محبوبه رمضانی:
«شما با آبان نابود شدید»
وقتی مادران نمیگذارند جنایت فراموش شود!
پیام همراهان
آبان، فقط یک ماه در تقویم نیست. نامِ زخمی است که هنوز بر پیشانیِ خاک و دلِ مردم جا مانده.
در آن روزها، صداها خاموش شدند، اینترنت را بریدند تا هیچ چشم و گوشی شاهد نباشد. اما خونِ جوانان روی آسفالتِ خیابان، حقیقت را نوشت؛ حقیقتی که هیچ حکومتی با سانسور و فراموشی نمیتواند پاک کند.
محبوبه رضایی، مادرِ پژمان قلیپور، از دل همین زخم برخاست و گفت: «شما با آبان نابود شدید.»
این جمله فقط فریاد یک مادر نیست؛ شهادتی است از درون تاریخ. مادرانِ آبان، مثل ستونهای خاموشِ حافظهاند — زنانی که سوگواریشان به عدالت معنا میدهد.
آبان به ما یاد داد که حافظه، خود نوعی مقاومت است. هر بار که نامی را بر زبان میآوریم — پژمان، نیکا، پویا، نوید... — تکهای از حقیقت راه زنده میکنیم.
فراموشی، دومین مرگ است؛ و ما نمیخواهیم دوباره بمیریم.
در برابر هر جنایت، رسالتِ انسانی ما ثبت، روایت و شهادت است. اگر صداها را نبینیم، اگر رنج را بازنگوییم، چرخهی ظلم ادامه مییابد.
باید یاد بگیریم چگونه روایت کنیم، چگونه درد را به سند تبدیل کنیم، و چگونه وجدان جمعیمان را از دست ندهیم.
آبان فقط گذشته نیست؛ پرسشی است که هنوز از ما میپرسد:
آیا شاهد خواهیم بود، یا تماشاگر؟
#آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #دادخواهی #پژمان_قلی_پور #پویا_بختباری #نوید_بهبودی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«شما با آبان نابود شدید»
وقتی مادران نمیگذارند جنایت فراموش شود!
پیام همراهان
آبان، فقط یک ماه در تقویم نیست. نامِ زخمی است که هنوز بر پیشانیِ خاک و دلِ مردم جا مانده.
در آن روزها، صداها خاموش شدند، اینترنت را بریدند تا هیچ چشم و گوشی شاهد نباشد. اما خونِ جوانان روی آسفالتِ خیابان، حقیقت را نوشت؛ حقیقتی که هیچ حکومتی با سانسور و فراموشی نمیتواند پاک کند.
محبوبه رضایی، مادرِ پژمان قلیپور، از دل همین زخم برخاست و گفت: «شما با آبان نابود شدید.»
این جمله فقط فریاد یک مادر نیست؛ شهادتی است از درون تاریخ. مادرانِ آبان، مثل ستونهای خاموشِ حافظهاند — زنانی که سوگواریشان به عدالت معنا میدهد.
آبان به ما یاد داد که حافظه، خود نوعی مقاومت است. هر بار که نامی را بر زبان میآوریم — پژمان، نیکا، پویا، نوید... — تکهای از حقیقت راه زنده میکنیم.
فراموشی، دومین مرگ است؛ و ما نمیخواهیم دوباره بمیریم.
در برابر هر جنایت، رسالتِ انسانی ما ثبت، روایت و شهادت است. اگر صداها را نبینیم، اگر رنج را بازنگوییم، چرخهی ظلم ادامه مییابد.
باید یاد بگیریم چگونه روایت کنیم، چگونه درد را به سند تبدیل کنیم، و چگونه وجدان جمعیمان را از دست ندهیم.
آبان فقط گذشته نیست؛ پرسشی است که هنوز از ما میپرسد:
آیا شاهد خواهیم بود، یا تماشاگر؟
#آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #دادخواهی #پژمان_قلی_پور #پویا_بختباری #نوید_بهبودی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔17👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«امروز در کشور ما آزادی بیان به طور کامل وجود دارد. کسانی هستند نظام را هم قبول ندارند. نه نظام را قبول دارند، نه دولت را قبول دارند، نه رهبری را قبول دارند. حرف میزنند، صحبت میکنند، نظراتشان را میگویند. کسی هم به کار آنها کاری ندارد. هیچ کس امروز به خاطر این که بر طبق عقیده خود حرف زده است مورد موآخذه دستگاه نیست.»
این سخنان خامنهای بار دیگر در شبکههای اجتماعی در حال انتشار است.
تصاویر برخی زندانیان سیاسی را که تنها به خاطر بیان عقیده و نظرشان زندانی شدهاند را هم به عنوان شاهد «صداقت» خامنهای گذاشتیم.
اگر میخواستیم تصاویر همه کسانی که تنها به خاطر بیان و ابراز عقیده و تظر بازداشت، موآخذه، احضار، تهدید، شکنجه و حتی اعدام قرار گرفتند را بگذاریم ویدیو احتمالا ساعتها ادامه مییافت!
#ولایت_فقیه #استبداد_دینی #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این سخنان خامنهای بار دیگر در شبکههای اجتماعی در حال انتشار است.
تصاویر برخی زندانیان سیاسی را که تنها به خاطر بیان عقیده و نظرشان زندانی شدهاند را هم به عنوان شاهد «صداقت» خامنهای گذاشتیم.
اگر میخواستیم تصاویر همه کسانی که تنها به خاطر بیان و ابراز عقیده و تظر بازداشت، موآخذه، احضار، تهدید، شکنجه و حتی اعدام قرار گرفتند را بگذاریم ویدیو احتمالا ساعتها ادامه مییافت!
#ولایت_فقیه #استبداد_دینی #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍20❤6
ابتلای نظام به سرطان سیاسی
✍️آبتین نیکمنش
شکاف در ساختار سیاسی و درگیری میان پدرخواندههای باندهای قدرت را سرطان میخوانمش، چرا که همچون سرطان، نظم و مکانیسم یک بدنه را ویران میکند. نشانههای این مرض، اخیراً بیش از پیش نوک کوه یخش در جمهوری اسلامی هویدا شده است؛ چند هفته پیش، شمخانی تلاش کرد در رسانهها با زیر سؤال بردن صداقت حسن روحانی در ماجرای هواپیمای اوکراینی، او را بیاعتبار کند، و چندی بعد، فیلم عروسی دختر شمخانی به طور گسترده پخش شد. از سویی، اژهای پس از سالها سکوت، به جان علی انصاری، رئیس بانک آینده و نوچهی مجتبی خامنهای میافتد و برای انحلال بانک آینده تهدیدش میکند. در این اثنا، مصطفی پورمحمدی (عنصر مخوف امنیتی و قضایی سابق) میگوید اعضای نظام بهتر است به جای درگیری با هم، به مصلحت نظام فکر کنند؛ و شمخانی هم ملتمسانه فریاد میزند: «آهای رقبا، هوشیار باشید که ما همگی در یک کشتی نشستهایم!»
میبینید که این روزها شنیدن صدای درگیری گرگها در جمهوری اسلامی کار سختی نیست. قبلاً هم کم نبود، اما امروز آنقدر گسترده شده که به فضای رسانه کشیده است؛ از اینرو مردم ایران باید بسیار امیدوار باشند. در همهی تئوریها و نظریهپردازیها دربارهی انقلابها و فروپاشیها، وقوع شکاف و عدم انسجام نیروهای سیاسی در یک رژیم، در کنار سایر عوامل مثل بحران مشروعیت، بحران کارآمدی، فشار خارجی و حضور اپوزیسیون عملگرا، از شروط لازم و اصلی است. زیرا مادامی که نیروهای سیاسی همصدا باشند، دستگاه سرکوب نیز منسجم و مطمئن عمل میکند؛ اما شکاف در بالا، ناامیدی و بیاعتمادی را به پایین منتقل میکند.
از سوی دیگر، این درگیریها و شکافها در زمان بحرانهایی مثل اعتراضات خیابانی یا حملهی نظامی، میتواند همچون سرطانی به جان دستگاه تصمیمسازی و اتاقهای فکر امنیتی بیفتد و آنها را دچار خطاهای محاسباتیای کند که تصمیمهایشان بلای جان خودشان شود. بهویژه وقتی عمود خیمهی نظام و عامل انسجام، یعنی رهبری جمهوری اسلامی، حذف شده باشد. او چینیبندزن این شکافها در بیش از سه دههی گذشته بوده و دیگر کسی در قد و قامت او پیدا نخواهد شد که بتواند این ترکها را بند بزند.
یادتان نرود ابراهیم رئیسی سال گذشته در حضور اردوغان، فالی گرفت و حضرت حافظ گفت:
«خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل!»
و میبینیم که از آن روز تاکنون چه بر جمهوری اسلامی گذشته است. شاید همین فال، استعارهای از سرنوشتی باشد که این بار نه در کتاب شعر، بلکه در متن کتاب تاریخ برای جمهوری اسلامی نگاشته شود.
آبتین نیکمنش
#بحران_مشروعیت #جنگ_قدرت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️آبتین نیکمنش
شکاف در ساختار سیاسی و درگیری میان پدرخواندههای باندهای قدرت را سرطان میخوانمش، چرا که همچون سرطان، نظم و مکانیسم یک بدنه را ویران میکند. نشانههای این مرض، اخیراً بیش از پیش نوک کوه یخش در جمهوری اسلامی هویدا شده است؛ چند هفته پیش، شمخانی تلاش کرد در رسانهها با زیر سؤال بردن صداقت حسن روحانی در ماجرای هواپیمای اوکراینی، او را بیاعتبار کند، و چندی بعد، فیلم عروسی دختر شمخانی به طور گسترده پخش شد. از سویی، اژهای پس از سالها سکوت، به جان علی انصاری، رئیس بانک آینده و نوچهی مجتبی خامنهای میافتد و برای انحلال بانک آینده تهدیدش میکند. در این اثنا، مصطفی پورمحمدی (عنصر مخوف امنیتی و قضایی سابق) میگوید اعضای نظام بهتر است به جای درگیری با هم، به مصلحت نظام فکر کنند؛ و شمخانی هم ملتمسانه فریاد میزند: «آهای رقبا، هوشیار باشید که ما همگی در یک کشتی نشستهایم!»
میبینید که این روزها شنیدن صدای درگیری گرگها در جمهوری اسلامی کار سختی نیست. قبلاً هم کم نبود، اما امروز آنقدر گسترده شده که به فضای رسانه کشیده است؛ از اینرو مردم ایران باید بسیار امیدوار باشند. در همهی تئوریها و نظریهپردازیها دربارهی انقلابها و فروپاشیها، وقوع شکاف و عدم انسجام نیروهای سیاسی در یک رژیم، در کنار سایر عوامل مثل بحران مشروعیت، بحران کارآمدی، فشار خارجی و حضور اپوزیسیون عملگرا، از شروط لازم و اصلی است. زیرا مادامی که نیروهای سیاسی همصدا باشند، دستگاه سرکوب نیز منسجم و مطمئن عمل میکند؛ اما شکاف در بالا، ناامیدی و بیاعتمادی را به پایین منتقل میکند.
از سوی دیگر، این درگیریها و شکافها در زمان بحرانهایی مثل اعتراضات خیابانی یا حملهی نظامی، میتواند همچون سرطانی به جان دستگاه تصمیمسازی و اتاقهای فکر امنیتی بیفتد و آنها را دچار خطاهای محاسباتیای کند که تصمیمهایشان بلای جان خودشان شود. بهویژه وقتی عمود خیمهی نظام و عامل انسجام، یعنی رهبری جمهوری اسلامی، حذف شده باشد. او چینیبندزن این شکافها در بیش از سه دههی گذشته بوده و دیگر کسی در قد و قامت او پیدا نخواهد شد که بتواند این ترکها را بند بزند.
یادتان نرود ابراهیم رئیسی سال گذشته در حضور اردوغان، فالی گرفت و حضرت حافظ گفت:
«خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل!»
و میبینیم که از آن روز تاکنون چه بر جمهوری اسلامی گذشته است. شاید همین فال، استعارهای از سرنوشتی باشد که این بار نه در کتاب شعر، بلکه در متن کتاب تاریخ برای جمهوری اسلامی نگاشته شود.
آبتین نیکمنش
#بحران_مشروعیت #جنگ_قدرت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍21❤1
Forwarded from گفتوشنود
۲۷ اکتبر هر ساله به عنوان روز جهانی آزادی مذهبی در ایالات متحده گرامی داشته میشود و یادآور امضای قانون آزادی مذهبی بینالمللی سال ۱۹۹۸ (IRFA) است. این قانون برجسته که توسط رئیس جمهور بیل کلینتون به قانون تبدیل شد، ایالات متحده را در سیاست خارجی خود متعهد میکند که «نقض آزادی مذهبی را محکوم کند و حق اساسی آزادی مذهب را ترویج و به سایر دولتها در ترویج آن کمک کند.
این روز یادآور یکی از بنیادیترین حقوق بشر است: آزادی باور، وجدان و اندیشه است. این آزادی، نه تنها حق انتخاب یا تغییر دین، بلکه حق نداشتن هیچ دینی را نیز در بر میگیرد حقی که ریشه در کرامت ذاتی انسان دارد.
در قانون اساسی آمریکا، این اصل در همان بند نخست متمم اول تجلی یافته است؛ جایی که بهصراحت میگوید: «کنگره نباید قانونی وضع کند که به استقرار دین خاصی بینجامد یا آزادی اجرای دین را محدود کند.» این جمله کوتاه، از قدرتمندترین تضمینهای حقوق بشری در تاریخ مدرن به شمار میرود و سنگبنای جدایی نهاد دین از دولت و تضمین تنوع باورها در جامعه آمریکاست.
روز جهانی آزادی دینی فرصتی است برای یادآوری اینکه ایمان، تردید، و حتی بیایمانی، همگی جلوههایی از وجدان انسانیاند و هیچکدام نباید ابزار طرد، نفرت یا خشونت شوند. مدارا و رواداری، نه نشانه ضعف، بلکه نشانه بلوغ فرهنگی و اخلاقی جوامعاند. تنها از رهگذر پذیرش تنوع باورهاست که میتوان به جامعهای دست یافت که در آن کرامت انسانی در همه اشکالش محترم شمرده میشود.
در جهانی که هنوز بسیاری به خاطر باور یا بیباوری خود تحت فشار و تهدید قرار میگیرند، گرامیداشت چنین روزی یادآور مسئولیتی جهانی است: دفاع از آزادی وجدان برای همه، نه فقط برای کسانی که مانند ما میاندیشند.
#آزادی_باور #آزادی_ادیان #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
۲۷ اکتبر هر ساله به عنوان روز جهانی آزادی مذهبی در ایالات متحده گرامی داشته میشود و یادآور امضای قانون آزادی مذهبی بینالمللی سال ۱۹۹۸ (IRFA) است. این قانون برجسته که توسط رئیس جمهور بیل کلینتون به قانون تبدیل شد، ایالات متحده را در سیاست خارجی خود متعهد میکند که «نقض آزادی مذهبی را محکوم کند و حق اساسی آزادی مذهب را ترویج و به سایر دولتها در ترویج آن کمک کند.
این روز یادآور یکی از بنیادیترین حقوق بشر است: آزادی باور، وجدان و اندیشه است. این آزادی، نه تنها حق انتخاب یا تغییر دین، بلکه حق نداشتن هیچ دینی را نیز در بر میگیرد حقی که ریشه در کرامت ذاتی انسان دارد.
در قانون اساسی آمریکا، این اصل در همان بند نخست متمم اول تجلی یافته است؛ جایی که بهصراحت میگوید: «کنگره نباید قانونی وضع کند که به استقرار دین خاصی بینجامد یا آزادی اجرای دین را محدود کند.» این جمله کوتاه، از قدرتمندترین تضمینهای حقوق بشری در تاریخ مدرن به شمار میرود و سنگبنای جدایی نهاد دین از دولت و تضمین تنوع باورها در جامعه آمریکاست.
روز جهانی آزادی دینی فرصتی است برای یادآوری اینکه ایمان، تردید، و حتی بیایمانی، همگی جلوههایی از وجدان انسانیاند و هیچکدام نباید ابزار طرد، نفرت یا خشونت شوند. مدارا و رواداری، نه نشانه ضعف، بلکه نشانه بلوغ فرهنگی و اخلاقی جوامعاند. تنها از رهگذر پذیرش تنوع باورهاست که میتوان به جامعهای دست یافت که در آن کرامت انسانی در همه اشکالش محترم شمرده میشود.
در جهانی که هنوز بسیاری به خاطر باور یا بیباوری خود تحت فشار و تهدید قرار میگیرند، گرامیداشت چنین روزی یادآور مسئولیتی جهانی است: دفاع از آزادی وجدان برای همه، نه فقط برای کسانی که مانند ما میاندیشند.
#آزادی_باور #آزادی_ادیان #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍8
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سالگرد جانباختن آرمیتا گراوند
آرمیتا؛ دختر صبح آزادی
آرمیتا تنها ۱۷ سال سن داشت، روز نهم مهر ماه ۱۴۰۲، مثل هر روز از خانه خارج شد تا به دوستانش بپیوندد و به مدرسه برود.
آرمیتا پیشتر در یک استوری اینستاگرام نوشته بود:
«حتی تاریکترین شبها نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید.»
او همچون بسیاری از جوانان همنسلش، بعد از کشته شدن مهسا و خیزش انقلابی ۱۴۰۱ کلا زندگیش تغییر یافته بود. سال قبلتر او شهامت نیکاها، ساریناها و حدیثها را دیده بود و مثل اکثر دختران ایران انتخاب کرد که بدون روسری به خیابان برود و به حجاب اجباری تن ندهد.
مدتی بود که نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، که تلاش میکنند تاریکیها را حتی شده چند روز بیشتر تداوم بدهند، برای ترساندن مردم در خیابانها حاضر شده بودند. آن روز آنها با آرمیتا درگیر شدند، او را هل دادند و آرمیتا به زمین خورد و دچار ضربه مغزی شد.
اما حکومت که بعد از خیزش پس از کشته شدن مهسا، ترسیده بود، تلاش کرد تا با دروغپردازی، محدود کردن خبرنگاران و پنهانکاری جلوی واکنش جامعه را به قتل آرمیتا بگیرد.
آرمیتا فراموش نخواهد شد و میلیونها جوان ایرانی برای آرزوهای آرمیتا به مبارزه ادامه خواهند داد.
#آرمیتا_گراوند #آرمیتا_گراوند #یاری_مدنی_توانا
ویدیو از صفحه خواهر آرمیتا
@Tavaana_TavaanaTech
آرمیتا؛ دختر صبح آزادی
آرمیتا تنها ۱۷ سال سن داشت، روز نهم مهر ماه ۱۴۰۲، مثل هر روز از خانه خارج شد تا به دوستانش بپیوندد و به مدرسه برود.
آرمیتا پیشتر در یک استوری اینستاگرام نوشته بود:
«حتی تاریکترین شبها نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید.»
او همچون بسیاری از جوانان همنسلش، بعد از کشته شدن مهسا و خیزش انقلابی ۱۴۰۱ کلا زندگیش تغییر یافته بود. سال قبلتر او شهامت نیکاها، ساریناها و حدیثها را دیده بود و مثل اکثر دختران ایران انتخاب کرد که بدون روسری به خیابان برود و به حجاب اجباری تن ندهد.
مدتی بود که نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، که تلاش میکنند تاریکیها را حتی شده چند روز بیشتر تداوم بدهند، برای ترساندن مردم در خیابانها حاضر شده بودند. آن روز آنها با آرمیتا درگیر شدند، او را هل دادند و آرمیتا به زمین خورد و دچار ضربه مغزی شد.
اما حکومت که بعد از خیزش پس از کشته شدن مهسا، ترسیده بود، تلاش کرد تا با دروغپردازی، محدود کردن خبرنگاران و پنهانکاری جلوی واکنش جامعه را به قتل آرمیتا بگیرد.
آرمیتا فراموش نخواهد شد و میلیونها جوان ایرانی برای آرزوهای آرمیتا به مبارزه ادامه خواهند داد.
#آرمیتا_گراوند #آرمیتا_گراوند #یاری_مدنی_توانا
ویدیو از صفحه خواهر آرمیتا
@Tavaana_TavaanaTech
❤26💔26
پایان استبداد، با شجاعت و افشاگری؛
نه با ترس و سکوت!
پیام همراهان
هیچ استبدادی تنها با زور دوام نمیآورد؛ آنچه عمرش را دراز میکند، ترس در دل مردم است. ترس، شکل خشونت خاموش است؛ نه فقط در زندان و بازداشتگاه، بلکه در سکوتها، نگاههای خالی و جملاتی که گفته نمیشوند. حکومتهای اقتدارگرا میدانند جامعهای که بترسد، خودش دیوارهای درون ذهنش را میسازد و نیازی به سرکوب فیزیکی گسترده ندارد. تجربهٔ اعتراضهای سال ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ نشان داد که سرکوب کوتاهمدت خیابانها را کنترل میکند، اما مشروعیت حکومت را کاهش میدهد و به مرور بر مقاومت جمعی تأثیر میگذارد.
راه بازپسگیری قدرت از ترس، گفتن و شنیدن روایتهاست. هر تجربهٔ فردی که از سکوت بیرون میآید، سنگی است در دیوار استبداد. جنبشهای ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ در ایران نشان دادند که وقتی مردم میبینند دیگران هم مقاومت میکنند، احساس انزوا کاهش مییابد و انگیزه برای مشارکت افزایش پیدا میکند. شجاعت در این مسیر یعنی بازپسگیری حق گفتن، حتی وقتی فضا تنگ و محدود است.
افشاگری، به معنای اخلاقی و مستندش، ادامهی همین شجاعت است. هر تصویر، گزارش یا روایت دقیق از خشونت و نقض حقوق، هزینهٔ سرکوب را بالا میبرد. حتی بدون شعار یا خشونت، انتشار حقیقت مشروعیت زور را کاهش میدهد و جهان را نسبت به اعمال حکومت حساس میکند. در آبان ۹۸ زمانی که اینترنت قطع شد، نشان داد که حکومت میتواند خشونت را موقتاً پنهان کند، اما مستندسازی و افشاگری بعدی هزینهٔ بلندمدت سیاسی و حقوقی ایجاد میکند.
استبداد با سکوت زنده میماند و با شجاعت و افشاگری میمیرد. مسیر تغییر مرحلهای است:
۱. آگاهی و همدلی برای کاهش ترس
۲. روایت و افشاگری مستند برای افزایش هزینهی سرکوب
۳. همبستگی و استمرار برای تثبیت تغییر
این سه مرحله، هرچند آهسته، ولی پایدار، جامعه را به کنش آگاهانه و اخلاقی ترغیب میکند و آغازگر پایان استبداد است.
#همبستگی #دادخواهی #روایتگری #استبداد #شهامت_مدنی #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نه با ترس و سکوت!
پیام همراهان
هیچ استبدادی تنها با زور دوام نمیآورد؛ آنچه عمرش را دراز میکند، ترس در دل مردم است. ترس، شکل خشونت خاموش است؛ نه فقط در زندان و بازداشتگاه، بلکه در سکوتها، نگاههای خالی و جملاتی که گفته نمیشوند. حکومتهای اقتدارگرا میدانند جامعهای که بترسد، خودش دیوارهای درون ذهنش را میسازد و نیازی به سرکوب فیزیکی گسترده ندارد. تجربهٔ اعتراضهای سال ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ نشان داد که سرکوب کوتاهمدت خیابانها را کنترل میکند، اما مشروعیت حکومت را کاهش میدهد و به مرور بر مقاومت جمعی تأثیر میگذارد.
راه بازپسگیری قدرت از ترس، گفتن و شنیدن روایتهاست. هر تجربهٔ فردی که از سکوت بیرون میآید، سنگی است در دیوار استبداد. جنبشهای ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ در ایران نشان دادند که وقتی مردم میبینند دیگران هم مقاومت میکنند، احساس انزوا کاهش مییابد و انگیزه برای مشارکت افزایش پیدا میکند. شجاعت در این مسیر یعنی بازپسگیری حق گفتن، حتی وقتی فضا تنگ و محدود است.
افشاگری، به معنای اخلاقی و مستندش، ادامهی همین شجاعت است. هر تصویر، گزارش یا روایت دقیق از خشونت و نقض حقوق، هزینهٔ سرکوب را بالا میبرد. حتی بدون شعار یا خشونت، انتشار حقیقت مشروعیت زور را کاهش میدهد و جهان را نسبت به اعمال حکومت حساس میکند. در آبان ۹۸ زمانی که اینترنت قطع شد، نشان داد که حکومت میتواند خشونت را موقتاً پنهان کند، اما مستندسازی و افشاگری بعدی هزینهٔ بلندمدت سیاسی و حقوقی ایجاد میکند.
استبداد با سکوت زنده میماند و با شجاعت و افشاگری میمیرد. مسیر تغییر مرحلهای است:
۱. آگاهی و همدلی برای کاهش ترس
۲. روایت و افشاگری مستند برای افزایش هزینهی سرکوب
۳. همبستگی و استمرار برای تثبیت تغییر
این سه مرحله، هرچند آهسته، ولی پایدار، جامعه را به کنش آگاهانه و اخلاقی ترغیب میکند و آغازگر پایان استبداد است.
#همبستگی #دادخواهی #روایتگری #استبداد #شهامت_مدنی #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍16
گسترش «سهشنبههای نه به اعدام» به ۵۴زندان در ۹۲امین هفته با پیوستن دو زندان تیرچه بلوک بروجرد و ایلام
در حالی هفته نودودوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را پشت سر میگذاریم که حکومت سرکوبگر و اعدامی در مهرماه ۱۴۰۴، ۲۸۳ مورد اعدام را در کارنامه ننگین خود ثبت کرده است. به طوری که مهر ماه خونینترین ماه در دهها سال گذشته بودهاست. ماهی که در آن ۷ زندانی سیاسی و ۷ زن و دو کودک مجرم به چوبههای دار سپرده شدند.
از سهشنبه گذشته تا کنون ۵۹ اعدام شامل ۲ زن، ثبت شده است. این موج اعدامها با صدور و تأیید احکام جدید علیه زندانیان سیاسی، از جمله کاووس عبداللهزاده، زندانی سیاسی کُرد، و زهرا طبری در زندان لاکان رشت، و نیز تأیید مجدد احکام اعدام منوچهر فلاح و احسان فریدی توسط دیوان عالی همراه بوده است.
هفته گذشته مسئولان زندان اوین و نیروهای امنیتی کوشیدند احسان افرشته را جهت اجرای حکم از زندان اوین خارج نمایند که با مقاومت زندانیان روبرو شد و هر لحظه احتمال انتقال وی برای اجرای حکم وجود دارد.
این احکام بیرحمانه تلاشی آشکار برای ایجاد رعب در جامعه و خاموش کردن صدای آزادیخواهی مردم ایران است؛ حکومت مستبدی که بیش از ۴۶ سال است با فساد و غارت سرمایههای مردم ستمدیده که همچنان نیز ادامه دارد ، مردم و کشور را به مرگ و ویرانی کشانده که همچنان با ابزار اعدام در پیبقای خود است.
اما در برابر این ماشین مرگ و ارعاب، مردم ایستادهاند. زندانهای بروجرد و ایلام نیز به جمع زندانهایی پیوستهاند که در دل تاریکی، شعلهی اعتراض را زنده نگاه داشتهاند و با پیوستن به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» صدای مقاومت را از پس دیوارهای بلند زندان به گوش جهانیان می رسانند. خانوادههای داغدار و شجاع زندانیان محکوم به اعدام نیز این هفته با حضور در مقابل مجلس و سردادن شعار «نه به اعدام» نشان دادند که هیچ قدرتی نمیتواند شعله عشق به آزادی و حق حیات را در این سرزمین خاموش کند.
ما اعضای این کارزار بار دیگر اعلام میکنیم:
اعدام، ابزاری جنایتکارانه برای بقای حکومتهای استبدادی است.
هیچ توجیه مذهبی یا سیاسی نمیتواند سلب حق حیات انسان را مشروع جلوه دهد. هر اعدام، زخمی تازه بر پیکر جامعه و نشانهای از شکست قانون، کرامت انسانی و عدالت است.
ما خواستار توقف فوری اجرای احکام اعدام، لغو کلیه احکام صادره و دسترسی بیقیدوشرط نهادهای حقوق بشری بینالمللی به زندانها و زندانیان در ایران هستیم.
کارزار«سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ در پنجاهوچهار زندان زیر در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین (بند ۶ و بند ۷)، زندان قزلحصار(واحد ۲و۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود، زندان قم، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز،
زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان سبزوار، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، زندان تیرچه بلوک بروجرد و زندان ایلام
هفته نودودوم
سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در حالی هفته نودودوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را پشت سر میگذاریم که حکومت سرکوبگر و اعدامی در مهرماه ۱۴۰۴، ۲۸۳ مورد اعدام را در کارنامه ننگین خود ثبت کرده است. به طوری که مهر ماه خونینترین ماه در دهها سال گذشته بودهاست. ماهی که در آن ۷ زندانی سیاسی و ۷ زن و دو کودک مجرم به چوبههای دار سپرده شدند.
از سهشنبه گذشته تا کنون ۵۹ اعدام شامل ۲ زن، ثبت شده است. این موج اعدامها با صدور و تأیید احکام جدید علیه زندانیان سیاسی، از جمله کاووس عبداللهزاده، زندانی سیاسی کُرد، و زهرا طبری در زندان لاکان رشت، و نیز تأیید مجدد احکام اعدام منوچهر فلاح و احسان فریدی توسط دیوان عالی همراه بوده است.
هفته گذشته مسئولان زندان اوین و نیروهای امنیتی کوشیدند احسان افرشته را جهت اجرای حکم از زندان اوین خارج نمایند که با مقاومت زندانیان روبرو شد و هر لحظه احتمال انتقال وی برای اجرای حکم وجود دارد.
این احکام بیرحمانه تلاشی آشکار برای ایجاد رعب در جامعه و خاموش کردن صدای آزادیخواهی مردم ایران است؛ حکومت مستبدی که بیش از ۴۶ سال است با فساد و غارت سرمایههای مردم ستمدیده که همچنان نیز ادامه دارد ، مردم و کشور را به مرگ و ویرانی کشانده که همچنان با ابزار اعدام در پیبقای خود است.
اما در برابر این ماشین مرگ و ارعاب، مردم ایستادهاند. زندانهای بروجرد و ایلام نیز به جمع زندانهایی پیوستهاند که در دل تاریکی، شعلهی اعتراض را زنده نگاه داشتهاند و با پیوستن به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» صدای مقاومت را از پس دیوارهای بلند زندان به گوش جهانیان می رسانند. خانوادههای داغدار و شجاع زندانیان محکوم به اعدام نیز این هفته با حضور در مقابل مجلس و سردادن شعار «نه به اعدام» نشان دادند که هیچ قدرتی نمیتواند شعله عشق به آزادی و حق حیات را در این سرزمین خاموش کند.
ما اعضای این کارزار بار دیگر اعلام میکنیم:
اعدام، ابزاری جنایتکارانه برای بقای حکومتهای استبدادی است.
هیچ توجیه مذهبی یا سیاسی نمیتواند سلب حق حیات انسان را مشروع جلوه دهد. هر اعدام، زخمی تازه بر پیکر جامعه و نشانهای از شکست قانون، کرامت انسانی و عدالت است.
ما خواستار توقف فوری اجرای احکام اعدام، لغو کلیه احکام صادره و دسترسی بیقیدوشرط نهادهای حقوق بشری بینالمللی به زندانها و زندانیان در ایران هستیم.
کارزار«سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ در پنجاهوچهار زندان زیر در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین (بند ۶ و بند ۷)، زندان قزلحصار(واحد ۲و۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود، زندان قم، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز،
زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان سبزوار، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، زندان تیرچه بلوک بروجرد و زندان ایلام
هفته نودودوم
سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍10❤4🕊2
Forwarded from گفتوشنود
محاکمه بیش از ۱۰ نفر از کتابفروشان و ویراستاران ساکن مشهد در دادگاه انقلاب
سرکوب آزادی بیان در پوشش اتهام امنیتی
🔹️گروه مشاوران حقوقی دادبان در گزارشی نوشت: اولین جلسه محاکمه بیش از ۱۰ نفر از کتابفروشان و ویراستاران مشهد، دیروز یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، در شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر برگزار شده است.
🔹️بنا بر اطلاعات رسیده به دادبان، محاکمه این شهروندان با استناد به دو اتهام تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت صورت گرفته است.
🔹️یک منبع مطلع در این زمینه گفته، این افراد صرفا برای هماهنگی کارهای نشر و فروش کتاب، یک گروه تلگرامی بین خودشان داشتهاند و حالا همین گروه تلگرامی تبدیل به مستندی علیه خود آنها شده و دادگاه این گروه تلگرامی را مصداق تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت دانسته است.
🔹️بر اساس این گزارش، تشکیل گروههای کاری با هدف مشخص (تجارت) به هیچ وجه مصداق تشکیل گروه با هدف بر هم زدن امنیت ملی نیست و انتساب این اتهام به افراد بر این اساس، فاقد وجاهت قانونی است.
⚠️محاکمه کتابفروشان و ویراستاران مشهد در دادگاه انقلاب، نشانهای آشکار از سرکوب آزادی بیان و نابودی فضای فرهنگی کشور است.
❗️وقتی حتی گفتگو و هماهنگی میان اهل قلم در یک گروه تلگرامی، جرم و تهدیدی برای «امنیت» تلقی میشود، روشن است که حاکمیت از اندیشه، آگاهی و گردش آزاد اطلاعات هراس دارد.
🔹️ این برخورد، نه اجرای قانون، بلکه سوءاستفاده از قانون برای خاموش کردن صداهای مستقل و منتقد است. متهم کردن کتابفروشان به «تبلیغ علیه نظام» تنها بهخاطر فعالیت صنفیشان، لکه ننگی بر پیشانی دستگاه قضایی و نشانهای از سقوط معیارهای عدالت در ایران است.
#آزادی_بیان #آزادی_عقیده #سرکوب_اهل_قلم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
محاکمه بیش از ۱۰ نفر از کتابفروشان و ویراستاران ساکن مشهد در دادگاه انقلاب
سرکوب آزادی بیان در پوشش اتهام امنیتی
🔹️گروه مشاوران حقوقی دادبان در گزارشی نوشت: اولین جلسه محاکمه بیش از ۱۰ نفر از کتابفروشان و ویراستاران مشهد، دیروز یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، در شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر برگزار شده است.
🔹️بنا بر اطلاعات رسیده به دادبان، محاکمه این شهروندان با استناد به دو اتهام تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت صورت گرفته است.
🔹️یک منبع مطلع در این زمینه گفته، این افراد صرفا برای هماهنگی کارهای نشر و فروش کتاب، یک گروه تلگرامی بین خودشان داشتهاند و حالا همین گروه تلگرامی تبدیل به مستندی علیه خود آنها شده و دادگاه این گروه تلگرامی را مصداق تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت دانسته است.
🔹️بر اساس این گزارش، تشکیل گروههای کاری با هدف مشخص (تجارت) به هیچ وجه مصداق تشکیل گروه با هدف بر هم زدن امنیت ملی نیست و انتساب این اتهام به افراد بر این اساس، فاقد وجاهت قانونی است.
⚠️محاکمه کتابفروشان و ویراستاران مشهد در دادگاه انقلاب، نشانهای آشکار از سرکوب آزادی بیان و نابودی فضای فرهنگی کشور است.
❗️وقتی حتی گفتگو و هماهنگی میان اهل قلم در یک گروه تلگرامی، جرم و تهدیدی برای «امنیت» تلقی میشود، روشن است که حاکمیت از اندیشه، آگاهی و گردش آزاد اطلاعات هراس دارد.
🔹️ این برخورد، نه اجرای قانون، بلکه سوءاستفاده از قانون برای خاموش کردن صداهای مستقل و منتقد است. متهم کردن کتابفروشان به «تبلیغ علیه نظام» تنها بهخاطر فعالیت صنفیشان، لکه ننگی بر پیشانی دستگاه قضایی و نشانهای از سقوط معیارهای عدالت در ایران است.
#آزادی_بیان #آزادی_عقیده #سرکوب_اهل_قلم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔17🕊5❤2
اپیدمی جنبش سرخابیها؛ پادزهر آپارتاید جنسیتی
وقتی زنان موتورسوار ایران قرقهای قرن را در هم شکستند
✍️مهدی مسکیننواز – زندانی سیاسی محبوس در زندان بندر انزلی
روزی که گمنامان سرخابی، با وجود رد تازیانه و سم اسبهای قادسیه بر بندبند پیکر نیاکانشان، پا در رکاب نهادند و دیوان قرقشدهی مردانه را به توازن اجتماعی طی کردند، کمتر کسی از ناکسان بیکسوکار دریافت که چرخ آپارتاید جنسیتی کمباد شد.
با شکستن نخستین قرق، راکبان سرخابی ــ که شناسنامهشان شاهنامه و شهنامهشان رودابه و تهمینه بود ــ چه با تغییر چهره و چه فاش و علنی، آنقدر به دیوار آپارتاید کوفتند تا سرانجام دوشادوش سیاوشان و سهرابها بر سکوی ورزشگاهها، جشن توازنی دیگر را با نوای «روحت شاد، دختر آبی» دست به دست کردند.
اپیدمی جنبش سرخابیها، که از خاکستر خدایاریها سحر برخاسته از مقاومت منفی را بر قلۀ نافرمانی مدنی قلقگیری میکرد، زمانی تداعیکنندی ققنوس اساطیری گشت که در سوی امینترین مهسای ایران، کلیدیترین بخش آپارتاید پنجاهوهفت را در پهنای البرز تا زاگرس، با سور توسریسوزان، سوزانید.
جنبش اصیل سرخابیها که در هر قلقگیری مدنی سربلند بیرون آمد، در حالی که زوزهی وقایع دردناکِ بازداشت، حبس و اعدام از زودپز استبداد، وجدان هر وجدانگرایی را میخراشید، با به نمایش گذاشتن قابلیتهای خود در موتورسواری ــ که این روزها شاهد آن هستیم ــ به آپاراتِ آپارتاید فهماند که وقتی مشغول سپر قرار دادن PS752 به بهای «انتقام سخت»شان بودند، مرد_میهن_آبادی به یاری زن_زندگی_آزادی شتافت تا چرخ قرق دیگری را بشکند و چرخ دیگری از آپارتاید جنسیتی را به حرکت درآورد.
خطاب به مجلس و دولت جمهوری اسلامی
با این مقدمهی حماسی، خطاب به مجلس و دولت مینویسم:
مشروط بر آنکه در زاویۀ دیدتان تجدید نظر کنید، خواهید پذیرفت که نیمی از جمعیت کشور (بانوان)، با به خطر انداختن خود در این فضای ملتهب و فروپاشیده، به یاریتان آمدهاند تا شاید:
۱. آلودگی هوا
۲. ترافیک کلانشهرها
۳. میزان مصرف سوخت
۴. هزینههای زندگی، بهویژه برای زنان سرپرست خانوار
۵. و قیمت خودرو و لوازم یدکی
را تا حد امکان کاهش دهند.
راهی برای توازن اجتماعی
قانونی کردن موتورسواری برای نیمی از جمعیت کشور، نه تنها بازدهی شهری و اداری را بالا میبرد، بلکه فرهنگ رانندگی پر تخاصم را آنچنان ترمیم میکند که میزان تصادفات ــ این هیولای خانمانسوز که تصادفاً بخش قابل توجهی از آن صحنهسازی ترافیک فساد حاصل از شخصیتهای حقیقی و حقوقی، دولتی و خصوصی است ــ در یک تعامل عاطفی، رفتهرفته کاهش خواهد یافت.
در اقدامی منطقی و حداقلی، صدور گواهینامهی موتورسیکلت برای نیم دیگر جمعیت کشور (بانوان)، مانع از جعل جنسیت، اجارهکردن گواهینامهی آقایان، و افزایش جمعیت زنان در زندانها (راکبان زن) در آیندهای نهچندان دور خواهد شد.
اگر تسلیم توازن اجتماعی این مطالبهی بحق نشوید؛ اپیدمی جنبش سرخابیها، این پادزهر آپارتاید جنسیتی، در جهشی دیگر چرخ آپاراتیتان را برای همیشه چرخ خواهد نمود!
#زن_زندگی_آزادی #آپارتاید_جنسیتی #موتورسواری_زنان #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی زنان موتورسوار ایران قرقهای قرن را در هم شکستند
✍️مهدی مسکیننواز – زندانی سیاسی محبوس در زندان بندر انزلی
روزی که گمنامان سرخابی، با وجود رد تازیانه و سم اسبهای قادسیه بر بندبند پیکر نیاکانشان، پا در رکاب نهادند و دیوان قرقشدهی مردانه را به توازن اجتماعی طی کردند، کمتر کسی از ناکسان بیکسوکار دریافت که چرخ آپارتاید جنسیتی کمباد شد.
با شکستن نخستین قرق، راکبان سرخابی ــ که شناسنامهشان شاهنامه و شهنامهشان رودابه و تهمینه بود ــ چه با تغییر چهره و چه فاش و علنی، آنقدر به دیوار آپارتاید کوفتند تا سرانجام دوشادوش سیاوشان و سهرابها بر سکوی ورزشگاهها، جشن توازنی دیگر را با نوای «روحت شاد، دختر آبی» دست به دست کردند.
اپیدمی جنبش سرخابیها، که از خاکستر خدایاریها سحر برخاسته از مقاومت منفی را بر قلۀ نافرمانی مدنی قلقگیری میکرد، زمانی تداعیکنندی ققنوس اساطیری گشت که در سوی امینترین مهسای ایران، کلیدیترین بخش آپارتاید پنجاهوهفت را در پهنای البرز تا زاگرس، با سور توسریسوزان، سوزانید.
جنبش اصیل سرخابیها که در هر قلقگیری مدنی سربلند بیرون آمد، در حالی که زوزهی وقایع دردناکِ بازداشت، حبس و اعدام از زودپز استبداد، وجدان هر وجدانگرایی را میخراشید، با به نمایش گذاشتن قابلیتهای خود در موتورسواری ــ که این روزها شاهد آن هستیم ــ به آپاراتِ آپارتاید فهماند که وقتی مشغول سپر قرار دادن PS752 به بهای «انتقام سخت»شان بودند، مرد_میهن_آبادی به یاری زن_زندگی_آزادی شتافت تا چرخ قرق دیگری را بشکند و چرخ دیگری از آپارتاید جنسیتی را به حرکت درآورد.
خطاب به مجلس و دولت جمهوری اسلامی
با این مقدمهی حماسی، خطاب به مجلس و دولت مینویسم:
مشروط بر آنکه در زاویۀ دیدتان تجدید نظر کنید، خواهید پذیرفت که نیمی از جمعیت کشور (بانوان)، با به خطر انداختن خود در این فضای ملتهب و فروپاشیده، به یاریتان آمدهاند تا شاید:
۱. آلودگی هوا
۲. ترافیک کلانشهرها
۳. میزان مصرف سوخت
۴. هزینههای زندگی، بهویژه برای زنان سرپرست خانوار
۵. و قیمت خودرو و لوازم یدکی
را تا حد امکان کاهش دهند.
راهی برای توازن اجتماعی
قانونی کردن موتورسواری برای نیمی از جمعیت کشور، نه تنها بازدهی شهری و اداری را بالا میبرد، بلکه فرهنگ رانندگی پر تخاصم را آنچنان ترمیم میکند که میزان تصادفات ــ این هیولای خانمانسوز که تصادفاً بخش قابل توجهی از آن صحنهسازی ترافیک فساد حاصل از شخصیتهای حقیقی و حقوقی، دولتی و خصوصی است ــ در یک تعامل عاطفی، رفتهرفته کاهش خواهد یافت.
در اقدامی منطقی و حداقلی، صدور گواهینامهی موتورسیکلت برای نیم دیگر جمعیت کشور (بانوان)، مانع از جعل جنسیت، اجارهکردن گواهینامهی آقایان، و افزایش جمعیت زنان در زندانها (راکبان زن) در آیندهای نهچندان دور خواهد شد.
اگر تسلیم توازن اجتماعی این مطالبهی بحق نشوید؛ اپیدمی جنبش سرخابیها، این پادزهر آپارتاید جنسیتی، در جهشی دیگر چرخ آپاراتیتان را برای همیشه چرخ خواهد نمود!
#زن_زندگی_آزادی #آپارتاید_جنسیتی #موتورسواری_زنان #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤20💯2👍1