«یک تصادف ساده»: بازاندیشی جعفر پناهی درباره عدالت و وجدان نوین ایرانی
✍️نظام الدین میثاقی
در سینمایی در آریزونا، هنگام تماشای فیلم «یک تصادف ساده» ساختهٔ غیرقانونی جعفر پناهی در ایران، سنگینی حافظهٔ جمعی را در سالن احساس کردم. داستان از جایی شروع میشود که یک زندانیِ سابق، بهطور اتفاقی صدای مردی را میشنود که زمانی در زندان جمهوری اسلامی او را شکنجه کرده بود. اما این فیلم، روایت انتقام نیست؛ روایت مواجههٔ اخلاقی است.
پناهی نشان میدهد چگونه قربانیان، با تکیه بر حافظه حسی خود ــ صدا، راه رفتن، بو، زخمها، سکوتها ــ تلاش میکنند هویت شکنجهگر را بازشناسند؛ چون در زندان همیشه چشمبند بوده و بازجوها بینام و بیچهره عمل میکردهاند. این بازشناسی، نه فقط یک فرد، بلکه رفتار تمام نظام سرکوب را افشا میکند.
قدرت اصلی فیلم در امتناع از سادهسازی است. قربانیان با وجود نزدیکی به لحظهٔ انتقام، از تکرار خشونت سر باز میزنند. آنها نمیخواهند شبیه شکنجهگر شوند. در همینجاست که فیلم از یک داستان شخصی فراتر میرود و به تأملی عمیق درباره عدالت، کرامت انسانی و وجدان جمعی یک ملت بدل میشود.
در زمانی که ماشین سرکوب جمهوری اسلامی همچنان فعال است و اعدامها و اعترافهای اجباری و شکنجه ها در بالاترین حد خود قرار دارد، این فیلم فقط یک اثر هنری نیست؛ یک سند است. سندی از حافظه زنده مردمی که شکنجه شدند، اما انسانیت خود را حفظ کردند. «یک تصادف ساده» روایت مردمی است که پس از دههها چشمبند، در تلاش هستند که دوباره ببیند — نه با چشم، بلکه با وجدان.
#جعفر_پناهی #شکنجه #یک_تصادف_ساده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️نظام الدین میثاقی
در سینمایی در آریزونا، هنگام تماشای فیلم «یک تصادف ساده» ساختهٔ غیرقانونی جعفر پناهی در ایران، سنگینی حافظهٔ جمعی را در سالن احساس کردم. داستان از جایی شروع میشود که یک زندانیِ سابق، بهطور اتفاقی صدای مردی را میشنود که زمانی در زندان جمهوری اسلامی او را شکنجه کرده بود. اما این فیلم، روایت انتقام نیست؛ روایت مواجههٔ اخلاقی است.
پناهی نشان میدهد چگونه قربانیان، با تکیه بر حافظه حسی خود ــ صدا، راه رفتن، بو، زخمها، سکوتها ــ تلاش میکنند هویت شکنجهگر را بازشناسند؛ چون در زندان همیشه چشمبند بوده و بازجوها بینام و بیچهره عمل میکردهاند. این بازشناسی، نه فقط یک فرد، بلکه رفتار تمام نظام سرکوب را افشا میکند.
قدرت اصلی فیلم در امتناع از سادهسازی است. قربانیان با وجود نزدیکی به لحظهٔ انتقام، از تکرار خشونت سر باز میزنند. آنها نمیخواهند شبیه شکنجهگر شوند. در همینجاست که فیلم از یک داستان شخصی فراتر میرود و به تأملی عمیق درباره عدالت، کرامت انسانی و وجدان جمعی یک ملت بدل میشود.
در زمانی که ماشین سرکوب جمهوری اسلامی همچنان فعال است و اعدامها و اعترافهای اجباری و شکنجه ها در بالاترین حد خود قرار دارد، این فیلم فقط یک اثر هنری نیست؛ یک سند است. سندی از حافظه زنده مردمی که شکنجه شدند، اما انسانیت خود را حفظ کردند. «یک تصادف ساده» روایت مردمی است که پس از دههها چشمبند، در تلاش هستند که دوباره ببیند — نه با چشم، بلکه با وجدان.
#جعفر_پناهی #شکنجه #یک_تصادف_ساده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤25🕊2
Forwarded from گفتوشنود
روز یکشنبه ۲ آذر ۱۴۰۴، کوروش (تیمور) حسینی، نوکیش مسیحی ساکن کرج، جهت اجرای حکم قطعی دو سال حبس تعزیری خود بازداشت و به زندان قزلحصار کرج منتقل شد.
این اقدام پس از آن صورت گرفت که شعبه دوم اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب ملارد، دستور اجرای حکم را صادر کرد.
در روز ۲۵ آبانماه نیز دو نوکیش مسیحی دیگر از متهمان همین پرونده، حسین (دانیال) محمدی و زهرا (هانا) غلامی، پس از مراجعه به اجرای احکام بازداشت و برای تحمل دوران محکومیت به زندان منتقل شده بودند.
پرونده این شهروندان مسیحی در اسفندماه ۱۴۰۳ برای بررسی اعاده دادرسی به شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور ارجاع شد، اما این درخواست رد شد. پیشتر، جلسه رسیدگی به این پرونده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۳ در شعبه دوم دادگاه انقلاب شهریار برگزار شده بود و کوروش حسینی، زهرا غلامی و حسین محمدی هر یک به دو سال حبس تعزیری و یکی دیگر از متهمان به اتهام «معاونت» به یک سال حبس محکوم شده بودند. این حکم در دیماه ۱۴۰۳ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران تأیید شد.
در اسفند ۱۴۰۲ نیز کیفرخواست پرونده با اتهاماتی نظیر «تشکیل و عضویت در جمعیت با هدف برهمزدن امنیت کشور» صادر شده بود. کوروش حسینی در بهمن ۱۴۰۲ با تودیع وثیقه دو میلیارد تومانی بهطور موقت آزاد شده بود.
او از اتباع افغانستان، ۵۲ ساله، پدر سه فرزند و بیش از ۲۰ سال ساکن ایران است و پیشتر در حرفه کفاشی فعالیت داشته است.
#نوکیش #مسیحی #آزادی_باور #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
روز یکشنبه ۲ آذر ۱۴۰۴، کوروش (تیمور) حسینی، نوکیش مسیحی ساکن کرج، جهت اجرای حکم قطعی دو سال حبس تعزیری خود بازداشت و به زندان قزلحصار کرج منتقل شد.
این اقدام پس از آن صورت گرفت که شعبه دوم اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب ملارد، دستور اجرای حکم را صادر کرد.
در روز ۲۵ آبانماه نیز دو نوکیش مسیحی دیگر از متهمان همین پرونده، حسین (دانیال) محمدی و زهرا (هانا) غلامی، پس از مراجعه به اجرای احکام بازداشت و برای تحمل دوران محکومیت به زندان منتقل شده بودند.
پرونده این شهروندان مسیحی در اسفندماه ۱۴۰۳ برای بررسی اعاده دادرسی به شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور ارجاع شد، اما این درخواست رد شد. پیشتر، جلسه رسیدگی به این پرونده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۳ در شعبه دوم دادگاه انقلاب شهریار برگزار شده بود و کوروش حسینی، زهرا غلامی و حسین محمدی هر یک به دو سال حبس تعزیری و یکی دیگر از متهمان به اتهام «معاونت» به یک سال حبس محکوم شده بودند. این حکم در دیماه ۱۴۰۳ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران تأیید شد.
در اسفند ۱۴۰۲ نیز کیفرخواست پرونده با اتهاماتی نظیر «تشکیل و عضویت در جمعیت با هدف برهمزدن امنیت کشور» صادر شده بود. کوروش حسینی در بهمن ۱۴۰۲ با تودیع وثیقه دو میلیارد تومانی بهطور موقت آزاد شده بود.
او از اتباع افغانستان، ۵۲ ساله، پدر سه فرزند و بیش از ۲۰ سال ساکن ایران است و پیشتر در حرفه کفاشی فعالیت داشته است.
#نوکیش #مسیحی #آزادی_باور #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔11🕊4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مراسم هفتم جاویدنام فرزاد خوشبرش برگزار شد
ویدیو بخشی از تصاویری است که برای ما ارسال شده است.
فرزاد خوشبرش، جوان ۳۱ ساله اهل نکا که در بازداشتگاه اداره اطلاعات مازندران تحت شکنجه قرار گرفته بود، هنگام انتقال به بیمارستان در وضعیت کاملاً بحرانی قرار داشته و کبد و هر دو کلیه او از کار افتاده بود. او در حالی که به کما رفته بود به بیمارستان خاتمالانبیاء بهشهر منتقل شد، اما تنها چند ساعت بعد، بامداد ۲۵ آبان، جان باخت.
در روزهای بازداشت، به فرزاد و برادرش فرهاد در بازداشتگاه کیک و آب داده شده بود. فرهاد از نوشیدن آب خودداری میکند، اما فرزاد آب را مینوشد و بلافاصله دچار وخامت شدید جسمی، شامل استفراغ و اسهال خونی میشود؛ علائمی که به گفته نزدیکان خانواده تا پیش از مرگ نیز ادامه داشته است. پس از وخیمشدن وضعیت او، مأموران دو برادر را از هم جدا میکنند؛ فرزاد را به زندان بهشهر و فرهاد را به زندان ساری منتقل میکنند. نزدیکان خانواده این جداسازی ناگهانی را اقدامی برای جلوگیری از افشای واقعیت شکنجهها میدانند.
روایتها حاکی است که در بازداشتگاه اداره اطلاعات، فرزاد تحت ضربوشتم سنگین قرار گرفته و آثار کبودی در سراسر بدن او دیده میشد. تنها تصویری که از آثار شکنجه او ثبت شده، عکسی است که مخفیانه از پاهایش در بیمارستان گرفته شده؛ زیرا مأموران اطلاعات نکا اجازه تصویربرداری از صورت و سایر نقاط بدن او را نمیدادند.
فرزاد در تاریخ ۲۴ آبان در وضعیت وخیم به بیمارستان منتقل میشود. همان روز خانوادهاش را مطلع میکنند که او بستری شده است، اما چند ساعت بعد به آنان خبر میرسد که فرزندشان درگذشته است. به گفته منابع آگاه، مأموران اطلاعات نکا پس از مرگ فرزاد، خانواده را تهدید کردهاند که در صورت اطلاعرسانی، مصاحبه یا برگزاری هرگونه مراسم، جان برادر دیگر او را نیز به خطر خواهند انداخت. همچنین گفته شده که اگر موضوع رسانهای شود، پیکر فرزاد را تحویل نخواهند داد.
در پی این تهدیدها، از خانواده تعهد کتبی گرفته شده و پیکر او بهصورت شبانه و در سکوت کامل امنیتی در روستای قلعهسر نکا دفن شده است. این دومین بازداشت فرزاد خوشبرش بود. او نخستینبار در جریان «جنگ دوازدهروزه» بازداشت و با وثیقه آزاد شده بود، اما دو هفته پیش به دلیل انتشار چند استوری انتقادی در اینستاگرام دوباره بازداشت شد و شکنجههای اعمالشده در بازداشتگاه، به گفته نزدیکان، مستقیماً به مرگ او منتهی شده است.
#فرزاد_خوش_برش #فرزاد_خوشبرش #شکنجه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ویدیو بخشی از تصاویری است که برای ما ارسال شده است.
فرزاد خوشبرش، جوان ۳۱ ساله اهل نکا که در بازداشتگاه اداره اطلاعات مازندران تحت شکنجه قرار گرفته بود، هنگام انتقال به بیمارستان در وضعیت کاملاً بحرانی قرار داشته و کبد و هر دو کلیه او از کار افتاده بود. او در حالی که به کما رفته بود به بیمارستان خاتمالانبیاء بهشهر منتقل شد، اما تنها چند ساعت بعد، بامداد ۲۵ آبان، جان باخت.
در روزهای بازداشت، به فرزاد و برادرش فرهاد در بازداشتگاه کیک و آب داده شده بود. فرهاد از نوشیدن آب خودداری میکند، اما فرزاد آب را مینوشد و بلافاصله دچار وخامت شدید جسمی، شامل استفراغ و اسهال خونی میشود؛ علائمی که به گفته نزدیکان خانواده تا پیش از مرگ نیز ادامه داشته است. پس از وخیمشدن وضعیت او، مأموران دو برادر را از هم جدا میکنند؛ فرزاد را به زندان بهشهر و فرهاد را به زندان ساری منتقل میکنند. نزدیکان خانواده این جداسازی ناگهانی را اقدامی برای جلوگیری از افشای واقعیت شکنجهها میدانند.
روایتها حاکی است که در بازداشتگاه اداره اطلاعات، فرزاد تحت ضربوشتم سنگین قرار گرفته و آثار کبودی در سراسر بدن او دیده میشد. تنها تصویری که از آثار شکنجه او ثبت شده، عکسی است که مخفیانه از پاهایش در بیمارستان گرفته شده؛ زیرا مأموران اطلاعات نکا اجازه تصویربرداری از صورت و سایر نقاط بدن او را نمیدادند.
فرزاد در تاریخ ۲۴ آبان در وضعیت وخیم به بیمارستان منتقل میشود. همان روز خانوادهاش را مطلع میکنند که او بستری شده است، اما چند ساعت بعد به آنان خبر میرسد که فرزندشان درگذشته است. به گفته منابع آگاه، مأموران اطلاعات نکا پس از مرگ فرزاد، خانواده را تهدید کردهاند که در صورت اطلاعرسانی، مصاحبه یا برگزاری هرگونه مراسم، جان برادر دیگر او را نیز به خطر خواهند انداخت. همچنین گفته شده که اگر موضوع رسانهای شود، پیکر فرزاد را تحویل نخواهند داد.
در پی این تهدیدها، از خانواده تعهد کتبی گرفته شده و پیکر او بهصورت شبانه و در سکوت کامل امنیتی در روستای قلعهسر نکا دفن شده است. این دومین بازداشت فرزاد خوشبرش بود. او نخستینبار در جریان «جنگ دوازدهروزه» بازداشت و با وثیقه آزاد شده بود، اما دو هفته پیش به دلیل انتشار چند استوری انتقادی در اینستاگرام دوباره بازداشت شد و شکنجههای اعمالشده در بازداشتگاه، به گفته نزدیکان، مستقیماً به مرگ او منتهی شده است.
#فرزاد_خوش_برش #فرزاد_خوشبرش #شکنجه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔33🕊4❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شمال خدیریپور یکی از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است کە در روز ۲۷ آبن ۱۴۰۱ در شهر مهاباد با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر رژیم زخمی و بعد از چند روز، در روز سوم آذر ماە جان باخت.
شمال خدیریپور در صفحه اینستاگرام خود نوشته بود:
«برای آزادی لازم نیست زمین و آسمان را فتح کنید، تنها کافیست خودتان را نفروشید»
شمال پدر یک دختر بود، اما او برای آزادی از جان خود گذشت...
#مهاباد #شمال_خدیری_پور #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شمال خدیریپور در صفحه اینستاگرام خود نوشته بود:
«برای آزادی لازم نیست زمین و آسمان را فتح کنید، تنها کافیست خودتان را نفروشید»
شمال پدر یک دختر بود، اما او برای آزادی از جان خود گذشت...
#مهاباد #شمال_خدیری_پور #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔29🕊3
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صحبتهای سیما ثابت درباره آپارتاید دیجیتال و رسوایی اخیر مقامات حکومتی و کاربران ارزشی در شبکه اجتماعی ایکس(توییتر) و استفاده آنها از این رانت حکومتی جالب توجه است.
نکته مهم اینکه، رسوایی اخیر در توییتر، تنها یک باگ فنی نیست، بلکه پردهبرداری از اوج وقاحت و ریاکاری کسانی بود که سالهاست گلوی اینترنت را برای مردم عادی میفشارند، اما خودشان در «بهشت بدون فیلتر» سیر میکنند.
آپارتاید دیجیتال یعنی جایی که مردم باید برای ارسال یک پیام ساده، عمر و سرمایهشان را پای ویپیانهای ناامن و سرعتهای حلزونی تلف کنند، اما مقامات حکومتی و حتی کاربران ارزشی با اینترنت پرسرعت و بدون سانسور، دقیقا در همان پلتفرمهایی که فیلترش کردهاند، جولان میدهند.
دردناکتر آنکه این رانت اطلاعاتی، سوخت ماشین ارتش سایبری جمهوری اسلامی شده است. آنها با دسترسی ویژه و اینترنت طبقاتی، در زمینی که خودشان برای مردم مینگذاری کردهاند، با خیال راحت میتازند تا روایتهای دروغین بسازند و صدای معترضان را خفه کنند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍29
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توماج صالحی در این ویدئو کوتاه درباره اینترنت طبقاتی و سیمکارت سفید می گوید که چه کسانی به این امکانات دسترسی دارند
در روزهای اخیر استفاده از این نوع اینترنت و سیمکارت ها بعد از نمایش موقعیت مکانی حساب های کاربری در توییتر دسترسی چهرهها و نهادهای حکومتی به اینترنت بدون فیلتر را آشکار کرده و بحث اینترنت رانتی و ارتش سایبری را دوباره داغ کرده است.
💰 tavaanatech
در روزهای اخیر استفاده از این نوع اینترنت و سیمکارت ها بعد از نمایش موقعیت مکانی حساب های کاربری در توییتر دسترسی چهرهها و نهادهای حکومتی به اینترنت بدون فیلتر را آشکار کرده و بحث اینترنت رانتی و ارتش سایبری را دوباره داغ کرده است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍26❤4
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی مسعود پزشکیان تصویر میکند، کولر گازی با گاز خانگی کار میکند!
مسعود پزشکیان، در جلسهای با سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی استان قزوین با تاکید بر عزم دولت برای مدیریت گاز خانگی گفت:
پارسال برق قطع میکردیم اما انشاالله برق را دیگر قطع نمیکنیم و گاز را هم مدیریت میکنیم تا از خانهها بکشیم بیرون و بهجایش به منازل برق بدهیم. اجاق برقی درست کنند، کولر برقی باشد!
موضوعی که دستمایه طنز کاربران شده است. یکی از کاربران در واکنش به این ویدئو به زبان کنایه آمیز نوشته:
💰 tavaanatech
مسعود پزشکیان، در جلسهای با سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی استان قزوین با تاکید بر عزم دولت برای مدیریت گاز خانگی گفت:
پارسال برق قطع میکردیم اما انشاالله برق را دیگر قطع نمیکنیم و گاز را هم مدیریت میکنیم تا از خانهها بکشیم بیرون و بهجایش به منازل برق بدهیم. اجاق برقی درست کنند، کولر برقی باشد!
موضوعی که دستمایه طنز کاربران شده است. یکی از کاربران در واکنش به این ویدئو به زبان کنایه آمیز نوشته:
«مطمئنم اگه جلیلی رئیسجمهور میشد تا آخر عمر فکر میکردیم کولر گازی با برق کار میکنه و راحت سرمون کلاه میگذاشتند.
واقعا فرق میکنه کی رئیس جمهور باشه!»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
😍9👍1👎1
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
اکانتهای حامی استقلال اسکاتلند از داخل ایران و توسط کاربران ارزشی اداره میشوند
یک رسانه بریتانیایی گزارش داده است که شماری از حسابهای پرمخاطب حامی استقلال اسکاتلند در شبکه اجتماعی ایکس، برخلاف ادعای صاحبانشان مبنی بر فعالیت از اسکاتلند، در واقع توسط کاربران داخل ایران مدیریت میشوند؛ موضوعی که با دادههای تازه قابلیت نمایش موقعیت جغرافیایی حسابها آشکار شده است.
بر اساس گزارش وبسایت «یوکی دیفنس ژورنال»، این حسابها در جریان جنگ ۱۲ روزه برای مدت کوتاهی رویکردی در حمایت از حکومت ایران نشان داده بودند. اما زمانی که جمهوری اسلامی بهطور سراسری اینترنت را قطع کرد، فعالیت این حسابها نیز همزمان متوقف شد و این موضوع توجه تحلیلگران را جلب کرده است.
حسین باستانی(روزنامهنگار) نیز در توئیتی با اشاره به موقعیت مکانی و انتشار یک نمونه از توئیتهای این اکانتها به این موضوع اشاره کرده است. این اکانت که خود را حامی استقلال اسکاتلند نشان میداد، پس از لو رفتن موقعیت مکانی خود از ایران، بلافاصله اکانتش را حذف کرد.
لازم به توضیح است که حکومت ایران در سالهای اخیر کوشیده است تا با صرف بودجههای کلان برای «ارتش سایبری» خود، فضای افکار عمومی در شبکههای اجتماعی را مهندسی کند.
💰 tavaanatech
یک رسانه بریتانیایی گزارش داده است که شماری از حسابهای پرمخاطب حامی استقلال اسکاتلند در شبکه اجتماعی ایکس، برخلاف ادعای صاحبانشان مبنی بر فعالیت از اسکاتلند، در واقع توسط کاربران داخل ایران مدیریت میشوند؛ موضوعی که با دادههای تازه قابلیت نمایش موقعیت جغرافیایی حسابها آشکار شده است.
بر اساس گزارش وبسایت «یوکی دیفنس ژورنال»، این حسابها در جریان جنگ ۱۲ روزه برای مدت کوتاهی رویکردی در حمایت از حکومت ایران نشان داده بودند. اما زمانی که جمهوری اسلامی بهطور سراسری اینترنت را قطع کرد، فعالیت این حسابها نیز همزمان متوقف شد و این موضوع توجه تحلیلگران را جلب کرده است.
حسین باستانی(روزنامهنگار) نیز در توئیتی با اشاره به موقعیت مکانی و انتشار یک نمونه از توئیتهای این اکانتها به این موضوع اشاره کرده است. این اکانت که خود را حامی استقلال اسکاتلند نشان میداد، پس از لو رفتن موقعیت مکانی خود از ایران، بلافاصله اکانتش را حذف کرد.
لازم به توضیح است که حکومت ایران در سالهای اخیر کوشیده است تا با صرف بودجههای کلان برای «ارتش سایبری» خود، فضای افکار عمومی در شبکههای اجتماعی را مهندسی کند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🕊6👍4
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
همه برابرند، اما دارندگان اینترنت سفید برابرترند!
افشای استفاده گسترده مقامات حکومتی و حتی کاربران ارزشی از اینترنت طبقاتی، همزمان با فعال شدن قابلیت نمایش موقعیت مکانی در شبکه اجتماعی ایکس، موجی از انتقاد و اعتراض کاربران ایرانی را برانگیخته است.
یاشار سلطانی(روزنامهنگار) با اشاره به موضوع استفاده موافقان فیلترینگ و طرح صیانت از اینترنت طبقاتی نوشته:
«اینترنت سفید مقامات و مخصوصاً تندروهای مخالف اینترنت آزاد را که دیدم، یاد خوک های قلعه حیوانات افتادم.
خودشان از درِ اصلی وارد میشوند، مردم باید از دیوار بالا بروند.
آزادی وقتی سهمیهبندی شود، دیگر آزادی نیست؛ تبعیض ساختاری است.
اینترنت سفید برای ۹۰ میلیون ایرانی!»
یکی دیگر از کاربران نیز نوشته:
💰 tavaanatech
افشای استفاده گسترده مقامات حکومتی و حتی کاربران ارزشی از اینترنت طبقاتی، همزمان با فعال شدن قابلیت نمایش موقعیت مکانی در شبکه اجتماعی ایکس، موجی از انتقاد و اعتراض کاربران ایرانی را برانگیخته است.
یاشار سلطانی(روزنامهنگار) با اشاره به موضوع استفاده موافقان فیلترینگ و طرح صیانت از اینترنت طبقاتی نوشته:
«اینترنت سفید مقامات و مخصوصاً تندروهای مخالف اینترنت آزاد را که دیدم، یاد خوک های قلعه حیوانات افتادم.
خودشان از درِ اصلی وارد میشوند، مردم باید از دیوار بالا بروند.
آزادی وقتی سهمیهبندی شود، دیگر آزادی نیست؛ تبعیض ساختاری است.
اینترنت سفید برای ۹۰ میلیون ایرانی!»
یکی دیگر از کاربران نیز نوشته:
«اگه کتاب قلعه حیوانات برای مردم سایر کشورها، بامزه است
برای ما ایرانیا، عین واقعیته، حقیقته»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍21❤2
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طناب دار برای مردم، اینترنت سفید برای خواص!
آقای مومننسب! آن زمانی که با خونسردی ترسناک، حکم به "اعدام" فروشندگان فیلترشکن میدادید و آنها را مفسدفیالارض میخواندید تا به قول خودتان بقیه دستوپایشان را جمع کنند، فکرش را میکردید روزی ایلان ماسک با یک قابلیت ساده، بساط ریاکاری شما و همفکرانتان را اینگونه کف خیابان پهن کند؟
شما برای مردمی که برای بدیهیترین حق ارتباطی خود مجبور به خرید فیلترشکن هستند، آرزوی طناب دار میکنید؛ اما همفکران شما از نردبان "اینترنت طبقاتی" بالا رفته و به ریش مردمی که پشت دیوار ماندهاند میخندند.
-ارسالی از همراهان
💰 tavaanatech
آقای مومننسب! آن زمانی که با خونسردی ترسناک، حکم به "اعدام" فروشندگان فیلترشکن میدادید و آنها را مفسدفیالارض میخواندید تا به قول خودتان بقیه دستوپایشان را جمع کنند، فکرش را میکردید روزی ایلان ماسک با یک قابلیت ساده، بساط ریاکاری شما و همفکرانتان را اینگونه کف خیابان پهن کند؟
شما برای مردمی که برای بدیهیترین حق ارتباطی خود مجبور به خرید فیلترشکن هستند، آرزوی طناب دار میکنید؛ اما همفکران شما از نردبان "اینترنت طبقاتی" بالا رفته و به ریش مردمی که پشت دیوار ماندهاند میخندند.
-ارسالی از همراهان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👌15👍3❤1
حضور فعال مورا نامدار، مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا، در مراسم ملی لبنان و عمان
دفتر امور خاور نزدیک وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد که مورا نامدار، مقام ارشد این دفتر، طی روزهای گذشته در دو رویداد مهم دیپلماتیک در واشنگتن حضور یافته است. او شنبه گذشته در مراسم بزرگداشت هشتاد و دومین روز ملی لبنان در سفارت این کشور در آمریکا شرکت کرد و آن را «فرصتی برای تقویت همکاری و مشارکت میان دو کشور» توصیف کرد.
نامدار همچنین در مراسم روز ملی سلطنت عمان در سفارت این کشور حضور یافت و با تأکید بر قدمت بیش از ۱۹۰ ساله روابط دیپلماتیک واشنگتن و مسقط، صمیمانهترین تبریکها و آرزوهای خود را به دولت و مردم عمان تقدیم کرد.
این دو حضور رسمی، بخشی از تحرکات گسترده مورا نامدار طی ماههای اخیر است؛ تحرکاتی که با هدف همراهکردن کشورهای منطقه در روندهای دیپلماتیک و تلاشهای صلحمحور انجام میشود. نامدار که اصالتاً ایرانیتبار و از خانوادهای ایراندوست است، بهعنوان یک حقوقدان برجسته توانسته در دستگاه دیپلماسی آمریکا جایگاهی مهم به دست آورد و اکنون یکی از چهرههای تأثیرگذار در شکلدهی به سیاستهای منطقهای واشنگتن محسوب میشود.
موفقیت و نقشآفرینی چهرههایی چون مورا نامدار یادآور ظرفیت عظیم ایرانیان در حضور در بالاترین سطوح مدیریتی و سیاسی جهان است؛ ظرفیتی که در محیطی آزاد و سالم، میتواند در خدمت توسعه و پیشرفت خود ایران نیز قرار گیرد.
#خاورمیانه #همکاری #صلح #پیمان_ابراهیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حضور فعال مورا نامدار، مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا، در مراسم ملی لبنان و عمان
دفتر امور خاور نزدیک وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد که مورا نامدار، مقام ارشد این دفتر، طی روزهای گذشته در دو رویداد مهم دیپلماتیک در واشنگتن حضور یافته است. او شنبه گذشته در مراسم بزرگداشت هشتاد و دومین روز ملی لبنان در سفارت این کشور در آمریکا شرکت کرد و آن را «فرصتی برای تقویت همکاری و مشارکت میان دو کشور» توصیف کرد.
نامدار همچنین در مراسم روز ملی سلطنت عمان در سفارت این کشور حضور یافت و با تأکید بر قدمت بیش از ۱۹۰ ساله روابط دیپلماتیک واشنگتن و مسقط، صمیمانهترین تبریکها و آرزوهای خود را به دولت و مردم عمان تقدیم کرد.
این دو حضور رسمی، بخشی از تحرکات گسترده مورا نامدار طی ماههای اخیر است؛ تحرکاتی که با هدف همراهکردن کشورهای منطقه در روندهای دیپلماتیک و تلاشهای صلحمحور انجام میشود. نامدار که اصالتاً ایرانیتبار و از خانوادهای ایراندوست است، بهعنوان یک حقوقدان برجسته توانسته در دستگاه دیپلماسی آمریکا جایگاهی مهم به دست آورد و اکنون یکی از چهرههای تأثیرگذار در شکلدهی به سیاستهای منطقهای واشنگتن محسوب میشود.
موفقیت و نقشآفرینی چهرههایی چون مورا نامدار یادآور ظرفیت عظیم ایرانیان در حضور در بالاترین سطوح مدیریتی و سیاسی جهان است؛ ظرفیتی که در محیطی آزاد و سالم، میتواند در خدمت توسعه و پیشرفت خود ایران نیز قرار گیرد.
#خاورمیانه #همکاری #صلح #پیمان_ابراهیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍6❤1
⭕️ با پیوستن زندان مرکزی بیرجند، کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته نودوششم به ۵۵ زندان گسترش یافت.
نودوششمین هفته کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در شرایطی فرا میرسد که دستگاه سرکوبگر در ایران برای بقای خود با شتابی بیسابقه، روند اعدام زندانیان را تشدید کرده است. گسترش دامنه اعدامها، در فقدان دادرسی عادلانه، و استفاده سیستماتیک از اعدام بهعنوان ابزاری برای ایجاد رعب و وحشت، نقض آشکار حقوق بنیادین بشر و مصداق بارز جنایت علیه بشریت است.
این هفته زندان مرکزی بیرجند نیز به جمع ۵۴ زندانی پیوست که پیام «نه به اعدام» را از پشت دیوارهای زندان به جامعه میرسانند.
در این هفته تصویب هفتادودومین قطعنامه ملل متحد در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران، دو حقیقت حقوقیِ تعیینکننده را به رسمیت شناخت:
۱. بهرسمیت شناختن قتلعام ۱۳۶۷ و ابراز نگرانی از تکرار آن
۲. محکوم کردن روند بی سابقه اعدامها و استفاده حکومت از اعدام بهعنوان ابزار ارعاب و سرکوب
با وجود این حکومت دست از اعدام و کشتار برنمیدارد. صدور حکم اعدام برای محمدمهدی سلیمانی -از بازداشتشدگان خیزش ۱۴۰۱- نه یک مورد استثنایی، بلکه الگوی ثابتِ حذف معترضان و از مشخصههای یک فرایند قضایی نامعتبر و سیاسی است. تنها در ماه آبان ۳۱۱ اعدام اجرا شده که از زمان قتل عام ۶۷ تا کنون بیسابقه است؛ همچنین از هفته گذشته تا کنون ۵۹ تن و از ابتدای سال ۱۴۰۴ تاکنون ۱۴۷۹ تن اعدام شده.اند.
خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام، با وجود تهدید، احضار، بازداشت و فشارهای امنیتی، هفتهبههفته در خیابانها میایستند و از جان عزیزانشان دفاع میکنند. این اعتراضی است که نیازمند حمایت گسترده مردم و جامعه جهانی است.
سهشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته نودوششم در ۵۵ زندان زیر، در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین (بند زنان و مردان)، زندان قزلحصار (واحدهای ۲و۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود قم، زندان خرم آباد، زندان بروجرد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان سبزوار، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، زندان ایلام و زندان مرکزی بیرجند.
هفته نودوششم
سهشنبه ۴ آذر ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نودوششمین هفته کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در شرایطی فرا میرسد که دستگاه سرکوبگر در ایران برای بقای خود با شتابی بیسابقه، روند اعدام زندانیان را تشدید کرده است. گسترش دامنه اعدامها، در فقدان دادرسی عادلانه، و استفاده سیستماتیک از اعدام بهعنوان ابزاری برای ایجاد رعب و وحشت، نقض آشکار حقوق بنیادین بشر و مصداق بارز جنایت علیه بشریت است.
این هفته زندان مرکزی بیرجند نیز به جمع ۵۴ زندانی پیوست که پیام «نه به اعدام» را از پشت دیوارهای زندان به جامعه میرسانند.
در این هفته تصویب هفتادودومین قطعنامه ملل متحد در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران، دو حقیقت حقوقیِ تعیینکننده را به رسمیت شناخت:
۱. بهرسمیت شناختن قتلعام ۱۳۶۷ و ابراز نگرانی از تکرار آن
۲. محکوم کردن روند بی سابقه اعدامها و استفاده حکومت از اعدام بهعنوان ابزار ارعاب و سرکوب
با وجود این حکومت دست از اعدام و کشتار برنمیدارد. صدور حکم اعدام برای محمدمهدی سلیمانی -از بازداشتشدگان خیزش ۱۴۰۱- نه یک مورد استثنایی، بلکه الگوی ثابتِ حذف معترضان و از مشخصههای یک فرایند قضایی نامعتبر و سیاسی است. تنها در ماه آبان ۳۱۱ اعدام اجرا شده که از زمان قتل عام ۶۷ تا کنون بیسابقه است؛ همچنین از هفته گذشته تا کنون ۵۹ تن و از ابتدای سال ۱۴۰۴ تاکنون ۱۴۷۹ تن اعدام شده.اند.
خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام، با وجود تهدید، احضار، بازداشت و فشارهای امنیتی، هفتهبههفته در خیابانها میایستند و از جان عزیزانشان دفاع میکنند. این اعتراضی است که نیازمند حمایت گسترده مردم و جامعه جهانی است.
سهشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته نودوششم در ۵۵ زندان زیر، در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین (بند زنان و مردان)، زندان قزلحصار (واحدهای ۲و۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود قم، زندان خرم آباد، زندان بروجرد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان سبزوار، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، زندان ایلام و زندان مرکزی بیرجند.
هفته نودوششم
سهشنبه ۴ آذر ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊13❤1
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در چهارمین شب عزاداریهای فاطمه زهرا در «حسینیه امام»، محمود کریمی، مداح محبوب بیت رهبری، بار دیگر نشان داد چگونه میتوان آثار ماندگار موسیقی و ادبیات ایران را به ابزار تبلیغاتی قدرت تبدیل کرد.
او پس از تحریف سرود «ای ایران» ـ همان نسخهای که به خواست مستقیم علی خامنهای خوانده شد و با اضافهکردن عباراتی مانند «ایران زیر سایه حیدر بمانی در امان» ماهیت ملی این اثر را مخدوش کرد ـ این بار در مداحی دوشنبهشب، تصنیف «ایران، ای سرای امید» اثر هوشنگ ابتهاج با آهنگسازی محمدرضا لطفی را با شعارهای «حیدر، حیدر» درآمیخت.
این در حالی است که «حیدر» در ادبیات مداحان حکومتی کنایهای آشکار به رهبر جمهوری اسلامی است و استفاده از آن در کنار سرودهای ملی، تلاشی برای مصادره هویت جمعی ایرانیان و پیوند دادن آن به شخص رهبر تلقی میشود.
تحریف آثار نمادین، نه تنها احترام به خالقان این آثار را نادیده میگیرد، بلکه مرز میان هویت ملی و تبلیغات حکومتی را مخدوش میسازد؛ روندی که هر بار گستاخانهتر ادامه مییابد.
#حیدر #مداحی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
او پس از تحریف سرود «ای ایران» ـ همان نسخهای که به خواست مستقیم علی خامنهای خوانده شد و با اضافهکردن عباراتی مانند «ایران زیر سایه حیدر بمانی در امان» ماهیت ملی این اثر را مخدوش کرد ـ این بار در مداحی دوشنبهشب، تصنیف «ایران، ای سرای امید» اثر هوشنگ ابتهاج با آهنگسازی محمدرضا لطفی را با شعارهای «حیدر، حیدر» درآمیخت.
این در حالی است که «حیدر» در ادبیات مداحان حکومتی کنایهای آشکار به رهبر جمهوری اسلامی است و استفاده از آن در کنار سرودهای ملی، تلاشی برای مصادره هویت جمعی ایرانیان و پیوند دادن آن به شخص رهبر تلقی میشود.
تحریف آثار نمادین، نه تنها احترام به خالقان این آثار را نادیده میگیرد، بلکه مرز میان هویت ملی و تبلیغات حکومتی را مخدوش میسازد؛ روندی که هر بار گستاخانهتر ادامه مییابد.
#حیدر #مداحی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👎24👍3
۲۵ نوامبر؛ روز جهانی منع خشونت علیه زنان
طرح از ساناز باقری
خشونت علیه زنان و دختران، طیف وسیعی از رفتار خشونتآمیز و توهینآمیز را شامل میشود که به اشکال مختلف رخ میدهد. امروزه خشونت فیزیکی، روانی، جنسی و گونههای دیگر خشونت در کنار محرومیت از حقوق اجتماعی و شخصی و غیره در جهان جاری است. در بسیاری از کشورها که قانون از زنان حمایت نمیکند چندان که باید به خشونت پرداخته نمیشود؛ عمدتا به دلایلی مانند مصونیت از مجازات، خاموشماندن در برابر خشونتگر، بدنامی، شرم، خجالت و حفظ آبرو.
خشونت علیه زنان در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی و جغرافیایی رخ میدهد، اما در برخی گروهها شایعتر است و مانع دستیابی به برابری، توسعه و صلح و تحقق حقوق بشر میشود.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/16DaysOrange
#نه_به_خشونت_علیه_زنان #خشونت_علیه_زنان #زنان #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از ساناز باقری
خشونت علیه زنان و دختران، طیف وسیعی از رفتار خشونتآمیز و توهینآمیز را شامل میشود که به اشکال مختلف رخ میدهد. امروزه خشونت فیزیکی، روانی، جنسی و گونههای دیگر خشونت در کنار محرومیت از حقوق اجتماعی و شخصی و غیره در جهان جاری است. در بسیاری از کشورها که قانون از زنان حمایت نمیکند چندان که باید به خشونت پرداخته نمیشود؛ عمدتا به دلایلی مانند مصونیت از مجازات، خاموشماندن در برابر خشونتگر، بدنامی، شرم، خجالت و حفظ آبرو.
خشونت علیه زنان در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی و جغرافیایی رخ میدهد، اما در برخی گروهها شایعتر است و مانع دستیابی به برابری، توسعه و صلح و تحقق حقوق بشر میشود.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/16DaysOrange
#نه_به_خشونت_علیه_زنان #خشونت_علیه_زنان #زنان #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊13❤2
«سعیدی سیرجانی را سکته کردند»، این جملهای بود که بسیاری پس از مرگ سعیدی سیرجانی که توسط جمهوری اسلامی علت آن سکته اعلام شد، بر زبان آوردند. این جمله حاکی از آن بود که علیاکبر سعیدی سیرجانی که هنگام مرگ به دست جمهوری اسلامی اسیر بود به مرگ طبیعی نمرده، بلکه به قتل رسیده است.
پرونده قتلهای ناراضیان سیاسی و روشنفکران توسط جمهوری اسلامی چیزی نبود که از چشم فعالان سیاسی و حتی مردم عادی مخفی بوده باشد. سعیدی سیرجانی تنها به «جرم!» نوشتن نامه به رهبری جمهوری اسلامی که در آن به سانسور کتابهایش اشاره کرده بود بازداشت شد و تحت شکنجه قرار گرفت. او مجبور شد مقابل دوربین بنشیند و علیه خود اعتراف کند.
نامههای سیرجانی حاوی نکات طنز و جدی بسیاری است که همه درس شجاعت است. شجاعت روشنفکری که نقادانه نفر اول مملکت را مورد خطاب قرار میدهد. سعیدی سیرجانی در ابتدای نامه اولش به خامنهای چنین مینویسد: «محضر مبارک حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم جمهوری اسلامی با عرض سلام و تقدیم احترام، سه ماه پیش عریضهای به حضورتان فرستادم در شرح اختناق تحملناپذیر نامعقولی که ماموران وزارت ارشاد در کار نشر کتاب اعمال میفرمایند. چون تا امروز ماموران دفتر آن جناب نه وصول عریضهام را اعلام فرمودهاند و نه اثری از توجه به مسئله مشهود افتاده است و از طرفی یقین دارم اخلاق اسلامی و طبع هنرپرور جنابعالی والاتر از آن است که دادخواهی متظلمی بیجواب مانده با این احتمال که شاید در رساندن نامهام غفلت یا تغافلی رفته باشد مجددا زحمتافزا میشوم …»
سعیدی سیرجانی به خطر این کار خود واقف است و میداند نوشتن نامه ممکن است به قیمت جانش تمام شود اما قلم به دست میگیرد و نامه مینویسد. حتی خطرات این کار را با زبانی شیوا در نامهاش به خامنهای یادآور میشود و در پایان نامه آن را مینویسد: «در ماههای اخیر شایعهسازان البته متدین جوانمرد خروارها کاغذ موسسه کیهان و خبرنامهها را تلف کردند که مرا سرسپرده امپریالیسم و از فعالان حزب توده و از مداحان رژیم آریامهری و از نوکران پهلبدی که شوهر اشرف* است و بالاخره عضو رسمی ساواک معرفی کنند تا اگر روزی صفیر گلولهای سینهام را شکافت یا جسد بیجانم فرش خیابانی شد حتی یک نفر بر جنازه ملحد آلوده بدنامی چون بنده نماز نخواند … این شاید آخرین نامه من باشد که گوش جانم مشتاق طنین رهاییبخش الرحمن است و مزهای در جهان نمیبینم. یا بفرمایید مرا بگیرند و به پاداش جرایم که به سائقه طبع بزرگوار پرهیزکارشان برایم تراشیدهاند بکشند یا به دادخواهیم رسیدگی کنند و علت توقیف کتابم را اعلام راه پیشوای آزادگان جهان حسین بی علی کنند که در انحصار قشر و طبقه خاصی نیست. به نزدیک من در ستمسوختن / گواراتر از با ستمساختن.»
آنگونه که از نامه دوم سیرجانی به خامنهای بر میآید خامنهای به این نامه پاسخی عتابآمیز میدهد. سیرجانی در ابتدای نامه دوم به واکنش خامنهای اشاره میکند: «پيام عتابآميز جنابعالی را آقای صابری برايم خواند، متاسف شدم، نه به علت اينکه مورد قهر آن مقام معظم قرار گرفتهام و به زودی امت هميشه در صحنه حزبالله حسابم را خواهند رسيد که مرگ در راه دفاع از حق شهادت است و ما مرگ شهادت از خدا خواستهايم. تاسف و تاثرم از پندارهای باطل خويش بود و اميدهای بربادرفتهام درباره سعهصدر جنابعالی و سرنوشتی که ملت ايران در دوران رهبری شما خواهند داشت. بگذريم از لحن توهينآميز پيام که حتی قاصد را شرمنده کرده بود و از هر مسلمان باتقوايی بعيد مینمود تا چه رسد به رهبر مسلمانان جهان. حيرتم از اين است که جنابعالی به استناد کدامين سند و قرينه و امارت مرا مرتد قلمداد کرديد و نامعتقد به اسلام. اگر مستند به نوشتههای من است ایکاش موردش را مشخص میفرموديد و اگر مبتنی بر واردات غيبی است و اشراف بر ضماير که انا لله و انا اليه راجعون.»
سعیدی سیرجانی در ۲۳ اسفند ماه ۱۳۷۲، خارج از منزل مسکونیاش به وسیله ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد و پس از ۹ ماه بازداشت در چهارم آذر ماه ۱۳۷۳ درگذشت. در زمان بازداشت سیرجانی او هیچ ملاقاتیای نداشت و کسی از محل بازداشتش مطلع نبود. وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیهای سیرجانی را متهم به «نگهداری و استعمال مواد مخدر و نیز همجنسبازی و لواط» کردند.
البته اتهاماتی مانند جاسوسی و اقدام علیه امنیت ملی را به اتهامات او اضافه کردند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/aliakbar_saeidi_sirjani/
#سعیدی_سیرجانی #علیه_فراموشی #علی_اکبر_سعیدی_سیرجانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پرونده قتلهای ناراضیان سیاسی و روشنفکران توسط جمهوری اسلامی چیزی نبود که از چشم فعالان سیاسی و حتی مردم عادی مخفی بوده باشد. سعیدی سیرجانی تنها به «جرم!» نوشتن نامه به رهبری جمهوری اسلامی که در آن به سانسور کتابهایش اشاره کرده بود بازداشت شد و تحت شکنجه قرار گرفت. او مجبور شد مقابل دوربین بنشیند و علیه خود اعتراف کند.
نامههای سیرجانی حاوی نکات طنز و جدی بسیاری است که همه درس شجاعت است. شجاعت روشنفکری که نقادانه نفر اول مملکت را مورد خطاب قرار میدهد. سعیدی سیرجانی در ابتدای نامه اولش به خامنهای چنین مینویسد: «محضر مبارک حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم جمهوری اسلامی با عرض سلام و تقدیم احترام، سه ماه پیش عریضهای به حضورتان فرستادم در شرح اختناق تحملناپذیر نامعقولی که ماموران وزارت ارشاد در کار نشر کتاب اعمال میفرمایند. چون تا امروز ماموران دفتر آن جناب نه وصول عریضهام را اعلام فرمودهاند و نه اثری از توجه به مسئله مشهود افتاده است و از طرفی یقین دارم اخلاق اسلامی و طبع هنرپرور جنابعالی والاتر از آن است که دادخواهی متظلمی بیجواب مانده با این احتمال که شاید در رساندن نامهام غفلت یا تغافلی رفته باشد مجددا زحمتافزا میشوم …»
سعیدی سیرجانی به خطر این کار خود واقف است و میداند نوشتن نامه ممکن است به قیمت جانش تمام شود اما قلم به دست میگیرد و نامه مینویسد. حتی خطرات این کار را با زبانی شیوا در نامهاش به خامنهای یادآور میشود و در پایان نامه آن را مینویسد: «در ماههای اخیر شایعهسازان البته متدین جوانمرد خروارها کاغذ موسسه کیهان و خبرنامهها را تلف کردند که مرا سرسپرده امپریالیسم و از فعالان حزب توده و از مداحان رژیم آریامهری و از نوکران پهلبدی که شوهر اشرف* است و بالاخره عضو رسمی ساواک معرفی کنند تا اگر روزی صفیر گلولهای سینهام را شکافت یا جسد بیجانم فرش خیابانی شد حتی یک نفر بر جنازه ملحد آلوده بدنامی چون بنده نماز نخواند … این شاید آخرین نامه من باشد که گوش جانم مشتاق طنین رهاییبخش الرحمن است و مزهای در جهان نمیبینم. یا بفرمایید مرا بگیرند و به پاداش جرایم که به سائقه طبع بزرگوار پرهیزکارشان برایم تراشیدهاند بکشند یا به دادخواهیم رسیدگی کنند و علت توقیف کتابم را اعلام راه پیشوای آزادگان جهان حسین بی علی کنند که در انحصار قشر و طبقه خاصی نیست. به نزدیک من در ستمسوختن / گواراتر از با ستمساختن.»
آنگونه که از نامه دوم سیرجانی به خامنهای بر میآید خامنهای به این نامه پاسخی عتابآمیز میدهد. سیرجانی در ابتدای نامه دوم به واکنش خامنهای اشاره میکند: «پيام عتابآميز جنابعالی را آقای صابری برايم خواند، متاسف شدم، نه به علت اينکه مورد قهر آن مقام معظم قرار گرفتهام و به زودی امت هميشه در صحنه حزبالله حسابم را خواهند رسيد که مرگ در راه دفاع از حق شهادت است و ما مرگ شهادت از خدا خواستهايم. تاسف و تاثرم از پندارهای باطل خويش بود و اميدهای بربادرفتهام درباره سعهصدر جنابعالی و سرنوشتی که ملت ايران در دوران رهبری شما خواهند داشت. بگذريم از لحن توهينآميز پيام که حتی قاصد را شرمنده کرده بود و از هر مسلمان باتقوايی بعيد مینمود تا چه رسد به رهبر مسلمانان جهان. حيرتم از اين است که جنابعالی به استناد کدامين سند و قرينه و امارت مرا مرتد قلمداد کرديد و نامعتقد به اسلام. اگر مستند به نوشتههای من است ایکاش موردش را مشخص میفرموديد و اگر مبتنی بر واردات غيبی است و اشراف بر ضماير که انا لله و انا اليه راجعون.»
سعیدی سیرجانی در ۲۳ اسفند ماه ۱۳۷۲، خارج از منزل مسکونیاش به وسیله ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد و پس از ۹ ماه بازداشت در چهارم آذر ماه ۱۳۷۳ درگذشت. در زمان بازداشت سیرجانی او هیچ ملاقاتیای نداشت و کسی از محل بازداشتش مطلع نبود. وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیهای سیرجانی را متهم به «نگهداری و استعمال مواد مخدر و نیز همجنسبازی و لواط» کردند.
البته اتهاماتی مانند جاسوسی و اقدام علیه امنیت ملی را به اتهامات او اضافه کردند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/aliakbar_saeidi_sirjani/
#سعیدی_سیرجانی #علیه_فراموشی #علی_اکبر_سعیدی_سیرجانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤14🕊10💔8👌1