طبق گزارش دریافتی، آرشام رضایی، زندانی سیاسی روز هشتم آبان، به صورت ناگهانی از زندان اوین به زندان قزلحصار کرج منتقل شده است.
او در یکی از سلولهای انفرادی زندان قزلحصار کرج بهسر میبرد و از حق تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم شده است.
در اعتراض به این رفتار با آرشام، آقای زرتشت احمدیراغب زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، امروز ۱۴ آبان ۱۴۰۳ در حمایت از آرشام رضایی با اجازه خودش به سلول انفرادی منتقل شده است.
آقای احمدیراغب به رئیس زندان گفته که یا آرشام رضایی را به داخل بند عمومی منتقل کنید (که با این کار مخالفت شده) یا تا زمانی که آرشام در انفرادی باشد، من را هم به سلول انفرادی بفرستید.
آرشام رضایی هم که به دستور رئیس زندان اوین و دستور قضایی به قزلحصار منتقل و از ۸ آبان به مدت ۲ هفته در سلول انفرادی و ممنوع تلفن و ملاقات است.
انتقال زندانیان از یک زندان به زندان دیگر، طبق تجربه زندانیان، یکی از آزاردهندهترین اقدامات دستگاه سرکوب است. زندانی که برای خودش در زندان کاری را شروع کرده، کم کم وسایلی را جمع کرده و با محیط مانوس شده، ناگهان همه چیز را از دست میدهد.
همچنین سلول انفرادی، یک نوع شکنجه است که به شکنجه سفید معروف است و تاثیرات نامطلوبی بر روان زندانیان میگذارد.
آرشام و زرتشت هر دو کارگرهایی هستند که به خاطر ابراز نظرات انتقادی خود به زندان محکوم شدهاند.
#زرتشت_احمدی_راغب #آرشام_رضایی #زندان_قزلحصار #شکنجه #سلول_انفرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در یکی از سلولهای انفرادی زندان قزلحصار کرج بهسر میبرد و از حق تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم شده است.
در اعتراض به این رفتار با آرشام، آقای زرتشت احمدیراغب زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، امروز ۱۴ آبان ۱۴۰۳ در حمایت از آرشام رضایی با اجازه خودش به سلول انفرادی منتقل شده است.
آقای احمدیراغب به رئیس زندان گفته که یا آرشام رضایی را به داخل بند عمومی منتقل کنید (که با این کار مخالفت شده) یا تا زمانی که آرشام در انفرادی باشد، من را هم به سلول انفرادی بفرستید.
آرشام رضایی هم که به دستور رئیس زندان اوین و دستور قضایی به قزلحصار منتقل و از ۸ آبان به مدت ۲ هفته در سلول انفرادی و ممنوع تلفن و ملاقات است.
انتقال زندانیان از یک زندان به زندان دیگر، طبق تجربه زندانیان، یکی از آزاردهندهترین اقدامات دستگاه سرکوب است. زندانی که برای خودش در زندان کاری را شروع کرده، کم کم وسایلی را جمع کرده و با محیط مانوس شده، ناگهان همه چیز را از دست میدهد.
همچنین سلول انفرادی، یک نوع شکنجه است که به شکنجه سفید معروف است و تاثیرات نامطلوبی بر روان زندانیان میگذارد.
آرشام و زرتشت هر دو کارگرهایی هستند که به خاطر ابراز نظرات انتقادی خود به زندان محکوم شدهاند.
#زرتشت_احمدی_راغب #آرشام_رضایی #زندان_قزلحصار #شکنجه #سلول_انفرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔24❤4🕊3👍1
اعزام محمد شافعی گورابی زندانی سیاسی از زندان قزلحصار به مرخصی پنج روزه پس از سه سال تحمل حبس
بنا بر اطلاع منابع حقوق بشری محمد شافعی گورابی که یک سال پیش به همراه ۱۲ زندانی سیاسی دیگر از زندان اوین به زندان قزلحصار تبعید شده بود، پس از نزدیک به سه سال تحمل حبس با سپردن ۱/۵ میلیارد وثیقه ملکی برای مدت پنج روز به مرخصی اعزام شد.
آقای شافعی که در تاریخ ۸آذرماه ۱۴۰۰ توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شده بود، در دادگاه بدوی توسط قاضی شعبه ۱۵ ابوالقاسم صلواتی به اتهام محاربه به پانزده سال حبس در تبعید محکوم شده بود. این رای از سوی دیوان عالی نقض و پس از محاکمه مجدد این بار به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلب در شعبه ۲۶دادگاه انقلاب تهران توسط ایمان افشاری رئیس این شعبه به ۳سال و ۹ماه حبس محکوم شد.
بنا به گفته منابع نزدیک به زندانیان سیاسی زندان قزلحصار محمد شافعی عصر روز گذشته دوشنبه ۱۴ آبان پس از نزدیک به سه سال حبس مداوم برای مدت پنج روز به مرخصی اعزام شد.
از بین ۱۳ زندانی سیاسی محبوس در بند ۲۱/۲ در واحد چهار زندان قزلحصار چندی پیش سامان یاسین هنرمند زندانی نیز بنا بر نظریه پزشکی قانونی به مرخصی درمانی اعزام شد و زندانیان این بند در پیگیریهای روزانه و مذاکره با مقامات زندان به صورت جدی خواهان اعزام افشین بایمانی دیگر همبندی خود به مرخصی استعلاجی هستند. نگرانی زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار بابت گرفتگی عروق و بیماری شدید قلبی آقای بایمانی است که بیستوپنجمین سال حبس خود را در زندان قزلحصار سپری میکند و با وجود نیاز فوری به انجام عمل جراحی قلب تاکنون به مرخصی استعلاجی فرستاده نشده است.
#محمد_شافعی_گورابی #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بنا بر اطلاع منابع حقوق بشری محمد شافعی گورابی که یک سال پیش به همراه ۱۲ زندانی سیاسی دیگر از زندان اوین به زندان قزلحصار تبعید شده بود، پس از نزدیک به سه سال تحمل حبس با سپردن ۱/۵ میلیارد وثیقه ملکی برای مدت پنج روز به مرخصی اعزام شد.
آقای شافعی که در تاریخ ۸آذرماه ۱۴۰۰ توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شده بود، در دادگاه بدوی توسط قاضی شعبه ۱۵ ابوالقاسم صلواتی به اتهام محاربه به پانزده سال حبس در تبعید محکوم شده بود. این رای از سوی دیوان عالی نقض و پس از محاکمه مجدد این بار به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلب در شعبه ۲۶دادگاه انقلاب تهران توسط ایمان افشاری رئیس این شعبه به ۳سال و ۹ماه حبس محکوم شد.
بنا به گفته منابع نزدیک به زندانیان سیاسی زندان قزلحصار محمد شافعی عصر روز گذشته دوشنبه ۱۴ آبان پس از نزدیک به سه سال حبس مداوم برای مدت پنج روز به مرخصی اعزام شد.
از بین ۱۳ زندانی سیاسی محبوس در بند ۲۱/۲ در واحد چهار زندان قزلحصار چندی پیش سامان یاسین هنرمند زندانی نیز بنا بر نظریه پزشکی قانونی به مرخصی درمانی اعزام شد و زندانیان این بند در پیگیریهای روزانه و مذاکره با مقامات زندان به صورت جدی خواهان اعزام افشین بایمانی دیگر همبندی خود به مرخصی استعلاجی هستند. نگرانی زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار بابت گرفتگی عروق و بیماری شدید قلبی آقای بایمانی است که بیستوپنجمین سال حبس خود را در زندان قزلحصار سپری میکند و با وجود نیاز فوری به انجام عمل جراحی قلب تاکنون به مرخصی استعلاجی فرستاده نشده است.
#محمد_شافعی_گورابی #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔27❤2👍1
افزایش غیرقانونی حکم احمدرضا حائری به شش سال و سه ماه زندان
صفحه اینستاگرام آقای احمدرضا حائری، خبر داد:
«در اقدامی غیرقانونی، حکم حبس احمدرضا حائری به شش سال و سه ماه افزایش یافته است. پنهانسازی این حکم از سوی دادگاه انقلاب و دادسرای امنیت به مدت یکسال و در راستای ایجاد اخلال در روند اعاده دادرسی و جلوگیری از آزادی احتمالی این فعال حقوق بشر زندانی صورت گرفته است. پس از صدور حکم تازه از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران علیه احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج، سازمان اطلاعات سپاه در نامهای به قوه قضائیه جمهوری اسلامی که به پرونده ضمیمه شده، نامهها و بیانیههای احمدرضا حائری درباره شکنجه، اعدام مصنوعی و افشای جزئیاتی از نقض حقوق زندانیان اعدام شده را در تداوم و افزایش تحریمهای حقوقبشری علیه جمهوری اسلامی موثر دانسته است. همچنین، این نامهنگاریها در پنهانسازی افزایش حکم احمدرضا حائری و پروندهسازیهای جدید علیه او، تحت فشار سازمان اطلاعات سپاه نقش داشته است.»
- قصد پروندهسازی پی در پی در زندان برای زندانیان سیاسی، خاموشکردن صدای اعتراض آنها است. زندانیان مثل هر شهروندی باید حق آزادی بیان داشته باشند.
آقای حائری میتوانست در برابر مشاهده شکنجه و ظلمی که به سایر زندانیان روا داشته میشود، سکوت کند و بگوید به من چه، من یک بچه خردسال دارم و بهتر است سکوت کنم و به زودی آزاد شوم. وای فردی که وجدان بیداری دارد، فردی که انسان مسئولی است و حس همدلی بالایی دارد، نمیتواند سکوت کند و عواطف انسانی خود را بروز ندهد.
احکام علیه آقای حائری، ناقض حق آزادی بیان است و او به خاطر احساس همدلی و مسئولیت فردی و اجتماعی، مشاهدات خود را در نامههایی بیان کرده است.
#احمدرضا_حائری #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صفحه اینستاگرام آقای احمدرضا حائری، خبر داد:
«در اقدامی غیرقانونی، حکم حبس احمدرضا حائری به شش سال و سه ماه افزایش یافته است. پنهانسازی این حکم از سوی دادگاه انقلاب و دادسرای امنیت به مدت یکسال و در راستای ایجاد اخلال در روند اعاده دادرسی و جلوگیری از آزادی احتمالی این فعال حقوق بشر زندانی صورت گرفته است. پس از صدور حکم تازه از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران علیه احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج، سازمان اطلاعات سپاه در نامهای به قوه قضائیه جمهوری اسلامی که به پرونده ضمیمه شده، نامهها و بیانیههای احمدرضا حائری درباره شکنجه، اعدام مصنوعی و افشای جزئیاتی از نقض حقوق زندانیان اعدام شده را در تداوم و افزایش تحریمهای حقوقبشری علیه جمهوری اسلامی موثر دانسته است. همچنین، این نامهنگاریها در پنهانسازی افزایش حکم احمدرضا حائری و پروندهسازیهای جدید علیه او، تحت فشار سازمان اطلاعات سپاه نقش داشته است.»
- قصد پروندهسازی پی در پی در زندان برای زندانیان سیاسی، خاموشکردن صدای اعتراض آنها است. زندانیان مثل هر شهروندی باید حق آزادی بیان داشته باشند.
آقای حائری میتوانست در برابر مشاهده شکنجه و ظلمی که به سایر زندانیان روا داشته میشود، سکوت کند و بگوید به من چه، من یک بچه خردسال دارم و بهتر است سکوت کنم و به زودی آزاد شوم. وای فردی که وجدان بیداری دارد، فردی که انسان مسئولی است و حس همدلی بالایی دارد، نمیتواند سکوت کند و عواطف انسانی خود را بروز ندهد.
احکام علیه آقای حائری، ناقض حق آزادی بیان است و او به خاطر احساس همدلی و مسئولیت فردی و اجتماعی، مشاهدات خود را در نامههایی بیان کرده است.
#احمدرضا_حائری #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔23👍5🕊1
قطع تماسهای مصطفی رمضانی، زندانی سیاسی در زندان قزلحصار
براساس گزارشها، تماسهای تلفنی مصطفی رمضانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، از حدود یک هفته پیش قطع شده است. بر اساس این گزارش هنگام صحبت آقای رمضانی با پسرش تماس تلفنی قطع شده و خودش نیز دلیل این اقدام را نمیداند و پس از آن هم تماس تا کنون این محدودیت در خصوص ایشان اعمال شده است.
طبق گزارش دریافتی، مسئولان زندان قزلحصار اعلام کردهاند که این محدودیت از سوی آنها اعمال نشده و به گفته آنان، این اقدام از طرف نهادهای امنیتی، بهویژه اطلاعات سپاه، صورت گرفته است.
زندانیان سیاسی که اغلب بهناحق در زندانهای جمهوری اسلامی نگهداری میشوند، معمولاً دلخوش به تماسهای تلفنی و ملاقاتهای کوتاه با خانواده خود هستند. این در حالی است که حکومت با ایجاد محدودیتهای اضافی، حتی این حداقل حقوق انسانی را نیز نقض کرده و خانوادههای زندانیان را تحت فشار بیشتری قرار میدهد.
این محدودیتها بخشی از سیاست سرکوب سیستماتیک حکومت است که با هدف تغییر اولویت مطالبات عمومی از آزادی زندانیان سیاسی به رفع موانع ابتدایی زیست آنها اعمال میشود.
مصطفی رمضانی، بهعنوان یک زندانی سیاسی، حق دسترسی به ارتباط با خانواده خود را دارد و ادامه این محدودیتها نقض آشکار حقوق انسانی اوست.
#مصطفی_رمضانی #زندانی_سیاسی #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
براساس گزارشها، تماسهای تلفنی مصطفی رمضانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، از حدود یک هفته پیش قطع شده است. بر اساس این گزارش هنگام صحبت آقای رمضانی با پسرش تماس تلفنی قطع شده و خودش نیز دلیل این اقدام را نمیداند و پس از آن هم تماس تا کنون این محدودیت در خصوص ایشان اعمال شده است.
طبق گزارش دریافتی، مسئولان زندان قزلحصار اعلام کردهاند که این محدودیت از سوی آنها اعمال نشده و به گفته آنان، این اقدام از طرف نهادهای امنیتی، بهویژه اطلاعات سپاه، صورت گرفته است.
زندانیان سیاسی که اغلب بهناحق در زندانهای جمهوری اسلامی نگهداری میشوند، معمولاً دلخوش به تماسهای تلفنی و ملاقاتهای کوتاه با خانواده خود هستند. این در حالی است که حکومت با ایجاد محدودیتهای اضافی، حتی این حداقل حقوق انسانی را نیز نقض کرده و خانوادههای زندانیان را تحت فشار بیشتری قرار میدهد.
این محدودیتها بخشی از سیاست سرکوب سیستماتیک حکومت است که با هدف تغییر اولویت مطالبات عمومی از آزادی زندانیان سیاسی به رفع موانع ابتدایی زیست آنها اعمال میشود.
مصطفی رمضانی، بهعنوان یک زندانی سیاسی، حق دسترسی به ارتباط با خانواده خود را دارد و ادامه این محدودیتها نقض آشکار حقوق انسانی اوست.
#مصطفی_رمضانی #زندانی_سیاسی #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔30👍2❤1
گزارش از خشونت در زندان قزلحصار
اطلاعات دریافتی از یک منبع مطلع نشان میدهد که خشونت بیدلیل و سیستماتیک مقامات زندان علیه زندانیان عادی، به شکلی نگرانکننده ادامه دارد. گزارشهای دریافتی حاکی است که این خشونتها توسط سجاد لروند، رئیس گارد حفاظت زندان، هدایت میشود و به شکل جدی سلامت و امنیت زندانیان را تهدید میکند.
به گفته منابع مطلع، هفته گذشته، علی حسینی، یکی از زندانیان تبعه افغانستان سالن ۱ بند ۱۹، که به دلیل یک «قتل اتفاقی» در زندان است، زمانی که برای دریافت برگه وکالتنامه به دفتر رئیس بند مراجعه کرده بود، توسط سجاد لروند مورد ضربوجرح شدید قرار گرفت. این اقدام بدون هیچ دلیل منطقی و صرفاً به دلیل خشم شخصی لروند انجام شده است. ضربات واردشده به حدی شدید بود که دندههای علی حسینی آسیب دید و او به بهداری زندان منتقل شد.
این خشونت حتی موجب اعتراض حسینیتبار، از پرسنل زندان(زندانبان)، شد. حسینیتبار که از این رفتارها به شدت عصبانی شده بود، دچار افزایش شدید قند خون شد که سطح آن به بالای ۴۰۰ رسید. در نهایت، مسئولان بهداری به او آرامبخش و انسولین تزریق کردند تا وضعیتش کنترل شود.
همچنین، منابع موثق اعلام کردهاند که سجاد لروند به همراه گروهی از مأموران به سالن ۱۹، جایی که زندانیان تبعه افغانستان نگهداری میشوند، رفته و با تخریب وسایل شخصی آنها، زندانیان را مورد ضربوجرح قرار داده است. زندانیان این سالن که به دلیل جرایم مختلف در زندان هستند، بهطور مداوم با رفتارهای تحقیرآمیز و خشونتآمیز از سوی مقامات زندان مواجهاند.
شرایط نامناسب و نگرانیها از سلامت روان مقامات زندان
به گفته منابع مطلع، این نوع خشونتها نه تنها به سالن ۱۹ محدود نمیشود، بلکه در سایر بخشهای زندان قزلحصار نیز مشاهده شده است. حتی حسینیتبار، وکیل بند، در واکنش به این رفتارها گفته است که «سجاد لروند سلامت روان ندارد و رفتارهایش غیرقابل کنترل است.»
وضعیت واحد چهار زندان قزلحصار
واحد چهار زندان قزلحصار، جایی که این خشونتها رخ داده، در قسمت شرقی این زندان واقع شده و شامل چهار بند بزرگ و چهار بند کوچک است. هر بند بزرگ دارای اتاقهایی با ظرفیت ۲۰ تخت است و بندهای کوچک ظرفیت کمتری دارند. سالن ۱ بند ۱۹، که محل نگهداری علی حسینی و دیگر زندانیان است، بخشی از این واحد محسوب میشود.
سجاد لروند، از جمله افرادی است که پیشتر در زندان رجائیشهر هم مسئولیتهایی داشته است و بر رفتار خود تسلط ندارد.
اگر تصویری از سجاد لروند دارید برای ما ارسال کنید.
#زندان_قزلحصار #سجاد_لروند #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اطلاعات دریافتی از یک منبع مطلع نشان میدهد که خشونت بیدلیل و سیستماتیک مقامات زندان علیه زندانیان عادی، به شکلی نگرانکننده ادامه دارد. گزارشهای دریافتی حاکی است که این خشونتها توسط سجاد لروند، رئیس گارد حفاظت زندان، هدایت میشود و به شکل جدی سلامت و امنیت زندانیان را تهدید میکند.
به گفته منابع مطلع، هفته گذشته، علی حسینی، یکی از زندانیان تبعه افغانستان سالن ۱ بند ۱۹، که به دلیل یک «قتل اتفاقی» در زندان است، زمانی که برای دریافت برگه وکالتنامه به دفتر رئیس بند مراجعه کرده بود، توسط سجاد لروند مورد ضربوجرح شدید قرار گرفت. این اقدام بدون هیچ دلیل منطقی و صرفاً به دلیل خشم شخصی لروند انجام شده است. ضربات واردشده به حدی شدید بود که دندههای علی حسینی آسیب دید و او به بهداری زندان منتقل شد.
این خشونت حتی موجب اعتراض حسینیتبار، از پرسنل زندان(زندانبان)، شد. حسینیتبار که از این رفتارها به شدت عصبانی شده بود، دچار افزایش شدید قند خون شد که سطح آن به بالای ۴۰۰ رسید. در نهایت، مسئولان بهداری به او آرامبخش و انسولین تزریق کردند تا وضعیتش کنترل شود.
همچنین، منابع موثق اعلام کردهاند که سجاد لروند به همراه گروهی از مأموران به سالن ۱۹، جایی که زندانیان تبعه افغانستان نگهداری میشوند، رفته و با تخریب وسایل شخصی آنها، زندانیان را مورد ضربوجرح قرار داده است. زندانیان این سالن که به دلیل جرایم مختلف در زندان هستند، بهطور مداوم با رفتارهای تحقیرآمیز و خشونتآمیز از سوی مقامات زندان مواجهاند.
شرایط نامناسب و نگرانیها از سلامت روان مقامات زندان
به گفته منابع مطلع، این نوع خشونتها نه تنها به سالن ۱۹ محدود نمیشود، بلکه در سایر بخشهای زندان قزلحصار نیز مشاهده شده است. حتی حسینیتبار، وکیل بند، در واکنش به این رفتارها گفته است که «سجاد لروند سلامت روان ندارد و رفتارهایش غیرقابل کنترل است.»
وضعیت واحد چهار زندان قزلحصار
واحد چهار زندان قزلحصار، جایی که این خشونتها رخ داده، در قسمت شرقی این زندان واقع شده و شامل چهار بند بزرگ و چهار بند کوچک است. هر بند بزرگ دارای اتاقهایی با ظرفیت ۲۰ تخت است و بندهای کوچک ظرفیت کمتری دارند. سالن ۱ بند ۱۹، که محل نگهداری علی حسینی و دیگر زندانیان است، بخشی از این واحد محسوب میشود.
سجاد لروند، از جمله افرادی است که پیشتر در زندان رجائیشهر هم مسئولیتهایی داشته است و بر رفتار خود تسلط ندارد.
اگر تصویری از سجاد لروند دارید برای ما ارسال کنید.
#زندان_قزلحصار #سجاد_لروند #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔27🕊4👍3
پروندهسازی دوباره برای #احمدرضا_حائری در پی اعلام مواضع پیرامون سقوط اسد؛ واکنش آقای حائری:
«اقلیتی که بر اجرای قانون قرون وسطائی موسوم به عفاف و حجاب اصرار دارند، توی دل مردم را خالی کرده و مجرمند، نه ما که بازپسگیری حق تعیین سرنوشت را برای مردم حتمی میدانیم»
بنا بر اطلاعات رسیده؛ احمدرضا حائری فعال حقوقبشر زندانی در #زندان_قزلحصار، روز سهشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳ در شرایطی که این زندانی سیاسی به همراه دیگر همبندیهای خود در این زندان برای چهلوششمین هفته پیاپی در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در اعتصاب غذا بهسر میبرده، با احضار به محل نگهبانی ورودی واحد چهار این زندان(جائی که در اصطلاح زندانیان «زیر هشت» خوانده میشود)؛ توسط مأموران حفاظت اطلاعات زندان درخصوص بیانیه اخیر ایشان درباره تحولات سوریه و سقوط دیکتاتوری بشار است مورد بازخواست قرار گرفته و از ایشان خواسته شده به صورت مکتوب به سؤالاتی دراینباره پاسخ دهند.
آقای حائری بنا بر رویه سابقهشان از هرگونه پاسخگوئی مکتوبی امتناع کردهاند. در گفتگو با برخی از افراد مطلع مکالمات بین آقای حائری و ماموران حفاظت اطلاعات زندان قزلحصار بدین شرح بوده است:
حفاظت اطلاعات: آقای حائری شما درباره تحولات سوریه اظهارنظری کردید در رسانهها؟
احمدرضا حائری: اظهار نظری کردم!؟
حفاظت اطلاعات: کردید!؟
احمدرضا حائری: من که زندانیم از بیرون خبر ندارم!
حفاظت اطلاعات: ما به همکاران گفتیم طبق تجربه قبلی آقای حائری معتقد است حق شهروندی ایشان است که به هیچ پرسشی پاسخ ندهند. و سکوت کنند! اما میدانید که ما هم ناچاریم به انجام وظیفه!
احمدرضا حائری: دقیقا؛ من بر اساس حقوقم، هیچ اظهارات مکتوبی را به شما یا هر نهاد امنیتی ارائه نخواهم کرد. هرچند میدانم این سکوت نیز مانع از تداوم روند پروندهسازی علیهام نخواهد شد. اما یک پرسش از شما و از همه مدیران و تصمیمسازان نهادهای امنیتی و قضایی دارم:« من به عنوان یک شهروند این کشور که بیش از ده سال علم سیاست و تاریخ را آموزش دیده و در این خصوص مطالعه و پژوهش انجام دادهام؛ بیش از دو دهه در حوزه سیاست، حقوقبشر و دفاع از حقوق شهروندان فعالیت داشتهام؛ آیا حق اظهارنظر درباره تحولات سوریه و سقوط دیکتاتوری اسد را ندارم!؟ هرچند نظر من خوشایند صاحبان قدرت نباشد!؟
پاسخ دادند:« چرا حق دارید.» و البته رویشان نشد که بگویند:«اما استفاده از این حق مساوی با پروندهسازی خواهد بود!! چون ما مأموریم و معذور!»
روز گذشته برخی دوستان و همفکران آقای حائری در گفتگوهای تلفنی با ایشان با اشاره به سخنان رهبر جمهوری اسلامی که اخیرا گفته است:«در داخل اگر کسی در تحلیل و بیانش(درخصوص تحولات سوریه و سقوط دیکتاتوری اسد) جوری حرف بزند که دل مردم را خالی کند! این جرم است و باید دنبال شود!» نسبت به تبعات پروندهسازی اخیر برای ایشان به خاطر اعلام مواضع درباره تحولات سوریه و اعلام «حتمی بودن سرنگونی استبداد اقلیت!» ابراز نگرانی کردند، که آقای حائری در پاسخ مواضع خود در قبال تحولات سوریه و سقوط دیکتاتوری اسد را برای اکثریت ملت ایران نویدبخش دانسته و امید به بازپسگیری «حق تعیین سرنوشت توسط مردم ایران» را مصداق «امیدبخشی و نوید دادن روزهای روشن به مردم ایران» دانستند.
یکی از فعالان مدنی که در این رابطه و تبعات پروندهسازی جدید با آقای حائری تلفنی گفتگو کردهاند، با اشاره به روحیه مقاوم ایشان در زندان، از قول این فعال حقوقبشر دربند گفتند:«اقلیتی که بر اجرای قانون قرون وسطائی موسوم به عفاف و حجاب اصرار دارند، توی دل مردم را خالی کرده و مجرمند» یا «آن اقلیتی که به رکوردشکنی در زمینه قطع دست و انگشت و اعدام فتخار میکنند، اینها عامدانه مردم را ناامید و توی دلشان را خالی میکنند.» نه صاحبان قلمی که دلسوزانه میگویند:« با حذف مردم از صحنه سیاست و حاکم شدن اقلیت سرکوبگر با ابزار زندان، اعدام و تبعید، و دلبستن به سخنان سفیهانه عدهای چاپلوس که با دست درازشان بیتالمال را به یغما میبرند، جمهوری اسلامی نیاز به دشمنی ندارد که «توی دل مردم را خالی کند!»، همینها زمینههای فروپاشی آن را فراهم آوردهاند.»
منبع صفحه اینستاگرام آقای حائری
#احمدرضا_حائری
#بشار_اسد #محور_مقاومت #دیکتاتور #آزادی_بیان #زندانی_سیاسی #صيدنايا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«اقلیتی که بر اجرای قانون قرون وسطائی موسوم به عفاف و حجاب اصرار دارند، توی دل مردم را خالی کرده و مجرمند، نه ما که بازپسگیری حق تعیین سرنوشت را برای مردم حتمی میدانیم»
بنا بر اطلاعات رسیده؛ احمدرضا حائری فعال حقوقبشر زندانی در #زندان_قزلحصار، روز سهشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳ در شرایطی که این زندانی سیاسی به همراه دیگر همبندیهای خود در این زندان برای چهلوششمین هفته پیاپی در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در اعتصاب غذا بهسر میبرده، با احضار به محل نگهبانی ورودی واحد چهار این زندان(جائی که در اصطلاح زندانیان «زیر هشت» خوانده میشود)؛ توسط مأموران حفاظت اطلاعات زندان درخصوص بیانیه اخیر ایشان درباره تحولات سوریه و سقوط دیکتاتوری بشار است مورد بازخواست قرار گرفته و از ایشان خواسته شده به صورت مکتوب به سؤالاتی دراینباره پاسخ دهند.
آقای حائری بنا بر رویه سابقهشان از هرگونه پاسخگوئی مکتوبی امتناع کردهاند. در گفتگو با برخی از افراد مطلع مکالمات بین آقای حائری و ماموران حفاظت اطلاعات زندان قزلحصار بدین شرح بوده است:
حفاظت اطلاعات: آقای حائری شما درباره تحولات سوریه اظهارنظری کردید در رسانهها؟
احمدرضا حائری: اظهار نظری کردم!؟
حفاظت اطلاعات: کردید!؟
احمدرضا حائری: من که زندانیم از بیرون خبر ندارم!
حفاظت اطلاعات: ما به همکاران گفتیم طبق تجربه قبلی آقای حائری معتقد است حق شهروندی ایشان است که به هیچ پرسشی پاسخ ندهند. و سکوت کنند! اما میدانید که ما هم ناچاریم به انجام وظیفه!
احمدرضا حائری: دقیقا؛ من بر اساس حقوقم، هیچ اظهارات مکتوبی را به شما یا هر نهاد امنیتی ارائه نخواهم کرد. هرچند میدانم این سکوت نیز مانع از تداوم روند پروندهسازی علیهام نخواهد شد. اما یک پرسش از شما و از همه مدیران و تصمیمسازان نهادهای امنیتی و قضایی دارم:« من به عنوان یک شهروند این کشور که بیش از ده سال علم سیاست و تاریخ را آموزش دیده و در این خصوص مطالعه و پژوهش انجام دادهام؛ بیش از دو دهه در حوزه سیاست، حقوقبشر و دفاع از حقوق شهروندان فعالیت داشتهام؛ آیا حق اظهارنظر درباره تحولات سوریه و سقوط دیکتاتوری اسد را ندارم!؟ هرچند نظر من خوشایند صاحبان قدرت نباشد!؟
پاسخ دادند:« چرا حق دارید.» و البته رویشان نشد که بگویند:«اما استفاده از این حق مساوی با پروندهسازی خواهد بود!! چون ما مأموریم و معذور!»
روز گذشته برخی دوستان و همفکران آقای حائری در گفتگوهای تلفنی با ایشان با اشاره به سخنان رهبر جمهوری اسلامی که اخیرا گفته است:«در داخل اگر کسی در تحلیل و بیانش(درخصوص تحولات سوریه و سقوط دیکتاتوری اسد) جوری حرف بزند که دل مردم را خالی کند! این جرم است و باید دنبال شود!» نسبت به تبعات پروندهسازی اخیر برای ایشان به خاطر اعلام مواضع درباره تحولات سوریه و اعلام «حتمی بودن سرنگونی استبداد اقلیت!» ابراز نگرانی کردند، که آقای حائری در پاسخ مواضع خود در قبال تحولات سوریه و سقوط دیکتاتوری اسد را برای اکثریت ملت ایران نویدبخش دانسته و امید به بازپسگیری «حق تعیین سرنوشت توسط مردم ایران» را مصداق «امیدبخشی و نوید دادن روزهای روشن به مردم ایران» دانستند.
یکی از فعالان مدنی که در این رابطه و تبعات پروندهسازی جدید با آقای حائری تلفنی گفتگو کردهاند، با اشاره به روحیه مقاوم ایشان در زندان، از قول این فعال حقوقبشر دربند گفتند:«اقلیتی که بر اجرای قانون قرون وسطائی موسوم به عفاف و حجاب اصرار دارند، توی دل مردم را خالی کرده و مجرمند» یا «آن اقلیتی که به رکوردشکنی در زمینه قطع دست و انگشت و اعدام فتخار میکنند، اینها عامدانه مردم را ناامید و توی دلشان را خالی میکنند.» نه صاحبان قلمی که دلسوزانه میگویند:« با حذف مردم از صحنه سیاست و حاکم شدن اقلیت سرکوبگر با ابزار زندان، اعدام و تبعید، و دلبستن به سخنان سفیهانه عدهای چاپلوس که با دست درازشان بیتالمال را به یغما میبرند، جمهوری اسلامی نیاز به دشمنی ندارد که «توی دل مردم را خالی کند!»، همینها زمینههای فروپاشی آن را فراهم آوردهاند.»
منبع صفحه اینستاگرام آقای حائری
#احمدرضا_حائری
#بشار_اسد #محور_مقاومت #دیکتاتور #آزادی_بیان #زندانی_سیاسی #صيدنايا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊22👍5👌4
فوری:
تصمیمات کودکانه و کوتهبینانه یا آزار سیستماتیک زندانیان؛
تصاحب واحد چهار زندان قزلحصار توسط زندان مرکزی کرج و جابهجایی اجباری ۱۷۰۰ زندانی
بنا بر اطلاع منابع نزدیک به خانوادههای زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار، در روزهای اخیر و با فشار مقامات سازمان زندانهای استان البرز، مقامات ارشد سازمان زندانها در اقدامی عجیب و قابل تأمل و با وجود تراکم بالای زندانی در زندان قزلحصار، موافقت کردهاند که با تخریب دیوار حائل بین زندان مرکزی کرج با زندان قزلحصار، واحد چهار زندان قزلحصار را که محل نگهداری حدود ۱۲۰۰ زندانی شاغل در کارخانجات این زندان، حدود ۵۰۰ زندانی تبعه افغانستان در سالن ۱۹ و ۱۴ زندانی سیاسی در سالن ۲۱/۲ است، را با تخیله اجباری زندانیان آن و جابجایی آنها، به زندان مرکزی کرج اختصاص دهند.
اتخاذ این تصمیم در شرایطی است که پیشتر و در تابستان سال گذشته، در تصمیم خلقالساعه دیگری با تعطیلی ناگهانی زندان رجاییشهر، بیش از ۱۲۰۰ زندانی این زندانی به واحد سه زندان قزلحصار منتقل شدند. و این زندان از یک زندان اختصاصی برای محکومان موادمخدر استان تهران تبدیل به زندانی شد که انواعی از زندانیان با اتهامات گوناگون چون قتل، مواد مخدر تا زندانیان سیاسی و عقیدتی را در خود جای داده است.
به گفته خانواده یکی از زندانیان سیاسی زندان قزلحصار که با وی گفتگو کردیم؛ «حجم بالای زندانیان با ادغام زندان رجائیشهر در زندان قزلحصار و سپس انتقال بیش از هزار زندانی موادمخدر از زندان کرج به واحد یک زندان قزلحصار، کار را به جائی رسانده بود که تا چند ماه پیش بسیاری از زندانیان محلی برای خواب و زندگی نداشته و در اصطلاح زندان « کریدور خواب» شده بودند، یعنی با انداختن یک پتوی نازک بر روی موزائیکهای کریدورهای عمومی سالنها که محل رفتوآمد زندانیان است، دوره حبسشان را در شرایطی فلاکتبار میگذراندند.
این منبع موثق با اشاره به اینکه طی چند ماه گذشته مسولان زندان قزلحصار و و واحد چهار این زندان با کمک خود زندانیان تغییرات و تعمیرات عمدهای در واحد چهار انجام داده بودند و شرایط حداقلی را برای زیست انسانی در این واحد به وجود آورده بودند و در چنین شرایطی مقامات ارشد سازمان زندانها به دلیل ارتباطات مدیرکل زندانهای استان البرز با مقامات بالای حکومت، تسلیم خواسته غیرعقلانی وی شده و با توجه به اختصاص واحد سه قزلحصار به زندان رجایی شهر در سال گذشته و تصمیم بر واگذاری واحد چهار آن به زندان مرکزی کرج، در عمل بر آنند که سه زندان را در یک زندان جای دهند! تصمیم مدیریتی غلطی که مشخص نیست از سر بیتدبیری و تحت فشار لابی قویتر مدیران زندان استان البرز اتخاذ شده یا موضوع «آزار سیستماتیک زندانیان» پشت آن قرار دارد.
در گفتگویی که با خانواده یکی از زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار داشتیم، وی به جو ملتهب این واحد پس از انتشار این خبر و احتمال جابجایی زندانیان اشاره کرده و تاکید کرد:« علاوه بر ۱۴ زندانی سیاسی که کمتر از ۱۵ ماه پیش به این واحد منتقل شدند، حدود ۱۷۰۰ زندانی این واحد که با اتهامات مواد مخدر بین سه تا بیش از بیست سال را در زندان هستند، عموما حدود ۱۶ ماه پیش از واحد سه به این واحد منتقل شدهاند و این جابجاییهای مکرر صدمات جدی روحی و روانی را به زندانیان وارد کرده و نوعی آزار و اذیت آنها به حساب میآید، و مسولان دخیل در این تصمیمگیری گوئی دقت ندارند که این اعداد روی کاغذ صرفا عدد نیستند و هر کدام یک زندگی و یک خانواده هستند که در شرایط وخیم اقتصادی اینروزها با دهها و صدها مشکل دست به گریبانند.»
به گفته این منبع زندان مرکزی کرج در شرایطی تلاش دارد که ساختمانهای زندان دیگری را در مجاورت خود تصاحب کند که مقامات مسول این زندان هماکنون چندین هکتار زمین در محوطه وسیع آن در اختیار دارد، که میتوانند از آنها برای ساخت سالنهای جدید و استاندارد استفاده کنند، و مقامات ارشد سازمان زندانها به جای بهرهبرداری از راهکارهای کوتاه مدتی مانند پیشنهاد عفو زندانیانی که مدت مشخصی از حبسشان را گذراندهاند( پیشنهادی که در صورت تأیید توسط قوه قضاییه بیش از نیمی از جمعیت زندانیان را آزاد و به آغوش خانواده برمیگرداند و تراکم زندانیان در زندان را به حداقل میرساند)؛ و یا پیشنهاد بلند مدتی چون ساخت سالنهای استاندارد و نو در محوطههای وسیع زندان مرکزی کرج، به دنبال حل مقطعی مشکل تراکم جمعیت زندانیان با تصاحب ساختمانهای زندان قزلحصار هستند،آن هم در شرایطی که خود زندان قزلحصار به عنوان زندان اصلی موادمخدر استان تهران به شدت از کمبود فضا و تراکم شدید زندانیان رنج میبرد.
ادامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/2n2swtbt
#زندان_قزلحصار #زندان_رجایی_شهر #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصمیمات کودکانه و کوتهبینانه یا آزار سیستماتیک زندانیان؛
تصاحب واحد چهار زندان قزلحصار توسط زندان مرکزی کرج و جابهجایی اجباری ۱۷۰۰ زندانی
بنا بر اطلاع منابع نزدیک به خانوادههای زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار، در روزهای اخیر و با فشار مقامات سازمان زندانهای استان البرز، مقامات ارشد سازمان زندانها در اقدامی عجیب و قابل تأمل و با وجود تراکم بالای زندانی در زندان قزلحصار، موافقت کردهاند که با تخریب دیوار حائل بین زندان مرکزی کرج با زندان قزلحصار، واحد چهار زندان قزلحصار را که محل نگهداری حدود ۱۲۰۰ زندانی شاغل در کارخانجات این زندان، حدود ۵۰۰ زندانی تبعه افغانستان در سالن ۱۹ و ۱۴ زندانی سیاسی در سالن ۲۱/۲ است، را با تخیله اجباری زندانیان آن و جابجایی آنها، به زندان مرکزی کرج اختصاص دهند.
اتخاذ این تصمیم در شرایطی است که پیشتر و در تابستان سال گذشته، در تصمیم خلقالساعه دیگری با تعطیلی ناگهانی زندان رجاییشهر، بیش از ۱۲۰۰ زندانی این زندانی به واحد سه زندان قزلحصار منتقل شدند. و این زندان از یک زندان اختصاصی برای محکومان موادمخدر استان تهران تبدیل به زندانی شد که انواعی از زندانیان با اتهامات گوناگون چون قتل، مواد مخدر تا زندانیان سیاسی و عقیدتی را در خود جای داده است.
به گفته خانواده یکی از زندانیان سیاسی زندان قزلحصار که با وی گفتگو کردیم؛ «حجم بالای زندانیان با ادغام زندان رجائیشهر در زندان قزلحصار و سپس انتقال بیش از هزار زندانی موادمخدر از زندان کرج به واحد یک زندان قزلحصار، کار را به جائی رسانده بود که تا چند ماه پیش بسیاری از زندانیان محلی برای خواب و زندگی نداشته و در اصطلاح زندان « کریدور خواب» شده بودند، یعنی با انداختن یک پتوی نازک بر روی موزائیکهای کریدورهای عمومی سالنها که محل رفتوآمد زندانیان است، دوره حبسشان را در شرایطی فلاکتبار میگذراندند.
این منبع موثق با اشاره به اینکه طی چند ماه گذشته مسولان زندان قزلحصار و و واحد چهار این زندان با کمک خود زندانیان تغییرات و تعمیرات عمدهای در واحد چهار انجام داده بودند و شرایط حداقلی را برای زیست انسانی در این واحد به وجود آورده بودند و در چنین شرایطی مقامات ارشد سازمان زندانها به دلیل ارتباطات مدیرکل زندانهای استان البرز با مقامات بالای حکومت، تسلیم خواسته غیرعقلانی وی شده و با توجه به اختصاص واحد سه قزلحصار به زندان رجایی شهر در سال گذشته و تصمیم بر واگذاری واحد چهار آن به زندان مرکزی کرج، در عمل بر آنند که سه زندان را در یک زندان جای دهند! تصمیم مدیریتی غلطی که مشخص نیست از سر بیتدبیری و تحت فشار لابی قویتر مدیران زندان استان البرز اتخاذ شده یا موضوع «آزار سیستماتیک زندانیان» پشت آن قرار دارد.
در گفتگویی که با خانواده یکی از زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار داشتیم، وی به جو ملتهب این واحد پس از انتشار این خبر و احتمال جابجایی زندانیان اشاره کرده و تاکید کرد:« علاوه بر ۱۴ زندانی سیاسی که کمتر از ۱۵ ماه پیش به این واحد منتقل شدند، حدود ۱۷۰۰ زندانی این واحد که با اتهامات مواد مخدر بین سه تا بیش از بیست سال را در زندان هستند، عموما حدود ۱۶ ماه پیش از واحد سه به این واحد منتقل شدهاند و این جابجاییهای مکرر صدمات جدی روحی و روانی را به زندانیان وارد کرده و نوعی آزار و اذیت آنها به حساب میآید، و مسولان دخیل در این تصمیمگیری گوئی دقت ندارند که این اعداد روی کاغذ صرفا عدد نیستند و هر کدام یک زندگی و یک خانواده هستند که در شرایط وخیم اقتصادی اینروزها با دهها و صدها مشکل دست به گریبانند.»
به گفته این منبع زندان مرکزی کرج در شرایطی تلاش دارد که ساختمانهای زندان دیگری را در مجاورت خود تصاحب کند که مقامات مسول این زندان هماکنون چندین هکتار زمین در محوطه وسیع آن در اختیار دارد، که میتوانند از آنها برای ساخت سالنهای جدید و استاندارد استفاده کنند، و مقامات ارشد سازمان زندانها به جای بهرهبرداری از راهکارهای کوتاه مدتی مانند پیشنهاد عفو زندانیانی که مدت مشخصی از حبسشان را گذراندهاند( پیشنهادی که در صورت تأیید توسط قوه قضاییه بیش از نیمی از جمعیت زندانیان را آزاد و به آغوش خانواده برمیگرداند و تراکم زندانیان در زندان را به حداقل میرساند)؛ و یا پیشنهاد بلند مدتی چون ساخت سالنهای استاندارد و نو در محوطههای وسیع زندان مرکزی کرج، به دنبال حل مقطعی مشکل تراکم جمعیت زندانیان با تصاحب ساختمانهای زندان قزلحصار هستند،آن هم در شرایطی که خود زندان قزلحصار به عنوان زندان اصلی موادمخدر استان تهران به شدت از کمبود فضا و تراکم شدید زندانیان رنج میبرد.
ادامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/2n2swtbt
#زندان_قزلحصار #زندان_رجایی_شهر #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍20💔7❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صفحه اینستاگرام احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، از مخالفت سپاه با مرخصی او خبر داد و این موضوع را نشانه استمرار دخالت نهادهای امنیتی در پرونده زندانیان سیاسی دانست.
متن منتشر شده در اینستاگرام آقای حائری به شرح زیر است:
مخالفت سپاه با مرخصی احمدرضا حائری؛ استمرار دخالت نهادهای امنیتی در پرونده زندانیان سیاسی
خبر را از قصه آهنگ عشق، حبس، هجران و زندان و غم دخترک در فراق پدر شروع میکنیم:
مادر هستی:
«این آهنگ را با صدای بلند گوش میدادم، که ناگهان «هستی» گفت: مامان کمش کن لطفا اگر میشه!
گفتم:چرا دخترم!؟ قشنگه که؟
هستی دخترکم با بغضی در گلو و چشمانی نمناک پاسخ داد: آهنگ کردی که میشنوم یاد بابا میافتم دلم میگیره!»
پینوشت مهم:
در آخرین اقدام درخواست مرخصی احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، بار دیگر با مخالفت نهادهای امنیتی روبهرو شد، این در حالی است که او بیش از یکسوم از حکم چهار ساله ظالمانه خود را سپری کرده است.
دخالت نهادهای امنیتی در امور مربوط به مرخصی و سایر مسائل زندانیان سیاسی یکی از تخلفات آشکاری است که آقای حائری پیش از دوران حبس نیز برای لغو آن فعالیتهای بسیاری کرد، با این حال، این اقدامات در نظام استبدادی موجود به نتیجه نرسید و همچنان نهادهای امنیتی در پروندههای زندانیان سیاسی تصمیمگیرنده اصلی هستند، در چنین شرایطی، دادیار یا دادستان تهران عملاً اختیاری در این مسائل ندارند و همچنان نهادهای امنیتی تا آخرین لحظه در پرونده زندانیان سیاسی حرف اول و آخر را میزنند.
#احمدرضا_حائری
#زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن منتشر شده در اینستاگرام آقای حائری به شرح زیر است:
مخالفت سپاه با مرخصی احمدرضا حائری؛ استمرار دخالت نهادهای امنیتی در پرونده زندانیان سیاسی
خبر را از قصه آهنگ عشق، حبس، هجران و زندان و غم دخترک در فراق پدر شروع میکنیم:
مادر هستی:
«این آهنگ را با صدای بلند گوش میدادم، که ناگهان «هستی» گفت: مامان کمش کن لطفا اگر میشه!
گفتم:چرا دخترم!؟ قشنگه که؟
هستی دخترکم با بغضی در گلو و چشمانی نمناک پاسخ داد: آهنگ کردی که میشنوم یاد بابا میافتم دلم میگیره!»
پینوشت مهم:
در آخرین اقدام درخواست مرخصی احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، بار دیگر با مخالفت نهادهای امنیتی روبهرو شد، این در حالی است که او بیش از یکسوم از حکم چهار ساله ظالمانه خود را سپری کرده است.
دخالت نهادهای امنیتی در امور مربوط به مرخصی و سایر مسائل زندانیان سیاسی یکی از تخلفات آشکاری است که آقای حائری پیش از دوران حبس نیز برای لغو آن فعالیتهای بسیاری کرد، با این حال، این اقدامات در نظام استبدادی موجود به نتیجه نرسید و همچنان نهادهای امنیتی در پروندههای زندانیان سیاسی تصمیمگیرنده اصلی هستند، در چنین شرایطی، دادیار یا دادستان تهران عملاً اختیاری در این مسائل ندارند و همچنان نهادهای امنیتی تا آخرین لحظه در پرونده زندانیان سیاسی حرف اول و آخر را میزنند.
#احمدرضا_حائری
#زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔33👍5❤1🕊1
گزارشی از جابجایی زندانیان قزلحصار و واگذاری واحد چهار این زندان به ندامتگاه کرج
«استاندار کرج و مدیرکل سازمان زندانهای کرج (اصغر فتحی) زندانیان قزلحصار را به خاک سیاه نشاندند»
احتمال جابجایی زندانیان سیاسی بند ۲۱ واحد ۴ زندان قزلحصار
از چند روز گذشته، روند جابجایی و انتقال زندانیان واحد چهار قزلحصار به سایر واحدها و واگذاری این واحد به ندامتگاه مرکزی کرج آغاز شده است. جابجایی زندانیان بیپناه قزلحصار، تحت فشار و اعمال نفوذ مدیرکل زندانهای کرج، با انتقال حدود ۹۷۰ زندانی برای رسیدن به همان سرانه "نیم متر مربع" فضای لازم برای هر زندانی آغاز شد.
یک ماه پیش، با انجام تعمیرات ضروری در سالنهای [۲۲-الف و ب] واحد چهار قزلحصار، که هزینهای حدود ۲۰۰ میلیون تومان داشت و تماماً از جیب خود زندانیان تأمین شده بود، زمینهسازی برای این جابجایی صورت گرفت. پس از پایان تعمیرات، زندانیان با صدور یک دستور فوری مجبور به جمعآوری لباسها و وسایل خود شدند. این زندانیان به واحدهای دیگر قزلحصار منتقل شدند، جایی که زندانیان حاضر نیز با کمبود شدید فضا و امکانات اولیه دستوپنجه نرم میکنند.
این جابجایی زندانیان را در شرایطی قرار داد که در فضایی بسیار محدودتر از قبل تلنبار شوند. در این میان، انتقال وسایل شخصی زندانیان نیز ممنوع اعلام شد و وسایل آنان در سالنها باقی ماند.
در این جابجایی ضربتی، که هدف اصلی آن همچنان نامشخص است، زندانیان بدون وسایل شخصی جابجا شدند. تنها در دو سالن بند ۲۲، وسایلی به ارزش تقریبی ۵۰۰ میلیون تومان شامل ۲۴ یخچال، ۱۵ تلویزیون، ۱۲ کولر، حدود ۳۵ فرش و حجم زیادی از وسایل شخصی دیگر باقی ماند. این وسایل، که مانند خرابههای جنگی رها شده بودند، بهاصطلاح "ملّاخور" شد و به هزینههای ناترازی بودجه استانداری و مدیریت زندانهای کرج اختصاص یافت.
این زندانیان، که بسیاری از آنها بهخاطر جرایم خُرد مواد مخدر بازداشت شدهاند، اکنون حتی از حداقل امکاناتی نظیر جایی برای خوابیدن، لباسی برای پوشیدن و فضایی برای نفس کشیدن نیز محروم هستند.
در همین حال، احتمال جابجایی زندانیان سیاسی بند ۲۱ واحد ۴ زندان قزلحصار به مکان نامعلوم وجود دارد. این زندانیان طی ۱۸ ماه گذشته تاکنون سه بار از زندان گوهردشت به اوین، از اوین به بند امن قزلحصار و از بند امن به واحد ۴ قزلحصار تبعید و منتقل شدهاند و وسایل آنان در هر جابجایی به غارت رفته است.
به نظر میرسد برای استاندار کرج و مدیرکل زندانها، این وضعیت اهمیتی ندارد؛ چراکه حقوق انسانی زندانیان بهوضوح نادیده گرفته میشود. این افراد نهتنها به این حقوق اعتقادی ندارند، بلکه با سوءاستفاده از شرایط زندانیان، به دنبال منافع شخصی و مالی خود هستند.
#زندان_قزلحصار #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«استاندار کرج و مدیرکل سازمان زندانهای کرج (اصغر فتحی) زندانیان قزلحصار را به خاک سیاه نشاندند»
احتمال جابجایی زندانیان سیاسی بند ۲۱ واحد ۴ زندان قزلحصار
از چند روز گذشته، روند جابجایی و انتقال زندانیان واحد چهار قزلحصار به سایر واحدها و واگذاری این واحد به ندامتگاه مرکزی کرج آغاز شده است. جابجایی زندانیان بیپناه قزلحصار، تحت فشار و اعمال نفوذ مدیرکل زندانهای کرج، با انتقال حدود ۹۷۰ زندانی برای رسیدن به همان سرانه "نیم متر مربع" فضای لازم برای هر زندانی آغاز شد.
یک ماه پیش، با انجام تعمیرات ضروری در سالنهای [۲۲-الف و ب] واحد چهار قزلحصار، که هزینهای حدود ۲۰۰ میلیون تومان داشت و تماماً از جیب خود زندانیان تأمین شده بود، زمینهسازی برای این جابجایی صورت گرفت. پس از پایان تعمیرات، زندانیان با صدور یک دستور فوری مجبور به جمعآوری لباسها و وسایل خود شدند. این زندانیان به واحدهای دیگر قزلحصار منتقل شدند، جایی که زندانیان حاضر نیز با کمبود شدید فضا و امکانات اولیه دستوپنجه نرم میکنند.
این جابجایی زندانیان را در شرایطی قرار داد که در فضایی بسیار محدودتر از قبل تلنبار شوند. در این میان، انتقال وسایل شخصی زندانیان نیز ممنوع اعلام شد و وسایل آنان در سالنها باقی ماند.
در این جابجایی ضربتی، که هدف اصلی آن همچنان نامشخص است، زندانیان بدون وسایل شخصی جابجا شدند. تنها در دو سالن بند ۲۲، وسایلی به ارزش تقریبی ۵۰۰ میلیون تومان شامل ۲۴ یخچال، ۱۵ تلویزیون، ۱۲ کولر، حدود ۳۵ فرش و حجم زیادی از وسایل شخصی دیگر باقی ماند. این وسایل، که مانند خرابههای جنگی رها شده بودند، بهاصطلاح "ملّاخور" شد و به هزینههای ناترازی بودجه استانداری و مدیریت زندانهای کرج اختصاص یافت.
این زندانیان، که بسیاری از آنها بهخاطر جرایم خُرد مواد مخدر بازداشت شدهاند، اکنون حتی از حداقل امکاناتی نظیر جایی برای خوابیدن، لباسی برای پوشیدن و فضایی برای نفس کشیدن نیز محروم هستند.
در همین حال، احتمال جابجایی زندانیان سیاسی بند ۲۱ واحد ۴ زندان قزلحصار به مکان نامعلوم وجود دارد. این زندانیان طی ۱۸ ماه گذشته تاکنون سه بار از زندان گوهردشت به اوین، از اوین به بند امن قزلحصار و از بند امن به واحد ۴ قزلحصار تبعید و منتقل شدهاند و وسایل آنان در هر جابجایی به غارت رفته است.
به نظر میرسد برای استاندار کرج و مدیرکل زندانها، این وضعیت اهمیتی ندارد؛ چراکه حقوق انسانی زندانیان بهوضوح نادیده گرفته میشود. این افراد نهتنها به این حقوق اعتقادی ندارند، بلکه با سوءاستفاده از شرایط زندانیان، به دنبال منافع شخصی و مالی خود هستند.
#زندان_قزلحصار #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔20❤3👍2
نمایش فریبکارانه حقوق بشری در سایه ماشین اعدام و شکنجه
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در نامهای، بازدید مسئولان از زندان را نمایشی فریبکارانه دانست، چرا که همچنان ماشین اعدام و شکنجه مشغول کار است. او علاوه بر تاکید بر وضعیت وخیم زندانهای شهرهای مختلف، به وجود بازداشتگاهها و خانههای امن غیرقانونی و عدم پاسخگویی حکومت در قبال مرگ زندانیان در اثر عدم رسیدگی پزشکی یا شکنجه اشاره کرده است.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
حشمتالله حیاتالغیب، مدیرکل زندانهای استان تهران، روز چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳، همراه با گروهی از مشاوران، دستیاران و مدیرانش از کشتارگاه و شکنجهگاه زندان مشترک رجاییشهر و قزلحصار بازدید کرد. این بازدید در شرایطی انجام شد که ماشین اعدام جمهوری اسلامی همچنان بیوقفه به کار خود ادامه میدهد، سلولهای انفرادی به ابزار شکنجه روحی و جسمی زندانیان تبدیل شدهاند، و قتلهای سیستماتیک در زندانهای این حکومت همچنان جریان دارد. اما آیا این نمایش فریبکارانه تغییری در وضعیت هزاران زندانی رنجکشیده و تحت شکنجه ایجاد خواهد کرد؟
سرکوب زندانیان، خانههای امن غیرقانونی و وضعیت وخیم زندانهای شهرستانها
جمهوری اسلامی نهتنها در زندانهای رسمی، بلکه در خانههای امن غیرقانونی و بازداشتگاههای مخفی، همچنان به شکنجه و سرکوب ادامه میدهد. وضعیت زندانهای بسیاری از شهرها، از مشهد، ارومیه، زاهدان و اهواز گرفته تا دیگر نقاط ایران، فاجعهبار است. زندانهای این شهرها به شکنجهگاههایی تبدیل شدهاند که حتی ابتداییترین نیازهای زندانیان، از جمله مراقبتهای پزشکی و بهداشتی، نادیده گرفته میشود. زندانیان در این مراکز نهتنها از حقوق قانونی خود محروماند، بلکه تحت شکنجههای مداوم و شرایط غیرانسانی قرار دارند.
لزوم پاسخگویی درباره مرگ زندانیان سیاسی؛ پروندهای سیاه از جنایت
قبل از اینکه حکومت بخواهد با نمایشهای تبلیغاتی، خود را حامی حقوق بشر جلوه دهد، ابتدا باید پاسخگوی قتل سیستماتیک زندانیان سیاسی در سالهای گذشته باشد. حکومت جمهوری اسلامی باید توضیح دهد که چگونه زندانیانی مانند:
وحید صیادی نصیری – که به دلیل اعتصاب غذا و عدم رسیدگی پزشکی جان باخت،
علیرضا شیرمحمدعلی – که در زندان تهران بزرگ توسط عوامل حکومتی به قتل رسید،
عادل کیانپور – که پس از اعتصاب غذا در اعتراض به وضعیت زندانها جان خود را از دست داد،
ستار بهشتی – که در بازداشتگاه پلیس فتا در زیر شکنجه کشته شد،
بکتاش آبتین – شاعر و مستندسازی که به دلیل اهمال پزشکی و عدم رسیدگی به موقع، جانش را از دست داد،
ساسان نیکنفس – که در اثر شکنجههای جسمی و عدم درمان پزشکی کشته شد،
شاهین ناصری – که به عنوان شاهد شکنجه نوید افکاری، در زندان جان خود را از دست داد،
و دهها زندانی دیگر که قربانی سیستم سرکوبگر جمهوری اسلامی شدند.
رژیمی که با گلوله، شکنجه، اعدام و سرکوب مردم ایران را به سکوت واداشته، نمیتواند اکنون خود را مصلح و مدافع حقوق بشر جلوه دهد.
دوران فریبکاری و سرکوب به پایان رسیده است
این نمایشهای حقوق بشری، نهتنها چیزی از جنایات جمهوری اسلامی کم نمیکند، بلکه تنها یک هدف دارد: سرپوش گذاشتن بر سالها نقض گسترده حقوق بشر، سرکوب مخالفان و بقای غیرقانونی حکومت. اما ملت ایران که ۴۶ سال است سرکوب، شکنجه و جنایت را تجربه کرده، دیگر فریب این ترفندهای تبلیغاتی را نخواهد خورد.
تمامی عوامل این رژیم، از صدر تا ذیل، باید بدانند که با روشهای نخنما، بازدیدهای نمایشی و تبلیغات دروغین، نمیتوانند مانع گذار کامل مردم ایران از این حکومت فاسد، بیکفایت و جنایتکار شوند.
✍ رضا محمدحسینی
۱۰ بهمن ۱۴۰۳ – زندان قزلحصار
#رضا_محمدحسینی #نه_به_اعدام #حقوق_بشر #شکنجه #زندان_قزلحصار #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در نامهای، بازدید مسئولان از زندان را نمایشی فریبکارانه دانست، چرا که همچنان ماشین اعدام و شکنجه مشغول کار است. او علاوه بر تاکید بر وضعیت وخیم زندانهای شهرهای مختلف، به وجود بازداشتگاهها و خانههای امن غیرقانونی و عدم پاسخگویی حکومت در قبال مرگ زندانیان در اثر عدم رسیدگی پزشکی یا شکنجه اشاره کرده است.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
حشمتالله حیاتالغیب، مدیرکل زندانهای استان تهران، روز چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳، همراه با گروهی از مشاوران، دستیاران و مدیرانش از کشتارگاه و شکنجهگاه زندان مشترک رجاییشهر و قزلحصار بازدید کرد. این بازدید در شرایطی انجام شد که ماشین اعدام جمهوری اسلامی همچنان بیوقفه به کار خود ادامه میدهد، سلولهای انفرادی به ابزار شکنجه روحی و جسمی زندانیان تبدیل شدهاند، و قتلهای سیستماتیک در زندانهای این حکومت همچنان جریان دارد. اما آیا این نمایش فریبکارانه تغییری در وضعیت هزاران زندانی رنجکشیده و تحت شکنجه ایجاد خواهد کرد؟
سرکوب زندانیان، خانههای امن غیرقانونی و وضعیت وخیم زندانهای شهرستانها
جمهوری اسلامی نهتنها در زندانهای رسمی، بلکه در خانههای امن غیرقانونی و بازداشتگاههای مخفی، همچنان به شکنجه و سرکوب ادامه میدهد. وضعیت زندانهای بسیاری از شهرها، از مشهد، ارومیه، زاهدان و اهواز گرفته تا دیگر نقاط ایران، فاجعهبار است. زندانهای این شهرها به شکنجهگاههایی تبدیل شدهاند که حتی ابتداییترین نیازهای زندانیان، از جمله مراقبتهای پزشکی و بهداشتی، نادیده گرفته میشود. زندانیان در این مراکز نهتنها از حقوق قانونی خود محروماند، بلکه تحت شکنجههای مداوم و شرایط غیرانسانی قرار دارند.
لزوم پاسخگویی درباره مرگ زندانیان سیاسی؛ پروندهای سیاه از جنایت
قبل از اینکه حکومت بخواهد با نمایشهای تبلیغاتی، خود را حامی حقوق بشر جلوه دهد، ابتدا باید پاسخگوی قتل سیستماتیک زندانیان سیاسی در سالهای گذشته باشد. حکومت جمهوری اسلامی باید توضیح دهد که چگونه زندانیانی مانند:
وحید صیادی نصیری – که به دلیل اعتصاب غذا و عدم رسیدگی پزشکی جان باخت،
علیرضا شیرمحمدعلی – که در زندان تهران بزرگ توسط عوامل حکومتی به قتل رسید،
عادل کیانپور – که پس از اعتصاب غذا در اعتراض به وضعیت زندانها جان خود را از دست داد،
ستار بهشتی – که در بازداشتگاه پلیس فتا در زیر شکنجه کشته شد،
بکتاش آبتین – شاعر و مستندسازی که به دلیل اهمال پزشکی و عدم رسیدگی به موقع، جانش را از دست داد،
ساسان نیکنفس – که در اثر شکنجههای جسمی و عدم درمان پزشکی کشته شد،
شاهین ناصری – که به عنوان شاهد شکنجه نوید افکاری، در زندان جان خود را از دست داد،
و دهها زندانی دیگر که قربانی سیستم سرکوبگر جمهوری اسلامی شدند.
رژیمی که با گلوله، شکنجه، اعدام و سرکوب مردم ایران را به سکوت واداشته، نمیتواند اکنون خود را مصلح و مدافع حقوق بشر جلوه دهد.
دوران فریبکاری و سرکوب به پایان رسیده است
این نمایشهای حقوق بشری، نهتنها چیزی از جنایات جمهوری اسلامی کم نمیکند، بلکه تنها یک هدف دارد: سرپوش گذاشتن بر سالها نقض گسترده حقوق بشر، سرکوب مخالفان و بقای غیرقانونی حکومت. اما ملت ایران که ۴۶ سال است سرکوب، شکنجه و جنایت را تجربه کرده، دیگر فریب این ترفندهای تبلیغاتی را نخواهد خورد.
تمامی عوامل این رژیم، از صدر تا ذیل، باید بدانند که با روشهای نخنما، بازدیدهای نمایشی و تبلیغات دروغین، نمیتوانند مانع گذار کامل مردم ایران از این حکومت فاسد، بیکفایت و جنایتکار شوند.
✍ رضا محمدحسینی
۱۰ بهمن ۱۴۰۳ – زندان قزلحصار
#رضا_محمدحسینی #نه_به_اعدام #حقوق_بشر #شکنجه #زندان_قزلحصار #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍15❤4
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، نسبت به اجرای حکم اعدام محسن لنگرنشین هشدار داد و خواهان اعتراض همگانی به حکم اعدام شد:
«درود بر دوستان،
چهارشنبه هفته گذشته، دادستان تهران به همراه جمعی از مقامات قضائی به زندان قزلحصار آمدند. هرچند دادستان جسارت رویارویی مستقیم با زندانیان سیاسی واحد چهار را نداشت، اما قناعتکار، رئیس دادسرای امنیت، نیری، دادیار ناظر زندانیان و شماری از مقامات زندان به بند سیاسی واحد چهار وارد شدند.
حضور سرزده این مقامات چنان کمسابقه بود که بلافاصله در ابتدای دیدار به آنان گفتم: «با توجه به شرایط موجود در قزلحصار و تعداد بالای زندانیان محکوم به اعدام، این حضور شما بیش از آنکه مایه دلگرمی باشد، موجب نگرانی ماست و بیم آن میرود که برنامه اجرای گسترده احکام اعدام در پیش باشد.» که البته آقایان این نگرانی را رد کردند.
شرح مذاکرات تلخ و بیسابقهای که در ادامه این دیدار رخ داد، در فرصتی دیگر ارائه خواهد شد.
و اینک پیرو، حضور هفته گذشته مقامات قضائی نگرانی ما نسبت به پنهانکاری مسئولان و عزم آنها برای اجرای حکم غیرانسانی اعدام آقای #محسن_لنگرنشین افزایش یافته است.
بهویژه با توجه به روند رسیدگی مبهم به پرونده ایشان و اعتصاب زندانیان در دهها زندان کشور علیه اعدام، ضروری است فریاد اعتراض و دادخواهی محسن لنگرنشین و خانواده ایشان را بلندتر کنیم.
#احمدرضا_حائری
#زندان_قزلحصار
تاریخ: ۱۴۰۴/۲/۹»
#احمدرضا_حائری #محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«درود بر دوستان،
چهارشنبه هفته گذشته، دادستان تهران به همراه جمعی از مقامات قضائی به زندان قزلحصار آمدند. هرچند دادستان جسارت رویارویی مستقیم با زندانیان سیاسی واحد چهار را نداشت، اما قناعتکار، رئیس دادسرای امنیت، نیری، دادیار ناظر زندانیان و شماری از مقامات زندان به بند سیاسی واحد چهار وارد شدند.
حضور سرزده این مقامات چنان کمسابقه بود که بلافاصله در ابتدای دیدار به آنان گفتم: «با توجه به شرایط موجود در قزلحصار و تعداد بالای زندانیان محکوم به اعدام، این حضور شما بیش از آنکه مایه دلگرمی باشد، موجب نگرانی ماست و بیم آن میرود که برنامه اجرای گسترده احکام اعدام در پیش باشد.» که البته آقایان این نگرانی را رد کردند.
شرح مذاکرات تلخ و بیسابقهای که در ادامه این دیدار رخ داد، در فرصتی دیگر ارائه خواهد شد.
و اینک پیرو، حضور هفته گذشته مقامات قضائی نگرانی ما نسبت به پنهانکاری مسئولان و عزم آنها برای اجرای حکم غیرانسانی اعدام آقای #محسن_لنگرنشین افزایش یافته است.
بهویژه با توجه به روند رسیدگی مبهم به پرونده ایشان و اعتصاب زندانیان در دهها زندان کشور علیه اعدام، ضروری است فریاد اعتراض و دادخواهی محسن لنگرنشین و خانواده ایشان را بلندتر کنیم.
#احمدرضا_حائری
#زندان_قزلحصار
تاریخ: ۱۴۰۴/۲/۹»
#احمدرضا_حائری #محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔21👍4🕊1
گزارشی از تشدید فشارها بر زندانیان سیاسی – واحد ۴، بند ۲۰، سالن ۳ زندان قزلحصار
قاسم صحرایی، افسر جانشین زندان قزلحصار:
کسی به رهبر من توهین کند، به خانوادهاش فحش میدهم
در ادامه موج فشارهای سازمانیافته بر زندانیان سیاسی و خانوادههای آنان—شامل تهدید، توهین، پروندهسازی و استفاده از سلول انفرادی برای ایجاد فضای رعب و خفقان—روز چهارشنبه اول امرداد ۱۴۰۴، قاسم صحرایی، افسر جانشین زندان قزلحصار، وارد سالن ۳ واحد ۴ بند ۲۰ زندان شد و اعلام کرد که زرتشت احمدی راغب، به دلیل اعتصاب غذا، باید به سلول انفرادی منتقل شود. این دستور با مخالفت صریح احمدی راغب روبرو شد.
در واکنش، چند نفر از همبندیها از اتاقهای خود خارج شدند. رضا محمدحسینی با اعتراض شدید و فریاد، از قاسم صحرایی خواست سالن را ترک کند. این واکنش ناشی از سابقه رفتارهای توهینآمیز و غیرانسانی صحرایی با زندانیان بود. مشاجره بالا گرفت و در جریان آن، صحرایی مچ دست محمدحسینی را گرفت و تهدید کرد که او نیز باید به انفرادی برود. محمدحسینی پاسخ داد: «تو به خانوادهام، و به پدرم در بهمنماه سال گذشته—وقتی به همراه آرشام رضایی و زرتشت احمدی راغب در انفرادی بودیم و علیه دیکتاتور فریاد زدیم—توهین کردی.» صحرایی در پاسخ گفت: «کار خوبی کردم؛ کسی به رهبر من توهین کند، به خانوادهاش فحش میدهم.»
او پس از این برخورد، با موج اعتراض سایر زندانیان روبرو شد و ناچار به ترک سالن شد.
ساعتی بعد، احمدی راغب به همراه چند همبندی برای مذاکره به دفتر مدیر داخلی رفتند. بر اساس گفتوگوی دوستانه با مسئولان زندان، تصمیم بر آن شد که احمدی راغب اعتصاب غذای خود را برای چند روز تعلیق کند تا مدیران زندان فرصت پیگیری مطالبات او را بیابند.
با این حال، ساعتی بعد، در حین تماس تلفنی رضا محمدحسینی، تماس او شنود و بلافاصله قطع شد. این اقدام، نقض آشکار حقوق زندانیان و سانسور ارتباطات محسوب میشود. در پی این اقدام غیرقانونی، محمدحسینی با فریاد نسبت به سانسور و سرکوب اعتراض کرد و پس از پیگیریهای مکرر برای وصل مجدد تماس، که بینتیجه ماند، تصمیم به تحصن اعتراضی گرفت.
این تحصن با همراهی کامل زرتشت احمدی راغب در کریدور اصلی واحد ۴ آغاز شد و تا ساعت ۷:۳۰ صبح پنجشنبه دوم امرداد ادامه داشت. با اطمینان از وصل شدن مجدد تلفن، هر دو زندانی به تحصن خود پایان داده و به سالن بازگشتند.
این سلسله اقدامات، از جمله تهدید به انفرادی، قطع تماسها، و برخوردهای تحقیرآمیز، در شرایطی صورت میگیرد که حکومت با بحرانی بیسابقه در مشروعیت، ناکارآمدی اقتصادی و نارضایتی اجتماعی روبرو است. تشدید فشار بر زندانیان سیاسی بخشی از سیاست سرکوبگرایانهای است که هدف آن، درهم شکستن ارادهی معترضان و ایجاد فضای وحشت در زندان و جامعه است.
لازم به ذکر است روز گذشته زرتشت احمدیراغب، از امضاکنندگان بیانیه ۱۴، در اعتراض به تحتفشار قراردادن خانوادهاش و احضار فرزند ۱۶ سالهاش، دست به اعتصاب غذای زده بود.
ـ درباره قاسم صحرایی، بارها نوشتهایم، کسی که در زندان رجایی شهر هم زندانیان را آزار میداد و از این آزار لذت میبرد! و حالا در قزلحصار هم همان روش را ادامه میدهد.
عکس این شکنجهگر برای اولین بار دو سال پیش توسط توانا منتشر شد:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/68663
#زندان_قزلحصار #قاسم_صحرایی #رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قاسم صحرایی، افسر جانشین زندان قزلحصار:
کسی به رهبر من توهین کند، به خانوادهاش فحش میدهم
در ادامه موج فشارهای سازمانیافته بر زندانیان سیاسی و خانوادههای آنان—شامل تهدید، توهین، پروندهسازی و استفاده از سلول انفرادی برای ایجاد فضای رعب و خفقان—روز چهارشنبه اول امرداد ۱۴۰۴، قاسم صحرایی، افسر جانشین زندان قزلحصار، وارد سالن ۳ واحد ۴ بند ۲۰ زندان شد و اعلام کرد که زرتشت احمدی راغب، به دلیل اعتصاب غذا، باید به سلول انفرادی منتقل شود. این دستور با مخالفت صریح احمدی راغب روبرو شد.
در واکنش، چند نفر از همبندیها از اتاقهای خود خارج شدند. رضا محمدحسینی با اعتراض شدید و فریاد، از قاسم صحرایی خواست سالن را ترک کند. این واکنش ناشی از سابقه رفتارهای توهینآمیز و غیرانسانی صحرایی با زندانیان بود. مشاجره بالا گرفت و در جریان آن، صحرایی مچ دست محمدحسینی را گرفت و تهدید کرد که او نیز باید به انفرادی برود. محمدحسینی پاسخ داد: «تو به خانوادهام، و به پدرم در بهمنماه سال گذشته—وقتی به همراه آرشام رضایی و زرتشت احمدی راغب در انفرادی بودیم و علیه دیکتاتور فریاد زدیم—توهین کردی.» صحرایی در پاسخ گفت: «کار خوبی کردم؛ کسی به رهبر من توهین کند، به خانوادهاش فحش میدهم.»
او پس از این برخورد، با موج اعتراض سایر زندانیان روبرو شد و ناچار به ترک سالن شد.
ساعتی بعد، احمدی راغب به همراه چند همبندی برای مذاکره به دفتر مدیر داخلی رفتند. بر اساس گفتوگوی دوستانه با مسئولان زندان، تصمیم بر آن شد که احمدی راغب اعتصاب غذای خود را برای چند روز تعلیق کند تا مدیران زندان فرصت پیگیری مطالبات او را بیابند.
با این حال، ساعتی بعد، در حین تماس تلفنی رضا محمدحسینی، تماس او شنود و بلافاصله قطع شد. این اقدام، نقض آشکار حقوق زندانیان و سانسور ارتباطات محسوب میشود. در پی این اقدام غیرقانونی، محمدحسینی با فریاد نسبت به سانسور و سرکوب اعتراض کرد و پس از پیگیریهای مکرر برای وصل مجدد تماس، که بینتیجه ماند، تصمیم به تحصن اعتراضی گرفت.
این تحصن با همراهی کامل زرتشت احمدی راغب در کریدور اصلی واحد ۴ آغاز شد و تا ساعت ۷:۳۰ صبح پنجشنبه دوم امرداد ادامه داشت. با اطمینان از وصل شدن مجدد تلفن، هر دو زندانی به تحصن خود پایان داده و به سالن بازگشتند.
این سلسله اقدامات، از جمله تهدید به انفرادی، قطع تماسها، و برخوردهای تحقیرآمیز، در شرایطی صورت میگیرد که حکومت با بحرانی بیسابقه در مشروعیت، ناکارآمدی اقتصادی و نارضایتی اجتماعی روبرو است. تشدید فشار بر زندانیان سیاسی بخشی از سیاست سرکوبگرایانهای است که هدف آن، درهم شکستن ارادهی معترضان و ایجاد فضای وحشت در زندان و جامعه است.
لازم به ذکر است روز گذشته زرتشت احمدیراغب، از امضاکنندگان بیانیه ۱۴، در اعتراض به تحتفشار قراردادن خانوادهاش و احضار فرزند ۱۶ سالهاش، دست به اعتصاب غذای زده بود.
ـ درباره قاسم صحرایی، بارها نوشتهایم، کسی که در زندان رجایی شهر هم زندانیان را آزار میداد و از این آزار لذت میبرد! و حالا در قزلحصار هم همان روش را ادامه میدهد.
عکس این شکنجهگر برای اولین بار دو سال پیش توسط توانا منتشر شد:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/68663
#زندان_قزلحصار #قاسم_صحرایی #رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤22🕊10💔1
❗️خبر فوری
یورش به بند زندانیان سیاسی زندان قزلحصار و اجرای احکام اعدام #مهدی_حسنی و #بهروز_احسانی
بنابر گزارشهای موثق، روز گذشته شنبه، گارد زندان قزلحصار به همراه نیروهای امنیتی به بند زندانیان سیاسی واحد چهار این زندان یورش برده و این بند را بهطور کامل متلاشی کردهاند. در پی این یورش، بهروز احسانی و مهدی حسنی به سلول انفرادی منتقل شده و حکم اعدام آنان صبح امروز اجرا شده است.
همچنین گزارشها حاکی از آن است که سعید ماسوری از زندانیان سیاسی باسابقه بیش از ۲۵ سال حبس، به زندان مرکزی زاهدان تبعید شده است.
از وضعیت و محل نگهداری سایر زندانیان سیاسی این بند هیچ اطلاعات دقیقی در دست نیست.
طبق اطلاعات رسیده، از عصر جمعه، هیچیک از زندانیان سیاسی واحد چهار تماسی با خانوادههای خود نداشتهاند و از آن زمان، ارتباط کامل با آنان قطع شده است. هنوز مشخص نیست این زندانیان به کجا منتقل شدهاند و در چه شرایطی بهسر میبرند.
بر اساس شواهد موجود، تمامی زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار به مکان نامعلومی منتقل شدهاند و جان آنان در خطر جدی قرار دارد.
این اقدام سازمانیافته، نشانهای آشکار از تشدید سرکوب زندانیان سیاسی و تلاشی برای خاموش کردن صدای اعتراض درون زندانهای جمهوری اسلامی ایران است.
ما خواهان پاسخگویی فوری مسئولان، اطلاعرسانی شفاف درباره وضعیت زندانیان سیاسی و اقدام فوری نهادهای حقوق بشری هستیم.
خبر تکمیلی
دیروز بیش از ۱۰۰ نفر از نیروهای مسلح گارد ویژه زندان بدستور الله کرم عزیزی و حسن قبادی معاون زندان و اسماعیل فرج نژاد بهمراه تعدادی از ماموران وزارت اطلاعات به سالن زندانیان سیاسی حمله کردند
حسین کمره ای رئیس حفاظت و رحیم فیضی، احمد شیرازی و محمد سبزه مکان از کارمندان حفاظت و زندانبان بند به نام فلاح هم در یورش به بند مشارکت داشتند
تمام زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار داده و با دستبند و پابند و کشیدن کیسه بروی سرشان کشان کشان به انفرادی منتقل کردند.
#نه_به_اعدام #زندان_قزلحصار #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یورش به بند زندانیان سیاسی زندان قزلحصار و اجرای احکام اعدام #مهدی_حسنی و #بهروز_احسانی
بنابر گزارشهای موثق، روز گذشته شنبه، گارد زندان قزلحصار به همراه نیروهای امنیتی به بند زندانیان سیاسی واحد چهار این زندان یورش برده و این بند را بهطور کامل متلاشی کردهاند. در پی این یورش، بهروز احسانی و مهدی حسنی به سلول انفرادی منتقل شده و حکم اعدام آنان صبح امروز اجرا شده است.
همچنین گزارشها حاکی از آن است که سعید ماسوری از زندانیان سیاسی باسابقه بیش از ۲۵ سال حبس، به زندان مرکزی زاهدان تبعید شده است.
از وضعیت و محل نگهداری سایر زندانیان سیاسی این بند هیچ اطلاعات دقیقی در دست نیست.
طبق اطلاعات رسیده، از عصر جمعه، هیچیک از زندانیان سیاسی واحد چهار تماسی با خانوادههای خود نداشتهاند و از آن زمان، ارتباط کامل با آنان قطع شده است. هنوز مشخص نیست این زندانیان به کجا منتقل شدهاند و در چه شرایطی بهسر میبرند.
بر اساس شواهد موجود، تمامی زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار به مکان نامعلومی منتقل شدهاند و جان آنان در خطر جدی قرار دارد.
این اقدام سازمانیافته، نشانهای آشکار از تشدید سرکوب زندانیان سیاسی و تلاشی برای خاموش کردن صدای اعتراض درون زندانهای جمهوری اسلامی ایران است.
ما خواهان پاسخگویی فوری مسئولان، اطلاعرسانی شفاف درباره وضعیت زندانیان سیاسی و اقدام فوری نهادهای حقوق بشری هستیم.
خبر تکمیلی
دیروز بیش از ۱۰۰ نفر از نیروهای مسلح گارد ویژه زندان بدستور الله کرم عزیزی و حسن قبادی معاون زندان و اسماعیل فرج نژاد بهمراه تعدادی از ماموران وزارت اطلاعات به سالن زندانیان سیاسی حمله کردند
حسین کمره ای رئیس حفاظت و رحیم فیضی، احمد شیرازی و محمد سبزه مکان از کارمندان حفاظت و زندانبان بند به نام فلاح هم در یورش به بند مشارکت داشتند
تمام زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار داده و با دستبند و پابند و کشیدن کیسه بروی سرشان کشان کشان به انفرادی منتقل کردند.
#نه_به_اعدام #زندان_قزلحصار #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔34🕊3❤2👍1
❗️خبر فوری
یورش به بند زندانیان سیاسی زندان قزلحصار و اجرای احکام اعدام #مهدی_حسنی و #بهروز_احسانی
بنابر گزارشهای موثق، روز گذشته شنبه، گارد زندان قزلحصار به همراه نیروهای امنیتی به بند زندانیان سیاسی واحد چهار این زندان یورش برده و این بند را بهطور کامل متلاشی کردهاند. در پی این یورش، بهروز احسانی و مهدی حسنی به سلول انفرادی منتقل شده و حکم اعدام آنان صبح امروز اجرا شده است.
همچنین گزارشها حاکی از آن است که سعید ماسوری از زندانیان سیاسی باسابقه بیش از ۲۵ سال حبس، به زندان مرکزی زاهدان تبعید شده است.
از وضعیت و محل نگهداری سایر زندانیان سیاسی این بند هیچ اطلاعات دقیقی در دست نیست.
طبق اطلاعات رسیده، از عصر جمعه، هیچیک از زندانیان سیاسی واحد چهار تماسی با خانوادههای خود نداشتهاند و از آن زمان، ارتباط کامل با آنان قطع شده است. هنوز مشخص نیست این زندانیان به کجا منتقل شدهاند و در چه شرایطی بهسر میبرند.
بر اساس شواهد موجود، تمامی زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار به مکان نامعلومی منتقل شدهاند و جان آنان در خطر جدی قرار دارد.
این اقدام سازمانیافته، نشانهای آشکار از تشدید سرکوب زندانیان سیاسی و تلاشی برای خاموش کردن صدای اعتراض درون زندانهای جمهوری اسلامی ایران است.
ما خواهان پاسخگویی فوری مسئولان، اطلاعرسانی شفاف درباره وضعیت زندانیان سیاسی و اقدام فوری نهادهای حقوق بشری هستیم.
خبر تکمیلی
دیروز بیش از ۱۰۰ نفر از نیروهای مسلح گارد ویژه زندان بدستور الله کرم عزیزی و حسن قبادی معاون زندان و اسماعیل فرج نژاد بهمراه تعدادی از ماموران وزارت اطلاعات به سالن زندانیان سیاسی حمله کردند
حسین کمره ای رئیس حفاظت و رحیم فیضی، احمد شیرازی و محمد سبزه مکان از کارمندان حفاظت و زندانبان بند به نام فلاح هم در یورش به بند مشارکت داشتند
تمام زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار داده و با دستبند و پابند و کشیدن کیسه بروی سرشان کشان کشان به انفرادی منتقل کردند.
#نه_به_اعدام #زندان_قزلحصار #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یورش به بند زندانیان سیاسی زندان قزلحصار و اجرای احکام اعدام #مهدی_حسنی و #بهروز_احسانی
بنابر گزارشهای موثق، روز گذشته شنبه، گارد زندان قزلحصار به همراه نیروهای امنیتی به بند زندانیان سیاسی واحد چهار این زندان یورش برده و این بند را بهطور کامل متلاشی کردهاند. در پی این یورش، بهروز احسانی و مهدی حسنی به سلول انفرادی منتقل شده و حکم اعدام آنان صبح امروز اجرا شده است.
همچنین گزارشها حاکی از آن است که سعید ماسوری از زندانیان سیاسی باسابقه بیش از ۲۵ سال حبس، به زندان مرکزی زاهدان تبعید شده است.
از وضعیت و محل نگهداری سایر زندانیان سیاسی این بند هیچ اطلاعات دقیقی در دست نیست.
طبق اطلاعات رسیده، از عصر جمعه، هیچیک از زندانیان سیاسی واحد چهار تماسی با خانوادههای خود نداشتهاند و از آن زمان، ارتباط کامل با آنان قطع شده است. هنوز مشخص نیست این زندانیان به کجا منتقل شدهاند و در چه شرایطی بهسر میبرند.
بر اساس شواهد موجود، تمامی زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار به مکان نامعلومی منتقل شدهاند و جان آنان در خطر جدی قرار دارد.
این اقدام سازمانیافته، نشانهای آشکار از تشدید سرکوب زندانیان سیاسی و تلاشی برای خاموش کردن صدای اعتراض درون زندانهای جمهوری اسلامی ایران است.
ما خواهان پاسخگویی فوری مسئولان، اطلاعرسانی شفاف درباره وضعیت زندانیان سیاسی و اقدام فوری نهادهای حقوق بشری هستیم.
خبر تکمیلی
دیروز بیش از ۱۰۰ نفر از نیروهای مسلح گارد ویژه زندان بدستور الله کرم عزیزی و حسن قبادی معاون زندان و اسماعیل فرج نژاد بهمراه تعدادی از ماموران وزارت اطلاعات به سالن زندانیان سیاسی حمله کردند
حسین کمره ای رئیس حفاظت و رحیم فیضی، احمد شیرازی و محمد سبزه مکان از کارمندان حفاظت و زندانبان بند به نام فلاح هم در یورش به بند مشارکت داشتند
تمام زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار داده و با دستبند و پابند و کشیدن کیسه بروی سرشان کشان کشان به انفرادی منتقل کردند.
#نه_به_اعدام #زندان_قزلحصار #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔40❤5
‼️ بیخبری مطلق از زندانیان سیاسی واحد ۴ #زندان_قزلحصار؛ کسی پاسخگو نیست
پس از یورش وحشیانه به بند سیاسی زندان قزلحصار و انتقال و اعدام مهدی حسنی و بهروز احسانی و تبعید سعید ماسوری به زندان مرکزی زاهدان، همچنان از سرنوشت سایر زندانیان بند سیاسی واحد ۴ زندان قزلحصار اطلاعی در دست نیست. امروز دوشنبه ۶ مرداد وقتی مانند هر هفته شماری از خانوادههای زندانیان برای ملاقات به زندان مراجعه کردند هیچکس به آنها پاسخی نداد؛ نه اجازهی ملاقات داده شد و نه کوچکترین توضیحی دربارهی وضعیت نگهداری و سلامت زندانیان ارائه شد. از روز جمعه ۳ مرداد تا امروز و زمان تنظیم این خبر هیچ یک از زندانیان واحد ۴ با خانوادهها تماس نگرفتهاند. خبرها از انتقال همراه با خشونت آنها به مکانی نامعلوم است. جان زندانیان سیاسی زندان قزلحصار در خطر جدی است.
از اینستاگرام احمدرضا حائری
#نه_به_اعدام #سعید_ماسوری #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پس از یورش وحشیانه به بند سیاسی زندان قزلحصار و انتقال و اعدام مهدی حسنی و بهروز احسانی و تبعید سعید ماسوری به زندان مرکزی زاهدان، همچنان از سرنوشت سایر زندانیان بند سیاسی واحد ۴ زندان قزلحصار اطلاعی در دست نیست. امروز دوشنبه ۶ مرداد وقتی مانند هر هفته شماری از خانوادههای زندانیان برای ملاقات به زندان مراجعه کردند هیچکس به آنها پاسخی نداد؛ نه اجازهی ملاقات داده شد و نه کوچکترین توضیحی دربارهی وضعیت نگهداری و سلامت زندانیان ارائه شد. از روز جمعه ۳ مرداد تا امروز و زمان تنظیم این خبر هیچ یک از زندانیان واحد ۴ با خانوادهها تماس نگرفتهاند. خبرها از انتقال همراه با خشونت آنها به مکانی نامعلوم است. جان زندانیان سیاسی زندان قزلحصار در خطر جدی است.
از اینستاگرام احمدرضا حائری
#نه_به_اعدام #سعید_ماسوری #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔23
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پس از یورش وحشیانه به بند زندانیان سیاسی و اعدام مهدی حسنی و بهروز احسانی، زندانیان سیاسی اعضای کارزار به مکانی نامعلوم منتقل شده و گفته میشود سعید ماسوری به زندان زاهدان تبعید شده است. اما هیچ یک از آنان، تا کنون تماسی با خانواده خود نداشتهاند.
این زندانیان کجا هستند؟
زرتشت احمدی راغب
آرشام رضایی
افشین بایمانی
احمد رضا حائری
لقمان امینپور
مصطفی رمضانی
سعید ماسوری
خسرو رهنما
رضا سلمانزاده
محمد شافعی
سپهر امام جمعه
اسدالله هادی
ابوالحسن منتظر
اکبرباقری
علی معزی
میثم دهبان زاده
حمزه سواری
صلاح الدین ضیایی
رضا محمد حسینی
جان زندانیان سیاسی در خطر است.
صدایشان باشیم.
#زندانیان_سیاسی #زندان_قزلحصار #کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این زندانیان کجا هستند؟
زرتشت احمدی راغب
آرشام رضایی
افشین بایمانی
احمد رضا حائری
لقمان امینپور
مصطفی رمضانی
سعید ماسوری
خسرو رهنما
رضا سلمانزاده
محمد شافعی
سپهر امام جمعه
اسدالله هادی
ابوالحسن منتظر
اکبرباقری
علی معزی
میثم دهبان زاده
حمزه سواری
صلاح الدین ضیایی
رضا محمد حسینی
جان زندانیان سیاسی در خطر است.
صدایشان باشیم.
#زندانیان_سیاسی #زندان_قزلحصار #کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤32💔22
گلرخ ایرایی از زندان قرچک: چه سخت جان شدیم ما
«خبر آمد.
از آنجا.
از آنان.
پیراهنشان پاکیزه بود و خم بر ابرو نداشتند...»
صبح پنج مرداد ۱۴۰۴ خبر قتل حکومتی دو زندانی سیاسی در زیرنویس شبکه خبر اعلام شد. بچهها زیر تلویزیون قرنطینه زندان قرچک به خط شده بودند. کسی را یارای سخن گفتن نبود. اندوهی جمع را فراگرفته بود. چشمها تر میشدند و نگاهها مبهوت مانده بود. کمی بعد در اخبار تکمیلی اسامی مهدی و بهروز به زیرنویس خبر اضافه شد. مهدی حسنی و بهروز احسانی.
نه دیده بودیمشان و نه صدایشان را شنیده بودیم. اما چه خویشی و قرابتی بینمان شکل گرفته بود. گویی پارههای تنمان سربهدار شده بودند و به واقع نیز چنین بود. در ماههای اخیر به کرات نامشان را همراه با شعارها و سرودهایمان در «سهشنبههای نه اعدام» فریاد کرده بودیم و هر بار به همراه دیگر خویشان و رفقای در اسارت سرکوب و زیر حکم مرگ مرورشان کرده بودیم. حالا سربهدار شده بودند و اندوه نبودنشان سینه را از خشم و کینه مالامال میکرد. با خود زمزمه میکردیم
«میدانیم ایستادگی کردند و صبوری...» از این حجم از توحش در حیرت بودیم. اگرچه دیر آشنا بود.
نیروی سرکوب همبندیان بهروز و مهدی را با ضربوشتم و با غل و زنجیر ربوده بودند. سعید ماسوری نماد مقاومت و ایستادگی را پس از ۲۵ سال حبس بیوقفه به زندانی دیگر منتقل کرده بودند و بهروز و مهدی را به قتلگاه برده بودند. چه سخت جان شدیم ما.
تا شب غبار اندوه از چهره و بغض از نگاه زدودیم و بر ریشخندهای گزنده انگشتشمار همبندیان دریدهچشم که جان را میخراشید نیز غلبه کردیم. دست در دست هم سرود مقاومت سر دادیم و یاد آن سربهداران را گرامی داشتیم. آنان که تا آخرین دم، جان کلام «ناظم حکمت» را زیسته بودند.
«میدانم که پوزخندزنان مینگریستند خصم را. خم بر ابرو نداشتند...»
یادشان گرامی و مسیر آزادگیشان پر رهرو.
گلرخ ایرایی
زندان قرچک
مرداد ۱۴۰۴
#بهروز_احسانی
#مهدی_حسنی
#نه_به_اعدام
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#زندان_قزلحصار
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«خبر آمد.
از آنجا.
از آنان.
پیراهنشان پاکیزه بود و خم بر ابرو نداشتند...»
صبح پنج مرداد ۱۴۰۴ خبر قتل حکومتی دو زندانی سیاسی در زیرنویس شبکه خبر اعلام شد. بچهها زیر تلویزیون قرنطینه زندان قرچک به خط شده بودند. کسی را یارای سخن گفتن نبود. اندوهی جمع را فراگرفته بود. چشمها تر میشدند و نگاهها مبهوت مانده بود. کمی بعد در اخبار تکمیلی اسامی مهدی و بهروز به زیرنویس خبر اضافه شد. مهدی حسنی و بهروز احسانی.
نه دیده بودیمشان و نه صدایشان را شنیده بودیم. اما چه خویشی و قرابتی بینمان شکل گرفته بود. گویی پارههای تنمان سربهدار شده بودند و به واقع نیز چنین بود. در ماههای اخیر به کرات نامشان را همراه با شعارها و سرودهایمان در «سهشنبههای نه اعدام» فریاد کرده بودیم و هر بار به همراه دیگر خویشان و رفقای در اسارت سرکوب و زیر حکم مرگ مرورشان کرده بودیم. حالا سربهدار شده بودند و اندوه نبودنشان سینه را از خشم و کینه مالامال میکرد. با خود زمزمه میکردیم
«میدانیم ایستادگی کردند و صبوری...» از این حجم از توحش در حیرت بودیم. اگرچه دیر آشنا بود.
نیروی سرکوب همبندیان بهروز و مهدی را با ضربوشتم و با غل و زنجیر ربوده بودند. سعید ماسوری نماد مقاومت و ایستادگی را پس از ۲۵ سال حبس بیوقفه به زندانی دیگر منتقل کرده بودند و بهروز و مهدی را به قتلگاه برده بودند. چه سخت جان شدیم ما.
تا شب غبار اندوه از چهره و بغض از نگاه زدودیم و بر ریشخندهای گزنده انگشتشمار همبندیان دریدهچشم که جان را میخراشید نیز غلبه کردیم. دست در دست هم سرود مقاومت سر دادیم و یاد آن سربهداران را گرامی داشتیم. آنان که تا آخرین دم، جان کلام «ناظم حکمت» را زیسته بودند.
«میدانم که پوزخندزنان مینگریستند خصم را. خم بر ابرو نداشتند...»
یادشان گرامی و مسیر آزادگیشان پر رهرو.
گلرخ ایرایی
زندان قرچک
مرداد ۱۴۰۴
#بهروز_احسانی
#مهدی_حسنی
#نه_به_اعدام
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#زندان_قزلحصار
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤27💔21👍4🕊2🥰1
فشار و سرکوب بیسابقه و پروندهسازی تازه برای خاموش کردن صدای #احمدرضا_حائری پس از «شنبه خونین قزلحصار» و سرکوب بیسابقه زندانیان سیاسی در #زندان_قزلحصار
احضاریه جدید با اتهام تبلیغ علیه نظام از سوی شعبه۱۳ دادسرای انقلاب کرج، بلافاصله پس از ورود به بند با جسم و روح زخم خورده به احمدرضا حائری ابلاغ شد.
بنا بر اطلاع منابع نزدیک به خانواده احمدرضا حائری، ده روز پس از «شنبه خونین قزلحصار» در چهار مرداد و در شرایطی که آقای حائری هنوز درگیر جراحات جسمی و روحی ناشی از ضرب و جرح و هتک حرمت خود و دیگر همبندیها بوده و در چند روز گذشته دستکم سه بار برای درمان به بهداری واحد چهار اعزام شده، نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی به دلیل نگرانی از انتشار روایتهای این فعال حقوق بشر از «شنبه خونین قزلحصار» و شکنجههای صورت گرفته، روز یکشنبه ۱۲ مرداد و بلافاصله پس از بازگشت احمدرضا حائری به بند عمومی زندانیان سیاسی، احضاریهای را از سوی شعبه سیزده دادسرای ناحیه یک عمومی و انقلاب کرج به ایشان ابلاغ کردند، در این ابلاغیه از آقای حائری خواسته شده جهت دفاع از اتهام «تبلیغ علیه نظام» در آن شعبه حاضر شوند!
به نظر میرسد نگرانی از روایت جزئیات «شنبه خونین قزلحصار»، از سوی احمدرضا حائری دلیل این فشار و پرونده سازی و احضاریه فوری باشد.
افشاگریهای دقیق و با جزئیات احمدرضا حائری درباره اعدامها و دیگر موارد نقض حقوق زندانیان سیاسی و حتی زندانیان متهم به جرائم دیگر در سالهای اخیر موجب فشار و پرونده سازی های متعددی علیه وی شده و نقطه عطف این فشار و سرکوب که اینبار همراه با ضرب و جرح وحشیانه این فعال حقوق بشر زندانی توسط نیروهای گارد زندان با صورتهای پوشیده در «شنبه خونین قزلحصار» صورت گرفت که هنوز روایت کامل و با جزئیات آن منتشر نشده، اما بنا بر آنچه که آقای در تماس تلفنی گفتهاند: «میزان، گستردگی و عمق جنایت و نقض ابعاد مختلف حقوق بشر در شنبه خونین قزلحصار، در ۳۷ سال گذشته تاریخ زندان و زندانیان سیاسی جمهوری اسلامی بی سابقه بوده است.»
ما امیدواریم جزئیات «شنبه خونین قزلحصار» و روایت احمدرضا حائری و دیگر همبندیها ایشان که دو تن از آنها «مهدی حسنی و بهروز احسانی »متأسفانه اعدام شدند به زودی منتشر شود و عوامل این جنایت معرفی و مجازات شوند
#احمدرضا_حائری #از_قزلحسار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
احضاریه جدید با اتهام تبلیغ علیه نظام از سوی شعبه۱۳ دادسرای انقلاب کرج، بلافاصله پس از ورود به بند با جسم و روح زخم خورده به احمدرضا حائری ابلاغ شد.
بنا بر اطلاع منابع نزدیک به خانواده احمدرضا حائری، ده روز پس از «شنبه خونین قزلحصار» در چهار مرداد و در شرایطی که آقای حائری هنوز درگیر جراحات جسمی و روحی ناشی از ضرب و جرح و هتک حرمت خود و دیگر همبندیها بوده و در چند روز گذشته دستکم سه بار برای درمان به بهداری واحد چهار اعزام شده، نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی به دلیل نگرانی از انتشار روایتهای این فعال حقوق بشر از «شنبه خونین قزلحصار» و شکنجههای صورت گرفته، روز یکشنبه ۱۲ مرداد و بلافاصله پس از بازگشت احمدرضا حائری به بند عمومی زندانیان سیاسی، احضاریهای را از سوی شعبه سیزده دادسرای ناحیه یک عمومی و انقلاب کرج به ایشان ابلاغ کردند، در این ابلاغیه از آقای حائری خواسته شده جهت دفاع از اتهام «تبلیغ علیه نظام» در آن شعبه حاضر شوند!
به نظر میرسد نگرانی از روایت جزئیات «شنبه خونین قزلحصار»، از سوی احمدرضا حائری دلیل این فشار و پرونده سازی و احضاریه فوری باشد.
افشاگریهای دقیق و با جزئیات احمدرضا حائری درباره اعدامها و دیگر موارد نقض حقوق زندانیان سیاسی و حتی زندانیان متهم به جرائم دیگر در سالهای اخیر موجب فشار و پرونده سازی های متعددی علیه وی شده و نقطه عطف این فشار و سرکوب که اینبار همراه با ضرب و جرح وحشیانه این فعال حقوق بشر زندانی توسط نیروهای گارد زندان با صورتهای پوشیده در «شنبه خونین قزلحصار» صورت گرفت که هنوز روایت کامل و با جزئیات آن منتشر نشده، اما بنا بر آنچه که آقای در تماس تلفنی گفتهاند: «میزان، گستردگی و عمق جنایت و نقض ابعاد مختلف حقوق بشر در شنبه خونین قزلحصار، در ۳۷ سال گذشته تاریخ زندان و زندانیان سیاسی جمهوری اسلامی بی سابقه بوده است.»
ما امیدواریم جزئیات «شنبه خونین قزلحصار» و روایت احمدرضا حائری و دیگر همبندیها ایشان که دو تن از آنها «مهدی حسنی و بهروز احسانی »متأسفانه اعدام شدند به زودی منتشر شود و عوامل این جنایت معرفی و مجازات شوند
#احمدرضا_حائری #از_قزلحسار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤20💔10
اعتراض زندانیان قزلحصار علیه «نرمالسازی مرگ»؛ بدنهای قابل حذف، نتیجهی فقر و تبعیض سیستماتیک
✍️آرش صادقی، فعال حقوق بشر
در پی انتشار گزارشهایی از اعتصاب غذای جمعی زندانیان محکوم به اعدام در زندان قزلحصار، آرش صادقی، فعال حقوق بشر، با انتشار یادداشتی در شبکهی اجتماعی ایکس، این اعتراض را فراتر از یک واکنش فردی دانست و آن را «کنشی اجتماعی علیه نرمالسازی مرگ و بازتولید تبعیض سیستماتیک» توصیف کرد. او با نگاهی تحلیلی، اعدام را نه ابزار عدالت، بلکه ابزاری برای حفظ نظم سرکوبگر و کنترل بدنهای فرودست خواند.
متن کامل نوشته آقای صادقی به شرح زیر است:
در روزهای میانی مهرماه، گزارشهایی از زندان قزلحصار منتشر شد که نشان میداد دهها زندانی محکوم به اعدام، در پی انتقال همبندیانشان به سلول انفرادی جهت اجرای حکم، دست به اعتصاب غذای جمعی زدهاند. این حرکت، که با شعار «نه به اعدام» همراه بود، از مرزهای یک واکنش فردی پیش رفت و به یکی از بزرگترین اعتراضات درونزندان در مخالفت با اعدام در سالهای اخیر تبدیل شد.
این رویداد را نمیتوان صرفاً در قالب اخبار حقوق بشری یا بحرانهای زندان تحلیل کرد. آنچه در قزلحصار رخ داده، بهمثابه یک کنش اجتماعی خودآگاهانه است.
نظام های کیفری، از مجازات اعدام نه تنها بهعنوان ابزار مقابله با جرم، بلکه بهعنوان مکانیسمی برای بازتولید قدرت و کنترل اجتماعی استفاده میکند. میشل فوکو، در تحلیل تاریخیاش از نظامهای کیفری، نشان میدهد که نمایش خشونت (از جمله اعدام) نقش مهمی در مرئیسازی اقتدار ایفا میکند.
زندانیان محکوم به اعدام، بهویژه در حوزهی جرایم مواد مخدر که بیشتر اعدامهای کشور را در بر میگیرند، نه صرفاً مجرمان، بلکه «بدنهای قابل حذف»اند؛ قربانیانی که حذف فیزیکیشان قرار است پیام انضباط به جامعه منتقل کند.
در تحلیل جامعهشناختی، پرسش اصلی این نیست که «چه کسی مرتکب جرم شده؟» بلکه این است که «چه کسی مجازات میشود؟» نگاهی به ترکیب زندانیان محکوم به اعدام در ایران، بهویژه در حوزهی مواد مخدر، نشان میدهد که اکثریت آنها از طبقات فرودست و فاقد حمایت اجتماعیاند.
به بیان دیگر، اعدام در این چهارچوب نه بر پایهی عدالت، بلکه بر پایهی نابرابری ساختاری اعمال میشود. در بسیاری موارد، افراد درگیر در قاچاق مواد مخدر، قربانی فقر سیستماتیک و نداشتن فرصتهای برابر بودهاند؛ اما مجازاتشان برابر با کسانیست که با اهداف سوداگرانه و در سطوح بالای مافیا عمل میکنند و معمولاً از مجازات میگریزند.
از دل این اعتراضِ زندان، نوعی همبستگی اخلاقی اجتماعی نوظهور در حال شکلگیریست. همصدایی زندانیان با خانوادههایشان در بیرون زندان، و شعار جمعی «نه به اعدام»، حامل یک پیام مهم است:
حق حیات، بنیادیتر از ساختارهای کیفری و ایدئولوژیک است.
همبستگی درون زندان و بیرون آن، شکلی از مقاومت در برابر «نرمالسازی مرگ» است. جامعهای که نسبت به اعدام بیتفاوت میشود، دیر یا زود، ظرفیت خود را برای همدلی، ترمیم، و دموکراسی اخلاقی از دست میدهد.
ضرورت بازنگری در فلسفهی مجازات
اعدام، مسئلهای صرفاً حقوقی نیست؛ بلکه پرسشی فلسفی دربارهی معنای عدالت، مرزهای قدرت، و ارزش حیات انسانی است.
اعتراضاتی نظیر اعتراض در قزلحصار، نشان میدهند که حتی در فضای مرگ، صدای زندگی میتواند برخیزد اگر گوش شنوایی در جامعه باشد.
#نه_به_اعدام #زندان_قزلحصار #از_قزلحصار_بگو #آرش_صادقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️آرش صادقی، فعال حقوق بشر
در پی انتشار گزارشهایی از اعتصاب غذای جمعی زندانیان محکوم به اعدام در زندان قزلحصار، آرش صادقی، فعال حقوق بشر، با انتشار یادداشتی در شبکهی اجتماعی ایکس، این اعتراض را فراتر از یک واکنش فردی دانست و آن را «کنشی اجتماعی علیه نرمالسازی مرگ و بازتولید تبعیض سیستماتیک» توصیف کرد. او با نگاهی تحلیلی، اعدام را نه ابزار عدالت، بلکه ابزاری برای حفظ نظم سرکوبگر و کنترل بدنهای فرودست خواند.
متن کامل نوشته آقای صادقی به شرح زیر است:
در روزهای میانی مهرماه، گزارشهایی از زندان قزلحصار منتشر شد که نشان میداد دهها زندانی محکوم به اعدام، در پی انتقال همبندیانشان به سلول انفرادی جهت اجرای حکم، دست به اعتصاب غذای جمعی زدهاند. این حرکت، که با شعار «نه به اعدام» همراه بود، از مرزهای یک واکنش فردی پیش رفت و به یکی از بزرگترین اعتراضات درونزندان در مخالفت با اعدام در سالهای اخیر تبدیل شد.
این رویداد را نمیتوان صرفاً در قالب اخبار حقوق بشری یا بحرانهای زندان تحلیل کرد. آنچه در قزلحصار رخ داده، بهمثابه یک کنش اجتماعی خودآگاهانه است.
نظام های کیفری، از مجازات اعدام نه تنها بهعنوان ابزار مقابله با جرم، بلکه بهعنوان مکانیسمی برای بازتولید قدرت و کنترل اجتماعی استفاده میکند. میشل فوکو، در تحلیل تاریخیاش از نظامهای کیفری، نشان میدهد که نمایش خشونت (از جمله اعدام) نقش مهمی در مرئیسازی اقتدار ایفا میکند.
زندانیان محکوم به اعدام، بهویژه در حوزهی جرایم مواد مخدر که بیشتر اعدامهای کشور را در بر میگیرند، نه صرفاً مجرمان، بلکه «بدنهای قابل حذف»اند؛ قربانیانی که حذف فیزیکیشان قرار است پیام انضباط به جامعه منتقل کند.
در تحلیل جامعهشناختی، پرسش اصلی این نیست که «چه کسی مرتکب جرم شده؟» بلکه این است که «چه کسی مجازات میشود؟» نگاهی به ترکیب زندانیان محکوم به اعدام در ایران، بهویژه در حوزهی مواد مخدر، نشان میدهد که اکثریت آنها از طبقات فرودست و فاقد حمایت اجتماعیاند.
به بیان دیگر، اعدام در این چهارچوب نه بر پایهی عدالت، بلکه بر پایهی نابرابری ساختاری اعمال میشود. در بسیاری موارد، افراد درگیر در قاچاق مواد مخدر، قربانی فقر سیستماتیک و نداشتن فرصتهای برابر بودهاند؛ اما مجازاتشان برابر با کسانیست که با اهداف سوداگرانه و در سطوح بالای مافیا عمل میکنند و معمولاً از مجازات میگریزند.
از دل این اعتراضِ زندان، نوعی همبستگی اخلاقی اجتماعی نوظهور در حال شکلگیریست. همصدایی زندانیان با خانوادههایشان در بیرون زندان، و شعار جمعی «نه به اعدام»، حامل یک پیام مهم است:
حق حیات، بنیادیتر از ساختارهای کیفری و ایدئولوژیک است.
همبستگی درون زندان و بیرون آن، شکلی از مقاومت در برابر «نرمالسازی مرگ» است. جامعهای که نسبت به اعدام بیتفاوت میشود، دیر یا زود، ظرفیت خود را برای همدلی، ترمیم، و دموکراسی اخلاقی از دست میدهد.
ضرورت بازنگری در فلسفهی مجازات
اعدام، مسئلهای صرفاً حقوقی نیست؛ بلکه پرسشی فلسفی دربارهی معنای عدالت، مرزهای قدرت، و ارزش حیات انسانی است.
اعتراضاتی نظیر اعتراض در قزلحصار، نشان میدهند که حتی در فضای مرگ، صدای زندگی میتواند برخیزد اگر گوش شنوایی در جامعه باشد.
#نه_به_اعدام #زندان_قزلحصار #از_قزلحصار_بگو #آرش_صادقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤25🕊2👌1
عدالت با مرگ برقرار نمیشود
✍️ مریم یحیوی
افزایش نگرانکنندهی صدور و اجرای احکام اعدام، بهخصوص در زندان قزلحصار، بار دیگر نگاهها را متوجه پیوند میان خشونت ساختاری، فقر و سیاست کیفری در ایران کرده است. در این ساختار، اعدام نه صرفاً یک مجازات قضایی، بلکه بخشی از سازوکار کنترل اجتماعی و حفظ نظم موجود است؛ نظمی که بر پایهی سرکوب، تبعیض و ترس بنا شده است.
بخش عمدهای از محکومان به اعدام از میان طبقات فرودست و حاشیهنشین جامعه هستند؛ کسانی که بیشتر قربانی شرایط نابرابر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیاند تا عامل آن. در چنین بسترهایی، «جرم» اغلب حاصل انتخاب آگاهانهی فردی نیست، بلکه پیامد اجتنابناپذیر فقر، تبعیض و فقدان فرصتهای برابر است. از اینرو، مجازات مرگ نه عادلانه است و نه بازدارنده؛ تنها تکرار همان چرخهی خشونت و نابرابریست که آن جرم را زاده است.
اعتصاب غذای ۱۵۰۰ زندانی غیرسیاسی در واحد ۲ زندان قزلحصار و تداوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» — که اکنون بیش از ۹۰ هفته در ۵۲ زندان کشور جریان دارد و از دل زندان قزلحصار شکل گرفت — یادآور این واقعیت است که مخالفت با اعدام، واکنشی صرفاً انسانی نیست، بلکه پاسخی آگاهانه به سیاستهاییست که حذف انسان را جایگزین اصلاح اجتماعی کرده است.
در نگرش عدالتمحور، مجازات باید فرصتی برای ترمیم رابطهی فرد و جامعه باشد، نه پایانی بر آن. عدالت واقعی زمانی معنا دارد که به انسان امکان جبران، رشد و بازگشت داده شود. اعدام این امکان را بهکلی نابود میکند و خود در تضاد کامل با مفهوم عدالت قرار میگیرد.
اصرار بر مجازات مرگ، بهویژه در ابعاد گسترده، بیش از هر چیز گواه ناتوانی یک ساختار در مواجهه با ریشههای جرم است. جامعهای که مسیر اصلاح را کنار گذاشته و تنها به حذف متوسل میشود، خشونت را از سطح فردی به سطح نهادی ارتقا میدهد.
صدایی که از دل زندان قزلحصار برخاسته، صدای هشدار است؛ هشداری علیه روندی ضدانسانی که نباید نادیده گرفته شود. وظیفهی اخلاقی، انسانی و مدنی تمامی وجدانهای بیدار است که در برابر این خشونت سازمانیافته سکوت نکرده و خواست لغو احکام اعدام را به مطالبهای جدی و ضروری در سطح جامعه بدل سازند.
نه به اعدام، آری به زندگی
نه به خشونت ساختاری، آری به عدالت ترمیمی
#مریم_یحیوی
#نه_به_اعدام
#از_قزلحصار_بگو
#زندان_قزلحصار
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_استبداد
#نه_به_دیکتاتوری
#نه_به_خشونت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️ مریم یحیوی
افزایش نگرانکنندهی صدور و اجرای احکام اعدام، بهخصوص در زندان قزلحصار، بار دیگر نگاهها را متوجه پیوند میان خشونت ساختاری، فقر و سیاست کیفری در ایران کرده است. در این ساختار، اعدام نه صرفاً یک مجازات قضایی، بلکه بخشی از سازوکار کنترل اجتماعی و حفظ نظم موجود است؛ نظمی که بر پایهی سرکوب، تبعیض و ترس بنا شده است.
بخش عمدهای از محکومان به اعدام از میان طبقات فرودست و حاشیهنشین جامعه هستند؛ کسانی که بیشتر قربانی شرایط نابرابر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیاند تا عامل آن. در چنین بسترهایی، «جرم» اغلب حاصل انتخاب آگاهانهی فردی نیست، بلکه پیامد اجتنابناپذیر فقر، تبعیض و فقدان فرصتهای برابر است. از اینرو، مجازات مرگ نه عادلانه است و نه بازدارنده؛ تنها تکرار همان چرخهی خشونت و نابرابریست که آن جرم را زاده است.
اعتصاب غذای ۱۵۰۰ زندانی غیرسیاسی در واحد ۲ زندان قزلحصار و تداوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» — که اکنون بیش از ۹۰ هفته در ۵۲ زندان کشور جریان دارد و از دل زندان قزلحصار شکل گرفت — یادآور این واقعیت است که مخالفت با اعدام، واکنشی صرفاً انسانی نیست، بلکه پاسخی آگاهانه به سیاستهاییست که حذف انسان را جایگزین اصلاح اجتماعی کرده است.
در نگرش عدالتمحور، مجازات باید فرصتی برای ترمیم رابطهی فرد و جامعه باشد، نه پایانی بر آن. عدالت واقعی زمانی معنا دارد که به انسان امکان جبران، رشد و بازگشت داده شود. اعدام این امکان را بهکلی نابود میکند و خود در تضاد کامل با مفهوم عدالت قرار میگیرد.
اصرار بر مجازات مرگ، بهویژه در ابعاد گسترده، بیش از هر چیز گواه ناتوانی یک ساختار در مواجهه با ریشههای جرم است. جامعهای که مسیر اصلاح را کنار گذاشته و تنها به حذف متوسل میشود، خشونت را از سطح فردی به سطح نهادی ارتقا میدهد.
صدایی که از دل زندان قزلحصار برخاسته، صدای هشدار است؛ هشداری علیه روندی ضدانسانی که نباید نادیده گرفته شود. وظیفهی اخلاقی، انسانی و مدنی تمامی وجدانهای بیدار است که در برابر این خشونت سازمانیافته سکوت نکرده و خواست لغو احکام اعدام را به مطالبهای جدی و ضروری در سطح جامعه بدل سازند.
نه به اعدام، آری به زندگی
نه به خشونت ساختاری، آری به عدالت ترمیمی
#مریم_یحیوی
#نه_به_اعدام
#از_قزلحصار_بگو
#زندان_قزلحصار
#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_استبداد
#نه_به_دیکتاتوری
#نه_به_خشونت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊22💔9❤4👍2