This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اولیویه گروندو، شهروند فرانسوی و گروگان پیشین جمهوری اسلامی، امروز یکشنبه ۲۲ تیرماه ویدئویی به زبان فارسی در اینستاگرام خود منتشر کرد او در این ویدئو با نامبردن از چند گروگان دیگر از «بیزنس گروگانگیری» جمهوری اسلامی سخن گفت.
اولیویه گروندو همچنین به تجربه خود از شکنجه و تهدید مستقیم از سوی وزیر اطلاعات در دفتر او اشاره کرد و گفت:
«جمهوری اسلامی گروگانهای خود را به جاسوسی برای اسرائیل و همکاری با موساد متهم میکند و آنها را با تهدید و شکنجه وادار به اعتراف میکند.»
یادآور میشویم اولیویه گروندو پاییز ۱۴۰۱ در شیراز بازداشت شد او به اتهام «توطئه علیه جمهوری اسلامی» به پنج سال زندان محکوم شده بود.
خانواده گروندو این اتهامات را رد کرده و گروندو را فردی مشتاق به شعر فارسی توصیف کرده بودند که با روادید گردشگری و بهعنوان بخشی از یک سفر جهانی به ایران سفر کرده بود.
در نهایت گروندو ۳۰ اسفند ۱۴۰۳ آزاد شد و راهی فرانسه شد.
هماکنون دو تبعه دیگر فرانسوی به نام سسیل کوهلر و ژاک پاری در ایران زندانی هستند. در روزهای گذشته هم خبر بازداشت یک گردشگری ۱۸ ساله فرانسوی به نام لنار مونترلو منتشر شد.
اکانت اولیویه گروندو در اینستاگرام
libertepourolivier
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #گروگانگیری
@Tavaana_TavaanaTech
اولیویه گروندو همچنین به تجربه خود از شکنجه و تهدید مستقیم از سوی وزیر اطلاعات در دفتر او اشاره کرد و گفت:
«جمهوری اسلامی گروگانهای خود را به جاسوسی برای اسرائیل و همکاری با موساد متهم میکند و آنها را با تهدید و شکنجه وادار به اعتراف میکند.»
یادآور میشویم اولیویه گروندو پاییز ۱۴۰۱ در شیراز بازداشت شد او به اتهام «توطئه علیه جمهوری اسلامی» به پنج سال زندان محکوم شده بود.
خانواده گروندو این اتهامات را رد کرده و گروندو را فردی مشتاق به شعر فارسی توصیف کرده بودند که با روادید گردشگری و بهعنوان بخشی از یک سفر جهانی به ایران سفر کرده بود.
در نهایت گروندو ۳۰ اسفند ۱۴۰۳ آزاد شد و راهی فرانسه شد.
هماکنون دو تبعه دیگر فرانسوی به نام سسیل کوهلر و ژاک پاری در ایران زندانی هستند. در روزهای گذشته هم خبر بازداشت یک گردشگری ۱۸ ساله فرانسوی به نام لنار مونترلو منتشر شد.
اکانت اولیویه گروندو در اینستاگرام
libertepourolivier
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #گروگانگیری
@Tavaana_TavaanaTech
👍26❤16💔2
صفحهی اینستاگرام احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، از بازداشت برادر او، سجاد حائری، خبر داد:
شب گذشته، نیروهای امنیتی با یورش به منزل پدری خانوادهی حائری در دماوند، سجاد حائری، برادر احمدرضا حائری را بازداشت کردند. تا این لحظه، نهاد بازداشتکننده و دلیل این بازداشت مشخص نیست.
این در حالیست که احمدرضا حائری، فعال مدنی، مدتیست در زندان قزلحصار دوران محکومیت خود را میگذراند و خانوادهاش در شرایطی بسیار دشوار بهسر میبرند.
ما بهشدت نگران وضعیت سجاد حائری هستیم و خواستار شفافسازی فوری درباره علت بازداشت، محل نگهداری او و آزادی بیقید و شرط هر دو برادر هستیم.»
در واکنش به این خبر، شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، از این بازداشت ابراز نگرانی کرد و نوشت:
«در شرایطی که جامعهی ایران زیر بار بحرانهای سنگین از جمله جنگ دوازدهروزه، سرکوب گسترده، اعدامهای فزاینده و فقر فراگیر نفس میکشد، خبر بازداشت سجاد حائری، نویسنده، فیلمساز و فعال فرهنگی، موجی از نگرانی بههمراه داشته است.
او از چهرههای مستقل فرهنگی و هنریست که در سالهای اخیر با ساخت فیلمهای مستند و کوتاه، صدای طبقات فراموششدهی جامعه و بازتابدهندهی رنجهای انسانی بوده است. سجاد سیاستمدار نیست؛ تنها جرم او روایت رنج مردم و جامعهی بحرانزدهی ایران است.»
خانم عبادی همچنین به سابقه برادر در بند سجاد حائری اشاره کرد و آن را بهانهای برای بازداشت دیگر عضو این خانواده دانست:
«برادر او، احمدرضا حائری، از فعالان شناختهشدهی مدنی و از بنیانگذاران پویش «سهشنبههای نه به اعدام» است؛ پویشی صلحطلبانه با شعار انساندوستی و مخالفت با مجازات مرگ که طی دو سال گذشته، با وجود فشارهای امنیتی، به فعالیت خود ادامه داده است. احمدرضا نیز بارها با اتهاماتی همچون «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی» بازداشت و زندانی شده است.
این سابقهی خانوادگی، اکنون بهنظر میرسد به بهانهای برای هدف قرار دادن مجدد یکی دیگر از اعضای این خانواده بدل شده است.»
او در انتها نوشت:
«در روزهایی که حکومت در سایهی جنگ و آشوب، اعتراضات را با تهدید و بازداشت پاسخ میدهد، و تنها در یک هفته بیش از ۲۶ نفر را اعدام کرده، بازداشت افرادی چون سجاد حائری نشانگر تنگتر شدن دایرهی تحمل و امنیتیتر شدن فضای فرهنگی کشور است.
سجاد حائری و تمامی بازداشتشدگان اخیر که صرفاً به دلیل اندیشه، صداقت و کنشگری خشونتپرهیز در بازداشت بهسر میبرند، باید بیقید و شرط آزاد شوند.»
#سجاد_حائری #احمدرضا_حائری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شب گذشته، نیروهای امنیتی با یورش به منزل پدری خانوادهی حائری در دماوند، سجاد حائری، برادر احمدرضا حائری را بازداشت کردند. تا این لحظه، نهاد بازداشتکننده و دلیل این بازداشت مشخص نیست.
این در حالیست که احمدرضا حائری، فعال مدنی، مدتیست در زندان قزلحصار دوران محکومیت خود را میگذراند و خانوادهاش در شرایطی بسیار دشوار بهسر میبرند.
ما بهشدت نگران وضعیت سجاد حائری هستیم و خواستار شفافسازی فوری درباره علت بازداشت، محل نگهداری او و آزادی بیقید و شرط هر دو برادر هستیم.»
در واکنش به این خبر، شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، از این بازداشت ابراز نگرانی کرد و نوشت:
«در شرایطی که جامعهی ایران زیر بار بحرانهای سنگین از جمله جنگ دوازدهروزه، سرکوب گسترده، اعدامهای فزاینده و فقر فراگیر نفس میکشد، خبر بازداشت سجاد حائری، نویسنده، فیلمساز و فعال فرهنگی، موجی از نگرانی بههمراه داشته است.
او از چهرههای مستقل فرهنگی و هنریست که در سالهای اخیر با ساخت فیلمهای مستند و کوتاه، صدای طبقات فراموششدهی جامعه و بازتابدهندهی رنجهای انسانی بوده است. سجاد سیاستمدار نیست؛ تنها جرم او روایت رنج مردم و جامعهی بحرانزدهی ایران است.»
خانم عبادی همچنین به سابقه برادر در بند سجاد حائری اشاره کرد و آن را بهانهای برای بازداشت دیگر عضو این خانواده دانست:
«برادر او، احمدرضا حائری، از فعالان شناختهشدهی مدنی و از بنیانگذاران پویش «سهشنبههای نه به اعدام» است؛ پویشی صلحطلبانه با شعار انساندوستی و مخالفت با مجازات مرگ که طی دو سال گذشته، با وجود فشارهای امنیتی، به فعالیت خود ادامه داده است. احمدرضا نیز بارها با اتهاماتی همچون «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی» بازداشت و زندانی شده است.
این سابقهی خانوادگی، اکنون بهنظر میرسد به بهانهای برای هدف قرار دادن مجدد یکی دیگر از اعضای این خانواده بدل شده است.»
او در انتها نوشت:
«در روزهایی که حکومت در سایهی جنگ و آشوب، اعتراضات را با تهدید و بازداشت پاسخ میدهد، و تنها در یک هفته بیش از ۲۶ نفر را اعدام کرده، بازداشت افرادی چون سجاد حائری نشانگر تنگتر شدن دایرهی تحمل و امنیتیتر شدن فضای فرهنگی کشور است.
سجاد حائری و تمامی بازداشتشدگان اخیر که صرفاً به دلیل اندیشه، صداقت و کنشگری خشونتپرهیز در بازداشت بهسر میبرند، باید بیقید و شرط آزاد شوند.»
#سجاد_حائری #احمدرضا_حائری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤22🕊7💔2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻 مریم حسنی: «در کنار ما باشید، نگذارید اسامی زندانیان سیاسی فراموش شود»
مریم حسنی، دختر مهدی حسنی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در پیامی ویدیویی از بیعدالتی در روند رسیدگی به پروندهی پدرش سخن گفت و از وجدانهای بیدار جامعه درخواست همراهی و حمایت کرد.
او در این پیام میگوید:
«اعاده دادرسی پدرم برای چهارمین بار رد شده. همونطور که وکیل ایشون در توییتر اعلام کرده، روند بررسی پرونده در حالی پیش میره که حتی اجازهی دسترسی به متن پرونده و مطالعه اون داده نشده.
این پیام رو خطاب به تمام کسانی میفرستم که قلبشون برای عدالت میتپه، برای اونهایی که دغدغهی انسانیت دارند، برای اونهایی که به نه به اعدام ایمان دارند.
امیدوارم در کنار ما باشید، از ما حمایت کنید و نگذارید اسامی زندانیان سیاسی فراموش بشه.
شاید در ظاهر دارم برای پدرم حرف میزنم، اما درد من فقط درد پدرم نیست؛ این درد، درد همهی زندانیان سیاسیست. تکتکشون برای من عزیزند. من در قالب کمپین دختران دادخواه و همچنین بهعنوان یک انسان مستقل، برای اونها فعالیت میکنم.
از شما میخوام همراه ما باشید، صدامون رو بازتاب بدید و در این مسیر ما رو تنها نذارید.»
#StopExecution
#مهدی_حسنی #رزگار_بابامیری #دختران_دادخواه #بهروز_احسانی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مریم حسنی، دختر مهدی حسنی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در پیامی ویدیویی از بیعدالتی در روند رسیدگی به پروندهی پدرش سخن گفت و از وجدانهای بیدار جامعه درخواست همراهی و حمایت کرد.
او در این پیام میگوید:
«اعاده دادرسی پدرم برای چهارمین بار رد شده. همونطور که وکیل ایشون در توییتر اعلام کرده، روند بررسی پرونده در حالی پیش میره که حتی اجازهی دسترسی به متن پرونده و مطالعه اون داده نشده.
این پیام رو خطاب به تمام کسانی میفرستم که قلبشون برای عدالت میتپه، برای اونهایی که دغدغهی انسانیت دارند، برای اونهایی که به نه به اعدام ایمان دارند.
امیدوارم در کنار ما باشید، از ما حمایت کنید و نگذارید اسامی زندانیان سیاسی فراموش بشه.
شاید در ظاهر دارم برای پدرم حرف میزنم، اما درد من فقط درد پدرم نیست؛ این درد، درد همهی زندانیان سیاسیست. تکتکشون برای من عزیزند. من در قالب کمپین دختران دادخواه و همچنین بهعنوان یک انسان مستقل، برای اونها فعالیت میکنم.
از شما میخوام همراه ما باشید، صدامون رو بازتاب بدید و در این مسیر ما رو تنها نذارید.»
#StopExecution
#مهدی_حسنی #رزگار_بابامیری #دختران_دادخواه #بهروز_احسانی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍31💔21❤10
دستگاه سرکوب ترک خورده. نشانهها روشناند
✍️آرش وطنخواه، روانشناس
بهعنوان روانشناس و کنشگر اجتماعی، سالهاست صدای درد و امید را در روان جمعی مردم شنیدهام. امروز، بیش از هر زمان دیگر، نظامی که بر پایهی سرکوب و تحقیر بنا شده، نشانههای آشکار فروپاشی را بروز میدهد. دیگر نه مردم از آن میهراسند، نه خود نظام توان کنترل دارد.
ما با یک واقعیت ساده روبهرو هستیم: حکومتی که توهم کنترل را جایگزین واقعیات کرده بود، حالا اسیر همان توهم شده است. این سقوط فقط سیاسی نیست، فروپاشی یک روان فرسوده و بیمار است.
در این روزهای تلخ، دل من با تمام مردمیست که زخمیاند — از مادران داغدیده تا جوانانی که آیندهشان در تاریکی محو شده. اما این بار درد، بیثمر نخواهد ماند. ملت از ترس عبور کرده، از خشم گذشته، و اکنون در آستانهی کنش آگاهانه ایستاده است.
دستگاه سرکوب ترک خورده. نشانهها روشناند. این پایان، آغاز راهیست برای بازسازی روان جمعی، برای تولد ایرانی رها از ترس، رها از تحقیر.
بیایید در این گذار تاریخی، نه با ترس که با آگاهی، شجاعت و همبستگی حرکت کنیم. آیندهای انسانیتر، در دست خود ماست.
ـ مطلب بالا را آرش وطنخواه، روانشناس ارسال کردهاند
#همبستگی #شهامت #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️آرش وطنخواه، روانشناس
بهعنوان روانشناس و کنشگر اجتماعی، سالهاست صدای درد و امید را در روان جمعی مردم شنیدهام. امروز، بیش از هر زمان دیگر، نظامی که بر پایهی سرکوب و تحقیر بنا شده، نشانههای آشکار فروپاشی را بروز میدهد. دیگر نه مردم از آن میهراسند، نه خود نظام توان کنترل دارد.
ما با یک واقعیت ساده روبهرو هستیم: حکومتی که توهم کنترل را جایگزین واقعیات کرده بود، حالا اسیر همان توهم شده است. این سقوط فقط سیاسی نیست، فروپاشی یک روان فرسوده و بیمار است.
در این روزهای تلخ، دل من با تمام مردمیست که زخمیاند — از مادران داغدیده تا جوانانی که آیندهشان در تاریکی محو شده. اما این بار درد، بیثمر نخواهد ماند. ملت از ترس عبور کرده، از خشم گذشته، و اکنون در آستانهی کنش آگاهانه ایستاده است.
دستگاه سرکوب ترک خورده. نشانهها روشناند. این پایان، آغاز راهیست برای بازسازی روان جمعی، برای تولد ایرانی رها از ترس، رها از تحقیر.
بیایید در این گذار تاریخی، نه با ترس که با آگاهی، شجاعت و همبستگی حرکت کنیم. آیندهای انسانیتر، در دست خود ماست.
ـ مطلب بالا را آرش وطنخواه، روانشناس ارسال کردهاند
#همبستگی #شهامت #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍42❤10🕊3
بازداشت سعید فیروزه، فعال سیاسی اهل بجنورد، توسط وزارت اطلاعات
طبق گزارش دریافتی، آقای سعید فیروزه، فعال سیاسی اهل بجنورد، روز جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴ توسط نیروهای وزارت اطلاعات در منزل شخصیاش بازداشت شد. در جریان این بازداشت که با ضربوشتم شدید همراه بوده، نامزد وی نیز بازداشت شده است. مأموران امنیتی همچنین اقدام به ضبط تلفن همراه و وسایل شخصی او کردهاند.
آقای فیروزه ۳۸ ساله، پیشتر نیز در جریان خیزش انقلابی "زن، زندگی، آزادی" موسوم به انقلاب مهسا بازداشت شده و پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شده بود.
تا لحظه تنظیم این خبر، اتهام رسمی جدیدی علیه وی اعلام نشده است. اتهامات قبلی او شامل اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی و تشویش اذهان عمومی بوده است.
#بجنورد #سعید_فیروزه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، آقای سعید فیروزه، فعال سیاسی اهل بجنورد، روز جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴ توسط نیروهای وزارت اطلاعات در منزل شخصیاش بازداشت شد. در جریان این بازداشت که با ضربوشتم شدید همراه بوده، نامزد وی نیز بازداشت شده است. مأموران امنیتی همچنین اقدام به ضبط تلفن همراه و وسایل شخصی او کردهاند.
آقای فیروزه ۳۸ ساله، پیشتر نیز در جریان خیزش انقلابی "زن، زندگی، آزادی" موسوم به انقلاب مهسا بازداشت شده و پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شده بود.
تا لحظه تنظیم این خبر، اتهام رسمی جدیدی علیه وی اعلام نشده است. اتهامات قبلی او شامل اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی و تشویش اذهان عمومی بوده است.
#بجنورد #سعید_فیروزه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊15💔11👎1
خانم دکتر مکرمی، پزشک متخصص بیماریهای عفونی، که در جریان اصابت موشک به زندان اوین دچار جراحت شدید شد، در متنی که در اینستاگرام منتشر کرد نوشت که این زندانیان بودند که با وجودی که میتوانستند بروند (فرار کنند)، ماندند و جان او را نجات دادند.
«چه کسانی نجاتم دادند؟ زندانیان؛ همانهایی که روزی درمانشان کرده بودم. مرا به گوشه دیوار کشاندند، نیمه جان بودم. برایم آب آوردند، پتو آوردند، پایم را آتل بستند. خونهای صورتم را پاک کردند، شیون میکردند و مرا در برانکارد گذاشتند، ترسیده بودم، گفتم منو تنها نگذارید. صدایی گفت: تو آبجی ما هستی، معلومه که تنهات نمیذاریم. میتوانستند بروند، ولی نرفتند، کمکم کردند، نجاتم دادند.تشکر ویژه از زندانیانی که نجاتم دادند و نامشان را نمیدانم و تشکر از دکتر موحدی که تنهایم نگذاشت.»
ـ شرافت زندانیان سیاسی که ایستادند و به مجروحان کمک کردند، ستودنی است. اما حکومت روی آنها اسلحه گرفت، دست و پایشان را زنجیر بست و مثل اسرای جنگی آنها را به زندانهای دیگر منتقل کرد.
#زندان_اوین #انسانیت #شرافت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«چه کسانی نجاتم دادند؟ زندانیان؛ همانهایی که روزی درمانشان کرده بودم. مرا به گوشه دیوار کشاندند، نیمه جان بودم. برایم آب آوردند، پتو آوردند، پایم را آتل بستند. خونهای صورتم را پاک کردند، شیون میکردند و مرا در برانکارد گذاشتند، ترسیده بودم، گفتم منو تنها نگذارید. صدایی گفت: تو آبجی ما هستی، معلومه که تنهات نمیذاریم. میتوانستند بروند، ولی نرفتند، کمکم کردند، نجاتم دادند.تشکر ویژه از زندانیانی که نجاتم دادند و نامشان را نمیدانم و تشکر از دکتر موحدی که تنهایم نگذاشت.»
ـ شرافت زندانیان سیاسی که ایستادند و به مجروحان کمک کردند، ستودنی است. اما حکومت روی آنها اسلحه گرفت، دست و پایشان را زنجیر بست و مثل اسرای جنگی آنها را به زندانهای دیگر منتقل کرد.
#زندان_اوین #انسانیت #شرافت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤82💔30🕊6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهرام سدیدی، فعال سیاسی اهل سبزوار، از کشته شدن یک بلاگر جوان در اثر تعقیب نیروهای بسیجی خبر داد
او نوشت:
«بر اثر تعقیب موتور یک شهروند سبزواری توسط چندتا جوجهبسیجی (که این روزها شاهد رشد بیرویهی آنها و آتش به اختیار بودنشان به بهانهی امنیت و این خزعبلات هستیم) متاسفانه جنایت تلخی رقم خورد و «کاظم زارعی» بلاگر ۲۲ سالهی سبزواری کشته شد.
همراه او نیز در بیمارستان بستری است و وضعیت جسمی نامناسبی دارد.
عمری با بگیر و ببند جوانان خواستند القا کنند که مثلا در باب امنیت چه کار خاصی میکنند و دنیا نظاره کرد وقتی که واقعا پای امنیت این مردم پیش آمد هر کدامشان به سوراخموشی خزیدند و آسمان و زمین کشور جولانگاه بیگانگان شد.
شیر خانه و موش بیرون بودند و همیشه چماقشان برای مردم بالا بود و بس.
توف به توهم اقتدارتان که سردارانتان یکی یکی جاسوس در میآیند و جوجهبسیجیهایتان جوانکش!
چه کسی به اینها صلاحیت و آموزش تعقیب مردم را (آنهم به این روش) داده؟؟؟
چهکسی پاسخگوست؟؟؟»
ـ لازم به ذکر است، با ایجاد فضای امنیتی و استقرار ایستهای بازرسی، تا کنون در شهرهای مختلف، چندین نفر از شهروندان توسط نیروهای بسیجی و امنیتی کشته شدند.
#کاظم_زارعی #سبزوار #ج_ا_یعنی_جنگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
«بر اثر تعقیب موتور یک شهروند سبزواری توسط چندتا جوجهبسیجی (که این روزها شاهد رشد بیرویهی آنها و آتش به اختیار بودنشان به بهانهی امنیت و این خزعبلات هستیم) متاسفانه جنایت تلخی رقم خورد و «کاظم زارعی» بلاگر ۲۲ سالهی سبزواری کشته شد.
همراه او نیز در بیمارستان بستری است و وضعیت جسمی نامناسبی دارد.
عمری با بگیر و ببند جوانان خواستند القا کنند که مثلا در باب امنیت چه کار خاصی میکنند و دنیا نظاره کرد وقتی که واقعا پای امنیت این مردم پیش آمد هر کدامشان به سوراخموشی خزیدند و آسمان و زمین کشور جولانگاه بیگانگان شد.
شیر خانه و موش بیرون بودند و همیشه چماقشان برای مردم بالا بود و بس.
توف به توهم اقتدارتان که سردارانتان یکی یکی جاسوس در میآیند و جوجهبسیجیهایتان جوانکش!
چه کسی به اینها صلاحیت و آموزش تعقیب مردم را (آنهم به این روش) داده؟؟؟
چهکسی پاسخگوست؟؟؟»
ـ لازم به ذکر است، با ایجاد فضای امنیتی و استقرار ایستهای بازرسی، تا کنون در شهرهای مختلف، چندین نفر از شهروندان توسط نیروهای بسیجی و امنیتی کشته شدند.
#کاظم_زارعی #سبزوار #ج_ا_یعنی_جنگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔59❤10
احسان (برادر جاویدنام عرفان خزایی) و همسرش ندا کارگر (هستی خزایی) بازداشت شدند.
طبق گزارش دریافتی، ساعتی پیش، تعداد زیادی از ماموران امنیتی (بیش از شصت نفر) با هجوم به منزل شخصی خانواده جاویدنام عرفان خزایی، به طرز وحشیانه و همراه با اعمال خشونت، احسان خزایی و همسرش ندا کارگر را بازداشت کردند و به مکانی نامعلوم منتقل کردند.
مادر جاویدنام عرفان خزایی و برادر دیگر عرفان (یزدان خزایی) نیز به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
همچنین گوشی موبایل پدر و مادر دادخواه جاویدنام عرفان خزایی، احسان و یزدان خزایی و ندا کارگر ضبط شدند.
احسان و ندا، والدین سه کودک خردسال هستند که یکی از آنها نوزادی شیرخوار است.
تا این لحظه از علت بازداشت، نهاد بازداشت کننده و محل نگهداری این زوج دادخواه اطلاعی در دست نیست.
#عرفان_خزایی #احسان_خزایی #ندا_کارگر #هستی_خزایی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، ساعتی پیش، تعداد زیادی از ماموران امنیتی (بیش از شصت نفر) با هجوم به منزل شخصی خانواده جاویدنام عرفان خزایی، به طرز وحشیانه و همراه با اعمال خشونت، احسان خزایی و همسرش ندا کارگر را بازداشت کردند و به مکانی نامعلوم منتقل کردند.
مادر جاویدنام عرفان خزایی و برادر دیگر عرفان (یزدان خزایی) نیز به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
همچنین گوشی موبایل پدر و مادر دادخواه جاویدنام عرفان خزایی، احسان و یزدان خزایی و ندا کارگر ضبط شدند.
احسان و ندا، والدین سه کودک خردسال هستند که یکی از آنها نوزادی شیرخوار است.
تا این لحظه از علت بازداشت، نهاد بازداشت کننده و محل نگهداری این زوج دادخواه اطلاعی در دست نیست.
#عرفان_خزایی #احسان_خزایی #ندا_کارگر #هستی_خزایی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔52❤9👎1
یادمون میمونه چه افرادی با چه توجیهاتی سمت قدرت بودن و کنار ما مردم نبودن
«یکی از دوستام بهم میگفت داستان بنویس و چاپ کن تا شناخته بشی و بتونی تأثیر بگذاری؛ خودش چند تا کتاب داره و جوایزی گرفته و معروفه...
من گفتم نمیتونم و نمیخوام چیزی بنویسم که توی جمهوری اسلامی چاپ بشه. هفته گذشته یه پیام توی اینستاگرام دیدم که نوشته بود: «شعر سرودن پس از آشوویتس، بربریت است.»
حالا میدونم که جمعیت زیادی از نویسندهها و فیلمسازها و مثلاً هنرمندانی منتظرن که برگردن به زندگی عادی و قبلی، تا بیوقفه آثار هنریشون رو منتشر کنن. واقعاً فکر میکنن دارن به روش خودشون مبارزه میکنن یا چی؟!
یکی رو میشناسم که میگفت نباید سطح مبارزه رو به کسی تحمیل کرد، هر کس به اندازهی توان خودش و به روش خودش مبارزه میکنه.
همیشه هم میگفت: «من از شما بیشتر میترسم. براندازها بیمنطقتر و افراطیتر از جمهوری اسلامی هستند!»
البته که از آزادیهای بعد از جنبش زن، زندگی، آزادی استفاده میکنه و حالا حجاب اختیاری داره و اصلاً شبیه طرفداران تیپیک حکومت نیست؛ ولی خب رأی که میداد و توی اولین روزهای جنگ هم دائم استوری برای کشتههای غیرنظامی میذاشت و همون حرف «جنگ خیلی وحشتناکه» رو تکرار میکرد.
من دیگه اینجور افکار رو تحمل نمیکنم و دیگه فالو ندارمش، و واقعاً فکر میکنم این افراد در حفظ و استمرار و برقراری جمهوری اسلامی، خیلی مؤثرتر از افراطیهای مشخصاً طرفدار حکومت هستند.
اگر آبها از آسیاب بیفته، جمهوری اسلامی میتونه بهسرعت با کمک اینها خودش رو بازسازی کنه و فیلمهاشو بسازه و داستانهاشو چاپ کنه و لیگهای ورزشیش رو برگزار کنه و خندوانههاشو بسازه و در کنارش زندانیها رو اعدام کنه و...
یعنی دوباره اینها برگردن به مبارزه «به اندازهی توان خودشون و به سبک خودشون»؟!
دیگه واقعاً اگر هنوز بعد از جنبش مهسا، شعر سرودن بربریت نبود، حالا بعد از این جنگ، من شک ندارم که اینطوره.
و چطوری میتونن مثل قبل شعر بگن و داستان بنویسن و فیلم بسازن و ورزش کنن؟!
البته من فکر نمیکنم جمهوری اسلامی جون سالم از این مخمصه بدر ببره و این آدمها بتونن دوباره ظاهرش رو رنگآمیزی کنن؛ ولی اینو مطمئنم که ما یادمون میمونه با چه توجیهاتی سمت قدرت بودن و کنار ما مردم نبودن.»
ـ متن بالا را یکی از مخاطبان توانا ارسال کرده است.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد #عدم_همکاری #هیچ_چیز_عادی_نیست #ابتذال_شر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«یکی از دوستام بهم میگفت داستان بنویس و چاپ کن تا شناخته بشی و بتونی تأثیر بگذاری؛ خودش چند تا کتاب داره و جوایزی گرفته و معروفه...
من گفتم نمیتونم و نمیخوام چیزی بنویسم که توی جمهوری اسلامی چاپ بشه. هفته گذشته یه پیام توی اینستاگرام دیدم که نوشته بود: «شعر سرودن پس از آشوویتس، بربریت است.»
حالا میدونم که جمعیت زیادی از نویسندهها و فیلمسازها و مثلاً هنرمندانی منتظرن که برگردن به زندگی عادی و قبلی، تا بیوقفه آثار هنریشون رو منتشر کنن. واقعاً فکر میکنن دارن به روش خودشون مبارزه میکنن یا چی؟!
یکی رو میشناسم که میگفت نباید سطح مبارزه رو به کسی تحمیل کرد، هر کس به اندازهی توان خودش و به روش خودش مبارزه میکنه.
همیشه هم میگفت: «من از شما بیشتر میترسم. براندازها بیمنطقتر و افراطیتر از جمهوری اسلامی هستند!»
البته که از آزادیهای بعد از جنبش زن، زندگی، آزادی استفاده میکنه و حالا حجاب اختیاری داره و اصلاً شبیه طرفداران تیپیک حکومت نیست؛ ولی خب رأی که میداد و توی اولین روزهای جنگ هم دائم استوری برای کشتههای غیرنظامی میذاشت و همون حرف «جنگ خیلی وحشتناکه» رو تکرار میکرد.
من دیگه اینجور افکار رو تحمل نمیکنم و دیگه فالو ندارمش، و واقعاً فکر میکنم این افراد در حفظ و استمرار و برقراری جمهوری اسلامی، خیلی مؤثرتر از افراطیهای مشخصاً طرفدار حکومت هستند.
اگر آبها از آسیاب بیفته، جمهوری اسلامی میتونه بهسرعت با کمک اینها خودش رو بازسازی کنه و فیلمهاشو بسازه و داستانهاشو چاپ کنه و لیگهای ورزشیش رو برگزار کنه و خندوانههاشو بسازه و در کنارش زندانیها رو اعدام کنه و...
یعنی دوباره اینها برگردن به مبارزه «به اندازهی توان خودشون و به سبک خودشون»؟!
دیگه واقعاً اگر هنوز بعد از جنبش مهسا، شعر سرودن بربریت نبود، حالا بعد از این جنگ، من شک ندارم که اینطوره.
و چطوری میتونن مثل قبل شعر بگن و داستان بنویسن و فیلم بسازن و ورزش کنن؟!
البته من فکر نمیکنم جمهوری اسلامی جون سالم از این مخمصه بدر ببره و این آدمها بتونن دوباره ظاهرش رو رنگآمیزی کنن؛ ولی اینو مطمئنم که ما یادمون میمونه با چه توجیهاتی سمت قدرت بودن و کنار ما مردم نبودن.»
ـ متن بالا را یکی از مخاطبان توانا ارسال کرده است.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد #عدم_همکاری #هیچ_چیز_عادی_نیست #ابتذال_شر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤45👍24👌1
سالهاست که در این سرزمین، نام ایران در سایه قرار گرفته است. در رسانه رسمی، در نظام آموزشی، در خطابهها، و در آیینهای حکومتی، آنچه برجسته شد، امت بود نه ملت؛ آنچه پاس داشته شد، روایت دینی بود نه روایت ملی؛ آنچه پرورش یافت، حافظهای گزینشی بود که از هزاران سال تمدن، تنها قرن اخیر را شایسته یاد میدانست، و از درخت تناور ایران، تنها آن شاخههایی را که به نظام گره میخوردند، آبیاری میکرد.
برای آنان که به ایران اندیشیدند، نه از سر تعصب، بلکه از سر شناخت و ریشه، حکم ارتداد فرهنگی صادر شد. وطندوستی شد «شرک»، دفاع از زبان فارسی شد «ناسیونالیسم منحط»، و یادآوری اسطورهها و قهرمانان کهن، مساوی شد با تجلیل از جاهلیت. در تقویم رسمی ما، روزی به نام آرش و آریوبرزن نیست، نامی از سورنا و بابک خرمدین نیست، حتی فردوسی، بزرگترین حماسهسرای این زبان، تنها به اجبار حافظه ملی، نه از سر احترام حاکمیتی، بر صفحهای از این تقویم جا گرفته است.
اما امروز، همانها که دیروز نام «ایران» را در حاشیه مینشاندند، به ناگاه از رستم میگویند و «ای ایران» میخوانند. نظامی که سالها تلاش کرد تا تاریخ پیش از اسلام را به «جاهلیت» تعبیر کند، اکنون از کوروش کبیر، از یعقوب لیث، و از فرهنگ باستانی این مرز و بوم روایت میسازد.
این چرخش، نه نشانه تحول فکریست، نه حاصل بازنگری معرفتی؛ این صرفاً واکنش به بحران است. بحران مشروعیت، بحران هویت، بحران زبان مشترک با نسلی که دیگر آن روایتها را باور ندارد. ایران، برای نظامی که پشتوانه اجتماعیاش ته کشیده، اکنون به سپری بدل شده که شاید بتوان با آن اندکی بیشتر ایستاد؛ غافل از آنکه این سپر، تنها به دست آنان کار میکند که هرگز به روی آن شمشیر نکشیدهاند.
اکنون، پرسش روشن است: اگر ایران را دوست دارید، چرا سالها آن را تحقیر کردید؟ اگر به اسطورههای این خاک پناه میبرید، چرا هیچ روزی در تقویم رسمیتان برای آنها نگذاشتید؟ چرا شاهنامه را از کتابهای درسی بیرون کردید؟ چرا وطندوستی را جرم شمردید؟ و چرا بر پیشانی هر ایراندوستی، برچسبی امنیتی زدید؟
آریو برزن که جان خود را بر کوه های کهگیلویه در دفاع از ایران فدا کرد از تقویم زدوده شد
بی بی مریم بختیاری زنی که آزادگی را نه در بیانیه بلکه در میدان جنگ نوشت از حافظه ی آموزش ملت خط خورد سردار اسعد بختیاری فاتح مجلس عدالت و معمار قانون اساسی به حاشیه رفت تا مفاهیم حق و قانون در حافظه کودک ایرانی محو شود
آریو برزن،سورنا،داریوش،یعقوب لیث،مازیار همه از متن به حاشیه از خاطره به فراموشی از تاریخ به تبعید رفتند
از سوی دیگر اندیشه منزوی شد حافظ که زبانش آینه نقد قدرت بود ،خیام که شک را چون شعله ای بر کوه یقین افکند فردوسی که برای زبان نژاد خاک هزاران بیت شمشیر کشید و سهروردی که روشنایی را در تاریکی تفکر مذهبی جست همه به حاشیه رفتندحتی رستم نیز تنها زمانی مشروعیت داشت که روایتش از دهان روضه خوانی خوانده شود
از دل این سیاست فرهنگی یکدست ساز نسلی پدید آمد که در مدارس از تمدن ایلام هیچ نشنید و تاریخ مشروطه را در حد یک پانویس مبهم خواند فرزندی که جومونگ و مختار را با تمام جزئیاتش می شناخت اما نمی دانست آرش چرا جانش را داد یا سورنا در کدام کوهسار پارتی به رم تاخت
این فراموشی اتفاقی نبود نوعی مهندسی فرهنگی بود با هدف نابودی حافظه ی مستقل ایرانی
فرایندی آرام اما دقیق که هر آنچه در آن نشانی از وطن خاک عقل و آزادی بود حذف یا تضعیف کرد از تقویم رسمی گرفته تا کتب درسی از جشن های ملی تا نام خیابان ها
اما تاریخ هر قدر هم که سانسور شود محو نمی شود و در لحظه ی اضطرار دوباره فرا خوانده می شود
مردم این سرزمین حافظه دارند. میدانند که این رجوع، از سر عشق نیست، از سر اضطرار است. ایران، نه برگِ آخر دفترِ سیاست، بلکه سطر اول دفترِ هویت یک ملت است. کسانی که تا دیروز ریشههای این ملت را با تیشههای ایدئولوژی قطع میکردند، امروز نمیتوانند با نام همان ریشهها، درختی تازه بیفشانند.
ایران، نه ابزارِ گذر از بحران، بلکه خانهایست که اگر در آن دیوارِ اعتماد فرو بریزد، هیچ شعاری، هیچ سرودی، هیچ نماد تاریخی، دیگر آن را نگاه نخواهد داشت.
کوکب بداغی پگاه معلم ایذه
#ایران #ج_ا_یعنی_جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد #مشروعیت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای آنان که به ایران اندیشیدند، نه از سر تعصب، بلکه از سر شناخت و ریشه، حکم ارتداد فرهنگی صادر شد. وطندوستی شد «شرک»، دفاع از زبان فارسی شد «ناسیونالیسم منحط»، و یادآوری اسطورهها و قهرمانان کهن، مساوی شد با تجلیل از جاهلیت. در تقویم رسمی ما، روزی به نام آرش و آریوبرزن نیست، نامی از سورنا و بابک خرمدین نیست، حتی فردوسی، بزرگترین حماسهسرای این زبان، تنها به اجبار حافظه ملی، نه از سر احترام حاکمیتی، بر صفحهای از این تقویم جا گرفته است.
اما امروز، همانها که دیروز نام «ایران» را در حاشیه مینشاندند، به ناگاه از رستم میگویند و «ای ایران» میخوانند. نظامی که سالها تلاش کرد تا تاریخ پیش از اسلام را به «جاهلیت» تعبیر کند، اکنون از کوروش کبیر، از یعقوب لیث، و از فرهنگ باستانی این مرز و بوم روایت میسازد.
این چرخش، نه نشانه تحول فکریست، نه حاصل بازنگری معرفتی؛ این صرفاً واکنش به بحران است. بحران مشروعیت، بحران هویت، بحران زبان مشترک با نسلی که دیگر آن روایتها را باور ندارد. ایران، برای نظامی که پشتوانه اجتماعیاش ته کشیده، اکنون به سپری بدل شده که شاید بتوان با آن اندکی بیشتر ایستاد؛ غافل از آنکه این سپر، تنها به دست آنان کار میکند که هرگز به روی آن شمشیر نکشیدهاند.
اکنون، پرسش روشن است: اگر ایران را دوست دارید، چرا سالها آن را تحقیر کردید؟ اگر به اسطورههای این خاک پناه میبرید، چرا هیچ روزی در تقویم رسمیتان برای آنها نگذاشتید؟ چرا شاهنامه را از کتابهای درسی بیرون کردید؟ چرا وطندوستی را جرم شمردید؟ و چرا بر پیشانی هر ایراندوستی، برچسبی امنیتی زدید؟
آریو برزن که جان خود را بر کوه های کهگیلویه در دفاع از ایران فدا کرد از تقویم زدوده شد
بی بی مریم بختیاری زنی که آزادگی را نه در بیانیه بلکه در میدان جنگ نوشت از حافظه ی آموزش ملت خط خورد سردار اسعد بختیاری فاتح مجلس عدالت و معمار قانون اساسی به حاشیه رفت تا مفاهیم حق و قانون در حافظه کودک ایرانی محو شود
آریو برزن،سورنا،داریوش،یعقوب لیث،مازیار همه از متن به حاشیه از خاطره به فراموشی از تاریخ به تبعید رفتند
از سوی دیگر اندیشه منزوی شد حافظ که زبانش آینه نقد قدرت بود ،خیام که شک را چون شعله ای بر کوه یقین افکند فردوسی که برای زبان نژاد خاک هزاران بیت شمشیر کشید و سهروردی که روشنایی را در تاریکی تفکر مذهبی جست همه به حاشیه رفتندحتی رستم نیز تنها زمانی مشروعیت داشت که روایتش از دهان روضه خوانی خوانده شود
از دل این سیاست فرهنگی یکدست ساز نسلی پدید آمد که در مدارس از تمدن ایلام هیچ نشنید و تاریخ مشروطه را در حد یک پانویس مبهم خواند فرزندی که جومونگ و مختار را با تمام جزئیاتش می شناخت اما نمی دانست آرش چرا جانش را داد یا سورنا در کدام کوهسار پارتی به رم تاخت
این فراموشی اتفاقی نبود نوعی مهندسی فرهنگی بود با هدف نابودی حافظه ی مستقل ایرانی
فرایندی آرام اما دقیق که هر آنچه در آن نشانی از وطن خاک عقل و آزادی بود حذف یا تضعیف کرد از تقویم رسمی گرفته تا کتب درسی از جشن های ملی تا نام خیابان ها
اما تاریخ هر قدر هم که سانسور شود محو نمی شود و در لحظه ی اضطرار دوباره فرا خوانده می شود
مردم این سرزمین حافظه دارند. میدانند که این رجوع، از سر عشق نیست، از سر اضطرار است. ایران، نه برگِ آخر دفترِ سیاست، بلکه سطر اول دفترِ هویت یک ملت است. کسانی که تا دیروز ریشههای این ملت را با تیشههای ایدئولوژی قطع میکردند، امروز نمیتوانند با نام همان ریشهها، درختی تازه بیفشانند.
ایران، نه ابزارِ گذر از بحران، بلکه خانهایست که اگر در آن دیوارِ اعتماد فرو بریزد، هیچ شعاری، هیچ سرودی، هیچ نماد تاریخی، دیگر آن را نگاه نخواهد داشت.
کوکب بداغی پگاه معلم ایذه
#ایران #ج_ا_یعنی_جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد #مشروعیت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤31👍11
Forwarded from گفتوشنود
در جامعه ایرانی، با تنوع فراوان قومی، فرهنگی، مذهبی و طبقاتی، گفتوگو بهمثابه یک ضرورت بنیادین برای همزیستی و پیشرفت، اهمیت ویژهای دارد. سالها تجربه زیسته جمعی نشان داده است که غیاب گفتوگو میان گروههای مختلف اجتماعی نهتنها به سوتفاهم و شکافهای عمیقتر منجر میشود، بلکه مانعی جدی در مسیر توسعه پایدار و انسجام ملی ایجاد میکند. گفتوگو ابزار عبور از داوریهای پیشینی، کلیشهها و دشمنپنداری است و میتواند افق تازهای از فهم و همدلی را میان اقشار مختلف باز کند.
ساختن چشمانداز آینده برای ایران، نیازمند مشارکت واقعی و مؤثر همه گروههای اجتماعی است؛ از زنان و جوانان تا اقلیتهای مذهبی، قومی و سبکهای مختلف زندگی. این چشمانداز زمانی معنا پیدا میکند که افراد و گروهها احساس کنند که صدایشان شنیده میشود، نگرانیهایشان جدی گرفته میشود و نقشی در شکلگیری آینده دارند. گفتوگو به عنوان ابزار اصلی دموکراسی اجتماعی، مسیر این مشارکت را هموار میکند و به تولید سرمایه اجتماعی و اعتماد متقابل کمک مینماید.
در سالهای اخیر، بهویژه با ظهور شبکههای اجتماعی و افزایش دسترسی به اطلاعات، جامعه ایران با صدایی چندلایهتر و متنوعتر روبهرو شده است. در این فضا، اگرچه اختلاف دیدگاهها اجتنابناپذیر است، اما نبود فضای گفتوگوی سازنده، به تقابل، طرد و حتی خشونت نمادین منجر میشود. بنابراین، گفتوگو نه صرفاً بهعنوان یک ارزش اخلاقی، بلکه بهعنوان یک ضرورت عملی برای مدیریت تفاوتها و عبور از بحرانهای اجتماعی و سیاسی باید نهادینه شود.
برای تحقق این امر، نهادهای مدنی، رسانهها، دانشگاهها باید زمینهساز گفتوگوهای میانفرهنگی و میاننسلی شوند. ترویج فرهنگ شنیدن و نه صرفاً سخنگفتن، آموزش مهارتهای گفتوگوی مؤثر و پذیرش تنوع دیدگاهها از گامهای بنیادینی هستند که میتوانند به جامعه ایرانی کمک کنند تا با چشمانی بازتر، آیندهای روشنتر و عادلانهتر را برای همگان ترسیم کند.
#گفتوگو #همدلی #آینده #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در جامعه ایرانی، با تنوع فراوان قومی، فرهنگی، مذهبی و طبقاتی، گفتوگو بهمثابه یک ضرورت بنیادین برای همزیستی و پیشرفت، اهمیت ویژهای دارد. سالها تجربه زیسته جمعی نشان داده است که غیاب گفتوگو میان گروههای مختلف اجتماعی نهتنها به سوتفاهم و شکافهای عمیقتر منجر میشود، بلکه مانعی جدی در مسیر توسعه پایدار و انسجام ملی ایجاد میکند. گفتوگو ابزار عبور از داوریهای پیشینی، کلیشهها و دشمنپنداری است و میتواند افق تازهای از فهم و همدلی را میان اقشار مختلف باز کند.
ساختن چشمانداز آینده برای ایران، نیازمند مشارکت واقعی و مؤثر همه گروههای اجتماعی است؛ از زنان و جوانان تا اقلیتهای مذهبی، قومی و سبکهای مختلف زندگی. این چشمانداز زمانی معنا پیدا میکند که افراد و گروهها احساس کنند که صدایشان شنیده میشود، نگرانیهایشان جدی گرفته میشود و نقشی در شکلگیری آینده دارند. گفتوگو به عنوان ابزار اصلی دموکراسی اجتماعی، مسیر این مشارکت را هموار میکند و به تولید سرمایه اجتماعی و اعتماد متقابل کمک مینماید.
در سالهای اخیر، بهویژه با ظهور شبکههای اجتماعی و افزایش دسترسی به اطلاعات، جامعه ایران با صدایی چندلایهتر و متنوعتر روبهرو شده است. در این فضا، اگرچه اختلاف دیدگاهها اجتنابناپذیر است، اما نبود فضای گفتوگوی سازنده، به تقابل، طرد و حتی خشونت نمادین منجر میشود. بنابراین، گفتوگو نه صرفاً بهعنوان یک ارزش اخلاقی، بلکه بهعنوان یک ضرورت عملی برای مدیریت تفاوتها و عبور از بحرانهای اجتماعی و سیاسی باید نهادینه شود.
برای تحقق این امر، نهادهای مدنی، رسانهها، دانشگاهها باید زمینهساز گفتوگوهای میانفرهنگی و میاننسلی شوند. ترویج فرهنگ شنیدن و نه صرفاً سخنگفتن، آموزش مهارتهای گفتوگوی مؤثر و پذیرش تنوع دیدگاهها از گامهای بنیادینی هستند که میتوانند به جامعه ایرانی کمک کنند تا با چشمانی بازتر، آیندهای روشنتر و عادلانهتر را برای همگان ترسیم کند.
#گفتوگو #همدلی #آینده #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍17👎1
۱۵ سازمان حقوق بشری با انتشار بیانیهای، نسبت به خطر قریبالوقوع اعدام سه زندانی سیاسی عرب در ایران هشدار دادند.
علی مجدم، معین خنفری و محمدرضا مقدم سه زندانی سیاسی به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شدهاند، آنها از پنجم تیرماه ۱۴۰۴ به سلول انفرادی منتقل شدهاند.
این سازمانها هشدار دادهاند که انتقال آنان به انفرادی میتواند مقدمهای برای اجرای حکم اعدام باشد.
در این بیانیه همچنین آمده است که این زندانیان تحت بازجوییهای شدید و شکنجه قرار گرفته بودند.
صدای زندانیان باشیم و اجازه ندهیم جمهوری اسلامی در بیخبری هموطنانمان را شکنجه کند یا اعدام کند.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #علی_مجدم #معین_خنفری #محمدرضا_مقدم
@Tavaana_TavaanaTech
علی مجدم، معین خنفری و محمدرضا مقدم سه زندانی سیاسی به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شدهاند، آنها از پنجم تیرماه ۱۴۰۴ به سلول انفرادی منتقل شدهاند.
این سازمانها هشدار دادهاند که انتقال آنان به انفرادی میتواند مقدمهای برای اجرای حکم اعدام باشد.
در این بیانیه همچنین آمده است که این زندانیان تحت بازجوییهای شدید و شکنجه قرار گرفته بودند.
صدای زندانیان باشیم و اجازه ندهیم جمهوری اسلامی در بیخبری هموطنانمان را شکنجه کند یا اعدام کند.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #علی_مجدم #معین_خنفری #محمدرضا_مقدم
@Tavaana_TavaanaTech
👍28🕊2
حکم یکسال حبس علی موسینژاد فرکوش تایید و به شعبه اجرای احکام ارسال شد
براساس اطلاعات دریافتی، شعبه چهار دادگاه دادگاه انقلاب کرج، پس از رسیدگی به واخواهی، حکم یکسال حبس علی موسینژاد فرکوش، فعال سیاسی و کارشناس ارشد علوم سیاسی، را تایید و با تسلیم به رای آقای موسینژاد، حکم ایشان را به شعبه هفت اجرای احکام دادگاه انقلاب کرج ارسال کرد.
ایشان پیشتر به صورت غیابی از سوی شعبهای در دادگاه انقلاب کرج به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
لازم به ذکر است، هیچ نسخهای از رأی صادره در هیچ مرحلهای به آقای موسینژاد داده نشده و تمامی تلاشهای او برای دریافت حکم رسمی بینتیجه مانده است.
پیش از این، از تاریخ ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، کلیه مدارک هویتی و اموال شخصی وی، از جمله کارت ملی، شناسنامه، گذرنامه، گواهی پایان خدمت، کارتهای بانکی، اسناد شخصی، تلفن همراه و خودروی شخصیاش توسط سازمان اطلاعات سپاه توقیف شدهاند. علیرغم مراجعات متعدد، هیچیک از نهادهای ذیربط مسئولیت این اقدام را نپذیرفته و از پاسخگویی خودداری کردهاند.
#علی_موسی_نژاد_فرکوش #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
براساس اطلاعات دریافتی، شعبه چهار دادگاه دادگاه انقلاب کرج، پس از رسیدگی به واخواهی، حکم یکسال حبس علی موسینژاد فرکوش، فعال سیاسی و کارشناس ارشد علوم سیاسی، را تایید و با تسلیم به رای آقای موسینژاد، حکم ایشان را به شعبه هفت اجرای احکام دادگاه انقلاب کرج ارسال کرد.
ایشان پیشتر به صورت غیابی از سوی شعبهای در دادگاه انقلاب کرج به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
لازم به ذکر است، هیچ نسخهای از رأی صادره در هیچ مرحلهای به آقای موسینژاد داده نشده و تمامی تلاشهای او برای دریافت حکم رسمی بینتیجه مانده است.
پیش از این، از تاریخ ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، کلیه مدارک هویتی و اموال شخصی وی، از جمله کارت ملی، شناسنامه، گذرنامه، گواهی پایان خدمت، کارتهای بانکی، اسناد شخصی، تلفن همراه و خودروی شخصیاش توسط سازمان اطلاعات سپاه توقیف شدهاند. علیرغم مراجعات متعدد، هیچیک از نهادهای ذیربط مسئولیت این اقدام را نپذیرفته و از پاسخگویی خودداری کردهاند.
#علی_موسی_نژاد_فرکوش #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊26👍1👎1
دکتر جردن؛ خیابان جردن و دبیرستان البرز
ساموئل مارتین جردن، معلم آمریکایی بود که از سال ۱۸۹۹ تا ۱۹۴۰ میلادی ریاست کالج آمریکایی تهران (دبیرستان البرز) را عهدهدار بود. جردن بانی و سازنده دبیرستان البرز تهران بود. البرز یکی از مراکز آموزشی معتبر و قدیمی شهر تهران است. او ایراندوستی علاقهمند به فرهنگ ایران بود و همواره ایران را وطن دوم خود مینامید.
دکتر جردن گفته بود:
«چهل سال پیش که به ایران آمدم، ایران غیر از امروز بود، ایران خیلی جاهلتر و عقبماندهتر بود. بچهها به ما ناسزا میگفتند و به سوی ما سنگ میانداختند؛ ولی ما نظر به بالا داشتیم. ما برای تعلیم و تربیت به ایران آمده بودیم. پس متحمل هرگونه ناملایمات میشدیم تا به حمدالله امروز ایران را مترقیتر و بهتر ببینیم.»
احمد عبدیزاده دشتی، قاضی اسبق دادگستری که از شاگردان مدرسه البرز بود، درباره منش دکتر جردن بهعنوان مدیر و معلم دبیرستان البرز میگوید:
«به راستی دکتر جردن گویی برای تعلیم و تربیت ساخته شده بود. تمامی هم و غمش تربیت و تعلیم شاگردان کالج بود.»
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/samuel_m_jordan/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #تهران #جردن
@Tavaana_TavaanaTech
ساموئل مارتین جردن، معلم آمریکایی بود که از سال ۱۸۹۹ تا ۱۹۴۰ میلادی ریاست کالج آمریکایی تهران (دبیرستان البرز) را عهدهدار بود. جردن بانی و سازنده دبیرستان البرز تهران بود. البرز یکی از مراکز آموزشی معتبر و قدیمی شهر تهران است. او ایراندوستی علاقهمند به فرهنگ ایران بود و همواره ایران را وطن دوم خود مینامید.
دکتر جردن گفته بود:
«چهل سال پیش که به ایران آمدم، ایران غیر از امروز بود، ایران خیلی جاهلتر و عقبماندهتر بود. بچهها به ما ناسزا میگفتند و به سوی ما سنگ میانداختند؛ ولی ما نظر به بالا داشتیم. ما برای تعلیم و تربیت به ایران آمده بودیم. پس متحمل هرگونه ناملایمات میشدیم تا به حمدالله امروز ایران را مترقیتر و بهتر ببینیم.»
احمد عبدیزاده دشتی، قاضی اسبق دادگستری که از شاگردان مدرسه البرز بود، درباره منش دکتر جردن بهعنوان مدیر و معلم دبیرستان البرز میگوید:
«به راستی دکتر جردن گویی برای تعلیم و تربیت ساخته شده بود. تمامی هم و غمش تربیت و تعلیم شاگردان کالج بود.»
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/samuel_m_jordan/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #تهران #جردن
@Tavaana_TavaanaTech
❤28👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازداشتگاه به چه مکانی گفته میشود؟
بازداشتگاه به چه مکانی گفته میشود؟ چه کسانی در آن نگهداری میشوند؟
آئیننامه سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی، برای نگهداری متهمان و محکومان به
حبس ۲ محل را پیشبینی کرده است؛ بازداشتگاه و زندان.
بازداشتگاه، محل نگهداری موقت متهمانی است که با قرار کتبی مقامهای صلاحیتدار قضائی تا اتخاذ تصمیم نهایی به آنجا معرفی میشوند.
با این تعریف، بازداشتگاه محلی است که فقط متهمان در آن نگهداری میشوند.
این پادکست را بشنوید:
https://youtu.be/bZADmvysS0w
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #پادکست
#یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بازداشتگاه به چه مکانی گفته میشود؟ چه کسانی در آن نگهداری میشوند؟
آئیننامه سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی، برای نگهداری متهمان و محکومان به
حبس ۲ محل را پیشبینی کرده است؛ بازداشتگاه و زندان.
بازداشتگاه، محل نگهداری موقت متهمانی است که با قرار کتبی مقامهای صلاحیتدار قضائی تا اتخاذ تصمیم نهایی به آنجا معرفی میشوند.
با این تعریف، بازداشتگاه محلی است که فقط متهمان در آن نگهداری میشوند.
این پادکست را بشنوید:
https://youtu.be/bZADmvysS0w
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #پادکست
#یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤15
جمهوری اسلامی محیط زیست ایران را به نابودی کشانده است و برای نجات کشورمان هیچ اقدامی انجام نمیدهد.
عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی و رئیس اسبق محیط زیست، در گفتگو با «انتخاب» از فاجعهای بزرگ سخن گفت، او با اشاره به ورشکستگی آبی و وضعیت بحرانی کشور، گفت:
«یک فاجعه ای دارد در کشور اتفاق می افتد، بدون اینکه به آن فکر کنند و در موردش تصمیم بگیرند
هیچ اقدامی برای جلوگیری از ورشکستگی آبی نمی شود، واقعا کمبود آب یا نبود آب تبدیل به مصیبت می شود در کشور، از مسائل امنیتی هم گذشته.
اکولوژی کشور دارد نابود میشود، محیط زیست کشور و مزارع دارد نابود میشود، چاهها دارند خشک میشوند ولی آقایان انگار نه انگار که مشکلی در کشور وجود دارد.»
جمهوری اسلامی ثروت ایران را در راه تسلیح گروههای تروریستی صرف کرده و برای ایران جز خشکسالی و آلودگی هوا و خشکشدن باتلاقها و رودها و دریاچهها دستاوردی نداشته!
هر یک روز که از عمر جمهوری اسلامی بگذرد ایران و ایرانی آسیب بیشتری میبیند.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی و رئیس اسبق محیط زیست، در گفتگو با «انتخاب» از فاجعهای بزرگ سخن گفت، او با اشاره به ورشکستگی آبی و وضعیت بحرانی کشور، گفت:
«یک فاجعه ای دارد در کشور اتفاق می افتد، بدون اینکه به آن فکر کنند و در موردش تصمیم بگیرند
هیچ اقدامی برای جلوگیری از ورشکستگی آبی نمی شود، واقعا کمبود آب یا نبود آب تبدیل به مصیبت می شود در کشور، از مسائل امنیتی هم گذشته.
اکولوژی کشور دارد نابود میشود، محیط زیست کشور و مزارع دارد نابود میشود، چاهها دارند خشک میشوند ولی آقایان انگار نه انگار که مشکلی در کشور وجود دارد.»
جمهوری اسلامی ثروت ایران را در راه تسلیح گروههای تروریستی صرف کرده و برای ایران جز خشکسالی و آلودگی هوا و خشکشدن باتلاقها و رودها و دریاچهها دستاوردی نداشته!
هر یک روز که از عمر جمهوری اسلامی بگذرد ایران و ایرانی آسیب بیشتری میبیند.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
👍16💔12💯2❤1
احمدرضا حائری از زندان قزلحصار: آدمربایان برادرم را آزاد نکنند با جانم به مقابلهشان خواهم رفت
دیروز عصر یکشنبه ۲۲ تیر با پدر تماس گرفتم، شب قبل از دماوند آمده بودند تهران که امروز دوشنبه ۲۳ تیر بیایند قزلحصار کرج ملاقات من، نزدیک ۱۵۰ کیلومتر مسافت، من تماس گرفته بودم که منصرفشان کنم در این گرما و با این فاصلهها قید ملاقات را بزنند، پدر مشخص بود سعی دارد خبری را پنهان کند، دلشورهام چند لحظه طول نکشید که صدای بغضآلود مادرم را شنیدم که خبر از بازداشت سجاد میداد. شوکه شدم، هنوز هم در شوکم، سجاد که جز عشق به هنر، ادبیات، سینما و عشق مداومش به زبان مادری و توجه به رنج همنوعانش چه کرده بود که مستحق بازداشت باشد!؟ بازداشت!؟ عذر میخواهم از ادبیات فارسی! آنچه روی داده است یک آدمربایی است، بدون ذرهای اغراق!
دیروز صبح پدر و مادر که تهران بودند، عازم آزمایشگاه میشوند که شمارهای خصوصی روی گوشی پدر زنگ میزند، آن سوی خط سجاد به زبان مادری شروع به صحبت میکند که صدایی آنسوتر آمرانه میگوید:« فقط فارسی صحبت کن والا قطع میکنم» تنها میتواند بگوید:«من را بازداشت کردهاند و نگران نباشید.»
پدر و مادر سراسیمه خود را به منزلشان در دماوند میرسانند و با خانهای مواجه میشوند در هم ریخته! به سراغ کمد و وسایل پدر و مادرم هم رفته بودند. هنوز نمیدانیم نیمه شب هجوم آوردهاند این عمله ظلم یا همان صبح، بیاذن صاحب خانه و بدون حضور او، نه فهرست برداری هست از اموال ربوده شده نه معلوم است کدام قبیله از دزدان بودهاند اینها!
مادرم ۴۶سال داغ بیخبری و شهادت برادری را دیده که حتی مدفنی ندارد که بر سرش رود تا داغ دل تازه کند. سالها داغ اسارات فرزنداناز ۸۸ بدین سو، پدرم وقت جنگ بود و بعدش را واگذاشت بماند برای مجاهدان روز شنبه!!
اگر از بغض فعالیتها و افشاگریهای بهحق من به سراغ خانوادهام رفتهاید، یا به هر انگیزه رذیلانه دیگر، این را خوب بدانید:
اگر در سریعترین زمان برادرم را آزاد نکنید و به آزار و اذیت مادر و پدرم ادامه دهید، با جانم به مقابلهتان خواهم آمد. شما حرفش را بلدید بزنید اما ما از کودکی خوب یاد گرفتهایم: «آزاده زندگی کنیم ولو به هر قیمتی»
احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
۲۳تیرماه ۱۴۰۴
#احمدرضا_حائری #سجاد_,حائری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دیروز عصر یکشنبه ۲۲ تیر با پدر تماس گرفتم، شب قبل از دماوند آمده بودند تهران که امروز دوشنبه ۲۳ تیر بیایند قزلحصار کرج ملاقات من، نزدیک ۱۵۰ کیلومتر مسافت، من تماس گرفته بودم که منصرفشان کنم در این گرما و با این فاصلهها قید ملاقات را بزنند، پدر مشخص بود سعی دارد خبری را پنهان کند، دلشورهام چند لحظه طول نکشید که صدای بغضآلود مادرم را شنیدم که خبر از بازداشت سجاد میداد. شوکه شدم، هنوز هم در شوکم، سجاد که جز عشق به هنر، ادبیات، سینما و عشق مداومش به زبان مادری و توجه به رنج همنوعانش چه کرده بود که مستحق بازداشت باشد!؟ بازداشت!؟ عذر میخواهم از ادبیات فارسی! آنچه روی داده است یک آدمربایی است، بدون ذرهای اغراق!
دیروز صبح پدر و مادر که تهران بودند، عازم آزمایشگاه میشوند که شمارهای خصوصی روی گوشی پدر زنگ میزند، آن سوی خط سجاد به زبان مادری شروع به صحبت میکند که صدایی آنسوتر آمرانه میگوید:« فقط فارسی صحبت کن والا قطع میکنم» تنها میتواند بگوید:«من را بازداشت کردهاند و نگران نباشید.»
پدر و مادر سراسیمه خود را به منزلشان در دماوند میرسانند و با خانهای مواجه میشوند در هم ریخته! به سراغ کمد و وسایل پدر و مادرم هم رفته بودند. هنوز نمیدانیم نیمه شب هجوم آوردهاند این عمله ظلم یا همان صبح، بیاذن صاحب خانه و بدون حضور او، نه فهرست برداری هست از اموال ربوده شده نه معلوم است کدام قبیله از دزدان بودهاند اینها!
مادرم ۴۶سال داغ بیخبری و شهادت برادری را دیده که حتی مدفنی ندارد که بر سرش رود تا داغ دل تازه کند. سالها داغ اسارات فرزنداناز ۸۸ بدین سو، پدرم وقت جنگ بود و بعدش را واگذاشت بماند برای مجاهدان روز شنبه!!
اگر از بغض فعالیتها و افشاگریهای بهحق من به سراغ خانوادهام رفتهاید، یا به هر انگیزه رذیلانه دیگر، این را خوب بدانید:
اگر در سریعترین زمان برادرم را آزاد نکنید و به آزار و اذیت مادر و پدرم ادامه دهید، با جانم به مقابلهتان خواهم آمد. شما حرفش را بلدید بزنید اما ما از کودکی خوب یاد گرفتهایم: «آزاده زندگی کنیم ولو به هر قیمتی»
احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
۲۳تیرماه ۱۴۰۴
#احمدرضا_حائری #سجاد_,حائری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍28💔13❤7
عفت مهرآیین، خواهر مصطفی مهرآیین، جامعهشناس زندانی در گفتگو با «امتداد» از آخرین وضعیت برادرش گفت.
«برادرم به زندان قم منتقل شده، گفتند که شاید قرار بازداشت ایشان به دو ماه یا شش ماه افزایش پیدا کند، با گذشت نزدیک به یک ماه، برادرم نه تفهیم اتهام شده و نه به وکیل دسترسی دارد و از همه حقوق خود محروم است.»
ایشان درباره وضعیت بازداشت و نهاد بازداشتکننده مصطفی مهرآئین گفت:
«برادر ما، دکتر مصطفی مهرآیین، از تاریخ ۲۵ خرداد-دو روز بعد از حمله اسرائیل-برادرم دستگیر و به بازداشت موقت وزارت اطلاعات منتقل شد. آنگونه که ما مطلع شدیم، برادرم در بند ۲۰۹ زندان اوین بوده و مهدی محمودیان هم ایشان را دیده بود.
چند بار هم به دادسرا مراجعه کردیم که گفتند، برادرم در بازداشت موقت بوده و هیچ اطلاعاتی درباره مکان نگهداری و وضعیت ایشان به ما ندادند. پنجشنبه شب، یک تماس دو دقیقهای با برادرم برقرار شد که ایشان در این تماس، اطلاع داد که در زندان قم حضور دارد.»
ایشان در ادامه از عدم اطلاع از وضعیت این جامعهشناس زندانی اظهار نگرانی کرد:
«در طول نزدیک به یک ماه گذشته، هر لحظه و ثانیه ما با هراس و ناراحتی گذشته که امروز و فردای برادرم چگونه میگذرد؟ برادر من، یک معلمی بوده که جز سخن گفتن، هیچ سلاحی نداشته است. ما نگران حال و سلامتی او هستیم.»
#یاری_مدنی_توانا #مصطفی_مهرآیین #زندانیان_سیاسی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«برادرم به زندان قم منتقل شده، گفتند که شاید قرار بازداشت ایشان به دو ماه یا شش ماه افزایش پیدا کند، با گذشت نزدیک به یک ماه، برادرم نه تفهیم اتهام شده و نه به وکیل دسترسی دارد و از همه حقوق خود محروم است.»
ایشان درباره وضعیت بازداشت و نهاد بازداشتکننده مصطفی مهرآئین گفت:
«برادر ما، دکتر مصطفی مهرآیین، از تاریخ ۲۵ خرداد-دو روز بعد از حمله اسرائیل-برادرم دستگیر و به بازداشت موقت وزارت اطلاعات منتقل شد. آنگونه که ما مطلع شدیم، برادرم در بند ۲۰۹ زندان اوین بوده و مهدی محمودیان هم ایشان را دیده بود.
چند بار هم به دادسرا مراجعه کردیم که گفتند، برادرم در بازداشت موقت بوده و هیچ اطلاعاتی درباره مکان نگهداری و وضعیت ایشان به ما ندادند. پنجشنبه شب، یک تماس دو دقیقهای با برادرم برقرار شد که ایشان در این تماس، اطلاع داد که در زندان قم حضور دارد.»
ایشان در ادامه از عدم اطلاع از وضعیت این جامعهشناس زندانی اظهار نگرانی کرد:
«در طول نزدیک به یک ماه گذشته، هر لحظه و ثانیه ما با هراس و ناراحتی گذشته که امروز و فردای برادرم چگونه میگذرد؟ برادر من، یک معلمی بوده که جز سخن گفتن، هیچ سلاحی نداشته است. ما نگران حال و سلامتی او هستیم.»
#یاری_مدنی_توانا #مصطفی_مهرآیین #زندانیان_سیاسی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
❤28💔11👎5🕊1