This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸️
✍مونا مهرجویی چه موقعیت موجز و موزونی را برای سوگواری نخستین سالمرگ پدر و مادرش چیده.....به جای زاری بر مزارشان، رنج و اندوه خود را با صدای سنتور مهدی مرتضوی و قطعهای از موسیقی علی سنتوری دکوپاژ کرده تا در میزانسنی سینمایی به سوگ بنشیند.....گویی او از پدر آموخته که غمش را به زبان هنر گره بزند تا به میانجی زیبایی، مرهم بر زخمهایش بگذارد.....تا با دستهای هنر، بازوی تنهاییاش را بگیرد و از خاک اندوه بلند کند....تا غبار غم از جان بشوید....به قول پیکاسو: «هدف هنر شستن غبار زندگی روزمره از روح ماست»....
با این همه چقدر این قاب، غریب است.....غربتش عمقی به قد تمام تنهایی مونا و رنج او در این یک سال دارد....یک سالی که به اندازه یک قرن گذشت....به اندازه لحظه لحظه رنجِ بودن در نبودن پدر و مادرش.....او داغی را بر دوش کشیده که خیلی، خیلی بسیار برای شانههایش سنگین بوده....او نه فقط سوگ یک فقدان که کابوس یک صحنه فجیع را تاب آورده که شاید اگر هنر نبود، سنگ صبوریاش میشکست و فرو میپاشید....هنرمندانه زیستن، زیباترین شکل تاب آوریست....شاید این گرانقدرترین میراثی بود که مونا از پدر به ارث برده.....تنهایی او به وسعت تمام خاطراتیست که سینمای مهرجویی برای ما آفرید....آفرین بر تو مونا که چنین هنرمندانه صبوری....که چنین صبوریت را با صدای ساز سنتور گره میزنی تا با سوز سوگت سازگار شوی....تا زخمه ساز مرهم زخمت شود....حالا با تمام وجود، با تمام درد این قطعه و ترانه در ترنم اشکهایت معنا میشود: رفیق من سنگ صبور غمهام.....به دیدنم بیا که خیلی تنهام......
متن و ویدیو از صفحه آقای رضا صائمی
saemi_1355
#مونا_مهرجویی #داریوش_مهرجویی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍مونا مهرجویی چه موقعیت موجز و موزونی را برای سوگواری نخستین سالمرگ پدر و مادرش چیده.....به جای زاری بر مزارشان، رنج و اندوه خود را با صدای سنتور مهدی مرتضوی و قطعهای از موسیقی علی سنتوری دکوپاژ کرده تا در میزانسنی سینمایی به سوگ بنشیند.....گویی او از پدر آموخته که غمش را به زبان هنر گره بزند تا به میانجی زیبایی، مرهم بر زخمهایش بگذارد.....تا با دستهای هنر، بازوی تنهاییاش را بگیرد و از خاک اندوه بلند کند....تا غبار غم از جان بشوید....به قول پیکاسو: «هدف هنر شستن غبار زندگی روزمره از روح ماست»....
با این همه چقدر این قاب، غریب است.....غربتش عمقی به قد تمام تنهایی مونا و رنج او در این یک سال دارد....یک سالی که به اندازه یک قرن گذشت....به اندازه لحظه لحظه رنجِ بودن در نبودن پدر و مادرش.....او داغی را بر دوش کشیده که خیلی، خیلی بسیار برای شانههایش سنگین بوده....او نه فقط سوگ یک فقدان که کابوس یک صحنه فجیع را تاب آورده که شاید اگر هنر نبود، سنگ صبوریاش میشکست و فرو میپاشید....هنرمندانه زیستن، زیباترین شکل تاب آوریست....شاید این گرانقدرترین میراثی بود که مونا از پدر به ارث برده.....تنهایی او به وسعت تمام خاطراتیست که سینمای مهرجویی برای ما آفرید....آفرین بر تو مونا که چنین هنرمندانه صبوری....که چنین صبوریت را با صدای ساز سنتور گره میزنی تا با سوز سوگت سازگار شوی....تا زخمه ساز مرهم زخمت شود....حالا با تمام وجود، با تمام درد این قطعه و ترانه در ترنم اشکهایت معنا میشود: رفیق من سنگ صبور غمهام.....به دیدنم بیا که خیلی تنهام......
متن و ویدیو از صفحه آقای رضا صائمی
saemi_1355
#مونا_مهرجویی #داریوش_مهرجویی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرویز شهبازی نویسنده و کارگردان، در شب سالگرد قتل داریوش مهرجویی تاکید کرد: سینمای آقای مهرجویی انسان مدار بود و دغدغه انسان مدرن را داشت. ایشان دغدغه انسان معاصر را داشت و برای آزادی انسان فیلم ساخت.
او همچنین گفت: داریوش مهرجویی را قبل تر، با سانسور آثارش کشته بودند. سانسور ، روح فیلم سازان را میکشد.
منبع ویدیو صفحه اینستاگرام:
ifdg.insta
ویدیوی کامل را در اکانت فوق ببینید
#داریوش_مهرجویی
#وحیده_محمدی_فر
#پرویز_شهبازی #سانسور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او همچنین گفت: داریوش مهرجویی را قبل تر، با سانسور آثارش کشته بودند. سانسور ، روح فیلم سازان را میکشد.
منبع ویدیو صفحه اینستاگرام:
ifdg.insta
ویدیوی کامل را در اکانت فوق ببینید
#داریوش_مهرجویی
#وحیده_محمدی_فر
#پرویز_شهبازی #سانسور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۲ مهرماه، مسعود کیمیایی، فیلمساز ایرانی، در پیام ویدئویی برای مراسم سالگرد قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر، که توسط کانون کارگردانان سینمای ایران برگزار شد، گفت:« ما مظلوممرده زیاد داریم، داریوش مهرجویی و همسرش مظلوم مردهاند، هیچ جوابی برای مرگشان نیامده، خود سینمای ما مظلوممرده است، خیلی از ما مظلوم مردهایم، تاریخ ما تاریخ مظلوم مردگی است.»
مسعود کیمیایی، در این پیام میگوید:«مگر من اینجا زندهام، مگر این سینما زنده است؟ جواب این مردنها را چه کسی میدهد؟»
این کارگردان سینما در ادامه میافزاید: «هنرها متوقف نمیشوند، ادامه دارند اما در اینجا دارند تعطیل میشوند. آیا سینما همینی است که هست؟ مردهایی که میرقصند.. میخندند...بجای زنها!»
#داریوش_مهرجویی #مسعود_کیمیایی #وحیده_محمدی_فر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مسعود کیمیایی، در این پیام میگوید:«مگر من اینجا زندهام، مگر این سینما زنده است؟ جواب این مردنها را چه کسی میدهد؟»
این کارگردان سینما در ادامه میافزاید: «هنرها متوقف نمیشوند، ادامه دارند اما در اینجا دارند تعطیل میشوند. آیا سینما همینی است که هست؟ مردهایی که میرقصند.. میخندند...بجای زنها!»
#داریوش_مهرجویی #مسعود_کیمیایی #وحیده_محمدی_فر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گوهر خیراندیش در اولین سالگرد قتل داریوش مهرجویی و همسرش که توسط کانون کارگردانان سینمای ایران برگزار شد،
گفت :
سینماگرانی که نیستند، همه تا همیشه حضور دارند و نمیتوان محوشان کرد.
او سپس متن رضا صائمی (منتقد) را درباره سالگرد قتل مهرجویی و همسرش خواند.
با اشاره به مرگ برخی هنرمندان که به دلیل «لجبازی» و نرسیدن به موقع واکسن کرونا از دنیا رفتند، گفت: حتی جان کارگران معدن هم نیست گویا جان انسان ارزشی ندارد.
منبع ویدیو:
ifdg.insta
#داریوش_مهرجویی
#وحیده_محمدی_فر
#گوهر_خیراندیش #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گفت :
سینماگرانی که نیستند، همه تا همیشه حضور دارند و نمیتوان محوشان کرد.
او سپس متن رضا صائمی (منتقد) را درباره سالگرد قتل مهرجویی و همسرش خواند.
با اشاره به مرگ برخی هنرمندان که به دلیل «لجبازی» و نرسیدن به موقع واکسن کرونا از دنیا رفتند، گفت: حتی جان کارگران معدن هم نیست گویا جان انسان ارزشی ندارد.
منبع ویدیو:
ifdg.insta
#داریوش_مهرجویی
#وحیده_محمدی_فر
#گوهر_خیراندیش #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«بهمن فرمانآرا در مراسم اولین سالگرد قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر:
باورم نمیشود که یک سال گذشته و هنوز زخم جنایت، جوابی پیدا نکرده است.
او با اشاره به رفاقت ۵۰ ساله اش با داریوش مهرجویی از مقطعی یاد کرد که فیلم «دایره مینا» را ساخته بودند و در مقطعی توقیف شد.
فرمان آرا در بخش دیگری از سخنانش گفت: داریوش آدم استثنایی بود. رشتهاش فلسفه بود. من نمیتوانم تصور کنم این قتل به این وحشتناکی اتفاق افتاده باشد و نتوانیم دربارهاش حرف بزنیم. داریوش مهرجویی و همسرش سلاخی شدند و از ما دعوت به سکوت میکنید!
این کارگردان همچنین مرگ پوراحمد را هم مبهم دانست و سخنانش را اینگونه به پایان برد: داریوش همیشه در ذهن من است و متشکرم که آمدید.»
منبع ویدیو :
@ifdg.insta
ویدیوی کامل سخنان آقای فرمانآرا را در صفحه فوق ببینید.
#داریوش_مهرحویی
#وحیده_محمدی_فر
#بهمن_فرمان_آرا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
باورم نمیشود که یک سال گذشته و هنوز زخم جنایت، جوابی پیدا نکرده است.
او با اشاره به رفاقت ۵۰ ساله اش با داریوش مهرجویی از مقطعی یاد کرد که فیلم «دایره مینا» را ساخته بودند و در مقطعی توقیف شد.
فرمان آرا در بخش دیگری از سخنانش گفت: داریوش آدم استثنایی بود. رشتهاش فلسفه بود. من نمیتوانم تصور کنم این قتل به این وحشتناکی اتفاق افتاده باشد و نتوانیم دربارهاش حرف بزنیم. داریوش مهرجویی و همسرش سلاخی شدند و از ما دعوت به سکوت میکنید!
این کارگردان همچنین مرگ پوراحمد را هم مبهم دانست و سخنانش را اینگونه به پایان برد: داریوش همیشه در ذهن من است و متشکرم که آمدید.»
منبع ویدیو :
@ifdg.insta
ویدیوی کامل سخنان آقای فرمانآرا را در صفحه فوق ببینید.
#داریوش_مهرحویی
#وحیده_محمدی_فر
#بهمن_فرمان_آرا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
قابل ملاحظه است که در افسانههای ملی ما ایرانیان که عمدتا در قالب شاهنامه فردوسی و سنت شاهنامهنگاری (به طور کلی) آنها را میشناسیم، از پادشاهان بزرگ هخامنشی به ویژه کوروش و داریوش یادی نیست.
آنچه به ویژه امروز از مجرای تاریخ علمی، یا به تعبیر شادروان احسان یارشاطر، «تاریخ تحقیقی» میشناسیم بر اهتمام پادشاهان هخامنشی بر ثبت کتیبه و دیوارنگاره دلالت میکند. رمزگشایی از کتیبههای هخامنشی که نه منحصرا، اما خصوصا از زمان داریوش اول بجامانده، حکایت میکند از تلاش آن شاهنشاهان برای ابدی شدن در تاریخ. آنها در این معنا واقعا ابدی شدند که اکنون اطلاعات خوب و قابل اتکایی از آنها داریم. اما این پرسش هست که چرا بازتابی از آنان در افسانههای ملی نیست؟
در اسلاید زیر، چند بند از مقاله یارشاطر با همین عنوان و همین موضوع آمده است. به طور خلاصه، یارشاطر منابع شاهنامهنگاران و منابع نویسندگان دوران اسلامی را برمیشمارد که عموم آنها مستقیم یا غیرمستقیم به «خدانامه»های دوران ساسانی میرسد و برخی از طریق منابع سُریانی، ریشه در ادبیات یونانی و عبرانی باستان دارد. تنها در منابعی که به یونانیان و عبرانیان ختم میشود، نام پادشاهان هخامنشی و وقایع زمان آنها ذکر شده است. اما عقیده یارشاطر این است که ساسانیان، از سنت سیاسی پادشاهان پارس، نیم هزاره پیش از خود (هخامنشیان) اطلاع نداشتهاند و منبع آنها در ذکر تاریخ ایران، عموما از شرق ایران سرچشمه میگرفته است.
برای مطالعه تمام مقاله یارشاطر، به کتاب «حکمت تمدنی» مراجعه کنید.
#تاریخ #تاریخنگاری #هویت_ملی #ایران #ایرانیان #هخامنشیان #کوروش #داریوش #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
قابل ملاحظه است که در افسانههای ملی ما ایرانیان که عمدتا در قالب شاهنامه فردوسی و سنت شاهنامهنگاری (به طور کلی) آنها را میشناسیم، از پادشاهان بزرگ هخامنشی به ویژه کوروش و داریوش یادی نیست.
آنچه به ویژه امروز از مجرای تاریخ علمی، یا به تعبیر شادروان احسان یارشاطر، «تاریخ تحقیقی» میشناسیم بر اهتمام پادشاهان هخامنشی بر ثبت کتیبه و دیوارنگاره دلالت میکند. رمزگشایی از کتیبههای هخامنشی که نه منحصرا، اما خصوصا از زمان داریوش اول بجامانده، حکایت میکند از تلاش آن شاهنشاهان برای ابدی شدن در تاریخ. آنها در این معنا واقعا ابدی شدند که اکنون اطلاعات خوب و قابل اتکایی از آنها داریم. اما این پرسش هست که چرا بازتابی از آنان در افسانههای ملی نیست؟
در اسلاید زیر، چند بند از مقاله یارشاطر با همین عنوان و همین موضوع آمده است. به طور خلاصه، یارشاطر منابع شاهنامهنگاران و منابع نویسندگان دوران اسلامی را برمیشمارد که عموم آنها مستقیم یا غیرمستقیم به «خدانامه»های دوران ساسانی میرسد و برخی از طریق منابع سُریانی، ریشه در ادبیات یونانی و عبرانی باستان دارد. تنها در منابعی که به یونانیان و عبرانیان ختم میشود، نام پادشاهان هخامنشی و وقایع زمان آنها ذکر شده است. اما عقیده یارشاطر این است که ساسانیان، از سنت سیاسی پادشاهان پارس، نیم هزاره پیش از خود (هخامنشیان) اطلاع نداشتهاند و منبع آنها در ذکر تاریخ ایران، عموما از شرق ایران سرچشمه میگرفته است.
برای مطالعه تمام مقاله یارشاطر، به کتاب «حکمت تمدنی» مراجعه کنید.
#تاریخ #تاریخنگاری #هویت_ملی #ایران #ایرانیان #هخامنشیان #کوروش #داریوش #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محل گلباران جاویدنام #شاهو_بهمنی
بیست و ششم آبانماه ١٤٠١، شاهو بهمنی اهل روستای "تازهآباد آصف" از توابع شهرستان دیواندره در جریان اعتراضات سنندج بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر جان خود را از دست داد.
این معترض پس از بازگشت از مراسم چهلم زنده یادان #پیمان_منبری، #داریوش_علیزاده، #یحیی_رحیمی و #محمد_امینی، از جانباختگان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی و شروع گسترده اعتراضات بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر جان باخت.
#آبان_ادامه_دارد
#دادخواهی
#نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی
#ایستادهایم_تا_پایان
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیست و ششم آبانماه ١٤٠١، شاهو بهمنی اهل روستای "تازهآباد آصف" از توابع شهرستان دیواندره در جریان اعتراضات سنندج بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر جان خود را از دست داد.
این معترض پس از بازگشت از مراسم چهلم زنده یادان #پیمان_منبری، #داریوش_علیزاده، #یحیی_رحیمی و #محمد_امینی، از جانباختگان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی و شروع گسترده اعتراضات بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر جان باخت.
#آبان_ادامه_دارد
#دادخواهی
#نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی
#ایستادهایم_تا_پایان
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرستو فروهر، دختر داریوش فروهر و پروانه اسکندری، در این ویدئو میگوید که کشتار مخالفین تحت عنوان «حذف فیزیکی» از موارد شرح کار پرسنل وزارت اطلاعات بوده و در پرینت گزارش کار آنها قید میشده، آنها قتل در خارج از ساعت اداری، اضافهکار دریافت میکردند. او تاکید میکند که قاتلان عوامل خودسر نبودهاند بلکه از مافوق خود دستور میگرفتند. آیا چاقو و دشنه و آلات قتاله هم از لوازم کاری آنها بوده است که از بخش اداری و انبار برای کارشان تحویل میگرفتند؟
در دادگاه قتلهای زنجیرهای هرگز آمران اصلی محاکمه نشدند....
امروز اول آذر ۱۴۰۳، بیست و ششمین سالگرد قتل وحشیانه داریوش فروهر و پروانه اسکندری، توسط عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است.
۴۵ روز بعد از این اتفاق وزارت اطلاعات اعلام کرد: «با کمال تأسف معدودی از همکاران مسؤولیت ناشناس، کج اندیش و خودسر این وزارت که بی شک آلت دست عوامل پنهان قرار گرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زدهاند در میان آنها وجود دارد.»
متّهمان که از کارمندان وزارت اطلاعات بودند، در اعترافهای خود، قتل را «حذف فیزیکی» خواندهاند که از طرف وزارت اطلاعات به آنها ابلاغ شده و نوشتهاند که جزو «وظایف سازمانی» آنان بودهاست و بر اساس دستور و روالهای ازپیشمشخصشده عمل کردهاند.
علی صفایی، کارمند وزارت اطلاعات، در جلسهٔ دادگاه مورخ ۱۳۷۹/۴/۱۵ میگوید: «آن شب ابتدا مسلم و صادق به در منزل رفتند، من و فلاح در کوچهای که بنبست بود کمی پایینتر از منزل قرار گرفتیم، چند نفر بالای کوچه قرار گرفتند و چند نفر حفاظت کوچه را داشتند. برادر مسلم و صادق وارد منزل شدند و بعد برادر فلاح که بنده در حیاط ماندم. حدوداً بعد از سی دقیقه فلاح برادران دیگر را صدا زدند، با بیسیم گفتند و وارد منزل شدند. که گفتند بنده و برادر مسلم و فلاح با خانم پروانه به طبقهٔ بالا رفتیم. بعد از بازرسی عادی فلاح دستور داد کار را شروع کنیم. بنده گردن و دهان ایشان را گرفتم، مسلم دستهای ایشان را گرفت و برادر هاشم آمد و با دستمال آغشته به مواد بیهوشی، بیهوش کرد و محسنی چند ضربه چاقو زد که بنده دیدم تکان میخورد. گفتم تکان میخورد، چند ضربه دیگر زدند…». مصطفی قربانزاده معروف به هاشم، کارمند دیگر وزارت اطلاعات، در دادگاه میگوید: «بنده تنها انجام دستور کردهام. پس از حذف از منزل خارج شدیم و به محل کار مراجعه نمودیم. حتی به علت طولانی شدن کار، اضافهکاری آن شب را برای بنده محاسبه نموده و بههمراه حقوق بنده توسط فیش حقوقی پرداخت شد.»
#قتل_های_زنجیره_ای #پرستو_فروهر #داریوش_فروهر #پروانه_اسکندری #دادخواهی #اینهمه_سال_جنایت #یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
در دادگاه قتلهای زنجیرهای هرگز آمران اصلی محاکمه نشدند....
امروز اول آذر ۱۴۰۳، بیست و ششمین سالگرد قتل وحشیانه داریوش فروهر و پروانه اسکندری، توسط عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است.
۴۵ روز بعد از این اتفاق وزارت اطلاعات اعلام کرد: «با کمال تأسف معدودی از همکاران مسؤولیت ناشناس، کج اندیش و خودسر این وزارت که بی شک آلت دست عوامل پنهان قرار گرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زدهاند در میان آنها وجود دارد.»
متّهمان که از کارمندان وزارت اطلاعات بودند، در اعترافهای خود، قتل را «حذف فیزیکی» خواندهاند که از طرف وزارت اطلاعات به آنها ابلاغ شده و نوشتهاند که جزو «وظایف سازمانی» آنان بودهاست و بر اساس دستور و روالهای ازپیشمشخصشده عمل کردهاند.
علی صفایی، کارمند وزارت اطلاعات، در جلسهٔ دادگاه مورخ ۱۳۷۹/۴/۱۵ میگوید: «آن شب ابتدا مسلم و صادق به در منزل رفتند، من و فلاح در کوچهای که بنبست بود کمی پایینتر از منزل قرار گرفتیم، چند نفر بالای کوچه قرار گرفتند و چند نفر حفاظت کوچه را داشتند. برادر مسلم و صادق وارد منزل شدند و بعد برادر فلاح که بنده در حیاط ماندم. حدوداً بعد از سی دقیقه فلاح برادران دیگر را صدا زدند، با بیسیم گفتند و وارد منزل شدند. که گفتند بنده و برادر مسلم و فلاح با خانم پروانه به طبقهٔ بالا رفتیم. بعد از بازرسی عادی فلاح دستور داد کار را شروع کنیم. بنده گردن و دهان ایشان را گرفتم، مسلم دستهای ایشان را گرفت و برادر هاشم آمد و با دستمال آغشته به مواد بیهوشی، بیهوش کرد و محسنی چند ضربه چاقو زد که بنده دیدم تکان میخورد. گفتم تکان میخورد، چند ضربه دیگر زدند…». مصطفی قربانزاده معروف به هاشم، کارمند دیگر وزارت اطلاعات، در دادگاه میگوید: «بنده تنها انجام دستور کردهام. پس از حذف از منزل خارج شدیم و به محل کار مراجعه نمودیم. حتی به علت طولانی شدن کار، اضافهکاری آن شب را برای بنده محاسبه نموده و بههمراه حقوق بنده توسط فیش حقوقی پرداخت شد.»
#قتل_های_زنجیره_ای #پرستو_فروهر #داریوش_فروهر #پروانه_اسکندری #دادخواهی #اینهمه_سال_جنایت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا حیاط خانه قتلگاه فروهرها است، جایی که ۲۶ سال پیش، گرگهای وزارت اطلاعات، شبانه شبیخون زدند و با ضربات متعدد کارد دو فعال سیاسی سالمند را به شکل فجیعی به قتل رساندند.
پرستو فروهر، دخترشان، طبق معمول هر سال به ایران رفته تا یاد پدر و مادرش را گرامی بدارد. حکومت در طی این سالها اجازه برگزاری مراسم سالگرد را نداده است و تنها در چند سال اخیر در داخل خانه توانستهاند با حضور کنترل شده افراد، طی مراسمی یاد قربانیان قتلهای زنجیرهای را گرامی بدارند.
باربد گلشیری، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«پرستو درخت خزانزدهی خانه و قتلگاه #پروانه_اسکندری (#پروانه_فروهر) و #داریوش_فروهر را با این کلمات آراسته است:
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#دادخواهیم_این_بیداد_را
#علیه_فراموشی
#پاينده_ایران
بیستوششمین سالگرد قتل سیاسی پروانه و داریوش فروهر در خانه و قتلگاهشان
زمان: امروز، یکم آذر ۱۴۰۳، از ساعت ۴ تا ۶ بعدازظهر.
نشانی: دروازه شمیران، خیابان هدایت (برادران قائدی)، کوچهی مرادزاده، پلاک ۱۸
*ویدیو را یکی از عزیزان دادخواه که به آنجا رفته برایم فرستاده.»
#قتل_های_زنجیره_ای #دادخواهی #پروانه_اسکندری #یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
پرستو فروهر، دخترشان، طبق معمول هر سال به ایران رفته تا یاد پدر و مادرش را گرامی بدارد. حکومت در طی این سالها اجازه برگزاری مراسم سالگرد را نداده است و تنها در چند سال اخیر در داخل خانه توانستهاند با حضور کنترل شده افراد، طی مراسمی یاد قربانیان قتلهای زنجیرهای را گرامی بدارند.
باربد گلشیری، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«پرستو درخت خزانزدهی خانه و قتلگاه #پروانه_اسکندری (#پروانه_فروهر) و #داریوش_فروهر را با این کلمات آراسته است:
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#دادخواهیم_این_بیداد_را
#علیه_فراموشی
#پاينده_ایران
بیستوششمین سالگرد قتل سیاسی پروانه و داریوش فروهر در خانه و قتلگاهشان
زمان: امروز، یکم آذر ۱۴۰۳، از ساعت ۴ تا ۶ بعدازظهر.
نشانی: دروازه شمیران، خیابان هدایت (برادران قائدی)، کوچهی مرادزاده، پلاک ۱۸
*ویدیو را یکی از عزیزان دادخواه که به آنجا رفته برایم فرستاده.»
#قتل_های_زنجیره_ای #دادخواهی #پروانه_اسکندری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواندن سرود ای ایران و شعار زن، زندگی، آزادی در مراسم گرامیداشت داریوش فروهر و پروانه اسکندری در بیست و ششمین سالگرد قتل آنها توسط عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی در پاییز ۱۳۷۷ این دو فعال سیاسی سالمند را به طرز وحشیانهای به قتل رساند. پیش از آنها هم بسیاری از کنشگران مدنی و سیاسی و روشنفکران ناپدید شده یا به طرز مشکوکی به قتل رسیده بودند.
پیش از قتل این افراد، روزنامه کیهان با گزارشهایی جهتدار و صداوسیمای جمهوری اسلامی با ساختن برنامههایی مثل هویت، زمینه قتل افراد را فراهم میکردند.
در بولتنهای داخلی اطلاعات سپاه تحت عنوان «رویدادها و تحلیلها» بین برخی از کادرها توزیع میشد، پیش از قتلهای زنجیرهای از این افراد به عنوان خطرهایی که نظام را تهدید میکنند یاد میشد.
قتل مخالفان تحت عنوان «حذف» در وزارت اطلاعات، توسط تیمهای عملیاتی و به عنوان یک روال کاری انجام میپذیرفت.
جمهوری اسلامی در خارج از ایران هم قتلهای بسیاری انجام داده است که تعدادی از آنها که افشا شده حدود ۶۰۰ نفر را شامل میشود.
#داریوش_فروهر #پروانه_فروهر #قتل_های_زنجیره_ای #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی در پاییز ۱۳۷۷ این دو فعال سیاسی سالمند را به طرز وحشیانهای به قتل رساند. پیش از آنها هم بسیاری از کنشگران مدنی و سیاسی و روشنفکران ناپدید شده یا به طرز مشکوکی به قتل رسیده بودند.
پیش از قتل این افراد، روزنامه کیهان با گزارشهایی جهتدار و صداوسیمای جمهوری اسلامی با ساختن برنامههایی مثل هویت، زمینه قتل افراد را فراهم میکردند.
در بولتنهای داخلی اطلاعات سپاه تحت عنوان «رویدادها و تحلیلها» بین برخی از کادرها توزیع میشد، پیش از قتلهای زنجیرهای از این افراد به عنوان خطرهایی که نظام را تهدید میکنند یاد میشد.
قتل مخالفان تحت عنوان «حذف» در وزارت اطلاعات، توسط تیمهای عملیاتی و به عنوان یک روال کاری انجام میپذیرفت.
جمهوری اسلامی در خارج از ایران هم قتلهای بسیاری انجام داده است که تعدادی از آنها که افشا شده حدود ۶۰۰ نفر را شامل میشود.
#داریوش_فروهر #پروانه_فروهر #قتل_های_زنجیره_ای #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تجدید عزم دادخواهی: گزارش سفر پاییز ۱۴۰۳
✍️پرستو فروهر
پرستو فروهر، فرزند داریوش و پروانه فروهر، در آبان ۱۴۰۳ به ایران سفر کرد تا مراسم سالگرد والدینش را برگزار کند. داریوش و پروانه فروهر از چهرههای شاخص سیاسی ایران بودند که در سال ۱۳۷۷ در جریان قتلهای زنجیرهای به طرز فجیعی به قتل رسیدند. پرستو فروهر هر سال برای گرامیداشت یاد آنها به ایران سفر میکند، اما همیشه با موانع و فشارهای امنیتی روبهرو میشود.
در سفر اخیر، او در بدو ورود به فرودگاه با بازرسیهای سختگیرانه مواجه شد. نیروهای امنیتی وسایل الکترونیکی او را ضبط کردند و رفتارهایی توهینآمیز داشتند. با این حال، پرستو موفق شد مراسم سالگرد را در خانه پدریاش در تهران برگزار کند. این مراسم تحت نظارت نیروهای امنیتی برگزار شد و از ورود برخی مهمانان به خانه جلوگیری کردند.
پرستو فروهر در این سفر با خانوادههای دادخواه دیگری نیز ملاقات کرد. او از تجارب خود در زمینه دادخواهی سخن گفت و بر اهمیت زنده نگهداشتن یاد قربانیان و ادامه مسیر عدالتخواهی تأکید کرد. او در نوشتههای خود به شرایط سخت خانوادههای دادخواه و تلاش برای مقابله با فراموشی اشاره میکند.
پرستو فروهر همچنین از نقش سرکوبگرانه حکومت در محدود کردن صدای خانوادههای دادخواه و سرکوب آزادیهای مدنی انتقاد کرد. با این وجود، او بر تعهد خود به پیگیری عدالت و مبارزه برای افشای حقیقت تأکید دارد و این مسیر را وظیفهای اخلاقی میداند. پرستو فروهر میگوید که دادخواهی برای او فراتر از یاد والدینش است؛ بلکه مسئولیتی در برابر جامعه و قربانیان است.
او سفرش به ایران را نمادی از مقاومت در برابر فراموشی و فشار میداند و امیدوار است که روزی عدالت برای همه قربانیان محقق شود. پرستو فروهر با وجود محدودیتها، بر عزم خود برای حفظ یاد پدر و مادرش و ادامه مبارزه برای عدالت تأکید کرد.
متن کامل گزارش را در لینک زیر بخوانید:
https://www.aasoo.org/fa/articles/5020
#قتل_های_زنجیره_ای #داریوش_فروهر #پروانه_اسکندری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️پرستو فروهر
پرستو فروهر، فرزند داریوش و پروانه فروهر، در آبان ۱۴۰۳ به ایران سفر کرد تا مراسم سالگرد والدینش را برگزار کند. داریوش و پروانه فروهر از چهرههای شاخص سیاسی ایران بودند که در سال ۱۳۷۷ در جریان قتلهای زنجیرهای به طرز فجیعی به قتل رسیدند. پرستو فروهر هر سال برای گرامیداشت یاد آنها به ایران سفر میکند، اما همیشه با موانع و فشارهای امنیتی روبهرو میشود.
در سفر اخیر، او در بدو ورود به فرودگاه با بازرسیهای سختگیرانه مواجه شد. نیروهای امنیتی وسایل الکترونیکی او را ضبط کردند و رفتارهایی توهینآمیز داشتند. با این حال، پرستو موفق شد مراسم سالگرد را در خانه پدریاش در تهران برگزار کند. این مراسم تحت نظارت نیروهای امنیتی برگزار شد و از ورود برخی مهمانان به خانه جلوگیری کردند.
پرستو فروهر در این سفر با خانوادههای دادخواه دیگری نیز ملاقات کرد. او از تجارب خود در زمینه دادخواهی سخن گفت و بر اهمیت زنده نگهداشتن یاد قربانیان و ادامه مسیر عدالتخواهی تأکید کرد. او در نوشتههای خود به شرایط سخت خانوادههای دادخواه و تلاش برای مقابله با فراموشی اشاره میکند.
پرستو فروهر همچنین از نقش سرکوبگرانه حکومت در محدود کردن صدای خانوادههای دادخواه و سرکوب آزادیهای مدنی انتقاد کرد. با این وجود، او بر تعهد خود به پیگیری عدالت و مبارزه برای افشای حقیقت تأکید دارد و این مسیر را وظیفهای اخلاقی میداند. پرستو فروهر میگوید که دادخواهی برای او فراتر از یاد والدینش است؛ بلکه مسئولیتی در برابر جامعه و قربانیان است.
او سفرش به ایران را نمادی از مقاومت در برابر فراموشی و فشار میداند و امیدوار است که روزی عدالت برای همه قربانیان محقق شود. پرستو فروهر با وجود محدودیتها، بر عزم خود برای حفظ یاد پدر و مادرش و ادامه مبارزه برای عدالت تأکید کرد.
متن کامل گزارش را در لینک زیر بخوانید:
https://www.aasoo.org/fa/articles/5020
#قتل_های_زنجیره_ای #داریوش_فروهر #پروانه_اسکندری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حضور مادران دادخواه سنندج در منزل جاویدنام داریوش علیزاده
شب گذشته پنجشنبه شش دیماه، خانواده جانباختگان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی در منزل جاویدنام داریوش علیزاده در سنندج حضور یافتند و ضمن گرامیداشت یاد و خاطره عزیزانشان بار دیگر با همدلی و همبستگی نشان دادند تا رسیدن به پیروزی و به ثمر نشاندن دادخواهی خون فرزندانشان، با هم متحد هستند و به مبارزه ادامه خواهند داد.
داریوش علیزاده در روز شانزده مهرماه ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی در سنندج، در محله تپه بهارمست توسط سرکوبگران و مزدوران رژیم با شلیک مستقیم زخمی شد، او را به بیمارستان کوثر سنندج منتقل میکنند و با وجود انجام عملیات احیا، او جانش را از دست داد.
#سنندج #دادخواهی #داریوش_علیزاده #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شب گذشته پنجشنبه شش دیماه، خانواده جانباختگان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی در منزل جاویدنام داریوش علیزاده در سنندج حضور یافتند و ضمن گرامیداشت یاد و خاطره عزیزانشان بار دیگر با همدلی و همبستگی نشان دادند تا رسیدن به پیروزی و به ثمر نشاندن دادخواهی خون فرزندانشان، با هم متحد هستند و به مبارزه ادامه خواهند داد.
داریوش علیزاده در روز شانزده مهرماه ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی در سنندج، در محله تپه بهارمست توسط سرکوبگران و مزدوران رژیم با شلیک مستقیم زخمی شد، او را به بیمارستان کوثر سنندج منتقل میکنند و با وجود انجام عملیات احیا، او جانش را از دست داد.
#سنندج #دادخواهی #داریوش_علیزاده #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
داریوش رحیمی، جانباخته راه میهن
قربانی افشاگری جنایت کوی دانشگاه
داریوش رحیمی، متولد ۲۶ دیماه ۱۳۴۶، فرزند خانوادهای کارگری و ساکن جنوب ایران بود. او فارغالتحصیل رشته علوم و ارتباطات از دانشگاه علامه طباطبایی تهران و انسانی باهوش، پرانرژی، و آرمانخواه بود. از همان دوران کودکی تا دبیرستان، روحیه عدالتخواهی او برجسته بود. او بارها با مدیران مدارس به دلیل انتقاد از آموزشهای ایدئولوژیک و اعزام کودکان به جبهه جنگ درگیر میشد و از شستشوی مغزی نوجوانان برای اهداف حکومتی بهشدت انتقاد میکرد.
در دوران دانشجویی، پس از قتل دکتر سامی، وزیر بهداشت سابق در دولت موقت، داریوش مقالهای با عنوان «امیرکبیر دیگری که در حمام کشته شد» نوشت که با اعتراض دانشجویان به این قتل حکومتی همراه شد. این اقدام باعث شد او به همراه چند دانشجوی دیگر بازداشت و به زندان اوین منتقل شود. خانواده او که درگیر سختیهای ناشی از زندگی پس از جنگ و فاصله زیاد میان جنوب ایران و تهران بودند، بارها به زندان رفتند تا شرایط آزادی فرزندشان را فراهم کنند.
داریوش پس از آزادی، فعالیتهای اجتماعی و حرفهای خود را ادامه داد.
او پس از فارغالتحصیلی مدتی در روزنامه سلام کار میکرد و مدتی هم دفتر کاری در خیابان جردن داشت. او در ابتدا از خاتمی حمایت میکرد، ولی پس از مدتی از او ناامید شد.
هر بار که انتخاباتی پیش میآمد، هدف حمله نیروهای حکومتی قرار میگرفت. در جریان حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸، او از نخستین کسانی بود که با وجود نبود اینترنت، تصاویر این جنایت را به خارج از کشور ارسال کرد. در جریان کوی دانشگاه با ضرب و شتم بازداشت شد و پس از مدتی با وثیقه آزاد شد.
پس از ازدواج و تشکیل خانواده، او همچنان به افشاگری و حمایت از حقوق مردم ادامه داد. داریوش کاندیدای انتخابات مجلس ششم از یکی از شهرهای اصفهان شد، اما بارها با فشارهای حکومتی و احضاریههای متعدد مواجه شد. با وجود این، او هرگز تسلیم نشد و میگفت: «قصدم خدمت به هموطنانم است. خودم در خانوادهای کارگری بزرگ شدم و درد مردم را میدانم.»
در نهایت، در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۷۸، داریوش رحیمی در سن ۳۲ سالگی، در جریان سفری از تهران به اصفهان، بر اثر صحنهسازی تصادفی مشکوک جان خود را از دست داد. خانواده او معتقدند این حادثه برنامهریزیشده بود و نیروهای امنیتی بارها پیش از این اتفاق، او و خانوادهاش را تهدید کرده بودند.
ماموران پلیس در پاسگاه میمه با مادر داریوش صحبت کردند انها تمام بیوگرافی این خانواده را میدانستند و سپس هشدار دادند که «مادر جان از همین راه که آمدید برگردید، این راه خطرناک است!»
ماموران با تهدیدات خود خانواده را به سکوت واداشتند، حتی ماموران اطلاعات مجبور کردند که به دیگران بگویند که «نمیتوانیم صحبت کنیم، شما هم خوراک تبلیغاتی برای دشمن درست نکنید.»، ولی آنها هر وقت فرصتی فراهم شد، سخن گفتند. آن موقع شبکههای اجتماعی به شکل امروز نبود تا بتوانند ماجرا را برای هموطنان شرح دهند.
مادر او، بیبی طلا بداغی، با گذشت ۲۵ سال از این فاجعه، همچنان در سوگ فرزندش است. او بارها برای افشای حقیقت تلاش کرده و حتی در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ دستگیر شد. اما همچنان بر عهد خود با فرزندش ایستاده و میگوید: «نام و یاد داریوش جاودان است. من تا پای جان برای آرمانهای او خواهم ایستاد.»
به گفته خانواده، داریوش رحیمی هرگز با حکومت مماشات نکرد، پیشنهاد فرماندار یکی از شهرها شدن را رد کرد و با وجود داشتن دو فرزند دو ساله و چهار ماهه در سی و دو سالگی کشته شد.
طلوع: ۲۶ دی ۱۳۴۶
غروب: ۵ شهریور ۱۳۷۸
نام و یادش جاودان، راهش پر رهرو باد.
#داریوش_رحیمی #کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قربانی افشاگری جنایت کوی دانشگاه
داریوش رحیمی، متولد ۲۶ دیماه ۱۳۴۶، فرزند خانوادهای کارگری و ساکن جنوب ایران بود. او فارغالتحصیل رشته علوم و ارتباطات از دانشگاه علامه طباطبایی تهران و انسانی باهوش، پرانرژی، و آرمانخواه بود. از همان دوران کودکی تا دبیرستان، روحیه عدالتخواهی او برجسته بود. او بارها با مدیران مدارس به دلیل انتقاد از آموزشهای ایدئولوژیک و اعزام کودکان به جبهه جنگ درگیر میشد و از شستشوی مغزی نوجوانان برای اهداف حکومتی بهشدت انتقاد میکرد.
در دوران دانشجویی، پس از قتل دکتر سامی، وزیر بهداشت سابق در دولت موقت، داریوش مقالهای با عنوان «امیرکبیر دیگری که در حمام کشته شد» نوشت که با اعتراض دانشجویان به این قتل حکومتی همراه شد. این اقدام باعث شد او به همراه چند دانشجوی دیگر بازداشت و به زندان اوین منتقل شود. خانواده او که درگیر سختیهای ناشی از زندگی پس از جنگ و فاصله زیاد میان جنوب ایران و تهران بودند، بارها به زندان رفتند تا شرایط آزادی فرزندشان را فراهم کنند.
داریوش پس از آزادی، فعالیتهای اجتماعی و حرفهای خود را ادامه داد.
او پس از فارغالتحصیلی مدتی در روزنامه سلام کار میکرد و مدتی هم دفتر کاری در خیابان جردن داشت. او در ابتدا از خاتمی حمایت میکرد، ولی پس از مدتی از او ناامید شد.
هر بار که انتخاباتی پیش میآمد، هدف حمله نیروهای حکومتی قرار میگرفت. در جریان حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸، او از نخستین کسانی بود که با وجود نبود اینترنت، تصاویر این جنایت را به خارج از کشور ارسال کرد. در جریان کوی دانشگاه با ضرب و شتم بازداشت شد و پس از مدتی با وثیقه آزاد شد.
پس از ازدواج و تشکیل خانواده، او همچنان به افشاگری و حمایت از حقوق مردم ادامه داد. داریوش کاندیدای انتخابات مجلس ششم از یکی از شهرهای اصفهان شد، اما بارها با فشارهای حکومتی و احضاریههای متعدد مواجه شد. با وجود این، او هرگز تسلیم نشد و میگفت: «قصدم خدمت به هموطنانم است. خودم در خانوادهای کارگری بزرگ شدم و درد مردم را میدانم.»
در نهایت، در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۷۸، داریوش رحیمی در سن ۳۲ سالگی، در جریان سفری از تهران به اصفهان، بر اثر صحنهسازی تصادفی مشکوک جان خود را از دست داد. خانواده او معتقدند این حادثه برنامهریزیشده بود و نیروهای امنیتی بارها پیش از این اتفاق، او و خانوادهاش را تهدید کرده بودند.
ماموران پلیس در پاسگاه میمه با مادر داریوش صحبت کردند انها تمام بیوگرافی این خانواده را میدانستند و سپس هشدار دادند که «مادر جان از همین راه که آمدید برگردید، این راه خطرناک است!»
ماموران با تهدیدات خود خانواده را به سکوت واداشتند، حتی ماموران اطلاعات مجبور کردند که به دیگران بگویند که «نمیتوانیم صحبت کنیم، شما هم خوراک تبلیغاتی برای دشمن درست نکنید.»، ولی آنها هر وقت فرصتی فراهم شد، سخن گفتند. آن موقع شبکههای اجتماعی به شکل امروز نبود تا بتوانند ماجرا را برای هموطنان شرح دهند.
مادر او، بیبی طلا بداغی، با گذشت ۲۵ سال از این فاجعه، همچنان در سوگ فرزندش است. او بارها برای افشای حقیقت تلاش کرده و حتی در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ دستگیر شد. اما همچنان بر عهد خود با فرزندش ایستاده و میگوید: «نام و یاد داریوش جاودان است. من تا پای جان برای آرمانهای او خواهم ایستاد.»
به گفته خانواده، داریوش رحیمی هرگز با حکومت مماشات نکرد، پیشنهاد فرماندار یکی از شهرها شدن را رد کرد و با وجود داشتن دو فرزند دو ساله و چهار ماهه در سی و دو سالگی کشته شد.
طلوع: ۲۶ دی ۱۳۴۶
غروب: ۵ شهریور ۱۳۷۸
نام و یادش جاودان، راهش پر رهرو باد.
#داریوش_رحیمی #کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech