آموزشکده توانا
55K subscribers
32.4K photos
37.9K videos
2.55K files
19.4K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حق من: کمبود امکانات بهداشتی-رفاهی در زندان‌ها

«در هر اتاق دست‌کم ۸ تا ۱۰ زندانی کف خواب هستند. برای ۲۹۰ زندانی محبوس، تنها ۸ سرویس بهداشتی و ۸ حمام در نظر گرفته شده که دو سرویس بهداشتی به دلیل خرابی از دسترس خارج هستند. همچنین زندانیان تنها صبح‌ها از ساعت ۵ الی ۵:۳۰ امکان استحمام با آب گرم را دارند و در سایر اوقات شبانه‌روز، از داشتن آب گرم محروم هستند.»
این وضعیت اسفناک و رنج‌آوری است که در اسفند ۱۴۰۰ از زندان تهران بزرگ مشهور به زندان فشافویه گزارش شده است. زندانی که بسیاری از زندانیان سیاسی نیز در آن‌جا نگهداری می‌شوند.


https://youtu.be/ZC7HcKuYb1o

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/zendan-full-final

#حق_من #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حق من: درباره حق مرخصی زندانیان سیاسی

در آذر ۱۴۰۰ بود که خبری در رسانه‌های حقوق بشری منتشر شد که فرهاد میثمی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی‌شهر از تماس تلفنی محروم شده است و اعلام شده است که تا اطلاع ثانوی او حق هیچ‌گونه تماسی با بیرون از زندان را ندارد.
فرهاد میثمی زندانی سیاسی است که به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است و اکنون سال چهارم حبس خود را می‌گذارند بدون آن‌که حتی یک روز مرخصی شامل حال او شده باشد
فرهاد میثمی یک معلم بوده است و بنیان‌گذار یک انتشارات. او به عنوان یک فعال فرهنگی مطرح است. چرا چنین فردی اساسا بایستی زندانی شود و در زندان نیز چنین ستمی بر او وارد شود؟
طبق مقررات و آیین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها، مسئولان مربوطه موظف هستند حتی برای مجرمان سیاسی و به اصطلاح امنیتی نیز مرخصی قائل شوند ولی برای آن‌که بتوانند راه نفوذ ستمگرانه خود را باز نگاه دارند دست‌کم دو قید بر این حق بار کرده‌اند.
در ماده ۱۹۵ همین آیین‌نامه و ذیل بحث مرخصی آمده است زندانیان امنیتی که اجرای حکم آن‌ها قابل تعلیق نیست، اگر یک‌سوم از میزان مجازات تعیین‌شده را گذرانده باشند می‌توانند از حق مرخصی استفاده کنند. همچنین در صورت کسب امتیاز لازم از برنامه‌های به اصطلاح «اصلاحی - تربیتی» و «به تشخیص دادستان» می‌توانند هر چهار ماه یک بار به مدت پنج روز از مرخصی برخوردار شوند.
فرهاد میثمی اکنون بیش از دو سوم از حکم ۵ساله را در زندان بوده است و می‌تواند از حق مرخصی استفاده کند ولی تا کنون حتی یک روز هم به مرخصی نرفته است. آیا در آنچه مسئولان زندان، «اصلاح و تربیت» می‌خوانند نمره قبولی نگرفته است و یا تشخیص دادستان بر این قرار گرفته که میثمی نباید به مرخصی برود؟
هرچه هست، آنچه مقابل چشمان ناظران می‌گذرد ستم آشکاری است که بر فعالان مدنی در ایران وارد می‌آید. زندانی‌کردن این فعالان خود وجهی از ستم است و این محدودیت‌ها در زندان، خود ستمی مضاعف است.

https://youtu.be/gjIgIEHlLEE

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/morakhasi-zendan1

#حقوق_زندانی #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #حق_مرخصی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حق من: کف‌خوابی، پدیده نامطلوب و غیرقانونی در زندان
«گاهی تراکم به حدی بود که در یک سلول، زندانیان زخمی و کتک‌خورده روی‌هم ریخته می‌شدند و آن‌هایی که به دلیل ضعف جسمانی توان تحمل نداشتند، به دلیل خفگی جان می‌باختند.»
کف‌خوابی یکی از رایج‌ترین پدیده‌های زندان‌های ایران است که ناشی از تراکم بالا در زندان‌ها، و کمبود شدید تخت برای زندانیان است.
این مسئله با بی‌اعتنایی بسیار زیاد سازمان زندان‌ها نیز مواجه است. برخی اوقات هم آن‌ها از تراکم بالا برای آزار بیش‌تر زندانیان استفاده می‌کنند.
این وضعیت نامطلوب حتی موجب شده کسانی که به اصطلاح به عنوان «وکیل بند» شناخته می‌شوند و در واقع افرادی با سابقه زیاد تحمل حبس هستند، تراکم بیش از حد را موضوعی عادی و همیشگی در نظر بگیرند و از طرف دیگر به پدیده عجیب «اجاره تخت» دامن بزنند؛ بدین صورت که زندانیان تازه‌وارد باید تخت‌ها را هفتگی یا روزانه از وکیل‌بندها اجاره کنند تا پس از دو سال بتوانند خودشان صاحب تخت شوند!
هوشنگ پوربابایی، وکیل پایه یک دادگستری، درباره کف‌خوابی و اجاره تخت می‌گوید: «در هیچ کدام از مقررات ِ قانون اقدامات تامینی و تربیتی اشاره‌ای نشده که فرد زندانی باید برابر دریافت خدماتی که در زندان به او ارائه می‌شود، وجهی پرداخت کند.»
بله! دقیقا در ماده ۱۵۷ آیین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها تاکید شده است که از جمله وسایل رفاهی‌ای که بایستی در اختیار زندانی قرار بگیرد، به غیر از ملحفه، بالش و دو تخته پتوی مناسب، «تخت فلزی و قابل شستشو» است.
توجه کنیم که این تبعیض و نقض فاحش حقوق زندانیان کاملا زیر نظر زندانبانان و عوامل ناظر رخ می‌دهد. چرا زندان‌بان‌ها در قبال نقض بدیهی‌ترین حقوق زندانیان واکنشی نشان نمی‌دهند؟
https://youtu.be/Idk5Rk2s-vk
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/afkatt6vjszo
#یاری_حقوقی_توانا #حق_من #حقوق_زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حق من: نسبت متهم و وضعیت بازداشتگاه

«سلول تهویه نداشت، نمور و تاریک و بدبو بود و از آن‌جایی که من مشکل تنفسی و آلرژی دارم و هیچ هوایی در فضای سلول وجود نداشت، سرم را زیر شیار در می‌کردم تا شاید بتوانم نفس بکشم.» این روایت تاثربرانگیز بازداشت سیاوش امامی است؛ فعال جوان مازندرانی که از وضعیت بازداشت خود در بازداشتگاه اطلاعات ساری در خرداد ۱۴۰۰ می‌گوید.

سیاوش امامی هیچ عملی نکرده بود که مصداق فعالیت علیه امنیت کشور باشد و اساسا بازداشت او هیچ توجیهی نداشت. او به فعالیت‌هایی مدنی در اعتراض به وضعیت نامطلوب کشور پرداخته بود. ولی اگر مسالمت‌آمیز بودن فعالیت سیاوش امامی را هم کنار بگذاریم و فرض کنیم اداره اطلاعات یک شهروند را به علت اقدام علیه امنیت بازداشت کرده، باز هم این هیچ توجیهی برای وضعیت نامطلوب فرد متهم در بازداشتگاه نیست.

ماده ۳۱ آیین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها که در همین ساختار جمهوری اسلامی تنظیم شده است به صراحت تاکید می‌کند بازداشتگاه‌ها باید از حیث امکانات و امور رفاهی از حداکثر امکانات برخوردار باشند. در این ماده همچنین تاکید شده است که کلیه ضوابط و مقررات بهداشتی و درمانی در بازداشتگاه برای متهمان بایستی رعایت شود.

چه نسبتی بین اصول مندرج در این ماده با وضعیت نامطلوب سیاوش امامی در بازداشتگاه وجود دارد؟

فراموش نکنیم سیاوش امامی یک نمونه از بسیاران است. چه بسیار متهمانی که نه تنها از وضعیتی بسیار نامطلوب در بازداشتگاه‌ها برخوردار بودند بلکه هنگام حضور در بازداشتگاه و طی بازجویی‌ها شکنجه و حتی کشته‌ شدند.

اگرچه این قوانین و مقررات مصوب جمهوری اسلامی هم توسط مسئولان و ماموران رعایت نمی‌شود، اما بهتر است که زندانی‌ها موارد نقض قوانین را شکایت و پیگیری کنند.

https://youtu.be/ceQzu9j-exE

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/emami-final-emami

#حق_من #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صفحه گفت‌وشنود را دنبال کنید: @dialogue1402

حق‌خواهی یک انتخاب نیست، یک مسئولیت است.

این ویدئو به خوبی نشان می‌دهد که حق‌خواهی دفاع از انسانیت انسان است؛ دفاع از خود مقابل ظلم است.

نباید از حقوق بدیهی کوتاه آمد و دست ستمگران را بر ستمگری درازتر کرد.

شاید در مقطعی ضعیف باشیم و نتوانیم دستگاه تبعیض را زمین بزنیم ولی مهم این است دستکم روح حق‌خواهی را زنده نگه داریم و بدانیم حقوقی داریم که بایستی آن را به دست آوریم.

حق‌خواهی یک مسئولیت است؛ یک انتخاب نیست.

#حق_خواهی #مطالبه_گری #انسانیت #گفتگو_توانا

@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حق من: عادت ماهانه، زندان زنان و لزوم بهداشت در زندان

منیره برادران، زندانی سیاسی دهه ۶۰ با ۹ سال سابقه زندان که شش ماه از این مدت را درون سلول انفرادی به سر برده می گوید: «یکی از چیزهایی که عامل فشار بر روی زنان می‌شود مسئله عادت ماهانه زنان است که زندانبان‌ها از دادن نوار بهداشتی خودداری می‌کنند و زندانی باید مدام بگوید و درخواست کند. من دوره‌های زیادی در زندان داشتم که به ما نوار بهداشتی نمی‌دادند.»

این روایت تلخ از زندان زنان و دسترسی سخت زندانیان زن به وسائل بهداشتی مورد نیاز خود، از جمله روایت‌های بسیار تلخی است که اکنون نیز گاه به گاه می‌شنویم.

هیچ فردی و هیچ مقامی در هیچ جایگاه سیاسی و بر اساس هیچ قانونی حق ندارد لوازم بهداشتی را از زندانیان دریغ کند. این یک اصل بدیهی و بدون اما و اگر است.

حتی اگر جنبه‌های انسانی و حقوق بشری مسئله را کنار بگذاریم، که البته باید زیربنای قانون‌گذاری در مسائل مربوط به حقوق زندانیان باشد، قوانین مصوب جمهوری اسلامی هم به لزوم تامین بهداشت برای زندانیان تصریح دارد.

به عنوان نمونه ماده ۴۲ آئین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور به صراحت می‌گوید که حتی وقتی قرار است یک زندانی تنبیه شود و محدودیت بر او اعمال گردد، این محدودیت نباید شامل خدمات بهداشتی شود.

بگذارید عین ماده ۴۲ را بخوانیم: «تنبیه‌های انضباطی و محدودیت‌ها نباید سبب قطع یا محدودکردن خدمات بهداشتی، درمانی و مشاوره روان‌شناختی و یا محرومیت از مطالعه کتاب، هواخوری یا استحمام شود.»

بر این اساس بایستی از مسئولان مربوطه پرسید، حقوق بنیادین زندانیان به کنار، چرا به قانون مصوب خود بی‌اعتنایی می‌کنید؟

یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=Vyx9cDB6TZE
در ساندکلاد:

https://soundcloud.com/tavaana/zendan-zanan
#حق_من #حقوق_زندانی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حق من: فریبا اسدی و نقض اصل تفکیک جرائم

فریبا اسدی نخستین‌بار در بهمن ۱۳۹۹ از سوی وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. ماموران وزارت اطلاعات، خانم اسدی را با ضرب و شتم بازداشت کردند و حتی همسرش را نیز همراه او دستگیر کردند؛ البته اگرچه همسرش را پس از یک هفته آزاد کردند ولی خود خانم اسدی را نگاه داشتند. بدیهی است که هم ضرب و شتم متهم کاملا غیرقانونی است و هم آزار و بازداشت وابستگان متهم.

از جمله اتهامات فریبا اسدی و چند تن از همیاران او، «تبلیغ علیه نظام از طریق چاپ و پخش بنر و تراکت»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «عضویت در گروه‌های مخالف نظام» بود.

این پرونده زیر نظر شعبه دوم «دادگاه» انقلاب شهریار قرار گرفت که در مهر ۱۴۰۰، فریبا اسدی را بابت اتهامات یادشده، به یک سال حبس محکوم کرد.

در دی ماه ۱۴۰۰ فریبا اسدی به زندان بسیار بدنام قرچک منتقل شد. پیش‌تر در سال ۱۳۹۸، عاطفه رنگریز، از زندانیان سابق سیاسی، در نامه‌ای از پشت میله‌های همین زندان گفته بود: قرچک نام مستعار جهنم است.

این زندان ابتدا مرغ‌داری بوده و سپس به مرکز ترک اعتیاد مردان تبدیل شده. در سال ۱۳۸۹ بود که زنان زندانی در آن نگهداری شدند. از این زندان به «کهریزک دوم» هم یاد می‌شود. ضمنا این زندان اساسا زندان سیاسی نیست و زنانی که دست به قتل زده‌اند یا سرقت مسلحانه کرده‌اند در آن‌جا نگهداری می‌شوند.

در زندان قرچک، حقوق زندانیان، بسیار نقض می‌شود. رعایت اصل تفکیک جرائم یکی از حقوق بدیهی زندانیان است. اما این اصل در قبال فریبا اسدی هم نقض شد و در پی آن، او با یکی از زندانیان غیرسیاسی درگیر شد و دست به اعتصاب غذا زد.

حتی در قوانین مصوب قضایی جمهوری اسلامی نیز اصل تفکیک جرایم و مجرمان پذیرفته شده است و زندانیان سیاسی نبایستی در بندهایی که زندانیان متهم به قتل یا سرقت نگهداری می‌شوند، دوران حبس خود را بگذرانند.

در ماده ۳۳۰ آئین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور آمده: «متهمان و محکومان بر اساس جنس، نوع عضویت شامل پایور و وظیفه، درجه و رتبه شامل کارمند، درجه‌دار و افسر، و تا حد امکان سابقه، نوع جرم، شخصیت و میزان محکومیت، تفکیک و طبقه‌بندی می‌شوند.»

بر این اساس است که نگهداری فریبا اسدی، که یک زندانی سیاسی است و اساسا به اتهامات سیاسی همچون گرایش پادشاهی‌خواهی بازداشت شده است، در زندانی همچون زندان قرچک، یک شکنجه محسوب می‌شود.

البته مدت کوتاهی است که زندانیان سیاسی زن از قرچک به اوین منتقل شده‌اند.
https://youtu.be/5_vk9bZKTN8

#حق_من #حقوق_زندانی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حق من: آب شرب سالم و آب گرم کافی حق زندانی است

«زندان تهران بزرگ که در آن محبوس هستم نمونه‌ای از زندان‌های ایران است که آب آشامیدنی ندارد و زندانی باید خود خریداری نماید. حتی از نظر مواد غذایی دارای کیفیت بسیار پایین است! که در مواردی زندانی خود مجبور به خرید مواد و طبخ آن است. در زندان تهران بزرگ حتی آب گرم مناسب برای استحمام وجود ندارد.»
این روایتی است که اسماعیل گرامی در دی ۱۴۰۰ از وضعیت حبس خود در زندان فشافویه موسوم به زندان تهران بزرگ ارائه می‌کند. درباره وضعیت این زندان و امکانات بهداشتی و رفاهی آن واقعا نیاز به هیچ حرف اضافه‌ای نیست. تنها کافی‌ست اشاره کنیم که زندانیان سیاسی به عمد آن‌جا فرستاده می‌شوند که دوره‌‌ای سخت همچون شکنجه مدام را بگذرانند.
برگردیم به آن بند از روایت اسماعیل گرامی، زندانی ۶۶ ساله سیاسی، که به علت اعتراضات صنفی بازداشت شد. او در نامه خود به مسئله آب و استحمام و نبود امکانات تامین آن در زندان اشاره می‌کند.
نکته این‌جاست که آئین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور بر تامین آب شرب سالم و آب گرم کافی برای استحمام صراحت دارد.
مشخصا در ماده ۱۲۸ آمده است: «دسترسی به آب شرب سالم برابر استانداردهای بهداشتی حق زندانی بوده و سازمان مکلف به تأمین آن در هر مؤسسه است».
در ماده ۱۲۹ نیز آمده است: «در مؤسسه باید آب گرم کافی جهت استحمام و شست و شو در اختیار زندانیان قرار گیرد.»
پرسش از مسئولان قضایی و اجرایی جمهوری اسلامی آن است که چرا اسماعیل گرامی و امثال او را زندانی می‌کنید و حال که محبوس هستند، چرا آب شرب و آب گرم را از آنان دریغ می‌کنید؟

https://youtu.be/ZLRRvGUe-10

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/jpdcvlccvulb

#حق_من #یاری_حقوقی_توانا

#یاری_مدنی_توانا

📱 Tavaana

📱Tavaana

📱Tavaana

📱Tavaana

📱tavaana

📱Beshkan

📱Dialogue

📱tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«با #دختر_علوم_تحقيقات چه کردید که چنین بی واهمه و بی پروا عصیان کرده و غوغا به پا کرد؟
این عمل #آهو_دریایی طغیانی آشکار بود به عملکرد سراسر تباهی و بیراهه روی #وزارت_افساد و #گشت_افساد و هر فساد دیگر.»

#آزادی #حق ماست
#خسرو_آذربیگ
از صفحه خسرو اذربیگ، نوازنده دف و شهروند معترض

khosrow_azarbeyg

#نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

📱 Tavaana

📱Tavaana

📱Tavaana

📱Tavaana

📱tavaana

📱Beshkan

📱Dialogue

📱tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حق من: زندانیان دارای معلولیت

مهدی رنجکش ۲۰ ساله بود که بازداشت شد. یک جوان ۲۰ساله لرستانی که به معلولیت جسمی و ذهنی مبتلا بود و تحت نظر سازمان بهزیستی قرار داشت. او را به علت وجود یک کیف از مواد مخدر در اتومبیلی که او نیز در آن حضور داشت بازداشت کردند. با این حال او همیشه اتهام انتسابی به خودش را رد می‌کرد.

به گفته منابع حقوق بشری، این زندانی پنج سال بدون دسترسی به امکانات لازم، از جمله خدمات بهداشتی و درمانی در زندان پارسیلون خرم‌آباد نگهداری و سپس در سال ۱۳۹۴ اعدام شد.

بنیاد عبدالرحمن برومند می‌گوید: «آقای رنج‌کش پیش از انتقال به سلول‌ انفرادی در روز قبل از اعدام با ضبط یک پیام ویدئویی از سازمان‌های حقوق بشری برای پایان‌دادن به اعدام مرتبط با جرائم مواد مخدر تقاضای کمک کرده بود. او در این پیام با اشاره به معلولیت جسمی و ذهنی‌اش و با اعتراض به نبودن امکانات پزشکی گفته بود که در این مدت حتی به او دارو ندادند.»
این وضعیت دهشت‌آور برای یک زندانی دارای معلولیت، برای هر وجدان نرمال و انسان‌دوستی تکان‌دهنده است.

حتی مواد و آیین‌نامه‌های اجرایی که درون جمهوری اسلامی تدوین یافتند هم چنین وضعیتی را دست‌کم روی کاغذ رد می‌کنند.
در ماده ۱۱۰ آیین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها تاکید شده است که زندانیان دارای معلولیت بایستی مورد حمایت همه‌جانبه، از لحاظ تامین امکانات و رفاه باشند.

در بخشی از این ماده تاکید شده است که فضا برای زندانی دارای معلولیت به گونه‌ای باید طراحی شود که: «آن‌ها قادر باشند آزادانه و بدون احساس خطر در محیط پیرامون خود حرکت کنند و از همه امکانات موسسه از قبیل تسهیلات آموزشی، بهداشتی و تفریحی همانند دیگر زندانیان بهره‌مند شوند.»

چرا واقعا مهدی رنجکش ۲۰ساله در زندان خرم آباد با آن درجه از معلولیت مشمول این امکانات و تسهیلات رفاهی نشد؟

در یوتیوب:
https://youtu.be/m6mZ_bc5j74

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/gfdro10twn7h

#حق_من #حقوق_زندانی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ویدا ربانی: اعتصاب کردیم چون راه دیگری پیش روی خود نمی‌بینیم

نامه‌ای از قلب درد و مقاومت

ویدا ربانی، روزنامه‌نگار و زندانی سیاسی، از بند زنان زندان اوین، در نامه‌ای تکان‌دهنده وضعیت اسفناک زندانیان سیاسی، بی‌توجهی به حقوق اولیه آن‌ها، و محرومیت‌های سیستماتیک در حق درمان را به تصویر کشیده است. او و مطهره گونه‌ای، دانشجوی اخراجی ترم آخر. دندان‌پزشکی، برای اعتراض به شرایط درمانی نرگس محمدی و دیگر همبندی‌های خود، از ۲۸ آبان ماه اعتصاب غذا کرده‌اند؛ اقدامی که از سر استیصال و درد صورت گرفته، اما فریادی است علیه بی‌عدالتی.

این نامه، علاوه بر شرح شرایط طاقت‌فرسای جسمی و روحی زندانیان، به وضعیت هشداردهنده محرومیت از درمان و استفاده از فشارهای روانی و جسمی بر زندانیان سیاسی اشاره می‌کند. ویدا با صداقت و جسارت، از نظامی می‌نویسد که حتی نیازهای ابتدایی انسانی را دستمایه‌ی تنبیه و کنترل قرار داده است. متن کامل این نامه، فراخوانی است برای توجه، همبستگی و عمل.

متن کامل نامه را به نقل از رسانه ایران‌‌وایر بخوانید:

روی برانکارد چرخدار می‌آید توی بند، مردمک چشم‌های سیاه و درشتش گشاد شده و با اینکه مدام به اطرافش و به انبوه جمعیتی که دوره‌اش کرده‌اند نگاه می‌کند، اما انگار چیزی نمی‌بیند یا وارد جای عجیب و ناآشنایی شده است. با نگاه خیره و مبهوتش چشم در چشم می‌شوم، بلند صدایش می‌زنم، نرگس؟ نگاه می‌کند اما انگار من را نمی‌شناسد.

پرسنل زندان می‌گويند ببریدش بالا. صدای اعتراض‌ها زندانی‌ها بلند می‌شود که این کار ما نیست، چطور ببریم و...
چند زندانی رای باز مرد و یکی دو مرد که از پرسنل زندان هستند دارند بحث می‌کنند که چطور برانکارد با پایه‌های چرخدار را از دو ردیف پله‌های بند زنان بالا ببرند. بالاخره برانکارد را سر و ته، طوری که سر نرگس پایین است از پله‌ها بالا می‌برند.

می‌آیند توی اتاق سه، می‌خواهند نرگس را بلند کنند و بگذارند روی تخت خودش، پای راستش تا بالای ران توی آتل است و نباید خم شود. وقتی می‌خواهند بلندش کنند نرگس کمی به خودش می‌آید. می‌گوید اگر پا خم شود با وجود جراحی استخوان می‌شکند، ده دقیقه‌ای بگو مگو می‌کنند و در آخر نرگس می‌گوید اجازه نمی‌دهم، کار شما نیست.

بیسیم می‌زنند و با ما شرط می‌کنند که در تمام مسیر هیچ زندانی نباشد تا پرسنل آمبولانس بیمارستان بیاید و او را جا‌به‌جا کنند. اول به خاطر اینکه بندان زنان امنیتی است اجازه ورود به آنها نداده بودند.

بالاخره نرگس را از روی برانکارد بلند می‌کنند. تخت زندان  خیلی کوتاه است و تا او را بگذارند روی تخت فریادش بلند می‌شود: «پااااام، آخ پااام، سپیده پام پام پام....صدای دلخراش و هق هق گریه بلند می‌شود.

یکی دو بار تلاش می‌کنند، بلندش می‌کنند و بالاخره میگذارند روی تخت و می‌روند! تنها ۴۸ ساهت از جراحیش گذشته، درد در چهره‌اش پیداست. صدای هق هق گریه به تدریج آرام‌تر می‌شود. مهوش و سپیده اتاق را خلوت می‌کنند، نرگس دوست ندارد کسی حال و روزش را ببیند.
یک ساعت بعد رفتم نگاهی به نرگس انداختم، چشمانش قرمز و پف کرده بود، گریه نمی‌کرد اما از درد اشک در چشمانش حلقه میزد و به پایین می‌غلتید. اینبار مرا شناخت، شروع با خندیدن کرد و گفت باور کن همش داشتم به مصطفی(نیلی، وکیلش) می‌گفتم برای ویدا شیرینی بخر.
و برای بقیه توضیح می‌داد: «دفعه قبل که از بیمارستان برگشتم ویدا یک جعبه شیرینی فرانسه توی وسایل پیدا کرد و با ذوق بازش کرد ولی تویش نان بربری بود. آنقدر غر زد که اینبار هی به مصطفی گفتم شیرینی را فراموش نکنی.»
نمی‌توانم به صورتش نگاه‌ کنم. برمی‌گردم‌ از این وضعیت فرار کنم توی تختم، جوانا (وریشه مرادی) کنار تخت ایستاده، یک لیوان آب جوش که چند آلو بخارا داخل آن انداخته را هم می‌زند و می‌پرسد. نرگس چطوره؟

تختمان مشترک است، او طبقه بالای تخت است.
من فقط خشم و بغضم را قورت می‌دهم و می‌پرسم زخم عثنی‌عشر با آب جوش و آلوچه درمان میشه؟ بدبخت داری از خونریزی می‌میری.
وریشه بعد از آن اعتصاب غذای طولانی حالا خونریزی دارد. مستقیم نمی‌گویند اما ما می‌دانیم چون در مراسم‌های اعتراض به اعدام شرکت کرده اعزامش به بیمارستان را لغو کرده‌اند. فقط او نبود، بدون اینکه مستقیما بگویند هر کسی در اعتراض به اعدام‌ها شرکت داشت را به نحوی تنبیه کردند. بسته به اینکه زندانی چه چیزی داشته باشد که بشود از آن محرومش کرد، از تحویل ندادن وسایل تا قطع تلفن و ملاقات و اعزام به بیمارستان.
مدتی است که می‌گويند ملاقات حضوری و ملاقات خصوصی با همسر امتیاز است و در صورت حسن رفتار به زندانی تعلق می‌گیرد.

ادامه را در لینک زیر بخوانید:

https://tinyurl.com/3xfhxhzd

#بیانیه #ویدا_ربانی #مطهره_گونه_ای #بند_زنان_اوین #نرگس_محمدی #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #حق_درمان #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

محرومیت عباس واحدیان‌شاهرودی، فعال مدنی زندانی، از دسترسی به درمان

عباس واحدیان‌شاهرودی، فعال مدنی محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد، با وجود نیاز به درمان فوری ناشی از بیماری قلبی و ریوی، همچنان از دسترسی به حق درمان محروم است.
وضعیت جسمانی این فعال مدنی زندانی، مدتی است که رو به وخامت گذاشته و بیماری قلبی و ریوی او بدتر شده و نیاز به درمان فوری دارد.

به گفته یک منبع آگاه:
«عباس واحدیان شاهرودی سابقه بیماری قلبی دارد و تاکنون به دلیل مشکلات قلبی، دستکم دو بار در زندان از حال رفته و به بهداری زندان منتقل شده است. او همچنین اخیرا دچار عفونت لثه شده که این مساله برای بیماران قلبی به شدت خطرناک است.»

آنطور که این منبع مطلع می‌گوید، درخواست عباس واحدیان‌شاهرودی مبنی بر دارا بودن شرایط عدم تحمل کیفر به دلیل وضعیت جسمانی، از سوی پزشکی قانونی تایید شده اما مقامات قضایی و مقامات زندان وکیل‌آباد با این درخواست مخالفت کرده‌اند.

این در حالی است که این زندانی از نظر قانونی با توجه به وضعیت جسمانی خود مشمول «شرایط عدم تحمل کیفر» موضوع ماده ۵۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری است و باید فورا آزاد شود.


#یاری_مدنی_توانا #عباس_واحدیان_شاهرودی #حق_درمان_زندانیان #حقوق_زندانی

@Tavaana_TavaanaTech
«حالا که مسئولین به دلیل کمبود بودجه و ناترازی و هزار جور نا کارآمدی و فساد سیستماتیک و وخرجهای متفرقه! به عناوین مختلف دست مبارک! در جیب ملت میبرند... نخبه های ! قانون گذار پیش خودشون گفتند حالا که با زور کاری از پیش نبردیم چرا به این قضیه به شکل یه فرصت نگاه نکنیم و از این منبع بی نهایت گیسوان زیبای زنان و دختران ایرانی کسب درامد نکنیم🤔 تازه اصلا چه معنی داره رانندگان زحمت کش اسنپ و تپسی درامدشون رو با ما شریک نشوند! پس یا گزارش بی حجابی میدن یا حقوقشون رو میدن! و اینجوری خرج و مخارج یک سال دیگه مملکت رو هم در میاریم ... »

طرح و متن از صفحه مجید عبدالهی‌نیا
majid.abdollahinia


#کاریکاتور_مفهومی #طنز_تلخ #طنز #حقوق_اجتماعی #حق_پوشش #تورم #اقتصاد #زن #حجاب_اجباری #جریمه_بی_حجابی #اسنپ #تپسی #ایران #آزادی #دموکراسی #قانون_حجاب_و_عفاف #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پرستو احمدی‎

طرح از مانا نیستانی

خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، از تشکیل پرونده قضایی علیه پرستو احمدی، خواننده و آهنگساز، و عوامل تهیه کنسرت «کاروانسرا» خبر داد.

به گزارش این خبرگزاری، انتشار ویدیوی اجرای موسیقی توسط پرستو احمدی و گروه همراهش در یکی از کاروانسراهای ایران، به‌دلیل عدم رعایت «موازین قانونی و شرعی» و نداشتن مجوز، با واکنش دستگاه قضایی مواجه شده است. در این گزارش آمده است: «با ورود دستگاه قضایی، ضمن برخورد مقتضی، پرونده قضایی علیه خواننده و عوامل تهیه این ویدیو تشکیل شده است.»

پرستو احمدی این کنسرت را بدون حجاب اجباری و با عنوان «کنسرت کاروانسرا» اجرا کرده و ویدیو آن را از طریق یوتیوب منتشر کرد.
.چرا زنان ایرانی نباید بتوانند در داخل ایران کنسرت برگزار کنند؟ چرا حتی با یک کنسرت در یوتیوب هم که نه کار مجرمانه‌ای است و نه نیاز به مجوز دارد، برخورد قضایی می‌شود؟!

مانا نیستانی ضمن انتشار این کارتون نوشت:
«پرستو احمدی برای دقایقی، تصویری کوچک اما موثر و دلنشین از ایران بدون آخوند و رها را برای ما مجسم کرد. تصویرپردازی از آینده آزاد، چیزی است که به ملت، انگیزه ادامه مقاومت و مبارزه و امید به فردای روشن می دهد و برای همین حکومت دیکتاتوری که پله اول سرکوب آزادیخواهان را پاک کردن ذهن ها از هر اثر و نشانه آزادی می‌داند تمام نیروی خود را برای برخورد با چنین حرکت هایی بسیج می‌کند: از برخورد قضایی تا جوسازی‌های بی اساس سایبری که هدفشان بدبین‌سازی و خنثی کردن چنین اکت‌هایی بین مردم عادی است.
برای شکست دادن اهریمن باید جهان بدون اهریمن را تصور کرد و برای تحقق آن کوشید، هنرمند و فعال اجتماعی می‌تواند بخشی از این تصورات را برای ما مجسم کند. از حرکت‌های خوب حمایت کنیم»


#پرستو_احمدی #حق_آواز_زنان #حجاب_اجباری
#یاری_مدنی_توانا
@mananey
@Farsi_Iranwire
@Tavaana_TavaanaTech
ششم بهمن ۱۳۴۱، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است؛ روزی که انقلاب سفید شاه و مردم به همه‌پرسی گذاشته شد و اکثریت قاطع مردم ایران با آن موافقت کردند. این طرح شامل اصلاحات گسترده‌ای بود که هدف آن مدرن‌سازی کشور، کاهش شکاف طبقاتی، و تحول اقتصادی و اجتماعی بود.

مشارکت بالای مردم در همه‌پرسی نشان از امید مردم به تغییرات عمیق و پیشرفت کشور داشت.

اصول و دستاوردهای مهم انقلاب سفید

۱. اصلاحات ارضی:
مهم‌ترین اصل انقلاب سفید، اصلاحات ارضی بود که به هدف توزیع عادلانه زمین‌های کشاورزی و پایان دادن به نظام ارباب و رعیتی اجرا شد. این اقدام بسیاری از دهقانان را از وابستگی به اربابان آزاد کرد و مالک زمین خود نمود. هرچند مشکلات اجرایی و ضعف در زیرساخت‌های کشاورزی مانع بهره‌وری کامل شد، اما این برنامه گامی در جهت بهبود زندگی روستاییان محسوب می‌شد.

۲. حق رأی زنان:
اعطای حق رأی به زنان، یکی از مترقی‌ترین اصول این انقلاب بود که مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان را گسترش داد. این اقدام، هرچند با مخالفت روحانیون مواجه شد، اما گامی بلند در مسیر برابری جنسیتی در ایران بود.

۳. ایجاد سپاه دانش و بهداشت:
این برنامه‌ها با اعزام جوانان تحصیل‌کرده به مناطق روستایی، به گسترش سواد، بهبود شرایط بهداشتی، و کاهش محرومیت در این مناطق کمک کردند. سپاه دانش به‌ویژه در آموزش کودکان نقش چشمگیری ایفا کرد و سپاه بهداشت، خدمات درمانی را به مناطق دورافتاده رساند.

۴. ملی کردن جنگل‌ها و مراتع:
این اصل با هدف حفظ منابع طبیعی و توسعه پایدار اجرا شد و گامی در جهت حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از تخریب آن بود.

۵. سهیم کردن کارگران در سود کارخانه‌ها:
این اقدام، نشان‌دهنده تلاشی برای بهبود وضعیت کارگران و افزایش انگیزه آنان بود که به نوعی عدالت اقتصادی را هدف قرار می‌داد.

با وجود اهداف بلندپروازانه و برنامه‌ریزی‌های گسترده، انقلاب سفید در برخی زمینه‌ها با چالش‌هایی مواجه شد. یکی از دلایل اصلی این ناکامی، مقاومت ساختارهای سنتی جامعه بود. روحانیون، زمین‌داران بزرگ و برخی از گروه‌های محافظه‌کار، این اصلاحات را تهدیدی برای منافع خود می‌دانستند.

از سوی دیگر، اجرای ناقص برخی از اصول، مانند اصلاحات ارضی، به مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها و کاهش بهره‌وری کشاورزی منجر شد. کمبود حمایت‌های فنی و مالی از دهقانان، و نبود زیرساخت‌های مناسب برای توسعه روستاها نیز مشکلاتی جدی ایجاد کرد.

همچنین، نبود مشارکت عمومی واقعی در تصمیم‌گیری‌ها و تمرکز قدرت در دست دولت، مانع از ایجاد اصلاحات پایدار و قابل‌قبول در جامعه شد.

انقلاب سفید شاه، تلاشی جسورانه برای تحول و مدرن‌سازی ایران بود. این برنامه‌ها، هرچند با مشکلات و ناکامی‌هایی همراه بودند، اما دستاوردهایی نظیر گسترش سواد، بهبود بهداشت، مشارکت زنان در سیاست، و تلاش برای کاهش نابرابری اجتماعی را به دنبال داشتند.

ششم بهمن نمادی از امید مردم ایران به تغییر و پیشرفت است، اما نشان داد که مدرنیزاسیون و اصلاحات واقعی، نیازمند توجه به بسترهای فرهنگی، مشارکت عمومی، و مدیریت صحیح است. اگرچه انقلاب سفید به همه اهداف خود نرسید، اما نقطه آغازی برای تغییرات اجتماعی و اقتصادی در ایران بود که اثرات آن تا سال‌ها باقی ماند.

#انقلاب_سفید #محمدرضا_شاه #حق_رای_زنان #سپاه_بهداشت #سپاه_دانش #مدرنیزاسیون #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
خمینی از بزرگ‌ترین دشمنان حقوق زنان در ایران بود. او بلافاصله پس از انقلاب، قانون خانواده که قانونی مترقی بود را در اسفند ۱۳۵۷ لغو کرد و در همان ماه خواستار آن شد که زنان حجاب اجباری به سر کنند. سابقه مخالفت خمینی با حقوق زنان به سال‌ها پیش از آن نیز باز می‌گشت.

از جمله می‌توان به مقوله حق رای زنان اشاره کرد. او در اسفند ۱۳۴۱ به دادن حق رای به زنان انتقاد کرد و در نامه‌ای به محمدرضاشاه پهلوی نوشت: «دولت تصویب‌نامه خلاف شرع صادر می‌کند، به زن‌ها حق رای می‌دهد، نوامیس مسلمین در شرف هتک است... دختر و پسر در آغوش هم کشتی می‌گیرند، دختران عفیف مردم در مدارس زیر دست مردها درس می‌‌خوانند...».

مطلب مرتبط:

انقلابی علیه زنان
https://tavaana.org/1979-revolution-against-women-iran

#خمینی #انقلاب۵۷ #حق_رای_زنان #حقوق_زنان #جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، می‌گوید خمینی به زنان هویت جدیدی داد و به آن‌ها حرکت واقعی داد.

او در ادامه می‌گوید خمینی مردم را به عنوان ناس پذیرفت و به آن.ها بعد از خدا تکیه کرد.

به نظر شما این سخنان چقدر با واقعیت منطبق هستند؟
آیا تغییر قانون خانواده و پایین آوردن ین قانونی ازدواج حرمت نهادن به زن بود؟ آیا حجاب اجباری هویت بخشی به زنان بود؟ آیا تغییر جایگاه و نقش زن ذر سیستم تبلیغات و آموزش و صداوسیما حرکت نهادن به زنان بود؟
فراموش نمی‌کنیم که خمینی حکم قتل یک زن را تنها به خاطر اینکه «اوشین» را الگوی زنان معرفی کرده بود، صادر کرده بود.

آیا خمینی به مردم تکیه می‌کرد؟ او اصولا خیلی‌ها را از مردم به حساب نمی‌آورد، مردم برای او پیروانش بودند.

مطلب مرتبط:

انقلابی علیه زنان
https://tavaana.org/1979-revolution-against-women-iran

#خمینی #انقلاب۵۷ #حق_رای_زنان #حقوق_زنان #حجاب_اجباری #سن_ازدواج #جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقری‌نیا، استاد دانشگاه اخراج شده، در این ویدبو می‌پرسد:
«آیا شهروندان یک جامعه می‌توانند از حقی تحت عنوان حق براندازی برخوردار باشند.
اگه نظامی سرکوب‌گر باشد، تبعیض‌آمیز باشد، شهروندانش میتوانند شورش کنند و آن نظام را براندازند؟
شاید تحت عنوان حق اعتراض، حق راهیمایی، این مفاهیم را قبلاً شنیده باشیم. اما حق براندازی چه؟»

او در ادامه نظر جان‌ لاک فیلسوف و نظریه پرداز حقوق طبیعی را در این خصوص شرح می‌دهد.

#حقوق_اساسی #حق_تعیین_سرنوشت #حق_براندازی #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی در قزلحصار، در نامه‌ای خطاب به علمای اهل سنت و اسلام‌پژوهان شیعه، از موضع‌گیری آنان علیه اعدام قدردانی کرده و روحانیت را مسئول وضعیت اسفبار کشور می‌داند. حائری با اشاره به شباهت حکومت دینی فعلی با قرون وسطی، به سرکوب اقلیت‌ها، صدور احکام اعدام ناعادلانه و نقض گسترده حقوق‌بشر اعتراض کرده و خواستار دفاع علما از «حق زندگی» و «حق تعیین سرنوشت» مردم شده است.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

به نام حق

حضور شیخ‌الاسلام مولوی عبدالحمید امام جماعت مسجد مکی زاهدان

جناب‌ ماموستا محمد مسعودی امام جماعت مسجد آقا کریم سنندج

جناب کاک حسن امینی مدیر مدرسه امام بخاری سنندج و عموم علمای دینی اهل سنت در سراسر کشور

و حضور سرکار خانم صدیقه وسمقی استاد فقه و اسلام‌پژوه و حضرات آقایان محمدتقی اکبرنژاد، شهاب‌الدین حائری شیرازی، عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، احمد عابدینی دامت افاضاتهم‌

سلام علیکم

برای اینجانب به عنوانی یک زندانی سیاسی دلبسته به حقوق بشر و مدافع "حق زندگی" که در قریب دو سال گذشته در زندان، عمق جنایت علیه جان انسان‌ها، با نقض بنیادین‌ترین حقوق محکومان به «سلب حق حیات» را از نزدیک شاهد بوده‌ام، موجب مسرت بود که در یک ماه گذشته شاهد ورود آقایان علمای اهل سنت به مقوله صدور حکم غیرانسانی اعدام بودم، و از سوی دیگر مایه خوشحالی دوچندان بود که شماری از اسلام‌پژوهان و اهل علم حوزه‌های شیعه، شجاعانه وارد میدان مبارزه برای دفاع از «حق زندگی» شهروندان شده و با رفتاری مسؤلانه نسبت به حقوق‌بشر، به صراحت اعلام کردند: «لغو مجازات اعدام با رویکرد اسلام هیچ‌گونه منافاتی ندارد.»

ضمن سپاس از احساس مسؤلیت انسانی همه علما در حوزه‌های دینی سنی‌ و شیعه در خصوص مقوله «اعدام» و مخالفت با آن، حقیقت آن است که بار مسئولیت وضعیت شرم‌آور کنونی کشور، به‌واقع بر عهده اهالی حوزه و روحانیت است. از جمله فقر روزافزونی که اکثریت مردم را از تهیه "حداقل‌های لازم برای زندگی" ناتوان ساخته است.

اینجانب بنا بر تجربه اندک خود، این وضعیت که بیشترین شباهت را با دوره حاکمیت کلیسا در قرون وسطای اروپا دارد، برآمده از پایمال شدن "حق انتخاب" و "حق تعیین سرنوشت" مردم، توسط ساختاری مبتنی بر «یکه‌سالاری دینی» می‌دانم؛ ساختاری که در آن یک نفر از دهه هفتاد خورشیدی هرگونه مذاکره و برقراری روابط با آمریکا را ممنوع و در پاسخ به مرحوم هاشمی‌ که به روز‌ جزا و سؤال خدا از آثار این تصمیم بر زندگی و سفره‌های مردم متوسل شده بود، ‌پاسخ داد:«جواب خدا با من!»، تا امروز که همان شخص برای ۹۰ میلیون ایرانی تصمیم گرفته و دیگر حتی لزومی نمی‌بیند به رئیس دولت فعلی، جایگاه خاصش نزد خدا و روابط ویژه‌اش با حضرت حق جل جلاله را(نعوذبالله) توضیح دهد.

مخاطبان گرامی تصدیق می‌فرمایند که این رویکرد چندان تفاوتی با رویکرد ارباب کلیسا در دوران تاریک قرون‌ وسطی ندارد؛ و در چنین «یکه‌سالاری دینی» برآمده از اقلیتی‌ از تشیع، کشور به لبه پرتگاه فروپاشی کشیده شده، خبری از دادرسی منصفانه نیست و هر سال بیش از هزار نفر با عنوان محاربه، بغی، ارتداد و...توسط کسانی که خود را کارگزار نماینده خدا بر روی‌ زمین می‌دانند، اعدام می‌شوند، یا شاهد آن هستیم که در بهداری زندان‌ها دستگاه گیوتین مخصوص بر‌‌پا کرده و این کارگزاران نماینده خدا بر روی زمین، دست و پای هزاران نفر را که از سر درماندگی در برابر فقر، دزدی مختصری کرده‌اند، با دستگاه گیوتین قطع می‌کنند.

در این دو سالی که اینجانب زندان‌های این نماینده خدا! بر روی زمین را تجربه کرده‌ام، خود شاهد بوده‌ام که از جوان و پیر شمار بسیاری از شهروندان را به جرم تبلیغ مسیحیت، تغییر دین و گرویدن به مسیحیت، تغییر مذهب از تشیع به تسنن، پیروی از عرفان حلقه‌، پیروی از احمدالحسن، به‌ جرم‌ آتئیست بودن، یا ده‌ها عنوان دیگر به سالها زندان و شلاق محکوم و زندانی کرده‌اند. در نزدیک به نیم‌قرن حاکمیت استبداد ولایت مطلقه، شهروندان این کشور اگر اعلام کرده یا حتی بنا بر گزارشی کشف شود بهایی هستند، از سوی دستگاه انگیزیسیون ولایت مطلقه اساسا دیگر انسان شناخته نمی‌شوند، و از هیچ حقوقی برخوردار نیستند، نه مال‌شان حرمت دارد و نه جان‌شان، فقط برای نمونه‌ای دیگر از ثمرات انگیزیسیون ولایت مطلقه، اخیرا زندانی اهل سنتی را دیدم، که به اعدام محکوم شده، در جریان پرونده‌اش قرار گرفتم، این شخص که سواد خواندن و نوشتن ندارد، تنها به دلیل عضو شدن در یک گروه مذهبی و لایک کردن برخی پست‌های آن گروه، اکنون به جرم افساد فی‌الارض به اعدام محكوم شده است!

ادامه را اینجا بخوانید؛
https://tinyurl.com/mraz54d2

#بیانیه #حق_حیات #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
معصومه قاسمی‌پور: اعلام برائت از حکومت و حجاب اجباری

معصومه قاسمی‌پور، بازیگر سینما و تلویزیون، در یک پست اینستاگرامی اعلام کرد که دو سال است حجاب اجباری را کنار گذاشته است. او در این نوشته، با صراحت از حکومت، فرهنگ و هنر رسمی آن و هنرمندانی که در سیستم حکومتی فعالیت می‌کنند، اعلام برائت کرد.

او نوشت که «بیست سال در این حرفه با لچک تحمیلی بازیگری کرده‌ام» اما همیشه از تبلیغ کارهایش خودداری کرده، زیرا آگاه بوده که «یک جای بزرگ از ایفای نقش در محصولات ایرانی، به‌ویژه کاراکتر زن، می‌لَغزد و اشتباه است.» او همچنین تأکید کرده که کناره‌گیری‌اش از بازیگری نه از ناتوانی، بلکه از آگاهی بوده است.

معصومه قاسمی‌پور با اشاره به تجربه‌ی بیست‌ساله‌ی خود در این حرفه، تأکید کرد که با شرافت و آگاهی نسبت به حکومت و هنرمندان رانتی سیستم حاکم، مسیر خود را انتخاب کرده است. او نوشت که دیگر هرگز با «حجاب تحمیلی و تحقیرکننده» بازی نخواهد کرد و بابت تمام نقش‌هایی که در آن «لچک کثیف حکومتی» بر سر داشته، از مردم طبقه‌ی خود عذرخواهی می‌کند.

او همچنین نوشته‌ای از ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ را بازنشر کرد که در آن آمده بود:

«ایستادنمان در برابر این ساختار فاسد حاکم، و برداشتن حجاب، و مقاومتمان، نه شجاعت است، نه شرف، نه وجدان، بلکه انجام وظیفه است. عمل به "حقیقت" است و ایستادن به پای "درستی" و "روشنی".»

معصومه قاسمی‌پور در ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ در شهر آمل بازداشت شد، اما پس از رسانه‌ای شدن خبر بازداشتش، با قید وثیقه آزاد شد.

📌 متن کامل این نوشته را در اسلایدها بخوانید.


خانم معصومه قاسمی‌پور، در پست اینستاگرامی خود از هشتگ #نه_به_جمهوری_اسلامی و هشتگ نام چند نفر از جان‌باختگان آبان ۹۸ و خیزش انقلابی ۱۴۰۱ (محسن محمدپور و محمد اقبال نائب‌زهی) و دو معترض اعدام شده (فرزاد کمانگر و شیرین علم‌هولی) و از دو زندانی سیاسی زن، زینب جلالیان و مریم اکبری‌منفرد، استفاده کرده است.

#زن_زندگی_آزادی
#ما_ایستاده_ایم
#صدای_زنان_ایران
#حق_آواز_زنان
#تبعیض
#محسن_محمد_پور
#مهسا_امینی
#شیرین_علم_هولی
#فرزاد_کمانگر
#محمد_اقبال_نائب_زهی
#زینب_جلالیان
#مریم_اکبری_منفرد
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#معصومه_قاسمی_پور
#نه_به_پوشش_اجباری
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech