۸۳۰ کنشگر سیاسی، مدنی و فرهنگی خواستار همهپرسی آزاد برای تدوین قانون اساسی جدید شدند
در بیانیهای که به امضای ۸۳۰ تن از فعالان سیاسی، مدنی و فرهنگی داخل و خارج کشور رسیده، بر ضرورت برگزاری فوری یک همهپرسی آزاد برای تشکیل مجلس مؤسسان و تدوین قانون اساسی جدید تأکید شده است؛ قانونی که باید بر پایهی دموکراسی، حاکمیت ملی و موازین حقوق بشر تنظیم شود.
در بخش کلیدی این بیانیه آمده است:
«گام نخستین و ضروری برای عبور از شرایط بحرانی کنونی، برگزاری همهپرسی آزاد جهت تشکیل مجلس مؤسسان برای تدوین قانون اساسی جدید است؛ قانونی که بر مبنای دموکراسی، حاکمیت ملی و موازین حقوق بشری تنظیم شده باشد. بر مبنای چنین قانونی و در هنگامهی همهپرسی آزاد، همهٔ ایرانیان — با هر عقیده، گرایش سیاسی، و سبک زندگی — باید خود را دارای نماینده و شریک در تنظیم امور حاکمیت جدید بدانند.»
امضاکنندگان بیانیه همچنین خواستار رفع فوری حصر از میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، آزادی بیقیدوشرط زندانیان سیاسی و عقیدتی، پایان سانسور و انحصار رسانهای، و به رسمیت شناختن سیاستورزی مستقل و جامعه مدنی شدهاند.
در پایان بیانیه تأکید شده است:
«در دفاع از ایران، هیچچیز ضروریتر و اخلاقیتر از بازگرداندن قدرت به مردم نیست.»
این بیانیه که به امضای ۸۳۰ تن از فعالان سیاسی و مدنی و زندانیان سیاسی سابق ساکن داخل و خارج ایران رسیده است، در حمایت از بیانیه اخیر میرحسین موسوی، از رهبران جنبش سبز، صادر شده است که خواستار برگزاری همهپرسی و تغییر رژیم و تشکیل مجلس مؤسسان شده بود.
آنها در تایید آن بیانیه نوشتند که «تأکید او (میرحسین موسوی) بر لزوم احترام به حق تعیین سرنوشت مردم ایران و ضرورت بازنگری بنیادین در ساختار سیاسی کشور، نه از سر ستیز بلکه برای نجات ایران از تکرار خطاهای مهلک تاریخی است.»
امضا کنندگان این بیانیه، وقوع درگیری نظامی و حمله اسرائیل و آمریکا به ایران را نتیجهٔ سیاست خارجی اشتباه، فساد گسترده و خطاهای محاسباتی پیدرپی حکمرانان، دانستند و گفتند «جان و مال ایرانیان در آتش جنگی سوخت که دلسوزان ملک و ملت سالها نسبت به وقوع آن هشدار داده بودند. امّا خرد جمعی ملّت سرافراز ایران بار دیگر ثابت کرد که در عین تنّوع قومی و مذهبی، ریشههای همبستگی ملّی را هنوز در بطن خود زنده نگه داشته است. ما با تکیه بر خرد جمعی مردم شریف ایران هنوز به ساختن آیندهای روشن برای ایرانی آزاد، متکثّر و مستقل امیدواریم و برای تحقّق چنین امیدیست که یکصدا و متّحد شدهایم.»
لازم به ذکر است، طیفی از فعالان سیاسی و کاربران شبکههای اجتماعی، برگزاری رفراندوم آزاد توسط جمهوری اسلامی را ناممکن میدانند، چرا که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی «همهپرسی به پیشنهاد رئیسجمهور ایران یا ۱۰۰ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و تصویب حداقل دو سوم مجموع نمایندگان مجلس شورای اسلامی و پس از تایید و موافقت رهبر با صدور حکم حکومتی توسط وی انجام خواهد شد.» و هیچ دورنمایی از اینکه چنین اتفاقی بیفتد دیده نمیشود.
اما به فرض انجام، رفراندومی که توسط حکومت خامنهای و در حالی که این رژیم برقرار است، برگزار شود، نتایج آن قابل اطمینان نخواهد بود. هم به دلیل سازماندهی و مهندسی انتخابات توسط رژیم و هم به واسطه ترس مردم.
منتقدان این ایده، میگویند انتخابات مجلس مؤسسان پیشنیاز مهمی دارد که آن سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است.
برخی هم رفراندوم را با نظارت کامل نهادهای بینالمللی قابل انجام میدانند، منتها مواضع جمهوری اسلامی نشان نمیدهد که حاضر به تن دادن به چنین شرایطی باشد.
این بیانیه شاید به نوعی آخرین راهکار عبور مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی باشد و امضاکنندگان تلاش کردهاند، مسئولان را به راهی کم هزینهتر فرا بخوانند، ولی آیا کوش شنوایی وجود خواهد داشت؟
لازم به ذکر است، در روزهای گذشته، انتشار مواضع رادیکال میرحسین موسوی در دهه شصت، از موافقت با حجاب اجباری و تایید قتل سلمان رشدی و مخالفت با نمادهای ایران باستان و نماد ملی شیر و خورشید، تا مواضع آمریکاستیزانه و اسراییلستیزانه، بازتابهای گوناگونی در شبکههای اجتماعی داشته و برخی از افراد روشننبودن تغییر دیدگاه ایشان را یادآور شدند و نسبت به بازتولید نسخه دیگری از جمهوری اسلامی هشدار دادند.
هرچند میرحسین موسوی در سالهای گذشته به قاسم سلیمانی «سردار بیافتخار» گفته بود، اما دادن لقب «جان بیدار» به خمینی از سوی او و تسلیت کشته شدن فرماندهان سپاه در جنگ اخیر، بازتابی منفی بین مردمی که از جمهوری اسلامی عبور کردهاند، داشته است.
با وجود مخالفت.های موسوی با علی خامنهای، بسیاری از افراد همچنان اطلاق «دوران طلایی» به دوره خمینی را به خاطر میآورند....
#نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #رفراندوم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در بیانیهای که به امضای ۸۳۰ تن از فعالان سیاسی، مدنی و فرهنگی داخل و خارج کشور رسیده، بر ضرورت برگزاری فوری یک همهپرسی آزاد برای تشکیل مجلس مؤسسان و تدوین قانون اساسی جدید تأکید شده است؛ قانونی که باید بر پایهی دموکراسی، حاکمیت ملی و موازین حقوق بشر تنظیم شود.
در بخش کلیدی این بیانیه آمده است:
«گام نخستین و ضروری برای عبور از شرایط بحرانی کنونی، برگزاری همهپرسی آزاد جهت تشکیل مجلس مؤسسان برای تدوین قانون اساسی جدید است؛ قانونی که بر مبنای دموکراسی، حاکمیت ملی و موازین حقوق بشری تنظیم شده باشد. بر مبنای چنین قانونی و در هنگامهی همهپرسی آزاد، همهٔ ایرانیان — با هر عقیده، گرایش سیاسی، و سبک زندگی — باید خود را دارای نماینده و شریک در تنظیم امور حاکمیت جدید بدانند.»
امضاکنندگان بیانیه همچنین خواستار رفع فوری حصر از میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، آزادی بیقیدوشرط زندانیان سیاسی و عقیدتی، پایان سانسور و انحصار رسانهای، و به رسمیت شناختن سیاستورزی مستقل و جامعه مدنی شدهاند.
در پایان بیانیه تأکید شده است:
«در دفاع از ایران، هیچچیز ضروریتر و اخلاقیتر از بازگرداندن قدرت به مردم نیست.»
این بیانیه که به امضای ۸۳۰ تن از فعالان سیاسی و مدنی و زندانیان سیاسی سابق ساکن داخل و خارج ایران رسیده است، در حمایت از بیانیه اخیر میرحسین موسوی، از رهبران جنبش سبز، صادر شده است که خواستار برگزاری همهپرسی و تغییر رژیم و تشکیل مجلس مؤسسان شده بود.
آنها در تایید آن بیانیه نوشتند که «تأکید او (میرحسین موسوی) بر لزوم احترام به حق تعیین سرنوشت مردم ایران و ضرورت بازنگری بنیادین در ساختار سیاسی کشور، نه از سر ستیز بلکه برای نجات ایران از تکرار خطاهای مهلک تاریخی است.»
امضا کنندگان این بیانیه، وقوع درگیری نظامی و حمله اسرائیل و آمریکا به ایران را نتیجهٔ سیاست خارجی اشتباه، فساد گسترده و خطاهای محاسباتی پیدرپی حکمرانان، دانستند و گفتند «جان و مال ایرانیان در آتش جنگی سوخت که دلسوزان ملک و ملت سالها نسبت به وقوع آن هشدار داده بودند. امّا خرد جمعی ملّت سرافراز ایران بار دیگر ثابت کرد که در عین تنّوع قومی و مذهبی، ریشههای همبستگی ملّی را هنوز در بطن خود زنده نگه داشته است. ما با تکیه بر خرد جمعی مردم شریف ایران هنوز به ساختن آیندهای روشن برای ایرانی آزاد، متکثّر و مستقل امیدواریم و برای تحقّق چنین امیدیست که یکصدا و متّحد شدهایم.»
لازم به ذکر است، طیفی از فعالان سیاسی و کاربران شبکههای اجتماعی، برگزاری رفراندوم آزاد توسط جمهوری اسلامی را ناممکن میدانند، چرا که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی «همهپرسی به پیشنهاد رئیسجمهور ایران یا ۱۰۰ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و تصویب حداقل دو سوم مجموع نمایندگان مجلس شورای اسلامی و پس از تایید و موافقت رهبر با صدور حکم حکومتی توسط وی انجام خواهد شد.» و هیچ دورنمایی از اینکه چنین اتفاقی بیفتد دیده نمیشود.
اما به فرض انجام، رفراندومی که توسط حکومت خامنهای و در حالی که این رژیم برقرار است، برگزار شود، نتایج آن قابل اطمینان نخواهد بود. هم به دلیل سازماندهی و مهندسی انتخابات توسط رژیم و هم به واسطه ترس مردم.
منتقدان این ایده، میگویند انتخابات مجلس مؤسسان پیشنیاز مهمی دارد که آن سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است.
برخی هم رفراندوم را با نظارت کامل نهادهای بینالمللی قابل انجام میدانند، منتها مواضع جمهوری اسلامی نشان نمیدهد که حاضر به تن دادن به چنین شرایطی باشد.
این بیانیه شاید به نوعی آخرین راهکار عبور مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی باشد و امضاکنندگان تلاش کردهاند، مسئولان را به راهی کم هزینهتر فرا بخوانند، ولی آیا کوش شنوایی وجود خواهد داشت؟
لازم به ذکر است، در روزهای گذشته، انتشار مواضع رادیکال میرحسین موسوی در دهه شصت، از موافقت با حجاب اجباری و تایید قتل سلمان رشدی و مخالفت با نمادهای ایران باستان و نماد ملی شیر و خورشید، تا مواضع آمریکاستیزانه و اسراییلستیزانه، بازتابهای گوناگونی در شبکههای اجتماعی داشته و برخی از افراد روشننبودن تغییر دیدگاه ایشان را یادآور شدند و نسبت به بازتولید نسخه دیگری از جمهوری اسلامی هشدار دادند.
هرچند میرحسین موسوی در سالهای گذشته به قاسم سلیمانی «سردار بیافتخار» گفته بود، اما دادن لقب «جان بیدار» به خمینی از سوی او و تسلیت کشته شدن فرماندهان سپاه در جنگ اخیر، بازتابی منفی بین مردمی که از جمهوری اسلامی عبور کردهاند، داشته است.
با وجود مخالفت.های موسوی با علی خامنهای، بسیاری از افراد همچنان اطلاق «دوران طلایی» به دوره خمینی را به خاطر میآورند....
#نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #رفراندوم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👎33❤10👍6
سه روز از بازداشت احسان خزایی گذشته است و هیچ خبری از او در دست نیست. سه روز پیش تعداد زیادی از ماموران (بیش از شصت نفر) به طرزی وحشیانه و با خشونت احسان خزایی و همسرش را جلوی دیدگان کودکان خردسالشان بازداشت کردند. (ندا کارگر، همسر احسان، چندین ساعت بعد آزاد شد)
آوین سه ساله آن قدر وحشتزده شد که تمام این سه روز آنقدر گریه و بیتابی کرد که حالش بد شد و او را به بیمارستان منتقل کردند. احسان تا کنون هیچ تماسی با خانواده نگرفته و هیچ خبری از او نیست.
ماموران امنیتی همگام تجسس خانه برای یافتن گوشی تلفن، فرزند دختر ۹ ساله این خانواده را با گذاشتن اسلحه بر سرش تهدید کردهاند تا جای گوشی را بگوید.
احسان خزایی، برادر جاویدنام عرفان خزایی، پدر سه کودک خردسال است که کوچکترینشان شیرخوار است.
در جریان بازداشت احسان خزایی، مادر جاویدنام عرفان خزایی و برادر دیگر عرفان (یزدان خزایی) نیز به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
همچنین گوشی موبایل پدر و مادر دادخواه جاویدنام عرفان خزایی، احسان و یزدان خزایی و ندا کارگر ضبط شدند.
ماموران حکم بازداشت احسان خزایی و همسرش را داشتند و به آنها گفتند که خانواده شما، نظم کشور را به هم ریخته است!
عرفان خزایی در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در جریان خیزش مردمی شهریار در منطقه شهریار کهنه-سمت ترهبار، از فاصله کمتر از ۱۰ متری، توسط نیروهای حکومتی از پشت سر و از ناحیه گردن هدف شلیک گلوله قرار گرفت و کشته شد.
#عرفان_خزایی #احسان_خزایی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آوین سه ساله آن قدر وحشتزده شد که تمام این سه روز آنقدر گریه و بیتابی کرد که حالش بد شد و او را به بیمارستان منتقل کردند. احسان تا کنون هیچ تماسی با خانواده نگرفته و هیچ خبری از او نیست.
ماموران امنیتی همگام تجسس خانه برای یافتن گوشی تلفن، فرزند دختر ۹ ساله این خانواده را با گذاشتن اسلحه بر سرش تهدید کردهاند تا جای گوشی را بگوید.
احسان خزایی، برادر جاویدنام عرفان خزایی، پدر سه کودک خردسال است که کوچکترینشان شیرخوار است.
در جریان بازداشت احسان خزایی، مادر جاویدنام عرفان خزایی و برادر دیگر عرفان (یزدان خزایی) نیز به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
همچنین گوشی موبایل پدر و مادر دادخواه جاویدنام عرفان خزایی، احسان و یزدان خزایی و ندا کارگر ضبط شدند.
ماموران حکم بازداشت احسان خزایی و همسرش را داشتند و به آنها گفتند که خانواده شما، نظم کشور را به هم ریخته است!
عرفان خزایی در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در جریان خیزش مردمی شهریار در منطقه شهریار کهنه-سمت ترهبار، از فاصله کمتر از ۱۰ متری، توسط نیروهای حکومتی از پشت سر و از ناحیه گردن هدف شلیک گلوله قرار گرفت و کشته شد.
#عرفان_خزایی #احسان_خزایی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔57❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیخبری مادر آرمان کتابچی از فرزند بازداشتشدهاش؛ «نمیدانم به کجا پناه ببرم»
مادر آرمان کتابچی، جوانی که روز سوم خرداد ماه ۱۴۰۴ در شهر کرج توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده، با انتشار پیامی از بیخبری کامل نسبت به وضعیت فرزندش خبر داده است.
او در این پیام گفته است:
«روز سوم خرداد، چند مأمور مرد بههمراه یک زن وارد خانه ما شدند. خانه را تفتیش کردند، موبایل من و آرمان را ضبط کردند، و با دستبند پسرم را بردند. هرچه پرسیدیم گفتند از طرف نهاد امنیتی آمدیم.»
او میافزاید که در روزها و هفتههای ابتدایی چند بار تماس تلفنی از سوی آرمان داشته، اما حالا بیش از سه هفته است که هیچ خبری از او ندارد:
«به هرجا زنگ میزنم، میگویند اینجا نیست یا ما خبری نداریم. به همه مراجع قضایی در تهران و کرج هم مراجعه کردهام. میگویند چنین پروندهای نداریم.»
مادر آرمان تأکید میکند که فرزندش بهتازگی از ترکیه بازگشته و هیچ فعالیتی نداشته است:
«ما پنج سال در ترکیه زندگی میکردیم. آرمان فقط بهخاطر بیماری من به ایران برگشت. بچه من بیگناه است. نمیدانم چرا گرفتندش. به داد دل یک مادر برسید.»
#آرمان_کتابچی #آرمان_کتابچی_کجاست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر آرمان کتابچی، جوانی که روز سوم خرداد ماه ۱۴۰۴ در شهر کرج توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده، با انتشار پیامی از بیخبری کامل نسبت به وضعیت فرزندش خبر داده است.
او در این پیام گفته است:
«روز سوم خرداد، چند مأمور مرد بههمراه یک زن وارد خانه ما شدند. خانه را تفتیش کردند، موبایل من و آرمان را ضبط کردند، و با دستبند پسرم را بردند. هرچه پرسیدیم گفتند از طرف نهاد امنیتی آمدیم.»
او میافزاید که در روزها و هفتههای ابتدایی چند بار تماس تلفنی از سوی آرمان داشته، اما حالا بیش از سه هفته است که هیچ خبری از او ندارد:
«به هرجا زنگ میزنم، میگویند اینجا نیست یا ما خبری نداریم. به همه مراجع قضایی در تهران و کرج هم مراجعه کردهام. میگویند چنین پروندهای نداریم.»
مادر آرمان تأکید میکند که فرزندش بهتازگی از ترکیه بازگشته و هیچ فعالیتی نداشته است:
«ما پنج سال در ترکیه زندگی میکردیم. آرمان فقط بهخاطر بیماری من به ایران برگشت. بچه من بیگناه است. نمیدانم چرا گرفتندش. به داد دل یک مادر برسید.»
#آرمان_کتابچی #آرمان_کتابچی_کجاست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔44❤2
پیوستن بریتانیا به توافقنامه مهم امنیتی و رفاهی آمریکا و بحرین؛ ایران باز هم در حاشیه ماند
به گزارش صدای آمریکا، ایالات متحده و پادشاهی بحرین روز چهارشنبه ۲۵ تیر (۱۶ ژوئیه) طی مراسمی رسمی از پیوستن بریتانیا بهعنوان طرف سوم به توافقنامه جامع یکپارچگی امنیتی و رفاه (CSIPE) استقبال کردند. این چارچوب استراتژیک که با هدف گسترش همکاریهای امنیتی، اقتصادی و فناورانه در خاورمیانه ایجاد شده، به گفته وزارت امور خارجه آمریکا بر پایه توافقنامههای ابراهیم و در راستای تقویت صلح و رفاه در منطقه بنا شده است.
مورا نامدار، مقام ارشد دفتر امور خاور نزدیک وزارت خارجه آمریکا، نمایندگی ایالات متحده را در این نشست بر عهده داشت. او نخستین زن ایرانی-آمریکایی است که در چنین سطحی از دیپلماسی منطقهای، نمایندگی رسمی ایالات متحده را در توافقی با این درجه از اهمیت بر عهده میگیرد؛ رخدادی که نشاندهنده نقش روبهگسترش ایرانیان مهاجر در سیاست بینالمللی است، ظرفیتی که «ایران» از آن بیبهره مانده است.
بریتانیا پیشتر در دسامبر گذشته اعلام کرده بود قصد دارد به این پیمان بپیوندد. با اجرایی شدن این مشارکت، کشورهای عضو، از جمله آمریکا، بحرین و بریتانیا، گامی بزرگ برای شکلدهی به ائتلافهایی نوین در زمینه امنیت منطقهای، تجارت و توسعه فناوری برداشتهاند.
این در حالی است که ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، با تداوم رفتارهای خصمانه، حمایت از گروههای شبهنظامی و رویکرد تقابلی در سیاست خارجی، عملاً خود را از چنین همکاریهای بینالمللی و منطقهای محروم کرده است. رفتارهایی که نهتنها باعث انزوای سیاسی و اقتصادی کشور شده، بلکه فرصتهای طلایی برای ایجاد امنیت پایدار و رفاه اجتماعی در ایران را از بین برده است.
در شرایطی که بسیاری از کشورها در پی نزدیکی به قدرتهای جهانی و ایجاد سازوکارهای مشترک برای ثبات و شکوفایی اقتصادی هستند، مردم ایران همچنان با پیامدهای سنگین تحریمها، بحران مشروعیت سیاسی، ناکارآمدی ساختار حکمرانی و تنشهای منطقهای دستوپنجه نرم میکنند؛ پیامدهایی که مستقیماً ناشی از سیاستهای غیرپاسخگو، ایدئولوژیک و دشمنمحور حاکمیت جمهوری اسلامی است.
در غیاب یک سیاست خارجی مسئولانه، مبتنی بر منافع ملی و حقوق مردم، ایران نهتنها منزوی خواهد ماند، بلکه امنیت و آینده نسلهایش نیز به خطر خواهد افتاد.
نگاهی به همپیمانان ایران، کشور بزرگ و با قدمت تاریخی و منابع غنی، بیندازید و با کشورهای منطقه مقایسه کنید.
مسئولان جمهوری اسلامی، گاه با ذرهبین کشورهای کوچک و فقیری را پیدا میکنند که اسمشان را هم قبلا نشنیده بودیم، کشورهایی که عملاً برای سرزمین ایران آوردهای ندارند.
#خاورمیانه #صلح #همکاری #مشارکت #انزوا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش صدای آمریکا، ایالات متحده و پادشاهی بحرین روز چهارشنبه ۲۵ تیر (۱۶ ژوئیه) طی مراسمی رسمی از پیوستن بریتانیا بهعنوان طرف سوم به توافقنامه جامع یکپارچگی امنیتی و رفاه (CSIPE) استقبال کردند. این چارچوب استراتژیک که با هدف گسترش همکاریهای امنیتی، اقتصادی و فناورانه در خاورمیانه ایجاد شده، به گفته وزارت امور خارجه آمریکا بر پایه توافقنامههای ابراهیم و در راستای تقویت صلح و رفاه در منطقه بنا شده است.
مورا نامدار، مقام ارشد دفتر امور خاور نزدیک وزارت خارجه آمریکا، نمایندگی ایالات متحده را در این نشست بر عهده داشت. او نخستین زن ایرانی-آمریکایی است که در چنین سطحی از دیپلماسی منطقهای، نمایندگی رسمی ایالات متحده را در توافقی با این درجه از اهمیت بر عهده میگیرد؛ رخدادی که نشاندهنده نقش روبهگسترش ایرانیان مهاجر در سیاست بینالمللی است، ظرفیتی که «ایران» از آن بیبهره مانده است.
بریتانیا پیشتر در دسامبر گذشته اعلام کرده بود قصد دارد به این پیمان بپیوندد. با اجرایی شدن این مشارکت، کشورهای عضو، از جمله آمریکا، بحرین و بریتانیا، گامی بزرگ برای شکلدهی به ائتلافهایی نوین در زمینه امنیت منطقهای، تجارت و توسعه فناوری برداشتهاند.
این در حالی است که ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، با تداوم رفتارهای خصمانه، حمایت از گروههای شبهنظامی و رویکرد تقابلی در سیاست خارجی، عملاً خود را از چنین همکاریهای بینالمللی و منطقهای محروم کرده است. رفتارهایی که نهتنها باعث انزوای سیاسی و اقتصادی کشور شده، بلکه فرصتهای طلایی برای ایجاد امنیت پایدار و رفاه اجتماعی در ایران را از بین برده است.
در شرایطی که بسیاری از کشورها در پی نزدیکی به قدرتهای جهانی و ایجاد سازوکارهای مشترک برای ثبات و شکوفایی اقتصادی هستند، مردم ایران همچنان با پیامدهای سنگین تحریمها، بحران مشروعیت سیاسی، ناکارآمدی ساختار حکمرانی و تنشهای منطقهای دستوپنجه نرم میکنند؛ پیامدهایی که مستقیماً ناشی از سیاستهای غیرپاسخگو، ایدئولوژیک و دشمنمحور حاکمیت جمهوری اسلامی است.
در غیاب یک سیاست خارجی مسئولانه، مبتنی بر منافع ملی و حقوق مردم، ایران نهتنها منزوی خواهد ماند، بلکه امنیت و آینده نسلهایش نیز به خطر خواهد افتاد.
نگاهی به همپیمانان ایران، کشور بزرگ و با قدمت تاریخی و منابع غنی، بیندازید و با کشورهای منطقه مقایسه کنید.
مسئولان جمهوری اسلامی، گاه با ذرهبین کشورهای کوچک و فقیری را پیدا میکنند که اسمشان را هم قبلا نشنیده بودیم، کشورهایی که عملاً برای سرزمین ایران آوردهای ندارند.
#خاورمیانه #صلح #همکاری #مشارکت #انزوا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤28👍8👎1
Forwarded from گفتوشنود
آیا تاکنون به مفهوم Citizenship یا همان شهروندی - که آن را مکررا میشنویم - اندیشیدهایم و درباره معنای آن دقت کردهایم؟
«واژهشناسی مشارکت مدنی» که توسط موسسه دموکراتیک ملی برای امور بینالملل (NDI) تهیه شده است در یک تعریف کوتاه و بسیار دقیق از شهروندی میگوید:
«شهروندی حق هویت ملی است که یک دولت به کسانی که در خاکش زاده شدهاند، میبخشد یا به کسانی که درخواست آن را دارند و در برابر، از آنان وفاداری به پیمان شهروندی (allegiance citizen) میطلبد».
نکته جالب توجه اما در این تعریف آن است که شهروندی یک تعریف و خاستگاه «ملی» دارد نه مذهبی و عقیدتی و دولت صرفا وظایفی ملی را از شهروند میطلبد نه وظایفی مذهبی و عقیدتی.
بر این اساس آیا میتوان مفهوم شهروندی را در ایران پیدا کرد وقتی میبینیم آن دسته از شهروندان ایرانی که با باور حکومت مستقر همخوان نیستند عملا به عنوان شهروندان درجه دوم قلمداد میشوند و حتی توان حضور در رقابتهای سیاسی را ندارند؟
«واژهشناسی مشارکت مدنی» توسط آموزشکده توانا ترجمه شده است. این لینک را کپی کنید و این ترجمه را به رایگان دریافت کنید:
https://tavaana.org/national-democratic-institute-civic-participation-glossary/
#گفتگو_توانا #حقوق_شهروندی
@Dialogue1402
آیا تاکنون به مفهوم Citizenship یا همان شهروندی - که آن را مکررا میشنویم - اندیشیدهایم و درباره معنای آن دقت کردهایم؟
«واژهشناسی مشارکت مدنی» که توسط موسسه دموکراتیک ملی برای امور بینالملل (NDI) تهیه شده است در یک تعریف کوتاه و بسیار دقیق از شهروندی میگوید:
«شهروندی حق هویت ملی است که یک دولت به کسانی که در خاکش زاده شدهاند، میبخشد یا به کسانی که درخواست آن را دارند و در برابر، از آنان وفاداری به پیمان شهروندی (allegiance citizen) میطلبد».
نکته جالب توجه اما در این تعریف آن است که شهروندی یک تعریف و خاستگاه «ملی» دارد نه مذهبی و عقیدتی و دولت صرفا وظایفی ملی را از شهروند میطلبد نه وظایفی مذهبی و عقیدتی.
بر این اساس آیا میتوان مفهوم شهروندی را در ایران پیدا کرد وقتی میبینیم آن دسته از شهروندان ایرانی که با باور حکومت مستقر همخوان نیستند عملا به عنوان شهروندان درجه دوم قلمداد میشوند و حتی توان حضور در رقابتهای سیاسی را ندارند؟
«واژهشناسی مشارکت مدنی» توسط آموزشکده توانا ترجمه شده است. این لینک را کپی کنید و این ترجمه را به رایگان دریافت کنید:
https://tavaana.org/national-democratic-institute-civic-participation-glossary/
#گفتگو_توانا #حقوق_شهروندی
@Dialogue1402
❤22👍7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزارشی از وضعیت برخورد غیرانسانی با خانوادههای زندانیان سیاسی در زندان تهران بزرگ
پیام باستانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ، در این فایل صوتی از برخورد زننده ماموران با خانوادههای زندانیان در هنگام ملاقات میگوید؛ وضعیتی که نهتنها ناقض کرامت انسانی، بلکه نشاندهنده روند فزاینده تحقیر و آزار خانوادهها و زندانیان سیاسی است.
به گفته آقای پاریزی، پیش از ملاقات، مأموران امنیتی زنان (مادران، همسران و خواهران زندانیان سیاسی) را بهطور کامل و تحقیرآمیز مجبور به بازرسی بدنی برهنه کردهاند؛ رفتاری که آشکارا با اصول انسانی، عرف اجتماعی و موازین حقوق بشر در تضاد است. این عمل، کرامت و عزتنفس زنان را پایمال کرده و تنها بهعنوان ابزاری برای شکستن روحیه مقاومت خانوادهها به کار رفته است.
فرآیند ملاقاتها نیز با تعلل و بینظمیهای عمدی همراه بوده است. خانوادهها و خود زندانیان ساعتها در انتظار حملونقل و عبور از مراحل مختلف نگهداشته شدند. اجازه همراه داشتن خوراکی یا تنقلات برای زندانیان نیز ممنوع اعلام شد، و فروشگاه سالن ملاقات به بهانهی خرابی کارتخوان از کار افتاده بود؛ روشی که بهنظر میرسد عامدانه برای تحت فشار گذاشتن خانوادهها طراحی شده است.
این در حالی است که در بندهای غیرسیاسی، ورود و توزیع گسترده مواد مخدر و حتی گوشیهای تلفن همراه بدون مانع انجام میشود و طبق مشاهدات مستقیم، تأمین این اقلام توسط برخی از مأموران زندان صورت میگیرد.
این تبعیض، نهفقط در رفتار که در سیاستگذاری عریان و آشکار حکومت نسبت به زندانیان سیاسی دیده میشود. کسانی که تنها جرمشان دفاع از آزادی، عدالت، و کرامت انسانی است.
#زندان_تهران_بزرگ #زندانی_سیاسی #بیانیه #پیام_باستانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام باستانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ، در این فایل صوتی از برخورد زننده ماموران با خانوادههای زندانیان در هنگام ملاقات میگوید؛ وضعیتی که نهتنها ناقض کرامت انسانی، بلکه نشاندهنده روند فزاینده تحقیر و آزار خانوادهها و زندانیان سیاسی است.
به گفته آقای پاریزی، پیش از ملاقات، مأموران امنیتی زنان (مادران، همسران و خواهران زندانیان سیاسی) را بهطور کامل و تحقیرآمیز مجبور به بازرسی بدنی برهنه کردهاند؛ رفتاری که آشکارا با اصول انسانی، عرف اجتماعی و موازین حقوق بشر در تضاد است. این عمل، کرامت و عزتنفس زنان را پایمال کرده و تنها بهعنوان ابزاری برای شکستن روحیه مقاومت خانوادهها به کار رفته است.
فرآیند ملاقاتها نیز با تعلل و بینظمیهای عمدی همراه بوده است. خانوادهها و خود زندانیان ساعتها در انتظار حملونقل و عبور از مراحل مختلف نگهداشته شدند. اجازه همراه داشتن خوراکی یا تنقلات برای زندانیان نیز ممنوع اعلام شد، و فروشگاه سالن ملاقات به بهانهی خرابی کارتخوان از کار افتاده بود؛ روشی که بهنظر میرسد عامدانه برای تحت فشار گذاشتن خانوادهها طراحی شده است.
این در حالی است که در بندهای غیرسیاسی، ورود و توزیع گسترده مواد مخدر و حتی گوشیهای تلفن همراه بدون مانع انجام میشود و طبق مشاهدات مستقیم، تأمین این اقلام توسط برخی از مأموران زندان صورت میگیرد.
این تبعیض، نهفقط در رفتار که در سیاستگذاری عریان و آشکار حکومت نسبت به زندانیان سیاسی دیده میشود. کسانی که تنها جرمشان دفاع از آزادی، عدالت، و کرامت انسانی است.
#زندان_تهران_بزرگ #زندانی_سیاسی #بیانیه #پیام_باستانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔37❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندان به چه مکانی گفته میشود؟
آئیننامه سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی، برای نگهداری متهمان و محکومان به حبس ۲ محل را پیشبینی کرده است؛ بازداشتگاه و زندان.
زندان، محلی است که در آن محکومانی که حکم حبس آنها قطعی شده است، نگهداری میشوند؛ البته با معرفی مقامهای صلاحیتدار قضائی و قانونی، برای مدت معین یا به طور دائم به منظور تحمل کیفر، و با هدف اصلاح و تربیت یا بازسازگاری اجتماعی.
طبق تعریفی که از زندان شده است، زندان محل نگهداری فقط محکومان به حبس است که
حکم محکومیتشان قطعی شده و اجرای این حکم ایجاب میکند مدتی را در حبس باشند.
سایت:
https://tavaana.org/prisonersrights2/
یوتیوب:
https://youtu.be/DINEQklqgYo
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #پادکست
#یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آئیننامه سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی، برای نگهداری متهمان و محکومان به حبس ۲ محل را پیشبینی کرده است؛ بازداشتگاه و زندان.
زندان، محلی است که در آن محکومانی که حکم حبس آنها قطعی شده است، نگهداری میشوند؛ البته با معرفی مقامهای صلاحیتدار قضائی و قانونی، برای مدت معین یا به طور دائم به منظور تحمل کیفر، و با هدف اصلاح و تربیت یا بازسازگاری اجتماعی.
طبق تعریفی که از زندان شده است، زندان محل نگهداری فقط محکومان به حبس است که
حکم محکومیتشان قطعی شده و اجرای این حکم ایجاب میکند مدتی را در حبس باشند.
سایت:
https://tavaana.org/prisonersrights2/
یوتیوب:
https://youtu.be/DINEQklqgYo
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #پادکست
#یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤11🕊4
بیانیه ۱۹ زندانی در محکومیت صدور حکم تبعید سعید ماسوری، زندانی سیاسی
۱۹ زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج، با صدور بیانیهای اعلام کردند که تلاش روز گذشته مأموران وزارت اطلاعات برای خارجکردن سعید ماسوری از واحد چهار این زندان، با هدف «تبعید او به یکی از زندانهای واقع در غرب یا جنوب غربی کشور» صورت گرفته است؛ اقدامی که با اعتراض و مخالفت دیگر زندانیان سیاسی تا کنون ناکام مانده و سعید ماسوری روز گذشته به بند بازگردانده شد.
امضاکنندگان این نامه تاکید کردهاند که مسئولان زندان به آقای ماسوری گفتهاند «این انتقال روز شنبه بهطور قطعی انجام خواهد شد.»
این زندانیان با اشاره به اینکه «ربودن و تبعید زندانیان سیاسی به مکانهای نامعلوم از مصادیق بارز نقض حقوق بشر است» از نهادهای حقوق بشری و مردم خواستهاند تا در برابر این اقدام سکوت نکنند و مانع از تبعید سعید ماسوری در بیست و پنجمین سال حبس وی به زندانی دیگر شوند.
مصطفی زمانی، رضا محمدحسینی، لقمان امینپور، مهدی حسنی، احمدرضا حائری، اسماعیل احمدیراغب، آرشام رضایی، محمد شافعی، حمزه سواری، صلاحالدین ضیایی، ابوالحسن منتظر، میثم دهبانزاده، اکبر باقری، علی معزی، بهروز احسانی، سپهر امامجمعه، رضا سلمانزاده، اسدالله هادی و خسرو رهنما، امضاکنندگان این نامه هستند.
متن کامل بیانیه
بیانیه زندانیان سیاسی قزلحصار در مورد نحوه گروگانگیری سعید ماسوری؛ استمداد و طلب یاری از مردم
مثل همیشه امروز هم با شنیدن یک خبر دیگر از فشار حداکثری حکومت به این مردم و نقض فاحش حقوق اولیه آنها صبحمان را شروع کردیم. این بار با آغاز وقت اداری زندان نوبت به سعید ماسوری قدیمیترین زندانی سیاسی ایران رسیده بود که برای چندمین بار طعم انتقام سیستم زورگوی جمهوری اسلامی را بچشد." تبعید وی پس از ۲۵ سال حبس جانکاه به مکان نام معلوم". با این ترفند که حفاظت و اطلاعات زندان با وی کار دارد او را از بند سیاسی بیرون کشاندند. پس از رد شدن از درب میلهای منتهی به دفتر ریاست واحد ۴ ماموران درب را پشت سر او قفل کردند که با توجه به تجارب تلخ گذشته سعید ماسوری پی برد که مسئله به زندان مربوط نمیشود و قصد جابجایی وی به مکان نامعلوم را دارند. یکی از زندانیان سیاسی که همراه او بود به سرعت به سالن بازگشت و خبر تلاش نهادهای امنیتی برای ربودن سعید ماسوری را به ما داد . همگی به سرعت به سمت درب میلهای رفتیم و سعید را که از همراهی با ماموران سر باز زده بود آنجا یافتیم. تجمع زندانیان سیاسی پشت درب میلهای مسئولین زندان را به اطلاع رسانی غرض اصلی از بردن سعید ماسوری واداشت "تبعید به زندان یکی از استانهای غرب یا جنوب غربی کشور".
در این لحظه با باز شدن درب میلهای برای عبور یکی از زندانیان این فرصت به ما داده شد تا سعید را به این سمت درب بکشانیم و با سر دادن شعار او را به داخل سالن بازگردانیم. درب سالن را از داخل بستیم و با محصور کردن خود مخالفت صریح خود را با این تصمیم بزدلانه نهادهای امنیتی و شیوه برخورد گروگانگیرانه آنها اعلام کردیم. بعد از این مقاومت زندان به ما خبر داد که تبعید سعید ماسوری تا روز شنبه به تعویق افتاده اما در روز شنبه به هر وسیلهای این اتفاق باید بیفتد.
ربودن زندانیان سیاسی و تبعید آنها به اماکن نامعلوم یکی از بارزترین مصادیق نقض حقوق بشر میباشد که جمهوری اسلامی از زمان تاسیس تا به امروز آن را به شکل وسیعی به کار گرفته و میگیرد اما در این شرایط جنگ دستاویزی دیگر برای حکومت فراهم کرده تا عرصه را بر مردم به ویژه زندانیان سیاسی تنگ کرده و به بهانههای مختلف با اعمال فشار و انواع شکنجه فضای خفقان را در کشور حاکم سازد این در حالیست که برخی از فعالین سیاسی از جمله برخی از زندانیان سیاسی سابق ضرورت اتحاد ملی را در این شرایط مطرح نمودهاند گویی خبر ندارند که جمهوری اسلامی طرف اصلی جنگ را مردم ایران میداند نه حکومتهای بیگانه.
فشار به مردم از زمان جنگ تا به امروز به
بهانههای مختلف افزایش یافته است. سلب امنیت از مردم ،بازداشتهای خودسرانه و بیوقفه ،اتهام زنیهای فلهای و فشار به زندانیان سیاسی تا حد مرگ نشان از آستین بالا زدن حکومت جهت گرفتن انتقام جنگ اخیر از مردم بی سلاح است و امروز سعید ماسوری قدیمیترین زندانی سیاسی حال حاضر کشور یکی از افرادی است که قرار است مزه این انتقام کور را بچشد.
ما زندانیان سیاسی زندان قزلحصار از تمام مردم آزاده میخواهیم که در کنار ما بایستند تا جلوی این نقض فاحش حقوق بشر در زندان را بگیریم.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
#سعید_ماسوری #زندانی_سیاسی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
۱۹ زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج، با صدور بیانیهای اعلام کردند که تلاش روز گذشته مأموران وزارت اطلاعات برای خارجکردن سعید ماسوری از واحد چهار این زندان، با هدف «تبعید او به یکی از زندانهای واقع در غرب یا جنوب غربی کشور» صورت گرفته است؛ اقدامی که با اعتراض و مخالفت دیگر زندانیان سیاسی تا کنون ناکام مانده و سعید ماسوری روز گذشته به بند بازگردانده شد.
امضاکنندگان این نامه تاکید کردهاند که مسئولان زندان به آقای ماسوری گفتهاند «این انتقال روز شنبه بهطور قطعی انجام خواهد شد.»
این زندانیان با اشاره به اینکه «ربودن و تبعید زندانیان سیاسی به مکانهای نامعلوم از مصادیق بارز نقض حقوق بشر است» از نهادهای حقوق بشری و مردم خواستهاند تا در برابر این اقدام سکوت نکنند و مانع از تبعید سعید ماسوری در بیست و پنجمین سال حبس وی به زندانی دیگر شوند.
مصطفی زمانی، رضا محمدحسینی، لقمان امینپور، مهدی حسنی، احمدرضا حائری، اسماعیل احمدیراغب، آرشام رضایی، محمد شافعی، حمزه سواری، صلاحالدین ضیایی، ابوالحسن منتظر، میثم دهبانزاده، اکبر باقری، علی معزی، بهروز احسانی، سپهر امامجمعه، رضا سلمانزاده، اسدالله هادی و خسرو رهنما، امضاکنندگان این نامه هستند.
متن کامل بیانیه
بیانیه زندانیان سیاسی قزلحصار در مورد نحوه گروگانگیری سعید ماسوری؛ استمداد و طلب یاری از مردم
مثل همیشه امروز هم با شنیدن یک خبر دیگر از فشار حداکثری حکومت به این مردم و نقض فاحش حقوق اولیه آنها صبحمان را شروع کردیم. این بار با آغاز وقت اداری زندان نوبت به سعید ماسوری قدیمیترین زندانی سیاسی ایران رسیده بود که برای چندمین بار طعم انتقام سیستم زورگوی جمهوری اسلامی را بچشد." تبعید وی پس از ۲۵ سال حبس جانکاه به مکان نام معلوم". با این ترفند که حفاظت و اطلاعات زندان با وی کار دارد او را از بند سیاسی بیرون کشاندند. پس از رد شدن از درب میلهای منتهی به دفتر ریاست واحد ۴ ماموران درب را پشت سر او قفل کردند که با توجه به تجارب تلخ گذشته سعید ماسوری پی برد که مسئله به زندان مربوط نمیشود و قصد جابجایی وی به مکان نامعلوم را دارند. یکی از زندانیان سیاسی که همراه او بود به سرعت به سالن بازگشت و خبر تلاش نهادهای امنیتی برای ربودن سعید ماسوری را به ما داد . همگی به سرعت به سمت درب میلهای رفتیم و سعید را که از همراهی با ماموران سر باز زده بود آنجا یافتیم. تجمع زندانیان سیاسی پشت درب میلهای مسئولین زندان را به اطلاع رسانی غرض اصلی از بردن سعید ماسوری واداشت "تبعید به زندان یکی از استانهای غرب یا جنوب غربی کشور".
در این لحظه با باز شدن درب میلهای برای عبور یکی از زندانیان این فرصت به ما داده شد تا سعید را به این سمت درب بکشانیم و با سر دادن شعار او را به داخل سالن بازگردانیم. درب سالن را از داخل بستیم و با محصور کردن خود مخالفت صریح خود را با این تصمیم بزدلانه نهادهای امنیتی و شیوه برخورد گروگانگیرانه آنها اعلام کردیم. بعد از این مقاومت زندان به ما خبر داد که تبعید سعید ماسوری تا روز شنبه به تعویق افتاده اما در روز شنبه به هر وسیلهای این اتفاق باید بیفتد.
ربودن زندانیان سیاسی و تبعید آنها به اماکن نامعلوم یکی از بارزترین مصادیق نقض حقوق بشر میباشد که جمهوری اسلامی از زمان تاسیس تا به امروز آن را به شکل وسیعی به کار گرفته و میگیرد اما در این شرایط جنگ دستاویزی دیگر برای حکومت فراهم کرده تا عرصه را بر مردم به ویژه زندانیان سیاسی تنگ کرده و به بهانههای مختلف با اعمال فشار و انواع شکنجه فضای خفقان را در کشور حاکم سازد این در حالیست که برخی از فعالین سیاسی از جمله برخی از زندانیان سیاسی سابق ضرورت اتحاد ملی را در این شرایط مطرح نمودهاند گویی خبر ندارند که جمهوری اسلامی طرف اصلی جنگ را مردم ایران میداند نه حکومتهای بیگانه.
فشار به مردم از زمان جنگ تا به امروز به
بهانههای مختلف افزایش یافته است. سلب امنیت از مردم ،بازداشتهای خودسرانه و بیوقفه ،اتهام زنیهای فلهای و فشار به زندانیان سیاسی تا حد مرگ نشان از آستین بالا زدن حکومت جهت گرفتن انتقام جنگ اخیر از مردم بی سلاح است و امروز سعید ماسوری قدیمیترین زندانی سیاسی حال حاضر کشور یکی از افرادی است که قرار است مزه این انتقام کور را بچشد.
ما زندانیان سیاسی زندان قزلحصار از تمام مردم آزاده میخواهیم که در کنار ما بایستند تا جلوی این نقض فاحش حقوق بشر در زندان را بگیریم.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
#سعید_ماسوری #زندانی_سیاسی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
👍29❤7🕊3
Forwarded from گفتوشنود
یک زن تایلندی به دلیل اخاذی از راهبان بودایی و فیلمبرداری از روابط جنسیاش با آنها دستگیر شد.
یک زن ۳۵ ساله تایلندی به نام “ویلاوان امساوات” روز سهشنبه 15 ژوئیه به دلیل اخاذی میلیونها پوندی از راهبان بودایی و فیلمبرداری از روابط جنسیاش با آنها دستگیر شد.
این زن متهم به داشتن روابط پنهانی با ۱۳ راهب ارشد بودایی است و همچنین به پولشویی و باجگیری متهم شده است. وی با استفاده از فیلم و تصاویر مربوط به ملاقاتهایش با چهرههای ارشد مذهبی بودائی تایلند، حدود ۹ میلیون پوند از آنان اخاذی کرده است.
دفتر تحقیقات مرکزی تایلند (CIB) اعلام کرد که پنج دستگاه تلفن همراه متعلق به ویلاوان حاوی کلیپها و تصاویری از او در حال رابطه جنسی با چندین راهب است که برخی از آنها هنوز لباسهای نارنجی سنتی خود را بر تن داشتند. در حال حاضر، از ۱۳ راهبی که در این ماجرا دخیل بودند، ۹ نفر خلع لباس شدهاند و انتظار میرود این تعداد افزایش یابد.
یک ستوننویس روزنامه «بانکوک پست»، در این باره نوشت: «این رسوایی، دروغ و ریاکاری را در میان راهبان بودایی ارشد آشکار ساخت.» وی افزود: «زنان مدتهاست که در آموزههای جریان اصلی به عنوان «دشمنان» پاکی معنوی راهبان به تصویر کشیده شدهاند.»
گزارشها نشان میدهد که سوابق بانکی این زن تراکنشهای بزرگی به ارزش ۸.۸ میلیون پوند را در طول سه سال گذشته نشان میدهد که برخی از آنها ممکن است از وجوه معبد باشد.
این رسوایی، شفافیت و انضباط در زیرساختهای مذهبی تایلند را به چالش کشیده و سوالات فوری در مورد وضعیت نهادهای مذهبی در این کشور عمدتن بودایی به وجود آورده است.
#رسوایی_جنسی #بودایی #مانک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
یک زن تایلندی به دلیل اخاذی از راهبان بودایی و فیلمبرداری از روابط جنسیاش با آنها دستگیر شد.
یک زن ۳۵ ساله تایلندی به نام “ویلاوان امساوات” روز سهشنبه 15 ژوئیه به دلیل اخاذی میلیونها پوندی از راهبان بودایی و فیلمبرداری از روابط جنسیاش با آنها دستگیر شد.
این زن متهم به داشتن روابط پنهانی با ۱۳ راهب ارشد بودایی است و همچنین به پولشویی و باجگیری متهم شده است. وی با استفاده از فیلم و تصاویر مربوط به ملاقاتهایش با چهرههای ارشد مذهبی بودائی تایلند، حدود ۹ میلیون پوند از آنان اخاذی کرده است.
دفتر تحقیقات مرکزی تایلند (CIB) اعلام کرد که پنج دستگاه تلفن همراه متعلق به ویلاوان حاوی کلیپها و تصاویری از او در حال رابطه جنسی با چندین راهب است که برخی از آنها هنوز لباسهای نارنجی سنتی خود را بر تن داشتند. در حال حاضر، از ۱۳ راهبی که در این ماجرا دخیل بودند، ۹ نفر خلع لباس شدهاند و انتظار میرود این تعداد افزایش یابد.
یک ستوننویس روزنامه «بانکوک پست»، در این باره نوشت: «این رسوایی، دروغ و ریاکاری را در میان راهبان بودایی ارشد آشکار ساخت.» وی افزود: «زنان مدتهاست که در آموزههای جریان اصلی به عنوان «دشمنان» پاکی معنوی راهبان به تصویر کشیده شدهاند.»
گزارشها نشان میدهد که سوابق بانکی این زن تراکنشهای بزرگی به ارزش ۸.۸ میلیون پوند را در طول سه سال گذشته نشان میدهد که برخی از آنها ممکن است از وجوه معبد باشد.
این رسوایی، شفافیت و انضباط در زیرساختهای مذهبی تایلند را به چالش کشیده و سوالات فوری در مورد وضعیت نهادهای مذهبی در این کشور عمدتن بودایی به وجود آورده است.
#رسوایی_جنسی #بودایی #مانک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍26❤6
علیه فراموشی
تیرماه سال ۱۴۰۲، سیدرضا اکرمی، گفته بود:
«زن باحجاب صاحب دارد و صاحبش هم شوهرش است اما زن بیحجاب معلوم نیست مال کیست.»
اکرمی که عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است، گفته بود:
«زنِ باحجاب صاحب دارد و صاحبش هم شوهرش است. اما خانم بیحجاب وِل و رها است. یعنی معلوم نیست، متعلق به چه کسی است؟ متعلق به شوهرش است؟ متعلق به نامحرم است یا متعلق به چه کسی است؟»
- چنین دیدگاهی بر کشورمان حاکم است دیدگاهی که زنان را از اموال و متعلقات مردان میداند و برای زن به عنوان یک انسان جایگاهی متصور نیست، بدن زن را متعلق به مرد خانواده او (شوهر یا پدر و حتی برادر) میداند.
مرد در این دیدگاه «صاحب» زن تلقی میشود. صاحبی که اختیار تام دارد. در این دیدگاه مردی که زنش را محدود میکند، غیرتمند خوانده میشود و مردی که همسرش را انسان میداند و برای او حق قائل است، بیغیرت خوانده میشود.
چنین نگرشی در مورد زنان، زائیده ذهن منجمد شده در قرون و اعصار قدیم و مولد خشونت علیه زنان است.
نظر شما چیست؟
#زن #خشونت_علیه_زنان #نه_به_پوشش_اجباری #حقوق_زنان #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
تیرماه سال ۱۴۰۲، سیدرضا اکرمی، گفته بود:
«زن باحجاب صاحب دارد و صاحبش هم شوهرش است اما زن بیحجاب معلوم نیست مال کیست.»
اکرمی که عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است، گفته بود:
«زنِ باحجاب صاحب دارد و صاحبش هم شوهرش است. اما خانم بیحجاب وِل و رها است. یعنی معلوم نیست، متعلق به چه کسی است؟ متعلق به شوهرش است؟ متعلق به نامحرم است یا متعلق به چه کسی است؟»
- چنین دیدگاهی بر کشورمان حاکم است دیدگاهی که زنان را از اموال و متعلقات مردان میداند و برای زن به عنوان یک انسان جایگاهی متصور نیست، بدن زن را متعلق به مرد خانواده او (شوهر یا پدر و حتی برادر) میداند.
مرد در این دیدگاه «صاحب» زن تلقی میشود. صاحبی که اختیار تام دارد. در این دیدگاه مردی که زنش را محدود میکند، غیرتمند خوانده میشود و مردی که همسرش را انسان میداند و برای او حق قائل است، بیغیرت خوانده میشود.
چنین نگرشی در مورد زنان، زائیده ذهن منجمد شده در قرون و اعصار قدیم و مولد خشونت علیه زنان است.
نظر شما چیست؟
#زن #خشونت_علیه_زنان #نه_به_پوشش_اجباری #حقوق_زنان #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
🕊17👍5❤2💔2
شیرین عبادی، با انتشار بیانیهای نسبت به تهدید هزاران زندانی توسط رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی هشدار داد.
متن بیانیه:
«هشداری جدی برای همه ما؛ اژهای و برنامهریزی برای جنایتی گسترده
غلامحسین محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی، که خودش در فهرست جنایتکاران علیه بشریت قرار دارد، حالا صریح و بیپرده گفته است:
«پروندههای مربوط به اسرائیل، چه جدید چه قدیمی، باید در اولویت و با سرعت رسیدگی شوند.»
این یعنی چه؟ یعنی صدای ناقوس اعدامهای بیشتر. یعنی همان ماشینی که در هفتههای اخیر شش زندانی سیاسی را با اتهامهای واهی «جاسوسی برای اسرائیل» به دار آویخت، حالا قرار است سریعتر و بیرحمتر بچرخد.
این یک زنگ خطر است برای خانوادههای زندانیان سیاسی که در این روزها در بیخبری و اضطراب زندگی میکنند، مدافعان حقوق بشر که با هر پرونده تازه، باید برای نجات جان یک انسان بدوند و نهادهای بینالمللی که نمیتوانند بیش از این، چشم بر این چرخه کشتار ببندند.
جمهوری اسلامی در حالی چنین تهدیدی میکند که هنوز زخم جنگ ۱۲ روزه و موشکهایی که بر سر مردم فرود آمد، تازه است. به جای پاسخگویی و شفافیت، دستگاه قضایی به دنبال انتقام از مردم است؛ با سناریوسازی، شکنجه، اعترافات اجباری و احکام مرگ.
ما باید فریاد بزنیم: این جنایت را متوقف کنید. نه به اعدام، نه به شکنجه، نه به سرکوب. هر پروندهای که امروز به نام «جاسوسی» باز میشود، میتواند زندگی انسانی بیگناه را برای همیشه خاموش کند.»
صدای ایران باشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه:
«هشداری جدی برای همه ما؛ اژهای و برنامهریزی برای جنایتی گسترده
غلامحسین محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی، که خودش در فهرست جنایتکاران علیه بشریت قرار دارد، حالا صریح و بیپرده گفته است:
«پروندههای مربوط به اسرائیل، چه جدید چه قدیمی، باید در اولویت و با سرعت رسیدگی شوند.»
این یعنی چه؟ یعنی صدای ناقوس اعدامهای بیشتر. یعنی همان ماشینی که در هفتههای اخیر شش زندانی سیاسی را با اتهامهای واهی «جاسوسی برای اسرائیل» به دار آویخت، حالا قرار است سریعتر و بیرحمتر بچرخد.
این یک زنگ خطر است برای خانوادههای زندانیان سیاسی که در این روزها در بیخبری و اضطراب زندگی میکنند، مدافعان حقوق بشر که با هر پرونده تازه، باید برای نجات جان یک انسان بدوند و نهادهای بینالمللی که نمیتوانند بیش از این، چشم بر این چرخه کشتار ببندند.
جمهوری اسلامی در حالی چنین تهدیدی میکند که هنوز زخم جنگ ۱۲ روزه و موشکهایی که بر سر مردم فرود آمد، تازه است. به جای پاسخگویی و شفافیت، دستگاه قضایی به دنبال انتقام از مردم است؛ با سناریوسازی، شکنجه، اعترافات اجباری و احکام مرگ.
ما باید فریاد بزنیم: این جنایت را متوقف کنید. نه به اعدام، نه به شکنجه، نه به سرکوب. هر پروندهای که امروز به نام «جاسوسی» باز میشود، میتواند زندگی انسانی بیگناه را برای همیشه خاموش کند.»
صدای ایران باشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
❤19👍12💔2👎1
🔷 نه این زندان تازه است و نه این ظلم؛
این ماییم که تازه آمدهایم
✍مهدی محمودیان
زندان تهرانبزرگ
🔹امروز، یکی از مدیران سازمان زندانها به فشافویه آمد. چهرهای متین، نگران و با چاشنی عذرخواهی. آمده بود بگوید: «ما غافلگیر شدیم. باید کمی تحمل کنید تا امکانات فراهم شود.» گفتند که ما را بیخبر آوردند، زندان آماده نبود، قول دادند شرایط بهتر شود.
🔹اما حقیقت این است:
ما را به زندانی تازهتأسیس نیاوردهاند.
اینجا سالهاست که آدمهایی با هر جرمی، هر گذشتهای، هر طبقه و قشری، در همین وضعیت زندگی کردهاند؛ بدون امکانات، بدون صدا، و بدون امکان اعتراض.
🔹اینجا زندانی نیست که «آماده» نباشد. اینجا زندانی است که سالهاست آماده ظلم کردن است. آمادهی خرد کردن انسانها، با خُردترین امکانات ممکن. آنها که پیش از ما اینجا بودند، فریاد نزدند یا فریادشان شنیده نشد و کسی نبود صدایشان را منعکس کند.
و ما، جامعهی مدنی، فعالان سیاسی، روشنفکران، نویسندگان، کسانی که دغدغه آزادی داریم، ما هم ــ اغلب ــ صدای آنها نبودیم.
سالیان سال، هزاران زندانی ــ صرفنظر از جرمشان ــ در سلولهای نمور، بدون تخت، بدون دسترسی به آب شرب، بدون پزشک، با بدرفتاری مأموران و در شرایطی غیرانسانی زندگی کردند.
نه فقط «زندگی»، بلکه تحقیر شدند، فراموش شدند، له شدند.
اما چون «سیاسی» نبودند، چون عنوانی برای دفاع از حقوقشان نبود، چون هویت جمعی و مدنی نداشتند، در اولویت دفاع ما هم نبودند.
🔹حالا که ما را ــ با پابند و دستبند ــ به همین زندان کشاندهاند، فریاد میزنیم.
فریادمان به حق است.
اما اگر راستش را بخواهیم، این فریاد دیر است.
ما دیر فریاد زدیم.
ما، که خود را دلسوز مردم میدانستیم، اغلب در برابر این سطح از تحقیر زندانیان عادی، ساکت بودیم.
🔹سالیان پیش از ما، انسانهایی با نام «اراذل»، «قاچاقچی»، «سارق» و برچسبهای بیرحمانه دیگر، در همین سلولها و راهروها، در همان صفهای کثیف هواخوری، زیر همان سقفهای کوتاه، زیستهاند و خمیده شدهاند.
جمهوری اسلامی با آنها آزمایش انسانزدایی کرده و ما بیشترِ وقتها فقط نظاره کردیم. یا از کنارش گذشتیم.
بیعدالتی را طبقهبندی کردیم. حقوق بشر را طبقاتی دیدیم.
آدمها را بر اساس جنس اتهامشان، درجهبندی کردیم.
و حالا، وقتی خودمان به همان سرنوشت دچار شدیم، تازه داریم میفهمیم که ظلم، هیچگاه صرفاً سیاسی نیست.
ظلم، تمرین میشود.
اول بر ضعیفترینها، بیصداها، فراموش شدهها.
و وقتی خوب تمرین شد، به سراغ ما میآید.
ما ــ فعالان سیاسی و مدنی ــ بهجای آنکه صدا باشیم، گاهی شریک سکوت شدیم و این خودِ ما بودیم که با این سکوت، ظلم را مشروعتر کردیم.
🔹سالهاست که جمهوری اسلامی و ساختار امنیتیقضایی مسلط بر آن، زندان را به مرکزی برای شکستن کرامت انسان تبدیل کردهاند.
در این ساختار، زندان ابزار سلطه است، نه اصلاح.
شکنجه فیزیکی، بیخوابی، فشار روانی، سلول انفرادی، قطع ارتباط با خانواده، انتقالهای ناگهانی، محرومیت از درمان، توهین، دستبند، پابند، و محرومیت از ابتداییترین نیازها، نه استثناء بلکه قاعدهی این سیستم است.
و این سیستم را نه صرفاً قاضی میسازد، نه زندانبان.
این یک سازوکار تمامعیار برای له کردن انسان است، که از بالاترین سطوح قدرت طراحی و پشتیبانی میشود.
🔹امروز که ما از فشافویه مینویسیم، نه از سر نازکدلی است، نه ضعف، نه تازهکار بودن در زندان.
مینویسیم چون نمیخواهیم بار دیگر، صدای کسی را نشنویم.
مینویسیم تا ثبت شود که اینجا «زندان تازهای» نیست؛ اینجا قتلگاه خاموش هزاران انسان بوده.
و اگر ما تا امروز صدایشان نبودیم، از امروز به بعد وظیفهای دو چندان داریم که باشیم.
ـ از کانال تلگرام آقای محمودیان
#زندان_تهران_بزرگ #حقوق_بشر #حقوق_زندانی #بیانیه #مهدی_محمودیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این ماییم که تازه آمدهایم
✍مهدی محمودیان
زندان تهرانبزرگ
🔹امروز، یکی از مدیران سازمان زندانها به فشافویه آمد. چهرهای متین، نگران و با چاشنی عذرخواهی. آمده بود بگوید: «ما غافلگیر شدیم. باید کمی تحمل کنید تا امکانات فراهم شود.» گفتند که ما را بیخبر آوردند، زندان آماده نبود، قول دادند شرایط بهتر شود.
🔹اما حقیقت این است:
ما را به زندانی تازهتأسیس نیاوردهاند.
اینجا سالهاست که آدمهایی با هر جرمی، هر گذشتهای، هر طبقه و قشری، در همین وضعیت زندگی کردهاند؛ بدون امکانات، بدون صدا، و بدون امکان اعتراض.
🔹اینجا زندانی نیست که «آماده» نباشد. اینجا زندانی است که سالهاست آماده ظلم کردن است. آمادهی خرد کردن انسانها، با خُردترین امکانات ممکن. آنها که پیش از ما اینجا بودند، فریاد نزدند یا فریادشان شنیده نشد و کسی نبود صدایشان را منعکس کند.
و ما، جامعهی مدنی، فعالان سیاسی، روشنفکران، نویسندگان، کسانی که دغدغه آزادی داریم، ما هم ــ اغلب ــ صدای آنها نبودیم.
سالیان سال، هزاران زندانی ــ صرفنظر از جرمشان ــ در سلولهای نمور، بدون تخت، بدون دسترسی به آب شرب، بدون پزشک، با بدرفتاری مأموران و در شرایطی غیرانسانی زندگی کردند.
نه فقط «زندگی»، بلکه تحقیر شدند، فراموش شدند، له شدند.
اما چون «سیاسی» نبودند، چون عنوانی برای دفاع از حقوقشان نبود، چون هویت جمعی و مدنی نداشتند، در اولویت دفاع ما هم نبودند.
🔹حالا که ما را ــ با پابند و دستبند ــ به همین زندان کشاندهاند، فریاد میزنیم.
فریادمان به حق است.
اما اگر راستش را بخواهیم، این فریاد دیر است.
ما دیر فریاد زدیم.
ما، که خود را دلسوز مردم میدانستیم، اغلب در برابر این سطح از تحقیر زندانیان عادی، ساکت بودیم.
🔹سالیان پیش از ما، انسانهایی با نام «اراذل»، «قاچاقچی»، «سارق» و برچسبهای بیرحمانه دیگر، در همین سلولها و راهروها، در همان صفهای کثیف هواخوری، زیر همان سقفهای کوتاه، زیستهاند و خمیده شدهاند.
جمهوری اسلامی با آنها آزمایش انسانزدایی کرده و ما بیشترِ وقتها فقط نظاره کردیم. یا از کنارش گذشتیم.
بیعدالتی را طبقهبندی کردیم. حقوق بشر را طبقاتی دیدیم.
آدمها را بر اساس جنس اتهامشان، درجهبندی کردیم.
و حالا، وقتی خودمان به همان سرنوشت دچار شدیم، تازه داریم میفهمیم که ظلم، هیچگاه صرفاً سیاسی نیست.
ظلم، تمرین میشود.
اول بر ضعیفترینها، بیصداها، فراموش شدهها.
و وقتی خوب تمرین شد، به سراغ ما میآید.
ما ــ فعالان سیاسی و مدنی ــ بهجای آنکه صدا باشیم، گاهی شریک سکوت شدیم و این خودِ ما بودیم که با این سکوت، ظلم را مشروعتر کردیم.
🔹سالهاست که جمهوری اسلامی و ساختار امنیتیقضایی مسلط بر آن، زندان را به مرکزی برای شکستن کرامت انسان تبدیل کردهاند.
در این ساختار، زندان ابزار سلطه است، نه اصلاح.
شکنجه فیزیکی، بیخوابی، فشار روانی، سلول انفرادی، قطع ارتباط با خانواده، انتقالهای ناگهانی، محرومیت از درمان، توهین، دستبند، پابند، و محرومیت از ابتداییترین نیازها، نه استثناء بلکه قاعدهی این سیستم است.
و این سیستم را نه صرفاً قاضی میسازد، نه زندانبان.
این یک سازوکار تمامعیار برای له کردن انسان است، که از بالاترین سطوح قدرت طراحی و پشتیبانی میشود.
🔹امروز که ما از فشافویه مینویسیم، نه از سر نازکدلی است، نه ضعف، نه تازهکار بودن در زندان.
مینویسیم چون نمیخواهیم بار دیگر، صدای کسی را نشنویم.
مینویسیم تا ثبت شود که اینجا «زندان تازهای» نیست؛ اینجا قتلگاه خاموش هزاران انسان بوده.
و اگر ما تا امروز صدایشان نبودیم، از امروز به بعد وظیفهای دو چندان داریم که باشیم.
ـ از کانال تلگرام آقای محمودیان
#زندان_تهران_بزرگ #حقوق_بشر #حقوق_زندانی #بیانیه #مهدی_محمودیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍32❤4
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«یوسف تیموری»، بازیگر سینما و تلویزیون، در گفتوگویی با شبکه «نسیم» صدا و سیما خطاب به زنان ایرانی، در اظهاراتی سراسر ناهمخوان با واقعیت و در جهت دخالت در انتخاب و زندگی خصوصی زنان ایرانی مدعی شد: «اگر کسی چیزی نگوید، طوری به خیابان میآیی که حتی در اروپا هم نمیتوان دید. ایران کشور خانوادگیست. خانم محترم باید درست بیرون بیایی. به خدا در لبنان هم اینطور نیست.»
مسیح علینژاد روزنامهنگار و فعال مدنی در واکنش به او این ویدئو را منتشر کرد و نوشت:
.
عجب! فقط یوسف تیموری را کم داشتیم که بیاید و در صداوسیما بنشیند و درباره انتخاب لباس و نوع پوشش زنان در ایران تعیین تکلیف کند.
بازیگر سینما و تلویزیون که در زندگی شخصی و مراودات اجتماعی خودش و حتی در نوع لباس پوشیدنش، یه گواه تصاویری که از او موجود است، هیچ محدودیتی برای خود قائل نیست، ناگهان برای زنان ایران معلم اخلاق شده است و پوشش زنان ایران را مناسب نمیداند.
چرا فکر کردی زنان در ایران با تمام هزینههایی که در این سالها دادهاند و میدهند، حالا برای این افاضات تو اهمیتی قائل خواهند شد؟ اصلا تو که هستی و از کدام جایگاه درباره پوشش زنان نظر میدهی؟
کدام پروژه چرب سینمایی و یا تلویزیونیات لنگ بود که آمدی و اینچنین به قیمت بیآبرویی خودت درباره حق انتخاب لباس زنان، شکر تناول میکنی؟
اقای تیموری! سرت را از توی لباس زنان بیرون بکش! پوشش زنان ایران نه به تو و نه به گندهتر از تو هیچ ربطی ندارد.
این زنان از روی آخوند و سپاهی و گشت ارشاد رد شدهاند و همه جور هزینه دادهاند تا به اینجا رسیدهاند. تو که جای خود داری!
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_حجاب_اجباری
@Dialogue1402
مسیح علینژاد روزنامهنگار و فعال مدنی در واکنش به او این ویدئو را منتشر کرد و نوشت:
.
عجب! فقط یوسف تیموری را کم داشتیم که بیاید و در صداوسیما بنشیند و درباره انتخاب لباس و نوع پوشش زنان در ایران تعیین تکلیف کند.
بازیگر سینما و تلویزیون که در زندگی شخصی و مراودات اجتماعی خودش و حتی در نوع لباس پوشیدنش، یه گواه تصاویری که از او موجود است، هیچ محدودیتی برای خود قائل نیست، ناگهان برای زنان ایران معلم اخلاق شده است و پوشش زنان ایران را مناسب نمیداند.
چرا فکر کردی زنان در ایران با تمام هزینههایی که در این سالها دادهاند و میدهند، حالا برای این افاضات تو اهمیتی قائل خواهند شد؟ اصلا تو که هستی و از کدام جایگاه درباره پوشش زنان نظر میدهی؟
کدام پروژه چرب سینمایی و یا تلویزیونیات لنگ بود که آمدی و اینچنین به قیمت بیآبرویی خودت درباره حق انتخاب لباس زنان، شکر تناول میکنی؟
اقای تیموری! سرت را از توی لباس زنان بیرون بکش! پوشش زنان ایران نه به تو و نه به گندهتر از تو هیچ ربطی ندارد.
این زنان از روی آخوند و سپاهی و گشت ارشاد رد شدهاند و همه جور هزینه دادهاند تا به اینجا رسیدهاند. تو که جای خود داری!
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_حجاب_اجباری
@Dialogue1402
👍53👎5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۵ تیر زادروز جاویدنام مهسا موگویی بود، او را اگر نکشته بودند، امسال ۲۲ سالگیاش را جشن میگرفت. سال گذشته، برادرش میلاد، ضمن انتشار این ویدیو نوشته بود:
«خواهر قشنگم مهسا موگویی شبی که خبر تیر خوردنت رو شنیدم
به مادرمون گفتم که چشم به راهت نباشه
بهت قول دادم که اسمت جاودانه باشه
این آخرین تولدت با حضور خودته که برامون به یادگار مونده
"قلب من" بانوی سردار تولد ۲۱ سالگیت تو آسمونا مبارک
اما نموندی برامون که خوشحال باشیم
از وقتی که رفتی دیگه چیزی واقعا خوشحال یا ناراحتمون نمیکنه
تو که میخواستی به همه اهداف قشنگت برسی اما حیف که نشد
و حالا ماییم و غمی بی انتها که هر نفس با ماست
روزگار میگذره میشه شب و روز
بی "تو" ما موندیم و این آه سینه سوز
این دومین تولد غمگینت هست که فقط جای "تو" خالیه
و چقد زود گذشت از سال قبل که برای تولدت ما بازداشت شدیم
به امید اینکه بیای به خوابمون و خوشحالیتو ببینیم
چون با آگاهی و شجاعت و شرافت زندگی کردی و اسم بزرگ خودت رو در تاریخ ثبت کردی و برای همیشه قهرمان و اُسطوره خواهی بود
برای ایران و ایرانی و قوم لر و ایل بختیاری
و الان خیلیها فولادشهر رو با اسم تو میشناسن و یاد تو میوفتن
همیشه سرمون بالاست و افتخار میکنیم به اینکه خانوادهی "تو" هستیم
در این هیاهو ما را با دیگران کاری نیست
برای عزیزان و هموطنان خود خواهیم گریست.»
مهسا موگویی، معترض متولد سال ۱۳۸۲ روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در پی خیزش انقلابی پس از کشته شدن مهسا امینی، در فولادشهر اصفهان با شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر حکومتی جان باخت.
در گواهی فوت او آمده: «در ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور با حاشیه سوختگی دیده شده است.»
به عبارتی دیگر به مهسا بیش از ۷۰ گلوله ساچمهای شلیک شده است.
همچنین در این گواهی فوت نوشته است: «با مانتو مشکی آغشته به خون و دارای سوراخهای متعدد و کوچک» تحویل شده است.
آرزوهای او را که با دستخط خودش نوشته شده، را در این ویدیو ببینید. جمهوری اسلامی این آرزوها را به خاک سپرد.
او اهداف قشنگی داشت:
- خواندن دندانپزشکی در دانشگاه شیراز
- رتبه کنکور زیر ۶۰۰
- خریدن ماشین
- خواندن کتابهای زیاد
- کمک کردن به بقیه از حقوقش
- خرید یا اجاره خانه
#مهسا_موگویی #فولادشهر #زن_زندگی_آزادی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«خواهر قشنگم مهسا موگویی شبی که خبر تیر خوردنت رو شنیدم
به مادرمون گفتم که چشم به راهت نباشه
بهت قول دادم که اسمت جاودانه باشه
این آخرین تولدت با حضور خودته که برامون به یادگار مونده
"قلب من" بانوی سردار تولد ۲۱ سالگیت تو آسمونا مبارک
اما نموندی برامون که خوشحال باشیم
از وقتی که رفتی دیگه چیزی واقعا خوشحال یا ناراحتمون نمیکنه
تو که میخواستی به همه اهداف قشنگت برسی اما حیف که نشد
و حالا ماییم و غمی بی انتها که هر نفس با ماست
روزگار میگذره میشه شب و روز
بی "تو" ما موندیم و این آه سینه سوز
این دومین تولد غمگینت هست که فقط جای "تو" خالیه
و چقد زود گذشت از سال قبل که برای تولدت ما بازداشت شدیم
به امید اینکه بیای به خوابمون و خوشحالیتو ببینیم
چون با آگاهی و شجاعت و شرافت زندگی کردی و اسم بزرگ خودت رو در تاریخ ثبت کردی و برای همیشه قهرمان و اُسطوره خواهی بود
برای ایران و ایرانی و قوم لر و ایل بختیاری
و الان خیلیها فولادشهر رو با اسم تو میشناسن و یاد تو میوفتن
همیشه سرمون بالاست و افتخار میکنیم به اینکه خانوادهی "تو" هستیم
در این هیاهو ما را با دیگران کاری نیست
برای عزیزان و هموطنان خود خواهیم گریست.»
مهسا موگویی، معترض متولد سال ۱۳۸۲ روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در پی خیزش انقلابی پس از کشته شدن مهسا امینی، در فولادشهر اصفهان با شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر حکومتی جان باخت.
در گواهی فوت او آمده: «در ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور با حاشیه سوختگی دیده شده است.»
به عبارتی دیگر به مهسا بیش از ۷۰ گلوله ساچمهای شلیک شده است.
همچنین در این گواهی فوت نوشته است: «با مانتو مشکی آغشته به خون و دارای سوراخهای متعدد و کوچک» تحویل شده است.
آرزوهای او را که با دستخط خودش نوشته شده، را در این ویدیو ببینید. جمهوری اسلامی این آرزوها را به خاک سپرد.
او اهداف قشنگی داشت:
- خواندن دندانپزشکی در دانشگاه شیراز
- رتبه کنکور زیر ۶۰۰
- خریدن ماشین
- خواندن کتابهای زیاد
- کمک کردن به بقیه از حقوقش
- خرید یا اجاره خانه
#مهسا_موگویی #فولادشهر #زن_زندگی_آزادی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤50💔19
غلامحسین محسنی اژهای؛ جنایتکاری که گاز میگرفت، رئیس دستگاه بیدادگری
محسنی اژهای از برکشیدهشدگان طیف امنیتی روحانیان برآمده از انقلاب اسلامی است. در بسیاری از اعترافهای اجباری و تحت شکنجه، دادگاههای نمایشی و ناعادلانه، اعدامهای مصلحتی افراد و نیز اعدامهای گروهی مخالفان میتوان رد پایی از محسنی اژهای در مقام دستیار، مشاور یا گرداننده معرکه دید.
به عنوان نمونه، بازجویی از مهدی هاشمی – که در بیت قائممقام رهبری صاحب نفوذ بود و برادر داماد آیتالله منتظری نیز بود – منجر به اعتراف وی در تلویزیون و سپس مقدمه مهمی بر تشدید اختلافات منتظری با خمینی و نهایتا برکناری منتظری از جانشینی آینده بنیانگذار انقلاب اسلامی شد. این اعترافگیری تاریخی برای محسنی اژهای در مقام دستیار وزیر وقت اطلاعات، محمد محمدی ریشهری، بیگمان موفقیتی بزرگ محسوب میشد؛ آن هم برای یک روحانی جوان سی ساله.
همچنین نگاه او به ایرانیان خارج کشور با عنوان «هر ایرانی؛ یک جاسوس بالقوه دشمن» از دیدگاههای جنجالآمیز او ست. محسنیاژهای پس از جنبش سبز گفته بود اندکی قبل از اعتراضات بسیاری از خارجنشینها تحت نام تاجر و غیره وارد کشور شدند که «این رفت و آمدها نشان میداد خبری است».
از جنجالیترین اظهارات محسنی اژهای درباره وضعیت ایرانیان خارج از کشور آن بود که در سال ۲۰۱۳ گفت کسانی که علیه نظام اسلامی مرتکب جرم شدهاند از ورود به کشور منع نمیشوند ولی بهمحض ورود به جرمشان رسیدگی خواهد شد.
از محسنیاژهای همچنین به عنوان یکی از روحانیان دخیل در قتل دگراندیشان (قتلهای زنجیرهای) در دهه هفتاد یاد شده است. طبق تصویر سندی که مهدی فلاحتی در برنامه «صفحه آخر» صدای آمریکا ارائه کرد، حکم قتل پیروز دوانی، از قربانیان سلسله کشتارهای زنجیرهای دگراندیشان در دهه هفتاد، با دستور مستقیم محسنی اژهای به سعید امامی انجام شد. در آخرین دیدار پیش از قتل دوانی، سعید امامی به او میگوید که ماجرای گمشدن این آدم جنجال درست کرده است. اما اژهای پاسخ میدهد که نیازی نیست او را تحویل نیروی انتظامی بدهید؛ چرا که حکم افسادش صادر شده، «بکشیدش!». سوم شهریور ۱۳۷۷ پیروز دوانی، نویسنده و روزنامهنگار، از منزل خارج شد، ربوده شد و به قتل رسید.
در سال ۱۳۸۱ در جلسه هفتگی هیئت منصفه مطبوعات، محسنی اژهای (که آن زمان ریاست دادگاه ویژه روحانیت را هم عهدهدار بود) طی جدالی با عیسی سحرخیز (نماینده مدیران مطبوعات) گلاویز شد، به سوی او دو قندان پرتاب کرد و بدین هم بسنده نکرد و شانه چپ او را گاز گرفت.
درباره او بخوانید:
https://tavaana.org/mohseni_ezhei/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
محسنی اژهای از برکشیدهشدگان طیف امنیتی روحانیان برآمده از انقلاب اسلامی است. در بسیاری از اعترافهای اجباری و تحت شکنجه، دادگاههای نمایشی و ناعادلانه، اعدامهای مصلحتی افراد و نیز اعدامهای گروهی مخالفان میتوان رد پایی از محسنی اژهای در مقام دستیار، مشاور یا گرداننده معرکه دید.
به عنوان نمونه، بازجویی از مهدی هاشمی – که در بیت قائممقام رهبری صاحب نفوذ بود و برادر داماد آیتالله منتظری نیز بود – منجر به اعتراف وی در تلویزیون و سپس مقدمه مهمی بر تشدید اختلافات منتظری با خمینی و نهایتا برکناری منتظری از جانشینی آینده بنیانگذار انقلاب اسلامی شد. این اعترافگیری تاریخی برای محسنی اژهای در مقام دستیار وزیر وقت اطلاعات، محمد محمدی ریشهری، بیگمان موفقیتی بزرگ محسوب میشد؛ آن هم برای یک روحانی جوان سی ساله.
همچنین نگاه او به ایرانیان خارج کشور با عنوان «هر ایرانی؛ یک جاسوس بالقوه دشمن» از دیدگاههای جنجالآمیز او ست. محسنیاژهای پس از جنبش سبز گفته بود اندکی قبل از اعتراضات بسیاری از خارجنشینها تحت نام تاجر و غیره وارد کشور شدند که «این رفت و آمدها نشان میداد خبری است».
از جنجالیترین اظهارات محسنی اژهای درباره وضعیت ایرانیان خارج از کشور آن بود که در سال ۲۰۱۳ گفت کسانی که علیه نظام اسلامی مرتکب جرم شدهاند از ورود به کشور منع نمیشوند ولی بهمحض ورود به جرمشان رسیدگی خواهد شد.
از محسنیاژهای همچنین به عنوان یکی از روحانیان دخیل در قتل دگراندیشان (قتلهای زنجیرهای) در دهه هفتاد یاد شده است. طبق تصویر سندی که مهدی فلاحتی در برنامه «صفحه آخر» صدای آمریکا ارائه کرد، حکم قتل پیروز دوانی، از قربانیان سلسله کشتارهای زنجیرهای دگراندیشان در دهه هفتاد، با دستور مستقیم محسنی اژهای به سعید امامی انجام شد. در آخرین دیدار پیش از قتل دوانی، سعید امامی به او میگوید که ماجرای گمشدن این آدم جنجال درست کرده است. اما اژهای پاسخ میدهد که نیازی نیست او را تحویل نیروی انتظامی بدهید؛ چرا که حکم افسادش صادر شده، «بکشیدش!». سوم شهریور ۱۳۷۷ پیروز دوانی، نویسنده و روزنامهنگار، از منزل خارج شد، ربوده شد و به قتل رسید.
در سال ۱۳۸۱ در جلسه هفتگی هیئت منصفه مطبوعات، محسنی اژهای (که آن زمان ریاست دادگاه ویژه روحانیت را هم عهدهدار بود) طی جدالی با عیسی سحرخیز (نماینده مدیران مطبوعات) گلاویز شد، به سوی او دو قندان پرتاب کرد و بدین هم بسنده نکرد و شانه چپ او را گاز گرفت.
درباره او بخوانید:
https://tavaana.org/mohseni_ezhei/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
👎8❤3💔3👍2
Forwarded from گفتوشنود
هفتهنامۀ لوپوئن در گزارشی مستند، از شتاب روند سکولاریزاسیون در ایران پرده برمیدارد؛ روندی که نه تنها در دادههای آماری، بلکه در رفتار فرهنگی، نامگذاری نسلهای جدید و خیزشهای مدنی نمایان است. بر اساس پژوهش مورد استناد این گزارش، اکثریت ایرانیان مخالف دخالت دین در قانونگذاریاند؛ نشانهای که آینده ساختار سیاسی کنونی ایران را در هالهای از ابهام فرو برده است.
هفتهنامۀ فرانسوی لوپوئن در گزارشی تازه، با استناد به دادههای یک پژوهش معتبر، از روند پرشتاب سکولاریزاسیون در ایران پرده برمیدارد؛ روندی که نهتنها بر رفتار اجتماعی و فرهنگی ایرانیان اثر گذاشته، بلکه نشانۀ دگرگونی عمیق در ارزشها و رابطه جامعه با دین است—آن هم در کشوری که مشروعیت حاکمیت بر پایۀ دین تعریف شده است.
گزارش با یادآوری سخنان مجیدرضا رهنورد آغاز میشود : جوان ۲۳ سالهای که در دسامبر ۲۰۲۲ پیش از اعدام رو به دوربین سیمای جمهوری اسلامی گفت : «بر گورم نه قرآن بخوانید، نه زاری کنید، بلکه فقط شاد باشید و شادمانی کنید.» این عبارت نماد جسارت نسلی است که بهگفته نویسندۀ مقالۀ لوپوئن، دیگر «خود را اسیر مناسک نمیخواهد» و به تنهایی گویای گسست عمیق میان بخشهای بزرگی از جامعه ایران و قرائت رسمی دین است.
مطابق یادداشت بنیاد «نوآوری سیاسی» با عنوان ایران: جامعهای سکولار، متکثر و مخالف، اکثریت ایرانیان خواهان حذف کامل آموزههای دینی از قوانین هستند. بر اساس این بررسی: تنها ۳۲ درصد ایرانیان خود را مسلمان شیعه معرفی کردهاند. ۲۲ درصد گفتهاند هیچ وابستگی مذهبی ندارند. حدود ۹ درصد خود را بیخدا دانستهاند و گروههای کوچکتری نیز به «معنویت» یا «آگنوستیسیزم» گرایش دارند.
بر بنیاد این پژوهش ۶۸ درصد پاسخدهندگان مخالف دخالت دین در قانونگذاری هستند و همین چالشی مستقیم برای ساختار کنونی جمهوری اسلامی به شمار می رود.
در جای دیگری از مقالۀ لوپوئن میخوانیم که تحول در انتخاب نامهای نوزادان، گویای تغییر ذائقۀ فرهنگی ایرانیان است. طبق یافتههای پژوهش مورد استناد در مقالۀ لوپوئن : در سال ۲۰۰۰، ۶ درصد پسران «محمد» نام گرفتند، در سال ۲۰۱۷ این رقم به حدود ٣ درصد کاهش یافت. نام «علی» در همین دوره از حدود ٨ درصد به دو نیم درصد رسید. در میان دختران، نام «فاطمه» از حدود ١٤ درصد به ۵ درصد سقوط کرده است.
به تعبیر لوپوئن، «نسلهای پس از انقلاب که اکنون خود والدین هستند فرزندانشان را با نامهای غیرمذهبی صدا میزنند و این خود نشانهای روشن از چرخش ارزشها است. مطابق پژوهش صورت گرفته رسانههای برونمرزی از جمله شبکه های «منوتو»، «بیبیسی فارسی» و «ایران اینترنشنال» با شکستن انحصار روایت رسمی، نقش مهمی در این روند ایفا کردهاند. طبق دادههای «گروه تحلیل نگرشها در ایران»، در سال ۲۰۲۳، اعتماد عمومی به این شبکهها از رسانههای حکومتی پیشی گرفته است.
جنبش «زن، زندگی، آزادی»، که با اعتراض به حجاب اجباری آغاز شد، بهگزارش لوپوئن، «فراتر از مبارزه با یک قانون یا یک رژیم، خواستی وجودی برای دموکراسی سکولار و فاصلهگیری از اسلام حکومتی» در ایران است. این خیزش، به تعبیر نویسنده، «پاسخی است به روایتهایی که اسلام را سرنوشت محتوم شرق میدانند».
بهنوشته لوپوئن، سیر تحولات کنونی، اگرچه در زیر سایۀ سرکوب جریان دارد، اما «دلالت بر جامعهای دارد که آرامآرام از دین سیاسی میگسلد». پرسش اساسی این است که آیا این روند، در نهایت، به فروپاشی ستون ایدئولوژیک نظام ولایت فقیه خواهد انجامید؟
منبع: ار.اف.ای فارسی
#سکولاریسم #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
هفتهنامۀ فرانسوی لوپوئن در گزارشی تازه، با استناد به دادههای یک پژوهش معتبر، از روند پرشتاب سکولاریزاسیون در ایران پرده برمیدارد؛ روندی که نهتنها بر رفتار اجتماعی و فرهنگی ایرانیان اثر گذاشته، بلکه نشانۀ دگرگونی عمیق در ارزشها و رابطه جامعه با دین است—آن هم در کشوری که مشروعیت حاکمیت بر پایۀ دین تعریف شده است.
گزارش با یادآوری سخنان مجیدرضا رهنورد آغاز میشود : جوان ۲۳ سالهای که در دسامبر ۲۰۲۲ پیش از اعدام رو به دوربین سیمای جمهوری اسلامی گفت : «بر گورم نه قرآن بخوانید، نه زاری کنید، بلکه فقط شاد باشید و شادمانی کنید.» این عبارت نماد جسارت نسلی است که بهگفته نویسندۀ مقالۀ لوپوئن، دیگر «خود را اسیر مناسک نمیخواهد» و به تنهایی گویای گسست عمیق میان بخشهای بزرگی از جامعه ایران و قرائت رسمی دین است.
مطابق یادداشت بنیاد «نوآوری سیاسی» با عنوان ایران: جامعهای سکولار، متکثر و مخالف، اکثریت ایرانیان خواهان حذف کامل آموزههای دینی از قوانین هستند. بر اساس این بررسی: تنها ۳۲ درصد ایرانیان خود را مسلمان شیعه معرفی کردهاند. ۲۲ درصد گفتهاند هیچ وابستگی مذهبی ندارند. حدود ۹ درصد خود را بیخدا دانستهاند و گروههای کوچکتری نیز به «معنویت» یا «آگنوستیسیزم» گرایش دارند.
بر بنیاد این پژوهش ۶۸ درصد پاسخدهندگان مخالف دخالت دین در قانونگذاری هستند و همین چالشی مستقیم برای ساختار کنونی جمهوری اسلامی به شمار می رود.
در جای دیگری از مقالۀ لوپوئن میخوانیم که تحول در انتخاب نامهای نوزادان، گویای تغییر ذائقۀ فرهنگی ایرانیان است. طبق یافتههای پژوهش مورد استناد در مقالۀ لوپوئن : در سال ۲۰۰۰، ۶ درصد پسران «محمد» نام گرفتند، در سال ۲۰۱۷ این رقم به حدود ٣ درصد کاهش یافت. نام «علی» در همین دوره از حدود ٨ درصد به دو نیم درصد رسید. در میان دختران، نام «فاطمه» از حدود ١٤ درصد به ۵ درصد سقوط کرده است.
به تعبیر لوپوئن، «نسلهای پس از انقلاب که اکنون خود والدین هستند فرزندانشان را با نامهای غیرمذهبی صدا میزنند و این خود نشانهای روشن از چرخش ارزشها است. مطابق پژوهش صورت گرفته رسانههای برونمرزی از جمله شبکه های «منوتو»، «بیبیسی فارسی» و «ایران اینترنشنال» با شکستن انحصار روایت رسمی، نقش مهمی در این روند ایفا کردهاند. طبق دادههای «گروه تحلیل نگرشها در ایران»، در سال ۲۰۲۳، اعتماد عمومی به این شبکهها از رسانههای حکومتی پیشی گرفته است.
جنبش «زن، زندگی، آزادی»، که با اعتراض به حجاب اجباری آغاز شد، بهگزارش لوپوئن، «فراتر از مبارزه با یک قانون یا یک رژیم، خواستی وجودی برای دموکراسی سکولار و فاصلهگیری از اسلام حکومتی» در ایران است. این خیزش، به تعبیر نویسنده، «پاسخی است به روایتهایی که اسلام را سرنوشت محتوم شرق میدانند».
بهنوشته لوپوئن، سیر تحولات کنونی، اگرچه در زیر سایۀ سرکوب جریان دارد، اما «دلالت بر جامعهای دارد که آرامآرام از دین سیاسی میگسلد». پرسش اساسی این است که آیا این روند، در نهایت، به فروپاشی ستون ایدئولوژیک نظام ولایت فقیه خواهد انجامید؟
منبع: ار.اف.ای فارسی
#سکولاریسم #دین_گریزی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍24❤5👌4
همراهان گرامی
همراهی شما با توانا همواره الهامبخش ما بوده است. از شما دعوت میکنیم چند دقیقه وقت بگذارید و این فرم نظرسنجی را تکمیل کنید.
نظرات، پیشنهادها و انتقادهای سازنده شما چون چراغی فراروی ما ست تا با دیدی روشنتر، گامهایی مؤثرتر در مسیر بهبود و ارتقای جامعه مدنی ایران برداریم.
آموزشکده توانا بیش از ۱۵ سال است که در راه رشد جامعه مدنی ایران تلاش میکند به منظور تعامل بیشتر با توانا میتوانید نظرات و پیشنهادهای خود را برای ما ارسال کنید. برای ارتقای کارها به نظرات سازنده شما نیاز داریم.
سپاس از همراهی شما عزیزان
https://qfreeaccountssjc1.az1.qualtrics.com/jfe/form/SV_720zfDUO5qPrP9A?Q_CHL=social&Q_SocialSource=twitter
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نظرسنجی
@Tavaana_TavaanaTech
همراهی شما با توانا همواره الهامبخش ما بوده است. از شما دعوت میکنیم چند دقیقه وقت بگذارید و این فرم نظرسنجی را تکمیل کنید.
نظرات، پیشنهادها و انتقادهای سازنده شما چون چراغی فراروی ما ست تا با دیدی روشنتر، گامهایی مؤثرتر در مسیر بهبود و ارتقای جامعه مدنی ایران برداریم.
آموزشکده توانا بیش از ۱۵ سال است که در راه رشد جامعه مدنی ایران تلاش میکند به منظور تعامل بیشتر با توانا میتوانید نظرات و پیشنهادهای خود را برای ما ارسال کنید. برای ارتقای کارها به نظرات سازنده شما نیاز داریم.
سپاس از همراهی شما عزیزان
https://qfreeaccountssjc1.az1.qualtrics.com/jfe/form/SV_720zfDUO5qPrP9A?Q_CHL=social&Q_SocialSource=twitter
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #نظرسنجی
@Tavaana_TavaanaTech
❤27