مطهره گونهای، دانشجوی تعلیقی و تبعیدی، ضمن انتشار این عکس از تحصن خود برای مطالبه حق بازگشت به تحصیل خبر داد
مطهره گونهای نوشت:
«امروز مقابل دانشکده دندانپزشکی تهران تحصن کردم.
"من، مطهره گونهای و دیگر دانشجویان محروم از تحصیل، خواستار بازگشت بی قید و شرط به دانشگاه هستیم."
#زن_زندگی_آزادی
پ.ن: دلیل زاویه عکس: در احاطه کامل نیروهای حراست بودم. تلفن دانشجوها رو هم تفتیش کردند که مبادا عکسی گرفته باشند!»
این فعال دانشجویی روز گذشته هم در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«دو سال میشود که مرا از خانهام یعنی دانشگاه تهران محروم کردهاند.
شب و روز برایم نذاشتهاند و زندگیام را جهنم کردند.
گفتند نباید ایران بمانی. وگرنه برایت بد میشود.
گفتم این جهنم را به بهشت لجن و کثافت شما نمیفروشم.
دو سال است که کمر همت به نابودیام بستهاند.»
مطهره گونهای، دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران بود که پس از اولین بازداشت در پاییز ۱۴۰۱ به مدت ۲۴ ماه از تحصیل تعلیق به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تبعید شده بود. او بارها از سوی نهادهای امنیتی احضار شد، مورد بازجویی و تهدید قرارگرفت، بازداشت شد، ممنوعالورود به دانشگاه شد، ولی هرگز از آرمانهای خود عقب نکشید.
#مطهره_گونه_ای
#سرکوب_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای نوشت:
«امروز مقابل دانشکده دندانپزشکی تهران تحصن کردم.
"من، مطهره گونهای و دیگر دانشجویان محروم از تحصیل، خواستار بازگشت بی قید و شرط به دانشگاه هستیم."
#زن_زندگی_آزادی
پ.ن: دلیل زاویه عکس: در احاطه کامل نیروهای حراست بودم. تلفن دانشجوها رو هم تفتیش کردند که مبادا عکسی گرفته باشند!»
این فعال دانشجویی روز گذشته هم در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«دو سال میشود که مرا از خانهام یعنی دانشگاه تهران محروم کردهاند.
شب و روز برایم نذاشتهاند و زندگیام را جهنم کردند.
گفتند نباید ایران بمانی. وگرنه برایت بد میشود.
گفتم این جهنم را به بهشت لجن و کثافت شما نمیفروشم.
دو سال است که کمر همت به نابودیام بستهاند.»
مطهره گونهای، دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران بود که پس از اولین بازداشت در پاییز ۱۴۰۱ به مدت ۲۴ ماه از تحصیل تعلیق به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تبعید شده بود. او بارها از سوی نهادهای امنیتی احضار شد، مورد بازجویی و تهدید قرارگرفت، بازداشت شد، ممنوعالورود به دانشگاه شد، ولی هرگز از آرمانهای خود عقب نکشید.
#مطهره_گونه_ای
#سرکوب_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای، فعال دانشجویی و دانشجوی تعلیقی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«بنابر رای صادره از شعبه ۳۶ تجدیدنظر دادگاه انقلاب، حکم یک سال حبس تعزیری بنده با اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع رسانههای ضدانقلاب" تایید شد.
مصداق این اتهام، اعتراض به حکم اعدام توماج صالحی و اظهارنظر در مورد قتل و تجاوز نیکا شاکرمی بوده است.»
- این حکم چند روز است که صادر شده و به اجرای احکام رفته است.
مطهره گونهای، دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران بود که پس از اولین بازداشت در پاییز ۱۴۰۱ به مدت ۲۴ ماه از تحصیل تعلیق به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تبعید شده بود. او بارها از سوی نهادهای امنیتی احضار شد، مورد بازجویی و تهدید قرارگرفت، بازداشت شد، ممنوعالورود به دانشگاه شد، ولی هرگز از آرمانهای خود عقب نکشید.
#مطهره_گونه_ای
#سرکوب_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بنابر رای صادره از شعبه ۳۶ تجدیدنظر دادگاه انقلاب، حکم یک سال حبس تعزیری بنده با اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع رسانههای ضدانقلاب" تایید شد.
مصداق این اتهام، اعتراض به حکم اعدام توماج صالحی و اظهارنظر در مورد قتل و تجاوز نیکا شاکرمی بوده است.»
- این حکم چند روز است که صادر شده و به اجرای احکام رفته است.
مطهره گونهای، دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران بود که پس از اولین بازداشت در پاییز ۱۴۰۱ به مدت ۲۴ ماه از تحصیل تعلیق به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تبعید شده بود. او بارها از سوی نهادهای امنیتی احضار شد، مورد بازجویی و تهدید قرارگرفت، بازداشت شد، ممنوعالورود به دانشگاه شد، ولی هرگز از آرمانهای خود عقب نکشید.
#مطهره_گونه_ای
#سرکوب_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تایید ۵ ترم محرومیت از تحصیل تهمینه مهدیان
#تهمینه_مهدیان دانشجوی رشتهی مجسمهسازی دانشگاه هنر در مجموع ۵ ترم از تحصیل محروم شد، وی از مهر ١۴٠١ یک ترم تحصیلی را بدون دریافت حکم ممنوعالورود بود، ۲ ترم دیگر را نیز به واسطهی پروندهسازی تعلیق و حال پس از اتمام دوران محرومیت از تحصیلش مجددا ۲ ترم محرومیت از تحصیل دیگرش توسط کمیتهی مرکزی وزارت علوم تایید شده و یکسال و نیم اخیر را از تحصیل محروم بوده است و در حکم اخیر ترم پیشرو را نیز از تحصیل منع خواهد بود.
اینها درحالی است که این دانشجو ترم آخر مقطع کارشناسی بود و امتیاز ارشد مستقیمی را بدلیل تعلیق از دست داد و اکنون با خطر اخراج مواجه است.
#سرکوب_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#تهمینه_مهدیان دانشجوی رشتهی مجسمهسازی دانشگاه هنر در مجموع ۵ ترم از تحصیل محروم شد، وی از مهر ١۴٠١ یک ترم تحصیلی را بدون دریافت حکم ممنوعالورود بود، ۲ ترم دیگر را نیز به واسطهی پروندهسازی تعلیق و حال پس از اتمام دوران محرومیت از تحصیلش مجددا ۲ ترم محرومیت از تحصیل دیگرش توسط کمیتهی مرکزی وزارت علوم تایید شده و یکسال و نیم اخیر را از تحصیل محروم بوده است و در حکم اخیر ترم پیشرو را نیز از تحصیل منع خواهد بود.
اینها درحالی است که این دانشجو ترم آخر مقطع کارشناسی بود و امتیاز ارشد مستقیمی را بدلیل تعلیق از دست داد و اکنون با خطر اخراج مواجه است.
#سرکوب_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از استادان اخراجشده، در نامهای به پزشکیان خواهان بازگشت بیقیدوشرط تمامی دانشجویان اخراجی و تعلیقی و دلجویی از آنها شدند
در بخشی از این نامه خطاب به مسعود پزشکیان آمده است:
«نظر به دستور اخیر شما به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری مبنی بر بازگشت و ادامه کار استادان و دانشجویانی که به دلایل ناموجه، غیرقانونی و سیاسی از حقوق و فرصتهای شهروندی خود محروم شده و در وضعیت اخراج، تعلیق، بازنشستگی و استعفای اجباری قرار گرفتهاند، نکاتی را خدمت شما عرض مینماییم:
علی رغم دستور صریح شما، هنوز سازوکار روشنی در خصوص بازگشت استادان اخراجی به دانشگاه اعلام نشده و اقدام موثری در این مورد صورت نگرفته است. قرائن و شواهد موجود حکایت از موانعی دارد که سد راه بازگشت این افراد به دانشگاه شدهاند.
ما جمعی از استادان اخراجی، خواهان اظهار نظر روشن و اقدام قاطع درین مورد هستیم تا روشن شود که آیا ارادهای واقعی در کار است یا صرفا با بازگشت تعدادی انگشتشمار قرار است این موضوع مورد بهرهبرداری تبلیغاتی قرار گیرد!؟
در حافظه تاریخ بماند که در کشوری با نام جمهوری اسلامی، مسئولانی بودند که استادان دانشگاه را به جرم سعادتخواهی، راستگویی و احساس مسئولیت اجتماعی از حق طبیعی و اولیه کارکردن باز داشتند.
آنچه که به ناروا بر ما گذشته است، محصول سازوکار غیر علمی و غیرشفاف تعیین صلاحیت عمومی و تبدیل وضعیت، تفتیش عقاید، سرکوب آزاداندیشی و ناشکیبایی در برابر تفکر انتقادی است. بخش اصلی مسئله وجود قوانین و مقررات ناقض «آزادی آکادمیک» است که در سالهای اخیر به تصویب رسیده است. قوانین و مقرراتی که دست نهادهای اقتدارگرای غیر دانشگاهی را در سرکوب استادان باز گذاشته است.
بدیهی است که بازگشت استادان دگراندیش و منتقد در شرایطی ممکن و مطلوب است که شاهد تغییری در این سازوکار ناسالم باشیم. ما همچنان از حق انسانی و شهروندی خود برای اظهار نظر، نقد حکمرانی و تعهد به مبانی علمی و دانشگاهی که راستگویی، تفکر انتقادی و زیستن در دایره حقیقت است، دفاع کرده و حق اعتراض و انتقاد مردم از حاکمان را یک اصل بنیادین و خدشهناپذیر میدانیم.
در این ارتباط خواستار آنیم تا ضمن جبران حق و حقوق تضییعشده استادان اخراجی، بدون تشریفات اداری و بورکراتیک فرسایشی امکان «حضور مجدد همه آنها» در دانشگاه فراهم شود.
به عنوان بخشی از بدنه انسانی دانشگاه «خواهان بازگشت بیقید و شرط تمامی دانشجویان اخراجی و تعلیقی و دلجویی از آنها» هستیم.»
متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/UniOd1
#سرکوب_دانشگاه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در بخشی از این نامه خطاب به مسعود پزشکیان آمده است:
«نظر به دستور اخیر شما به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری مبنی بر بازگشت و ادامه کار استادان و دانشجویانی که به دلایل ناموجه، غیرقانونی و سیاسی از حقوق و فرصتهای شهروندی خود محروم شده و در وضعیت اخراج، تعلیق، بازنشستگی و استعفای اجباری قرار گرفتهاند، نکاتی را خدمت شما عرض مینماییم:
علی رغم دستور صریح شما، هنوز سازوکار روشنی در خصوص بازگشت استادان اخراجی به دانشگاه اعلام نشده و اقدام موثری در این مورد صورت نگرفته است. قرائن و شواهد موجود حکایت از موانعی دارد که سد راه بازگشت این افراد به دانشگاه شدهاند.
ما جمعی از استادان اخراجی، خواهان اظهار نظر روشن و اقدام قاطع درین مورد هستیم تا روشن شود که آیا ارادهای واقعی در کار است یا صرفا با بازگشت تعدادی انگشتشمار قرار است این موضوع مورد بهرهبرداری تبلیغاتی قرار گیرد!؟
در حافظه تاریخ بماند که در کشوری با نام جمهوری اسلامی، مسئولانی بودند که استادان دانشگاه را به جرم سعادتخواهی، راستگویی و احساس مسئولیت اجتماعی از حق طبیعی و اولیه کارکردن باز داشتند.
آنچه که به ناروا بر ما گذشته است، محصول سازوکار غیر علمی و غیرشفاف تعیین صلاحیت عمومی و تبدیل وضعیت، تفتیش عقاید، سرکوب آزاداندیشی و ناشکیبایی در برابر تفکر انتقادی است. بخش اصلی مسئله وجود قوانین و مقررات ناقض «آزادی آکادمیک» است که در سالهای اخیر به تصویب رسیده است. قوانین و مقرراتی که دست نهادهای اقتدارگرای غیر دانشگاهی را در سرکوب استادان باز گذاشته است.
بدیهی است که بازگشت استادان دگراندیش و منتقد در شرایطی ممکن و مطلوب است که شاهد تغییری در این سازوکار ناسالم باشیم. ما همچنان از حق انسانی و شهروندی خود برای اظهار نظر، نقد حکمرانی و تعهد به مبانی علمی و دانشگاهی که راستگویی، تفکر انتقادی و زیستن در دایره حقیقت است، دفاع کرده و حق اعتراض و انتقاد مردم از حاکمان را یک اصل بنیادین و خدشهناپذیر میدانیم.
در این ارتباط خواستار آنیم تا ضمن جبران حق و حقوق تضییعشده استادان اخراجی، بدون تشریفات اداری و بورکراتیک فرسایشی امکان «حضور مجدد همه آنها» در دانشگاه فراهم شود.
به عنوان بخشی از بدنه انسانی دانشگاه «خواهان بازگشت بیقید و شرط تمامی دانشجویان اخراجی و تعلیقی و دلجویی از آنها» هستیم.»
متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/UniOd1
#سرکوب_دانشگاه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
نامه سرگشاده جمعی از استادان اخراجی و تعلیقی دانشگاههای ایران به مسعود پزشکیان، رئیس جمهور - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
در این مطلب با متن نامهای روبرو خواهید شد که در اول مهر ۱۴۰۳ توسط برخی از استادان اخراجی و تعلیقی و قطعهمکاریشده دانشگاههای ایران خطاب به مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران است که در تیرماه همین سال به ریاست جمهوری منسوب شده است. نویسندگان این نامه، با…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖇برای #حق_تحصیل
*روایتی کوتاه از دانشجویان محروم از تحصیل، از روند کمیتهی انضباطی و "تجربهی زیسته تعلیق" در آستانهی آغاز سال جدید تحصیلی.
#سرکوب_دانشگاه #دانشگاه #دانشجو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
*روایتی کوتاه از دانشجویان محروم از تحصیل، از روند کمیتهی انضباطی و "تجربهی زیسته تعلیق" در آستانهی آغاز سال جدید تحصیلی.
#سرکوب_دانشگاه #دانشگاه #دانشجو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی پای اسرائیل وسط باشه، میکروفن به دست می گیرند و شعار میدن، و وقتی پای مردم ایران وسط باشه، باتوم و اسلحه به دست می گیرن و جنایت می کنن! تلخی ماجرا اینجاست که از تجاوز به هموطنشون هم شرمی ندارن! این اشکی که می ریزید، تنها بخشی از نفرین مادران داغداره!
- پیام همراهان
نظر شما درباره این پیام چیست؟ آیا با آن موافقید؟
#جمهوری_اسلامی #سرکوب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- پیام همراهان
نظر شما درباره این پیام چیست؟ آیا با آن موافقید؟
#جمهوری_اسلامی #سرکوب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
تداوم سرکوب سیستماتیک: بلاتکلیفی ۴ شهروند بهائی پس از بازداشت در شیراز و نقض حقوق بنیادین آنها
بازداشت ۴ نفر از اعضای جامعه بهائی در شیراز بار دیگر یادآور مظالم و محدودیتهایی است که سالهاست علیه شهروندان بهائی اعمال میشود. اگرچه گاهی تغییرات جزئی در مواجهه مسئولین با بهائیان مشاهده میشود، اما همچنان بسیاری از اقدامات غیرقانونی و غیرانسانی ادامه دارد. موارد زیر، نمونههایی از این نقض حقوق هستند:
۱. ادعای بیاساس مسئولین درباره اعتقادات بهائیان
مسئولین جمهوری اسلامی ایران مدعی هستند که بازداشتها به دلایل اعتقادی نیست، اما در تمام موارد بازداشت، کتب مذهبی و اشیاء مرتبط با اعتقادات بهائیان توقیف میشود. این رفتار آشکارا نشان میدهد که مشکل اصلی، باورهای دینی بهائیان است.
۲. نقض گسترده حریم شخصی خانوادهها
در زمان بازداشت یک فرد، وسایل شخصی دیگر اعضای خانواده نیز مصادره میشود. در برخی شهرها حتی پول، ارز، طلاجات، مدارک شناسایی، و اسناد ملکی خانوادهها ضبط یا تخریب شدهاند. این اقدامات نشان میدهد که آزار و فشار علیه بهائیان بهطور جمعی و هدفمند اعمال میشود.
۳. محرومیت از حقوق قانونی در بازجوییها
بازداشتشدگان بهائی در مراحل اولیه بازجویی، از حق داشتن وکیل انتخابی محروم هستند. آنها در شرایط سخت و بدون تماس با خانواده یا دسترسی به وکیل تحت فشار روحی و روانی قرار میگیرند. چنین رویهای با اصول اخلاقی و قانونی داخلی و بینالمللی مغایرت دارد.
۴. اتهامات کلی و بیاساس
طی ۴۵ سال گذشته، بسیاری از بهائیان به دلایل واهی و عناوین کلی مانند «اقدام علیه امنیت عمومی» و «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و زندانی شدهاند. این اتهامات غالباً بدون شواهد مشخص مطرح میشوند و مواردی نظیر آموزش موسیقی یا نقاشی به شاگردان غیر بهائی را با سوءنیت، تبلیغ مذهبی تعبیر میکنند. این اقدامات در حقیقت تلاشی برای فشار اقتصادی و اجتماعی بر جامعه بهائی است.
بازداشت و سرکوب سیستماتیک بهائیان نهتنها نقض آشکار قوانین بینالمللی است، بلکه حتی با قوانین جمهوری اسلامی نیز همخوانی ندارد. این رفتارها نیازمند توجه جامعه جهانی و اقدام فوری برای توقف نقض حقوق شهروندان بهائی است.
- متن فوق را یکی از مخاطبان توانا ارسال کرده است.
لازم به ذکر است طبق گزارش دریافتی این چهار شهروند بهایی در طول این ۲۰ روز پس از بازذاشت، فقط یک تماس دو دقیقهای داشتند و یک ملاقات حدود دو دقیقهای هم فقط به مادران انها داده شده و دیگر هیچ خبری از آنها و اینکه در چه وضعیتی هستند، در دست نیست. برخی (نه همه) موبایلها و لپتاپهایی که متعلق به سایر اعضای خانواده بوده، برگردانده شده است.
رزیتا اسلامی، الهام حقیقتجو، وحید معصومی و وحید ثابت، نام چهار شهروند بهائی است که یکشنبه ۲۰ آبان، بازداشت و به بازداشتگاه ادارهٔ اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ منتقل شدند.
دوست غیر باورمند به هر دینی یا دوست باورمند به ادیان دیگر، به نظر شما چگونه میتوان از حقوق افرادیذکه به واسطه تعلق به یک گروه دینی مورد ظلم قرار میگیرند دفاع کرد؟ آیا تا کنون تلاش کردهاید درد دلهای افراد تحت ستم دارای عقایدی متفاوت با خودتان را بشنوید و برای احقاق حقوق آنها قدمی بردارید؟
#بهائی #بهائیان_ایران #سرکوب #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
بازداشت ۴ نفر از اعضای جامعه بهائی در شیراز بار دیگر یادآور مظالم و محدودیتهایی است که سالهاست علیه شهروندان بهائی اعمال میشود. اگرچه گاهی تغییرات جزئی در مواجهه مسئولین با بهائیان مشاهده میشود، اما همچنان بسیاری از اقدامات غیرقانونی و غیرانسانی ادامه دارد. موارد زیر، نمونههایی از این نقض حقوق هستند:
۱. ادعای بیاساس مسئولین درباره اعتقادات بهائیان
مسئولین جمهوری اسلامی ایران مدعی هستند که بازداشتها به دلایل اعتقادی نیست، اما در تمام موارد بازداشت، کتب مذهبی و اشیاء مرتبط با اعتقادات بهائیان توقیف میشود. این رفتار آشکارا نشان میدهد که مشکل اصلی، باورهای دینی بهائیان است.
۲. نقض گسترده حریم شخصی خانوادهها
در زمان بازداشت یک فرد، وسایل شخصی دیگر اعضای خانواده نیز مصادره میشود. در برخی شهرها حتی پول، ارز، طلاجات، مدارک شناسایی، و اسناد ملکی خانوادهها ضبط یا تخریب شدهاند. این اقدامات نشان میدهد که آزار و فشار علیه بهائیان بهطور جمعی و هدفمند اعمال میشود.
۳. محرومیت از حقوق قانونی در بازجوییها
بازداشتشدگان بهائی در مراحل اولیه بازجویی، از حق داشتن وکیل انتخابی محروم هستند. آنها در شرایط سخت و بدون تماس با خانواده یا دسترسی به وکیل تحت فشار روحی و روانی قرار میگیرند. چنین رویهای با اصول اخلاقی و قانونی داخلی و بینالمللی مغایرت دارد.
۴. اتهامات کلی و بیاساس
طی ۴۵ سال گذشته، بسیاری از بهائیان به دلایل واهی و عناوین کلی مانند «اقدام علیه امنیت عمومی» و «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و زندانی شدهاند. این اتهامات غالباً بدون شواهد مشخص مطرح میشوند و مواردی نظیر آموزش موسیقی یا نقاشی به شاگردان غیر بهائی را با سوءنیت، تبلیغ مذهبی تعبیر میکنند. این اقدامات در حقیقت تلاشی برای فشار اقتصادی و اجتماعی بر جامعه بهائی است.
بازداشت و سرکوب سیستماتیک بهائیان نهتنها نقض آشکار قوانین بینالمللی است، بلکه حتی با قوانین جمهوری اسلامی نیز همخوانی ندارد. این رفتارها نیازمند توجه جامعه جهانی و اقدام فوری برای توقف نقض حقوق شهروندان بهائی است.
- متن فوق را یکی از مخاطبان توانا ارسال کرده است.
لازم به ذکر است طبق گزارش دریافتی این چهار شهروند بهایی در طول این ۲۰ روز پس از بازذاشت، فقط یک تماس دو دقیقهای داشتند و یک ملاقات حدود دو دقیقهای هم فقط به مادران انها داده شده و دیگر هیچ خبری از آنها و اینکه در چه وضعیتی هستند، در دست نیست. برخی (نه همه) موبایلها و لپتاپهایی که متعلق به سایر اعضای خانواده بوده، برگردانده شده است.
رزیتا اسلامی، الهام حقیقتجو، وحید معصومی و وحید ثابت، نام چهار شهروند بهائی است که یکشنبه ۲۰ آبان، بازداشت و به بازداشتگاه ادارهٔ اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ منتقل شدند.
دوست غیر باورمند به هر دینی یا دوست باورمند به ادیان دیگر، به نظر شما چگونه میتوان از حقوق افرادیذکه به واسطه تعلق به یک گروه دینی مورد ظلم قرار میگیرند دفاع کرد؟ آیا تا کنون تلاش کردهاید درد دلهای افراد تحت ستم دارای عقایدی متفاوت با خودتان را بشنوید و برای احقاق حقوق آنها قدمی بردارید؟
#بهائی #بهائیان_ایران #سرکوب #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
تداوم سرکوب فعالان صنفی: ممنوعالخروجی اسماعیل عبدی با شکایت سپاه
بنا به اطلاع آقای #فرامرز_خداشناس وکیل کاری #اسماعیل_عبدی در جدیدترین اقدام سرکوبگرانه، سپاه شکایتی علیه اسماعیل عبدی، تنظیم کرده و موجب ممنوعالخروجی این معلم شده است.این خبر ابتدا در اداره گذرنامه مرکزی تهران به آقای خداشناس گفته شده و سپس در دادسرا تایید شده است.
اسماعیل عبدی، که پیشتر ۸ سال و ۸ ماه از عمر خود را به جرم دفاع از حقوق فرهنگیان در زندان گذرانده بود، پس از نقض حکم در دیوان عدالت و با وثیقهای سنگین به مبلغ ۲ میلیارد تومان آزاد شد. اما این آزادی کوتاهمدت با پروندهسازی جدید سپاه، بار دیگر به چالشی برای وی تبدیل شده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن انتشار خبر فوق نوشت: «عبدی، بهعنوان یکی از فعالین جنبش صنفی معلمان، همواره هدف فشارهای امنیتی و سرکوب سیستماتیک قرار داشته است. این اقدامات در حالی ادامه دارد که حاکمیت با پروندهسازی، وثیقههای سنگین، و محرومیتهای متعدد، تلاش میکند تا صدای معلمان آگاه و مبارز را خاموش کند.»
ـ آقای اسماعیل عبدی از خوشنامترین فعالان مدنی ایران است، زندانیان سیاسی از گرایشهای مختلف فکری همواره از او به نیکی یاد کردهاند.
موقعی که آقای عبدی در زندان بود، برنامهای در کلابهاوس درباره ایشان برگزار کرده بودیم.
میتوانید ان را در یوتیوب بشنوید:
https://youtu.be/7fCupMGjYcA
یا در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/club-t-jail-case-32
#اسماعیل_عبدی #سرکوب_معلمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بنا به اطلاع آقای #فرامرز_خداشناس وکیل کاری #اسماعیل_عبدی در جدیدترین اقدام سرکوبگرانه، سپاه شکایتی علیه اسماعیل عبدی، تنظیم کرده و موجب ممنوعالخروجی این معلم شده است.این خبر ابتدا در اداره گذرنامه مرکزی تهران به آقای خداشناس گفته شده و سپس در دادسرا تایید شده است.
اسماعیل عبدی، که پیشتر ۸ سال و ۸ ماه از عمر خود را به جرم دفاع از حقوق فرهنگیان در زندان گذرانده بود، پس از نقض حکم در دیوان عدالت و با وثیقهای سنگین به مبلغ ۲ میلیارد تومان آزاد شد. اما این آزادی کوتاهمدت با پروندهسازی جدید سپاه، بار دیگر به چالشی برای وی تبدیل شده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن انتشار خبر فوق نوشت: «عبدی، بهعنوان یکی از فعالین جنبش صنفی معلمان، همواره هدف فشارهای امنیتی و سرکوب سیستماتیک قرار داشته است. این اقدامات در حالی ادامه دارد که حاکمیت با پروندهسازی، وثیقههای سنگین، و محرومیتهای متعدد، تلاش میکند تا صدای معلمان آگاه و مبارز را خاموش کند.»
ـ آقای اسماعیل عبدی از خوشنامترین فعالان مدنی ایران است، زندانیان سیاسی از گرایشهای مختلف فکری همواره از او به نیکی یاد کردهاند.
موقعی که آقای عبدی در زندان بود، برنامهای در کلابهاوس درباره ایشان برگزار کرده بودیم.
میتوانید ان را در یوتیوب بشنوید:
https://youtu.be/7fCupMGjYcA
یا در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/club-t-jail-case-32
#اسماعیل_عبدی #سرکوب_معلمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
دین و ایدئولوژی: ابزار سرکوب در خدمت جنایت
جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تأسیس خود، دین و ایدئولوژی را به ابزاری برای توجیه سرکوب، خشونت و نقض گسترده حقوق بشر تبدیل کرده است. این حکومت، با سوءاستفاده از باورهای مذهبی مردم، هرگونه اعتراض و مخالفت را به نام دین سرکوب کرده و از ایدئولوژی خود بهعنوان پوششی برای جنایات بیشمارش بهره گرفته است.
روحالله خمینی، بنیانگذار این نظام، با وعدههایی فریبنده مانند عدالت، آزادی، و استقلال، اعتماد مردم را جلب کرد، اما بهمحض دستیابی به قدرت، از دین برای تحمیل یک نظام استبدادی بهره برد. او با دستکاری مفاهیمی چون (محاربه)و (ارتداد)،هرگونه مخالفت را به جرمی نابخشودنی تبدیل کرد و از دین پوششی برای کشتار، زندان و شکنجه ساخت. این نظام، به رهبری او، پایهگذار حکومتی شد که تا امروز از دین صرفاً بهعنوان وسیلهای برای تحکیم قدرت استفاده میکند.
پس از خمینی، علی خامنهای این مسیر را با شدت بیشتری ادامه داد. او با ایجاد شبکهای از نهادهای امنیتی و سرکوبگر و تمرکز قدرت در دست خود، هرگونه انتقاد یا مخالفت را با خشونت پاسخ داده است. مخالفان سیاسی، روزنامهنگاران، فعالان مدنی و هر صدای مخالف دیگری، به بهانههایی چون (توهین به مقدسات»)یا (فتنهگری)سرکوب شدهاند. تحت رهبری خامنهای، اعدامهای گسترده و قتلعام معترضان، همراه با بازداشتهای غیرقانونی، به روالی عادی تبدیل شده است.
زندانهای جمهوری اسلامی ایران به قتلگاههایی برای مخالفان سیاسی، فعالان مدنی، و معترضان تبدیل شدهاند. در این زندانها، زندانیان تحت شکنجههای جسمی و روانی قرار میگیرند و در شرایطی غیرانسانی نگاه داشته میشوند. بسیاری از آنان مجبور به اعترافات ساختگی میشوند که تنها برای توجیه اعدام یا حبس طولانیمدتشان استفاده میشود. این مکانها، که قرار بود محلی برای اجرای عدالت باشند، به کانونهایی برای تحقیر کرامت انسانی و اجرای بیرحمانهترین جنایات تبدیل شدهاند.
از دیگر اهداف اصلی سرکوب در جمهوری اسلامی، زنان هستند. این حکومت، با تحمیل قوانین تبعیضآمیز و محدودکننده، از جمله حجاب اجباری، تلاش کرده است زنان را به ابزاری برای کنترل اجتماعی تبدیل کند. سرکوب فعالان زن و دستگیری یا حتی اعدام زنانی که برای حقوق اولیه خود ایستادهاند، تنها بخشی از سیاستهای ضدزن این نظام است. حکومت با توجیهات مذهبی، خشونت علیه زنان را عادیسازی کرده است، در حالی که هدف اصلی آن تحمیل سلطهای مردسالارانه و استبدادی است.
اعتراضات گسترده مردم ایران در سالهای اخیر نشاندهنده آگاهی عمیق جامعه از ماهیت این حکومت است. شعارهایی چون (آخوند باید گم بشه)یا (مرگ بر حکومت آخوندی)بیانگر خشم و نفرت مردم از نظامی است که دین را به ابزاری برای خشونت و سرکوب تبدیل کرده است. این شعارها عزم مردم ایران برای پایان دادن به حکومتی را نشان میدهد که با سوءاستفاده از مفاهیم مذهبی، جامعه را به گروگان گرفته است.
جمهوری اسلامی، چه در دوران خمینی و چه در دوران خامنهای، با سرکوب مخالفان، محدود کردن آزادیها، و نقض کرامت انسانی، بهطور کامل مشروعیت خود را در میان مردم از دست داده است. این حکومت، با توسل به ایدئولوژی مذهبی، جنایاتی انجام داده که در تضاد کامل با اصول انسانی و حقوق بشر است.
امروز، مردم ایران بیش از هر زمان دیگری در مسیر رهایی از این نظام سرکوبگر قدم برداشتهاند. مبارزه مردم برای آزادی، عدالت و کرامت انسانی، نهتنها واکنشی به دههها ظلم و سرکوب است، بلکه تلاشی برای پایان دادن به حکومتی است که با نام دین، بزرگترین جنایات را مرتکب شده است. ایران تنها زمانی میتواند به عدالت و آزادی واقعی دست یابد که این نظام ایدئولوژیک فرو بریزد و مفاهیم انسانی جایگزین سرکوب و خشونت شوند.
محمد خوش بیان
#دین #نقد_دین #سرکوب #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا #حکومت_ایدئولوژیک
@Dialogue1402
جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تأسیس خود، دین و ایدئولوژی را به ابزاری برای توجیه سرکوب، خشونت و نقض گسترده حقوق بشر تبدیل کرده است. این حکومت، با سوءاستفاده از باورهای مذهبی مردم، هرگونه اعتراض و مخالفت را به نام دین سرکوب کرده و از ایدئولوژی خود بهعنوان پوششی برای جنایات بیشمارش بهره گرفته است.
روحالله خمینی، بنیانگذار این نظام، با وعدههایی فریبنده مانند عدالت، آزادی، و استقلال، اعتماد مردم را جلب کرد، اما بهمحض دستیابی به قدرت، از دین برای تحمیل یک نظام استبدادی بهره برد. او با دستکاری مفاهیمی چون (محاربه)و (ارتداد)،هرگونه مخالفت را به جرمی نابخشودنی تبدیل کرد و از دین پوششی برای کشتار، زندان و شکنجه ساخت. این نظام، به رهبری او، پایهگذار حکومتی شد که تا امروز از دین صرفاً بهعنوان وسیلهای برای تحکیم قدرت استفاده میکند.
پس از خمینی، علی خامنهای این مسیر را با شدت بیشتری ادامه داد. او با ایجاد شبکهای از نهادهای امنیتی و سرکوبگر و تمرکز قدرت در دست خود، هرگونه انتقاد یا مخالفت را با خشونت پاسخ داده است. مخالفان سیاسی، روزنامهنگاران، فعالان مدنی و هر صدای مخالف دیگری، به بهانههایی چون (توهین به مقدسات»)یا (فتنهگری)سرکوب شدهاند. تحت رهبری خامنهای، اعدامهای گسترده و قتلعام معترضان، همراه با بازداشتهای غیرقانونی، به روالی عادی تبدیل شده است.
زندانهای جمهوری اسلامی ایران به قتلگاههایی برای مخالفان سیاسی، فعالان مدنی، و معترضان تبدیل شدهاند. در این زندانها، زندانیان تحت شکنجههای جسمی و روانی قرار میگیرند و در شرایطی غیرانسانی نگاه داشته میشوند. بسیاری از آنان مجبور به اعترافات ساختگی میشوند که تنها برای توجیه اعدام یا حبس طولانیمدتشان استفاده میشود. این مکانها، که قرار بود محلی برای اجرای عدالت باشند، به کانونهایی برای تحقیر کرامت انسانی و اجرای بیرحمانهترین جنایات تبدیل شدهاند.
از دیگر اهداف اصلی سرکوب در جمهوری اسلامی، زنان هستند. این حکومت، با تحمیل قوانین تبعیضآمیز و محدودکننده، از جمله حجاب اجباری، تلاش کرده است زنان را به ابزاری برای کنترل اجتماعی تبدیل کند. سرکوب فعالان زن و دستگیری یا حتی اعدام زنانی که برای حقوق اولیه خود ایستادهاند، تنها بخشی از سیاستهای ضدزن این نظام است. حکومت با توجیهات مذهبی، خشونت علیه زنان را عادیسازی کرده است، در حالی که هدف اصلی آن تحمیل سلطهای مردسالارانه و استبدادی است.
اعتراضات گسترده مردم ایران در سالهای اخیر نشاندهنده آگاهی عمیق جامعه از ماهیت این حکومت است. شعارهایی چون (آخوند باید گم بشه)یا (مرگ بر حکومت آخوندی)بیانگر خشم و نفرت مردم از نظامی است که دین را به ابزاری برای خشونت و سرکوب تبدیل کرده است. این شعارها عزم مردم ایران برای پایان دادن به حکومتی را نشان میدهد که با سوءاستفاده از مفاهیم مذهبی، جامعه را به گروگان گرفته است.
جمهوری اسلامی، چه در دوران خمینی و چه در دوران خامنهای، با سرکوب مخالفان، محدود کردن آزادیها، و نقض کرامت انسانی، بهطور کامل مشروعیت خود را در میان مردم از دست داده است. این حکومت، با توسل به ایدئولوژی مذهبی، جنایاتی انجام داده که در تضاد کامل با اصول انسانی و حقوق بشر است.
امروز، مردم ایران بیش از هر زمان دیگری در مسیر رهایی از این نظام سرکوبگر قدم برداشتهاند. مبارزه مردم برای آزادی، عدالت و کرامت انسانی، نهتنها واکنشی به دههها ظلم و سرکوب است، بلکه تلاشی برای پایان دادن به حکومتی است که با نام دین، بزرگترین جنایات را مرتکب شده است. ایران تنها زمانی میتواند به عدالت و آزادی واقعی دست یابد که این نظام ایدئولوژیک فرو بریزد و مفاهیم انسانی جایگزین سرکوب و خشونت شوند.
محمد خوش بیان
#دین #نقد_دین #سرکوب #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا #حکومت_ایدئولوژیک
@Dialogue1402
«قانونسازی» غیرقانونی علی خامنهای برای سرکوب شهروندان و تهدید فعالان رسانهای خارج از ایران
رهبر جمهوری اسلامی در اظهاراتی غیر قانونی امروز اعلام کرد: «برخی در خارج از کشور و با رسانههای فارسیزبان این کار را میکنند که جور دیگری باید با آنها برخورد کرد اما در داخل کسی نباید این کار را بکند و اگر کسی در تحلیل یا بیان خود بهگونهای سخن بگوید که معنای آن خالی کردن دل مردم باشد، جرم است و باید با آن برخورد شود.»
این اظهارنظر در حالی است که حتی در قوانین کیفری در ایران هیچ قانونی که در آن چنین عملی جرم باشد وجود ندارد و بنا بر قانون موجود، این تنها قانون است که میتواند عملی را جرم بشناسد، نه رهبر جمهوری اسلامی یا هر مقام دیگری.
در نتیجه، این اظهارات از سوی علی خامنهای معنایی جز دستور به سرکوب شهروندان ندارد و روشنگر رفتارهای فراقضایی و فراقانونی ولیفقیه است. بهویژه که طبق قوانین جمهوری اسلامی نیز قانونا دستگاه قضایی فقط مجوز و صلاحیت برخورد با اعمالی را دارد که در قانون به صراحت جرمانگاری شدهاند، نه برخورد با اعمالی که باب میل رهبر است و از اینرو، هر گونه برخورد با هر کس به بهانه «برهم زدن امنیت روانی جامعه»، مصداق برخورد غیر قانونی و خودسرانه است.
در ادامه، تنها ساعاتی پس از صحبتهای خامنهای، دادستانی کل کشور نیز اعلام کرد: «در شرایط حساس داخلی و منطقهای، برهم زدن امنیت روانی جامعه جرم است.»
در این اطلاعیه با اشاره به آنچه که «شرایط حساس داخلی و منطقهای» خوانده شده، از فعالان رسانهای و مجازی خواسته شده «از پرداختن به موضوعاتی که امنیت روانی جامعه را مخدوش میکند و موجب ترساندن مردم نسبت به شرایط میشود، پرهیز کنند.»
در بیانیه دادستانی کل کشور همچنین «شایعهپراکنی یا برهم زدن امنیت روانی جامعه» جرم خوانده شده است.
مهدی پرپنچی، سردبیر ایران اینترنشنال، در حساب کاربری ایکس خود نوشت:
این سخنان خامنهای تهدید نیست. بلکه صدور دستورِ برخورد از سوی بالاترین مقام کشور با رسانههاست. او درباره انعکاسِ انتقادها به سیاست منطقهای خامنهای در داخل ایران گفته است «جرم است و باید با آن برخورد شود.» درباره خارج ایران هم گفته است «با رسانههای فارسیزبان جور دیگری باید با برخورد کرد.»
این سخن خامنهای، «تهدید» نیست. «دستورِ» عالیترین مقام جمهوری اسلامی است: «باید برخورد کرد.»
زندان و محاکمه، شیوه رایجِ جمهوری اسلامی در داخل بوده و خواهد بود، هر چند در مواردی، به قول زندهیاد گلشیری «خفه هم کردهاند.» این روزها در سالگرد قتلهای زنجیرهای هستیم و خاطره فروهرها، مختاریها و پویندهها هنوز زنده است.
درباره نحوه «برخورد از جور دیگر» در خارج از ایران، وارد گمانهزنی نمیشویم اما در سیاهه اعمال جمهوری اسلامی در گذشته، از قتل و ترور گرفته تا آدمربایی، ضرب و جرح، و آزار خانوادهها ثبت شده است.
اگر دیکتاتورها میتوانستند با سرکوب رسانهها سر کار بمانند، صدام و اسد میبایست الان در قدرت میبودند. خامنهای، خودش را سرِکار گذاشته است. به گواه تاریخ، تنها تاثیر ایجاد مزاحمت برای رسانهها، آبروریزی برای حکومتهاست:
عِرضِ خود میبری و زحمتِ ما میداری
#آزادی_بیان #سرکوب #خامنه_ای #بشار_اسد #دیکتاتور #اقتدار_پوشالی #بمیرد_دلی_که_بترسد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رهبر جمهوری اسلامی در اظهاراتی غیر قانونی امروز اعلام کرد: «برخی در خارج از کشور و با رسانههای فارسیزبان این کار را میکنند که جور دیگری باید با آنها برخورد کرد اما در داخل کسی نباید این کار را بکند و اگر کسی در تحلیل یا بیان خود بهگونهای سخن بگوید که معنای آن خالی کردن دل مردم باشد، جرم است و باید با آن برخورد شود.»
این اظهارنظر در حالی است که حتی در قوانین کیفری در ایران هیچ قانونی که در آن چنین عملی جرم باشد وجود ندارد و بنا بر قانون موجود، این تنها قانون است که میتواند عملی را جرم بشناسد، نه رهبر جمهوری اسلامی یا هر مقام دیگری.
در نتیجه، این اظهارات از سوی علی خامنهای معنایی جز دستور به سرکوب شهروندان ندارد و روشنگر رفتارهای فراقضایی و فراقانونی ولیفقیه است. بهویژه که طبق قوانین جمهوری اسلامی نیز قانونا دستگاه قضایی فقط مجوز و صلاحیت برخورد با اعمالی را دارد که در قانون به صراحت جرمانگاری شدهاند، نه برخورد با اعمالی که باب میل رهبر است و از اینرو، هر گونه برخورد با هر کس به بهانه «برهم زدن امنیت روانی جامعه»، مصداق برخورد غیر قانونی و خودسرانه است.
در ادامه، تنها ساعاتی پس از صحبتهای خامنهای، دادستانی کل کشور نیز اعلام کرد: «در شرایط حساس داخلی و منطقهای، برهم زدن امنیت روانی جامعه جرم است.»
در این اطلاعیه با اشاره به آنچه که «شرایط حساس داخلی و منطقهای» خوانده شده، از فعالان رسانهای و مجازی خواسته شده «از پرداختن به موضوعاتی که امنیت روانی جامعه را مخدوش میکند و موجب ترساندن مردم نسبت به شرایط میشود، پرهیز کنند.»
در بیانیه دادستانی کل کشور همچنین «شایعهپراکنی یا برهم زدن امنیت روانی جامعه» جرم خوانده شده است.
مهدی پرپنچی، سردبیر ایران اینترنشنال، در حساب کاربری ایکس خود نوشت:
این سخنان خامنهای تهدید نیست. بلکه صدور دستورِ برخورد از سوی بالاترین مقام کشور با رسانههاست. او درباره انعکاسِ انتقادها به سیاست منطقهای خامنهای در داخل ایران گفته است «جرم است و باید با آن برخورد شود.» درباره خارج ایران هم گفته است «با رسانههای فارسیزبان جور دیگری باید با برخورد کرد.»
این سخن خامنهای، «تهدید» نیست. «دستورِ» عالیترین مقام جمهوری اسلامی است: «باید برخورد کرد.»
زندان و محاکمه، شیوه رایجِ جمهوری اسلامی در داخل بوده و خواهد بود، هر چند در مواردی، به قول زندهیاد گلشیری «خفه هم کردهاند.» این روزها در سالگرد قتلهای زنجیرهای هستیم و خاطره فروهرها، مختاریها و پویندهها هنوز زنده است.
درباره نحوه «برخورد از جور دیگر» در خارج از ایران، وارد گمانهزنی نمیشویم اما در سیاهه اعمال جمهوری اسلامی در گذشته، از قتل و ترور گرفته تا آدمربایی، ضرب و جرح، و آزار خانوادهها ثبت شده است.
اگر دیکتاتورها میتوانستند با سرکوب رسانهها سر کار بمانند، صدام و اسد میبایست الان در قدرت میبودند. خامنهای، خودش را سرِکار گذاشته است. به گواه تاریخ، تنها تاثیر ایجاد مزاحمت برای رسانهها، آبروریزی برای حکومتهاست:
عِرضِ خود میبری و زحمتِ ما میداری
#آزادی_بیان #سرکوب #خامنه_ای #بشار_اسد #دیکتاتور #اقتدار_پوشالی #بمیرد_دلی_که_بترسد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گزارشی از اجرای تئاتر مستند آهی در ونکوور کانادا
فرهنگ و هنر ابزاری کارآمد برای مبارزه با جمهوری اسلامیست.
تئاتر آهی که به موضوع تجاوز به زنان به عنوان ابزاری برای سرکوب و خفقان میپردازد، روایت مستندیست از بازماندگان تجاوز به زنان ایرانی در جنگ ایران و عراق تا تجاوز به دختران و زنان در خیزش های ملی و مردمی سالهای اخیر است.
تئاتر آهی «یک آه...» در قالب تئاتر سیاسی و مستند به روی صحنه میرود و برای اولین بار مخاطبان شاهد حضور بازماندگان جنایات تجاوز به زنان در صحنه نمایش هستند.
این اثر هنری به نویسندگی و کارگردانی فرامرز کلانتری، شاهدی مستند بر جنایات جمهوری اسلامیست، و بعد از ۸ سال توقیف توسط وزارت ارشاد جمهوری اسلامی، کیلومترها دورتر از ایران، در ونکوور کانادا بروی صحنه رفت و تور اجراهای جهانی خود را آغاز کرد.
#جنگ #تجاوز #زنان #سرکوب #جنایت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرهنگ و هنر ابزاری کارآمد برای مبارزه با جمهوری اسلامیست.
تئاتر آهی که به موضوع تجاوز به زنان به عنوان ابزاری برای سرکوب و خفقان میپردازد، روایت مستندیست از بازماندگان تجاوز به زنان ایرانی در جنگ ایران و عراق تا تجاوز به دختران و زنان در خیزش های ملی و مردمی سالهای اخیر است.
تئاتر آهی «یک آه...» در قالب تئاتر سیاسی و مستند به روی صحنه میرود و برای اولین بار مخاطبان شاهد حضور بازماندگان جنایات تجاوز به زنان در صحنه نمایش هستند.
این اثر هنری به نویسندگی و کارگردانی فرامرز کلانتری، شاهدی مستند بر جنایات جمهوری اسلامیست، و بعد از ۸ سال توقیف توسط وزارت ارشاد جمهوری اسلامی، کیلومترها دورتر از ایران، در ونکوور کانادا بروی صحنه رفت و تور اجراهای جهانی خود را آغاز کرد.
#جنگ #تجاوز #زنان #سرکوب #جنایت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر مصطفی مهرآیین در این ویدیو به تحلیل سیاستهای فرهنگی و اجتماعی نظام جمهوری اسلامی میپردازد. او بیان میکند که سیاست رسمی حکومت پس از انقلاب، دخالت در حوزه فرهنگ و خاموش کردن صداهای متفاوت بوده است. او این رویکرد را به مثابه ایجاد یک "سطل زباله" فرهنگی توصیف میکند که در آن، تمام صداها، ایدهها، و رفتارهای متنوع که با نگاه نظام سازگار نیستند، کنار گذاشته شدهاند.
وی تاکید میکند که این تکصدایی، توان فکری جامعه را کاهش داده و عقل جمعی را به تعطیلی کشانده است، که نتیجه آن فقدان ایده و آرمان در مدیریت سیاسی و فرهنگی است. به اعتقاد او، نظام سیاسی به جای بهرهبرداری از استعدادهای درونی افراد جامعه، آنها را سرکوب کرده و به یکسانسازی اجباری در حوزههای مختلف از جمله پوشش، رفتار، و آیینها روی آورده است.
دکتر مهرآیین همچنین این نظام را "فاقد عقلانیت" توصیف میکند و میگوید که در آن، افراد ناآگاه و غیرمنطقی حکومت میکنند. او به مشکلات نظام آموزشی نیز اشاره دارد و آن را ابزاری برای پر کردن ذهن دانشآموزان با ایدههای نادرست و محدود کردن خلاقیتهای فردی میداند.
در نهایت، او نتیجه میگیرد که این سیاستهای تکصدایی باعث ایجاد دشمنی، افزایش اضطراب، و ترویج فرهنگ ترس در جامعه شده و نظام سیاسی را به یک ساختار ناتوان و سردرگم تبدیل کرده است که به جای حل مشکلات، به رفتارهای سطحی، بیمعنی و واکنشی متوسل میشود.
مرتبط:
انسانها در عصر ظلمت، اثر هانا آرنت
https://tavaana.org/hannah-arendt-men-in-dark-times/
#تکصدایی #سرکوب #نه_به_پوشش_اجباری #توتالیتاریسم #فاشیسم #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وی تاکید میکند که این تکصدایی، توان فکری جامعه را کاهش داده و عقل جمعی را به تعطیلی کشانده است، که نتیجه آن فقدان ایده و آرمان در مدیریت سیاسی و فرهنگی است. به اعتقاد او، نظام سیاسی به جای بهرهبرداری از استعدادهای درونی افراد جامعه، آنها را سرکوب کرده و به یکسانسازی اجباری در حوزههای مختلف از جمله پوشش، رفتار، و آیینها روی آورده است.
دکتر مهرآیین همچنین این نظام را "فاقد عقلانیت" توصیف میکند و میگوید که در آن، افراد ناآگاه و غیرمنطقی حکومت میکنند. او به مشکلات نظام آموزشی نیز اشاره دارد و آن را ابزاری برای پر کردن ذهن دانشآموزان با ایدههای نادرست و محدود کردن خلاقیتهای فردی میداند.
در نهایت، او نتیجه میگیرد که این سیاستهای تکصدایی باعث ایجاد دشمنی، افزایش اضطراب، و ترویج فرهنگ ترس در جامعه شده و نظام سیاسی را به یک ساختار ناتوان و سردرگم تبدیل کرده است که به جای حل مشکلات، به رفتارهای سطحی، بیمعنی و واکنشی متوسل میشود.
مرتبط:
انسانها در عصر ظلمت، اثر هانا آرنت
https://tavaana.org/hannah-arendt-men-in-dark-times/
#تکصدایی #سرکوب #نه_به_پوشش_اجباری #توتالیتاریسم #فاشیسم #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«هیچ انسانی آنقدر شایسته نیست که دیگری را بدون رضایت او تابع خود کند.»
معرفی کتاب «سخنرانی در پیوریا» - آبراهام لینکلن
«سخنرانی در پیوریا» یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین سخنرانیهای آبراهام لینکلن، رئیسجمهور شانزدهم ایالات متحده آمریکا، است. این سخنرانی که در سال ۱۸۵۸ در مناظرهای با استفان داگلاس در شهر پیوریا، ایالت ایلینوی، ایراد شد، نمایشی از توانایی بیبدیل لینکلن در تلفیق اخلاق، منطق، و سیاست بود. در این متن، لینکلن بهطور جدی با موضوع بردهداری بهعنوان مسئلهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی برخورد کرد و آن را مغایر با اصول بنیادی آزادی و برابری انسانی دانست که در اعلامیه استقلال آمریکا به رسمیت شناخته شده است.
لینکلن در این سخنرانی نشان داد که بردهداری نه تنها بیعدالتی است، بلکه تناقضی آشکار با ارزشهای اساسی جامعه آمریکاست. او در برابر استدلالهای داگلاس مبنی بر «حق مقدس خودمختاری ایالتها» تأکید کرد که این خودمختاری نمیتواند به معنای پایمال کردن حقوق انسانی دیگران باشد. او هشدار داد که پذیرش چنین ایدئولوژیهایی، نه تنها آزادی را تهدید میکند، بلکه به تغییر ارزشهای بنیادین جامعه منجر میشود. لینکلن با استفاده از استدلالهای حقوقی و اخلاقی، بردهداری را تقبیح کرد، در عین حال به این واقعیت اذعان داشت که لغو آن تنها با برنامهای تدریجی و جبران خسارت مالی امکانپذیر است.
این سخنرانی که در زمان خود تأثیری عمیق بر افکار عمومی گذاشت، سنگ بنای جایگاه ملی لینکلن بهعنوان یک رهبر سیاسی شد و او را دو سال بعد به ریاست جمهوری آمریکا رساند.
اهمیت سخنرانی برای امروز ایران
این سخنرانی با تمرکز بر عدالت، آزادی و حقوق انسانی، همچنان الهامبخش جوامعی است که با بحرانهای مشابه مواجهاند. شرایط امروز ایران، با مسئله تضاد میان ارزشهای انسانی و اقدامات نظام سرکوبگر، بهخوبی میتواند از آموزههای این متن بهرهمند شود. لینکلن نشان داد که دفاع از اصول اخلاقی، هرچند دشوار و پرهزینه باشد، تنها راه حفظ کرامت انسانی و ایجاد جامعهای عادلانه است. همانطور که لینکلن بردهداری را مغایر با روح آزادی دانست، در ایران نیز تلاش برای رهایی از سرکوب و نابرابری باید بر اساس ارزشهای جهانی حقوق بشر و آزادیخواهی صورت گیرد.
این کتاب الکترونیکی با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی، فرصتی است تا این میراث فکری و الهامبخش را بهتر بشناسیم.
https://tavaana.org/peoria_speech_lincoln/
#عدالت #کتاب #آبراهام_لبنکلن #اخلاق #برده_داری #سرکوب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«هیچ انسانی آنقدر شایسته نیست که دیگری را بدون رضایت او تابع خود کند.»
معرفی کتاب «سخنرانی در پیوریا» - آبراهام لینکلن
«سخنرانی در پیوریا» یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین سخنرانیهای آبراهام لینکلن، رئیسجمهور شانزدهم ایالات متحده آمریکا، است. این سخنرانی که در سال ۱۸۵۸ در مناظرهای با استفان داگلاس در شهر پیوریا، ایالت ایلینوی، ایراد شد، نمایشی از توانایی بیبدیل لینکلن در تلفیق اخلاق، منطق، و سیاست بود. در این متن، لینکلن بهطور جدی با موضوع بردهداری بهعنوان مسئلهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی برخورد کرد و آن را مغایر با اصول بنیادی آزادی و برابری انسانی دانست که در اعلامیه استقلال آمریکا به رسمیت شناخته شده است.
لینکلن در این سخنرانی نشان داد که بردهداری نه تنها بیعدالتی است، بلکه تناقضی آشکار با ارزشهای اساسی جامعه آمریکاست. او در برابر استدلالهای داگلاس مبنی بر «حق مقدس خودمختاری ایالتها» تأکید کرد که این خودمختاری نمیتواند به معنای پایمال کردن حقوق انسانی دیگران باشد. او هشدار داد که پذیرش چنین ایدئولوژیهایی، نه تنها آزادی را تهدید میکند، بلکه به تغییر ارزشهای بنیادین جامعه منجر میشود. لینکلن با استفاده از استدلالهای حقوقی و اخلاقی، بردهداری را تقبیح کرد، در عین حال به این واقعیت اذعان داشت که لغو آن تنها با برنامهای تدریجی و جبران خسارت مالی امکانپذیر است.
این سخنرانی که در زمان خود تأثیری عمیق بر افکار عمومی گذاشت، سنگ بنای جایگاه ملی لینکلن بهعنوان یک رهبر سیاسی شد و او را دو سال بعد به ریاست جمهوری آمریکا رساند.
اهمیت سخنرانی برای امروز ایران
این سخنرانی با تمرکز بر عدالت، آزادی و حقوق انسانی، همچنان الهامبخش جوامعی است که با بحرانهای مشابه مواجهاند. شرایط امروز ایران، با مسئله تضاد میان ارزشهای انسانی و اقدامات نظام سرکوبگر، بهخوبی میتواند از آموزههای این متن بهرهمند شود. لینکلن نشان داد که دفاع از اصول اخلاقی، هرچند دشوار و پرهزینه باشد، تنها راه حفظ کرامت انسانی و ایجاد جامعهای عادلانه است. همانطور که لینکلن بردهداری را مغایر با روح آزادی دانست، در ایران نیز تلاش برای رهایی از سرکوب و نابرابری باید بر اساس ارزشهای جهانی حقوق بشر و آزادیخواهی صورت گیرد.
این کتاب الکترونیکی با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی، فرصتی است تا این میراث فکری و الهامبخش را بهتر بشناسیم.
https://tavaana.org/peoria_speech_lincoln/
#عدالت #کتاب #آبراهام_لبنکلن #اخلاق #برده_داری #سرکوب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech