پایان استبداد، با شجاعت و افشاگری؛
نه با ترس و سکوت!
پیام همراهان
هیچ استبدادی تنها با زور دوام نمیآورد؛ آنچه عمرش را دراز میکند، ترس در دل مردم است. ترس، شکل خشونت خاموش است؛ نه فقط در زندان و بازداشتگاه، بلکه در سکوتها، نگاههای خالی و جملاتی که گفته نمیشوند. حکومتهای اقتدارگرا میدانند جامعهای که بترسد، خودش دیوارهای درون ذهنش را میسازد و نیازی به سرکوب فیزیکی گسترده ندارد. تجربهٔ اعتراضهای سال ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ نشان داد که سرکوب کوتاهمدت خیابانها را کنترل میکند، اما مشروعیت حکومت را کاهش میدهد و به مرور بر مقاومت جمعی تأثیر میگذارد.
راه بازپسگیری قدرت از ترس، گفتن و شنیدن روایتهاست. هر تجربهٔ فردی که از سکوت بیرون میآید، سنگی است در دیوار استبداد. جنبشهای ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ در ایران نشان دادند که وقتی مردم میبینند دیگران هم مقاومت میکنند، احساس انزوا کاهش مییابد و انگیزه برای مشارکت افزایش پیدا میکند. شجاعت در این مسیر یعنی بازپسگیری حق گفتن، حتی وقتی فضا تنگ و محدود است.
افشاگری، به معنای اخلاقی و مستندش، ادامهی همین شجاعت است. هر تصویر، گزارش یا روایت دقیق از خشونت و نقض حقوق، هزینهٔ سرکوب را بالا میبرد. حتی بدون شعار یا خشونت، انتشار حقیقت مشروعیت زور را کاهش میدهد و جهان را نسبت به اعمال حکومت حساس میکند. در آبان ۹۸ زمانی که اینترنت قطع شد، نشان داد که حکومت میتواند خشونت را موقتاً پنهان کند، اما مستندسازی و افشاگری بعدی هزینهٔ بلندمدت سیاسی و حقوقی ایجاد میکند.
استبداد با سکوت زنده میماند و با شجاعت و افشاگری میمیرد. مسیر تغییر مرحلهای است:
۱. آگاهی و همدلی برای کاهش ترس
۲. روایت و افشاگری مستند برای افزایش هزینهی سرکوب
۳. همبستگی و استمرار برای تثبیت تغییر
این سه مرحله، هرچند آهسته، ولی پایدار، جامعه را به کنش آگاهانه و اخلاقی ترغیب میکند و آغازگر پایان استبداد است.
#همبستگی #دادخواهی #روایتگری #استبداد #شهامت_مدنی #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نه با ترس و سکوت!
پیام همراهان
هیچ استبدادی تنها با زور دوام نمیآورد؛ آنچه عمرش را دراز میکند، ترس در دل مردم است. ترس، شکل خشونت خاموش است؛ نه فقط در زندان و بازداشتگاه، بلکه در سکوتها، نگاههای خالی و جملاتی که گفته نمیشوند. حکومتهای اقتدارگرا میدانند جامعهای که بترسد، خودش دیوارهای درون ذهنش را میسازد و نیازی به سرکوب فیزیکی گسترده ندارد. تجربهٔ اعتراضهای سال ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ نشان داد که سرکوب کوتاهمدت خیابانها را کنترل میکند، اما مشروعیت حکومت را کاهش میدهد و به مرور بر مقاومت جمعی تأثیر میگذارد.
راه بازپسگیری قدرت از ترس، گفتن و شنیدن روایتهاست. هر تجربهٔ فردی که از سکوت بیرون میآید، سنگی است در دیوار استبداد. جنبشهای ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ در ایران نشان دادند که وقتی مردم میبینند دیگران هم مقاومت میکنند، احساس انزوا کاهش مییابد و انگیزه برای مشارکت افزایش پیدا میکند. شجاعت در این مسیر یعنی بازپسگیری حق گفتن، حتی وقتی فضا تنگ و محدود است.
افشاگری، به معنای اخلاقی و مستندش، ادامهی همین شجاعت است. هر تصویر، گزارش یا روایت دقیق از خشونت و نقض حقوق، هزینهٔ سرکوب را بالا میبرد. حتی بدون شعار یا خشونت، انتشار حقیقت مشروعیت زور را کاهش میدهد و جهان را نسبت به اعمال حکومت حساس میکند. در آبان ۹۸ زمانی که اینترنت قطع شد، نشان داد که حکومت میتواند خشونت را موقتاً پنهان کند، اما مستندسازی و افشاگری بعدی هزینهٔ بلندمدت سیاسی و حقوقی ایجاد میکند.
استبداد با سکوت زنده میماند و با شجاعت و افشاگری میمیرد. مسیر تغییر مرحلهای است:
۱. آگاهی و همدلی برای کاهش ترس
۲. روایت و افشاگری مستند برای افزایش هزینهی سرکوب
۳. همبستگی و استمرار برای تثبیت تغییر
این سه مرحله، هرچند آهسته، ولی پایدار، جامعه را به کنش آگاهانه و اخلاقی ترغیب میکند و آغازگر پایان استبداد است.
#همبستگی #دادخواهی #روایتگری #استبداد #شهامت_مدنی #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍18❤1
گسترش «سهشنبههای نه به اعدام» به ۵۴زندان در ۹۲امین هفته با پیوستن دو زندان تیرچه بلوک بروجرد و ایلام
در حالی هفته نودودوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را پشت سر میگذاریم که حکومت سرکوبگر و اعدامی در مهرماه ۱۴۰۴، ۲۸۳ مورد اعدام را در کارنامه ننگین خود ثبت کرده است. به طوری که مهر ماه خونینترین ماه در دهها سال گذشته بودهاست. ماهی که در آن ۷ زندانی سیاسی و ۷ زن و دو کودک مجرم به چوبههای دار سپرده شدند.
از سهشنبه گذشته تا کنون ۵۹ اعدام شامل ۲ زن، ثبت شده است. این موج اعدامها با صدور و تأیید احکام جدید علیه زندانیان سیاسی، از جمله کاووس عبداللهزاده، زندانی سیاسی کُرد، و زهرا طبری در زندان لاکان رشت، و نیز تأیید مجدد احکام اعدام منوچهر فلاح و احسان فریدی توسط دیوان عالی همراه بوده است.
هفته گذشته مسئولان زندان اوین و نیروهای امنیتی کوشیدند احسان افرشته را جهت اجرای حکم از زندان اوین خارج نمایند که با مقاومت زندانیان روبرو شد و هر لحظه احتمال انتقال وی برای اجرای حکم وجود دارد.
این احکام بیرحمانه تلاشی آشکار برای ایجاد رعب در جامعه و خاموش کردن صدای آزادیخواهی مردم ایران است؛ حکومت مستبدی که بیش از ۴۶ سال است با فساد و غارت سرمایههای مردم ستمدیده که همچنان نیز ادامه دارد ، مردم و کشور را به مرگ و ویرانی کشانده که همچنان با ابزار اعدام در پیبقای خود است.
اما در برابر این ماشین مرگ و ارعاب، مردم ایستادهاند. زندانهای بروجرد و ایلام نیز به جمع زندانهایی پیوستهاند که در دل تاریکی، شعلهی اعتراض را زنده نگاه داشتهاند و با پیوستن به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» صدای مقاومت را از پس دیوارهای بلند زندان به گوش جهانیان می رسانند. خانوادههای داغدار و شجاع زندانیان محکوم به اعدام نیز این هفته با حضور در مقابل مجلس و سردادن شعار «نه به اعدام» نشان دادند که هیچ قدرتی نمیتواند شعله عشق به آزادی و حق حیات را در این سرزمین خاموش کند.
ما اعضای این کارزار بار دیگر اعلام میکنیم:
اعدام، ابزاری جنایتکارانه برای بقای حکومتهای استبدادی است.
هیچ توجیه مذهبی یا سیاسی نمیتواند سلب حق حیات انسان را مشروع جلوه دهد. هر اعدام، زخمی تازه بر پیکر جامعه و نشانهای از شکست قانون، کرامت انسانی و عدالت است.
ما خواستار توقف فوری اجرای احکام اعدام، لغو کلیه احکام صادره و دسترسی بیقیدوشرط نهادهای حقوق بشری بینالمللی به زندانها و زندانیان در ایران هستیم.
کارزار«سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ در پنجاهوچهار زندان زیر در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین (بند ۶ و بند ۷)، زندان قزلحصار(واحد ۲و۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود، زندان قم، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز،
زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان سبزوار، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، زندان تیرچه بلوک بروجرد و زندان ایلام
هفته نودودوم
سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در حالی هفته نودودوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را پشت سر میگذاریم که حکومت سرکوبگر و اعدامی در مهرماه ۱۴۰۴، ۲۸۳ مورد اعدام را در کارنامه ننگین خود ثبت کرده است. به طوری که مهر ماه خونینترین ماه در دهها سال گذشته بودهاست. ماهی که در آن ۷ زندانی سیاسی و ۷ زن و دو کودک مجرم به چوبههای دار سپرده شدند.
از سهشنبه گذشته تا کنون ۵۹ اعدام شامل ۲ زن، ثبت شده است. این موج اعدامها با صدور و تأیید احکام جدید علیه زندانیان سیاسی، از جمله کاووس عبداللهزاده، زندانی سیاسی کُرد، و زهرا طبری در زندان لاکان رشت، و نیز تأیید مجدد احکام اعدام منوچهر فلاح و احسان فریدی توسط دیوان عالی همراه بوده است.
هفته گذشته مسئولان زندان اوین و نیروهای امنیتی کوشیدند احسان افرشته را جهت اجرای حکم از زندان اوین خارج نمایند که با مقاومت زندانیان روبرو شد و هر لحظه احتمال انتقال وی برای اجرای حکم وجود دارد.
این احکام بیرحمانه تلاشی آشکار برای ایجاد رعب در جامعه و خاموش کردن صدای آزادیخواهی مردم ایران است؛ حکومت مستبدی که بیش از ۴۶ سال است با فساد و غارت سرمایههای مردم ستمدیده که همچنان نیز ادامه دارد ، مردم و کشور را به مرگ و ویرانی کشانده که همچنان با ابزار اعدام در پیبقای خود است.
اما در برابر این ماشین مرگ و ارعاب، مردم ایستادهاند. زندانهای بروجرد و ایلام نیز به جمع زندانهایی پیوستهاند که در دل تاریکی، شعلهی اعتراض را زنده نگاه داشتهاند و با پیوستن به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» صدای مقاومت را از پس دیوارهای بلند زندان به گوش جهانیان می رسانند. خانوادههای داغدار و شجاع زندانیان محکوم به اعدام نیز این هفته با حضور در مقابل مجلس و سردادن شعار «نه به اعدام» نشان دادند که هیچ قدرتی نمیتواند شعله عشق به آزادی و حق حیات را در این سرزمین خاموش کند.
ما اعضای این کارزار بار دیگر اعلام میکنیم:
اعدام، ابزاری جنایتکارانه برای بقای حکومتهای استبدادی است.
هیچ توجیه مذهبی یا سیاسی نمیتواند سلب حق حیات انسان را مشروع جلوه دهد. هر اعدام، زخمی تازه بر پیکر جامعه و نشانهای از شکست قانون، کرامت انسانی و عدالت است.
ما خواستار توقف فوری اجرای احکام اعدام، لغو کلیه احکام صادره و دسترسی بیقیدوشرط نهادهای حقوق بشری بینالمللی به زندانها و زندانیان در ایران هستیم.
کارزار«سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ در پنجاهوچهار زندان زیر در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین (بند ۶ و بند ۷)، زندان قزلحصار(واحد ۲و۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود، زندان قم، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز،
زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان سبزوار، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، زندان تیرچه بلوک بروجرد و زندان ایلام
هفته نودودوم
سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍12❤4🕊2
Forwarded from گفتوشنود
محاکمه بیش از ۱۰ نفر از کتابفروشان و ویراستاران ساکن مشهد در دادگاه انقلاب
سرکوب آزادی بیان در پوشش اتهام امنیتی
🔹️گروه مشاوران حقوقی دادبان در گزارشی نوشت: اولین جلسه محاکمه بیش از ۱۰ نفر از کتابفروشان و ویراستاران مشهد، دیروز یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، در شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر برگزار شده است.
🔹️بنا بر اطلاعات رسیده به دادبان، محاکمه این شهروندان با استناد به دو اتهام تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت صورت گرفته است.
🔹️یک منبع مطلع در این زمینه گفته، این افراد صرفا برای هماهنگی کارهای نشر و فروش کتاب، یک گروه تلگرامی بین خودشان داشتهاند و حالا همین گروه تلگرامی تبدیل به مستندی علیه خود آنها شده و دادگاه این گروه تلگرامی را مصداق تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت دانسته است.
🔹️بر اساس این گزارش، تشکیل گروههای کاری با هدف مشخص (تجارت) به هیچ وجه مصداق تشکیل گروه با هدف بر هم زدن امنیت ملی نیست و انتساب این اتهام به افراد بر این اساس، فاقد وجاهت قانونی است.
⚠️محاکمه کتابفروشان و ویراستاران مشهد در دادگاه انقلاب، نشانهای آشکار از سرکوب آزادی بیان و نابودی فضای فرهنگی کشور است.
❗️وقتی حتی گفتگو و هماهنگی میان اهل قلم در یک گروه تلگرامی، جرم و تهدیدی برای «امنیت» تلقی میشود، روشن است که حاکمیت از اندیشه، آگاهی و گردش آزاد اطلاعات هراس دارد.
🔹️ این برخورد، نه اجرای قانون، بلکه سوءاستفاده از قانون برای خاموش کردن صداهای مستقل و منتقد است. متهم کردن کتابفروشان به «تبلیغ علیه نظام» تنها بهخاطر فعالیت صنفیشان، لکه ننگی بر پیشانی دستگاه قضایی و نشانهای از سقوط معیارهای عدالت در ایران است.
#آزادی_بیان #آزادی_عقیده #سرکوب_اهل_قلم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
محاکمه بیش از ۱۰ نفر از کتابفروشان و ویراستاران ساکن مشهد در دادگاه انقلاب
سرکوب آزادی بیان در پوشش اتهام امنیتی
🔹️گروه مشاوران حقوقی دادبان در گزارشی نوشت: اولین جلسه محاکمه بیش از ۱۰ نفر از کتابفروشان و ویراستاران مشهد، دیروز یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، در شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر برگزار شده است.
🔹️بنا بر اطلاعات رسیده به دادبان، محاکمه این شهروندان با استناد به دو اتهام تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت صورت گرفته است.
🔹️یک منبع مطلع در این زمینه گفته، این افراد صرفا برای هماهنگی کارهای نشر و فروش کتاب، یک گروه تلگرامی بین خودشان داشتهاند و حالا همین گروه تلگرامی تبدیل به مستندی علیه خود آنها شده و دادگاه این گروه تلگرامی را مصداق تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت دانسته است.
🔹️بر اساس این گزارش، تشکیل گروههای کاری با هدف مشخص (تجارت) به هیچ وجه مصداق تشکیل گروه با هدف بر هم زدن امنیت ملی نیست و انتساب این اتهام به افراد بر این اساس، فاقد وجاهت قانونی است.
⚠️محاکمه کتابفروشان و ویراستاران مشهد در دادگاه انقلاب، نشانهای آشکار از سرکوب آزادی بیان و نابودی فضای فرهنگی کشور است.
❗️وقتی حتی گفتگو و هماهنگی میان اهل قلم در یک گروه تلگرامی، جرم و تهدیدی برای «امنیت» تلقی میشود، روشن است که حاکمیت از اندیشه، آگاهی و گردش آزاد اطلاعات هراس دارد.
🔹️ این برخورد، نه اجرای قانون، بلکه سوءاستفاده از قانون برای خاموش کردن صداهای مستقل و منتقد است. متهم کردن کتابفروشان به «تبلیغ علیه نظام» تنها بهخاطر فعالیت صنفیشان، لکه ننگی بر پیشانی دستگاه قضایی و نشانهای از سقوط معیارهای عدالت در ایران است.
#آزادی_بیان #آزادی_عقیده #سرکوب_اهل_قلم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔18🕊5❤2
اپیدمی جنبش سرخابیها؛ پادزهر آپارتاید جنسیتی
وقتی زنان موتورسوار ایران قرقهای قرن را در هم شکستند
✍️مهدی مسکیننواز – زندانی سیاسی محبوس در زندان بندر انزلی
روزی که گمنامان سرخابی، با وجود رد تازیانه و سم اسبهای قادسیه بر بندبند پیکر نیاکانشان، پا در رکاب نهادند و دیوان قرقشدهی مردانه را به توازن اجتماعی طی کردند، کمتر کسی از ناکسان بیکسوکار دریافت که چرخ آپارتاید جنسیتی کمباد شد.
با شکستن نخستین قرق، راکبان سرخابی ــ که شناسنامهشان شاهنامه و شهنامهشان رودابه و تهمینه بود ــ چه با تغییر چهره و چه فاش و علنی، آنقدر به دیوار آپارتاید کوفتند تا سرانجام دوشادوش سیاوشان و سهرابها بر سکوی ورزشگاهها، جشن توازنی دیگر را با نوای «روحت شاد، دختر آبی» دست به دست کردند.
اپیدمی جنبش سرخابیها، که از خاکستر خدایاریها سحر برخاسته از مقاومت منفی را بر قلۀ نافرمانی مدنی قلقگیری میکرد، زمانی تداعیکنندی ققنوس اساطیری گشت که در سوی امینترین مهسای ایران، کلیدیترین بخش آپارتاید پنجاهوهفت را در پهنای البرز تا زاگرس، با سور توسریسوزان، سوزانید.
جنبش اصیل سرخابیها که در هر قلقگیری مدنی سربلند بیرون آمد، در حالی که زوزهی وقایع دردناکِ بازداشت، حبس و اعدام از زودپز استبداد، وجدان هر وجدانگرایی را میخراشید، با به نمایش گذاشتن قابلیتهای خود در موتورسواری ــ که این روزها شاهد آن هستیم ــ به آپاراتِ آپارتاید فهماند که وقتی مشغول سپر قرار دادن PS752 به بهای «انتقام سخت»شان بودند، مرد_میهن_آبادی به یاری زن_زندگی_آزادی شتافت تا چرخ قرق دیگری را بشکند و چرخ دیگری از آپارتاید جنسیتی را به حرکت درآورد.
خطاب به مجلس و دولت جمهوری اسلامی
با این مقدمهی حماسی، خطاب به مجلس و دولت مینویسم:
مشروط بر آنکه در زاویۀ دیدتان تجدید نظر کنید، خواهید پذیرفت که نیمی از جمعیت کشور (بانوان)، با به خطر انداختن خود در این فضای ملتهب و فروپاشیده، به یاریتان آمدهاند تا شاید:
۱. آلودگی هوا
۲. ترافیک کلانشهرها
۳. میزان مصرف سوخت
۴. هزینههای زندگی، بهویژه برای زنان سرپرست خانوار
۵. و قیمت خودرو و لوازم یدکی
را تا حد امکان کاهش دهند.
راهی برای توازن اجتماعی
قانونی کردن موتورسواری برای نیمی از جمعیت کشور، نه تنها بازدهی شهری و اداری را بالا میبرد، بلکه فرهنگ رانندگی پر تخاصم را آنچنان ترمیم میکند که میزان تصادفات ــ این هیولای خانمانسوز که تصادفاً بخش قابل توجهی از آن صحنهسازی ترافیک فساد حاصل از شخصیتهای حقیقی و حقوقی، دولتی و خصوصی است ــ در یک تعامل عاطفی، رفتهرفته کاهش خواهد یافت.
در اقدامی منطقی و حداقلی، صدور گواهینامهی موتورسیکلت برای نیم دیگر جمعیت کشور (بانوان)، مانع از جعل جنسیت، اجارهکردن گواهینامهی آقایان، و افزایش جمعیت زنان در زندانها (راکبان زن) در آیندهای نهچندان دور خواهد شد.
اگر تسلیم توازن اجتماعی این مطالبهی بحق نشوید؛ اپیدمی جنبش سرخابیها، این پادزهر آپارتاید جنسیتی، در جهشی دیگر چرخ آپاراتیتان را برای همیشه چرخ خواهد نمود!
#زن_زندگی_آزادی #آپارتاید_جنسیتی #موتورسواری_زنان #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی زنان موتورسوار ایران قرقهای قرن را در هم شکستند
✍️مهدی مسکیننواز – زندانی سیاسی محبوس در زندان بندر انزلی
روزی که گمنامان سرخابی، با وجود رد تازیانه و سم اسبهای قادسیه بر بندبند پیکر نیاکانشان، پا در رکاب نهادند و دیوان قرقشدهی مردانه را به توازن اجتماعی طی کردند، کمتر کسی از ناکسان بیکسوکار دریافت که چرخ آپارتاید جنسیتی کمباد شد.
با شکستن نخستین قرق، راکبان سرخابی ــ که شناسنامهشان شاهنامه و شهنامهشان رودابه و تهمینه بود ــ چه با تغییر چهره و چه فاش و علنی، آنقدر به دیوار آپارتاید کوفتند تا سرانجام دوشادوش سیاوشان و سهرابها بر سکوی ورزشگاهها، جشن توازنی دیگر را با نوای «روحت شاد، دختر آبی» دست به دست کردند.
اپیدمی جنبش سرخابیها، که از خاکستر خدایاریها سحر برخاسته از مقاومت منفی را بر قلۀ نافرمانی مدنی قلقگیری میکرد، زمانی تداعیکنندی ققنوس اساطیری گشت که در سوی امینترین مهسای ایران، کلیدیترین بخش آپارتاید پنجاهوهفت را در پهنای البرز تا زاگرس، با سور توسریسوزان، سوزانید.
جنبش اصیل سرخابیها که در هر قلقگیری مدنی سربلند بیرون آمد، در حالی که زوزهی وقایع دردناکِ بازداشت، حبس و اعدام از زودپز استبداد، وجدان هر وجدانگرایی را میخراشید، با به نمایش گذاشتن قابلیتهای خود در موتورسواری ــ که این روزها شاهد آن هستیم ــ به آپاراتِ آپارتاید فهماند که وقتی مشغول سپر قرار دادن PS752 به بهای «انتقام سخت»شان بودند، مرد_میهن_آبادی به یاری زن_زندگی_آزادی شتافت تا چرخ قرق دیگری را بشکند و چرخ دیگری از آپارتاید جنسیتی را به حرکت درآورد.
خطاب به مجلس و دولت جمهوری اسلامی
با این مقدمهی حماسی، خطاب به مجلس و دولت مینویسم:
مشروط بر آنکه در زاویۀ دیدتان تجدید نظر کنید، خواهید پذیرفت که نیمی از جمعیت کشور (بانوان)، با به خطر انداختن خود در این فضای ملتهب و فروپاشیده، به یاریتان آمدهاند تا شاید:
۱. آلودگی هوا
۲. ترافیک کلانشهرها
۳. میزان مصرف سوخت
۴. هزینههای زندگی، بهویژه برای زنان سرپرست خانوار
۵. و قیمت خودرو و لوازم یدکی
را تا حد امکان کاهش دهند.
راهی برای توازن اجتماعی
قانونی کردن موتورسواری برای نیمی از جمعیت کشور، نه تنها بازدهی شهری و اداری را بالا میبرد، بلکه فرهنگ رانندگی پر تخاصم را آنچنان ترمیم میکند که میزان تصادفات ــ این هیولای خانمانسوز که تصادفاً بخش قابل توجهی از آن صحنهسازی ترافیک فساد حاصل از شخصیتهای حقیقی و حقوقی، دولتی و خصوصی است ــ در یک تعامل عاطفی، رفتهرفته کاهش خواهد یافت.
در اقدامی منطقی و حداقلی، صدور گواهینامهی موتورسیکلت برای نیم دیگر جمعیت کشور (بانوان)، مانع از جعل جنسیت، اجارهکردن گواهینامهی آقایان، و افزایش جمعیت زنان در زندانها (راکبان زن) در آیندهای نهچندان دور خواهد شد.
اگر تسلیم توازن اجتماعی این مطالبهی بحق نشوید؛ اپیدمی جنبش سرخابیها، این پادزهر آپارتاید جنسیتی، در جهشی دیگر چرخ آپاراتیتان را برای همیشه چرخ خواهد نمود!
#زن_زندگی_آزادی #آپارتاید_جنسیتی #موتورسواری_زنان #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤21👍2💯2
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹️اظهارات محقق داماد درباره «جعلی بودن ریشههای حجاب اجباری» را میتوان تلاشی برای بازخوانی نسبت دین و حکومت در ایران دانست.
🔹️ او با استدلالی فقهی تأکید میکند که الزام حکومتی برای اجرای همه احکام شرع نه ممکن است و نه مشروع، و حجاب نیز از جمله احکامی است که ضمانت اجرایش در حوزه ایمان و وجدان فردی است، نه قانون و مجازات.
🔹️ این نگاه رویکرد به سنتی عقلگرایانه در فقه شیعه دارد که میان دین و قدرت سیاسی تفکیک قائل میشود و میکوشد از تحمیل دینی توسط حکومت پرهیز کند.
❓️اما پرسش مهم این است که چرا چنین صداهایی پس از چهار دهه سکوت یا همراهی نسبی حوزه و مراجع با سیاستهای حکومتی، اکنون بلند میشود؟
❗️منتقدان بر این باورند که این نوع مواضع بیش از آنکه برای دفاع از حقیقت دین باشد، تلاشی دیرهنگام برای فاصلهگیری از نظامی است که مشروعیت دینیاش در افکار عمومی به شدت فرسوده شده است.
🔹️جامعه امروز که هزینههای حجاب اجباری و سرکوب زنان را دیده، دیگر به آسانی نمیپذیرد که با چند جمله «فقهی-انتقادی» بتوان مسئولیت تاریخی نهاد دین در شکلگیری این وضعیت را نادیده گرفت.
#شریعت #فقه_شیعه #حجاب_اجباری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔹️ او با استدلالی فقهی تأکید میکند که الزام حکومتی برای اجرای همه احکام شرع نه ممکن است و نه مشروع، و حجاب نیز از جمله احکامی است که ضمانت اجرایش در حوزه ایمان و وجدان فردی است، نه قانون و مجازات.
🔹️ این نگاه رویکرد به سنتی عقلگرایانه در فقه شیعه دارد که میان دین و قدرت سیاسی تفکیک قائل میشود و میکوشد از تحمیل دینی توسط حکومت پرهیز کند.
❓️اما پرسش مهم این است که چرا چنین صداهایی پس از چهار دهه سکوت یا همراهی نسبی حوزه و مراجع با سیاستهای حکومتی، اکنون بلند میشود؟
❗️منتقدان بر این باورند که این نوع مواضع بیش از آنکه برای دفاع از حقیقت دین باشد، تلاشی دیرهنگام برای فاصلهگیری از نظامی است که مشروعیت دینیاش در افکار عمومی به شدت فرسوده شده است.
🔹️جامعه امروز که هزینههای حجاب اجباری و سرکوب زنان را دیده، دیگر به آسانی نمیپذیرد که با چند جمله «فقهی-انتقادی» بتوان مسئولیت تاریخی نهاد دین در شکلگیری این وضعیت را نادیده گرفت.
#شریعت #فقه_شیعه #حجاب_اجباری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍13❤1👎1
Forwarded from گفتوشنود
مادرم براى سكس شرعى بسيار پير بود و طعم حوريان بهشتى را نمى داد، او را كشتند . . .
نام شان داعش بود، آمده بودند ما را به جهنم ببرند و خود شان سر راه به بهشت بروند!
دعوت نامه شان در دست چپ شان بود و با انگشت شهادتین دست راست، آسمان را نشان می دادند!
مادرم برای سکس شرعی بسیار پیر بود و طعم حوریان بهشتی را نمی داد، او را کشتند، خواهر کوچکم را همچون بره ای تازه نگه داشتند. او باکره بود! همچون مریم، کمی معصوم تر، کمی کردتر، همچون آب زلال!
خواهرم باید زن امیر الاکبر می شد!
خدا شاهد بود، ما تفنگ نداشتیم، سرود "خوایه وه ته ن" می خواندیم!
خدا شاهد بود ما گلدان ها را آب می دادیم، گلها را گل می دادیم!
خدا شاهد بود آمدند پدرم را به دو قسمت نامساوی تقسیم کردند؛ سرش را برای وطن جاگذاشتند و بدنش را زیر خاک دفن کردند که نفت شود!
خدا شاهد بود برادر کوچکم را لخت زیر آفتاب نگه داشتند و به او شهادتین یاد می دادند؛ باید می گفت الله بزرگتر است!
خدا شاهد بود او از فرط عطش و بی آبی جان داد!
خدا شاهد بود سیاه بودند، مردانی از سرزمین حجر و آتش و ما زبان شان را نمی فهمیدیم، اما رفتار شان را...!
مردانی با ریش های بلند، مغزهای کوتاه، باورهای سخت! نام شان عقرب، ملخ، سوسمار بود! لشکری از لجن و پشم و اعتقاد!
آن ها آمدند، آرزوهای من را کشتند، آن ها من را غنیمت صدا می زدند!
آن زمان دیگر نادیا نبودم، آن روز دختری بودم با روحی زخمی که از نفس هایم خون میچکید، آن روز هیولای ظریفی بودم که با جهان قطع رابطه کرده بودم، در من انسان مرده بود و لاشه ای بودم که حتی مومیایی هزار ساله اش ارزش نداشت، آن روز مرگی بودم در روحی!
بعد از آن زنی می مرد، زنی حامله می شد، زنی خودکشی می کرد، زنی خودسوزی... زنی هزار رکعت نماز جبر می خواند!
بعد از آن زنانی، از رنج حامله شده بودند، زنانی فقط یک تقویم می شناختند: روز اول تجاوز، روزهای بعد از آن عذاب!
بعد از آن، تاریخ به دو دوره تقسیم شد: قبل از فاجعه ی سیاه - بعد از فاجعه ی سیاه!
بعد از آن زنان فقط یک خیابان را سر راست بلد بودند، خیابان منتهی به بیمارستان بیماران روانی!
بعد از آن زنان فقط یک آواز می خواندند: "ای مرگ کجایی؟ زندگی مرا کشت".
بعد از آن زنان تابوت بودند و کودکان در شکم شان مردگان هزار ساله!
بعد از آن زنان مجسمه ای بودند که وسط شهر برای عبرت تاریخ نصب شده بودند!
آن روز هوا گرم بود، خدا شاهد بود، مردی آمد، من را کشت و باز دعا می خواند تا دوباره زنده شوم !
متن سخنرانى ناديه مراد، دخترى كردى كه سه سال تمام غنيمتِ داعش بود.
نادیه مراد، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۱۸، از بازماندگان نسلکشی ایزدیها در عراق است. او پس از رهایی از اسارت گروه داعش، به نماد مقاومت در برابر خشونت جنسی و دفاع از حقوق زنان و اقلیتهای مذهبی تبدیل شد. نادیه اکنون با بنیاد خود، «ابتکار نادیه»، برای حمایت از قربانیان جنگ و عدالت برای جامعه ایزدی تلاش میکند.
برگرفته از کانال تلگرام دکتر تقی کیمیایی اسدی
#شریعت #کنیز #داعش #کرامت_انسانی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نام شان داعش بود، آمده بودند ما را به جهنم ببرند و خود شان سر راه به بهشت بروند!
دعوت نامه شان در دست چپ شان بود و با انگشت شهادتین دست راست، آسمان را نشان می دادند!
مادرم برای سکس شرعی بسیار پیر بود و طعم حوریان بهشتی را نمی داد، او را کشتند، خواهر کوچکم را همچون بره ای تازه نگه داشتند. او باکره بود! همچون مریم، کمی معصوم تر، کمی کردتر، همچون آب زلال!
خواهرم باید زن امیر الاکبر می شد!
خدا شاهد بود، ما تفنگ نداشتیم، سرود "خوایه وه ته ن" می خواندیم!
خدا شاهد بود ما گلدان ها را آب می دادیم، گلها را گل می دادیم!
خدا شاهد بود آمدند پدرم را به دو قسمت نامساوی تقسیم کردند؛ سرش را برای وطن جاگذاشتند و بدنش را زیر خاک دفن کردند که نفت شود!
خدا شاهد بود برادر کوچکم را لخت زیر آفتاب نگه داشتند و به او شهادتین یاد می دادند؛ باید می گفت الله بزرگتر است!
خدا شاهد بود او از فرط عطش و بی آبی جان داد!
خدا شاهد بود سیاه بودند، مردانی از سرزمین حجر و آتش و ما زبان شان را نمی فهمیدیم، اما رفتار شان را...!
مردانی با ریش های بلند، مغزهای کوتاه، باورهای سخت! نام شان عقرب، ملخ، سوسمار بود! لشکری از لجن و پشم و اعتقاد!
آن ها آمدند، آرزوهای من را کشتند، آن ها من را غنیمت صدا می زدند!
آن زمان دیگر نادیا نبودم، آن روز دختری بودم با روحی زخمی که از نفس هایم خون میچکید، آن روز هیولای ظریفی بودم که با جهان قطع رابطه کرده بودم، در من انسان مرده بود و لاشه ای بودم که حتی مومیایی هزار ساله اش ارزش نداشت، آن روز مرگی بودم در روحی!
بعد از آن زنی می مرد، زنی حامله می شد، زنی خودکشی می کرد، زنی خودسوزی... زنی هزار رکعت نماز جبر می خواند!
بعد از آن زنانی، از رنج حامله شده بودند، زنانی فقط یک تقویم می شناختند: روز اول تجاوز، روزهای بعد از آن عذاب!
بعد از آن، تاریخ به دو دوره تقسیم شد: قبل از فاجعه ی سیاه - بعد از فاجعه ی سیاه!
بعد از آن زنان فقط یک خیابان را سر راست بلد بودند، خیابان منتهی به بیمارستان بیماران روانی!
بعد از آن زنان فقط یک آواز می خواندند: "ای مرگ کجایی؟ زندگی مرا کشت".
بعد از آن زنان تابوت بودند و کودکان در شکم شان مردگان هزار ساله!
بعد از آن زنان مجسمه ای بودند که وسط شهر برای عبرت تاریخ نصب شده بودند!
آن روز هوا گرم بود، خدا شاهد بود، مردی آمد، من را کشت و باز دعا می خواند تا دوباره زنده شوم !
متن سخنرانى ناديه مراد، دخترى كردى كه سه سال تمام غنيمتِ داعش بود.
نادیه مراد، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۱۸، از بازماندگان نسلکشی ایزدیها در عراق است. او پس از رهایی از اسارت گروه داعش، به نماد مقاومت در برابر خشونت جنسی و دفاع از حقوق زنان و اقلیتهای مذهبی تبدیل شد. نادیه اکنون با بنیاد خود، «ابتکار نادیه»، برای حمایت از قربانیان جنگ و عدالت برای جامعه ایزدی تلاش میکند.
برگرفته از کانال تلگرام دکتر تقی کیمیایی اسدی
#شریعت #کنیز #داعش #کرامت_انسانی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔27❤3🕊1
روزنامهٔ جمهوری اسلامی در گزارشی تازه از ابعاد گستردهٔ بحران مالی بانک آینده پرده برداشت و نوشت مجموع بدهیهای این بانک، که بهتازگی انحلال و ادغام آن در بانک ملی ایران اعلام شده است، به یک کوادریلیون تومان، معادل یک میلیون میلیارد تومان رسیده بود.
بر اساس این گزارش، بدهیها و برداشتهای غیرمجاز بانک آینده شامل ۷۱۷ تریلیون تومان بدهی به سایر بانکها، ۳۰۰ تریلیون تومان برداشت غیرمجاز از بانک مرکزی و ۵۰۰ تریلیون تومان زیان انباشته بوده است. بهنوشتهٔ این روزنامه، چنین حجمی از بدهی و تخلف مالی حدود هفت درصد از تورم کشور را رقم زده و در نهایت این بانک را به مرز فروپاشی کشانده است.
روزنامهٔ جمهوری اسلامی اقدام بانک مرکزی در اعلام «انحلال» و «ادغام» بانک آینده در بانک ملی ایران را «داستانسرایی» خوانده و تأکید کرده است که بحران این بانک نشانگر ضعف عمیق نظارت در نظام بانکی کشور است.
بانک مرکزی هفتهٔ گذشته رسماً اعلام کرد که با پایان فعالیت بانک آینده، داراییها و بدهیهای آن در بانک ملی ایران ادغام خواهد شد. این در حالی است که کارشناسان اقتصادی میگویند تبعات چنین بدهی کلانی میتواند سالها بر نظام مالی و تورم کشور سایه بیفکند.
آنچه در ماجرای فروپاشی بانک آینده و بدهی یک میلیون میلیارد تومانی آن دیده میشود، صرفاً شکست یک نهاد مالی نیست، بلکه بازتابی از فساد سیستماتیک و رانتپراکنی ساختاری در دل حاکمیت است.
در نظامی که نهادهای بالادستی، از جمله نهاد رهبری و مجموعههای اقتصادی وابسته به آن، از نظارت عمومی و پاسخگویی مصوناند، منابع مالی کشور به جای توسعه و رفاه مردم، در چرخهای از ویژهخواری، تبانی و مصونیت سیاسی به تاراج میرود.
زیان انباشته بانک آینده نه استثنا، بلکه نشانهای از الگوی تکرارشوندهای است که بار هزینههایش، بار دیگر بر دوش مردم ایران افتاده است الگویی که در ای ساختار قدرت بدون تردید آخرین و تنها نمونه نخواهد بود.
#بانک_آینده #فساد #رانت #بیت_رهبری #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
روزنامهٔ جمهوری اسلامی در گزارشی تازه از ابعاد گستردهٔ بحران مالی بانک آینده پرده برداشت و نوشت مجموع بدهیهای این بانک، که بهتازگی انحلال و ادغام آن در بانک ملی ایران اعلام شده است، به یک کوادریلیون تومان، معادل یک میلیون میلیارد تومان رسیده بود.
بر اساس این گزارش، بدهیها و برداشتهای غیرمجاز بانک آینده شامل ۷۱۷ تریلیون تومان بدهی به سایر بانکها، ۳۰۰ تریلیون تومان برداشت غیرمجاز از بانک مرکزی و ۵۰۰ تریلیون تومان زیان انباشته بوده است. بهنوشتهٔ این روزنامه، چنین حجمی از بدهی و تخلف مالی حدود هفت درصد از تورم کشور را رقم زده و در نهایت این بانک را به مرز فروپاشی کشانده است.
روزنامهٔ جمهوری اسلامی اقدام بانک مرکزی در اعلام «انحلال» و «ادغام» بانک آینده در بانک ملی ایران را «داستانسرایی» خوانده و تأکید کرده است که بحران این بانک نشانگر ضعف عمیق نظارت در نظام بانکی کشور است.
بانک مرکزی هفتهٔ گذشته رسماً اعلام کرد که با پایان فعالیت بانک آینده، داراییها و بدهیهای آن در بانک ملی ایران ادغام خواهد شد. این در حالی است که کارشناسان اقتصادی میگویند تبعات چنین بدهی کلانی میتواند سالها بر نظام مالی و تورم کشور سایه بیفکند.
آنچه در ماجرای فروپاشی بانک آینده و بدهی یک میلیون میلیارد تومانی آن دیده میشود، صرفاً شکست یک نهاد مالی نیست، بلکه بازتابی از فساد سیستماتیک و رانتپراکنی ساختاری در دل حاکمیت است.
در نظامی که نهادهای بالادستی، از جمله نهاد رهبری و مجموعههای اقتصادی وابسته به آن، از نظارت عمومی و پاسخگویی مصوناند، منابع مالی کشور به جای توسعه و رفاه مردم، در چرخهای از ویژهخواری، تبانی و مصونیت سیاسی به تاراج میرود.
زیان انباشته بانک آینده نه استثنا، بلکه نشانهای از الگوی تکرارشوندهای است که بار هزینههایش، بار دیگر بر دوش مردم ایران افتاده است الگویی که در ای ساختار قدرت بدون تردید آخرین و تنها نمونه نخواهد بود.
#بانک_آینده #فساد #رانت #بیت_رهبری #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
💔10👍3❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام مادر احسان فریدی: «حق حیات، همه هموطنان خواسته ماست»
پروین حیاتی، مادر زندانی محکوم به اعدام احسان فریدی، با انتشار ویدیویی نوشت:
«حقِ حیات و زندگی، نهتنها برای احسان عزیزم، بلکه برای تمامی هممیهنان، خواسته ماست.»
#احسان_فریدی ، دانشجوی ۲۲ ساله رشته مهندسی صنایع در دانشگاه تبریز، در اسفند ۱۴۰۲ بازداشت شد. او ابتدا با اتهام «شروع به محاربه» تحت تعقیب قرار گرفت؛ اما این اتهام در روند دادرسی به «محاربه» و سپس به «افساد فیالارض» تغییر یافت.
دادگاه انقلاب تبریز او را به اعدام محکوم کرد و این حکم در دیوان عالی کشور نیز تأیید شده است.
فریدی از دانشجویان فعال در اعتراضات سراسری و از اهالی تبریز است که اکنون در زندان مرکزی تبریز نگهداری میشود.
خانواده او بارها نسبت به نقض دادرسی عادلانه و فشارهای امنیتی بر پروندهاش هشدار دادهاند.
به گفتهی محمود بهزادیراد، وکیل پرونده، درخواست اعاده دادرسی احسان فریدی در دیوان عالی کشور رد شده است.
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پروین حیاتی، مادر زندانی محکوم به اعدام احسان فریدی، با انتشار ویدیویی نوشت:
«حقِ حیات و زندگی، نهتنها برای احسان عزیزم، بلکه برای تمامی هممیهنان، خواسته ماست.»
#احسان_فریدی ، دانشجوی ۲۲ ساله رشته مهندسی صنایع در دانشگاه تبریز، در اسفند ۱۴۰۲ بازداشت شد. او ابتدا با اتهام «شروع به محاربه» تحت تعقیب قرار گرفت؛ اما این اتهام در روند دادرسی به «محاربه» و سپس به «افساد فیالارض» تغییر یافت.
دادگاه انقلاب تبریز او را به اعدام محکوم کرد و این حکم در دیوان عالی کشور نیز تأیید شده است.
فریدی از دانشجویان فعال در اعتراضات سراسری و از اهالی تبریز است که اکنون در زندان مرکزی تبریز نگهداری میشود.
خانواده او بارها نسبت به نقض دادرسی عادلانه و فشارهای امنیتی بر پروندهاش هشدار دادهاند.
به گفتهی محمود بهزادیراد، وکیل پرونده، درخواست اعاده دادرسی احسان فریدی در دیوان عالی کشور رد شده است.
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔24❤7🕊3👍1
گزارش منتشر شده در روزنامه شرق از آمار کشته شدهها در ایران بر اثر سو تغذیه، نشان میدهد که سالیانه بالغ بر ۱۲۰ هزار نفر ، معادل ۳۳۵ نفر در روز یا ۱۴ نفر در هر ساعت از هموطنان ما در اثر سوتغذیه جان خود را از دست میدهند.
این در حالی است که جمهوری اسلامی میلیاردها دلار صرف سوریه، کمک به نیروهای تروریستی و خانوادههای ستیزهجویان کشته شده حزبالله و حماس و ... درمان مجروحان حماس و حزبالله، تجهیز تسلیحاتی این گروهها و نیز صدها میلیارد دلار هزینه صرف پروژه هستهای کرده است.
طرح از محمد یاوری
#فقر_فساد_گرونی #سوء_تغذیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این در حالی است که جمهوری اسلامی میلیاردها دلار صرف سوریه، کمک به نیروهای تروریستی و خانوادههای ستیزهجویان کشته شده حزبالله و حماس و ... درمان مجروحان حماس و حزبالله، تجهیز تسلیحاتی این گروهها و نیز صدها میلیارد دلار هزینه صرف پروژه هستهای کرده است.
طرح از محمد یاوری
#فقر_فساد_گرونی #سوء_تغذیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔18🕊5❤3
رضا شفاخواه، وکیل دادگستری، از صدور کیفرخواست نهایی علیه موکلش امیرحسین موسوی، با ۹ عنوان اتهامی خبر داد
این وکیل دادگستری نوشت:
«براساس کیفرخواست "نهایی" علیه اميرحسين موسوی ۹ اتهام متوجه اوست که درجلسه ۱۱ آبان درشعبه ۱۵دادگاه انقلاب رسیدگی میشود؛
۱.تشکیل گروه
۲.توهین به مقدسات
۳.اجتماع و تبانی
۴.تبلیغ علیه نظام
۵.نشر اکاذیب
۶.ارتباط با فرد اسرائیلی
۷.مراوده با اسرائیل
۸.تامین مالی تروریسم
۹.تبلیغ به نفع اسرائیل»
آقای شفاخواه در وبسایت خود نوشت:
«پروندهی امیرحسین برای من خاص و متفاوت است؛ نه فقط از آن جهت که از لحاظ حقوقی یکی از نمونههای آشکار نقض اصول دادرسی عادلانه محسوب میشود، بلکه از آن رو که او دوست صمیمی و رفیق سالهای نوجوانیام است.
با این حال، ضابطان امنیتی مجموعهای از اتهامات سنگین، بیپایه و غیرمنطقی را علیه او مطرح کردهاند؛ اتهاماتی که همگی از دل چند توییت برآمدهاند. در پروندهی او، برای یک فعل واحد – یعنی انتشار چند مطلب در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) با اکانت «James B Dean» – ۹ عنوان اتهامی مستقل انتساب یافته است:
تشکیل گروه یا دسته برای اقدام علیه امنیت داخلی کشور
فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران
اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی کشور
مراوده غیراتفاقی با افراد وابسته به رژیم صهیونیستی
توهین به مقدسات اسلام
تأمین مالی تروریسم
همکاری و تبادل اطلاعات با افراد وابسته به رژیم صهیونیستی
نشر اکاذیب
فعالیت تبلیغی به نفع رژیم صهیونیستی
این حجم از عناوین کیفری، برای رفتاری واحد، نمونهی آشکار نقض اصل منع تجدید مجازات و تعدد غیرقانونی عناوین است...
پروندهی امیرحسین موسوی نهتنها نمونهای از بیعدالتی قضایی است، بلکه آینهای از نحوهی برخورد ساختار امنیتی با آزادی بیان در ایران است؛ جایی که نوشتن و اندیشیدن میتواند به اندازهی جاسوسی خطرناک تلقی شود.»
لازم به ذکر است، سیمای جمهوری اسلامی چند هفته پیش ویدیویی تحریف شده از اعترافات اجباری امیرحسین موسوی را منتشر کرد. کارشناسان و فعالان حقوق بشر، آن ویدیو را زمینهسازی برای انتساب اتهامات سنگین علیه امیرحسین موسوی دانستهاند.
#امیرحسین_موسوی در نامهای که پیشتر منتشر کردیم به آن ویدیو واکنش نشان داده و گفته بود:
«بعد از ۱۴۸ روز تحمل سلول انفرادی، بازداشت همسرم، ضرب و شتمهای شدید اولیه و فشار جانکاه انفرادی و بلاتکلیفی، با تهدید به بازداشت مجدد همسرم و تکرار و تجدید تمام آنچه بر من گذشته بود، این مصاحبه اجباری که پایه گزارش ۲۰:۳۰ بود از من گرفته شد.در آن مصاحبه، تقریبا تمامی جملاتی که گفتم، حاصل القای بازجو و تحمیل وی بود. حتی همان گفتهها نیز با تقطیع و تحریف بسیار از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.»
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این وکیل دادگستری نوشت:
«براساس کیفرخواست "نهایی" علیه اميرحسين موسوی ۹ اتهام متوجه اوست که درجلسه ۱۱ آبان درشعبه ۱۵دادگاه انقلاب رسیدگی میشود؛
۱.تشکیل گروه
۲.توهین به مقدسات
۳.اجتماع و تبانی
۴.تبلیغ علیه نظام
۵.نشر اکاذیب
۶.ارتباط با فرد اسرائیلی
۷.مراوده با اسرائیل
۸.تامین مالی تروریسم
۹.تبلیغ به نفع اسرائیل»
آقای شفاخواه در وبسایت خود نوشت:
«پروندهی امیرحسین برای من خاص و متفاوت است؛ نه فقط از آن جهت که از لحاظ حقوقی یکی از نمونههای آشکار نقض اصول دادرسی عادلانه محسوب میشود، بلکه از آن رو که او دوست صمیمی و رفیق سالهای نوجوانیام است.
با این حال، ضابطان امنیتی مجموعهای از اتهامات سنگین، بیپایه و غیرمنطقی را علیه او مطرح کردهاند؛ اتهاماتی که همگی از دل چند توییت برآمدهاند. در پروندهی او، برای یک فعل واحد – یعنی انتشار چند مطلب در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) با اکانت «James B Dean» – ۹ عنوان اتهامی مستقل انتساب یافته است:
تشکیل گروه یا دسته برای اقدام علیه امنیت داخلی کشور
فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران
اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی کشور
مراوده غیراتفاقی با افراد وابسته به رژیم صهیونیستی
توهین به مقدسات اسلام
تأمین مالی تروریسم
همکاری و تبادل اطلاعات با افراد وابسته به رژیم صهیونیستی
نشر اکاذیب
فعالیت تبلیغی به نفع رژیم صهیونیستی
این حجم از عناوین کیفری، برای رفتاری واحد، نمونهی آشکار نقض اصل منع تجدید مجازات و تعدد غیرقانونی عناوین است...
پروندهی امیرحسین موسوی نهتنها نمونهای از بیعدالتی قضایی است، بلکه آینهای از نحوهی برخورد ساختار امنیتی با آزادی بیان در ایران است؛ جایی که نوشتن و اندیشیدن میتواند به اندازهی جاسوسی خطرناک تلقی شود.»
لازم به ذکر است، سیمای جمهوری اسلامی چند هفته پیش ویدیویی تحریف شده از اعترافات اجباری امیرحسین موسوی را منتشر کرد. کارشناسان و فعالان حقوق بشر، آن ویدیو را زمینهسازی برای انتساب اتهامات سنگین علیه امیرحسین موسوی دانستهاند.
#امیرحسین_موسوی در نامهای که پیشتر منتشر کردیم به آن ویدیو واکنش نشان داده و گفته بود:
«بعد از ۱۴۸ روز تحمل سلول انفرادی، بازداشت همسرم، ضرب و شتمهای شدید اولیه و فشار جانکاه انفرادی و بلاتکلیفی، با تهدید به بازداشت مجدد همسرم و تکرار و تجدید تمام آنچه بر من گذشته بود، این مصاحبه اجباری که پایه گزارش ۲۰:۳۰ بود از من گرفته شد.در آن مصاحبه، تقریبا تمامی جملاتی که گفتم، حاصل القای بازجو و تحمیل وی بود. حتی همان گفتهها نیز با تقطیع و تحریف بسیار از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.»
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔20🕊5❤2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جنگ گرگها بر سر سفره انقلاب!
جنگ قدرت در باندهای قدرت باعث شده است که سخنانی گفته شود که عملا رهبر جمهوری اسلامی را مسئول تحریم و جنگ و خسارتهای عظیم چند هزار میلیاردی به کشور معرفی میکند.
حسن روحانی که از ابتدای استقرار جمهوری اسلامی، سمتهای مهم و امنیتی داشته، سالها نماینده مجلس، عضو و دبیر شورای عالی امنیت ملی، دو دوره رئیسجمهور، سه دوره عضو مجلس خبرگان، عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام، سالها فرمانده ستاد پدافند هوایی کشور و ... بوده، اخیرا در چندین سخنرانی مسئولیت وقوع جنگ و تحریمها را متوجه سیاستهای خامنهای و منسوبانش دانسته است.
تضاد و شکاف در ردههای بالای مافیای قدرت در نتیجه بحران جانشینی و حذف رقبا، در سالهای اخیر قربانیان زیادی در حکومت گرفته است.
گرچه خود حسن روحانی در سیاستگذاریهای کلان، تشویق به اعدام ارتشیها در دهه شصت، تحکیم و استمرار حجاب اجباری، سرکوب دانشجویان در ماجرای کوی دانشگاه، سیاستهای مخفیانه هستهای، سرکوب خیزش آبان ۹۸، مخفیکاری در خصوص نقش حکومت در انهدام هواپیمای اوکراینی و ... نقش داشته و سابقه تاریکی از نظر نقض حقوق مردم ایران دارد، اما مسئول اصلی سیاستها در جمهوری اسلامی شخص رهبر رژیم است و افراد دیگر کارگزاران او هستند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #حسن_روحانی #خامنه_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جنگ قدرت در باندهای قدرت باعث شده است که سخنانی گفته شود که عملا رهبر جمهوری اسلامی را مسئول تحریم و جنگ و خسارتهای عظیم چند هزار میلیاردی به کشور معرفی میکند.
حسن روحانی که از ابتدای استقرار جمهوری اسلامی، سمتهای مهم و امنیتی داشته، سالها نماینده مجلس، عضو و دبیر شورای عالی امنیت ملی، دو دوره رئیسجمهور، سه دوره عضو مجلس خبرگان، عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام، سالها فرمانده ستاد پدافند هوایی کشور و ... بوده، اخیرا در چندین سخنرانی مسئولیت وقوع جنگ و تحریمها را متوجه سیاستهای خامنهای و منسوبانش دانسته است.
تضاد و شکاف در ردههای بالای مافیای قدرت در نتیجه بحران جانشینی و حذف رقبا، در سالهای اخیر قربانیان زیادی در حکومت گرفته است.
گرچه خود حسن روحانی در سیاستگذاریهای کلان، تشویق به اعدام ارتشیها در دهه شصت، تحکیم و استمرار حجاب اجباری، سرکوب دانشجویان در ماجرای کوی دانشگاه، سیاستهای مخفیانه هستهای، سرکوب خیزش آبان ۹۸، مخفیکاری در خصوص نقش حکومت در انهدام هواپیمای اوکراینی و ... نقش داشته و سابقه تاریکی از نظر نقض حقوق مردم ایران دارد، اما مسئول اصلی سیاستها در جمهوری اسلامی شخص رهبر رژیم است و افراد دیگر کارگزاران او هستند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #حسن_روحانی #خامنه_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍6