Forwarded from گفتوشنود
در سالهای اخیر، سیاستهای جمعیتی جمهوری اسلامی، بهویژه با تصویب «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت»، به یکی از پرمناقشهترین حوزههای مداخله دولت در زندگی خصوصی مردم بدل شده است. این قانون با محدودسازی سقط جنین، کاهش دسترسی به ابزارهای پیشگیری، تبلیغ فرزندآوری و مشروطسازی برخی خدمات دولتی به وضعیت تاهل و فرزنددار بودن، عملاً تصمیمگیریهای باروری را از حوزه فردی خارج و به عرصه سیاست دولتی وارد کرده است. بسیاری از تحلیلگران این اقدامات را نه سیاستگذاری جمعیتی، بلکه تلاشی برای کنترل بدن و زندگی جنسی و تولیدمثلی شهروندان میدانند.
نقطه عطف این نگرانیها، انتشار یک نقلقول منتسب به دبیر ستاد ملی جمعیت بود که گفت: «اگر خانوادهها فرزند نیاورند، مجبوریم جور دیگری عمل کنیم». اگرچه این جمله بهطور رسمی تایید نشد، اما موجی از واکنشهای منفی در فضای عمومی و شبکههای اجتماعی برانگیخت. از نظر بسیاری، این جمله و لحن تهدیدآمیزی که داشت یادآور سیاستهای جمعیتی در حکومتهای تمامیتخواه بود، جایی که بدن انسان نه بهمثابه یک حق، بلکه بهعنوان ابزار اجرای ایدئولوژی تلقی میشود.
در یک مقایسه تاریخی، چنین رویکردی بیارتباط با اقدامات خمرهای سرخ در کامبوج نیست. در رژیم پل پوت، ازدواجها ، روابط جنسی و فرزندآوری اجباری بود و مردم موظف بودند در چارچوبهای تحمیلی حکومت برای «خلق نسل انقلابی» فرزندآوری کنند. امتناع از این کار میتوانست به اتهام خیانت و اعدام منجر شود. بدن و خانواده در خدمت نظامی قرار میگرفت که هدفش، مهندسی اجتماعی و بازتولید ایدئولوژیک جامعه بود.
در هر دو مورد، آنچه مشترک است، فلسفه کنترل بدن و خانواده و تبدیل انسان به ابزاری برای پیشبرد اهداف حکومتی است. تفاوت در روشها – یکی عریان و خشن، دیگری قانونی و تدریجی – باعث نمیشود که شباهت ساختاری نادیده گرفته شود. در ایران، فشار بیشتر به شکل مقررات، حذف خدمات درمانی، تبلیغات رسمی و محرومیتهای شغلی اعمال میشود، اما پیامد آن، همان انکار عاملیت فردی در تصمیمهای بنیادین زندگی است.
در نهایت، چه در کامبوج با زور نظامی و چه در ایران با قانونگذاری ایدئولوژیک، هدف یکیست: مدیریت بدن، جنسیّت و تولید مثل انسانها برای حفظ نظم مورد نظر حکومت. تجربه تاریخی نشان میدهد که چنین سیاستهایی، بهرغم فشار و تبلیغ، عموما با نارضایتی، مقاومت پنهان، و در نهایت شکست روبرو میشوند؛ چرا که بدن انسان را نمیتوان برای همیشه به ابزاری در خدمت قدرت فروکاست.
#حکومت_ایدئولوژیک #جمهوری_اسلامی #خمرهای_سرخ #قانون_جوانی_جمعیت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در سالهای اخیر، سیاستهای جمعیتی جمهوری اسلامی، بهویژه با تصویب «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت»، به یکی از پرمناقشهترین حوزههای مداخله دولت در زندگی خصوصی مردم بدل شده است. این قانون با محدودسازی سقط جنین، کاهش دسترسی به ابزارهای پیشگیری، تبلیغ فرزندآوری و مشروطسازی برخی خدمات دولتی به وضعیت تاهل و فرزنددار بودن، عملاً تصمیمگیریهای باروری را از حوزه فردی خارج و به عرصه سیاست دولتی وارد کرده است. بسیاری از تحلیلگران این اقدامات را نه سیاستگذاری جمعیتی، بلکه تلاشی برای کنترل بدن و زندگی جنسی و تولیدمثلی شهروندان میدانند.
نقطه عطف این نگرانیها، انتشار یک نقلقول منتسب به دبیر ستاد ملی جمعیت بود که گفت: «اگر خانوادهها فرزند نیاورند، مجبوریم جور دیگری عمل کنیم». اگرچه این جمله بهطور رسمی تایید نشد، اما موجی از واکنشهای منفی در فضای عمومی و شبکههای اجتماعی برانگیخت. از نظر بسیاری، این جمله و لحن تهدیدآمیزی که داشت یادآور سیاستهای جمعیتی در حکومتهای تمامیتخواه بود، جایی که بدن انسان نه بهمثابه یک حق، بلکه بهعنوان ابزار اجرای ایدئولوژی تلقی میشود.
در یک مقایسه تاریخی، چنین رویکردی بیارتباط با اقدامات خمرهای سرخ در کامبوج نیست. در رژیم پل پوت، ازدواجها ، روابط جنسی و فرزندآوری اجباری بود و مردم موظف بودند در چارچوبهای تحمیلی حکومت برای «خلق نسل انقلابی» فرزندآوری کنند. امتناع از این کار میتوانست به اتهام خیانت و اعدام منجر شود. بدن و خانواده در خدمت نظامی قرار میگرفت که هدفش، مهندسی اجتماعی و بازتولید ایدئولوژیک جامعه بود.
در هر دو مورد، آنچه مشترک است، فلسفه کنترل بدن و خانواده و تبدیل انسان به ابزاری برای پیشبرد اهداف حکومتی است. تفاوت در روشها – یکی عریان و خشن، دیگری قانونی و تدریجی – باعث نمیشود که شباهت ساختاری نادیده گرفته شود. در ایران، فشار بیشتر به شکل مقررات، حذف خدمات درمانی، تبلیغات رسمی و محرومیتهای شغلی اعمال میشود، اما پیامد آن، همان انکار عاملیت فردی در تصمیمهای بنیادین زندگی است.
در نهایت، چه در کامبوج با زور نظامی و چه در ایران با قانونگذاری ایدئولوژیک، هدف یکیست: مدیریت بدن، جنسیّت و تولید مثل انسانها برای حفظ نظم مورد نظر حکومت. تجربه تاریخی نشان میدهد که چنین سیاستهایی، بهرغم فشار و تبلیغ، عموما با نارضایتی، مقاومت پنهان، و در نهایت شکست روبرو میشوند؛ چرا که بدن انسان را نمیتوان برای همیشه به ابزاری در خدمت قدرت فروکاست.
#حکومت_ایدئولوژیک #جمهوری_اسلامی #خمرهای_سرخ #قانون_جوانی_جمعیت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
کتاب ترور به نام خدا نوشته پرویز دستمالچی، اثری مستند، سیاسی و تحلیلی است که به بررسی نقش جمهوری اسلامی ایران در سلسله ترورهای برونمرزی، بهویژه ماجرای معروف میکونوس در آلمان میپردازد. این کتاب روایت فردی است که نهتنها پژوهشگر و فعال سیاسی است، بلکه خود از بازماندگان آن واقعه خونین نیز محسوب میشود. دستمالچی با تکیه بر اسناد دادگاه، گزارشهای امنیتی، و تجربهی شخصی، تصویری روشن و نگرانکننده از استفاده ابزاری از دین برای توجیه خشونت سیاسی ارائه میدهد.
پرویز دستمالچی، متولد ۱۳۲۸ در تهران، از
از فعالان جنبش دانشجویان ایرانی در خارج از (کنفدراسیون) کشور و فعال سیاسی بوده و سالها در تبعید زندگی کرده است. او با حضور فعال در جریان دادگاه میکونوس و تلاش برای افشای نقش مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی، به یکی از چهرههای مهم در پروندهی ترور مخالفان ایرانی در خارج بدل شد. کتاب حاضر نهفقط سندی تاریخی، بلکه صدای بازماندهای است که تصمیم گرفت سکوت نکند و حقیقت را با مخاطب در میان بگذارد.
دستمالچی در بخشهای مختلف کتاب به شکل دقیق روند دادگاه میکونوس را شرح میدهد، از جمله شهادتها، مدارک امنیتی، و نقش وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی. او در جایی مینویسد: «ترورها در چارچوب سیاست حذف فیزیکی مخالفان انجام میگرفت و نه تنها مورد تأیید، بلکه مأموریت رسمی برخی مأموران امنیتی بود» (ص. ۱۱۲). این روایتها با زبانی روشن، مستند و بیپرده ارائه شدهاند و خواننده را به عمق یکی از تاریکترین فصول تاریخ معاصر ایران میبرد.
ترور به نام خدا نه فقط گزارشی از یک جنایت سیاسی، بلکه بررسیای عمیق از پیوند خطرناک میان ایدئولوژی دینی و خشونت حکومتی است. دستمالچی با روشنی و شهامت، نقش نهادهای حکومتی ایران را در طراحی و اجرای ترورها به نقد میکشد و همزمان از مسئولیتهای بینالمللی در برابر چنین جنایاتی سخن میگوید. کتاب برای هر مخاطبی که دغدغه آزادی، حقوق بشر، و مسئولیتپذیری حکومتها را دارد، اثری خواندنی و ارزشمند است.
لینک دانلود کتاب:
http://bit.ly/2m0ofgQ
#ترور #حکومت_ایدئولوژیک #جمهوری_اسلامی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
کتاب ترور به نام خدا نوشته پرویز دستمالچی، اثری مستند، سیاسی و تحلیلی است که به بررسی نقش جمهوری اسلامی ایران در سلسله ترورهای برونمرزی، بهویژه ماجرای معروف میکونوس در آلمان میپردازد. این کتاب روایت فردی است که نهتنها پژوهشگر و فعال سیاسی است، بلکه خود از بازماندگان آن واقعه خونین نیز محسوب میشود. دستمالچی با تکیه بر اسناد دادگاه، گزارشهای امنیتی، و تجربهی شخصی، تصویری روشن و نگرانکننده از استفاده ابزاری از دین برای توجیه خشونت سیاسی ارائه میدهد.
پرویز دستمالچی، متولد ۱۳۲۸ در تهران، از
از فعالان جنبش دانشجویان ایرانی در خارج از (کنفدراسیون) کشور و فعال سیاسی بوده و سالها در تبعید زندگی کرده است. او با حضور فعال در جریان دادگاه میکونوس و تلاش برای افشای نقش مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی، به یکی از چهرههای مهم در پروندهی ترور مخالفان ایرانی در خارج بدل شد. کتاب حاضر نهفقط سندی تاریخی، بلکه صدای بازماندهای است که تصمیم گرفت سکوت نکند و حقیقت را با مخاطب در میان بگذارد.
دستمالچی در بخشهای مختلف کتاب به شکل دقیق روند دادگاه میکونوس را شرح میدهد، از جمله شهادتها، مدارک امنیتی، و نقش وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی. او در جایی مینویسد: «ترورها در چارچوب سیاست حذف فیزیکی مخالفان انجام میگرفت و نه تنها مورد تأیید، بلکه مأموریت رسمی برخی مأموران امنیتی بود» (ص. ۱۱۲). این روایتها با زبانی روشن، مستند و بیپرده ارائه شدهاند و خواننده را به عمق یکی از تاریکترین فصول تاریخ معاصر ایران میبرد.
ترور به نام خدا نه فقط گزارشی از یک جنایت سیاسی، بلکه بررسیای عمیق از پیوند خطرناک میان ایدئولوژی دینی و خشونت حکومتی است. دستمالچی با روشنی و شهامت، نقش نهادهای حکومتی ایران را در طراحی و اجرای ترورها به نقد میکشد و همزمان از مسئولیتهای بینالمللی در برابر چنین جنایاتی سخن میگوید. کتاب برای هر مخاطبی که دغدغه آزادی، حقوق بشر، و مسئولیتپذیری حکومتها را دارد، اثری خواندنی و ارزشمند است.
لینک دانلود کتاب:
http://bit.ly/2m0ofgQ
#ترور #حکومت_ایدئولوژیک #جمهوری_اسلامی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
وقتی "ناموس اسلام" هم ابزار میشود؛
حجاب، قربانی مصلحت نظام در نمایش ضداسرائیلی
تجمع اخیر در حمایت از فلسطین مقابل سردر دانشگاه تهران، صحنه پر حاشیهای را رقم زد؛ جایی که، حضور دختران بدون حجاب اجباری یا به تعبیر کاربران "چپهای محور مقاومت" نهتنها تحمل شدند، بلکه بنابر آنچه در شبکههای اجتماعی نوشتند با دعوت نهادهای امنیتی و دانشجویی به صحنه آمدند. کاربران شبکههای اجتماعی با بهت و حیرت، این چرخش را نشانهای از ریاکاری و استفاده ابزاری از زنان دانستند؛ امری که پیش از این بارها از سوی نظام جرم تلقی شده و با خشونت سرکوب شده بود. و برخی هم با اشاره به رویدادهای حاکمیتی مثل ۲۲بهمن یا زمان انتخابات این الگوی تکراری را اینبار برخلاف کارکرد داخلی این رفتار در جهت پروپاگاندای بینالمللی نظام ارزیابی کردند.
بسیاری از کاربران با لحنی تند نوشتند: «اگر همین دختران برای اعتراض به گرانی یا دفاع از حقوق معلمان و کارگران تجمع کرده بودند، یا مثلا در محکوم کردن حمله تروریستی ۷اکتبر به خیابان آمده بودند آیا باز هم در امنیت کامل میتوانستند مقابل سردر دانشگاه بایستند؟ یا در کمتر از چند دقیقه با ون و گاز اشکآور روبهرو میشدند؟» این پرسشها بازتاب گستردهای یافت و شکاف عمیق در معیارهای دوگانه نظام جمهوری اسلامی را به رخ کشید.
در بخش بزرگی از واکنشها، تأکید شده که نظام برای پیشبرد پروژههای ایدئولوژیک خود، حتی حاضر است بر خطوط قرمز خود پا بگذارد. کاربران نوشتند: «حجابی که آیتالله خامنهای آن را هم "جرم شرعی" و هم "جرم سیاسی" میداند، حالا در مواجهه با مسئله اسرائیل و یهودیستیزی، بهراحتی از درجه اعتبار ساقط میشود.»
کاربران این اقدام را نشانهای از اباحهگری ساختاری خواندند؛ جایی که ارزشها نه بر مبنای اخلاق یا قانون، بلکه بر اساس مصلحتسنجیهای روز قدرت، تعیین و جابهجا میشوند. یکی از نظرات مورد توجه کاربران این بود: «تا دیروز زن بیحجاب دشمن دین بود، امروز شده ابزار نمایش مقاومت!»
تعدد این واکنشها نشان داد جامعه فراموش نکرده است که همین سیستم، در ماههای گذشته با شدت و خشونت بیسابقهای علیه زنان بیحجاب برخورد کرده و بسیاری از آنها را به زندان، جریمه، و طرد اجتماعی محکوم کرده است. حالا همین زنان، اگر در چارچوب اهداف ایدئولوژیک نظام ظاهر شوند، نهتنها تهدید نیستند، بلکه حتی پذیرفته و دعوت میشوند.
در نهایت، آنچه از دل این واکنشهای اجتماعی بیرون آمد، یک نتیجه روشن بود: در جمهوری اسلامی، وقتی هدف مبارزه با اسرائیل و یهودیستیزی باشد، «وسیله» هرچه باشد، توجیه میشود. حتی «ناموس اسلام» و خطوط قرمز شرعی مانند حجاب، میتوانند بنا بر مصلحت حکومت، جابهجا شوند. و این، نهایت ابزاریسازی دین و زن در خدمت قدرت است.
شما در اینباره چطور فکر میکنید و نظر شما چیست؟
#حکومت_ایدئولوژیک #یهودی_ستیزی #حجاب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حجاب، قربانی مصلحت نظام در نمایش ضداسرائیلی
تجمع اخیر در حمایت از فلسطین مقابل سردر دانشگاه تهران، صحنه پر حاشیهای را رقم زد؛ جایی که، حضور دختران بدون حجاب اجباری یا به تعبیر کاربران "چپهای محور مقاومت" نهتنها تحمل شدند، بلکه بنابر آنچه در شبکههای اجتماعی نوشتند با دعوت نهادهای امنیتی و دانشجویی به صحنه آمدند. کاربران شبکههای اجتماعی با بهت و حیرت، این چرخش را نشانهای از ریاکاری و استفاده ابزاری از زنان دانستند؛ امری که پیش از این بارها از سوی نظام جرم تلقی شده و با خشونت سرکوب شده بود. و برخی هم با اشاره به رویدادهای حاکمیتی مثل ۲۲بهمن یا زمان انتخابات این الگوی تکراری را اینبار برخلاف کارکرد داخلی این رفتار در جهت پروپاگاندای بینالمللی نظام ارزیابی کردند.
بسیاری از کاربران با لحنی تند نوشتند: «اگر همین دختران برای اعتراض به گرانی یا دفاع از حقوق معلمان و کارگران تجمع کرده بودند، یا مثلا در محکوم کردن حمله تروریستی ۷اکتبر به خیابان آمده بودند آیا باز هم در امنیت کامل میتوانستند مقابل سردر دانشگاه بایستند؟ یا در کمتر از چند دقیقه با ون و گاز اشکآور روبهرو میشدند؟» این پرسشها بازتاب گستردهای یافت و شکاف عمیق در معیارهای دوگانه نظام جمهوری اسلامی را به رخ کشید.
در بخش بزرگی از واکنشها، تأکید شده که نظام برای پیشبرد پروژههای ایدئولوژیک خود، حتی حاضر است بر خطوط قرمز خود پا بگذارد. کاربران نوشتند: «حجابی که آیتالله خامنهای آن را هم "جرم شرعی" و هم "جرم سیاسی" میداند، حالا در مواجهه با مسئله اسرائیل و یهودیستیزی، بهراحتی از درجه اعتبار ساقط میشود.»
کاربران این اقدام را نشانهای از اباحهگری ساختاری خواندند؛ جایی که ارزشها نه بر مبنای اخلاق یا قانون، بلکه بر اساس مصلحتسنجیهای روز قدرت، تعیین و جابهجا میشوند. یکی از نظرات مورد توجه کاربران این بود: «تا دیروز زن بیحجاب دشمن دین بود، امروز شده ابزار نمایش مقاومت!»
تعدد این واکنشها نشان داد جامعه فراموش نکرده است که همین سیستم، در ماههای گذشته با شدت و خشونت بیسابقهای علیه زنان بیحجاب برخورد کرده و بسیاری از آنها را به زندان، جریمه، و طرد اجتماعی محکوم کرده است. حالا همین زنان، اگر در چارچوب اهداف ایدئولوژیک نظام ظاهر شوند، نهتنها تهدید نیستند، بلکه حتی پذیرفته و دعوت میشوند.
در نهایت، آنچه از دل این واکنشهای اجتماعی بیرون آمد، یک نتیجه روشن بود: در جمهوری اسلامی، وقتی هدف مبارزه با اسرائیل و یهودیستیزی باشد، «وسیله» هرچه باشد، توجیه میشود. حتی «ناموس اسلام» و خطوط قرمز شرعی مانند حجاب، میتوانند بنا بر مصلحت حکومت، جابهجا شوند. و این، نهایت ابزاریسازی دین و زن در خدمت قدرت است.
شما در اینباره چطور فکر میکنید و نظر شما چیست؟
#حکومت_ایدئولوژیک #یهودی_ستیزی #حجاب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
مهدی رحیمی و کیا نورینیا، نوکیشان مسیحی ساکن تبریز، توسط شعبه دادگاه سوم دادگاه انقلاب این شهر در مجموع به ۲۴ سال حبس، بیش از دو میلیارد جزای نقدی و ۳۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدند./هرانا
شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی حسن فتح نژاد بدون حضور این نوکیشان مسیحی و اخذ دفاعیاتشان در تاریخ ۲۷ فروردین ماه آنها را محاکمه کرده است. بر اساس این رای که اخیرا صادر و به این دو نوکیش مسیحی ابلاغ شده، آقای رحیمی و نورینیا هرکدام به ۱۲ سال حبس محکوم شدهاند. از باب مجازاتهای تکمیلی نیز هرکدام به پرداخت یک میلیارد جزای نقدی و ۱۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدهاند.
۱۰ سال از حکم هر یک به ظن «تبلیغ عقاید انحرافی مسیحیت صهیونیستی مخالف با نظام جمهوری اسلامی ایران» و ۲ سال دیگر به دلیل «قاچاق کالای ممنوعه» شامل کتابهای مذهبی بوده است. آنها همچنین به پرداخت جریمهای معادل ده برابر ارزش کتابهای توقیفشده محکوم شدهاند.
#نوکیش #مسیحیان_ایران #حکومت_ایدئولوژیک #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
مهدی رحیمی و کیا نورینیا، نوکیشان مسیحی ساکن تبریز، توسط شعبه دادگاه سوم دادگاه انقلاب این شهر در مجموع به ۲۴ سال حبس، بیش از دو میلیارد جزای نقدی و ۳۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدند./هرانا
شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی حسن فتح نژاد بدون حضور این نوکیشان مسیحی و اخذ دفاعیاتشان در تاریخ ۲۷ فروردین ماه آنها را محاکمه کرده است. بر اساس این رای که اخیرا صادر و به این دو نوکیش مسیحی ابلاغ شده، آقای رحیمی و نورینیا هرکدام به ۱۲ سال حبس محکوم شدهاند. از باب مجازاتهای تکمیلی نیز هرکدام به پرداخت یک میلیارد جزای نقدی و ۱۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدهاند.
۱۰ سال از حکم هر یک به ظن «تبلیغ عقاید انحرافی مسیحیت صهیونیستی مخالف با نظام جمهوری اسلامی ایران» و ۲ سال دیگر به دلیل «قاچاق کالای ممنوعه» شامل کتابهای مذهبی بوده است. آنها همچنین به پرداخت جریمهای معادل ده برابر ارزش کتابهای توقیفشده محکوم شدهاند.
#نوکیش #مسیحیان_ایران #حکومت_ایدئولوژیک #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
امروز شنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴، برزان ملکی، روحانی اهل سنت ساکن سنندج، پس از حضور در دادگاه ویژه روحانیت همدان بازداشت شد.
بر اساس این گزارش، بازداشت این روحانی روز جاری پس از حضور در دادگاه ویژه روحانیت همدان صورت گرفته است. آقای ملکی با دریافت ابلاغیهای به این دادگاه احضار شده بود.
این روحانی روز گذشته نیز به اداره اطلاعات سنندج احضار و به مدت دو ساعت مورد بازجویی قرار گرفته بود.
تاکنون از دلایل بازداشت، محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این روحانی اهل سنت اطلاعی حاصل نشده است.
لازم به ذکر است که در تاریخ هشتم بهمن ۱۴۰۳ نیز سفر برزان ملکی و شماری از شاگردانش به زاهدان با دخالت نیروهای امنیتی مختل شده بود.
برزان ملکی، امام جمعه و مدرس مسجد جامع شیخین سنندج است.
#اهل_سنت #ماموستا #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #شیعه_گری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
امروز شنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴، برزان ملکی، روحانی اهل سنت ساکن سنندج، پس از حضور در دادگاه ویژه روحانیت همدان بازداشت شد.
بر اساس این گزارش، بازداشت این روحانی روز جاری پس از حضور در دادگاه ویژه روحانیت همدان صورت گرفته است. آقای ملکی با دریافت ابلاغیهای به این دادگاه احضار شده بود.
این روحانی روز گذشته نیز به اداره اطلاعات سنندج احضار و به مدت دو ساعت مورد بازجویی قرار گرفته بود.
تاکنون از دلایل بازداشت، محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این روحانی اهل سنت اطلاعی حاصل نشده است.
لازم به ذکر است که در تاریخ هشتم بهمن ۱۴۰۳ نیز سفر برزان ملکی و شماری از شاگردانش به زاهدان با دخالت نیروهای امنیتی مختل شده بود.
برزان ملکی، امام جمعه و مدرس مسجد جامع شیخین سنندج است.
#اهل_سنت #ماموستا #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #شیعه_گری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
تفتیش منزل مهران دهقانمنشادی، شهروند بهائی در شیراز و ضبط اموال شخصی
صبح روز یکشنبه، چهارم خردادماه ۱۴۰۴، پنج مأمور امنیتی با ارائه حکم قضایی وارد منزل مهران دهقانمنشادی، شهروند بهائی ساکن شیراز، شدند. مأموران پس از بازرسی کامل خانه، اقدام به ضبط لپتاپ، تبلت، هارد، تلفنهای همراه اعضای خانواده، کتابها، عکسهای مذهبی و همچنین گردنبندهای طلا با نماد بهائی کردند. مأموران در پایان اعلام کردند که دهقانمنشادی در روزهای آینده به نهادهای امنیتی احضار خواهد شد.
بهائیان بزرگترین گروه اقلیت مذهبی در ایران هستند که تحت حکومت جمهوری اسلامی از حقوق اولیهای مانند تحصیل، اشتغال و آزادیهای دینی محروماند. نهادهای حقوق بشری بارها نسبت به آزار و تبعیض سیستماتیک علیه جامعه بهائی هشدار داده و خواستار پایان دادن به این سیاستها شدهاند.
#داستان_ما_یکیست #بهائی #بهائیان_ایران #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
تفتیش منزل مهران دهقانمنشادی، شهروند بهائی در شیراز و ضبط اموال شخصی
صبح روز یکشنبه، چهارم خردادماه ۱۴۰۴، پنج مأمور امنیتی با ارائه حکم قضایی وارد منزل مهران دهقانمنشادی، شهروند بهائی ساکن شیراز، شدند. مأموران پس از بازرسی کامل خانه، اقدام به ضبط لپتاپ، تبلت، هارد، تلفنهای همراه اعضای خانواده، کتابها، عکسهای مذهبی و همچنین گردنبندهای طلا با نماد بهائی کردند. مأموران در پایان اعلام کردند که دهقانمنشادی در روزهای آینده به نهادهای امنیتی احضار خواهد شد.
بهائیان بزرگترین گروه اقلیت مذهبی در ایران هستند که تحت حکومت جمهوری اسلامی از حقوق اولیهای مانند تحصیل، اشتغال و آزادیهای دینی محروماند. نهادهای حقوق بشری بارها نسبت به آزار و تبعیض سیستماتیک علیه جامعه بهائی هشدار داده و خواستار پایان دادن به این سیاستها شدهاند.
#داستان_ما_یکیست #بهائی #بهائیان_ایران #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
بر اساس گزارشهای منتشرشده از سوی نهادهای حقوق بشری، سه شهروند بهائی ساکن تهران به نامهای شیدا روحانی، شیده توکلی و شیلا توکلی روز ششم خرداد توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شدهاند.
به گفته منابع مطلع، مأموران در جریان بازداشت، تمامی لوازم الکترونیکی این افراد از جمله تلفنهای همراه و رایانههای شخصی را ضبط کردهاند. همچنین مقادیر قابل توجهی از داراییهای شخصی آنان شامل طلا، جواهرات و ارز نیز توقیف شده است. هنوز از دلایل بازداشت و محل نگهداری این افراد اطلاعی در دست نیست.
جامعه بهائی، بهعنوان بزرگترین اقلیت مذهبی در ایران، از بسیاری از حقوق اساسی از جمله حق تحصیل، اشتغال و آزادی عبادت محروم است. در ماههای اخیر، فشارهای امنیتی و قضایی بر این جامعه شدت گرفته و نگرانیهای فزایندهای در سطح بینالمللی ایجاد کرده است.
نهادهای حقوق بشری بینالمللی با ابراز نگرانی نسبت به این روند، خواستار پایان دادن به آزار و سرکوب بهائیان در ایران شدهاند.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #بهائی #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
بر اساس گزارشهای منتشرشده از سوی نهادهای حقوق بشری، سه شهروند بهائی ساکن تهران به نامهای شیدا روحانی، شیده توکلی و شیلا توکلی روز ششم خرداد توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شدهاند.
به گفته منابع مطلع، مأموران در جریان بازداشت، تمامی لوازم الکترونیکی این افراد از جمله تلفنهای همراه و رایانههای شخصی را ضبط کردهاند. همچنین مقادیر قابل توجهی از داراییهای شخصی آنان شامل طلا، جواهرات و ارز نیز توقیف شده است. هنوز از دلایل بازداشت و محل نگهداری این افراد اطلاعی در دست نیست.
جامعه بهائی، بهعنوان بزرگترین اقلیت مذهبی در ایران، از بسیاری از حقوق اساسی از جمله حق تحصیل، اشتغال و آزادی عبادت محروم است. در ماههای اخیر، فشارهای امنیتی و قضایی بر این جامعه شدت گرفته و نگرانیهای فزایندهای در سطح بینالمللی ایجاد کرده است.
نهادهای حقوق بشری بینالمللی با ابراز نگرانی نسبت به این روند، خواستار پایان دادن به آزار و سرکوب بهائیان در ایران شدهاند.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #بهائی #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
محمدنبی موسویفرد، نماینده خامنهای در خوزستان گفت: «مساجد برای مقابله با بیحجابی نیروهای خود را وارد میدان کنند و نیروهای تذکر لسانی به خیابانها بیاورند، اگر فحش هم شنیدید برای دین است.» او افزود: «بیحجابی بنیان خانواده را از هم میپاشد و موجب افزایش طلاق میشود.»
🔹️یک کاربر همراه برای ما نوشته:
بهعنوان فرد عادی و از دل جامعه خصوصا در این شرایط بد اجتماعی و اقتصادی که اینهمه گرفتاری داریم با این گرمای تابستان مخصوصا جنوب، با نگرانی به این خبر نگاه میکنم؛ فراخوان نیروهای مساجد به خیابان برای مقابله با پوشش اختیاری و حجاب، عملاً دعوت به تقابل خیابانی و دوقطبیسازی جامعه است. چرا به جای حل مشکلات، کرامت مردم را نادیده میگیرن، امنیت روانی جامعه را تهدید میکند و زمینهساز درگیریهای خطرناک میان شهروندان میشوند. کنترل سبک زندگی مردم با فشار و تهدید، نه نشانه دینداریست و نه راه حفظ بنیان خانواده؛ بلکه تکرار همان سیاستهای شکستخوردهایست که مردم را از دین و حکومت دورتر کرده است.
#حجاب_اجباری #پوشش_اختیاری #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
محمدنبی موسویفرد، نماینده خامنهای در خوزستان گفت: «مساجد برای مقابله با بیحجابی نیروهای خود را وارد میدان کنند و نیروهای تذکر لسانی به خیابانها بیاورند، اگر فحش هم شنیدید برای دین است.» او افزود: «بیحجابی بنیان خانواده را از هم میپاشد و موجب افزایش طلاق میشود.»
🔹️یک کاربر همراه برای ما نوشته:
بهعنوان فرد عادی و از دل جامعه خصوصا در این شرایط بد اجتماعی و اقتصادی که اینهمه گرفتاری داریم با این گرمای تابستان مخصوصا جنوب، با نگرانی به این خبر نگاه میکنم؛ فراخوان نیروهای مساجد به خیابان برای مقابله با پوشش اختیاری و حجاب، عملاً دعوت به تقابل خیابانی و دوقطبیسازی جامعه است. چرا به جای حل مشکلات، کرامت مردم را نادیده میگیرن، امنیت روانی جامعه را تهدید میکند و زمینهساز درگیریهای خطرناک میان شهروندان میشوند. کنترل سبک زندگی مردم با فشار و تهدید، نه نشانه دینداریست و نه راه حفظ بنیان خانواده؛ بلکه تکرار همان سیاستهای شکستخوردهایست که مردم را از دین و حکومت دورتر کرده است.
#حجاب_اجباری #پوشش_اختیاری #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
کاملیا سجادیان، مادر جاویدنام محمدحسن ترکمان، در ویدیویی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده در خصوص. پروژه جهنم، که توسط سپاه پاسداران در شهرستان فومن راهاندازی شده میگوید:
«انساننماهایی که با وقاحت میان و با شعور مردم بازی میکنن، بیشتر شبیه به موجودات باغوحش هستن تا انسان. این پروژه بیشتر شبیه شهر بازیه و باید واقعاً به سخره گرفته بشه.
نکتهی بعد اینکه شما تمام اعتقادات مردم رو نشانه رفتید؛ تمام دین، انسانیت و مذهب این مردم رو هدف گرفتید، و حالا میاید از جهنم تصویرسازی میکنید؟
اول از همه، کسی تا حالا اونجا نرفته که ببینه واقعاً بهشت و جهنمی وجود داره یا نه!
نسل ۵۷، جهنم واقعی رو همینجا به تصویر کشید و اینجا روی زمین به وجود آورد.
نکتهی بعدی اینکه: آقایونی که اینقدر بلدین و سرعت عملتون بالاست برای اجرای پروژههایی از این جنس، لطفاً بگید چرا در استان سیستان و بلوچستان همچین پروژههایی اجرا نمیکنید؟
چرا طرح محرومیتزدایی انجام نمیدید؟ چرا مکانهایی برای درمان بچههای اون منطقه احداث نمیکنید؟ چرا لولهکشی آب، امکانات درمانی، مدرسه، یا حتی فضای فرهنگی و آموزشی براشون نمیسازید؟ مگه اون مردم جزو همین خاک و همین ملیت نیستن؟ مگه اونها انسان نیستن؟
و در نهایت میخوام بپرسم: آیا توی اون جهنمی که به تصویر کشیدین، افرادی هم هستن که در لباس دین دزدی کردن، خیانت کردن، با اعتقادات مردم بازی کردن، دروغ گفتن و الان دوباره همونها میان و اقامهی نماز میکنن؟
آیا اونایی که پشت سرشون صف میکشن و مهر به پیشونی میزنن هم اونجان؟
آیا اینها رو هم به زنجیر کشیدید و توی جهنمتون نمایش دادید؟
اگه قراره شبیهسازی کنید، لطفاً یه چیز واقعی رو شبیهسازی کنید، نه تخیلات یه مغز بسته و پر از عقدهی خودتون رو!»
kamelia_sajadian
#بهشت #جهنم #جهنم_سپاه #حکومت_ایدئولوژیک #خرافه #جهل #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
کاملیا سجادیان، مادر جاویدنام محمدحسن ترکمان، در ویدیویی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده در خصوص. پروژه جهنم، که توسط سپاه پاسداران در شهرستان فومن راهاندازی شده میگوید:
«انساننماهایی که با وقاحت میان و با شعور مردم بازی میکنن، بیشتر شبیه به موجودات باغوحش هستن تا انسان. این پروژه بیشتر شبیه شهر بازیه و باید واقعاً به سخره گرفته بشه.
نکتهی بعد اینکه شما تمام اعتقادات مردم رو نشانه رفتید؛ تمام دین، انسانیت و مذهب این مردم رو هدف گرفتید، و حالا میاید از جهنم تصویرسازی میکنید؟
اول از همه، کسی تا حالا اونجا نرفته که ببینه واقعاً بهشت و جهنمی وجود داره یا نه!
نسل ۵۷، جهنم واقعی رو همینجا به تصویر کشید و اینجا روی زمین به وجود آورد.
نکتهی بعدی اینکه: آقایونی که اینقدر بلدین و سرعت عملتون بالاست برای اجرای پروژههایی از این جنس، لطفاً بگید چرا در استان سیستان و بلوچستان همچین پروژههایی اجرا نمیکنید؟
چرا طرح محرومیتزدایی انجام نمیدید؟ چرا مکانهایی برای درمان بچههای اون منطقه احداث نمیکنید؟ چرا لولهکشی آب، امکانات درمانی، مدرسه، یا حتی فضای فرهنگی و آموزشی براشون نمیسازید؟ مگه اون مردم جزو همین خاک و همین ملیت نیستن؟ مگه اونها انسان نیستن؟
و در نهایت میخوام بپرسم: آیا توی اون جهنمی که به تصویر کشیدین، افرادی هم هستن که در لباس دین دزدی کردن، خیانت کردن، با اعتقادات مردم بازی کردن، دروغ گفتن و الان دوباره همونها میان و اقامهی نماز میکنن؟
آیا اونایی که پشت سرشون صف میکشن و مهر به پیشونی میزنن هم اونجان؟
آیا اینها رو هم به زنجیر کشیدید و توی جهنمتون نمایش دادید؟
اگه قراره شبیهسازی کنید، لطفاً یه چیز واقعی رو شبیهسازی کنید، نه تخیلات یه مغز بسته و پر از عقدهی خودتون رو!»
kamelia_sajadian
#بهشت #جهنم #جهنم_سپاه #حکومت_ایدئولوژیک #خرافه #جهل #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
علت شهادت: ناله و زاری در سوگ خمینی!
کی باور میکند که یک زمانی کسی در سوگ خمینی آنقدر گریه کرده که مرده؟!
این سرنوشت حکومتهای ایدئولوژیک است. با گزارههای هیجانی و غیرعقلانی شروع میکنند و در نهایت با نفرین و شعارهای مردم علیه ارکان نظام سقوط میکنند.
- ارسالی همراهان
#خمینی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
کی باور میکند که یک زمانی کسی در سوگ خمینی آنقدر گریه کرده که مرده؟!
این سرنوشت حکومتهای ایدئولوژیک است. با گزارههای هیجانی و غیرعقلانی شروع میکنند و در نهایت با نفرین و شعارهای مردم علیه ارکان نظام سقوط میکنند.
- ارسالی همراهان
#خمینی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ساعت ۴ صبح در شهر جده، عربستان
ساعتی که آن زمان در ایران، جوانان ما را به بالای دار میبرند
جده میزبان چندین جشنواره موسیقی است و جشنواره «بلد بیست» (Balad Beast) یکی از برجستهترین آنهاست که در منطقه تاریخی البلد برگزار میشود. برای مثال، جشنواره بلد بیست ۲۰۲۵ شامل فهرستی متنوع از هنرمندان بینالمللی و محلی بود که در طول دو روز اجرا داشتند. جشنوارههای دیگری مانند «پینککمل» (PinkCamel) و «بلد سوشیال» (Balad Social) نیز تجربههای موسیقایی متفاوتی را در جده ارائه میدهند.
#رواداری #شادی #موسیقی #عربستان #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ساعت ۴ صبح در شهر جده، عربستان
ساعتی که آن زمان در ایران، جوانان ما را به بالای دار میبرند
جده میزبان چندین جشنواره موسیقی است و جشنواره «بلد بیست» (Balad Beast) یکی از برجستهترین آنهاست که در منطقه تاریخی البلد برگزار میشود. برای مثال، جشنواره بلد بیست ۲۰۲۵ شامل فهرستی متنوع از هنرمندان بینالمللی و محلی بود که در طول دو روز اجرا داشتند. جشنوارههای دیگری مانند «پینککمل» (PinkCamel) و «بلد سوشیال» (Balad Social) نیز تجربههای موسیقایی متفاوتی را در جده ارائه میدهند.
#رواداری #شادی #موسیقی #عربستان #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
بازداشت مریم دلباری، نویسنده و مدرس اندیشه، از پانزدهم اردیبهشت؛ نگرانیها از فشارهای امنیتی
آموزشکده توانا دریافته که خانم مریم دلباری، نویسنده، پژوهشگر و مدرس مستقل حوزه اندیشه، از تاریخ پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ بازداشت شده و هماکنون در زندان عادلآباد شیراز نگهداری میشود.
در بیانیهای که به دست توانا رسیده و گفته شده جمعی از نویسندگان، پژوهشگران، استادان دانشگاه و کنشگران فرهنگی آن را امضا کردهاند، نسبت به تداوم فشارهای فراقانونی و روند غیرشفاف بازداشت خانم دلباری ابراز نگرانی شده است.
در این بیانیه، خانم دلباری «مدرسی اندیشهورز» معرفی شده که آثارش در حوزه عرفان، ادبیات و فرهنگ، الهامبخش گفتوگوهای بنیادین میان نسلهای تازه نویسندگان و پژوهشگران مستقل بوده است. او پیشتر ریاست حوزه هنری آبادان را نیز بر عهده داشته است.
طرفداران خانم دلباری معتقدند که او در آثار و کلاسهایش، بدون وابستگی به نهادهای رسمی، مخاطبانش را به تأمل درباره مفاهیم هستیشناسانه، معنا و آزادی دعوت میکرده و همین استقلال فکری، موجب حساسیت نهادهای امنیتی نسبت به فعالیتهای او شده است.
بر اساس اسناد قضایی که در دسترس توانا قرار گرفته، بازداشت اخیر خانم دلباری در چارچوب اجرای حکمی صورت گرفته که پیشتر از سوی دادگاه صادر شده بود. در حکم جلبی که در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ از سوی اجرای احکام دادگستری شیراز صادر شده، خانم دلباری به اتهام «مشارکت در فعالیت تبلیغی علیه نظام» به ۱۸ ماه حبس تعزیری و دو سال خدمات عمومی در حوزه علمیه خواهران بوشهر محکوم شده و مأموران امنیتی مجاز به ورود به محل سکونت او برای اجرای حکم شدهاند.
با این حال، امضاکنندگان بیانیه، نسبت به نحوه اجرای حکم، از جمله بازداشت بدون اطلاع قبلی، ورود غیرمجاز به منزل از طریق پشتبام، و عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت جسمی خانم دلباری در زمان انتقال به زندان، ابراز نگرانی کرده و خواستار نظارت نهادهای مستقل بر روند اجرای حکم شدهاند.
گفته میشود از مصادیق اتهامات خانم دلباری، ارتباط با گروههای دراویش است.
دستگاه امنیتی حکومت ایران و به طور خاص وزارت اطلاعات دارای بخشهایی برای مقابله با ادیان، عرفانها و جمعیتهای فکری-دینی است که در چارچوب پذیرش فکری ایدئولوژی حکومت ایران نیستند.
#مریم_دلباری #آزادی_اندیشه #آزادی_بیان #دراویش #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
بازداشت مریم دلباری، نویسنده و مدرس اندیشه، از پانزدهم اردیبهشت؛ نگرانیها از فشارهای امنیتی
آموزشکده توانا دریافته که خانم مریم دلباری، نویسنده، پژوهشگر و مدرس مستقل حوزه اندیشه، از تاریخ پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ بازداشت شده و هماکنون در زندان عادلآباد شیراز نگهداری میشود.
در بیانیهای که به دست توانا رسیده و گفته شده جمعی از نویسندگان، پژوهشگران، استادان دانشگاه و کنشگران فرهنگی آن را امضا کردهاند، نسبت به تداوم فشارهای فراقانونی و روند غیرشفاف بازداشت خانم دلباری ابراز نگرانی شده است.
در این بیانیه، خانم دلباری «مدرسی اندیشهورز» معرفی شده که آثارش در حوزه عرفان، ادبیات و فرهنگ، الهامبخش گفتوگوهای بنیادین میان نسلهای تازه نویسندگان و پژوهشگران مستقل بوده است. او پیشتر ریاست حوزه هنری آبادان را نیز بر عهده داشته است.
طرفداران خانم دلباری معتقدند که او در آثار و کلاسهایش، بدون وابستگی به نهادهای رسمی، مخاطبانش را به تأمل درباره مفاهیم هستیشناسانه، معنا و آزادی دعوت میکرده و همین استقلال فکری، موجب حساسیت نهادهای امنیتی نسبت به فعالیتهای او شده است.
بر اساس اسناد قضایی که در دسترس توانا قرار گرفته، بازداشت اخیر خانم دلباری در چارچوب اجرای حکمی صورت گرفته که پیشتر از سوی دادگاه صادر شده بود. در حکم جلبی که در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ از سوی اجرای احکام دادگستری شیراز صادر شده، خانم دلباری به اتهام «مشارکت در فعالیت تبلیغی علیه نظام» به ۱۸ ماه حبس تعزیری و دو سال خدمات عمومی در حوزه علمیه خواهران بوشهر محکوم شده و مأموران امنیتی مجاز به ورود به محل سکونت او برای اجرای حکم شدهاند.
با این حال، امضاکنندگان بیانیه، نسبت به نحوه اجرای حکم، از جمله بازداشت بدون اطلاع قبلی، ورود غیرمجاز به منزل از طریق پشتبام، و عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت جسمی خانم دلباری در زمان انتقال به زندان، ابراز نگرانی کرده و خواستار نظارت نهادهای مستقل بر روند اجرای حکم شدهاند.
گفته میشود از مصادیق اتهامات خانم دلباری، ارتباط با گروههای دراویش است.
دستگاه امنیتی حکومت ایران و به طور خاص وزارت اطلاعات دارای بخشهایی برای مقابله با ادیان، عرفانها و جمعیتهای فکری-دینی است که در چارچوب پذیرش فکری ایدئولوژی حکومت ایران نیستند.
#مریم_دلباری #آزادی_اندیشه #آزادی_بیان #دراویش #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
او با وعدههای رهاییبخش آمد، سخن از عدالت، معنویت و حاکمیت مردم گفت. اما آنچه در پی آمد، نه تحقق آرمانهای والا، که فروپاشی امیدها زیر آوار شعارهای توخالی بود. نسلی در سایهی او زیست که آموخت چگونه بیصدا حیات یابد و چگونه زنده بماند بیآنکه طعم زندگی را بچشد.
خمینی نه صرفاً یک فرد، که معمار یک ساختار بود، ساختاری که بر ستونهای سرکوب، سانسور و اطاعت بیچونوچرا استوار شد. نظامی که آزادی را به مسلخ برد و از تکهتکه شدن اندیشه، اقتدار ساخت. او نه نماد فداکاری بود و نه مظهر نجابت؛ او طراح دیواری شد که میان ملت و حق تعیین سرنوشتش فاصله انداخت، دیواری که پرسش را جرم، اندیشه را تهدید و تفاوت را گناه میشمرد.
در نظام او، حق نه از قانون، که از تفسیر فردی یک رهبر زاده میشد. حکومتی که قرار بود خدمتگزار مردم باشد، به ابزاری برای سلطه بر ایشان بدل شد. خمینی مفهوم حاکمیت را با ایدئولوژی درآمیخت و نتیجه، سیستمی شد که به جای پاسخگویی به ملت، از او طلب فرمانبرداری کرد. هر که آزادانه اندیشید یا به تأمل برخاست، قربانی دستگاهی شد که خمینی بنیانش نهاده بود.
او به جای گشودن افقهای آینده، برای مردم جز حسرت گذشتهای از دسترفته بر جای نگذاشت. به جای آشتی و وحدت، تخم تنش و تفرقه کاشت. آنچه از او به جا مانده، نه میراثی از روشنی و پیشرفت، که زخمهایی عمیق در پیکرهی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران است، زخمهایی که هنوز در خیابانها، دانشگاهها، رسانهها و ذهنهای مردم جاری است.
یادآوری خمینی، دعوتی است به تأمل در ماهیت قدرت و رهبری. این یادآوری، هشداری است که برای بازگرداندن ایران به جایگاه راستینش، باید سکوت را شکست و در برابر سرکوب و نابرابری ایستادگی کرد. این بازنگری، نه از سر کینه، که از دغدغهای برای عدالت و کرامت انسانی برمیخیزد؛ دغدغهای که با صدای بلند برای آزادی، حقیقت و ارادهی آزاد ملت طنینانداز میشود.
#خمینی #جمهوری_اسلامی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
او با وعدههای رهاییبخش آمد، سخن از عدالت، معنویت و حاکمیت مردم گفت. اما آنچه در پی آمد، نه تحقق آرمانهای والا، که فروپاشی امیدها زیر آوار شعارهای توخالی بود. نسلی در سایهی او زیست که آموخت چگونه بیصدا حیات یابد و چگونه زنده بماند بیآنکه طعم زندگی را بچشد.
خمینی نه صرفاً یک فرد، که معمار یک ساختار بود، ساختاری که بر ستونهای سرکوب، سانسور و اطاعت بیچونوچرا استوار شد. نظامی که آزادی را به مسلخ برد و از تکهتکه شدن اندیشه، اقتدار ساخت. او نه نماد فداکاری بود و نه مظهر نجابت؛ او طراح دیواری شد که میان ملت و حق تعیین سرنوشتش فاصله انداخت، دیواری که پرسش را جرم، اندیشه را تهدید و تفاوت را گناه میشمرد.
در نظام او، حق نه از قانون، که از تفسیر فردی یک رهبر زاده میشد. حکومتی که قرار بود خدمتگزار مردم باشد، به ابزاری برای سلطه بر ایشان بدل شد. خمینی مفهوم حاکمیت را با ایدئولوژی درآمیخت و نتیجه، سیستمی شد که به جای پاسخگویی به ملت، از او طلب فرمانبرداری کرد. هر که آزادانه اندیشید یا به تأمل برخاست، قربانی دستگاهی شد که خمینی بنیانش نهاده بود.
او به جای گشودن افقهای آینده، برای مردم جز حسرت گذشتهای از دسترفته بر جای نگذاشت. به جای آشتی و وحدت، تخم تنش و تفرقه کاشت. آنچه از او به جا مانده، نه میراثی از روشنی و پیشرفت، که زخمهایی عمیق در پیکرهی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران است، زخمهایی که هنوز در خیابانها، دانشگاهها، رسانهها و ذهنهای مردم جاری است.
یادآوری خمینی، دعوتی است به تأمل در ماهیت قدرت و رهبری. این یادآوری، هشداری است که برای بازگرداندن ایران به جایگاه راستینش، باید سکوت را شکست و در برابر سرکوب و نابرابری ایستادگی کرد. این بازنگری، نه از سر کینه، که از دغدغهای برای عدالت و کرامت انسانی برمیخیزد؛ دغدغهای که با صدای بلند برای آزادی، حقیقت و ارادهی آزاد ملت طنینانداز میشود.
#خمینی #جمهوری_اسلامی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
آرمان بهرامی و مادر او الهام سیادت، دو شهروند بهائی ساکن اصفهان، پس از تفتیش منزلشان توسط اداره اطلاعات این شهرستان احضار و بازجویی شدند.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده آرمان بهرامی، ضمن تایید این موضوع به هرانا گفت: “آقای بهرامی و مادرش الهام سیادت روز سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ به اداره اطلاعات اصفهان مراجعه کردند.
این دو شهروند بهائی به مدت ۹ ساعت مورد بازجویی قرار گرفتند و سپس آزاد شدند. پیش از آن، در تاریخ ۷ خرداد، منزل آنها توسط مأموران تفتیش شد و آنها با دریافت ابلاغیهای به اداره اطلاعات احضار شدند. در جریان بازرسی، برخی وسایل منزل آسیب دید و اموال شخصی آنان همچون مقداری وجه نقد، طلا و وسایل الکترونیکی توسط ماموران ضبط شد. این در حالی است که مجوز ضبط این وسایل در حکم تفتیش وجود نداشت.”
این منبع مطلع افزود: “ماموران صراحتا گفتهاند که هدفشان فقط اذیت کردن است. همچنین اعلام کردهاند که در حال تلاش برای پروندهسازی با یافتن شاکی خصوصی هستند. آنها تهدید کردهاند در صورت رسانهای شدن موضوع، با پروندهای سنگینتر روبرو خواهند شد.”
تا لحظه تنظیم این گزارش از جزئیات جلسه بازجویی و عناوین اتهامات منتسب به این شهروندان اطلاعی حاصل نشده است.
آرمان بهرامی و مادر وی الهام سیادت، شهروندان بهائی ساکن اصفهان پیشتر نیز سابقه برخوردهای امنیتی را داشته اند.
جامعه بهائی، بهعنوان بزرگترین اقلیت مذهبی در ایران، از بسیاری از حقوق اساسی از جمله حق تحصیل، اشتغال و آزادی عبادت محروم است. در ماههای اخیر، فشارهای امنیتی و قضایی بر این جامعه شدت گرفته و نگرانیهای فزایندهای در سطح بینالمللی ایجاد کرده است.
نهادهای حقوق بشری بینالمللی با ابراز نگرانی نسبت به این روند، خواستار پایان دادن به آزار و سرکوب بهائیان در ایران شدهاند.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #بهائی #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
آرمان بهرامی و مادر او الهام سیادت، دو شهروند بهائی ساکن اصفهان، پس از تفتیش منزلشان توسط اداره اطلاعات این شهرستان احضار و بازجویی شدند.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده آرمان بهرامی، ضمن تایید این موضوع به هرانا گفت: “آقای بهرامی و مادرش الهام سیادت روز سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ به اداره اطلاعات اصفهان مراجعه کردند.
این دو شهروند بهائی به مدت ۹ ساعت مورد بازجویی قرار گرفتند و سپس آزاد شدند. پیش از آن، در تاریخ ۷ خرداد، منزل آنها توسط مأموران تفتیش شد و آنها با دریافت ابلاغیهای به اداره اطلاعات احضار شدند. در جریان بازرسی، برخی وسایل منزل آسیب دید و اموال شخصی آنان همچون مقداری وجه نقد، طلا و وسایل الکترونیکی توسط ماموران ضبط شد. این در حالی است که مجوز ضبط این وسایل در حکم تفتیش وجود نداشت.”
این منبع مطلع افزود: “ماموران صراحتا گفتهاند که هدفشان فقط اذیت کردن است. همچنین اعلام کردهاند که در حال تلاش برای پروندهسازی با یافتن شاکی خصوصی هستند. آنها تهدید کردهاند در صورت رسانهای شدن موضوع، با پروندهای سنگینتر روبرو خواهند شد.”
تا لحظه تنظیم این گزارش از جزئیات جلسه بازجویی و عناوین اتهامات منتسب به این شهروندان اطلاعی حاصل نشده است.
آرمان بهرامی و مادر وی الهام سیادت، شهروندان بهائی ساکن اصفهان پیشتر نیز سابقه برخوردهای امنیتی را داشته اند.
جامعه بهائی، بهعنوان بزرگترین اقلیت مذهبی در ایران، از بسیاری از حقوق اساسی از جمله حق تحصیل، اشتغال و آزادی عبادت محروم است. در ماههای اخیر، فشارهای امنیتی و قضایی بر این جامعه شدت گرفته و نگرانیهای فزایندهای در سطح بینالمللی ایجاد کرده است.
نهادهای حقوق بشری بینالمللی با ابراز نگرانی نسبت به این روند، خواستار پایان دادن به آزار و سرکوب بهائیان در ایران شدهاند.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #بهائی #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
استبداد دینی و بازتولید آیین قربانی: روایت یک خشونت دائمی
✍حسن باقرینیا
در سپیدهدم تاریخ، انسانِ ناآگاه و ناتوان، در برابر نیروهای مرموز طبیعت و خدایان نامرئی، دچار وحشت میشد. او برای مهار این اضطراب، راهی جادویی یافت: قربانی کردن. این آیین، محصول ترکیبی از ترس، جهل و نیاز به کنترل بود. انسان باور داشت که اگر خون بدهد، خشمی فرو مینشیند؛ اگر چیزی عزیز را پیشکش کند، خطر دور میشود. و این دقیقاً جوهرهی تفکر جادویی (magical thinking) است که پیاژه در مراحل رشد شناختی کودک از آن سخن گفته است.
تفکر جادویی—از منظر روانشناختی—نوعی مکانیسم دفاعی برای کنار آمدن با بیقدرتی در برابر ناشناختهها هم هست. در این تفکر، فرد میان کنشهای خود (مانند قربانی، دعا، نذر، صدقه...) و رویدادهای بیرونی (مانند بلایا، بیماری، شکست، مرگ) رابطهای خیالی و ماورایی برقرار میکند. چنین باوری، نوعی توهم کنترل ایجاد میکند؛ یعنی حس کاذبِ تسلط بر جهانی که در واقع بیرحمانه و بینظم بهنظر میرسد.
این تفکر، در گذر زمان، تقدس یافت؛ و آیین قربانی، بدل شد به بخش تثبیتشدهای از فرهنگهای دینی و اجتماعی. در جامعهی ما، هنوز هم قربانی کردن حیوانات هنگام خرید خانه یا ماشین، نذر کردن برای سلامت فرزند، یا سر بریدن مرغ برای رفع بلا، مصادیق زندهی همان تفکر جادویی هستند. گرچه ظاهری مذهبی یا سنتی دارند، اما در باطن، بازماندهی ذهنیت اسطورهای بشر در عصر جهل و ترساند.
اما خطرناکترین شکل تداوم این تفکر، زمانیست که حکومت—بهویژه حکومت دینی—آن را نهادینه میکند. در ساختار استبداد دینی، همان منطق قربانیگری، شکل جدید و سازمانیافتهای پیدا میکند:
اعدام به جرم ارتداد، محاربه، افساد فیالارض؛
قتل برای حفظ نظم دینی؛
قربانیکردن انسانها بهعنوان ابزار تطهیر جامعه.
در اینجا نیز، همان تفکر جادویی عمل میکند:
«اگر این معترض را اعدام کنیم، نظم برمیگردد.»
«اگر این بیدین را بکشیم، خدا راضی میشود و بلا نمیآید.»
«اگر این زنِ بیحجاب را مجازات کنیم، امنیت اخلاقی حفظ میشود.»
این نوع تفکر، با آنکه در قالب فقه و شریعت عرضه میشود، اما در بنیان روانشناختی خود، تفاوتی با آیینهای پیشاتاریخی ندارد. تنها تفاوت آن است که امروز، این خشونت نه در غارها و معابد، بلکه در دادگاهها و زندانها اجرا میشود.
استبداد دینی، با سوءاستفاده از این ذهنیت جادویی، آیین قربانی را بازتولید میکند تا بقای خود را تضمین کند. جانِ انسان، تبدیل میشود به ابزار حفظ مشروعیت، نمایش قدرت، و زهرچشم گرفتن از جامعه. همانگونه که در دوران باستان، قربانیکردن یک کودک یا دختر برای «آرام کردن آسمان» رایج بود، امروز نیز جوانی به جرم نوشتن، اندیشیدن یا نافرمانی مدنی، به مرگ محکوم میشود تا خدایگان نظام، نفس راحتی بکشند. (یاد امثال محسن شکاری گرامی)
اما ما بهعنوان انسان مدرن، باید این زنجیرهی خشونت را بشکنیم.
باید از توهم جادویی عبور کنیم؛ از این تصور که ریختن خون، ما را از بلا و ناامنی نجات میدهد.
نه گوسفند، نه انسان، نباید بهای بقای ترس و توهم را بپردازد.
🔴 در جمهوری اسلامی، اعدام فقط یک مجازات نیست؛ بازتولید آیینیست از خشونت مقدس، قربانیگری مقدس، و تفکر جادویی در خدمت قدرت.
نه به اعدام؛ نه به قربانی کردن انسان برای بقای استبداد.
#استبداد_دینی #حکومت_ایدئولوژیک #قربانی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
✍حسن باقرینیا
در سپیدهدم تاریخ، انسانِ ناآگاه و ناتوان، در برابر نیروهای مرموز طبیعت و خدایان نامرئی، دچار وحشت میشد. او برای مهار این اضطراب، راهی جادویی یافت: قربانی کردن. این آیین، محصول ترکیبی از ترس، جهل و نیاز به کنترل بود. انسان باور داشت که اگر خون بدهد، خشمی فرو مینشیند؛ اگر چیزی عزیز را پیشکش کند، خطر دور میشود. و این دقیقاً جوهرهی تفکر جادویی (magical thinking) است که پیاژه در مراحل رشد شناختی کودک از آن سخن گفته است.
تفکر جادویی—از منظر روانشناختی—نوعی مکانیسم دفاعی برای کنار آمدن با بیقدرتی در برابر ناشناختهها هم هست. در این تفکر، فرد میان کنشهای خود (مانند قربانی، دعا، نذر، صدقه...) و رویدادهای بیرونی (مانند بلایا، بیماری، شکست، مرگ) رابطهای خیالی و ماورایی برقرار میکند. چنین باوری، نوعی توهم کنترل ایجاد میکند؛ یعنی حس کاذبِ تسلط بر جهانی که در واقع بیرحمانه و بینظم بهنظر میرسد.
این تفکر، در گذر زمان، تقدس یافت؛ و آیین قربانی، بدل شد به بخش تثبیتشدهای از فرهنگهای دینی و اجتماعی. در جامعهی ما، هنوز هم قربانی کردن حیوانات هنگام خرید خانه یا ماشین، نذر کردن برای سلامت فرزند، یا سر بریدن مرغ برای رفع بلا، مصادیق زندهی همان تفکر جادویی هستند. گرچه ظاهری مذهبی یا سنتی دارند، اما در باطن، بازماندهی ذهنیت اسطورهای بشر در عصر جهل و ترساند.
اما خطرناکترین شکل تداوم این تفکر، زمانیست که حکومت—بهویژه حکومت دینی—آن را نهادینه میکند. در ساختار استبداد دینی، همان منطق قربانیگری، شکل جدید و سازمانیافتهای پیدا میکند:
اعدام به جرم ارتداد، محاربه، افساد فیالارض؛
قتل برای حفظ نظم دینی؛
قربانیکردن انسانها بهعنوان ابزار تطهیر جامعه.
در اینجا نیز، همان تفکر جادویی عمل میکند:
«اگر این معترض را اعدام کنیم، نظم برمیگردد.»
«اگر این بیدین را بکشیم، خدا راضی میشود و بلا نمیآید.»
«اگر این زنِ بیحجاب را مجازات کنیم، امنیت اخلاقی حفظ میشود.»
این نوع تفکر، با آنکه در قالب فقه و شریعت عرضه میشود، اما در بنیان روانشناختی خود، تفاوتی با آیینهای پیشاتاریخی ندارد. تنها تفاوت آن است که امروز، این خشونت نه در غارها و معابد، بلکه در دادگاهها و زندانها اجرا میشود.
استبداد دینی، با سوءاستفاده از این ذهنیت جادویی، آیین قربانی را بازتولید میکند تا بقای خود را تضمین کند. جانِ انسان، تبدیل میشود به ابزار حفظ مشروعیت، نمایش قدرت، و زهرچشم گرفتن از جامعه. همانگونه که در دوران باستان، قربانیکردن یک کودک یا دختر برای «آرام کردن آسمان» رایج بود، امروز نیز جوانی به جرم نوشتن، اندیشیدن یا نافرمانی مدنی، به مرگ محکوم میشود تا خدایگان نظام، نفس راحتی بکشند. (یاد امثال محسن شکاری گرامی)
اما ما بهعنوان انسان مدرن، باید این زنجیرهی خشونت را بشکنیم.
باید از توهم جادویی عبور کنیم؛ از این تصور که ریختن خون، ما را از بلا و ناامنی نجات میدهد.
نه گوسفند، نه انسان، نباید بهای بقای ترس و توهم را بپردازد.
🔴 در جمهوری اسلامی، اعدام فقط یک مجازات نیست؛ بازتولید آیینیست از خشونت مقدس، قربانیگری مقدس، و تفکر جادویی در خدمت قدرت.
نه به اعدام؛ نه به قربانی کردن انسان برای بقای استبداد.
#استبداد_دینی #حکومت_ایدئولوژیک #قربانی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
محمدتقی نقدعلی، نایب رییس کمیسیون قضایی مجلس با اشاره به دور جدید فشارها به دارندگان سگ، به سایت دیدهبان ایران گفت: «سگگردانی به عنوان تظاهر به امر حرام و ترویج سبک زندگی غربی و غیراسلامی طبق قانون قابل جرمانگاری است.» او افزود: «اساسا سگگردانی یک عمل غیرشرعی است.»
🔷️اظهارات محمدتقی نقدعلی درباره «سگگردانی» نهتنها پایهای شرعی مستند ندارد، بلکه خلاف سنت نبوی نیز هست. در منابع معتبر اسلامی هیچ روایت صریح و قابل اتکایی دال بر نجس بودن ذاتی سگها وجود ندارد؛ بلکه شواهد تاریخی و روایی نشان میدهد که در زمان پیامبر اسلام، سگها در اماکن عمومی و مسجد آزادانه رفتوآمد داشتند و پیامبر اسلام نیز چنین حضوری را نهی نکردهاند.
بنابراین، جرمانگاری سگگردانی با ادعای «تظاهر به حرام» نهتنها از منظر فقهی محل تردید جدی است، بلکه در تعارض با آزادیهای فردی و حقوق شهروندی نیز قرار دارد. این نوع رویکردها بیشتر بیانگر نگرانی از سبک زندگی مردم است تا دغدغهای واقعی نسبت به ارزشهای دینی.
#سگ #سگ_گرردانی #حرام #فقه_شیعه #حکومت_ایدئولوژیک #رواداری #گفتگو_توانا@Dialogue1402
🔷️اظهارات محمدتقی نقدعلی درباره «سگگردانی» نهتنها پایهای شرعی مستند ندارد، بلکه خلاف سنت نبوی نیز هست. در منابع معتبر اسلامی هیچ روایت صریح و قابل اتکایی دال بر نجس بودن ذاتی سگها وجود ندارد؛ بلکه شواهد تاریخی و روایی نشان میدهد که در زمان پیامبر اسلام، سگها در اماکن عمومی و مسجد آزادانه رفتوآمد داشتند و پیامبر اسلام نیز چنین حضوری را نهی نکردهاند.
بنابراین، جرمانگاری سگگردانی با ادعای «تظاهر به حرام» نهتنها از منظر فقهی محل تردید جدی است، بلکه در تعارض با آزادیهای فردی و حقوق شهروندی نیز قرار دارد. این نوع رویکردها بیشتر بیانگر نگرانی از سبک زندگی مردم است تا دغدغهای واقعی نسبت به ارزشهای دینی.
#سگ #سگ_گرردانی #حرام #فقه_شیعه #حکومت_ایدئولوژیک #رواداری #گفتگو_توانا@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
عضو فقهای شورای نگهبان: یکی از برکات حوزه علمیه همین جمهوری اسلامی است
محمدرضا مدرسی یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان با اشاره به نقش حوزه علمیه قم در پیدایش نظام جمهوری اسلامی، گفت: «یکی از برکات حوزه علمیه، همین جمهوری اسلامی است.» او اضافه کرد: «امام که رهبری انقلاب را بر عهده داشت، یکی از شاگردان برجسته حائری یزدی و از ثمرات همین حوزه قم بود.»
⁉️آیا جمهوری اسلامی برای ایران نعمت بود؟ این پرسش در برابر سخن محمدرضا مدرسی یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان، که جمهوری اسلامی را «یکی از برکات حوزه علمیه» میداند، به شکلی جدی مطرح میشود. اگر این نظام سیاسی برآمده از حوزه علمیه است، باید پرسید که حاصل آن برای مردم چه بوده؟ پس از بیش از چهار دهه، ایران با گسترش بیسابقه فقر و نابرابری، بحرانهای عمیق اخلاقی، فساد سیستماتیک، تخریب محیط زیست، و کاهش شدید اعتبار بینالمللی مواجه است. از همه مهمتر در مقابل ادعای این نهاد دینی، موج دینگریزی فزاینده در میان جوانان است که نشان میدهد نهتنها حکومت دینی نتوانسته پیوند مردم و دین را تقویت کند، بلکه برعکس، بسیاری را از باورهای دینی دور کرده است. اگر اینها از "برکات" حوزه علمیهاند، باید نگران بود که مفهوم «نعمت» و «برکت» در گفتمان رسمی تا چه حد با واقعیتهای تلخ جامعه فاصله دارد.
#جمهوری_اسلامی #حکومت_ایدئولوژیک #حوزه_علمیه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
عضو فقهای شورای نگهبان: یکی از برکات حوزه علمیه همین جمهوری اسلامی است
محمدرضا مدرسی یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان با اشاره به نقش حوزه علمیه قم در پیدایش نظام جمهوری اسلامی، گفت: «یکی از برکات حوزه علمیه، همین جمهوری اسلامی است.» او اضافه کرد: «امام که رهبری انقلاب را بر عهده داشت، یکی از شاگردان برجسته حائری یزدی و از ثمرات همین حوزه قم بود.»
⁉️آیا جمهوری اسلامی برای ایران نعمت بود؟ این پرسش در برابر سخن محمدرضا مدرسی یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان، که جمهوری اسلامی را «یکی از برکات حوزه علمیه» میداند، به شکلی جدی مطرح میشود. اگر این نظام سیاسی برآمده از حوزه علمیه است، باید پرسید که حاصل آن برای مردم چه بوده؟ پس از بیش از چهار دهه، ایران با گسترش بیسابقه فقر و نابرابری، بحرانهای عمیق اخلاقی، فساد سیستماتیک، تخریب محیط زیست، و کاهش شدید اعتبار بینالمللی مواجه است. از همه مهمتر در مقابل ادعای این نهاد دینی، موج دینگریزی فزاینده در میان جوانان است که نشان میدهد نهتنها حکومت دینی نتوانسته پیوند مردم و دین را تقویت کند، بلکه برعکس، بسیاری را از باورهای دینی دور کرده است. اگر اینها از "برکات" حوزه علمیهاند، باید نگران بود که مفهوم «نعمت» و «برکت» در گفتمان رسمی تا چه حد با واقعیتهای تلخ جامعه فاصله دارد.
#جمهوری_اسلامی #حکومت_ایدئولوژیک #حوزه_علمیه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
رسانههای دولتی در ایران خبر دادند که دو هفته پیش، دو پسر کاظم صدیقی، امام جمعه تهران به اتهام «تخلفات» و «زد و بندهای» مختلف از سوی مراجع قضایی دستگیر شدند.
پیش از این اسنادی از فساد و زمینخواری رییس ستاد امر به معروف منتشر شد و در پی آن پرونده قضایی تشکیل شده بود.
انتشار یک سند جدید درباره پرونده زمینخواری کاظم صدیقی نشان میداد که باغ ۴۲۰۰ متر مربعی، به ارزش هزار میلیارد تومان در ازگل که تحت تصرف حوزه علمیه به مدیریت صدیقی در این منطقه بوده، با قیمت ۶.۶ میلیارد تومان معامله شده است.
صدیقی اکنون مشاور عالی رئیس قوه قضاییه، امام جمعه موقت تهران، رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر و از چهرههای نزدیک به علی خامنهای است.
بر اساس اسناد منتشرشده، این زمین در آذر ۱۴۰۲ در دفترخانهای در نیاوران با امضا و اثر انگشت کاظم صدیقی در مقام «فروشنده» به جواد عزیزی و محمد مهدی رجبی صدیقی (فرزند صدیقی) به عنوان خریدار انتقال یافت.
قوه قضاییه در اردیبهشتماه از محکومیت دو نفر در این پرونده خبر داد.
#صدیقی #کاظم_صدیقی #امام_جمعه #زدوبند #حکومت_ایدئولوژیک #جمهوری_اسلامی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رسانههای دولتی در ایران خبر دادند که دو هفته پیش، دو پسر کاظم صدیقی، امام جمعه تهران به اتهام «تخلفات» و «زد و بندهای» مختلف از سوی مراجع قضایی دستگیر شدند.
پیش از این اسنادی از فساد و زمینخواری رییس ستاد امر به معروف منتشر شد و در پی آن پرونده قضایی تشکیل شده بود.
انتشار یک سند جدید درباره پرونده زمینخواری کاظم صدیقی نشان میداد که باغ ۴۲۰۰ متر مربعی، به ارزش هزار میلیارد تومان در ازگل که تحت تصرف حوزه علمیه به مدیریت صدیقی در این منطقه بوده، با قیمت ۶.۶ میلیارد تومان معامله شده است.
صدیقی اکنون مشاور عالی رئیس قوه قضاییه، امام جمعه موقت تهران، رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر و از چهرههای نزدیک به علی خامنهای است.
بر اساس اسناد منتشرشده، این زمین در آذر ۱۴۰۲ در دفترخانهای در نیاوران با امضا و اثر انگشت کاظم صدیقی در مقام «فروشنده» به جواد عزیزی و محمد مهدی رجبی صدیقی (فرزند صدیقی) به عنوان خریدار انتقال یافت.
قوه قضاییه در اردیبهشتماه از محکومیت دو نفر در این پرونده خبر داد.
#صدیقی #کاظم_صدیقی #امام_جمعه #زدوبند #حکومت_ایدئولوژیک #جمهوری_اسلامی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
نماینده خامنهای در مازنداران: ابتذالهای فرهنگی، عشوهگری و طنازی در بازار جایی ندارد
محمدباقر محمدی لائینی، نماینده خامنهای در استان مازنداران گفت: «سیمای بازار باید متین، سنگین و وزین باشد و ابتذالهای فرهنگی، عشوهگری و طنازی، نباید در صحنه بازار که مکانی مقدس است، جایی داشته باشند.» او افزود: «وضعیت کنونی مساجد بازار مناسب جامعه اسلامی نیست.»
🔷️مخاطبی برای ما نوشته :
من پژوهشگر تاریخ هستم
هرچند بازارها از گذشته تا امروز بهعنوان مکانهایی سنتی شناخته میشوند، اما در تاریخ همواره جایگاه برخورد اندیشهها، تنوع فرهنگی و همزیستی سبکهای مختلف زندگی بودهاند.
اظهارات دگم و غیر کارشناسی نماینده خامنهای در مازندران، که بازار را صرفاً مکانی مقدس و نیازمند حذف هرگونه طنازی و نمودهای فرهنگی متفاوت میداند، نگاهی تکبعدی به واقعیتی پیچیده و چندوجهی است.
بازار نه فقط محل دادوستد، که بستری برای تبادل فرهنگی و تنوع اجتماعی است؛ تلاش برای تحمیل یک الگوی خاص رفتاری بر آن، به نادیدهگرفتن این کارکرد تاریخی و پویای بازار میانجامد.
#بازار #دگماتیسم #حکومت_فقهی #تنوع_فرهنگی #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نماینده خامنهای در مازنداران: ابتذالهای فرهنگی، عشوهگری و طنازی در بازار جایی ندارد
محمدباقر محمدی لائینی، نماینده خامنهای در استان مازنداران گفت: «سیمای بازار باید متین، سنگین و وزین باشد و ابتذالهای فرهنگی، عشوهگری و طنازی، نباید در صحنه بازار که مکانی مقدس است، جایی داشته باشند.» او افزود: «وضعیت کنونی مساجد بازار مناسب جامعه اسلامی نیست.»
🔷️مخاطبی برای ما نوشته :
من پژوهشگر تاریخ هستم
هرچند بازارها از گذشته تا امروز بهعنوان مکانهایی سنتی شناخته میشوند، اما در تاریخ همواره جایگاه برخورد اندیشهها، تنوع فرهنگی و همزیستی سبکهای مختلف زندگی بودهاند.
اظهارات دگم و غیر کارشناسی نماینده خامنهای در مازندران، که بازار را صرفاً مکانی مقدس و نیازمند حذف هرگونه طنازی و نمودهای فرهنگی متفاوت میداند، نگاهی تکبعدی به واقعیتی پیچیده و چندوجهی است.
بازار نه فقط محل دادوستد، که بستری برای تبادل فرهنگی و تنوع اجتماعی است؛ تلاش برای تحمیل یک الگوی خاص رفتاری بر آن، به نادیدهگرفتن این کارکرد تاریخی و پویای بازار میانجامد.
#بازار #دگماتیسم #حکومت_فقهی #تنوع_فرهنگی #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
حسین مظفری، نماینده علی خامنهای در قزوین، در سخنانی اظهار کرد که میان انقلاب جمهوری اسلامی و ظهور امام دوازدهم شیعیان «اتصال قطعی» وجود دارد و تاکید کرد: «هر چقدر بیشتر و بهتر در این مسیر بکوشیم، این اتفاق زودتر خواهد افتاد اما اگر تنبلی کنیم ممکن است ظهور سالها به تاخیر بیفتد.»
‼️اظهارات حسین مظفری نمونهای آشکار از ترویج خرافه و قدسیسازی برای مشروعیتبخشی به حکومت جمهوری اسلامی است.
پیوند دادن انقلاب ایران به ظهور "امام زمان"، که به خودی خود قابل اثبات نیست، پیوند دادن مفاهیم مذهبی و ترویج خرافه برای اهداف سیاسی است، و با ایجاد توهم سرنوشت مردم ایران در مسیر برنامهی الهی، باورهای دینی را به ابزاری برای توجیه وضع موجود و تقدیس ساختار قدرت بدل میکند.
این نگاه، با بهرهگیری از باورهای آخرالزمانی، تلاش میکند ناکارآمدیها و مشکلات سیاسی و اجتماعی را با وعدهای موهوم از ظهور نجاتبخش به تعویق بیندازد و از مردم بخواهد به جای نقد و تغییر شرایط موجود، در خدمت بقای حکومت فعلی باشند تا به ثواب دینی دست یابند.
#آخرالزمان #قدسی_سازی #امام_زمان #حکومت_فقهی #شیعه_گری #خرافه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حسین مظفری، نماینده علی خامنهای در قزوین، در سخنانی اظهار کرد که میان انقلاب جمهوری اسلامی و ظهور امام دوازدهم شیعیان «اتصال قطعی» وجود دارد و تاکید کرد: «هر چقدر بیشتر و بهتر در این مسیر بکوشیم، این اتفاق زودتر خواهد افتاد اما اگر تنبلی کنیم ممکن است ظهور سالها به تاخیر بیفتد.»
‼️اظهارات حسین مظفری نمونهای آشکار از ترویج خرافه و قدسیسازی برای مشروعیتبخشی به حکومت جمهوری اسلامی است.
پیوند دادن انقلاب ایران به ظهور "امام زمان"، که به خودی خود قابل اثبات نیست، پیوند دادن مفاهیم مذهبی و ترویج خرافه برای اهداف سیاسی است، و با ایجاد توهم سرنوشت مردم ایران در مسیر برنامهی الهی، باورهای دینی را به ابزاری برای توجیه وضع موجود و تقدیس ساختار قدرت بدل میکند.
این نگاه، با بهرهگیری از باورهای آخرالزمانی، تلاش میکند ناکارآمدیها و مشکلات سیاسی و اجتماعی را با وعدهای موهوم از ظهور نجاتبخش به تعویق بیندازد و از مردم بخواهد به جای نقد و تغییر شرایط موجود، در خدمت بقای حکومت فعلی باشند تا به ثواب دینی دست یابند.
#آخرالزمان #قدسی_سازی #امام_زمان #حکومت_فقهی #شیعه_گری #خرافه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402