آموزشکده توانا
55.9K subscribers
31.7K photos
37.3K videos
2.55K files
19.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
آقای مهدی نصیری به ملاقات مادر زندانی سیاسی آرشام رضایی رفت و با آرشام هم تلفنی صحبت کرد.

او ضمن انتشار این تصاویر نوشت:

«امشب به دیدار بانو کشور رضایی مادر زندانی سیاسیِ پادشاهی‌خواه، آرشام رضایی در اسلام شهر استان تهران رفتم.
آرشام کارگر جوان زحمتکش تاکنون نزدیک به ۳ سال زندانی کشیده و همچنان چند سال دیگر را باید در زندان بگذارند.
آرشام در زندان اوین بود اما به خاطر اعلام برخی مواضع از درون زندان به زندان قزل حصار کرج تبعید و هم بند با برخی زندانیان با جرائم بعضا خطرناک  شده است.
در این دیدار موفق به احوالپرسی تلفنی از آرشام در هنگام تماس از زندان با مادرش شدم. آرشام هدف از مبارزه خود را رهایی ایران و ساخت ایرانی آزاد و آباد دانست.»


ـ تماس با خانواده‌های زندانیان، ابراز همدلی و حمایت از آن‌ها حداقل کاری است که شهروندان و به ویژه فعالان سیاسی و مدنی می‌توانند انجام دهند.

این کار آقاس نصیری، که زمانی نه چندان دور در هسته سخت قدرت در ایران بود و چند سالی است تغییر جهت داده، کاری ستودنی است.

#آرشام_رضایی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهاره خورشیدی از جوانان انقلابی‌ ساکن رباط‌کریم بود که ماموران او را از پنجره خانه‌شان به پایین پرت کردند.

روایت تلخ نحوه کشته‌شدن بهاره را از زبان دوستانش نقل می‌کنیم: «بهاره حین چسباندن تراکت برای تظاهرات شناسایی شد و موقع رفتن به خانه تعقیب شد، ماموران به خانه‌‌شان می‌ریزند و حتی در خانه‌شان اسلحه جاساز کردند تا پرونده‌اش سنگین شود، در همان حین با بهاره درگیر می‌شوند و او را مقابل چشم دیگران از پنجره به پایین پرت می‌کنند.
خانواده بهار را مجبور به ترک محل زندگی و اقامت در شهر گرگان کرده‌اند.»

بهار لاتاری برنده شده بود و قرار بود به آمریکا برود. ولی در وطنش توسط ماموران به شکل وحشیانه‌ای به قتل رسید.


ـ ویدیو ارسالی مخاطبان

#بهار_خورشیدی #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روایت شکنجه در بازداشتگاه پلیس؛ رنج‌نامه مختار آلبوشوکه از زندان شیبان

مختار آلبوشوکه، زندانی سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز، در نامه‌ای به شرح شکنجه‌های روحی و جسمی‌ای پرداخته که در یکی از بازداشتگاه‌های پلیس اهواز تجربه کرده است.

او با اشاره به فحاشی‌های جنسیتی مأموران، روایت می‌کند که چگونه، با وجود آگاهی از بیماری فتق، ضربات مکرر به ناحیه شکمش وارد شده و این خشونت‌ها به تشدید بیماری و تحمل دردهای شدید منجر شده است. وی که محکوم به حبس ابد است، همچنین از محرومیت خود از درمان ضروری علی‌رغم تأکید پزشکان سخن گفته و توضیح می‌دهد که چگونه به جای درمان، با تزریق مسکن‌های قوی و مصرف قرص، درد ناشی از بیماری و شکنجه را تحمل می‌کند.

او که پیش‌تر با دستور پلیس فتا و توسط مأموران اداره اطلاعات از زندان خارج شده بود، در یکی از بازداشتگاه‌های پلیس اهواز تحت ضرب‌وشتم قرار گرفت.

متن کامل این نامه، عینا در پی می‌آیند:

«وقتی با حکم ابد و پنج سال، چهارده سال در زندان بمانی؛ دیدن منظره خیابان‌ها، ماشین‌های در رفت‌وآمد، درخت‌های وسط بلوار و چهره‌های مردم که با عجله در آمد و شدند، برای من حکم رفتن به یک تور تفریحی ویژه و دیدن زیباترین مناظر جهان را داشت. برای همین وقتی ۱۵ آذر ۱۴۰۳ من را صدا زدند و در محوطه زندان سوار ماشین کردند، در ابتدا حسی از شوق در وجودم جوانه زد، تا وقتی که با همراهان لباس شخصی که نمی‌شناختم از در زندان خارج شدیم و نفر جلوئی برگشت و اولین مشت محکم را به صورتم کوبید و به همکارش که کنارم بود گفت «چشم‌بند و دستبد این بی‌شرف….را بزنید!»

من در حالی که از شدت درد صورتم را گرفته بودم و در همان حال که دو مامور کناری، دستانم را برای زدن دستبند از روی صورتم کشیده و با فشار و خشونت به پشتم می‌پیچاندند, و نیز در حالی که آخرین رد مناظر بیرون زندان از مقابل چشمانم می‌گذشت، با زدن چشمبند با تاریکی مطلق مواجه شده و از خاطرم گذشت که«مختار قرار نیست به تور تفریحی بروی و احتمالا خبری از دیدن بلوار، درخت، ماشین و چهره‌های مردم رهگذر نخواهد بود!» اما هرگز فکر آن حجم از داغ و درفش و شکنجه را هم نمی‌کردم آن‌هم پس از ۱۴ سال زندانی بودن!

داشتم خودم را دلداری می‌دادم که:« من چهارده سال است زندانی هستم، با حکم ابد و البته به جرم ناکرده!، دیگر بیشتر از این چه می‌خواهند که قصد آزارم را داشته باشند!؟» در همین فکرها بودم که مشتی محکم به پائین شکمم زدند که از درد به خود پیچیده و حواسم نبود که گفتم:« من بیماری فتق شدیدی دارم نزنید لطفا!» مأمور کنار دستی که گوئی با شنیدن این حرف من احساسات سادیستیکش به غلیان آمده بود با پوزخندی گفت:”خوب چه بهتر!” و با فحاشی رکیک جنسی ادامه داد که:” که فتق داری! بلائی سرت بیارم که فتقت یادت بره” و باز با تمام قدرت با مشت به زیر شکمم ضربه زد. در طول مسیر تا به بازداشتگاه‌شان برسیم، با فحاشی‌های رکیک جنسی به مادر، خواهر و خانواده‌ام چنان آزارم دادند که درد مشت و سیلی زدن‌شان را کمتر متوجه می‌شدم. چند روز در بازداشتگاهی که بعدا فهمیدم متعلق به پلیس فتای اهواز است، به شدت شکنجه شدم.

نمی‌دانم چند روز گذشته بود که از شدت ضربات مشت و لگد که تعمدا بیشتر به زیر شکمم می‌زدند، از هوش رفتم؛ روی تخت بیمارستان و در حالی که با دستبند و پابند به تخت زنجیر شده بودم، به هوش آمدم و متوجه شدم، شخصی که احتمالا پزشک بود، دارد به مامورها اصرار و گاهی التماس می‌کند که:« این بیماری شدید فتق دارد و احتمال پاره‌شدن فتقش زیاد است، باید اینجا بماند و فوری عملش کنیم.» مأمورهای لباس شخصی گوئی دکتر با دیوار حرف زده، بدون اینکه پاسخی دهند، آمدند و بعد از زدن دستبند از پشت و چشمبند من را کشان کشان از تخت بیمارستان به شکنجه‌گاه‌شان بازگرداندند.

این شکنجه شدن، همراه با فحاشی‌های رکیک جنسی به خانواده‌ام و بی‌هوشی دوباره و بردن به بیمارستان، اصرار دکتر به بستری و عمل فوری و بی‌توجهی مأموران، یک‌بار دیگر تکرار شد. در حالی که من کلا در اعتصاب بودم، تا زمانی که به زندان شیبان اهواز بازگردانده شدم. همه این رفتارهای غیرانسانی برای این بود که اسم من را در لیست تلفن‌های گوشی شخصی که بازداشت‌شده دیده بودند، من که چهارده سال است زندانی خودشان هستم!
وقتی به بند برگشتم اول فکر کردم بیش از یکی دو ماه است که من را برده‌اند و همبندی‌ها یادآور شدند که ۱۲ روز پیش تو را بردند، یعنی از ۱۵ تا ۲۷ آذر! الان که یک ماه از آن روزها می‌گذرد، احساس می‌کنم حفره‌ای عمیق در وجودم ایجاد شده!، نه به دلیل شکنجه فیزیکی، بلکه شکنجه و آزار روحی با فحاشی‌های جنسی مکررشان به عزیزانم، حفره‌ای که هرگز پر نخواهد شد.

مختار آلبوشوکه، دیماه ۱۴۰۳″


اطلاعات بیش‌تر
https://tinyurl.com/mvkck9br

#مختار_آلبوشوکه #زندان_شیبان_اهواز #شکنحه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حساب کاربری شهرک اکباتان از بازداشت یک زوج ساکن شهرک چیتگر تهران توسط نهادهای امنیتی خبر داد.

بنا بر این گزارش، در آذر ماه سال جاری دو شهروند ساکن چیتگر تهران توسط نهادهای امنیتی بازداشت شدند. هوبت یکی از آن‌ها امیرحسین موسوی گفته شد و نام همسر ایشان در رسانه شهرک اکباتان عنوان نشده است.
تاکنون هیچ خبری از علت بازداشت و اتهام این شهروندان دردسترس نیست.
امیدواریم وکیل این شهروندان، یا خانواده آن‌ها در خصوص وضعیتشان اطلاع‌رسانی کنند.

#امیرحسین_موسوی #شهرک_چیتگر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو کلیپ موزيك *شيرزن*
کاری از دانیال مقدم

دانیال مقدم، هنرمند معترض، در كنار مزار تعدادی از جاويدنامان☀️ از جمله #آرميتا_گراوند✌🏻#سارینا_اسماعیلی_زاده ✌🏻#یلدا_آقافضلی✌🏻#حدیث_نجفی✌🏻 حاضر شده و این ویدیو را برای کار جدید با ياد و خاطر ☀️ #مهسا_اميني ✌🏻#نيكا✌🏻
و تمام شيرزنان و دختران سرزمينامان ايران آماده کرده است.

#شير_زن

«تقديم به تمام شيرزنان صبور و باوقار و باتمدن و
فرشته صفت ِ ايران زمين.
حضور تمام شما ابرقهرمان هاي وطن و شير زنان است كه نور اميد و آزادي را در دل و جانمان روشن نگاه ميدارد.»


#دانيال_مقدم
#danial_moghaddam #danial_moghadam #danialmoghadam

#هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیش از ۱۰۰۰ تن از فعالان شناخته شده جنبش زنان، جنبش کارگری، خانواده‌های دادخواه، خانواده‌های قربانیان شلیک سپاه به پرواز اوکراینی، فعالان محیط زیست، معلمان، رونامه‌نگاران، نویسندگان، پزشکان و فعالان سیاسی با امضا بیانیه‌ای خواهان آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی و مطبوعاتی شدند. متن کامل این نامه را در ادامه بخوانید:

صدای زندانیان سیاسی، مدنی، عقیدتی و مطبوعاتی باشیم!

هم‌میهنان آزاده، آگاه و متعهد

زندانیان سیاسی، فرزندان شایسته ملت هستند؛ اجازه ندهیم صدای آن‌ها که صدای من و شما بودند؛ لحظه‌ای به خاموشی گراید.

همه ما یکصدا خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و مطبوعاتی هستیم.

هموطنان گرامی!

این زندانیان بدون‌ ارتکاب هیچ جرم و گناه برخلاف اصل «قانونی بودن جرم و مجازات» به زندان افتاده و در تضاد کامل با اصل «حقوقی شخصی بودن مجازات»، خانواده‌های آنها نیز مجازات شده و در زجر و‌ عذاب گرفتار ظلم و ستم مضاعف شده‌اند.

نظر باینکه کلیه زندانیان سیاسی و مطبوعاتی و عقیدتی به استناد اصول «۳۴، ۳۲، ۳۶، ۳۷، ۶۱، ۱۵۹ و ۱۶۸ قانون اساسی»

درمرجعی غیر قانونی وغیر مستقل و غیر صالح قضایی، بدون دادرسی منصفانه و حق دفاع مشروع، زندانی شده اند؛ باید بی قید و شرط آزاد شوند.

با توجه به وضعیت وخیم برخی از زندانیان، و غیر قابل تحمل بودن شرایط سخت زندان برای همه عزیزان، لازم است که همه ما از هر گروه و عقیده‌ای که هستیم به یاری این آزاد زنان وآزاد مردان بشتابیم و خواهان آزادی فوری آنان باشیم؛ شاید فردا دیر باشد

بویژه در مورد اعدام‌های روزهای پیش رو بسیار نگرانیم و اینگونه تصمیمات غیرعادلانه، ما را برای پافشاری بر آزادی همه این ازادگان مصمم تر می‌کند.

به امید آزادی همه زندانیان سیاسی، مدنی، عقیدتی و مطبوعاتی


اسامی در لینک زیر :

https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSfMcPzo0QDeaDXO1ZOn0irn-u3CfJhCNK4sJZU9LNtkYbflTg/viewform?usp=header

#زندانیان_سیاسی #برای_آزادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام حنانه کیا این ویدیو را در استوری اینستاگرامش منتشر کرد

حنانه کیا، دختری جوان، زیبا و پر از امید به زندگی، با آرزوهایی بزرگ برای آینده‌اش، در روزهایی که باید غرق شادی و ساختن زندگی‌اش با همسرش می‌بود، قربانی سرکوب وحشیانه حکومت ولایی شد. او، این نوعروس نوشهری، تنها ۲۲ سال داشت و هنوز در آغاز راه بود؛ راهی که با امید، عشق، و تلاش برای ساختن فردایی بهتر همراه بود.

در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی‌که برای برگشت از دندان‌پزشکی قدم برمی‌داشت، گلوله‌ای از جانب نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، رویاهای او را به خاک سپرد. پهلوی حنانه هدف قرار گرفت، اما نه فقط جسم او، بلکه قلب همه ما را نیز به درد آورد.

حنانه جان، تو نماد یک نسل هستی؛ نسلی که نمی‌خواهد زیر بار ظلم و استبداد سر خم کند.

حنانه عزیز، بدان که نامت در قلب تاریخ این سرزمین حک شده است. نامت، یادآور شجاعت، ایستادگی و امید است. مادران، پدران، خواهران و برادران این سرزمین، یاد و راه تو و تمامی جان‌باختگان آزادی را زنده نگه خواهند داشت.

به امید روزی که عدالت برقرار شود، به امید روزی که خانواده‌ات و همه خانواده‌های داغدار، تسلی بیابند و دیگر هیچ مادری در این سرزمین اشک فرزندش را نریزد. راه تو، راه آزادی است و ما تا تحقق آن، ایستاده‌ایم.

حنانه، عروس ایران، آرام بخواب؛ عدالت نزدیک است.


#حنانه_کیا #عروس_ایران #دادخواهی #نه_به_جمهورى_اسلامى #نوشهر #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
با گذشت بیش از ۲۱ سال از زمین‌لرزه ویرانگر بم که جان هزاران نفر از هم‌وطنانمان را گرفت و زیرساخت‌های این شهر را نابود کرد، هنوز بیمارستان بم به‌طور کامل ساخته و تکمیل نشده است. طبق گزارش سایت دیده‌بان ایران، رئیس دانشگاه علوم پزشکی بم اعلام کرده که این پروژه تنها حدود ۳۰ درصد پیشرفت داشته است. این در حالی است که در همین بازه زمانی، ایران در کشورهای دیگر مانند اوگاندا و لبنان بیمارستان‌های مجهز ساخته و به بهره‌برداری رسانده است.
به گزارش تسنیم، جمهوری اسلامی در اوگاندا بیمارستانی مدرن راه‌اندازی کرده است و اعتماد آنلاین نیز از ساخت بیمارستانی مشابه در لبنان خبر داده است. این اقدامات در حالی انجام شده که بسیاری از مناطق آسیب‌دیده ایران همچنان از نبود امکانات اولیه مانند بیمارستان و مراکز درمانی رنج می‌برند.
علاوه بر این، بر اساس گزارش‌های مستند، بودجه قابل‌توجهی از منابع مالی کشور صرف حمایت از گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی از جمله حوثی‌ها، حماس، حزب‌الله لبنان، حشدالشعبی و سایر گروه‌های شبه‌نظامی شده است. این در حالی است که مشکلات اقتصادی، بحران‌های زیرساختی و نیازهای اساسی مردم ایران به‌طور مداوم نادیده گرفته شده است.
همچنین بر اساس گزارش‌های متعدد، جمهوری اسلامی سالانه مبالغ هنگفتی به دولت بشار اسد در سوریه پرداخت کرده است. این حمایت‌های مالی و تسلیحاتی در حالی ادامه دارد که به گفته مقامات محلی، مردم بم و سایر مناطق زلزله‌زده ایران هنوز از امکانات اولیه درمانی محروم هستند و پروژه‌های بازسازی نیمه‌تمام باقی مانده‌اند.
این متن تنها به دو نمونه از بیمارستان‌های ساخته‌شده توسط ایران در خارج از کشور اشاره دارد و مشخص است که بسیاری از منابع مالی که می‌توانست صرف بهبود زیرساخت‌های داخلی کشور شود، به پروژه‌های خارجی و اهداف سیاسی نظام تخصیص داده شده است.

#فقر_فساد_گرونی #فساد_اقتصادی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‎موزیک جدید وفادار به نام « کم نمیارم » از یوتیوب و کانال تلگرامی وفادار پخش شد.

وفا احمدپور، وفادار، هنرمندی مردمی است که از رنج و درد مردم و از بی‌عدالتی‌ها می‌خواند و بابت همین برایش پرونده‌سازی شد و به حبس محکوم شد و اینک در زندان اوین دوران حبس خود را می‌گذراند.

او ضمن انتشار این موزیک‌ویدئو نوشت:
‌‎این کارو تقدیم می‌کنم به خانواده‌ بزرگم ایران
‌‎این صدا رو از کف ایران می‌شنوید


@vafadar_official

هنر در تاریخ ایران، همواره ابزاری برای بیان مقاومت، اعتراض و هویت ملی بوده است. موسیقی، به‌ویژه آواز و ترانه، نقش پررنگی در این مسیر ایفا کرده و از مشروطه تاکنون، زبان گویای مبارزه با ظلم و استبداد بوده است. امروز، در میانه خیزش‌های اجتماعی، این میراث با خلاقیتی نوین در آثار هنرمندان مختلف ادامه دارد.

وفا احمدپور یکی دیگر از صداهای تاثیرگذار در موسیقی زیرزمینی است. او در ترانه‌هایی چون «مردم توی کوچه‌ها» و «صدای زن»، هویت زنانه و مقاومت مردم را به شکلی شاعرانه و خلاقانه بازنمایی می‌کند. رپ اعتراضی، با زبان صریح و شفاف خود، در کنار موسیقی سنتی و پاپ اعتراضی، بخشی از مقاومت فرهنگی ایران را تشکیل داده است.

هنر و موسیقی در ایران، صدای مردمانی است که از استبداد خسته شده‌اند و برای آزادی، عدالت و برابری می‌خوانند. این صداها، پژواکی از تاریخ مقاومت و امید به آینده‌ای روشن‌تر هستند؛ آینده‌ای که در آن هنر به عنوان زبانی برای آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد۔

#هنر_اعتراض #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکترین نظامی جمهوری اسلامی توسط روح‌الله خمینی اینگونه ترسیم شده است که می‌توان افراد بی‌دفاع را هم کشت.
همین کاری که جمهوری اسلامی در خصوص حمله موشکی به اربیل و پاکستان انجام داد.
در خصوص افراد کشته‌شده در واکنش پاکستان به حمله موشکی سپاه هم گفتند که کشته‌شدگان اتباع بیگانه بودند، یعنی جانشان ارزش نداشت؟!

این ویدئو خود به اندازه کافی نشان می‌دهد مرگ آدم‌ها برای بنیانگذار جمهوری اسلامی چه اندازه راحت و آسان بود.

او خود می‌گوید اگر یک عده «آدم بی‌گناه» سپر قرار بگیرند باید آن‌ها را کشت و نگرانی هم نداشت؛ چون به بهشت می‌روند!

این در حالی‌ست که در دنیای امروز تمام تلاش نهادهای درگیر این است که در جنگ‌ها، تلفات غیرنظامی تا حد ممکن کاهش پیدا کند. اما استناد خمینی به «جنگ‌های سابق» است.

بیراه نیست به او ابوالارتجاع می‌گفتند؛ با همین طرز فکر بود که هزاران جوانان ایرانی را نیز در جنگ هشت‌ساله به کشتن دادند.

جمهوری اسلامی همواره برای عبور از بحران‌های خود، بحران تازه‌ای درست می‌کند. جان ۱۷۶ نفر را در ماجرای هواپیمای اوکراینی سپر بلا کردند، بعد آن‌ها را «شهید» نامیدند.

آیا باز دارند ایران را ناامن می‌کنند و جان شهروندان را به خطر می‌اندازند؟ آیا می‌توانند مثل سابق از این وضعیت بدون دادن هزینه عبور کنند؟ البته مطابق معمول مردم بی‌دفاع به خصوص کودکان، زنان و سالمندان از کشورهای همسایه و ایران اولین قربانیان این ماجراجویی می‌شوند.

حکومتی که خودش را مقدس و حق مطلق بداند، برای بقای خود حاضر است هر کاری بکند.

یاد جان‌باختگان مظلوم و ایران‌دوست جنگ هشت‌ساله گرامی‌باد!

#خمینی #جنگ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

پدیده دین‌گریزی در ایران را می‌توان به عوامل گوناگونی نسبت داد که بخشی از آن به نحوه تبلیغ و ترویج دین بازمی‌گردد. هزینه‌های کلان و تبلیغات گسترده مذهبی، وقتی با اعمال فشارهای اجتماعی، محدودیت‌های فردی، و رفتارهای متناقض برخی از مدعیان دین همراه شود، می‌تواند تأثیر معکوس داشته باشد. این امر به ویژه زمانی رخ می‌دهد که میان شعارها و عملکرد واقعی فاصله‌ای آشکار وجود دارد. نسل‌های جوان‌تر، که به دنبال آزادی بیان، تنوع فکری و معنویت شخصی هستند، ممکن است نسبت به دین سنتی احساس بیگانگی کنند. در نتیجه، دین‌گریزی به عنوان واکنشی به فشارهای ساختاری و فرهنگی گسترش یافته و نوعی جستجوی جایگزین برای معنای زندگی را نمایان می‌سازد.



چرا با این حجم وسیع از هزینه و تبلیغات مذهبی، دین‌گریزی در ایران افزايش يافته است؟

پاسخ برخی مخاطبان را در تصویر می‌خوانید.

شما هم دیدگاه‌های خود را با ما به اشتراک بگذارید.

#دین‌ناباوری #ناباورمندی #خداناباوری #آتئیست #دین_گریزی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
سحرگاه امروز پنج‌شنبه، ۳ زندانی در زندان عادل‌آباد شیراز اعدام شدند
و
۲ زندانی در زندان خرم‌آباد اعدام شدند
جمهوری اسلامی با وضع قوانین ضدانسانی به ایران و ایرانی صدمات جبران‌ناپذیری وارد می‌کند و هر روزی که از عمر این استبداد بگذرد جان‌های بیشتری می‌گیرد.
آیا اعمال این خشونت عریان، برای جامعه ایران سودی هم داشته؟ برای مثال آیا از آمار جرائم مرتبط با موادمخدر کاسته شده؟

پاسخ جامعه به دیکتاتور تشنه به خون ایرانیان چیست؟

برای اعتراضی یک‌پارچه علیه صدور احکام اعدام در جمهوری اسلامی چه راهکارهایی وجود دارد؟
شرکت در تجمعات اعتراضی
آگاهی‌رسانی
هدایت خشم نسبت به یکدیگر به اعتراض به حکومت جهل و نابودی
دیوارنویسی
شرکت در کمپین‌های مجازی
.........................
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/world-day-against-death-penalty/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی، ضمن انتشار این ویدئو نوشت:

«ما هم رفت ماهت بمیرد آسمان

این فیلم سندی است از جنایت جمهوری اسلامی؛ شلیک مستقیم از فاصله نزدیک با گاز اشک آور به سر پسر شانزده ساله‌ی زیبای من ابوالفضل ماه مريم

این فیلم تنها تکه‌ای از روزهای پر درد و عذاب ما در ماه هشتم و نیم را به تصویر می‌کشد؛ روزهایی که پسرم جلوی چشمانمان آب می‌شد و هر کاری که می‌کردیم انگار هیچ کاری نکرده بودیم او از درد میمرد و ما فقط نظاره گر بودیم در حالی که از درون نابود می‌شدیم.

پسر زیبا و پرشوری که تمام استخوانهای بدنش بیرون زده بود. وقتی او را بغل می‌گرفتم جان می‌دادم اما باید بخاطر او سرپا می‌ماندم رانهایی که تکه تکه شده بودند و از پوست آن‌ها برای ترمیم زخم سرش استفاده کرده بودند؛ زخمی که کفتارها با شلیک به سرش ایجاد کرده بودند.

پسر خوش صدایم تلاش می‌کرد حرف بزند اما نمی‌توانست دندانهایش را با تمام توانش به هم می‌فشرد تا بگوید که عذاب می‌کشد که می‌فهمد، اما نمی‌تواند کاری کند و من مادری که هر لحظه با او می‌مردم
بدنی که فلج شده بود و دستهای نحیف و کج شده‌ای که حتی برای تکان دادنشان تقلا می‌کرد اما نمی‌توانست مچ پایی که چیزی جز استخوان از آن باقی نمانده بود؛ حتی کش فیزیوتراپی هم روی آن نمی‌ماند.

بیشرفها به سرش شلیک کردند اما تمام بدن پسرم در بیمارستان مانند گوشت قربانی تکه تکه شد. چه کسی می‌داند چه بر ما گذشت؟ چه کسی می‌تواند درک کند که ماه زندگی‌ات هر روز جلوی چشمانت آب شود؟

روز شلیک به ابوالفضل ما هم مردیم اما مرگ ما را کسی ندید ما مردگان متحرکی هستیم که تنها روی زمین ایستاده‌ایم نه زیر آن لحظه ای از روزهایی که پسرم در برابر چشمانم جان میداد از خاطرم نمیرود. آه می‌کشم با تمام وجودم

ای کفتاران شما به آخر رسیده‌اید. ظلمتان به پایان خواهد رسید و آه ما خانه‌هایتان را خواهد سوزاند. ای کفتاران بی شرم چنین دردی را برای خودتان آرزو می‌کنم.

ای کفتاران شما به آخر رسیده‌اید. ظلمتان به پایان خواهد رسید و آه ما خانه هایتان را خواهد سوزاند.

ای گفتاران بیشرم چنین دردی را برای خودتان آرزو می‌کنم.

هر چه خواهید خاکستر شود.
هر قدمتان به سوی نابودی رود.
نه مرگ آرام نه زندگی خوش تا ابد در سیاهی فرو روید.
آن روز انتقام خواهد رسید.»


#ابوالفضل_امیرعطایی #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانواده جاویدنام ابوالفضل آدینه‌زاده ضمن انتشار این ویدیو بیانیه‌ای به شرح زیر صادر کردند:

«مردم شریف و مهربان ایران،

از عمق جان قدردان لطف و همدلی شما هستیم.
شما با قلب‌های مهربانتان، دردی را که بر خانواده ما تحمیل شده، با عشق و هنر تسکین دادید.
این تابلوی زیبای «از خون جوانان وطن لاله دمیده» نه تنها یادآور شجاعت عزیزان از دست رفته است، بلکه نشان‌دهنده‌ی اتحاد و ایستادگی ملت ایران در برابر ظلم و بی‌عدالتی است.

این تابلو، برای ما چیزی فراتر از یک هدیه است؛ نمادی از همبستگی، عشق و ایمان به روزهایی روشن‌تر برای این خاک عزیز.

ما با تمام وجود سپاسگزار هستیم، سپاسگزار شما و هر کسی که در این مسیر کنارمان بوده است.
به یاد همه‌ی عزیزانی که جانشان را برای آزادی و عدالت فدا کردند، همچنان پایدار خواهیم ماند.
با عشق و احترام،
خانواده آدینه‌زاده.»


#ابوالفضل_آدینه_زاده #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
«به هر حال همان‌طوری که قره‌العین پیش‌گویی کرده بود فردای همان روز او را به نیاوران بردند و در حضور شاهزادگان و اعیان و کارمندان عالی‌رتبه دولتی و محبوسین و مردم متفرقه با کمال ملایمت و بدون آزار از او خواستار شدند که فقط بگوید من بابی نیستم. اما او به طوری که از پیش خبر داده بود بجای انکار به اعتراف پرداخت و آنچه را که دلخواه او بود به زبان آورد. بنابراین او را به ارک تهران آوردند و روبندی که مدتی بود از به کار بردن آن دست کشیده بود به صورتش آویختند و چون وارد ارک دولتی شدند او را در روی خرمنی از حصیر که در خانه‌ها در زیر قالی می‌اندازند قراردادند و قبل از اینکه آن خرمن را آتش زنند میرغضبان پارچه‌ی کهنه‌ای به گلوی او فرو برده، خفه‌اش کردند و جسد او را طعمه‌ی آتش نمودند و خاکسترهای آن را به باد دادند.»  

ادیان و آراء فلسفی در آسیای مرکزی- فصل یازدهم: سوءقصد نسبت به شخص شاه/ کنت دو گوبینو صفحه‌ی ۲۵۲ مترجم همایون فره‌ وشی 

کنت دو گوبینو، وزیر مختار فرانسه در سالهای ۱۲۷۱-۱۲۷۴

ژوزف آرتور کنت دو گوبینو در سال ۱۸۱۶ متولد شد و در سال ۱۸۸۲ درگذشت. او نویسنده، دیپلمات و نظریه‌پرداز فرانسوی بود که در کتاب «ادیان و آراء فلسفی در آسیای مرکزی» به بررسی باورها و فلسفه‌های مذهبی آسیای میانه پرداخت و این اثر به دلیل ارائه تصویری از ادیان و فلسفه‌های شرقی در ارتباط با فرهنگ غرب اهمیت دارد. با این حال گوبینو به خاطر نظریات نژادپرستانه خود و کتاب جنجالی‌اش «رساله‌ای درباره نابرابری نژادهای انسانی» نیز شناخته می‌شود که در آن به برتری نژاد سفید و انحطاط تمدن‌ها از طریق اختلاط نژادی پرداخته است.

در اپیزود دوم از پادکست دیگری‌نامه، با نام «دگرباشی ایرانی» که ظهور جنبش بابیه را روایت کردیم، به گزارش او از قتل فجیع طاهره قره‌العین به جرم دگرباشی دینی پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفت‌وشنود بروید:

https://dialog.tavaana.org/podcast_others_2/

#رواداری #گفتگو #باورمندان #ناباورمندان #دگرباشی #دگرآیینی #دیگری_نامه
@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پژمان عسکرپور، رپر معترض ۳۱ ساله اهل ایذه، در تاریخ ۲۲ دی ۱۴۰۳ بازداشت و از این تاریخ ناپدید شده است.
پیگیری خانواده نیز نتیجه ای نداشته است و از دلایل بازداشت،شرایط جسمانی و محل نگهداری این زندانی اطلاعی در دست نیست.
روز قبل از این بازداشت، یعنی ۲۱ دی، نیروهای اطلاعات سپاه به خانه او حمله و تلفن‌های همراه وی را با خود بردند.

وی پیش‌تر هم توسط اطلاعات بازداشت و زیر شکنجه پرده گوشش پاره و کتفش شکسته بود.
امروز هفتمین روزی است که خانواده‌اش از او بی‌خبرند و هیچ اطلاعی از وضعیت او ندارند. این بی اطلاعی نگرانی‌ها درباره سرنوشت پژمان را هر لحظه بیشتر می‌کند.

متن و تصاویر از صفحه فواد چوبین، زندانی سیاسی سابق و دایی جاویدنام آرتین رحمانی


#پژمان_عسکرپور #ایذه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
محمد نوری‌زاد، زندانی سیاسی و از امضاکنندگان بیانیه ۱۴، در زندان مورد حمله فیزیکی قرار گرفته و جانش در خطر است.

رضا خندان، همسر نسرین ستوده، روز گذشته در تماس تلفنی با ایشان، این خبر را داده و گفته :
«دیروز آقای نوری‌زاد مورد حمله‌ی فیزیکی یکی از زندانیان با فلاسک آب جوش قرار گرفته است. حالش بد بوده و وقتی دیگران خواهان رسیدگی به وضعیت او شدند، یکی از پزشکان گفته است چون حالت تهوع ندارد، احتمال ضربه مغزی منتفی است. امروز نوری‌زاد سه بار حالش به هم خورده است.»

#محمد_نوریزاد #بیانیه۱۴ #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مهبانو خشنودی‌کیا، از مصدومان چشم در اثر شلیک عامدانه نیروهای سرکوبگر به چشم‌ها در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، در صفحه اینستاگرامش با شجاعت از تجربه دردناک خود و اراده‌اش برای ادامه زندگی نوشت.

متن کامل نوشته مهبانو به شرح زیر است:

«... از اولین لحظه‌ای که درد چشمم رو احساس کردم همون لحظه‌ای که کل جمعیت به هم ریخت، همون لحظه‌ای که فهمیدم تیر خوردم کنار همه صحنه‌هایی که در ثانیه داشت رقم می‌خورد با خودم تکرار میکردم هرچی که شد مبادا خم به ابروت بیاری. نمی‌دونستم دارم چیکار می‌کنم فقط یه صدایی تو گوشم میگفت بدو سمت خیابون، بمونی می‌برنت... بعد چند روز که خونه شبیه غمکده شده بود و تنها آدمی که سعی می‌کرد عادی رفتار کنه فقط خودم بودم، توی اتاقم دراز کشیده بودم و از درد تو سکوت به خودم می‌پیچیدم که صدای هق هق گریه مامان و بابا رو از آشپزخونه شنیدم. درست متوجه نمی‌شدم چی میگن فقط این حرف بابا رو شنیدم که به مامان گفت؛ قرار بود توی پیری اون دست ما رو دنبال خودش بکشه حالا ما دستش رو می‌کشیم... شنیدن این حرف خیلی برام سخت و سنگین بود. من می‌دونستم قرار نیست زندگیم زمین گیر بشه، می‌دونستم که آدم تسلیم شدن نیستم، می‌دونستم که مدت زیادی طول نمی‌کشه که دوباره خودم و زندگیم رو روی روال بندازم. با همه تلاشی که می‌کردم به همه نشون بدم می‌تونم درد و رنج اون اتفاق رو تاب بیارم اما بازم طول کشید که خیالشون راحت بشه من می‌تونم خودم رو به خودم برگردونم. تقصیری نداشتند، من رو تو هر حالتی محکم و سرپا دیده بودند الا این حالت جدید؛ اولین باری بود که دخترشون بخاطر جنایتی که در حقش شده بود بینایی و زیبایی چشمش رو از دست می‌داد... شاید اگه من به جای اونا بودم دیدن بچه‌ای که سال‌ها براش زحمت و سختی کشیده بودم تا به بار بشینه تو اون وضعیت با تموم شدن زندگیش برام هیچ فرقی نداشت. ولی من از روز بعدش صبح زودتر از همه بیدار می‌شدم، میز صبحانه رو می چیدم و منتظر می‌شدم بقیه بیدار بشن و با خودم عهد کردم که هر روز بیشتر از روز قبل برای زندگی کردن، برای "درست زندگی کردن" تلاش کنم. حتی با یه چشم :) پ.ن؛ به اندازه همه لحظه‌هایی که گذشت و می‌گذره حرف دارم برای گفتن و نوشتن...»


- کوثر (مهبانو) خشنودی‌کیا، مهندس عمران و نایب قهرمان تیراندازی با کمان آسیا از جمله افرادی است که در جریان خیزش انقلابی مردم ایران از ناحیه چشم آسیب دیده است.

این ورزشکار کرمانشاهی، روز ۱۸ آذر ۱۴۰۱ در بلوار طاق بستان کرمانشاه از ناحیه چشم چپ هدف تیراندازی نیروهای یگان ویژه قرار گرفت.

مهندس مهبانو خشنودی‌کیا، عضو تیم ملی کامپوند زنان ایران و نایب قهرمان مسابقات تیراندازی با کمان آسیا در سال ۱۴۰۰ است که در سال ۱۴۰۱ از تیم ملی انصراف داده بود.

مهبانو، دختر با شهامتی است که می‌گوید: «بمیرد دلی که بترسد»
مهبانو، اسم چشم مصنوعی‌اش را سوفیا گذاشته است.

#سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«پنجمین سالگرد شلیک سپاه پاسداران به پرواز #ps752 بود که در فرسنگ ها فاصله از وطن بار دگر دوشادوش هم ایستادیم تا فریاد ایران و ایرانی شویم.
پنج سال از شلیک سپاه پاسداران به پرواز #ps752 می‌گذرد.
شبی که ۱۷۶ نفر از هموطنانمان ، از کودکان بی‌گناه تا بزرگسالانی که آرزوهایشان آسمان را پر کرده بود، به خون کشیده شدند. شبی که برای همیشه در قلب تاریخ ما جاودانه شد؛ شبی که آسمان، شاهد بزرگ‌ترین جنایت علیه بشریت بود.

امروز، نام عزیزانمان را فریاد می‌زنیم. هر یک از آن ۱۷۶ نفر، جهانی بودند پر از امید و رؤیا. جهانی که توسط رژیمی بی‌رحم و ظالم نابود شد. رژیمی که نه تنها پرواز #ps752 ، بلکه هر پرواز امید و آزادی را در این سالها به گلوله بسته است.

ما با خانواده‌های پرواز #ps752 همدردیم؛ ما دردی مشترکیم.

«ما همه سرما خورده ی یک زمستانیم‌.»

ما #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم

سالیان سال است که دادخواهیم، در برابر سکوت ایستاده ایم.

ما مردم ایران در جای جای جهان دوشادوش خانواده‌های شریف دادخواه در برابر فراموشی، فریاد دادخواهی سر می‌دهیم و در برابر ترس، با رشادت و شجاعت ایستاده‌ایم، چون مردم مبارز داخل ایران که سرخم نکرده اند.

ما دادخواهیم ، دادخواهیم برای تمام خون‌های به ناحق ریخته‌شده. برای تک‌تک کسانی که در این ۴۵ سال جانشان را برای آزادی ایران دادند.

دادخواهی ما برای کودکانی است که رؤیاهایشان را دزدیدند، برای مادران دادخواهی که صدای فرزندانشان را دیگر نشنیدند، برای پدران دادخواهی که پشتشان از داغ فرزند فروریخت. آری ما دادخواهیم.

#نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم

نمی‌گذاریم جنایات جمهوری اسلامی در خاموشی دفن شود . ما هنوز زخم بر این تن داریم تا روزی که عدالت التیام بخش زخم‌های ما باشد.

می‌رسد روزی که گریه‌های تلخ ما، اشک‌ شوق آزادی باشد روزی که انتقام خون‌های به ناحق ریخته‌شده گرفته شود و آزادی و عدالت در وطنمان ایران حاکم می‌شود.»

از صفحه کوثر افتخاری از مصدومان چشم

#ps752
#women_life_freedom

#نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پاینده_ایران
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا

🖤✈️

@Tavaana_TavaanaTech