آموزشکده توانا
56.6K subscribers
31.3K photos
37K videos
2.54K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود
@dialogue1402

انجیل یهودا: روایت خائن!
برگرفته از کتاب «پشت سر نهادن خدا» اثر دوکینز

داوکینز در بخشی از کتاب خود گزارش می‌کند که انجیلی منسوب به «یهودا» کاراکتر مشهور داستان‌های انجیل‌های چهارگانه در قرن بیستم به دست آمد که تمامی ماجرای عیسی مسیح را از دید «یهودا» روایت می‌کند. یهودا کسی‌ست که مطابق با روایت انجیل‌های رسمی، به عیسی مسیح خیانت کرد و در قبال دریافت پولی، عیسی را به ماموران فروخت.

داوکینز می‌گوید که این انجیل از دست رفته بود؛ اما پدران کلیسای صدر مسیحیت، چنین اثری را نکوهش کرده بودند و بنابراین از وجود چنین اثری اطلاع داشتیم تا اینکه اصل سند به زبان قبطی به دست آمد.

شورای نیقیه، شورای بزرگی از علمای مسیحی در ابتدای قرون مسیحیت بوده است که به تعیین آموزه‌‌های معتبر مسیحیت پرداخت و انجیل‌های معتبر از نامعتبر را متمایز کرد. روایت یهودا در انجیل یهودا می‌گوید که سوءنیتی در کار نبوده است. یهودا چون دانست که مطابق با طرح الهی، عیسی مسیح باید مصلوب شود تا گناهان انسان آمرزیده گردد، بنابراین با لو دادن او، در واقع به تحقق نقشه الهی کمک کرد!

منازعاتی از این دست در تاریخ ادیان سابقه دارد. به عنوان یک نمونه مشهور، تفسیر صالحی نجف‌آبادی از قیام حسین‌بن علی در کتاب «شهید جاوید» معطوف به تقویت روایتی بود که می‌گوید امام سوم شیعیان بدون علم غیب، و بدون اطلاع از سرنوشت خود قدم به صحرای کربلا گذاشت. اهمیت تقویت این روایت در دوران شاه، سیاسی بوده و برای انگیزه‌بخشی به انقلابیون تدارک می‌شد. قابل درک است که تفاسیر مبتنی بر جبرانگاری به بعد تاریخی و سیاسی آموزه‌های دینی صدمه می‌زند.

برای مطالعه پرونده‌ای در مورد صالحی نجف‌آبادی به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/nematollah-salehi-najafabadi/

#رواداری #گفتگو #دین #نقد_دین #خداناباوری #جبرانگاری

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
@dialogue1402

بر مزار او کسی دعا نخواند. چون پیش از آن‌که به قتل برسد، در یک برنامه‌ تلویزیونی گفته بود که مایل است بر سنگ قبرش فقط سه کلمه بنویسند: «یک زن»، «یک مادر» و «یک مادر بزرگ»! او همین را برای معرفی خود کافی می‌دانست و به هیچ خدایی باور نداشت.

مادلین ماری اوهیر (Madelyn Murray O’Hair) یکی از شناخته‌شده‌ترین فعالان خداناباور آمریکایی بود. او در ۱۳ آوریل ۱۹۱۹ در پیتسبورگ، پنسیلوانیا به دنیا آمد و نقشی اساسی در جنبش خداناباوری و جدایی دین از دولت در ایالات متحده ایفا کرد. اوهیر در دانشگاه تولین تحصیل کرد و مدرک حقوق گرفت، هرچند که وکالت را به عنوان حرفه خود انتخاب نکرد. او همچنین در دانشگاه هوارد حضور یافت و ابتدا در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک افسر ارتش در بخش زنان خدمت کرد. 

مادلین اوهیر بیش از همه به خاطر نقش خود در پرونده تاریخی ماری علیه کرلت (Murray v. Curlett) در سال ۱۹۶۳ شناخته می‌شود؛ جایی که او شکایتی برای حذف نیایش‌های مذهبی از مدارس عمومی آمریکا ثبت کرد. شاید برای ما باورپذیر نباشد که خوانش سطرهایی از انجیل، به عنوان برنامه‌ صبحگاهی در مدارس، در ایالات متحده آمریکا در دهه شصت میلادی اجباری بوده است. مادلین که خود را بی‌اعتقاد به مسیحیت و ناباور به وجود خداوند معرفی می‌کرد، تصمیم گرفت به این نوع اجبار اعتراض کند. اولین‌ بار در مجادله‌ای با معلم جوان مدرسه‌ای در بالتیمور که فرزندش را به آن‌جا می‌فرستاد، توضیح داد که اجبار برنامه‌های دینی به دانش‌آموزان، خلاف قانون اساسی‌ست؛ وقتی معلم در پاسخ گفت که اگر حق با شماست، پس چرا اولیاء مدرسه را تحت تعقیب قانونی قرار نمی‌دهید، مادلین کار خود را دلیرانه شروع کرد.

این پرونده در نهایت به دیوان عالی ایالات متحده رفت و منجر به صدور حکمی شد که نیایش اجباری در مدارس عمومی را نقض حقوق متمم اول قانون اساسی دانست. در میان پیام‌های تهدیدآمیز و حتی تهدید به قتل، نگاه‌های عصبانی همسایگان و فشارهایی که برخی از اعضای خانواده‌ خود او بر او می‌آوردند، اوهیر تسلیم نشد. او که به حکم مطالعات دانشگاهی خود از قانون اساسی کشورش مطلع بود، با اطمینان می‌گفت که اولین قانون از متمم قانون اساسی ایالات متحده، آزادی ادیان را تضمین می‌کند و این آزادی شامل بر عدم باور به ادیان هم هست. مادلین تاکید داشت که…

برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/madalyn-murray-o-hair/

#رواداری #گفتگو #خداناباوری #خداباوری #نقد_دین #سکولاریسم

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
جی. ال. مکی (J. L. Mackie)، فیلسوف استرالیایی قرن بیستم، به‌ویژه به خاطر استدلال‌هایش علیه وجود خداوند در زمینه فلسفه دین شهرت دارد. مکی با بهره‌گیری از «مساله شر» استدلال کرد که وجود شر در جهان با وجود خدایی که خیرخواهی و قدرت مطلق دارد، ناسازگار است. او در کتاب خود، «معجزه خداباوری: استدلال علیه وجود خداوند» مسئله شر را به عنوان دلیلی برای تناقض ذاتی در باور به خداوند مطرح می‌کند. صورت کلی استدلال مکی را می‌توان به این شکل خلاصه کرد:

۱. اگر خداوند قادر مطلق، دانای مطلق و خیرخواه مطلق است، باید هم بخواهد و هم بتواند که از وقوع هرگونه شر در جهان جلوگیری کند.
۲. با این حال، شر به وضوح در جهان وجود دارد.
۳. بنابراین، یا خداوند نمی‌خواهد از شر جلوگیری کند (که با خیرخواهی او ناسازگار است)، یا نمی‌تواند (که با قدرت مطلق او در تناقض است)، و یا ممکن است از وقوع آن ناآگاه باشد (که با دانایی مطلق او ناسازگار است).

برتراند راسل هم در آثار خود از جمله «چرا مسیحی نیستم؟» همین خط استدلال را تعقیب می‌کند: وجود شر در جهان با فرض یک خداوند خیرخواه و قادر مطلق ناسازگار است. اگر خداوند هم قدرت مطلق دارد و هم خیر مطلق است، چرا باید شر و رنج در جهان وجود داشته باشد؟

راسل می‌داند که خداباوران می‌توانند به شیوه‌های مختلف به این اشکال پاسخ دهند؛ مثلا اینکه زندگی انسان، نوعی امتحان الهی یا آزمایش است و خداوند علیرغم توانایی یا دانایی خود عمل می‌کند چون می‌خواهد به انسان فرصت دهد.  اما راسل می‌گوید که توضیحاتی این‌چنینی تنها موضوع خداوند را پیچیده‌تر می‌کند و مسائل تازه‌ای به مسائل قبلی می‌افزاید.

او در بحث‌های فلسفی‌اش به این نکته اشاره می‌کند که فرض «طراح هوشمند» یا همان خداوند برای توضیح نظم جهان نیز به چرخه‌ای بی‌پایان از توجیه‌ها منجر می‌شود.

در میان الهی‌دانان و متکلمان دوره اسلامی مساله‌ای طرح شده بود که میان دو جریان کلامی، یعنی معتزلی و اشاعره اختلاف جدی ایجاد کرده بود. به طور مختصر سوال این بود که آیا فعل خداوند معیار تشخیص عدل از ظلم است در این معنا که خداوند هر چه بکند، عین عدالت است، و یا خداوند همواره منطبق با معیارهای عقلانی عدالت رفتار خواهد کرد؟ در این حالت دوم، قدرت خداوند محدود به عقل و معیارهای عقلانی‌ست و مانند این می‌ماند که دست و پای یک فرمانروای قدرقدرت را با زنجیرهای عقلانی بسته باشند! در حالت اول، هم تناقض‌های دیگری پیش می‌آید؛ مثلا آیا انسان‌هایی که با نقص‌های مادرزادی به دنیا می‌آیند، و یا آنها که محکوم‌اند که رنج بکشند، حق ندارند وضع خود را ناعادلانه قلمداد کنند چون خداوند چنین خواسته است؟!

شما چه فکر می‌کنید؟
اگر خداباورید بگویید چگونه می‌توان به رویکردی که مدعی تناقض در ایده خداوند است پاسخ داد و در معرض اشکالات بعدی قرار نگرفت؟

همکاران ما در گفت‌وشنود بهترین و موجزترین پاسخ‌های خداباورانه را بازتاب خواهند داد.

#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #دین #نقد_دین

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
مهسا بدیعی؛ مادری که به جرم «کتاب‌خوانی» زندانی شد

برای مطالعه متن کامل به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/mahsa-badiee/

#گفتگو #رواداری #دین #نقد_دین #احمد_کسروی #چارلز_داروین #صادق_هدایت
@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجله «همایون» و حمایت از اصلاحات دینی

مجله «همایون» مجله‌ای مذهبی بود که در عین مذهبی‌بودن رویکردی انتقادی و اصلاح‌گرانه به برداشت‌های سنتی از مذهب داشت. این، زمانی مهم‌ به نظر می‌رسد که بدانیم این مجله‌ به عنوان نخستین مجله مذهبی شهر قم شناخته می‌شود.

این مجله حدود یک سال و طی سال‌های‌ ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۴ منتشر می‌شد؛ یعنی در اوج اصلاحات دوره رضاشاه پهلوی که از جمله شامل اصلاحات در حوزه دین نیز می‌شد.

اگرچه در این مجله مقالاتی در دفاع از تشیع رایج و سنتی نیز منتشر می‌شد اما بیش‌تر نویسندگان اصلی مجله‌ «همایون»، که خود یا طلبه بودند یا سابقه طلبگی داشتند، از حامیان جدی اصلاحات دینی بودند.

به عنوان نمونه می‌توان از چهره‌هایی چون احمد کسروی، علی‌اکبر حَکَمی‌زاده یا علی‌اکبر برقعی نام برد. حکمی‌زاده را نیز شاید بتوان مهم‌ترین نویسنده مجله دانست.

«رسول جعفریان» – از پژوهشگران حامی جمهوری اسلامی – که با نگاهی انتقادی این مجله را بررسی کرده است در ص ۴۸ کتاب خود با عنوان «جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران» در توضیحی اجمالی از مقالات اصلاحگرانه این مجله، چنین می‌نویسد:

«مقاله “زبان خنثی” در نشریه همایون به حمایت از بیرون ریختن کلمات عربی از زبان فارسی، در ادامه تلاشی که میرزا فتحعلی آخوندزاده آن را آغاز و کسروی به طور جدی آن را دنبال کرده بود، نگاشته شد. همین‌طور در مقاله “بت‌پرستی” در نشریه همایون در جهت نفی زیارت قبور ائمه اطهار مطالبی نوشته شده بود. بزرگداشت فردوسی که در سال ۱۳۱۳ در سراسر ایران دنبال می‌شد، در نشریه همایون پی گرفته شد و حتی در آن از رضاشاه ستایش شد. در این مجله کسروی نیز مقاله‌ای تحت عنوان “ایران” نوشت و از خوانندگان خواست تا راهی جدای از گذشته انتخاب کرده، حرکت خود را ادامه دهند.»

-----
لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/why-atheists-day/

لینک یوتیوب:
https://youtu.be/Vv-aYghsZRI

لینک ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/6167a178-5613-42e9-b4e3-685f55a9107c

#گفتگوـتوانا #دین #نقد_دین #نقد_دینی #احمد_کسروی

@dialogue1402
روزنامه هم‌میهن به دلیل انتشار این کاریکاتور که در آن تصویری از «ایوب پیامبر» به نمایش درآمده بود، مجرم شناخته شد.

هم‌میهن در کاریکاتوری به تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۳ ایوب پیامبر را به تصویر کشیده بود. موضوع این کاریکاتور، واکنشی به ادعای فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت جمهوری اسلامی است که گفته «برای حل مشکلات اینترنت و فیلترینگ باید صبوری کنید.»

به گزارش سایت دیدبان ایران و بر اساس اعلام اکبر نصراللهی، سخنگوی هیئت منصفه دادگاه‌های سیاسی و مطبوعاتی جمهوری اسلامی، غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هم‌میهن به اتهام «توهین به ایوب پیامبر» مجرم شناخته شد.

نقض حق آزادی بیان در ایران توسط جمهوری اسلامی و اقدامات مقامات حکومتی برای محدودسازی رسانه‌ها و بازداشت روزنامه‌نگاران همواره خبرساز شده است.


#صبر_ایوب #کاریکاتور #مدارا #ایوب #نقد_دین #گفتگو_توانا #سب_النبی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
دین و ایدئولوژی: ابزار سرکوب در خدمت جنایت

جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تأسیس خود، دین و ایدئولوژی را به ابزاری برای توجیه سرکوب، خشونت و نقض گسترده حقوق بشر تبدیل کرده است. این حکومت، با سوءاستفاده از باورهای مذهبی مردم، هرگونه اعتراض و مخالفت را به نام دین سرکوب کرده و از ایدئولوژی خود به‌عنوان پوششی برای جنایات بی‌شمارش بهره گرفته است.
روح‌الله خمینی، بنیان‌گذار این نظام، با وعده‌هایی فریبنده مانند عدالت، آزادی، و استقلال، اعتماد مردم را جلب کرد، اما به‌محض دستیابی به قدرت، از دین برای تحمیل یک نظام استبدادی بهره برد. او با دستکاری مفاهیمی چون (محاربه)و (ارتداد)،هرگونه مخالفت را به جرمی نابخشودنی تبدیل کرد و از دین پوششی برای کشتار، زندان و شکنجه ساخت. این نظام، به رهبری او، پایه‌گذار حکومتی شد که تا امروز از دین صرفاً به‌عنوان وسیله‌ای برای تحکیم قدرت استفاده می‌کند.
پس از خمینی، علی خامنه‌ای این مسیر را با شدت بیشتری ادامه داد. او با ایجاد شبکه‌ای از نهادهای امنیتی و سرکوب‌گر و تمرکز قدرت در دست خود، هرگونه انتقاد یا مخالفت را با خشونت پاسخ داده است. مخالفان سیاسی، روزنامه‌نگاران، فعالان مدنی و هر صدای مخالف دیگری، به بهانه‌هایی چون (توهین به مقدسات»)یا (فتنه‌گری)سرکوب شده‌اند. تحت رهبری خامنه‌ای، اعدام‌های گسترده و قتل‌عام معترضان، همراه با بازداشت‌های غیرقانونی، به روالی عادی تبدیل شده است.
زندان‌های جمهوری اسلامی ایران به قتلگاه‌هایی برای مخالفان سیاسی، فعالان مدنی، و معترضان تبدیل شده‌اند. در این زندان‌ها، زندانیان تحت شکنجه‌های جسمی و روانی قرار می‌گیرند و در شرایطی غیرانسانی نگاه داشته می‌شوند. بسیاری از آنان مجبور به اعترافات ساختگی می‌شوند که تنها برای توجیه اعدام یا حبس طولانی‌مدتشان استفاده می‌شود. این مکان‌ها، که قرار بود محلی برای اجرای عدالت باشند، به کانون‌هایی برای تحقیر کرامت انسانی و اجرای بی‌رحمانه‌ترین جنایات تبدیل شده‌اند.
از دیگر اهداف اصلی سرکوب در جمهوری اسلامی، زنان هستند. این حکومت، با تحمیل قوانین تبعیض‌آمیز و محدودکننده، از جمله حجاب اجباری، تلاش کرده است زنان را به ابزاری برای کنترل اجتماعی تبدیل کند. سرکوب فعالان زن و دستگیری یا حتی اعدام زنانی که برای حقوق اولیه خود ایستاده‌اند، تنها بخشی از سیاست‌های ضدزن این نظام است. حکومت با توجیهات مذهبی، خشونت علیه زنان را عادی‌سازی کرده است، در حالی که هدف اصلی آن تحمیل سلطه‌ای مردسالارانه و استبدادی است.
اعتراضات گسترده مردم ایران در سال‌های اخیر نشان‌دهنده آگاهی عمیق جامعه از ماهیت این حکومت است. شعارهایی چون (آخوند باید گم بشه)یا (مرگ بر حکومت آخوندی)بیانگر خشم و نفرت مردم از نظامی است که دین را به ابزاری برای خشونت و سرکوب تبدیل کرده است. این شعارها عزم مردم ایران برای پایان دادن به حکومتی را نشان می‌دهد که با سوءاستفاده از مفاهیم مذهبی، جامعه را به گروگان گرفته است.
جمهوری اسلامی، چه در دوران خمینی و چه در دوران خامنه‌ای، با سرکوب مخالفان، محدود کردن آزادی‌ها، و نقض کرامت انسانی، به‌طور کامل مشروعیت خود را در میان مردم از دست داده است. این حکومت، با توسل به ایدئولوژی مذهبی، جنایاتی انجام داده که در تضاد کامل با اصول انسانی و حقوق بشر است.
امروز، مردم ایران بیش از هر زمان دیگری در مسیر رهایی از این نظام سرکوب‌گر قدم برداشته‌اند. مبارزه مردم برای آزادی، عدالت و کرامت انسانی، نه‌تنها واکنشی به دهه‌ها ظلم و سرکوب است، بلکه تلاشی برای پایان دادن به حکومتی است که با نام دین، بزرگ‌ترین جنایات را مرتکب شده است. ایران تنها زمانی می‌تواند به عدالت و آزادی واقعی دست یابد که این نظام ایدئولوژیک فرو بریزد و مفاهیم انسانی جایگزین سرکوب و خشونت شوند.

محمد خوش بیان

#دین #نقد_دین #سرکوب #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا #حکومت_ایدئولوژیک

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
چرا یک عمل، صرفاً به دلیل زبانی که در آن انجام می‌شود، ارزشی متفاوت می‌یابد؟

اگر نماز خواندن به فارسی قبول نیست، پس چرا توهین به مقدسات و نقد آنها به فارسی گناه است؟

آیا این تناقض آشکار، به ما نمی‌گوید که باورهایمان را باید زیر سوال ببریم؟


چرا زبان، ملاک پذیرش یا رد یک عمل می‌شود؟

آیا این سوال، سؤالی نیست که باید در مورد تمام باورهایمان از خود بپرسیم؟

دعوت می‌کنیم تا در این باره با هم گفتگو کنیم.

#خداناباوری #نقد_دین #تفکر_انتقادی #گفتگو_توانا


@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
@dialogue1402

بر مزار او کسی دعا نخواند. چون پیش از آن‌که به قتل برسد، در یک برنامه‌ تلویزیونی گفته بود که مایل است بر سنگ قبرش فقط سه کلمه بنویسند: «یک زن»، «یک مادر» و «یک مادر بزرگ»! او همین را برای معرفی خود کافی می‌دانست و به هیچ خدایی باور نداشت.

مادلین ماری اوهیر (Madelyn Murray O’Hair) یکی از شناخته‌شده‌ترین فعالان خداناباور آمریکایی بود. او در ۱۳ آوریل ۱۹۱۹ در پیتسبورگ، پنسیلوانیا به دنیا آمد و نقشی اساسی در جنبش خداناباوری و جدایی دین از دولت در ایالات متحده ایفا کرد. اوهیر در دانشگاه تولین تحصیل کرد و مدرک حقوق گرفت، هرچند که وکالت را به عنوان حرفه خود انتخاب نکرد. او همچنین در دانشگاه هوارد حضور یافت و ابتدا در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک افسر ارتش در بخش زنان خدمت کرد. 

مادلین اوهیر بیش از همه به خاطر نقش خود در پرونده تاریخی ماری علیه کرلت (Murray v. Curlett) در سال ۱۹۶۳ شناخته می‌شود؛ جایی که او شکایتی برای حذف نیایش‌های مذهبی از مدارس عمومی آمریکا ثبت کرد. شاید برای ما باورپذیر نباشد که خوانش سطرهایی از انجیل، به عنوان برنامه‌ صبحگاهی در مدارس، در ایالات متحده آمریکا در دهه شصت میلادی اجباری بوده است. مادلین که خود را بی‌اعتقاد به مسیحیت و ناباور به وجود خداوند معرفی می‌کرد، تصمیم گرفت به این نوع اجبار اعتراض کند. اولین‌ بار در مجادله‌ای با معلم جوان مدرسه‌ای در بالتیمور که فرزندش را به آن‌جا می‌فرستاد، توضیح داد که اجبار برنامه‌های دینی به دانش‌آموزان، خلاف قانون اساسی‌ست؛ وقتی معلم در پاسخ گفت که اگر حق با شماست، پس چرا اولیاء مدرسه را تحت تعقیب قانونی قرار نمی‌دهید، مادلین کار خود را دلیرانه شروع کرد.

این پرونده در نهایت به دیوان عالی ایالات متحده رفت و منجر به صدور حکمی شد که نیایش اجباری در مدارس عمومی را نقض حقوق متمم اول قانون اساسی دانست. در میان پیام‌های تهدیدآمیز و حتی تهدید به قتل، نگاه‌های عصبانی همسایگان و فشارهایی که برخی از اعضای خانواده‌ خود او بر او می‌آوردند، اوهیر تسلیم نشد. او که به حکم مطالعات دانشگاهی خود از قانون اساسی کشورش مطلع بود، با اطمینان می‌گفت که اولین قانون از متمم قانون اساسی ایالات متحده، آزادی ادیان را تضمین می‌کند و این آزادی شامل بر عدم باور به ادیان هم هست. مادلین تاکید داشت که…

برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/madalyn-murray-o-hair/

#رواداری #گفتگو #خداناباوری #خداباوری #نقد_دین #سکولاریسم

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ملائکه از سگ می‌گریزند!…

در گفتگویی در تلویزیون ترکیه، در مورد حکم شرعی نجس بودن سگ صحبت می‌شود. آنچه در این ویدئو جالب است نظر کارشناسی‌ست که اجماع علمای شافعی‌مذهب را به محک عقل می‌گذارد و در واقع در برابر آن یک استدلال عقلی ترتیب می‌دهد. او می‌گوید که اگر ملائکه به علت نجس بودن سگ، نزول نمی‌کنند، بنابراین در سراسر زمین امکان نزول ندارند چون سگ‌ها همه‌جا هستند!

او ادامه می‌دهد که اگر سگ، ملائکه را فراری می‌دهد، پس چه کسی اعمال ما را یادداشت می‌کند!؟

معلوم نیست که اگر قرار باشد همه محتوای سنت دینی به این شکل سنجیده شود، چه اتفاقی می‌افتد. اما این رویکرد که محتوای احادیث باید به محک عقل هم گذاشته شود در میان منتقدان دین در ایران، به ویژه منتقدان تشیع سابقه داشته است. حیدرعلی قلمداران و ابوالفضل برقعی دو تن از نویسندگان منتقد شیعه بوده‌اند که در آثار خود چنین می‌کرده‌اند.

برقعی - به عنوان نمونه - تاثیرات جادویی نسبت داده شده به دعای جوشن کبیر را با این استدلال که یاران پیامبر در جنگ‌ها شهید می‌شده‌اند رد می‌کند. برای مطالعه پرونده ابوالفضل برقعی به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/abolfazl-borghaei/

قلمداران - به عنوان نمونه - برای نشان دادن ماهیت غیراسلامی «زیارت» می‌گوید که قبر ابراهیم تنها فرزند پیامبر در دوران نبوت و قبر حمزه، عموی پیامبر، هرگز به مکانی برای زیارت تبدیل نشد. برای مطالعه پرونده حیدرعلی قلمداران به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/heydarali_ghalamdaran/

#عقلانیت #نقد_دین #دین #رواداری #گفتگو

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داستان شیخ صنعان در ادبیات کلاسیک فارسی، داستان شیخ زاهدی‌ست که از عشق یک دختر مسیحی (ترسا)، هم دل می‌بازد و هم دین و برای اینکه نظر دختر را جلب کند اعمال خلاف اسلام مانند شراب‌نوشی و خوک‌چرانی مرتکب می‌شود. مایه اصلی این داستان می‌تواند در نسخه‌های جدیدتری از روایت به‌روز شود. این کاری‌ست که شادروان سعیدی سیرجانی در گتاب «شیخ صنعان» کرده است. دکتر حسن باقری‌نیا ضمن معرفی این کتاب در این فایل کوتاه، بخش‌هایی از آن را می‌خواند و رمزها و اشارات آن را توضیح می‌دهد.

شیخ صنعان در این اثر همان روح‌الله خمینی‌ست که به قدرت دلباخته می‌شود و اگرچه شیخ است اما تمامی آنچه که یک شیخ نمی‌بایست مرتکب شود را بر اثر این «قدرت‌دوستی» مرتکب می‌شود. کاراکترهای دیگر در این مجموعه با اشخاص واقعی سیاست ایران در دوران پس از پنجاه و هفت منطبق می‌شود.

شادروان سعیدی سیرجانی به بازخوانی داستان‌های کهن ایرانی با توجه به حوادث روز علاقه داشت و از او «ضحاک ماردوش» هم به مرحله طبع و انتشار رسیده است. برای مطالعه یادداشتی درباره کتاب ««ضحاک ماردوش» به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:


https://dialog.tavaana.org/book-zahhak-mardosh/


#رواداری #گفتگو #سعیدی_سیرجانی
#نقد_دین
@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
«حسن نیت»

اثر سلمان رشدی
ترجمه: آموزشکده توانا

سال ۱۹۸۹ آیت‌الله خمینی، بنیانگذار و رهبر جمهوری اسلامی، فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد؛ چون – به زعم او – در کتاب «آیه‌های شیطانی» به باورهای اسلامی توهین شده بود. این فراخوان سرنوشت کتاب و نویسنده را دستخوش حوادث بسیاری قرار داد؛ اجازه انتشار کتاب در بسیاری کشورها حتی چند کشور اروپایی داده نشد و چند کتابفروشی آمریکایی عرضه‌کننده آن هدف بمب‌گذاری تروریستی قرار گرفتند. در نتیجه عمده کتابفروشی‌ها از عرضه آن صرف نظر کردند.

سلمان رشدی، متولد ۱۹۴۷ در خانواده‌ای مسلمان در بمبئی و فارغ‌التحصیل دانشگاه کمبریج، پس از انتشار کتاب‌های «کودکان نیمه‌شب» و «شرم» به عنوان شخصیتی ادبی شناخته شد. انتشار «آيه‌های شیطانی» و تهدیدشدن به مرگ در پی فتوای خمینی، بالاجبار او را به زندگی مخفیانه کشانید. رشدی یک سال پس از آن‌که دور از ملاء عام به سر برد مقاله «حسن نیت» را درباره اثرش و آنچه در این مدت از سر گذرانیده بود نوشت و تاکید کرد: «بدون آزادی برای رنجاندن یا خشمگین‌کردن دیگری، آزادی مفهومی ندارد.»

«حسن نیت»، گزیده مقاله سلمان رشدی را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی به رایگان دانلود کنید و بخوانید!

برای دانلود به صفحه توانا رجوع کنید:

https://tavaana.org/in_good_faith/

#گفتگو #رواداری #نقد_دین #ترور #تروریسم #گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
کاظم صدیقی که ماجرای زمین‌خواری مدتی پیش افشا شد و در میان خود مومنان اعتراضاتی برانگیخت، در نماز جمعه به عنوان امام جماعت حاضر شد و سخنان خشم‌آلودی گفت از جمله اینکه «در زمان شاه آمریکا مثل سگ به کشور ما حمله کرده بود… و شاه برای مردم ما شاه و برای آمریکا نه نوکر، بلکه کنیز بود…» این سخنان مضحک را زمانی می‌توانیم بهتر درک کنیم که دریابیم درباره نشر شایعه هم نصیحت کرده و از جمله گفته است: ««کار منافق شایعه‌سازی و نشر شایعات است. انسان [باید] در برابر شایعه‌پرکن‌ها موضع بگیرد. ریختن آبروی مومن نباید انجام شود..»

حمله به آمریکا، به شاه، به زنان، به ویژه وقتی شدت می‌گیرد که ابعاد فساد مقامات هم افزایش می‌یابد و یا از پرده بیرون می‌افتد.در واقع، نسبت مستقیمی وجود دارد میان هتاکی واعظان حکومتی به «دشمن» و افشا شدن انچه در خلوت می‌کنند!

کاظم صدیقی مناصب مختلفی از جمله ریاست بر ستاد امر به معروف و نهی از منکر هم دارد. او در فروردین‌ماه ۱۴۰۳ هم با اشاره به ماجرای زمین‌خواری‌اش در ازگل، فضای مجازی را «قتلگاه جوانان و مسلخ آبروها» نامیده بود و ادعا کرد که مردم بعد از نشر این «شایعه» وقتی او را می‌دیدند گریه می‌کردند!

#گفتگو #رواداری #اصلاح_دین #نقد_دین
@dialogue1402