Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امید فتحی، شهروند خراسانی و زندانی سیاسی سابق، که همواره نظرات خود را به صراحت بیان میکند، در جاده طبس ـ یزد، خطاب به علی خامنهای سخن میگوید.
او در جادهای که وجب به وجبش معادن ارزشمند است ولی نشانهای از آبادانی وجود ندارد، خطاب به خامنهای این جاده را به جاده سیاست تشبیه میکند.
او به خامنهای میگوید شما جاده سیاست را هم مثل این جاده آباد نکردید و در جادهای که سرعت مجاز ۹۰ کیلومتر در ساعت است، ۱۷۰ کیلومتر رفتید.
او از سیاست آرمان فلسطین و آزادسازی قدس را که باعث کشته شدن بسیاری از هموطنان و از بین رفتن منابع شده، انتقاد میکند و خطاب به خامنهای میگوید که شما تجدید نیاوردید، بلکه مردود شدید.
آقای فتحی در انتهای سخنان خود برای علی خامنهای آرزوی طول عمر میکند تا زنده بماند و پاسخگوی عملکرد خود باشد.
آقای امید فتحی در سالهای گذشته بارها بازداشت شده و تحت شکنجه قرار گرفته است، ولی هرگز پا پس نکشیده و از بیان نظراتش عقبنشینی نکرده است.
#انقلاب۵۷ #خامنه_ای #امید_فتحی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در جادهای که وجب به وجبش معادن ارزشمند است ولی نشانهای از آبادانی وجود ندارد، خطاب به خامنهای این جاده را به جاده سیاست تشبیه میکند.
او به خامنهای میگوید شما جاده سیاست را هم مثل این جاده آباد نکردید و در جادهای که سرعت مجاز ۹۰ کیلومتر در ساعت است، ۱۷۰ کیلومتر رفتید.
او از سیاست آرمان فلسطین و آزادسازی قدس را که باعث کشته شدن بسیاری از هموطنان و از بین رفتن منابع شده، انتقاد میکند و خطاب به خامنهای میگوید که شما تجدید نیاوردید، بلکه مردود شدید.
آقای فتحی در انتهای سخنان خود برای علی خامنهای آرزوی طول عمر میکند تا زنده بماند و پاسخگوی عملکرد خود باشد.
آقای امید فتحی در سالهای گذشته بارها بازداشت شده و تحت شکنجه قرار گرفته است، ولی هرگز پا پس نکشیده و از بیان نظراتش عقبنشینی نکرده است.
#انقلاب۵۷ #خامنه_ای #امید_فتحی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روایت محمد داوری، زندانی سیاسی از عادلآباد: شکنجه، تهدید و بیعدالتی در حکومت خامنهای
محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادلآباد شیراز، در نامهای به علی خامنهای، وی را مسئول شکنجهها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانوادهاش میداند. او روایت میکند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجهگران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانوادهاش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمیدارد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی
محمد داوری هستم و این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما مینویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار دادهام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقتهایی میدانم که در طی این مدت خود و خانوادهام متحمل شدهایم.
در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج میکنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را میبینم آنها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون میکنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آنهم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دستها و پاهایم دچار بیحسی و کبودی میشوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی میشود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه مییابد.
سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان میربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بیخبری و بیاطلاعی درگیر استرس و بیتابی دهشتانکی کنند آنهم به گونهای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونهای کتک بزنند که دندهها و سینهام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینکام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ چانه خودم را نمیزنم اما کیست که بتواند درک کند زجری را که خانوادهام در این مدت متحمل شدهاند، هیهات از این ظلم.
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، حال من از شما میپرسم مخلان امنیت روانی جامعه چه کسانی هستند؟ مضاف بر آن تورم افسارگسیخته، افزایش روزافزون قیمت دلار، مسکن، خودرو و اقلام خوراکی که طبقه کارگر و فرودستان جامعه و بخش بزرگی از طبقه متوسط را شرمندهتر از پیش کرده است آیا جایی برای امنیت روانی جامعه باقی میگذارد؟
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، تاکید شما در تیرماه سال جاری به قضات در مورد رعایت و الزام به حقوق بشر اسلامی را نیز شنیدم. هرچند تن نیمهجان حقوق بشر را در غرب به صلیب آویختهاند اما در واقع حقوق بشر اسلامی وضعیت فاجعه آمیزتری را سپری میکند؛ مترسک موریانه خوردهای را میماند که حتی مذمتترین و ادبارترین پرندگان هم از او باکی ندارند و گویا استمرار چنین وضعی باب میل مسئولانی میباشد که دل به افشای جنایت صهیونیستها خوش کردهاند تا بر ستمهای خود سرپوش بگذارند. در واقع دسترسی به حقوق بشر اسلامی نه تنها امکانپذیر نیست بلکه تنها راه دستیابی به آن اعتصاب غذا و بازی کردن با سلامت خود میباشد. از اینروست که ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تبدیل به خانهای متروکه شده است.
به تبلیغات رسانهای اهمیت نخواهم داد اما آنچه که بعنوان یک فعال حقوق زندانیان در زندانهای جنوب ایران در طی این سالها تجربه کردهام برایم تداعی کننده زندانهای حجاج ابن یوسف است. وجود یک سیاهچال شش سلولی موسوم به زیرزمین و شکنجهگاه دیگری موسوم به بند ارشاد در زندان عادل آباد شیراز که مسئولان زندان آن را از بازدیدکنندگان پنهان میکنند و در آن به شکنجههای طاقت فرسا متوسل میشوند، خود نمونه این ادعاست. بیماری که چندین ماه است به آن درگیرم و در پی انتقال به همین سلولهای مخوف به آن مبتلا شدهام،....
ادامه را در سایت توانا بخوانید:
https://tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/
#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادلآباد شیراز، در نامهای به علی خامنهای، وی را مسئول شکنجهها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانوادهاش میداند. او روایت میکند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجهگران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانوادهاش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمیدارد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی
محمد داوری هستم و این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما مینویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار دادهام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقتهایی میدانم که در طی این مدت خود و خانوادهام متحمل شدهایم.
در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج میکنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را میبینم آنها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون میکنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آنهم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دستها و پاهایم دچار بیحسی و کبودی میشوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی میشود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه مییابد.
سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان میربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بیخبری و بیاطلاعی درگیر استرس و بیتابی دهشتانکی کنند آنهم به گونهای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونهای کتک بزنند که دندهها و سینهام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینکام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ چانه خودم را نمیزنم اما کیست که بتواند درک کند زجری را که خانوادهام در این مدت متحمل شدهاند، هیهات از این ظلم.
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، حال من از شما میپرسم مخلان امنیت روانی جامعه چه کسانی هستند؟ مضاف بر آن تورم افسارگسیخته، افزایش روزافزون قیمت دلار، مسکن، خودرو و اقلام خوراکی که طبقه کارگر و فرودستان جامعه و بخش بزرگی از طبقه متوسط را شرمندهتر از پیش کرده است آیا جایی برای امنیت روانی جامعه باقی میگذارد؟
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، تاکید شما در تیرماه سال جاری به قضات در مورد رعایت و الزام به حقوق بشر اسلامی را نیز شنیدم. هرچند تن نیمهجان حقوق بشر را در غرب به صلیب آویختهاند اما در واقع حقوق بشر اسلامی وضعیت فاجعه آمیزتری را سپری میکند؛ مترسک موریانه خوردهای را میماند که حتی مذمتترین و ادبارترین پرندگان هم از او باکی ندارند و گویا استمرار چنین وضعی باب میل مسئولانی میباشد که دل به افشای جنایت صهیونیستها خوش کردهاند تا بر ستمهای خود سرپوش بگذارند. در واقع دسترسی به حقوق بشر اسلامی نه تنها امکانپذیر نیست بلکه تنها راه دستیابی به آن اعتصاب غذا و بازی کردن با سلامت خود میباشد. از اینروست که ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تبدیل به خانهای متروکه شده است.
به تبلیغات رسانهای اهمیت نخواهم داد اما آنچه که بعنوان یک فعال حقوق زندانیان در زندانهای جنوب ایران در طی این سالها تجربه کردهام برایم تداعی کننده زندانهای حجاج ابن یوسف است. وجود یک سیاهچال شش سلولی موسوم به زیرزمین و شکنجهگاه دیگری موسوم به بند ارشاد در زندان عادل آباد شیراز که مسئولان زندان آن را از بازدیدکنندگان پنهان میکنند و در آن به شکنجههای طاقت فرسا متوسل میشوند، خود نمونه این ادعاست. بیماری که چندین ماه است به آن درگیرم و در پی انتقال به همین سلولهای مخوف به آن مبتلا شدهام،....
ادامه را در سایت توانا بخوانید:
https://tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/
#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فراخوان اعتراض به احکام ۳۰ سال زندان علیه پنج معلم سرافراز
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، بیانیهای به شرح زیر منتشر کرد و از هموطنان خواست که آن را امضا کنند:
معلمان آگاه، ملت سرافراز و وجدانهای حق طلب:
🔸در هفتههای اخیر پنج تن از معلمان ایران، هر کدام در دادگاه بدوی به ۶ سال زندان و در مجموع ۳۰ سال زندان محکوم شدهاند.
🔸آقایان #پیروز_نامی، #علی_کروشات، #سیامک_صادقی_چهرازی و خانم #کوکب_بداغی_پگاه از فعالان صنفی استان خوزستان از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب #اهواز و جناب #مسعود_فرهیخته از فعالان صنفی البرز از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب #کرج به این احکام سنگین محکوم شدهاند. آقای مسعود فرهیخته علاوه بر ۶ سال زندان به دو سال ممنوع الخروجی، دو سال محرومیت از حضور در گروهها و دستجات و دو سال محرومیت تردد در استانهای تهران و البرز و قزوین و کردستان و لرستان نیز محکوم شده است.
🔸این حجم از هزینه صرفاً بابت فعالیتهای صنفی و در رأس آن آموزش رایگان که خیر عمومی در آن است، نه تنها ظلم به این کنشگران صنفی و خانوادههای آنهاست، بلکه نشانه خطرناکی است که صادر کنندگان این احکام، درکی و محاسبهای از نتایج هولناک آن نداشته و ندارند. صدور این احکام، نشانه گرفتن معنای راستین معلمی و توهین به شعور، آگاهی و بیداری جامعه است.
🔸ما امضا کنندگان این متن، ضمن حمایت قاطع از آقایان پیروز نامی، علی کروشات، سیامک صادقی چهرازی و خانم کوکب بداغی پگاه (فعالان صنفی خوزستان) و مسعود فرهیخته (فعال صنفی البرز) خواهان نقض کامل این احکام و تبرئه معلمان نامبرده در دادگاه تجدید نظر هستیم.
📎برای امضای این فراخوان به لینک فرم نگار وارد شوید و نام و نام خانوادگی خود را پائین صفحه وارد کنید و سپس بر گزینهی ارسال یا ارائه در انتهای صفحه کلیک کنید.
https://forms.gle/cw69d3ZxJ7g58xki9
#بیانیه #معلم #معلمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، بیانیهای به شرح زیر منتشر کرد و از هموطنان خواست که آن را امضا کنند:
معلمان آگاه، ملت سرافراز و وجدانهای حق طلب:
🔸در هفتههای اخیر پنج تن از معلمان ایران، هر کدام در دادگاه بدوی به ۶ سال زندان و در مجموع ۳۰ سال زندان محکوم شدهاند.
🔸آقایان #پیروز_نامی، #علی_کروشات، #سیامک_صادقی_چهرازی و خانم #کوکب_بداغی_پگاه از فعالان صنفی استان خوزستان از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب #اهواز و جناب #مسعود_فرهیخته از فعالان صنفی البرز از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب #کرج به این احکام سنگین محکوم شدهاند. آقای مسعود فرهیخته علاوه بر ۶ سال زندان به دو سال ممنوع الخروجی، دو سال محرومیت از حضور در گروهها و دستجات و دو سال محرومیت تردد در استانهای تهران و البرز و قزوین و کردستان و لرستان نیز محکوم شده است.
🔸این حجم از هزینه صرفاً بابت فعالیتهای صنفی و در رأس آن آموزش رایگان که خیر عمومی در آن است، نه تنها ظلم به این کنشگران صنفی و خانوادههای آنهاست، بلکه نشانه خطرناکی است که صادر کنندگان این احکام، درکی و محاسبهای از نتایج هولناک آن نداشته و ندارند. صدور این احکام، نشانه گرفتن معنای راستین معلمی و توهین به شعور، آگاهی و بیداری جامعه است.
🔸ما امضا کنندگان این متن، ضمن حمایت قاطع از آقایان پیروز نامی، علی کروشات، سیامک صادقی چهرازی و خانم کوکب بداغی پگاه (فعالان صنفی خوزستان) و مسعود فرهیخته (فعال صنفی البرز) خواهان نقض کامل این احکام و تبرئه معلمان نامبرده در دادگاه تجدید نظر هستیم.
📎برای امضای این فراخوان به لینک فرم نگار وارد شوید و نام و نام خانوادگی خود را پائین صفحه وارد کنید و سپس بر گزینهی ارسال یا ارائه در انتهای صفحه کلیک کنید.
https://forms.gle/cw69d3ZxJ7g58xki9
#بیانیه #معلم #معلمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زوم: جمهوری اسلامی چه بر سر کارآفرینان آورد؟
از کارآفرینان عصر پهلوی چه میدانید؟ افرادی چون برادران خیامی، حبیبالله القانیان و محمدتقی برخوردار. تلاشگران خلاقی که عمری در راه رونقدادن صنعت در ایران خدمت کردند ولی با پیروزی انقلاب اسلامی زندگیشان از این رو به آن رو شد؛ تمام دار و ندارشان مصادره شد و خودشان کشته یا تبعید شدند. حکومت اسلامی به نابودی زندگی خصوصی و تاراج اموال این نخبگان، بسنده نکرد؛ بلکه تشکیلات و زحمات پرثمرشان را هم با بیلیاقتی و سوءمدیریت به باد داد و میدان را در اختیار افراد نالایق و بیهویتی مثل جزایری و زنجانی گذاشت. با سرنوشت شماری از این کارآفرینان آشنا شوید.
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/2VVhrCI
#زوم #انقلاب_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از کارآفرینان عصر پهلوی چه میدانید؟ افرادی چون برادران خیامی، حبیبالله القانیان و محمدتقی برخوردار. تلاشگران خلاقی که عمری در راه رونقدادن صنعت در ایران خدمت کردند ولی با پیروزی انقلاب اسلامی زندگیشان از این رو به آن رو شد؛ تمام دار و ندارشان مصادره شد و خودشان کشته یا تبعید شدند. حکومت اسلامی به نابودی زندگی خصوصی و تاراج اموال این نخبگان، بسنده نکرد؛ بلکه تشکیلات و زحمات پرثمرشان را هم با بیلیاقتی و سوءمدیریت به باد داد و میدان را در اختیار افراد نالایق و بیهویتی مثل جزایری و زنجانی گذاشت. با سرنوشت شماری از این کارآفرینان آشنا شوید.
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/2VVhrCI
#زوم #انقلاب_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز زادروز جاویدنام آرشام ابراهیمی از جانباختگان آبان ۹۸ بود.
خواهر آرشام نوشت:
«من نمیخواستم بره این کلافهام کرده
حاضرم زندگیمو بدم که فقط برگرده
۲۶ سالت شد داداش
از شمع ۲۰ سالگی به بعدتو فوت نکردیا هر سالی که گذشت کلی مو برات سفید کردم به جای شمعهایی که نبودی🩵
دوستت دارم تا ابد🙂🖤
۲۰ بهمن ۷۷»
@arsham_ebrahimi77
آرشام ابراهیمی، دانشجوی دندانپزشکی
۲۵ آبان ۹۸ در اصفهان با اصابت گلوله نیروهای حکومتی، جان باخت.
قامتی رشید داشت و تنها پسر خانواده بود. تازه یک سال از تحصیلش در رشته دندانپزشکی میگذشت. چه رویاهایی که برای روزهای پایان تحصیلش در سر نمیپروراند. در راه خانه بود و مادر و پدر و دو خواهرش چشم به راهش بودند. اما گلوله سرکوبگران یکراست بر پشتش نشست. با همان تن مجروح بازداشتش کردند و آنقدر او را زدند تا جان باخت.
خانواده آرشام بعد از این واقعه تحت فشار زیادی قرار گرفتند، خواهرش احضار شد.....
#آرشام_ابراهیمی #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #آبان_خونین #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خواهر آرشام نوشت:
«من نمیخواستم بره این کلافهام کرده
حاضرم زندگیمو بدم که فقط برگرده
۲۶ سالت شد داداش
از شمع ۲۰ سالگی به بعدتو فوت نکردیا هر سالی که گذشت کلی مو برات سفید کردم به جای شمعهایی که نبودی🩵
دوستت دارم تا ابد🙂🖤
۲۰ بهمن ۷۷»
@arsham_ebrahimi77
آرشام ابراهیمی، دانشجوی دندانپزشکی
۲۵ آبان ۹۸ در اصفهان با اصابت گلوله نیروهای حکومتی، جان باخت.
قامتی رشید داشت و تنها پسر خانواده بود. تازه یک سال از تحصیلش در رشته دندانپزشکی میگذشت. چه رویاهایی که برای روزهای پایان تحصیلش در سر نمیپروراند. در راه خانه بود و مادر و پدر و دو خواهرش چشم به راهش بودند. اما گلوله سرکوبگران یکراست بر پشتش نشست. با همان تن مجروح بازداشتش کردند و آنقدر او را زدند تا جان باخت.
خانواده آرشام بعد از این واقعه تحت فشار زیادی قرار گرفتند، خواهرش احضار شد.....
#آرشام_ابراهیمی #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #آبان_خونین #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایت محمد داوری، زندانی سیاسی از عادلآباد: شکنجه، تهدید و بیعدالتی در حکومت خامنهای
محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادلآباد شیراز، در نامهای به علی خامنهای، وی را مسئول شکنجهها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانوادهاش میداند. او روایت میکند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجهگران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانوادهاش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمیدارد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی
محمد داوری هستم و این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما مینویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار دادهام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقتهایی میدانم که در طی این مدت خود و خانوادهام متحمل شدهایم.
در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج میکنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را میبینم آنها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون میکنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آنهم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دستها و پاهایم دچار بیحسی و کبودی میشوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی میشود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه مییابد.
سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان میربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بیخبری و بیاطلاعی درگیر استرس و بیتابی دهشتانکی کنند آنهم به گونهای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونهای کتک بزنند که دندهها و سینهام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینکام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ ....
ادامه را در سایت توانا بخوانید:
tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/
#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادلآباد شیراز، در نامهای به علی خامنهای، وی را مسئول شکنجهها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانوادهاش میداند. او روایت میکند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجهگران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانوادهاش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمیدارد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی
محمد داوری هستم و این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما مینویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار دادهام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقتهایی میدانم که در طی این مدت خود و خانوادهام متحمل شدهایم.
در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج میکنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را میبینم آنها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون میکنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آنهم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دستها و پاهایم دچار بیحسی و کبودی میشوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی میشود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه مییابد.
سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان میربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بیخبری و بیاطلاعی درگیر استرس و بیتابی دهشتانکی کنند آنهم به گونهای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونهای کتک بزنند که دندهها و سینهام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینکام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ ....
ادامه را در سایت توانا بخوانید:
tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/
#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«روی صحبت من با تمام آن دسته از هنرمندانی هست که در جشنواره حکومتی فجر شرکت کردند جایزه شما به خون فرزندان ایران آغشته است
هنرمندانی که میتوانستند صدای آزادی، عدالت و حقیقت باشند، اما سکوت کردند. آنان که در بزنگاههای تاریخی، به جای ایستادن کنار مردم، پشت به آنها کردند و چشمان خود را بر درد و رنج جامعه بستند.
هنر، رسالتی فراتر از شهرت و منفعت شخصی دارد. هنرمند، آینهی جامعه است، اما برخی ترجیح دادند این آینه را بشکنند تا حقیقت را نبینند. آنهایی که روزی از عشق و زندگی خواندند، اما وقتی نوبت به فریاد زدن برای حق رسید، زبان در کام کشیدند. آنان که پشت درهای بسته، در امنیت و رفاه، چشم بر رنج مردم بستند و در بزمی که خون آزادیخواهان ریخته میشد، جام خود را بالا بردند. .
تاریخ، این بیتفاوتی را فراموش نخواهد کرد. روزی که طنین فریاد مردم در خیابانها پیچید، برخی هنرمندان به جای همراهی، راه سکوت و بیتفاوتی را انتخاب کردند. اما هنر واقعی، چیزی نیست که در پستوها و پشت پردههای قدرت باقی بماند. هنر واقعی، همان فریادی است که از عمق وجود مردم برمیخیزد و هیچ دیواری نمیتواند آن را خاموش کند.
آنها که پشت به مردم کردند، شاید امروز در رفاه باشند، اما فردا در حافظهی تاریخ، جز لکهای ننگین نخواهند بود. هنر بیتعهد، تنها زرق و برق توخالی است. اما صدای مردم، جاودانه خواهد ماند.»
متن فوق را پوریا افضلی، فیلمساز و تدوینگر نوشته است.
نظر شما چیست؟
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«روی صحبت من با تمام آن دسته از هنرمندانی هست که در جشنواره حکومتی فجر شرکت کردند جایزه شما به خون فرزندان ایران آغشته است
هنرمندانی که میتوانستند صدای آزادی، عدالت و حقیقت باشند، اما سکوت کردند. آنان که در بزنگاههای تاریخی، به جای ایستادن کنار مردم، پشت به آنها کردند و چشمان خود را بر درد و رنج جامعه بستند.
هنر، رسالتی فراتر از شهرت و منفعت شخصی دارد. هنرمند، آینهی جامعه است، اما برخی ترجیح دادند این آینه را بشکنند تا حقیقت را نبینند. آنهایی که روزی از عشق و زندگی خواندند، اما وقتی نوبت به فریاد زدن برای حق رسید، زبان در کام کشیدند. آنان که پشت درهای بسته، در امنیت و رفاه، چشم بر رنج مردم بستند و در بزمی که خون آزادیخواهان ریخته میشد، جام خود را بالا بردند. .
تاریخ، این بیتفاوتی را فراموش نخواهد کرد. روزی که طنین فریاد مردم در خیابانها پیچید، برخی هنرمندان به جای همراهی، راه سکوت و بیتفاوتی را انتخاب کردند. اما هنر واقعی، چیزی نیست که در پستوها و پشت پردههای قدرت باقی بماند. هنر واقعی، همان فریادی است که از عمق وجود مردم برمیخیزد و هیچ دیواری نمیتواند آن را خاموش کند.
آنها که پشت به مردم کردند، شاید امروز در رفاه باشند، اما فردا در حافظهی تاریخ، جز لکهای ننگین نخواهند بود. هنر بیتعهد، تنها زرق و برق توخالی است. اما صدای مردم، جاودانه خواهد ماند.»
متن فوق را پوریا افضلی، فیلمساز و تدوینگر نوشته است.
نظر شما چیست؟
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ساخت تندیس شنی جاویدنام حنانه کیا در سواحل عمان
کاری از فرهاد پوریاری
اینگونه آثار هنری، فراتر از یک یادبود ساده، به یک زبان جهانی برای روایت دردها و آرمانهای مردم تبدیل میشوند و خاطرهی عزیزان ازدسترفته را در قلبها زنده نگه میدارند. در جهانی که ظلم و سرکوب تلاش میکنند تاریخ را تحریف یا فراموش کنند، چنین اقدامات نمادینی نشان میدهند که وجدان بیدار جامعه، فراموشی را برنمیتابد و همچنان در جستجوی عدالت و آزادی است.
#حنانه_کیا #عروس_ایران #دادخواهی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کاری از فرهاد پوریاری
اینگونه آثار هنری، فراتر از یک یادبود ساده، به یک زبان جهانی برای روایت دردها و آرمانهای مردم تبدیل میشوند و خاطرهی عزیزان ازدسترفته را در قلبها زنده نگه میدارند. در جهانی که ظلم و سرکوب تلاش میکنند تاریخ را تحریف یا فراموش کنند، چنین اقدامات نمادینی نشان میدهند که وجدان بیدار جامعه، فراموشی را برنمیتابد و همچنان در جستجوی عدالت و آزادی است.
#حنانه_کیا #عروس_ایران #دادخواهی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرامستان بهشت علی، جایی که مزار چندین نفر از جانباختگان راه آزادی در آن قرار دارد، سپهراعظمی، نیما نوری و مهدی حضرتی، هر یه در چهلم جاویدنام حدیث نجفی مورد اصابت گلولههای جانیان سرکوبگر قرار گرفتند و کشته شدند.
برادر جاویدنام سپهر اعظمی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«تو را به جان من بمان😭
در این زمینِ تشنه، مُردن جورِ دیگر بود
ما گرچه خشکیدیم، اما چشمِمان تر بود
آوارهها آوارهها را خوب میفهمند
ما مثل هم بودیم... غم با غم برابر بود!
ما در رژیمی بیتعادل رشد میکردیم
غم چاقتر میشد ولی لبخند لاغر بود!
به یاد همسایگان ابدی برادرم»
این عزیزان که مظلومانه کشته شدند و تنها خواستهشان آزادی، رفاه، عدالت و یک زندگی معمولی بود، یادشان همواره جاودان خواهد بود.
#سپهر_اعظمی
#نیما_نوری
#مهدی_حضرتی
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برادر جاویدنام سپهر اعظمی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«تو را به جان من بمان😭
در این زمینِ تشنه، مُردن جورِ دیگر بود
ما گرچه خشکیدیم، اما چشمِمان تر بود
آوارهها آوارهها را خوب میفهمند
ما مثل هم بودیم... غم با غم برابر بود!
ما در رژیمی بیتعادل رشد میکردیم
غم چاقتر میشد ولی لبخند لاغر بود!
به یاد همسایگان ابدی برادرم»
این عزیزان که مظلومانه کشته شدند و تنها خواستهشان آزادی، رفاه، عدالت و یک زندگی معمولی بود، یادشان همواره جاودان خواهد بود.
#سپهر_اعظمی
#نیما_نوری
#مهدی_حضرتی
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دوره آموزشی حمایتگری از دختران آسیبپذیر
جلسه سوم: ازدواج زودرس کودکان و نوجوانان
در این جلسه به بررسی عمیقتر پدیده ازدواج اجباری صغیران و نوجوانان خواهیم پرداخت. توضیح خواهیم داد که این گروه از دختران که قربانیان نقض سیستماتیک حقوق کودکان هستند چرا با عوامل خطرساز متعدد شامل، تجربه گسترهای از خشونتهای جسمی-جنسی- روانی، فقر، کلیشههای جنسیتی تبعیضآمیز، بیماریهای جمسی ناشی از باروری و زایمانهای زودرس، و غیره مواجه میشوند و چرا آموزش عمومی و حمایت همهجانبه سیستمهای درمانی-اجتماعی-قانونی امری ضروری در پیشگیری از این پدیده آسیبزاست. از شرکتکنندگان در این دوره خواسته میشود که با توجه به آموختههای سه جلسه اول، روایت زندگی مرضیه را که در این جلسه گفته خواهد شد تحلیل کرده و گستره آسیب، عوامل خطرساز، و عوامل حمایتکننده را برای هر مورد از هم تفکیک کنند.
لینک جلسه سوم دوره حمایتگری از دختران آسیبپذیر در سایت توانا:
https://tavaana.org/early-marriage-of-children-and-teenagers/
در یوتیوب:
https://youtu.be/Gk3kmmBluvY
در ساندکلاد:
https://on.soundcloud.com/JmPypK7TTfM8BhP87
لینک جلسه دوم:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/89772
کانال این کلاس:
t.me/Vulnerablegirls
#ازدواج_کودکان #کودک_همسری #ازدواج_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جلسه سوم: ازدواج زودرس کودکان و نوجوانان
در این جلسه به بررسی عمیقتر پدیده ازدواج اجباری صغیران و نوجوانان خواهیم پرداخت. توضیح خواهیم داد که این گروه از دختران که قربانیان نقض سیستماتیک حقوق کودکان هستند چرا با عوامل خطرساز متعدد شامل، تجربه گسترهای از خشونتهای جسمی-جنسی- روانی، فقر، کلیشههای جنسیتی تبعیضآمیز، بیماریهای جمسی ناشی از باروری و زایمانهای زودرس، و غیره مواجه میشوند و چرا آموزش عمومی و حمایت همهجانبه سیستمهای درمانی-اجتماعی-قانونی امری ضروری در پیشگیری از این پدیده آسیبزاست. از شرکتکنندگان در این دوره خواسته میشود که با توجه به آموختههای سه جلسه اول، روایت زندگی مرضیه را که در این جلسه گفته خواهد شد تحلیل کرده و گستره آسیب، عوامل خطرساز، و عوامل حمایتکننده را برای هر مورد از هم تفکیک کنند.
لینک جلسه سوم دوره حمایتگری از دختران آسیبپذیر در سایت توانا:
https://tavaana.org/early-marriage-of-children-and-teenagers/
در یوتیوب:
https://youtu.be/Gk3kmmBluvY
در ساندکلاد:
https://on.soundcloud.com/JmPypK7TTfM8BhP87
لینک جلسه دوم:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/89772
کانال این کلاس:
t.me/Vulnerablegirls
#ازدواج_کودکان #کودک_همسری #ازدواج_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در تمام دوران جمهوری اسلامی، کمتر شاهد مسئولیتپذیری حاکمیت در برابر مشکلات و بحرانها بودهایم. اغلب دشمن خارجی یا حتی مردم عامل بروز مشکلات شناخته شدهاند.
حاکمان، در طی این سالها با سیستم گزینش نیروهای مکتبی به مقام رسیدهاند، معیار ارتقای آنها در ساختار قدرت نه تخصص و شایستگی، بلکه اثبات اعتقاد یا التزام به ایدئولوژی حکومت بوده است. افراد غیر متخصص در مصدر کارهای تخصصی قرار گرفتند و وضعیت مملکت را به شرایطی که امروز مشاهده میکنیم رساندهاند.
آنها حتی از حل مشکل کمبود سیبزمینی هم ناتوان هستند!...
ویدیو از عرفان رئیسی
#شایسته_سالاری #مدیریت_بحران #ناکارآمدی #نه_به_جمهورى_اسلامى #فقر_فساد_گرونی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حاکمان، در طی این سالها با سیستم گزینش نیروهای مکتبی به مقام رسیدهاند، معیار ارتقای آنها در ساختار قدرت نه تخصص و شایستگی، بلکه اثبات اعتقاد یا التزام به ایدئولوژی حکومت بوده است. افراد غیر متخصص در مصدر کارهای تخصصی قرار گرفتند و وضعیت مملکت را به شرایطی که امروز مشاهده میکنیم رساندهاند.
آنها حتی از حل مشکل کمبود سیبزمینی هم ناتوان هستند!...
ویدیو از عرفان رئیسی
#شایسته_سالاری #مدیریت_بحران #ناکارآمدی #نه_به_جمهورى_اسلامى #فقر_فساد_گرونی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خامنهای میگوید زمان شاه طرف برای یک شعر چرت ۶ماه زندانی کشید!
علی خامنهای در این قسمت از سخنرانیاش میگوید که زمان شاه کسی با او همبندی بوده که به خاطر «شعری چرند» به شش ماه زندان محکوم شده است. او با بیان این سخن میخواهد بگوید که زمان اختناق بوده است و گویندهی شعری که در آن فرد گفته است «همه گویید از برنا و پیر / لعنتالله رضا شاه کبیر» را به شش ماه زندان محکوم کردهاند.
پرسش این است که هماکنون که نزدیک به پنج دهه از آن روزها گذشته است و در این فاصله بسیاری از کشورهای سابقا دیکتاتوری به جرگه نظامهای دموکراتیک پیوستهاند وضعیت ایران از چه قرار است؟ همین چند سال پیش بکتاش آبتین، شاعر و نویسنده، به دلیل انتقاد به حکومت، به «تبلیغ علیه نظام» متهم شد و بر اثر بیتوجهی و عدم رسیدگی مقامات قضایی به بیماریاش جان باخت. افراد بسیاری تنها به خاطر یک استوری انتقادی متهم به توهین به خامنهای شده، در زندان یا منتظر دادگاه هستند. فراموش نکنیم، حسین شنبهزاده فقط به خاطر گذاشتن یک نقطه، زیر پست خامنهای مورد غضب قرار گرفت و اینک با پروندهسازی انجام شده در زندان است.
شما پاسخی به علی خامنهای میدهید؟
مطلب مرتبط:
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون
https://tavaana.org/prison-in-iran/
#یاری_مدنی_توانا #بکتاش_آبتین #زندانی_سیاسی #حقوق_زندانیان
@Tavaana_TavaanaTech
علی خامنهای در این قسمت از سخنرانیاش میگوید که زمان شاه کسی با او همبندی بوده که به خاطر «شعری چرند» به شش ماه زندان محکوم شده است. او با بیان این سخن میخواهد بگوید که زمان اختناق بوده است و گویندهی شعری که در آن فرد گفته است «همه گویید از برنا و پیر / لعنتالله رضا شاه کبیر» را به شش ماه زندان محکوم کردهاند.
پرسش این است که هماکنون که نزدیک به پنج دهه از آن روزها گذشته است و در این فاصله بسیاری از کشورهای سابقا دیکتاتوری به جرگه نظامهای دموکراتیک پیوستهاند وضعیت ایران از چه قرار است؟ همین چند سال پیش بکتاش آبتین، شاعر و نویسنده، به دلیل انتقاد به حکومت، به «تبلیغ علیه نظام» متهم شد و بر اثر بیتوجهی و عدم رسیدگی مقامات قضایی به بیماریاش جان باخت. افراد بسیاری تنها به خاطر یک استوری انتقادی متهم به توهین به خامنهای شده، در زندان یا منتظر دادگاه هستند. فراموش نکنیم، حسین شنبهزاده فقط به خاطر گذاشتن یک نقطه، زیر پست خامنهای مورد غضب قرار گرفت و اینک با پروندهسازی انجام شده در زندان است.
شما پاسخی به علی خامنهای میدهید؟
مطلب مرتبط:
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون
https://tavaana.org/prison-in-iran/
#یاری_مدنی_توانا #بکتاش_آبتین #زندانی_سیاسی #حقوق_زندانیان
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قیمت دلار به ۹۱ هزار تومان رسید و پیشبینی میشود که بالاتر هم برود. این افزایش قیمت دلار تاثیرش را روی قیمت سایر کالاها و خدمات نشان میدهد و اقشار بیشتری از جامعه به زیر خط فقر سقوط میکنند.
لیلا مهدوی، مادر جاویدنام سیاوش محمودی، ضمن انتقاد از سکوت اقشاری از جامعه که او آنها را قشر خاکستری مینامد، از فشار شدید اقتصادی بر مردم و افزایش فاصله طبقاتی سخن میگوید و اینکه جوانانی که در سال ۱۴۰۱ به خیابان رفتند و کشته شدند، خواستهای جز یک زندگی معمولی و سعادتمند نداشتند...
او همچنین از فشارها بر خودش در زمینه اشتغال سخن میگوید و ازطعنههایی که بر او زدهاند...
این مادر دادخواه، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«تورم فقط اعدادی بر روی کاغذ نیست؛ زمانی که قیمتها بالا میرود، فشار آن مستقیماً بر دوش مردم سنگینی میکند و این واقعیت است که اقتصاد باید به نفع مردم باشد، نه بر ضد آنها.»
#سیاوش_محمودی #فقر_فساد_گرونی #تورم #اختلاس #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
لیلا مهدوی، مادر جاویدنام سیاوش محمودی، ضمن انتقاد از سکوت اقشاری از جامعه که او آنها را قشر خاکستری مینامد، از فشار شدید اقتصادی بر مردم و افزایش فاصله طبقاتی سخن میگوید و اینکه جوانانی که در سال ۱۴۰۱ به خیابان رفتند و کشته شدند، خواستهای جز یک زندگی معمولی و سعادتمند نداشتند...
او همچنین از فشارها بر خودش در زمینه اشتغال سخن میگوید و ازطعنههایی که بر او زدهاند...
این مادر دادخواه، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«تورم فقط اعدادی بر روی کاغذ نیست؛ زمانی که قیمتها بالا میرود، فشار آن مستقیماً بر دوش مردم سنگینی میکند و این واقعیت است که اقتصاد باید به نفع مردم باشد، نه بر ضد آنها.»
#سیاوش_محمودی #فقر_فساد_گرونی #تورم #اختلاس #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آزادی از نگاه نیاکان و مقایسه آن با دیدگاه معاصران
اثر بنجامین کانستنت
بنجامین کانستنت (۱۷۶۷-۱۸۳۰) نظريهپرداز سياسی فرانسوی-سوييسی، کنشگر سياسی و نويسندهای بود که مدافع آزادی فردی در دورهی پر فراز و نشیب انقلاب فرانسه، حکومت ناپلئون و بازگشت پادشاهی فرانسه بود. استدلالهای او در دفاع از آزادیهای فردی و دولت نمايندهی مردم هم بر انديشهی کلاسيک ليبرال و هم بر سياست فرانسه اثر گذاشت. «آزادی قدما در مقایسه با آزادی متجددان» (۱۸۱۶) که يکی از مهمترین مقالات کانستنت است، آزادی در روزگار قدیم را که به معنای آزادیهای رسمی سياسی ولی نه به معنای آزادیهای فردی بود با آزادی در عصر تجدد مقايسه میکند که محورش احترام گذاشتن به حقوق فردی، دولت نمايندهی مردم، حاکميت قانون و حق کسب و کار و تجارت است.
او در بخشی از این اثر خواندنی میآورد:
«آقایان، ابتدا از خود بپرسید که امروزه فردی انگلیسی، فرانسوی یا شهروندی در ایالات متحده آمریکا چه درک و دریافتی از واژه «آزادی» دارد. [با چشمپوشی از برخی تفاوتها] برای هرکدام از آنها آزادی به این معنی است که فقط ملزم به تبعیت از قانون باشد و اینکه بر اساس اراده مستبدانه هیچ فرد یا افرادی، بازداشت، زندانی، شکنجه و اعدام نشود.
برای آنان آزادی یعنی حق ابراز عقیده برای همگان، انتخاب شغل و پرداختن به آن، مدیریت و یا حتی سوءمدیریت دارایی خود؛ اینکه برای رفت و آمد به کسب اجازه نیاز نداشته باشند و به توضیح و توجیه انگیزه ها و مقاصدشان مجبور نباشند. آزادی یعنی حق همگان برای گردهمایی و همکاری با افراد دیگر، چه برای گفتگو درباره منافع، یا برای ابراز باورهای مذهبی، یا فقط برای وقت گذرانی به نحوی که دوست دارند و لذت میبرند. در نهایت، آزادی یعنی حق تاثیرگذاری بر دولت چه از طریق انتخاب مقامات مشخص و چه از طریق نمایندگان، دادخواهی و خواسته هایی که مقامات کمابیش مجبور به پاسخگویی به آنها هستند.
حال این آزادی را با آنچه در دوران باستان بود مقایسه کنید.
آزادی در دوران باستان بیشتر حقی جمعی انگاشته میشد و عبارت بود از مشارکت همگانی اما مستقیم در چندین بخش از کلیت حکومت: در رایزنیها، در میدانهای عمومی و درباره جنگ و صلح، در شکل گیری اتحادها با دولتهای خارجی، در رای دادن به قوانین، در قضاوتها، در بررسی حسابها، رفتارها و نظارت مقامات، در احضار آنها برای حضور در برابر اجتماع مردم، در متهم کردن، محکوم کردن و تبرئه کردن آنان. اما اگر در عهد باستان آزادی این گونه تعریف میشد، آنان همراه این آزادی جمعی، فرد را کاملا تحت انقیاد جامعه قرار میدادند.
در آن دوره تقریبا هیچ کدام از لذات آزادیهای دوران مدرن را مشاهده نمیکنید. تمام رفتارهای خصوصی تحت نظارت شدید قرار داشت.
استقلال فردی اساسا به رسمیت شمرده نمیشد، نه در زمینه عقاید، نه در کار و نه در مذهب. حق انتخاب دین که ما آن را یکی از مهمترین حقوق میدانیم در دوران باستان جرم و کفر تلقی میشد.»
متن کامل را از لینک زیر دانلود کنید:
https://tavaana.org/benjamin-constant-the-liberty-of-the-ancients-compared-with-that-of-the-moderns/
#کتاب_توانا #آزادی #آزادی_فردی #آزاذی_مدرن #کتاب #ترجمه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اثر بنجامین کانستنت
بنجامین کانستنت (۱۷۶۷-۱۸۳۰) نظريهپرداز سياسی فرانسوی-سوييسی، کنشگر سياسی و نويسندهای بود که مدافع آزادی فردی در دورهی پر فراز و نشیب انقلاب فرانسه، حکومت ناپلئون و بازگشت پادشاهی فرانسه بود. استدلالهای او در دفاع از آزادیهای فردی و دولت نمايندهی مردم هم بر انديشهی کلاسيک ليبرال و هم بر سياست فرانسه اثر گذاشت. «آزادی قدما در مقایسه با آزادی متجددان» (۱۸۱۶) که يکی از مهمترین مقالات کانستنت است، آزادی در روزگار قدیم را که به معنای آزادیهای رسمی سياسی ولی نه به معنای آزادیهای فردی بود با آزادی در عصر تجدد مقايسه میکند که محورش احترام گذاشتن به حقوق فردی، دولت نمايندهی مردم، حاکميت قانون و حق کسب و کار و تجارت است.
او در بخشی از این اثر خواندنی میآورد:
«آقایان، ابتدا از خود بپرسید که امروزه فردی انگلیسی، فرانسوی یا شهروندی در ایالات متحده آمریکا چه درک و دریافتی از واژه «آزادی» دارد. [با چشمپوشی از برخی تفاوتها] برای هرکدام از آنها آزادی به این معنی است که فقط ملزم به تبعیت از قانون باشد و اینکه بر اساس اراده مستبدانه هیچ فرد یا افرادی، بازداشت، زندانی، شکنجه و اعدام نشود.
برای آنان آزادی یعنی حق ابراز عقیده برای همگان، انتخاب شغل و پرداختن به آن، مدیریت و یا حتی سوءمدیریت دارایی خود؛ اینکه برای رفت و آمد به کسب اجازه نیاز نداشته باشند و به توضیح و توجیه انگیزه ها و مقاصدشان مجبور نباشند. آزادی یعنی حق همگان برای گردهمایی و همکاری با افراد دیگر، چه برای گفتگو درباره منافع، یا برای ابراز باورهای مذهبی، یا فقط برای وقت گذرانی به نحوی که دوست دارند و لذت میبرند. در نهایت، آزادی یعنی حق تاثیرگذاری بر دولت چه از طریق انتخاب مقامات مشخص و چه از طریق نمایندگان، دادخواهی و خواسته هایی که مقامات کمابیش مجبور به پاسخگویی به آنها هستند.
حال این آزادی را با آنچه در دوران باستان بود مقایسه کنید.
آزادی در دوران باستان بیشتر حقی جمعی انگاشته میشد و عبارت بود از مشارکت همگانی اما مستقیم در چندین بخش از کلیت حکومت: در رایزنیها، در میدانهای عمومی و درباره جنگ و صلح، در شکل گیری اتحادها با دولتهای خارجی، در رای دادن به قوانین، در قضاوتها، در بررسی حسابها، رفتارها و نظارت مقامات، در احضار آنها برای حضور در برابر اجتماع مردم، در متهم کردن، محکوم کردن و تبرئه کردن آنان. اما اگر در عهد باستان آزادی این گونه تعریف میشد، آنان همراه این آزادی جمعی، فرد را کاملا تحت انقیاد جامعه قرار میدادند.
در آن دوره تقریبا هیچ کدام از لذات آزادیهای دوران مدرن را مشاهده نمیکنید. تمام رفتارهای خصوصی تحت نظارت شدید قرار داشت.
استقلال فردی اساسا به رسمیت شمرده نمیشد، نه در زمینه عقاید، نه در کار و نه در مذهب. حق انتخاب دین که ما آن را یکی از مهمترین حقوق میدانیم در دوران باستان جرم و کفر تلقی میشد.»
متن کامل را از لینک زیر دانلود کنید:
https://tavaana.org/benjamin-constant-the-liberty-of-the-ancients-compared-with-that-of-the-moderns/
#کتاب_توانا #آزادی #آزادی_فردی #آزاذی_مدرن #کتاب #ترجمه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
بنا به اعلام روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر اهواز ، چهار کافیشاپ «غیرمجاز» در این شهر به دلیل اینکه «به مکانی برای فساد و دستکاری هنجارها و باورهای جامعه تبدیل شده بودند» و پس از هشدارهای متعدد شهرداری، دستگاه قضایی و انتظامی، تخریب شدند.
آیا تخریب چهار کافیشاپ و بیکار کردن چند شهروند و بستن یک فضای تفریحی و سرگرمی شهروندان، مطالبه باورمندان به اسلام است؟
شنیدن این خبر در ایران عادی است اما در کشورهای عادیای که حکومتشان برخاسته از مردم است ، باورناپذیر است.
جمهوری اسلامی همواره مقررات غیرانسانی مطلوبش را تحت پوشش «خواست شهروندان و باورمندان» پیش میبرد.
#حکومت_ایدئولوژیک #امربه_معروف_ونهی_از_منکر #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
بنا به اعلام روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر اهواز ، چهار کافیشاپ «غیرمجاز» در این شهر به دلیل اینکه «به مکانی برای فساد و دستکاری هنجارها و باورهای جامعه تبدیل شده بودند» و پس از هشدارهای متعدد شهرداری، دستگاه قضایی و انتظامی، تخریب شدند.
آیا تخریب چهار کافیشاپ و بیکار کردن چند شهروند و بستن یک فضای تفریحی و سرگرمی شهروندان، مطالبه باورمندان به اسلام است؟
شنیدن این خبر در ایران عادی است اما در کشورهای عادیای که حکومتشان برخاسته از مردم است ، باورناپذیر است.
جمهوری اسلامی همواره مقررات غیرانسانی مطلوبش را تحت پوشش «خواست شهروندان و باورمندان» پیش میبرد.
#حکومت_ایدئولوژیک #امربه_معروف_ونهی_از_منکر #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
اعتصاب غذای رزگار بیگزاده بابامیری در زندان ارومیه در اعتراض به بلاتکلیفی پروندهاش
رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه که با اتهاماتی همچون «بغی» و «محاربه» مواجه است، از روز پنجشنبه ۱۸ بهمنماه در اعتراض به وضعیت نامشخص پرونده خود و عدم رسیدگی به خواستههایش، دست به اعتصاب غذای خشک زده است.
به گفته ژینو بیگزاده بابامیری، دختر این زندانی، او در واکنش به رفتارهای غیرانسانی مسئولان زندان، بلاتکلیفی پرونده و بیتوجهی به درخواستهایش، اعتصاب خود را آغاز کرده است.
رزگار بیگزاده در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ در بوکان توسط نیروهای امنیتی به دلیل کمکرسانی به مجروحان اعتراضات سال ۱۴۰۱ بازداشت شد. او نزدیک به چهار ماه را در بازداشتگاههای اداره اطلاعات بوکان و ارومیه تحت فشار و شکنجه برای اخذ اعترافات اجباری سپری کرد و سپس به زندان ارومیه منتقل شد.
اتهاماتی که علیه او مطرح شده شامل محاربه، بغی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تأمین مالی تروریسم، تبلیغ علیه نظام، جاسوسی، همکاری با دولتهای متخاصم، داشتن تجهیزات اینترنت ماهوارهای (استارلینک)، نگهداری سلاح غیرمجاز، عضویت در گروههای غیرمجاز و آمریت در یک پرونده قتل است.
جلسه دادگاه او از بابت یکی از این اتهامات، روز دوشنبه ۳ دیماه در دادگاه کیفری ارومیه برگزار شد، در حالی که بخش دیگری از پروندهاش همچنان در شعبه یک دادگاه انقلاب این شهر در حال بررسی است.
بیگزاده پیشتر در نامهای خطاب به قاضی پرونده، اعتراض خود را نسبت به ۱۳۳ روز بازجویی، برگزاری دادرسی بهصورت الکترونیکی، ممانعت از حضور وکیل در جلسات دادگاه و عدم رسیدگی به شکایتش درباره شکنجههای دوران بازداشت اعلام کرده بود.
او پیش از بازداشت، به کشاورزی در بوکان مشغول بود.
#رزگار_بابامیری #رزگار_بیگ_زاده_بابامیری
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه که با اتهاماتی همچون «بغی» و «محاربه» مواجه است، از روز پنجشنبه ۱۸ بهمنماه در اعتراض به وضعیت نامشخص پرونده خود و عدم رسیدگی به خواستههایش، دست به اعتصاب غذای خشک زده است.
به گفته ژینو بیگزاده بابامیری، دختر این زندانی، او در واکنش به رفتارهای غیرانسانی مسئولان زندان، بلاتکلیفی پرونده و بیتوجهی به درخواستهایش، اعتصاب خود را آغاز کرده است.
رزگار بیگزاده در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ در بوکان توسط نیروهای امنیتی به دلیل کمکرسانی به مجروحان اعتراضات سال ۱۴۰۱ بازداشت شد. او نزدیک به چهار ماه را در بازداشتگاههای اداره اطلاعات بوکان و ارومیه تحت فشار و شکنجه برای اخذ اعترافات اجباری سپری کرد و سپس به زندان ارومیه منتقل شد.
اتهاماتی که علیه او مطرح شده شامل محاربه، بغی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تأمین مالی تروریسم، تبلیغ علیه نظام، جاسوسی، همکاری با دولتهای متخاصم، داشتن تجهیزات اینترنت ماهوارهای (استارلینک)، نگهداری سلاح غیرمجاز، عضویت در گروههای غیرمجاز و آمریت در یک پرونده قتل است.
جلسه دادگاه او از بابت یکی از این اتهامات، روز دوشنبه ۳ دیماه در دادگاه کیفری ارومیه برگزار شد، در حالی که بخش دیگری از پروندهاش همچنان در شعبه یک دادگاه انقلاب این شهر در حال بررسی است.
بیگزاده پیشتر در نامهای خطاب به قاضی پرونده، اعتراض خود را نسبت به ۱۳۳ روز بازجویی، برگزاری دادرسی بهصورت الکترونیکی، ممانعت از حضور وکیل در جلسات دادگاه و عدم رسیدگی به شکایتش درباره شکنجههای دوران بازداشت اعلام کرده بود.
او پیش از بازداشت، به کشاورزی در بوکان مشغول بود.
#رزگار_بابامیری #رزگار_بیگ_زاده_بابامیری
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعی از فعالان میدانی، با عنوان گروه «ققنوس» در آستانه ۲۲ بهمن، تراکتهایی را پخش کردند که روی یکی از آنها نوشته شده:
«برای زندگی، برای آزادی، همراه شو
تا روزی که جمهوری اسلامی باشد، جان، مال و امنیت، و در یک کلام، زندگی ما در خطر است. زندگی و رفاه مردم ایران در طول حکومت این نظام کمترین اهمیت را داشته و دارد.
منابع و ثروت سرزمین ما، که باید برای رفاه و آسایش مردم هزینه شود، یا صرف ماجراجوییهای احمقانهی جمهوری اسلامی میشود، یا توسط عوامل حکومتی غارت و چپاول میگردد. نتیجهی آن نیز برای مردم چیزی جز فقر، مرگ و بیچارگی نیست.
حال چاره چیست؟
آیا باید نشست و نظاره کرد؟
آیا اگر قرار بر مرگ تدریجی به دست جمهوری اسلامی باشد، بهتر نیست برای هدفی ارزشمند مبارزه کنیم، تا حتی اگر جان هم دادیم، در راه آزادی باشد؟
هموطن!
جمهوری اسلامی ضعیف و شکننده است. فقط با یک تلنگر تمام میشود.
آماده باش تا با هم تمامش کنیم.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #انقلاب۵۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«برای زندگی، برای آزادی، همراه شو
تا روزی که جمهوری اسلامی باشد، جان، مال و امنیت، و در یک کلام، زندگی ما در خطر است. زندگی و رفاه مردم ایران در طول حکومت این نظام کمترین اهمیت را داشته و دارد.
منابع و ثروت سرزمین ما، که باید برای رفاه و آسایش مردم هزینه شود، یا صرف ماجراجوییهای احمقانهی جمهوری اسلامی میشود، یا توسط عوامل حکومتی غارت و چپاول میگردد. نتیجهی آن نیز برای مردم چیزی جز فقر، مرگ و بیچارگی نیست.
حال چاره چیست؟
آیا باید نشست و نظاره کرد؟
آیا اگر قرار بر مرگ تدریجی به دست جمهوری اسلامی باشد، بهتر نیست برای هدفی ارزشمند مبارزه کنیم، تا حتی اگر جان هم دادیم، در راه آزادی باشد؟
هموطن!
جمهوری اسلامی ضعیف و شکننده است. فقط با یک تلنگر تمام میشود.
آماده باش تا با هم تمامش کنیم.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #انقلاب۵۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هزارفامیل جمهوری اسلامی، خانواده خمینی - ۲: خمینی و فرزندانش
روایات گوناگونی از مرگ پدر خمینی وجود دارد؛ اما آنچه برای ما اهمیت دارد این است که مصطفی، پدر خمینی، توسط گروهی ظالم یا مظلوم کشته شد. به هر حال جنازه پدر خمینی به نجف منتقل شد و در آنجا دفن شد. خمینی روز اول مهر ۱۲۸۱ خورشیدی در شهر خمین به دنیا آمد. روحالله توسط سه زن بزرگ شده بود؛ مادرش، عمهاش و یک دایه به اسم خاور. مادر و عمه او در کشتار بزرگ وبا و آنفلوانزای اسپانیایی، که در سال ۱۲۹۷ رخ داد، فوت کردند و به همین دلیل چیز زیادی از کودکی او نمیدانیم. مهمترین حقیقتی که درباره کودکی خمینی میدانیم این است که به گفته احمد خمینی «پدرش در دوران کودکی خیلی بازیگوش بود و دچار شکستگیهای متعدد شده بود و همیشه در خاک کوی و آب جوی مشغول بازی بود.»
خمینی تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در نوجوانی و آغاز جوانی در مکتب محلی و مدرسهای در خمین گذراند. از آنجا که برای ما فقط وضعیت خانوادگی خمینی مهم است، همین توضیح کافی است که او در کودکی به مکتب شخصی به نام ملا ابوالقاسم میرفت؛ عربی را از داییاش، میرزا مهدی و منطق را نزد شوهرخواهرش، میرزا رضا نجفی، خواند. خمینی وقتی عربی، منطق و خواندن و نوشتن یاد گرفت و سطح فقه را خواند، نوزده ساله بود.
او در سن ۱۹ سالگی و چند ماه قبل از رویکارآمدن رضاشاه به اراک رفت و در آنجا وارد مدرسه سپهدار شد.
در آن زمان عبدالکریم حائرییزدی، بنیانگذار حوزه علمیه قم، در اراک حوزه علمیه دایر کرده بود. خمینی منطق را، که یک بار سه چهار سال در خمین خوانده بود، دوباره نزد محمد گلپایگانی خواند و اصول را از محمدعلی بروجردی و فقه را از عباس اراکی آموخت. یک سال بعد که شیخ عبدالکریم حائری برای تاسیس حوزه علمیه به قم رفت، خمینی هم به قم رفت. وی در قم «مطول» را نزد محمدعلی ادیبتهرانی خواند. برای آشنایی بیشتر با شیوه آموزش روحانیون باید بگوییم که کتاب «مطول» چه کتابی است: ابتدا سَکاکی کتاب مفصل «مفتاحالعلوم» را درباره زبان عربی مینویسد. بعدا خطیب قزوینی آن را خلاصه میکند و نامش را «تلخیصالمفتاح» میگذارد. بعد از چند قرن که طلاب این خلاصه را میخوانند، تفتازانی دوباره این خلاصه را شرح میدهد و اسمش را میگذارد «مطول» که معمولا وقتی طلاب عربی را خوب بدانند این کتاب را میخوانند که عمق زبان عربیشان بیشتر شود.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Hezarfamil_2
#خمینی #هزارفامیل
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
روایات گوناگونی از مرگ پدر خمینی وجود دارد؛ اما آنچه برای ما اهمیت دارد این است که مصطفی، پدر خمینی، توسط گروهی ظالم یا مظلوم کشته شد. به هر حال جنازه پدر خمینی به نجف منتقل شد و در آنجا دفن شد. خمینی روز اول مهر ۱۲۸۱ خورشیدی در شهر خمین به دنیا آمد. روحالله توسط سه زن بزرگ شده بود؛ مادرش، عمهاش و یک دایه به اسم خاور. مادر و عمه او در کشتار بزرگ وبا و آنفلوانزای اسپانیایی، که در سال ۱۲۹۷ رخ داد، فوت کردند و به همین دلیل چیز زیادی از کودکی او نمیدانیم. مهمترین حقیقتی که درباره کودکی خمینی میدانیم این است که به گفته احمد خمینی «پدرش در دوران کودکی خیلی بازیگوش بود و دچار شکستگیهای متعدد شده بود و همیشه در خاک کوی و آب جوی مشغول بازی بود.»
خمینی تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در نوجوانی و آغاز جوانی در مکتب محلی و مدرسهای در خمین گذراند. از آنجا که برای ما فقط وضعیت خانوادگی خمینی مهم است، همین توضیح کافی است که او در کودکی به مکتب شخصی به نام ملا ابوالقاسم میرفت؛ عربی را از داییاش، میرزا مهدی و منطق را نزد شوهرخواهرش، میرزا رضا نجفی، خواند. خمینی وقتی عربی، منطق و خواندن و نوشتن یاد گرفت و سطح فقه را خواند، نوزده ساله بود.
او در سن ۱۹ سالگی و چند ماه قبل از رویکارآمدن رضاشاه به اراک رفت و در آنجا وارد مدرسه سپهدار شد.
در آن زمان عبدالکریم حائرییزدی، بنیانگذار حوزه علمیه قم، در اراک حوزه علمیه دایر کرده بود. خمینی منطق را، که یک بار سه چهار سال در خمین خوانده بود، دوباره نزد محمد گلپایگانی خواند و اصول را از محمدعلی بروجردی و فقه را از عباس اراکی آموخت. یک سال بعد که شیخ عبدالکریم حائری برای تاسیس حوزه علمیه به قم رفت، خمینی هم به قم رفت. وی در قم «مطول» را نزد محمدعلی ادیبتهرانی خواند. برای آشنایی بیشتر با شیوه آموزش روحانیون باید بگوییم که کتاب «مطول» چه کتابی است: ابتدا سَکاکی کتاب مفصل «مفتاحالعلوم» را درباره زبان عربی مینویسد. بعدا خطیب قزوینی آن را خلاصه میکند و نامش را «تلخیصالمفتاح» میگذارد. بعد از چند قرن که طلاب این خلاصه را میخوانند، تفتازانی دوباره این خلاصه را شرح میدهد و اسمش را میگذارد «مطول» که معمولا وقتی طلاب عربی را خوب بدانند این کتاب را میخوانند که عمق زبان عربیشان بیشتر شود.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Hezarfamil_2
#خمینی #هزارفامیل
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
مقاومت مدنی جامعه در برابر دیکتاتور
عکسی به دستمان رسیده که نشان میدهد یکی از هموطنانمان در مخالفت با سخنان خامنهای ضحاک، بنری در دست گرفته که روی آن یک جمله کلیدی نوشته شده است:
«ایران ملک شخصی شما نیست.»
در ادامه به سخنان خامنهای اشاره شده که مخالف هرگونه مذاکره با آمریکا شده بود:
«مذاکره با آمریکا را به رفراندوم بگذارید.»
خوب است بدانید در کشورمان پس از این سخنان خامنهای ارزش ریال بهشدت سقوط کرده، بهطوریکه اکنون هر یک دلار معادل ۹۱ هزار تومان شده است.
شما برای مقاومت مدنی در برابر دیکتاتور چه راهی را انتخاب میکنید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مقاومت_مدنی
#ایران
@Tavaana_TavaanaTech
عکسی به دستمان رسیده که نشان میدهد یکی از هموطنانمان در مخالفت با سخنان خامنهای ضحاک، بنری در دست گرفته که روی آن یک جمله کلیدی نوشته شده است:
«ایران ملک شخصی شما نیست.»
در ادامه به سخنان خامنهای اشاره شده که مخالف هرگونه مذاکره با آمریکا شده بود:
«مذاکره با آمریکا را به رفراندوم بگذارید.»
خوب است بدانید در کشورمان پس از این سخنان خامنهای ارزش ریال بهشدت سقوط کرده، بهطوریکه اکنون هر یک دلار معادل ۹۱ هزار تومان شده است.
شما برای مقاومت مدنی در برابر دیکتاتور چه راهی را انتخاب میکنید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مقاومت_مدنی
#ایران
@Tavaana_TavaanaTech