ΑпτiгeligioпΑгcives
209 subscribers
107 photos
2 videos
42 files
58 links
✍🏼 Text channel: @AntiReligion

Scientific,
historical
philosophical
psychology
sociology and ...
.
.
.
Download Telegram
اندیشیدن در وهله‌ی نخست یعنی #شک و #تردید کردن و بدیهیات را معروض #پرسش قرار دادن. پیش‌شرط اندیشیدن، احساس نادانی است. یعنی درست عکس آن احساسی که یک «فاضل» یا «علامه» دارد و خود را دانا و از دانستن بی‌نیاز می‌داند. البته امروزه برای اندیشیدن فقط کافی نیست که آدمی ـ بر خلاف آن حکایت معروفی که به #سقراط نسبت می‌دهند ـ بداند که چیزی نمی‌داند و دانستن همین نکته یک عمر برایش کافی باشد. #آگاهی آدمی نسبت به #جهل خود طبعا دستاورد ذهنی مهمی است، ‌ولی فقط گامی کوچک در راه دشوار و بی‌پایان آگاهی واقعی است. در نتیجه، کسی که از دانسته‌های موجود خود با چنگ و دندان دفاع ‌‌کند، ناگزیر روش ابلهانه‌ای اتخاذ کرده است، حتا اگر خود را فرزانه جلوه دهد. 

بر این پایه می‌توان گفت که اندیشیدن یک پیکار دائمی است: پیکار اندیشنده علیه زور و قدرت، پیکار اندیشنده علیه ممنوعیت تفکر، پیکار اندیشنده علیه اکثریت نیندیشا و پیش از هر چیز پیکار اندیشنده علیه راحت‌طلبی، آسان‌پنداری، درجا زدن و تخدیر و تخمیر فکری خود.
روش‌های بیشماری وجود دارد که اندیشیدن را از سر آدمی بیندازد: از زندان و شکنجه گرفته تا مواد مخدر، از وعده و وعید گرفته تا تهدید و ارعاب، از تخدیر ذهن گرفته تا تحمیل مرجعیت، از ترساندن از آتش جهنم گرفته تا نشان دادن سراب و ناکجاآباد و برانگیختن امیدهای کاذب.

کسانی که اندیشیده‌اند، در همه‌ی ادوار تاریخ با موانع سخت و خطرات جدی روبرو بوده‌اند. آنان را بدنام و بی‌آبرو کرده‌اند، از آنان توبه و اعتراف به «گناه» گرفته‌اند، آنان را آواره ساخته، به زندان انداخته و حتی کشته‌اند. آری، اندیشه در هر عصری بدنام شده، مورد سوء‌استفاده و تحت پیگرد قرار گرفته است. فقط اشکال این بدنامی، سوء‌استفاده و پیگرد متفاوت بوده‌اند.

یکی از راه‌های موثر مبارزه با اندیشیدن، «ممنوعیت تفکر» است. #ممنوعیت_تفکر مفهومی است برای توصیف سرکوب عقاید و جلوگیری از اظهارنظر آزاد آدمیان. با ممنوعیت تفکر در جایی روبرو هستیم که آموزه‌ای ـ اعم از دینی یا ایدئولوژیک ـ که همواره بر تفسیری ویژه از انسان و جهان مبتنی است، #شک و #پرسش را که ارکان اصلی اندیشیدن هستند، ممنوع اعلام کند. قلمرویی که در آن ممنوعیت فکری برقرار شود، مانند مناطق مین‌گذاری شده است که ورود به آن هر دم می‌تواند با خطر جانی همراه باشد. پس «پرسش ممنوع»، یعنی «تفکر ممنوع» و «تفکر ممنوع» یعنی گشودن فضا برای جزمیات چون و چراناپذیر و باورهای مقدس لایتغیر!
اندیشیدن یعنی قاطعانه در برابر رسم و رسوم و سنت‌های پوسیده و ناسازگار با زمانه‌‌ی جامعه‌ی خود ایستادن و ضعف‌های فرهنگ خود را کاویدن و بی‌امان نقد کردن. اندیشیدن یعنی عدم التزام به سخنان «بزرگان» و در برابر «مفاخر فرهنگی» سرفرود نیاوردن. اندیشیدن یعنی خود را از بند اقتدار مضاعف دین و دولت از یکسو و آموزگاران کهن و نو از دیگرسو رهاندن. اندیشیدن یعنی از چهره‌ی واعظان فرقه‌های مذهبی و مبلغان قبیله‌های سیاسی نقاب برگرفتن و مشت همه‌ی کسانی را که وعده‌ی بهشت‌های آنجهانی و اینجهانی می‌دهند بازکردن. اندیشیدن یعنی همه‌ی مشاطه‌گران دینی و «سکولار» را که می‌کوشند با بزک کردن چهره‌ی عفریت اسلامگرایی حاکم بر میهن آن را تلطیف و «فرشته‌ای رحمانی» وانمود کنند رسواکردن و بی‌تزلزل رویاروی آنان ایستادن. اندیشیدن یعنی به منجی و امام و خلیفه و پیشوا و رهبر و سلطان امید نبستن و به شهروند صاحب فکر و قائم به ذات تکامل یافتن!

...به‌رغم همه‌ی خطرات موجود، ما برای برون‌رفت از مهلکه‌ی کنونی، هیچ چاره‌‌ای جز اندیشیدن و تکیه بر تفکر مستقل نداریم. از راه اندیشیدن است که می‌توان به آزادی رسید. آزادی آدمی با اندیشیدن آغاز می شود و اندیشیدن تنها راه ضروری برای رسیدن به آزادی درونی و برونی است.

🔚 پایان...

📎 #اندیشیدن #تردید #شک #پرسش #سقراط #جهل #ممنوعیت_تفکر #اهمیت_اندیشیدن #سرپرستی #پیروی #آزادی #آگاهی #ادیان #اسلام #فرهنگ_اسلامی #حکومت_دینی #خرافات #اطاعت
🗂 @AntiReligionArchives
اکثر آتیئست ها  به #اندیشه_انتقادی، اعتقاد دارند. آتئیست ها، چیزی را بدون دلیل قبول نمی کنند و به #راستی_آزمایی مطلب مطرح شده می پردازند.
نزد آتئیست ها هیچ چیزی #مقدس نیست، اکثر آتیست ها قبل از اینکه آتیست شوند، دیندار بوده اند، لذا در همان ابتدای آتیست شدن، مقدس ترین چیز مورد را شکسته اند، لذا دیگر از شکستن مرزها و #شک_کردن به اندیشه ها و اعتقادات جدید، هراسی ندارند!
پس دیدیم که هیچ تفاوتی عملی بین آتئیست و آگنوستیک وجود ندارد، و هر دو گروه مانند هم به زندگی نگاه می کنند، و برخلاف خداباور. در مورد تئوریها نیز تفاوت زیادی وجود ندارد. اکثر کسانی که خود را خداناباور می دانند، در تحلیل دقیقتر آگنوستیک هستند، و تنها برای بهتر مشخص شدن مشی زندگیشان، خود را علنا خداناباور معرفی می کنند، زیرا آگنوستیسیزم روشیست که سوتفاهم آمیز است. اگر چنین چیزی نباشد، شاید بهتر باشد تمام خداناباوران را آگنوستیک بنامیم.

می خوردن و شاد بودن آیین منست
فارغ بودن ز کفر و دین؛ دین منست
گفتم به عروس دهر کابین تو چیست
گفتــا دل خـرم تـو کابین مـن است
می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت
بی مونس و بی رفیق و بی همدم و جفت
زنهار به کس مگو تو این راز نهفت
هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت
بسیار بگشتیم به گرد در و دشت
اندر همه آفاق بگشتیم بگشت، کس را نشنیدیم که آمد زین راه راهی که برفت، راهرو باز نگشت. #خیام

🔚 پایان...

📎 #آتئیستم #خداناباوری #آتئيست #خرافه #اندیشه_انتقادی #راستی_آزمایی #برتراند_راسل #شک_کردن #آگنوستيسيزم #ندانم_گرا #آگنوستیک
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
نیچه می‌افزاید که همه‌ی جان‌های بزرگ و آزاده و نیرومند، شک‌گرا بوده‌اند. نیرومندی و آزادی برخاسته از نیروی روحی، از طریق #شک‌_گرایی اثبات می‌شود، در صورتی که مومنان همیشه دربند و وابسته‌‌اند و می‌توانند به متعصبان تبدیل گردند. به گفته‌ی نیچه همه‌ی حکومت‌هایی که بر روحانیان متکی بوده‌اند، به «دروغ مقدس» متوسل شده‌اند. نمونه‌ی آن پولس است که نیاز او برای رساندن روحانیان به قدرت باعث ایجاد مفاهیم، آموزه‌ها و نمادهایی می‌شود که با آن بتوان اراده‌ی خود را به توده‌های مردم تحمیل کرد و گله راه انداخت؛ چیزی که بعدها محمد نیز از مسیحیت وام گرفت.

به باور نیچه، «جان‌های آزادشده» امروزه شرایط آن را دارند تا چیزی را بفهمند که ۱۹۰۰ سال بد فهمیده شده است. تاریخ مسیحیت از زمان به صلیب کشیده شدن عیسی، تاریخ بدفهمی گام به گام و فزاینده‌ی یک نمادگرایی اولیه است. مسیحیت با گسترش خود همواره عوامانه‌تر و بربرمنشانه‌تر و مبتذل‌تر شده و آموزه‌ها و مراسم کیش‌های زیرزمینی امپراتوری روم و یاوه‌های همه‌ گونه اذهان بیمار را در خود جای داده است. سرنوشت مسیحیت با این ضرورت همراه بوده که باورهای آن باید چنان بیمار و پست و مبتذل می‌شدند تا به نیازهای بیماران و فرومایگان و عوام پاسخ دهند. #کلیسا نهایتا مجموعه‌ی بربریت بیمارگونه‌ای است که به قدرت رسیده است؛ کلیسایی که دشمن مرگبار هر نوع راستگویی، هر نوع روح والا و هر نوع انسانیت صادقانه و نیکخواهانه است.
با مرگ خدا، اوج نیهیلیسم فرارسیده است. ولی کسانی که او را کشته‌اند ـ یعنی کسانی که به او باور ندارند ـ هنوز درنیافته‌اند که مرگ خدا چه معنایی دارد. به راستی مرگ خدا چه معنایی دارد؟ وقتی آدمی پاسخ این پرسش را نمی‌داند، به طریق اولی نمی‌داند چگونه می‌توان ارزش‌های تازه آفرید.

آری، خدا به مثابه والاترین ارزش مرده است، ولی نتیجه‌ی نیهیلیستی مرگ او فقط هشیاری آدمی نیست، بلکه آدمی همچنین «آن‌جهان» را باخته است، بدون آنکه «این‌جهان» را برده باشد. نیچه اما می‌خواهد از گذرگاه چیرگی بر نیهیلیسم ما را با هنری آشنا کند که با کمک آن بتوان هنگام باختن برد. او می‌خواهد با قدرت اندیشه‌ی خود نیروی همه‌ی تلاش‌ها، شورها و احساساتی را که آدمی با «آن‌جهان» پیوند زده بود آزاد سازد و در خدمت زندگی قرار دهد. او می‌خواهد با فلسفه‌ی خود به آدمیان بیاموزد که چگونه می‌توان پس از چشم برگرفتن از آسمان، «به زمین وفادار ماند» و با «بازسنجی همه‌ی ارزش‌ها»، ارزش‌های تازه آفرید.

📚دنیا دیگر با قواعد خدا نمی‌چرخد

🔚 پایان...

📎 #فریدریش_نیچه #اندیشه #فرهنگ #اخلاق #موسیقی #ادبیات #تاریخ #نقد_دین #زرتشت #تبارشناسی_اخلاق #اخلاق_بندگی #نیچه #دجال #مسیحیت #یهودیت #عیسی #روان‌شناسی #متعصبان_دینی #شک‌_گرایی #کلیسا #دین #فلسفه #متافیزیک #حقیقت #مرگ_خدا #نیهیلیسم
در رژیم اسلامی، علاوه بر هر سنگ و چوب و استخوان مرده‌های هزاران ساله که در بیابان‌ها یافت شده و گنبدی بر آن نهاده‌اند و مقدسات ساخته‌اند، امور و پدیده‌های معمول و عادی بشری نیز مقدس شده است. شهر مقدس، نظام مقدس، دفاع مقدس… بنابراین و به عنوان مثال، اگر گفته شود که "قـُم" شهر کثیفی است لابد به مقدسات توهین شده است. و با جنگ که از پدیده‌های زشت بشری است، قابل نقد و انتقاد نیست. هیچ‌کس نباید درباره هشت سال نکبت و ویرانی و جنایات جنگ جمهوری [حکومت] اسلامی با عراق حرف بزند. اینکه یک فرقه جاهلانه‌یِ مذهبی، برای خود مقدسین و مقدسات بی شماری ساخته و پرداخته است، نه برای اعضای آن فرقه امتیازی محسوب می‌شود و نه برای دیگران مسئولیتی به همراه دارد.

هیچ اتهامی به اندازه اتهام “توهین به مقدسات” سخن لغو و یاوه و مهملی نیست. مقدسات در رژیم اسلامی سنگری است که حاکمان و صاحبان قدرت پشت آن پنهان شده و با آزادی و حقوق بشر می‌جنگند. از طرفی، سنگ و چوب و کتاب و کلام و استخوان مرده‌های هزاران‌ ساله ملک طلق هیچکس نیست. هیچ‌کس وکیل مقدسات نیست، هیچکس وکیل قرآن نیست، وکیل نبی نیست. #قرآن نیز به مانند میلیون‌ها عنوان کتاب دیگر، نمی‌تواند از چون و چرا و از #شک و #نقد و بررسی مُبرا و بدور باشد.

هر چند توهین به کتاب شفای ابن‌سینا وکتاب سیاستِ ارسطو محلی از اعراب دارد، در آن صورت توهین به کتاب قرآن نیز دارای معنی است. اینکه اعضای یک فرقه‌ی مذهبی کتاب دینی خود را مقدس و آسمانی بپندارند، برای دیگران وظیفه‌ای به همراه نمی‌آورد، در آسمان چاپخانه‌ای وجود ندارد که کتاب تولید کند؟! با آسمانی‌ خواندن یک کتاب و یک متن هیچ چیز تغییر نمی‌کند!
به واقع اگر در دنیا و در هستی انسان، چیزی و امر و پدیده‌ای مقدس پنداشته شود که به هیچ بهانه و توجیه و تفسیری قابل تعرض نباشد و در همه حال می‌باید گرامی داشته شود، به یقین که آن واقعیت، جان انسان است، آن چیز زندگی است، در صورتی‌که در آیین و آموزه اُقتلو اُقتلو، بی‌مقدار و بی‌ارزش‌ترین واقعیت و پدیده هستی جان انسان و زندگی اوست. اعدام و تیرباران و دار زدن و ترور و قصاص و دست و پا بریدن و چشم درآوردن، تازیانه زدن به تن ِانسان و سنگسار وجود ِنازنین انسان، جزو اصول حیاتی و اساس و رمز پایداری و ماندگاری آیین اُقتلو اُقتلو است.

🔚 پایان...

📎 #توهین_به_مقدسات #مرتد #کافر #دگراندیشان #سب_النبی #حکومت_اسلامی #اسلام #ایدئولوژی #استبداد_دینی #حریم_خصوصی #مقدسات #قرآن #شک #نقد #مقدس #نماینده_خدا #اقلیت_های_دینی
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives