روایتی تکاندهنده از دل تاریکی: تجربه حمزه سواری از بند امن زندان قزلحصار
ریما شیرمحمدی، فعال حقوقبشر، پستی در شبکه اجتماعی اکس منتشر کرد و نوشت:
حمله به بند سیاسی واحد ۴ زندان قزلحصار در بامداد شنبه ۴ مرداد، با مشارکت بیش از ۱۰۰ مأمور گارد ویژه، مسؤولین زندان و نیروهای امنیتی انجام شد.
در هشتمین روز اعتصاب غذای جمعی زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار، گزارشها در روزهای گذشته حاکی از آن است که به دلیل وخامت جسمی، بخشی از زندانیان در روزهای چهارشنبه و یکشنبه به بند پیشین بازگردانده شدهاند. این اقدام پس از افزایش فشارهای داخلی و خارجی و نگرانیهای گسترده در مورد وضعیت سلامتی زندانیان صورت گرفته است.
با این حال، تعدادی از زندانیان سیاسی، از جمله حمزه سواری، لقمان امینپور، سپهر امامجمعه، مصطفی رمضانی، رضا سلمانزاده، همچنان در سلولهای انفرادی واحد ۳ زندان قزلحصار نگهداری میشوند و در حالی که در هشتمین روز اعتصاب غذای خود به سر میبرند، از دسترسی به خدمات درمانی، هواخوری و تماس با خانواده محروماند.
اما شرایط انفرادی زندان قزلحصار که زندانیان در این چند روز در آن محبوس بودهاند چگونه است؟
پس از تعطیلی زندان رجاییشهر (گوهردشت)، تمامی زندانیان سیاسی آن به واحد ۳ زندان قزلحصار منتقل شدهاند؛ واحدی که در بهترین شرایط برای ۵۰۰ نفر طراحی شده بود، اما نزدیک به ۲۰۰۰ زندانی در آن، بدون حداقل امکانات، در وضعیتهایی غیرانسانی نگهداری میشدند. مدیران، زندانبانان و دیگر پرسنل گوهردشت نیز به همراه زندانیان به قزلحصار منتقل شدهاند.
در کنار بندهای هشتگانه این واحد، بندی به نام «بند امن» وجود دارد؛ این بند به شکل نعل اسبی (U) ساخته شده که هر راهرو ۱۵ سلول انفرادی دارد که زندانیان سیاسی و جرائم دیگر جهت فشار روحی، روانی و جسمی مضاعف به آنجا منتقل شدهاند.
این سلولهای انفرادی مکانی هستند که در واقع محکومان به اعدام چند روز زودتر به این مکان منتقل و از آنجا معمولاً در سپیدهدم سهشنبه برای اعدام به محل اجرای حکم منتقل میشوند.
در بخشی از بند امن (فرعیهای بند امن)، زندانیان عقیدتی اهل سنت بعضاً سالهاست در سلولهای بسته، بلاتکلیف یا در انتظار اعدام بهسر میبرند. برخی از سلولها نیز بهعنوان مجازات تنبیهی برای زندانیان مورد استفاده قرار میگیرند؛ در صورت اعتراض، زندانبانان با خشونت پاسخ زندانیان را میدهند.
در راهرو همین انفرادیها، «حلقههایی فلزی درون دیوار جهت غل و زنجیر کردن» زندانیان وجود دارد. به این ترتیب که برخی از زندانیان با دو حلقه، یکی به دست و دیگری به پا، بهصورت ایستاده دستبند و پابند میشوند و ساعتها و شاید روزها در آن شرایط باقی میمانند.
حمزه، یکی از زندانیان سیاسی که اخیرا و برای دومین بار به بند امن (انفرادی) منتقل شده، در شهریور ۱۴۰۲ طی نامهای شرایط این بند را اینگونه توصیف میکند:
«بوی تعفن از بدو ورود خبر از شرایطی وحشتناک میداد. اما واقعیت تکاندهندهتری انتظار ما را میکشید. با رسیدن به بند امن، دوستان اهل سنت به استقبال آمدند؛ خستگی، ناامیدی و درماندگی در چهرهشان موج میزد. وارد ساختمان نعلاسبی شدیم؛ در میانه آن محل نگهداری زندانیان سنی و در دو طرف، ردیف سلولهای انفرادی با درهای بسته.
افسر شب ما را به سمتی برد که آب متعفن کف راهرو را پوشانده بود و بوی مرگ از سلولها میآمد. در انتهای راهرو سه سلول با درهای باز منتظرمان بود. دستور دادند که چهار یا پنج نفره وارد شوید، و درها را پشت سرتان قفل کردند.
مات و مبهوت به محل زندگی جدیدمان نگاه میکردیم. سلولی بیروح با دیوارهای لخت، موکتی کثیف بر کف، دستشویی در همانجا، و دوربینی که حتی به همان فضا نیز مشرف بود. صدای اعتراضها بلند شد. در این میان، خنده هیستریک من نگاه نگهبان را جلب کرد، اما فضا چنان سنگین بود که او حتی جرأت پرسیدن علتش را نداشت.
غمانگیزتر از همه اینکه دیگر زندانیان میگفتند «اینجا بهترین جای زندانه»؛ حرفی که وقتی دیدیم زندانیان سنیمذهب چگونه پانزده نفره در اتاقی کمی بزرگتر از سلول انفرادی زندگی میکنند، معنای دیگری را یافت. هواخوری مسقفشان شبیه قفسهای زندان گوانتانامو بود. بسیاریشان اعتراف کردند که نخستینبار در همین مکان (بند امن) به فکر خودکشی افتادهاند.»
#از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
ریما شیرمحمدی، فعال حقوقبشر، پستی در شبکه اجتماعی اکس منتشر کرد و نوشت:
حمله به بند سیاسی واحد ۴ زندان قزلحصار در بامداد شنبه ۴ مرداد، با مشارکت بیش از ۱۰۰ مأمور گارد ویژه، مسؤولین زندان و نیروهای امنیتی انجام شد.
در هشتمین روز اعتصاب غذای جمعی زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار، گزارشها در روزهای گذشته حاکی از آن است که به دلیل وخامت جسمی، بخشی از زندانیان در روزهای چهارشنبه و یکشنبه به بند پیشین بازگردانده شدهاند. این اقدام پس از افزایش فشارهای داخلی و خارجی و نگرانیهای گسترده در مورد وضعیت سلامتی زندانیان صورت گرفته است.
با این حال، تعدادی از زندانیان سیاسی، از جمله حمزه سواری، لقمان امینپور، سپهر امامجمعه، مصطفی رمضانی، رضا سلمانزاده، همچنان در سلولهای انفرادی واحد ۳ زندان قزلحصار نگهداری میشوند و در حالی که در هشتمین روز اعتصاب غذای خود به سر میبرند، از دسترسی به خدمات درمانی، هواخوری و تماس با خانواده محروماند.
اما شرایط انفرادی زندان قزلحصار که زندانیان در این چند روز در آن محبوس بودهاند چگونه است؟
پس از تعطیلی زندان رجاییشهر (گوهردشت)، تمامی زندانیان سیاسی آن به واحد ۳ زندان قزلحصار منتقل شدهاند؛ واحدی که در بهترین شرایط برای ۵۰۰ نفر طراحی شده بود، اما نزدیک به ۲۰۰۰ زندانی در آن، بدون حداقل امکانات، در وضعیتهایی غیرانسانی نگهداری میشدند. مدیران، زندانبانان و دیگر پرسنل گوهردشت نیز به همراه زندانیان به قزلحصار منتقل شدهاند.
در کنار بندهای هشتگانه این واحد، بندی به نام «بند امن» وجود دارد؛ این بند به شکل نعل اسبی (U) ساخته شده که هر راهرو ۱۵ سلول انفرادی دارد که زندانیان سیاسی و جرائم دیگر جهت فشار روحی، روانی و جسمی مضاعف به آنجا منتقل شدهاند.
این سلولهای انفرادی مکانی هستند که در واقع محکومان به اعدام چند روز زودتر به این مکان منتقل و از آنجا معمولاً در سپیدهدم سهشنبه برای اعدام به محل اجرای حکم منتقل میشوند.
در بخشی از بند امن (فرعیهای بند امن)، زندانیان عقیدتی اهل سنت بعضاً سالهاست در سلولهای بسته، بلاتکلیف یا در انتظار اعدام بهسر میبرند. برخی از سلولها نیز بهعنوان مجازات تنبیهی برای زندانیان مورد استفاده قرار میگیرند؛ در صورت اعتراض، زندانبانان با خشونت پاسخ زندانیان را میدهند.
در راهرو همین انفرادیها، «حلقههایی فلزی درون دیوار جهت غل و زنجیر کردن» زندانیان وجود دارد. به این ترتیب که برخی از زندانیان با دو حلقه، یکی به دست و دیگری به پا، بهصورت ایستاده دستبند و پابند میشوند و ساعتها و شاید روزها در آن شرایط باقی میمانند.
حمزه، یکی از زندانیان سیاسی که اخیرا و برای دومین بار به بند امن (انفرادی) منتقل شده، در شهریور ۱۴۰۲ طی نامهای شرایط این بند را اینگونه توصیف میکند:
«بوی تعفن از بدو ورود خبر از شرایطی وحشتناک میداد. اما واقعیت تکاندهندهتری انتظار ما را میکشید. با رسیدن به بند امن، دوستان اهل سنت به استقبال آمدند؛ خستگی، ناامیدی و درماندگی در چهرهشان موج میزد. وارد ساختمان نعلاسبی شدیم؛ در میانه آن محل نگهداری زندانیان سنی و در دو طرف، ردیف سلولهای انفرادی با درهای بسته.
افسر شب ما را به سمتی برد که آب متعفن کف راهرو را پوشانده بود و بوی مرگ از سلولها میآمد. در انتهای راهرو سه سلول با درهای باز منتظرمان بود. دستور دادند که چهار یا پنج نفره وارد شوید، و درها را پشت سرتان قفل کردند.
مات و مبهوت به محل زندگی جدیدمان نگاه میکردیم. سلولی بیروح با دیوارهای لخت، موکتی کثیف بر کف، دستشویی در همانجا، و دوربینی که حتی به همان فضا نیز مشرف بود. صدای اعتراضها بلند شد. در این میان، خنده هیستریک من نگاه نگهبان را جلب کرد، اما فضا چنان سنگین بود که او حتی جرأت پرسیدن علتش را نداشت.
غمانگیزتر از همه اینکه دیگر زندانیان میگفتند «اینجا بهترین جای زندانه»؛ حرفی که وقتی دیدیم زندانیان سنیمذهب چگونه پانزده نفره در اتاقی کمی بزرگتر از سلول انفرادی زندگی میکنند، معنای دیگری را یافت. هواخوری مسقفشان شبیه قفسهای زندان گوانتانامو بود. بسیاریشان اعتراف کردند که نخستینبار در همین مکان (بند امن) به فکر خودکشی افتادهاند.»
#از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
💔42❤7🕊1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصاویری از ضربوشتم یک خانم در مجمع سالیانه سازمان نظام مهندسی ساختمان اصفهان منتشر شده است.
بر اساس توضیح منتشر شده این خانم در سخنرانی خود در اعتراض به رانتخواری در نظام مهندسی، به عملکرد مالی هیئتمدیره قبلی سازمان نظام مهندسی اشاره کرده بود که مورد ضربوشتم قرار گرفت.
حاضران در سالن هم با شعار «بیشرف بیشرف» واکنش نشان دادند.
جمهوری اسلامی مروج زنستیزی در جامعه است ضربوشتم یک زن در یک مجمع عمومی به این شکل با چه جرات و به چه پشتوانهای انجام شده؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس توضیح منتشر شده این خانم در سخنرانی خود در اعتراض به رانتخواری در نظام مهندسی، به عملکرد مالی هیئتمدیره قبلی سازمان نظام مهندسی اشاره کرده بود که مورد ضربوشتم قرار گرفت.
حاضران در سالن هم با شعار «بیشرف بیشرف» واکنش نشان دادند.
جمهوری اسلامی مروج زنستیزی در جامعه است ضربوشتم یک زن در یک مجمع عمومی به این شکل با چه جرات و به چه پشتوانهای انجام شده؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
💔29👍6🕊2❤1
بنا به اخبار منتشر شده، حمید قاسمپور فارسانی امروز ۱۳ مردادماه ۱۴۰۴ در شهر بلداجی در استان چهارمحال و بختیاری، بازداشت شده است. از نهاد بازداشتکننده و محل بازداشت حمید قاسمپور هیچ اطلاعی در دست نیست.
حمید قاسمپور در جریان انقلاب ۱۴۰۱ در شهر فارسان مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفت. ابتدا خبر فوت این معترض منتشر شد اما چندی بعد اعلام شد که در بیمارستان بستری ست و مدتی هم در کما بوده است. حمید قاسمپور تحت عمل جراحی قرار گرفت. هر چند تعدادی از گلولهها از سر او خارج شدند اما تعدادی از گلولهها همچنان در بافت مغز هستند که امکان خارجکردنشان وجود ندارد و بینایی یک چشم خود را هم از دست داده است.
صدای بیصدایان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #حمید_قاسمپور
@Tavaana_TavaanaTech
حمید قاسمپور در جریان انقلاب ۱۴۰۱ در شهر فارسان مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفت. ابتدا خبر فوت این معترض منتشر شد اما چندی بعد اعلام شد که در بیمارستان بستری ست و مدتی هم در کما بوده است. حمید قاسمپور تحت عمل جراحی قرار گرفت. هر چند تعدادی از گلولهها از سر او خارج شدند اما تعدادی از گلولهها همچنان در بافت مغز هستند که امکان خارجکردنشان وجود ندارد و بینایی یک چشم خود را هم از دست داده است.
صدای بیصدایان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #حمید_قاسمپور
@Tavaana_TavaanaTech
💔20🕊6❤2👍1
وزارت امور خارجه آمریکا تأکید کرد که «ایالات متحده همچنان بر تعهد خود جهت پاسخگو قرار دادن رژیم ایران به خاطر نقض حقوق بشر، پایبند است.»
صفحه فارسی وزارت امور خارجه آمریکا نوشت:
«در طی ۴۶ سال پیش، مردم ایران در معرض خشونت هایی از جمله دستگیری های خودسرانه، شکنجه، محاکمات ناعادلانه، اعدام، خشونت علیه زنان، و تبعیض علیه اقلیت ها قرار گرفته اند. هیچ ایرانی تحت حاکمیت این رژیم که برای حفظ قدرت، از کشتن، نقص عضو کردن، و به زندان انداختن پرهیز ندارد، در امان نیست. ایالات متحده همچنان بر تعهد خود جهت پاسخگو قرار دادن رژیم ایران به خاطر نقض حقوق بشر، پایبند است.»
@usabehfarsi
#حقوق_بشر #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صفحه فارسی وزارت امور خارجه آمریکا نوشت:
«در طی ۴۶ سال پیش، مردم ایران در معرض خشونت هایی از جمله دستگیری های خودسرانه، شکنجه، محاکمات ناعادلانه، اعدام، خشونت علیه زنان، و تبعیض علیه اقلیت ها قرار گرفته اند. هیچ ایرانی تحت حاکمیت این رژیم که برای حفظ قدرت، از کشتن، نقص عضو کردن، و به زندان انداختن پرهیز ندارد، در امان نیست. ایالات متحده همچنان بر تعهد خود جهت پاسخگو قرار دادن رژیم ایران به خاطر نقض حقوق بشر، پایبند است.»
@usabehfarsi
#حقوق_بشر #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👌15❤3🕊2
حسین رونقی، به زندان قزلحصار منتقل شده است.
ساعتی پیش صفحه تلگرامی این فعال مدنی نوشت که امروز حسین رونقی از زندان با مادرش تماس گرفته و گفته است که به زندان قزلحصار منتقل شده است.
حسین رونقی روز سوم تیر ۱۴۰۴ پس از انتشار یک استوری درباره جنگ ایران و اسراییل بازداشت شد.
او درباره جنگ ایران و اسراییل در صفحه ایکس خود نوشته بود:
«در شرایط جنگی و بحرانی، تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران باید فورا و بدون قید و شرط آزاد شوند. مسئولیت هرگونه آسیب احتمالی به زندانیان، بر عهده جمهوری اسلامی است.»
او همچنین در کانال تلگرام خود نوشته بود:
«جمهوری اسلامی، علاوه بر فلاکت و محرومیتی که بر ملت ایران تحمیل کرده، کشور را نیز درگیر جنگ کرده است.
سیاستهای کور و ماجراجویانهی حاکمان، کشور را به پرتگاه کشانده است. اما ایران فقط حکومتش نیست؛ ایران مردمی است که در برابر ظلم و ستم ایستادهاند، رنج کشیدهاند، جان دادهاند، جان میدهند و هنوز امید را زنده نگه داشتهاند.
ملت ایران جنگ نمیخواهند؛ آنها خواهان آزادی و آبادانی سرزمینشان هستند و زندگی معمولی میخواهند. اما در نظامی که سرکوب، سانسور و اعدام، بخشی از زندگی روزمره است، صدای مردم شنیده نمیشود.
من نیز مانند بسیاری از ایرانیان، در برابر سیاستهای ویرانگر این حکومت، سکوت نمیکنم و کنار مردم میایستم. ارادهی ملت ایران، سرنوشت این سرزمین را رقم خواهد زد.»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #حسین_رونقی
@Tavaana_TavaanaTech
ساعتی پیش صفحه تلگرامی این فعال مدنی نوشت که امروز حسین رونقی از زندان با مادرش تماس گرفته و گفته است که به زندان قزلحصار منتقل شده است.
حسین رونقی روز سوم تیر ۱۴۰۴ پس از انتشار یک استوری درباره جنگ ایران و اسراییل بازداشت شد.
او درباره جنگ ایران و اسراییل در صفحه ایکس خود نوشته بود:
«در شرایط جنگی و بحرانی، تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران باید فورا و بدون قید و شرط آزاد شوند. مسئولیت هرگونه آسیب احتمالی به زندانیان، بر عهده جمهوری اسلامی است.»
او همچنین در کانال تلگرام خود نوشته بود:
«جمهوری اسلامی، علاوه بر فلاکت و محرومیتی که بر ملت ایران تحمیل کرده، کشور را نیز درگیر جنگ کرده است.
سیاستهای کور و ماجراجویانهی حاکمان، کشور را به پرتگاه کشانده است. اما ایران فقط حکومتش نیست؛ ایران مردمی است که در برابر ظلم و ستم ایستادهاند، رنج کشیدهاند، جان دادهاند، جان میدهند و هنوز امید را زنده نگه داشتهاند.
ملت ایران جنگ نمیخواهند؛ آنها خواهان آزادی و آبادانی سرزمینشان هستند و زندگی معمولی میخواهند. اما در نظامی که سرکوب، سانسور و اعدام، بخشی از زندگی روزمره است، صدای مردم شنیده نمیشود.
من نیز مانند بسیاری از ایرانیان، در برابر سیاستهای ویرانگر این حکومت، سکوت نمیکنم و کنار مردم میایستم. ارادهی ملت ایران، سرنوشت این سرزمین را رقم خواهد زد.»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #حسین_رونقی
@Tavaana_TavaanaTech
❤20💔14👍3👎1🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز زادروز دختر شجاعی ایران است. دختر قهرمانی که تا آخرین لحظه زندگیاش مردم را به شهامت داشتن در برابر استبداد دینی تشویق میکرد.
فاطمه مجتبایی، مادر غزاله چلابی، به مناسبت زادروز او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«زاد روزت خجسته 🎊🎊جان مادر 💝🌟🌟🌟
امروز آسمان میزبان میلاد توست و ما چه ناباورانه
تولدت را بر روی زمین ،،با قلبی سرشار از درد و غمِ نبودنت
بر سر مزار تو ،،زاد روزت را ارج می نهیم 🙏🕊🥀
نفرین ابدی برکسانی که تو را از ما گرفتند .»
#غزاله_چلابی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دلتنگی_یعنی_حال_من
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم
#اتحاد_رمز_پیروزیست
#مادران_دادخواه_ایران
#جاویدنامان_راه_آزادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فاطمه مجتبایی، مادر غزاله چلابی، به مناسبت زادروز او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«زاد روزت خجسته 🎊🎊جان مادر 💝🌟🌟🌟
امروز آسمان میزبان میلاد توست و ما چه ناباورانه
تولدت را بر روی زمین ،،با قلبی سرشار از درد و غمِ نبودنت
بر سر مزار تو ،،زاد روزت را ارج می نهیم 🙏🕊🥀
نفرین ابدی برکسانی که تو را از ما گرفتند .»
#غزاله_چلابی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دلتنگی_یعنی_حال_من
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم
#اتحاد_رمز_پیروزیست
#مادران_دادخواه_ایران
#جاویدنامان_راه_آزادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤39💔19🥰1
۸ فعال صنفی معلمان استان کرمان به حبس محکوم شدند.
شعبه اول دادگاه انقلاب کرمان، با صدور حکمی، هشت نفر از معلمان و فعالان صنفی این استان را به اتهامهایی چون «اقدام علیه امنیت کشور» «تبلیغ علیه نظام» و «عضویت در گروههای معاند» به بیش از ۸ سال حبس تعزیری محکوم کرد.
براساس حکم صادر شده #مجید_نادری #حسین_رشیدی_زرندی و #محمدرضا_بهزادپور هر کدام به یک سال حبس محکوم شدهاند.
#فاطمه_یزدانی #میترا_نیکپور #زهرا_عزیزی #لیلا_افشار و #شهناز_رضایی شریفآبادی هم هر کدام به ۶ ماه حبس محکوم شدهاند.
این پرونده با شکایت سازمان اطلاعات سپاه استان کرمان و به دلیل برگزاری تجمعات مسالمتآمیز صنفی تشکیل شده است.
جمهوری اسلامی شرکت در یک تجمع مسالمتآمیز صنفی را بر نمیتابد و معلمان را که خواهان پرداخت حق و حقوق خود بودهاند به حبس غیر انسانی محکوم میکند.
یادآور میشویم در روزهای گذشته هم حکم ۲۴ سال حبس برای چهار معلم و فعال صنفی در خوزستان صادر شده بود.
در هفتههای گذشته، جمهوری اسلامی بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی را بازداشت و احضار کرده و تلاش میکند که فضای امنیتی بر جامعه حکمفرما کند و هر صدایی را خاموش کند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شعبه اول دادگاه انقلاب کرمان، با صدور حکمی، هشت نفر از معلمان و فعالان صنفی این استان را به اتهامهایی چون «اقدام علیه امنیت کشور» «تبلیغ علیه نظام» و «عضویت در گروههای معاند» به بیش از ۸ سال حبس تعزیری محکوم کرد.
براساس حکم صادر شده #مجید_نادری #حسین_رشیدی_زرندی و #محمدرضا_بهزادپور هر کدام به یک سال حبس محکوم شدهاند.
#فاطمه_یزدانی #میترا_نیکپور #زهرا_عزیزی #لیلا_افشار و #شهناز_رضایی شریفآبادی هم هر کدام به ۶ ماه حبس محکوم شدهاند.
این پرونده با شکایت سازمان اطلاعات سپاه استان کرمان و به دلیل برگزاری تجمعات مسالمتآمیز صنفی تشکیل شده است.
جمهوری اسلامی شرکت در یک تجمع مسالمتآمیز صنفی را بر نمیتابد و معلمان را که خواهان پرداخت حق و حقوق خود بودهاند به حبس غیر انسانی محکوم میکند.
یادآور میشویم در روزهای گذشته هم حکم ۲۴ سال حبس برای چهار معلم و فعال صنفی در خوزستان صادر شده بود.
در هفتههای گذشته، جمهوری اسلامی بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی را بازداشت و احضار کرده و تلاش میکند که فضای امنیتی بر جامعه حکمفرما کند و هر صدایی را خاموش کند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔22❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«تو این گرمای بالای ۴۰ درجهای هم نه آب داریم و نه برق. خیلی وقتها، حتی خیلی ساعتها، تو خونه ما هم آب قطعه و هم برق، و فقط برای اینکه یک قطره آب نوشیدنی داشته باشیم باید تا میتونیم آب ذخیره کنیم
تو را بخدا میبینید بدبختی ما دیگه به کجا کشیده. بخدا دیگه به مرگ خودمون راضی شدیم.
اینا فکر همه چی رو میکنن و تمومی پولها و بودجه مملکت رو خرج همه چیز میکنن غیر از سلامتی و رفاه مردم و هی هم دم از پیروزی میزنند
آخه پیروزی تو سرتون بخوره، خاک تو سرتون، ببینید ملت و مملکت رو به چه روزی انداختین»
ـ متن و ویدیو ارسالی مخاطبان
ـ اگر صدها میلیارد دلار که در پروژه هستهای دود شد و به هوا رفت، برای حل مشکلات مردم ایران حل میشد، الان اینهمه مشکل وجود نداشت و کشور هم در معرض خطر قرار نمیگرفت...
#آب_برق_زندگی #ایران #بحران_آب #قطع_برق #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تو را بخدا میبینید بدبختی ما دیگه به کجا کشیده. بخدا دیگه به مرگ خودمون راضی شدیم.
اینا فکر همه چی رو میکنن و تمومی پولها و بودجه مملکت رو خرج همه چیز میکنن غیر از سلامتی و رفاه مردم و هی هم دم از پیروزی میزنند
آخه پیروزی تو سرتون بخوره، خاک تو سرتون، ببینید ملت و مملکت رو به چه روزی انداختین»
ـ متن و ویدیو ارسالی مخاطبان
ـ اگر صدها میلیارد دلار که در پروژه هستهای دود شد و به هوا رفت، برای حل مشکلات مردم ایران حل میشد، الان اینهمه مشکل وجود نداشت و کشور هم در معرض خطر قرار نمیگرفت...
#آب_برق_زندگی #ایران #بحران_آب #قطع_برق #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔32👍2❤1
اصلاحطلبی بدون حقیقت؛ نقدی بر محافظهکاری اصلاحطلبان حکومتی
پیام همراهان
در سالهای اخیر، آنچه از جریان موسوم به «اصلاحطلبی حکومتی» باقی مانده، بیش از آنکه رنگی از اصلاحگری داشته باشد، تصویری از سازگاری منفعلانه با قدرت است. جریانی که روزگاری با شعار توسعه سیاسی و نقد قدرت پا به عرصه گذاشت، اکنون به تعبیری محافظهکارانه، بیخطر و بیرمق از اصلاحطلبی بدل شده است.
سکوت در برابر منشأ قدرت؛ فرار از حقیقت
نخستین و بنیادیترین نقد به این جریان، سکوت هدفمند و سیستماتیک آن در برابر رهبری نظام جمهوری اسلامی است. در حالیکه بسیاری از بحرانهای عمیق کشور ـ از اختناق سیاسی و سرکوب مدنی گرفته تا فساد ساختاری و فروپاشی اقتصادی ـ مستقیماً به عملکرد و مداخلات علی خامنهای بازمیگردد، اصلاحطلبان حکومتی عمداً از خطاب قرار دادن او خودداری میکنند.
آنها هیچگاه صراحتاً از ولایت مطلقه فقیه انتقاد نمیکنند، هیچگاه مسئولیت رهبری را در شکستهای ساختاری نظام یادآور نمیشوند، و در بزنگاههای حیاتی، بهجای ایستادن کنار مردم، ترجیح میدهند واسطهی نرم میان حاکمیت و جامعه باقی بمانند.
از اصلاحگری تا محافظهکاری بیخطر
رفتار کنونی این جریان، نه اصلاحطلبی است و نه کنشگری سیاسی. آنچه مشاهده میشود، نوعی محافظهکاری فرصتطلبانه است که امنیت شخصی، جایگاه ساختاری و مشروعیت محدود خود را بر گفتن حقیقت ترجیح میدهد.
اصلاحطلبان حکومتی بارها ثابت کردهاند که در لحظات تصمیم، همسو با مردم نیستند، بلکه همراستا با ملاحظات حاکمیت عمل میکنند. در مواجهه با سرکوبهای خونین، حذفهای سیستماتیک، و بیعدالتیهای مزمن، یا سکوت میکنند یا موضعی دوپهلو میگیرند. آنها بهجای مقابله با عامل اصلی بحران، به «میانجیگری تدریجی» بسنده میکنند؛ میانجیگریای که نه نظام را اصلاح میکند، نه مردم را اقناع.
محافظهکاری، نه دوراندیشی
آنچه اصلاحطلبان از آن به عنوان "عقلانیت"، "احتیاط"، یا "دوراندیشی سیاسی" یاد میکنند، در واقع محافظهکاریای مزمن و خالی از شهامت است. دوراندیشی فضیلتی اخلاقی است که با تحلیل عمیق، زمانبندی مناسب و هدفمندی گره خورده؛ اما محافظهکاری در این معنا، چیزی نیست جز فرار از مسئولیت، ترس از درگیری با قدرت، و توجیه خاموشی.
سکوت در برابر حقیقت، بهویژه هنگامیکه منبع درد و ویرانی مشخص است، خود شکلی از همدستی است. اصلاحطلبانی که خامنهای را خطاب قرار نمیدهند، عملاً نظام را از مسئولیتهایش تبرئه میکنند و به تثبیت ساختار استبدادی یاری میرسانند.
بحران اعتبار اصلاحطلبی
پیامد این رویکرد، چیزی جز فروپاشی سرمایه اجتماعی اصلاحطلبی نبوده است. جامعه امروز ایران دیگر باور ندارد که اصلاح از درون نظام ممکن است. این بیاعتمادی نه از سر ناامیدی صرف، بلکه از تجربهی زیسته چند دههای ناشی میشود که طی آن، اصلاحطلبان بارها و بارها از مواجههی جدی با قدرت شانه خالی کردهاند.
امروز، اصلاحطلبی حکومتی نه زبان مردم است و نه بازوی تغییر؛ بلکه حلقهای واسط برای حفظ نظم موجود و به تأخیر انداختن تغییرات واقعی است.
نتیجه
در روزگاری که جامعه با فریاد از بیعدالتی، فساد و سرکوب سخن میگوید، سکوت اصلاحطلبان در برابر علی خامنهای، نه مصلحتاندیشی، بلکه خیانت به حقیقت است. اصلاحطلبی، اگر نتواند منبع بحران را به زبان بیاورد، خود بخشی از همان بحران است.
اصلاحطلبیای که جراتِ گفتن حقیقت را ندارد، نه اصلاحطلبی است، نه اخلاقمدار؛ بلکه زخمیست در لباسِ مرهم.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #اصلاح_طلب_اصولگرا_دیکه_تمومه_ماجرا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام همراهان
در سالهای اخیر، آنچه از جریان موسوم به «اصلاحطلبی حکومتی» باقی مانده، بیش از آنکه رنگی از اصلاحگری داشته باشد، تصویری از سازگاری منفعلانه با قدرت است. جریانی که روزگاری با شعار توسعه سیاسی و نقد قدرت پا به عرصه گذاشت، اکنون به تعبیری محافظهکارانه، بیخطر و بیرمق از اصلاحطلبی بدل شده است.
سکوت در برابر منشأ قدرت؛ فرار از حقیقت
نخستین و بنیادیترین نقد به این جریان، سکوت هدفمند و سیستماتیک آن در برابر رهبری نظام جمهوری اسلامی است. در حالیکه بسیاری از بحرانهای عمیق کشور ـ از اختناق سیاسی و سرکوب مدنی گرفته تا فساد ساختاری و فروپاشی اقتصادی ـ مستقیماً به عملکرد و مداخلات علی خامنهای بازمیگردد، اصلاحطلبان حکومتی عمداً از خطاب قرار دادن او خودداری میکنند.
آنها هیچگاه صراحتاً از ولایت مطلقه فقیه انتقاد نمیکنند، هیچگاه مسئولیت رهبری را در شکستهای ساختاری نظام یادآور نمیشوند، و در بزنگاههای حیاتی، بهجای ایستادن کنار مردم، ترجیح میدهند واسطهی نرم میان حاکمیت و جامعه باقی بمانند.
از اصلاحگری تا محافظهکاری بیخطر
رفتار کنونی این جریان، نه اصلاحطلبی است و نه کنشگری سیاسی. آنچه مشاهده میشود، نوعی محافظهکاری فرصتطلبانه است که امنیت شخصی، جایگاه ساختاری و مشروعیت محدود خود را بر گفتن حقیقت ترجیح میدهد.
اصلاحطلبان حکومتی بارها ثابت کردهاند که در لحظات تصمیم، همسو با مردم نیستند، بلکه همراستا با ملاحظات حاکمیت عمل میکنند. در مواجهه با سرکوبهای خونین، حذفهای سیستماتیک، و بیعدالتیهای مزمن، یا سکوت میکنند یا موضعی دوپهلو میگیرند. آنها بهجای مقابله با عامل اصلی بحران، به «میانجیگری تدریجی» بسنده میکنند؛ میانجیگریای که نه نظام را اصلاح میکند، نه مردم را اقناع.
محافظهکاری، نه دوراندیشی
آنچه اصلاحطلبان از آن به عنوان "عقلانیت"، "احتیاط"، یا "دوراندیشی سیاسی" یاد میکنند، در واقع محافظهکاریای مزمن و خالی از شهامت است. دوراندیشی فضیلتی اخلاقی است که با تحلیل عمیق، زمانبندی مناسب و هدفمندی گره خورده؛ اما محافظهکاری در این معنا، چیزی نیست جز فرار از مسئولیت، ترس از درگیری با قدرت، و توجیه خاموشی.
سکوت در برابر حقیقت، بهویژه هنگامیکه منبع درد و ویرانی مشخص است، خود شکلی از همدستی است. اصلاحطلبانی که خامنهای را خطاب قرار نمیدهند، عملاً نظام را از مسئولیتهایش تبرئه میکنند و به تثبیت ساختار استبدادی یاری میرسانند.
بحران اعتبار اصلاحطلبی
پیامد این رویکرد، چیزی جز فروپاشی سرمایه اجتماعی اصلاحطلبی نبوده است. جامعه امروز ایران دیگر باور ندارد که اصلاح از درون نظام ممکن است. این بیاعتمادی نه از سر ناامیدی صرف، بلکه از تجربهی زیسته چند دههای ناشی میشود که طی آن، اصلاحطلبان بارها و بارها از مواجههی جدی با قدرت شانه خالی کردهاند.
امروز، اصلاحطلبی حکومتی نه زبان مردم است و نه بازوی تغییر؛ بلکه حلقهای واسط برای حفظ نظم موجود و به تأخیر انداختن تغییرات واقعی است.
نتیجه
در روزگاری که جامعه با فریاد از بیعدالتی، فساد و سرکوب سخن میگوید، سکوت اصلاحطلبان در برابر علی خامنهای، نه مصلحتاندیشی، بلکه خیانت به حقیقت است. اصلاحطلبی، اگر نتواند منبع بحران را به زبان بیاورد، خود بخشی از همان بحران است.
اصلاحطلبیای که جراتِ گفتن حقیقت را ندارد، نه اصلاحطلبی است، نه اخلاقمدار؛ بلکه زخمیست در لباسِ مرهم.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #اصلاح_طلب_اصولگرا_دیکه_تمومه_ماجرا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍34❤5💯2
پرونده معروف به «پرونده اکباتان» با اتهاماتی چون «محاربه»، «مشارکت در قتل عمد»، «ضرب و جرح عمدی»، «تبلیغ علیه نظام» و «اخلال در نظم عمومی» همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرد. ۸ جوان با حکم اعدام روبهرو شدهاند: میلاد آرمون، نوید نجاران، محمدمهدی حسینی، مهدی ایمانی، علیرضا کفایی، حسین نعمتی، امیرمحمد خوشاقبال و علیرضا برمز پورناک.
پیام درفشان، وکیل حسین نعمتی، درباره آخرین وضعیت این پرونده به امتداد گفت: «چهارشنبه (۸ مرداد ۱۴۰۴) به همراه برخی از خانوادهها به شعبه مربوطه مراجعه کردیم، اما به ما اعلام کردند که درباره این پرونده نه وکلا را میپذیرند، نه خانوادهها. در حالیکه ۹ ماه است که پاسخ فرجامخواهی این پرونده نیامده است.»
او افزود: «۹ ماه پیش، تمام وکلای این پرونده فرجامخواهی را انجام دادیم و پرونده به شعبه ۹ دیوان عالی کشور ارجاع شد. موکلین ما که ۴ نفر تیم دوم بودند، مدتی با قرار وثیقه آزاد بودند و پس از جلسه دادگاه دوباره به زندان برگشتند.»
درفشان تأکید کرد: «طبق موازین قانونی، دادگاه کیفری یک باید هر دو ماه به قرار بازداشت آنها رسیدگی کند. ما سه بار اعتراض زدیم، اما هر بار پاسخ دادند که چون پرونده به دیوان عالی رفته، اقدامی متصور نیست.»
او ادامه داد: «رئیس شعبه اعلام کرد که نظر من بازداشت نبود و آن را در رأی اعلام کردم، اما دو مستشار تحمیل شده به دادگاه بودند که نظرشان چیز دیگری بود. گفت: من یکبار روبهروی آنها ایستادم، شما میخواهید هر دو ماه یکبار ما را جمع کنید؟ معلوم است که رأی، دو به یک است و حرف، حرف آنهاست.»
درفشان با اشاره به این که «در نهایت بار سوم که رفتیم، رئیس به مستشاران نوشت: با توجه به اینکه شما صادرکننده قرار بازداشت هستید و این مسئله طول کشیده، تعیین تکلیف کنید» افزود: «آنها نوشتند پرونده در مرحله فرجامخواهی و قاعده فراغ دادرس است، در حالیکه این ربطی به آن قاعده ندارد.»
او گفت: «موکلان ما به جز چند روزی که با قرار وثیقه آزاد بودند، حالا مرز ۲ سال بازداشت موقت قانونی را پر کردهاند. نص صریح قانون است که بازداشت موقت به هر دلیلی حداکثر ۲ سال است.»
درفشان تأکید کرد: «حتی قاضی صلواتی در دادگاه انقلاب هم قرار بازداشت را به وثیقه تبدیل کرد. گرچه وثیقه ۱۰۰ میلیارد تومان بود و کسی نتوانست آن را تهیه کند.»
او با اشاره به ترکیب دادگاه گفت: «در دادگاه کیفری یک، نظر دو مستشاری که در تمام جلسات بودند، اصلاً این نبود که قتل، عمد است. در جلسه آخر، دو مستشار جدید آمدند و برخلاف نظر رئیس شعبه، حکم قصاص دادند. رئیس مخالفت کرد و در رأی هم نوشته شده که قتل، عمد نیست. اما چون نظر مستشاران این بود، رأی قصاص صادر شد.»
لینک گزارش کامل امتداد
https://tinyurl.com/mrydu78y
#شهرک_اکباتان #پرونده_اکباتان
#میلاد_آرمون #نوید_نجاران #محمدمهدی_حسینی #مهدی_ایمانی #علیرضا_کفایی #حسین_نعمتی #امیرمحمد_خوش_اقبال #علیرضا_برمز_پورناک
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام درفشان، وکیل حسین نعمتی، درباره آخرین وضعیت این پرونده به امتداد گفت: «چهارشنبه (۸ مرداد ۱۴۰۴) به همراه برخی از خانوادهها به شعبه مربوطه مراجعه کردیم، اما به ما اعلام کردند که درباره این پرونده نه وکلا را میپذیرند، نه خانوادهها. در حالیکه ۹ ماه است که پاسخ فرجامخواهی این پرونده نیامده است.»
او افزود: «۹ ماه پیش، تمام وکلای این پرونده فرجامخواهی را انجام دادیم و پرونده به شعبه ۹ دیوان عالی کشور ارجاع شد. موکلین ما که ۴ نفر تیم دوم بودند، مدتی با قرار وثیقه آزاد بودند و پس از جلسه دادگاه دوباره به زندان برگشتند.»
درفشان تأکید کرد: «طبق موازین قانونی، دادگاه کیفری یک باید هر دو ماه به قرار بازداشت آنها رسیدگی کند. ما سه بار اعتراض زدیم، اما هر بار پاسخ دادند که چون پرونده به دیوان عالی رفته، اقدامی متصور نیست.»
او ادامه داد: «رئیس شعبه اعلام کرد که نظر من بازداشت نبود و آن را در رأی اعلام کردم، اما دو مستشار تحمیل شده به دادگاه بودند که نظرشان چیز دیگری بود. گفت: من یکبار روبهروی آنها ایستادم، شما میخواهید هر دو ماه یکبار ما را جمع کنید؟ معلوم است که رأی، دو به یک است و حرف، حرف آنهاست.»
درفشان با اشاره به این که «در نهایت بار سوم که رفتیم، رئیس به مستشاران نوشت: با توجه به اینکه شما صادرکننده قرار بازداشت هستید و این مسئله طول کشیده، تعیین تکلیف کنید» افزود: «آنها نوشتند پرونده در مرحله فرجامخواهی و قاعده فراغ دادرس است، در حالیکه این ربطی به آن قاعده ندارد.»
او گفت: «موکلان ما به جز چند روزی که با قرار وثیقه آزاد بودند، حالا مرز ۲ سال بازداشت موقت قانونی را پر کردهاند. نص صریح قانون است که بازداشت موقت به هر دلیلی حداکثر ۲ سال است.»
درفشان تأکید کرد: «حتی قاضی صلواتی در دادگاه انقلاب هم قرار بازداشت را به وثیقه تبدیل کرد. گرچه وثیقه ۱۰۰ میلیارد تومان بود و کسی نتوانست آن را تهیه کند.»
او با اشاره به ترکیب دادگاه گفت: «در دادگاه کیفری یک، نظر دو مستشاری که در تمام جلسات بودند، اصلاً این نبود که قتل، عمد است. در جلسه آخر، دو مستشار جدید آمدند و برخلاف نظر رئیس شعبه، حکم قصاص دادند. رئیس مخالفت کرد و در رأی هم نوشته شده که قتل، عمد نیست. اما چون نظر مستشاران این بود، رأی قصاص صادر شد.»
لینک گزارش کامل امتداد
https://tinyurl.com/mrydu78y
#شهرک_اکباتان #پرونده_اکباتان
#میلاد_آرمون #نوید_نجاران #محمدمهدی_حسینی #مهدی_ایمانی #علیرضا_کفایی #حسین_نعمتی #امیرمحمد_خوش_اقبال #علیرضا_برمز_پورناک
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔46❤7🕊3
یاشار تبریزی: بحران قطعی آب و برق، نشانه فروپاشی ساختار جمهوری اسلامی است
یاشار تبریزی، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، در یادداشتی که روز ۱۳ امرداد ۱۴۰۴ در کانال تلگرام خود منتشر کرد، قطعیهای گسترده آب و برق در ایران را «نماد فروپاشی ساختاری» خواند و با زبانی صریح، ناکارآمدی حکومت جمهوری اسلامی را عامل اصلی این وضعیت دانست.
او یادداشت خود را با این تیتر شروع کرد:
«تابستان گرم و کابوس قطعی آب و برق؛ نماد فروپاشی و شکست نظام سیاسی.»
تبریزی تاکید کرد:
«مردم شریف ایران، آنچه این روزها با قطعی مکرر آب و برق در سراسر کشور تجربه میکنیم، نه بحران موقتی است، نه نتیجهی یک خطای مدیریتی؛ بلکه پیامد طبیعی دههها فساد، ناکارآمدی و بیمسئولیتی ساختاریست.»
وی با اشاره به ماهیت حکمرانی در جمهوری اسلامی افزود:
«نظامی که نه برای پاسخگویی به مردم، بلکه صرفاً برای حفظ خود بنا شده است.»
تبریزی در ادامه، چشمانداز اصلاح از درون نظام را غیرممکن دانست و هشدار داد:
«در چنین ساختاری، بحرانها هر روز عمیقتر میشوند و پاسخ حکومت، یا انکار است یا سرکوب. امید به اصلاح، توهمی خطرناک است؛ چرا که این نظام اساساً اصلاحناپذیر است.»
او در بخش پایانی یادداشت، بر لزوم گذار کامل از این ساختار تأکید کرد و نوشت:
«راه نجات، در مطالبه از مسئولان بیاختیار نیست؛ بلکه در عبور قاطع از کل ساختار جمهوری اسلامی و گذار به نظمی مردمی، سکولار و پاسخگو است.»
«یا این نظام را پشت سر میگذاریم، یا در تاریکیِ بیپایان بحرانها دفن خواهیم شد.»
.
.
ـ راه برون رفت از بحرانی که ایران را فرا گرفته است، از درون ایران و اتحاد مردم میگذرد. کشور ما در واقع سالهاست در حال جنگ است. حکومت با محیط زیست، آب، خاک و منابع طبیعی ایران سر جنگ دارد. بحران آب و بحران برق، بحران فرونشست زمین که بسیار دهشتناک است، بحران گرانی، بحران فساد و اختلاس، بحران هدر دادن منابع و ... از پیامدهای وجود نظام جمهوری اسلامی ولایی و استبداد دینی است. جمهوری اسلامی در حال یک جنگ تمام عیار با ایران و ایرانیان است.
#آب_برق_زندگی #یاشار_تبریزی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_Tavaana_Tech
یاشار تبریزی، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، در یادداشتی که روز ۱۳ امرداد ۱۴۰۴ در کانال تلگرام خود منتشر کرد، قطعیهای گسترده آب و برق در ایران را «نماد فروپاشی ساختاری» خواند و با زبانی صریح، ناکارآمدی حکومت جمهوری اسلامی را عامل اصلی این وضعیت دانست.
او یادداشت خود را با این تیتر شروع کرد:
«تابستان گرم و کابوس قطعی آب و برق؛ نماد فروپاشی و شکست نظام سیاسی.»
تبریزی تاکید کرد:
«مردم شریف ایران، آنچه این روزها با قطعی مکرر آب و برق در سراسر کشور تجربه میکنیم، نه بحران موقتی است، نه نتیجهی یک خطای مدیریتی؛ بلکه پیامد طبیعی دههها فساد، ناکارآمدی و بیمسئولیتی ساختاریست.»
وی با اشاره به ماهیت حکمرانی در جمهوری اسلامی افزود:
«نظامی که نه برای پاسخگویی به مردم، بلکه صرفاً برای حفظ خود بنا شده است.»
تبریزی در ادامه، چشمانداز اصلاح از درون نظام را غیرممکن دانست و هشدار داد:
«در چنین ساختاری، بحرانها هر روز عمیقتر میشوند و پاسخ حکومت، یا انکار است یا سرکوب. امید به اصلاح، توهمی خطرناک است؛ چرا که این نظام اساساً اصلاحناپذیر است.»
او در بخش پایانی یادداشت، بر لزوم گذار کامل از این ساختار تأکید کرد و نوشت:
«راه نجات، در مطالبه از مسئولان بیاختیار نیست؛ بلکه در عبور قاطع از کل ساختار جمهوری اسلامی و گذار به نظمی مردمی، سکولار و پاسخگو است.»
«یا این نظام را پشت سر میگذاریم، یا در تاریکیِ بیپایان بحرانها دفن خواهیم شد.»
.
.
ـ راه برون رفت از بحرانی که ایران را فرا گرفته است، از درون ایران و اتحاد مردم میگذرد. کشور ما در واقع سالهاست در حال جنگ است. حکومت با محیط زیست، آب، خاک و منابع طبیعی ایران سر جنگ دارد. بحران آب و بحران برق، بحران فرونشست زمین که بسیار دهشتناک است، بحران گرانی، بحران فساد و اختلاس، بحران هدر دادن منابع و ... از پیامدهای وجود نظام جمهوری اسلامی ولایی و استبداد دینی است. جمهوری اسلامی در حال یک جنگ تمام عیار با ایران و ایرانیان است.
#آب_برق_زندگی #یاشار_تبریزی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_Tavaana_Tech
👍39❤11
🔴 هشتادمین هفتهی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۴۸ زندان مختلف
گرامیداشت ۱۱۹ امین سالگرد انقلاب مشروطه؛ حمایت کامل از زندانیان سیاسی واحد ۴ قزلحصار
هشتادمین هفته از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را در حالی آغاز میکنیم که از هفته گذشته تاکنون، دستکم ۳۰ تن از زندانیان – شامل دو زن – اعدام شده و یک اعدام نیز در ملأ عام به اجرا درآمده و چرخه خشونت و اعدام بیوقفه ادامه دارد.
در هفته گذشته همچنین در یک اقدام بهغایت وحشیانه و ضدانسانی، با قطع انگشتان دست سه زندانی در زندان ارومیه مواجه بودیم. عفو بینالملل در اطلاعیهای این اقدام را بهشدت محکوم کرد و قوه قضائیه را «چرخدنده ماشین شکنجه» نامید. گزارشگر ویژه، خانم مای ساتو، آن را اقدامی «غیرانسانی و تحقیرآمیز» دانست.
هشتادمین هفته کارزار را در شرایطی آغاز میکنیم که هنوز از سرنوشت شماری از اعضای کارزار در واحد ۴ زندان قزلحصار خبری نداریم. آنان در تاریخ ۴ مرداد، با یورش وحشیانه گارد و مأموران امنیتی بهشدت مورد ضربوشتم قرار گرفته و به سلولهای انفرادی بند امن واحد ۳ منتقل شدند. تعدادی از آنان پس از ۵ روز به بند بازگردانده شدند، بند سیاسی کاملا امنیتی و در بسته است و دوربینهای متعددی آنجا نصب کردهاند. از سرنوشت پنج تن از آنان لقمان امینپور، حمزه سواری، رضا سلمانزاده، سپهر امامجمعه، مصطفی رمضانی بیاطلاع هستیم. زرتشت احمدی راغب مجددا به بند امن منتقل شدهاست. وضعیت سعید ماسوری بسیار نگران کننده است و تنها میدانیم که زندان زاهدان از پذیرش این عضو کارزار خودداری کرده و وی هم اکنون در سلول انفرادی بند ویژه واحد یک زندان قزل حصار در وضعیت سخت و بصورت بلاتکلیفی بسر می برد.
ما، اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، ضمن محکوم کردن حمله وحشیانه به زندانیان و آزار و شکنجه آنان، بر مقاومت و ایستادگی یاران سر بهدار و مبارز خود درود میفرستیم. از کلیه کسانی که درد و رنج زندانیان را انعکاس داده و میدهند، تشکر و قدردانی می کنیم.
ما باور داریم که هدف از تشدید اعدام، سرکوب، بریدن دست، و اعمال خشونت عریان و بیوقفه، چیزی جز تزریق رعب و ترس و به سکوت کشاندن جامعه نیست؛ جامعهای که از انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ تاکنون، تشنه عدالت و آزادی است و بر کرامت انسانی و حق تعیین سرنوشت خود پای فشرده و هر روز بهای آن را با زندان، اعدام و شکنجه داده و میدهد.
ما همچنان از همه وجدانهای بیدار و آزادیخواه – چه در داخل و چه در سطح بینالمللی – میخواهیم که فریاد «نه به اعدام» را با حمایت فعال از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، هرچه بلندتر کنند. گسترش این کارزار را – علیرغم تلاش حکومت و حامیان آشکار و پنهانش – با تمام امکانات در دستور کار خود قرار دهند.
امروز، سهشنبه ۱۴ مرداد، یاران ما در بند امن و بند ویژه قزلحصار با ۴۸ زندان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در اعتصاب غذا هستند.
اسامی زندانها به شرح زیر است:
زندان قزلحصار (واحد ۱، ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران.
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
هفته هشتادم – ۱۴ مرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه
#از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گرامیداشت ۱۱۹ امین سالگرد انقلاب مشروطه؛ حمایت کامل از زندانیان سیاسی واحد ۴ قزلحصار
هشتادمین هفته از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را در حالی آغاز میکنیم که از هفته گذشته تاکنون، دستکم ۳۰ تن از زندانیان – شامل دو زن – اعدام شده و یک اعدام نیز در ملأ عام به اجرا درآمده و چرخه خشونت و اعدام بیوقفه ادامه دارد.
در هفته گذشته همچنین در یک اقدام بهغایت وحشیانه و ضدانسانی، با قطع انگشتان دست سه زندانی در زندان ارومیه مواجه بودیم. عفو بینالملل در اطلاعیهای این اقدام را بهشدت محکوم کرد و قوه قضائیه را «چرخدنده ماشین شکنجه» نامید. گزارشگر ویژه، خانم مای ساتو، آن را اقدامی «غیرانسانی و تحقیرآمیز» دانست.
هشتادمین هفته کارزار را در شرایطی آغاز میکنیم که هنوز از سرنوشت شماری از اعضای کارزار در واحد ۴ زندان قزلحصار خبری نداریم. آنان در تاریخ ۴ مرداد، با یورش وحشیانه گارد و مأموران امنیتی بهشدت مورد ضربوشتم قرار گرفته و به سلولهای انفرادی بند امن واحد ۳ منتقل شدند. تعدادی از آنان پس از ۵ روز به بند بازگردانده شدند، بند سیاسی کاملا امنیتی و در بسته است و دوربینهای متعددی آنجا نصب کردهاند. از سرنوشت پنج تن از آنان لقمان امینپور، حمزه سواری، رضا سلمانزاده، سپهر امامجمعه، مصطفی رمضانی بیاطلاع هستیم. زرتشت احمدی راغب مجددا به بند امن منتقل شدهاست. وضعیت سعید ماسوری بسیار نگران کننده است و تنها میدانیم که زندان زاهدان از پذیرش این عضو کارزار خودداری کرده و وی هم اکنون در سلول انفرادی بند ویژه واحد یک زندان قزل حصار در وضعیت سخت و بصورت بلاتکلیفی بسر می برد.
ما، اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، ضمن محکوم کردن حمله وحشیانه به زندانیان و آزار و شکنجه آنان، بر مقاومت و ایستادگی یاران سر بهدار و مبارز خود درود میفرستیم. از کلیه کسانی که درد و رنج زندانیان را انعکاس داده و میدهند، تشکر و قدردانی می کنیم.
ما باور داریم که هدف از تشدید اعدام، سرکوب، بریدن دست، و اعمال خشونت عریان و بیوقفه، چیزی جز تزریق رعب و ترس و به سکوت کشاندن جامعه نیست؛ جامعهای که از انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ تاکنون، تشنه عدالت و آزادی است و بر کرامت انسانی و حق تعیین سرنوشت خود پای فشرده و هر روز بهای آن را با زندان، اعدام و شکنجه داده و میدهد.
ما همچنان از همه وجدانهای بیدار و آزادیخواه – چه در داخل و چه در سطح بینالمللی – میخواهیم که فریاد «نه به اعدام» را با حمایت فعال از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، هرچه بلندتر کنند. گسترش این کارزار را – علیرغم تلاش حکومت و حامیان آشکار و پنهانش – با تمام امکانات در دستور کار خود قرار دهند.
امروز، سهشنبه ۱۴ مرداد، یاران ما در بند امن و بند ویژه قزلحصار با ۴۸ زندان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در اعتصاب غذا هستند.
اسامی زندانها به شرح زیر است:
زندان قزلحصار (واحد ۱، ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران.
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
هفته هشتادم – ۱۴ مرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه
#از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤20
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام دادخواهی نصرالله فلاحی از زندان تهران بزرگ خطاب به مردم ایران در هفتمین ماه بیخبری از فرزندش، ارغوان فلاحی
زندانی سیاسی نصرالله فلاحی، پس از گذشت هفت ماه از بازداشت دخترش ارغوان فلاحی و بی خبری از وی، پیامی به بیرون از زندان فرستاده است.
آقای نصرالله فلاحی که خود در زندان فشافویه محبوس است، با اعلام اینکه ماموران وزارت اطلاعات بدون سند و مدرک دخترش را دستگیر کردهاند، از شکنجه و پرونده سازی و بی خبری از فرزندش میگوید. وی تأکید میکند که حتی در روزهایی که زخمی و خونآلود بوده، با وجود جراحات، تنها دغدغهاش یافتن خبری از ارغوان بوده است؛ اما پاسخ مأموران، تهدید به مرگ از پشت پنجره و تداوم بیخبری بوده است.
متن پیام صوتی آقای نصرالله فلاحی به شرح زیر است:
«من نصرالله فلاحی زندانی سیاسی، پدر زندانی سیاسی ارغوان فلاحی هستم. این پیام دادخواهی را خطاب به مردم ایران از تیپ ۲ زندان تهران بزرگ دارم.
وارد هفتمین ماه زمان دستگیری دخترم شدم. مامورین وزارت بدون سند و مدرک دستگیرش کردند. در طول این ایام دخترم را تحت شکنجه قرار دادند تا برایش پرونده سازی کنند.
در طول این مدت هیچ خبر موثقی از او نداشتم و ندارم. با وجود پیگیریهای زیادی که از طریق مقامات زندان اوین و تهران بزرگ داشتم، حتی یک تماس تلفنی کوتاه هم با دخترم ندادند. در روز بمباران با وجود اینکه زخمی بودم و خونریزی داشتم دنبال وضعیت دخترم بودم که که آیا اصلا زنده است یا مرده.
مامورین وزارت از پشت پنجره مرا با اسلحه تهدید به مرگ کردند. در ضمن ارغوانم میگرن عصبی شدید دارد. باید داروهایش در دسترسش باشد. بعید می دانم که برای تحت فشار گذاشتن داروهایش را به او بدهند.
در پایان بعنوان پدری دردمند و اسیر از مردم فهیم و آزاده وطنم می خواهم با هر امکانی به این موضوع اعتراض کنند و صدای من و ارغوانم باشند.
با تشکر»
ارغوان فلاحی، فرزند نصرالله فلاحی زندانی سیاسی ۲۴ ساله، در ۶ بهمن ۱۴۰۳ به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «هواداری از مجاهدین خلق» در تهران بازداشت شد. او بیش از شش ماه در سلول انفرادی تحت بازجویی و شکنجه قرار داشت.
طبق اطلاعات رسیده به آموزشکده توانا، ارغوان فلاحی هم اینک در یکی از خانههای امن نیروهای امنیتی در مکانی نامعلوم در یک سلول دو نفره به همراه یکی از زندانیان دو تابعیتی به نام رها ناظر نگهداری میشود.
طبق اطلاعات منتشر شده، برای ارمغان فلاحی، قرار وثیقه دو میلیارد تومانی تعیین شده است.
ارغوان فلاحی نخستینبار در آبان ۱۴۰۱ همراه با پدر، برادرش اردوان، و دوست خانوادگیشان پروین میرآسان بازداشت شد. آنها در مسیر سفر خانوادگی از اصفهان به شیراز، در منزل میرآسان دستگیر شده و پس از انتقال به بازداشتگاههای اصفهان، تحت شکنجه قرار گرفتند.
در دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، این چهار نفر به اتهاماتی از جمله هواداری سازمان مجاهدین خلق و تبلیغ علیه نظام محاکمه شدند. در نتیجه:
نصرالله فلاحی: ۴ سال زندان
ارغوان فلاحی: ۲ سال زندان
اردوان فلاحی: ۱ سال زندان
پروین میرآسان: ۴ سال زندان
ارغوان فلاحی در بازداشت دوم خود که از ۶ بهمن ۱۴۰۳ آغاز شده، بار دیگر هدف فشارهای امنیتی و شکنجه قرار گرفته و محل نگهداری او همچنان نامعلوم است. تعیین وثیقه دو میلیاردی برای آزادیاش، در حالیکه نه مکان او مشخص است و نه امکان ارتباط، نوعی بیعدالتی مضاعف و ابزار فشار بر خانواده تلقی میشود.
#نصرالله_فلاحی #ارغوان_فلاحی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندانی سیاسی نصرالله فلاحی، پس از گذشت هفت ماه از بازداشت دخترش ارغوان فلاحی و بی خبری از وی، پیامی به بیرون از زندان فرستاده است.
آقای نصرالله فلاحی که خود در زندان فشافویه محبوس است، با اعلام اینکه ماموران وزارت اطلاعات بدون سند و مدرک دخترش را دستگیر کردهاند، از شکنجه و پرونده سازی و بی خبری از فرزندش میگوید. وی تأکید میکند که حتی در روزهایی که زخمی و خونآلود بوده، با وجود جراحات، تنها دغدغهاش یافتن خبری از ارغوان بوده است؛ اما پاسخ مأموران، تهدید به مرگ از پشت پنجره و تداوم بیخبری بوده است.
متن پیام صوتی آقای نصرالله فلاحی به شرح زیر است:
«من نصرالله فلاحی زندانی سیاسی، پدر زندانی سیاسی ارغوان فلاحی هستم. این پیام دادخواهی را خطاب به مردم ایران از تیپ ۲ زندان تهران بزرگ دارم.
وارد هفتمین ماه زمان دستگیری دخترم شدم. مامورین وزارت بدون سند و مدرک دستگیرش کردند. در طول این ایام دخترم را تحت شکنجه قرار دادند تا برایش پرونده سازی کنند.
در طول این مدت هیچ خبر موثقی از او نداشتم و ندارم. با وجود پیگیریهای زیادی که از طریق مقامات زندان اوین و تهران بزرگ داشتم، حتی یک تماس تلفنی کوتاه هم با دخترم ندادند. در روز بمباران با وجود اینکه زخمی بودم و خونریزی داشتم دنبال وضعیت دخترم بودم که که آیا اصلا زنده است یا مرده.
مامورین وزارت از پشت پنجره مرا با اسلحه تهدید به مرگ کردند. در ضمن ارغوانم میگرن عصبی شدید دارد. باید داروهایش در دسترسش باشد. بعید می دانم که برای تحت فشار گذاشتن داروهایش را به او بدهند.
در پایان بعنوان پدری دردمند و اسیر از مردم فهیم و آزاده وطنم می خواهم با هر امکانی به این موضوع اعتراض کنند و صدای من و ارغوانم باشند.
با تشکر»
ارغوان فلاحی، فرزند نصرالله فلاحی زندانی سیاسی ۲۴ ساله، در ۶ بهمن ۱۴۰۳ به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «هواداری از مجاهدین خلق» در تهران بازداشت شد. او بیش از شش ماه در سلول انفرادی تحت بازجویی و شکنجه قرار داشت.
طبق اطلاعات رسیده به آموزشکده توانا، ارغوان فلاحی هم اینک در یکی از خانههای امن نیروهای امنیتی در مکانی نامعلوم در یک سلول دو نفره به همراه یکی از زندانیان دو تابعیتی به نام رها ناظر نگهداری میشود.
طبق اطلاعات منتشر شده، برای ارمغان فلاحی، قرار وثیقه دو میلیارد تومانی تعیین شده است.
ارغوان فلاحی نخستینبار در آبان ۱۴۰۱ همراه با پدر، برادرش اردوان، و دوست خانوادگیشان پروین میرآسان بازداشت شد. آنها در مسیر سفر خانوادگی از اصفهان به شیراز، در منزل میرآسان دستگیر شده و پس از انتقال به بازداشتگاههای اصفهان، تحت شکنجه قرار گرفتند.
در دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، این چهار نفر به اتهاماتی از جمله هواداری سازمان مجاهدین خلق و تبلیغ علیه نظام محاکمه شدند. در نتیجه:
نصرالله فلاحی: ۴ سال زندان
ارغوان فلاحی: ۲ سال زندان
اردوان فلاحی: ۱ سال زندان
پروین میرآسان: ۴ سال زندان
ارغوان فلاحی در بازداشت دوم خود که از ۶ بهمن ۱۴۰۳ آغاز شده، بار دیگر هدف فشارهای امنیتی و شکنجه قرار گرفته و محل نگهداری او همچنان نامعلوم است. تعیین وثیقه دو میلیاردی برای آزادیاش، در حالیکه نه مکان او مشخص است و نه امکان ارتباط، نوعی بیعدالتی مضاعف و ابزار فشار بر خانواده تلقی میشود.
#نصرالله_فلاحی #ارغوان_فلاحی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔26❤7
ما خواهان عدالت و دموکراسی برای تمام ایران هستیم،نه در شعار بلکه در عمل واقعی
بیانیهی ۲۵ خانوادهی دادخواه کرد، از مناطق کردنشین ایران
جمهوری اسلامی عزیزانمان را به قتل رساند.
خواست ما، بهعنوان خانوادههای دادخواه، نابودی کامل سیستمیست که مسئول قتل عزیزان ما و هزاران انسان بیگناه دیگر بوده است.
هر کسی که خالصانه گامی در مسیر سرنگونی این رژیم بردارد و اعتقاد به عدالت، دموکراسی، آزادی و برابری دارد ارزشمند است.
حتی اگر با مواضع سیاسیاش همنظر نباشیم، نمیتوانیم نقش و حرکت حزب یا گروهی را که علیه این نظام جنایتکار قدم برداشته است، نادیده بگیریم.
ما از کردستان هستیم، از سرزمینی که نامش با خون ژینا (مهسا) امینی دوباره زنده شد.
مردم سراسر ایران، با همدلی و ایستادگی در کنار کردستان ایستادند و شعلهی انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را گستردهتر کردند؛ انقلابی که نماد اتحاد و امید شد.
کردستان و مناطق کردنشین، دهها سال است، زیر بار تبعیضهای اقتصادی،تاریخی،فرهنگی و سیاسی قرار داشتهاند. این حقیقتیست انکارناپذیر و باید صدای آنها شنیده شود.
ما به هیچ وجه نمیخواهیم این تبعیضها در فردای آزادی تکرار شوند.
در ایران آینده، یکی از خواستههای جدی ما، رفع تبعیض و تمرکززدایی واقعی است.
ما در عصری زندگی میکنیم که اگر حکومتی نتواند عدالت منطقهای برقرار کند، مشروعیت خود را از دست خواهد داد و با چالشهای جدی روبرو خواهد شد.
خواست ما این است که در ایران فردا، هیچ ایرانیای احساس نکند که حقوقش کمتر از دیگریست.
هیچکس نباید بهخاطر زبان یا محل زندگیاش احساس شهروند درجهدوم بودن کند.
همه مردم ایران باید حقوق برابر، فرصت برابر و کرامت برابر داشته باشند.
بعد از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی
ما خواهان عدالت و دموکراسی برای تمام ایران هستیم،نه در شعار بلکه در عمل واقعی
ما برای عدالت، برابری و آزادی جنگیدهایم و خواهیم ایستاد.
ما باور داریم آگاهی امروز مردم ایران زمینه ساز فردایی عادلانه، به دور از تبعیض و ستم ساختاری خواهد بود.
#دادخواهی #برای_ایران #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #ژینا_امینی #ژن_ژیان_آزادی #برای_آزادی #عدالت #کردستان #کرمانشاه #ایلام #آذربایجان_غربی #نه_به_جمهوری_اسلامی #همبستگی #بیانیه #سنندج #بوکان #مهاباد #ایلام #کرمانساه #دیواندره #پیرانشهر #سقز #کامیاران #جوانرود #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیهی ۲۵ خانوادهی دادخواه کرد، از مناطق کردنشین ایران
جمهوری اسلامی عزیزانمان را به قتل رساند.
خواست ما، بهعنوان خانوادههای دادخواه، نابودی کامل سیستمیست که مسئول قتل عزیزان ما و هزاران انسان بیگناه دیگر بوده است.
هر کسی که خالصانه گامی در مسیر سرنگونی این رژیم بردارد و اعتقاد به عدالت، دموکراسی، آزادی و برابری دارد ارزشمند است.
حتی اگر با مواضع سیاسیاش همنظر نباشیم، نمیتوانیم نقش و حرکت حزب یا گروهی را که علیه این نظام جنایتکار قدم برداشته است، نادیده بگیریم.
ما از کردستان هستیم، از سرزمینی که نامش با خون ژینا (مهسا) امینی دوباره زنده شد.
مردم سراسر ایران، با همدلی و ایستادگی در کنار کردستان ایستادند و شعلهی انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را گستردهتر کردند؛ انقلابی که نماد اتحاد و امید شد.
کردستان و مناطق کردنشین، دهها سال است، زیر بار تبعیضهای اقتصادی،تاریخی،فرهنگی و سیاسی قرار داشتهاند. این حقیقتیست انکارناپذیر و باید صدای آنها شنیده شود.
ما به هیچ وجه نمیخواهیم این تبعیضها در فردای آزادی تکرار شوند.
در ایران آینده، یکی از خواستههای جدی ما، رفع تبعیض و تمرکززدایی واقعی است.
ما در عصری زندگی میکنیم که اگر حکومتی نتواند عدالت منطقهای برقرار کند، مشروعیت خود را از دست خواهد داد و با چالشهای جدی روبرو خواهد شد.
خواست ما این است که در ایران فردا، هیچ ایرانیای احساس نکند که حقوقش کمتر از دیگریست.
هیچکس نباید بهخاطر زبان یا محل زندگیاش احساس شهروند درجهدوم بودن کند.
همه مردم ایران باید حقوق برابر، فرصت برابر و کرامت برابر داشته باشند.
بعد از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی
ما خواهان عدالت و دموکراسی برای تمام ایران هستیم،نه در شعار بلکه در عمل واقعی
ما برای عدالت، برابری و آزادی جنگیدهایم و خواهیم ایستاد.
ما باور داریم آگاهی امروز مردم ایران زمینه ساز فردایی عادلانه، به دور از تبعیض و ستم ساختاری خواهد بود.
#دادخواهی #برای_ایران #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #ژینا_امینی #ژن_ژیان_آزادی #برای_آزادی #عدالت #کردستان #کرمانشاه #ایلام #آذربایجان_غربی #نه_به_جمهوری_اسلامی #همبستگی #بیانیه #سنندج #بوکان #مهاباد #ایلام #کرمانساه #دیواندره #پیرانشهر #سقز #کامیاران #جوانرود #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍20❤2👎1
ولی وقیح....
طرح از فرگل قدیمی
fargol_ghadimi
#نه_به_اعدام #استبداد_دینی #ولایت_فقیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از فرگل قدیمی
fargol_ghadimi
#نه_به_اعدام #استبداد_دینی #ولایت_فقیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍33
چند روز پیش حسین شیرزاد، زندانی سیاسی سابق، از پروندهسازی و محکومیت برادر خود خبر داد و نوشت:
«یه برادر دوقلو دارم به اسم حسن. متأهل و دارای فرزند هم هست.
بعد از بارها احضار، براش پروندهسازی کردن و در نهایت حکم پنج سال زندان براش صادر شد.
پروندهاش برای تجدیدنظر به دادگاه ارومیه ارسال شد، و یکماهه رأی نهایی اومده: چهار سال زندان.
فعلاً خودش رو تحویل نداده و احتمال داره وثیقهاش مصادره بشه.
چند روز پیش هم با حکم جلب ریختن خونهشون، ولی خونه نبوده.»
او همچنین روز گذشته با انتشار تصاویری از مدارک پزشکی برادرش، نوشت:
«برادرم قرار است دو روز دیگر، تحت اجبار، خود را به زندان تحویل دهد، در حالی که تنها پنج روز دیگر نوبت عمل ضروری قلب دارد.
هرگونه آسیبی که در نتیجهی این اجبار و تهدید مستقیم به جان او وارد شود، بهطور کامل متوجه نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی است.
او پیشتر، در تاریخ ۱۴۰۳/۰۹/۲۷، بهدلیل ابتلا به آریتمی جدی قلبی در بیمارستان قلب شهید رجایی تهران تحت عمل ابلیشن قرار گرفته و بر اساس نظر پزشک معالج، به دلیل موفقیت آمیزنبودن عمل و بازگشت علائم شدید آریتمی نیازمند عمل مجدد است.
با وجود وضعیت بحرانی جسمی و ضرورت پرهیز از هرگونه تنش روانی، نهادهای امنیتی-قضایی جمهوری اسلامی، سه روز پیش، در اقدامی غیرانسانی و برای اعمال فشار، تمامی حسابهای بانکی او و ضامن وثیقهاش را مسدود کردند. این اقدام، او را ناچار به بازگشت از تهران کرده و اکنون تحت فشار، تصمیم گرفته خود را به زندان معرفی کند.»
#حسن_شیرزاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«یه برادر دوقلو دارم به اسم حسن. متأهل و دارای فرزند هم هست.
بعد از بارها احضار، براش پروندهسازی کردن و در نهایت حکم پنج سال زندان براش صادر شد.
پروندهاش برای تجدیدنظر به دادگاه ارومیه ارسال شد، و یکماهه رأی نهایی اومده: چهار سال زندان.
فعلاً خودش رو تحویل نداده و احتمال داره وثیقهاش مصادره بشه.
چند روز پیش هم با حکم جلب ریختن خونهشون، ولی خونه نبوده.»
او همچنین روز گذشته با انتشار تصاویری از مدارک پزشکی برادرش، نوشت:
«برادرم قرار است دو روز دیگر، تحت اجبار، خود را به زندان تحویل دهد، در حالی که تنها پنج روز دیگر نوبت عمل ضروری قلب دارد.
هرگونه آسیبی که در نتیجهی این اجبار و تهدید مستقیم به جان او وارد شود، بهطور کامل متوجه نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی است.
او پیشتر، در تاریخ ۱۴۰۳/۰۹/۲۷، بهدلیل ابتلا به آریتمی جدی قلبی در بیمارستان قلب شهید رجایی تهران تحت عمل ابلیشن قرار گرفته و بر اساس نظر پزشک معالج، به دلیل موفقیت آمیزنبودن عمل و بازگشت علائم شدید آریتمی نیازمند عمل مجدد است.
با وجود وضعیت بحرانی جسمی و ضرورت پرهیز از هرگونه تنش روانی، نهادهای امنیتی-قضایی جمهوری اسلامی، سه روز پیش، در اقدامی غیرانسانی و برای اعمال فشار، تمامی حسابهای بانکی او و ضامن وثیقهاش را مسدود کردند. این اقدام، او را ناچار به بازگشت از تهران کرده و اکنون تحت فشار، تصمیم گرفته خود را به زندان معرفی کند.»
#حسن_شیرزاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔23❤2
رد اعاده دادرسی بابک شهبازی در کمتر از ۲۴ ساعت!
طبق اطلاعات موثق، درخواست اعاده دادرسی بابک شهبازی، زندانی متهم به جاسوسی برای اسرائیل، که در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ به دیوان عالی کشور ارائه شده بود، تنها یک روز پس از ارجاع به شعبه نهم به ریاست قاسم مزینانی، در تاریخ ۱۴ مرداد رد شد.
بابک شهبازی، متولد ۱۳۶۰، متأهل و پدر دو فرزند است. او در ۱۶ دیماه ۱۴۰۲ بازداشت و ماهها در سلول انفرادی بند امنیتی اوین و خانههای امن نهادهای امنیتی نگهداری شد. وی در ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ با رأی قاضی صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد و این حکم در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴ در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تأیید شد.
برادر بابک شهبازی امروز در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بازجویان وزارت اطلاعات با پروندهسازی برای برادر بنده قصد به قتل رساندن یک بیگناه را دارند بلکه با این کار غیرانسانی، شکست امنیتی خود را از اسرائیل کمرنگ جلوه دهند.»
پیشتر نیز گزارش شده بود که: بابک در طول بازداشت تحت فشار شدید جسمی و روانی قرار داشته، صدای فریادهای همسر و دختر نوجوانش را برایش پخش کردهاند و تهدید شده بود که آنها نیز بازداشت و شکنجه خواهند شد. او را در کنار زندانیان خطرناک قرار دادند و یکی از آنها اقدام به خفهکردن وی کرده بود. پدر بابک نیز در پی فشارهای امنیتی دچار سکته شد و تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت.
پرونده بابک شهبازی، بیشتر مبتنی بر اعترافات اجباری افراد دیگر است که با فشار و حقههای کثیف اخذ شده و بعدها توسط آنها تکذیب شده است. اسماعیل فکری، که چندی پیش اعدام شد، در حضور چند زندانی سیاسی اعلام کرد که تحت فشار مجبور به تایید مطالب بازجویان درباره بابک شهبازی شده بود.
پروندهی بابک شهبازی مملو از اتهامات ساختگی و تناقضهای آشکار است. اتهام جاسوسی برای اسرائیل به او وارد شده؛ ادعایی که بیپایهبودن آن بر اساس مستندات موجود در پرونده به روشنی اثباتپذیر است. پیام او به ولادیمیر زلینسکی و اعلام آمادگی برای کمک به اکراین در جنگ با روسیه را پیام به اسرائیل قلمداد کردند!! به او داشتن نبلتی را نسبت دادند که اصلا وجود نداشته، از همه مضحکتر نوشتهاند که اسرائیل به او کار کردن با برنامه Word را آموزش داده است!!
بابک شهبازی که تعمیرکار و نصاب کولر بوده و دارای تحصیلات پایینی بود، به چه اطلاعات خاصی میتوانست دسترسی داشته باشد؟
چرا با آنکه حکومت مدعی است او پول کلانی دریافت کرده، خانوادهاش در شرایط سخت و در خانهای استیجاری زندگی میکنند؟
فرزندان بابک شهبازی تحت فشار شدیدی هستند، پسر ۱۲ سالهاش که در زمان بازداشت پدرش ده ساله بود و دخترش که اینک ۱۸ ساله است، روزهای پر استرسی را پشت سر میگذارند.
قاضی مزینانی، همان قاضیای است که پیشتر حکم به اعدام مهدی مهدوی شایسته داده بود.
صدای این خانواده باشیم و نگذاریم جمهوری اسلامی جان انسان دیگری را بگیرد و خانواده دیگری را داغدار کند.
#بابک_شهبازی
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق اطلاعات موثق، درخواست اعاده دادرسی بابک شهبازی، زندانی متهم به جاسوسی برای اسرائیل، که در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ به دیوان عالی کشور ارائه شده بود، تنها یک روز پس از ارجاع به شعبه نهم به ریاست قاسم مزینانی، در تاریخ ۱۴ مرداد رد شد.
بابک شهبازی، متولد ۱۳۶۰، متأهل و پدر دو فرزند است. او در ۱۶ دیماه ۱۴۰۲ بازداشت و ماهها در سلول انفرادی بند امنیتی اوین و خانههای امن نهادهای امنیتی نگهداری شد. وی در ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ با رأی قاضی صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد و این حکم در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴ در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تأیید شد.
برادر بابک شهبازی امروز در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بازجویان وزارت اطلاعات با پروندهسازی برای برادر بنده قصد به قتل رساندن یک بیگناه را دارند بلکه با این کار غیرانسانی، شکست امنیتی خود را از اسرائیل کمرنگ جلوه دهند.»
پیشتر نیز گزارش شده بود که: بابک در طول بازداشت تحت فشار شدید جسمی و روانی قرار داشته، صدای فریادهای همسر و دختر نوجوانش را برایش پخش کردهاند و تهدید شده بود که آنها نیز بازداشت و شکنجه خواهند شد. او را در کنار زندانیان خطرناک قرار دادند و یکی از آنها اقدام به خفهکردن وی کرده بود. پدر بابک نیز در پی فشارهای امنیتی دچار سکته شد و تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت.
پرونده بابک شهبازی، بیشتر مبتنی بر اعترافات اجباری افراد دیگر است که با فشار و حقههای کثیف اخذ شده و بعدها توسط آنها تکذیب شده است. اسماعیل فکری، که چندی پیش اعدام شد، در حضور چند زندانی سیاسی اعلام کرد که تحت فشار مجبور به تایید مطالب بازجویان درباره بابک شهبازی شده بود.
پروندهی بابک شهبازی مملو از اتهامات ساختگی و تناقضهای آشکار است. اتهام جاسوسی برای اسرائیل به او وارد شده؛ ادعایی که بیپایهبودن آن بر اساس مستندات موجود در پرونده به روشنی اثباتپذیر است. پیام او به ولادیمیر زلینسکی و اعلام آمادگی برای کمک به اکراین در جنگ با روسیه را پیام به اسرائیل قلمداد کردند!! به او داشتن نبلتی را نسبت دادند که اصلا وجود نداشته، از همه مضحکتر نوشتهاند که اسرائیل به او کار کردن با برنامه Word را آموزش داده است!!
بابک شهبازی که تعمیرکار و نصاب کولر بوده و دارای تحصیلات پایینی بود، به چه اطلاعات خاصی میتوانست دسترسی داشته باشد؟
چرا با آنکه حکومت مدعی است او پول کلانی دریافت کرده، خانوادهاش در شرایط سخت و در خانهای استیجاری زندگی میکنند؟
فرزندان بابک شهبازی تحت فشار شدیدی هستند، پسر ۱۲ سالهاش که در زمان بازداشت پدرش ده ساله بود و دخترش که اینک ۱۸ ساله است، روزهای پر استرسی را پشت سر میگذارند.
قاضی مزینانی، همان قاضیای است که پیشتر حکم به اعدام مهدی مهدوی شایسته داده بود.
صدای این خانواده باشیم و نگذاریم جمهوری اسلامی جان انسان دیگری را بگیرد و خانواده دیگری را داغدار کند.
#بابک_شهبازی
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔32