Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مزید = فراوانی، بیشی، افزون، افزونی، مایهی افزونی، افزونیدن، برافزودن، افزودن، افزودنی، افزودهشده، بسیاری، بسیار
🔻مزید امتنان = سپاس فراوان، افزونی سپاسداری
🔻مزید بر علت = افزوده بر انگیزه، پیشآمدی فزونتر
🔻مزید کردن = برافزودن
🔻مزید مقدم = پیشوند، پیشآوند، پیشاوند
🔻مزید موخر = پسوند، پسآوند، پساوند
✍نمونه:
🔺...که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت #سعدی =
...که پرستشاش مایهی نزدیکی است و سپاسداریاش بَراَفزایندهی شِیدان
🔺موافقت شما موجب مزید امتنان خواهد بود =
همداستانی شما مایهی افزونیِ سپاسداری خواهد بود
پذیرش شما مایهی سپاس فراوان خواهد بود
🔺جهت مزید انتفاع، وزن جنس را تقلیل دادند =
برای افزونی سود، اندازهی کالا را کاهش دادند
برای بَرافزودن سود، از سنگینی کالا کاستند
🔺بعضی مزیدمؤخرها با صفت ترکیب میشوند و از آن اسم میسازند، مثل "سفیدی" =
برخی پسوندها با زاب میآمیزند و از آن نام میسازند، مانند"سپیدی"
🔺مخفیکاریاش هم مزید بر علت بود که بالاتفاق از او قطع امید کنند =
پنهانکاریاش هم افزوده بر انگیزه بود که همگی از او نومید شوند
🔺به تو در گریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش مزید خواهی، بپذیر جان ما را #خاقانی =
به تو در گریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش فزون بخواهی، بپذیر جان ما را
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مزید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مزید = فراوانی، بیشی، افزون، افزونی، مایهی افزونی، افزونیدن، برافزودن، افزودن، افزودنی، افزودهشده، بسیاری، بسیار
🔻مزید امتنان = سپاس فراوان، افزونی سپاسداری
🔻مزید بر علت = افزوده بر انگیزه، پیشآمدی فزونتر
🔻مزید کردن = برافزودن
🔻مزید مقدم = پیشوند، پیشآوند، پیشاوند
🔻مزید موخر = پسوند، پسآوند، پساوند
✍نمونه:
🔺...که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت #سعدی =
...که پرستشاش مایهی نزدیکی است و سپاسداریاش بَراَفزایندهی شِیدان
🔺موافقت شما موجب مزید امتنان خواهد بود =
همداستانی شما مایهی افزونیِ سپاسداری خواهد بود
پذیرش شما مایهی سپاس فراوان خواهد بود
🔺جهت مزید انتفاع، وزن جنس را تقلیل دادند =
برای افزونی سود، اندازهی کالا را کاهش دادند
برای بَرافزودن سود، از سنگینی کالا کاستند
🔺بعضی مزیدمؤخرها با صفت ترکیب میشوند و از آن اسم میسازند، مثل "سفیدی" =
برخی پسوندها با زاب میآمیزند و از آن نام میسازند، مانند"سپیدی"
🔺مخفیکاریاش هم مزید بر علت بود که بالاتفاق از او قطع امید کنند =
پنهانکاریاش هم افزوده بر انگیزه بود که همگی از او نومید شوند
🔺به تو در گریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش مزید خواهی، بپذیر جان ما را #خاقانی =
به تو در گریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش فزون بخواهی، بپذیر جان ما را
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مزید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻غرب = خوربَران، خوروَران، خاوَر
🔻غربا = از خاوَر، از سوی خاوَر، از خوربَران، از سوی خوربَران
🔻غربی = خاوَری، خوربَری، خوروَری
🔻جنوب غربی = نیمروز خوربَری، خورتاب خوربَری
🔻شِمال غربی = اَپاختر خوربَری، باختَر خاوری
🔻غربزدگی = اروپاییگری
🔻مغرب = خوربَران، خوروَران، خاوَران، خاوَر، دُشَستّر، فروشُدَنگاه، فروشُدَنگاه آفتاب، شامگاهان، شبانگاه، مراکش(نام کشور است)
🔻مغرب زمین = خوربَر زمین، خوروَر زمین
🔻مغرب زمینی = خوربَری، خوروَری، خوربَر زمینی، خوروَر زمینی
🔻مغربی = خاوَری، خوربَری، خوروَری
🔻باد مغربی = باد خاوَری
🔻نماز مغرب = نماز شام
❗️پینوشت:
۱. «خاور» دِگَریدهی خوربَر و برابرِِ پارسیِ مغرب است که بهنادرست بهجای مشرق و شرق بهکار میرود.
۲. «باختر» دِگَریدهی اَپاختَر(=شمال) است که بهنادرست بهجای غرب و مغرب بهکار میرود.
✍️نمونه:
🔺چو خورشید بر جای مغرب رسید
رخ روز روشن بشد ناپدید #فردوسی =
چو خورشید بر جای خاوَر رسید
رخ روز روشن بشد ناپدید
🔺چو از مشرق او سوی مغرب رسد
ز مشرق شب تیره سر برکشد #فردوسی =
چو از خورآیان سوی خوربَران رسد
ز خورآسان شب تیره سر برکشد
🔺بس نماندهست کافتاب خدای
سر به مغرب برون کند ز حجاب #ناصرخسرو
بس نماندهست کافتاب خدای
سر به خوروَران برون کند ز پرده
🔺اگر رفت خورشید گردون به مغرب
برآمد ز رای تو خورشید دیگر #خاقانی
اگر رفت خورشید گردون به خوربَر
برآمد ز رای تو خورشید دیگر
🔺چون به مغرب ستارهای فرو شُد، رقیب او هرآینه از مشرق طالع باشد #المعجم =
چون به فروشُدَنگاه ستارهای فرو شُد، هَمالِ او هرآینه از بَرآمدنگاه بَرآینده باشد
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#غرب #غربا #غربی #مغرب #مغربی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻غرب = خوربَران، خوروَران، خاوَر
🔻غربا = از خاوَر، از سوی خاوَر، از خوربَران، از سوی خوربَران
🔻غربی = خاوَری، خوربَری، خوروَری
🔻جنوب غربی = نیمروز خوربَری، خورتاب خوربَری
🔻شِمال غربی = اَپاختر خوربَری، باختَر خاوری
🔻غربزدگی = اروپاییگری
🔻مغرب = خوربَران، خوروَران، خاوَران، خاوَر، دُشَستّر، فروشُدَنگاه، فروشُدَنگاه آفتاب، شامگاهان، شبانگاه، مراکش(نام کشور است)
🔻مغرب زمین = خوربَر زمین، خوروَر زمین
🔻مغرب زمینی = خوربَری، خوروَری، خوربَر زمینی، خوروَر زمینی
🔻مغربی = خاوَری، خوربَری، خوروَری
🔻باد مغربی = باد خاوَری
🔻نماز مغرب = نماز شام
❗️پینوشت:
۱. «خاور» دِگَریدهی خوربَر و برابرِِ پارسیِ مغرب است که بهنادرست بهجای مشرق و شرق بهکار میرود.
۲. «باختر» دِگَریدهی اَپاختَر(=شمال) است که بهنادرست بهجای غرب و مغرب بهکار میرود.
✍️نمونه:
🔺چو خورشید بر جای مغرب رسید
رخ روز روشن بشد ناپدید #فردوسی =
چو خورشید بر جای خاوَر رسید
رخ روز روشن بشد ناپدید
🔺چو از مشرق او سوی مغرب رسد
ز مشرق شب تیره سر برکشد #فردوسی =
چو از خورآیان سوی خوربَران رسد
ز خورآسان شب تیره سر برکشد
🔺بس نماندهست کافتاب خدای
سر به مغرب برون کند ز حجاب #ناصرخسرو
بس نماندهست کافتاب خدای
سر به خوروَران برون کند ز پرده
🔺اگر رفت خورشید گردون به مغرب
برآمد ز رای تو خورشید دیگر #خاقانی
اگر رفت خورشید گردون به خوربَر
برآمد ز رای تو خورشید دیگر
🔺چون به مغرب ستارهای فرو شُد، رقیب او هرآینه از مشرق طالع باشد #المعجم =
چون به فروشُدَنگاه ستارهای فرو شُد، هَمالِ او هرآینه از بَرآمدنگاه بَرآینده باشد
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#غرب #غربا #غربی #مغرب #مغربی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«کیان» و «کیانا»، بخش نخست
👑 "کیان"، نام پسرانهی ایرانی، خوشآوا، کهن و کهنگیناپذیر است.
🌳🌳 تبارشناسی نام:
👑 "کی" ریشهی این نام است که در اوستایی "کاوی/کَوی"(شهیدی مازندرانی و برهان قاطع)، در پهلوی "کَی"(عمید) و در پارسی امروز "کِی" و پیشوند نام پادشاهان کیانی بود. پادشاهان کیانی کیکُواد یا کیغباد(کیقباد)، کیکاووس، کیخسرو و کیلهراسب بودند. برخی کیومرس را هم از پادشاهان کیانی میدانند. کیانیان به پهلوانی و سواره جنگیدن نامور بودند.
👑 به باور بیشتر کهننگاران(مورخان)، کیانیان پس از پیشدادیان به پادشاهی رسیدند و از آنرو که در زمان آنها کهننگاری(تاریخنویسی) نبود، داستان آنها با افسانه درآمیخت. شماری گمان میکنند کیانیان همان مادها بودند ولی از آنجا که پایتخت کیانیان شهری در تبرستان بود، دربارهی درستی این گمان نمیتوان داوری کرد.
📖📖 آرِشها(معانی):
🤴🏻 "کیان" به مانَـک(معنی) پادشاهان، آمیخته از کی+ان نشانهی چندینه(جمع) است. "کی" به ماناک پادشاه است. (نامهای ایرانشهری)
🤴🏻 "کیان" در پارسی پهلوی "کَیان" بود.(عمید) این نام را "در خور پادشاهی" نیز چمیدهاند(معنی کردهاند).(فرهنگ نامها)
👨🏻🏫 #مهرداد_بهار "کی" و "کیان" را فرزانه و دانشمند چمید.
🇮🇷 "کیان" امروز به چم مرز و بوم، آب و خاک، سرزمین و یکپارچگی کشوری است.
🏕 "کیانی" امروز نام یکی از دودمانهای بزرگ بختیاری است.
🤴🏻 "کی" به چمار(معنی) شاه شاهان و برترین شاهان بود و به پادشاهی که در زمان خود از دیگر شاهان تواناتر بود، گفته میشد.(برهان قاطع)
#نظامی نیز با شاه شاهان همرای(موافق) است:
- رفتند "کیان" و دینپرستان
ماندهست جهان به زیردستان!
💫 #دهخدا نوشته است این نام در بلندی و ارج از کیوان که نام بلندترین ستاره است، گرفته شد.
✨ برنام(لقب) "کی" را "زال"، پدر "رستم" به "غباد" داد که به چم تبارمند(اصیل) است.(مجمل التواریخ، برهان قاطع، القصص)
🌟 #عطار نیز در جایی "کی" را به چم "مهادین"(اصیل) آورده:
- خوشستی زندگانی و کی استی
اگرنه مرگ ناخوش در پی استی!
✨ در برهان قاطع، آنندراج، رشیدی و سرودهای از #زرتشت_بهرام "کی" به چم پاک آمده:
- شدستم بیشک و بیشبهه بر وی
پذیرفتم مر او را از دل "کی"!
☄ در سرودهای از #خاقانی "کیان" به آرِش(معنی) بزرگان، مهتران و سروران است:
- در خاک خفتهاند "کیان" گر نه مرد و زن
کردندی از پرستش، تو ملک را شعار!
🌲 در "روضهالصفا" گفته شده "کی" در پهلوی به ماناک "چنار نیز بود.
💎 "دمشقی" نیز "کی را درخشان و پر بها میداند.
📚📚 شاهنامه چه میگوید؟
💎 #فردوسی در #شاهنامه "کی" را به چم(معنی) شاه آورده:
- بزرگی من از پارس آرم به ری
نمانم کس این پس بود نام "کی"!
💎 "کیان" به ماناک پادشاهان بزرگ:
- بپرسیدشان از "کیان" جهان
وز آن نامداران و فرخمهان!
فردوسی
💎 "کیان" به مانک فر و شکوه:
- چنین تا برآمد بر این سالیان
همی تافت از شاه فر "کیان"!
فردوسی
💎 "کیان" به چمار تاگ(تاج) پادشاهی:
- به سر برنهادش کلاه "کیان"
ببستش کیانی کمر بر میان!
فردوسی
👑👑 تاگ(تاج) کیانی، تاگ ویژهی پادشاهان قاجار بود که به دستور فتحعلی شاه ساخته شد. این تاگ از آبگین(الماس)، اوزمبورت(زمرد)، یاکند(یاقوت) و مروارید ساخته شده و اکنون در گنجینهی گوهرهای نَـفانی(موزه جواهرات ملی) تهران نگهداری میشود. در فرتور(عکس) پیوست، تاگ کیانی(راست)، محمدعلی شاه قاجار(چپ بالا) و مظفرالدینشاه قاجار(چپ پایین) با تاگ کیانی دیده میشوند.
goo.gl/dCGHDi
👸🏻👸🏻 نام زیبا و دخترانهی "کیانا"، وابسته به "کیان" و نامی درخور برای دختران(نامهای ایرانشهری) و به مانک وابسته به پادشاهان یا دودمان کیانی است. همچنین میتوان آن را کیان+ا(پسوند نامساز) دانست.
👸🏻👸🏻 "کیان" و "کیانا" در زبان سریانی به ماناک پرهام(طبیعت)، سرشت و گوهر هر چیز، هریک از آخشیج(عنصر)های چهارگانه(آب، باد، خاک و آتش) است که در سرودهای از #خسروی بازنمایی شده است:
- همه آزادگی و همت تو
قهر کرده است مر "کیانا" را!
🇮🇷🇮🇷 چند نام ایرانی همآوا:
👧🏻 کیناز، کیاندخت، کیادخت، کیدخت، کیانرخ، کیارخ، کیرخ، کیاچهر، کیانچهر، کیابانو، کیانبانو، و...
👦🏻 کیافر، کیبد، کیازاد، کیارش، کیانفر، کیانوش، کیمنش، کیامهر، کیانمهر و...
✨برای فرزندانمان نامهای زیبا و برازندهی ایرانی برگزینیم✨
گردآوری و نگارش: #پریسا_امام_وردی
#نام_پسرانه_ایرانی #کیان
#نام_دخترانه_ایرانی #کیانا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«کیان» و «کیانا»، بخش نخست
👑 "کیان"، نام پسرانهی ایرانی، خوشآوا، کهن و کهنگیناپذیر است.
🌳🌳 تبارشناسی نام:
👑 "کی" ریشهی این نام است که در اوستایی "کاوی/کَوی"(شهیدی مازندرانی و برهان قاطع)، در پهلوی "کَی"(عمید) و در پارسی امروز "کِی" و پیشوند نام پادشاهان کیانی بود. پادشاهان کیانی کیکُواد یا کیغباد(کیقباد)، کیکاووس، کیخسرو و کیلهراسب بودند. برخی کیومرس را هم از پادشاهان کیانی میدانند. کیانیان به پهلوانی و سواره جنگیدن نامور بودند.
👑 به باور بیشتر کهننگاران(مورخان)، کیانیان پس از پیشدادیان به پادشاهی رسیدند و از آنرو که در زمان آنها کهننگاری(تاریخنویسی) نبود، داستان آنها با افسانه درآمیخت. شماری گمان میکنند کیانیان همان مادها بودند ولی از آنجا که پایتخت کیانیان شهری در تبرستان بود، دربارهی درستی این گمان نمیتوان داوری کرد.
📖📖 آرِشها(معانی):
🤴🏻 "کیان" به مانَـک(معنی) پادشاهان، آمیخته از کی+ان نشانهی چندینه(جمع) است. "کی" به ماناک پادشاه است. (نامهای ایرانشهری)
🤴🏻 "کیان" در پارسی پهلوی "کَیان" بود.(عمید) این نام را "در خور پادشاهی" نیز چمیدهاند(معنی کردهاند).(فرهنگ نامها)
👨🏻🏫 #مهرداد_بهار "کی" و "کیان" را فرزانه و دانشمند چمید.
🇮🇷 "کیان" امروز به چم مرز و بوم، آب و خاک، سرزمین و یکپارچگی کشوری است.
🏕 "کیانی" امروز نام یکی از دودمانهای بزرگ بختیاری است.
🤴🏻 "کی" به چمار(معنی) شاه شاهان و برترین شاهان بود و به پادشاهی که در زمان خود از دیگر شاهان تواناتر بود، گفته میشد.(برهان قاطع)
#نظامی نیز با شاه شاهان همرای(موافق) است:
- رفتند "کیان" و دینپرستان
ماندهست جهان به زیردستان!
💫 #دهخدا نوشته است این نام در بلندی و ارج از کیوان که نام بلندترین ستاره است، گرفته شد.
✨ برنام(لقب) "کی" را "زال"، پدر "رستم" به "غباد" داد که به چم تبارمند(اصیل) است.(مجمل التواریخ، برهان قاطع، القصص)
🌟 #عطار نیز در جایی "کی" را به چم "مهادین"(اصیل) آورده:
- خوشستی زندگانی و کی استی
اگرنه مرگ ناخوش در پی استی!
✨ در برهان قاطع، آنندراج، رشیدی و سرودهای از #زرتشت_بهرام "کی" به چم پاک آمده:
- شدستم بیشک و بیشبهه بر وی
پذیرفتم مر او را از دل "کی"!
☄ در سرودهای از #خاقانی "کیان" به آرِش(معنی) بزرگان، مهتران و سروران است:
- در خاک خفتهاند "کیان" گر نه مرد و زن
کردندی از پرستش، تو ملک را شعار!
🌲 در "روضهالصفا" گفته شده "کی" در پهلوی به ماناک "چنار نیز بود.
💎 "دمشقی" نیز "کی را درخشان و پر بها میداند.
📚📚 شاهنامه چه میگوید؟
💎 #فردوسی در #شاهنامه "کی" را به چم(معنی) شاه آورده:
- بزرگی من از پارس آرم به ری
نمانم کس این پس بود نام "کی"!
💎 "کیان" به ماناک پادشاهان بزرگ:
- بپرسیدشان از "کیان" جهان
وز آن نامداران و فرخمهان!
فردوسی
💎 "کیان" به مانک فر و شکوه:
- چنین تا برآمد بر این سالیان
همی تافت از شاه فر "کیان"!
فردوسی
💎 "کیان" به چمار تاگ(تاج) پادشاهی:
- به سر برنهادش کلاه "کیان"
ببستش کیانی کمر بر میان!
فردوسی
👑👑 تاگ(تاج) کیانی، تاگ ویژهی پادشاهان قاجار بود که به دستور فتحعلی شاه ساخته شد. این تاگ از آبگین(الماس)، اوزمبورت(زمرد)، یاکند(یاقوت) و مروارید ساخته شده و اکنون در گنجینهی گوهرهای نَـفانی(موزه جواهرات ملی) تهران نگهداری میشود. در فرتور(عکس) پیوست، تاگ کیانی(راست)، محمدعلی شاه قاجار(چپ بالا) و مظفرالدینشاه قاجار(چپ پایین) با تاگ کیانی دیده میشوند.
goo.gl/dCGHDi
👸🏻👸🏻 نام زیبا و دخترانهی "کیانا"، وابسته به "کیان" و نامی درخور برای دختران(نامهای ایرانشهری) و به مانک وابسته به پادشاهان یا دودمان کیانی است. همچنین میتوان آن را کیان+ا(پسوند نامساز) دانست.
👸🏻👸🏻 "کیان" و "کیانا" در زبان سریانی به ماناک پرهام(طبیعت)، سرشت و گوهر هر چیز، هریک از آخشیج(عنصر)های چهارگانه(آب، باد، خاک و آتش) است که در سرودهای از #خسروی بازنمایی شده است:
- همه آزادگی و همت تو
قهر کرده است مر "کیانا" را!
🇮🇷🇮🇷 چند نام ایرانی همآوا:
👧🏻 کیناز، کیاندخت، کیادخت، کیدخت، کیانرخ، کیارخ، کیرخ، کیاچهر، کیانچهر، کیابانو، کیانبانو، و...
👦🏻 کیافر، کیبد، کیازاد، کیارش، کیانفر، کیانوش، کیمنش، کیامهر، کیانمهر و...
✨برای فرزندانمان نامهای زیبا و برازندهی ایرانی برگزینیم✨
گردآوری و نگارش: #پریسا_امام_وردی
#نام_پسرانه_ایرانی #کیان
#نام_دخترانه_ایرانی #کیانا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«گلنار»
🌺🌺 نام دخترانهی زیبای "گلنار"، نامی است که در دودمانها و بومهای ایرانی فراوانی بیشتری دارد و به مانک گل درخت انار است. "گلنار"، گل انار یا "گلنار"، سرخ رنگ و زیباست که کاربرد درمانی دارد.
🌺🌺 "گلنار"، نام آمیخته از گل+نار(کوتاه شدهی نام پارسی انار) است. پیشتر در یادداشتی کاربرد "گل" در نامهای ایرانی، پیشینه و دگرگونیهای آن را بررسی کردهایم که میتوانید در این پیوند بخوانید:
t.me/AdabSar/8391
میوهی "انار" (در آذری "نار" و در کردی "هنار") نیز در ادب ایران همچون دیگر میوههای سرخرنگ، نماد دلدادگی، زیبایی تن و روی دلدار، شادابی و برانگیزانندگی است.
- "نار" پستان صنمی شاخ "انار"
سرکش از بوسه و آبی ز کنار!
#جامی
🌺🌺 "گلنار" در سروده و ادب ایران برای همانندسازی رخ دلدار بسیار دیده میشود.
- به "گلنار" ماند همی چهر تو
ز شادی بخندد دل از مهر تو!
فردوسی
🌺🌺 "گلنار"، همچنین به گل سرخ بزرگ و سد(صد)برگ نیز گفته میشود و گاه کنایه از مِی است:
- چند خواهی ز آهوی سیمین
گاو زرین که میخورد گلنار!
#خاقانی
🌺🌺 گاه "گلنار" برای همانندسازی به رنگ سرخاش بکار رفته:
- بماندش دو "گلنار" خندان نژند
بجوشید پولادش اندر پرند!
فردوسی
🌺🌺 "گلنار"، در #شاهنامه #فردوسی در کنار اینکه به دلداران همانند شده، نام یکی از کنیزان زیبارخ اردوان اشکانی است که اردوان او را بسیار دوست داشت.
- که "گلنار" بُد، نام آن ماهروی
نگاری پر از گوهر و رنگ و بوی!
او به اردشیر پاپکان(بابکان) ساسانی دل باخت و شبهنگام با کمند از کاخ بیرون و نزد اردشیر رفت. پس از آنکه ستارهشناسان پادشاه شدن اردشیر را پیشبینی کردند، "گلنار" با گوهرهای فراوانی که از گنجینهی اردوان برگرفته بود نزد اردشیر رفت و با هم به پارس گریختند.
- فرستادشان نزد "گلنار"، شاه
بدان تا کند اختران را نگاه
چو گلنار بشنید آوازشان
سخن گفتن از اختر و رازشان...
- سخن چون ز "گلنار" از آنسان شنید
شکیبایی و خامشی برگزید!
_ جهانجوی چون روی گلنار دید
همان گوهر سرخ و دینار دید!
🌺🌺 در شماری از ویرایشهای شاهنامه نام او "کلباد"(گونهای از "گلباد" به چم "دارای بوی گل") و "کیار" است. یونانیان او را "ارتهدخت" نامیدهاند. برای آشنایی با "ارته" به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/5553
🇮🇷🇮🇷 چند نام ایرانی همآوا:
👧🏻 گلبن، گلبانو، گلدیس، گلبهار، گلشید، گلگو، گیلنار، هنار و...
👦🏻 گلباد، گوشیار، گلشاه، خشایار، مادیار، مازیار، زانیار، هوریار و...
✨برای فرزندانمان نامهای زیبا و برازندهی ایرانی برگزینیم✨
گردآوری و نگارش: #پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی #گلنار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«گلنار»
🌺🌺 نام دخترانهی زیبای "گلنار"، نامی است که در دودمانها و بومهای ایرانی فراوانی بیشتری دارد و به مانک گل درخت انار است. "گلنار"، گل انار یا "گلنار"، سرخ رنگ و زیباست که کاربرد درمانی دارد.
🌺🌺 "گلنار"، نام آمیخته از گل+نار(کوتاه شدهی نام پارسی انار) است. پیشتر در یادداشتی کاربرد "گل" در نامهای ایرانی، پیشینه و دگرگونیهای آن را بررسی کردهایم که میتوانید در این پیوند بخوانید:
t.me/AdabSar/8391
میوهی "انار" (در آذری "نار" و در کردی "هنار") نیز در ادب ایران همچون دیگر میوههای سرخرنگ، نماد دلدادگی، زیبایی تن و روی دلدار، شادابی و برانگیزانندگی است.
- "نار" پستان صنمی شاخ "انار"
سرکش از بوسه و آبی ز کنار!
#جامی
🌺🌺 "گلنار" در سروده و ادب ایران برای همانندسازی رخ دلدار بسیار دیده میشود.
- به "گلنار" ماند همی چهر تو
ز شادی بخندد دل از مهر تو!
فردوسی
🌺🌺 "گلنار"، همچنین به گل سرخ بزرگ و سد(صد)برگ نیز گفته میشود و گاه کنایه از مِی است:
- چند خواهی ز آهوی سیمین
گاو زرین که میخورد گلنار!
#خاقانی
🌺🌺 گاه "گلنار" برای همانندسازی به رنگ سرخاش بکار رفته:
- بماندش دو "گلنار" خندان نژند
بجوشید پولادش اندر پرند!
فردوسی
🌺🌺 "گلنار"، در #شاهنامه #فردوسی در کنار اینکه به دلداران همانند شده، نام یکی از کنیزان زیبارخ اردوان اشکانی است که اردوان او را بسیار دوست داشت.
- که "گلنار" بُد، نام آن ماهروی
نگاری پر از گوهر و رنگ و بوی!
او به اردشیر پاپکان(بابکان) ساسانی دل باخت و شبهنگام با کمند از کاخ بیرون و نزد اردشیر رفت. پس از آنکه ستارهشناسان پادشاه شدن اردشیر را پیشبینی کردند، "گلنار" با گوهرهای فراوانی که از گنجینهی اردوان برگرفته بود نزد اردشیر رفت و با هم به پارس گریختند.
- فرستادشان نزد "گلنار"، شاه
بدان تا کند اختران را نگاه
چو گلنار بشنید آوازشان
سخن گفتن از اختر و رازشان...
- سخن چون ز "گلنار" از آنسان شنید
شکیبایی و خامشی برگزید!
_ جهانجوی چون روی گلنار دید
همان گوهر سرخ و دینار دید!
🌺🌺 در شماری از ویرایشهای شاهنامه نام او "کلباد"(گونهای از "گلباد" به چم "دارای بوی گل") و "کیار" است. یونانیان او را "ارتهدخت" نامیدهاند. برای آشنایی با "ارته" به این پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/5553
🇮🇷🇮🇷 چند نام ایرانی همآوا:
👧🏻 گلبن، گلبانو، گلدیس، گلبهار، گلشید، گلگو، گیلنار، هنار و...
👦🏻 گلباد، گوشیار، گلشاه، خشایار، مادیار، مازیار، زانیار، هوریار و...
✨برای فرزندانمان نامهای زیبا و برازندهی ایرانی برگزینیم✨
گردآوری و نگارش: #پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی #گلنار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻توکل = پشتداشتن، پشتگرمی، امید، امیدواری، بهخداسپاری، خداسپاری، خداباوری، واگذاردن، باخدایی
🔻توکلکردن = پشتدادن، پشتگرمبودن، امیدداشتن، امیدواربودن، بهخداسپردن
✍️نمونه:
🔺توکلت علی الله =
به خدا پناه ببر
امیدت به آفریدگار باشد
🔺به خدا توکل داشته باش =
به خدا بسپار
به امید پروردگار باش
چشم به ایزد داشته باش
🔺کلید توکل ز دل جویم ایرا
به از دل توکلسرائی نبینم #خاقانی =
پژنگ امیدواری ز دل جویم ایرا
به از دل امیدوارسرایی نبینم
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#توکل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻توکل = پشتداشتن، پشتگرمی، امید، امیدواری، بهخداسپاری، خداسپاری، خداباوری، واگذاردن، باخدایی
🔻توکلکردن = پشتدادن، پشتگرمبودن، امیدداشتن، امیدواربودن، بهخداسپردن
✍️نمونه:
🔺توکلت علی الله =
به خدا پناه ببر
امیدت به آفریدگار باشد
🔺به خدا توکل داشته باش =
به خدا بسپار
به امید پروردگار باش
چشم به ایزد داشته باش
🔺کلید توکل ز دل جویم ایرا
به از دل توکلسرائی نبینم #خاقانی =
پژنگ امیدواری ز دل جویم ایرا
به از دل امیدوارسرایی نبینم
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#توکل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما
🌸نوروز بر ایرانیان فرخنده باد🌸
«نوروز» روز نخست فروردین که بزرگترین جشن ملی و آغاز سال نو ایرانیان است آنگاه که روز و شب برابر گردد. نوروز را به جمشید نسبت میدهند. جاحظ( ۲۰۰ هجری) در کتاب محاسنالاضداد میگوید: در جشن فروردین، در سرِ خوان، چند شاخه از درخت بید و زیتون و انار مینهادند. در بنمایهها، افزون بر جشن نوروز، در ششم فروردین نیز، جشنی به نام "نوروز بزرگ" به مناسبت برتختنشستن جمشید، برگزار میکردهاند. ابوریحان میگوید: "ایرانیان نوروز بزرگ را روز امید نام نهادند... مردم در این روز به یکدیگر آب میپاشند." روزِ نوروز بزرگ، ششم فروردین، زادروز اشوزرتشت است. نوروز ، بزرگترین جشن ملی ایرانیان است. جشن نوروز و مهرگان دو جشن بزرگ آریاییان بوده است. نوروز را جشن زایش گیهانی مردمان و آفرینش انسان میدانند. عمرخیام در نوروزنامه مینویسد: "سبب نام نهادن نوروز از آن بوده که آفتاب در هر ۳۶۵شبانهروز و ربعی، به اول دقیقه حمل باز آید و چون جمشید آن روز را دریافت، نوروز نام نهاد و جشن آیین آورد." نوروز را جشن ایرانیان شمالی و مهرگان را، جشن ایرانیان جنوبی دانستهاند. واژهی سال برگرفته از واژهی سَرِده sareda ایرانی باستان است از اینرو آغاز آن در نخستین روزهای موسم سرد، یعنی مهرماه بوده است. مهرداد بهار میگوید: "گمان میرود، نوروز که به اعیاد اقوام برزگر میماند نه اعیاد اقوام گلهدار؛ میبایست اعیادی سخت کهن در نجد ایران بوده باشند." خاستگاه دیرینهی نوروز به سومریان که نیاکانی ایرانی داشتهاند، برمیگردد. نوروز در زبانهای میانهی ایرانی "نوسرد" و نیز در ارمنی "نوسرد" گفته میشود. در بندهش آمده است: "در دین گوید، نیمروز اول فروردین، اهریمن درتاخت. و چون ماه فروردین روز هرمزد(یک فروردین)، شود، زمستان را نیرو و پادشاهی کاهد." فروردین یا فرَورتی برابر است با واژهی اوستائی فَروشی که در پهلوی فروهر شده است. فروشی، پس از درگذشت آدمی با روان و وجدان او، به سوی جهان مینوی می رود. روانهای درگذشتگان در پایان سال ده شبانهروز به خانهی خود باز میگردند. به مناسبت فرودآمدن فرورهای نیاکان، هنگام نوروز را فروردین خواندهاند. پارسیان هند جشن فروردگان را " مغتات" مینامند. گفته شده است که جشن به معنی ستایش و نیایش و به معنی برپاداشتن آیین سوگ یا سور بوده است جشن فروردگان ده روز بوده است. گمان میرود پنج روز نخست آن که در ماه اسفند میافتاده است ویژهی آیینهای مویه و سوگآواها برای مردگان بوده و پنج روز نخست فروردین را سور میگرفته و روز ششم یا نوروز بزرگ را با سوری بزرگ برگزار میکردهاند. کلهورها پیش از نوروز در گورستان بر روی گورها خوان میگسترانند و برای مردگان خویش مویه کرده و مور(سوگآوای کلهوری) میخوانند. "رَپیتوین" سپند(مقدس) بوده و به معنی نیمروز، سرور و نگهبان گرمای نیمروز است.جشن رپیتوین بخشی از جشن نوروز است و در وختی است که دیو سرما میرود. در جشن نوروز کردها آتش بزرگی را میافروزند. کردهایِ ایرانیِ کلهور، ماه فروردین را "نوروژ مانگ" میگویند. نوروژمانگ آخرین موسم بهار کلهوری است.
نوروز در چکامههای فارسی:
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر تخت او
شگفتی فرو مانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را «روز نو» خواندند
#فردوسی
نوروز بزرگ آمد آرایش عالم
میراث به نزدیک ملوک عجم از جم
#خاقانی
ز کوی یار میآید نسیمِ باد نوروزی
از این باد ار مدد یابی چراغ دل برافروزی
#حافظ
بنمایهها (منابع):
*برهان قاطع
*لغتنامه دهخدا
*حافظ شیراز، شاملو
*فرهنگ فارسی معین
*بندهش، فرنبغ دادگی، بهار
*تاریخ اساتیری ایران، آموزگار
*جهان فروزی، بهرام فرهوشی
*فرهنگ ایران باستان، پورداوُد
*پژوهشی در اساتیر ایران، بهار
*شناخت اساتیر ایران، هینلز،فرخی
*دانشنامه مزدیسنا، جهانگیر اوشیدری
*آثارالباقیه، ابوریحان بیرونی، داناسرشت
فرستنده #چنگیز_محمدی_کلهور
#نوروز
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما
🌸نوروز بر ایرانیان فرخنده باد🌸
«نوروز» روز نخست فروردین که بزرگترین جشن ملی و آغاز سال نو ایرانیان است آنگاه که روز و شب برابر گردد. نوروز را به جمشید نسبت میدهند. جاحظ( ۲۰۰ هجری) در کتاب محاسنالاضداد میگوید: در جشن فروردین، در سرِ خوان، چند شاخه از درخت بید و زیتون و انار مینهادند. در بنمایهها، افزون بر جشن نوروز، در ششم فروردین نیز، جشنی به نام "نوروز بزرگ" به مناسبت برتختنشستن جمشید، برگزار میکردهاند. ابوریحان میگوید: "ایرانیان نوروز بزرگ را روز امید نام نهادند... مردم در این روز به یکدیگر آب میپاشند." روزِ نوروز بزرگ، ششم فروردین، زادروز اشوزرتشت است. نوروز ، بزرگترین جشن ملی ایرانیان است. جشن نوروز و مهرگان دو جشن بزرگ آریاییان بوده است. نوروز را جشن زایش گیهانی مردمان و آفرینش انسان میدانند. عمرخیام در نوروزنامه مینویسد: "سبب نام نهادن نوروز از آن بوده که آفتاب در هر ۳۶۵شبانهروز و ربعی، به اول دقیقه حمل باز آید و چون جمشید آن روز را دریافت، نوروز نام نهاد و جشن آیین آورد." نوروز را جشن ایرانیان شمالی و مهرگان را، جشن ایرانیان جنوبی دانستهاند. واژهی سال برگرفته از واژهی سَرِده sareda ایرانی باستان است از اینرو آغاز آن در نخستین روزهای موسم سرد، یعنی مهرماه بوده است. مهرداد بهار میگوید: "گمان میرود، نوروز که به اعیاد اقوام برزگر میماند نه اعیاد اقوام گلهدار؛ میبایست اعیادی سخت کهن در نجد ایران بوده باشند." خاستگاه دیرینهی نوروز به سومریان که نیاکانی ایرانی داشتهاند، برمیگردد. نوروز در زبانهای میانهی ایرانی "نوسرد" و نیز در ارمنی "نوسرد" گفته میشود. در بندهش آمده است: "در دین گوید، نیمروز اول فروردین، اهریمن درتاخت. و چون ماه فروردین روز هرمزد(یک فروردین)، شود، زمستان را نیرو و پادشاهی کاهد." فروردین یا فرَورتی برابر است با واژهی اوستائی فَروشی که در پهلوی فروهر شده است. فروشی، پس از درگذشت آدمی با روان و وجدان او، به سوی جهان مینوی می رود. روانهای درگذشتگان در پایان سال ده شبانهروز به خانهی خود باز میگردند. به مناسبت فرودآمدن فرورهای نیاکان، هنگام نوروز را فروردین خواندهاند. پارسیان هند جشن فروردگان را " مغتات" مینامند. گفته شده است که جشن به معنی ستایش و نیایش و به معنی برپاداشتن آیین سوگ یا سور بوده است جشن فروردگان ده روز بوده است. گمان میرود پنج روز نخست آن که در ماه اسفند میافتاده است ویژهی آیینهای مویه و سوگآواها برای مردگان بوده و پنج روز نخست فروردین را سور میگرفته و روز ششم یا نوروز بزرگ را با سوری بزرگ برگزار میکردهاند. کلهورها پیش از نوروز در گورستان بر روی گورها خوان میگسترانند و برای مردگان خویش مویه کرده و مور(سوگآوای کلهوری) میخوانند. "رَپیتوین" سپند(مقدس) بوده و به معنی نیمروز، سرور و نگهبان گرمای نیمروز است.جشن رپیتوین بخشی از جشن نوروز است و در وختی است که دیو سرما میرود. در جشن نوروز کردها آتش بزرگی را میافروزند. کردهایِ ایرانیِ کلهور، ماه فروردین را "نوروژ مانگ" میگویند. نوروژمانگ آخرین موسم بهار کلهوری است.
نوروز در چکامههای فارسی:
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر تخت او
شگفتی فرو مانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را «روز نو» خواندند
#فردوسی
نوروز بزرگ آمد آرایش عالم
میراث به نزدیک ملوک عجم از جم
#خاقانی
ز کوی یار میآید نسیمِ باد نوروزی
از این باد ار مدد یابی چراغ دل برافروزی
#حافظ
بنمایهها (منابع):
*برهان قاطع
*لغتنامه دهخدا
*حافظ شیراز، شاملو
*فرهنگ فارسی معین
*بندهش، فرنبغ دادگی، بهار
*تاریخ اساتیری ایران، آموزگار
*جهان فروزی، بهرام فرهوشی
*فرهنگ ایران باستان، پورداوُد
*پژوهشی در اساتیر ایران، بهار
*شناخت اساتیر ایران، هینلز،فرخی
*دانشنامه مزدیسنا، جهانگیر اوشیدری
*آثارالباقیه، ابوریحان بیرونی، داناسرشت
فرستنده #چنگیز_محمدی_کلهور
#نوروز
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻نذر= پَتیست، خودسامه، خودپیمان، مَیَزد(نذر آشامیدنی)، زَوْر(نذر جویدنی)، برآورد نیاز
🔻نذر داشتن= پیمان کردن، به گردن گرفتن
🔻نذرکردن= پَتیستادن، پیمان کردن، به گردن گرفتن
🔻نذر و نیاز= تُلَنگ(حاجت)خواهی، وایا خواهی، آرزو خواهی، نیاز خواهی
🔻نذری= پَتیست، در راه خدا، رایگان، مفت
🔻نذُر/نذور/نذورات= پَتیستها، خودسامهها، خودپیمانها
✍نمونه:
🔺به چندین نذر و قربانش خداوند
نرینه داد فرزندی چه فرزند #نظامی=
به پَتیستها و کُرپانش خداوند
نرینه داد فرزندی چه فرزند
🔺دیگر لب بتان نزند بوسه تا زیَد
این نذر کرد و رای زد آهنگ کعبه را #خاقانی=
دیگر لب بتان نزند بوسه تا زیَد
این پَتیستید/پیمان کرد و رای زد آهنگ خدایخانه را
🔺نذر کردن از سنتهای قدیمی ایرانیان است=
پَتیستادن از آیینهای کهن ایرانیان است
🔺نذرش را ادا کرد=
خودپیمانش/پیمانش را بهجا آورد
🔺آش نذری میدادند=
آش رایگان میدادند
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#نذر #نذری #نذور #نذورات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻نذر= پَتیست، خودسامه، خودپیمان، مَیَزد(نذر آشامیدنی)، زَوْر(نذر جویدنی)، برآورد نیاز
🔻نذر داشتن= پیمان کردن، به گردن گرفتن
🔻نذرکردن= پَتیستادن، پیمان کردن، به گردن گرفتن
🔻نذر و نیاز= تُلَنگ(حاجت)خواهی، وایا خواهی، آرزو خواهی، نیاز خواهی
🔻نذری= پَتیست، در راه خدا، رایگان، مفت
🔻نذُر/نذور/نذورات= پَتیستها، خودسامهها، خودپیمانها
✍نمونه:
🔺به چندین نذر و قربانش خداوند
نرینه داد فرزندی چه فرزند #نظامی=
به پَتیستها و کُرپانش خداوند
نرینه داد فرزندی چه فرزند
🔺دیگر لب بتان نزند بوسه تا زیَد
این نذر کرد و رای زد آهنگ کعبه را #خاقانی=
دیگر لب بتان نزند بوسه تا زیَد
این پَتیستید/پیمان کرد و رای زد آهنگ خدایخانه را
🔺نذر کردن از سنتهای قدیمی ایرانیان است=
پَتیستادن از آیینهای کهن ایرانیان است
🔺نذرش را ادا کرد=
خودپیمانش/پیمانش را بهجا آورد
🔺آش نذری میدادند=
آش رایگان میدادند
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#نذر #نذری #نذور #نذورات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻نذر= پَتیست، خودسامه، خودپیمان، مَیَزد(نذر آشامیدنی)، زَوْر(نذر جویدنی)، برآورد نیاز
🔻نذر داشتن= پیمان کردن، به گردن گرفتن
🔻نذرکردن= پَتیستادن، پیمان کردن، به گردن گرفتن
🔻نذر و نیاز= تُلَنگ(حاجت)خواهی، وایا خواهی، آرزو خواهی، نیاز خواهی
🔻نذری= پَتیست، در راه خدا، رایگان، مفت
🔻نذُر/نذور/نذورات= پَتیستها، خودسامهها، خودپیمانها
✍نمونه:
🔺به چندین نذر و قربانش خداوند
نرینه داد فرزندی چه فرزند #نظامی=
به پَتیستها و کُرپانش خداوند
نرینه داد فرزندی چه فرزند
🔺دیگر لب بتان نزند بوسه تا زیَد
این نذر کرد و رای زد آهنگ کعبه را #خاقانی=
دیگر لب بتان نزند بوسه تا زیَد
این پَتیستید/پیمان کرد و رای زد آهنگ خدایخانه را
🔺نذر کردن از سنتهای قدیمی ایرانیان است=
پَتیستادن از آیینهای کهن ایرانیان است
🔺نذرش را ادا کرد=
خودپیمانش/پیمانش را بهجا آورد
🔺آش نذری میدادند=
آش رایگان میدادند
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#نذر #نذری #نذور #نذورات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻نذر= پَتیست، خودسامه، خودپیمان، مَیَزد(نذر آشامیدنی)، زَوْر(نذر جویدنی)، برآورد نیاز
🔻نذر داشتن= پیمان کردن، به گردن گرفتن
🔻نذرکردن= پَتیستادن، پیمان کردن، به گردن گرفتن
🔻نذر و نیاز= تُلَنگ(حاجت)خواهی، وایا خواهی، آرزو خواهی، نیاز خواهی
🔻نذری= پَتیست، در راه خدا، رایگان، مفت
🔻نذُر/نذور/نذورات= پَتیستها، خودسامهها، خودپیمانها
✍نمونه:
🔺به چندین نذر و قربانش خداوند
نرینه داد فرزندی چه فرزند #نظامی=
به پَتیستها و کُرپانش خداوند
نرینه داد فرزندی چه فرزند
🔺دیگر لب بتان نزند بوسه تا زیَد
این نذر کرد و رای زد آهنگ کعبه را #خاقانی=
دیگر لب بتان نزند بوسه تا زیَد
این پَتیستید/پیمان کرد و رای زد آهنگ خدایخانه را
🔺نذر کردن از سنتهای قدیمی ایرانیان است=
پَتیستادن از آیینهای کهن ایرانیان است
🔺نذرش را ادا کرد=
خودپیمانش/پیمانش را بهجا آورد
🔺آش نذری میدادند=
آش رایگان میدادند
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#نذر #نذری #نذور #نذورات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻حافظ= نگهدار، نگهبان، نگاهدارنده، پاسبان، یادهوَر، بهیاددار، از بَردانستن، از بَرم دانستن، از بَر دارنده، از بَرم دارنده، گوشدار، بازدار، بازدارنده، بادگان، پادگان، رامشگر
🔻حافظه= یاد، ویر، یاداَنبار، یادآوری، وَرم، بَرم، یاده
🔻حافظه تاریخی= ویر باستانی
🔻به حافظه سپردن= به یاد سپردن، از بَر کردن، از بَرم کردن، بَر کردن، بَرم کردن
🔻خداحافظ= خدانگهدار، بدرود، پدرود، روز خوش، شب خوش، به امید دیدار، به خدا سپردم
🔻خداحافظی کردن= بدرود گفتن، بدرود گویی، بدرود نمودن، بدرود کردن، پدرود کردن، خدانگهداری کردن، خدانگهدار گفتن، باربستن
🔻تحفظ= خودپاسی، خودپایی، خویشتنداری، هشیاری، بیداری، پرهیز، خودداری، به یاد سپاری، یادگیری
✍نمونه:
🔺اسرار خود با شرابخوار نگو که بر تحفظ و کتمان آن قادر نباشد=
رازهای خود را با میخواره مگوی که بر خویشتنداری و پنهانداشتنِ آن توانا نباشد
🔺حافظِ کلِ اشعارِ شاهنامهی فردوسی است=
ازبردارندهی همهی چامههای شاهنامهی فردوسی است
شاهنامهی فردوسی را از بَر است
🔺خاقانی است خاک درت حافظش تو باش
زین مشت آتشی که ندارند رای خاک #خاقانی=
خاقانی است خاک درت نگاهبانش تو باش
زین مشت آتشی که ندارند رای خاک
🔺خدا حافظت باشد=
خدا نگهدارت باشد
🔺به حافظه بسپار=
به یاد بسپار
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#حافظ #حافظه #تحفظ #خداحافظ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻حافظ= نگهدار، نگهبان، نگاهدارنده، پاسبان، یادهوَر، بهیاددار، از بَردانستن، از بَرم دانستن، از بَر دارنده، از بَرم دارنده، گوشدار، بازدار، بازدارنده، بادگان، پادگان، رامشگر
🔻حافظه= یاد، ویر، یاداَنبار، یادآوری، وَرم، بَرم، یاده
🔻حافظه تاریخی= ویر باستانی
🔻به حافظه سپردن= به یاد سپردن، از بَر کردن، از بَرم کردن، بَر کردن، بَرم کردن
🔻خداحافظ= خدانگهدار، بدرود، پدرود، روز خوش، شب خوش، به امید دیدار، به خدا سپردم
🔻خداحافظی کردن= بدرود گفتن، بدرود گویی، بدرود نمودن، بدرود کردن، پدرود کردن، خدانگهداری کردن، خدانگهدار گفتن، باربستن
🔻تحفظ= خودپاسی، خودپایی، خویشتنداری، هشیاری، بیداری، پرهیز، خودداری، به یاد سپاری، یادگیری
✍نمونه:
🔺اسرار خود با شرابخوار نگو که بر تحفظ و کتمان آن قادر نباشد=
رازهای خود را با میخواره مگوی که بر خویشتنداری و پنهانداشتنِ آن توانا نباشد
🔺حافظِ کلِ اشعارِ شاهنامهی فردوسی است=
ازبردارندهی همهی چامههای شاهنامهی فردوسی است
شاهنامهی فردوسی را از بَر است
🔺خاقانی است خاک درت حافظش تو باش
زین مشت آتشی که ندارند رای خاک #خاقانی=
خاقانی است خاک درت نگاهبانش تو باش
زین مشت آتشی که ندارند رای خاک
🔺خدا حافظت باشد=
خدا نگهدارت باشد
🔺به حافظه بسپار=
به یاد بسپار
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#حافظ #حافظه #تحفظ #خداحافظ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما
🌸نوروز بر ایرانیان فرخنده باد🌸
«نوروز» روز نخست فروردین که بزرگترین جشن ملی و آغاز سال نو ایرانیان است آنگاه که روز و شب برابر گردد. نوروز را به جمشید نسبت میدهند. جاحظ( ۲۰۰ هجری) در کتاب محاسنالاضداد میگوید: در جشن فروردین، در سرِ خوان، چند شاخه از درخت بید و زیتون و انار مینهادند. در بنمایهها، افزون بر جشن نوروز، در ششم فروردین نیز، جشنی به نام "نوروز بزرگ" به مناسبت برتختنشستن جمشید، برگزار میکردهاند. ابوریحان میگوید: "ایرانیان نوروز بزرگ را روز امید نام نهادند... مردم در این روز به یکدیگر آب میپاشند." روزِ نوروز بزرگ، ششم فروردین، زادروز اشوزرتشت است. نوروز ، بزرگترین جشن ملی ایرانیان است. جشن نوروز و مهرگان دو جشن بزرگ آریاییان بوده است. نوروز را جشن زایش گیهانی مردمان و آفرینش انسان میدانند. عمرخیام در نوروزنامه مینویسد: "سبب نام نهادن نوروز از آن بوده که آفتاب در هر ۳۶۵شبانهروز و ربعی، به اول دقیقه حمل باز آید و چون جمشید آن روز را دریافت، نوروز نام نهاد و جشن آیین آورد." نوروز را جشن ایرانیان شمالی و مهرگان را، جشن ایرانیان جنوبی دانستهاند. واژهی سال برگرفته از واژهی سَرِده sareda ایرانی باستان است از اینرو آغاز آن در نخستین روزهای موسم سرد، یعنی مهرماه بوده است. مهرداد بهار میگوید: "گمان میرود، نوروز که به اعیاد اقوام برزگر میماند نه اعیاد اقوام گلهدار؛ میبایست اعیادی سخت کهن در نجد ایران بوده باشند." خاستگاه دیرینهی نوروز به سومریان که نیاکانی ایرانی داشتهاند، برمیگردد. نوروز در زبانهای میانهی ایرانی "نوسرد" و نیز در ارمنی "نوسرد" گفته میشود. در بندهش آمده است: "در دین گوید، نیمروز اول فروردین، اهریمن درتاخت. و چون ماه فروردین روز هرمزد(یک فروردین)، شود، زمستان را نیرو و پادشاهی کاهد." فروردین یا فرَورتی برابر است با واژهی اوستائی فَروشی که در پهلوی فروهر شده است. فروشی، پس از درگذشت آدمی با روان و وجدان او، به سوی جهان مینوی می رود. روانهای درگذشتگان در پایان سال ده شبانهروز به خانهی خود باز میگردند. به مناسبت فرودآمدن فرورهای نیاکان، هنگام نوروز را فروردین خواندهاند. پارسیان هند جشن فروردگان را " مغتات" مینامند. گفته شده است که جشن به معنی ستایش و نیایش و به معنی برپاداشتن آیین سوگ یا سور بوده است جشن فروردگان ده روز بوده است. گمان میرود پنج روز نخست آن که در ماه اسفند میافتاده است ویژهی آیینهای مویه و سوگآواها برای مردگان بوده و پنج روز نخست فروردین را سور میگرفته و روز ششم یا نوروز بزرگ را با سوری بزرگ برگزار میکردهاند. کلهورها پیش از نوروز در گورستان بر روی گورها خوان میگسترانند و برای مردگان خویش مویه کرده و مور(سوگآوای کلهوری) میخوانند. "رَپیتوین" سپند(مقدس) بوده و به معنی نیمروز، سرور و نگهبان گرمای نیمروز است.جشن رپیتوین بخشی از جشن نوروز است و در وختی است که دیو سرما میرود. در جشن نوروز کردها آتش بزرگی را میافروزند. کردهایِ ایرانیِ کلهور، ماه فروردین را "نوروژ مانگ" میگویند. نوروژمانگ آخرین موسم بهار کلهوری است.
نوروز در چکامههای فارسی:
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر تخت او
شگفتی فرو مانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را «روز نو» خواندند
#فردوسی
نوروز بزرگ آمد آرایش عالم
میراث به نزدیک ملوک عجم از جم
#خاقانی
ز کوی یار میآید نسیمِ باد نوروزی
از این باد ار مدد یابی چراغ دل برافروزی
#حافظ
بنمایهها (منابع):
*برهان قاطع
*لغتنامه دهخدا
*حافظ شیراز، شاملو
*فرهنگ فارسی معین
*بندهش، فرنبغ دادگی، بهار
*تاریخ اساتیری ایران، آموزگار
*جهان فروزی، بهرام فرهوشی
*فرهنگ ایران باستان، پورداوُد
*پژوهشی در اساتیر ایران، بهار
*شناخت اساتیر ایران، هینلز،فرخی
*دانشنامه مزدیسنا، جهانگیر اوشیدری
*آثارالباقیه، ابوریحان بیرونی، داناسرشت
فرستنده #چنگیز_محمدی_کلهور
#نوروز
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما
🌸نوروز بر ایرانیان فرخنده باد🌸
«نوروز» روز نخست فروردین که بزرگترین جشن ملی و آغاز سال نو ایرانیان است آنگاه که روز و شب برابر گردد. نوروز را به جمشید نسبت میدهند. جاحظ( ۲۰۰ هجری) در کتاب محاسنالاضداد میگوید: در جشن فروردین، در سرِ خوان، چند شاخه از درخت بید و زیتون و انار مینهادند. در بنمایهها، افزون بر جشن نوروز، در ششم فروردین نیز، جشنی به نام "نوروز بزرگ" به مناسبت برتختنشستن جمشید، برگزار میکردهاند. ابوریحان میگوید: "ایرانیان نوروز بزرگ را روز امید نام نهادند... مردم در این روز به یکدیگر آب میپاشند." روزِ نوروز بزرگ، ششم فروردین، زادروز اشوزرتشت است. نوروز ، بزرگترین جشن ملی ایرانیان است. جشن نوروز و مهرگان دو جشن بزرگ آریاییان بوده است. نوروز را جشن زایش گیهانی مردمان و آفرینش انسان میدانند. عمرخیام در نوروزنامه مینویسد: "سبب نام نهادن نوروز از آن بوده که آفتاب در هر ۳۶۵شبانهروز و ربعی، به اول دقیقه حمل باز آید و چون جمشید آن روز را دریافت، نوروز نام نهاد و جشن آیین آورد." نوروز را جشن ایرانیان شمالی و مهرگان را، جشن ایرانیان جنوبی دانستهاند. واژهی سال برگرفته از واژهی سَرِده sareda ایرانی باستان است از اینرو آغاز آن در نخستین روزهای موسم سرد، یعنی مهرماه بوده است. مهرداد بهار میگوید: "گمان میرود، نوروز که به اعیاد اقوام برزگر میماند نه اعیاد اقوام گلهدار؛ میبایست اعیادی سخت کهن در نجد ایران بوده باشند." خاستگاه دیرینهی نوروز به سومریان که نیاکانی ایرانی داشتهاند، برمیگردد. نوروز در زبانهای میانهی ایرانی "نوسرد" و نیز در ارمنی "نوسرد" گفته میشود. در بندهش آمده است: "در دین گوید، نیمروز اول فروردین، اهریمن درتاخت. و چون ماه فروردین روز هرمزد(یک فروردین)، شود، زمستان را نیرو و پادشاهی کاهد." فروردین یا فرَورتی برابر است با واژهی اوستائی فَروشی که در پهلوی فروهر شده است. فروشی، پس از درگذشت آدمی با روان و وجدان او، به سوی جهان مینوی می رود. روانهای درگذشتگان در پایان سال ده شبانهروز به خانهی خود باز میگردند. به مناسبت فرودآمدن فرورهای نیاکان، هنگام نوروز را فروردین خواندهاند. پارسیان هند جشن فروردگان را " مغتات" مینامند. گفته شده است که جشن به معنی ستایش و نیایش و به معنی برپاداشتن آیین سوگ یا سور بوده است جشن فروردگان ده روز بوده است. گمان میرود پنج روز نخست آن که در ماه اسفند میافتاده است ویژهی آیینهای مویه و سوگآواها برای مردگان بوده و پنج روز نخست فروردین را سور میگرفته و روز ششم یا نوروز بزرگ را با سوری بزرگ برگزار میکردهاند. کلهورها پیش از نوروز در گورستان بر روی گورها خوان میگسترانند و برای مردگان خویش مویه کرده و مور(سوگآوای کلهوری) میخوانند. "رَپیتوین" سپند(مقدس) بوده و به معنی نیمروز، سرور و نگهبان گرمای نیمروز است.جشن رپیتوین بخشی از جشن نوروز است و در وختی است که دیو سرما میرود. در جشن نوروز کردها آتش بزرگی را میافروزند. کردهایِ ایرانیِ کلهور، ماه فروردین را "نوروژ مانگ" میگویند. نوروژمانگ آخرین موسم بهار کلهوری است.
نوروز در چکامههای فارسی:
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر تخت او
شگفتی فرو مانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را «روز نو» خواندند
#فردوسی
نوروز بزرگ آمد آرایش عالم
میراث به نزدیک ملوک عجم از جم
#خاقانی
ز کوی یار میآید نسیمِ باد نوروزی
از این باد ار مدد یابی چراغ دل برافروزی
#حافظ
بنمایهها (منابع):
*برهان قاطع
*لغتنامه دهخدا
*حافظ شیراز، شاملو
*فرهنگ فارسی معین
*بندهش، فرنبغ دادگی، بهار
*تاریخ اساتیری ایران، آموزگار
*جهان فروزی، بهرام فرهوشی
*فرهنگ ایران باستان، پورداوُد
*پژوهشی در اساتیر ایران، بهار
*شناخت اساتیر ایران، هینلز،فرخی
*دانشنامه مزدیسنا، جهانگیر اوشیدری
*آثارالباقیه، ابوریحان بیرونی، داناسرشت
فرستنده #چنگیز_محمدی_کلهور
#نوروز
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻توکل = پشتداشتن، پشتگرمی، امید، امیدواری، بهخداسپاری، خداسپاری، خداباوری، واگذاردن، باخدایی
🔻توکلکردن = پشتدادن، پشتگرمبودن، امیدداشتن، امیدواربودن، بهخداسپردن
✍️نمونه:
🔺توکلت علی الله =
به خدا پناه ببر
امیدت به آفریدگار باشد
🔺به خدا توکل داشته باش =
به خدا بسپار
به امید پروردگار باش
چشم به ایزد داشته باش
🔺کلید توکل ز دل جویم ایرا
به از دل توکلسرائی نبینم #خاقانی =
پژنگ امیدواری ز دل جویم ایرا
به از دل امیدوارسرایی نبینم
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#توکل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻توکل = پشتداشتن، پشتگرمی، امید، امیدواری، بهخداسپاری، خداسپاری، خداباوری، واگذاردن، باخدایی
🔻توکلکردن = پشتدادن، پشتگرمبودن، امیدداشتن، امیدواربودن، بهخداسپردن
✍️نمونه:
🔺توکلت علی الله =
به خدا پناه ببر
امیدت به آفریدگار باشد
🔺به خدا توکل داشته باش =
به خدا بسپار
به امید پروردگار باش
چشم به ایزد داشته باش
🔺کلید توکل ز دل جویم ایرا
به از دل توکلسرائی نبینم #خاقانی =
پژنگ امیدواری ز دل جویم ایرا
به از دل امیدوارسرایی نبینم
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#توکل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻نذر= پَتیست، خودسامه، خودپیمان، مَیَزد(نذر آشامیدنی)، زَوْر(نذر جویدنی)، برآورد نیاز
🔻نذر داشتن= پیمان کردن، به گردن گرفتن
🔻نذرکردن= پَتیستادن، پیمان کردن، به گردن گرفتن
🔻نذر و نیاز= تُلَنگ(حاجت)خواهی، وایا خواهی، آرزو خواهی، نیاز خواهی
🔻نذری= پَتیست، در راه خدا، رایگان، مفت
🔻نذُر/نذور/نذورات= پَتیستها، خودسامهها، خودپیمانها
✍نمونه:
🔺به چندین نذر و قربانش خداوند
نرینه داد فرزندی چه فرزند #نظامی=
به پَتیستها و کُرپانش خداوند
نرینه داد فرزندی چه فرزند
🔺دیگر لب بتان نزند بوسه تا زیَد
این نذر کرد و رای زد آهنگ کعبه را #خاقانی=
دیگر لب بتان نزند بوسه تا زیَد
این پَتیستید/پیمان کرد و رای زد آهنگ خدایخانه را
🔺نذر کردن از سنتهای قدیمی ایرانیان است=
پَتیستادن از آیینهای کهن ایرانیان است
🔺نذرش را ادا کرد=
خودپیمانش/پیمانش را بهجا آورد
🔺آش نذری میدادند=
آش رایگان میدادند
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#نذر #نذری #نذور #نذورات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻نذر= پَتیست، خودسامه، خودپیمان، مَیَزد(نذر آشامیدنی)، زَوْر(نذر جویدنی)، برآورد نیاز
🔻نذر داشتن= پیمان کردن، به گردن گرفتن
🔻نذرکردن= پَتیستادن، پیمان کردن، به گردن گرفتن
🔻نذر و نیاز= تُلَنگ(حاجت)خواهی، وایا خواهی، آرزو خواهی، نیاز خواهی
🔻نذری= پَتیست، در راه خدا، رایگان، مفت
🔻نذُر/نذور/نذورات= پَتیستها، خودسامهها، خودپیمانها
✍نمونه:
🔺به چندین نذر و قربانش خداوند
نرینه داد فرزندی چه فرزند #نظامی=
به پَتیستها و کُرپانش خداوند
نرینه داد فرزندی چه فرزند
🔺دیگر لب بتان نزند بوسه تا زیَد
این نذر کرد و رای زد آهنگ کعبه را #خاقانی=
دیگر لب بتان نزند بوسه تا زیَد
این پَتیستید/پیمان کرد و رای زد آهنگ خدایخانه را
🔺نذر کردن از سنتهای قدیمی ایرانیان است=
پَتیستادن از آیینهای کهن ایرانیان است
🔺نذرش را ادا کرد=
خودپیمانش/پیمانش را بهجا آورد
🔺آش نذری میدادند=
آش رایگان میدادند
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#نذر #نذری #نذور #نذورات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مزید = فراوانی، بیشی، افزون، افزونی، مایهی افزونی، افزونیدن، برافزودن، افزودن، افزودنی، افزودهشده، بسیاری، بسیار
🔻مزید امتنان = سپاس فراوان، افزونی سپاسداری
🔻مزید بر علت = افزوده بر انگیزه، پیشآمدی فزونتر
🔻مزید کردن = برافزودن
🔻مزید مقدم = پیشوند، پیشآوند، پیشاوند
🔻مزید موخر = پسوند، پسآوند، پساوند
✍نمونه:
🔺...که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت #سعدی =
...که پرستشاش مایهی نزدیکی است و سپاسداریاش بَراَفزایندهی شِیدان
🔺موافقت شما موجب مزید امتنان خواهد بود =
همداستانی شما مایهی افزونیِ سپاسداری خواهد بود
پذیرش شما مایهی سپاس فراوان خواهد بود
🔺جهت مزید انتفاع، وزن جنس را تقلیل دادند =
برای افزونی سود، اندازهی کالا را کاهش دادند
برای بَرافزودن سود، از سنگینی کالا کاستند
🔺بعضی مزیدمؤخرها با صفت ترکیب میشوند و از آن اسم میسازند، مثل "سفیدی" =
برخی پسوندها با زاب میآمیزند و از آن نام میسازند، مانند"سپیدی"
🔺مخفیکاریاش هم مزید بر علت بود که بالاتفاق از او قطع امید کنند =
پنهانکاریاش هم افزوده بر انگیزه بود که همگی از او نومید شوند
🔺به تو در گریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش مزید خواهی، بپذیر جان ما را #خاقانی =
به تو در گریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش فزون بخواهی، بپذیر جان ما را
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مزید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مزید = فراوانی، بیشی، افزون، افزونی، مایهی افزونی، افزونیدن، برافزودن، افزودن، افزودنی، افزودهشده، بسیاری، بسیار
🔻مزید امتنان = سپاس فراوان، افزونی سپاسداری
🔻مزید بر علت = افزوده بر انگیزه، پیشآمدی فزونتر
🔻مزید کردن = برافزودن
🔻مزید مقدم = پیشوند، پیشآوند، پیشاوند
🔻مزید موخر = پسوند، پسآوند، پساوند
✍نمونه:
🔺...که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت #سعدی =
...که پرستشاش مایهی نزدیکی است و سپاسداریاش بَراَفزایندهی شِیدان
🔺موافقت شما موجب مزید امتنان خواهد بود =
همداستانی شما مایهی افزونیِ سپاسداری خواهد بود
پذیرش شما مایهی سپاس فراوان خواهد بود
🔺جهت مزید انتفاع، وزن جنس را تقلیل دادند =
برای افزونی سود، اندازهی کالا را کاهش دادند
برای بَرافزودن سود، از سنگینی کالا کاستند
🔺بعضی مزیدمؤخرها با صفت ترکیب میشوند و از آن اسم میسازند، مثل "سفیدی" =
برخی پسوندها با زاب میآمیزند و از آن نام میسازند، مانند"سپیدی"
🔺مخفیکاریاش هم مزید بر علت بود که بالاتفاق از او قطع امید کنند =
پنهانکاریاش هم افزوده بر انگیزه بود که همگی از او نومید شوند
🔺به تو در گریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش مزید خواهی، بپذیر جان ما را #خاقانی =
به تو در گریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش فزون بخواهی، بپذیر جان ما را
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مزید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻حاشا=
۱. ناپذیری، زیر در روی، نیارِش، اَرَندان(=انکار)، ناخَستویی(خستو=معترف)، وادَنگ(انکار)
۲. دورباد، دورا، مبادا، مباد، پاک باد، پَرگَس(هرگز)، پَرگَست(هرگز)، هرگز، هیچ، هیچگاه، هیچوَخت(هیچوقت)
۳. آویشن
🔻حاشاکردن= زیرش زدن، نپذیرفتن، نیاردَن، اَرَندانیدن، وادَنگیدن
🔻حاشا و کلا= به هیچ روی، هرگز، هیچوَخت(هیچوقت)، ژَکَس(مباد)
🔻حاشاک= دور باد از تو، دور از تو باد، دور از تو، خدا نکند
🔻عسل حاشا= اَنگَپین آویشن
✍نمونه:
🔺گرچه نامردم است آن ناکس
نشود سیر از او دلم «پَرگَس» #رودکی
🔺دشمن مرا شکسته کند دوست دارمش
حاشا که من شکست به دشمن در آورم #خاقانی=
دشمن مرا شکسته کند دوست دارمش
مبادا/دورا که من شکست به دشمن در آورم
🔺دیوار حاشا بلند است=
دیوار نپذیرفتن بلند است
میتوان زیرش زد
🔻عمل اشتباهش را حاشا میکرد=
کار نادرستش را نمیپذیرفت/مینیارید
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#حاشا #حاشاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻حاشا=
۱. ناپذیری، زیر در روی، نیارِش، اَرَندان(=انکار)، ناخَستویی(خستو=معترف)، وادَنگ(انکار)
۲. دورباد، دورا، مبادا، مباد، پاک باد، پَرگَس(هرگز)، پَرگَست(هرگز)، هرگز، هیچ، هیچگاه، هیچوَخت(هیچوقت)
۳. آویشن
🔻حاشاکردن= زیرش زدن، نپذیرفتن، نیاردَن، اَرَندانیدن، وادَنگیدن
🔻حاشا و کلا= به هیچ روی، هرگز، هیچوَخت(هیچوقت)، ژَکَس(مباد)
🔻حاشاک= دور باد از تو، دور از تو باد، دور از تو، خدا نکند
🔻عسل حاشا= اَنگَپین آویشن
✍نمونه:
🔺گرچه نامردم است آن ناکس
نشود سیر از او دلم «پَرگَس» #رودکی
🔺دشمن مرا شکسته کند دوست دارمش
حاشا که من شکست به دشمن در آورم #خاقانی=
دشمن مرا شکسته کند دوست دارمش
مبادا/دورا که من شکست به دشمن در آورم
🔺دیوار حاشا بلند است=
دیوار نپذیرفتن بلند است
میتوان زیرش زد
🔻عمل اشتباهش را حاشا میکرد=
کار نادرستش را نمیپذیرفت/مینیارید
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#حاشا #حاشاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
امروز به خشک جان تو مهمان منی
جان پیش کشم چرا که جانان منی
پیشت به دمی ز درد تو خواهم مرد
دردت بکشم بیا که درمان منی
#خاقانی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
جان پیش کشم چرا که جانان منی
پیشت به دمی ز درد تو خواهم مرد
دردت بکشم بیا که درمان منی
#خاقانی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مزید = فراوانی، بیشی، افزون، افزونی، مایهی افزونی، افزونیدن، برافزودن، افزودن، افزودنی، افزودهشده، بسیاری، بسیار
🔻مزید امتنان = سپاس فراوان، افزونی سپاسداری
🔻مزید بر علت = افزوده بر انگیزه، پیشآمدی فزونتر
🔻مزید کردن = برافزودن
🔻مزید مقدم = پیشوند، پیشآوند، پیشاوند
🔻مزید موخر = پسوند، پسآوند، پساوند
✍نمونه:
🔺...که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت #سعدی =
...که پرستشاش مایهی نزدیکی است و سپاسداریاش بَراَفزایندهی شِیدان
🔺موافقت شما موجب مزید امتنان خواهد بود =
همداستانی شما مایهی افزونیِ سپاسداری خواهد بود
پذیرش شما مایهی سپاس فراوان خواهد بود
🔺جهت مزید انتفاع، وزن جنس را تقلیل دادند =
برای افزونی سود، اندازهی کالا را کاهش دادند
برای بَرافزودن سود، از سنگینی کالا کاستند
🔺بعضی مزیدمؤخرها با صفت ترکیب میشوند و از آن اسم میسازند، مثل "سفیدی" =
برخی پسوندها با زاب میآمیزند و از آن نام میسازند، مانند"سپیدی"
🔺مخفیکاریاش هم مزید بر علت بود که بالاتفاق از او قطع امید کنند =
پنهانکاریاش هم افزوده بر انگیزه بود که همگی از او نومید شوند
🔺به تو در گریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش مزید خواهی، بپذیر جان ما را #خاقانی =
به تو در گریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش فزون بخواهی، بپذیر جان ما را
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مزید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مزید = فراوانی، بیشی، افزون، افزونی، مایهی افزونی، افزونیدن، برافزودن، افزودن، افزودنی، افزودهشده، بسیاری، بسیار
🔻مزید امتنان = سپاس فراوان، افزونی سپاسداری
🔻مزید بر علت = افزوده بر انگیزه، پیشآمدی فزونتر
🔻مزید کردن = برافزودن
🔻مزید مقدم = پیشوند، پیشآوند، پیشاوند
🔻مزید موخر = پسوند، پسآوند، پساوند
✍نمونه:
🔺...که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت #سعدی =
...که پرستشاش مایهی نزدیکی است و سپاسداریاش بَراَفزایندهی شِیدان
🔺موافقت شما موجب مزید امتنان خواهد بود =
همداستانی شما مایهی افزونیِ سپاسداری خواهد بود
پذیرش شما مایهی سپاس فراوان خواهد بود
🔺جهت مزید انتفاع، وزن جنس را تقلیل دادند =
برای افزونی سود، اندازهی کالا را کاهش دادند
برای بَرافزودن سود، از سنگینی کالا کاستند
🔺بعضی مزیدمؤخرها با صفت ترکیب میشوند و از آن اسم میسازند، مثل "سفیدی" =
برخی پسوندها با زاب میآمیزند و از آن نام میسازند، مانند"سپیدی"
🔺مخفیکاریاش هم مزید بر علت بود که بالاتفاق از او قطع امید کنند =
پنهانکاریاش هم افزوده بر انگیزه بود که همگی از او نومید شوند
🔺به تو در گریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش مزید خواهی، بپذیر جان ما را #خاقانی =
به تو در گریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش فزون بخواهی، بپذیر جان ما را
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مزید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻توکل = پشتداشتن، پشتگرمی، امید، امیدواری، بهخداسپاری، خداسپاری، خداباوری، واگذاردن، باخدایی
🔻توکلکردن = پشتدادن، پشتگرمبودن، امیدداشتن، امیدواربودن، بهخداسپردن
✍️نمونه:
🔺توکلت علی الله =
به خدا پناه ببر
امیدت به آفریدگار باشد
🔺به خدا توکل داشته باش =
به خدا بسپار
به امید پروردگار باش
چشم به ایزد داشته باش
🔺کلید توکل ز دل جویم ایرا
به از دل توکلسرائی نبینم #خاقانی =
پژنگ امیدواری ز دل جویم ایرا
به از دل امیدوارسرایی نبینم
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#توکل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻توکل = پشتداشتن، پشتگرمی، امید، امیدواری، بهخداسپاری، خداسپاری، خداباوری، واگذاردن، باخدایی
🔻توکلکردن = پشتدادن، پشتگرمبودن، امیدداشتن، امیدواربودن، بهخداسپردن
✍️نمونه:
🔺توکلت علی الله =
به خدا پناه ببر
امیدت به آفریدگار باشد
🔺به خدا توکل داشته باش =
به خدا بسپار
به امید پروردگار باش
چشم به ایزد داشته باش
🔺کلید توکل ز دل جویم ایرا
به از دل توکلسرائی نبینم #خاقانی =
پژنگ امیدواری ز دل جویم ایرا
به از دل امیدوارسرایی نبینم
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#توکل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸