آموزشکده توانا
54K subscribers
33.2K photos
38.4K videos
2.55K files
19.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram

برادر خانم فاطمه سپهری، از تداوم شرایط غیرانسانی و دشوار تحمیل شده به ایشان در زندان وکیل‌آباد مشهد و اعتراض خانم سپهری به این شرایط از طریق امتناع از تماس تلفنی و ملاقات و مراجعه به مراکز درمانی خبر داده است.

او نوشت:

«شرایط دشوار بند ۵ زندان وکیل‌آباد باعث شده #فاطمه_سپهری اعلام کند که از تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ از تماس تلفنی روزانه با خانواده، ملاقات کابینی هفتگی و اعزام به مراکز درمانی امتناع خواهد کرد. پنجره‌های بند از سال ۱۴۰۱ با آجر مسدود شده‌اند و از ۱۵ آذر سال گذشته، هم‌زمان با سقوط بشار اسد و به دستور علی خامنه‌ای، درِ بند نیز بسته شده است. در نتیجه، هیچ‌گونه تهویه هوایی در این فضا وجود ندارد. زندانیان حتی برای رفت‌وآمدهای ساده، مانند رفتن به فروشگاه، بهداری یا سایر بخش‌های داخلی زندان، تنها با همراهی نگهبان اجازه خروج دارند. این محدودیت‌ها به‌وضوح تلاشی برای افزایش انزوا و تضعیف روحیه‌ی آنان است. به دلیل عدم انجام تعمیرات مناسب و سپردن بازسازی به افراد فاقد صلاحیت و دانش فنی، سیستم فاضلاب و سیفون‌های سرویس‌های بهداشتی دچار اختلال‌اند. بوی تعفن شدید فضای بند را پر کرده و هوای آلوده و سنگین نفس کشیدن را برای زندانیان دشوار کرده است. خواهرم که از بیماری قلبی رنج می‌برد، در شرایطی فاقد حداقل‌های انسانی و بهداشتی نگهداری می‌شود؛ وضعیتی که ادامه آن، سلامت و حتی جان او را به‌شدت تهدید می‌کند. خانواده‌ی ما عمیقاً نگران وضعیت جسمی و روحی او هستیم و مسئولیت هرگونه آسیب به سلامت فاطمه سپهری، مستقیماً بر عهده‌ی نوید طباطبایی (قاضی ناظر زندان)، هادی اسماعیل‌زادگان (رئیس زندان مرکزی مشهد)، غلامرضا روشان (مدیرکل زندان‌های استان خراسان رضوی) و علی خامنه‌ای است.»

ali.sepehri82

#محمدحسین_سپهری #زندان_وکیل_آباد_مشهد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقری‌نیا، تحلیلگر اجتماعی، در این ویدیو در واکنش به اعدام‌های روز گذشته پنج تن از زندانیان عقیدتی سیاسی زندان وکیل‌آباد مشهد می‌گوید:

«ماشین کشتار جمهوری اسلامی این‌ بار نیز جان هم‌وطنانی را در زندان وکیل‌آباد مشهد گرفت؛ با استناد به اتهامی واهی به‌ نام «بغی».
اما بغی یعنی چه؟ یعنی خروج علیه امام معصوم. و در قاموس جمهوری اسلامی، یعنی نپذیرفتن حکومت اسلامی و تلاش برای سرنگونی آن؛ یعنی مخالفت با حاکمیت، حتی اگر این مخالفت از روی اندیشه، حق‌طلبی، و خواست مردم باشد.
در جهانی که حق مخالفت و حتی براندازی، در قالب کنش‌های مدنی و مقاومت، به رسمیت شناخته شده، بسیار تأسف‌بار است که در کشوری با نام اسلام، جان انسان‌ها با چنین اتهاماتی ستانده می‌شود.
جمهوری اسلامی خود را در جایگاه امام معصوم نشانده، و هر مخالفتی را، نه تنها مخالفت با نظام، بلکه مخالفت با خدا، پیامبر و اهل‌بیت تعبیر می‌کند.
این در حالی‌ست که حکومت اسلامی، یک طرح انسانی و یک ایده‌ی بشری‌ست، نه حقیقتی مقدس یا تغییرناپذیر.
چرا باید خود را مقدس بداند و سپس مخالفانش را این‌چنین بی‌رحمانه از میان بردارد؟
مجازات اعدام، در ذات خود، نقض صریح حق حیات است و آثار اجتماعی و روانی ویرانگری بر جامعه می‌گذارد.
فراموش نکنیم که هم‌وطنان دیگری چون پخشان عزیزی، ریشه مرادی و شریفه محمد، نیز در معرض اتهام «بغی» و خطر اعدام قرار دارند.
ایران پس از جمهوری اسلامی، کشوری دموکراتیک خواهد بود؛ نظامی انسانی، که اگر هم مجازاتی در آن تعریف شود، برای اصلاح جامعه است، نه انتقام‌گیری از شهروندان؛ نه سلب آزادی، نه گرفتن جان.»


#نه_به_اعدام #بغی #قتل_حکومتی #حسن_باقری_نیا #زندان_وکیل_آباد_مشهد #حکومت_دینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
فرزانه قره‌حسنلو، زندانی سیاسی، که دوران حبس خود را در تبعید و در شهر مشهد می‌گذراند، طی نامه‌ای از شرایط غیرانسانی بند ۵ زندان وکیل‌آباد از جمله گرمای شدید، نبود تهویه، ممنوعیت تردد، و فشار روانی شدید بر او، فاطمه سپهری و زهرا کهنه‌کار می‌گوید.

او در بخشی از این نامه نوشته است:
«از ۱۵ آذر (۱۴۰۳)، یعنی بیش از چهار ماه است که درِ این بند به‌روی ما بسته شده و تردد کاملاً ممنوع شده است. اکنون با گرم شدن هوا، شرایط بسیار طاقت‌فرسا و غیرقابل تحمل شده است. گرمای شدید در فضا حاکم است و هیچ‌گونه تهویه مناسبی وجود ندارد. اغلب اوقات نفس کشیدن برایمان دشوار است و بسته بودن در، فشار روانی زیادی به ما وارد کرده است.

با وجود اعتراض‌های مکرر در این مدت، هیچ اقدامی برای بهبود وضعیت انجام نشده و شرایط هر روز بدتر می‌شود.
برای برقراری یک تماس تلفنی، باید از سه در قفل‌زده عبور کنیم تا به اتاقکی بسیار کوچک و گرم با ابعاد حدود ۲ در ۲ متر برسیم؛ اتاقی بدون هیچ‌گونه تهویه، در شلوغ‌ترین و بدترین نقطه زندان، با سر و صدای زیاد. تنها در آنجا می‌توانیم با خانواده‌های‌مان تماس بگیریم.

در ابتدا اعلام کرده بودند که درهای تمام بندها بسته خواهند شد، اما در حال حاضر تردد در همه بندها باز است و فقط بند ۵ همچنان بسته مانده. حتی برای خرید یک بطری آب باید مدت زیادی پشت در منتظر بمانیم تا اجازه خروج داده شود.

بارها گفته‌ایم که اینجا زندان نیست؛ اینجا شبیه اردوگاه اجباری آشویتس نازی‌هاست. ما بی‌آنکه جرمی مرتکب شده باشیم، در بدترین شرایط ممکن نگه داشته می‌شویم.
اگر درِ بند باز نشود، ناچار خواهیم بود که تماس‌های تلفنی و ملاقات‌ها را قطع کنیم و در صورت تداوم این وضعیت، دست به اعتصاب غذا خواهیم زد. زیرا در چنین شرایطی، خوردن یا نخوردن غذا برای ما تفاوتی ندارد. ما در فشار روانی و شرایط غیرانسانی طاقت‌فرسایی به سر می‌بریم.

متأسفانه تمام این فشارها فقط بر ما سه نفر—من، فاطمه سپهری و زهرا کهنه‌کار (سپند آذر)—تحمیل می‌شود. حتی سایر زندانیان نیز به این رفتار ناعادلانه و تبعیض‌آمیز اعتراض کرده‌اند.»

او در بخش دیگری از این نامه، با اشاره به موضوع مذاکره دولت آمریکا با ایران، حکومت جمهوری اسلامی را فاقد مشروعیت و فاقد شایستگی برای مذاکره به عنوان نماینده مردم ایران دانسته و خواستار مذاکره با ملت ایران شده است. خانم قره‌حسنلو نماینده خودشان را شاهزاده رضا پهلوی دانسته‌اند.


#بیانیه #فرزانه_قره_حسنلو #فاطمه_سپهری
#زهرا_کهنه_کار #بیانیه #زندان_وکیل_آباد_مشهد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از پشت میله‌های زندان،۴: زمانی که جنایت برای حفظ نظام، واجب شد

«اگر بخواهیم دلیل اصلی این حجم از سرکوب، زندان و شکنجه و اعدام و حتی آزار خانواده‌های این عزیزان را درک کنیم، باید به جمله از رهبر جمهوری اسلامی رجوع کنیم. «حفظ نظام از اوجب واجبات است». خمینی – اولین رهبر جمهوری اسلامی – برای حفظ و بقای حکومت دینی با اوجب واجبات قلمداد کردن امر حفظ حکومت این مسئله را به ستون اصلی دین حکومتی تبدیل کرد. او با صراحت تاکید کرد که برای حفظ حکومت روحانیت به رهبری ولایت فقیه حتی می‌شود توحید را تعطیل کرد؛ این اصل ایدئولوژیک هر جنایتی را به بهانه حفظ نظام برای حکومت مباح کرد…».


این برنامه بازآفرینی هنری نامه آرش صادقی، کنشگر حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق بود از پشت میله‌های زندان.
نامه‌ای که در اردیبهشت ۱۴۰۰ خطاب به جاوید رحمان، گزارش‌گر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران نوشته است.
این نامه توسط هنرمند گرامی زیبا شیرازی بازخوانی شده است.
سایت:
https://tavaana.org/letters_from_prison_arash-sadeghi/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=y7lKlMfn6dM
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/n23jtzn2dsta


#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آرش_صادقی
#زندان
#زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از پشت میله‌های زندان،۳: چه کسی حق گرفتن جان انسان را به حکومت می‌دهد؟

«اعدام یعنی از‌میان‌بردن مرز بین بودن و نبودن. قدمتی به تاریخ بشر دارد و انسان‌های بسیاری بدین گونه… به دست هم‌نوعان خود از صحنه روزگار محو شده‌اند. با گسترش تمدن و تلاش انسان جهت پایان‌دادن به این پدیده شوم و غیرمتمدنانه بیش از ۱۴۰ کشور جهان اعدام را یا لغو کرده‌اند یا در ده سال اخیر حکم اعدام در آن‌ها اجرا نشده. غم‌انگیز اینکه ایران نه تنها در میان این ۱۴۰ کشور نیست بلکه به تنهایی نیمی از کل اعدام‌های ثبت‌شده در جهان را به خود اختصاص داده غم‌انگیزتر اینکه امیدی به توقف و برچیده‌شدن چوبه‌های دار نیست اعدام به هردلیلی … فارغ از هر عنوانی که به یدک می‌کشد یک رویداد تلخ و ملال‌آور است چه کسی حق گرفتن جان انسان را به حکومت می‌دهد؟»

این بخشی از نامه حمزه سواری، زندانی سیاسی، از پشت میله‌های زندان است. حمزه سواری لفته، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی‌شهر کرج، در این نامه‌ با عنوان «مسیر غلط اعدام و تبعات آن» درباره تداوم صدور احکام اعدام در جمهوری اسلامی نوشته است.

در این ویدیو اجرا و روایت زیبا شیرازی، خواننده و ترانه‌سرا، را می‌بینید که بر اساس نامه‌ای است حمزه سواری در مهرماه ۱۴۰۰ در زندان نوشته است.
سایت:
https://tavaana.org/letters_from_prison_savari/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=r3blRRBIIW4
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/ft0lde04cmc1

#یاری_مدنی_توانا
#حمزه_سواری
#زندان
#زندانی
#اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
علی سپهری، در اینستاگرام نوشت:

«از تاریخ ۱۹ فروردین ۱۴۰۴، #محمدحسین_سپهری، زندانی سیاسی محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد، هیچ‌گونه تماسی با خانواده نداشته است. او در آخرین تماس خود، نگرانی شدید خود را نسبت به وضعیت #فاطمه_سپهری در بند ۵ این زندان ابراز کرده بود. طی دو هفته گذشته، خانواده برای ملاقات هفتگی به زندان مراجعه کرده‌اند، اما موفق به دیدار با او نشده‌اند. مسئولان زندان می‌گویند که او در اعتراض به وضعیت خواهرم در بند ۵، از تماس تلفنی و ملاقات کابینی با خانواده خودداری کرده است.

برادرم اکنون با گذشت نزدیک به ۲۰ ماه از بازداشت مجدد، همچنان در حبس به‌سر می‌برد. او پدر دو پسر ۱۰ و ۱۷ ساله است که حدود ۶ سال است از حضور پدر محروم‌اند. وی از بیماری‌های فشار خون بالا، آرتروز کمر و گردن رنج می‌برد.

آخرین بار (۲۷ مهر ۱۴۰۲) که برادرم برای معاینه پزشکی از زندان به مراکز درمانی منتقل شد، سونوگرافی داپلر از شریان‌های کاروتید (گردنی) او انجام شد. در شریان‌های کاروتید داخلی در هر دو سمت راست و چپ، رسوب چربی و تنگی (آترواسکلروز) مشاهده شده است. میزان این تنگی در سمت راست حدود ۵۲ درصد، در سمت چپ حدود ۳۰ درصد، و در شریان کاروتید مشترک سمت چپ حدود ۲۹ درصد گزارش شده است.»

#محمدحسین_سپهری #بیانیه۱۴ #زندان_وکیل_آباد_مشهد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزل‌حصار، نسبت به اجرای حکم اعدام محسن لنگرنشین هشدار داد و خواهان اعتراض همگانی به حکم اعدام شد:

«درود بر دوستان،

چهارشنبه هفته گذشته، دادستان تهران به همراه جمعی از مقامات قضائی به زندان قزلحصار آمدند. هرچند دادستان جسارت رویارویی مستقیم با زندانیان سیاسی واحد چهار را نداشت، اما قناعت‌کار، رئیس دادسرای امنیت، نیری، دادیار ناظر زندانیان و شماری از مقامات زندان به بند سیاسی واحد چهار وارد شدند.

حضور سرزده این مقامات چنان کم‌سابقه بود که بلافاصله در ابتدای دیدار به آنان گفتم: «با توجه به شرایط موجود در قزلحصار و تعداد بالای زندانیان محکوم به اعدام، این حضور شما بیش از آنکه مایه دلگرمی باشد، موجب نگرانی ماست و بیم آن می‌رود که برنامه اجرای گسترده احکام اعدام در پیش باشد.» که البته آقایان این نگرانی را رد کردند.

شرح مذاکرات تلخ و بی‌سابقه‌ای که در ادامه این دیدار رخ داد، در فرصتی دیگر ارائه خواهد شد.

و اینک پیرو، حضور هفته گذشته مقامات قضائی نگرانی ما نسبت به پنهانکاری مسئولان و عزم آن‌ها برای اجرای حکم غیرانسانی اعدام آقای #محسن_لنگرنشین افزایش یافته است.

به‌ویژه با توجه به روند رسیدگی مبهم به پرونده ایشان و اعتصاب زندانیان در ده‌ها زندان کشور علیه اعدام، ضروری است فریاد اعتراض و دادخواهی محسن لنگرنشین و خانواده ایشان را بلندتر کنیم.

#احمدرضا_حائری
#زندان_قزلحصار
تاریخ: ۱۴۰۴/۲/۹»


#احمدرضا_حائری #محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
عدم رسیدگی پزشکی در زندان بهبهان جان مهدی علیرضایی را گرفت

طبق گزارش دریافتی؛ مهدی علیرضایی زندانی محبوس در زندان بهبهان دیشب پنجشنبه ۱۴۰۴/۲/۱۱ با مراجعه مکرر به پشت هشتی زندان بهبهان وضعیت وخیم جسمی خود را اعلام کرد بود که با بی اعتنایی مسئولان زندان و بهانه نبود پزشک در بهداری زندان مواجه شد. چند ساعت در حیاط زندان بهبهان از درد و رنج بسیار، ناله سر می‌داد و امروز متاسفانه بر اثر عدم رسیدگی درمانی، در زندان بهبهان جان خود را از دست داد.

بنا به گزارشات رسیده شب حادثه، شیفت دو تن از پرسنل بداخلاق بهبهان(مدیر داخلی مشتاقی و آقاجری) بوده است.

یک منبع مطلع می‌گوید مهدی علیرضایی از زندانیان سیاسی و مبارزان آزادیخواه سال ۹۸ بوده که زندانی اخیر وی ارتباطی با پرونده سیاسی گذشته او نداشته است اما در شهر بهبهان از مهدی علیرضایی به عنوان یک ورزشکار رزمی و مبارز آزادیخواه یاد می‌شود.

بنا به این گزارش، نبود پزشک درمانگاه در ساعات شبانه و جمعیت بالای زندانیان در زندان بهبهان و از طرفی محیط کوچک زندان بهبهان از جمله مشکلات در مدیریت این زندان به شمار می‌ر‌ود.

این چندمین مورد از مرگ زندانیان در زندان بهبهان به شمار می‌رود و مسئولین قضایی بهبهان نیز با برخوردهای سختگیرانه و فاقد تسهیلات و تخفیفات نسبت به زندانیان این شهر برخورد می‌کنند.


#زندان_بهبهان #مهدی_علیرضایی #بهبهان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مختار آلبوشوکه، پانزده سال است که تنها به دلیل یک فعالیت مسالمت‌آمیز فرهنگی در زندان شیبان اهواز به سر می‌برد و در سال‌های جوانیش متحمل شکنجه و رنج‌های بسیاری شده است.
اخیرا ماموران خواهر مختار را تنها به دلیل تماس با برادرش، مورد تهدید قرار داده‌اند و او در نامه‌ای به محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، ضمن بیان این نکته گفته که «در برابر این تعدی ظالمانه به حریم خانه و خانواده‌ام دیگر توان صبوری ندارم.»

او در بخشی از این نامه نوشته:
«پس از پانزده سال تحمل شکنجه‌های جسمی و روحی و شرایط سخت زندان که اداره اطلاعات خوزستان و دادگاه انقلاب برای‌مان تدارک دیدند،‌ متوجه نشده‌ام طبق کدام قانون حکم اعدام گرفتم و چه شد که اعدام بعد تبدیل به حکم ابد و پنج سال شد!؟ گوئی در قانون اطلاعات خوزستان فعالیت فرهنگی به زبان عربی مجازتش حبس تا پایان زندگی است!! البته من صبوری کردم و با وجود اینکه جوانیم را به یغما بردند باز به خدا پناه بردم و دم نزدم.»

جناب آقای محسنی اژه‌ای
ریاست قوه قضاییه جمهوری اسلامی

سلام علیکم

الان که از پس ديوارهای بلند زندان شیبان و با زخمی عمیق بر روح و روانم، که درد و رنج زخم شکنجه‌های جسمی اخیر در مرکز پلیس فتای اهواز را از یادم برده، این نامه را برای شما به عنوان مسؤل عالی اجرای عدالت می‌نویسم؛ نمی‌دانم اصلا این نامه را شما خواهید خواند!؟، یا اصلا این نامه جایی منتشر می‌شود که کسی آن را بخواند!؟ اما بی‌پروای نهادهای امنیتی خوزستان(ظاهرا پلیس فتا به دستور اداره اطلاعات) و دست‌درازی آنها به حریم خانه و خانواده‌ام مرا واداشت این چند خط را بنویسم، حتی اگر به دست شما یا مسؤلان قضائی نرسد، دست‌کم شاید در حکم وصیت‌نامه‌ای مختصر برای خودم باشد.

جناب آقای اژه‌ای

پانزده سال پیش من و دوستانم مشغول فعالیت های فرهنگی و ادبی بودیم که طبعا به زبان مادری‌مان یعنی زبان عربی بود، هنوز که هنوز است، پس از پانزده سال تحمل شکنجه‌های جسمی و روحی و شرایط سخت زندان که اداره اطلاعات خوزستان و دادگاه انقلاب برای‌مان تدارک دیدند،‌ متوجه نشده‌ام طبق کدام قانون حکم اعدام گرفتم و چه شد که اعدام بعد تبدیل به حکم ابد و پنج سال شد!؟ گوئی در قانون اطلاعات خوزستان فعالیت فرهنگی به زبان عربی مجازتش حبس تا پایان زندگی است!! البته من صبوری کردم و با وجود اینکه جوانیم را به یغما بردند باز به خدا پناه بردم و دم نزدم.

چندی پیش هم که نمی‌دانم بر چه اساسی به اداره پلیس فتا برده شدم و به معنای دقیق کلمه جسم و روحم را شکنجه داده‌اند، به گونه‌ای که دکتر خودشان گفت:« اگر بیشتر شکنجه‌اش کنید با وجود بیماری‌های که دچار شده ممکن است بمیرد.» باز وقتی من را با جسم و روحی متلاشی شده به زندان بازگرداندند، صبوری کردم و به خدا پناه بردم.


جناب آقای اژه‌ای

اما این بار مأموران پلیس فتا کاری کرده‌اند که هیچ انسان آزاده‌ای تاب تحملش را ندارد و ممکن است جان بر سر مقابله با این نوع ظلم بگذارد.
چند روز پیش مطلع شدم که آقایان امنیتی اهواز با بی‌پروائی و در اقدامی غیرانسانی و غیرقانونی حریم خانه و خانواده‌ام را شکسته و پس از احضار تلفنی خواهرم که تنها جرمش مکالمه تلفنی هر از چندگاهی با برادر دربندش است، ضمن برخوردهای نامحترمانه و پرخاشگری او را تهدید به پرونده سازی و زندان کردند! به کدامین گناه؟

جناب آقای اژه‌ای

نمی‌دانم دارم با خودم واگویه می‌کنم یا واقعا شما این رنج‌نامه را می‌خوانید، حقیقتش این است در برابر این تعدی ظالمانه به حریم خانه و خانواده‌ام دیگر توان صبوری ندارم، هرچند باز به خداوند یکتای عالم توکل می‌کنم، اما هر اقدامی را در مقابله با این ستم که در هیچ دین و آئین و هیچ حکومتی سابقه ندارد، حق خود می‌دانم.

در آخر خوب است مستحضر باشید ؛ چندی پیش متهمی سیاسی را به دادسرای انقلاب اهواز برده بودند و از قضا دادستان محترم اهواز آنجا بوده که این زندانی با فریاد از شکنجه خود توسط ضابط امنیتی پرونده‌اش می‌گوید، طبق شنیده‌های موثق دادستان ضمن برخورد شدید با ضابطین همراه و پاره کردن پرونده پیگیر وضعیت آن زندانی و تخلفات ضابط می‌شود. این خبر که در زندان شیبان بین زندانیان ‌پخش شده، این امید را در من ایجاد کرد که نه آزادی خودم و افشای پرونده‌سازی صورت گرفته در پانزده سال پیش و جبران عمر رفته در زندان، بلکه دست ستمی که به سوی خانواده و مشخصا خواهرم دراز شده، قطع گردد.

والسلام علیکم

مختار آلبوشکه
زندان شیبان اهواز
١٣ اردیبهشت ۱۴۰۴

نامه دی ماه ۱۴۰۳ مختار را هم اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/mvkck9br

#مختار_آلبوشوکه #اهواز #زندان_شیبان_اهواز #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه آغاز اعتصاب غذای مطلب احمدیان زندان اوین – ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴

من، مطلب احمدیان، زندانی سیاسی کُرد، اکنون در چهل‌ودو سالگی و در شانزدهمین سال حبس خود، تصمیم گرفته‌ام از دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، در اعتراض به نقض فاحش حق درمان و بی‌عدالتی مستمر دستگاه قضایی، دست به اعتصاب غذا بزنم. من به جرم ایستادگی در برابر تبعیض، به ۳۰ سال حبس محکوم شده‌ام؛ نیمی از آن را تاکنون گذرانده‌ام. در این سال‌ها، از شکنجه‌های طاقت‌فرسا در سلول انفرادی و شکستن سه مهره از ستون فقراتم تا محرومیت از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی، بارها مرز مرگ و زندگی را لمس کرده‌ام. اما اکنون، وضعیت سلامت جسمی‌ام به مرحله بحران رسیده است. بر اساس نظر صریح پزشکان زندان، بهداری اوین، پزشکی قانونی و پزشکان معتمد دستگاه قضایی، به دلیل توده مشکوک در اثنی‌عشر، فتق شکمی، پارگی دیافراگم، شکستگی مهره‌های کمر و نارسایی نخاعی، باید هرچه سریع‌تر تحت چندین عمل جراحی سنگین و پی‌در‌پی قرار گیرم و دوران نقاهت را در شرایطی خارج از زندان سپری کنم. علیرغم وثیقه ۵۰ میلیارد ریالی که تمامی توان خانواده‌ام را شامل می‌شود و کفالت هفت وکیل و کارمند رسمی دولت، دادستان تهران، بی‌هیچ توجیه قانونی و تنها با لجاجت سیاسی، با توقف حکم و اعزام من به بیرون از زندان برای درمان مخالفت کرده است. من با آگاهی کامل از پیامدهای این تصمیم اعلام می‌کنم که این اعتصاب غذا صرفاً برای خودم نیست. این فریاد اعتراض علیه نظامی است که در ۴۶ سال گذشته حقوق و کرامت هزاران زندانی، به‌ویژه حق درمان را لگدمال کرده است. مسئولیت هرگونه آسیبی که در پی این اعتصاب متوجه من شود، بر عهده‌ی قوه قضائیه، دادستان تهران و نهادهای امنیتی است. آنان باید پاسخگوی این بی‌عدالتی و پیامدهای آن باشند. امروز از من تنها جان رنجورم باقی مانده؛ اما همین جان را به سلاحی برای افشاگری و اعتراض بدل می‌کنم. در برابر ظلم سکوت نخواهم کرد، حتی اگر بهایش جانم باشد.

#مطلب_احمدیان زندان اوین – ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ #زندان_اوین #اعتصاب_غذا #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاسمن آریانی:
«این فقط یه ویدیو نیست.
یه تکه از انقلاب شخصی منه.»

یاسمن آریانی، بازیگر تئاتر و زندانی سیاسی سابق، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
 
«من معمولاً از خودم عکس و ویدیو نمی‌ذارم،
اما امروز دلم خواست این تکه از زندگی رو باهاتون شریک شم.

از وقتی یادم میاد، عاشق اریل دنس یا هر نوع هنر نمایشی بودم؛
ولی هیچ‌وقت فرصت اینکه حرفه‌ای دنبالش کنم برام فراهم نشده بود.

یادمه اون روزا که هنوز اوین بودم، نیلوفر اومد و پیشنهاد داد یه تئاتر اجرا کنیم.
منم که دلم لک زده بود برای صحنه، با جون و دل قبول کردم.
شروع کردم به نوشتن نمایشنامه، و با کمک مژده، متن رو به اجرا درآوردیم.

اون نمایش برام فقط یک اجرا نبود.
یه جور جبران بود؛ جبران همه‌ی خاک‌خوردن‌های صحنه،
همه‌ی نمایش هایی که حق اجرا کردنشون ازم گرفته شد

با خودم می‌گفتم:
اگه بیرون از زندان نذاشتن اجرا کنم،
همین‌جا، تو دل دیوارهای زندان، صحنه ام رو میسازم

برای یکی از اپیزودها، دو تا پارچه بلند رو به‌هم گره زدم،
از سقف آویزون کردم و باهاش نمایش ساختم.

حالا، بعد از سال‌ها، دارم اولین ویدیوی اریل دنس‌م رو منتشر می‌کنم.
نه چون بهترینه،
نه چون آماده‌ام،
بلکه چون دلم می‌خواد دوباره زندگی کنم.

من صحنه‌مو، رقص‌مو، حرکت‌مو پس می‌گیرم.
برای خودم،
برای بدنم،
برای همه‌ی زن‌هایی که هنوز در جست‌وجوی نَفَسن.

و ممنونم از مربی فوق‌العاده‌م، که کمکم کرد دوباره به بدنم اعتماد کنم.که بهم یاد داد چطور صدای درونم رو بشنوم،
و چگونه بی بال پرواز کنم
این شروع رو با تو شریک شدن، برام باارزشه. piinkfly
پ.ن : این فقط یه ویدیو نیست.
یه تکه از انقلاب شخصی منه.»
yasamanaryani


#یاسمن_آریانی #زندان #نمایش #رقص #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حامد قره‌اوغلانی حدود یک ماه است که در اعتصاب غذا به سر می‌برد. به گفته منابع آگاه وضعیت جسمانی‌ این زندانی وخیم است و در سلول انفرادی نگهداری می‌شود.
این زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه، از تاریخ ۲۲ فرودین‌ماه دست به اعتصاب زده است.
به گزارش «هرانا» حامد قره‌اوغلانی امروز، شنبه ۲۰ اردی‌بهشت‌ماه، با ویلچر به بهداری زندان منتقل شده است و به‌رغم ضعف شدید، از دریافت سرم خودداری کرده. او سپس بار دیگر به سلول انفرادی بازگردانده شد.

او به بیماری صرع مبتلا است و جانش در خطر است.
حامد قره‌اوغلانی می‌گوید با توجه به اینکه یک سوم حبس خود را متحمل شده است، باید شامل آزادی مشروط بشود.

این زندانی پیش از این هم در بهمن ۱۴۰۳ برای دستیابی به این حق خود دست به اعتصاب غذا زده بود که مقامات زندان به او وعده داده بودند که درخواست او را قبول خواهند کرد اما تمام این وعده‌ها توخالی بوده است.

حال حامد قره‌اوغلانی پس از ناامیدشدن از آزادی مشروط خود، یک ماه است که اعتصاب غذا کرده و هم‌اکنون وضعیت جسمی و روحی مناسبی ندارد..

حامد قره‌اوغلانی، دانشجوی کارشناسی ارشد معماری و متولد ۱۳۶۵، در تیرماه ۱۳۹۹ توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه منتقل شد.
۳۰ بهمن همان سال از سوی دادگاه انقلاب از بابت اتهامات «شرکت در دوره‌های نظامی»، «حمله به پایگاه‌های بسیج»، «تبلیغ علیه نظام»، «توهین به مقدسات» و «توهین به رهبری» به ۱۳ سال حبس محکوم شد.
او بارها اعلام کرده که اتهامات انتسابی به او بی پایه و اساس بوده و چندین بار اعتصاب غذا کرده است.


مرتبط:
روایت یک پرونده؛ حامد قره‌اوغلانی، زندانی سیاسی

https://youtu.be/e8X9XGKoQUg

روایت حامد قره‌اوغلانی از زندان ارومیه
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/51239


#زندان #حامد_قره‌_اوغلانی
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرمین (احسان) خدایاری، جوان‌ترین زندانی محبوس در بند سیاسی زندان لاکان رشت که اینک در مرخصی به سر می‌برد، در ویدیویی از همبندی‌های خود که محکوم به اعدام شده‌اند، حمایت کرد.

منوچهر فلاح و پیمان فرح‌آور، زندانیان سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت هستند، که به اعدام محکوم شده‌اند.

#احسان_خدایاری #آرمین_خدایاری #منوچهر_فلاح #پیمان_فرح_آور #زندان_لاکان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آینده زندانیان سیاسی: به کدام سو خواهیم رفت؟

با وجود تمامی حساسیت‌هایی که در مورد مسئله زندانیان سیاسی وجود دارد و فعالیت‌هایی که در این زمینه انجام می‌شود، ارائه آماری دقیق از زندانیان سیاسی در کشورهای مختلف جهان در شرایط فعلی تقریبا غیرممکن به نظر می‌رسد.
اگر ارائه آمار زندانیان سیاسی فعلی کاری بسیار دشوار باشد چگونه می‌توان درباره آینده وضعیت زندانیان سیاسی در جهان اندیشید و پیش‌بینی و راه‌کار ارائه داد؟
کشورهایی که در آن‌ها شهروندان به دلایل مخالفت سیاسی زندانی می‌شوند، اغلب الگو و مثال ثبات و آرامش نیستند و هر از گاهی شاهد اعتراضات و ناآرامی‌هایی هستند که در نتیجه آن تعداد بازداشت‌شدگان سیاسی تغییر می‌کند. از سوی دیگر، مسائل جهانی خاصی وجود دارند که بر وضعیت آزادی و حقوق بشر تاثیر می‌گذارند. متاسفانه باید گفت که بعضی تغییرات ملی و بین‌المللی نشانگر این است که آمار زندانیان سیاسی در جهان ممکن است در آینده نزدیک با افزایش روبرو شود.

بیشتر بخوانید
https://tavaana.org/future-political-prisoners/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان
#زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech