Forwarded from گفتوشنود
🔹️محمدمهدی ماندگاری، استاد حوزه علمیه، با حمایت از حجاب اجباری گفت: «یک نفر از من پرسید چرا روی حجاب اجباری تأکید دارید؟ گفتم به حکم عقل. فرمول ناکامی ساده است: چشم میبیند، دل میخواهد، دست نمیرسد؛ این همان ناکامی است. خدا انسان را زیباترین مخلوق خلق کرده و زنان نیز جذابترند.»
❗️او افزود: «وقتی پوشش مناسب نباشد، چشمها میبیند، دلها هوس میکند و دستها به آن نمیرسد. این حکم عقل است و قرآن آن را تأیید کرده است.»
ماندگاری گفت:«مردم ما هم دوست دارند دیندار باشند و هم از زندگی لذت ببرند.»
⁉️آیا زنان «سوژه هوس» و مردان «بیاراده»اند؟
اظهارات ماندگاری و نگاهی که کرامت انسانی را نادیده میگیرد
اظهارات محمدمهدی ماندگاری درباره حجاب اجباری، تصویری نگرانکننده از نگاه جنسیتزده و غیرانسانی به زن و مرد ارائه میدهد؛ نگاهی که زن را صرفاً منبع تحریک میبیند و مرد را موجودی ناتوان از کنترل خویش. در چنین گفتمانی، هر دو جنس از شأن انسانی خود ساقط میشوند: زن از مقام فاعل و آگاه به جایگاه ابژه و عامل گناه فروکاسته میشود، و مرد به موجودی بیاراده و محکوم به غریزه بدل میگردد.
🔹️این در حالی است که کرامت اجتماعی و اخلاقی انسان، چه زن و چه مرد، در توانایی انتخاب، تعقل و مسئولیتپذیری است. تقلیل اخلاق به اجبار پوشش، بهجای تربیت وجدان و تقویت خودآگاهی، نه نشانه عقل است و نه دینداری، بلکه نوعی توهین به انسان و بیاحترامی به آزادی اوست.
#حجاب_اجباری #کرامت_انسانی #ابژه_جنسی #نفس #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔹️محمدمهدی ماندگاری، استاد حوزه علمیه، با حمایت از حجاب اجباری گفت: «یک نفر از من پرسید چرا روی حجاب اجباری تأکید دارید؟ گفتم به حکم عقل. فرمول ناکامی ساده است: چشم میبیند، دل میخواهد، دست نمیرسد؛ این همان ناکامی است. خدا انسان را زیباترین مخلوق خلق کرده و زنان نیز جذابترند.»
❗️او افزود: «وقتی پوشش مناسب نباشد، چشمها میبیند، دلها هوس میکند و دستها به آن نمیرسد. این حکم عقل است و قرآن آن را تأیید کرده است.»
ماندگاری گفت:«مردم ما هم دوست دارند دیندار باشند و هم از زندگی لذت ببرند.»
⁉️آیا زنان «سوژه هوس» و مردان «بیاراده»اند؟
اظهارات ماندگاری و نگاهی که کرامت انسانی را نادیده میگیرد
اظهارات محمدمهدی ماندگاری درباره حجاب اجباری، تصویری نگرانکننده از نگاه جنسیتزده و غیرانسانی به زن و مرد ارائه میدهد؛ نگاهی که زن را صرفاً منبع تحریک میبیند و مرد را موجودی ناتوان از کنترل خویش. در چنین گفتمانی، هر دو جنس از شأن انسانی خود ساقط میشوند: زن از مقام فاعل و آگاه به جایگاه ابژه و عامل گناه فروکاسته میشود، و مرد به موجودی بیاراده و محکوم به غریزه بدل میگردد.
🔹️این در حالی است که کرامت اجتماعی و اخلاقی انسان، چه زن و چه مرد، در توانایی انتخاب، تعقل و مسئولیتپذیری است. تقلیل اخلاق به اجبار پوشش، بهجای تربیت وجدان و تقویت خودآگاهی، نه نشانه عقل است و نه دینداری، بلکه نوعی توهین به انسان و بیاحترامی به آزادی اوست.
#حجاب_اجباری #کرامت_انسانی #ابژه_جنسی #نفس #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤19👍7
Forwarded from گفتوشنود
رهایی از خدمتِ سلطان؛
سخن سعدی با بندگانِ قدرت
پیام همراهان
سعدی در گلستان از دو برادر سخن میگوید:
«دو برادر، یکی خدمت سلطان کردی و دیگر به زورِ بازو نان خوردی.»
روزی آنکه در دربار بود، به برادر درویش گفت:
«چرا خدمت نکنی تا از مشقّتِ کار کردن برهی؟»
و درویش پاسخ داد:
«تو چرا کار نکنی تا از مَذَلَّتِ خدمت رهایی یابی؟»
در این گفتوگوی کوتاه، سعدی مرزی میکشد میان رنجِ کار و ذلّتِ خدمت.
در نگاه او، کار—حتی اگر سخت و پرزحمت باشد—حفظکنندهی عزت انسان است،
اما خدمت به قدرت، اگر با فروختن کرامت همراه شود، بندگی است.
سعدی در همین حکایت میگوید:
«نانِ خود خوردن و نشستن، به که کمر شمشیرِ زرّین به خدمت بستن.»
و در پایان هشدار میدهد:
«به دست آهک تفته کردن خمیر،
به از دست بر سینه پیشِ امیر.»
این سخنان، نه فقط نکتهای اخلاقی دربارهی معاش،
که درسی ژرف دربارهی آزادی انسان است.
آزادی در نگاه سعدی از درون آغاز میشود—آنجا که آدمی به آسایشِ بیکرامت «نه» میگوید
و رنج را بر رضایت سلطان ترجیح میدهد.
در روزگار ما نیز، بسیاری به نام دین یا امنیت، خدمتِ سلطان میکنند؛
غافل از آنکه نانِ دربار، بهایش خاموشی و تملق است.
بسیاری از بندگان قدرت، نه از فقر جیب، که از فقر عزتنفس در کنار سلطان میمانند.
اما سعدی قرنها پیش یادآور شد:
رهایی در کار خویش است، نه در سایهی امیر.
نانِ سیاهِ رنج، بوی انسان میدهد—
و هرکه طعم آن را چشید، دیگر بندهی هیچ قدرتی نخواهد شد
#عزت_نفس #ذلت #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رهایی از خدمتِ سلطان؛
سخن سعدی با بندگانِ قدرت
پیام همراهان
سعدی در گلستان از دو برادر سخن میگوید:
«دو برادر، یکی خدمت سلطان کردی و دیگر به زورِ بازو نان خوردی.»
روزی آنکه در دربار بود، به برادر درویش گفت:
«چرا خدمت نکنی تا از مشقّتِ کار کردن برهی؟»
و درویش پاسخ داد:
«تو چرا کار نکنی تا از مَذَلَّتِ خدمت رهایی یابی؟»
در این گفتوگوی کوتاه، سعدی مرزی میکشد میان رنجِ کار و ذلّتِ خدمت.
در نگاه او، کار—حتی اگر سخت و پرزحمت باشد—حفظکنندهی عزت انسان است،
اما خدمت به قدرت، اگر با فروختن کرامت همراه شود، بندگی است.
سعدی در همین حکایت میگوید:
«نانِ خود خوردن و نشستن، به که کمر شمشیرِ زرّین به خدمت بستن.»
و در پایان هشدار میدهد:
«به دست آهک تفته کردن خمیر،
به از دست بر سینه پیشِ امیر.»
این سخنان، نه فقط نکتهای اخلاقی دربارهی معاش،
که درسی ژرف دربارهی آزادی انسان است.
آزادی در نگاه سعدی از درون آغاز میشود—آنجا که آدمی به آسایشِ بیکرامت «نه» میگوید
و رنج را بر رضایت سلطان ترجیح میدهد.
در روزگار ما نیز، بسیاری به نام دین یا امنیت، خدمتِ سلطان میکنند؛
غافل از آنکه نانِ دربار، بهایش خاموشی و تملق است.
بسیاری از بندگان قدرت، نه از فقر جیب، که از فقر عزتنفس در کنار سلطان میمانند.
اما سعدی قرنها پیش یادآور شد:
رهایی در کار خویش است، نه در سایهی امیر.
نانِ سیاهِ رنج، بوی انسان میدهد—
و هرکه طعم آن را چشید، دیگر بندهی هیچ قدرتی نخواهد شد
#عزت_نفس #ذلت #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤14💯3
Forwarded from گفتوشنود
در جامعهای که دین از ساحت ایمان شخصی به ابزار سیاست بدل میشود، سه عنصر «باور»، «سنت» و «عرف» در خدمت قدرت قرار میگیرند.
حکومت مذهبی با درآمیختن آموزههای دینی با منافع سیاسی، نظامی از باید و نبایدها میسازد که در ظاهر ریشه در ایمان دارد اما در واقع، محصول مهندسی اجتماعی است.
در چنین نظمی، مرز میان امر قدسی و امر سیاسی عمداً زدوده میشود تا قدرت، چهره ایمان به خود گیرد و پرسش از مشروعیت، به پرسش از اعتقاد بدل شود.
این ساختار با ترویج خرافه و بدعت، ابزارهای خود را برای تداوم سلطه تقویت میکند.
حکومت مذهبی، آنجا که از پاسخگویی عقلانی ناتوان است، به روایتهای ماورایی پناه میبرد؛ روایاتی که اطاعت را به ثواب و اعتراض را به گناه بدل میسازند.
از معجزهسازی در عرصه سیاست تا تقدیس رهبران در لباس اولیاء، همه در جهت تثبیت موقعیتی است که نقد آن همسنگ با بیایمانی قلمداد میشود.
در این میان، رسانه، منبر و نظام آموزشی، به بازتولید این خرافات و بدعتها میپردازند و زبان دین را به زبان اطاعت تبدیل میکنند.
نتیجه این فرایند، شکلگیری جامعهای است که در آن «رفتار تودهوار» نه از جهل فردی بلکه از مهندسی آگاهانه قدرت زاده میشود.
انسانِ تودهای، میان وجدان دینی و انضباط سیاسی تمایزی نمییابد؛ زیرا حکومت مذهبی چنان زیستجهان او را تعریف کرده که هر نافرمانی، بیاخلاقی و هر پرسش، بیدینی مینماید.
بدینسان، سلطه نه از راه زور که از مسیر ایمان تحمیل میشود، و کنترل اجتماعی در عمیقترین لایههای باور جمعی ریشه میدواند.
#باور #ایمان #عرف #سنت #حکومت_مذهبی #اخلاق #مهندسی_اجتماعی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در جامعهای که دین از ساحت ایمان شخصی به ابزار سیاست بدل میشود، سه عنصر «باور»، «سنت» و «عرف» در خدمت قدرت قرار میگیرند.
حکومت مذهبی با درآمیختن آموزههای دینی با منافع سیاسی، نظامی از باید و نبایدها میسازد که در ظاهر ریشه در ایمان دارد اما در واقع، محصول مهندسی اجتماعی است.
در چنین نظمی، مرز میان امر قدسی و امر سیاسی عمداً زدوده میشود تا قدرت، چهره ایمان به خود گیرد و پرسش از مشروعیت، به پرسش از اعتقاد بدل شود.
این ساختار با ترویج خرافه و بدعت، ابزارهای خود را برای تداوم سلطه تقویت میکند.
حکومت مذهبی، آنجا که از پاسخگویی عقلانی ناتوان است، به روایتهای ماورایی پناه میبرد؛ روایاتی که اطاعت را به ثواب و اعتراض را به گناه بدل میسازند.
از معجزهسازی در عرصه سیاست تا تقدیس رهبران در لباس اولیاء، همه در جهت تثبیت موقعیتی است که نقد آن همسنگ با بیایمانی قلمداد میشود.
در این میان، رسانه، منبر و نظام آموزشی، به بازتولید این خرافات و بدعتها میپردازند و زبان دین را به زبان اطاعت تبدیل میکنند.
نتیجه این فرایند، شکلگیری جامعهای است که در آن «رفتار تودهوار» نه از جهل فردی بلکه از مهندسی آگاهانه قدرت زاده میشود.
انسانِ تودهای، میان وجدان دینی و انضباط سیاسی تمایزی نمییابد؛ زیرا حکومت مذهبی چنان زیستجهان او را تعریف کرده که هر نافرمانی، بیاخلاقی و هر پرسش، بیدینی مینماید.
بدینسان، سلطه نه از راه زور که از مسیر ایمان تحمیل میشود، و کنترل اجتماعی در عمیقترین لایههای باور جمعی ریشه میدواند.
#باور #ایمان #عرف #سنت #حکومت_مذهبی #اخلاق #مهندسی_اجتماعی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍16❤3👌1
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در این برنامه تلویزیونی گویا نسخهای تازه برای اصلاح جامعه پیچیدهاند: دزد باش، اما مؤمن!
یعنی اگر قرار است اموال مردم را ببری، دستکم وقت خدا را رعایت کن.
بههرحال ادب هم چیز خوبیست؛ اول با پروردگار خوشوبش کن، بعد برو سراغ گاوصندوق خلقالله.
شاید هم هدفشان این بوده که با این توصیه، دزدان را به «دزد مؤمن» تبدیل کنند؛ کسی که بعد از نماز، با وجدان راحتتر قفلها را باز میکند.
خلاصه، اگر با این روش مشکل سرقت حل شود، شاید قدم بعدی هم این باشد: «اول وضو، بعد اختلاس!»
#عبادت #اخلاق #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در این برنامه تلویزیونی گویا نسخهای تازه برای اصلاح جامعه پیچیدهاند: دزد باش، اما مؤمن!
یعنی اگر قرار است اموال مردم را ببری، دستکم وقت خدا را رعایت کن.
بههرحال ادب هم چیز خوبیست؛ اول با پروردگار خوشوبش کن، بعد برو سراغ گاوصندوق خلقالله.
شاید هم هدفشان این بوده که با این توصیه، دزدان را به «دزد مؤمن» تبدیل کنند؛ کسی که بعد از نماز، با وجدان راحتتر قفلها را باز میکند.
خلاصه، اگر با این روش مشکل سرقت حل شود، شاید قدم بعدی هم این باشد: «اول وضو، بعد اختلاس!»
#عبادت #اخلاق #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊12👎5❤4👍1
Forwarded from گفتوشنود
انتشار ویدئویی مراسم عروسی دختر علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی، موجی از خشم و اعتراض را در میان کاربران شبکههای اجتماعی برانگیخته است.
در حالی که حکومت با تمام توان از «گشت ارشاد» گرفته تا محدودیتهای شغلی، تحصیلی و اجتماعی، برای تحمیل حجاب اجباری و کنترل سبک زندگی زنان و جوانان استفاده کرده، در این فیلم، صحنههایی از مراسمی اشرافی در هتل اسپیناس پالاس تهران به چشم میخورد؛ مراسمی که در آن مظاهر تجمل، موسیقی و پوششهای بهدور از معیارهای رسمی نظام امری عادی به نظر میرسد.
این ویدئو، بیش از آنکه صرفاً یک عروسی باشد، آینهای از شکاف عمیق میان مردم و حاکمان است؛ جایی که حاکمیت در سطح جامعه با پلیس و اجبار بر بدن زنان حکم میراند، اما در خلوت خود، در ناز و نعمت و با رهایی از همان قوانین، به لذت و رفاه مشغول است.
بازتاب گسترده این ویدئو در فضای مجازی، بهویژه در میان نسل جوان، بار دیگر دوگانگی ساختار قدرت در جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت: «سادهزیستی برای مردم، زندگی لاکچری برای مسئولان».
در حالی که مردم زیر فشار تورم، بیکاری، فقر و سرکوب فرهنگی به مرز فروپاشی روانی رسیدهاند، مسئولان و وابستگانشان در داخل و خارج از کشور غرق در ثروت بادآورده، تجارتهای پرسود و زندگی لاکچری مشغولند.
انتشار این فیلم، نمادیست از فروپاشی اخلاقی و مشروعیت نظامی که از ایمان و مقاومت در برابر "دشمن" سخن میگوید اما خود در دام دنیاطلبی، فساد و ریا غوطهور است.
از همین رو، بسیاری از کاربران با طعنه نوشتند: «برای مردم گشت ارشاد، برای مسئولان اسپیناس پالاس» جملهای که شاید خلاصهترین توصیف از واقعیت تلخ جامعه امروز ایران باشد.
#حجاب_اجباری #گشت_ارشاد #عروسی_شمخانی #اخلاق #حکومت_دروغ #فقر #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
انتشار ویدئویی مراسم عروسی دختر علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی، موجی از خشم و اعتراض را در میان کاربران شبکههای اجتماعی برانگیخته است.
در حالی که حکومت با تمام توان از «گشت ارشاد» گرفته تا محدودیتهای شغلی، تحصیلی و اجتماعی، برای تحمیل حجاب اجباری و کنترل سبک زندگی زنان و جوانان استفاده کرده، در این فیلم، صحنههایی از مراسمی اشرافی در هتل اسپیناس پالاس تهران به چشم میخورد؛ مراسمی که در آن مظاهر تجمل، موسیقی و پوششهای بهدور از معیارهای رسمی نظام امری عادی به نظر میرسد.
این ویدئو، بیش از آنکه صرفاً یک عروسی باشد، آینهای از شکاف عمیق میان مردم و حاکمان است؛ جایی که حاکمیت در سطح جامعه با پلیس و اجبار بر بدن زنان حکم میراند، اما در خلوت خود، در ناز و نعمت و با رهایی از همان قوانین، به لذت و رفاه مشغول است.
بازتاب گسترده این ویدئو در فضای مجازی، بهویژه در میان نسل جوان، بار دیگر دوگانگی ساختار قدرت در جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت: «سادهزیستی برای مردم، زندگی لاکچری برای مسئولان».
در حالی که مردم زیر فشار تورم، بیکاری، فقر و سرکوب فرهنگی به مرز فروپاشی روانی رسیدهاند، مسئولان و وابستگانشان در داخل و خارج از کشور غرق در ثروت بادآورده، تجارتهای پرسود و زندگی لاکچری مشغولند.
انتشار این فیلم، نمادیست از فروپاشی اخلاقی و مشروعیت نظامی که از ایمان و مقاومت در برابر "دشمن" سخن میگوید اما خود در دام دنیاطلبی، فساد و ریا غوطهور است.
از همین رو، بسیاری از کاربران با طعنه نوشتند: «برای مردم گشت ارشاد، برای مسئولان اسپیناس پالاس» جملهای که شاید خلاصهترین توصیف از واقعیت تلخ جامعه امروز ایران باشد.
#حجاب_اجباری #گشت_ارشاد #عروسی_شمخانی #اخلاق #حکومت_دروغ #فقر #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍30👎3❤1
Forwarded from گفتوشنود
در جمهوری اسلامی، ترویج خرافه و بدعت در دین به یکی از ابزارهای اصلی مهندسی ایمان و حفظ اقتدار سیاسی تبدیل شده است.
حاکمیت با دستکاری مفاهیم دینی و افزودن لایههایی از تقدسسازی حول رهبران و نهادهای حکومتی، نوعی «دین ایدئولوژیک» خلق کرده که با جوهره ایمان آزاد و آگاهانه تفاوت بنیادین دارد.
مراسمی مانند بزرگداشتهای حکومتی، روایتهای ساختگی از کرامت و معجزه، و تفاسیر جهتدار از متون دینی، نه برای تقویت معنویت، بلکه برای تثبیت مشروعیت قدرت بهکار گرفته میشوند.
این روند، مرز میان باور دینی و اطاعت سیاسی را عمداً مخدوش میکند تا مؤمن، ناخواسته، وفاداری به نظام را مترادف با وفاداری به خدا بپندارد.
از سوی دیگر، استفاده ابزاری از دین در جمهوری اسلامی نوعی کنترل اجتماعی مبتنی بر احساس گناه، ترس و امید به ثواب را ایجاد کرده است.
حکومت با بهرهگیری از نهادهای مذهبی، منابر، رسانهها و آموزش رسمی، ایمان مردم را از عرصه شخصی و اخلاقی به حوزه اطاعت سیاسی و ایدئولوژیک منتقل کرده است.
در این ساختار، دین نه زبان رهایی و اخلاق، بلکه سازوکاری برای بازتولید قدرت و سرکوب اندیشه انتقادی است.
چنین مهندسیای، در نهایت، نه ایمان را تقویت میکند و نه جامعه را معنویتر میسازد؛ بلکه تنها ابزاری است برای بازتولید سلطه، ایجاد انقیاد روانی و جلوگیری از شکلگیری تفکر مستقل و مسئولانه در میان شهروندان.
#مهندسی_ایمان #خرافات #دین_حکومتی #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در جمهوری اسلامی، ترویج خرافه و بدعت در دین به یکی از ابزارهای اصلی مهندسی ایمان و حفظ اقتدار سیاسی تبدیل شده است.
حاکمیت با دستکاری مفاهیم دینی و افزودن لایههایی از تقدسسازی حول رهبران و نهادهای حکومتی، نوعی «دین ایدئولوژیک» خلق کرده که با جوهره ایمان آزاد و آگاهانه تفاوت بنیادین دارد.
مراسمی مانند بزرگداشتهای حکومتی، روایتهای ساختگی از کرامت و معجزه، و تفاسیر جهتدار از متون دینی، نه برای تقویت معنویت، بلکه برای تثبیت مشروعیت قدرت بهکار گرفته میشوند.
این روند، مرز میان باور دینی و اطاعت سیاسی را عمداً مخدوش میکند تا مؤمن، ناخواسته، وفاداری به نظام را مترادف با وفاداری به خدا بپندارد.
از سوی دیگر، استفاده ابزاری از دین در جمهوری اسلامی نوعی کنترل اجتماعی مبتنی بر احساس گناه، ترس و امید به ثواب را ایجاد کرده است.
حکومت با بهرهگیری از نهادهای مذهبی، منابر، رسانهها و آموزش رسمی، ایمان مردم را از عرصه شخصی و اخلاقی به حوزه اطاعت سیاسی و ایدئولوژیک منتقل کرده است.
در این ساختار، دین نه زبان رهایی و اخلاق، بلکه سازوکاری برای بازتولید قدرت و سرکوب اندیشه انتقادی است.
چنین مهندسیای، در نهایت، نه ایمان را تقویت میکند و نه جامعه را معنویتر میسازد؛ بلکه تنها ابزاری است برای بازتولید سلطه، ایجاد انقیاد روانی و جلوگیری از شکلگیری تفکر مستقل و مسئولانه در میان شهروندان.
#مهندسی_ایمان #خرافات #دین_حکومتی #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍23❤4🕊1
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹️فیروز کریمی، مربی فوتبال در شبکه ورزش صدا و سیمای جمهوری اسلامی به بهانه انتقاد از اظهارات المیرا شریفیمقدم، مجری شبکه دو، درباره وحید هاشمیان، با الفاظی زنستیزانه به او توهین کرد: «به نظرم بیشتر به فکر آشپزیاش باشد، خیلی بهتر است. همسر او (داوود عابدی) که دوست من است گفت مدتهاست که غذای گرم و درست و حسابی نخورده. به نظرم خانمش به غذای خانگی برسد، بهتر باشد تا با این سبک انتقاد کند».
🔹️اظهارنظر فیروز کریمی نمونهای آشکار از ادبیات زنستیزانهای است که در گفتار عمومی و رسانهای ایران ریشه دار است؛ زبانی که با تحقیر و تقلیل زنان به نقشهای خانگی، تلاش میکند حضور و صدای آنان را در عرصههای اجتماعی و حرفهای خاموش کند.
توهین جنسیتی درباره «آشپزی» و «غذای شوهر» نه طنز است و نه شوخی، بلکه بازتولید ساختار سلطهای است که زنان را از عرصه اندیشه و سخن به حاشیه میراند. چنین گفتاری تنها یک فرد را نمیآزارد، بلکه کلیت زنان جامعه را هدف میگیرد و ضرورت مقابله فرهنگی و رسانهای با این گونه زبان توهینآمیز را دوچندان میسازد.
#زن_ستیزی #توهین #اخلاق #فیروز_کریمی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔹️فیروز کریمی، مربی فوتبال در شبکه ورزش صدا و سیمای جمهوری اسلامی به بهانه انتقاد از اظهارات المیرا شریفیمقدم، مجری شبکه دو، درباره وحید هاشمیان، با الفاظی زنستیزانه به او توهین کرد: «به نظرم بیشتر به فکر آشپزیاش باشد، خیلی بهتر است. همسر او (داوود عابدی) که دوست من است گفت مدتهاست که غذای گرم و درست و حسابی نخورده. به نظرم خانمش به غذای خانگی برسد، بهتر باشد تا با این سبک انتقاد کند».
🔹️اظهارنظر فیروز کریمی نمونهای آشکار از ادبیات زنستیزانهای است که در گفتار عمومی و رسانهای ایران ریشه دار است؛ زبانی که با تحقیر و تقلیل زنان به نقشهای خانگی، تلاش میکند حضور و صدای آنان را در عرصههای اجتماعی و حرفهای خاموش کند.
توهین جنسیتی درباره «آشپزی» و «غذای شوهر» نه طنز است و نه شوخی، بلکه بازتولید ساختار سلطهای است که زنان را از عرصه اندیشه و سخن به حاشیه میراند. چنین گفتاری تنها یک فرد را نمیآزارد، بلکه کلیت زنان جامعه را هدف میگیرد و ضرورت مقابله فرهنگی و رسانهای با این گونه زبان توهینآمیز را دوچندان میسازد.
#زن_ستیزی #توهین #اخلاق #فیروز_کریمی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍26👎7😍2❤1🥰1
Forwarded from گفتوشنود
دیکتاتور از فحش نمیترسد، از آگاهی میترسد؛
بهجای فحاشی، هوشمندانه و خلاقانه افشاگری کنیم.
پیام همراهان
دیکتاتور از فحش نمیترسد، از آگاهی میترسد؛ زیرا واژهی آگاهانه و خلاق، سلاحی است که مشروعیتش را میسوزاند. فحاشی و هرزهنگاری سیاسی شاید لحظهای خشم و درماندگی ما را تخلیه کند، اما در میدان سیاست، همان چیزی است که استبداد میخواهد. وقتی زبان به ابتذال کشیده میشود، گفتار انتقادی از مسیر روشنگری خارج میشود و مخالف ناخواسته در زمین بازی حکومت قرار میگیرد.
در جمهوری اسلامی، بسیاری از مصادیق فحاشی سیاسی جرمانگاری شدهاند. کافی است منتقدی در خشم از دایرهی احترام بیرون رود تا پروندهای برایش ساخته شود. در سالهای اخیر، بارها دیدهایم که فعالان مدنی نه به خاطر نقدشان، بلکه به اتهام «توهین» محکوم شدهاند. این همان تلهای است که حکومت برای حذف معترضان میگستراند: تخریب اخلاقی، سپس مجازات قانونی.
راه مؤثرتر، افشاگری هوشمندانه و خلاقانه است. افشاگری یعنی نشان دادن دروغ، فساد و خشونت، بدون آلوده کردن زبان به فحش و تحقیر. مخاطب با توهین همدل نمیشود، اما در برابر افشاگری مستند و محترمانه میایستد و میاندیشد. تمسخر آگاهانه، طنز خلاق و روایت دقیق از واقعیت، سلاحهاییاند که نه تنها چهرهی قدرت را بیهیبت میکنند، بلکه سطح گفتوگو را بالا میبرند. (تمسخر آگاهانه و طنز خلاقانه گاهی از شمشیر برندهتر است)
کنشگر اخلاقی کسی است که حتی در برابر بیاخلاقی، شأن گفتار خود را حفظ میکند. فحاشی، تخلیهی خشم فردی است؛ افشاگری خلاقانه، تغذیهی آگاهی جمعی. دیکتاتور از فحش نمیترسد، زیرا فحش چیزی را تغییر نمیدهد؛ اما از آگاهی، خلاقیت و زبانی که مردم را بیدار میکند، همیشه در هراس است.
آگاهی و خلاقیت، مؤدبترین و در عین حال خطرناکترین سلاحها علیه استبدادند.
#اخلاق #آگاهی #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
دیکتاتور از فحش نمیترسد، از آگاهی میترسد؛
بهجای فحاشی، هوشمندانه و خلاقانه افشاگری کنیم.
پیام همراهان
دیکتاتور از فحش نمیترسد، از آگاهی میترسد؛ زیرا واژهی آگاهانه و خلاق، سلاحی است که مشروعیتش را میسوزاند. فحاشی و هرزهنگاری سیاسی شاید لحظهای خشم و درماندگی ما را تخلیه کند، اما در میدان سیاست، همان چیزی است که استبداد میخواهد. وقتی زبان به ابتذال کشیده میشود، گفتار انتقادی از مسیر روشنگری خارج میشود و مخالف ناخواسته در زمین بازی حکومت قرار میگیرد.
در جمهوری اسلامی، بسیاری از مصادیق فحاشی سیاسی جرمانگاری شدهاند. کافی است منتقدی در خشم از دایرهی احترام بیرون رود تا پروندهای برایش ساخته شود. در سالهای اخیر، بارها دیدهایم که فعالان مدنی نه به خاطر نقدشان، بلکه به اتهام «توهین» محکوم شدهاند. این همان تلهای است که حکومت برای حذف معترضان میگستراند: تخریب اخلاقی، سپس مجازات قانونی.
راه مؤثرتر، افشاگری هوشمندانه و خلاقانه است. افشاگری یعنی نشان دادن دروغ، فساد و خشونت، بدون آلوده کردن زبان به فحش و تحقیر. مخاطب با توهین همدل نمیشود، اما در برابر افشاگری مستند و محترمانه میایستد و میاندیشد. تمسخر آگاهانه، طنز خلاق و روایت دقیق از واقعیت، سلاحهاییاند که نه تنها چهرهی قدرت را بیهیبت میکنند، بلکه سطح گفتوگو را بالا میبرند. (تمسخر آگاهانه و طنز خلاقانه گاهی از شمشیر برندهتر است)
کنشگر اخلاقی کسی است که حتی در برابر بیاخلاقی، شأن گفتار خود را حفظ میکند. فحاشی، تخلیهی خشم فردی است؛ افشاگری خلاقانه، تغذیهی آگاهی جمعی. دیکتاتور از فحش نمیترسد، زیرا فحش چیزی را تغییر نمیدهد؛ اما از آگاهی، خلاقیت و زبانی که مردم را بیدار میکند، همیشه در هراس است.
آگاهی و خلاقیت، مؤدبترین و در عین حال خطرناکترین سلاحها علیه استبدادند.
#اخلاق #آگاهی #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👌41❤2👎1
Forwarded from گفتوشنود
حرم امام رضا، چه آرامشی!
آرامش عبادت در دینداران: ایمان یا تمرکز ذهن؟
پیام همراهان
تحقیقات نشان میدهد سکون و تمرکز ذهن، عامل اصلی تجربه آرامش در عبادت است، بدون اینکه تجربه معنوی یا ایمان نفی شود.
بسیاری از ما وقتی در اماکن مقدس حضور پیدا میکنیم یا نماز میخوانیم، حس آرامش و راحتی روانی را تجربه میکنیم. معمولاً این تجربه را به ایمان یا ارتباط با خدا مرتبط میدانیم. اما تحقیقات علمی نشان میدهد که بخش زیادی از این آرامش ممکن است ناشی از تمرکز ذهن و سکون روانی باشد، نه لزوماً تأثیر مستقیم ایمان یا عالم ماورایی.
در طول عبادت، توجه ما غالباً روی دعا، حرکات خاص یا تکرار جملات متمرکز میشود. همین تمرکز ذهن باعث کاهش افکار پراکنده، آرامش سیستم عصبی و کاهش استرس میشود. دکتر هربرت بنسون از دانشگاه هاروارد این حالت را «پاسخ آرامش» (Relaxation Response) نامید و نشان داد که این تجربه مشابه اثرات مدیتیشن و تمرینات ذهنآگاهی است.
فضای حرم امام رضا با نور ملایم و معماری زیبا، صداهای آرامشبخش دعا و زمزمههای جمعی، حضور افراد در سکوت و آرامش، و حرکات تکراری آیینی، محیطی فراهم میکند که ذهن به طور طبیعی متمرکز و آرام میشود. ترکیب نور، صدا، ریتم آیینی و حضور جمعی، پاسخ آرامش مغز را فعال کرده و حس راحتی و سکون روانی ایجاد میکند، حتی بدون توجه مستقیم به جنبههای ماورایی یا ایمان دینی.
مطالعات نوروساینس و روانشناسی نیز تأکید میکنند که حضور در محیطهای آرام و مقدس و انجام عبادتهای تکراری میتواند فعالیت سیستم عصبی پاراسمپاتیک را فعال کند و ضربان قلب و فشار خون را کاهش دهد. به این ترتیب، آرامش عبادت میتواند توضیحی روانشناختی و عصبی داشته باشد، بدون اینکه تجربه معنوی یا ایمان را نفی کند.
این نکته ما را به یک پرسش جذاب میرساند: آیا تمرینات مدیتیشن و ذهنآگاهی میتوانند همان حس آرامش و سکون ذهنی را ایجاد کنند که در عبادت تجربه میکنیم؟ و از آنجا که ایمان دینی گاه میتواند تعصب برانگیزد یا مانعی برای همزیستی مسالمتآمیز شود، آیا استفاده از روشهای غیر دینی برای دستیابی به آرامش میتواند گزینهای عملی و سازگار با زندگی مدرن باشد؟
#عبادت #مدیتیشن #دین #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حرم امام رضا، چه آرامشی!
آرامش عبادت در دینداران: ایمان یا تمرکز ذهن؟
پیام همراهان
تحقیقات نشان میدهد سکون و تمرکز ذهن، عامل اصلی تجربه آرامش در عبادت است، بدون اینکه تجربه معنوی یا ایمان نفی شود.
بسیاری از ما وقتی در اماکن مقدس حضور پیدا میکنیم یا نماز میخوانیم، حس آرامش و راحتی روانی را تجربه میکنیم. معمولاً این تجربه را به ایمان یا ارتباط با خدا مرتبط میدانیم. اما تحقیقات علمی نشان میدهد که بخش زیادی از این آرامش ممکن است ناشی از تمرکز ذهن و سکون روانی باشد، نه لزوماً تأثیر مستقیم ایمان یا عالم ماورایی.
در طول عبادت، توجه ما غالباً روی دعا، حرکات خاص یا تکرار جملات متمرکز میشود. همین تمرکز ذهن باعث کاهش افکار پراکنده، آرامش سیستم عصبی و کاهش استرس میشود. دکتر هربرت بنسون از دانشگاه هاروارد این حالت را «پاسخ آرامش» (Relaxation Response) نامید و نشان داد که این تجربه مشابه اثرات مدیتیشن و تمرینات ذهنآگاهی است.
فضای حرم امام رضا با نور ملایم و معماری زیبا، صداهای آرامشبخش دعا و زمزمههای جمعی، حضور افراد در سکوت و آرامش، و حرکات تکراری آیینی، محیطی فراهم میکند که ذهن به طور طبیعی متمرکز و آرام میشود. ترکیب نور، صدا، ریتم آیینی و حضور جمعی، پاسخ آرامش مغز را فعال کرده و حس راحتی و سکون روانی ایجاد میکند، حتی بدون توجه مستقیم به جنبههای ماورایی یا ایمان دینی.
مطالعات نوروساینس و روانشناسی نیز تأکید میکنند که حضور در محیطهای آرام و مقدس و انجام عبادتهای تکراری میتواند فعالیت سیستم عصبی پاراسمپاتیک را فعال کند و ضربان قلب و فشار خون را کاهش دهد. به این ترتیب، آرامش عبادت میتواند توضیحی روانشناختی و عصبی داشته باشد، بدون اینکه تجربه معنوی یا ایمان را نفی کند.
این نکته ما را به یک پرسش جذاب میرساند: آیا تمرینات مدیتیشن و ذهنآگاهی میتوانند همان حس آرامش و سکون ذهنی را ایجاد کنند که در عبادت تجربه میکنیم؟ و از آنجا که ایمان دینی گاه میتواند تعصب برانگیزد یا مانعی برای همزیستی مسالمتآمیز شود، آیا استفاده از روشهای غیر دینی برای دستیابی به آرامش میتواند گزینهای عملی و سازگار با زندگی مدرن باشد؟
#عبادت #مدیتیشن #دین #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊3👍1
Forwarded from گفتوشنود
در جمهوری اسلامی، صدای اذان بلندتر است یا صدای اندیشه؟
بازتولید قدرت از مسجد تا کتابخانه!
✍️پیام همراهان
در جمهوری اسلامی، اولویت همیشه با ساخت نمازخانه، حسینیه و امامزاده بوده است، نه کتابخانه و مرکز اندیشه. این تقدم تصادفی نیست؛ سیاستی است برای تثبیت پیوند دین و قدرت، و تقدیس اقتداری که میخواهد جاودانه به نظر برسد.
نمازخانه در این نظم، تنها محل عبادت نیست، بلکه سنگری ایدئولوژیک برای بازتولید سلطه است. در مدارس، دانشگاهها و ادارات، نماز جماعت به مناسکی حکومتی بدل شده که با ستایش رهبر پایان مییابد؛ گویی اطاعت از خدا بیمیانجی به اطاعت از حاکم ترجمه شده است. در این فضا، ایمان به تجربهای شخصی و آزاد فروکاسته نمیشود، بلکه در چارچوب قدرت معنا پیدا میکند؛ دینی که میخواهد اقتدار را مقدس و نقد را حرام جلوه دهد.
اما سلطه فقط در مسجد و نمازخانه متولد نمیشود. حکومت حتی کتابخانهها را نیز به تصرف درآورده است. کتابهای انتقادی سانسور یا ممنوع میشوند، در حالی که آثار ایدئولوژیک و تبلیغاتی در قفسهها جا خوش کردهاند. کتابخانهها، متروها و اماکن عمومی پر از کتابهاییاند که نه برای بیداری، بلکه برای تکرار باورهای رسمی نوشته شدهاند. در نتیجه، کتابخانه نیز به ابزاری برای حفظ ذهنهای مطیع تبدیل میشود؛ مکملی فرهنگی در کنار مناسک مذهبی.
قدرت، هم با زبان دعا سخن میگوید و هم با زبان کتاب، تا هم قلبها و هم ذهنها را در اختیار گیرد. اما با همهی این تلاشها، صدای اندیشه هنوز خاموش نشده است.
خوشبختانه این روزها، موجی تازه از امید در جامعه جریان دارد. کافهکتابها، محافل کوچک گفتوگو و مراکز اندیشهورزی مردمی در گوشهوکنار شهرها برپا شدهاند؛ فضاهایی خودجوش که نه از بودجهی حکومتی تغذیه میکنند و نه از ترس سانسور میایستند. مردم خود کتاب میخوانند، نقد میکنند و مینویسند. شاید صدای اذان هنوز بلندتر باشد، اما این زمزمههای اندیشه آرام و پیوسته در حال بازپسگیری آیندهاند.
#اخلاق #ایمان #خرد #مسجد #کتابخانه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در جمهوری اسلامی، صدای اذان بلندتر است یا صدای اندیشه؟
بازتولید قدرت از مسجد تا کتابخانه!
✍️پیام همراهان
در جمهوری اسلامی، اولویت همیشه با ساخت نمازخانه، حسینیه و امامزاده بوده است، نه کتابخانه و مرکز اندیشه. این تقدم تصادفی نیست؛ سیاستی است برای تثبیت پیوند دین و قدرت، و تقدیس اقتداری که میخواهد جاودانه به نظر برسد.
نمازخانه در این نظم، تنها محل عبادت نیست، بلکه سنگری ایدئولوژیک برای بازتولید سلطه است. در مدارس، دانشگاهها و ادارات، نماز جماعت به مناسکی حکومتی بدل شده که با ستایش رهبر پایان مییابد؛ گویی اطاعت از خدا بیمیانجی به اطاعت از حاکم ترجمه شده است. در این فضا، ایمان به تجربهای شخصی و آزاد فروکاسته نمیشود، بلکه در چارچوب قدرت معنا پیدا میکند؛ دینی که میخواهد اقتدار را مقدس و نقد را حرام جلوه دهد.
اما سلطه فقط در مسجد و نمازخانه متولد نمیشود. حکومت حتی کتابخانهها را نیز به تصرف درآورده است. کتابهای انتقادی سانسور یا ممنوع میشوند، در حالی که آثار ایدئولوژیک و تبلیغاتی در قفسهها جا خوش کردهاند. کتابخانهها، متروها و اماکن عمومی پر از کتابهاییاند که نه برای بیداری، بلکه برای تکرار باورهای رسمی نوشته شدهاند. در نتیجه، کتابخانه نیز به ابزاری برای حفظ ذهنهای مطیع تبدیل میشود؛ مکملی فرهنگی در کنار مناسک مذهبی.
قدرت، هم با زبان دعا سخن میگوید و هم با زبان کتاب، تا هم قلبها و هم ذهنها را در اختیار گیرد. اما با همهی این تلاشها، صدای اندیشه هنوز خاموش نشده است.
خوشبختانه این روزها، موجی تازه از امید در جامعه جریان دارد. کافهکتابها، محافل کوچک گفتوگو و مراکز اندیشهورزی مردمی در گوشهوکنار شهرها برپا شدهاند؛ فضاهایی خودجوش که نه از بودجهی حکومتی تغذیه میکنند و نه از ترس سانسور میایستند. مردم خود کتاب میخوانند، نقد میکنند و مینویسند. شاید صدای اذان هنوز بلندتر باشد، اما این زمزمههای اندیشه آرام و پیوسته در حال بازپسگیری آیندهاند.
#اخلاق #ایمان #خرد #مسجد #کتابخانه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤12👍7👌1
Forwarded from گفتوشنود
🔹️پرسش از امکان زیست اخلاقی بدون باور به بهشت و جهنم، از بنیادیترین پرسشهای فلسفه اخلاق است؛ زیرا ناظر به رابطه میان دین، اخلاق و انگیزش انسانی است. آیا انسان برای نیکزیستن نیازمند وعده پاداش و بیم از عذاب است، یا میتواند صرفاً بر پایه عقل و وجدان اخلاقی عمل کند؟
🔹️ایمانوئل کانت معتقد بود که اخلاق حقیقی تنها زمانی معنا دارد که از منافع شخصی، از جمله پاداش اخروی، مستقل باشد. او «امر مطلق» (Categorical Imperative) را بنیان اخلاق میدانست: باید چنان عمل کنیم که رفتار ما بتواند قانونی عمومی شود. از نظر کانت، اگر فردی کار نیکی انجام دهد فقط به امید بهشت، عمل او اخلاقی نیست، بلکه صرفاً ابزاری است برای رسیدن به نفع شخصی.
🔹️در سوی دیگر، فیلسوفان فایدهگرا چون جرمی بنتام و جان استوارت میل، اخلاق را نه در اطاعت از فرمانی آسمانی، بلکه در نتیجه اعمال جستوجو میکردند: نیکی آن است که بیشترین خوشی را برای بیشترین افراد به همراه آورد. در این نگرش، حتی اگر بهشت و جهنمی وجود نداشته باشد، معیار اخلاقی بودن رفتار همچنان پابرجاست، زیرا سعادت انسانی بر زمین، غایت عمل اخلاقی است.
🔹️فریدریش نیچه، با رویکردی انتقادیتر، اخلاق دینی را «اخلاق بردگان» مینامید که بر پایه ترس از مجازات شکل گرفته است. از نظر او، رهایی از تصور بهشت و جهنم، گامی ضروری برای ظهور «انسان برتر» است که بر اساس اراده و خلاقیت خود ارزشهای اخلاقی را میآفریند.
🔹️از سوی دیگر، فیلسوفان اگزیستانسیالیست مانند سارتر بر مسئولیت فردی تأکید داشتند: انسان در جهانی بیخدا، خود خالق معنا و ارزش است. نبود پاداش یا مجازات ماورایی، نه پایان اخلاق بلکه آغاز آن است؛ زیرا انسان تنها از طریق انتخابهای آزادانه و آگاهانه، اخلاق را میسازد.
🔹️بر این اساس، میتوان گفت که اخلاق بدون بهشت و جهنم نه تنها ممکن است، بلکه شاید خالصتر نیز باشد؛ زیرا نیکی در آن از ترس یا طمع برنمیخیزد، بلکه از درک مشترک ما از انسانیت، رنج، و مسئولیت نسبت به دیگری سرچشمه میگیرد.
⚠️اگر علاقهمند به مباحث اخلاق مبتنی بر باورهای غیردینی هستید، آموزشکده توانا به زودی دوره رایگان "خداناباوری و انسانگرایی در عمل" را در همین ارتباط برگزار میکند.
✔️از طریق این لینک در دوره رایگان ثبتنام کنید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSebunyFmHmv8ayYsAg06396kKE_QvrMbuGA49jR9JSilx7KNw/viewform?usp=header
#خداناباروی #آتئیست #انسانگرایی #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔹️پرسش از امکان زیست اخلاقی بدون باور به بهشت و جهنم، از بنیادیترین پرسشهای فلسفه اخلاق است؛ زیرا ناظر به رابطه میان دین، اخلاق و انگیزش انسانی است. آیا انسان برای نیکزیستن نیازمند وعده پاداش و بیم از عذاب است، یا میتواند صرفاً بر پایه عقل و وجدان اخلاقی عمل کند؟
🔹️ایمانوئل کانت معتقد بود که اخلاق حقیقی تنها زمانی معنا دارد که از منافع شخصی، از جمله پاداش اخروی، مستقل باشد. او «امر مطلق» (Categorical Imperative) را بنیان اخلاق میدانست: باید چنان عمل کنیم که رفتار ما بتواند قانونی عمومی شود. از نظر کانت، اگر فردی کار نیکی انجام دهد فقط به امید بهشت، عمل او اخلاقی نیست، بلکه صرفاً ابزاری است برای رسیدن به نفع شخصی.
🔹️در سوی دیگر، فیلسوفان فایدهگرا چون جرمی بنتام و جان استوارت میل، اخلاق را نه در اطاعت از فرمانی آسمانی، بلکه در نتیجه اعمال جستوجو میکردند: نیکی آن است که بیشترین خوشی را برای بیشترین افراد به همراه آورد. در این نگرش، حتی اگر بهشت و جهنمی وجود نداشته باشد، معیار اخلاقی بودن رفتار همچنان پابرجاست، زیرا سعادت انسانی بر زمین، غایت عمل اخلاقی است.
🔹️فریدریش نیچه، با رویکردی انتقادیتر، اخلاق دینی را «اخلاق بردگان» مینامید که بر پایه ترس از مجازات شکل گرفته است. از نظر او، رهایی از تصور بهشت و جهنم، گامی ضروری برای ظهور «انسان برتر» است که بر اساس اراده و خلاقیت خود ارزشهای اخلاقی را میآفریند.
🔹️از سوی دیگر، فیلسوفان اگزیستانسیالیست مانند سارتر بر مسئولیت فردی تأکید داشتند: انسان در جهانی بیخدا، خود خالق معنا و ارزش است. نبود پاداش یا مجازات ماورایی، نه پایان اخلاق بلکه آغاز آن است؛ زیرا انسان تنها از طریق انتخابهای آزادانه و آگاهانه، اخلاق را میسازد.
🔹️بر این اساس، میتوان گفت که اخلاق بدون بهشت و جهنم نه تنها ممکن است، بلکه شاید خالصتر نیز باشد؛ زیرا نیکی در آن از ترس یا طمع برنمیخیزد، بلکه از درک مشترک ما از انسانیت، رنج، و مسئولیت نسبت به دیگری سرچشمه میگیرد.
⚠️اگر علاقهمند به مباحث اخلاق مبتنی بر باورهای غیردینی هستید، آموزشکده توانا به زودی دوره رایگان "خداناباوری و انسانگرایی در عمل" را در همین ارتباط برگزار میکند.
✔️از طریق این لینک در دوره رایگان ثبتنام کنید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSebunyFmHmv8ayYsAg06396kKE_QvrMbuGA49jR9JSilx7KNw/viewform?usp=header
#خداناباروی #آتئیست #انسانگرایی #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍10❤2👌2😍1💔1
Forwarded from گفتوشنود
🔹️پرسش از امکان زیست اخلاقی بدون باور به بهشت و جهنم، از بنیادیترین پرسشهای فلسفه اخلاق است؛ زیرا ناظر به رابطه میان دین، اخلاق و انگیزش انسانی است. آیا انسان برای نیکزیستن نیازمند وعده پاداش و بیم از عذاب است، یا میتواند صرفاً بر پایه عقل و وجدان اخلاقی عمل کند؟
🔹️ایمانوئل کانت معتقد بود که اخلاق حقیقی تنها زمانی معنا دارد که از منافع شخصی، از جمله پاداش اخروی، مستقل باشد. او «امر مطلق» (Categorical Imperative) را بنیان اخلاق میدانست: باید چنان عمل کنیم که رفتار ما بتواند قانونی عمومی شود. از نظر کانت، اگر فردی کار نیکی انجام دهد فقط به امید بهشت، عمل او اخلاقی نیست، بلکه صرفاً ابزاری است برای رسیدن به نفع شخصی.
🔹️در سوی دیگر، فیلسوفان فایدهگرا چون جرمی بنتام و جان استوارت میل، اخلاق را نه در اطاعت از فرمانی آسمانی، بلکه در نتیجه اعمال جستوجو میکردند: نیکی آن است که بیشترین خوشی را برای بیشترین افراد به همراه آورد. در این نگرش، حتی اگر بهشت و جهنمی وجود نداشته باشد، معیار اخلاقی بودن رفتار همچنان پابرجاست، زیرا سعادت انسانی بر زمین، غایت عمل اخلاقی است.
🔹️فریدریش نیچه، با رویکردی انتقادیتر، اخلاق دینی را «اخلاق بردگان» مینامید که بر پایه ترس از مجازات شکل گرفته است. از نظر او، رهایی از تصور بهشت و جهنم، گامی ضروری برای ظهور «انسان برتر» است که بر اساس اراده و خلاقیت خود ارزشهای اخلاقی را میآفریند.
🔹️از سوی دیگر، فیلسوفان اگزیستانسیالیست مانند سارتر بر مسئولیت فردی تأکید داشتند: انسان در جهانی بیخدا، خود خالق معنا و ارزش است. نبود پاداش یا مجازات ماورایی، نه پایان اخلاق بلکه آغاز آن است؛ زیرا انسان تنها از طریق انتخابهای آزادانه و آگاهانه، اخلاق را میسازد.
🔹️بر این اساس، میتوان گفت که اخلاق بدون بهشت و جهنم نه تنها ممکن است، بلکه شاید خالصتر نیز باشد؛ زیرا نیکی در آن از ترس یا طمع برنمیخیزد، بلکه از درک مشترک ما از انسانیت، رنج، و مسئولیت نسبت به دیگری سرچشمه میگیرد.
⚠️اگر علاقهمند به مباحث اخلاق مبتنی بر باورهای غیردینی هستید، آموزشکده توانا به زودی دوره رایگان "خداناباوری و انسانگرایی در عمل" را در همین ارتباط برگزار میکند.
✔️از طریق این لینک در دوره رایگان ثبتنام کنید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSebunyFmHmv8ayYsAg06396kKE_QvrMbuGA49jR9JSilx7KNw/viewform?usp=header
#خداناباروی #آتئیست #انسانگرایی #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔹️پرسش از امکان زیست اخلاقی بدون باور به بهشت و جهنم، از بنیادیترین پرسشهای فلسفه اخلاق است؛ زیرا ناظر به رابطه میان دین، اخلاق و انگیزش انسانی است. آیا انسان برای نیکزیستن نیازمند وعده پاداش و بیم از عذاب است، یا میتواند صرفاً بر پایه عقل و وجدان اخلاقی عمل کند؟
🔹️ایمانوئل کانت معتقد بود که اخلاق حقیقی تنها زمانی معنا دارد که از منافع شخصی، از جمله پاداش اخروی، مستقل باشد. او «امر مطلق» (Categorical Imperative) را بنیان اخلاق میدانست: باید چنان عمل کنیم که رفتار ما بتواند قانونی عمومی شود. از نظر کانت، اگر فردی کار نیکی انجام دهد فقط به امید بهشت، عمل او اخلاقی نیست، بلکه صرفاً ابزاری است برای رسیدن به نفع شخصی.
🔹️در سوی دیگر، فیلسوفان فایدهگرا چون جرمی بنتام و جان استوارت میل، اخلاق را نه در اطاعت از فرمانی آسمانی، بلکه در نتیجه اعمال جستوجو میکردند: نیکی آن است که بیشترین خوشی را برای بیشترین افراد به همراه آورد. در این نگرش، حتی اگر بهشت و جهنمی وجود نداشته باشد، معیار اخلاقی بودن رفتار همچنان پابرجاست، زیرا سعادت انسانی بر زمین، غایت عمل اخلاقی است.
🔹️فریدریش نیچه، با رویکردی انتقادیتر، اخلاق دینی را «اخلاق بردگان» مینامید که بر پایه ترس از مجازات شکل گرفته است. از نظر او، رهایی از تصور بهشت و جهنم، گامی ضروری برای ظهور «انسان برتر» است که بر اساس اراده و خلاقیت خود ارزشهای اخلاقی را میآفریند.
🔹️از سوی دیگر، فیلسوفان اگزیستانسیالیست مانند سارتر بر مسئولیت فردی تأکید داشتند: انسان در جهانی بیخدا، خود خالق معنا و ارزش است. نبود پاداش یا مجازات ماورایی، نه پایان اخلاق بلکه آغاز آن است؛ زیرا انسان تنها از طریق انتخابهای آزادانه و آگاهانه، اخلاق را میسازد.
🔹️بر این اساس، میتوان گفت که اخلاق بدون بهشت و جهنم نه تنها ممکن است، بلکه شاید خالصتر نیز باشد؛ زیرا نیکی در آن از ترس یا طمع برنمیخیزد، بلکه از درک مشترک ما از انسانیت، رنج، و مسئولیت نسبت به دیگری سرچشمه میگیرد.
⚠️اگر علاقهمند به مباحث اخلاق مبتنی بر باورهای غیردینی هستید، آموزشکده توانا به زودی دوره رایگان "خداناباوری و انسانگرایی در عمل" را در همین ارتباط برگزار میکند.
✔️از طریق این لینک در دوره رایگان ثبتنام کنید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSebunyFmHmv8ayYsAg06396kKE_QvrMbuGA49jR9JSilx7KNw/viewform?usp=header
#خداناباروی #آتئیست #انسانگرایی #اخلاق #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍10❤2👌1💔1
Forwarded from خداناباوری و انسان گرایی در عمل
🔹️پرسش از امکان زیست اخلاقی بدون باور به بهشت و جهنم، از بنیادیترین پرسشهای فلسفه اخلاق است؛ زیرا ناظر به رابطه میان دین، اخلاق و انگیزش انسانی است. آیا انسان برای نیکزیستن نیازمند وعده پاداش و بیم از عذاب است، یا میتواند صرفاً بر پایه عقل و وجدان اخلاقی عمل کند؟
🔹️ایمانوئل کانت معتقد بود که اخلاق حقیقی تنها زمانی معنا دارد که از منافع شخصی، از جمله پاداش اخروی، مستقل باشد. او «امر مطلق» (Categorical Imperative) را بنیان اخلاق میدانست: باید چنان عمل کنیم که رفتار ما بتواند قانونی عمومی شود. از نظر کانت، اگر فردی کار نیکی انجام دهد فقط به امید بهشت، عمل او اخلاقی نیست، بلکه صرفاً ابزاری است برای رسیدن به نفع شخصی.
🔹️در سوی دیگر، فیلسوفان فایدهگرا چون جرمی بنتام و جان استوارت میل، اخلاق را نه در اطاعت از فرمانی آسمانی، بلکه در نتیجه اعمال جستوجو میکردند: نیکی آن است که بیشترین خوشی را برای بیشترین افراد به همراه آورد. در این نگرش، حتی اگر بهشت و جهنمی وجود نداشته باشد، معیار اخلاقی بودن رفتار همچنان پابرجاست، زیرا سعادت انسانی بر زمین، غایت عمل اخلاقی است.
🔹️فریدریش نیچه، با رویکردی انتقادیتر، اخلاق دینی را «اخلاق بردگان» مینامید که بر پایه ترس از مجازات شکل گرفته است. از نظر او، رهایی از تصور بهشت و جهنم، گامی ضروری برای ظهور «انسان برتر» است که بر اساس اراده و خلاقیت خود ارزشهای اخلاقی را میآفریند.
🔹️از سوی دیگر، فیلسوفان اگزیستانسیالیست مانند سارتر بر مسئولیت فردی تأکید داشتند: انسان در جهانی بیخدا، خود خالق معنا و ارزش است. نبود پاداش یا مجازات ماورایی، نه پایان اخلاق بلکه آغاز آن است؛ زیرا انسان تنها از طریق انتخابهای آزادانه و آگاهانه، اخلاق را میسازد.
🔹️بر این اساس، میتوان گفت که اخلاق بدون بهشت و جهنم نه تنها ممکن است، بلکه شاید خالصتر نیز باشد؛ زیرا نیکی در آن از ترس یا طمع برنمیخیزد، بلکه از درک مشترک ما از انسانیت، رنج، و مسئولیت نسبت به دیگری سرچشمه میگیرد.
⚠️اگر علاقهمند به مباحث اخلاق مبتنی بر باورهای غیردینی هستید، آموزشکده توانا به زودی دوره رایگان "خداناباوری و انسانگرایی در عمل" را در همین ارتباط برگزار میکند.
✔️از طریق این لینک در دوره رایگان ثبتنام کنید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSebunyFmHmv8ayYsAg06396kKE_QvrMbuGA49jR9JSilx7KNw/viewform?usp=header
#خداناباروی #آتئیست #انسانگرایی #اخلاق #گفتگو_توانا
@Nonbelievers_iran
🔹️پرسش از امکان زیست اخلاقی بدون باور به بهشت و جهنم، از بنیادیترین پرسشهای فلسفه اخلاق است؛ زیرا ناظر به رابطه میان دین، اخلاق و انگیزش انسانی است. آیا انسان برای نیکزیستن نیازمند وعده پاداش و بیم از عذاب است، یا میتواند صرفاً بر پایه عقل و وجدان اخلاقی عمل کند؟
🔹️ایمانوئل کانت معتقد بود که اخلاق حقیقی تنها زمانی معنا دارد که از منافع شخصی، از جمله پاداش اخروی، مستقل باشد. او «امر مطلق» (Categorical Imperative) را بنیان اخلاق میدانست: باید چنان عمل کنیم که رفتار ما بتواند قانونی عمومی شود. از نظر کانت، اگر فردی کار نیکی انجام دهد فقط به امید بهشت، عمل او اخلاقی نیست، بلکه صرفاً ابزاری است برای رسیدن به نفع شخصی.
🔹️در سوی دیگر، فیلسوفان فایدهگرا چون جرمی بنتام و جان استوارت میل، اخلاق را نه در اطاعت از فرمانی آسمانی، بلکه در نتیجه اعمال جستوجو میکردند: نیکی آن است که بیشترین خوشی را برای بیشترین افراد به همراه آورد. در این نگرش، حتی اگر بهشت و جهنمی وجود نداشته باشد، معیار اخلاقی بودن رفتار همچنان پابرجاست، زیرا سعادت انسانی بر زمین، غایت عمل اخلاقی است.
🔹️فریدریش نیچه، با رویکردی انتقادیتر، اخلاق دینی را «اخلاق بردگان» مینامید که بر پایه ترس از مجازات شکل گرفته است. از نظر او، رهایی از تصور بهشت و جهنم، گامی ضروری برای ظهور «انسان برتر» است که بر اساس اراده و خلاقیت خود ارزشهای اخلاقی را میآفریند.
🔹️از سوی دیگر، فیلسوفان اگزیستانسیالیست مانند سارتر بر مسئولیت فردی تأکید داشتند: انسان در جهانی بیخدا، خود خالق معنا و ارزش است. نبود پاداش یا مجازات ماورایی، نه پایان اخلاق بلکه آغاز آن است؛ زیرا انسان تنها از طریق انتخابهای آزادانه و آگاهانه، اخلاق را میسازد.
🔹️بر این اساس، میتوان گفت که اخلاق بدون بهشت و جهنم نه تنها ممکن است، بلکه شاید خالصتر نیز باشد؛ زیرا نیکی در آن از ترس یا طمع برنمیخیزد، بلکه از درک مشترک ما از انسانیت، رنج، و مسئولیت نسبت به دیگری سرچشمه میگیرد.
⚠️اگر علاقهمند به مباحث اخلاق مبتنی بر باورهای غیردینی هستید، آموزشکده توانا به زودی دوره رایگان "خداناباوری و انسانگرایی در عمل" را در همین ارتباط برگزار میکند.
✔️از طریق این لینک در دوره رایگان ثبتنام کنید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSebunyFmHmv8ayYsAg06396kKE_QvrMbuGA49jR9JSilx7KNw/viewform?usp=header
#خداناباروی #آتئیست #انسانگرایی #اخلاق #گفتگو_توانا
@Nonbelievers_iran
👍12💔8❤4