مریم کیانارثی، وکیل دادگستری، درباره آخرین وضعیت مینا مشهدی نوشته است:
«مینا مشهدی مهدی فیلمساز همچنان در شرایط سخت در زندان است.
روز ۶ شهریور ۱۴۰۴، بعد از ۳۵ روز بازداشت، موکلام خانم مینا مشهدی مهدی را برای نیم ساعت در زندان زنان قرچک ورامین ملاقات کردم. درحالی که ۵ روز از صدور قرار بازداشت یک ماهه ایشان گذشته است، تا کنون هیچ قراری مبنی بر استمرار بازداشت یا تبدیل قرار به موکلام ابلاغ نشده است.
مینا به علت کیفیت پایین غذای زندان و شرایط بد، هشت کیلو وزن از دست داده است. ۷۲ نفر زندانی سیاسی زن در فضای ۱۴۰ متر مربع در شرایط بد بهداشتی قرار دارند و این یعنی عملا هر زندانی کمتر از دومتر فضا دارد.»
مینا مشهدیمهدی روز سهشنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴ توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود و در حضور همسرش حسن نقاشی، مستندساز، بدون ارائه حکم یا تفهیم اتهام بازداشت شد.
بر اساس گفتههای حسن نقاشی، همسر مینا مشهدی، مأموران بدون ارائه حکم رسمی قضایی، اقدام به بازداشت وی کردهاند.
این زندانی در تاریخ ۱۴ مرداد به بند عمومی زندان قرچک ورامین منتقل شده است و کماکان در بلاتکلیفی به سر میبرد.
مینا مشهدی مهدی کارگردان فیلمهای مستند بسیاری از جمله بادگیرهای یزد بوده است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #مینا_مشهدی_مهدی
@Tavaana_TavaanaTech
«مینا مشهدی مهدی فیلمساز همچنان در شرایط سخت در زندان است.
روز ۶ شهریور ۱۴۰۴، بعد از ۳۵ روز بازداشت، موکلام خانم مینا مشهدی مهدی را برای نیم ساعت در زندان زنان قرچک ورامین ملاقات کردم. درحالی که ۵ روز از صدور قرار بازداشت یک ماهه ایشان گذشته است، تا کنون هیچ قراری مبنی بر استمرار بازداشت یا تبدیل قرار به موکلام ابلاغ نشده است.
مینا به علت کیفیت پایین غذای زندان و شرایط بد، هشت کیلو وزن از دست داده است. ۷۲ نفر زندانی سیاسی زن در فضای ۱۴۰ متر مربع در شرایط بد بهداشتی قرار دارند و این یعنی عملا هر زندانی کمتر از دومتر فضا دارد.»
مینا مشهدیمهدی روز سهشنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴ توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود و در حضور همسرش حسن نقاشی، مستندساز، بدون ارائه حکم یا تفهیم اتهام بازداشت شد.
بر اساس گفتههای حسن نقاشی، همسر مینا مشهدی، مأموران بدون ارائه حکم رسمی قضایی، اقدام به بازداشت وی کردهاند.
این زندانی در تاریخ ۱۴ مرداد به بند عمومی زندان قرچک ورامین منتقل شده است و کماکان در بلاتکلیفی به سر میبرد.
مینا مشهدی مهدی کارگردان فیلمهای مستند بسیاری از جمله بادگیرهای یزد بوده است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #مینا_مشهدی_مهدی
@Tavaana_TavaanaTech
🕊15💔6
Forwarded from گفتوشنود
از نازیسم تا جمهوری اسلامی: سیاست مرگ و شهیدپروری
از نخستین سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷، جمهوری اسلامی مرگ را در مرکز گفتمان خود قرار داد. عباراتی چون «ملت شهیدپرور» یا شعار «خون شهدا درخت انقلاب را آبیاری کرد» نشان میداد که بقای نظام سیاسی به مرگ شهروندان گره زده میشود. در این روایت، مرگ نه تراژدی انسانی، بلکه سرچشمهی مشروعیت حکومت معرفی میشود.
در برابر چنین نگرشی میتوان از «زندگیپروری» سخن گفت؛ فرهنگی که ارزش انسان را در زیستن، آزادی، رفاه، خلاقیت و شکوفایی میبیند، نه در قربانیشدن برای استمرار قدرت.
شهیدپروری در سنت شیعی ریشه در واقعهی عاشورا دارد و معنایی معنوی و عدالتخواهانه یافته است. شهادت در این معنا انتخاب آگاهانهی فرد برای ایمان و عدالت است. اما هنگامی که حکومت آن را مصادره میکند، شهادت از یک انتخاب آزاد به ابزاری تبلیغاتی برای بقای قدرت فروکاسته میشود.
این الگو مختص ایران نیست. نظامهای توتالیتر همواره مرگ را ستودهاند: آلمان نازی از «مرگ برای رایش» میگفت، شوروی مرگ در راه «مادر میهن» را مقدس میدانست، ژاپن نظامی خلبانان کامیکازه را میستود و کره شمالی مرگ برای رهبر را وظیفهای مقدس معرفی میکند. در همه این موارد، زندگی فردی بیارزش میشود و مرگ برای حکومت به اوج افتخار بدل میگردد.
از منظر جامعهشناختی، این گفتمان جذابیتهایی دارد: شهادت هویت میسازد، خانوادهها از «شهید دادن» موقعیت اجتماعی مییابند و در برابر ظلم یا اشغال، فداکاری میتواند معنایی عادلانه داشته باشد. اما زمانی که این احساسات انسانی به دست حکومت مصادره میشود، فداکاری فردی از معنای اخلاقی تهی شده و صرفاً بقای قدرت را تغذیه میکند.
استعارهی «خون شهدا درخت انقلاب را آبیاری کرد» بهخوبی نشان میدهد که چگونه زبان تبلیغاتی، مرگ را طبیعیسازی میکند: خون، که نشانهی مرگ است، به جوهر حیات بدل میشود؛ فقدان فردی پشت بقای کل پنهان میگردد و خشونت مشروعیت مییابد.
اما جهان امروز بیش از هر زمان دیگر زندگیمحور است. ارزشهای نوین در سلامت، آزادی، رفاه، علم و صلح تعریف میشوند. بدیل فرهنگ مرگ، زندگیپروری است: فرهنگی که فداکاری را نه در مرگ زودرس، بلکه در ساختن آیندهای شایستهتر معنا میکند. آیندهای که در آن، انسان نه ابزار قدرت، که غایت ارزشهاست.
#حکومت_ایدئولوژیک #جمهوری_اسلامی #نازیسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
از نازیسم تا جمهوری اسلامی: سیاست مرگ و شهیدپروری
از نخستین سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷، جمهوری اسلامی مرگ را در مرکز گفتمان خود قرار داد. عباراتی چون «ملت شهیدپرور» یا شعار «خون شهدا درخت انقلاب را آبیاری کرد» نشان میداد که بقای نظام سیاسی به مرگ شهروندان گره زده میشود. در این روایت، مرگ نه تراژدی انسانی، بلکه سرچشمهی مشروعیت حکومت معرفی میشود.
در برابر چنین نگرشی میتوان از «زندگیپروری» سخن گفت؛ فرهنگی که ارزش انسان را در زیستن، آزادی، رفاه، خلاقیت و شکوفایی میبیند، نه در قربانیشدن برای استمرار قدرت.
شهیدپروری در سنت شیعی ریشه در واقعهی عاشورا دارد و معنایی معنوی و عدالتخواهانه یافته است. شهادت در این معنا انتخاب آگاهانهی فرد برای ایمان و عدالت است. اما هنگامی که حکومت آن را مصادره میکند، شهادت از یک انتخاب آزاد به ابزاری تبلیغاتی برای بقای قدرت فروکاسته میشود.
این الگو مختص ایران نیست. نظامهای توتالیتر همواره مرگ را ستودهاند: آلمان نازی از «مرگ برای رایش» میگفت، شوروی مرگ در راه «مادر میهن» را مقدس میدانست، ژاپن نظامی خلبانان کامیکازه را میستود و کره شمالی مرگ برای رهبر را وظیفهای مقدس معرفی میکند. در همه این موارد، زندگی فردی بیارزش میشود و مرگ برای حکومت به اوج افتخار بدل میگردد.
از منظر جامعهشناختی، این گفتمان جذابیتهایی دارد: شهادت هویت میسازد، خانوادهها از «شهید دادن» موقعیت اجتماعی مییابند و در برابر ظلم یا اشغال، فداکاری میتواند معنایی عادلانه داشته باشد. اما زمانی که این احساسات انسانی به دست حکومت مصادره میشود، فداکاری فردی از معنای اخلاقی تهی شده و صرفاً بقای قدرت را تغذیه میکند.
استعارهی «خون شهدا درخت انقلاب را آبیاری کرد» بهخوبی نشان میدهد که چگونه زبان تبلیغاتی، مرگ را طبیعیسازی میکند: خون، که نشانهی مرگ است، به جوهر حیات بدل میشود؛ فقدان فردی پشت بقای کل پنهان میگردد و خشونت مشروعیت مییابد.
اما جهان امروز بیش از هر زمان دیگر زندگیمحور است. ارزشهای نوین در سلامت، آزادی، رفاه، علم و صلح تعریف میشوند. بدیل فرهنگ مرگ، زندگیپروری است: فرهنگی که فداکاری را نه در مرگ زودرس، بلکه در ساختن آیندهای شایستهتر معنا میکند. آیندهای که در آن، انسان نه ابزار قدرت، که غایت ارزشهاست.
#حکومت_ایدئولوژیک #جمهوری_اسلامی #نازیسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍18❤2
جمهوری اسلامی ممکن است ۱۰۰ نفر را به اتهام «جاسوسی برای اسرائیل» اعدام کند.
ایراناینترنشنال ترجمه گزارشی از روزنامه بریتانیایی ساندیتایمز، را منتشر کرده که در آن به سرکوب زنان زندانی در ایران بعد از حمله اسرائیل به زندان اوین در دوم تیر و طی جنگ ۱۲ روزه پرداخته و نوشته است: «این نگرانی وجود دارد که ۱۰۰ نفر به اتهام جاسوسی برای اسرائیل اعدام شوند.»
مطهره گونهای، زندانی سیاسی پیشین که پس از انفجار، ماموران امنیتی آنها را ابتدا به قرنطینه زندان قرچک منتقل کردند و پس از گذشت دو روز، به خانهای امن متعلق به وزارت اطلاعات در مکانی نامعلوم فرستادند، به ساندیتایمز گفت:
«خانه امن وحشتناک است. برخلاف زندانهای معمولی که حداقل ورود زندانی ثبت میشود، اسم شما در هیچ کجا ثبت نمیشود. آنجا قانونی وجود ندارد. بازجویم به من گفت به تو تجاوز میکنم و جسدت را در بیابان میاندازم.»
یک وکیل حقوق بشری به روزنامه ساندیتایمز گفته است:
«روح انتقامجویی بر قوه قضاییه حاکم شده است. یک قاضی به من گفت فرماندهها و مقامات ما کشته شدهاند و ما باید انتقام بگیریم. او حتی به من اجازه صحبت نداد.»
پیش از این هم سعید منتظرالمهدی، سخنگوی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ۲۱ مرداد اعلام کرد که در جریان جنگ ۱۲ روزه بین جمهوری اسلامی و اسرائیل حدود ۲۱ هزار نفر از شهروندان بهعنوان «مظنون» بازداشت شدهاند.
نکته قابل توجه اینکه افرادی که توسط جمهوری اسلامی با چنین اتهاماتی بازداشت میشوند، عمدتا از حق دسترسی به وکیل محروم هستند و محاکمه آنها عادلانه نیست.
صدای بیصدایان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
ایراناینترنشنال ترجمه گزارشی از روزنامه بریتانیایی ساندیتایمز، را منتشر کرده که در آن به سرکوب زنان زندانی در ایران بعد از حمله اسرائیل به زندان اوین در دوم تیر و طی جنگ ۱۲ روزه پرداخته و نوشته است: «این نگرانی وجود دارد که ۱۰۰ نفر به اتهام جاسوسی برای اسرائیل اعدام شوند.»
مطهره گونهای، زندانی سیاسی پیشین که پس از انفجار، ماموران امنیتی آنها را ابتدا به قرنطینه زندان قرچک منتقل کردند و پس از گذشت دو روز، به خانهای امن متعلق به وزارت اطلاعات در مکانی نامعلوم فرستادند، به ساندیتایمز گفت:
«خانه امن وحشتناک است. برخلاف زندانهای معمولی که حداقل ورود زندانی ثبت میشود، اسم شما در هیچ کجا ثبت نمیشود. آنجا قانونی وجود ندارد. بازجویم به من گفت به تو تجاوز میکنم و جسدت را در بیابان میاندازم.»
یک وکیل حقوق بشری به روزنامه ساندیتایمز گفته است:
«روح انتقامجویی بر قوه قضاییه حاکم شده است. یک قاضی به من گفت فرماندهها و مقامات ما کشته شدهاند و ما باید انتقام بگیریم. او حتی به من اجازه صحبت نداد.»
پیش از این هم سعید منتظرالمهدی، سخنگوی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ۲۱ مرداد اعلام کرد که در جریان جنگ ۱۲ روزه بین جمهوری اسلامی و اسرائیل حدود ۲۱ هزار نفر از شهروندان بهعنوان «مظنون» بازداشت شدهاند.
نکته قابل توجه اینکه افرادی که توسط جمهوری اسلامی با چنین اتهاماتی بازداشت میشوند، عمدتا از حق دسترسی به وکیل محروم هستند و محاکمه آنها عادلانه نیست.
صدای بیصدایان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
💔21❤1👎1
جان عباس واحدیانشاهرودی، زندانی سیاسی، در خطر است.
در حالی که این زندانی سیاسی نیاز به درمان و رسیدگی فوری پزشکی دارد، مسئولان زندان حتی اجازه مراجعه او را به بهداری زندان را نمیدهند.
عباس واحدیانشاهرودی هماکنون در بند ۶/۱ زندان وکیلآباد مشهد تحت شرایطی بحرانی محبوس است. او از بیماریهای متعدد از جمله مشکلات قلبی، پسوریازیس و عفونت دندان رنج میبرد؛ به حدی که حتی جویدن نان برای او دشوار و دردناک شده است.
بر اساس گزارشها، بنا به دستور رئیس زندان، زندانیان بند ۶/۱ اجازه مراجعه به بهداری زندان برای درمان را ندارند.
تنها یک پزشک هفتهای یک بار برای مدت کوتاهی چند دقیقه در بند حضور دارد و مجبور است تعداد زیادی بیمار را بدون دسترسی به آزمایشگاه یا داروی تخصصی معاینه کند، وضعیتی که سلامت زندانیان را به خطر جدی انداخته است.
علیرغم آنکه پزشکی قانونی وضعیت عباس واحدیان شاهرودی را تأیید کرده و برای او «عدم تحمل حبس» صادر کرده است، درخواستهای مرخصی درمانی این زندانی تاکنون توسط دادگاه و مسئولان زندان مورد موافقت قرار نگرفته است.
فعالان حقوق بشر و خانواده وی بارها خواستار آزادی فوری وی به مرخصی درمانی شدهاند تا جان او در معرض خطر جدی قرار نگیرد.
عباس واحدیانشاهرودی از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ فعال سیاسی برای استعفای خامنهای است، ۱۴ فعال سیاسی در سال ۱۳۹۸ نامهای را امضا کردند و در آن خواهان استعفای خامنهای شدند. مرداد همان سال ماموران امنیتی با یورش به منزل این نویسنده و پژوهشگر، عباس واحدیانشاهرودی، او را بازداشت کردند. او به ۲۱ سال زندان محکوم شده است.
عباس واحدیان شاهرودی با بیماری پوستی پسوریازیس، مشکلات قلبی، عفونت لثهها و نارسایی تنفسی دستوپنجه نرم میکند. تمام این مشکلات در زندان ایجاد شدهاند، درحالی که او هنگام بازداشت کاملا سالم بوده است.
او از دهه شصت بارها در زندانهای جمهوری اسلامی حبس کشیده است.
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #زندانیان_سیاسی #مشهد #عباس_واحدیان_شاهرودی
@Tavaana_TavaanaTech
در حالی که این زندانی سیاسی نیاز به درمان و رسیدگی فوری پزشکی دارد، مسئولان زندان حتی اجازه مراجعه او را به بهداری زندان را نمیدهند.
عباس واحدیانشاهرودی هماکنون در بند ۶/۱ زندان وکیلآباد مشهد تحت شرایطی بحرانی محبوس است. او از بیماریهای متعدد از جمله مشکلات قلبی، پسوریازیس و عفونت دندان رنج میبرد؛ به حدی که حتی جویدن نان برای او دشوار و دردناک شده است.
بر اساس گزارشها، بنا به دستور رئیس زندان، زندانیان بند ۶/۱ اجازه مراجعه به بهداری زندان برای درمان را ندارند.
تنها یک پزشک هفتهای یک بار برای مدت کوتاهی چند دقیقه در بند حضور دارد و مجبور است تعداد زیادی بیمار را بدون دسترسی به آزمایشگاه یا داروی تخصصی معاینه کند، وضعیتی که سلامت زندانیان را به خطر جدی انداخته است.
علیرغم آنکه پزشکی قانونی وضعیت عباس واحدیان شاهرودی را تأیید کرده و برای او «عدم تحمل حبس» صادر کرده است، درخواستهای مرخصی درمانی این زندانی تاکنون توسط دادگاه و مسئولان زندان مورد موافقت قرار نگرفته است.
فعالان حقوق بشر و خانواده وی بارها خواستار آزادی فوری وی به مرخصی درمانی شدهاند تا جان او در معرض خطر جدی قرار نگیرد.
عباس واحدیانشاهرودی از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ فعال سیاسی برای استعفای خامنهای است، ۱۴ فعال سیاسی در سال ۱۳۹۸ نامهای را امضا کردند و در آن خواهان استعفای خامنهای شدند. مرداد همان سال ماموران امنیتی با یورش به منزل این نویسنده و پژوهشگر، عباس واحدیانشاهرودی، او را بازداشت کردند. او به ۲۱ سال زندان محکوم شده است.
عباس واحدیان شاهرودی با بیماری پوستی پسوریازیس، مشکلات قلبی، عفونت لثهها و نارسایی تنفسی دستوپنجه نرم میکند. تمام این مشکلات در زندان ایجاد شدهاند، درحالی که او هنگام بازداشت کاملا سالم بوده است.
او از دهه شصت بارها در زندانهای جمهوری اسلامی حبس کشیده است.
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #زندانیان_سیاسی #مشهد #عباس_واحدیان_شاهرودی
@Tavaana_TavaanaTech
💔31❤2
مادر جاویدنام دنیا فرهادی، ضمن انتشار این تصویر، خطاب به دخترش نوشت:
«دخترم دنیا، تو که مثل یک پرنده در دل کوههای زندگی پرواز میکردی، الان در سکوتِ این کوههای بلند، فقط صدای دلتنگیام به گوش میرسد. کوهها هم گویی با من در این فقدان شریکند، چون میدانند که در دل من تنها یک جای خالی است، جای تو که دیگر نیستی وقتی نسیم میوزد، گویی صدای خندههای توست که در باد پیچیده، و هر سنگی که در مسیرم میبینم، یادگاری از گامهای کوچک توست که بر این خاک و کوهها حک شدهاند. حالا در سکوت مطلق، به من میگویند که هنوز هم با تو زندگی میکنم، حتی اگر این زندگی برایم پر از اشک و دلتنگی باشد. هر لحظه که در این کوهها قدم میزنم، تو را در هر گلی که بر دامنهی کوه شکوفا میشود میبینم. دخترم، تو همچنان در این کوههای پر از سکوت و درد زندهای، روحت میان این درختها و سنگها گمشده است، و من با هر نفس در دل کوه، به یاد تو زندهام، در دلتنگیهایی که تنها کوهها و آسمانهای بیپایان، گواه آن خواهند بود #دنیافرهادی_دانشجو_دخترکارون💔🥀🕊»
دنیا فرهادی، ۲۲ ساله و دانشجوی معماری اهل ایذه، روز ۱۶ آذر ۱۴۰۱ همزمان با روز دانشجو در اهواز ناپدید شد. او پیشتر در اعتراضات دانشجویی با بسیجیهای دانشگاه درگیری داشت. آخرین تماسهای او با خانوادهاش حوالی پل کابلی اهواز ثبت شد و پس از آن ناپدید گردید. خانوادهاش با وجود جستجو و مشاهده آثار خون در محل، روزها از سرنوشت او بیخبر ماندند. سرانجام ۲۴ آذر، پیکر او کیلومترها دورتر در حاشیه رود کارون در روستای مظفریه پیدا شد. شواهد نشان میداد دنیا فرهادی هدف گلوله قرار گرفته است. نیروهای امنیتی چهار روز مانع حضور غواصان برای جستجو شدند.
#دنیا_فرهادی #ایذه #خوزستان #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دخترم دنیا، تو که مثل یک پرنده در دل کوههای زندگی پرواز میکردی، الان در سکوتِ این کوههای بلند، فقط صدای دلتنگیام به گوش میرسد. کوهها هم گویی با من در این فقدان شریکند، چون میدانند که در دل من تنها یک جای خالی است، جای تو که دیگر نیستی وقتی نسیم میوزد، گویی صدای خندههای توست که در باد پیچیده، و هر سنگی که در مسیرم میبینم، یادگاری از گامهای کوچک توست که بر این خاک و کوهها حک شدهاند. حالا در سکوت مطلق، به من میگویند که هنوز هم با تو زندگی میکنم، حتی اگر این زندگی برایم پر از اشک و دلتنگی باشد. هر لحظه که در این کوهها قدم میزنم، تو را در هر گلی که بر دامنهی کوه شکوفا میشود میبینم. دخترم، تو همچنان در این کوههای پر از سکوت و درد زندهای، روحت میان این درختها و سنگها گمشده است، و من با هر نفس در دل کوه، به یاد تو زندهام، در دلتنگیهایی که تنها کوهها و آسمانهای بیپایان، گواه آن خواهند بود #دنیافرهادی_دانشجو_دخترکارون💔🥀🕊»
دنیا فرهادی، ۲۲ ساله و دانشجوی معماری اهل ایذه، روز ۱۶ آذر ۱۴۰۱ همزمان با روز دانشجو در اهواز ناپدید شد. او پیشتر در اعتراضات دانشجویی با بسیجیهای دانشگاه درگیری داشت. آخرین تماسهای او با خانوادهاش حوالی پل کابلی اهواز ثبت شد و پس از آن ناپدید گردید. خانوادهاش با وجود جستجو و مشاهده آثار خون در محل، روزها از سرنوشت او بیخبر ماندند. سرانجام ۲۴ آذر، پیکر او کیلومترها دورتر در حاشیه رود کارون در روستای مظفریه پیدا شد. شواهد نشان میداد دنیا فرهادی هدف گلوله قرار گرفته است. نیروهای امنیتی چهار روز مانع حضور غواصان برای جستجو شدند.
#دنیا_فرهادی #ایذه #خوزستان #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔46❤5
Forwarded from گفتوشنود
اندیشکده هنری جکسون در بریتانیا، در گزارش تازه خود اعلام کرد جمهوری اسلامی با فروپاشی روبهرو است. در این گزارش به نقل از سازمان ملل آمده تهران از ابتدای سال جاری نزدیک به ۹۰۰ نفر را اعدام کرده و از مجازات مرگ بهعنوان ابزار ارعاب و سرکوب استفاده میکند.
در این گزارش آمده در صورت سقوط جمهوری اسلامی خطر ایجاد خلأ قدرت و بروز جنگ داخلی وجود دارد و باید به هر قیمتی از وقوع چنین سناریویی برای مردم ایران جلوگیری شود و گذار سیاسی باید سریع و بدون هزینه انجام گیرد.
این اندیشکده یادآور شد که جمهوری اسلامی همچنان به بازسازی برنامه هستهای و صدور تروریسم متعهد است و این امر خطری مداوم برای غرب محسوب میشود. حملات هدفمند اخیر آمریکا و اسرائیل به سایتهای هستهای ضربه وارد کرد اما تهدید را از میان نبرد.
گزارش اندیشکده «هنری جکسون» از اپوزیسیون ایران بهعنوان جریانی «دارای گرایش فرهنگی لیبرال و خواستار آزادی» یاد کرد و افزود توانایی جمهوری اسلامی در مهار و سرکوب مخالفان، با ترکیب نارضایتیهای فرهنگی و اقتصادی، خطرات بیشتری برای خود ایجاد کرده است.
اندیشکده «هنری جکسون» تأکید کرد در صورت وجود «برنامهای برای روز بعد» بهجای خلأ قدرت، احتمال بسیج اپوزیسیون ایران بیشتر خواهد بود. این راهکار بهترین نسخه برای حل تهدیدهای جمهوری اسلامی علیه جامعه جهانی و مردم ایران دانسته شده است./ایراناینترنشنال
#جمهوری_اسلامی #تروریسم #لیبرالیسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
اندیشکده هنری جکسون در بریتانیا، در گزارش تازه خود اعلام کرد جمهوری اسلامی با فروپاشی روبهرو است. در این گزارش به نقل از سازمان ملل آمده تهران از ابتدای سال جاری نزدیک به ۹۰۰ نفر را اعدام کرده و از مجازات مرگ بهعنوان ابزار ارعاب و سرکوب استفاده میکند.
در این گزارش آمده در صورت سقوط جمهوری اسلامی خطر ایجاد خلأ قدرت و بروز جنگ داخلی وجود دارد و باید به هر قیمتی از وقوع چنین سناریویی برای مردم ایران جلوگیری شود و گذار سیاسی باید سریع و بدون هزینه انجام گیرد.
این اندیشکده یادآور شد که جمهوری اسلامی همچنان به بازسازی برنامه هستهای و صدور تروریسم متعهد است و این امر خطری مداوم برای غرب محسوب میشود. حملات هدفمند اخیر آمریکا و اسرائیل به سایتهای هستهای ضربه وارد کرد اما تهدید را از میان نبرد.
گزارش اندیشکده «هنری جکسون» از اپوزیسیون ایران بهعنوان جریانی «دارای گرایش فرهنگی لیبرال و خواستار آزادی» یاد کرد و افزود توانایی جمهوری اسلامی در مهار و سرکوب مخالفان، با ترکیب نارضایتیهای فرهنگی و اقتصادی، خطرات بیشتری برای خود ایجاد کرده است.
اندیشکده «هنری جکسون» تأکید کرد در صورت وجود «برنامهای برای روز بعد» بهجای خلأ قدرت، احتمال بسیج اپوزیسیون ایران بیشتر خواهد بود. این راهکار بهترین نسخه برای حل تهدیدهای جمهوری اسلامی علیه جامعه جهانی و مردم ایران دانسته شده است./ایراناینترنشنال
#جمهوری_اسلامی #تروریسم #لیبرالیسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👌22👍4
شکستهای استراتژیک جمهوری اسلامی و آغاز فروپاشی
گزارش تازهی اندیشکده هنری جکسون با عنوان «سقوط رژیم در ایران: ضرورتی برای ثبات منطقهای؟» (۲۰۲۵) تحلیلی جامع از تحولات اخیر ارائه میدهد و نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران طی دو سال گذشته در برابر مجموعهای از ضربات استراتژیک بیسابقه، به نقطهای شکننده رسیده است.
این روند از آوریل ۲۰۲۴ آغاز شد، زمانی که اسرائیل در واکنش به حمله موشکی ایران، پدافند هوایی جمهوری اسلامی را منهدم کرد. این حمله نقطه عطفی بود زیرا سالها تبلیغات حکومت درباره «قدرت بازدارندگی» را زیر سؤال برد و نشان داد که زیرساخت دفاعی کشور بسیارضعیفتر از آن چیزی است که در رسانههای رسمی نمایش داده میشد.
در ادامه،تحولات سوریه و سرنگونی رژیم بشار اسد به دست نیروهای مخالف و با نقشآفرینی اسرائیل، ضربهای دیگر به تهران وارد کرد. سقوط دمشق به این معنا بود که مسیر اصلی انتقال سلاح به حزبالله قطع شد و استراتژی مشهور «حلقه آتش» جمهوری اسلامی – یعنی محاصره اسرائیل با گروههای نیابتی – عملاً بیاثر شد.
اما اوج این شکستها در جنگ ۱۲ روزه (۱۳ تا ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵) رقم خورد. در این جنگ اسرائیل و ایالات متحده بهطور هماهنگ نه تنها تأسیسات هستهای فردو، نطنز و اصفهان را بمباران کردند، بلکه صدها موشک بالستیک و سکوی پرتاب را نابود کردند و چندین فرمانده ارشد سپاه پاسداران را نیز از میان برداشتند. این حملات چنان گسترده بود که حتی رهبری جمهوری اسلامی از امکان ارتباط و فرماندهی بازماند؛ خامنهای در پناهگاه مخفی شد و از صدور هرگونه دستور ناتوان ماند.
گزارش مینویسد که این وضعیت «نهتنها محاسبات استراتژیک رژیم ایران را برهم زد بلکه فرهمندی شخصی و اقتدار کاریزماتیک رهبر را نیز فرو ریخت.» در واقع، بنیانیترین ستون نظام – یعنی «قداست رهبر» – در برابر چشم مردم ترک برداشت.
نویسنده تأکید میکند این نخستین بار بود که ایران بابت دههها صدور تروریسم و بیثباتسازی منطقهای هزینهای واقعی پرداخت. سیاستی که از کشتار ۷ اکتبر تا کشتهشدن بیش از هزار نظامی آمریکایی در خاورمیانه امتداد داشت. بهبیان دیگر، نظم تروریستی که جمهوری اسلامی طی دههها ساخته بود، سرانجام با واکنش عملی مواجه شد.
جمعبندی گزارش این است که جمهوری اسلامی اکنون در موقعیتی شکنندهتر از هر زمان دیگر ایستاده است. پرسش اصلی دیگر این نیست که «چه زمانی ایران به بمب اتم خواهد رسید»، بلکه این است:
آیا رژیم میتواند همچنان بقا یابد یا فروپاشی آن به ضرورتی اجتنابناپذیر برای امنیت منطقه و جهان تبدیل شده است؟
منبع: Henry Jackson Society, 2025 – «Regime Collapse in Iran: A Necessity for Regional Stability?»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارش تازهی اندیشکده هنری جکسون با عنوان «سقوط رژیم در ایران: ضرورتی برای ثبات منطقهای؟» (۲۰۲۵) تحلیلی جامع از تحولات اخیر ارائه میدهد و نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران طی دو سال گذشته در برابر مجموعهای از ضربات استراتژیک بیسابقه، به نقطهای شکننده رسیده است.
این روند از آوریل ۲۰۲۴ آغاز شد، زمانی که اسرائیل در واکنش به حمله موشکی ایران، پدافند هوایی جمهوری اسلامی را منهدم کرد. این حمله نقطه عطفی بود زیرا سالها تبلیغات حکومت درباره «قدرت بازدارندگی» را زیر سؤال برد و نشان داد که زیرساخت دفاعی کشور بسیارضعیفتر از آن چیزی است که در رسانههای رسمی نمایش داده میشد.
در ادامه،تحولات سوریه و سرنگونی رژیم بشار اسد به دست نیروهای مخالف و با نقشآفرینی اسرائیل، ضربهای دیگر به تهران وارد کرد. سقوط دمشق به این معنا بود که مسیر اصلی انتقال سلاح به حزبالله قطع شد و استراتژی مشهور «حلقه آتش» جمهوری اسلامی – یعنی محاصره اسرائیل با گروههای نیابتی – عملاً بیاثر شد.
اما اوج این شکستها در جنگ ۱۲ روزه (۱۳ تا ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵) رقم خورد. در این جنگ اسرائیل و ایالات متحده بهطور هماهنگ نه تنها تأسیسات هستهای فردو، نطنز و اصفهان را بمباران کردند، بلکه صدها موشک بالستیک و سکوی پرتاب را نابود کردند و چندین فرمانده ارشد سپاه پاسداران را نیز از میان برداشتند. این حملات چنان گسترده بود که حتی رهبری جمهوری اسلامی از امکان ارتباط و فرماندهی بازماند؛ خامنهای در پناهگاه مخفی شد و از صدور هرگونه دستور ناتوان ماند.
گزارش مینویسد که این وضعیت «نهتنها محاسبات استراتژیک رژیم ایران را برهم زد بلکه فرهمندی شخصی و اقتدار کاریزماتیک رهبر را نیز فرو ریخت.» در واقع، بنیانیترین ستون نظام – یعنی «قداست رهبر» – در برابر چشم مردم ترک برداشت.
نویسنده تأکید میکند این نخستین بار بود که ایران بابت دههها صدور تروریسم و بیثباتسازی منطقهای هزینهای واقعی پرداخت. سیاستی که از کشتار ۷ اکتبر تا کشتهشدن بیش از هزار نظامی آمریکایی در خاورمیانه امتداد داشت. بهبیان دیگر، نظم تروریستی که جمهوری اسلامی طی دههها ساخته بود، سرانجام با واکنش عملی مواجه شد.
جمعبندی گزارش این است که جمهوری اسلامی اکنون در موقعیتی شکنندهتر از هر زمان دیگر ایستاده است. پرسش اصلی دیگر این نیست که «چه زمانی ایران به بمب اتم خواهد رسید»، بلکه این است:
آیا رژیم میتواند همچنان بقا یابد یا فروپاشی آن به ضرورتی اجتنابناپذیر برای امنیت منطقه و جهان تبدیل شده است؟
منبع: Henry Jackson Society, 2025 – «Regime Collapse in Iran: A Necessity for Regional Stability?»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍22💯5❤4
چرا مهار ایران کافی نیست و فروپاشی مدیریتشده رژیم باید در دستور کار قرار گیرد؟
از گزارش اندیشکده هنری جکسون
گزارش اندیشکده هنری جکسون با عنوان «سقوط رژیم در ایران: ضرورتی برای ثبات منطقهای؟» (۲۰۲۵) توضیح میدهد که سیاست سنتی مهار ایران، چه از سوی آمریکا و چه اسرائیل، دیگر پاسخگو نیست. برای سالها، رویکرد غالب این بود که با بازوهای نیابتی ایران مقابله شود، بدون آنکه مستقیماً به قلب رژیم ضربه وارد گردد. اما رویدادهای سال ۲۰۲۵ نشان دادند که این سیاست فرسوده و ناکافی است.
در بخش میانی گزارش آمده است:
«بمباران همزمان مراکز غنیسازی فردو، نطنز و اصفهان نشان داد که دیگر دوران بازدارندگی صرف به پایان رسیده است. برای نخستین بار، تأسیسات هستهای ایران بهطور کامل هدف قرار گرفت و این پیام را به تهران فرستاد که هیچ خط قرمزی برای جامعه جهانی باقی نمانده است.»
این ضربه نمادین بود، زیرا جمهوری اسلامی سالها دستیابی به توان هستهای را نه یک ابزار چانهزنی دیپلماتیک، بلکه ضامن بقای رژیم میدانست. همانطور که در گزارش آمده:
«برای جمهوری اسلامی، سلاح هستهای نه امتیازی در سیاست خارجی بلکه بخشی از شالوده ایدئولوژیک نظام است؛ بدون آن، رهبران ایران بقای خود را در خطر میبینند.»
به بیان دیگر، مشکل اصلی تنها برنامه هستهای یا گروههای نیابتی نیستند، بلکه خود ماهیت رژیم است که مانع تغییر میشود. این همان جایی است که گزارش نتیجه میگیرد سیاست مهار دیگر کافی نیست
:
«حتی اگر تأسیسات هستهای بارها تخریب شوند، تهران این مسیر را دوباره آغاز خواهد کرد. تنها زمانی ثبات منطقه تضمین میشود که خود رژیم دگرگون یا فروبپاشد.»
بنابراین، نویسنده تأکید میکند که غرب و اسرائیل باید از نگاه مقطعی به بحران فاصله بگیرند. مقابله با حماس یا حزبالله، یا نابودسازی یک سایت هستهای، مشکل را برای مدتی کوتاه به تعویق میاندازد. اما تا زمانی که نظام جمهوری اسلامی با ساختار ایدئولوژیک فعلی پابرجاست، بحران ادامه خواهد داشت.
جمعبندی این است که آینده سیاست منطقهای نباید صرفاً بر «مهار و محدودسازی» استوار باشد، بلکه باید به سمت فروپاشی مدیریتشده رژیم حرکت کند؛ چرا که تنها در این صورت میتوان به صلح پایدار در خاورمیانه دست یافت.
✍️ منبع: Henry Jackson Society, 2025 – «Regime Collapse in Iran: A Necessity for Regional Stability?»,
#نه_به_جمهوری_اسلامی #ج_ا_یعنی_جنگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از گزارش اندیشکده هنری جکسون
گزارش اندیشکده هنری جکسون با عنوان «سقوط رژیم در ایران: ضرورتی برای ثبات منطقهای؟» (۲۰۲۵) توضیح میدهد که سیاست سنتی مهار ایران، چه از سوی آمریکا و چه اسرائیل، دیگر پاسخگو نیست. برای سالها، رویکرد غالب این بود که با بازوهای نیابتی ایران مقابله شود، بدون آنکه مستقیماً به قلب رژیم ضربه وارد گردد. اما رویدادهای سال ۲۰۲۵ نشان دادند که این سیاست فرسوده و ناکافی است.
در بخش میانی گزارش آمده است:
«بمباران همزمان مراکز غنیسازی فردو، نطنز و اصفهان نشان داد که دیگر دوران بازدارندگی صرف به پایان رسیده است. برای نخستین بار، تأسیسات هستهای ایران بهطور کامل هدف قرار گرفت و این پیام را به تهران فرستاد که هیچ خط قرمزی برای جامعه جهانی باقی نمانده است.»
این ضربه نمادین بود، زیرا جمهوری اسلامی سالها دستیابی به توان هستهای را نه یک ابزار چانهزنی دیپلماتیک، بلکه ضامن بقای رژیم میدانست. همانطور که در گزارش آمده:
«برای جمهوری اسلامی، سلاح هستهای نه امتیازی در سیاست خارجی بلکه بخشی از شالوده ایدئولوژیک نظام است؛ بدون آن، رهبران ایران بقای خود را در خطر میبینند.»
به بیان دیگر، مشکل اصلی تنها برنامه هستهای یا گروههای نیابتی نیستند، بلکه خود ماهیت رژیم است که مانع تغییر میشود. این همان جایی است که گزارش نتیجه میگیرد سیاست مهار دیگر کافی نیست
:
«حتی اگر تأسیسات هستهای بارها تخریب شوند، تهران این مسیر را دوباره آغاز خواهد کرد. تنها زمانی ثبات منطقه تضمین میشود که خود رژیم دگرگون یا فروبپاشد.»
بنابراین، نویسنده تأکید میکند که غرب و اسرائیل باید از نگاه مقطعی به بحران فاصله بگیرند. مقابله با حماس یا حزبالله، یا نابودسازی یک سایت هستهای، مشکل را برای مدتی کوتاه به تعویق میاندازد. اما تا زمانی که نظام جمهوری اسلامی با ساختار ایدئولوژیک فعلی پابرجاست، بحران ادامه خواهد داشت.
جمعبندی این است که آینده سیاست منطقهای نباید صرفاً بر «مهار و محدودسازی» استوار باشد، بلکه باید به سمت فروپاشی مدیریتشده رژیم حرکت کند؛ چرا که تنها در این صورت میتوان به صلح پایدار در خاورمیانه دست یافت.
✍️ منبع: Henry Jackson Society, 2025 – «Regime Collapse in Iran: A Necessity for Regional Stability?»,
#نه_به_جمهوری_اسلامی #ج_ا_یعنی_جنگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍21💯13❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن عاشقانِ شرزه که با شب نزیستند
رفتند و شهرِ خفته ندانست کیستند
فریادشان تموّج شطِ حیات بود
چون آذرخش در سخنِ خویش زیستند
مرغانِ پرگشودۀ توفان که روز مرگ
دریا و موج و صخره بر ایشان گریستند
میگفتی ای عزیز! سترون شدهست خاک
اکنون ببین برابر چشمِ تو چیستند
هر صبح و شب به دامن توفان روند و باز
باز آخرین شقایقِ این باغ نیستند
(دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی)
ویدیو از پوریا افضلی
#داذخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رفتند و شهرِ خفته ندانست کیستند
فریادشان تموّج شطِ حیات بود
چون آذرخش در سخنِ خویش زیستند
مرغانِ پرگشودۀ توفان که روز مرگ
دریا و موج و صخره بر ایشان گریستند
میگفتی ای عزیز! سترون شدهست خاک
اکنون ببین برابر چشمِ تو چیستند
هر صبح و شب به دامن توفان روند و باز
باز آخرین شقایقِ این باغ نیستند
(دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی)
ویدیو از پوریا افضلی
#داذخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔28❤6🕊2
Forwarded from گفتوشنود
عباس معروفی، نویسنده، شاعر، و روزنامهنگار برجسته ایرانی، در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ در تهران متولد شد و یکی از تأثیرگذارترین چهرههای ادبیات معاصر ایران به شمار میرود. او با رمانهایی چون سمفونی مردگان، سال بلوا، و تماماً مخصوص به شهرت رسید که در آنها با زبانی شاعرانه و نگاهی عمیق به پیچیدگیهای روح انسانی، روابط خانوادگی، و تنشهای اجتماعی پرداخت.
معروفی همچنین بهعنوان روزنامهنگار و بنیانگذار مجله ادبی گردون، نقش مهمی در ترویج ادبیات و فرهنگ آزاداندیشی در ایران ایفا کرد. اما به دلیل دفاع سرسختانهاش از آزادی بیان و انتشار آثار و نوشتههایی که با محدودیتهای سانسور در ایران سازگار نبود، در سال ۱۳۷۵ مجبور به ترک ایران شد و به آلمان تبعید شد. او در غربت به فعالیتهای ادبی و آموزشی خود ادامه داد، اما سرانجام در ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ (۱ سپتامبر ۲۰۲۲) در برلین درگذشت.
جهانبینی معروفی در آثارش، بهویژه در تأکید بر گفتوگو، رواداری، و پذیرش دیگری، بهخوبی نمایان است. او باور داشت که فقدان ارتباط و گوش دادن به دیگران به انزوا و فروپاشی پیوندهای انسانی منجر میشود.
نقلقولی از رمان سمفونی مردگان این نگاه را بهخوبی نشان میدهد: «آدم وقتی یکی را دوست دارد، بیشتر تنهاست، چون نمیتواند به هیچکس جز همان آدم بگوید چه در دلش میگذرد، و اگر آن آدم نخواهد گوش کند، تنهایی آدم کامل میشود» (سمفونی مردگان، بخش دوم، فصل سوم، نشر ققنوس). این جمله نهتنها به اهمیت گفتوگو و شنیده شدن اشاره دارد، بلکه بر نیاز به رواداری و پذیرش احساسات دیگران تأکید میکند.
معروفی در آثار و مصاحبههایش، از جمله (نقل قول در تصویر) در مجله ادبیات و فلسفه (شماره ۱۲، ۱۳۷۸)، جهان را پر از صداها و دیدگاههای متنوع میدید و معتقد بود که خودمحوری و نادیده گرفتن دیگران، انسان را از درک زیبایی و موسیقی دنیا محروم میکند.
تبعید او به دلیل پایبندی به آزادی بیان، گواهی بر تعهدش به این ارزشها بود، هرچند این ایستادگی به قیمت دوری از وطن و مرگ در غربت تمام شد.
#عباس_معروفی #رواداری #مجله_گردون #آزادی_بیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
عباس معروفی، نویسنده، شاعر، و روزنامهنگار برجسته ایرانی، در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ در تهران متولد شد و یکی از تأثیرگذارترین چهرههای ادبیات معاصر ایران به شمار میرود. او با رمانهایی چون سمفونی مردگان، سال بلوا، و تماماً مخصوص به شهرت رسید که در آنها با زبانی شاعرانه و نگاهی عمیق به پیچیدگیهای روح انسانی، روابط خانوادگی، و تنشهای اجتماعی پرداخت.
معروفی همچنین بهعنوان روزنامهنگار و بنیانگذار مجله ادبی گردون، نقش مهمی در ترویج ادبیات و فرهنگ آزاداندیشی در ایران ایفا کرد. اما به دلیل دفاع سرسختانهاش از آزادی بیان و انتشار آثار و نوشتههایی که با محدودیتهای سانسور در ایران سازگار نبود، در سال ۱۳۷۵ مجبور به ترک ایران شد و به آلمان تبعید شد. او در غربت به فعالیتهای ادبی و آموزشی خود ادامه داد، اما سرانجام در ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ (۱ سپتامبر ۲۰۲۲) در برلین درگذشت.
جهانبینی معروفی در آثارش، بهویژه در تأکید بر گفتوگو، رواداری، و پذیرش دیگری، بهخوبی نمایان است. او باور داشت که فقدان ارتباط و گوش دادن به دیگران به انزوا و فروپاشی پیوندهای انسانی منجر میشود.
نقلقولی از رمان سمفونی مردگان این نگاه را بهخوبی نشان میدهد: «آدم وقتی یکی را دوست دارد، بیشتر تنهاست، چون نمیتواند به هیچکس جز همان آدم بگوید چه در دلش میگذرد، و اگر آن آدم نخواهد گوش کند، تنهایی آدم کامل میشود» (سمفونی مردگان، بخش دوم، فصل سوم، نشر ققنوس). این جمله نهتنها به اهمیت گفتوگو و شنیده شدن اشاره دارد، بلکه بر نیاز به رواداری و پذیرش احساسات دیگران تأکید میکند.
معروفی در آثار و مصاحبههایش، از جمله (نقل قول در تصویر) در مجله ادبیات و فلسفه (شماره ۱۲، ۱۳۷۸)، جهان را پر از صداها و دیدگاههای متنوع میدید و معتقد بود که خودمحوری و نادیده گرفتن دیگران، انسان را از درک زیبایی و موسیقی دنیا محروم میکند.
تبعید او به دلیل پایبندی به آزادی بیان، گواهی بر تعهدش به این ارزشها بود، هرچند این ایستادگی به قیمت دوری از وطن و مرگ در غربت تمام شد.
#عباس_معروفی #رواداری #مجله_گردون #آزادی_بیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍30❤12👌1
رژیم هیبریدی و دموکراسیِ نمایشی
در گزارش مؤسسه هنری جکسون، فصل نخست به ساختار سیاسی جمهوری اسلامی با عنوان «رژیم هیبریدی» میپردازد. در این بخش آمده است: «رژیم ایران با ایجاد یک نظام سیاسی هیبریدی که ظاهری دموکراتیک دارد، خود را مقاوم ساخته و مخالفان را در خود ادغام کرده است.» به بیان دیگر، بخشی از ساختار، نهادهای انتخابی را نمایش میدهد، اما در عمق، اقتدارگرایی مطلق حکمفرماست.
گزارش توضیح میدهد: «رهبر جمهوری اسلامی کنترل کامل نظام سیاسی را در دست دارد. هم نهادهای انتخابی و هم نهادهای انتصابی تابع رهبر هستند، فردی غیرمنتخب که اختیار نهایی بر نیروهای مسلح، قوهٔ قضائیه، رسانهها، سیاست خارجی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در اختیار دارد.» این تسلط باعث میشود حتی نهادهای انتخابی نیز عملاً بیقدرت شوند.
در بخش دیگری آمده است: «شورای نگهبان مسئول بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات و تصویب تمامی مصوبات مجلس است. در عمل، این به معنای آن است که تنها افرادی که از سوی رژیم تأیید شدهاند میتوانند نامزد شوند، در حالی که صداهای مخالف و نامزدهای اصلاحطلب بهطور سیستماتیک رد صلاحیت میشوند.»
به همین دلیل، آنچه بهعنوان دموکراسی معرفی میشود، بیش از آنکه فرصتی برای تغییر واقعی باشد، ابزاری برای تثبیت قدرت است. گزارش مینویسد: «ویژگیهای بهاصطلاح دموکراتیک رژیم—مانند نهادهای انتخابی و اصلاحطلبانی که بهجای فروپاشی رژیم، صرفاً به دنبال اصلاحات در چارچوب ساختارهای اقتدارگرایانهاند—در خدمت بقای رژیم هستند.»
گزارش برای توضیح این پدیده از استعارهای گویا استفاده میکند: «رژیم هیبریدی ایران شبیه به عروسکهای روسی ماتروشکا است. همانطور که رژیم پشت نیابتیهای خود پنهان میشود، تندروها نیز پشت اصلاحطلبان پنهان میشوند.» این یعنی حتی اگر تفاوتهای تاکتیکی میان جناحها وجود داشته باشد، خطوط قرمز اصلی—از جمله ادامهٔ برنامهٔ هستهای و موشکی، دشمنی با آمریکا و اسرائیل، و حمایت از گروههای نیابتی—در کنترل رهبر باقی میماند.
جمعبندی این فصل چنین است: «یک رژیم هیبریدی، هم ابزار مشروعیتسازی در سطح بینالمللی است و هم مکانیزمی برای مهار جامعه در داخل. اما همین ساختار دوگانه در بلندمدت مشروعیت را فرسوده میسازد و میتواند به تهدیدی برای بقای خود رژیم بدل شود.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد_دینی #انتخابات_نمایشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در گزارش مؤسسه هنری جکسون، فصل نخست به ساختار سیاسی جمهوری اسلامی با عنوان «رژیم هیبریدی» میپردازد. در این بخش آمده است: «رژیم ایران با ایجاد یک نظام سیاسی هیبریدی که ظاهری دموکراتیک دارد، خود را مقاوم ساخته و مخالفان را در خود ادغام کرده است.» به بیان دیگر، بخشی از ساختار، نهادهای انتخابی را نمایش میدهد، اما در عمق، اقتدارگرایی مطلق حکمفرماست.
گزارش توضیح میدهد: «رهبر جمهوری اسلامی کنترل کامل نظام سیاسی را در دست دارد. هم نهادهای انتخابی و هم نهادهای انتصابی تابع رهبر هستند، فردی غیرمنتخب که اختیار نهایی بر نیروهای مسلح، قوهٔ قضائیه، رسانهها، سیاست خارجی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در اختیار دارد.» این تسلط باعث میشود حتی نهادهای انتخابی نیز عملاً بیقدرت شوند.
در بخش دیگری آمده است: «شورای نگهبان مسئول بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات و تصویب تمامی مصوبات مجلس است. در عمل، این به معنای آن است که تنها افرادی که از سوی رژیم تأیید شدهاند میتوانند نامزد شوند، در حالی که صداهای مخالف و نامزدهای اصلاحطلب بهطور سیستماتیک رد صلاحیت میشوند.»
به همین دلیل، آنچه بهعنوان دموکراسی معرفی میشود، بیش از آنکه فرصتی برای تغییر واقعی باشد، ابزاری برای تثبیت قدرت است. گزارش مینویسد: «ویژگیهای بهاصطلاح دموکراتیک رژیم—مانند نهادهای انتخابی و اصلاحطلبانی که بهجای فروپاشی رژیم، صرفاً به دنبال اصلاحات در چارچوب ساختارهای اقتدارگرایانهاند—در خدمت بقای رژیم هستند.»
گزارش برای توضیح این پدیده از استعارهای گویا استفاده میکند: «رژیم هیبریدی ایران شبیه به عروسکهای روسی ماتروشکا است. همانطور که رژیم پشت نیابتیهای خود پنهان میشود، تندروها نیز پشت اصلاحطلبان پنهان میشوند.» این یعنی حتی اگر تفاوتهای تاکتیکی میان جناحها وجود داشته باشد، خطوط قرمز اصلی—از جمله ادامهٔ برنامهٔ هستهای و موشکی، دشمنی با آمریکا و اسرائیل، و حمایت از گروههای نیابتی—در کنترل رهبر باقی میماند.
جمعبندی این فصل چنین است: «یک رژیم هیبریدی، هم ابزار مشروعیتسازی در سطح بینالمللی است و هم مکانیزمی برای مهار جامعه در داخل. اما همین ساختار دوگانه در بلندمدت مشروعیت را فرسوده میسازد و میتواند به تهدیدی برای بقای خود رژیم بدل شود.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد_دینی #انتخابات_نمایشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊12👍8💯2❤1
سانسور و جنگ روایتها
در گزارش اندیشکده هنری جکسون فصل پنجم به نقش رسانهها و فضای مجازی در تثبیت قدرت رژیم ایران میپردازد. در این فصل آمده است: «رژیم ایران پس از مسدود کردن تلگرام در سال ۲۰۱۸، اینستاگرام را به ابزار اصلی سیاسی خود بدل کرد.» اهمیت این پلتفرم نه تنها سیاسی که اقتصادی هم هست: «اینستاگرام تنها در داخل ایران بین ۷۰۰ میلیون تا یک میلیارد دلار درآمد ایجاد میکند.»
اما مهمترین کارکرد آن، کنترل افکار عمومی و تخریب مخالفان است. نویسنده مینویسد: «رژیم ایران از رسانههای اجتماعی برای هدف قرار دادن مخالفان استفاده میکند؛ از طریق جمعآوری اطلاعات از حسابهای کاربری و شناسایی فعالان، چه در داخل و چه در خارج کشور.» افزون بر این، حکومت به شکل سیستماتیک روایتهای جعلی تولید میکند. «کارزارهای دروغپراکنی شامل ‘پخش شایعهٔ نفوذ میان معترضان’، ‘بیاهمیت جلوهدادن مطالبات آنها’ یا ‘افشای وابستگی رهبران اعتراضات’ است.»
نمونههای دیگر نیز ذکر شده است: «رژیم کارزاری به راه انداخت که مدعی بود برخی از چهرههای مشهور مردم را به اعتراض فرا میخوانند تا برای گرفتن گرینکارت آمریکا واجد شرایط شوند. یا کمپینی به راه افتاد که زنان بیحجاب را ‘بیماران روانی’ معرفی میکرد.» این اقدامات با هدف «از بین بردن امید به وجود یک بدیل سیاسی» انجام میشود.
به نوشتهٔ گزارش، رژیم همچنین «با استفاده از مزارع ترول و حسابهای جعلی، ضدروایتها را سازماندهی میکند.» به این ترتیب، نه تنها مخالفان بیاعتبار میشوند، بلکه حتی امید اجتماعی به تغییر هم در نطفه خفه میشود.
جمعبندی این فصل هشدار میدهد که دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی ترکیبی از سانسور، اطلاعات نادرست و حمله به اعتبار مخالفان است. به همین دلیل، «هرگونه امکان سازماندهی اپوزیسیون از طریق فضای مجازی با موجی از دروغپراکنی و تهدید مواجه میشود.» به باور گزارش، تا زمانی که این چرخه برقرار باشد، «اعتماد عمومی به رسانهها و چشمانداز تغییر سیاسی به شدت تضعیف خواهد شد.»
#نه_به_جمهورى_اسلامى #تحریف_واقعیت #ارتش_سایبری #جنگ_روایت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در گزارش اندیشکده هنری جکسون فصل پنجم به نقش رسانهها و فضای مجازی در تثبیت قدرت رژیم ایران میپردازد. در این فصل آمده است: «رژیم ایران پس از مسدود کردن تلگرام در سال ۲۰۱۸، اینستاگرام را به ابزار اصلی سیاسی خود بدل کرد.» اهمیت این پلتفرم نه تنها سیاسی که اقتصادی هم هست: «اینستاگرام تنها در داخل ایران بین ۷۰۰ میلیون تا یک میلیارد دلار درآمد ایجاد میکند.»
اما مهمترین کارکرد آن، کنترل افکار عمومی و تخریب مخالفان است. نویسنده مینویسد: «رژیم ایران از رسانههای اجتماعی برای هدف قرار دادن مخالفان استفاده میکند؛ از طریق جمعآوری اطلاعات از حسابهای کاربری و شناسایی فعالان، چه در داخل و چه در خارج کشور.» افزون بر این، حکومت به شکل سیستماتیک روایتهای جعلی تولید میکند. «کارزارهای دروغپراکنی شامل ‘پخش شایعهٔ نفوذ میان معترضان’، ‘بیاهمیت جلوهدادن مطالبات آنها’ یا ‘افشای وابستگی رهبران اعتراضات’ است.»
نمونههای دیگر نیز ذکر شده است: «رژیم کارزاری به راه انداخت که مدعی بود برخی از چهرههای مشهور مردم را به اعتراض فرا میخوانند تا برای گرفتن گرینکارت آمریکا واجد شرایط شوند. یا کمپینی به راه افتاد که زنان بیحجاب را ‘بیماران روانی’ معرفی میکرد.» این اقدامات با هدف «از بین بردن امید به وجود یک بدیل سیاسی» انجام میشود.
به نوشتهٔ گزارش، رژیم همچنین «با استفاده از مزارع ترول و حسابهای جعلی، ضدروایتها را سازماندهی میکند.» به این ترتیب، نه تنها مخالفان بیاعتبار میشوند، بلکه حتی امید اجتماعی به تغییر هم در نطفه خفه میشود.
جمعبندی این فصل هشدار میدهد که دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی ترکیبی از سانسور، اطلاعات نادرست و حمله به اعتبار مخالفان است. به همین دلیل، «هرگونه امکان سازماندهی اپوزیسیون از طریق فضای مجازی با موجی از دروغپراکنی و تهدید مواجه میشود.» به باور گزارش، تا زمانی که این چرخه برقرار باشد، «اعتماد عمومی به رسانهها و چشمانداز تغییر سیاسی به شدت تضعیف خواهد شد.»
#نه_به_جمهورى_اسلامى #تحریف_واقعیت #ارتش_سایبری #جنگ_روایت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💯15👍9🕊4❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روز گذشته تصاویر وحشتناکی از ضرب و جرح دو دستفروش در خیابان اصلی شهر قزوین توسط ماموران سد معبر شهرداری این شهر منتشر شد. انتشار این تصاویر با واکنش کاربران و خشم عمومی همراه شد.
ماموران شهرداری قزوین، دو میوهفروش سیار را با چوب و مشت و لگد مورد ضرب و شتم قرار میدهند و در نهایت به زور سوار بر خودرو میکنند و میبرند.
اما واکنش مقامات جمهوری اسلامی:
رئیس شورای شهر قزوین در گفتگو با خبرنگار رکنا میگوید:
«آن زدن نیست! و درگیری دوطرفه بوده.»
علیاصغر عسگری، دادستان قزوین از تشکیل پرونده قضایی خبر داد و ادعا کرد که افراد دخیل به مرجع قانونی احضار شدهاند.
سالها ست که برخورد ماموران شهرداری با دستفروشان مورد اعتراض قرار میگیرد. این برخوردهای خشونتآمیز اما با حمایت تمامقد مسئولان جمهوری اسلامی همراه بوده است.
پیشتر هم تصاویر دردناکی از حمله ماموران شهرداری به دستفروشان در اهواز، شهرری، اصفهان و ... منتشر شده بود.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
ماموران شهرداری قزوین، دو میوهفروش سیار را با چوب و مشت و لگد مورد ضرب و شتم قرار میدهند و در نهایت به زور سوار بر خودرو میکنند و میبرند.
اما واکنش مقامات جمهوری اسلامی:
رئیس شورای شهر قزوین در گفتگو با خبرنگار رکنا میگوید:
«آن زدن نیست! و درگیری دوطرفه بوده.»
علیاصغر عسگری، دادستان قزوین از تشکیل پرونده قضایی خبر داد و ادعا کرد که افراد دخیل به مرجع قانونی احضار شدهاند.
سالها ست که برخورد ماموران شهرداری با دستفروشان مورد اعتراض قرار میگیرد. این برخوردهای خشونتآمیز اما با حمایت تمامقد مسئولان جمهوری اسلامی همراه بوده است.
پیشتر هم تصاویر دردناکی از حمله ماموران شهرداری به دستفروشان در اهواز، شهرری، اصفهان و ... منتشر شده بود.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
💔47❤2
زلزله مهیبی در شرق افغانستان رخ داده که تا کنون دستکم ۸۰۰ نفر کشته و بیش از ۲۸۰۰ نفر هم زخمی به دنبال داشته است.
مرکز لرزهنگاری آمریکا بزرگی این زمینلرزه را ۶ ریشتر اعلام کرده و گفته کانون آن در نزدیکی شهر جلالآباد، در عمق ۱۰ کیلومتری زمین ثبت شده است. زمان وقوع این زلزله ساعت ۱۱:۴۷ یکشنبه شب به وقت محلی گزارش شده است.
سخنگوی طالبان، در یک نشست خبری در کابل گفت که «حدود ۸۰۰ نفر در ولایت کُنَر جان باختند و ۲۵۰۰ نفر دیگر زخمی شدند.»
در عین حال سخنگوی وزارت صحت عامه (بهداشت)، هشدار داد که تلفات میتواند بیشتر شود.
افغانستان طی سالهای اخیر بارها شاهد زمینلرزههای مرگبار بوده است. در اکتبر ۲۰۲۳ زمینلرزهٔ ۶٫۳ درجهای در ولایت هرات هزاران قربانی برجا گذاشت.
#یاری_مدنی_توانا #افغانستان #زلزله
@Tavaana_TavaanaTech
مرکز لرزهنگاری آمریکا بزرگی این زمینلرزه را ۶ ریشتر اعلام کرده و گفته کانون آن در نزدیکی شهر جلالآباد، در عمق ۱۰ کیلومتری زمین ثبت شده است. زمان وقوع این زلزله ساعت ۱۱:۴۷ یکشنبه شب به وقت محلی گزارش شده است.
سخنگوی طالبان، در یک نشست خبری در کابل گفت که «حدود ۸۰۰ نفر در ولایت کُنَر جان باختند و ۲۵۰۰ نفر دیگر زخمی شدند.»
در عین حال سخنگوی وزارت صحت عامه (بهداشت)، هشدار داد که تلفات میتواند بیشتر شود.
افغانستان طی سالهای اخیر بارها شاهد زمینلرزههای مرگبار بوده است. در اکتبر ۲۰۲۳ زمینلرزهٔ ۶٫۳ درجهای در ولایت هرات هزاران قربانی برجا گذاشت.
#یاری_مدنی_توانا #افغانستان #زلزله
@Tavaana_TavaanaTech
💔28👍3❤2
مرکز بینالمللی حقوق بشر در کانادا (ICHR) جایزه امسال خود «شجاعت و تعهد در دفاع از عدالت و حقوق بشر» را به وکیل دربند ایرانی محمد نجفی اهدا کرد.
محمد نجفی هماکنون هشتمین سال حبس خود را در زندان اوین سپری میکند. او در چند پرونده با ۱۴ اتهام به بیش از ۲۱ سال زندان محکوم شده و تاکنون تجمیع احکام برای محکومیتهای وی صورت نگرفته است. این وکیل دادگستری با وجود ابتلا به بیماریهای متعدد، از دریافت درمان تخصصی محروم است. در فروردینماه امسال، شعبه اول دادگاه عالی انتظامی قضات نیز این فعال حقوق بشر را به محرومیت دائم از اشتغال به حرفه وکالت محکوم کرد.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #محمد_نجفی
@Tavaana_TavaanaTech
محمد نجفی هماکنون هشتمین سال حبس خود را در زندان اوین سپری میکند. او در چند پرونده با ۱۴ اتهام به بیش از ۲۱ سال زندان محکوم شده و تاکنون تجمیع احکام برای محکومیتهای وی صورت نگرفته است. این وکیل دادگستری با وجود ابتلا به بیماریهای متعدد، از دریافت درمان تخصصی محروم است. در فروردینماه امسال، شعبه اول دادگاه عالی انتظامی قضات نیز این فعال حقوق بشر را به محرومیت دائم از اشتغال به حرفه وکالت محکوم کرد.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #محمد_نجفی
@Tavaana_TavaanaTech
👍28❤11
Forwarded from گفتوشنود
کودکان متعلق به گروههای عقیدتی و باوری متفاوت؛ چالشها و حقوق
آزادی بیان و عقیده و باور در ایران زیر حکومت جمهوری اسلامی، به طور سیستماتیک و مستمر نقض میشود. تمام شهروندان باورمند به ادیان، باورها و آیینهایی جز آنچه جمهوری اسلامی به روایت خود مجاز میشمرد، تحت این تبعیضها هستند؛ از بهائی و یارسان گرفته تا سنی، نوکیش مسیحی، درویش، زرتشتی و بیدین و… . در این میان کودکان این خانوادهها، آسیبهایی عمیقتر و جدیتر میبینند.
بر این اساس، کتابچه پیش رو با تکیه بر روایتهایی واقعی از افرادی که کودکیشان را تحت این تبعیضها سپری کردهاند، و با استناد به پیماننامه حقوق کودک تصویری روشن از تاثیر سرکوب عقیدتی بر دنیای کودکان ارائه میدهد؛ از طرد و تحقیر گرفته تا خشونت و حذف اجتماعی.
این مجموعه، تلاشی است برای ایجاد همدلی اجتماعی، آموزش خانوادهها و مربیان برای رفتاری پذیراتر و کاهش آسیبهایی که از ناآگاهی و تبعیض بر کودکان تحمیل میشود. البته لازم به یادآوری است که عامل اصلی تمام این تبعیضها حکومت جمهوری اسلامی است که همچون بختکی بر ایران سایه افکنده و چاره اساسی با برافتادن آن فراهم میشود. در این میان برخی شهروندان تا اندازهای و در محدوده ارتباطات خودشان میتوانند اقدامات موثری داشته باشند.
کتاب «کودکان متعلق به گروههای عقیدتی و باوری متفاوت، چالشها و حقوق» را به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
https://dialog.tavaana.org/children-diverse-faiths/
#حقوق_کودک #بهائی #نوکیش_مسیحی #اقلیت_دینی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
کودکان متعلق به گروههای عقیدتی و باوری متفاوت؛ چالشها و حقوق
آزادی بیان و عقیده و باور در ایران زیر حکومت جمهوری اسلامی، به طور سیستماتیک و مستمر نقض میشود. تمام شهروندان باورمند به ادیان، باورها و آیینهایی جز آنچه جمهوری اسلامی به روایت خود مجاز میشمرد، تحت این تبعیضها هستند؛ از بهائی و یارسان گرفته تا سنی، نوکیش مسیحی، درویش، زرتشتی و بیدین و… . در این میان کودکان این خانوادهها، آسیبهایی عمیقتر و جدیتر میبینند.
بر این اساس، کتابچه پیش رو با تکیه بر روایتهایی واقعی از افرادی که کودکیشان را تحت این تبعیضها سپری کردهاند، و با استناد به پیماننامه حقوق کودک تصویری روشن از تاثیر سرکوب عقیدتی بر دنیای کودکان ارائه میدهد؛ از طرد و تحقیر گرفته تا خشونت و حذف اجتماعی.
این مجموعه، تلاشی است برای ایجاد همدلی اجتماعی، آموزش خانوادهها و مربیان برای رفتاری پذیراتر و کاهش آسیبهایی که از ناآگاهی و تبعیض بر کودکان تحمیل میشود. البته لازم به یادآوری است که عامل اصلی تمام این تبعیضها حکومت جمهوری اسلامی است که همچون بختکی بر ایران سایه افکنده و چاره اساسی با برافتادن آن فراهم میشود. در این میان برخی شهروندان تا اندازهای و در محدوده ارتباطات خودشان میتوانند اقدامات موثری داشته باشند.
کتاب «کودکان متعلق به گروههای عقیدتی و باوری متفاوت، چالشها و حقوق» را به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
https://dialog.tavaana.org/children-diverse-faiths/
#حقوق_کودک #بهائی #نوکیش_مسیحی #اقلیت_دینی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤13
قتلگاهی به نام جمهوری اسلامی
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح جهانی نوبل، با نوشتن مطلبی در اینستاگرام به اعدام، قتل حکومتی، هموطنانمان واکنش نشان داد. این فعال حقوق بشر بهدرستی به همزمانی گستردگی اعتراضات مردمی و اعدامها اشاره میکند و بار دیگر بر تلاش جمهوری اسلامی در سرکوب و ارعاب جامعه توسط اعدام تاکید میکند.
متن پست ایشان:
«طلوع صبح روز گذشته بار دیگر با خونریزی عظیم حکومت همراه شد. سه زندانی در زندان ارومیه، یک زندانی در زندان لاکان، یک زندانی در زندان همدان، دو زندانی در زندان زاهدان، سه زندانی از جمله یک زن در زندان عادلآباد، یک زندانی در زندان اراک، یک زندانی در قزلحصار کرج، یک زندانی در زندان سبزوار و دو زندانی در وکیلآباد به دار آویخته شدند. همزمان، یازده زندانی دیگر در قزلحصار به سلولهای انفرادی منتقل شدند تا در انتظار مرگ بمانند.
همه این افراد با اتهامهایی چون «مواد مخدر» یا «قتل» اعدام شدند، در حالیکه صاحبان واقعی کارتلهای مواد مخدر در سپاه پاسداران و مهرههای اصلی خشونت در ردههای بالای حکومت آزادانه جولان میدهند و قاتلان مردم، پشت میز قضاوت نشستهاند. این چرخه سرکوب، بیش از آنکه عدالت را برقرار کند، تنها تشنگی رژیم به خون را آشکار میسازد.
همان روزی که حکومت دستکم ۱۵ نفر را به دار آویخت، در کشور ۱۵ تجمع اعتراضی معیشتی شکل گرفت. این همزمانی تصادفی نیست؛ اعدام برای جمهوری اسلامی نه ابزار اجرای عدالت، بلکه حربهای برای ارعاب جامعهای است که هر روز خشمگینتر میشود. حکومت به جای پاسخگویی به بحران نان، کار، آب و برق، طناب دار را بر گردن مردم میاندازد تا شاید سایه ترس را دوباره بر سر جامعه سنگین کند. اما این خشونت کور، دیگر توان خاموش کردن فریاد مردم را ندارد. جامعهای که فقر و بیعدالتی را لمس میکند، میداند دشمن اصلی نه در کوچه و خیابان، بلکه در کاخهای قدرت و دستگاههای سرکوب لانه کرده است. هیچ جملهای بیش از دیالوگ ماندگار فیلم «حاجی واشنگتن» علی حاتمی برازنده این روزگار نیست:
«مملکت را تعطیل کنید، دارالایتام دایر کنید.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح جهانی نوبل، با نوشتن مطلبی در اینستاگرام به اعدام، قتل حکومتی، هموطنانمان واکنش نشان داد. این فعال حقوق بشر بهدرستی به همزمانی گستردگی اعتراضات مردمی و اعدامها اشاره میکند و بار دیگر بر تلاش جمهوری اسلامی در سرکوب و ارعاب جامعه توسط اعدام تاکید میکند.
متن پست ایشان:
«طلوع صبح روز گذشته بار دیگر با خونریزی عظیم حکومت همراه شد. سه زندانی در زندان ارومیه، یک زندانی در زندان لاکان، یک زندانی در زندان همدان، دو زندانی در زندان زاهدان، سه زندانی از جمله یک زن در زندان عادلآباد، یک زندانی در زندان اراک، یک زندانی در قزلحصار کرج، یک زندانی در زندان سبزوار و دو زندانی در وکیلآباد به دار آویخته شدند. همزمان، یازده زندانی دیگر در قزلحصار به سلولهای انفرادی منتقل شدند تا در انتظار مرگ بمانند.
همه این افراد با اتهامهایی چون «مواد مخدر» یا «قتل» اعدام شدند، در حالیکه صاحبان واقعی کارتلهای مواد مخدر در سپاه پاسداران و مهرههای اصلی خشونت در ردههای بالای حکومت آزادانه جولان میدهند و قاتلان مردم، پشت میز قضاوت نشستهاند. این چرخه سرکوب، بیش از آنکه عدالت را برقرار کند، تنها تشنگی رژیم به خون را آشکار میسازد.
همان روزی که حکومت دستکم ۱۵ نفر را به دار آویخت، در کشور ۱۵ تجمع اعتراضی معیشتی شکل گرفت. این همزمانی تصادفی نیست؛ اعدام برای جمهوری اسلامی نه ابزار اجرای عدالت، بلکه حربهای برای ارعاب جامعهای است که هر روز خشمگینتر میشود. حکومت به جای پاسخگویی به بحران نان، کار، آب و برق، طناب دار را بر گردن مردم میاندازد تا شاید سایه ترس را دوباره بر سر جامعه سنگین کند. اما این خشونت کور، دیگر توان خاموش کردن فریاد مردم را ندارد. جامعهای که فقر و بیعدالتی را لمس میکند، میداند دشمن اصلی نه در کوچه و خیابان، بلکه در کاخهای قدرت و دستگاههای سرکوب لانه کرده است. هیچ جملهای بیش از دیالوگ ماندگار فیلم «حاجی واشنگتن» علی حاتمی برازنده این روزگار نیست:
«مملکت را تعطیل کنید، دارالایتام دایر کنید.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
👍19🕊4💔3