى متنفر باشد كه اصولا وجود ندارد. آتئيست شورشگرى بر عليه خدا نيست. كسى كه چنين فكر مىكند مطمئنا تعريف آتئيسم را درک نكرده است.
ج) آتئيست شيطان را مىپرستد.
آتئيست كسى است كه وجود هر موجود ماورا طبيعى مانند خدا، شيطان، ديو، ملائكه و شبيه آن را رد مىكند. بنابراين چنين نظرى هيچ پايه و اساسى ندارد و باز مىتوان آن را ناشى از درک تعريف آتئيسم دانست.
د) هر كسى چيزى را پرستش مىكند. پس آتئيستها هم بايد نوعى خدا را پرستش كنند.
بعضى اوقات تئيستها متوجه غير عقلايى بودن اعتقادات خود مىشوند. چون در مقام دفاع يا تعديل نظريه خود بر مىآيند، بدنبال "هم گناه" مىگردند. در اين تلاش كه نشان دهند آنان همان كارى را مىكنند كه ديگران، ناگهان ادعا مىكنند كه هر كسى چيزى را مىپرستد و بدینسان وجدانشان را آسوده مىكنند. آنان نمىتوانند درک كنند كسانى نيز هستند كه به خدائى اعتقاد ندارند و بهراحتى و گاه آسودهتر از آنان نيز به زندگى كردن مشغولند. اين ادعا نادرست است و آتئيستها هيچ چيز يا كسى را نمىپرستند.
گاه تئيستها تعريفى ديگرى از پرستش به دست مىدهند. "فكر كردن به اينكه چيزى در زندگى شما مهم است"
اين تعاريف چنان مبهم و كشدار است كه هيچ جنبه دينى را در مورد آتئيستها در بر نمىگيرد. اينكه فكر كردن به چيزى يا كسى يا عقيدهاى مهم در زندگى همسان با پرستش آن قرار بگيرد حرفى است عبث. باور به اينكه كسى در زندگى انسان داراى اهميتى ويژه است بدان معنا نيست كه وى خداست.
#آتئیسم #خداناباوری #مذهب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
- ارسالی همراهان
اكثر افراد به نحو عجيبى در مورد آتئیسم بىاطلاع هستند. در ادامه به بعضى از برداشتهاى اشتباه در اين زمينه مىپردازيم:
آ) انسانها آتئيست مىشوند چون مايلند در انجام هر كارى آزاد باشند.
اين يک اشتباه معمولى است كه فكر مىكنند آتئيستها مخالف اصول اخلاقى هستند. ما باور داريم كه اعتقاد داشتن به موضوعى بر اساس صحت و قابل اثبات بودن آن است و نه اميد داشتن به دريافت پاداش يا جزا. مانند رفتن به بهشت يا جهنم. عدم اعتقاد به وجود خدا سبب نمىشود كه انجام هر عملى مجاز دانسته شود. در واقع آتئيستها به طرز اكيدى به اصول اخلاقى پايبندند.
ب) آتئيست كسى است كه از خدا متنفر است.
آتئيست از خدا متنفر نيست. او نمىتواند از چيزى متنفر باشد كه اصولا وجود ندارد. آتئيست شورشگرى بر عليه خدا نيست. كسى كه چنين فكر مىكند مطمئنا تعريف آتئيسم را درک نكرده است.
ج) آتئيست شيطان را مىپرستد.
آتئيست كسى است كه وجود هر موجود ماورا طبيعى مانند خدا، شيطان، ديو، ملائكه و شبيه آن را رد مىكند. بنابراين چنين نظرى هيچ پايه و اساسى ندارد و باز مىتوان آن را ناشى از درک تعريف آتئيسم دانست.
د) هر كسى چيزى را پرستش مىكند. پس آتئيستها هم بايد نوعى خدا را پرستش كنند.
بعضى اوقات تئيستها متوجه غير عقلايى بودن اعتقادات خود مىشوند. چون در مقام دفاع يا تعديل نظريه خود بر مىآيند، بدنبال "هم گناه" مىگردند. در اين تلاش كه نشان دهند آنان همان كارى را مىكنند كه ديگران، ناگهان ادعا مىكنند كه هر كسى چيزى را مىپرستد و بدینسان وجدانشان را آسوده مىكنند. آنان نمىتوانند درک كنند كسانى نيز هستند كه به خدائى اعتقاد ندارند و بهراحتى و گاه آسودهتر از آنان نيز به زندگى كردن مشغولند. اين ادعا نادرست است و آتئيستها هيچ چيز يا كسى را نمىپرستند.
گاه تئيستها تعريفى ديگرى از پرستش به دست مىدهند. "فكر كردن به اينكه چيزى در زندگى شما مهم است"
اين تعاريف چنان مبهم و كشدار است كه هيچ جنبه دينى را در مورد آتئيستها در بر نمىگيرد. اينكه فكر كردن به چيزى يا كسى يا عقيدهاى مهم در زندگى همسان با پرستش آن قرار بگيرد حرفى است عبث. باور به اينكه كسى در زندگى انسان داراى اهميتى ويژه است بدان معنا نيست كه وى خداست.
#آتئیسم #خداناباوری #مذهب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402