This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرمیتا؛ دختر صبح آزادی
آرمیتا تنها ۱۷ سال سن داشت، روز نهم مهر ماه ۱۴۰۲، مثل هر روز از خانه خارج شد تا به دوستانش بپیوندد و به مدرسه برود.
آرمیتا پیشتر در یک استوری اینستاگرام نوشته بود:
«حتی تاریکترین شبها نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید.»
او همچون بسیاری از جوانان همنسلش، بعد از کشته شدن مهسا و خیزش انقلابی ۱۴۰۱ کلا زندگیش تغییر یافته بود. سال قبلتر او شهامت نیکاها، ساریناها و حدیثها را دیده بود و مثل اکثر دختران ایران انتخاب کرد که بدون روسری به خیابان برود و به حجاب اجباری تن ندهد.
مدتی بود که نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، که تلاش میکنند تاریکیها را حتی شده چند روز بیشتر تداوم بدهند، برای ترساندن مردم در خیابانها حاضر شده بودند. آن روز آنها با آرمیتا درگیر شدند، او را هل دادند و آرمیتا به زمین خورد و دچار ضربه مغزی شد.
اما حکومت که بعد از خیزش پس از کشته شدن مهسا، ترسیده بود، تلاش کرد تا با دروغپردازی، محدود کردن خبرنگاران و پنهانکاری جلوی واکنش جامعه را به قتل آرمیتا بگیرد.
آرمیتا فراموش نخواهد شد و میلیونها جوان ایرانی برای آرزوهای آرمیتا به مبارزه ادامه خواهند داد.
#آرمیتا_گراوند #آرمیتا_گراوند #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آرمیتا تنها ۱۷ سال سن داشت، روز نهم مهر ماه ۱۴۰۲، مثل هر روز از خانه خارج شد تا به دوستانش بپیوندد و به مدرسه برود.
آرمیتا پیشتر در یک استوری اینستاگرام نوشته بود:
«حتی تاریکترین شبها نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید.»
او همچون بسیاری از جوانان همنسلش، بعد از کشته شدن مهسا و خیزش انقلابی ۱۴۰۱ کلا زندگیش تغییر یافته بود. سال قبلتر او شهامت نیکاها، ساریناها و حدیثها را دیده بود و مثل اکثر دختران ایران انتخاب کرد که بدون روسری به خیابان برود و به حجاب اجباری تن ندهد.
مدتی بود که نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، که تلاش میکنند تاریکیها را حتی شده چند روز بیشتر تداوم بدهند، برای ترساندن مردم در خیابانها حاضر شده بودند. آن روز آنها با آرمیتا درگیر شدند، او را هل دادند و آرمیتا به زمین خورد و دچار ضربه مغزی شد.
اما حکومت که بعد از خیزش پس از کشته شدن مهسا، ترسیده بود، تلاش کرد تا با دروغپردازی، محدود کردن خبرنگاران و پنهانکاری جلوی واکنش جامعه را به قتل آرمیتا بگیرد.
آرمیتا فراموش نخواهد شد و میلیونها جوان ایرانی برای آرزوهای آرمیتا به مبارزه ادامه خواهند داد.
#آرمیتا_گراوند #آرمیتا_گراوند #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔38❤3👍1
⭕️ تداوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفتهی هشتادونهم در ۵۲ زندان، در آستانهی روز جهانی علیه مجازات اعدام
هشتادونهمین هفتهی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را در آستانهی روز جهانی «علیه مجازات اعدام» در حالی آغاز میکنیم. که جامعهی جهانی در تلاش برای لغو کامل حکم اعدام و یا حداقل کاهش قابل ملاحظهی آن است اما در ایران نهتنها مجازات اعدام لغو نشده و یا کاهش نیافته، بلکه نظام حاکم هر روز رکوردهای بیشتری را در وحشیگری و اعدام در مینوردد.
بهطوریکه روز شنبه ۱۲ مهر، ۶ زندانی سیاسی از هموطنان عرب، علی مجدم، محمدرضا مقدم، معین خنفری، حبیب دریس، عدنان غبیشاوی، سیدسالم موسوی و زندانی سیاسی سامان محمدی خیاره از هموطنان کُرد اعدام شدند. در همین روز، حکم اعدام زندانی سیاسی محمدجواد وفاییثانی برای سومین بار در دیوان عالی تأیید شد.
شمار اعدامها در یک سال گذشته، از اول اکتبر ۲۰۲۴ تا امروز، به ۱۶۹۵ نفر و از ابتدای سال ۱۴۰۴ در شش ماه و نیم به ۹۵۷ تن رسیده است. باید اذعان کنیم که ما از بسیاری از اعدامها بیاطلاعیم و ارقام واقعی بسا بیشتر است و این تنها بخشی از جنایت حکومت اعدامی است.
بنابر گزارش تازهی سازمان عفو بینالملل، تا پایان دسامبر ۲۰۲۴ میلادی، ۱۱۳ کشور در جهان مجازات اعدام را بهطور کامل از قوانین خود حذف کردهاند و در مجموع، ۱۴۵ کشور یا در قانون یا در عمل، اعدام را متوقف نمودهاند. اما در ایران، سایهی مرگ هر روز گستردهتر میشود.
همه میدانیم اعدام در ایران نهتنها یک مجازات بلکه ابزاری برای ارعاب و ایجاد وحشت در جامعهای است که در شرایط انفجاری بهسر میبرد. از نظر این حکومت، هر اعتراض و اعتراضکنندهای را باید با اعدام و زندان مرعوب کرد. از همینروست که امروز «نه به اعدام» از جمله شعارهای همهی معترضان از معلمان و بازنشستگان و کارگران و دانشجویان است.
در پایان، روز جهانی معلم را به تمام معلمان عزیز تبریک میگوییم و یاد صمد بهرنگی و فرزاد کمانگر را گرامی میداریم؛ معلمانی که در تاریخ ایران درس آزادی و برابری دادند و سرانجام جان خود را در راه آن فدا نمودند.
ما در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، با تأکید بر اینکه مجازات اعدام نه عدالت میآورد و نه بازدارندگی، بلکه تنها خشونت را نهادینه میکند، از همهی وجدانهای بیدار، فعالان مدنی، نویسندگان، هنرمندان، معلمان، بازنشستگان و کارگران میخواهیم که صدای خود را علیه اعدام بلندتر کنند تا اصلیترین ابزار سرکوب و خفقان از دست این حکومت اعدامی گرفته شود. آن موقع است که مسیر برای تحقق عدالت و آزادی مهیا میگردد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴
در هفتهی هشتادونهم در ۵۲ زندان زیر در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین، قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، مرکزی کرج، فردیس کرج، تهران بزرگ، قرچک، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اهر، اراک، لنگرود قم، خرمآباد، یاسوج، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، نظام شیراز، عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، فیروزآباد فارس، دهدشت، زاهدان (بند زنان)، برازجان، رامهرمز، بهبهان، بم، یزد، کهنوج، طبس، مشهد، سبزوار، گنبدکاووس، قائمشهر، رشت (بند زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، ازبرم لاهیجان، دیزلآباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، مهاباد، بوکان، سقز، بانه، مریوان، سنندج و کامیاران.
هفتهی هشتادونهم
سهشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هشتادونهمین هفتهی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را در آستانهی روز جهانی «علیه مجازات اعدام» در حالی آغاز میکنیم. که جامعهی جهانی در تلاش برای لغو کامل حکم اعدام و یا حداقل کاهش قابل ملاحظهی آن است اما در ایران نهتنها مجازات اعدام لغو نشده و یا کاهش نیافته، بلکه نظام حاکم هر روز رکوردهای بیشتری را در وحشیگری و اعدام در مینوردد.
بهطوریکه روز شنبه ۱۲ مهر، ۶ زندانی سیاسی از هموطنان عرب، علی مجدم، محمدرضا مقدم، معین خنفری، حبیب دریس، عدنان غبیشاوی، سیدسالم موسوی و زندانی سیاسی سامان محمدی خیاره از هموطنان کُرد اعدام شدند. در همین روز، حکم اعدام زندانی سیاسی محمدجواد وفاییثانی برای سومین بار در دیوان عالی تأیید شد.
شمار اعدامها در یک سال گذشته، از اول اکتبر ۲۰۲۴ تا امروز، به ۱۶۹۵ نفر و از ابتدای سال ۱۴۰۴ در شش ماه و نیم به ۹۵۷ تن رسیده است. باید اذعان کنیم که ما از بسیاری از اعدامها بیاطلاعیم و ارقام واقعی بسا بیشتر است و این تنها بخشی از جنایت حکومت اعدامی است.
بنابر گزارش تازهی سازمان عفو بینالملل، تا پایان دسامبر ۲۰۲۴ میلادی، ۱۱۳ کشور در جهان مجازات اعدام را بهطور کامل از قوانین خود حذف کردهاند و در مجموع، ۱۴۵ کشور یا در قانون یا در عمل، اعدام را متوقف نمودهاند. اما در ایران، سایهی مرگ هر روز گستردهتر میشود.
همه میدانیم اعدام در ایران نهتنها یک مجازات بلکه ابزاری برای ارعاب و ایجاد وحشت در جامعهای است که در شرایط انفجاری بهسر میبرد. از نظر این حکومت، هر اعتراض و اعتراضکنندهای را باید با اعدام و زندان مرعوب کرد. از همینروست که امروز «نه به اعدام» از جمله شعارهای همهی معترضان از معلمان و بازنشستگان و کارگران و دانشجویان است.
در پایان، روز جهانی معلم را به تمام معلمان عزیز تبریک میگوییم و یاد صمد بهرنگی و فرزاد کمانگر را گرامی میداریم؛ معلمانی که در تاریخ ایران درس آزادی و برابری دادند و سرانجام جان خود را در راه آن فدا نمودند.
ما در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، با تأکید بر اینکه مجازات اعدام نه عدالت میآورد و نه بازدارندگی، بلکه تنها خشونت را نهادینه میکند، از همهی وجدانهای بیدار، فعالان مدنی، نویسندگان، هنرمندان، معلمان، بازنشستگان و کارگران میخواهیم که صدای خود را علیه اعدام بلندتر کنند تا اصلیترین ابزار سرکوب و خفقان از دست این حکومت اعدامی گرفته شود. آن موقع است که مسیر برای تحقق عدالت و آزادی مهیا میگردد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴
در هفتهی هشتادونهم در ۵۲ زندان زیر در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین، قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، مرکزی کرج، فردیس کرج، تهران بزرگ، قرچک، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اهر، اراک، لنگرود قم، خرمآباد، یاسوج، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، نظام شیراز، عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، فیروزآباد فارس، دهدشت، زاهدان (بند زنان)، برازجان، رامهرمز، بهبهان، بم، یزد، کهنوج، طبس، مشهد، سبزوار، گنبدکاووس، قائمشهر، رشت (بند زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، ازبرم لاهیجان، دیزلآباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، مهاباد، بوکان، سقز، بانه، مریوان، سنندج و کامیاران.
هفتهی هشتادونهم
سهشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍18❤4
روز گذشته کاربران در شبکههای اجتماعی با هشتگهای قتلگاه قرچک و زندان قرچک از وضعیت وحشتناک زندانیان در این زندان نوشتند. در هفتههای اخیر مرگ سه زندانی زن در این زندان توجه افکار عمومی را جلب کرده بود. یادآور میشویم افزایش مرگ زندانیان در ایران به دلیل محرومیت از درمان، به یک بحران جدی حقوق بشری تبدیل شده است.
یکی از نمونههای دردناک این مسئله، مرگ سمیه رشیدی، زندانی سیاسی در زندان قرچک بود که به دلیل بیتوجهی به درمان وی، و تاخیر در درمان و بدون دسترسی به مراقبت پزشکی لازم جان خود را از دست داد.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندانیان_سیاسی
#قتلگاه_قرچک
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از نمونههای دردناک این مسئله، مرگ سمیه رشیدی، زندانی سیاسی در زندان قرچک بود که به دلیل بیتوجهی به درمان وی، و تاخیر در درمان و بدون دسترسی به مراقبت پزشکی لازم جان خود را از دست داد.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندانیان_سیاسی
#قتلگاه_قرچک
@Tavaana_TavaanaTech
💔17🕊3
بیانیه احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، درباره شرایط زندان زنان قرچک
درود بر شما
پیش از هر سخن، یاد و نام علی مجدم، عدنان غبیشاوی، محمدرضا مقدم، سالم موسوی، حبیب دریس، معین خنفری و سامان محمدی خیاره را گرامی میدارم؛ انسانهایی که قربانی ساختاری شدند که نه تنها حقوق بنیادین بشر، که خود «حق زندگی» را انکار میکند. در زندانهای شیبان و قزلحصار و دهها زندان دیگر، طناب دار هر روز جان شهروندانی را میگیرد، اما در نقطهای دیگر از همین سرزمین، در زندان قرچک، شیوهای دیگر از سلب حیات در جریان است؛
اینجا، «حق حیات» و «حق سلامت» بیش از هزار زن زندانی هر روز و هر لحظه تهدید میشود گویی خطری عامدانه در مسیر زندگی آنان کار گذاشته شده است؛ چرا که قرچک زندان نیست جهنمی است که مسئولانِ مسئولیتناپذیر این حکومت، نام «زندان» بر آن نهادهاند.
سال ۹۹، پس از تجربهی کوتاه مدتی حبس در زندان تهران بزرگ، در جستوجوی واژهای بودم که بتواند آن مکان را توصیف کند. در میان ورقهای خاطرات هاشمی رفسنجانی، به پاسخی برخوردم که ریشهی ذهنیت اینگونه زندانها را برملا میکرد: در یکی از سالهای دههی هفتاد، گروهی از مقامات قضایی وقت، مهمان او بودند و دربارهی ساخت زندانی تازه در تهران گفتوگو میکردند. پیشنهاد ساخت زندانی در سی کیلومتری جنوب تهران، وسط بیابانی خشک، با آب شور و هوایی سوزان، از جانب چه کسی بود؟
بله از سوی همان کسی که در این نظام، «الگوی زندانبان نمونه» لقب گرفته بود: اسدالله لاجوردی.
و اینگونه بود که تفکر «حبس در دل بیابان» به الگویی بدل شد؛ الگویی که بعدها، در ساخت زندانهای جدیدی چون تهران بزرگ و قرچک تکرار شد.
کسی که حتی یکبار مسیر زندان زنان قرچک را طی کرده باشد، نیازی ندارد پشت دیوارهای بلندش زندانی شود تا درک کند چه فاجعهای در دل آن بیابان جریان دارد. کافی است همان راه را بپیماید تا بفهمد ذهنهایی که در سالهای ۸۹ و ۹۰ تصمیم گرفتند چند سوله متروک در حاشیهی جنوبشرقی تهران را به نام «زندان زنان» افتتاح کنند، تا چه اندازه بیمار و بیرحم بودهاند؛ همان ذهنهایی که طرح زندان تهران بزرگ را نیز ستودند.
دربارهی زندان زنان #قرچک، تنها یک مطالبه باید فریاد شود:
این جهنمی را که در میان بیابان ساختهاید، زندان نیست؛ باید فوراً تعطیل شود.
از یادِ زندهیاد #سمیه_رشیدی تا #یلدا_آقافضلی، و همهی زنان و دخترانی که در این پانزده سال، در این جهنمِ بینام و نشان به تدریج به مرگ سپرده شدند — مسئولیت نقض «حق حیات» آنان، بر عهدهی تمام حاکمیت است. روزی، بیتردید، پاسخگوی این جنایت خواهید بود.
#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار
#بیانیه #از_قرچک_بگو
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
درود بر شما
پیش از هر سخن، یاد و نام علی مجدم، عدنان غبیشاوی، محمدرضا مقدم، سالم موسوی، حبیب دریس، معین خنفری و سامان محمدی خیاره را گرامی میدارم؛ انسانهایی که قربانی ساختاری شدند که نه تنها حقوق بنیادین بشر، که خود «حق زندگی» را انکار میکند. در زندانهای شیبان و قزلحصار و دهها زندان دیگر، طناب دار هر روز جان شهروندانی را میگیرد، اما در نقطهای دیگر از همین سرزمین، در زندان قرچک، شیوهای دیگر از سلب حیات در جریان است؛
اینجا، «حق حیات» و «حق سلامت» بیش از هزار زن زندانی هر روز و هر لحظه تهدید میشود گویی خطری عامدانه در مسیر زندگی آنان کار گذاشته شده است؛ چرا که قرچک زندان نیست جهنمی است که مسئولانِ مسئولیتناپذیر این حکومت، نام «زندان» بر آن نهادهاند.
سال ۹۹، پس از تجربهی کوتاه مدتی حبس در زندان تهران بزرگ، در جستوجوی واژهای بودم که بتواند آن مکان را توصیف کند. در میان ورقهای خاطرات هاشمی رفسنجانی، به پاسخی برخوردم که ریشهی ذهنیت اینگونه زندانها را برملا میکرد: در یکی از سالهای دههی هفتاد، گروهی از مقامات قضایی وقت، مهمان او بودند و دربارهی ساخت زندانی تازه در تهران گفتوگو میکردند. پیشنهاد ساخت زندانی در سی کیلومتری جنوب تهران، وسط بیابانی خشک، با آب شور و هوایی سوزان، از جانب چه کسی بود؟
بله از سوی همان کسی که در این نظام، «الگوی زندانبان نمونه» لقب گرفته بود: اسدالله لاجوردی.
و اینگونه بود که تفکر «حبس در دل بیابان» به الگویی بدل شد؛ الگویی که بعدها، در ساخت زندانهای جدیدی چون تهران بزرگ و قرچک تکرار شد.
کسی که حتی یکبار مسیر زندان زنان قرچک را طی کرده باشد، نیازی ندارد پشت دیوارهای بلندش زندانی شود تا درک کند چه فاجعهای در دل آن بیابان جریان دارد. کافی است همان راه را بپیماید تا بفهمد ذهنهایی که در سالهای ۸۹ و ۹۰ تصمیم گرفتند چند سوله متروک در حاشیهی جنوبشرقی تهران را به نام «زندان زنان» افتتاح کنند، تا چه اندازه بیمار و بیرحم بودهاند؛ همان ذهنهایی که طرح زندان تهران بزرگ را نیز ستودند.
دربارهی زندان زنان #قرچک، تنها یک مطالبه باید فریاد شود:
این جهنمی را که در میان بیابان ساختهاید، زندان نیست؛ باید فوراً تعطیل شود.
از یادِ زندهیاد #سمیه_رشیدی تا #یلدا_آقافضلی، و همهی زنان و دخترانی که در این پانزده سال، در این جهنمِ بینام و نشان به تدریج به مرگ سپرده شدند — مسئولیت نقض «حق حیات» آنان، بر عهدهی تمام حاکمیت است. روزی، بیتردید، پاسخگوی این جنایت خواهید بود.
#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار
#بیانیه #از_قرچک_بگو
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤12🕊6💔4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پزشکیان به درستی میگوید که باید در مسیر جریان نسل زد حرکت کرد و رفت.
آیا مسئولان حکومت از میزان انزجار نسل زد از رژیم ولایی و استبداد دینی آگاه هستند؟ صدایشان را در سال ۱۴۰۱ در خیابان شنیدند؟ پاسخشان به نیکا و سارینا و سیاوش و ابوالفضل چه بود؟
نسلی که از تحمیل و تحقیر به ستوه آمدهاند. سلیقههایشان در زمینه موسیقی، تفریح و شادی متفاوت است. سالها سلایق خود را به ملت ایران تحمیل کردید، سالها موسیقی، فیلم، عرصه عمومی، حجاب، عرصه خصوصی و همه چیز را به کنترل خود درآوردید. سالها منابع کشور را صرف اموری کردید که کشور را به فلاکت کشاند.
چقدر از موسیقی مورد علاقه نسل زد خبر دارید؟ چقدر با آنها حرف زدهاید؟ در نظام آموزشی هدفگذاری تان پرورش نسل متعبد و ولایتپذیر و مدافع نظام بود، پروژهای که میلیاردها برایش صرف کردید، ولی شکست خوردید.
بلی، باید در مسیر. جریان نسل زد حرکت کرد و از نظام ولایی عبور کرد، اگر نکنید، این نسل از روی همه شما رد خواهد شد.
#پزشکیان #نسل_زد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آیا مسئولان حکومت از میزان انزجار نسل زد از رژیم ولایی و استبداد دینی آگاه هستند؟ صدایشان را در سال ۱۴۰۱ در خیابان شنیدند؟ پاسخشان به نیکا و سارینا و سیاوش و ابوالفضل چه بود؟
نسلی که از تحمیل و تحقیر به ستوه آمدهاند. سلیقههایشان در زمینه موسیقی، تفریح و شادی متفاوت است. سالها سلایق خود را به ملت ایران تحمیل کردید، سالها موسیقی، فیلم، عرصه عمومی، حجاب، عرصه خصوصی و همه چیز را به کنترل خود درآوردید. سالها منابع کشور را صرف اموری کردید که کشور را به فلاکت کشاند.
چقدر از موسیقی مورد علاقه نسل زد خبر دارید؟ چقدر با آنها حرف زدهاید؟ در نظام آموزشی هدفگذاری تان پرورش نسل متعبد و ولایتپذیر و مدافع نظام بود، پروژهای که میلیاردها برایش صرف کردید، ولی شکست خوردید.
بلی، باید در مسیر. جریان نسل زد حرکت کرد و از نظام ولایی عبور کرد، اگر نکنید، این نسل از روی همه شما رد خواهد شد.
#پزشکیان #نسل_زد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍20🕊6❤2
Forwarded from گفتوشنود
استبداد همیشه با سرنیزه و تفنگ آغاز نمیشود، با داستان آغاز میشود.
نظامهای تمامیتخواه راز جهان را برای مردم بازمیگویند، تا ذهنها را در افسون معناهای آماده گرفتار کنند.
وقتی شهروندان این روایتها را میپذیرند، دیگر نیازی به زور نیست — ذهنِ خودشان زندانشان میشود.
در جمهوری اسلامی، این روایت چهرهای مذهبی و آخرالزمانی دارد.
از «سپردن پرچم انقلاب به امام زمان» گرفته تا وعدهی «بهشت جاودان برای شهیدان»،
همه در خدمت حفظ نظامی است که زندگی را فدای آرمان میکند.
این همان پروژهی «شهیدپروری» است؛ جایی که مرگ مقدس میشود تا آزادی بیارزش جلوه کند.
اما حافظ راه دیگری نشان میدهد.
او میگوید:
حدیث از مطرب و میگو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
یعنی فریب رازهای مقدس را نخور؛ هیچکس راز جهان را نگشوده و نخواهد گشود،
نه با فلسفه، نه با قدرت، نه با دین.
پس به جای آنکه در دام راز و وعده بیفتیم،
به صدای مطرب گوش دهیم — صدای زندگی، شادی، و رهایی از سلطهی معناهای ساختهی حاکمان.
خیام نیز همین هشدار را با زبانی دیگر تکرار میکند.
او میگوید مراقب آنها که با وعدهی فردایی روشن، شادی امروز را از تو میگیرند، باشیم.
در نگاه او، لذت زندگی، گناه نیست — مقاومت است.
او در واقع به ما یادآوری میکند که «می» نماد آگاهی و بیداری است، نه غفلت.
مردم به داستانها پناه میبرند، چون زندگی بیداستان دشوار است.
اما خطر آنجاست که قدرت، همین نیاز را به ابزار اطاعت تبدیل کند.
وقتی انسان میترسد، دنبال معنا میگردد؛ و استبداد از همین جستوجو نردبانی میسازد برای بالا رفتن بر شانههای او.
ما فقط همین یک زندگی را داریم.
چرا باید آن را فدای افسانههایی کنیم که از ما اطاعت میخواهند؟
چرا باید اجازه دهیم مرگ و رنج مقدس شوند و آزادی، گناه؟
بازگشت به حافظ و خیام یعنی بازگشت به انسان.
به صدای مطرب درون، به شادی، به خرد، به حق زیستن در اکنون.
شاید روزی، وقتی مطرب دوباره بنوازد،
ما هم یاد بگیریم —
بهجای راز دهر، به زندگی گوش دهیم.
#استبدتد #زندگی #شادی #معنا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
استبداد همیشه با سرنیزه و تفنگ آغاز نمیشود، با داستان آغاز میشود.
نظامهای تمامیتخواه راز جهان را برای مردم بازمیگویند، تا ذهنها را در افسون معناهای آماده گرفتار کنند.
وقتی شهروندان این روایتها را میپذیرند، دیگر نیازی به زور نیست — ذهنِ خودشان زندانشان میشود.
در جمهوری اسلامی، این روایت چهرهای مذهبی و آخرالزمانی دارد.
از «سپردن پرچم انقلاب به امام زمان» گرفته تا وعدهی «بهشت جاودان برای شهیدان»،
همه در خدمت حفظ نظامی است که زندگی را فدای آرمان میکند.
این همان پروژهی «شهیدپروری» است؛ جایی که مرگ مقدس میشود تا آزادی بیارزش جلوه کند.
اما حافظ راه دیگری نشان میدهد.
او میگوید:
حدیث از مطرب و میگو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
یعنی فریب رازهای مقدس را نخور؛ هیچکس راز جهان را نگشوده و نخواهد گشود،
نه با فلسفه، نه با قدرت، نه با دین.
پس به جای آنکه در دام راز و وعده بیفتیم،
به صدای مطرب گوش دهیم — صدای زندگی، شادی، و رهایی از سلطهی معناهای ساختهی حاکمان.
خیام نیز همین هشدار را با زبانی دیگر تکرار میکند.
او میگوید مراقب آنها که با وعدهی فردایی روشن، شادی امروز را از تو میگیرند، باشیم.
در نگاه او، لذت زندگی، گناه نیست — مقاومت است.
او در واقع به ما یادآوری میکند که «می» نماد آگاهی و بیداری است، نه غفلت.
مردم به داستانها پناه میبرند، چون زندگی بیداستان دشوار است.
اما خطر آنجاست که قدرت، همین نیاز را به ابزار اطاعت تبدیل کند.
وقتی انسان میترسد، دنبال معنا میگردد؛ و استبداد از همین جستوجو نردبانی میسازد برای بالا رفتن بر شانههای او.
ما فقط همین یک زندگی را داریم.
چرا باید آن را فدای افسانههایی کنیم که از ما اطاعت میخواهند؟
چرا باید اجازه دهیم مرگ و رنج مقدس شوند و آزادی، گناه؟
بازگشت به حافظ و خیام یعنی بازگشت به انسان.
به صدای مطرب درون، به شادی، به خرد، به حق زیستن در اکنون.
شاید روزی، وقتی مطرب دوباره بنوازد،
ما هم یاد بگیریم —
بهجای راز دهر، به زندگی گوش دهیم.
#استبدتد #زندگی #شادی #معنا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤21
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، با اشاره به پیشرفت در مذاکرات صلح غزه گفت: «بهزودی توافق حاصل میشود.» او افزود ایران نیز «سیگنال قوی و مثبتی» درباره تمایل به پایان جنگ غزه فرستاده است.
لازم به ذکر است، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت جمهوری اسلامی، در واکنش به طرح دونالد ترامپ برای صلح غزه گفت هرگونه صلح پایداری که منافع مردم فلسطین را تامین و به توقف «نسلکشی» و احقاق حقوق این مردم کمک کند، مورد حمایت ماست.
دونالد ترامپ رییسجمهوری آمریکا، گفت که تقریبا همیشه ۸۰ درصد کشورهای منطقه مخالف توافق غزه بودند، اما اینبار اوضاع فرق کرده است، حتی از حکومت ایران هم نشانهای قوی دریافت شده که میخواهد این توافق نهایی شود.
مهاجرانی درباره شروط چهارگانه دولت آمریکا برای گفتوگو با جمهوری اسلامی اشاره کرد: «تا زمانی که این شروط رسما ارائه نشود، قابل بررسی نیست.»
*
اما پرسش اصلی اینجاست: آیا پس از دههها ماجراجویی خارجی، تحریم، فقر و انزوای بینالمللی، جمهوری اسلامی سرانجام در حال نوشیدن «جام زهر» است؟ آیا باید اینهمه خون و ویرانی بر مردم ایران و منطقه تحمیل میشد تا حکومت به زحمت به واقعیتی برسد که سالها پیش ملت فریادش را زده بود؟
آیا میتوان به حکومتی که در درون مرزهای خود، حقوق ابتدایی شهروندان را زیر پا میگذارد، روزنامهنگاران، معلمان و دانشجویان را به زندان میاندازد و هنوز با هر شکل از آزادی بیان دشمنی میکند، اعتماد کرد که در بیرون از مرزها به صلح و آشتی پایبند باشد؟
جامعه مدنی ایران، خواستهای روشن دارد: پایان سیاستهای سرکوبگر، آزادی زندانیان سیاسی، احترام به حقوق بشر و گشایش در مسیر دموکراسی. اما آیا نظامی که بر پایه ایدئولوژی ولایی بنا شده و بقای خود را در کنترل، تبعیض و سرکوب میبیند، میتواند واقعاً به ارزشهای دموکراتیک پایبند شود؟
صلح در منطقه بدون صلح در داخل ایران ممکن نیست. صلح پایدار زمانی آغاز میشود که ارادهی مردم بر سرنوشتشان حاکم شود، نه زمانی که حکومتهای ایدئولوژیک برای بقای خود بهناچار به سازش تن دهند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
لازم به ذکر است، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت جمهوری اسلامی، در واکنش به طرح دونالد ترامپ برای صلح غزه گفت هرگونه صلح پایداری که منافع مردم فلسطین را تامین و به توقف «نسلکشی» و احقاق حقوق این مردم کمک کند، مورد حمایت ماست.
دونالد ترامپ رییسجمهوری آمریکا، گفت که تقریبا همیشه ۸۰ درصد کشورهای منطقه مخالف توافق غزه بودند، اما اینبار اوضاع فرق کرده است، حتی از حکومت ایران هم نشانهای قوی دریافت شده که میخواهد این توافق نهایی شود.
مهاجرانی درباره شروط چهارگانه دولت آمریکا برای گفتوگو با جمهوری اسلامی اشاره کرد: «تا زمانی که این شروط رسما ارائه نشود، قابل بررسی نیست.»
*
اما پرسش اصلی اینجاست: آیا پس از دههها ماجراجویی خارجی، تحریم، فقر و انزوای بینالمللی، جمهوری اسلامی سرانجام در حال نوشیدن «جام زهر» است؟ آیا باید اینهمه خون و ویرانی بر مردم ایران و منطقه تحمیل میشد تا حکومت به زحمت به واقعیتی برسد که سالها پیش ملت فریادش را زده بود؟
آیا میتوان به حکومتی که در درون مرزهای خود، حقوق ابتدایی شهروندان را زیر پا میگذارد، روزنامهنگاران، معلمان و دانشجویان را به زندان میاندازد و هنوز با هر شکل از آزادی بیان دشمنی میکند، اعتماد کرد که در بیرون از مرزها به صلح و آشتی پایبند باشد؟
جامعه مدنی ایران، خواستهای روشن دارد: پایان سیاستهای سرکوبگر، آزادی زندانیان سیاسی، احترام به حقوق بشر و گشایش در مسیر دموکراسی. اما آیا نظامی که بر پایه ایدئولوژی ولایی بنا شده و بقای خود را در کنترل، تبعیض و سرکوب میبیند، میتواند واقعاً به ارزشهای دموکراتیک پایبند شود؟
صلح در منطقه بدون صلح در داخل ایران ممکن نیست. صلح پایدار زمانی آغاز میشود که ارادهی مردم بر سرنوشتشان حاکم شود، نه زمانی که حکومتهای ایدئولوژیک برای بقای خود بهناچار به سازش تن دهند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💯11❤5
جمهوری اسلامی همدست حماس در جنایت هفتم اکتبر و قاتل شهروندان ایران به بهانههای واهی
✍️شهلا شفیق، نویسنده ایرانی
شهلا شفیق، نویسنده و پژوهشگر ایرانی، در دومین سالگرد جنایت هفت اکتبر، یادداشتی به شرح زیر نوشته است:
«امروز دومین سالگرد پوگروم هفتم اکتبر است که جنگ غزه را رقم زد. و جمهوری اسلامی، که همدست حماس در این جنایت فاجعهبار بوده، هفتههاست بر تعداد اعدام شهروندان به بهانهٔ جاسوسی برای اسرائیل افزوده است.
سرگذشت یکی از قربانیان، بابک شهبازی، چهلوچهار ساله و پدر دو فرزند، به روشنی بیانگر سرشت رذیلانهٔ این سیاست است. تنها جرم بابک نوشتن نامهای به ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، برای حمایت از مبارزهٔ مردم آن سرزمین بود که محمل بازداشتش شد. پس از آن، اعترافگیری زیر فشار برای اثبات اتهام «جاسوسی».
دریغا که صدای بابک شهبازی در افشای این سناریوی دروغ، که برای دیگر متهمان نیز به کار گرفته میشود، به جایی نرسید. جمهوری اسلامی از این قتلها هدفی دوگانه را دنبال میکند: از یکسو پوشاندن واقعیت فساد گسترده در حکومتش، که زمینهٔ نفوذ اسرائیل در دستگاههای اطلاعاتی را فراهم کرده است؛ و از سوی دیگر، توجیه سیاست تباهش در نابود کردن اسرائیل که به همدستی در پوگروم هفتم اکتبر انجامیده و جنگ را به درون کشور کشانده است.
حال آنکه ملت ایران عمیقاً خواهان زندگی در صلح و آزادی است. آیا خاطرهٔ خونین قربانیان هفتم اکتبر، جنگ غزه و قتلهای سیاسی در ایران، ما را به یادآوری نقش جمهوری اسلامی در این فجایع بیپایان دعوت نمیکند؟»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #بابک_شهبازی #اسماعیل_فکری #محسن_لنگرنشین #باری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️شهلا شفیق، نویسنده ایرانی
شهلا شفیق، نویسنده و پژوهشگر ایرانی، در دومین سالگرد جنایت هفت اکتبر، یادداشتی به شرح زیر نوشته است:
«امروز دومین سالگرد پوگروم هفتم اکتبر است که جنگ غزه را رقم زد. و جمهوری اسلامی، که همدست حماس در این جنایت فاجعهبار بوده، هفتههاست بر تعداد اعدام شهروندان به بهانهٔ جاسوسی برای اسرائیل افزوده است.
سرگذشت یکی از قربانیان، بابک شهبازی، چهلوچهار ساله و پدر دو فرزند، به روشنی بیانگر سرشت رذیلانهٔ این سیاست است. تنها جرم بابک نوشتن نامهای به ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، برای حمایت از مبارزهٔ مردم آن سرزمین بود که محمل بازداشتش شد. پس از آن، اعترافگیری زیر فشار برای اثبات اتهام «جاسوسی».
دریغا که صدای بابک شهبازی در افشای این سناریوی دروغ، که برای دیگر متهمان نیز به کار گرفته میشود، به جایی نرسید. جمهوری اسلامی از این قتلها هدفی دوگانه را دنبال میکند: از یکسو پوشاندن واقعیت فساد گسترده در حکومتش، که زمینهٔ نفوذ اسرائیل در دستگاههای اطلاعاتی را فراهم کرده است؛ و از سوی دیگر، توجیه سیاست تباهش در نابود کردن اسرائیل که به همدستی در پوگروم هفتم اکتبر انجامیده و جنگ را به درون کشور کشانده است.
حال آنکه ملت ایران عمیقاً خواهان زندگی در صلح و آزادی است. آیا خاطرهٔ خونین قربانیان هفتم اکتبر، جنگ غزه و قتلهای سیاسی در ایران، ما را به یادآوری نقش جمهوری اسلامی در این فجایع بیپایان دعوت نمیکند؟»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #بابک_شهبازی #اسماعیل_فکری #محسن_لنگرنشین #باری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍27❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«تجمع اعتراضی مردم همدان علیه حضور دانشجویان سهمیهای گروهک تروریستی حشد الشعبی در دانشگاهها»
دیروز، مردم همدان در اعتراض به حضور دانشجویان وابسته به گروه تروریستی حشد الشعبی عراق در دانشگاههای ایران، مقابل یکی از مراکز دانشگاهی تجمع کردند و خواستار اخراج این دانشجویان شدند.
نیروی انتظامی برای متفرق کردن جمعیت ماشین آبپاش آورد و مردم شعار می دادند بی غیرت بی غیرت
این اعتراض در پی گزارشهای سال گذشته مبنی بر توافق و اعزام نیروهای حشد الشعبی به دانشگاههای ایران، از جمله دانشگاه تهران، صورت گرفت.
معترضان تاکید داشتند که حضور این دانشجویان علاوه بر تهدید امنیت و آرامش محیط دانشگاه، با رفتارهای نگرانکنندهای از جمله پیشنهاد صیغه و ازدواج موقت با دانشجویان دختر ایرانی همراه بوده است. برخی از این دانشجویان عراقی بارها اقدام به مطرح کردن پیشنهاد ازدواج موقت و صیغه به دختران ایرانی کردهاند، حتی در مواردی که خانواده و همسر همراه آنها بوده است چنین پیشنهاداتی به برخی از دانشجویان ایرانی داده شده است. این موضوع باعث بروز نگرانی و نارضایتی گسترده در بین دانشجویان ایرانی شده است. در واکنش به این اتفاقات، فراخوانی مردمی در شبکههای اجتماعی برای تجمع امروز در مقابل دانشگاه شکل گرفته بود.
به گفته منابع رسمی، پیش از این توافق، دستکم ۹۵ نفر از اعضای حشد الشعبی با نظارت رهبران این گروه برای تحصیل به دانشگاههای ایران اعزام شده بودند.
#همدان #دانشگاه #ایران #تروریسم #حشد_الشعبی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دیروز، مردم همدان در اعتراض به حضور دانشجویان وابسته به گروه تروریستی حشد الشعبی عراق در دانشگاههای ایران، مقابل یکی از مراکز دانشگاهی تجمع کردند و خواستار اخراج این دانشجویان شدند.
نیروی انتظامی برای متفرق کردن جمعیت ماشین آبپاش آورد و مردم شعار می دادند بی غیرت بی غیرت
این اعتراض در پی گزارشهای سال گذشته مبنی بر توافق و اعزام نیروهای حشد الشعبی به دانشگاههای ایران، از جمله دانشگاه تهران، صورت گرفت.
معترضان تاکید داشتند که حضور این دانشجویان علاوه بر تهدید امنیت و آرامش محیط دانشگاه، با رفتارهای نگرانکنندهای از جمله پیشنهاد صیغه و ازدواج موقت با دانشجویان دختر ایرانی همراه بوده است. برخی از این دانشجویان عراقی بارها اقدام به مطرح کردن پیشنهاد ازدواج موقت و صیغه به دختران ایرانی کردهاند، حتی در مواردی که خانواده و همسر همراه آنها بوده است چنین پیشنهاداتی به برخی از دانشجویان ایرانی داده شده است. این موضوع باعث بروز نگرانی و نارضایتی گسترده در بین دانشجویان ایرانی شده است. در واکنش به این اتفاقات، فراخوانی مردمی در شبکههای اجتماعی برای تجمع امروز در مقابل دانشگاه شکل گرفته بود.
به گفته منابع رسمی، پیش از این توافق، دستکم ۹۵ نفر از اعضای حشد الشعبی با نظارت رهبران این گروه برای تحصیل به دانشگاههای ایران اعزام شده بودند.
#همدان #دانشگاه #ایران #تروریسم #حشد_الشعبی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍35🕊6❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز سهشنبه، ۱۵ مهر ماه ۱۴۰۴, همزمان با هفته هشتاد و نهم کارزار سهشنبههای نه به اعدام، پدر زندهیاد بابک شهبازی، بر سر مزار فرزندش، خواستار لغو مجازات اعدام در ایران شد.
با وجود آنکه سهچهارم کشورهای جهان مجازات اعدام را لغو کردهاند، گزارش عفو بینالملل نشان میدهد که در سال ۲۰۲۴ شمار اعدامها در جهان ۳۲ درصد افزایش یافته و به بالاترین میزان از سال ۲۰۱۵ رسیده است. ایران در سال گذشته میلادی با ۹۷۲ مورد اعدام، مسئول ۶۴ درصد از همهی اعدامهای ثبتشده در جهان بوده است.
آمار اعدام در سال جاری افزایش چشمگیری داشته است.
خانوادههایی که عزیزانشان اعدام شدهاند، به خوبی این درد را حس میکنند و اعضای خانواده از کودک تا سالمند رنج فراوانی متحمل میشود.
جمهوری اسلامی از اعدام برای گسترش فضای ترس و وحشت در جامعه استفاده میکند. اعدام علاوه بر سلب حیات فرد اعدام شده، خانوادهاش را هم میکشد!
#بابک_شهبازی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با وجود آنکه سهچهارم کشورهای جهان مجازات اعدام را لغو کردهاند، گزارش عفو بینالملل نشان میدهد که در سال ۲۰۲۴ شمار اعدامها در جهان ۳۲ درصد افزایش یافته و به بالاترین میزان از سال ۲۰۱۵ رسیده است. ایران در سال گذشته میلادی با ۹۷۲ مورد اعدام، مسئول ۶۴ درصد از همهی اعدامهای ثبتشده در جهان بوده است.
آمار اعدام در سال جاری افزایش چشمگیری داشته است.
خانوادههایی که عزیزانشان اعدام شدهاند، به خوبی این درد را حس میکنند و اعضای خانواده از کودک تا سالمند رنج فراوانی متحمل میشود.
جمهوری اسلامی از اعدام برای گسترش فضای ترس و وحشت در جامعه استفاده میکند. اعدام علاوه بر سلب حیات فرد اعدام شده، خانوادهاش را هم میکشد!
#بابک_شهبازی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔21👍10❤2