آموزشکده توانا
50.3K subscribers
37.6K photos
40.1K videos
2.56K files
21K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، با انتشار پستی به محرومیت از درمان ریحانه انصاری‌نژاد، زندانی سیاسی، اشاره کرد و نسبت به ایجاد خطر جانی برای این زندانی هشدار داد.

فشار، تحقیر و ممانعت از درمان؛ پرونده‌ تازه‌ سرکوب علیه ریحانه انصاری‌نژاد

🔹ریحانه انصاری‌نژاد، فعال کارگری و از رنج‌دیده‌ترین زندانیان سیاسی سال‌های اخیر، دو سال است بدون حتی یک روز مرخصی در زندان محبوس مانده است. او که برای انجام سونوگرافی و بررسی وضعیت تیروئید نیاز به اعزام فوری به بیمارستان طالقانی داشت، با شرط تحقیرآمیز دست‌بند زدن در مسیر اعزام روبه‌رو شد؛ شرطی که او قاطعانه رد کرده و گفته است: «مسئولیت هر آسیب جسمی یا تهدیدی علیه سلامت من، مستقیما بر عهده مسئولان زندان و دستگاه قضایی است.»

🔹این شرط تحقیرآمیز، بخشی از همان سیاست سیستماتیکی است که سال‌هاست علیه زندانیان سیاسی اعمال می‌شود: محروم‌کردن از درمان و اعزام‌های ضروری، تأخیر عمدی در رسیدگی پزشکی و تبدیل سلامت زندانیان به ابزاری برای فشار، شکنجه و خاموش‌کردن صداهای مقاوم.

🔹این سیاست ضدانسانی نه استثنا، که قاعده است؛ همان سیاستی که جان ده‌ها زندانی سیاسی را گرفته و به ابزاری برای ایجاد رعب در دل زندانی‌ها تبدیل شده.

🔹ممانعت از درمان و تحقیر زندانیان، نقض آشکار ابتدایی‌ترین حقوق انسانی و مصداق بارز جنایت علیه بشریت است؛ جنایتی که توسط جمهوری اسلامی، با برنامه و هدفمند اجرا می‌شود.

🔹صدای ریحانه و همه زندانیان مقاوم باشیم. نه‌فقط برای حق درمان که برای یادآوری این حقیقت: جرم این انسان‌ها چیزی جز مطالبه نان، آزادی و کرامت انسانی نبوده است. سکوت، شریک‌شدن در این جنایت است.


#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #ریحانه_انصاری_نژاد #زندانی_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
💔265👎1
جمهوری اسلامی با هدف سرکوب بیشتر جامعه، در صدد است قانونی اعمال کند که نشر محتوا در فضای مجازی را به‌شدت محدود کند.
لایحه‌ای دو فوریتی به مجلس شورای اسلامی ارائه شده با عنوان
«مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» بر اساس این لایحه آزادی بیان در ایران به‌شدت محدود می‌شود و عملن جامعه فقط باید سکوت کند!
بر اساس این لایحه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است سامانه‌ای طراحی و راه‌اندازی کند که در آن، اطلاعات سکوها و درگاه‌های نشر و موسسات مجاز راست‌آزمایی محتوا را ثبت کند.

- هرگاه «کاربر یا مدیر سکو یا درگاه نشر» عمدا محتوای خلافِ واقع در فضای مجازی منتشر کند، علاوه بر الزام به جبران خسارت و نشر اصلاحیه یا تکذیبیه به حبس درجه شش با جزای نقدی درجه چهار و محرومیت از فعالیت با اشتغال در امور مرتبط با نشر محتوا به مدت سه ماه تا دو سال محکوم می‌شود.
یعنی؛ معیار مشخص‌کننده این‌که چه مطلبی خلاف واقع است، فقط جمهوری اسلامی است. هدف این طرح سرکوب گسترده جامعه است.

دلیل شما برای گفتن نه به کلیت نظام سرکوبگر جمهوری اسلامی چیست؟

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #فضای_مجازی #سرکوب #ایران

@Tavaana_TavaanaTech
👍143💔3
Forwarded from گفت‌وشنود

لیندزی گراهام سناتور جمهوری‌خواه از ایالت کارولینای جنوبی در مصاحبه با شبکه فاکس گفت اقدام دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا مبنی بر بمباران مواضع جمهوری اسلامی در حمایت از اسرائیل، «توان هسته‌ای ایران را تضعیف کرده است».

او افزود: «رهبر [جمهوری اسلامی] ایران یک نازی مذهبی است. او در نتیجه اقدامات ما و اسرائیل به‌شدت آسیب دیده است.

جاه‌طلبی‌های هسته‌ای‌اش نابود شده - اگرچه نه به‌طور کامل - و باید مراقبش بود.»

سناتور گراهام افزود: «او گفته می‌خواهد همه یهودیان را بکشد، اسلام را پاک‌سازی کند و به ما حمله کند.»

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، جمعه شب ۲۷ تیر طی سخنانی در یک ضیافت شام تاکید کرده بود که آمریکا برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را «کلا نابود» کرده است.
اشاره آقای ترامپ به حمله نظامی آمریکا به سه سایت هسته‌ای نظنز، فردو و اصفهان است که در جریان جنگ ۱۲ روزه اسرائيل و جمهوری اسلامی صورت گرفت.

#نازی_مذهبی #خامنه_ای #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
💯214👍4
روایت مطهره، یکی از ۱۵ زن حاضر در  در بند ۲۰۹ اوین در روز بمباران: "از مرگ بازگشتم..."


مطهره گونه‌ای، فعال سیاسی و مدنی، پس از آزادی از بازداشت، در استوری اینستاگرام خود روایتی تکان‌دهنده از روزهای حبس، انتقال‌ها، ضرب و جرح و سرنوشت ۱۵ زن زندانی بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات منتشر کرده است.

او نوشته:
«من تنها یکی از ۱۵ نفر بند زنان منحوس ۲۰۹ وزارت اطلاعات بودم که از مرگ بازگشتم...
مدام این جمله را در ذهنم تکرار میکنم آنها میخواستند ما زیر آوار جنگ دفن شویم...
شر جهنم جور و جنگ و جنون از خاک پاک ایران جانمان دور باد»

او درباره سایر زنان حاضر در بند ۲۰۹ نوشته:

«ما را که حسب برنامه‌ریزی‌شان قرار نبود زنده بمانیم و حتى موقع انفجارها درهای سلول را خودمان شکستیم و پاسیارها دستور گرفته بودند که درهای انفرادی‌ها و سلول‌ها را باز نکنند، پس از بمباران اوین به قرنطینه قرچک منتقل کردند و پس از دو روز به خانه‌ی امن وزارت اطلاعات در ناکجا‌آباد فرستادند.
به علت امحای پرونده، نام من تا پنج روز حتی در لیست بازداشتی‌های وزارت نبود و خانواده‌ام دست به دامان غسالخانه‌ها و سردخانه‌ها شده بودند.
اسامی ۱۴ زن دیگر ۲۰۹ تا ۴ تیر، پیش از انتقال به خانه امن اطلاعات:
دنیا حسینی، ارغوان فلاحی، پرستو هاشمی (مبتلا به سرطان)، دنیا کمالی، رها ناظر، مینا (سالمند و نیازمند رسیدگی جدی)، ليدا (زندانی کلیمی)، شیده، شیدا و نوشین (هر سه بهایی)، سیسیل (فرانسوی)، زینب (زندانی عراقی-ترکی)، رودابه (زهرا)، تكتم.»

مطهره در شرح کوتاهی از بازداشت خشونت‌بارش گفته و خبر داده که هنگام بازداشت دستش را از ناحیه آرنج شکستند و سه گلوله شلیک کردند:
«نحوه بازداشت من توأمان با خشونت بی‌سابقه و تمام‌عیار بود و تنها جرممان این بود که به نداشتن حکم قضایی مبنی بر ورود، بازداشت و تفتیش اعتراض کردیم.
دست راست من از ناحیه آرنج، حین بازداشت دچار شکستگی شد و در بیمارستان قمر بنی‌هاشم وابسته به وزارت، گچ و آتل بستند و در خانه امن بدون نظارت پزشک متخصص در آوردند.
نیمی از انگشتانم دچار خواب‌رفتگی شدند و مبتلا به محدودیت حرکتی از همان ناحیه هستم.
چهارشنبه مورخ ۲۸ خرداد یعنی چهار روز پس از بازداشت با پدر و مادرم تماس گرفتم و متوجه شدم که به شدت متحمل ضرب و شتم، خاصه از ناحیه صورت، توسط مأموران امنیتی شده‌اند که با مراجعه به پزشکی قانونی طول درمان گرفته‌اند...
مأموران وزارت اطلاعات در حین بازداشت از سلاح گرم در داخل خانه و زیر سقف بسته استفاده کردند که سه گلوله به دیوار کنار من شلیک شد و هنوز پوکه‌هایش موجود است...»

او بازداشت خود را ربایش توصیف کرده و وعده داده که ماجرای کامل را به زودی بنویسد:
«وزارت اطلاعات بدون هیچ قرار بازداشتی ۳۴ روز مرا ربوده بود و حتی هنگام آزادی مرا با چشم‌بند در خیابان مقابل متروی شهرک محلاتی پیاده کردند. حتی کفشی نداشتم که بپوشم چرا که هنگام بازداشت مرا پابرهنه و گیج، با یک شال دور گردنم روی زمین می‌کشیدند و می‌بردند.
روایت این سی و چند روز داستان خون‌جگر است... که حتما به قید حیات و عدم بازداشت مجدد، با جزئیات خواهم گفت که چه بر سرمان آوردند...»

به مطهره گونه‌ای چهار اتهام منتسب شده است که عمدتا مصداقشان توییت‌هایی بوده که نوشته بود:

«تفهیم اتهام نهایی بنده در شعبه ۳ بازپرسی دادسرای امنیت بدین شرح بود:
۱. تبلیغ علیه نظام به نفع گروه‌های معاند
۲. نشر اکاذیب و سیاه‌نمایی به نفع معاندین
۳. اهانت به رهبری
۴. حضور بدون رعایت حجاب شرعی در ملأ عام»


#مطهره_گونه_ای #ج_ا_یعنی_جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔397
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرتین رحمانی بیانی را اگر جمهوری اسلامی نکشته بود، امروز تازه بیست ساله می‌شد.

هنگامه چوبین، مادر جاویدنام آرتین رحمانی، بر سر مزار فرزندش تولدش را جشن گرفت و ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«تولدت مبارک پسرم، بیست‌ساله شدی...

اگر آرتینم را از من نگرفته بودند، امروز در کنار هم تولدش را جشن می‌گرفتیم و شادی می‌کردیم، نه در کنار سنگ مزارش.
اما پسرم، با تمام دلتنگی و دردی که نبودنت بر جانم گذاشته، تا وقتی که نفس می‌کشم، نامت را با افتخار فریاد خواهم زد.»


آرتین رحمانی متولد سال ۱۳۸۴ و ۱۶ ساله بود. او مدتی بود که علاوه بر تحصیل، همزمان بطور پاره‌وقت در یک مکانیکی هم کار می‌کرد. در همان مدت کم آنقدر در کارش پیشرفت کرد که به پنجه طلا معرف شد.
آرتین فرزند اول خانواده رحمانی بود با یک خواهر و یک برادر کوچکتر از خودش.

روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱ همان روزی که کیان پیرفلک و سپهر مقصودی به رگبار بسته‌شدند، آرتین نیز در گوشه‌ای از دیگر از شهر ایذه در خیابان هدف گلوله ماموران قرار گرفت.

مأموران امنیتی به خانواده آرتین فشار آوردند که پیکر او را به عنوان «شهید» در تپه شهدای ایذه به خاک بسپارند اما خانواده قبول نکردند.
مراسم خاکسپاری آرتین با ساز و دهل بختیاری و نواختن ترانه‌های حماسی این منطقه از جمله «دایه دایه وقت جنگه» برگزار شد.


#آرتین_رحمانی #آرتین_رحمانی_بیانی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔393
ویدا مهرنیا، همسر زندانی دو تابعیتی محکوم به اعدام، از یک ماهه شدن بی‌خبری مطلق از احمدرضا جلالی خبر داد.

او نوشت:

«امروز یک ماه از آخرین باری که از احمدرضا خبری داشتیم می‌گذرد. در تمام این مدت، هیچ‌گونه تماسی، هیچ به‌روزرسانی‌ای—فقط سکوت. این غیبت، برای خانواده ما به‌شدت نگران‌کننده و هشداردهنده است. ما با ترسی فزاینده و بی‌اطمینانی کامل نسبت به وضعیت و محل نگهداری او مواجه‌ایم.

احمدرضا یک پژوهشگر و یک پدر است. او پیش از این نیز در دوران حبس ناعادلانه‌اش رنج‌های بسیاری را تحمل کرده است. تداوم این بی‌خبری، اقدامی بی‌رحمانه و غیرانسانی است. ما خواهان اطلاع فوری از وضعیت احمدرضا و بازگرداندن ارتباط او با خانواده‌اش هستیم.

ما از مقام‌های ایرانی می‌خواهیم فوراً درباره وضعیت احمدرضا اطلاع‌رسانی کرده و امکان تماس او با خانواده‌اش را فراهم کنند. همچنین از جامعه بین‌المللی می‌خواهیم که همچنان برای آزادی او و رعایت حقوق اولیه انسانی‌اش فشار وارد کند.

احمدرضا کجاست؟ ما تا زمانی که پاسخی روشن نگیریم، دست از پرسیدن برنخواهیم داشت.»

ـ لازم به ذکر است، این پزشک و پژوهشگر ایرانی-سوئدی محکوم به اعدام را هنگام انتقال از زندان اوین به زندان تهران بزرگ، به مکان نامعلومی برده‌اند.
از آن زمان تا کنون از سرنوشت او خبری در دست نیست و تماسی با خانواده نداشته است.
احمدرضا جلالی بیش از ۹ سال است که زندانی است.
ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان در روایتی که از انتقال از زندان اوین منتشر کرده‌اند نوشته‌اند:

«در جریان انتقال زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان تهران بزرگ، درگیری میان نیروهای انتظامی و امنیتی بود. در لحظه‌ای که مأموران امنیتی تلاش داشتند آقای دکتر احمدرضا جلالی، زندانی دوتابعیتی، را از صف سایر زندانیان جدا کنند، با مخالفت نیروهای انتظامی مستقر مواجه شدند. این اختلاف به تنشی شدید میان دو نهاد انجامید و در مقطعی نیروهای دو طرف اسلحه‌های خود را به سمت یکدیگر نشانه رفتند. در نهایت، آقای جلالی در صف باقی ماند و همراه سایر زندانیان به تیپ ۲ زندان تهران بزرگ منتقل شد. با این حال، بلافاصله پس از ورود به زندان، ایشان با شتاب از دیگران جدا شده و به مکانی نامعلوم منتقل شدند.»

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #احمدرضا_جلالی #زندانیان_سیاسی
#نه_به_اعدام #freeahmadreza

@Tavaana_TavaanaTech
💔311

مهسا شفیعی، پس از ۷ روز بازجویی، چهارشنبه ۱ مرداد از اداره اطلاعات به زندان مرکزی یاسوج منتقل شد.

او یک کارگر زحمت‌کش بود. با گچ‌کاری و کارگری خرج زندگی‌اش را تأمین می‌کرد.
نه سلاحی داشت، نه تریبونی—جز خاکی که پیکر برادرش در آن آرمیده بود.

تنها «جرمش» دادخواهی برادرش #نیما_شفیعی بود.
چرا زندانی‌اش کردید؟

مهسا شفیعی روز ۲۶ تیر ماه با هجوم ماموران اطلاعات به منزل پدری‌اش با ضرب و شتم بازداشت شده بود.
او در جریان خیزش مهسا در سال ۱۴۰۱ هم بازداشت شده بود.
او پیشتر در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«مهسا شفیعی هستم !در روز ۲۷ آبان ۱۴۰۱ توسط ماموران لباس شخصی ربوده شدم و به ناحق تا ۵ آذر در بازداشت به سر بردم
روزی که آزاد شدم بخاطر فشار روانی بسیار زیاد از یاسوج موقتا رفتم و ۳ روز بعد یعنی شب ۸ آذر باخبر شدم برادرم هنگام دیدن بازی تیم ج.ا و آمریکا .دچار ایست قلبی شد. و این درحالی بود که نیما(پارسا) هیچگونه بیماری زمینه ای نداشت و حتی در طول ۱۸ سال عمرش یک نخ سیگار هم نکشیده بود ...بدنش کاملا پاک بود .برادرم انسانی دغدغه مند و هنرمند بود و طراحی‌هایی که تو پیجش هست نشان دهنده طرز تفکر او بود.
اما شبِ خاکسپاری رسانه‌های خبرگزاری حکومتی خبری را پوشش دادند: جوانی ساکن یاسوج بخاطر باخت تیم ملی سکته کرد!)چگونه ممکن است برادر من! با آن طرز تفکر! برادرِ دختری که زندانی سیاسی بود؛ بخاطر باخت تیم ج.ا سکته کند؟
پارسا برای آن فوتبال سیاسی و آن گل خورده شادی کرد!پارسا قلبش سرشار از نگرانی و بیخبری از خواهرش بود از آینده بود از بلاتکلیفی بود از نیکا ومهسا و خدانور و کیان و.. .بود
برادرِ عزیزم!جانِ مهسا! هزینه‌ای پرداخت کردم که کمرم را شکست اما نوووور خیلی نزدیکه.... در نهایت در ۱۴۰۱/۹/۹ داغی را بر دلمان گذاشتند.
اینجا هیچ مرگی طبیعی نیست»

#مهسا_شفیعی #دادخواهی #پارسا_شفیعی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔333🕊2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سبزوار تنها نیست

شعارنویسی فعالان میدانی در شهر تهران
۱ مرداد ۱۴۰۴

دو شب مردم سبزوار به خیابان آمدند و به حکومتی که زندگی را تبدیل به جهنم کرده اعتراض کردند. آن‌ها خواستار یک حق طبیعی هستند. آب، برق، زندگی و رفاه

جمهوری اسلامی رژیمی تبهکار و غارتگر است که ضمن غارت منابع و سرمایه‌های کشور، با گماشتن افرادی کارنابلد و ناآگاه که معیار و ملاک انتخابشان سر سپردگی به ایدئولوژی حکومت بوده، کشور را هر روز بیش از پیش به فقر و فلاکت می‌کشاند.

توماج صالحی در حمایت از مردم سبزوار نوشت:

«اعتراض حق شهرونده حتی بدون دلیل منطقی.
حالا که سطح زندگی ما به درجه‌ای فاجعه‌بار رسیده که حتی آب و برق بی‌وقفه قطع می‌شن، هیچ‌کس با هیچ بهانه‌ای حق نداره اعتراض مسالمت‌آمیز ما رو سرکوب کنه.
تمام حکومت‌ها وظیفه دارن پاسخ‌گوی شهروندان باشن.
سبزوار تنها نیست؛ این درد، مشترک است.»


#سبزوار_تنها_نیست #سیزوار #ما_ادامه_داریم #ما_هنوز_زنده_ایم #فقر_فساد_گرونی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
39
طبق گزارش دریافتی، آقای محمد نوری‌زاد، مستندساز و فعال سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ، در اعتراض به ضبط دست‌نوشته‌هایش از جمله یک رمان که در زندان نوشته است توسط بازجو، اقدام به خودزنی با تیغ کرده و توسط هم‌بندی‌هایش به بهداری منتقل شد.

او پس از پانسمان به بند منتقل شد، اما به علت تزریق آرام‌بخش، از روز گذشته بیش‌تر در خواب است و به علت سرگیجه داشتن برای انجام کارهای شخصی به کمک سایر زندانیان نیاز دارد. به طوری که با کمک همبندی‌هایش به دستشویی می‌رود و دو بار زمین خورده است.

#محمد_نوریزاد #زندان_تهران_بزرگ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔41👍4🕊31👎1
Forwarded from گفت‌وشنود

افراط‌گرایی، فارغ از خاستگاه فکری یا سیاسی آن، از ناتوانی در پذیرش تکثر و همزیستی با تفاوت‌ها سرچشمه می‌گیرد.
متعصبِ ایدئولوژیک، خواه چپ و خواه راست، چه در کسوت جمهوری‌خواه و پادشاهی‌خواه و ملی‌گرا و چه در چارچوب اندیشه‌های مذهبی، فمینیستی و غیره ظاهر شود، امّا در برابر «فهم مشترک» و گفت‌وگوی سازنده مقاومت می‌ورزد.
او، با نفی دیگری و تحمیل روایت خودساخته‌اش، به‌جای تلاش برای ایجاد و تقویت سپهر عمومی –یعنی فضایی که در آن آحاد افراد، آزاد و باز با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند– به تفرقه دامن زده و راه رسیدن به جامعه‌ای آزاد و عادلانه را ناهموار می‌سازد.
متعصبِ ایدئولوژیک که بر گفتمان حذف و طرد تفاوت‌ها مبتنی است، با بازتولید زبان قدرت و خشونت، به ابزاری برای سرکوب همبستگی اجتماعی بدل می‌گردد.
او با توسل به تهمت، تخریب، و افشاگری‌های غیراخلاقی، خواسته یا ناخواسته، با حذف هر اندیشه‌ی مخالفی تبدیل به بازوی کمکی همان نظام اقتدارگرایی می‌شود که ظاهراً با آن در ستیز است.
این رفتار به‌جای گشودن دریچه‌ای به‌سوی آزادی، جامعهٔ معترض و تحول‌خواه را از دستیابی به اتحاد محروم می‌کند.
تجربهٔ سال‌های اخیر، به‌ویژه در بستر اعتراضات اجتماعی پس از جنبش مهسا/ژینا امینی، نشان‌دهندهٔ تداوم چرخه‌ای از تفرقه است که ریشه در چهار دهه سرکوب و قطبی‌سازی دارد.
اگر سرکوبگران به پیروزی نسبی در برابر آزادی‌خواهان دست یافته‌اند، این موفقیت صرفاً محصول بهره‌گیری آنان از انواع روش‌های قلع‌وقمع نیست؛ بلکه حاصل استفاده از زبان خشونت و روش‌های مبتنی بر اتهام‌زنی، تهدید و تحقیرهای روانی بخش متعصبِ اپوزیسیون علیه دگر‌اندیشان نیز است.
سرانجام این دست زیاده‌روی‌های جریانات تندرو درون اپوزیسیون، تشدید تفرقه و تضعیف همبستگی اجتماعی است. در چنین شرایطی، انرژی جمعی به‌جای مبارزه با استبداد و تقویت فضای گفت‌وگو، لاجرم صرف درگیری‌های داخلی (درون جنبش تحول‌خواه) می‌گردد.
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟
به‌زعم نگارنده امّا، راه درست برای روبه‌رو شدن با کنش‌های افراطی و انحصارطلبانه؛ در پیش گرفتن درایت، شکیبایی، روشنگری و پایبندی به اصول اخلاقی/انسانی است.
صبر –به‌مثابه فضیلتی عقلانی– نه انفعال است و نه تسلیم؛ بلکه نیرویی پیش‌برنده است که در کنار عقلانیت و گفت‌وگو، راه را برای اتحاد و هم‌افزایی هموار می‌سازد.
آزادی‌خواه حقیقی آن است که حتی در تاریکی، دست به‌سوی دیگری دراز کند و با حفظ کرامت انسانی، برای ساختن جامعه‌ای آزاد و متکثر بکوشد.
مهدی یراحی
تهران، تابستان ۱۴۰۴

#گفتگو_توانا


@Dialogue1402
19👌7
همکاری‌های آمریکا و مصر برای ساخت آینده‌ای روشن‌تر در خاورمیانه

روز گذشته در مراسم گرامیداشت روز ملی مصر مورا نامدار، مقام ارشد دفتر امور خاور نزدیک وزارت خارجه ایالات متحده بر شراکت راهبردی آمریکا و مصر و نقش آن در کمک به ساخت آینده‌ای روشن‌تر برای منطقه خاورمیانه تأکید کرد.
نامدار در این مراسم پیام تبریک وزیر خارجه ایالات متحده، مارکو روبیو، را نیز به دولت و مردم مصر ابلاغ کرد.
ایالات متحده آمریکا در سال‌های اخیر تلاش کرده است از طریق دیپلماسی و تقویت روابط با کشورهای منطقه، به ثبات و صلح پایدار در خاورمیانه کمک کند. پیمان ابراهیم، که در دوران نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ میان اسرائیل و شماری از کشورهای عربی از جمله امارات و بحرین برقرار شد، نمونه‌ای از این تلاش‌ها بود و نقطه عطفی در مسیر عادی‌سازی روابط و تقویت همزیستی منطقه‌ای به‌شمار می‌رود. پیمانی که اکنون در دور دوم ریاست جمهوری پرزیدنت ترامپ نیز قرار است پی گرفته شود و کشورهایی چون عربستان سعودی نیز به آن اضافه شوند.
در مصر، ۲۳ ژوئیه (برابر با اول مرداد) به عنوان روز ملی این کشور گرامی داشته می‌شود.
مورا نامدار، حقوق‌دان ایرانی-آمریکایی، در حال حاضر به عنوان یکی از مقامات ارشد وزارت خارجه آمریکا در حوزه خاورمیانه فعالیت می‌کند.

@usabehfarsi

#خاورمبانه #همزیستی #همکاری #توسعه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍13👌21
از دل زخم‌ها، نور می‌تراود
پیام سیامک امینی از زندان فشافویه در هفتمین سال تحمل حبس

سیامک امینی، زندانی سیاسی که با احتساب دوران حبسش در دهه شصت، حدود هفت سال را در زندان‌های جمهوری اسلامی گذرانده است، در نامه‌ای از امید به آزادی و پیروزی مردم ایران نوشته است.

او نامه‌اش را با بخشی از منظومه آرش کمانگیر آغاز کرد و نوشت:
«آری، آری، زندگی زیباست.
زندگی، آتشگهی دیرنده و پابرجاست.
گر بيفروزيش، رقص شعله‌اش در هر كران پيداست.
ور نه، خاموش است، و خاموشی گناه ماست.
هموطنان، رفقا و دوستان عزیز،
امروز که به هفتمین سال در بند بودنم نزدیک می‌شوم، هنوز باور دارم که شعر سیمین بهبهانی:
«دوباره می‌سازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می‌زنم
اگر چه با استخوان خویش»
نزدیک‌تر از قبل است. آری، از بدو زیستم تاکنون تلاشم برای عدالت، برابری و بهروزی بوده.
در سال‌های سیاه ۶۰، شکنجه‌ها و کشته شدن نزدیکان و رفقایم را به چشم دیده‌ام؛ از آخرین آغوش‌های قبل از اعدام تا دادگاه‌های چند دقیقه‌ای. از بدو زیستم تا کنون چندین زندان را دیده‌ام. ساعت‌ها بازجویی شدم و ساعت‌ها و روزها زیر شکنجه و کابل بوده‌ام؛ و همین چند وقت پیش، حتی حمله موشکی به زندان را...
همان‌طور که قبل‌تر نیز گفتم، همیشه خورشید تابان ایران مشعل راهم بوده و هست؛ گرما‌بخش قلبم، دست‌های کار و زحمت بوده و هست.
اما تمام این ۷ سال، وقتی به آینده ایران آزاد و عاری از بی‌عدالتی فکر می‌کنم، برایم مانند ۷ دقیقه‌ای می‌ماند.»

او در ادامه افزود:
«رژیمی که کوچک‌ترین صداها را خفه و عدالت را سرکوب می‌کند، چیزی نیست جز ضحاکی که باید به دست کاوه‌ها سرش را برید. البته برای ما سال‌هاست که فقط اندازه این زندان‌ها کوچک و بزرگ‌تر می‌شود: زندانی به وسعت یک کشور، یا زندانی به وسعت خراب‌های اوین و چهاردیواری‌های تنگ فشافویه.»

این زندانی سیاسی، در ادامه باورش درباره عبور مردم از سختی‌ها به این موضوع اشاره کرد که نجات‌دهنده‌ای از خارج در کار نیست:
«اما مردم ایران، همیشه مانند رودی پرخروش و موجی در موجی پیوسته، از این نشیب و صخره‌ها می‌گذرند. مردم شریف ایران، هیچ دست نجات‌دهنده‌ای به‌سوی ما دراز نخواهد شد؛ همان‌طور که در طول تاریخ، این دست‌ها فقط برای فشردن گلوی ما به‌سمت ما دراز شده‌اند.»
به باور سیامک امینی حکومت اسرائیل «کودک‌کش» است و جنگ او با جمهوری اسلامی، جنگ بین «دو ارتجاع» است.
او در ادامه نوشت:
«هنوز خون کیان پیرفلک‌ها، خدانور‌ها، ندا آقاسلطان‌ها، حجری‌ها و... بر دستانش و بر سر مارهای ضحاک زمانه است.
اما این جنبش را، اگر هزاران بار نیز با چوبه‌های دار، ضربه‌های کابل، شکنجه‌ها و زندان و انفرادی‌ها سرکوب کنید، باز نیز مانند خورشیدی از میانه سیاهی‌ها بلند خواهد شد.
این جنبشی است که قدرت تحرک و تحول دارد و خطری برای استمرار تسلط نیروهای خارجی و بقای سلطه اسلام سیاسی بوده است.
مردم ایران سال‌هاست که می‌دانند جمهوری اسلامی، منافع ملی، میهن و مردم برایش بی‌معناست. و بهترین گواه آن، رخدادهای حکومتش است. این حکومت برای حفظ خود، فرسنگ‌ها به زیر زمین می‌خزد و از مردمش سپر انسانی می‌سازد.»

سیامک امینی در ادامه به از دست رفتن مشروعیت رژیم اشاره کرد و بر ضرورت اتحاد و همدلی تاکید کرد:
«این رژیم سال‌هاست بزرگ‌ترین قلب استراتژیک، یعنی قلب مردم و پایگاه مردمی را از دست داده است، و امروز بیش از هر روزی در لبه پرتگاه است.
آری، ما دقیقاً دستانمان مانند دستان پیرمرد داستان «پیرمرد و دریا»ی همینگوی است: زخمی، خونی، پینه‌بسته؛ اما نور از میان همین زخم‌ها عبور می‌کند.
ما با اتحاد و همدلی خواهیم توانست به جهان ثابت کنیم می‌توانیم، و این ماهی بزرگ را به کنار ساحل آرام برسانیم.
تنها راه ما، اتحاد است و اتحاد.
تو می‌توانی همه گل‌ها را بچینی، اما نمی‌توانی آمدن بهار را متوقف کنی.
به امید دیدار شما و رقص پیروزی
سیامک امینی
زندان فشافویه
(هفتمین سال زندان)»

ـ سیامک امینی، متولد ۱۳۴۱، متأهل، اهل و ساکن تهران است. او از بازماندگان سرکوب‌های دهه ۶۰ محسوب می‌شود و پیش‌تر از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۸ در زندان به‌سر برده بود. امینی در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۳ جهت اجرای حکم سه سال و شش ماه زندان به اتهام‌های «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

این فعال سیاسی، پیش‌تر در دی‌ماه ۱۴۰۲، پس از بازرسی مأموران امنیتی از منزلش، بازداشت و پس از چند نوبت احضار به دادگاه، با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی موقتاً آزاد شده بود. حکم نهایی وی در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری صادر شد.

#سیامک_امینی #زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
15💔10👎1
سیدمصطفی تاج‌زاده، فعال سیاسی و زندانی سیاسی، در بیانیه‌ای تفصیلی از زندان تهران بزرگ، با انتقاد شدید از عملکرد رهبر جمهوری اسلامی، راهکارهایی برای عبور کشور از وضعیت بحرانی کنونی ارائه کرده و تأکید کرده است که آیت‌الله خامنه‌ای باید یا به خواست ملت تمکین کند یا استعفا دهد.

او در ابتدای این بیانیه، با اشاره به بحران‌های چندلایه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بین‌المللی، نوشته است:

«راهبردهای اشتباه رهبر و خطاهای محاسباتی وی، جمهوری اسلامی را در ضعیف‌ترین و شکننده‌ترین وضعیت خود قرار داده است. گرانی و تورم و نیز رکود و بیکاری کمر قشرهای وسیعی را خم کرده؛ ارائه خدمات به شهروندان روز‌به‌روز وخیم‌تر گشته؛ تحریم‌های اقتصادی دست‌وپای کشور را بسته و ترسیم چشم‌اندازی روشن را ناممکن کرده است. بلاتکلیفی و تعلیق در بسیاری از زمینه‌ها یکه‌تازی می‌کند.»

تاج‌زاده در ادامه، وضعیت سیاست خارجی کشور و به‌ویژه گفت‌وگوهای احیای برجام را مورد نقد قرار داده و نوشته است:

«درحال‌حاضر احتمال کسب امتیازات متقابل و متناسب با دستاوردهای طرف مقابل، در مذاکره با آمریکا شدیداً کاهش یافته و لغو مؤثر تحریم‌ها تقریباً منتفی است. به‌ویژه آن‌که طرف مذاکره به‌تازگی علاوه بر غنی‌سازی صفر، زمزمه محدودکردن برنامه موشکی ایران را سر داده است.»

او هشدار داده که ترک میز مذاکره نیز بهانه‌ای برای حمله نظامی خواهد بود و می‌نویسد:
«بدون مذاکره، تحریم‌ها ادامه می‌یابد و مشکلات میهن و مردم تشدید می‌شود.»

تاج‌زاده در این بیانیه با اشاره مستقیم به عملکرد رهبری جمهوری اسلامی، می‌نویسد:

«دنیاناشناسی رهبر و تعیین اهداف غیرواقع‌بینانه و نامناسب با ظرفیت و جایگاه نظام ازیک‌سو، و بستن فضای گفت‌وگو و نقد، حذف شایستگان و برکشیدن "بله‌قربان‌"گویان ازسوی‌دیگر، ایران را چنان آسیب‌پذیر کرده است که افزون بر تحریم‌های کمرشکن، به آمریکا و اسرائیل مجال داد تا به کشورمان حمله کنند.»

او نوشت:

«نتیجه آمریکاستیزی غیرضرور و پرهزینه و نیز ستیز با خواست اکثریت ملت، چیزی جز اقتصاد ورشکسته، افق تیره و سرگشتگی رهبر و دیگر مقامات متوهمی نبوده است که فکر می‌کردند قادرند در تهران سوار خودرو شده و در بیروت پیاده شوند.»

تاج‌زاده معتقد است که تنها راه‌حل ممکن، مشارکت فعال مردم در تعیین سرنوشت خویش است:

«فقط با واردکردن ملت به صحنه می‌توان توازن نابرابر قوا را تغییر داد، لغو تحریم‌ها را دسترس‌پذیر کرد و به دورکردن شبح جنگ از آسمان ایران امید بست. تنها با مشارکت فعال ملت می‌توان از بحران‌ها و درحقیقت بن‌بست کنونی به‌سلامت گذشت.»

این فعال سیاسی در فراز مهمی از نامه‌اش، خواستار تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی کشور شد و نوشت:

«در چنین اوضاع خطیری، آقای خامنه‌ای راهی ندارد جز اینکه عذر تقصیر به پیشگاه ملت ایران ببرد و به انجام تغییرات بنیادین متناسب با مطالبات ملی تن دهد؛ از جمله با تشکیل مجلس مؤسسان، براساس انتخاباتی کاملاً آزاد و منصفانه، تغییر قانون اساسی را به روش مسالمت‌آمیز و مدنی ممکن کند؛ و یا اینکه استعفاء داده و کناره‌گیرد تا انجام تغییرات بزرگ به سود ملت در غیاب وی ممکن شود، تا ایرانیان در چاه ویل بی‌دولتی نیفتند.»

تاج‌زاده در ادامه با اشاره به مخالفت رهبری با همه‌پرسی در سال‌های گذشته نوشت:

«اگر رهبر کمترین تردیدی در شکست حکومت دینی و عبور اکثریت ایرانیان از نظام مبتنی بر ولایت فقیه دارد، با برگزاری رفراندوم موافقت کند تا ملت خود درباره سرنوشت خویش تصمیم بگیرد.»

او تصریح کرد که برگزاری همه‌پرسی و تشکیل مجلس مؤسسان، نه‌تنها تهدیدی برای امنیت ملی نیست، بلکه راهی است برای خروج از بحران به شکلی مسالمت‌آمیز.

در پایان بیانیه، تاج‌زاده با تکیه بر حق ملت برای تعیین سرنوشت خود تأکید می‌کند:

«اراده ملت ایران بر تعیین سرنوشت خویش مطابق میل و مصلحت خود تعلق گرفته است و به یاری خداوند آن‌را تحقق خواهد بخشید و "ایران برای همه ایرانیان" خواهد شد؛ چه آقای خامنه‌ای به این حق مسلم تمکین کند و چه مقابل آن بایستد.»

او هشدار داد که مقاومت در برابر خواست مردم، خطر بی‌ثباتی و فروپاشی را افزایش می‌دهد:

«ایستادن رهبر مقابل خواست ملت، هزینه‌ها و خطرهای تحولات اجتناب‌ناپذیر را افزایش داده و احتمال سوءاستفاده بیگانگان را از شکاف حاکمیت با ملت بیشتر می‌کند. لجاجت حاکمیت با ملت می‌تواند ایران و ایرانی را گرفتار وضعیت فاجعه‌بار بی‌دولتی کند، بدون آنکه قادر به تثبیت استبداد دینی و جلوگیری از تغییرات اساسی مبتنی بر خواست ملت باشد.»

تاج‌زاده حمله اسرائیل و آمریکا به جمهوری اسلامی را محکوم کرده و آن را خلاف موازین بین‌المللی و تجاوز دانسته، هرچند زمینه‌ساز چنین اتفاقی را سیاست‌های جمهوری اسلامی قلمداد کرده است.

متن کامل:
tinyurl.com/mseju8kk

#بیانبه #تاجزاده #نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
21👍6👎5💔2
روز شنبه ۲۸ تیرماه رزیتا رجایی، نویسنده‌ ساکن رشت در پی دریافت احضاریه از شعبه ۴  بازپرسی دادسرای رشت جهت تفهیم اتهام به گ این شعبه مراجعه کرد. «علیرضا بخشی‌پور» بازپرس شعبه، بعد از تفهیم اتهام برای وی قرار وثیقه ۵۰۰ میلیونی صادر و او را تا تامین وثیقه به زندان لاکان رشت منتقل کرد. همان روز خانواده با تامین وثیقه به شعبه مراجعه کردند ولی بازپرس شعبه ۴، وثیقه را نپذیرفت و پس از دو روز به خانواده اطلاع دادند که متهم تا تعیین شعبه دادگاه در زندان خواهد ماند و شعبه بازپرسی، وثیقه را قبول نمی‌کند. اتهامات رزیتا رجایی در این پرونده، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب، تردد بدون حجاب در معابر عمومی و افشای تحقیقات مقدماتی دادسرا عنوان شده است. وی هم‌اکنون در زندان لاکان رشت است. رزیتا رجایی پیشتر در آبان ۱۴۰۲ نیز بازداشت شده بود و در شعبه ۳ دادگاه انقلاب رشت، به چهار سال و یک ماه حبس محکوم شد که هنوز اجرایی نشده است.

یادداشتی از دوست رزیتا درباره او:

آدم‌هایی هستند که تنها یک بار دیدنشان کافی‌ است تا رد و نشانی در حافظه‌یچ مخاطب باقی بگذارند، طعم نگاهشان، شیرینی لبخندشان و گرمی صدایشان بر جانت می‌نشیند و رزیتا رجایی یکی از همین آدم‌هاست.

در ۱۹ خرداد ۱۳۶۶ در رشت به دنیا آمد و تمام سال‌های زندگی‌اش را رها و آزاد زیست. زنی رها از قیود و باید و نبایدها که بدون برنامه و بودجه، بدون حمایت و صرفا به‌واسطه‌ خودش بودن جذاب و دوست داشتنی‌ است. رزیتا در میان تمام سختی‌ها و موانع، نبض زندگی را زنده نگه می‌دارد. خودش می‌گوید نوشتن برای من شغل نیست و قلم برایم ابزار نیست، نوشتن بخشی از زیست من است و قلم به من اجازه می‌دهد جهان را بازآفرینی کنم.

اولین‌بار که قلم در دست گرفت کودکی بود در جشن دندان فشان گویی تقدیر و سرنوشت رسالتش را نوشتند قلم به دستش دادند تا راوی بشود برای سکوت آدم‌های دردمند، فراموش شده، انکار شده و نادیده گرفته شده. همین دغدغه‌مندی و میل به درک و شناخت او را به سمت جامعه‌شناسی برد او که درد آدم‌ها را می‌شناخت حالا علم درک محیط و شرایط‌شان را هم فراگرفته بود. فن داستان‌گویی را از سال ۱۳۸۸ در کارگاه داستان‌نویسی رشت تجربه کرد و آموخت. نوشتنش سبک و سیاق و ادبیات و صدای شخصی خودش را پیدا کرد.

در سفر قهرمان، قهرمان بعد از دعوت به ماجرا و در طول سفر برای آزمون نهایی آماده می‌شود ابزار و مهارت کسب می‌کند و رزیتا حالا آماده بود، آماده بود تا روایتگر باشد بدون قضاوت، از نوشتن در نشریات و صفحات زنان گرفته تا گردآوری خاطرات شفاهی اسیران جنگ ایران.

اولین مجموعه داستانش مجوز نگرفت اما دلسرد نشد. در سال ۱۴۰۰، رمانی را شروع کرد که سه سال بعد در ۱۴۰۳ به پایان رسید، رمان «برلین میدان آزادی ندارد» (نشر نوگام) این رمان سفری است به درون خودش، به زخم‌ها و آرزوهایش، به جهان شخصی خودش انگار تکه‌‌تکه جانش را روی کاغذ ریخته باشد.
رسالت رزیتا زندگی‌ است. هربار سدی پیش رویش قرار دادند راهی پیدا کرد تا مشعل زندگی را روشن نگه دارد تا شاید بتواند برساند به دست‌های امن نسل بعد.


برگرفته از صفحه دیده‌بان آزار
@harasswatch

#رزیتا_رجایی #زندان_لاکان_رشت #زندانی_سیاسی #نویسنده #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
👍175
شیرین عبادی، فعال سیاسی و برنده جایزه صلح نوبل، در متنی بر ضرورت توافق همه گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی تاکید کرد.
متن کامل نوشته ایشان به شرح زیر است:

در ضرورت اتحاد؛ دیگر فرصت اشتباه نداریم

🔹جمهوری اسلامی به طور جدی در آستانه فروپاشی است. عدم پرداخت حقوق و دستمزد و معوقات بازنشستگان و معلمان و پرستاران و پزشکان و تاخیر در پرداخت حقوق مستمری بگیران یکی از نشانه‌هایی بود که در ماه‌های گذشته به عنوان یک نشانه از بحران داخلی حکومت خبر می‌داد. اما نشانه‌ها و شواهد بیشتری امروز قابل مشاهده است. موضوع قطعی برق یک مسئله ساده نیست؛ به طور میانگین در سراسر کشور روزانه حدود ۴ ساعت قطعی برق داریم. در برخی مناطق قطعی به ۶ ساعت و حتی بیشتر می‌رسد.

🔹قطعی آب نیز با آغاز تابستان شروع شده. آبفای تهران از آب نایلونی رونمایی و بعد تکذیب کرده. این تازه اول تابستان است. ذخایر سدها به حداقل رسیده. عملا صنایعی که به برق و آب نیاز دارند در آستانه ورشکستگی هستند. کسب و کارهای کوچک از جمله رستوران‌ها، قنادی‌ها،‌ نانوایی‌ها و ... در آستانه نابودی هستند. کسب و کارهای آنلاین هم به واسطه قطعی اینترنت دچار مشکلات اساسی شده‌اند. هزاران میلیارد خسارت به این کسب و کارها را چه کسی جبران می‌کند؟

🔹به خانواده‌ای فکر کنید که توانسته بعد از سال‌ها یک آپارتمان بخرد و حالا به واسطه حملات اسرائیل ویران شده است. حکومت به جای جبران خسارت مردم، دست‌کم ۲۰۰۰ نفر را بازداشت کرده، به جای پیگیری و پاسخگویی به مردم نسبت به میلیاردها دلار هزینه نظامی و هسته‌ای که در ۱۲ روز دود شد و به هوا رفت، بیش از یک میلیون مهاجر افغانستانی را به بهانه جاسوسی برای اسرائیل تحویل طالبان داد.

🔹اگر خانواده‌ای در این شرایط یک بیمار داشته باشد، برای تامین داروهایش چه باید بکند؟ اگر کودک یک خانواده غیرنظامی والدینش را در این جنگ از دست داده باشد با چه سرنوشتی رو به روست؟ واقعیت این است که جنگ ایران و اسرائیل تمام شده، اما ایران از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب هنوز صحنه جنگ است.

🔹می‌گفتند نباید بگذاریم ایران لیبی و سوریه شود. آب نیست، برق نیست، نان نیست، کار نیست، مردم را در روز روشن در خیابان به گلوله می‌بندند، هزاران شهروند را یک جا بازداشت می‌کنند، اسرائیل هنوز در حال انجام عملیات در ایران است، هر روز خبر زن کشی و قتل زنان منتشر می‌شود، ایران باید دقیقا به چه فلاکتی گرفتار شود که آقایان بپذیرند ایران در وضعیت جنگ داخلی قرار گرفته؟! جنگ جمهوری اسلامی با مردم. جنگ مسموم کردن فضای اجتماعی و اقتصادی و جنگ گرسنگی.

🔹جمهوری اسلامی دارد فرومی‌پاشد و در این سراشیبی سقوط سعی دارد میلیون‌ها ایرانی را همراه با خود از بین ببرد. همان طور که پیش‌تر گفته‌ام، اگر نیروهای اپوزوسیون، از سلطنت طلب تا جمهوری خواه، از مدافع ایده فدرالیسم تا مخالف آن،‌ از مشروطه‌خواه تا هوادار سازمان مجاهدین، از کرد تا بلوچ و ترک و عرب، همگی تنها با هدف براندازی جمهوری اسلامی به توافق نرسند، تنها دستاوردشان شرمساری در مقابل مردم خواهد بود. اگر امروز متحد نشویم، رنج مردم را نادیده گرفته‌ایم.

#همبستگی #اتحاد_رمز_پیروزی #نه_به_جمهوری_اسلامی #شیرین_عبادی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
👍265👎1💯1

محبوبه رضایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک، متن کوتاهی به مناسبت اولین سالگرد صدور حکم اعدام برای هم‌بندی‌اش، پخشان عزیزی نوشت.
او پخشان را زنی دلیر و یگانه توصیف کرد تاکید کرد که پخشان بیش از هر چیزی «مددکار» است. خانم رضایی از همه دعوت کرد که برای رهایی پخشان از چنگ اهریمنان بکوشند.

متن یادداشت خانم محبوبه رضایی به شرح زیر است:

«اولین سالگرد صدور حکم اعدام خواهرم پخشان است و هر روز اضطراب و دلهره ما درباره او که جز راستی پایگاهی ندارد بیشتر می‌شود. پخشان زنی دلیر و یگانه است که همچون همیشه و پیش از هرچیز «مددکار» است. با آنهمه رنج، دلش چون خورشید برافروخته است و لحظه‌ای دست از مددکاری و تیمار زندانیان آسیب دیده برنداشته است. برای سومین بار حکم عزیزمان تایید شده و نمی‌دانیم برای کسی که تنها گناهش مبارزه برای آوردن روشنی‌ست به کدام سو روی کنیم. به یاد دارم روزی که خبر سرافراز شدن همرزممان رضا رسایی را شنید زنی سوگوار از ایران‌زمین بود که همچون همه ما از ناتوانی برای نجات جان فرزند ایران شرمسار شده بود. صدای پخشان عزیزی باشیم و برای رهایی‌اش از چنگ اهریمنان بکوشیم.
پاینده ایران
محبوبه رضایی
زندان قرچک»

پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.

شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیت‌های معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.

این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروه‌ها و دسته‌جات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپ‌های آوارگان روژاوا فعالیت می‌کرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.

در بهمن ماه امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی‌، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.

اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.

پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.

#محبوبه_رضایی #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
17🕊7
Forwarded from گفت‌وشنود

منزل نورالله عطائیان، پدر راکوئل عطائیان، شهروند بهائی بازداشتی ساکن قائمشهر توسط نیروهای امنیتی تفتیش شد. همزمان منازل دو برادر راکوئل عطائیان نیز مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت. ماموران شماری از لوازم شخصی و کتب دینی این شهروندان را ضبط کردند.

بنا بر اطلاعات دریافتی از منبع نزدیک به خانواده عطائیان، نیروهای اطلاعاتی با اعمال خشونت و توهین، منزل نورالله عطائیان، پدر راکوئل عطائیان، را تفتیش کردند. سپس ماموران به منازل دو برادر راکوئل عطائیان رفته و منازل آنها را نیز مورد تفتیش قرار دادند. در این میان تلفن ها و تبلت های پدر و مادر خانم عطائیان و شماری از کتب مذهبی از این سه منزل ضبط شد.
راکوئل عطائیان، شهروند بهائی ساکن قائمشهر، روز سه شنبه ۱۰ تیرماه توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت. سهیل حقدوست، همسر خانم عطائیان نیز روز پنجشنبه ۱۲ تیرماه توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شد. هر دو بازداشت با تفتیش منزل همراه بوده است.

تاکنون از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این شهروندان اطلاعی حاصل نشده است.


#داستان_ما_یکیست #بهاییان_ایران #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
14💔4
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

روح‌الله خمینی، ۱۵ مرداد ۱۳۵۹:
افراد ملی به درد ما نمی‌خورند، افراد مسلم به درد ما می‌خورند. اسلام با ملیت مخالف است
معنی ملیت این است که ما ملت را می‌خواهیم، ملیت را می‌خواهیم و اسلام را نمی‌خواهیم. اسلام آمده است که این حرفهای نامربوط را از بین ببرد.

امام جمعه دیر ۱ مرداد ۱۴۰۴:
خامنه‌ای ملی‌ترین فرد جامعه است

امروز ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی که در عناد با ملیت و خواستار امت اسلامی بود با چرخشی سریع دست به دامان ملی‌گرایی برای حفظ جایگاه قدرت است.

ساده‌لوحانه است تصور فراموشی این‌که ملت و ملی‌گرا بودن تا چند روز قبل یک انگ سیاسی برای مخالفان قدرت حاکم بود، اما امروز تبدیل به بخشی از تبلیغات نظام برای ترمیم چهره فروپاشیده قدرت است.

#ملت #امت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
18🕊7👍5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داشتن تولیدات در آسایشگاه و بند

آیا زندانیان مجازند که داخل بند یا آسایشگاه، تولیداتی داشته باشند؟ بله. بر اساس ماده ۱۷۸ آئین‌نامه اجرایی سازمان زندانها، غیر از اشتغال در مراکز حرفه‌آموزی، محکومان و متهمان میتوانند با موافقت رئیس زندان در ساعتهای بیکاری و فراغت در آسایشگاه خود به فعالیت‌های علمی، هنری و کارهای دستی اشتغال داشته باشند. مواد اولیه این نوع کارها فقط به وسیله فروشگاه موسسه یا زندان تهیه شده و در اختیار آن‌ها گذاشته می‌شود. یعنی زندانیان نمی‌توانند وسایل و مواد اولیه کارهای دستی را از خارج از زندان تهیه کنند. اگر زندانی سرمایه لازم برای تهیه مواد اولیه و لوازم کار خود را داشته باشد، میتواند آن را با هزینه خودش تهیه کند؛ که در این صورت تمام سود آن عاید خود او می‌شود. اما اگر زندانی سرمایه لازم برای تهیه مواد اولیه را نداشته باشد، در این صورت مواد اولیه از طریق شرکت تعاونی کارکنان موسسه، یا انجمن حمایت زندانیان، یا بنیاد و سایر شرکت‌های خصوصی و خیریه‌ها تهیه و در اختیار او گذاشته می‌شود. اما بعداً نه‌تنها هزینه تهیه مواد اولیه از سود آن کم می‌شود، بلکه درصدی از سود حاصله به عنوان «سهم سرمایه» در قالب «عقد مضاربه» هم برداشت و به حساب سرمایه‌گذار واریز و بقیه به حساب محکوم منظور می‌شود. طبق ماده ۱۷۹ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها ماده 546 قانون مدنی، زندان با تهیه مواد اولیه، شریک سودِ حاصله میشود، اما چون سرمایه‌گذاری در قالب عقد مضاربه صورت میگیرد، فقط در سود سهیم می‌شود و چنانچه ضرر و زیانی وجود داشته باشد، این ضرر فقط روی دوش زندانی – که عامل است – قرار می‌گیرد. زندانی می‌تواند آنچه را که درست کرده است، بفروشد. برای این کار رئیس موسسه می‌تواند مبادرت به فروش تولیدات زندانیان کند.
https://tavaana.org/prisoners-rights_47/

در یوتیوب:
https://youtu.be/o89AML0S2Gs

در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id622552847


منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran

#پادکست #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
8🕊3
مرضیه محمودی، روزنامه‌نگار اقتصادی، با نوشتن پستی در شبکه اکس، از محکومیت خود به پرداخت جریمه نقدی به اتهام «نشر اکاذیب» خبر داد.

دلیل این محکومیت هم توئیتی بوده که این روزنامه‌نگار فروردین‌ماه سال جاری نوشته بود او در این پست بروز جنگ را پیش‌بینی کرده بود و از کمبود روغن نوشته بود.

او خبر داد که به دلیل نوشتن این پست «سه بار دادگاه رفتم و امروز نهایتا به ۴۰ میلیون جریمه نقدی محکوم شدم.»

مرضیه محمودی در ادامه خبر داد که به این حکم اعتراض خواهد کرد.

هر لحظه آزادی بیان در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی محدودتر می‌شود. ۴۰ میلیون تومان جریمه نقدی به دلیل انتشار یک پست در فضای مجازی که توسط جمهوری اسلامی هم فیلتر شده است.

#یاری_مدنی_توانا #آزادی_بیان #ایران #نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
💔213🕊3