آموزشکده توانا
53.8K subscribers
34K photos
38.7K videos
2.55K files
20K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
« توجیه خیلی از کسایی که طرفدار این یارو هستن، اینه که : خیلی راست میگه!ولی! آره!!!! بد دهنه! آدم راستگوی دیگه ای به جز این نیست؟؟؟؟ چیو راست میگه دقیقا؟؟؟»

طرح و متن از فرگل قدیمی
fargol_ghadimi

در چند روز گذشته سخنان فردی که قبلا هم سابقه خشونت علیه زنان داشت، در توجیه و دفاع از ورزشکاران متجاوز خبرساز شد. نکته مهم اما این است که امثال این فرد ۱۴ میلیون نفر فالوئر دارند!!

حسین رونقی درباره موضوع تجاوز ورزشکاران ایرانی نوشت:
همان‌طور که در قتل‌های ناموسی شرافتی نیست، در تجاوز نیز جز ننگ چیزی وجود ندارد.

در ماجرای تجاوز چند ورزشکار با پرچم جمهوری اسلامی به یک زن کره‌ای، مسئله تنها یک «جرم فردی» نیست؛ بلکه بازتاب مستقیم ضدفرهنگ برآمده از حکومتی‌ است که سال‌ها زن‌ستیزی، سرکوب جنسی، و مشروع‌سازی خشونت و تجاوز را ترویج کرده است.

کسانی که امروز سعی می‌کنند تجاوز را انکار یا توجیه کنند، همان کسانی هستند که دیروز قتل‌های ناموسی را با عناوینی چون «غیرت» و «ناموس‌پرستی» تطهیر می‌کردند؛ هم‌صدا با ساختار غیرانسانی و ضدزن جمهوری اسلامی.

مسابقات بین‌المللی ورزشی، فراتر از رقابت‌های فیزیکی و برای ارزش‌های انسانی، صلح، همدلی، همبستگی و احترام متقابل است. اما کسانی که با نام این ملت به میدان رفته‌اند و به‌جای افتخارآفرینی، مرتکب تجاوز شده‌اند، نه ورزش را می‌فهمند، نه درکی از نمایندگی مردم دارند.
این افراد نه ورزشکارند، نه نماینده‌ی ایران؛ بلکه بازوی همان نظام خون‌ریز، سلطه‌گر و انسان‌ستیزی هستند که خشونت، تحقیر و تجاوز را نه‌تنها تحمل، بلکه آموزش و ترویج می‌کند.
آن‌ها مانند مأموران سرکوب یا اختلاس‌گران، ادامه‌دهنده‌ی فرهنگ «اوباش‌سالاری» و «لمپن‌سالاری» هستند که سرزمینی به وسعت ایران را به نابودی و فلاکت کشانده است.

این ورزشکاران متجاوز، محصول ساختار آموزش ایدئولوژیک و ضدفرهنگی جمهوری اسلامی‌اند؛ ساختاری که به‌جای تربیت افراد آگاه، سالم و مسئول، افراد بیمار و جانی را به جامعه تحویل می‌دهد. و حتی گاه نه‌تنها در برابر اعتراض عمومی از آن‌ها دفاع می‌کند، بلکه آن‌ها را در جایگاه‌های رسمی مانند فدراسیون‌های ورزشی یا پست‌های دولتی می‌نشاند؛ گویی مجرم یا جنایت‌کار بودن، شرط ترفیع در این نظام است.

توجیه تجاوز، همانند دفاع از «غیرت» و «ناموس» در قتل‌های ناموسی است. چگونه است که استقلال، آزادی و حق انتخاب یک زن یا دختر ایرانی، فحشا و فساد نامیده می‌شود و حکم به «سر بریدن» می‌دهند، اما عده‌ای که خود را «مرد ایرانی» می‌نامند، همچون قاتلان کودکان ایران و مأموران سرکوب حکومت، به تجاوز و جنایت افتخار می‌کنند؟

توجیه تجاوز، همدستی با متجاوز است. تجاوز، جنایت است؛ و هر تلاشی برای توجیه آن، تداوم چرخه‌ای‌ است که انسانیت را از جامعه می‌گیرد.

@Hosseinronaghi

#خشونت_علیه_زنان #حقوق_بشر #حقوق_زنان #تجاوز #زن_زندگی_آزادی #هنر_اعتراض #هنر #کارتون #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

آرمان بهرامی و مادر او الهام سیادت، دو شهروند بهائی ساکن اصفهان، پس از تفتیش منزلشان توسط اداره اطلاعات این شهرستان احضار و بازجویی شدند.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده آرمان بهرامی، ضمن تایید این موضوع به هرانا گفت: “آقای بهرامی و مادرش الهام سیادت روز سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ به اداره اطلاعات اصفهان مراجعه کردند.

این دو شهروند بهائی به مدت ۹ ساعت مورد بازجویی قرار گرفتند و سپس آزاد شدند. پیش از آن، در تاریخ ۷ خرداد، منزل آنها توسط مأموران تفتیش شد و آنها با دریافت ابلاغیه‌ای به اداره اطلاعات احضار شدند. در جریان بازرسی، برخی وسایل منزل آسیب دید و اموال شخصی آنان همچون مقداری وجه نقد، طلا و وسایل الکترونیکی توسط ماموران ضبط شد. این در حالی است که مجوز ضبط این وسایل در حکم تفتیش وجود نداشت.”
این منبع مطلع افزود: “ماموران صراحتا گفته‌اند که هدفشان فقط اذیت کردن است. همچنین اعلام کرده‌اند که در حال تلاش برای پرونده‌سازی با یافتن شاکی خصوصی هستند. آنها تهدید کرده‌اند در صورت رسانه‌ای شدن موضوع، با پرونده‌ای سنگین‌تر روبرو خواهند شد.”
تا لحظه تنظیم این گزارش از جزئیات جلسه بازجویی و عناوین اتهامات منتسب به این شهروندان اطلاعی حاصل نشده است.
آرمان بهرامی و مادر وی الهام سیادت، شهروندان بهائی ساکن اصفهان پیشتر نیز سابقه برخوردهای امنیتی را داشته اند.

جامعه بهائی، به‌عنوان بزرگ‌ترین اقلیت مذهبی در ایران، از بسیاری از حقوق اساسی از جمله حق تحصیل، اشتغال و آزادی عبادت محروم است. در ماه‌های اخیر، فشارهای امنیتی و قضایی بر این جامعه شدت گرفته و نگرانی‌های فزاینده‌ای در سطح بین‌المللی ایجاد کرده است.

نهادهای حقوق بشری بین‌المللی با ابراز نگرانی نسبت به این روند، خواستار پایان دادن به آزار و سرکوب بهائیان در ایران شده‌اند.

#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #بهائی #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
تا زمانی که زن ابزار قدرت است، تجاوز یک ابزار باقی می‌ماند

✍️مریم ابراهیم‌وند، کارگردان و فعال سیاسی

قتل الهه حسین‌نژاد، یک تصادف نبود یک جنایت شخصی هم نبود. این قتل، حلقه‌ای‌ست از زنجیره‌ای طولانی از خشونت‌های نهادینه‌شده که نظام مردسالار، مذهبی و سیاسی علیه زنان طراحی کرده است.

الهه را نه فقط یک مرد، بلکه ساختاری کشت که مشروعیت سیاسی‌اش را از کنترل بدن زن می‌گیرد، تجاوز فقط یک انحراف جنسی نیست یک ابزار سیاسی‌ست. این همان چیزی‌ست که زیلا آیزنشتاین در کتاب بدن زن و قانون افشا می‌کند: وقتی قانون، بدن زن را مالکیت عمومی می‌داند چه از طریق حجاب اجباری، چه از طریق نادیده‌ گرفتن رضایت در روابط جنسی.

تجاوز، دیگر یک جرم، بلکه یک حق نانوشته برای مردان نظام‌مند است. الهه به‌خاطر هوس یک مرد کشته شد، درست مثل آن دختر کره‌ای که قربانی تجاوز گروهی ورزشکاران شد اما ریشه هر دو ماجرا یکی‌ست: قدرتِ بدون مشروعیت، که نیاز به ابزارهای کنترلی دارد. و چه ابزاری مؤثرتر از کنترل بدن زن؟

ما هنوز «موی مجرم» هستیم، نه «مردم با حق»!
در کشوری که موی زن جرم است، تجاوز به او جرم نیست. در نظامی که زنان را به خاطر دو تار مو به بازداشتگاه می‌برد، اما متجاوز را با ضمانت آزاد می‌کند، دیگر جایی برای واژه‌هایی مثل عدالت و شهروندی باقی نمی‌ماند. زنی که مورد تجاوز قرار می‌گیرد، باید در دادگاه جمهوری اسلامی، بی‌گناهی خودش را اثبات کند، نه گناهکاری متجاوز را. چون همان‌طور که فوکو می‌گوید، قدرت وقتی مشروعیت ندارد، از تن زن استفاده می‌کند تا سلطه‌اش را تثبیت کند. در این ساختار، زن نه یک فرد، بلکه نماد شرف مرد، نماد غیرت پدر، نماد نظم سیاسی‌ای که با اخلاق زنانه خود را تطهیر می‌کند. و همین زن اگر اعتراض کند، اگر نپذیرد، اگر مقاومت کند، مجرم است نه قربانی. ما باید واقع‌بین باشیم. ما در سرزمینی زندگی کرده‌ایم که اطاعت از نُرم‌های جنسی، دینی و سیاسی به اجبار تزریق می‌شود، همان‌طور که میلگرم در کتاب چرا اطاعت می‌کنیم؟ نشان داد: افراد عادی وقتی در یک ساختار قدرت نابرابر قرار بگیرند، می‌توانند به عاملان خشونت تبدیل شوند. اما این اطاعت فقط شخصی نیست؛ ساختاری، حکومتی و نهادینه است. الهه کشته شد، چون نظامی وجود دارد که بدن زن را مسئله امنیتی تعریف کرده، نه موضوع حقوق بشری.


#زن_زندگی_آزادی #امنیت #ایران #تجاوز #قتل #الهه_حسین_نژاد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
زندگی را کُشتند تا....
الهه حسین‌نژاد، که به‌سادگی جانش را از دست داد؛
نه به جرم خطایی بزرگ، بلکه به خاطر تکه‌ای سرد و بی‌جان که به آن «گوشی» می‌گویند.

در سرزمینی که برای یک تار موی زنانه، هزاران حکم، هزاران نامه و هزاران تهدید صادر می‌شود،
چرا وقتی پای امنیت جان انسان‌ها به میان می‌آید، چشمان تیزبین و زبان‌ها بسته می‌شوند؟
چرا وقتی حرکت‌های کوچک زیر ذره‌بین است، هیچ‌کس نگاه خود را به جان‌های معصوم نمی‌دوزد؟

کسی نیست بپرسد چگونه ممکن است کشوری که همه رفتارهای جزئی مردمش را رصد می‌کند،
نتواند از جان یک دختر محافظت کند؟
چگونه ممکن است برای لباس پوشیدن، برای یک حرف کوچک، پرونده‌ها تشکیل شود،
اما وقتی خون در خیابان جاری می‌شود، هیچ دری بسته نشود؟

چند روز، شبکه‌های مجازی مملو بود از دل‌هایی که برای بازگشت الهه می‌تپیدند؛
هزاران چشم امیدوار به معجزه‌ای که رخ نداد.
آنچه بازگشت، سردی و خاموشی بود؛ جسدی بی‌جان که نشان از شکستی تلخ در زنجیره‌ی این جامعه داشت.

الهه رفت، اما دردش و فریادهای خاموشش باقی ماند؛
فریادهایی که می‌پرسند: اگر برای یک تار مو هزاران برخورد و پرونده است،
پس چرا برای زندگی‌های بی‌پناه، حتی کوچک‌ترین حمایتی نیست؟
اگر هر قدم مردم زیر نظر است، پس چرا مرگ‌های ناگفته ادامه دارد؟

این همان جامعه‌ای است که جان انسان‌ها برایش ارزشی کمتر از یک دستگاه کوچک تکنولوژیک دارد،
اما برای نگاه و رفتار هر فرد، تمام قد ایستاده است.

برای دفاع از مظلوم، برای بیان ساده‌ترین حقایق، مجازات می‌شوی...
معلمانی که صدای دردشان را بلند کردند، به احکام رنگارنگ و فله‌ای محکوم شدند؛
از اخراج و تنبیه گرفته تا زندان و بازداشت، بدون کوچک‌ترین دلیلی جز حقیقت‌گویی.
کامیون‌دارانی که تنها خواستار حق ابتدایی خود بودند، پشت میله‌ها رفتند.
وکیلانی که برای دفاع از جان و حق موکل خود ایستادند، چشم به نابینایی دوخته‌اند.
پرستارانی که خواستار کم‌ترین حقوقشان بودند، از صحنه کنار گذاشته شدند...
و این است آن سوی واقعی عدالت؛
جایی که سکوت بر زبان‌ها حکمفرماست، اما پای دردها به هیچ کس نرسد.

معلمان، برای روشنگری تنبیه شدند؛
پرستاران، برای طلب حق، کنار گذاشته شدند؛
کامیون‌داران، برای نان، مجازات شدند.
و آن‌سوتر، فعالان مدنی و نخبگان علمی، پشت میله‌ها فراموش شدند؛
همه‌شان، نه مجرم، که آینه‌هایی بودند در برابر چهره‌ی پنهان ناکارآمدی؛
و چه ساده، آینه‌ها را شکستند تا تصویر، دیده نشود.

و در این سرزمین، الهه حسین‌نژاد، یکی از هزاران جانِ بی‌دفاعی بود که در سکوتِ دردناک جامعه گم شد؛
نمادی از نابرابری، سکوت و ناکارآمدی که همچنان ادامه دارد.

کوکب بداغی پگاه-معلم ایذه


#الهه_حسین_نژاد #خشونت_علیه_زنان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بزن فریاد ای دیوار خاموش گرفتاران
بشو گرد و غبار غم تو از چشمان بیداران

به ویرانی بکش کاخ پلید ظلم را ای اشک
که بی حاصل نباشد زخمهٔ آواز عیاران

برو ای شب که دیگر رنگ تارت را نمی‌خواهم
طلوع تازه می‌خواهم برای دیدن یاران

تبر را از تن سبز درخت جنگلم بردار
بکش دست نوازش بر تن پاک سپیداران

دلاور بانوی ایرانی در بند، لب بگشا
که دل بستند بر  شور شریف تو هوداران

طلوع صبح را دیدی میان شوکران در شب
تو جنگیدی که تا شاید کنی این خاک گلباران

زبان در کام تو شمشیر بران است ای بانو
وطن قدر تو میداند، امیدی بهر هوشیاران

نباش اندوهگین ای گل که خورشید وطن رفته
دوباره باز میگردد به ما بعد از شب باران

علی رضا جعفری(آزادی)


#فاطمه_سپهری #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما هنوز زنده‌ایم، ما ادامه داریم

تا وقتی که تبعیض، فساد، زورگویی و سرکوب وجود دارد، مبارزه برای تغییر، برای عدالت و برای آزادی ادامه دارد.

این پیامی است که این هنرمندان جوان در این ویدئو می‌دهند.
hasha_orginal_music
trnmvoice
iamallich

#هنر_اعتراض #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
کوروش جلیل، فعال مدنی اهل یاسوج، بار دیگر به دادگاه احضار شد. این بار فهرستی از اتهاماتی که در آن‌ها واژه «توهین» تکرار شده در احضاریه او به چشم می‌خورد:
«اهانت به مقدسات اسلام» (توهین به قرآن کریم، «توهین به ذات مقدس باری تعالی از طریق فضای مجازی اینستاگرام توهین به کعبه مسلمین)، «توهین به پیامبر مکرم اسلام و امامان معصوم»، «توهین به حضرت رقیه« و «اهانت به مقام معظم رهبری» (توهین به مقام معظم رهبری از طريق فضا مجازی اینستاگرام ) و «اهانت به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران» (توهین به حضرت امام خمينی( رضوان الله علیه ) از طریق فضای مجازی اینستاگرام و «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی»، (فعاليت تبليغی عليه نظام مقدس جمهوری اسلامی از طریق فعالیت در بستر فضاي مجازي اينستاگرام) و تجمع غير قانوني ( تحريك مردم به اعمال خشونت آمیز از طریق بارگذاری پست دعوت به تجمع و اغتشاش در فضای مجازی اینستاگرام)


او در همین زمینه در صفحه اینستاگرام خود نوشت:

«به نام ایران ❤️🤍💚
محمد‌علی فروغی اندیشمند خِردمندِ خِردورزِ خردگرایِ ایران‌دوست و دست راست #رضا_شاه بزرگ چه زیبا می‌گوید:
#ایران نه‌تنها وطن ماست، بلکه یکی از گهواره‌های تمدن بشری است. این سرزمین قرن‌ها پیش از بسیاری از ملت‌های کنونی، دارای حکمت، اَدب و قانونی بوده که جهانیان از آن بهره برده‌اند، آیا چنین وطنی را نباید دوست داشت که سند افتخار بشریت است؟

تازه‌ترین فراخوان به دادگاه انقلاب با اتهامات گوناگون به جرم میهن‌دوستی!

«توهین» کلیدواژه و اسم رمز نیروهای امنیتی جمهوری‌اسلامی برای تخریب منتقدینش هست و بارها به جای نقد از واژه‌ی «توهین» نسبت به انتقادات من بهره گرفته‌اند!

جمهوری‌اسلامی بماند چیزی از ایران نخواهد ماند!»


#کوروش_جلیل #یاسوج #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حمید بیدار، فعال دانشجویی سابق، برای تحمل دوران محکومیت خود راهی زندان اوین شد. او پیش‌تر از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی عموزاد به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده بود. این حکم در دادگاه تجدیدنظر شعبه ۳۶ به ریاست قاضی حوزان، به‌صورت غیابی و بدون تغییر تأیید شد.

اتهامات مطرح‌شده علیه حمید بیدار شامل «توهین به مقدسات»، «توهین به رهبری»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «نشر اکاذیب» و «تشویش اذهان عمومی در فضای مجازی» عنوان شده است.

به گفته یکی از نزدیکان او، نهاد بازداشت‌کننده و شاکی اصلی در این پرونده سازمان اطلاعات سپاه تهران بوده‌ است.

بر اساس رأی صادره، بیدار به ۱۱ سال زندان محکوم شده که بر اساس قانون، پنج سال از آن قابل اجراست. افزون بر این، ۷۴ ضربه شلاق، ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی، ضبط تلفن همراه و پرداخت جریمه نقدی نیز به‌عنوان مجازات‌های تکمیلی برای او در نظر گرفته شده است.


#حمید_بیدار #زندانی_سیاسی #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مبارزه با دیکتاتور؛ با خشونت یا بی‌خشونت؟

دو دیدگاه رایج در مبارزه با نظام‌های دیکتاتوری وجود دارد:
یکی مبارزه مسالمت‌آمیز و دیگر توسل به خشونت در برابر خشونت.
بسیاری بر این باورند که در برابر رفتار خشونت‌آمیز حکومت‌های دیکتاتوری، چاره‌ای جز توسل به خشونت نیست. در این ویدئو کوتاه به درستی و نادرستی این تفکر پرداخته می‌شود.
نظر شما چیست؟ در قسمت کامنت تلگرام نظرتان را در میان بگذارید.

https://www.youtube.com/watch?v=5EU5-dacIOo

#مبارزه_بی_خشونت #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
امروز روز عید قربان است. میلیون‌ها مسلمان این روز را گرامی می‌دارند. اما این نکته را هم مدنظر داشته باشیم، عید قربان به معنای گرامی‌داشتن جان انسان است. به این معنا که جان هیچ انسانی را نباید قربانی خدایان کرد.
می‌دانید در جمهوری اسلامی چند نفر به «جرم» رویگردانی از اسلام اعدام شده‌اند؟ در زندان هستند؟ از حقوق انسانی محروم شده‌اند؟
جمهوری اسلامی رکورددار اعدام نسبت به جمعیت در جهان است.
کدام عید قربان؟ در حالی که اینهمه جوان قربانی حکومتی شده‌اند که بدون رعایت دادرسی عادلانه حکم اعدام صادر می‌کند؟!

https://tavaana.org/eidqorban/
طرح از اسد بیناخواهی

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #عید_قربان

@Tavaana_TavaanaTech
«فقر با ما چه کرده است؟

وضعیت ما در یک خانواده ۵ نفری؛ دو نفر با تحصیلات عالی، بالای ۳۰ سال که با وجود چندین سال سابقه کاری، امسال بیکار شده‌اند. پدر و مادرمان که معلم بوده‌اند و حالا بازنشسته شده‌اند. در خانواده ما فقط یک نفر کار می‌کند. حقوق معوقه عدم بهره‌مندی از کارت غذا یا امکانات دیگر، فقط حقوق ثابتی که با هزار اما و اگر بالاخره واریز بشود یا نه. ما حتی توان مالی خرید میوه هم نداریم. ازدواج نکرده‌ایم. مستقل نشده‌ایم. هر چه داریم از حداقل ۲۵ سال قبل است. اگر وسیله‌ای خراب شود توان تعمیر یا جایگزینی آن را نداریم. به انواع بیماری‌ها مبتلا شده‌ایم یا به دلیل آلودگی هوا یا به دلیل تغذیه ناسالم. اطرافیان ما هم کم‌وبیش همین مشکلات را دارند، واقعیت این‌که مردم دیگر توان خرید گوشت، لبنیات و حبوبات را ندارند.»
پیام همراهان

گرانی نان، هم در روزهای اخیر خبرساز شده است. مدت‌ها ست که کیفیت موادغذایی به شدت افت کرده و هر از چندی خبر از آلودگی فلان نمونه برنج یا فلان نوع میوه، منتشر می‌شود. امنیت غذایی از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی است که جمهوری اسلامی آن را نقض کرده.
کوچک‌شدن سفره مردم از نتایج اسف‌بار سیاست‌های جمهوری اسلامی است. نابودی خاک و آب ایران تهدیدی برای امنیت غذایی ایرانیان است.

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #گرانی #امنیت_غذایی

@Tavaana_TavaanaTech
فردریک داگلاس (۱۸۱۸ – ۱۸۹۵) از پیشگامان جنبش لغو برده‌داری بود. او که در مریلند، برده زاده شده بود، بعدها به شمال گریخت و داستان زندگی‌اش را نوشت و نشریه «ستاره شمال» را منتشر کرد.

داگلاس، اولین آمریکایی سیاه‌پوست بود که عهده‌دار سمت‌های مهمی در دولت آمریکا شد.

ِصرف آزادکردن بردگان حقیقتا کاری بود بس بزرگ و شگرف؛ اما موجب رفع عواقب بردگی نشد ونمی‌توانست جبران خطایی باشد که طی قرن‌ها بربردگان تحمیل شده. خاتمه‌دادن به اسارت جسمی بردگان ضایعات مخرب اخلاقی و ذهنی بردگی میراث دهشتناکی در بردگان به جا گذاشته بود که با لغو اسارت جسمی زدوده نمی‌شد. با بردگان آزادشده منصفانه رفتار کنید و آن‌ها را به حال خودشان بگذارید.

متن کامل کتاب سخنرانی در انجمن مبلغان آمریکایی اثر فردریک داگلاس را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/address_to_the_american_missionary_association/

#برده_داری #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #کتاب #کتابخوانی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصاویری که چندی پیش مادر دادخواه صالح میرهاشمی در اینستاگرام خود منتشر کرد.
صالح از متهمان پرونده خانه اصفهان بود که اعدام شد. او ورزشکاری خوش‌نام و جوانمرد از اصفهان بود. در جریان انقلاب مهسا، ۲۵ آبان ‌۱۴۰۱، در میدان نگهبانی محله خانه اصفهان، سه عضو نیروی بسیج کشته شدند.
نیروهای امنیتی مدعی شدند که کشته‌شدن این نیروها، یک «اقدام تروریستی» بوده و ۶ نفر را در ارتباط با این پرونده بازداشت کردند، که مجید کاظمی، سعید یعقوبی و صالح میرهاشمی در جریان این پرونده محکوم به اعدام شدند.
در این پرونده، هیچ شواهد و مدارکی در پرونده به جز اعترافات اجباری متهمان علیه خود و یکدیگر وجود ندارد. حتی تصویر محل حادثه نیز هیچ چیزی را نشان نمی‌دهد. متهمان صرفا افرادی هستند که در صحنه اعتراضات آن شب حضور داشته‌اند. هیچکدام نپذیرفتند که به سوی ماموران تیراندازی کرده‌اند. تنها مستند تیراندازی متهمان به سوی ماموران اعترافات اجباری آن‌ها علیه یکدیگر است. حتی علیه خود نیز اعتراف اجباری نکردند که در تیراندازی نقش داشته‌اند.

صبحگاه تلخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، سه پیکر بی‌جان به خاک سپرده شد، بی‌حضور خانواده، بی‌آخرین وداع. مزار آن‌ها بارها تخریب شد، خانواده‌ها بارها تهدید و بازداشت. اما نام این دلیران، امروز از سنگ‌ها گذشته، در دل‌ها مانده است؛ نماد مظلومیت، جوانمردی و ایستادگی در برابر بیداد.


خانواده‌های دادخواه را در مسیر دادخواهی همراهی کنیم.
صفحه مادر صالح میرهاشمی در اینستاگرام
madare_saleh65

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #صالح_میرهاشمی #دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مژگان باقری، معلم و فعال صنفی معلمان، با انتشار این عکس در شبکه اجتماعی اکس، توییتر سابق، نوشت:
«آخرین عکس یادگاری با پابند
از بازداشت در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا آزادی در ۵ خرداد ۱۴۰۴ هزینه‌های روحی و مالی فراوانی به من وارد شده و من نه فراموش می‌کنم و نه می‌بخشم. اما از مسیری که آغاز کرده‌ام بازنمی‌گردم. اکنون آگاهانه‌تر و مصمم‌تر در راه فعالیت صنفی گام برمی‌دارم.»

مژگان باقریu در تجمعات اعتراضی و مسالمت‌آمیز ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شد.
او به دو سال حبس محکوم شد که یک سال و پنج ماه پایانی محکومیت خود را تحت نظارت پابند الکترونیکی در خارج از زندان سپری کرد.
دوران حبس این معلم آزادی‌خاه پنجم خردادماه ۱۴۰۴ به پایان رسید.
جمهوری اسلامی فعالان صنفی را به دلیل شرکت در یک تجمع اعتراضی مسالمت‌آمیز محاکمه می‌کند، به زندان محکوم می‌کند از کار اخراج می‌کند.

صدای ایران باشیم.

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #معلم #ایران #مژگان_باقری

@Tavaana_TavaanaTech
روایت‌های متناقض درباره قتل الهه حسین‌نژاد چه واقعیتی را می‌خواهد بپوشاند؟

یادداشت ارسالی مخاطبان

تجربه نشان داده است که رسانه‌های جمهوری اسلامی در مواردی که قصد بر پوشاندن یک واقعیت است لاش می‌کنند تا چندین روایت متناقض درباره یک واقعه را منتشر کنند هنوز یاد ما نرفته است که بعد از صابت موشک‌های سپاه به هواپیمای اوکراینی چه کمپینی برای پوشاندن واقعیت ایجاد کردند ر آن قضیه علاوه بر رسانه‌های حکومتی برخی از روزنامه‌نگاران وابسته به حکومت نیز وارد عمل شده بودند تا یک روایت نادرست را اشاعه دهند.

بعد از قتل الهه حسین‌نژاد دختری که چند روز پیش سوار خودرو شد تا به خانه برود و مراقب برادر معلول خود باشد جمهوری اسلامی چند روایت را پیش برده است.
یک روایت این بود که فردی که خبرگزاری قوه‌قضاییه مدعی شده که او قاتل است، گفته که خواسته موبایل مقتول را از او بگیرد، که او مقاومت کرده و باقی ماجرا...
در یک روایت گفته می‌شود که فردی که گفته شده قاتل است، قصد تجاوز به دختر جوان را داشته...

طبق معمول برخی کاربران یا حتی برخی روزنامه‌نگار در تایید روایت‌های بالا دست به کار شده‌اند و با نوشتن از نوع گوشی موبایل و فقر یا نوشتن درباره تجاوز به زنان و مردان هوسباز به تقویت سناریوهای بالا پرداخته‌اند.

در خبر اولیه رسانه‌های حکومتی، روی مطلقه بودن فرد متهم به قتل تاکید شده است و از این موضوع به عنوان یک صفت منفی استفاده شده است، در حالی که چنین چیزی نمی‌تواند عامل قتل باشد و به نظر می‌رسد که عامدانه برای «تحریف واقعیت» از این قضیه در ادبیات انتشار خبر استفاده شده باشد.

اما آیا این تمام ماجرا است؟

بیایید روایت احتمالی دیگری را از لابلای خبرهای منتشر شده پیدا کنیم و این احتمال و فرضیه را هم بررسی کنیم.

راننده اسنپ، به دختر جوان که روسری بر سر نداشته، تذکر حجاب می‌دهد و با او جر و بحث می‌کند، دختر جوان از دوربین خود برای فیلم گرفتن استفاده می‌کند و تهدید می‌کند که فیلم را برای رسانه‌ها ارسال خواهد کرد. راننده تلاش می‌کند گوشی را از دست دختر بگیرد، دختر مقاومت می‌کند، راننده چاقو در می‌آورد و در یک کش و قوس به دختر ضربه می‌زند و او کشته می‌شود.

چه چیزهایی برای این فرضیه داریم؟

بهنام قلی‌پور با اشاره به ویدیویی از فرد متهم به قتل نوشته است:

«پلیس در جریان بازجویی به قاتل می‌گوید: «خوب کردی، زن...» و حرفش را می‌خورد.
یعنی پیش از این فیلمبردای، درباره #الهه_حسین_نژاد حرف زده شده است و بی‌تردید قاتل علت قتل را یا بی‌حجابی یا... معرفی کرده است.
قاتل مذهبی و راننده اسنپ بوده و تردید ندارم که قتل در پی درگیری بر سر حجاب اجباری رخ داده است.
مابقی حرف‌ها و پلیس بازی‌ها، بهانه و رد‌گم‌کنی و چرندی بیش نیست.
صد‌ها روایت از درگیری زنان با رانندگان اسنپ موجود است که متاسفانه این فقره با مرگ این دختر جوان همراه شد.
متاسفانه فیلم کامل پیکر الهه هنگامی که پیدا می‌شود را دیدم، هیچ پوششی در بر سر نداشت و نشان از دارد که او بدون حجاب سوار ماشین شده بود.»

از طرفی محتوای صفحه اینستاگرام منسوب به فرد متهم به قتل نشان می‌دهد که او از پیروان حکومت و علاقه‌مندان به شخص سید علی خامنه‌ای و دوستدار یکی از مداحان حکومتی بوده است.

در ماه‌های اخیر، روایت‌های متعددی از تحکم و درگیری رانندگان اسنپ برای اجبار زنان به پوشش اجباری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است‌. رفتاری که ممکن است در مواردی که فرد «آتش به اختیار» عنان از کف می‌دهد، فاجعه‌آفرین باشد.

در ویدیوهایی که از لحظه دستگیری و بازجویی فرد متهم به قتل منتشر شده، او‌ مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
همه می‌دانیم که در سیستم انتظامی و قضایی جمهوری اسلامی عدالتی وجود ندارد، متهم از هیچ حقوقی برخوردار نیست و از همان ابتدا برای درست کردن یک سناریو تحت فشار قرار می‌گیرد. سناریویی متناقض با ویدیوهای تقطیع شده از سخنان فرد متهم به قتل منتشر شده است.

فراموش نکنیم، جمهوری اسلامی، سابقه زیادی در دروغگویی دارد، سابقه زیادی در نقض حقوق شهروندان دارد و این بار هم برای سرپوش گذاشتن بر واقعیت انواع سناریوها را دنبال کرده‌اند، ولی در لابلای سطور سناریوهای حکومتی که با دستپاچگی و تناقض‌های زیاد درست شده، می‌توان خطوط نانوشته‌ای را خواند، چیزی که حکومت دوست ندارد، افشا شود.


ـ مطلب فوق ارسال شده توسط یکی از مخاطبان و صرفا یک احتمال است.
با توجه به سوابق حکومت در دروغگویی و عدم وجود شفافیت و سوابق نقض حقوق شهروندان و انتشار اخبار ضد و نقیض، انواع گمانه‌زنی‌ها درباره موضوع قتل الهه حسین‌نژاد در جریان است.

از مخاطبان گرامی دعوت می‌کنیم که به موضوع اصلی یعنی ریشه‌های جرم و جنایت، عدم آموزش مناسب در نظام اموزشی، ترویج خشونت علیه زنان، فقر و تبعیض و ... توجه کنیم.

#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
عدالت نمایشی، جنایت ساختاری
صدرا عبدالهی

قتل الهه حسین نژاد، دختر جوانی از طبقه فرودست، به‌دست مردی از همان طبقه، نه فقط یک جنایت فردی، بلکه آینه‌ای است از خشونت ساختاریِ پنهان‌شده در لایه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه‌ای که خود را مدعی دین، اخلاق و عدالت می‌داند، اما در عمل، انسان را به حاشیه و حیات حیوانی تقلیل داده است.

در کشوری که برای کنترل پوشش زنان میلیاردها تومان صرف فناوری‌های سرکوبگر می‌شود، اما برای حفظ امنیت ابتدایی همان زنان، اراده‌ای وجود ندارد، این قتل‌ها «اتفاق» نیستند؛ الزامِ منطقیِ زیست در نظمی معیوب‌اند.

قاتل، بی‌تردید مسئول جنایتی‌ست که مرتکب شده و باید پاسخ‌گو باشد. اما او نیز ـ‌مانند بسیاری دیگر‌ـ محصول محیطی‌ست که در آن فقر، تحقیر، ناکامی، اضطراب و بی‌پناهی، روزمره‌ زندگی انسان را می‌سازند. اعدام او، گرچه ممکن است آرامشی موقت برای افکار عمومی فراهم کند، اما درمان نیست؛ چون مسئله شخصی نیست، ساختاری‌ست.

اعدام، در این سیستم، ابزاری برای پنهان‌سازی بحران است؛ نوعی عدالت‌سازیِ نمایشی برای انکار شکست‌های ریشه‌دار. اما تا زمانی که سیاست‌های فقرزا، تبعیض‌زا، و سرکوب‌گرانه ادامه دارند، الهه‌های دیگری هم قربانی خواهند شد؛ چه در خیابان، چه در خانه.

الهه حسین‌ نژاد تنها نام یک قربانی نیست؛ نماد تمام زنانی‌ست که در این سرزمین، هم از سوی حاکمیت بی‌تفاوت و سرکوبگر، و هم از سوی بخشی از جامعه‌ی خشن و گسیخته، بی‌پناه‌اند. چه قاتلشان غریبه‌ای در تاریکی خیابان باشد، و چه پدر، برادر یا همسر آشنای خانه.
آن‌ها در نهایت، قربانی یک حقیقت تلخ‌اند: در جامعه‌ای که حاکمیت آن از عدالت فقط تصویرش را دارد، هیچ‌کس واقعاً در امان نیست.


از اینستاگرام صدرا عبدالهی
sadra.abdollahi

#الهه_حسین_نژاد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
استبداد دینی و بازتولید آیین قربانی: روایت یک خشونت دائمی

حسن باقری‌نیا

در سپیده‌دم تاریخ، انسانِ ناآگاه و ناتوان، در برابر نیروهای مرموز طبیعت و خدایان نامرئی، دچار وحشت می‌شد. او برای مهار این اضطراب، راهی جادویی یافت: قربانی کردن. این آیین، محصول ترکیبی از ترس، جهل و نیاز به کنترل بود. انسان باور داشت که اگر خون بدهد، خشمی فرو می‌نشیند؛ اگر چیزی عزیز را پیشکش کند، خطر دور می‌شود. و این دقیقاً جوهره‌ی تفکر جادویی (magical thinking) است که پیاژه در مراحل رشد شناختی کودک از آن سخن گفته است.

تفکر جادویی—از منظر روان‌شناختی—نوعی مکانیسم دفاعی برای کنار آمدن با بی‌قدرتی در برابر ناشناخته‌ها هم هست. در این تفکر، فرد میان کنش‌های خود (مانند قربانی، دعا، نذر، صدقه...) و رویدادهای بیرونی (مانند بلایا، بیماری، شکست، مرگ) رابطه‌ای خیالی و ماورایی برقرار می‌کند. چنین باوری، نوعی توهم کنترل ایجاد می‌کند؛ یعنی حس کاذبِ تسلط بر جهانی که در واقع بی‌رحمانه و بی‌نظم به‌نظر می‌رسد.

این تفکر، در گذر زمان، تقدس یافت؛ و آیین قربانی، بدل شد به بخش تثبیت‌شده‌ای از فرهنگ‌های دینی و اجتماعی. در جامعه‌ی ما، هنوز هم قربانی کردن حیوانات هنگام خرید خانه یا ماشین، نذر کردن برای سلامت فرزند، یا سر بریدن مرغ برای رفع بلا، مصادیق زنده‌ی همان تفکر جادویی هستند. گرچه ظاهری مذهبی یا سنتی دارند، اما در باطن، بازمانده‌ی ذهنیت اسطوره‌ای بشر در عصر جهل و ترس‌اند.

اما خطرناک‌ترین شکل تداوم این تفکر، زمانی‌ست که حکومت—به‌ویژه حکومت دینی—آن را نهادینه می‌کند. در ساختار استبداد دینی، همان منطق قربانی‌گری، شکل جدید و سازمان‌یافته‌ای پیدا می‌کند:
اعدام به جرم ارتداد، محاربه، افساد فی‌الارض؛
قتل برای حفظ نظم دینی؛
قربانی‌کردن انسان‌ها به‌عنوان ابزار تطهیر جامعه.

در اینجا نیز، همان تفکر جادویی عمل می‌کند:
«اگر این معترض را اعدام کنیم، نظم برمی‌گردد.»
«اگر این بی‌دین را بکشیم، خدا راضی می‌شود و بلا نمی‌آید.»
«اگر این زنِ بی‌حجاب را مجازات کنیم، امنیت اخلاقی حفظ می‌شود.»

این نوع تفکر، با آن‌که در قالب فقه و شریعت عرضه می‌شود، اما در بنیان روان‌شناختی خود، تفاوتی با آیین‌های پیشاتاریخی ندارد. تنها تفاوت آن است که امروز، این خشونت نه در غارها و معابد، بلکه در دادگاه‌ها و زندان‌ها اجرا می‌شود.

استبداد دینی، با سوء‌استفاده از این ذهنیت جادویی، آیین قربانی را بازتولید می‌کند تا بقای خود را تضمین کند. جانِ انسان، تبدیل می‌شود به ابزار حفظ مشروعیت، نمایش قدرت، و زهرچشم گرفتن از جامعه. همان‌گونه که در دوران باستان، قربانی‌کردن یک کودک یا دختر برای «آرام کردن آسمان» رایج بود، امروز نیز جوانی به جرم نوشتن، اندیشیدن یا نافرمانی مدنی، به مرگ محکوم می‌شود تا خدایگان نظام، نفس راحتی بکشند. (یاد امثال محسن شکاری گرامی)

اما ما به‌عنوان انسان مدرن، باید این زنجیره‌ی خشونت را بشکنیم.
باید از توهم جادویی عبور کنیم؛ از این تصور که ریختن خون، ما را از بلا و ناامنی نجات می‌دهد.
نه گوسفند، نه انسان، نباید بهای بقای ترس و توهم را بپردازد.

🔴 در جمهوری اسلامی، اعدام فقط یک مجازات نیست؛ بازتولید آیینی‌ست از خشونت مقدس، قربانی‌گری مقدس، و تفکر جادویی در خدمت قدرت.
نه به اعدام؛ نه به قربانی کردن انسان برای بقای استبداد.

#استبداد_دینی #حکومت_ایدئولوژیک #قربانی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
«الهه حسین نژاد»🖤🥀

هرچقدر از دردهای زنان و دختران این سرزمین نوشتم، باز هم روایتِ رنج بود نه روایتِ حق. حقِ ساده‌ای به نام : زندگی

می‌دانم نوشتنِ دوباره‌ی این جنایت‌ها، این فاجعه‌ها، این بی‌عدالتی‌ها، تکرار است—اما تکراری ضروری.
تکراری برای آن‌که فراموش نکنیم کجای تاریخ ایستاده‌ایم: در زمانه‌ای که امنیت، حق انتخاب، و حتی زنده‌ماندن، برای زن بودن، امتیاز نیست—جرم است. الهه حسین‌نژاد یکی از ما بود. قربانیِ ساختاری شد که زن را نه انسان، که ابزاری برای کنترل و خشم می‌بیند. ساختاری که خشونت را می‌کارد و بی‌پناهی را قانون می‌کند. اما سؤال اینجاست: چگونه می‌توان به این زنجیره‌ی خونین پایان داد؟ چگونه می‌توان در سرزمینی که مرگ زن‌ها نه تصادف، که سیاست است، به زندگی برگشت؟ ما تکرار می‌کنیم، ما فریاد می‌زنیم، ما می‌نویسیم نه برای اینکه درد را عادت کنیم، برای اینکه فراموش نکنیم: قتل زنان، فقط قتل یک انسان نیست، قتل امید است. قتل آینده است. قتل یک ملت است.

#الهه_حسین‌نژاد #زن_زندگی_آزادی #حق_امنیت #ما_فراموش_نمی‌کنیم #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
وریا غفوری، بازیکن سابق تیم فوتبال ایران، در واکنش به قتل الهه حسین‌نژاد، در استوری اینستاگرام نوشت:

«قتل الهه حسین‌نژاد تنها یک جنایت فردی نیست، بلکه بازتابی از مشکلات ساختاری و آسیب‌های اجتماعی و روانی در جامعه ایران است.
برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثی نیاز به اقدامات جدی در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وجود دارد.»


.
.
.
ـ جمهوری اسلامی، برای انواع همایش‌های ایدئولوژیک بودجه صرف می‌کند، ولی با تضعیف نهاد دانشگاه (ازطریق استخدام اساتید گزینشی بر اساس معیارهای ایدئولوژیک، اخراج یا بازنشسته کردن استادان قدیمی و مستقل، کمبود بودجه و ...) و تضعیف رشته‌های علوم انسانی جامعه را از بازخورد و تحلیل علمی آسیب‌های اجتماعی محروم می‌کند.
مشکلات ساختاری و اجتماعی و روانی ایران، ریشه در فساد، تبعیض، نگاه ایدئولوژیک، سرکوب آزادی‌های اجتماعی و آزادی بیان، ترویج آموزش ایدئولوژیک، عدم ارائه آموزش‌های لازم، رانت‌خواری، فقر و فاصله طبقاتی، افزایش حاشیه‌نشینی و ... دارد که مسبب همه این‌ها شیوه حکمرانی حکومت استبداد دینی جمهوری اسلامی است.

#الهه_حسین_نژاد #وریا_غفوری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech