آموزشکده توانا
55.9K subscribers
31.8K photos
37.3K videos
2.55K files
19.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
بیش از ششصد نویسنده، معلم، هنرمند و کنشگر سیاسی و مدنی به حکم بدوی صادره برای احمد درخشان، نویسنده و معلم اعتراض کردند.

شعبه دوم دادگاه انقلاب کرج #احمد_درخشان را به اتهامات: «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «ارسال پیام‌های هنجارشکنانه از طریق فضای مجازی»، علاوه بر یک سال حبس، به «منع از خروج از کشور»، «منع عضویت در گروه‌ها و دستجات اجتماعی»، «منع اشتغال به شغل معلمی» و «انفصال از خدمات دولتی و عمومی به مدت ۲سال از تاریخ اتمام اجرای حکم» محکوم کرده است.

متن این بیانیه را در ادامه بخوانید:

«مردم آزادی‌خواه و عدالت‌طلب ایران!
در ماه‌های اخیر و پس از انتخابات ریاست‌جمهوری، شاهد افزایش سرکوب روشنفکران و فعالان اجتماعی بوده‌ایم. علیرغم وعده حاکمیت برای «وفاق ملی»، هیئت‌های رسیدگی به تخلفات اداری همچنان به برخوردهای امنیتی با معلمان پیشرو ادامه می‌دهند و قوه قضائیه نیز با تکرار روش‌های قبلی، احکام ناعادلانه‌ای را صادر و اجرا می‌کند.
در این دور جدید اتهام‌ها و احکام، احمد درخشان، نویسنده و معلم، به اتهام تبلیغ علیه نظام در فضای مجازی، در شعبه‌ی دوم دادگاه انقلاب کرج، به یک سال زندان، دو سال محرومیت از شغل معلمی، ممنوعیت خروج از کشور و انفصال از مشاغل دولتی محکوم شده است.
این حکم ناعادلانه علیه معلمی محبوب و نویسنده‌ی آثاری چون رمان‌های «مه مانی»، «پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا» و «برقصا»،  نشان‌دهنده‌ی پافشاری حکومت بر ادامه سیاست سرکوب نخبگان فرهنگی است. نتیجه‌ی این رویکرد خطرناک، سرخوردگی اندیشمندان دلسوز کشور و تشدید بحران‌هایی است که زندگی سیاسی و اجتماعی ما را مختل کرده است.
ما امضاکنندگان این بیانیه، ضمن حمایت از این معلم توانا و نویسنده‌ی برجسته و اعتراض به این حکم، از دادگاه تجدید نظر انتظار داریم که با لغو این حکم ناعادلانه، از پایمال شدن حقوق ایشان و افزایش ناامیدی نخبگان و مردم نسبت به صدور چنین احکامی جلوگیری کند.»

احمد درخشان علاوه بر شغل معلمی، نویسنده ادبیات داستانی است و چندین مجموعه داستان از او در ایران منتشر شده است. آقای درخشان پیش‌تر هم به دلیل فعالیت‌های صنفی و ادبی به مراجع قضایی احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود. او در حساب کاربری خود، به انتقاد از اتهامات و زبان مبهم قضایی پرداخت و گفت: «این زبان مغشوش چگونه می‌تواند جهت کذب را معین کند؟ مسأله این است...»


#احمد_درخشان #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سالروز خروج شاه و شهبانو از ایران

محمدرضا شاه پهلوی و شهبانو فرح پهلوی در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ ایران را ترک کردند. می‌گویند شاه ۱۰ روز قبل از آن تصمیم قطعی به خروج از کشور گرفته بود.

اینکه چرا شاه از کشور رفت، تفاسیر مختلفی داشته است. خود او به طور رسمی گفت که برای استراحت به آسوان مصر می‌رود. اما تحلیلگرانی هستند که می‌گویند پادشاه ایران نمی‌خواست به سیاست مشت آهنین متوسل شود و با سرکوب گسترده، ماندگاری حکومت خود را تضمین کند.

فرح پهلوی در کتاب خاطراتش درباره این سفر خاص می‌گوید:

«هر بار که صبح ۲۶ دی ۱۳۵۷ را به یاد می‌آورم اندوهی عمیق و بی‌پایان قلبم را می‌فشارد. آن روز تهران در سکوتی دلهره آور فرو رفته بود. گویی پایتخت ما که از چند ماه پیش در خون و آتش به سر می‌برد، ناگهان نفس در سینه حبس کرده بود. ما در آن روز به سفر می‌رفتیم. مملکت را ترک می‌گفتیم با این گمان که دور شدن موقت پادشاه به آرام کردن شورش کمک خواهد کرد».

نکته جالب توجه آنکه چند روز قبل از خروج از کشور، شاه از خبرنگاران و رسانه‌های بین المللی می‌خواهد به کاخ و محل اقامت خانواده شاهنشاهی بیایند و از همه چیز عکس و فیلم بگیرند. یکی از خبرنگاران خارجی در این باره گفته بود:‌

« کاخ سلطنتی دست نخورده است. لباس‌ها همه در کمدها مانده‌اند و فقط آنها را پوشانده‌اند. ویترین‌ها و کمدها دست نخورده‌اند. کتابخانه ملکه همچنان مملو از آثار هنری است که او دوست داشته است. حس کلی کاخ این است که خانواده‌ای که اینجا می‌زیسته، برای سفری کوتاه رفته و باز خواهد گشت».

پس از اینکه مجلس به دولت بختیار رای اعتماد داد، شاه و شهبانو در میان بغض هواداران و وفاداران خود در فرودگاه، ایران را برای همیشه ترک کردند.

پس از خروج شاه، انقلابیون نیز در خیابان‌ها شادی کردند و آیت‌الله خمینی نیز خروج شاه را «فرار محمدرضا پهلوی» خواند و در پیامی گفت:‌«فرار محمد رضا پهلوی را که طلیعه پیروزی ملت و سرلوحه سعادت و دست یافتن به آزادی و استقلال است به شما ملت فداکار تبریک عرض می‌کنم...او رفت و به هم پیمان خود اسرائیل دشمن سرسخت اسلام و مسلمین پیوست...».

دو هفته بعد از خروج شاه، آیت‌الله خمینی در میان استقبال انقلابیون به ایران بازگشت. خروج و ورودی که در ادبیات انقلابی به «دیو چون بیرون رود فرشته در آید» تعبیر شد.

شما چه می‌اندیشید؟ پس از ۴۶ سال از خروج شاه و شهبانو از کشور، و بازگشت خمینی، نظرتان درباره پادشاه ایران در مقایسه با بنیانگذار جمهوری اسلامی چیست؟
آیا ایران به استقلال و آزادی رسید؟

#محمدرضاشاه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر کمال جعفری یزدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد، در تماسی صوتی اطلاع داد که امروز از طریق ویدئو کنفرانس بابت پرونده‌ای جدید تفهیم اتهام شده است.

در این پرونده که با شکایت دادستان شهرستان ابهر علیه ایشان گشوده شده است، ایشان به، تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی و دعوت از ایثارگران و جانبازان برای حضور در میدان در ملاقات ملاقات با جانباز جنگ سردار محمدولی حیدربیگی، متهم شده است.
چند ماه پیش به دنبال اقدام دادستان ابهر جهت بازداشت غیرقانونی آقای "محمدولی حیدربیگی" جانباز ۷۰٪ (قطع هر دو پا) او دچار مشکلات قلبی و در بیمارستان بستری شد که دکتر جعفری یزدی به ملاقات ایشان رفتند.

#محمدولی_حیدربیگی در اعتراضات ۱۴۰۱ به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام و اتهامات واهی دیگر توسط سازمان اطلاعات سپاه، دستگیر و در بازداشتگاه سپاه، مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در نهایت با پرونده‌سازی ظالمانه در مجموع به ۱۳ سال حبس محکوم شده بود آقای حیدربیگی اکنون زندگی مخفی دارد و حکومت دنبال ایشان است.

آقای جعفری‌یزدی، در تماس خود گفتند که آقای حیدربیگی که همسنگر من بودند از ولی نعمتان این مملکت هستند و خط قرمز من همرزمانم و شهدای جنگ هستند. سردار حیدربیگی یک جانباز و شهید زنده است و اگر لازم باشد من دنیا را برایش به هم می‌ریزم.
من پای مصنوعی‌اش را بوسیدم. من دعوتی نکردم و گفتم ایثارگران جنگ می‌توانند از خودشان دفاع کنند.

او با اشاره به ضبط اموال شخصی ایشان توسط نهاد امنیتی گفت:
«به پرونده سازان بگویید لوازم شخصی که از خانه من دزدیدید به من بدهید.
وزارت اطلاعات چرا به زندگی شخصی من وارد شدند؟ فرزند و همسرم را از من دور کردند.»

نکات دیگری که آقای جعفری‌یزدی گفتند به شرح زیر است؛
«ما اقتدار لازم را داریم در دفاع از خود و حرف زدن با اینها. این اتهامات برای من مسخره و خنده‌دار است.
در آخرین دفاع گفتم یک دقیقه بازداشت من جنایت علیه بشریت است و باید از من عذرخواهی کنید.

من به کدام اپوزیسیون وصلم؟ من یک فرد ملی هستم. به هیچ گروهی وصل نیستم و بیش از خیلی از افراد هزینه دادم برای کشورم.
اینها برای تامین حداقل‌های مردم مانده‌اند. خیانت و دزدی و قتل و باجناق بازی و... را کسی دیگر می‌کند و ما میریم زندان!
هر ثانیه بازداشت برای من عزت و افتخار است.
از شانزده‌سالگی که وارد عرصه دفاع از میهن شدم افتخار کردم و الان هم همانطور است.
به قاضی گفتم هر اتهامی از جنگ جمل قبول می‌کنم. من را علاف نکن!
هر حکمی دوست دارید بدهید، من به دادگاه نمی‌آیم.»

#کمال_جعفری_یزدی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آزادی بیان در جهان‌بینی خامنه‌ای

علی خامنه‌ای می‌گوید: در کشور ما آزادی بیان به طور کامل وجود دارد و ملت دارد آن را می‌بیند. او می‌گوید هیچ کس امروز بخاطر اینکه طبق عقیده خود حرف زده است، مورد مواخذه دستگاه نیست…

در این ویدیو بیش‌تر سخنان او را درباره آزادی بیان، آزادی عقید و آزادی مطبوعات ببینید و بشنوید.

سایت:
https://tavaana.org/freedom-of-expression-khamenei/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=hdsWXFWHPl4


#یاری_مدنی_توانا
#آزادی_بیان
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
کارشناسان سازمان ملل از تایید حکم اعدام علیه پخشان عزیزی اظهار نگرانی کردند.

اعتراض به صدور حکم اعدام پخشان عزیزی کماکان ادامه دارد. خانواده‌های دادخواه، فعالان زن، زندانیان سیاسی حال حاضر، یا زندانیان سیاسی پیشین، فعالان مدنی و فعالان حقوق‌بشر، کاربران در شبکه‌های اجتماعی و جامعه مدنی ایران اعتراض خود را به روش‌های مختلف نشان داده‌اند؛ از زدن هشتگ تا صدور بیانیه تا دیوارنویسی در سطح شهرها. در این میان اعتراض نهادهای بین‌المللی هم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
کارشناسان ارشد سازمان ملل روز گذشته هشدار دادند:
«جمهوری اسلامی باید فورا حکم اعدام پخشان عزیزی را لغو کند.»
البته آن‌ها در این بیانیه به صراحت از جمهوری اسلامی خواستند کل اعدام‌ها در ایران را فورا متوقف کند.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ایران یک‌پارچه و یک‌صدا علیه اعدام ایستاده است
با وجود تهدید و سرکوب شدید، فعالان مدنی زن در شهر سنندج تچمع اعتراضی برگزار کردند.
امروز چهارشنبه ۲۶ دی‌ماه ۱۴۰۳ تعداد زیادی از فعالان زن در شهر سنندج در اعتراض به صدور حکم اعدام علیه پخشان عزیزی و وریشه مرادی با در دست‌داشتن پلاکاردهایی و دادن شعار علیه حکم اعدام تجمع اعتراضی برپا کردند.
این تجمع مقابل ساختمان استانداری کردستان برگزار شد و به گفته منابع محلی با وجود فضای امنیتی و سرکوب شدید زنان پس از پایان تجمع بیانیه‌ای قرائت کردند.

به گزارش «هه‌نگاو» نهادهای امنیتی از روز گذشته نسبت به برگزاری هرگونه تجمعی هشدار داده بودند و حتی از طریق تماس تلفنی تعدادی از فعالان زن را تهدید کرده بودند.

به گفته یکی از حاضران در این تجمع فعالیت‌های میدانی برای لغو حکم اعدام وریشه و پخشان در روزهای آینده هم ادامه خواهد داشت.

ارج می‌نهیم حضور این فعالان را با وجود سرکوب شدید و فضای امنیتی در کشورمان. آنها هم در فضای مجازی و هم این‌چنین در خیابان حاضر شده‌اند تا مخالفت خود را با دیکتاتوری جمهوری اسلامی نشان دهند.

جامعه مدنی ایران در سراسر جهان یک‌صدا علیه حکم اعدام ایستاده است. در شهر شما چطور؟ آیا تجمع اعتراضی برگزار شده؟ دیوارنویسی چطور؟ شما برای مبارزه با ضحاک چه راهی پیشنهاد می‌دهید؟

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
#نه_به_اعدام
#وریشه_مرادی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

همسر حمزه‌علی نعمتی، از جان‌باختگان اعتراضات آبان ۹۸، در ویدیویی گفت: «۲۶ آبان ۹۸ به همسرم شلیک کردند و او را زنده در سردخانه شهر قدس گذاشتند.» او افزود علی خامنه‌ای را نمی‌بخشد و پنج سال و دو ماه است که من و فرزندم آواره شده‌ است.


جاویدنام حمزه‌علی نعمتی از جان‌باختگان آبان ۱۳۹۸ در شهر قدس (قلعه‌حسن‌خان) بود.

حمزه علی‌نعمتی جانباز جنگ ایران و عراق در اعتراضات آبان ۹۸ گلوله خورد؛ در بیمارستان به او رسیدگی نشد و بدن نیمه‌جانش به سردخانه منتقل شد و در آنجا جان باخت.
ده‌ها نفر از معترضان آبان۹۸ از جمله علی سرتیپی، وحید دامور و برهان منصورنیا نیز به دلیل عدم رسیدگی در بیمارستان جان باختند.
حمزه پدری۵۴ ساله بود، که روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ با شلیک گلوله به سرش در شهرقدس مجروح شد ، وقتی او را به بیمارستان منتقل کردند هنوز زنده بود.

ولی بدلیل مانع تراشی‌ها و عدم رسیدگی،‌ او را در همان وضعیت به سردخانه بیمارستان ۱۲ بهمن شهرقدس منتقل کردند تا اینکه همانجا جان باخت.

حمزه اصالتا اهل #زنجان بود او در جریان جنگ ایران و عراق چندین سال در جبهه بود و از مجروحین جنگی آن زمان بود و در آخرین ایام عمرش نیز بازنشسته شرکت کاشی ایرانا بود

خانواده او بعد از پیگیریهای زیاد نهایتا موفق شدند جسد او را تحویل گرفته و شبانه دفن کنند

پیکر حمزه در بهشت فاطمه شهر قدس و تحت تدابیر امنیتی به آغوش خاک سپرده شد

همسر جاویدنام نعمتی می‌گوید:
«یک بچه یتیم مونده رو دستم. من دادخواهم... زدندگی ام رو نابود کردند. زندگی بچه یتیمم رو نابود کردند...من هیچ وقت قاتلان شوهرم رونمیبخشم.»



#آبان_ادامه_دارد
#آبان۹۸ #حمزه_علی_نعمتی
#آبان_خونین
#دادخواهی
##یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
الکسی ناوالنی و مقاومت در برابر رژیم پوتین

آنچه اتفاق می‌افتاد از پیش روشن بود: الکسی ناوالنی (Alexei Navalny) می‌دانست که به محض بازگشت به روسیه، دستگیر خواهد شد. او همچنین می‌دانست که در زندان‌های روسیه با شرایطی خشن روبرو خواهد شد– بماند که در سال ۲۰۲۰ او از یک تلاش رسوا توسط دولت روسیه برای ترورش جان به در برده بود. ماه‌ها طول کشیده بود تا او توانایی صحبت‌کردن و نوشتن و هماهنگی بدنی‌اش را دوباره به دست آورد. در ذهن او اما هیچ تردیدی وجود نداشت: «البته که برمی‌گردم. برنگشتن من برای آن‌ها دستاوردی ایده‌آل خواهد بود. آن‌ها دقیقا دوست دارند من هم یک مهاجر سیاسی دیگر باشم.»

با وجود تلاش‌های بی‌وقفه رژیم‌های استبدادی برای خاموش‌کردن صدای مخالفان، برخی افراد با شجاعت به اصول خود پایبند می‌مانند و حتی حاضرند امنیت شخصی خود را فدا کنند. الکسی ناوالنی یکی از این افراد بود.

سایت:
https://tavaana.org/navalny-russia/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=PaLjGpllJ3I
کست‌باکس:
https://castbox.fm/vb/769604446
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/d01bdc80-9421-4b49-99cd-9bd4481b5234

#یاری_مدنی_توانا
#مطالعه_موردی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پادکست
#روسیه

@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو، از جان‌باختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در ایذه، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«داداش قهرمانم میلاد جان

درد نبودت دقیقا مثل خنجریست که درون قلبمان
فرو رفته است، و از پشت بیرون زده.
و مرتب دردش را احساس می‌کنیم

و با این درد به زندگی اجباری ادامه می‌دهیم.»



درد و رنج خانواده‌های دادخواه، زخمی است عمیق و بی‌مرهم که نه تنها به دلیل از دست دادن عزیزانشان، بلکه به خاطر نادیده گرفتن عدالت و حقیقت، در جان و روحشان شعله‌ور است. این خانواده‌ها، هر روز با یاد خاطراتی که از عزیزانشان باقی مانده، میان بغض و اشک زندگی می‌کنند و زخم‌هایشان با هر بی‌عدالتی تازه‌تر می‌شود. آنان با درد نبود عزیزانشان، خنجری را تحمل می‌کنند که نه از جسم، بلکه از روان عبور کرده است؛ اما با وجود این درد، همچنان ایستاده‌اند، صدایی برای بی‌صدایان و چراغی در راه عدالت، تا یاد قربانیان‌شان در میان ظلم و تاریکی خاموش نشود.

#میلاد_سعیدیان_جو #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سلام به همه دوستان عزیز شرکت‌کننده در دوره «استفاده موثر و امن از ابزارهای دیجیتال ویژه وکلا و کنشگران مدافع حقوق بشر»

در پایان دوره، از شما دعوت می‌کنیم تا با شرکت در نظرسنجی، نظرات، پیشنهادات و هرگونه سوالی که دارید را با ما به اشتراک بگذارید. بازخوردهای شما به ما کمک می‌کند تا دوره‌های آینده را با کیفیتی بالاتر و متناسب با نیازها و انتظارات شما عزیزان برگزار کنیم.

نظرات ارزشمند شما برای ما بسیار اهمیت دارد، و مشتاقانه در انتظار بازخوردتان هستیم تا بتوانیم تجربه‌ای بهتر و اثربخش‌تر برای شما فراهم کنیم.

فرم نظرسنجی:
https://docs.google.com/forms/d/15uEN9GykrD_cyrZsbjl5oYZlwaH-cuZ7OkVzAED0Lag/edit



ممنون که مشارکت میکنید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لزوم آگاهی‌رسانی به جامعه درباره غیرقانونی‌بودن احضار تلفنی فعالان
امید فراغت، روزنامه‌نگار حوزه سیاست، ویدئویی در شبکه اکس منتشر کرد و نوشت:
«برای چهارشنبه ۲۶ دی‌ماه یعنی امروز صبح به یک نهاد امنیتی به صورت تلفنی و با شماره‌ خصوصی احضار شده بودم. با چند وکیل برجسته مشورت کردم و گفتند: احضاریه تلفنی #غیرقانونی هست. بر همین اساس نرفتم تا احضاریه کتبی بدهند و سپس پاسخ‌گوی عزیزان #امنیتی باشم.»
خوب است یادآور شویم
اساسا احضار تلفنی توسط نهاد انتظامی، اطلاعاتی و امنیتی غیر قانونی است و این نهادها مجوزی برای احضار تلفنی شهروندان ندارند و در عمده موارد نیز دلیل احضار هیچ‌گونه توجیه قانونی و حقوقی ندارد، به شهروندان به ویژه کنشگران، فعالان و احضارشدگان توصیه می‌کنیم از مراجعه به نهاد امنیتی در پی احضار تلفنی خودداری کنند.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عارف عاشوری، جوان رعنا و ۲۷ ساله، تنها فرزند خانواده‌اش بود. جوان اهل آستانه اشرفیه که از نوجوانی کار می‌کرد. عارف زندانی مهریه بود، چهار ماه بود که زندانی بود. او جوانی مهربان و دلسوز بود که همیشه دوست داشت به دیگران کمک کند.او امید خانواده‌اش بود، خانواده‌ای که با هزار آرزو و با سخنی این تک‌ فرزند خود را بزرگ کرده بودند.
یکشنبه ۱۵ مهر ماه ۱۴۰۱ مادرش به ملاقاتش رفت، روز ملاقات نبود ولی مادر با اصرار فراوان توانست راضیشان کند تا ده دقیقه فرزندش را ببیند که خبر خوش آزادیش برای دوروز بعد یعنی سه‌شنبه را به او بدهد.
عارف خوشحال و سرخوش بود از اینکه قرار است دو روز دیگر به آغوش پرمهر خانواده برگردد.

اما شب همان روز خبر دادند که زندان لاکان رشت آتش گرفته و مادر و پدر و اقوام سراسیمه به دم در زندان رفتند.
ولی متاسفانه کسی جواب نمی‌داد، همه بسیج شدند تا خبری بگیرند. تک تک بیمارستان‌های رشت و دنبال عارف گشتند و سرانجاک جسد بی جان او را در سردخانه پیدا کردند.

آن شب، زندانیان جرایم عادی، به کمک زندانیان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ شتافته بودند، آن‌ها از وحشی‌گری ماموران و ضرب و شتم جوانان معترض، خشمگین بودند. زندان آتش گرفت و چند نفر از جمله عارف عاشوری توسط مأموران کشت شدند.

مادر عارف در این دو سال، دچار بیماری‌های متعدد شده است و حالش خوب نیست. او به شدت به عارف وابسته بود. جوانی که ۱۸۵ سانتی‌متر قد داشت، به همین راحتی جانش را گرفتند،
هیچوقت نگفتند چرا و به چه جرمی!

هنگام تحویل پیکر عارف به خانواده‌اش، زیر برگه‌ای که از آن‌ها تعهدگرفتند، نوشته بود اغتشاشگر!

علت مرگ را ایست قلبی اعلام کردند، در حالی که او بدنی سالم داشت و هیچ بیماری زمینه‌ای نداشت.
هنوز کسی به طور دقیق جزئیات وقایع آن شب را نمی‌داند. تعداد دقیق کشته‌شده‌ها مشخص نیست، ولی آنچه که می‌دانیم این است که این جوانان با غیرت، شرف و وجدانشان اجازه نداد که در برابر ظلم سکوت کنند و توسط رژیم کشته شدند.


#عارف_عاشوری #زندان_لاکان_رشت #آتش_سوزی_زندان_لاکان #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
توانمندسازی حقوقی جامعه مدنی
با حضور امیرسالار داودی، وکیل دادگستری

در کلاب‌هاوس توانا

پنجشنبه، ۲۷ دی ۱۴۰۳
ساعت ۲۱ به وقت تهران

برنامه «توانمندسازی حقوقی جامعه مدنی» با حضور امیرسالار داودی، وکیل برجسته دادگستری، فرصتی بی‌نظیر برای آشنایی با موضوعات حقوقی است. در این برنامه، جنبه‌های کلیدی حقوقی که می‌تواند جامعه مدنی را در مسیر آگاهی، مطالبه‌گری و دفاع از حقوق خود یاری کند، بررسی خواهد شد. حضور امیرسالار داودی، که به دلیل فعالیت‌های حقوقی و دفاع از عدالت شناخته شده است و علاوه بر دفاع از زندانیان سیاسی، چندین سال زندانی بود، این برنامه را به بستری ارزشمند برای تبادل دانش و تجربه تبدیل می‌کند.

این برنامه احتمالا به صورت هفتگی ادامه خواهد داشت و تلاش می‌شود آموزش‌های حقوقی به فعالان مدنی و افراد در معرض خطر بازداشت داده شود.

لینک برنامه:

https://www.clubhouse.com/invite/Yv3UZJ7dVv8QJBy8or7AG2EABbrfg79OvX:Tz2jUONGUOwPBFLkoWDg-4RfaByRaw-hTGG7O_QsnDE


#جامعه_مدنی #حقوق_بشر #حقوق_زندانی #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
رضا رمضان‌زاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ، در واکنش به تأیید حکم اعدام پخشان عزیزی، بیانیه‌ای به شرح زیر صادر کرد:

«در حکومتی زندگی می‌کنیم که هر روز، پشت دیوارهای سیم‌خاردارش، باید نام شریف‌ترین انسان‌ها را برای اعدام بشنویم. اینک در جبهه‌ای هستیم که مقاومت و ایستادگی را زنان، چه در زندان‌ها و چه در خیابان‌ها، نشان می‌دهند. اگر هر یک از ما صدای یکدیگر را نشنویم، باید منتظر حکم خودمان باشیم.

نمی‌شود در مقابل هرگونه حکم اعدامی خاموش ماند. حکم اعدام پخشان، مصداق حکم‌های خودمان خواهد بود. از این رو، برای لغو حکم اعدام پخشان عزیز، صدایمان را بلندتر از قبل خواهیم کرد تا سیلی محکمی باشد بر دهان حکومت استبدادی، سرتاسر ظلم جمهوری اسلامی.

رضا رمضان‌زاده
واحد ۴، زندان تهران بزرگ
۲۲ دی‌ماه ۱۴۰۳»

ـ لازم به ذکر است، اعدام قتل عمد حکومتی است که حق حیات را از انسان سلب می‌کند و در برابر هرگونه اعدامی باید واکنش نشان داد.

#رضا_رمضان_زاده
#پخشان_عزيزى
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
‏ابراهیم نبوی، طنزپرداز، به زندگی خود پایان داد

ابراهیم نبوی، نویسنده، طنزپرداز و روزنامه‌نگار برجسته ایرانی، در ۶۴ سالگی در شهر سیلورسپرینگ ایالت مریلند آمریکا به زندگی خود پایان داد. خانواده او در بیانیه‌ای اعلام کردند که نبوی در سال‌های اخیر به شدت از افسردگی و دلتنگی برای وطن رنج می‌برد و هرگز نتوانست با اقامت اجباری و زندگی دور از ایران کنار بیاید. او یکی از برجسته‌ترین چهره‌های طنز سیاسی معاصر ایران بود که با آثار و نوشته‌هایش نقشی ماندگار در تاریخ مطبوعات ایران ایفا کرد.
ابراهیم نبوی در سال ۱۳۳۷ در آستارا متولد شد و پیش از انقلاب ۱۳۵۷ در رشته جامعه‌شناسی در دانشگاه شیراز پذیرفته شد و پس از انقلاب تحصیلاتش را در دانشگاه تهران ادامه داد.
او بین سال‌های ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ مدیر دفتر سیاسی وزارت کشور بوده است.
آقای نبوی گرچه در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد در نشریه حوزه هنری، نشریه طنز گل‌آقا، همشهری و برخی نشریات سینمایی می‌نوشت، اما فعالیت با حرفه‌ای خود به عنوان طنزنویس پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ و با گشایش فضای سیاسی شناخته شده است و در روزنامه‌های برجسته‌ای مانند جامعه، توس، نشاط و عصر آزادگان به نوشتن پرداخت. ستون‌های طنز او، مانند ستون پنجم و بی‌ستون، سبکی نو در طنز سیاسی ایران ایجاد کرد که در آن با نقیضه و پارودی، ساختارهای تبلیغاتی حکومت را به سخره می‌گرفت.
آثار نبوی پس از توقیف‌های پیاپی روزنامه‌ها، در رسانه‌های خارج از کشور ادامه یافت. او با رادیو زمانه، روزآنلاین، صدای آمریکا و بی‌بی‌سی فارسی همکاری کرد و به اجرای استندآپ کمدی در کشورهای مختلف پرداخت. از ویژگی‌های سبک او، استفاده از طنز برای بیان واقعیت‌های تلخ اجتماعی و سیاسی بود؛ طنزی که در عین تلخی، خنده را به لب خواننده می‌آورد و او را به تأمل وا‌می‌داشت.
نبوی در سال‌های اخیر به دلیل فشارهای ناشی از زندگی در تبعید و دوری از وطن، با افسردگی عمیقی دست‌وپنجه نرم می‌کرد. او، که در دهه ۱۳۸۰ و پس از چندین بار بازداشت و محاکمه از ایران خارج شده بود، بارها در نوشته‌هایش به حسرت و دلتنگی برای وطن اشاره کرد. خانواده او در بیانیه‌ای اعلام کردند: «پدرمان در حالی از دنیا رفت که هرگز نتوانست با اقامت اجباری خود در غربت کنار بیاید.»

مرگ ابراهیم نبوی تنها پایان یک زندگی نیست؛ بلکه انعکاسی است از رنج جانکاهی که تبعید بر بسیاری از هنرمندان، اندیشمندان، فعالان و دیگر مهاجران ایرانی تحمیل کرده است.

در سال‌های گذشته مواضع سیاسی متغیر و گاه نزدیک به اصلاح‌طلبان او، برای جامعه‌ای که از اصلاح‌طلب و اصولگرا عبور کرده بودند، انتقادبرانگیز شده بود، اما با این حال نمی‌توان منکر نبوغ ابراهیم نبوی در طنزنویسی و تاثیرش در طنز معاصر ایران شد.

ابراهیم نبوی رفت اما، آثار و نوشته‌هایش همچنان زنده‌اند و او را به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین طنزنویسان معاصر ایران در یادها ماندگار خواهند کرد.


نویسنده مجموعه لغتنامه کدخدا که چند سال پیش با امضای کدخدای علی‌آباد سفلی در آموزشکده توانا منتشر شده بود، آقای ابراهیم نبوی بود. لینک یکی از قسمت‌ها:
https://www.tavaana.org/loghatnameh_kadkhoda4/

همچنین ایشان سال‌ها پیش دوره «طنز و نویسندگی احساس‌برانگیز» را در آموزشکده توانا تدریس کرده بود:
https://tavaana.org/1-what-is-emotive-writing/

آموزشکده توانا، فقدان این طنزنویس و روزنامه‌نگار را به خانواده‌اش تسلیت می‌گوید و برای آن‌ها صبر و شکیبایی آرزو می‌کند.

#ابراهیم_نبوی #طنز #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نامه دو زندانی سیاسی به شاهزاده رضا پهلوی و دعوت از او برای حمایت از همه زندانیان و مبارزه با اعدام

دو زندانی سیاسی محبوس در زندان قزل‌حصار طی نامه‌ای از شاهزاده رضا پهلوی خواستند تا به عنوان نماد همبستگی و وحدت ملی، صدای همه زندانیان باشد و با حمایت از کنشگران مخالف با اعدام، پیام حمایت از حق حیات، آزادی و عدالت را به جهان مخابره کند.

رضا محمدحسینی و زرتشت احمدی‌راغب از شاهزاده رضا پهلوی خواستند «با راهبری و همصدایی با کنشگران حقوق بشر» در «میدان مبارزه برای لغو و جلوگیری از اجرای احکام اعدام، نقشی پررنگ‌تر» ایفا کند و صدای همه زندانیان سیاسی فارغ از هر گرایشی باشد.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

«به نام ایران

جناب شاهزاده رضا پهلوی،

با درود و احترام،

ما، رضا محمدحسینی طامه و زرتشت احمدی‌راغب، به‌عنوان دو زندانی سیاسی و دل‌نگران آینده میهن، که باورهای ما بر آزادی، عدالت، و کرامت انسانی استوار است، مفتخریم که در این برهه حساس از تاریخ ایران، خطاب به شما سخن می‌گوییم.

نقش شما به‌عنوان یکی از چهره‌های برجسته و مورد احترام در عرصه مبارزات آزادی‌خواهانه ملت ایران، همواره مایه امید و الهام بوده است. تلاش‌های شما در تقویت اتحاد ملی و پایبندی به ارزش‌های آزادی، عدالت و حقوق بشر، ستودنی است و بی‌شک مسئولیت بزرگی که بر دوش دارید، شما را به نمادی از همبستگی و وحدت ملی تبدیل کرده است.

جناب آقای پهلوی، ما بر این باوریم که دوران گذار از استبداد به آزادی، مستلزم همدلی و همراهی تمامی اقشار ملت ایران است. از این رو، از شما تقاضا داریم که در سخنان و اقدامات خود، صدای تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، فارغ از گرایش‌ها، باورها، قومیت‌ها و زبان‌هایشان باشید. این زنان و مردان شریف که به دلیل ایستادگی در برابر ظلم و دفاع از کرامت انسانی در بند هستند، نیازمند حمایت شما و تمامی افراد آزاده‌اند.

همچنین، از شما درخواست داریم که در میدان مبارزه برای لغو و جلوگیری از اجرای احکام اعدام، نقشی پررنگ‌تر ایفا کنید. شمشیر دولبه اعدام که توسط حاکمان دیکتاتور جمهوری اسلامی با اهرم مذهب و قانون به کار گرفته می‌شود، همواره پیام خشونت و اختناق را به جامعه تحمیل کرده است. شما می‌توانید با راهبری و همصدایی با کنشگران حقوق بشر، مشوق اقدامات انسانی بسیاری باشید. این ابزار ظلم باید با اتحاد و همدلی از دستان این حکومت بیرون آورده شود. ما وظیفه داریم از جان انسان‌ها حمایت کنیم و پیام صلح، زندگی و کرامت انسانی را جایگزین این چرخه خشونت کنیم.

ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به اتحاد و همبستگی نیاز دارد؛ اتحادی که بر پایه احترام به حقوق انسانی همه ایرانیان، بدون هیچ‌گونه تبعیض، بنا شده باشد. از شما انتظار می‌رود که این اصل مهم را در رهبری اخلاقی خود به کار گیرید و پیامی روشن از حمایت از حق حیات، آزادی و عدالت برای تمامی ایرانیان به جهان ارسال کنید.

ما باور داریم که رویکرد فراگیر شما در این مسیر، به دور از مرزبندی‌های سیاسی و جناحی، می‌تواند الهام‌بخش تمامی ایرانیان در داخل و خارج از کشور باشد و چراغ راهی برای آینده‌ای روشن و آزاد گردد.

در پایان، با آرزوی توفیق روزافزون برای شما و با امید به پیروزی نور آزادی بر تاریکی استبداد، از شما می‌خواهیم که همچنان صدای رسا و همبسته ملت ایران باشید و به راه پرغرور خود ادامه دهید.

با احترام و ارادت،
رضا محمدحسینی طامه و زرتشت احمدی‌راغب»

ـ لازم به ذکر است، شاهزاده رضا پهلوی به زودی در یک کنفرانس حقوق بشری در ژنو، سخنرانی خواهد کرد.
در سال‌های گذشته هموطنانی همچون مسیح علی‌نژاد، شیما بابایی، نازنین افشین‌جم، نازنین بنیادی، لادن برومند، ابراهیم مهتری، مازیار بهاری، غزاله شارمهد، دریا صفایی، نرگس اسکندری، علی احساسی، علیرضا آخوندی، مریم کلارن، آدرین قمی، شاپرک شجری‌زاده، کاوه شهروز، تقی رحمانی، نغمه عابدینی، پتکین آذرمهر، محمد مصطفایی، کاسپین ماکان و احمد باطبی و چند تن از زندانیان سابق خارجی که در ایران بازداشت بودند در این کنفرانس سخنرانی کرده و درباره موارد نقض حقوق بشر در ایران سخن گفته‌اند.

#رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #بیانیه #حقوق_بشر #نه_به_اعدام #همبستگی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
«همه چیز می‌درخشد»
معرفی کتاب
یادداشتی از احمدرضا یزدی

خوانش آثار کلاسیک غربی برای یافتن معنا در عصر سکولار نوشته هیوبرت دریفوس و شان دورانس کلی. کتاب اثری است که با جسارت به بحران معنا در عصر مدرن می‌پردازد. نویسندگان تلاش می‌کنند با الهام از آثار کلاسیک غربی و مفاهیمی همچون چندخدایی و تجربه‌های لحظه‌ای، راه‌حلی برای نیهیلیسم ارائه کنند.

📖نقاط قوت کتاب:

۱. پرداختن به مسئله‌ای بنیادین
یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این کتاب بازگرداندن توجه به مسئله معنا در دنیای مدرن است. در عصری که بسیاری از نظام‌های سنتی معنا سازی چون مذاهب کارکرد پیشین خود را از دست داده‌اند نویسندگان تلاش می‌کنند تا راه‌های جدیدی برای معنا یابی در زندگی روزمره معرفی کنند. جسارت در پرداختن به این موضوع بنیادین کتاب را از بسیاری از آثار فلسفی معاصر متمایز می‌کند.

۲. الهام‌گیری از میراث کلاسیک غربی
نویسندگان با بهره‌گیری از آثار نویسندگان و متفکرانی چون هومر، ملویل، دانته، کانت و نیچه، تلاش می‌کنند تا بین گذشته و حال پل بزنند. بازخوانی این آثار و تطبیق مفاهیمی همچون چندخدایی هومری یا نقد نیچه به مدرنیته با بحران‌های معاصر به کتاب عمق و غنایی فکری می‌بخشد که می‌تواند خوانندگان را به تأمل وادارد.

۳. جستجوی معنا در تجربیات روزمره
کتاب ایده جذابی را مطرح می‌کند که تجربه‌های کوچک و گاه پیش و پا افتاده روزمره می‌توانند منبع معنا باشند. از لذت تماشای یک مسابقه ورزشی گرفته تا نوشیدن قهوه صبحگاهی. این تجربیات به عنوان لحظاتی درخشان معرفی می‌شوند که می‌توانند ما را از نیهیلیسم و پوچی نجات دهند. از این منظر، تأکید بر اهمیت زندگی روزمره می‌تواند برای بسیاری از خوانندگان الهام‌بخش باشد.

۴. تأکید بر چندخدایی به‌عنوان بدیلی برای معناهای مطلق


نویسندگان مفهوم چندخدایی را به‌عنوان راهی برای اجتناب از مطلق‌گرایی معنا و نیهیلیسم معرفی می‌کنند. در این چارچوب، ارزش‌های متنوع و گاه متناقضی که در زندگی می‌توان یافت مانند خدایان هومری می‌توانند راهنمای انسان معاصر باشند. این نگاه، دیدگاهی نسبی‌گرایانه و باز به معنا ارائه می‌دهد که با پیچیدگی‌های دنیای مدرن هماهنگ است.

————
نویسنده یادداشت در ادامه به بررسی نقاط ضعف کتاب و انتقادهای وارد شده بر نویسندگان می‌پردازد. برای مطالعه نسخه کامل به کانال تلگرامی آقای احمدرضا یزدی مراجعه کنید:

https://t.me/DrARYazdi

#گفتگو #رواداری #دین #چندخدایی #تک‌خدایی #یکتاپرستی #نیهلیسم #پوچی #پوچ_انگاری

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
۲۶ دی‌ماه سالروز خروج آخرین شاه ایران از کشور است و اگرچه انتقاداتی از منظر حقوق بشری به دستگاه شاه هم وارد بود، اما مدارک و اسناد نشان می‌دهد که وضعیت رواداری به ویژه در حیطه ادیان و باورهای دینی، پس از خروج شاه به شدت افت پیدا کرد و علاوه بر باورمندان به ادیان غیررسمی، ناباورمندان هم به شدت در معرض سیاست‌های حذف و طرد از رسانه قرار گرفتند و موارد متعددی از اعدام به اتهام «سب‌النبی» (توهین به پیامبر) گزارش شد که یکی از آخرین موارد آن اعدام یوسف مهراد و فضل‌الله فاضلی زارع بود. وضعیت خداناباوران در ایران پیش و پس از انقلاب ۱۳۵۷ تفاوت‌های قابل توجهی داشته است.

پیش از انقلاب ۱۳۵۷:

در دوران حکومت پهلوی، ایران سیاست‌های سکولاری را دنبال می‌کرد و خداناباوری به‌طور رسمی تحمل می‌شد، هرچند به‌طور کامل پذیرفته‌شده نبود. حزب توده ایران، با ایدئولوژی مارکسیستی-لنینیستی، در میان تحصیل‌کردگان شهری محبوبیت داشت و خداناباوری به‌عنوان یکی از اصول این ایدئولوژی مطرح بود. با این حال، اکثریت جامعه ایران همچنان مذهبی باقی ماندند.

پس از انقلاب ۱۳۵۷:

با استقرار جمهوری اسلامی، خداناباوری به‌عنوان یک مسئله سیاسی مطرح شد و به‌شدت سرکوب گردید. افرادی که به‌طور علنی خداناباوری خود را اعلام می‌کردند، با خطر بازداشت خودسرانه، شکنجه و حتی اعدام مواجه بودند. شهروندان غیرمذهبی به‌طور رسمی توسط دولت ایران به‌رسمیت شناخته نمی‌شوند. در سرشماری رسمی سال ۲۰۱۱، حدود ۲۶۵٬۸۹۹ نفر (۰٫۳٪ از جمعیت کل) هیچ دینی را اعلام نکردند.

با وجود سرکوب‌ها، در سال‌های اخیر نشانه‌هایی از افزایش سکولاریسم و خداناباوری در جامعه ایران مشاهده می‌شود. بر اساس نظرسنجی‌های انجام‌شده بین سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲، حدود ۱٫۳٪ از ایرانیان خود را خداناباور معرفی کرده و ۱۴٫۳٪ دیگر به‌عنوان غیرمذهبی شناخته شده‌اند.

به‌طور کلی، پس از انقلاب ۱۳۵۷، وضعیت خداناباوران در ایران با سرکوب‌های شدیدتری مواجه شده است. با این حال، در سال‌های اخیر، با وجود خطرات موجود، گرایش به خداناباوری و سکولاریسم در جامعه ایران در حال افزایش است.

آنچه محوری‌ست استقلال سرنوشت ایرانیان و انسان‌ها به طور کلی از مذهب و باورهای آنهاست. بر این اساس، شاید بتوان به تمامی سیستم‌ها از این منظر نمره داد. نظر شما چی‌ست؟

#گفتگو #رواداری #نه_به_اعدام #خداناباوران
@dialogue1402