Forwarded from تواناتک Tavaanatech
⛔️ این موارد را به چتباتها نگویید
شماره کارت بانکی و رمزها
شماره ملی یا شناسنامه
آدرس دقیق محل سکونت
شماره تلفن
عکس کارت ملی یا پاسپورت
اطلاعات شغلی محرمانه
اطلاعات پزشکی خصوصی
قراردادهای کاری
مدارک حقوقی
پروژههای دارای حق مالکیت فکری
مکاتبات خصوصی
اسرار خانوادگی یا کاری
#هوش_مصنوعی
📱 Tavaanatech 📱 Tavaanatech 📱 Tavaanatech
📱 Tavaanatech 📱 tavaanatech 📱 Beshkan 📱 Tavaanatech
شماره کارت بانکی و رمزها
شماره ملی یا شناسنامه
آدرس دقیق محل سکونت
شماره تلفن
عکس کارت ملی یا پاسپورت
اطلاعات شغلی محرمانه
اطلاعات پزشکی خصوصی
قراردادهای کاری
مدارک حقوقی
پروژههای دارای حق مالکیت فکری
مکاتبات خصوصی
اسرار خانوادگی یا کاری
#هوش_مصنوعی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from گفتوشنود
در تحولی تاریخی، برای نخستینبار در آلمان، شمار افرادی که خود را فاقد وابستگی مذهبی میدانند از مجموع اعضای دو کلیسای بزرگ این کشور فراتر رفت. بر اساس تازهترین آمار منتشرشده، در سال ۲۰۲۴ بیش از یک میلیون نفر از کلیساهای کاتولیک و انجیلی آلمان (EKD) خارج شدهاند؛ هر یک از این نهادهای مذهبی حدود ۵۸۰ هزار نفر از اعضای خود را از دست دادهاند.
این روند باعث شده اکنون افراد بیدین با تشکیل ۴۷ درصد از جمعیت آلمان، به بزرگترین گروه مذهبی ـ یا بهتر بگوییم غیرمذهبی ـ در این کشور بدل شوند. در مقابل، جمعیت ترکیبی کاتولیکها و پروتستانها به حدود ۴۵ درصد کاهش یافته است.
یکی از دلایل این خروج گسترده، کاهش مشارکت در آیینهای مذهبی عنوان شده. آمارها نشان میدهد تنها ۶.۶ درصد از کاتولیکها و ۲.۳ درصد از پروتستانها دستکم ماهی یک بار در مراسم کلیسا حضور مییابند. در حالی که در میان جمعیت مسلمان، حدود ۲۵ درصد بهطور منظم در مراسم مسجد شرکت میکنند.
در کنار این تحولات، جمعیت مسلمانان آلمان نیز با افزایشی حدود ۸۰ هزار نفر روبهرو بوده است؛ افزایشی که عمدتاً به واسطه مهاجرت و پناهندگی طی سال گذشته رخ داده و اکنون مسلمانان حدود ۶.۶ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.
کارشناسان میگویند این تغییرات نهتنها بازتابی از روند سکولاریزاسیون در جامعه آلمان است، بلکه میتواند پیامدهای مهمی برای آینده نهادهای دینی، سیاستهای اجتماعی، و انسجام فرهنگی این کشور در پی داشته باشد.
#مسیحیت #کاتولیک #پروتستان #ناباورمند #بی_دین #آتئیست #سکولاریسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در تحولی تاریخی، برای نخستینبار در آلمان، شمار افرادی که خود را فاقد وابستگی مذهبی میدانند از مجموع اعضای دو کلیسای بزرگ این کشور فراتر رفت. بر اساس تازهترین آمار منتشرشده، در سال ۲۰۲۴ بیش از یک میلیون نفر از کلیساهای کاتولیک و انجیلی آلمان (EKD) خارج شدهاند؛ هر یک از این نهادهای مذهبی حدود ۵۸۰ هزار نفر از اعضای خود را از دست دادهاند.
این روند باعث شده اکنون افراد بیدین با تشکیل ۴۷ درصد از جمعیت آلمان، به بزرگترین گروه مذهبی ـ یا بهتر بگوییم غیرمذهبی ـ در این کشور بدل شوند. در مقابل، جمعیت ترکیبی کاتولیکها و پروتستانها به حدود ۴۵ درصد کاهش یافته است.
یکی از دلایل این خروج گسترده، کاهش مشارکت در آیینهای مذهبی عنوان شده. آمارها نشان میدهد تنها ۶.۶ درصد از کاتولیکها و ۲.۳ درصد از پروتستانها دستکم ماهی یک بار در مراسم کلیسا حضور مییابند. در حالی که در میان جمعیت مسلمان، حدود ۲۵ درصد بهطور منظم در مراسم مسجد شرکت میکنند.
در کنار این تحولات، جمعیت مسلمانان آلمان نیز با افزایشی حدود ۸۰ هزار نفر روبهرو بوده است؛ افزایشی که عمدتاً به واسطه مهاجرت و پناهندگی طی سال گذشته رخ داده و اکنون مسلمانان حدود ۶.۶ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.
کارشناسان میگویند این تغییرات نهتنها بازتابی از روند سکولاریزاسیون در جامعه آلمان است، بلکه میتواند پیامدهای مهمی برای آینده نهادهای دینی، سیاستهای اجتماعی، و انسجام فرهنگی این کشور در پی داشته باشد.
#مسیحیت #کاتولیک #پروتستان #ناباورمند #بی_دین #آتئیست #سکولاریسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، نسبت به اجرای حکم اعدام محسن لنگرنشین هشدار داد و خواهان اعتراض همگانی به حکم اعدام شد:
«درود بر دوستان،
چهارشنبه هفته گذشته، دادستان تهران به همراه جمعی از مقامات قضائی به زندان قزلحصار آمدند. هرچند دادستان جسارت رویارویی مستقیم با زندانیان سیاسی واحد چهار را نداشت، اما قناعتکار، رئیس دادسرای امنیت، نیری، دادیار ناظر زندانیان و شماری از مقامات زندان به بند سیاسی واحد چهار وارد شدند.
حضور سرزده این مقامات چنان کمسابقه بود که بلافاصله در ابتدای دیدار به آنان گفتم: «با توجه به شرایط موجود در قزلحصار و تعداد بالای زندانیان محکوم به اعدام، این حضور شما بیش از آنکه مایه دلگرمی باشد، موجب نگرانی ماست و بیم آن میرود که برنامه اجرای گسترده احکام اعدام در پیش باشد.» که البته آقایان این نگرانی را رد کردند.
شرح مذاکرات تلخ و بیسابقهای که در ادامه این دیدار رخ داد، در فرصتی دیگر ارائه خواهد شد.
و اینک پیرو، حضور هفته گذشته مقامات قضائی نگرانی ما نسبت به پنهانکاری مسئولان و عزم آنها برای اجرای حکم غیرانسانی اعدام آقای #محسن_لنگرنشین افزایش یافته است.
بهویژه با توجه به روند رسیدگی مبهم به پرونده ایشان و اعتصاب زندانیان در دهها زندان کشور علیه اعدام، ضروری است فریاد اعتراض و دادخواهی محسن لنگرنشین و خانواده ایشان را بلندتر کنیم.
#احمدرضا_حائری
#زندان_قزلحصار
تاریخ: ۱۴۰۴/۲/۹»
#احمدرضا_حائری #محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«درود بر دوستان،
چهارشنبه هفته گذشته، دادستان تهران به همراه جمعی از مقامات قضائی به زندان قزلحصار آمدند. هرچند دادستان جسارت رویارویی مستقیم با زندانیان سیاسی واحد چهار را نداشت، اما قناعتکار، رئیس دادسرای امنیت، نیری، دادیار ناظر زندانیان و شماری از مقامات زندان به بند سیاسی واحد چهار وارد شدند.
حضور سرزده این مقامات چنان کمسابقه بود که بلافاصله در ابتدای دیدار به آنان گفتم: «با توجه به شرایط موجود در قزلحصار و تعداد بالای زندانیان محکوم به اعدام، این حضور شما بیش از آنکه مایه دلگرمی باشد، موجب نگرانی ماست و بیم آن میرود که برنامه اجرای گسترده احکام اعدام در پیش باشد.» که البته آقایان این نگرانی را رد کردند.
شرح مذاکرات تلخ و بیسابقهای که در ادامه این دیدار رخ داد، در فرصتی دیگر ارائه خواهد شد.
و اینک پیرو، حضور هفته گذشته مقامات قضائی نگرانی ما نسبت به پنهانکاری مسئولان و عزم آنها برای اجرای حکم غیرانسانی اعدام آقای #محسن_لنگرنشین افزایش یافته است.
بهویژه با توجه به روند رسیدگی مبهم به پرونده ایشان و اعتصاب زندانیان در دهها زندان کشور علیه اعدام، ضروری است فریاد اعتراض و دادخواهی محسن لنگرنشین و خانواده ایشان را بلندتر کنیم.
#احمدرضا_حائری
#زندان_قزلحصار
تاریخ: ۱۴۰۴/۲/۹»
#احمدرضا_حائری #محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شاهزاده رضا پهلوی، در بیانیهای فاجعه بندرعباس را یک جنایت سازمانیافته دانست.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
«سه روز از فاجعه هولناک بندرعباس گذشته، و جمهوری اسلامی طبق رویه همیشگیاش، بهجای پاسخگویی و شفافسازی، مسیر سرکوب، دروغ و پنهانکاری را پیش گرفته است. نه علت انفجار را میگوید؛ نه آمار واقعی جانباختگان را اعلام میکند. عمق فاجعه و حقیقت، عامدانه از مردم دزدیده شده است.
ملت ایران حق دارد بداند کدام «محموله بسیار خطرناک» بدون اظهارنامه گمرکی، به اسم کالای معمولی وارد کشور شده و در بندر، انبار شده است. آنچه در بندرعباس رخ داد، یک حادثه تصادفی یا خطای انسانی نبود؛ بلکه یک جنایت سازمانیافته بود، از جنس زنجیرهی جنایتهایی که این رژیم و بانیانش از سینما رکس تا امروز مرتکب شدهاند. جمهوری اسلامی نهتنها ارزشی برای جان ایرانیان قائل نیست، بلکه بیرحمانه از مردم بهعنوان سپر انسانی برای رسیدن به اهداف شوم و پلید خود استفاده میکند.
ملت ایران، ۴۶ سال است که با انفجار زندگی میکند. برای ایران و ایرانی، هیچ مادهای مرگبارتر و خطرناکتر از جمهوری اسلامی و رهبری فاسدش نیست.
برای پایان دادن به این ظلم و ویرانی، باید بهپا خیزیم، متحد شویم و کشور، جان و آیندهمان را از چنگ این جانیان، این دشمنان قسمخوردهی ایران و انسانیت، نجات دهیم.»
#بیانیه #بندرعباس #بندر_رجایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن این بیانیه به شرح زیر است:
«سه روز از فاجعه هولناک بندرعباس گذشته، و جمهوری اسلامی طبق رویه همیشگیاش، بهجای پاسخگویی و شفافسازی، مسیر سرکوب، دروغ و پنهانکاری را پیش گرفته است. نه علت انفجار را میگوید؛ نه آمار واقعی جانباختگان را اعلام میکند. عمق فاجعه و حقیقت، عامدانه از مردم دزدیده شده است.
ملت ایران حق دارد بداند کدام «محموله بسیار خطرناک» بدون اظهارنامه گمرکی، به اسم کالای معمولی وارد کشور شده و در بندر، انبار شده است. آنچه در بندرعباس رخ داد، یک حادثه تصادفی یا خطای انسانی نبود؛ بلکه یک جنایت سازمانیافته بود، از جنس زنجیرهی جنایتهایی که این رژیم و بانیانش از سینما رکس تا امروز مرتکب شدهاند. جمهوری اسلامی نهتنها ارزشی برای جان ایرانیان قائل نیست، بلکه بیرحمانه از مردم بهعنوان سپر انسانی برای رسیدن به اهداف شوم و پلید خود استفاده میکند.
ملت ایران، ۴۶ سال است که با انفجار زندگی میکند. برای ایران و ایرانی، هیچ مادهای مرگبارتر و خطرناکتر از جمهوری اسلامی و رهبری فاسدش نیست.
برای پایان دادن به این ظلم و ویرانی، باید بهپا خیزیم، متحد شویم و کشور، جان و آیندهمان را از چنگ این جانیان، این دشمنان قسمخوردهی ایران و انسانیت، نجات دهیم.»
#بیانیه #بندرعباس #بندر_رجایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی یراحی، هنرمند معترض، نسبت به خطر اجرای حکم اعدام محسن لنگرنشین واکنش نشان داد.
اینکه چهرههای سرشناس و هنرمندان در سمت مردم بایستند و در برابر جنایت سکوت نکنند، اهمیت زیادی دارد.
پرونده محسن لنگرنشین پر از تناقض است. شباهت زیادی به اتهاماتی دارد که به مازیار ابراهیمی زدند و بعد مشخص شد که کلا بیاساس بوده است.
خانواده محسن لنگرنشین اکنون جلوی زندان قزلحصار هستند و نگران که پیش از اذان صبح فردا جان فرزندشان گرفته شود
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #مهدی_یراحی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اینکه چهرههای سرشناس و هنرمندان در سمت مردم بایستند و در برابر جنایت سکوت نکنند، اهمیت زیادی دارد.
پرونده محسن لنگرنشین پر از تناقض است. شباهت زیادی به اتهاماتی دارد که به مازیار ابراهیمی زدند و بعد مشخص شد که کلا بیاساس بوده است.
خانواده محسن لنگرنشین اکنون جلوی زندان قزلحصار هستند و نگران که پیش از اذان صبح فردا جان فرزندشان گرفته شود
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #مهدی_یراحی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آخرین تلاشهای پدر و مادر محسن لنگرنشین، زندانی سیاسی محکوم به اعدام
این پدر و مادر امروز آخرین ملاقات را با فرزندشان داشتند و حالا جلوی زندان قزلحصار هستند
محسن لنگرنشین، ۳۴ ساله، یکی از نخبگان در حیطه امنیت شبکه بود. به همین دلیل، در اواسط دهه دوم زندگیاش با پیشنهاد دانشگاه امام حسین، در حیطه امنیت شبکه در این دانشگاه مشغول به کار میشود.
بعد از مدتی کوتاه، با دیدن سرکوب مردم در دهه ۹۰، با نوشتن استعفا از کار در این دانشگاه انصراف میدهد و در شرکتی خصوصی، بنا بر تخصص خود، مشغول به کار میشود. در کنار کار در این شرکت، در گمرک تهران نیز به خرید و فروش ماشین میپردازد.
دستگاه امنیتی مدعی است که این فرد در ترور حسن تهرانی مقدم (که در سال ۱۳۹۰ کشته شد ـ در آن تاریخ محسن ۱۹ سال بیشتر نداشت) و همینطور سرهنگ پاسدار صیاد خدایی (که در سال ۱۴۰۱ کشته شد)، نقش شناسایی را بر عهده داشته است. محسن یکسال پیش از این تاریخ در اصفهان ساکن بوده و پرینت اساماسها، تماسها و حضور هرروزه او در محل کار، این ادعا را رد میکند.
محسن لنگرنشین، ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲ بازداشت شد. او ابتدا به مدت ۲۴ ساعت به یک خانه امن وزارت اطلاعات منتقل میشود. در آنجا تا صبح روز بعد بازجویی و مورد تهدید قرار میگیرد تا آنچه بازجویان میخواهند را بنویسد.
روز بعد، او را برای تفهیم اتهام به دادسرا میبرند. آقای لنگرنشین در دادسرا اتهامات واهی مربوط به جاسوسی برای اسرائیل را نمیپذیرد و پس از آن به بند امنیتی ۲۰۹ اطلاعات منتقل میشود و ۴۳ روز را در سلول انفرادی تحت شدیدترین شکنجهها میگذراند.
او را تحت بازجوییهای سنگین شبانه قرار میدهند. او را تهدید میکنند که اگر اعتراف نکند، تکتک اعضای خانوادهاش ـ از جمله پدر، مادر، خواهر و نامزدش ـ را به بند ۲۰۹ منتقل میکنند و چنان فشاری بر آنها وارد میکنند که اگر آنها را ببیند، نشناسد.
به او اعلام کردند که خواهر و مادرش را بازداشت و به بند ۲۰۹ اطلاعات منتقل کردهاند و در صورتی آنها را رها میکنند که چیزهایی را که ما میخواهیم، بنویسی.
با شکنجه، او را مجبور کردند که بگوید یک موتور هوندا ۱۲۵ را برده و از سرهنگ خدایی فیلمبرداری کرده و در تعقیب او بوده است. این در حالی است که طبق استعلامی که در پرونده موجود است، نامبرده هیچوقت موتور هوندا ۱۲۵ نداشته است.
همچنین، او را به محل حادثه منتقل کردند تا آنچه بازجویان میخواهند را بگوید و در این حین از او فیلمبرداری کردند.
از دیگر موارد شکنجه این بود که دست و پایش را زنجیر کردند، او را با شلاق زدند و به او اعلام کردند که اگر به مواردی که بازجوها برای اعتراف میخواهند، تمکین نکند، تا ساعاتی دیگر اعدام میشود و در صورت تمکین، حکم حبس ابد به او خواهند داد و بعد از چند سال آزاد خواهد شد.
متأسفانه، اتهاماتی را به آقای لنگرنشین منتسب کردهاند که ادله لازم برای اثبات آنها وجود ندارد، و قاضی صلواتی (شعبه ۱۵) تنها به اعترافات اجباری تحت شکنجه در دادگاه استناد کرده و حکم اعدام برای وی صادر کرده است.
حکم او عیناً در دیوان تأیید شد.
وکلا تا به امروز سه بار درخواست اعاده دادرسی کردهاند که آخرین آن، هفته گذشته بود و به فاصله چند روز (شنبه) مجدداً اعاده رد شد.
یکی از اعضای خانواده او میگوید: «محسن از ایران خارج شده بود و اگر ذرهای از اتهامات انتسابی به او درست بود، هرگز به ایران بازنمیگشت.»
محسن لنگرنشین قرار است سپیدهدم چهارشنبه (فردا) اعدام شود.
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
متن از ریما شیرمحمدی
@Tavaana_TavaanaTech
این پدر و مادر امروز آخرین ملاقات را با فرزندشان داشتند و حالا جلوی زندان قزلحصار هستند
محسن لنگرنشین، ۳۴ ساله، یکی از نخبگان در حیطه امنیت شبکه بود. به همین دلیل، در اواسط دهه دوم زندگیاش با پیشنهاد دانشگاه امام حسین، در حیطه امنیت شبکه در این دانشگاه مشغول به کار میشود.
بعد از مدتی کوتاه، با دیدن سرکوب مردم در دهه ۹۰، با نوشتن استعفا از کار در این دانشگاه انصراف میدهد و در شرکتی خصوصی، بنا بر تخصص خود، مشغول به کار میشود. در کنار کار در این شرکت، در گمرک تهران نیز به خرید و فروش ماشین میپردازد.
دستگاه امنیتی مدعی است که این فرد در ترور حسن تهرانی مقدم (که در سال ۱۳۹۰ کشته شد ـ در آن تاریخ محسن ۱۹ سال بیشتر نداشت) و همینطور سرهنگ پاسدار صیاد خدایی (که در سال ۱۴۰۱ کشته شد)، نقش شناسایی را بر عهده داشته است. محسن یکسال پیش از این تاریخ در اصفهان ساکن بوده و پرینت اساماسها، تماسها و حضور هرروزه او در محل کار، این ادعا را رد میکند.
محسن لنگرنشین، ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲ بازداشت شد. او ابتدا به مدت ۲۴ ساعت به یک خانه امن وزارت اطلاعات منتقل میشود. در آنجا تا صبح روز بعد بازجویی و مورد تهدید قرار میگیرد تا آنچه بازجویان میخواهند را بنویسد.
روز بعد، او را برای تفهیم اتهام به دادسرا میبرند. آقای لنگرنشین در دادسرا اتهامات واهی مربوط به جاسوسی برای اسرائیل را نمیپذیرد و پس از آن به بند امنیتی ۲۰۹ اطلاعات منتقل میشود و ۴۳ روز را در سلول انفرادی تحت شدیدترین شکنجهها میگذراند.
او را تحت بازجوییهای سنگین شبانه قرار میدهند. او را تهدید میکنند که اگر اعتراف نکند، تکتک اعضای خانوادهاش ـ از جمله پدر، مادر، خواهر و نامزدش ـ را به بند ۲۰۹ منتقل میکنند و چنان فشاری بر آنها وارد میکنند که اگر آنها را ببیند، نشناسد.
به او اعلام کردند که خواهر و مادرش را بازداشت و به بند ۲۰۹ اطلاعات منتقل کردهاند و در صورتی آنها را رها میکنند که چیزهایی را که ما میخواهیم، بنویسی.
با شکنجه، او را مجبور کردند که بگوید یک موتور هوندا ۱۲۵ را برده و از سرهنگ خدایی فیلمبرداری کرده و در تعقیب او بوده است. این در حالی است که طبق استعلامی که در پرونده موجود است، نامبرده هیچوقت موتور هوندا ۱۲۵ نداشته است.
همچنین، او را به محل حادثه منتقل کردند تا آنچه بازجویان میخواهند را بگوید و در این حین از او فیلمبرداری کردند.
از دیگر موارد شکنجه این بود که دست و پایش را زنجیر کردند، او را با شلاق زدند و به او اعلام کردند که اگر به مواردی که بازجوها برای اعتراف میخواهند، تمکین نکند، تا ساعاتی دیگر اعدام میشود و در صورت تمکین، حکم حبس ابد به او خواهند داد و بعد از چند سال آزاد خواهد شد.
متأسفانه، اتهاماتی را به آقای لنگرنشین منتسب کردهاند که ادله لازم برای اثبات آنها وجود ندارد، و قاضی صلواتی (شعبه ۱۵) تنها به اعترافات اجباری تحت شکنجه در دادگاه استناد کرده و حکم اعدام برای وی صادر کرده است.
حکم او عیناً در دیوان تأیید شد.
وکلا تا به امروز سه بار درخواست اعاده دادرسی کردهاند که آخرین آن، هفته گذشته بود و به فاصله چند روز (شنبه) مجدداً اعاده رد شد.
یکی از اعضای خانواده او میگوید: «محسن از ایران خارج شده بود و اگر ذرهای از اتهامات انتسابی به او درست بود، هرگز به ایران بازنمیگشت.»
محسن لنگرنشین قرار است سپیدهدم چهارشنبه (فردا) اعدام شود.
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
متن از ریما شیرمحمدی
@Tavaana_TavaanaTech
حسین رونقی، فعال سیاسی، ضمن به اشتراک گذاشتن ویدیوی مادر زندانی سیاسی محکوم به اعدام، محسن لنگرنشین، نوشت:
حکم اعدام محسن لنگرنشین بر پایهی سرکوب شهروندان و ارعاب جامعه است.
اتهام «همکاری با دولت متخاصم» و صدور حکم اعدام بر این اساس برای «محسن لنگرنشین»، چیزی جز ظلم آشکار و بهانهای بیاساس نیست. این پروندهها نه بر پایهی قانون، بلکه سیاسی و بر پایهی سرکوب شهروندان و ارعاب جامعه ساخته میشوند.
اعدام به این بهانه، آشکارا قتل عمد حکومتی است و هیچ پشتوانهی قانونی، اخلاقی یا انسانی ندارد. این حکم باید بیقید و شرط لغو شود. ما نباید در برابر این بیعدالتیها سکوت کنیم. این احکام، سند رسوایی حکومت و عوامل صدور و اجرای این قتلها در تاریخ خواهند بود.
پینوشت: وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی رسماً اعلام کرده است که ایران با هیچ دولتی در وضعیت تخاصم نیست! پیش از این، بسیاری از خبرنگاران و فعالان با این اتهام دروغ، محاکمه و زندانی شدهاند.
ویدئوی مادر محسن لنگرنشین که میگوید: «صدای من باشید»
ـ تصویر دیوارنویسی ارسالی یکی از مخاطبان توانا در این پوستر استفاده شده است..
#محسن_لنگرنشین #اسماعیل_فکری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حکم اعدام محسن لنگرنشین بر پایهی سرکوب شهروندان و ارعاب جامعه است.
اتهام «همکاری با دولت متخاصم» و صدور حکم اعدام بر این اساس برای «محسن لنگرنشین»، چیزی جز ظلم آشکار و بهانهای بیاساس نیست. این پروندهها نه بر پایهی قانون، بلکه سیاسی و بر پایهی سرکوب شهروندان و ارعاب جامعه ساخته میشوند.
اعدام به این بهانه، آشکارا قتل عمد حکومتی است و هیچ پشتوانهی قانونی، اخلاقی یا انسانی ندارد. این حکم باید بیقید و شرط لغو شود. ما نباید در برابر این بیعدالتیها سکوت کنیم. این احکام، سند رسوایی حکومت و عوامل صدور و اجرای این قتلها در تاریخ خواهند بود.
پینوشت: وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی رسماً اعلام کرده است که ایران با هیچ دولتی در وضعیت تخاصم نیست! پیش از این، بسیاری از خبرنگاران و فعالان با این اتهام دروغ، محاکمه و زندانی شدهاند.
ویدئوی مادر محسن لنگرنشین که میگوید: «صدای من باشید»
ـ تصویر دیوارنویسی ارسالی یکی از مخاطبان توانا در این پوستر استفاده شده است..
#محسن_لنگرنشین #اسماعیل_فکری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
مأموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی روز ۲۴ فروردینماه ۱۴۰۴ با همراهی یک مأمور زن به منزل زوج ارمنی، ژوزف شهبازیان و لیدا آلکسانی، یورش بردند.
این یورش در حالی انجام شد که آقای شهبازیان هماکنون حدود سه ماه است که در زندان اوین در بازداشت بهسر میبرد. مأموران پس از تفتیش کامل منزل، تعدادی از وسایل شخصی خانواده را ضبط کرده و خانم آلکسانی را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند.
ژوزف شهبازیان که پیشتر بهدلیل فعالیت صلحآمیز دینی خود یک سال در زندان بوده، در ۱۸ بهمنماه ۱۴۰۳ بار دیگر توسط مأموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. با گذشت حدود سه ماه از بازداشت و با وجود تعیین وثیقه ۴۹۹ میلیون تومانی، او همچنان در بازداشت موقت در زندان اوین بهسر میبرد.
جمهوری اسلامی ایران بارها از اذیت و آزار اعضای خانواده نوکیشان مسیحی بهعنوان ابزار فشار روانی و سیاسی علیه زندانیان عقیدتی استفاده کرده است.
منبع سازمان ماده ۱۸
#مسیحیان_ایران #نوکیش_مسیحی #آزادی_ادیان #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
مأموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی روز ۲۴ فروردینماه ۱۴۰۴ با همراهی یک مأمور زن به منزل زوج ارمنی، ژوزف شهبازیان و لیدا آلکسانی، یورش بردند.
این یورش در حالی انجام شد که آقای شهبازیان هماکنون حدود سه ماه است که در زندان اوین در بازداشت بهسر میبرد. مأموران پس از تفتیش کامل منزل، تعدادی از وسایل شخصی خانواده را ضبط کرده و خانم آلکسانی را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند.
ژوزف شهبازیان که پیشتر بهدلیل فعالیت صلحآمیز دینی خود یک سال در زندان بوده، در ۱۸ بهمنماه ۱۴۰۳ بار دیگر توسط مأموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. با گذشت حدود سه ماه از بازداشت و با وجود تعیین وثیقه ۴۹۹ میلیون تومانی، او همچنان در بازداشت موقت در زندان اوین بهسر میبرد.
جمهوری اسلامی ایران بارها از اذیت و آزار اعضای خانواده نوکیشان مسیحی بهعنوان ابزار فشار روانی و سیاسی علیه زندانیان عقیدتی استفاده کرده است.
منبع سازمان ماده ۱۸
#مسیحیان_ایران #نوکیش_مسیحی #آزادی_ادیان #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
محسن لنگرنشین، ۴۳ روز در بازداشتگاه ۲۰۹ وزارت اطلاعات، در سلول انفرادی محبوس بود.
او پیش از بازداشت در تیرماه ۱۴۰۲ به بیماری صرع مبتلا بود و داروی لاموتریژین استفاده میکرد.
متاسفانه به دلیل عدم وجود دارو در بازداشتگاه محسن بارها دچار بی هوشی و تشنج شد.
مشکل شدید قلبی و میگرن هم از عوارض بعدی بازداشت او بود.
پیشتر، خانواده پرونده پزشکی او را به دادگاه ارائه داده بودند.
بازجویان در چنین شرایطی او را تحت فشار برای اعتراف اجباری قرار داده بودند و او را وادار به بازگوکردن و بازنویسی سناریوی ساخته پرداخته نهاد امنیتی کردند.
محسن لنگرنشین میگوید، اگر درصدی من آن کارهایی که به من نسبت دادند را انجام داده بودم، وقتی برای یک سفر به خارج از ایران رفته بودم، به ایران برنمیگشتم.
محسن ممکن است طلوع آفتاب فردا را نبیند و اعدام شود.
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او پیش از بازداشت در تیرماه ۱۴۰۲ به بیماری صرع مبتلا بود و داروی لاموتریژین استفاده میکرد.
متاسفانه به دلیل عدم وجود دارو در بازداشتگاه محسن بارها دچار بی هوشی و تشنج شد.
مشکل شدید قلبی و میگرن هم از عوارض بعدی بازداشت او بود.
پیشتر، خانواده پرونده پزشکی او را به دادگاه ارائه داده بودند.
بازجویان در چنین شرایطی او را تحت فشار برای اعتراف اجباری قرار داده بودند و او را وادار به بازگوکردن و بازنویسی سناریوی ساخته پرداخته نهاد امنیتی کردند.
محسن لنگرنشین میگوید، اگر درصدی من آن کارهایی که به من نسبت دادند را انجام داده بودم، وقتی برای یک سفر به خارج از ایران رفته بودم، به ایران برنمیگشتم.
محسن ممکن است طلوع آفتاب فردا را نبیند و اعدام شود.
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتقال محسن لنگرنشین، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به مکانی نامعلوم
پدر محسن لنگرنشین این ویدیو را ساعت ۴:۳۰ صبح منتشر کرده و میگوید که تمام شب جلوی زندان قزلحصار بود، چون گفته بودند محسن بامداد امروز اعدام میشود. او میگوید که متوجه شده که پسرش را به مکانی نامعلوم انتقال دادهاند و از وضعیت او بیخبر است.
محسن لنگرنشین، ۳۴ ساله، یکی از نخبگان در حیطه امنیت شبکه بود. به همین دلیل، در اواسط دهه دوم زندگیاش با پیشنهاد دانشگاه امام حسین، در حیطه امنیت شبکه در این دانشگاه مشغول به کار میشود.
بعد از مدتی کوتاه، با دیدن سرکوب مردم در دهه ۹۰، با نوشتن استعفا از کار در این دانشگاه انصراف میدهد و در شرکتی خصوصی، بنا بر تخصص خود، مشغول به کار میشود. در کنار کار در این شرکت، در گمرک تهران نیز به خرید و فروش ماشین میپردازد.
دستگاه امنیتی مدعی است که این فرد در ترور حسن تهرانی مقدم (که در سال ۱۳۹۰ کشته شد ـ در آن تاریخ محسن ۱۹ سال بیشتر نداشت) و همینطور سرهنگ پاسدار صیاد خدایی (که در سال ۱۴۰۱ کشته شد)، نقش شناسایی را بر عهده داشته است. محسن یکسال پیش از این تاریخ در اصفهان ساکن بوده و پرینت اساماسها، تماسها و حضور هرروزه او در محل کار، این ادعا را رد میکند.
محسن لنگرنشین، ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲ بازداشت شد. او ابتدا به مدت ۲۴ ساعت به یک خانه امن وزارت اطلاعات منتقل میشود. در آنجا تا صبح روز بعد بازجویی و مورد تهدید قرار میگیرد تا آنچه بازجویان میخواهند را بنویسد.
روز بعد، او را برای تفهیم اتهام به دادسرا میبرند. آقای لنگرنشین در دادسرا اتهامات واهی مربوط به جاسوسی برای اسرائیل را نمیپذیرد و پس از آن به بند امنیتی ۲۰۹ اطلاعات منتقل میشود و ۴۳ روز را در سلول انفرادی تحت شدیدترین شکنجهها میگذراند.
او را تحت بازجوییهای سنگین شبانه قرار میدهند. او را تهدید میکنند که اگر اعتراف نکند، تکتک اعضای خانوادهاش ـ از جمله پدر، مادر، خواهر و نامزدش ـ را به بند ۲۰۹ منتقل میکنند و چنان فشاری بر آنها وارد میکنند که اگر آنها را ببیند، نشناسد.
به او اعلام کردند که خواهر و مادرش را بازداشت و به بند ۲۰۹ اطلاعات منتقل کردهاند و در صورتی آنها را رها میکنند که چیزهایی را که ما میخواهیم، بنویسی.
با شکنجه، او را مجبور کردند که بگوید یک موتور هوندا ۱۲۵ را برده و از سرهنگ خدایی فیلمبرداری کرده و در تعقیب او بوده است. این در حالی است که طبق استعلامی که در پرونده موجود است، نامبرده هیچوقت موتور هوندا ۱۲۵ نداشته است.
همچنین، او را به محل حادثه منتقل کردند تا آنچه بازجویان میخواهند را بگوید و در این حین از او فیلمبرداری کردند.
از دیگر موارد شکنجه این بود که دست و پایش را زنجیر کردند، او را با شلاق زدند و به او اعلام کردند که اگر به مواردی که بازجوها برای اعتراف میخواهند، تمکین نکند، تا ساعاتی دیگر اعدام میشود و در صورت تمکین، حکم حبس ابد به او خواهند داد و بعد از چند سال آزاد خواهد شد.
متأسفانه، اتهاماتی را به آقای لنگرنشین منتسب کردهاند که ادله لازم برای اثبات آنها وجود ندارد، و قاضی صلواتی (شعبه ۱۵) تنها به اعترافات اجباری تحت شکنجه در دادگاه استناد کرده و حکم اعدام برای وی صادر کرده است.
حکم او عیناً در دیوان تأیید شد.
وکلا تا به امروز سه بار درخواست اعاده دادرسی کردهاند که آخرین آن، هفته گذشته بود و به فاصله چند روز (شنبه) مجدداً اعاده رد شد.
یکی از اعضای خانواده او میگوید: «محسن از ایران خارج شده بود و اگر ذرهای از اتهامات انتسابی به او درست بود، هرگز به ایران بازنمیگشت.»
محسن لنگرنشین قرار است سپیدهدم چهارشنبه (فردا) اعدام شود.
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدر محسن لنگرنشین این ویدیو را ساعت ۴:۳۰ صبح منتشر کرده و میگوید که تمام شب جلوی زندان قزلحصار بود، چون گفته بودند محسن بامداد امروز اعدام میشود. او میگوید که متوجه شده که پسرش را به مکانی نامعلوم انتقال دادهاند و از وضعیت او بیخبر است.
محسن لنگرنشین، ۳۴ ساله، یکی از نخبگان در حیطه امنیت شبکه بود. به همین دلیل، در اواسط دهه دوم زندگیاش با پیشنهاد دانشگاه امام حسین، در حیطه امنیت شبکه در این دانشگاه مشغول به کار میشود.
بعد از مدتی کوتاه، با دیدن سرکوب مردم در دهه ۹۰، با نوشتن استعفا از کار در این دانشگاه انصراف میدهد و در شرکتی خصوصی، بنا بر تخصص خود، مشغول به کار میشود. در کنار کار در این شرکت، در گمرک تهران نیز به خرید و فروش ماشین میپردازد.
دستگاه امنیتی مدعی است که این فرد در ترور حسن تهرانی مقدم (که در سال ۱۳۹۰ کشته شد ـ در آن تاریخ محسن ۱۹ سال بیشتر نداشت) و همینطور سرهنگ پاسدار صیاد خدایی (که در سال ۱۴۰۱ کشته شد)، نقش شناسایی را بر عهده داشته است. محسن یکسال پیش از این تاریخ در اصفهان ساکن بوده و پرینت اساماسها، تماسها و حضور هرروزه او در محل کار، این ادعا را رد میکند.
محسن لنگرنشین، ۱۲ تیرماه ۱۴۰۲ بازداشت شد. او ابتدا به مدت ۲۴ ساعت به یک خانه امن وزارت اطلاعات منتقل میشود. در آنجا تا صبح روز بعد بازجویی و مورد تهدید قرار میگیرد تا آنچه بازجویان میخواهند را بنویسد.
روز بعد، او را برای تفهیم اتهام به دادسرا میبرند. آقای لنگرنشین در دادسرا اتهامات واهی مربوط به جاسوسی برای اسرائیل را نمیپذیرد و پس از آن به بند امنیتی ۲۰۹ اطلاعات منتقل میشود و ۴۳ روز را در سلول انفرادی تحت شدیدترین شکنجهها میگذراند.
او را تحت بازجوییهای سنگین شبانه قرار میدهند. او را تهدید میکنند که اگر اعتراف نکند، تکتک اعضای خانوادهاش ـ از جمله پدر، مادر، خواهر و نامزدش ـ را به بند ۲۰۹ منتقل میکنند و چنان فشاری بر آنها وارد میکنند که اگر آنها را ببیند، نشناسد.
به او اعلام کردند که خواهر و مادرش را بازداشت و به بند ۲۰۹ اطلاعات منتقل کردهاند و در صورتی آنها را رها میکنند که چیزهایی را که ما میخواهیم، بنویسی.
با شکنجه، او را مجبور کردند که بگوید یک موتور هوندا ۱۲۵ را برده و از سرهنگ خدایی فیلمبرداری کرده و در تعقیب او بوده است. این در حالی است که طبق استعلامی که در پرونده موجود است، نامبرده هیچوقت موتور هوندا ۱۲۵ نداشته است.
همچنین، او را به محل حادثه منتقل کردند تا آنچه بازجویان میخواهند را بگوید و در این حین از او فیلمبرداری کردند.
از دیگر موارد شکنجه این بود که دست و پایش را زنجیر کردند، او را با شلاق زدند و به او اعلام کردند که اگر به مواردی که بازجوها برای اعتراف میخواهند، تمکین نکند، تا ساعاتی دیگر اعدام میشود و در صورت تمکین، حکم حبس ابد به او خواهند داد و بعد از چند سال آزاد خواهد شد.
متأسفانه، اتهاماتی را به آقای لنگرنشین منتسب کردهاند که ادله لازم برای اثبات آنها وجود ندارد، و قاضی صلواتی (شعبه ۱۵) تنها به اعترافات اجباری تحت شکنجه در دادگاه استناد کرده و حکم اعدام برای وی صادر کرده است.
حکم او عیناً در دیوان تأیید شد.
وکلا تا به امروز سه بار درخواست اعاده دادرسی کردهاند که آخرین آن، هفته گذشته بود و به فاصله چند روز (شنبه) مجدداً اعاده رد شد.
یکی از اعضای خانواده او میگوید: «محسن از ایران خارج شده بود و اگر ذرهای از اتهامات انتسابی به او درست بود، هرگز به ایران بازنمیگشت.»
محسن لنگرنشین قرار است سپیدهدم چهارشنبه (فردا) اعدام شود.
#محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در تقویم جمهوری اسلامی، مناسبتی مذهبی را روز دختر نامگذاری کرذهاند، مناسبتی که مشخص نیست رابطهاش با دختران ایران امروز چیست.
کوثر افتخاری، از مصدومان چشم، در این ویدیو به این امر اعتراض میکند. او ضمن انتشار این ویدیو نوشته:
«روز دختر؟
روز دختر در تقویم حکومت اسلامی؟
روز دختر رو دارید به من تبریک میگید؟
به منی که به اسم اسلام به چشمم شلیک کردند؟
روز دخترهای ایرانی که به اسم اسلام بهشون تجاوز میشه، شلاق میخورن، کتک میخورن با روز دختر در تقویم حکومتی هیچ سنخیتی نداره.
روز دختر ایرانی ، روزیه که بتونه آزادانه و در کمال امنیت و آرامش در کوچههای شهر قدم بزنه …»
او متن حود را با هشتگ #بیزارم_از_دین_شما_نفرین_به_آیین_شما به پایان رسانده است.
بسیاری از افراد انقیاد زیاد در ایران را ناشی از تفکر و قوانین برگرفته از شریعت میدانند. نظر شما چیست؟ شما در مورد این مناسبت و این روز چه فکر میکنید؟ آیا میتوان خوانشی از دین داشت که در آن حقوق زنان محترم شمرده شود؟
لازم به ذکر است، در ماهها و هفتههای گذشته موارد متعددی از دخترکشی گزارش شده است. کشتاری که به پشتوانه قوانین جمهوری اسلامی که ملهم از فقه و شریعت اسلامی است، دست پدر را برای کشتن دختر باز گذاشته است.
#کوثر_افتخاری #زن_کشی #دخترکشی #انقیاد_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کوثر افتخاری، از مصدومان چشم، در این ویدیو به این امر اعتراض میکند. او ضمن انتشار این ویدیو نوشته:
«روز دختر؟
روز دختر در تقویم حکومت اسلامی؟
روز دختر رو دارید به من تبریک میگید؟
به منی که به اسم اسلام به چشمم شلیک کردند؟
روز دخترهای ایرانی که به اسم اسلام بهشون تجاوز میشه، شلاق میخورن، کتک میخورن با روز دختر در تقویم حکومتی هیچ سنخیتی نداره.
روز دختر ایرانی ، روزیه که بتونه آزادانه و در کمال امنیت و آرامش در کوچههای شهر قدم بزنه …»
او متن حود را با هشتگ #بیزارم_از_دین_شما_نفرین_به_آیین_شما به پایان رسانده است.
بسیاری از افراد انقیاد زیاد در ایران را ناشی از تفکر و قوانین برگرفته از شریعت میدانند. نظر شما چیست؟ شما در مورد این مناسبت و این روز چه فکر میکنید؟ آیا میتوان خوانشی از دین داشت که در آن حقوق زنان محترم شمرده شود؟
لازم به ذکر است، در ماهها و هفتههای گذشته موارد متعددی از دخترکشی گزارش شده است. کشتاری که به پشتوانه قوانین جمهوری اسلامی که ملهم از فقه و شریعت اسلامی است، دست پدر را برای کشتن دختر باز گذاشته است.
#کوثر_افتخاری #زن_کشی #دخترکشی #انقیاد_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتقال سلاح و رادیواکتیو در پوشش مواد غذایی؟
یکی از کارکنان باسابقه اسکله رجایی بندرعباس، در حضور سارا فلاحی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، از جابجایی سازمانیافته مواد رادیواکتیو، مواد منفجره و ارسال تسلیحات به یمن تحت پوشش «صادرات مواد غذایی» پرده برداشت.
این فرد که حدود ۱۸ سال سابقه فعالیت در اسکله دارد، در اظهاراتی تکاندهنده گفت: «سالهاست کانتینرهایی با برچسب مواد خوراکی، بدون اطلاع ما و بدون هیچگونه بازرسی واقعی، جابهجا میشوند؛ در حالی که محتوای واقعی آنها مواد خطرناک، رادیواکتیو و سلاح است.»
ویدیو از صفحه:
sh_a_kermanshah
#انفجار_بندرعباس #بندرعیاس
#irgcterrorists
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از کارکنان باسابقه اسکله رجایی بندرعباس، در حضور سارا فلاحی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، از جابجایی سازمانیافته مواد رادیواکتیو، مواد منفجره و ارسال تسلیحات به یمن تحت پوشش «صادرات مواد غذایی» پرده برداشت.
این فرد که حدود ۱۸ سال سابقه فعالیت در اسکله دارد، در اظهاراتی تکاندهنده گفت: «سالهاست کانتینرهایی با برچسب مواد خوراکی، بدون اطلاع ما و بدون هیچگونه بازرسی واقعی، جابهجا میشوند؛ در حالی که محتوای واقعی آنها مواد خطرناک، رادیواکتیو و سلاح است.»
ویدیو از صفحه:
sh_a_kermanshah
#انفجار_بندرعباس #بندرعیاس
#irgcterrorists
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
در پی حمله مرگبار به گردشگران هندو در منطقه پهلگام کشمیر تحت کنترل هند، تنشهای تاریخی میان هند و پاکستان بار دیگر شعلهور شدهاند؛ این بار تا آستانهی رویارویی نظامی. تحلیلگران هشدار میدهند که اگر روند فعلی مهار نشود، دو قدرت هستهای جنوب آسیا ممکن است وارد یکی از خطرناکترین بحرانهای چند دهه اخیر شوند.
حملهای که جرقه زد
در تاریخ ۲۲ آوریل، پنج مهاجم مسلح با حمله به گروهی از گردشگران در منطقهی توریستی بایساران، ۲۶ تن را که بیشترشان از زائران هندو بودند، به قتل رساندند. مهاجمان ظاهراً پس از پرسش از قربانیان درباره دینشان، افراد غیرمسلمان را هدف قرار دادند. در ابتدا گروه «جبهه مقاومت» که با شبهنظامیان پاکستانی مرتبط دانسته میشود مسئولیت حمله را بر عهده گرفت، اما سپس این ادعا را پس گرفت.
دولت هند بهسرعت انگشت اتهام را بهسوی پاکستان نشانه رفت و اقداماتی بیسابقه از جمله تعلیق معاهدهی تاریخی آبهای ایندوس و بستن مرزها را در پیش گرفت.
قطع آب؛ ابزار جدید جنگ
یکی از ابعاد نگرانکننده بحران اخیر، تعلیق یکجانبه معاهدهی آبهای ایندوس توسط هند است. این معاهده از سال ۱۹۶۰ تحت نظارت بانک جهانی، توزیع منابع آبی میان دو کشور را تنظیم میکرد. رود سند که شریان حیاتی پاکستان محسوب میشود، اکنون به ابزار فشار سیاسی تبدیل شده است. پاکستان هشدار داده که هرگونه تلاش برای قطع یا انحراف جریان آب، «اعلان جنگ» تلقی خواهد شد.
هشدار درباره حمله نظامی قریبالوقوع
در جدیدترین واکنش، عطاءالله طارر، وزیر اطلاعات پاکستان، اعلام کرد که اطلاعات موثقی در اختیار دارند که نشان میدهد هند طی ۲۴ تا ۳۶ ساعت آینده حملهای نظامی را تدارک دیده است. این هشدار باعث آمادهباش نیروهای پاکستانی شده و واکنش فوری شورای امنیت ملی این کشور را در پی داشته است.
ریشههای دینی بحران
در بطن این درگیریها، شکاف عمیق مذهبی میان هندوهای هند و مسلمانان پاکستان نهفته است. تقسیم هند در سال ۱۹۴۷، که به جدایی پاکستان به عنوان کشوری با اکثریت مسلمان انجامید، زخمهایی تاریخی برجای گذاشت که هنوز التیام نیافتهاند. کشمیر، تنها منطقهی با جمعیت عمدتاً مسلمان در هند، همواره محل منازعه و بیاعتمادی دو کشور بوده است.
افزایش ملیگرایی هندو در دولت فعلی هند و نفوذ گروههای اسلامگرا در پاکستان، شکاف دینی را تشدید کردهاند. حملهی اخیر نه تنها تلفات انسانی بهبار آورد، بلکه بار دیگر مذهب را به ابزار خشونت بدل کرد و زمینهساز نفرتپراکنی بیشتر در رسانهها و شبکههای اجتماعی شد.
خطر در پیش
اگرچه هر دو کشور در گذشته بحرانهایی مشابه را از طریق فشارهای دیپلماتیک پشتسر گذاشتهاند، اما بهنظر میرسد این بار ماجرا بهدلیل ابعاد مذهبی، شدت بیشتری یافته است. ابزار شدن منابع حیاتی چون آب، تضعیف معاهدات تاریخی، و زبان تهدید، همگی حاکی از آناند که صلح در جنوب آسیا بار دیگر در وضعیت شکنندهای قرار گرفته است.
نتیجهگیری:
در دنیایی که جنگهای مذهبی باید به تاریخ سپرده شده باشند، تقابل مذهبی در جنوب آسیا همچنان آتشی زیر خاکستر است. اگر راهی برای کاهش تنشهای دینی و بازسازی اعتماد میان هند و پاکستان پیدا نشود، آیندهای پرآشوب و خطرناک در انتظار منطقه خواهد بود.
#هند #پاکستان #بحران_مذهبی #اختلاف_دینی #جنگ #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حملهای که جرقه زد
در تاریخ ۲۲ آوریل، پنج مهاجم مسلح با حمله به گروهی از گردشگران در منطقهی توریستی بایساران، ۲۶ تن را که بیشترشان از زائران هندو بودند، به قتل رساندند. مهاجمان ظاهراً پس از پرسش از قربانیان درباره دینشان، افراد غیرمسلمان را هدف قرار دادند. در ابتدا گروه «جبهه مقاومت» که با شبهنظامیان پاکستانی مرتبط دانسته میشود مسئولیت حمله را بر عهده گرفت، اما سپس این ادعا را پس گرفت.
دولت هند بهسرعت انگشت اتهام را بهسوی پاکستان نشانه رفت و اقداماتی بیسابقه از جمله تعلیق معاهدهی تاریخی آبهای ایندوس و بستن مرزها را در پیش گرفت.
قطع آب؛ ابزار جدید جنگ
یکی از ابعاد نگرانکننده بحران اخیر، تعلیق یکجانبه معاهدهی آبهای ایندوس توسط هند است. این معاهده از سال ۱۹۶۰ تحت نظارت بانک جهانی، توزیع منابع آبی میان دو کشور را تنظیم میکرد. رود سند که شریان حیاتی پاکستان محسوب میشود، اکنون به ابزار فشار سیاسی تبدیل شده است. پاکستان هشدار داده که هرگونه تلاش برای قطع یا انحراف جریان آب، «اعلان جنگ» تلقی خواهد شد.
هشدار درباره حمله نظامی قریبالوقوع
در جدیدترین واکنش، عطاءالله طارر، وزیر اطلاعات پاکستان، اعلام کرد که اطلاعات موثقی در اختیار دارند که نشان میدهد هند طی ۲۴ تا ۳۶ ساعت آینده حملهای نظامی را تدارک دیده است. این هشدار باعث آمادهباش نیروهای پاکستانی شده و واکنش فوری شورای امنیت ملی این کشور را در پی داشته است.
ریشههای دینی بحران
در بطن این درگیریها، شکاف عمیق مذهبی میان هندوهای هند و مسلمانان پاکستان نهفته است. تقسیم هند در سال ۱۹۴۷، که به جدایی پاکستان به عنوان کشوری با اکثریت مسلمان انجامید، زخمهایی تاریخی برجای گذاشت که هنوز التیام نیافتهاند. کشمیر، تنها منطقهی با جمعیت عمدتاً مسلمان در هند، همواره محل منازعه و بیاعتمادی دو کشور بوده است.
افزایش ملیگرایی هندو در دولت فعلی هند و نفوذ گروههای اسلامگرا در پاکستان، شکاف دینی را تشدید کردهاند. حملهی اخیر نه تنها تلفات انسانی بهبار آورد، بلکه بار دیگر مذهب را به ابزار خشونت بدل کرد و زمینهساز نفرتپراکنی بیشتر در رسانهها و شبکههای اجتماعی شد.
خطر در پیش
اگرچه هر دو کشور در گذشته بحرانهایی مشابه را از طریق فشارهای دیپلماتیک پشتسر گذاشتهاند، اما بهنظر میرسد این بار ماجرا بهدلیل ابعاد مذهبی، شدت بیشتری یافته است. ابزار شدن منابع حیاتی چون آب، تضعیف معاهدات تاریخی، و زبان تهدید، همگی حاکی از آناند که صلح در جنوب آسیا بار دیگر در وضعیت شکنندهای قرار گرفته است.
نتیجهگیری:
در دنیایی که جنگهای مذهبی باید به تاریخ سپرده شده باشند، تقابل مذهبی در جنوب آسیا همچنان آتشی زیر خاکستر است. اگر راهی برای کاهش تنشهای دینی و بازسازی اعتماد میان هند و پاکستان پیدا نشود، آیندهای پرآشوب و خطرناک در انتظار منطقه خواهد بود.
#هند #پاکستان #بحران_مذهبی #اختلاف_دینی #جنگ #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
یک قتل حکومتی دیکر و داغدار شدن چند خانواده دیگر
محسن لنگرنشین اعدام شد
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، از اجرای حکم اعدام #محسن_لنگرنشین خبر داد و نوشت: «او با همکاری اطلاعاتی و جاسوسی به نفع اسرائیل در حکم محاربه و افساد فیالارض بازداشت و محاکمه شده بود.»
محسن لنگرنشین، کارشناس امنیت شبکه و فروشنده خودرو، پس از دو سال همکاری با دانشگاه امام حسین به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت و به اعدام محکوم شده است. او در فایل صوتیای که به دست توانا رسیده، از شکنجههای گسترده روانی و جسمی برای اعترافات ساختگی سخن گفته است؛ از جمله تهدید به بازداشت مادر، خواهر و نامزدش، قطع داروهای حیاتیاش برای کنترل صرع، تشنجهای پیدرپی، صحنهسازی ترور و حتی اجرای نمایشی اعدام. بازجوها با ضبط ویدیوهای متعدد و سناریوهای از پیشنوشتهشده تلاش کردهاند اعترافات او را بازسازی کنند، در حالیکه مدارک دفاعی، از جمله نبودن در محل ترور یا مالک نبودن موتورسیکلتی که در پرونده ذکر شده، نادیده گرفته شدهاند. او میگوید تنها جرمش نخبه بودن و کار برای نهادهای رسمی بود.
شاید محسن لنگرنشین به واسطه شغلش، چیزهایی فهمیده بود که برای حکومت خطر داشت و با یک سناریوی ساختگی او را محکوم و اعدام کردند....
پدر و مادر محسن لنگرنشین دیشب تا صبح جلوی زندان قزلحصار بودند...
#محسن_لنگرنشین #حکومت_اعدامی #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_اعذام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محسن لنگرنشین اعدام شد
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، از اجرای حکم اعدام #محسن_لنگرنشین خبر داد و نوشت: «او با همکاری اطلاعاتی و جاسوسی به نفع اسرائیل در حکم محاربه و افساد فیالارض بازداشت و محاکمه شده بود.»
محسن لنگرنشین، کارشناس امنیت شبکه و فروشنده خودرو، پس از دو سال همکاری با دانشگاه امام حسین به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت و به اعدام محکوم شده است. او در فایل صوتیای که به دست توانا رسیده، از شکنجههای گسترده روانی و جسمی برای اعترافات ساختگی سخن گفته است؛ از جمله تهدید به بازداشت مادر، خواهر و نامزدش، قطع داروهای حیاتیاش برای کنترل صرع، تشنجهای پیدرپی، صحنهسازی ترور و حتی اجرای نمایشی اعدام. بازجوها با ضبط ویدیوهای متعدد و سناریوهای از پیشنوشتهشده تلاش کردهاند اعترافات او را بازسازی کنند، در حالیکه مدارک دفاعی، از جمله نبودن در محل ترور یا مالک نبودن موتورسیکلتی که در پرونده ذکر شده، نادیده گرفته شدهاند. او میگوید تنها جرمش نخبه بودن و کار برای نهادهای رسمی بود.
شاید محسن لنگرنشین به واسطه شغلش، چیزهایی فهمیده بود که برای حکومت خطر داشت و با یک سناریوی ساختگی او را محکوم و اعدام کردند....
پدر و مادر محسن لنگرنشین دیشب تا صبح جلوی زندان قزلحصار بودند...
#محسن_لنگرنشین #حکومت_اعدامی #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_اعذام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرکز انفجار اسکله بندر رجایی، آنچه بر جای ماند تپهای از ضایعات و گودالی به عمق چهار متر و قطر ۲۰۰ متر.
در محلی که به واسطه قرار گرفتن کانتینرهای سنگین و رفت و آمد ماشینآلات سنگین. داری پی بتنی و فوندانسییونی محکم بود، اما قدرت انفجار بسیار زیاد بود.
تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که پنجاه هکتار ویران شد. منطقهای که چندین شرکت با چند صد کارمند و کارگر مستقر بودند.
آمار کشتهشدهها قطعا بیشتر از چیزی است که حکومت میگوید.
این مقدار ویرانی در اثر انفجار مواد اولیه سوخت موشکهای بالستیک ایجاد شده، موادی که غیرقانونی وارد شدند، در میان کالاهای دیگر و به صورتی غیرمجاز و غیراستاندارد دپو و حمل و نقل شدند. این انفجار حادثه نبود، یک جنایت بود.
در واقع حکومت بار دیگر از سپر انسانی برای فعالیتهای خود استفاده کرده است.
#انفجار_بندرعباس #بندرعباس #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در محلی که به واسطه قرار گرفتن کانتینرهای سنگین و رفت و آمد ماشینآلات سنگین. داری پی بتنی و فوندانسییونی محکم بود، اما قدرت انفجار بسیار زیاد بود.
تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که پنجاه هکتار ویران شد. منطقهای که چندین شرکت با چند صد کارمند و کارگر مستقر بودند.
آمار کشتهشدهها قطعا بیشتر از چیزی است که حکومت میگوید.
این مقدار ویرانی در اثر انفجار مواد اولیه سوخت موشکهای بالستیک ایجاد شده، موادی که غیرقانونی وارد شدند، در میان کالاهای دیگر و به صورتی غیرمجاز و غیراستاندارد دپو و حمل و نقل شدند. این انفجار حادثه نبود، یک جنایت بود.
در واقع حکومت بار دیگر از سپر انسانی برای فعالیتهای خود استفاده کرده است.
#انفجار_بندرعباس #بندرعباس #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاری تاثیرگذار از مونا فرجاد، هنرمند ایرانی
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«امروز بندرگاهِ بندرعباس
دیروز متروپلِ آبادان
پریروز…ه
انگار لازم نیست قصهی تازهای بنویسیم… چون قصهها همانند؛ تنها قربانیانش جایگزین میشوند، از شهری به شهری، از جایی به جایی، اما همهاش در همین خاک، در همین مرز و بوم»
*
#بندرعباس #بندرگاه_رجایی
#افشین_هاشمی #مونافرجاد #تک_گویی_های_زنانه_بر_اساس_حروف
#هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«امروز بندرگاهِ بندرعباس
دیروز متروپلِ آبادان
پریروز…ه
انگار لازم نیست قصهی تازهای بنویسیم… چون قصهها همانند؛ تنها قربانیانش جایگزین میشوند، از شهری به شهری، از جایی به جایی، اما همهاش در همین خاک، در همین مرز و بوم»
*
#بندرعباس #بندرگاه_رجایی
#افشین_هاشمی #مونافرجاد #تک_گویی_های_زنانه_بر_اساس_حروف
#هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
ابتدا وجدانش را اعدام کرد!
خالق اثر
رضا عقیلی
#حکومت_ایدئولوژیک #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ابتدا وجدانش را اعدام کرد!
خالق اثر
رضا عقیلی
#حکومت_ایدئولوژیک #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
ایران در میان سه کشور اول با بالاترین آمار مرگ و ناپدیدشدگان در مسیر مهاجرت
بحران بیصدا اما جاری؛ چطور به این جایگاه رسیدیم؟
در تازهترین گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت وابسته به سازمان ملل متحد، ایران در کنار لیبی و میانمار بهعنوان یکی از سه کشور با بالاترین آمار مرگ و مفقودی در مسیرهای مهاجرت معرفی شده است. بنا بر این گزارش، از سال ۲۰۱۴ تاکنون بیش از ۷۲ هزار مهاجر در مسیرهای مختلف جان خود را از دست دادهاند یا ناپدید شدهاند، و نیمی از این موارد به کشورهایی چون ایران، لیبی و میانمار بازمیگردد؛ کشورهایی که طی سالهای اخیر با بحرانهای داخلی و سرکوب گسترده مواجه بودهاند.
اما ایران چگونه به چنین جایگاهی رسیده است؟ بررسی موجهای مهاجرت از ایران در یک دهه اخیر، تصویری روشنتر از عمق این بحران انسانی ارائه میدهد:
موج پس از اعتراضات ۱۳۸۸
اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸، به سرکوب گسترده و بازداشتهای دستهجمعی منجر شد. بسیاری از کنشگران سیاسی، روزنامهنگاران و فعالان مدنی کشور را ترک کردند. آغاز روندی که در سالهای بعد شدت گرفت.
موج مهاجرت اقتصادی در دهه ۱۳۹۰
با تشدید تحریمهای بینالمللی، رکود اقتصادی، افزایش تورم، کاهش ارزش پول ملی و گسترش بیکاری، بخش قابلتوجهی از طبقه متوسط و متخصصان برای یافتن آیندهای بهتر کشور را ترک کردند. پزشکان، مهندسان، اساتید دانشگاه و حتی کارگران ماهر در جستجوی امنیت شغلی و حداقلهای رفاه، راهی کشورهای دیگر شدند.
موج مهاجرت پس از خیزشهای اخیر (۱۴۰۱–۱۴۰۲)
خیزش سراسری پس از جانباختن مهسا امینی، فصل جدیدی از سرکوب و مهاجرت اجباری را رقم زد. فعالان سیاسی، دانشجویان، هنرمندان، کنشگران حقوق زنان و اقلیتها بار دیگر هدف دستگاه امنیتی قرار گرفتند. موجی از پناهجویی شکل گرفت که دامنه آن از ترکیه تا آلمان و کانادا گسترده شد.
مهاجرت اقلیتهای دینی و قومی
اقلیتهایی مانند بهاییان، مسیحیان نوکیش، دراویش، اهل سنت و همچنین اقوامی چون کردها، بلوچها و عربها، سالهاست تحت فشار سیستماتیک قرار دارند. در بسیاری از موارد، آنان چارهای جز ترک کشور نیافتهاند. بسیاری از آنها قربانیان مستقیم همین «مرگ در مسیر مهاجرت» هستند.
جنگی خاموش، بدون اعلام رسمی
در حالی که دولت ایران وجود بحران مهاجرت را انکار میکند و حتی بسیاری از مهاجران را «خائن» یا «فراری» مینامد، آمار مرگ و ناپدید شدن ایرانیان در مسیرهای مهاجرت بهویژه در مرزهای ترکیه، یونان و کشورهای حوزه بالکان نشان میدهد با پدیدهای مشابه «جنگ داخلی» مواجهایم؛ جنگی بدون اعلام، اما با تمامی مؤلفههای آن: ناامنی، سرکوب، فقر گسترده، ترس از آینده، و تخریب بافت اجتماعی.
سکوت جامعه جهانی؟
در حالی که توجه جهانی عمدتاً معطوف به بحرانهایی مانند جنگ اوکراین یا آوارگان سوری است، وضعیت مهاجران ایرانی در رسانههای بینالمللی کمتر بازتاب مییابد. مرگ ایرانیان در مرزها، مفقود شدن آنها در دریا یا بازداشتشدنشان در کمپهای پناهجویان، اغلب بیصدا رخ میدهد و بیصدا هم فراموش میشود.
در نهایت، آمار سازمان ملل تنها یک عدد نیست؛ آینهای است از جامعهای که هر روز در حال خالی شدن از نخبگان، معترضان، اقلیتها و حتی مردم عادیست. سرزمینی که جنگ در آن رسماً اعلام نشده، اما مهاجرت اجباری، گواهی است بر عمق بحرانِ ناپیدای آن.
#مهاجرت #همزیستی #مدارا #حقوق_اقلیت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
بحران بیصدا اما جاری؛ چطور به این جایگاه رسیدیم؟
در تازهترین گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت وابسته به سازمان ملل متحد، ایران در کنار لیبی و میانمار بهعنوان یکی از سه کشور با بالاترین آمار مرگ و مفقودی در مسیرهای مهاجرت معرفی شده است. بنا بر این گزارش، از سال ۲۰۱۴ تاکنون بیش از ۷۲ هزار مهاجر در مسیرهای مختلف جان خود را از دست دادهاند یا ناپدید شدهاند، و نیمی از این موارد به کشورهایی چون ایران، لیبی و میانمار بازمیگردد؛ کشورهایی که طی سالهای اخیر با بحرانهای داخلی و سرکوب گسترده مواجه بودهاند.
اما ایران چگونه به چنین جایگاهی رسیده است؟ بررسی موجهای مهاجرت از ایران در یک دهه اخیر، تصویری روشنتر از عمق این بحران انسانی ارائه میدهد:
موج پس از اعتراضات ۱۳۸۸
اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸، به سرکوب گسترده و بازداشتهای دستهجمعی منجر شد. بسیاری از کنشگران سیاسی، روزنامهنگاران و فعالان مدنی کشور را ترک کردند. آغاز روندی که در سالهای بعد شدت گرفت.
موج مهاجرت اقتصادی در دهه ۱۳۹۰
با تشدید تحریمهای بینالمللی، رکود اقتصادی، افزایش تورم، کاهش ارزش پول ملی و گسترش بیکاری، بخش قابلتوجهی از طبقه متوسط و متخصصان برای یافتن آیندهای بهتر کشور را ترک کردند. پزشکان، مهندسان، اساتید دانشگاه و حتی کارگران ماهر در جستجوی امنیت شغلی و حداقلهای رفاه، راهی کشورهای دیگر شدند.
موج مهاجرت پس از خیزشهای اخیر (۱۴۰۱–۱۴۰۲)
خیزش سراسری پس از جانباختن مهسا امینی، فصل جدیدی از سرکوب و مهاجرت اجباری را رقم زد. فعالان سیاسی، دانشجویان، هنرمندان، کنشگران حقوق زنان و اقلیتها بار دیگر هدف دستگاه امنیتی قرار گرفتند. موجی از پناهجویی شکل گرفت که دامنه آن از ترکیه تا آلمان و کانادا گسترده شد.
مهاجرت اقلیتهای دینی و قومی
اقلیتهایی مانند بهاییان، مسیحیان نوکیش، دراویش، اهل سنت و همچنین اقوامی چون کردها، بلوچها و عربها، سالهاست تحت فشار سیستماتیک قرار دارند. در بسیاری از موارد، آنان چارهای جز ترک کشور نیافتهاند. بسیاری از آنها قربانیان مستقیم همین «مرگ در مسیر مهاجرت» هستند.
جنگی خاموش، بدون اعلام رسمی
در حالی که دولت ایران وجود بحران مهاجرت را انکار میکند و حتی بسیاری از مهاجران را «خائن» یا «فراری» مینامد، آمار مرگ و ناپدید شدن ایرانیان در مسیرهای مهاجرت بهویژه در مرزهای ترکیه، یونان و کشورهای حوزه بالکان نشان میدهد با پدیدهای مشابه «جنگ داخلی» مواجهایم؛ جنگی بدون اعلام، اما با تمامی مؤلفههای آن: ناامنی، سرکوب، فقر گسترده، ترس از آینده، و تخریب بافت اجتماعی.
سکوت جامعه جهانی؟
در حالی که توجه جهانی عمدتاً معطوف به بحرانهایی مانند جنگ اوکراین یا آوارگان سوری است، وضعیت مهاجران ایرانی در رسانههای بینالمللی کمتر بازتاب مییابد. مرگ ایرانیان در مرزها، مفقود شدن آنها در دریا یا بازداشتشدنشان در کمپهای پناهجویان، اغلب بیصدا رخ میدهد و بیصدا هم فراموش میشود.
در نهایت، آمار سازمان ملل تنها یک عدد نیست؛ آینهای است از جامعهای که هر روز در حال خالی شدن از نخبگان، معترضان، اقلیتها و حتی مردم عادیست. سرزمینی که جنگ در آن رسماً اعلام نشده، اما مهاجرت اجباری، گواهی است بر عمق بحرانِ ناپیدای آن.
#مهاجرت #همزیستی #مدارا #حقوق_اقلیت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ایرانایر، که روزی نماد غرور ملی بر فراز آسمان ایران بود، امروز با ۴۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بدهی، سومین ابربدهکار بانکی کشور شده است.
اما همیشه اینگونه نبوده زمانی نهچندان دور مایه مباهات ایران و ایرانی بود.
تیمسار خادمی؛ مردی که ما را به آسمان برد
شاید امروز شهروندان ایرانی و مسافران خارجی به خاطر دو عامل کیفیت و امنیت، دید مثبتی به پرواز با شرکتهای هواپیمایی ایرانی نداشته باشند، ولی ماجرا همیشه هم به همین صورت نبوده است. سالیانی نه چندان دور، در دوران حکومت پهلوی، وقتی تصمیم بر ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور گرفته شد، شرکت ایرانایر تاسیس و مردی به مدیریت آن برگزیده شد که در سالهای آینده، لیاقت و درایت او در هدایت این شرکت زبانزد شرکتهای هواپیمایی در سرتاسر جهان شد. نام او سپهبد تیمسار علیمحمد خادمی بود، بنیانگذار و رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل هواپیمایی ملی ایران (هما).
هواپیمایی ملی ایران که امروز با نام هما شناخته میشود، و البته از نظر کیفیت خدمات هیچ شباهتی به کمپانی سابق ندارد، در سال ۱۳۴۰ و در راستای ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور، شروع به فعالیت کرد. از همان آغاز فعالیت، تیمسار خادمی به مدت ۱۶ سال مدیریت کل آن را بر عهده داشت. طی این سالها و با تاکید خادمی بر امنیت و کیفیت بالای خدمات، هواپیمایی ملی ایران توانست نامی درخور برای خود در میان شرکتهای غولآسا و باسابقه هواپیمایی در جهان پیدا کند و به گزینه اول مسافران برای سفر به ایران مبدل شود. مسافرتی دلانگیز در هواپیمایی امن که در طول سفر نیز مسافران را با فرهنگ و تمدن ایرانی آشنا میکرد.
او طی سالهایی که مدیریت این شرکت را بر عهده داشت، آن را به دومین شرکت دولتی سودآور، بعد از شرکت ملی نفت ایران، تبدیل و نامی درخشان برای این شرکت در عرصه جهانی دست و پا کرد.
تیمسار خادمی به عنوان اولین مدیر آسیایی به ریاست سازمان یاتا، انجمن بینالمللی حمل و نقل هوایی، در فاصله سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ منصوب شد.
....
آخرین ماههای مدیریت ایرانایر توسط تیمسار خادمی، مصادف بود با بحبوحه انقلاب و بیثباتی سیاسی در ایران. از اینرو وی چند ماه مانده به انقلاب بنا به درخواست دولت شریفامامی و به اجبار از سمت خود به عنوان مدیر هواپیمایی هما استعفا داد و به نوعی به خانه دنج خویش در شمال شهر تهران تبعید شد.
....
تیمسار خادمی در ۱۶ آبان ۱۳۵۷ به شکل مرموزی به قتل رسید... در سال ۱۳۶۴ دادگاه انقلاب به بهانه بهایی بودن خانواده خادمی حکم به مصادره تمام اموال او داد.
درباره تیمسار خادمی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/alimohammadkhademi/
#تیمسار_خادمی #هواپیمایی_ایران #هما #هواپیمایی_ملی_ایران
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
اما همیشه اینگونه نبوده زمانی نهچندان دور مایه مباهات ایران و ایرانی بود.
تیمسار خادمی؛ مردی که ما را به آسمان برد
شاید امروز شهروندان ایرانی و مسافران خارجی به خاطر دو عامل کیفیت و امنیت، دید مثبتی به پرواز با شرکتهای هواپیمایی ایرانی نداشته باشند، ولی ماجرا همیشه هم به همین صورت نبوده است. سالیانی نه چندان دور، در دوران حکومت پهلوی، وقتی تصمیم بر ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور گرفته شد، شرکت ایرانایر تاسیس و مردی به مدیریت آن برگزیده شد که در سالهای آینده، لیاقت و درایت او در هدایت این شرکت زبانزد شرکتهای هواپیمایی در سرتاسر جهان شد. نام او سپهبد تیمسار علیمحمد خادمی بود، بنیانگذار و رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل هواپیمایی ملی ایران (هما).
هواپیمایی ملی ایران که امروز با نام هما شناخته میشود، و البته از نظر کیفیت خدمات هیچ شباهتی به کمپانی سابق ندارد، در سال ۱۳۴۰ و در راستای ملیسازی صنعت هواپیمایی کشور، شروع به فعالیت کرد. از همان آغاز فعالیت، تیمسار خادمی به مدت ۱۶ سال مدیریت کل آن را بر عهده داشت. طی این سالها و با تاکید خادمی بر امنیت و کیفیت بالای خدمات، هواپیمایی ملی ایران توانست نامی درخور برای خود در میان شرکتهای غولآسا و باسابقه هواپیمایی در جهان پیدا کند و به گزینه اول مسافران برای سفر به ایران مبدل شود. مسافرتی دلانگیز در هواپیمایی امن که در طول سفر نیز مسافران را با فرهنگ و تمدن ایرانی آشنا میکرد.
او طی سالهایی که مدیریت این شرکت را بر عهده داشت، آن را به دومین شرکت دولتی سودآور، بعد از شرکت ملی نفت ایران، تبدیل و نامی درخشان برای این شرکت در عرصه جهانی دست و پا کرد.
تیمسار خادمی به عنوان اولین مدیر آسیایی به ریاست سازمان یاتا، انجمن بینالمللی حمل و نقل هوایی، در فاصله سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ منصوب شد.
....
آخرین ماههای مدیریت ایرانایر توسط تیمسار خادمی، مصادف بود با بحبوحه انقلاب و بیثباتی سیاسی در ایران. از اینرو وی چند ماه مانده به انقلاب بنا به درخواست دولت شریفامامی و به اجبار از سمت خود به عنوان مدیر هواپیمایی هما استعفا داد و به نوعی به خانه دنج خویش در شمال شهر تهران تبعید شد.
....
تیمسار خادمی در ۱۶ آبان ۱۳۵۷ به شکل مرموزی به قتل رسید... در سال ۱۳۶۴ دادگاه انقلاب به بهانه بهایی بودن خانواده خادمی حکم به مصادره تمام اموال او داد.
درباره تیمسار خادمی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/alimohammadkhademi/
#تیمسار_خادمی #هواپیمایی_ایران #هما #هواپیمایی_ملی_ایران
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech