از دل زخمها، نور میتراود
پیام سیامک امینی از زندان فشافویه در هفتمین سال تحمل حبس
سیامک امینی، زندانی سیاسی که با احتساب دوران حبسش در دهه شصت، حدود هفت سال را در زندانهای جمهوری اسلامی گذرانده است، در نامهای از امید به آزادی و پیروزی مردم ایران نوشته است.
او نامهاش را با بخشی از منظومه آرش کمانگیر آغاز کرد و نوشت:
«آری، آری، زندگی زیباست.
زندگی، آتشگهی دیرنده و پابرجاست.
گر بيفروزيش، رقص شعلهاش در هر كران پيداست.
ور نه، خاموش است، و خاموشی گناه ماست.
هموطنان، رفقا و دوستان عزیز،
امروز که به هفتمین سال در بند بودنم نزدیک میشوم، هنوز باور دارم که شعر سیمین بهبهانی:
«دوباره میسازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگر چه با استخوان خویش»
نزدیکتر از قبل است. آری، از بدو زیستم تاکنون تلاشم برای عدالت، برابری و بهروزی بوده.
در سالهای سیاه ۶۰، شکنجهها و کشته شدن نزدیکان و رفقایم را به چشم دیدهام؛ از آخرین آغوشهای قبل از اعدام تا دادگاههای چند دقیقهای. از بدو زیستم تا کنون چندین زندان را دیدهام. ساعتها بازجویی شدم و ساعتها و روزها زیر شکنجه و کابل بودهام؛ و همین چند وقت پیش، حتی حمله موشکی به زندان را...
همانطور که قبلتر نیز گفتم، همیشه خورشید تابان ایران مشعل راهم بوده و هست؛ گرمابخش قلبم، دستهای کار و زحمت بوده و هست.
اما تمام این ۷ سال، وقتی به آینده ایران آزاد و عاری از بیعدالتی فکر میکنم، برایم مانند ۷ دقیقهای میماند.»
او در ادامه افزود:
«رژیمی که کوچکترین صداها را خفه و عدالت را سرکوب میکند، چیزی نیست جز ضحاکی که باید به دست کاوهها سرش را برید. البته برای ما سالهاست که فقط اندازه این زندانها کوچک و بزرگتر میشود: زندانی به وسعت یک کشور، یا زندانی به وسعت خرابهای اوین و چهاردیواریهای تنگ فشافویه.»
این زندانی سیاسی، در ادامه باورش درباره عبور مردم از سختیها به این موضوع اشاره کرد که نجاتدهندهای از خارج در کار نیست:
«اما مردم ایران، همیشه مانند رودی پرخروش و موجی در موجی پیوسته، از این نشیب و صخرهها میگذرند. مردم شریف ایران، هیچ دست نجاتدهندهای بهسوی ما دراز نخواهد شد؛ همانطور که در طول تاریخ، این دستها فقط برای فشردن گلوی ما بهسمت ما دراز شدهاند.»
به باور سیامک امینی حکومت اسرائیل «کودککش» است و جنگ او با جمهوری اسلامی، جنگ بین «دو ارتجاع» است.
او در ادامه نوشت:
«هنوز خون کیان پیرفلکها، خدانورها، ندا آقاسلطانها، حجریها و... بر دستانش و بر سر مارهای ضحاک زمانه است.
اما این جنبش را، اگر هزاران بار نیز با چوبههای دار، ضربههای کابل، شکنجهها و زندان و انفرادیها سرکوب کنید، باز نیز مانند خورشیدی از میانه سیاهیها بلند خواهد شد.
این جنبشی است که قدرت تحرک و تحول دارد و خطری برای استمرار تسلط نیروهای خارجی و بقای سلطه اسلام سیاسی بوده است.
مردم ایران سالهاست که میدانند جمهوری اسلامی، منافع ملی، میهن و مردم برایش بیمعناست. و بهترین گواه آن، رخدادهای حکومتش است. این حکومت برای حفظ خود، فرسنگها به زیر زمین میخزد و از مردمش سپر انسانی میسازد.»
سیامک امینی در ادامه به از دست رفتن مشروعیت رژیم اشاره کرد و بر ضرورت اتحاد و همدلی تاکید کرد:
«این رژیم سالهاست بزرگترین قلب استراتژیک، یعنی قلب مردم و پایگاه مردمی را از دست داده است، و امروز بیش از هر روزی در لبه پرتگاه است.
آری، ما دقیقاً دستانمان مانند دستان پیرمرد داستان «پیرمرد و دریا»ی همینگوی است: زخمی، خونی، پینهبسته؛ اما نور از میان همین زخمها عبور میکند.
ما با اتحاد و همدلی خواهیم توانست به جهان ثابت کنیم میتوانیم، و این ماهی بزرگ را به کنار ساحل آرام برسانیم.
تنها راه ما، اتحاد است و اتحاد.
تو میتوانی همه گلها را بچینی، اما نمیتوانی آمدن بهار را متوقف کنی.
به امید دیدار شما و رقص پیروزی
سیامک امینی
زندان فشافویه
(هفتمین سال زندان)»
ـ سیامک امینی، متولد ۱۳۴۱، متأهل، اهل و ساکن تهران است. او از بازماندگان سرکوبهای دهه ۶۰ محسوب میشود و پیشتر از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۸ در زندان بهسر برده بود. امینی در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۳ جهت اجرای حکم سه سال و شش ماه زندان به اتهامهای «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
این فعال سیاسی، پیشتر در دیماه ۱۴۰۲، پس از بازرسی مأموران امنیتی از منزلش، بازداشت و پس از چند نوبت احضار به دادگاه، با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی موقتاً آزاد شده بود. حکم نهایی وی در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری صادر شد.
#سیامک_امینی #زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام سیامک امینی از زندان فشافویه در هفتمین سال تحمل حبس
سیامک امینی، زندانی سیاسی که با احتساب دوران حبسش در دهه شصت، حدود هفت سال را در زندانهای جمهوری اسلامی گذرانده است، در نامهای از امید به آزادی و پیروزی مردم ایران نوشته است.
او نامهاش را با بخشی از منظومه آرش کمانگیر آغاز کرد و نوشت:
«آری، آری، زندگی زیباست.
زندگی، آتشگهی دیرنده و پابرجاست.
گر بيفروزيش، رقص شعلهاش در هر كران پيداست.
ور نه، خاموش است، و خاموشی گناه ماست.
هموطنان، رفقا و دوستان عزیز،
امروز که به هفتمین سال در بند بودنم نزدیک میشوم، هنوز باور دارم که شعر سیمین بهبهانی:
«دوباره میسازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگر چه با استخوان خویش»
نزدیکتر از قبل است. آری، از بدو زیستم تاکنون تلاشم برای عدالت، برابری و بهروزی بوده.
در سالهای سیاه ۶۰، شکنجهها و کشته شدن نزدیکان و رفقایم را به چشم دیدهام؛ از آخرین آغوشهای قبل از اعدام تا دادگاههای چند دقیقهای. از بدو زیستم تا کنون چندین زندان را دیدهام. ساعتها بازجویی شدم و ساعتها و روزها زیر شکنجه و کابل بودهام؛ و همین چند وقت پیش، حتی حمله موشکی به زندان را...
همانطور که قبلتر نیز گفتم، همیشه خورشید تابان ایران مشعل راهم بوده و هست؛ گرمابخش قلبم، دستهای کار و زحمت بوده و هست.
اما تمام این ۷ سال، وقتی به آینده ایران آزاد و عاری از بیعدالتی فکر میکنم، برایم مانند ۷ دقیقهای میماند.»
او در ادامه افزود:
«رژیمی که کوچکترین صداها را خفه و عدالت را سرکوب میکند، چیزی نیست جز ضحاکی که باید به دست کاوهها سرش را برید. البته برای ما سالهاست که فقط اندازه این زندانها کوچک و بزرگتر میشود: زندانی به وسعت یک کشور، یا زندانی به وسعت خرابهای اوین و چهاردیواریهای تنگ فشافویه.»
این زندانی سیاسی، در ادامه باورش درباره عبور مردم از سختیها به این موضوع اشاره کرد که نجاتدهندهای از خارج در کار نیست:
«اما مردم ایران، همیشه مانند رودی پرخروش و موجی در موجی پیوسته، از این نشیب و صخرهها میگذرند. مردم شریف ایران، هیچ دست نجاتدهندهای بهسوی ما دراز نخواهد شد؛ همانطور که در طول تاریخ، این دستها فقط برای فشردن گلوی ما بهسمت ما دراز شدهاند.»
به باور سیامک امینی حکومت اسرائیل «کودککش» است و جنگ او با جمهوری اسلامی، جنگ بین «دو ارتجاع» است.
او در ادامه نوشت:
«هنوز خون کیان پیرفلکها، خدانورها، ندا آقاسلطانها، حجریها و... بر دستانش و بر سر مارهای ضحاک زمانه است.
اما این جنبش را، اگر هزاران بار نیز با چوبههای دار، ضربههای کابل، شکنجهها و زندان و انفرادیها سرکوب کنید، باز نیز مانند خورشیدی از میانه سیاهیها بلند خواهد شد.
این جنبشی است که قدرت تحرک و تحول دارد و خطری برای استمرار تسلط نیروهای خارجی و بقای سلطه اسلام سیاسی بوده است.
مردم ایران سالهاست که میدانند جمهوری اسلامی، منافع ملی، میهن و مردم برایش بیمعناست. و بهترین گواه آن، رخدادهای حکومتش است. این حکومت برای حفظ خود، فرسنگها به زیر زمین میخزد و از مردمش سپر انسانی میسازد.»
سیامک امینی در ادامه به از دست رفتن مشروعیت رژیم اشاره کرد و بر ضرورت اتحاد و همدلی تاکید کرد:
«این رژیم سالهاست بزرگترین قلب استراتژیک، یعنی قلب مردم و پایگاه مردمی را از دست داده است، و امروز بیش از هر روزی در لبه پرتگاه است.
آری، ما دقیقاً دستانمان مانند دستان پیرمرد داستان «پیرمرد و دریا»ی همینگوی است: زخمی، خونی، پینهبسته؛ اما نور از میان همین زخمها عبور میکند.
ما با اتحاد و همدلی خواهیم توانست به جهان ثابت کنیم میتوانیم، و این ماهی بزرگ را به کنار ساحل آرام برسانیم.
تنها راه ما، اتحاد است و اتحاد.
تو میتوانی همه گلها را بچینی، اما نمیتوانی آمدن بهار را متوقف کنی.
به امید دیدار شما و رقص پیروزی
سیامک امینی
زندان فشافویه
(هفتمین سال زندان)»
ـ سیامک امینی، متولد ۱۳۴۱، متأهل، اهل و ساکن تهران است. او از بازماندگان سرکوبهای دهه ۶۰ محسوب میشود و پیشتر از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۸ در زندان بهسر برده بود. امینی در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۳ جهت اجرای حکم سه سال و شش ماه زندان به اتهامهای «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
این فعال سیاسی، پیشتر در دیماه ۱۴۰۲، پس از بازرسی مأموران امنیتی از منزلش، بازداشت و پس از چند نوبت احضار به دادگاه، با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی موقتاً آزاد شده بود. حکم نهایی وی در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری صادر شد.
#سیامک_امینی #زندانی_سیاسی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤15💔10👎1
سیدمصطفی تاجزاده، فعال سیاسی و زندانی سیاسی، در بیانیهای تفصیلی از زندان تهران بزرگ، با انتقاد شدید از عملکرد رهبر جمهوری اسلامی، راهکارهایی برای عبور کشور از وضعیت بحرانی کنونی ارائه کرده و تأکید کرده است که آیتالله خامنهای باید یا به خواست ملت تمکین کند یا استعفا دهد.
او در ابتدای این بیانیه، با اشاره به بحرانهای چندلایه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بینالمللی، نوشته است:
«راهبردهای اشتباه رهبر و خطاهای محاسباتی وی، جمهوری اسلامی را در ضعیفترین و شکنندهترین وضعیت خود قرار داده است. گرانی و تورم و نیز رکود و بیکاری کمر قشرهای وسیعی را خم کرده؛ ارائه خدمات به شهروندان روزبهروز وخیمتر گشته؛ تحریمهای اقتصادی دستوپای کشور را بسته و ترسیم چشماندازی روشن را ناممکن کرده است. بلاتکلیفی و تعلیق در بسیاری از زمینهها یکهتازی میکند.»
تاجزاده در ادامه، وضعیت سیاست خارجی کشور و بهویژه گفتوگوهای احیای برجام را مورد نقد قرار داده و نوشته است:
«درحالحاضر احتمال کسب امتیازات متقابل و متناسب با دستاوردهای طرف مقابل، در مذاکره با آمریکا شدیداً کاهش یافته و لغو مؤثر تحریمها تقریباً منتفی است. بهویژه آنکه طرف مذاکره بهتازگی علاوه بر غنیسازی صفر، زمزمه محدودکردن برنامه موشکی ایران را سر داده است.»
او هشدار داده که ترک میز مذاکره نیز بهانهای برای حمله نظامی خواهد بود و مینویسد:
«بدون مذاکره، تحریمها ادامه مییابد و مشکلات میهن و مردم تشدید میشود.»
تاجزاده در این بیانیه با اشاره مستقیم به عملکرد رهبری جمهوری اسلامی، مینویسد:
«دنیاناشناسی رهبر و تعیین اهداف غیرواقعبینانه و نامناسب با ظرفیت و جایگاه نظام ازیکسو، و بستن فضای گفتوگو و نقد، حذف شایستگان و برکشیدن "بلهقربان"گویان ازسویدیگر، ایران را چنان آسیبپذیر کرده است که افزون بر تحریمهای کمرشکن، به آمریکا و اسرائیل مجال داد تا به کشورمان حمله کنند.»
او نوشت:
«نتیجه آمریکاستیزی غیرضرور و پرهزینه و نیز ستیز با خواست اکثریت ملت، چیزی جز اقتصاد ورشکسته، افق تیره و سرگشتگی رهبر و دیگر مقامات متوهمی نبوده است که فکر میکردند قادرند در تهران سوار خودرو شده و در بیروت پیاده شوند.»
تاجزاده معتقد است که تنها راهحل ممکن، مشارکت فعال مردم در تعیین سرنوشت خویش است:
«فقط با واردکردن ملت به صحنه میتوان توازن نابرابر قوا را تغییر داد، لغو تحریمها را دسترسپذیر کرد و به دورکردن شبح جنگ از آسمان ایران امید بست. تنها با مشارکت فعال ملت میتوان از بحرانها و درحقیقت بنبست کنونی بهسلامت گذشت.»
این فعال سیاسی در فراز مهمی از نامهاش، خواستار تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی کشور شد و نوشت:
«در چنین اوضاع خطیری، آقای خامنهای راهی ندارد جز اینکه عذر تقصیر به پیشگاه ملت ایران ببرد و به انجام تغییرات بنیادین متناسب با مطالبات ملی تن دهد؛ از جمله با تشکیل مجلس مؤسسان، براساس انتخاباتی کاملاً آزاد و منصفانه، تغییر قانون اساسی را به روش مسالمتآمیز و مدنی ممکن کند؛ و یا اینکه استعفاء داده و کنارهگیرد تا انجام تغییرات بزرگ به سود ملت در غیاب وی ممکن شود، تا ایرانیان در چاه ویل بیدولتی نیفتند.»
تاجزاده در ادامه با اشاره به مخالفت رهبری با همهپرسی در سالهای گذشته نوشت:
«اگر رهبر کمترین تردیدی در شکست حکومت دینی و عبور اکثریت ایرانیان از نظام مبتنی بر ولایت فقیه دارد، با برگزاری رفراندوم موافقت کند تا ملت خود درباره سرنوشت خویش تصمیم بگیرد.»
او تصریح کرد که برگزاری همهپرسی و تشکیل مجلس مؤسسان، نهتنها تهدیدی برای امنیت ملی نیست، بلکه راهی است برای خروج از بحران به شکلی مسالمتآمیز.
در پایان بیانیه، تاجزاده با تکیه بر حق ملت برای تعیین سرنوشت خود تأکید میکند:
«اراده ملت ایران بر تعیین سرنوشت خویش مطابق میل و مصلحت خود تعلق گرفته است و به یاری خداوند آنرا تحقق خواهد بخشید و "ایران برای همه ایرانیان" خواهد شد؛ چه آقای خامنهای به این حق مسلم تمکین کند و چه مقابل آن بایستد.»
او هشدار داد که مقاومت در برابر خواست مردم، خطر بیثباتی و فروپاشی را افزایش میدهد:
«ایستادن رهبر مقابل خواست ملت، هزینهها و خطرهای تحولات اجتنابناپذیر را افزایش داده و احتمال سوءاستفاده بیگانگان را از شکاف حاکمیت با ملت بیشتر میکند. لجاجت حاکمیت با ملت میتواند ایران و ایرانی را گرفتار وضعیت فاجعهبار بیدولتی کند، بدون آنکه قادر به تثبیت استبداد دینی و جلوگیری از تغییرات اساسی مبتنی بر خواست ملت باشد.»
تاجزاده حمله اسرائیل و آمریکا به جمهوری اسلامی را محکوم کرده و آن را خلاف موازین بینالمللی و تجاوز دانسته، هرچند زمینهساز چنین اتفاقی را سیاستهای جمهوری اسلامی قلمداد کرده است.
متن کامل:
tinyurl.com/mseju8kk
#بیانبه #تاجزاده #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
او در ابتدای این بیانیه، با اشاره به بحرانهای چندلایه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بینالمللی، نوشته است:
«راهبردهای اشتباه رهبر و خطاهای محاسباتی وی، جمهوری اسلامی را در ضعیفترین و شکنندهترین وضعیت خود قرار داده است. گرانی و تورم و نیز رکود و بیکاری کمر قشرهای وسیعی را خم کرده؛ ارائه خدمات به شهروندان روزبهروز وخیمتر گشته؛ تحریمهای اقتصادی دستوپای کشور را بسته و ترسیم چشماندازی روشن را ناممکن کرده است. بلاتکلیفی و تعلیق در بسیاری از زمینهها یکهتازی میکند.»
تاجزاده در ادامه، وضعیت سیاست خارجی کشور و بهویژه گفتوگوهای احیای برجام را مورد نقد قرار داده و نوشته است:
«درحالحاضر احتمال کسب امتیازات متقابل و متناسب با دستاوردهای طرف مقابل، در مذاکره با آمریکا شدیداً کاهش یافته و لغو مؤثر تحریمها تقریباً منتفی است. بهویژه آنکه طرف مذاکره بهتازگی علاوه بر غنیسازی صفر، زمزمه محدودکردن برنامه موشکی ایران را سر داده است.»
او هشدار داده که ترک میز مذاکره نیز بهانهای برای حمله نظامی خواهد بود و مینویسد:
«بدون مذاکره، تحریمها ادامه مییابد و مشکلات میهن و مردم تشدید میشود.»
تاجزاده در این بیانیه با اشاره مستقیم به عملکرد رهبری جمهوری اسلامی، مینویسد:
«دنیاناشناسی رهبر و تعیین اهداف غیرواقعبینانه و نامناسب با ظرفیت و جایگاه نظام ازیکسو، و بستن فضای گفتوگو و نقد، حذف شایستگان و برکشیدن "بلهقربان"گویان ازسویدیگر، ایران را چنان آسیبپذیر کرده است که افزون بر تحریمهای کمرشکن، به آمریکا و اسرائیل مجال داد تا به کشورمان حمله کنند.»
او نوشت:
«نتیجه آمریکاستیزی غیرضرور و پرهزینه و نیز ستیز با خواست اکثریت ملت، چیزی جز اقتصاد ورشکسته، افق تیره و سرگشتگی رهبر و دیگر مقامات متوهمی نبوده است که فکر میکردند قادرند در تهران سوار خودرو شده و در بیروت پیاده شوند.»
تاجزاده معتقد است که تنها راهحل ممکن، مشارکت فعال مردم در تعیین سرنوشت خویش است:
«فقط با واردکردن ملت به صحنه میتوان توازن نابرابر قوا را تغییر داد، لغو تحریمها را دسترسپذیر کرد و به دورکردن شبح جنگ از آسمان ایران امید بست. تنها با مشارکت فعال ملت میتوان از بحرانها و درحقیقت بنبست کنونی بهسلامت گذشت.»
این فعال سیاسی در فراز مهمی از نامهاش، خواستار تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی کشور شد و نوشت:
«در چنین اوضاع خطیری، آقای خامنهای راهی ندارد جز اینکه عذر تقصیر به پیشگاه ملت ایران ببرد و به انجام تغییرات بنیادین متناسب با مطالبات ملی تن دهد؛ از جمله با تشکیل مجلس مؤسسان، براساس انتخاباتی کاملاً آزاد و منصفانه، تغییر قانون اساسی را به روش مسالمتآمیز و مدنی ممکن کند؛ و یا اینکه استعفاء داده و کنارهگیرد تا انجام تغییرات بزرگ به سود ملت در غیاب وی ممکن شود، تا ایرانیان در چاه ویل بیدولتی نیفتند.»
تاجزاده در ادامه با اشاره به مخالفت رهبری با همهپرسی در سالهای گذشته نوشت:
«اگر رهبر کمترین تردیدی در شکست حکومت دینی و عبور اکثریت ایرانیان از نظام مبتنی بر ولایت فقیه دارد، با برگزاری رفراندوم موافقت کند تا ملت خود درباره سرنوشت خویش تصمیم بگیرد.»
او تصریح کرد که برگزاری همهپرسی و تشکیل مجلس مؤسسان، نهتنها تهدیدی برای امنیت ملی نیست، بلکه راهی است برای خروج از بحران به شکلی مسالمتآمیز.
در پایان بیانیه، تاجزاده با تکیه بر حق ملت برای تعیین سرنوشت خود تأکید میکند:
«اراده ملت ایران بر تعیین سرنوشت خویش مطابق میل و مصلحت خود تعلق گرفته است و به یاری خداوند آنرا تحقق خواهد بخشید و "ایران برای همه ایرانیان" خواهد شد؛ چه آقای خامنهای به این حق مسلم تمکین کند و چه مقابل آن بایستد.»
او هشدار داد که مقاومت در برابر خواست مردم، خطر بیثباتی و فروپاشی را افزایش میدهد:
«ایستادن رهبر مقابل خواست ملت، هزینهها و خطرهای تحولات اجتنابناپذیر را افزایش داده و احتمال سوءاستفاده بیگانگان را از شکاف حاکمیت با ملت بیشتر میکند. لجاجت حاکمیت با ملت میتواند ایران و ایرانی را گرفتار وضعیت فاجعهبار بیدولتی کند، بدون آنکه قادر به تثبیت استبداد دینی و جلوگیری از تغییرات اساسی مبتنی بر خواست ملت باشد.»
تاجزاده حمله اسرائیل و آمریکا به جمهوری اسلامی را محکوم کرده و آن را خلاف موازین بینالمللی و تجاوز دانسته، هرچند زمینهساز چنین اتفاقی را سیاستهای جمهوری اسلامی قلمداد کرده است.
متن کامل:
tinyurl.com/mseju8kk
#بیانبه #تاجزاده #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
❤21👍6👎5💔2
روز شنبه ۲۸ تیرماه رزیتا رجایی، نویسنده ساکن رشت در پی دریافت احضاریه از شعبه ۴ بازپرسی دادسرای رشت جهت تفهیم اتهام به گ این شعبه مراجعه کرد. «علیرضا بخشیپور» بازپرس شعبه، بعد از تفهیم اتهام برای وی قرار وثیقه ۵۰۰ میلیونی صادر و او را تا تامین وثیقه به زندان لاکان رشت منتقل کرد. همان روز خانواده با تامین وثیقه به شعبه مراجعه کردند ولی بازپرس شعبه ۴، وثیقه را نپذیرفت و پس از دو روز به خانواده اطلاع دادند که متهم تا تعیین شعبه دادگاه در زندان خواهد ماند و شعبه بازپرسی، وثیقه را قبول نمیکند. اتهامات رزیتا رجایی در این پرونده، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب، تردد بدون حجاب در معابر عمومی و افشای تحقیقات مقدماتی دادسرا عنوان شده است. وی هماکنون در زندان لاکان رشت است. رزیتا رجایی پیشتر در آبان ۱۴۰۲ نیز بازداشت شده بود و در شعبه ۳ دادگاه انقلاب رشت، به چهار سال و یک ماه حبس محکوم شد که هنوز اجرایی نشده است.
یادداشتی از دوست رزیتا درباره او:
آدمهایی هستند که تنها یک بار دیدنشان کافی است تا رد و نشانی در حافظهیچ مخاطب باقی بگذارند، طعم نگاهشان، شیرینی لبخندشان و گرمی صدایشان بر جانت مینشیند و رزیتا رجایی یکی از همین آدمهاست.
در ۱۹ خرداد ۱۳۶۶ در رشت به دنیا آمد و تمام سالهای زندگیاش را رها و آزاد زیست. زنی رها از قیود و باید و نبایدها که بدون برنامه و بودجه، بدون حمایت و صرفا بهواسطه خودش بودن جذاب و دوست داشتنی است. رزیتا در میان تمام سختیها و موانع، نبض زندگی را زنده نگه میدارد. خودش میگوید نوشتن برای من شغل نیست و قلم برایم ابزار نیست، نوشتن بخشی از زیست من است و قلم به من اجازه میدهد جهان را بازآفرینی کنم.
اولینبار که قلم در دست گرفت کودکی بود در جشن دندان فشان گویی تقدیر و سرنوشت رسالتش را نوشتند قلم به دستش دادند تا راوی بشود برای سکوت آدمهای دردمند، فراموش شده، انکار شده و نادیده گرفته شده. همین دغدغهمندی و میل به درک و شناخت او را به سمت جامعهشناسی برد او که درد آدمها را میشناخت حالا علم درک محیط و شرایطشان را هم فراگرفته بود. فن داستانگویی را از سال ۱۳۸۸ در کارگاه داستاننویسی رشت تجربه کرد و آموخت. نوشتنش سبک و سیاق و ادبیات و صدای شخصی خودش را پیدا کرد.
در سفر قهرمان، قهرمان بعد از دعوت به ماجرا و در طول سفر برای آزمون نهایی آماده میشود ابزار و مهارت کسب میکند و رزیتا حالا آماده بود، آماده بود تا روایتگر باشد بدون قضاوت، از نوشتن در نشریات و صفحات زنان گرفته تا گردآوری خاطرات شفاهی اسیران جنگ ایران.
اولین مجموعه داستانش مجوز نگرفت اما دلسرد نشد. در سال ۱۴۰۰، رمانی را شروع کرد که سه سال بعد در ۱۴۰۳ به پایان رسید، رمان «برلین میدان آزادی ندارد» (نشر نوگام) این رمان سفری است به درون خودش، به زخمها و آرزوهایش، به جهان شخصی خودش انگار تکهتکه جانش را روی کاغذ ریخته باشد.
رسالت رزیتا زندگی است. هربار سدی پیش رویش قرار دادند راهی پیدا کرد تا مشعل زندگی را روشن نگه دارد تا شاید بتواند برساند به دستهای امن نسل بعد.
برگرفته از صفحه دیدهبان آزار
@harasswatch
#رزیتا_رجایی #زندان_لاکان_رشت #زندانی_سیاسی #نویسنده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یادداشتی از دوست رزیتا درباره او:
آدمهایی هستند که تنها یک بار دیدنشان کافی است تا رد و نشانی در حافظهیچ مخاطب باقی بگذارند، طعم نگاهشان، شیرینی لبخندشان و گرمی صدایشان بر جانت مینشیند و رزیتا رجایی یکی از همین آدمهاست.
در ۱۹ خرداد ۱۳۶۶ در رشت به دنیا آمد و تمام سالهای زندگیاش را رها و آزاد زیست. زنی رها از قیود و باید و نبایدها که بدون برنامه و بودجه، بدون حمایت و صرفا بهواسطه خودش بودن جذاب و دوست داشتنی است. رزیتا در میان تمام سختیها و موانع، نبض زندگی را زنده نگه میدارد. خودش میگوید نوشتن برای من شغل نیست و قلم برایم ابزار نیست، نوشتن بخشی از زیست من است و قلم به من اجازه میدهد جهان را بازآفرینی کنم.
اولینبار که قلم در دست گرفت کودکی بود در جشن دندان فشان گویی تقدیر و سرنوشت رسالتش را نوشتند قلم به دستش دادند تا راوی بشود برای سکوت آدمهای دردمند، فراموش شده، انکار شده و نادیده گرفته شده. همین دغدغهمندی و میل به درک و شناخت او را به سمت جامعهشناسی برد او که درد آدمها را میشناخت حالا علم درک محیط و شرایطشان را هم فراگرفته بود. فن داستانگویی را از سال ۱۳۸۸ در کارگاه داستاننویسی رشت تجربه کرد و آموخت. نوشتنش سبک و سیاق و ادبیات و صدای شخصی خودش را پیدا کرد.
در سفر قهرمان، قهرمان بعد از دعوت به ماجرا و در طول سفر برای آزمون نهایی آماده میشود ابزار و مهارت کسب میکند و رزیتا حالا آماده بود، آماده بود تا روایتگر باشد بدون قضاوت، از نوشتن در نشریات و صفحات زنان گرفته تا گردآوری خاطرات شفاهی اسیران جنگ ایران.
اولین مجموعه داستانش مجوز نگرفت اما دلسرد نشد. در سال ۱۴۰۰، رمانی را شروع کرد که سه سال بعد در ۱۴۰۳ به پایان رسید، رمان «برلین میدان آزادی ندارد» (نشر نوگام) این رمان سفری است به درون خودش، به زخمها و آرزوهایش، به جهان شخصی خودش انگار تکهتکه جانش را روی کاغذ ریخته باشد.
رسالت رزیتا زندگی است. هربار سدی پیش رویش قرار دادند راهی پیدا کرد تا مشعل زندگی را روشن نگه دارد تا شاید بتواند برساند به دستهای امن نسل بعد.
برگرفته از صفحه دیدهبان آزار
@harasswatch
#رزیتا_رجایی #زندان_لاکان_رشت #زندانی_سیاسی #نویسنده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍17❤5
شیرین عبادی، فعال سیاسی و برنده جایزه صلح نوبل، در متنی بر ضرورت توافق همه گروههای مخالف جمهوری اسلامی تاکید کرد.
متن کامل نوشته ایشان به شرح زیر است:
در ضرورت اتحاد؛ دیگر فرصت اشتباه نداریم
🔹جمهوری اسلامی به طور جدی در آستانه فروپاشی است. عدم پرداخت حقوق و دستمزد و معوقات بازنشستگان و معلمان و پرستاران و پزشکان و تاخیر در پرداخت حقوق مستمری بگیران یکی از نشانههایی بود که در ماههای گذشته به عنوان یک نشانه از بحران داخلی حکومت خبر میداد. اما نشانهها و شواهد بیشتری امروز قابل مشاهده است. موضوع قطعی برق یک مسئله ساده نیست؛ به طور میانگین در سراسر کشور روزانه حدود ۴ ساعت قطعی برق داریم. در برخی مناطق قطعی به ۶ ساعت و حتی بیشتر میرسد.
🔹قطعی آب نیز با آغاز تابستان شروع شده. آبفای تهران از آب نایلونی رونمایی و بعد تکذیب کرده. این تازه اول تابستان است. ذخایر سدها به حداقل رسیده. عملا صنایعی که به برق و آب نیاز دارند در آستانه ورشکستگی هستند. کسب و کارهای کوچک از جمله رستورانها، قنادیها، نانواییها و ... در آستانه نابودی هستند. کسب و کارهای آنلاین هم به واسطه قطعی اینترنت دچار مشکلات اساسی شدهاند. هزاران میلیارد خسارت به این کسب و کارها را چه کسی جبران میکند؟
🔹به خانوادهای فکر کنید که توانسته بعد از سالها یک آپارتمان بخرد و حالا به واسطه حملات اسرائیل ویران شده است. حکومت به جای جبران خسارت مردم، دستکم ۲۰۰۰ نفر را بازداشت کرده، به جای پیگیری و پاسخگویی به مردم نسبت به میلیاردها دلار هزینه نظامی و هستهای که در ۱۲ روز دود شد و به هوا رفت، بیش از یک میلیون مهاجر افغانستانی را به بهانه جاسوسی برای اسرائیل تحویل طالبان داد.
🔹اگر خانوادهای در این شرایط یک بیمار داشته باشد، برای تامین داروهایش چه باید بکند؟ اگر کودک یک خانواده غیرنظامی والدینش را در این جنگ از دست داده باشد با چه سرنوشتی رو به روست؟ واقعیت این است که جنگ ایران و اسرائیل تمام شده، اما ایران از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب هنوز صحنه جنگ است.
🔹میگفتند نباید بگذاریم ایران لیبی و سوریه شود. آب نیست، برق نیست، نان نیست، کار نیست، مردم را در روز روشن در خیابان به گلوله میبندند، هزاران شهروند را یک جا بازداشت میکنند، اسرائیل هنوز در حال انجام عملیات در ایران است، هر روز خبر زن کشی و قتل زنان منتشر میشود، ایران باید دقیقا به چه فلاکتی گرفتار شود که آقایان بپذیرند ایران در وضعیت جنگ داخلی قرار گرفته؟! جنگ جمهوری اسلامی با مردم. جنگ مسموم کردن فضای اجتماعی و اقتصادی و جنگ گرسنگی.
🔹جمهوری اسلامی دارد فرومیپاشد و در این سراشیبی سقوط سعی دارد میلیونها ایرانی را همراه با خود از بین ببرد. همان طور که پیشتر گفتهام، اگر نیروهای اپوزوسیون، از سلطنت طلب تا جمهوری خواه، از مدافع ایده فدرالیسم تا مخالف آن، از مشروطهخواه تا هوادار سازمان مجاهدین، از کرد تا بلوچ و ترک و عرب، همگی تنها با هدف براندازی جمهوری اسلامی به توافق نرسند، تنها دستاوردشان شرمساری در مقابل مردم خواهد بود. اگر امروز متحد نشویم، رنج مردم را نادیده گرفتهایم.
#همبستگی #اتحاد_رمز_پیروزی #نه_به_جمهوری_اسلامی #شیرین_عبادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن کامل نوشته ایشان به شرح زیر است:
در ضرورت اتحاد؛ دیگر فرصت اشتباه نداریم
🔹جمهوری اسلامی به طور جدی در آستانه فروپاشی است. عدم پرداخت حقوق و دستمزد و معوقات بازنشستگان و معلمان و پرستاران و پزشکان و تاخیر در پرداخت حقوق مستمری بگیران یکی از نشانههایی بود که در ماههای گذشته به عنوان یک نشانه از بحران داخلی حکومت خبر میداد. اما نشانهها و شواهد بیشتری امروز قابل مشاهده است. موضوع قطعی برق یک مسئله ساده نیست؛ به طور میانگین در سراسر کشور روزانه حدود ۴ ساعت قطعی برق داریم. در برخی مناطق قطعی به ۶ ساعت و حتی بیشتر میرسد.
🔹قطعی آب نیز با آغاز تابستان شروع شده. آبفای تهران از آب نایلونی رونمایی و بعد تکذیب کرده. این تازه اول تابستان است. ذخایر سدها به حداقل رسیده. عملا صنایعی که به برق و آب نیاز دارند در آستانه ورشکستگی هستند. کسب و کارهای کوچک از جمله رستورانها، قنادیها، نانواییها و ... در آستانه نابودی هستند. کسب و کارهای آنلاین هم به واسطه قطعی اینترنت دچار مشکلات اساسی شدهاند. هزاران میلیارد خسارت به این کسب و کارها را چه کسی جبران میکند؟
🔹به خانوادهای فکر کنید که توانسته بعد از سالها یک آپارتمان بخرد و حالا به واسطه حملات اسرائیل ویران شده است. حکومت به جای جبران خسارت مردم، دستکم ۲۰۰۰ نفر را بازداشت کرده، به جای پیگیری و پاسخگویی به مردم نسبت به میلیاردها دلار هزینه نظامی و هستهای که در ۱۲ روز دود شد و به هوا رفت، بیش از یک میلیون مهاجر افغانستانی را به بهانه جاسوسی برای اسرائیل تحویل طالبان داد.
🔹اگر خانوادهای در این شرایط یک بیمار داشته باشد، برای تامین داروهایش چه باید بکند؟ اگر کودک یک خانواده غیرنظامی والدینش را در این جنگ از دست داده باشد با چه سرنوشتی رو به روست؟ واقعیت این است که جنگ ایران و اسرائیل تمام شده، اما ایران از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب هنوز صحنه جنگ است.
🔹میگفتند نباید بگذاریم ایران لیبی و سوریه شود. آب نیست، برق نیست، نان نیست، کار نیست، مردم را در روز روشن در خیابان به گلوله میبندند، هزاران شهروند را یک جا بازداشت میکنند، اسرائیل هنوز در حال انجام عملیات در ایران است، هر روز خبر زن کشی و قتل زنان منتشر میشود، ایران باید دقیقا به چه فلاکتی گرفتار شود که آقایان بپذیرند ایران در وضعیت جنگ داخلی قرار گرفته؟! جنگ جمهوری اسلامی با مردم. جنگ مسموم کردن فضای اجتماعی و اقتصادی و جنگ گرسنگی.
🔹جمهوری اسلامی دارد فرومیپاشد و در این سراشیبی سقوط سعی دارد میلیونها ایرانی را همراه با خود از بین ببرد. همان طور که پیشتر گفتهام، اگر نیروهای اپوزوسیون، از سلطنت طلب تا جمهوری خواه، از مدافع ایده فدرالیسم تا مخالف آن، از مشروطهخواه تا هوادار سازمان مجاهدین، از کرد تا بلوچ و ترک و عرب، همگی تنها با هدف براندازی جمهوری اسلامی به توافق نرسند، تنها دستاوردشان شرمساری در مقابل مردم خواهد بود. اگر امروز متحد نشویم، رنج مردم را نادیده گرفتهایم.
#همبستگی #اتحاد_رمز_پیروزی #نه_به_جمهوری_اسلامی #شیرین_عبادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍26❤5👎1💯1
محبوبه رضایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک، متن کوتاهی به مناسبت اولین سالگرد صدور حکم اعدام برای همبندیاش، پخشان عزیزی نوشت.
او پخشان را زنی دلیر و یگانه توصیف کرد تاکید کرد که پخشان بیش از هر چیزی «مددکار» است. خانم رضایی از همه دعوت کرد که برای رهایی پخشان از چنگ اهریمنان بکوشند.
متن یادداشت خانم محبوبه رضایی به شرح زیر است:
«اولین سالگرد صدور حکم اعدام خواهرم پخشان است و هر روز اضطراب و دلهره ما درباره او که جز راستی پایگاهی ندارد بیشتر میشود. پخشان زنی دلیر و یگانه است که همچون همیشه و پیش از هرچیز «مددکار» است. با آنهمه رنج، دلش چون خورشید برافروخته است و لحظهای دست از مددکاری و تیمار زندانیان آسیب دیده برنداشته است. برای سومین بار حکم عزیزمان تایید شده و نمیدانیم برای کسی که تنها گناهش مبارزه برای آوردن روشنیست به کدام سو روی کنیم. به یاد دارم روزی که خبر سرافراز شدن همرزممان رضا رسایی را شنید زنی سوگوار از ایرانزمین بود که همچون همه ما از ناتوانی برای نجات جان فرزند ایران شرمسار شده بود. صدای پخشان عزیزی باشیم و برای رهاییاش از چنگ اهریمنان بکوشیم.
پاینده ایران
محبوبه رضایی
زندان قرچک»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن ماه امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#محبوبه_رضایی #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محبوبه رضایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک، متن کوتاهی به مناسبت اولین سالگرد صدور حکم اعدام برای همبندیاش، پخشان عزیزی نوشت.
او پخشان را زنی دلیر و یگانه توصیف کرد تاکید کرد که پخشان بیش از هر چیزی «مددکار» است. خانم رضایی از همه دعوت کرد که برای رهایی پخشان از چنگ اهریمنان بکوشند.
متن یادداشت خانم محبوبه رضایی به شرح زیر است:
«اولین سالگرد صدور حکم اعدام خواهرم پخشان است و هر روز اضطراب و دلهره ما درباره او که جز راستی پایگاهی ندارد بیشتر میشود. پخشان زنی دلیر و یگانه است که همچون همیشه و پیش از هرچیز «مددکار» است. با آنهمه رنج، دلش چون خورشید برافروخته است و لحظهای دست از مددکاری و تیمار زندانیان آسیب دیده برنداشته است. برای سومین بار حکم عزیزمان تایید شده و نمیدانیم برای کسی که تنها گناهش مبارزه برای آوردن روشنیست به کدام سو روی کنیم. به یاد دارم روزی که خبر سرافراز شدن همرزممان رضا رسایی را شنید زنی سوگوار از ایرانزمین بود که همچون همه ما از ناتوانی برای نجات جان فرزند ایران شرمسار شده بود. صدای پخشان عزیزی باشیم و برای رهاییاش از چنگ اهریمنان بکوشیم.
پاینده ایران
محبوبه رضایی
زندان قرچک»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن ماه امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#محبوبه_رضایی #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤17🕊7
Forwarded from گفتوشنود
منزل نورالله عطائیان، پدر راکوئل عطائیان، شهروند بهائی بازداشتی ساکن قائمشهر توسط نیروهای امنیتی تفتیش شد. همزمان منازل دو برادر راکوئل عطائیان نیز مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت. ماموران شماری از لوازم شخصی و کتب دینی این شهروندان را ضبط کردند.
بنا بر اطلاعات دریافتی از منبع نزدیک به خانواده عطائیان، نیروهای اطلاعاتی با اعمال خشونت و توهین، منزل نورالله عطائیان، پدر راکوئل عطائیان، را تفتیش کردند. سپس ماموران به منازل دو برادر راکوئل عطائیان رفته و منازل آنها را نیز مورد تفتیش قرار دادند. در این میان تلفن ها و تبلت های پدر و مادر خانم عطائیان و شماری از کتب مذهبی از این سه منزل ضبط شد.
راکوئل عطائیان، شهروند بهائی ساکن قائمشهر، روز سه شنبه ۱۰ تیرماه توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت. سهیل حقدوست، همسر خانم عطائیان نیز روز پنجشنبه ۱۲ تیرماه توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شد. هر دو بازداشت با تفتیش منزل همراه بوده است.
تاکنون از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این شهروندان اطلاعی حاصل نشده است.
#داستان_ما_یکیست #بهاییان_ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
منزل نورالله عطائیان، پدر راکوئل عطائیان، شهروند بهائی بازداشتی ساکن قائمشهر توسط نیروهای امنیتی تفتیش شد. همزمان منازل دو برادر راکوئل عطائیان نیز مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت. ماموران شماری از لوازم شخصی و کتب دینی این شهروندان را ضبط کردند.
بنا بر اطلاعات دریافتی از منبع نزدیک به خانواده عطائیان، نیروهای اطلاعاتی با اعمال خشونت و توهین، منزل نورالله عطائیان، پدر راکوئل عطائیان، را تفتیش کردند. سپس ماموران به منازل دو برادر راکوئل عطائیان رفته و منازل آنها را نیز مورد تفتیش قرار دادند. در این میان تلفن ها و تبلت های پدر و مادر خانم عطائیان و شماری از کتب مذهبی از این سه منزل ضبط شد.
راکوئل عطائیان، شهروند بهائی ساکن قائمشهر، روز سه شنبه ۱۰ تیرماه توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت. سهیل حقدوست، همسر خانم عطائیان نیز روز پنجشنبه ۱۲ تیرماه توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شد. هر دو بازداشت با تفتیش منزل همراه بوده است.
تاکنون از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این شهروندان اطلاعی حاصل نشده است.
#داستان_ما_یکیست #بهاییان_ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤14💔4
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روحالله خمینی، ۱۵ مرداد ۱۳۵۹:
افراد ملی به درد ما نمیخورند، افراد مسلم به درد ما میخورند. اسلام با ملیت مخالف است
معنی ملیت این است که ما ملت را میخواهیم، ملیت را میخواهیم و اسلام را نمیخواهیم. اسلام آمده است که این حرفهای نامربوط را از بین ببرد.
امام جمعه دیر ۱ مرداد ۱۴۰۴:
خامنهای ملیترین فرد جامعه است
امروز ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی که در عناد با ملیت و خواستار امت اسلامی بود با چرخشی سریع دست به دامان ملیگرایی برای حفظ جایگاه قدرت است.
سادهلوحانه است تصور فراموشی اینکه ملت و ملیگرا بودن تا چند روز قبل یک انگ سیاسی برای مخالفان قدرت حاکم بود، اما امروز تبدیل به بخشی از تبلیغات نظام برای ترمیم چهره فروپاشیده قدرت است.
#ملت #امت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
روحالله خمینی، ۱۵ مرداد ۱۳۵۹:
افراد ملی به درد ما نمیخورند، افراد مسلم به درد ما میخورند. اسلام با ملیت مخالف است
معنی ملیت این است که ما ملت را میخواهیم، ملیت را میخواهیم و اسلام را نمیخواهیم. اسلام آمده است که این حرفهای نامربوط را از بین ببرد.
امام جمعه دیر ۱ مرداد ۱۴۰۴:
خامنهای ملیترین فرد جامعه است
امروز ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی که در عناد با ملیت و خواستار امت اسلامی بود با چرخشی سریع دست به دامان ملیگرایی برای حفظ جایگاه قدرت است.
سادهلوحانه است تصور فراموشی اینکه ملت و ملیگرا بودن تا چند روز قبل یک انگ سیاسی برای مخالفان قدرت حاکم بود، اما امروز تبدیل به بخشی از تبلیغات نظام برای ترمیم چهره فروپاشیده قدرت است.
#ملت #امت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤18🕊7👍5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داشتن تولیدات در آسایشگاه و بند
آیا زندانیان مجازند که داخل بند یا آسایشگاه، تولیداتی داشته باشند؟ بله. بر اساس ماده ۱۷۸ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها، غیر از اشتغال در مراکز حرفهآموزی، محکومان و متهمان میتوانند با موافقت رئیس زندان در ساعتهای بیکاری و فراغت در آسایشگاه خود به فعالیتهای علمی، هنری و کارهای دستی اشتغال داشته باشند. مواد اولیه این نوع کارها فقط به وسیله فروشگاه موسسه یا زندان تهیه شده و در اختیار آنها گذاشته میشود. یعنی زندانیان نمیتوانند وسایل و مواد اولیه کارهای دستی را از خارج از زندان تهیه کنند. اگر زندانی سرمایه لازم برای تهیه مواد اولیه و لوازم کار خود را داشته باشد، میتواند آن را با هزینه خودش تهیه کند؛ که در این صورت تمام سود آن عاید خود او میشود. اما اگر زندانی سرمایه لازم برای تهیه مواد اولیه را نداشته باشد، در این صورت مواد اولیه از طریق شرکت تعاونی کارکنان موسسه، یا انجمن حمایت زندانیان، یا بنیاد و سایر شرکتهای خصوصی و خیریهها تهیه و در اختیار او گذاشته میشود. اما بعداً نهتنها هزینه تهیه مواد اولیه از سود آن کم میشود، بلکه درصدی از سود حاصله به عنوان «سهم سرمایه» در قالب «عقد مضاربه» هم برداشت و به حساب سرمایهگذار واریز و بقیه به حساب محکوم منظور میشود. طبق ماده ۱۷۹ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها ماده 546 قانون مدنی، زندان با تهیه مواد اولیه، شریک سودِ حاصله میشود، اما چون سرمایهگذاری در قالب عقد مضاربه صورت میگیرد، فقط در سود سهیم میشود و چنانچه ضرر و زیانی وجود داشته باشد، این ضرر فقط روی دوش زندانی – که عامل است – قرار میگیرد. زندانی میتواند آنچه را که درست کرده است، بفروشد. برای این کار رئیس موسسه میتواند مبادرت به فروش تولیدات زندانیان کند.
https://tavaana.org/prisoners-rights_47/
در یوتیوب:
https://youtu.be/o89AML0S2Gs
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id622552847
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#پادکست #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آیا زندانیان مجازند که داخل بند یا آسایشگاه، تولیداتی داشته باشند؟ بله. بر اساس ماده ۱۷۸ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها، غیر از اشتغال در مراکز حرفهآموزی، محکومان و متهمان میتوانند با موافقت رئیس زندان در ساعتهای بیکاری و فراغت در آسایشگاه خود به فعالیتهای علمی، هنری و کارهای دستی اشتغال داشته باشند. مواد اولیه این نوع کارها فقط به وسیله فروشگاه موسسه یا زندان تهیه شده و در اختیار آنها گذاشته میشود. یعنی زندانیان نمیتوانند وسایل و مواد اولیه کارهای دستی را از خارج از زندان تهیه کنند. اگر زندانی سرمایه لازم برای تهیه مواد اولیه و لوازم کار خود را داشته باشد، میتواند آن را با هزینه خودش تهیه کند؛ که در این صورت تمام سود آن عاید خود او میشود. اما اگر زندانی سرمایه لازم برای تهیه مواد اولیه را نداشته باشد، در این صورت مواد اولیه از طریق شرکت تعاونی کارکنان موسسه، یا انجمن حمایت زندانیان، یا بنیاد و سایر شرکتهای خصوصی و خیریهها تهیه و در اختیار او گذاشته میشود. اما بعداً نهتنها هزینه تهیه مواد اولیه از سود آن کم میشود، بلکه درصدی از سود حاصله به عنوان «سهم سرمایه» در قالب «عقد مضاربه» هم برداشت و به حساب سرمایهگذار واریز و بقیه به حساب محکوم منظور میشود. طبق ماده ۱۷۹ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها ماده 546 قانون مدنی، زندان با تهیه مواد اولیه، شریک سودِ حاصله میشود، اما چون سرمایهگذاری در قالب عقد مضاربه صورت میگیرد، فقط در سود سهیم میشود و چنانچه ضرر و زیانی وجود داشته باشد، این ضرر فقط روی دوش زندانی – که عامل است – قرار میگیرد. زندانی میتواند آنچه را که درست کرده است، بفروشد. برای این کار رئیس موسسه میتواند مبادرت به فروش تولیدات زندانیان کند.
https://tavaana.org/prisoners-rights_47/
در یوتیوب:
https://youtu.be/o89AML0S2Gs
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id622552847
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#پادکست #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤8🕊3
مرضیه محمودی، روزنامهنگار اقتصادی، با نوشتن پستی در شبکه اکس، از محکومیت خود به پرداخت جریمه نقدی به اتهام «نشر اکاذیب» خبر داد.
دلیل این محکومیت هم توئیتی بوده که این روزنامهنگار فروردینماه سال جاری نوشته بود او در این پست بروز جنگ را پیشبینی کرده بود و از کمبود روغن نوشته بود.
او خبر داد که به دلیل نوشتن این پست «سه بار دادگاه رفتم و امروز نهایتا به ۴۰ میلیون جریمه نقدی محکوم شدم.»
مرضیه محمودی در ادامه خبر داد که به این حکم اعتراض خواهد کرد.
هر لحظه آزادی بیان در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی محدودتر میشود. ۴۰ میلیون تومان جریمه نقدی به دلیل انتشار یک پست در فضای مجازی که توسط جمهوری اسلامی هم فیلتر شده است.
#یاری_مدنی_توانا #آزادی_بیان #ایران #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
دلیل این محکومیت هم توئیتی بوده که این روزنامهنگار فروردینماه سال جاری نوشته بود او در این پست بروز جنگ را پیشبینی کرده بود و از کمبود روغن نوشته بود.
او خبر داد که به دلیل نوشتن این پست «سه بار دادگاه رفتم و امروز نهایتا به ۴۰ میلیون جریمه نقدی محکوم شدم.»
مرضیه محمودی در ادامه خبر داد که به این حکم اعتراض خواهد کرد.
هر لحظه آزادی بیان در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی محدودتر میشود. ۴۰ میلیون تومان جریمه نقدی به دلیل انتشار یک پست در فضای مجازی که توسط جمهوری اسلامی هم فیلتر شده است.
#یاری_مدنی_توانا #آزادی_بیان #ایران #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
💔21❤3🕊3
«یکی از مضحکترین حرکات بسیجیها، ریختن یک سطل آب برای نابودی کشور اسرائیل بوده، حتی مضحکتر از پختن مقلوبه!
حالا که ادارات یکی پس از دیگری تعطیل میشوند و جمهوری اسلامی رسمن از مردم میخواهد که تهران را ترک کنند تا شاهد ناترازی! انرژی و قطعی مکرر برق و آب نباشیم، یادآوری این سخنان و حرکات هم خالی از لطف نیست که درسهایی دارد برای عبرت آنانکه میاندیشند!»
پیام همراهان
طرح از مانا نیستانی
در ساعات گرم روز در فصل تابستان شاهد قطع مکرر آب و برق در ایران هستیم. پیامهای بسیاری دریافت میکنیم که چگونه کسبوکارهای کوچک به دلیل قطعی مکرر برق نابود میشوند.
تجربه شما چیست؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #قطعی_برق #بحران_آب #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
حالا که ادارات یکی پس از دیگری تعطیل میشوند و جمهوری اسلامی رسمن از مردم میخواهد که تهران را ترک کنند تا شاهد ناترازی! انرژی و قطعی مکرر برق و آب نباشیم، یادآوری این سخنان و حرکات هم خالی از لطف نیست که درسهایی دارد برای عبرت آنانکه میاندیشند!»
پیام همراهان
طرح از مانا نیستانی
در ساعات گرم روز در فصل تابستان شاهد قطع مکرر آب و برق در ایران هستیم. پیامهای بسیاری دریافت میکنیم که چگونه کسبوکارهای کوچک به دلیل قطعی مکرر برق نابود میشوند.
تجربه شما چیست؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #قطعی_برق #بحران_آب #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
😍18👍6❤5
Forwarded from گفتوشنود
دستگیری گسترده نوکیشان مسیحی از سوم تیرماه آغاز شده؛ یعنی تنها یک روز پس از اعلام آتشبس میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل. طبق گزارشهای موجود، از ابتدای سال میلادی جاری، دستکم ۹۴ شهروند مسیحی در ایران بازداشت شدهاند.
برخی از این ۵۴ نوکیش مسیحی در مرحله بازجویی از جانب بازجویان با اتهاماتی روبرو شدهاند که تحت عنوان «تشدید مجازات جاسوسان و همکاران با رژیم صهیونیستی و کشورهای متخاصم» در مصوبه جدید مجلس شورای اسلامی گنجانده شده است. حقوقدانان ایرانی بهدلیل ابهامها و عدم شفافیت این قانون، آن را «فاجعهای بزرگ» برای نظام حقوقی و قضایی ایران توصیف کردهاند.
بازداشت نوکیشان مسیحی در فاصله ۲۱ خرداد تا سوم تیر در دستکم ۱۹ شهر صورت گرفته است: بوشهر، کرمان، کرمانشاه، رشت، آمل، ارومیه، لاهیجان، شیراز، تهران، مشهد، گرمسار، همدان، میاندوآب، اصفهان، کرج، تاکستان و ورامین.
علاوه بر موج دستگیریهای جدید، شماری از نوکیشان مسیحی و زندانیان عقیدتی سابق که با پروندههای باز در انتظار حکم دادگاههای انقلاب هستند، تماسهای تهدیدآمیزی از سوی نهادهایی چون وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه دریافت کردهاند. در این تماسها، که همراه با ارعاب و تهدید بوده، از نوکیشان پرسیده شده است: «نظر شما درباره وقایع اخیر و جنگ با اسرائیل چیست؟» این در حالی است که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، تفتیش عقاید ممنوع است؛ اما بارها مسیحیان حتی در دادگاه نیز بهدلیل باورهای خود مورد پرسش و تهدید قرار گرفتهاند.
#نوکیش_مسیحی #اقلیت_دینی #گفتگو_توانا
منبع سازمان ماده ۱۸
@Dialogue1402
دستگیری گسترده نوکیشان مسیحی از سوم تیرماه آغاز شده؛ یعنی تنها یک روز پس از اعلام آتشبس میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل. طبق گزارشهای موجود، از ابتدای سال میلادی جاری، دستکم ۹۴ شهروند مسیحی در ایران بازداشت شدهاند.
برخی از این ۵۴ نوکیش مسیحی در مرحله بازجویی از جانب بازجویان با اتهاماتی روبرو شدهاند که تحت عنوان «تشدید مجازات جاسوسان و همکاران با رژیم صهیونیستی و کشورهای متخاصم» در مصوبه جدید مجلس شورای اسلامی گنجانده شده است. حقوقدانان ایرانی بهدلیل ابهامها و عدم شفافیت این قانون، آن را «فاجعهای بزرگ» برای نظام حقوقی و قضایی ایران توصیف کردهاند.
بازداشت نوکیشان مسیحی در فاصله ۲۱ خرداد تا سوم تیر در دستکم ۱۹ شهر صورت گرفته است: بوشهر، کرمان، کرمانشاه، رشت، آمل، ارومیه، لاهیجان، شیراز، تهران، مشهد، گرمسار، همدان، میاندوآب، اصفهان، کرج، تاکستان و ورامین.
علاوه بر موج دستگیریهای جدید، شماری از نوکیشان مسیحی و زندانیان عقیدتی سابق که با پروندههای باز در انتظار حکم دادگاههای انقلاب هستند، تماسهای تهدیدآمیزی از سوی نهادهایی چون وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه دریافت کردهاند. در این تماسها، که همراه با ارعاب و تهدید بوده، از نوکیشان پرسیده شده است: «نظر شما درباره وقایع اخیر و جنگ با اسرائیل چیست؟» این در حالی است که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، تفتیش عقاید ممنوع است؛ اما بارها مسیحیان حتی در دادگاه نیز بهدلیل باورهای خود مورد پرسش و تهدید قرار گرفتهاند.
#نوکیش_مسیحی #اقلیت_دینی #گفتگو_توانا
منبع سازمان ماده ۱۸
@Dialogue1402
🕊14❤3
شاهدان عینی در زندان بروجرد، مادر فرزاد معظمیگودرزی، زندانی سیاسی، را حین انتقال به سلول انفرادی دیدهاند.
سوران منصورنیا، برادر دادخواه برهان منصورنیا، در پستی در شبکه اکس نوشت:
«چند نفر از زندانیان زندانِ «تیرچهبلوک» بروجرد در تماس تلفنی و برخی دیگر در ملاقات حضوری بە خانوادەهایشان گفتەاند که #لیلا_صارمی مادر فرزاد معظمی گودرزی، را در حال انتقال به سلول انفرادی دیدەاند؛ اما همچنان خبر موثقی از وضعیت احمد معظمی گودرزی در دست نیست.»
جمهوری اسلامی سهشنبه ۳۱ تیرماه، با ۵ خودرو و ۱۷ مامور سرکوبگر، به منزل خانواده معظمیگودرزی حمله کرد و پدر و مادر فرزاد را با ایراد ضربوجرح بازداشت کرد.
فرزاد معظمیگودرزی، اکنون بیش از ۱۸ ماه است که در حبس به سر میبرد. او پسردایی رضا معظمیگودرزی از جانباختگان آبان ۹۸ است.
رضا معظمی گودرزی، متولد ۱ دی ۱۳۷۸ در تاریخ ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۸، در جریان اعتراضات سراسری بر اثر اصابت گلوله در شهریار جان باخت. پیکر او در بروجرد به خاک سپرده شد.
#آبان_ادامه_دارد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سوران منصورنیا، برادر دادخواه برهان منصورنیا، در پستی در شبکه اکس نوشت:
«چند نفر از زندانیان زندانِ «تیرچهبلوک» بروجرد در تماس تلفنی و برخی دیگر در ملاقات حضوری بە خانوادەهایشان گفتەاند که #لیلا_صارمی مادر فرزاد معظمی گودرزی، را در حال انتقال به سلول انفرادی دیدەاند؛ اما همچنان خبر موثقی از وضعیت احمد معظمی گودرزی در دست نیست.»
جمهوری اسلامی سهشنبه ۳۱ تیرماه، با ۵ خودرو و ۱۷ مامور سرکوبگر، به منزل خانواده معظمیگودرزی حمله کرد و پدر و مادر فرزاد را با ایراد ضربوجرح بازداشت کرد.
فرزاد معظمیگودرزی، اکنون بیش از ۱۸ ماه است که در حبس به سر میبرد. او پسردایی رضا معظمیگودرزی از جانباختگان آبان ۹۸ است.
رضا معظمی گودرزی، متولد ۱ دی ۱۳۷۸ در تاریخ ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۸، در جریان اعتراضات سراسری بر اثر اصابت گلوله در شهریار جان باخت. پیکر او در بروجرد به خاک سپرده شد.
#آبان_ادامه_دارد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔21❤3
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی از صف خرید مخزن آب در تهران
این روزها با کاهش شدید فشار آب در شهرهایی مانند تهران، بسیاری از شهروندان ناچار به خرید پمپ و مخزن آب شدهاند؛ اقدامی که فشار مالی مضاعفی را بر دوش خانوادهها گذاشته است.
اما مشکل تنها به افت فشار آب محدود نمیشود. قطعی مکرر برق، وضعیت را بحرانیتر کرده است. در نبود برق، پمپهای آب از کار میافتند و مخزنها نیز به دلیل نبود فشار کافی، پر نمیشوند. این چرخه معیوب باعث شده که برخی از مردم حتی به خرید موتور برق گازسوز روی بیاورند تا حداقل آب آشامیدنی یا بهداشتی روزانه خود را تامین کنند.
💰 tavaanatech
این روزها با کاهش شدید فشار آب در شهرهایی مانند تهران، بسیاری از شهروندان ناچار به خرید پمپ و مخزن آب شدهاند؛ اقدامی که فشار مالی مضاعفی را بر دوش خانوادهها گذاشته است.
اما مشکل تنها به افت فشار آب محدود نمیشود. قطعی مکرر برق، وضعیت را بحرانیتر کرده است. در نبود برق، پمپهای آب از کار میافتند و مخزنها نیز به دلیل نبود فشار کافی، پر نمیشوند. این چرخه معیوب باعث شده که برخی از مردم حتی به خرید موتور برق گازسوز روی بیاورند تا حداقل آب آشامیدنی یا بهداشتی روزانه خود را تامین کنند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍12💔6👎5❤1🕊1
به گزارش منابع حقوق بشری، حمید و میثم کوشکی، دو برادر اهل کوهدشت که به اتهام قتل یک بسیجی به اعدام محکوم شده بودند، در خطر اجرای قریبالوقوع حکم اعدام قرار دارند.
فرمان کوشکی، برادر این دو زندانی، چهارم خرداد ۱۴۰۴ در ارتباط با همین پرونده در زندان قزلحصار اعدام شده است.
به گزارش منابع حقوق بشری، حمید کوشکی ۲۷ ساله و میثم کوشکی ۲۵ ساله هستند. آنها اهل استان لرستان (ایران) هستند. در سال ۱۳۹۹ با اتهامات واهی بازداشت شدند. برادر سوم آنها (فرمان کوشکی) با وعدهی آزادی دو برادرش این اتهام دروغین را پذیرفت، درنهایت در ۴ خرداد سال ۱۴۰۴ اعدام شد. اما حکومت اعدامی قصد گرفتن جان دو برادر دیگر را دارد. آنها در خطر قریب الوقوع اعداماند.
بنا بر این گزارش، هیچ مدرکی برای اثبات این اتهام وجود ندارد، و این پرونده تنها به اعترافاتی متکی است که زیر شکنجه گرفته شدهاند.
#حمید_کوشکی #میثم_کوشکی #فرمان_کوشکی #کوهدشت #لرستان #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanTech
فرمان کوشکی، برادر این دو زندانی، چهارم خرداد ۱۴۰۴ در ارتباط با همین پرونده در زندان قزلحصار اعدام شده است.
به گزارش منابع حقوق بشری، حمید کوشکی ۲۷ ساله و میثم کوشکی ۲۵ ساله هستند. آنها اهل استان لرستان (ایران) هستند. در سال ۱۳۹۹ با اتهامات واهی بازداشت شدند. برادر سوم آنها (فرمان کوشکی) با وعدهی آزادی دو برادرش این اتهام دروغین را پذیرفت، درنهایت در ۴ خرداد سال ۱۴۰۴ اعدام شد. اما حکومت اعدامی قصد گرفتن جان دو برادر دیگر را دارد. آنها در خطر قریب الوقوع اعداماند.
بنا بر این گزارش، هیچ مدرکی برای اثبات این اتهام وجود ندارد، و این پرونده تنها به اعترافاتی متکی است که زیر شکنجه گرفته شدهاند.
#حمید_کوشکی #میثم_کوشکی #فرمان_کوشکی #کوهدشت #لرستان #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanTech
💔28❤3
تداوم بازداشت و بلاتکلیفی ابراهیم پارسامهر، وکیل دادگستری، در زندان شیبان اهواز
طبق گزارش دریافتی، دکتر ابراهیم پارسامهر، وکیل دادگستری ساکن شهرستان باغملک، از تاریخ ۲۴ خرداد با هجوم شبانه نیروهای پلیس امنیت و اطلاعات سپاه، بعد از شکستن شیشهها و وسایل منزل بازداشت شده و پس از چند روز نگهداری در مکانی نامعلوم، به زندان شیبان اهواز تحویل داده شد و همچنان در این زندان در بلاتکلیفی به سر میبرد. اتهامات مطروحه علیه ایشان هنوز مشخص نیست.
ابراهیم پارسامهر، سابقه دفاع از نوکیشان مسیحی، فعالان و کنشگران مدنی و سیاسی را در کارنامه خود دارد. همچنین، وی در جنبش زن، زندگی، آزادی وکیل فعالان مدنی بازداشت شده در شهرهای ایذه، باغملک و قلعهتل و مسجدسلیمان بوده و در بسیاری موارد، دفاع از موکلانش را به صورت رایگان انجام داده است.
وی همچنین برای مدتی وکیل مجاهد کورکور بود و در سال ۱۴۰۲ زمانی که میخواست وکالت خانوادههای محمود احمدی و حسین سعیدی را بر عهده بگیرد، توسط نیروهای لباس شخصی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.
خانواده و نزدیکان او در تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد وضعیت و اتهامات وی هستند، اما تاکنون موفق به کسب اطلاعات دقیقی نشدهاند.
#ابراهیم_پارسامهر #وکیل #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، دکتر ابراهیم پارسامهر، وکیل دادگستری ساکن شهرستان باغملک، از تاریخ ۲۴ خرداد با هجوم شبانه نیروهای پلیس امنیت و اطلاعات سپاه، بعد از شکستن شیشهها و وسایل منزل بازداشت شده و پس از چند روز نگهداری در مکانی نامعلوم، به زندان شیبان اهواز تحویل داده شد و همچنان در این زندان در بلاتکلیفی به سر میبرد. اتهامات مطروحه علیه ایشان هنوز مشخص نیست.
ابراهیم پارسامهر، سابقه دفاع از نوکیشان مسیحی، فعالان و کنشگران مدنی و سیاسی را در کارنامه خود دارد. همچنین، وی در جنبش زن، زندگی، آزادی وکیل فعالان مدنی بازداشت شده در شهرهای ایذه، باغملک و قلعهتل و مسجدسلیمان بوده و در بسیاری موارد، دفاع از موکلانش را به صورت رایگان انجام داده است.
وی همچنین برای مدتی وکیل مجاهد کورکور بود و در سال ۱۴۰۲ زمانی که میخواست وکالت خانوادههای محمود احمدی و حسین سعیدی را بر عهده بگیرد، توسط نیروهای لباس شخصی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.
خانواده و نزدیکان او در تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد وضعیت و اتهامات وی هستند، اما تاکنون موفق به کسب اطلاعات دقیقی نشدهاند.
#ابراهیم_پارسامهر #وکیل #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤18💔5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدر جاویدنام محسن موسوی، تصاویری از مزار فرزندش منتشر کرد.
در مسیر سخت دادخواهی کنار خانوادههای دادخواه باشیم و از آنها حمایت کنیم.
صفحه ایشان در اینستاگرام
samousavi44
- محسن موسوی ۳۲ ساله، ۱۶ مهرماه، در محدوده بازار تهران بر اثر اصابت گلوله نیروهای حکومتی کشته شد.
مسئولان امنیتی از دفن او در تهران جلوگیری کردند.
محسن موسوی پیش از رفتن به خیابان در متنی خود را «فرزند وطنم ایران» معرفی کرده و تاکید کرده بود که «در سلامت جسم و روان» برای «مبارزه با حکومت باطل دیکتاتوری جمهوری اسلامی» رفته و ابراز امیدواری کرده بود که در پی این مبارزه وطن «در آرامش و آزادی باشد».
#محسن_موسوی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در مسیر سخت دادخواهی کنار خانوادههای دادخواه باشیم و از آنها حمایت کنیم.
صفحه ایشان در اینستاگرام
samousavi44
- محسن موسوی ۳۲ ساله، ۱۶ مهرماه، در محدوده بازار تهران بر اثر اصابت گلوله نیروهای حکومتی کشته شد.
مسئولان امنیتی از دفن او در تهران جلوگیری کردند.
محسن موسوی پیش از رفتن به خیابان در متنی خود را «فرزند وطنم ایران» معرفی کرده و تاکید کرده بود که «در سلامت جسم و روان» برای «مبارزه با حکومت باطل دیکتاتوری جمهوری اسلامی» رفته و ابراز امیدواری کرده بود که در پی این مبارزه وطن «در آرامش و آزادی باشد».
#محسن_موسوی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔35❤1👍1
Forwarded from گفتوشنود
روز چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴، ارمغان یزدانی، شهروند بهائی ساکن شیراز، توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد.
طبق اطلاع یک منبع آگاه بازداشت این شهروند در حالی صورت گرفت که او در دوران نامزدی خود به سر میبرد و همراه با مادر و خواهرش برای انجام امور مربوط به مراسم عروسی از خانه خارج شده بود. مأموران با یک خودروی ناشناس، مسیر حرکت آنها را مسدود کرده و خانواده را وادار کردند تا به همراه آنان به منزل بازگردند.
به گفتهی این منبع مطلع، پس از بازگشت به منزل، هشت مرد و یک زن با حضور در خانه، اقدام به تفتیش محل و ضبط برخی لوازم شخصی از جمله تلفنهای همراه، لپتاپ، تبلت، مدارک شناسایی، عکسها، کتابها و جزوههای مذهبی اعضای خانواده کردهاند. طی این تفتیش به مادر خانم یزدانی نیز اجازه تماس با همسرش داده نشده است.
لازم به ذکر است نامزد ارمغان یزدانی، وحید معصومی، نیز چندی پیش بازداشت و اخیرا به قید وثیقه آزاد شده بود.
تا لحظهی تنظیم این گزارش، از محل نگهداری و اتهامات احتمالی مطروحه علیه خانم یزدانی اطلاعی در دست نیست.
#داستان_ما_یکیست #بهاییان_ایران
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
روز چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴، ارمغان یزدانی، شهروند بهائی ساکن شیراز، توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد.
طبق اطلاع یک منبع آگاه بازداشت این شهروند در حالی صورت گرفت که او در دوران نامزدی خود به سر میبرد و همراه با مادر و خواهرش برای انجام امور مربوط به مراسم عروسی از خانه خارج شده بود. مأموران با یک خودروی ناشناس، مسیر حرکت آنها را مسدود کرده و خانواده را وادار کردند تا به همراه آنان به منزل بازگردند.
به گفتهی این منبع مطلع، پس از بازگشت به منزل، هشت مرد و یک زن با حضور در خانه، اقدام به تفتیش محل و ضبط برخی لوازم شخصی از جمله تلفنهای همراه، لپتاپ، تبلت، مدارک شناسایی، عکسها، کتابها و جزوههای مذهبی اعضای خانواده کردهاند. طی این تفتیش به مادر خانم یزدانی نیز اجازه تماس با همسرش داده نشده است.
لازم به ذکر است نامزد ارمغان یزدانی، وحید معصومی، نیز چندی پیش بازداشت و اخیرا به قید وثیقه آزاد شده بود.
تا لحظهی تنظیم این گزارش، از محل نگهداری و اتهامات احتمالی مطروحه علیه خانم یزدانی اطلاعی در دست نیست.
#داستان_ما_یکیست #بهاییان_ایران
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤18💔5
آن شامگاه تلخ و سراسر نکبتی که خبر انتقال حاج حلیم براهویی را به انفرادی زندان قزلحصار شنیدم، چنان دست و دلم لرزید که بغض فروخوردهام به ناگاه ترکید. دقیقاً ندانستم چه شد که در کل مسیر رفتن به خانه دوستم، یک دل سیر برای حاج حلیم گریستم.
آن چهره گندمگون و گشادهرویش روبهروی چشمانم ظاهر میشود و من کلامش را به یاد میآوردم که با لهجه زیبای بلوچی میگوید: «فقط ابلیس ناامیده».
حاج حلیم براهویی، پیرمرد صبور بلوچ را آنقدر در ۲۰۹ نگه داشته بودند که بهقول خودش، تمام کف بازداشتگاه را رج زده بود. انفرادیهای طولانیمدت و فشارهای روانی را طوری برایش اجرا میکردند تا بشکند و اعتراف کند. او اما مصرانه میگفت: «کاری که نکردهام را نخواهم پذیرفت».
اتهام انتسابی حاج حلیم، حمل و انتقال مقادیر زیادی مواد مخدر بود. اتهامی که حاج حلیم تا انتهای روند دادرسی نیز آن را نپذیرفت. وقتی در سال ۹۸ بازداشت شد، پس از شش ماه انفرادی در بند ۲۰۹، به سلولهای چندنفره منتقل شده بود. در فرآیند دادرسی از داشتن وکیل انتخابی محروم ماند و تاکید داشت که اتهام انتسابی به او نوعی «باجگیری» است و حاج حلیم کسی نبود که زیر بار این موضوع برود.
این پیرمرد تا پیش از انتقال به زندان قزلحصار برای اجرای حکم اعدام، بیش از چهار سال را در بند امنیتی ۲۰۹ گذراند و این شرایط فاجعهبار عملاً مصداق شکنجه روانی طولانیمدت است؛شکنجهای که رد آن را در جای جای کلام و صحبت حاج حلیم میتوان یافت.
خیلی اهل مراوده و صحبت نبود. دیر اعتماد میکرد و بیشتر میشنید. کمتر در صحبتها دخالت میکرد و سعی داشت با صبر بیاندازهاش، روزهای سخت را برگیرد و برود… .
یک روز در سلول ما مشغول خواندن نماز بود که ناگاه من وارد شدم. بیسروصدا کنارش نشستم و منتظر ماندم نمازش را تمام کند. گفتم: «قبول باشه حاج حلیم!» سریع گفت: «باور کن برای تو هم خیلی دعا میکنم». با احترام پیشانیاش را بوسیدم و گفتم: «حاجی جان! نمیدونی چقدر دوس دارم وقتی همهمان از این خرابشده آزاد شدیم، بیام ولایت شما که تا حالا افتخار دیدنش رو نداشتم...».
با بغضی در گلویش گفت: «بلوچستان خیلی فقیرند مردم، خیلی...». من سریع گفتم: «منتها شریفند و دوس داشتنی». انگار که یخش باز شده باشد، دستم را گرفت و گفت: «آزاد که شدیم همه، دست خانواده رو میگیری و میای بلوچستان، خونه خودم. افتخار میدی به ما». از صحبتش فهمیدم در منطقه خودشان هم مرد سرشناسی است و هم آدم بسیار معتمد و متمول.
خیلی آرام صحبت میکرد و هیچگاه صدای بلندی ازش نشنیدم. در بحثهای سیاسی ما، با لبخندهای همیشگیاش همراهی میکرد و گاه در گوشی چیزی میگفت که ناشی از بیاعتمادی کاملش به حکومت و دستگاه قضا بود. بارها گفته بود ظلم بسیاری به او شده اما هیچگاه ندیدم که با کینه حرف بزند. عمیقاً زندگی، خانواده و بلوچستان را دوست داشت و امیدوار بود زودتر آزاد بشود و برود.
هیچگاه رنج دلخراشی را کشیده بود، بروز نمیداد. همچون خیلی از مردمان شریف و صبور بلوچستان، انسانی سختکوش، آبدیده و باصلابت بود. کوچکترین ناامیدی در نگاهش وجود نداشت. با طمأنینه میگفت: «من نماز میخونم یعنی اللّه تعالی صدای منو میشنوه. ناامید نیستم». به او گفتم: «حاجی! دل بزرگی داری که هنوز ناامید نیستی». در گوشم گفت: «فقط ابلیس ناامیده».
گاهی زمزمه صدای زیر و کوتاه حاج حلیم در گوشم میآید که میگفت: «باور کن نمیدونی چقدر دوس دارم آزاد بشی و بیرون ببینمت! مثل پسرمی، بیا مهمون من باش!». قول داده بودم حتماً پیشش بروم... .
صد حیف که نشد بیرون ببینمت، حاج حلیم براهویی! اما هروقت ولایت شما بروم، آن تصویر محزون اما صبور تو را به یاد خواهم آورد. ما روزهای سخت ۲۰۹ را باهم قدم زدیم، باهم درد و دل کردیم و باهم از ظلم گفتیم.
-همبندی سابق حاج حلیم در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات
منبع: بامداد بیدار
@BamdadBidar
#نه_به_اعدام
#بامداد_بیدار
#سهشنبههای_نه_به_اعدام
#حاج_حلیم_براهویی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آن چهره گندمگون و گشادهرویش روبهروی چشمانم ظاهر میشود و من کلامش را به یاد میآوردم که با لهجه زیبای بلوچی میگوید: «فقط ابلیس ناامیده».
حاج حلیم براهویی، پیرمرد صبور بلوچ را آنقدر در ۲۰۹ نگه داشته بودند که بهقول خودش، تمام کف بازداشتگاه را رج زده بود. انفرادیهای طولانیمدت و فشارهای روانی را طوری برایش اجرا میکردند تا بشکند و اعتراف کند. او اما مصرانه میگفت: «کاری که نکردهام را نخواهم پذیرفت».
اتهام انتسابی حاج حلیم، حمل و انتقال مقادیر زیادی مواد مخدر بود. اتهامی که حاج حلیم تا انتهای روند دادرسی نیز آن را نپذیرفت. وقتی در سال ۹۸ بازداشت شد، پس از شش ماه انفرادی در بند ۲۰۹، به سلولهای چندنفره منتقل شده بود. در فرآیند دادرسی از داشتن وکیل انتخابی محروم ماند و تاکید داشت که اتهام انتسابی به او نوعی «باجگیری» است و حاج حلیم کسی نبود که زیر بار این موضوع برود.
این پیرمرد تا پیش از انتقال به زندان قزلحصار برای اجرای حکم اعدام، بیش از چهار سال را در بند امنیتی ۲۰۹ گذراند و این شرایط فاجعهبار عملاً مصداق شکنجه روانی طولانیمدت است؛شکنجهای که رد آن را در جای جای کلام و صحبت حاج حلیم میتوان یافت.
خیلی اهل مراوده و صحبت نبود. دیر اعتماد میکرد و بیشتر میشنید. کمتر در صحبتها دخالت میکرد و سعی داشت با صبر بیاندازهاش، روزهای سخت را برگیرد و برود… .
یک روز در سلول ما مشغول خواندن نماز بود که ناگاه من وارد شدم. بیسروصدا کنارش نشستم و منتظر ماندم نمازش را تمام کند. گفتم: «قبول باشه حاج حلیم!» سریع گفت: «باور کن برای تو هم خیلی دعا میکنم». با احترام پیشانیاش را بوسیدم و گفتم: «حاجی جان! نمیدونی چقدر دوس دارم وقتی همهمان از این خرابشده آزاد شدیم، بیام ولایت شما که تا حالا افتخار دیدنش رو نداشتم...».
با بغضی در گلویش گفت: «بلوچستان خیلی فقیرند مردم، خیلی...». من سریع گفتم: «منتها شریفند و دوس داشتنی». انگار که یخش باز شده باشد، دستم را گرفت و گفت: «آزاد که شدیم همه، دست خانواده رو میگیری و میای بلوچستان، خونه خودم. افتخار میدی به ما». از صحبتش فهمیدم در منطقه خودشان هم مرد سرشناسی است و هم آدم بسیار معتمد و متمول.
خیلی آرام صحبت میکرد و هیچگاه صدای بلندی ازش نشنیدم. در بحثهای سیاسی ما، با لبخندهای همیشگیاش همراهی میکرد و گاه در گوشی چیزی میگفت که ناشی از بیاعتمادی کاملش به حکومت و دستگاه قضا بود. بارها گفته بود ظلم بسیاری به او شده اما هیچگاه ندیدم که با کینه حرف بزند. عمیقاً زندگی، خانواده و بلوچستان را دوست داشت و امیدوار بود زودتر آزاد بشود و برود.
هیچگاه رنج دلخراشی را کشیده بود، بروز نمیداد. همچون خیلی از مردمان شریف و صبور بلوچستان، انسانی سختکوش، آبدیده و باصلابت بود. کوچکترین ناامیدی در نگاهش وجود نداشت. با طمأنینه میگفت: «من نماز میخونم یعنی اللّه تعالی صدای منو میشنوه. ناامید نیستم». به او گفتم: «حاجی! دل بزرگی داری که هنوز ناامید نیستی». در گوشم گفت: «فقط ابلیس ناامیده».
گاهی زمزمه صدای زیر و کوتاه حاج حلیم در گوشم میآید که میگفت: «باور کن نمیدونی چقدر دوس دارم آزاد بشی و بیرون ببینمت! مثل پسرمی، بیا مهمون من باش!». قول داده بودم حتماً پیشش بروم... .
صد حیف که نشد بیرون ببینمت، حاج حلیم براهویی! اما هروقت ولایت شما بروم، آن تصویر محزون اما صبور تو را به یاد خواهم آورد. ما روزهای سخت ۲۰۹ را باهم قدم زدیم، باهم درد و دل کردیم و باهم از ظلم گفتیم.
-همبندی سابق حاج حلیم در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات
منبع: بامداد بیدار
@BamdadBidar
#نه_به_اعدام
#بامداد_بیدار
#سهشنبههای_نه_به_اعدام
#حاج_حلیم_براهویی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤21💔14
تداوم بازداشت و بیخبری از پنج شهروند بازداشت شده در جزیره خارگ، استان بوشهر
طبق گزارش دریافتی، در تاریخ یکشنبه هشتم تیر ماه ۱۴۰۴ در جزیره خارگ، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی جمعی از جوانان و اهالی جزیره اعم از اهل سنت و تشیع را بدون ارائه حکم قضایی بازداشت و به شهر بوشهر منتقل کردند.
طبق این گزارشدستکم پنج نفر از اهالی جزیره خارگ در بازداشت شدهاند و خانواده بازداشتیها تحت شدیدترین فشارامنیتی سکوت کردهاند.
اسامی که تا به این لحظه به طور دقیق در اختیار ماست به این ترتیب است:
محسن کریمی بومی و ساکن جزیره خارگ متاهل حدود چهل و پنج ساله و دارای فرزند
محمود درویشی ساکن و بومی جزیره خارگ اهل سنت متاهل و دارای فرزند
یاسر موسوی ساکن جزیره خارگ اهل ایذه با سابقه بازداشت قبلی ۲۵ساله
اسحاق کنعانی ساکن و بومی جزیره خارگ اهل سنت متاهل حدود سی و پنج سال دارای فرزند
یوسف افشاری ساکن و بومی جزیره خارگ حدود ۲۵ سال مجرد
طبق این گزارش، همه این افراد با یورش نیروهای وزارت اطلاعات به منزل و محل کار در تاریخ هشت تیر ماه بازداشت شدهاند و تنها ارتباطی که تا این لحظه با خانواده خود داشتهاند، چند تماس کوتاه کنترل شده بوده است.
یک منبع مطلع گفته است که اتهام انتسابی به این افراد، تبلیغ علیه نظام و مصداق آن استوری و پستهای اینستاگرام آنها بوده است. به گفته این منبع، اکثر بازداشت شدگان دارای گرایش مشروطهخواهی بودهاند.
#بوشهر #خارگ #جزیره_خارگ #یوسف_افشاری #اسحاق_کنعانی #یاسر_موسوی #محمود_درویشی #محسن_کریمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، در تاریخ یکشنبه هشتم تیر ماه ۱۴۰۴ در جزیره خارگ، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی جمعی از جوانان و اهالی جزیره اعم از اهل سنت و تشیع را بدون ارائه حکم قضایی بازداشت و به شهر بوشهر منتقل کردند.
طبق این گزارشدستکم پنج نفر از اهالی جزیره خارگ در بازداشت شدهاند و خانواده بازداشتیها تحت شدیدترین فشارامنیتی سکوت کردهاند.
اسامی که تا به این لحظه به طور دقیق در اختیار ماست به این ترتیب است:
محسن کریمی بومی و ساکن جزیره خارگ متاهل حدود چهل و پنج ساله و دارای فرزند
محمود درویشی ساکن و بومی جزیره خارگ اهل سنت متاهل و دارای فرزند
یاسر موسوی ساکن جزیره خارگ اهل ایذه با سابقه بازداشت قبلی ۲۵ساله
اسحاق کنعانی ساکن و بومی جزیره خارگ اهل سنت متاهل حدود سی و پنج سال دارای فرزند
یوسف افشاری ساکن و بومی جزیره خارگ حدود ۲۵ سال مجرد
طبق این گزارش، همه این افراد با یورش نیروهای وزارت اطلاعات به منزل و محل کار در تاریخ هشت تیر ماه بازداشت شدهاند و تنها ارتباطی که تا این لحظه با خانواده خود داشتهاند، چند تماس کوتاه کنترل شده بوده است.
یک منبع مطلع گفته است که اتهام انتسابی به این افراد، تبلیغ علیه نظام و مصداق آن استوری و پستهای اینستاگرام آنها بوده است. به گفته این منبع، اکثر بازداشت شدگان دارای گرایش مشروطهخواهی بودهاند.
#بوشهر #خارگ #جزیره_خارگ #یوسف_افشاری #اسحاق_کنعانی #یاسر_موسوی #محمود_درویشی #محسن_کریمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤19🕊7