This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«اگه راستشو بخوای
من از اون روزی که تو رو به آغوش خاک سپردم
روح خودمم باهات دفن شد
و دیگه هیچوقت زندگی نکردم
هر کی میگه خاک سرده باور نکنید
هر چی از داغ عزیزت اونم بچه ادم میگذره حالت بدتر میشه
دلتنگتر میشی، گاهی از خودت بدت میاد که بعد از بچت با چه رویی داری نفس میکشی، اخ که چقدر دلم میخواست برای همیشه کنارت بودم خستهام عرفان
از روزهای بدون تو خستهام، من فقط دارم زندگی میکنم ولی زنده نیستم به خدا زنده نیستم»
متن و ویدیو از صفحه سمیه ساریخانی دشتی، مادر جاویدنام عرفان ساریخانی دشتی
عرفان ساریخانی دشتی، ۲۱ ساله ساکن تهرانپارس در تهران که در انقلاب ملی ایران در سال ۱۴۰۱ حضور فعالی داشت، در تاریخ ۲۶ مهرماه مفقود و پیکرش در ۲۹ مهر ماه در حوالی جاجرود پیدا شد. پیکر عرفان در حالی که بینی و صورتش شکسته شده بود، پیدا شد.
عرفان دانشجوی حسابداری بود، ولی به خاطر علاقه به عکاسی به طور حرفهای عکاسی میکرد. در جریان انقلاب دو بار نزدیک بود بازداشت شود که با کمک مردم رهانده شد. او در جریان اعتراضات در فعالیت عمامهپرانی مشارکت داشت و حین این کار شناسایی شد.
مزار عرفان ساریخانی ردیف ۸۰ شماره ۳۵ در بهشت زهرا ست و در ردیف پایین علی سیدی دیگر جانباخته راه آزادی آرام گرفته است.
#عرفان_ساریخانی_دشتی #عرفان_ساریخانی #عرفان_دشتی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
من از اون روزی که تو رو به آغوش خاک سپردم
روح خودمم باهات دفن شد
و دیگه هیچوقت زندگی نکردم
هر کی میگه خاک سرده باور نکنید
هر چی از داغ عزیزت اونم بچه ادم میگذره حالت بدتر میشه
دلتنگتر میشی، گاهی از خودت بدت میاد که بعد از بچت با چه رویی داری نفس میکشی، اخ که چقدر دلم میخواست برای همیشه کنارت بودم خستهام عرفان
از روزهای بدون تو خستهام، من فقط دارم زندگی میکنم ولی زنده نیستم به خدا زنده نیستم»
متن و ویدیو از صفحه سمیه ساریخانی دشتی، مادر جاویدنام عرفان ساریخانی دشتی
عرفان ساریخانی دشتی، ۲۱ ساله ساکن تهرانپارس در تهران که در انقلاب ملی ایران در سال ۱۴۰۱ حضور فعالی داشت، در تاریخ ۲۶ مهرماه مفقود و پیکرش در ۲۹ مهر ماه در حوالی جاجرود پیدا شد. پیکر عرفان در حالی که بینی و صورتش شکسته شده بود، پیدا شد.
عرفان دانشجوی حسابداری بود، ولی به خاطر علاقه به عکاسی به طور حرفهای عکاسی میکرد. در جریان انقلاب دو بار نزدیک بود بازداشت شود که با کمک مردم رهانده شد. او در جریان اعتراضات در فعالیت عمامهپرانی مشارکت داشت و حین این کار شناسایی شد.
مزار عرفان ساریخانی ردیف ۸۰ شماره ۳۵ در بهشت زهرا ست و در ردیف پایین علی سیدی دیگر جانباخته راه آزادی آرام گرفته است.
#عرفان_ساریخانی_دشتی #عرفان_ساریخانی #عرفان_دشتی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن روز که آمد، نه نوری در چشمانش بود، نه عشقی به این خاک. آمد با وعدههایی که بوی دروغ میداد، با نگاهی که آزادی را در زنجیر میدید، با دستانی که تقدیر یک ملت را به خون نوشت.
آمد، و سیاهترین فصل ایران آغاز شد. اعدام، شکنجه، جنگ، ویرانی، خیانت… وطن را ویرانه کردند، امید را به دار آویختند، عشق را در سلولهای تاریک خفه کردند. ایران، همان روزی که پایش را بر این خاک گذاشت، به گروگان گرفته شد.
و هنوز شب ادامه دارد…
شب اعدام رفیقان، گل و نور و صداست…
متن و ویدیو ارسالی مخاطبان
#خمینی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى #انقلاب۵۷ #شکنجه #اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آمد، و سیاهترین فصل ایران آغاز شد. اعدام، شکنجه، جنگ، ویرانی، خیانت… وطن را ویرانه کردند، امید را به دار آویختند، عشق را در سلولهای تاریک خفه کردند. ایران، همان روزی که پایش را بر این خاک گذاشت، به گروگان گرفته شد.
و هنوز شب ادامه دارد…
شب اعدام رفیقان، گل و نور و صداست…
متن و ویدیو ارسالی مخاطبان
#خمینی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى #انقلاب۵۷ #شکنجه #اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصور کن – نهم: خدعه یا خودفریبی؟
خدعه بود یا خودفریبی یا مسخ دسته جمعی؟ نتیجه یکسان است؛ جز بیسامانی نسلها، ویرانی ایران، ناآرامی خاورمیانه و ای بسا تشویش جهان، از حکومت اسلامی چه حاصل شد؟
اصلا این بار تصور نکن! نیاز به تخیل نیست؛ در واقعیت، به عین، با جسم و جان، دیدیم و زیستیم که چهگونه تقریبا تمام یک ملت، علیرغم همه زینهارهای پیشین، دچار خطر آن «خدعه/خودفریبی/مسخ» تاریخی شد!
ضدیت با کسبوکار به وسیله دین و مخالفت با حاکمیت فقها، حتی قبل از آن که آنها به حکومت رسمی برسند، تازگی نداشت. اگر عیار روحانیون، طی قرنها، تنگاتنگ قدرتها، پیشتر مشخص نشده بود، پس انباشت آن همه مذمت موعظان و لعن واعظان جلوهگر در محراب و نفرین منبر متظاهر و نقد زهد و رد ریا در ادبیات کهن ایران، در آثار کلاسیک یا مدرن و معاصر فارسی، همچنین ملامت مکر ملایان در فولکلور، فرهنگ عامه، از کجا ست؟! شهر قصه یادمان هست. دلزدگی و دوریگزینی روشنفکران، چه دیندارها مثل علی شریعتی و جلال آلاحمد، و چه لاییکها مثل احمد کسروی، از معممها برای چه بود؟
ولی پرسش محوری من در این پادکست این است که چرا بر یک جمله منسوب به کسروی، بیشتر دامن زده شد؟ و ظاهرا خود آخوندها، البته با بیان دیگران، آن را لقلقهی زبانها کردند؟ وقتی آن دندان لق را در دهان شیعیان میگذاشتند، میشد پرسید: چرا «ملت ایران یک حکومت به آخوندها بدهکار است»؟ طلبکاری روی چه حسابی؟ اگر منظور چنین بوده که این گوی و این میدان؛ روحانیان بر سر کار بیایند تا مشخص شود علوم دینی/فقهی به درد مدیریت مملکت نمیخورد، آیا درست بود، با همین استدلال، آن حکم کذایی را در مورد مومنان ادیان دیگر یا بیدینها هم صادر کنیم؟ چرا ایرانیها نتوانستند از حکومت دینی یا دین حکومتی کلیساها در اروپای قرون وسطی عبرت بگیرند؟ مگر آدمهای دیگر تا همان زمان ۱۳۵۷ تجربه نکرده بودند که جز سکولارشدن، راهی به دموکراسی نیست؟
https://tavaana.org/imagine9/
در یوتیوب:
https://youtu.be/m4UeJlm_W-c
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/wgmvwi7vtqrd
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id590940308
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #خمینی #خدعه #انقلاب۵۷ #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خدعه بود یا خودفریبی یا مسخ دسته جمعی؟ نتیجه یکسان است؛ جز بیسامانی نسلها، ویرانی ایران، ناآرامی خاورمیانه و ای بسا تشویش جهان، از حکومت اسلامی چه حاصل شد؟
اصلا این بار تصور نکن! نیاز به تخیل نیست؛ در واقعیت، به عین، با جسم و جان، دیدیم و زیستیم که چهگونه تقریبا تمام یک ملت، علیرغم همه زینهارهای پیشین، دچار خطر آن «خدعه/خودفریبی/مسخ» تاریخی شد!
ضدیت با کسبوکار به وسیله دین و مخالفت با حاکمیت فقها، حتی قبل از آن که آنها به حکومت رسمی برسند، تازگی نداشت. اگر عیار روحانیون، طی قرنها، تنگاتنگ قدرتها، پیشتر مشخص نشده بود، پس انباشت آن همه مذمت موعظان و لعن واعظان جلوهگر در محراب و نفرین منبر متظاهر و نقد زهد و رد ریا در ادبیات کهن ایران، در آثار کلاسیک یا مدرن و معاصر فارسی، همچنین ملامت مکر ملایان در فولکلور، فرهنگ عامه، از کجا ست؟! شهر قصه یادمان هست. دلزدگی و دوریگزینی روشنفکران، چه دیندارها مثل علی شریعتی و جلال آلاحمد، و چه لاییکها مثل احمد کسروی، از معممها برای چه بود؟
ولی پرسش محوری من در این پادکست این است که چرا بر یک جمله منسوب به کسروی، بیشتر دامن زده شد؟ و ظاهرا خود آخوندها، البته با بیان دیگران، آن را لقلقهی زبانها کردند؟ وقتی آن دندان لق را در دهان شیعیان میگذاشتند، میشد پرسید: چرا «ملت ایران یک حکومت به آخوندها بدهکار است»؟ طلبکاری روی چه حسابی؟ اگر منظور چنین بوده که این گوی و این میدان؛ روحانیان بر سر کار بیایند تا مشخص شود علوم دینی/فقهی به درد مدیریت مملکت نمیخورد، آیا درست بود، با همین استدلال، آن حکم کذایی را در مورد مومنان ادیان دیگر یا بیدینها هم صادر کنیم؟ چرا ایرانیها نتوانستند از حکومت دینی یا دین حکومتی کلیساها در اروپای قرون وسطی عبرت بگیرند؟ مگر آدمهای دیگر تا همان زمان ۱۳۵۷ تجربه نکرده بودند که جز سکولارشدن، راهی به دموکراسی نیست؟
https://tavaana.org/imagine9/
در یوتیوب:
https://youtu.be/m4UeJlm_W-c
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/wgmvwi7vtqrd
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id590940308
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #خمینی #خدعه #انقلاب۵۷ #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواهر جاویدنام محمود احمدی ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«به رسم نیاکانمان بار دیگر پنج شنبه ۱۱/۱۱/۱۴۰۳
کنار قبر خالی از پیکر برادرم، مادرم با چادری که دوسال گرهاش رو باز نکرده و دو سال نوحه همیشگیاش نوحه بیکسی و بیکفنی پست
صدای گریههای مادرم غمگینترین و
دلخراشترین صداست چرا که هر پنج شنبه شما در کنار سنگی سرد
ما در کنار قبری خالی و لباسی که جای پیکر خاک شد
حتی غممون هم با هم فرق داره.........»
ـ پس از کشتهشدن #کیان_پیرفلک ، سرکوبگران این سناریو را ساختند که این جوانان مبارز ایذه بودند که به ماشین پدر کیان تیراندازی کردهاند، ادعایی که همه خانوادههای دادخواه و شاهدان رد کردهاند. به تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۱ نیروهای حکومتی به روستای پرسوراخ حمله کرده؛ #محمود_احمدی و #حسین_سعیدی را به رگبار بستند. پیکر آنها را با خود برده و تا کنون به خانوادههای ایشان تحویل ندادهاند.
محمود و حسین، همان جوانمردانی بودند که پیکر جاویدنام #حامد_سلحشور را از خاک بیرون کشیده و به خانواده وی تحویل دادند و اینگونه خانواده توانستند حامد را در زادگاهش با رعایت رسم و رسوم معمول به خاک بسپارند.
خانواده محمود اما، لباسهای جگرگوشهاشان را به جای پیکرش، دفن کردهاند.
ربودن پیکر کشتهشدگان و اجازه ندادن ساخت آرامگاه و عزاداری برای کشتهشدگان، ستم مضاعفی است که رژیم بر خانوادههای کشتهشدهها روا میدارد.
#محمود_احمدی
#ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«به رسم نیاکانمان بار دیگر پنج شنبه ۱۱/۱۱/۱۴۰۳
کنار قبر خالی از پیکر برادرم، مادرم با چادری که دوسال گرهاش رو باز نکرده و دو سال نوحه همیشگیاش نوحه بیکسی و بیکفنی پست
صدای گریههای مادرم غمگینترین و
دلخراشترین صداست چرا که هر پنج شنبه شما در کنار سنگی سرد
ما در کنار قبری خالی و لباسی که جای پیکر خاک شد
حتی غممون هم با هم فرق داره.........»
ـ پس از کشتهشدن #کیان_پیرفلک ، سرکوبگران این سناریو را ساختند که این جوانان مبارز ایذه بودند که به ماشین پدر کیان تیراندازی کردهاند، ادعایی که همه خانوادههای دادخواه و شاهدان رد کردهاند. به تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۱ نیروهای حکومتی به روستای پرسوراخ حمله کرده؛ #محمود_احمدی و #حسین_سعیدی را به رگبار بستند. پیکر آنها را با خود برده و تا کنون به خانوادههای ایشان تحویل ندادهاند.
محمود و حسین، همان جوانمردانی بودند که پیکر جاویدنام #حامد_سلحشور را از خاک بیرون کشیده و به خانواده وی تحویل دادند و اینگونه خانواده توانستند حامد را در زادگاهش با رعایت رسم و رسوم معمول به خاک بسپارند.
خانواده محمود اما، لباسهای جگرگوشهاشان را به جای پیکرش، دفن کردهاند.
ربودن پیکر کشتهشدگان و اجازه ندادن ساخت آرامگاه و عزاداری برای کشتهشدگان، ستم مضاعفی است که رژیم بر خانوادههای کشتهشدهها روا میدارد.
#محمود_احمدی
#ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ادامه اعتصاب غذای حافظ فروحی، زندانی سیاسی در زندان لاکان رشت
حافظ فروحی، زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، پنجمین روز از اعتصاب غذای خود را سپری میکند. وی که از روز دوشنبه ۸ بهمنماه ۱۴۰۳ در اعتراض به روند ناعادلانه رسیدگی به پروندههای خود دست به اعتصاب غذای خشک زده بود، روز پنجشنبه ۱۱ بهمن، به دلیل ضعف شدید جسمی، افت فشار و قند خون، به بهداری زندان منتقل شد.
به گفته یک منبع مطلع، پس از وخامت حال جسمی و تاری دید، شامگاه چهارشنبه رئیس زندان، ترابی، به بند میثاق رفت و با وی گفتگو کرد. در این دیدار، ترابی به فروحی وعده داد که تکلیف پروندهاش حداکثر ظرف یک هفته مشخص خواهد شد و در غیر اینصورت، وی اعلام خواهد کرد که زندان لاکان قادر به نگهداری او نیست و مسئولیت عواقب این وضعیت را به دادستان خواهد سپرد.
به دنبال این گفتوگو، حافظ فروحی صبح پنجشنبه تصمیم گرفت اعتصاب غذای خشک خود را به اعتصاب غذای تر تبدیل کند و نوشیدن آب را از سر گرفت. با این حال، وی همچنان به اعتصاب غذای خود ادامه داده و تأکید کرده است که تا زمان رسیدگی به مطالباتش از اعتصاب دست نخواهد کشید.
فروحی در اعتراض به نقض حقوق قانونی خود در فرآیند دادرسی، صدور احکام جداگانه برای یک پرونده واحد، عدم اعمال قوانین تخفیف مجازات و بیتوجهی مقامات قضایی به درخواستهای قانونی برای ادغام پروندههایش، اعتصاب غذا کرده است.
حافظ فروحی، متولد ۱۳۷۴ و اهل گیلان، در تاریخ ۲۸ دی ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی در رشت بازداشت شد و یک روز بعد به بند میثاق زندان لاکان رشت منتقل گردید. وی اواخر سال گذشته به همراه دو زندانی سیاسی دیگر، مهدی میرزایی و آرمان صدقی ثابت، توسط دادگاه انقلاب رشت از بابت اتهامات "تبلیغ علیه نظام" و "اقدام علیه امنیت کشور" به سه سال حبس محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر استان گیلان عیناً تأیید گردید و بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، دو سال از این حکم برای او قابل اجرا خواهد بود.
علاوه بر این، در بخش دیگری از پرونده خود، حافظ فروحی توسط دادگاه کیفری یک رشت به دو سال و سه ماه حبس دیگر محکوم شده است.
با گذشت چندین روز از اعتصاب غذا، وضعیت جسمانی حافظ فروحی رو به وخامت گذاشته است. ضعف جسمانی، افت فشار، تاری دید و انتقال به بهداری از نشانههای وخامت سلامتی وی در پی این اعتصاب است.
با وجود وعده رئیس زندان برای تعیین تکلیف پرونده، همچنان نگرانیها درباره سرنوشت این زندانی سیاسی و برخورد دستگاه قضایی با مطالباتش ادامه دارد.
#حافظ_فروحی #زندان_لاکان_رشت #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حافظ فروحی، زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، پنجمین روز از اعتصاب غذای خود را سپری میکند. وی که از روز دوشنبه ۸ بهمنماه ۱۴۰۳ در اعتراض به روند ناعادلانه رسیدگی به پروندههای خود دست به اعتصاب غذای خشک زده بود، روز پنجشنبه ۱۱ بهمن، به دلیل ضعف شدید جسمی، افت فشار و قند خون، به بهداری زندان منتقل شد.
به گفته یک منبع مطلع، پس از وخامت حال جسمی و تاری دید، شامگاه چهارشنبه رئیس زندان، ترابی، به بند میثاق رفت و با وی گفتگو کرد. در این دیدار، ترابی به فروحی وعده داد که تکلیف پروندهاش حداکثر ظرف یک هفته مشخص خواهد شد و در غیر اینصورت، وی اعلام خواهد کرد که زندان لاکان قادر به نگهداری او نیست و مسئولیت عواقب این وضعیت را به دادستان خواهد سپرد.
به دنبال این گفتوگو، حافظ فروحی صبح پنجشنبه تصمیم گرفت اعتصاب غذای خشک خود را به اعتصاب غذای تر تبدیل کند و نوشیدن آب را از سر گرفت. با این حال، وی همچنان به اعتصاب غذای خود ادامه داده و تأکید کرده است که تا زمان رسیدگی به مطالباتش از اعتصاب دست نخواهد کشید.
فروحی در اعتراض به نقض حقوق قانونی خود در فرآیند دادرسی، صدور احکام جداگانه برای یک پرونده واحد، عدم اعمال قوانین تخفیف مجازات و بیتوجهی مقامات قضایی به درخواستهای قانونی برای ادغام پروندههایش، اعتصاب غذا کرده است.
حافظ فروحی، متولد ۱۳۷۴ و اهل گیلان، در تاریخ ۲۸ دی ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی در رشت بازداشت شد و یک روز بعد به بند میثاق زندان لاکان رشت منتقل گردید. وی اواخر سال گذشته به همراه دو زندانی سیاسی دیگر، مهدی میرزایی و آرمان صدقی ثابت، توسط دادگاه انقلاب رشت از بابت اتهامات "تبلیغ علیه نظام" و "اقدام علیه امنیت کشور" به سه سال حبس محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر استان گیلان عیناً تأیید گردید و بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، دو سال از این حکم برای او قابل اجرا خواهد بود.
علاوه بر این، در بخش دیگری از پرونده خود، حافظ فروحی توسط دادگاه کیفری یک رشت به دو سال و سه ماه حبس دیگر محکوم شده است.
با گذشت چندین روز از اعتصاب غذا، وضعیت جسمانی حافظ فروحی رو به وخامت گذاشته است. ضعف جسمانی، افت فشار، تاری دید و انتقال به بهداری از نشانههای وخامت سلامتی وی در پی این اعتصاب است.
با وجود وعده رئیس زندان برای تعیین تکلیف پرونده، همچنان نگرانیها درباره سرنوشت این زندانی سیاسی و برخورد دستگاه قضایی با مطالباتش ادامه دارد.
#حافظ_فروحی #زندان_لاکان_رشت #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دختر خانم مهوش ثابت، ضمن انتشار تصویری از کودکی خود، متن زیر را نوشت:
«مامانم اولین روز مدرسه ام کنارم نبود، سفر بود، برای تاسیس دانشگاه بهایی. با کیف و لباسم خوابیدم تا وقتی اومد منو ببینه.
سالها گذشت و با هیچ لباس منو ندید؛ لباس مهاجرت، لباس فارغالتحصیلی، لباس عروسی، لباس زایمان…لباس روی لباس منتظرش هستم!»
- مهوش ثابت - شهریاری، هفتاد و دو ساله، شاعر، نویسنده، معلم بهایی ایرانی و ساکن ایران است.
او نزدیک به سیزده سال از عمر خود را با احکامی ناعادلانه به عنوان یک زندانی عقیدتی در زندان گذرانده است و هفت سال و نیم از حکمش باقی مانده است درحالی که تا بحال ۳۰ سال حکم از دادگاه انقلاب ایران دریافت کرده است.
سلامت مهوش ثابت حالا دیگر از دست رفته است و زندگی او با چالشهای جدی روبه روست.
تومور ریه، پوکی استخوان با ریسک بالا، مشکل شکستگی هر دو زانو و عوارض شدید ناشی از عمل قلب باز همراه با فرسودگی ناشی از سیزده سال زندان که سه سال آن در سلول دربسته تنگ و تاریک بوده است، فقط بخشی از این چالشها هستند.
وضعیت او چنان وخیم و بحرانی است که ادامه حبس نه تنها درد و رنج فراوانی به همراه دارد بلکه خطر جدی و جبرانناپذیری برای جان او به وجود میآورد.
او حدود یک ماه است که با توقف حکم برای درمان در خارج از زندان است، خانواده او به شدت نگرانند که اگر به زندان بازگردد وضعیت بسیار وخیمی پیدا کند.
لینک کمپین و بیانیه عمومی برای آزادی مهوش ثابت:
https://tinyurl.com/2cx6xyc8
با مهوش ثابت بیشتر آشنا شوید
https://tavaana.org/mahvash-sabet/
روایت مهوش ثابت از گذراندن نوروز در زندان
https://tavaana.org/norouzinprison_sabet/
جمهوری اسلامی ما بهائیان را برای زندگی رد صلاحیت کرده است!
نامه مهوش ثابت از زندان
https://youtu.be/GMp3HrE3etY?feature=shared
#مهوش_ثابت #داستان_ما_یکیست #بهائی #بهائیان_ایران #یاری_مدنی_توانا
#FreeMahvash
@Tavaana_TavaanaTech
«مامانم اولین روز مدرسه ام کنارم نبود، سفر بود، برای تاسیس دانشگاه بهایی. با کیف و لباسم خوابیدم تا وقتی اومد منو ببینه.
سالها گذشت و با هیچ لباس منو ندید؛ لباس مهاجرت، لباس فارغالتحصیلی، لباس عروسی، لباس زایمان…لباس روی لباس منتظرش هستم!»
- مهوش ثابت - شهریاری، هفتاد و دو ساله، شاعر، نویسنده، معلم بهایی ایرانی و ساکن ایران است.
او نزدیک به سیزده سال از عمر خود را با احکامی ناعادلانه به عنوان یک زندانی عقیدتی در زندان گذرانده است و هفت سال و نیم از حکمش باقی مانده است درحالی که تا بحال ۳۰ سال حکم از دادگاه انقلاب ایران دریافت کرده است.
سلامت مهوش ثابت حالا دیگر از دست رفته است و زندگی او با چالشهای جدی روبه روست.
تومور ریه، پوکی استخوان با ریسک بالا، مشکل شکستگی هر دو زانو و عوارض شدید ناشی از عمل قلب باز همراه با فرسودگی ناشی از سیزده سال زندان که سه سال آن در سلول دربسته تنگ و تاریک بوده است، فقط بخشی از این چالشها هستند.
وضعیت او چنان وخیم و بحرانی است که ادامه حبس نه تنها درد و رنج فراوانی به همراه دارد بلکه خطر جدی و جبرانناپذیری برای جان او به وجود میآورد.
او حدود یک ماه است که با توقف حکم برای درمان در خارج از زندان است، خانواده او به شدت نگرانند که اگر به زندان بازگردد وضعیت بسیار وخیمی پیدا کند.
لینک کمپین و بیانیه عمومی برای آزادی مهوش ثابت:
https://tinyurl.com/2cx6xyc8
با مهوش ثابت بیشتر آشنا شوید
https://tavaana.org/mahvash-sabet/
روایت مهوش ثابت از گذراندن نوروز در زندان
https://tavaana.org/norouzinprison_sabet/
جمهوری اسلامی ما بهائیان را برای زندگی رد صلاحیت کرده است!
نامه مهوش ثابت از زندان
https://youtu.be/GMp3HrE3etY?feature=shared
#مهوش_ثابت #داستان_ما_یکیست #بهائی #بهائیان_ایران #یاری_مدنی_توانا
#FreeMahvash
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
و این پایانی است بر این ویروس...
ویدیو ساخته شده توسط یکی از دانشجویان دانشگاه سوره
- نیاز به شرح بیشتری نیست،تصاویر خود سخن میگویند، میکس جالبی از تصویر و صدا ...
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ویدیو ساخته شده توسط یکی از دانشجویان دانشگاه سوره
- نیاز به شرح بیشتری نیست،تصاویر خود سخن میگویند، میکس جالبی از تصویر و صدا ...
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دوره آموزشی دموکراسی در کلاس درس
جلسه دوم: آموزش و سیاست
در جلسه دوم به تاریخچه آموزش در ایران میپردازیم و سپس درباره تفکر انتقادی و ارتباط آن با آموزش بحث خواهیم کرد. در ادامه نیز برخی مفاهیم پایهای برای آموزش و ایجاد بستر دموکراسی در کلاس درس را عنوان خواهیم کرد.
https://tavaana.org/session-2-education-and-politics/
در یوتیوب:
https://youtu.be/C1t0NRkcyi8?feature=shared
در ساندکلاد:
https://bit.ly/3h2svsi
https://t.me/joinchat/AAAAAEYvlUOFzInkhWXZSA
#دوره_آموزشی #دموکراسی #کلاس_درس #معلمان #توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جلسه دوم: آموزش و سیاست
در جلسه دوم به تاریخچه آموزش در ایران میپردازیم و سپس درباره تفکر انتقادی و ارتباط آن با آموزش بحث خواهیم کرد. در ادامه نیز برخی مفاهیم پایهای برای آموزش و ایجاد بستر دموکراسی در کلاس درس را عنوان خواهیم کرد.
https://tavaana.org/session-2-education-and-politics/
در یوتیوب:
https://youtu.be/C1t0NRkcyi8?feature=shared
در ساندکلاد:
https://bit.ly/3h2svsi
https://t.me/joinchat/AAAAAEYvlUOFzInkhWXZSA
#دوره_آموزشی #دموکراسی #کلاس_درس #معلمان #توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ماهمنیر مولاییراد، مادر کیان پیرفلک، در ویدیویی که صدای او را میشنویم، پیام همبستگی در برابر ظلم و بیعدالتی را بیان میکند. او با کلماتی دردآلود از رنجی سخن میگوید که بر فرزندش و دیگر قربانیان ستم رفته است و بر لزوم اتحاد، همدلی و انسانیت تأکید میکند. متن سخنان او در این ویدیو به شرح زیر است:
چه فرقی میکند پرچم چه رنگی باشد؟ چه فرقی میکند عضو چه حزبی باشی؟ چه فرقی میکند از کدام قوم یا پیرو کدام دین باشی؟ یا حتی طرفدار کدام تیم باشی؟
وقتی بردهای، وقتی معنای انسان بودن را از یاد بردهای، وقتی سالها برای قد کشیدن و رشد ذهن و شعور فرزندت تلاش کنی و ناگهان، بر سر عقاید پوسیده، برای چپاول بیشتر، و بهخاطر حرزگی ذهنی برخی، مانند کفتارهای گرسنه به برهای زیبا و بیدفاع حمله کنند و خونش را بریزند، و تو مجبور شوی او را بدزدی تا نبرندش، دیگر هیچ چیز برایت فرقی ندارد.
کفتارها نَفْس نمیگیرند، قول نمیدهند که دیگر ندَرند. پس تنها تکهتکه کردن آنها میتواند برای لحظهای دلت را آرام کند.
دنیای ما قرار نبود اینقدر بد شود. قرار نبود بزرگ شدن بچههایمان را نبینیم. قرار نبود به دست همنوع خودمان کشته شویم.
بگذارید یکرنگ باشیم. یا اصلاً رنگارنگ باشیم، اما مانند رنگینکمان! با اتحادی زیبا، منظرهای چشمنواز خلق کنیم.
جدا بودن رنگها نهتنها رنگینکمان را نمیسازد، بلکه وقتی تنها باشند، هیچ جذابیتی ندارند و در دنیای تکرنگ خود شکست میخورند.
کاش کمی اتحاد داشتیم؛ برای بهتر زندگی کردن، برای دوست داشتن همنوع خودمان. کاش کسانی که به جایگاهی رسیدهاند، میفهمیدند که آن جایگاه برای خوردن، دزدیدن، و کشتن نیست. برای خدمت کردن است. برای نوکری مردم، نه اینکه مردم نوکر آنها باشند.
هیچکس صاحب جان و مال دیگری نیست، جز خود آن فرد. هر کسی شغلی دارد و هیچ شغلی نباید بالاتر از دیگری تعریف شود.
هیچ شغلی نباید توجیهگر جنایت باشد. گرفتن جان کسی که گاهی گوشهای ذهنش به خدا پناه میبرد، ظلم به خداست.
تو در برابر خدا باید پاسخگو باشی. چه حقی داری که جان بگیری؟ جانی که خدا داده؟
کمی فکر کن به روزی که فرزند خودت را سلاخی کنند، فقط بهخاطر گناه پدر و مادری که خون فرزندان دیگران را مکیدهاند.
#ماهمنیر_مولایی_راد #کیان_پیرفلک #میثم_پیرفلک #پویا_مولایی_راد #دادخواهی #همبستگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چه فرقی میکند پرچم چه رنگی باشد؟ چه فرقی میکند عضو چه حزبی باشی؟ چه فرقی میکند از کدام قوم یا پیرو کدام دین باشی؟ یا حتی طرفدار کدام تیم باشی؟
وقتی بردهای، وقتی معنای انسان بودن را از یاد بردهای، وقتی سالها برای قد کشیدن و رشد ذهن و شعور فرزندت تلاش کنی و ناگهان، بر سر عقاید پوسیده، برای چپاول بیشتر، و بهخاطر حرزگی ذهنی برخی، مانند کفتارهای گرسنه به برهای زیبا و بیدفاع حمله کنند و خونش را بریزند، و تو مجبور شوی او را بدزدی تا نبرندش، دیگر هیچ چیز برایت فرقی ندارد.
کفتارها نَفْس نمیگیرند، قول نمیدهند که دیگر ندَرند. پس تنها تکهتکه کردن آنها میتواند برای لحظهای دلت را آرام کند.
دنیای ما قرار نبود اینقدر بد شود. قرار نبود بزرگ شدن بچههایمان را نبینیم. قرار نبود به دست همنوع خودمان کشته شویم.
بگذارید یکرنگ باشیم. یا اصلاً رنگارنگ باشیم، اما مانند رنگینکمان! با اتحادی زیبا، منظرهای چشمنواز خلق کنیم.
جدا بودن رنگها نهتنها رنگینکمان را نمیسازد، بلکه وقتی تنها باشند، هیچ جذابیتی ندارند و در دنیای تکرنگ خود شکست میخورند.
کاش کمی اتحاد داشتیم؛ برای بهتر زندگی کردن، برای دوست داشتن همنوع خودمان. کاش کسانی که به جایگاهی رسیدهاند، میفهمیدند که آن جایگاه برای خوردن، دزدیدن، و کشتن نیست. برای خدمت کردن است. برای نوکری مردم، نه اینکه مردم نوکر آنها باشند.
هیچکس صاحب جان و مال دیگری نیست، جز خود آن فرد. هر کسی شغلی دارد و هیچ شغلی نباید بالاتر از دیگری تعریف شود.
هیچ شغلی نباید توجیهگر جنایت باشد. گرفتن جان کسی که گاهی گوشهای ذهنش به خدا پناه میبرد، ظلم به خداست.
تو در برابر خدا باید پاسخگو باشی. چه حقی داری که جان بگیری؟ جانی که خدا داده؟
کمی فکر کن به روزی که فرزند خودت را سلاخی کنند، فقط بهخاطر گناه پدر و مادری که خون فرزندان دیگران را مکیدهاند.
#ماهمنیر_مولایی_راد #کیان_پیرفلک #میثم_پیرفلک #پویا_مولایی_راد #دادخواهی #همبستگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زوم؛ از افسانههای انقلاب تا اعترافات انقلابیون - ۱
بعد از انقلاب ۵۷، جمهوری اسلامی بهطور سیستماتیک دست به جعل تاریخ و ابداع افسانههای دروغین زد، تا بتواند از طرفی حکومت پهلوی را در چشم حال و آیندگان منفور و خائن جلوه بدهد و از طرف دیگر ناکارآمدیهای خودش را پشت این دروغها پنهان کند.
اما با گذشت زمان، بعضی از انقلابیون قدیمی دهان باز کردند و بهتدریج پرده از حقایقی برداشتند.
یکی از آنها عزتالله سحابی بود؛ از فعالان سیاسی مخالف رژیم شاه و رهبر شورای فعالان ملی-مذهبی ایران که در سالهای آغازین انقلاب سمتهای مختلفی داشت. او در کتاب «نیم قرن خاطره و تجربه» از باورهای نادرست انقلابیون نسبت به شاه و حکومت او میگوید. ویدیو را ببینید!
لینک یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=B-ExDEKTN58
#زوم #انقلاب_اسلامی #انقلاب۵۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بعد از انقلاب ۵۷، جمهوری اسلامی بهطور سیستماتیک دست به جعل تاریخ و ابداع افسانههای دروغین زد، تا بتواند از طرفی حکومت پهلوی را در چشم حال و آیندگان منفور و خائن جلوه بدهد و از طرف دیگر ناکارآمدیهای خودش را پشت این دروغها پنهان کند.
اما با گذشت زمان، بعضی از انقلابیون قدیمی دهان باز کردند و بهتدریج پرده از حقایقی برداشتند.
یکی از آنها عزتالله سحابی بود؛ از فعالان سیاسی مخالف رژیم شاه و رهبر شورای فعالان ملی-مذهبی ایران که در سالهای آغازین انقلاب سمتهای مختلفی داشت. او در کتاب «نیم قرن خاطره و تجربه» از باورهای نادرست انقلابیون نسبت به شاه و حکومت او میگوید. ویدیو را ببینید!
لینک یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=B-ExDEKTN58
#زوم #انقلاب_اسلامی #انقلاب۵۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر مرتضی نعمتی، این ویدیو را با شرح زیر منتشر کرده است:
«ماردوشِ پیر»
شعر و آهنگ: مرتضی نعمتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
هنگامی که خوراک ماردوش مغزِ گرامیترینِ جانهاست، تنهایی آن جانِ شیرینی را تصور کن که مرگ فرا میخواندش، به نخستین دیدار بامدادی!
آن گمنامی غریب را دریاب و بر مصلحت زیستن تُف کن!
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
لازم به ذکر است، آقای دکتر نعمتی در روزهای شنبه و سهشنبه هفته آینده برای رسیدگی به اتهامات خود باید در جلسه دادگاه حضور یابد.
دکتر نعمتی چندی پیش نوشته بود:
من یک استاد دانشگاه وظیفهشناسم!
مرتضی نعمتی
آنها که شغل و موقعیت دانشگاهی مرا گرفتند، به من اتهام «نشر اکاذیب» زدهاند و «تبلیغ علیه نظام»!
ارتباطی منطقی میان این دو اتهام وجود دارد. «نشر اکاذیب» چیزی نیست جز گفتن حقایقی که طرح و نشر آنها برای این نظام تهدید و خطر تلقی میشود!
بنابراین معنای این دو اتهام این است: «چرا حقایقی را به زبان آوردهای که برای ما خطر و تهدید تلقی میشود»؟ از قضا آنچه ناخواسته مرا به وادی سیاست کشاند، تعهد حرفهایام به بیان حقیقت است. وظایف ذاتی دانشگاه در تعارض با ساختاری است که از دروغ بنا شده و به این اعتبار راستگویی خطرناکترین و رادیکالترین کنش سیاسی در روزگار ماست.
به عنوان یک فرد دانشگاهی همواره خود را متعهد به راستگویی و بیان حقیقت میدانم حتی اگر هزینهی آن زندان و اسارت باشد.
آنکه باید از نشر اکاذیب دست بردارد شما هستید! من یک استاد وظیفهشناسم!
«در روزگار استبداد و اختناق، سخنِ راست در حکم کشیدن شمشیر اعتراض است. شجاع، عریان و بیپروا چشم دوختن است در چشم استبداد! و دروغ شاهواژهی بقا و سازگاری با تباهی محیط؛ کالایی با تولید انبوه است!»
(از کانال جغرافیای شخصی)
آقای نعمتی در سال ۱۴۰۲ وقتی که گفته شد دانشگاه تهران، میخواهد به بشار اسد و شیخ زکزاکی مدرک دکترای افتخاری بدهد، در اعتراض به این موضوع مدرک دانشگاهیاش را پاره کرد.
او به تدریس مداحانی مثل سعید حدادیان در دانشگاه تهران نیز اعتراض کرده بود.
https://t.me/MortezaNemati1
#مرتضی_نعمتی #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ماردوشِ پیر»
شعر و آهنگ: مرتضی نعمتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
هنگامی که خوراک ماردوش مغزِ گرامیترینِ جانهاست، تنهایی آن جانِ شیرینی را تصور کن که مرگ فرا میخواندش، به نخستین دیدار بامدادی!
آن گمنامی غریب را دریاب و بر مصلحت زیستن تُف کن!
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
لازم به ذکر است، آقای دکتر نعمتی در روزهای شنبه و سهشنبه هفته آینده برای رسیدگی به اتهامات خود باید در جلسه دادگاه حضور یابد.
دکتر نعمتی چندی پیش نوشته بود:
من یک استاد دانشگاه وظیفهشناسم!
مرتضی نعمتی
آنها که شغل و موقعیت دانشگاهی مرا گرفتند، به من اتهام «نشر اکاذیب» زدهاند و «تبلیغ علیه نظام»!
ارتباطی منطقی میان این دو اتهام وجود دارد. «نشر اکاذیب» چیزی نیست جز گفتن حقایقی که طرح و نشر آنها برای این نظام تهدید و خطر تلقی میشود!
بنابراین معنای این دو اتهام این است: «چرا حقایقی را به زبان آوردهای که برای ما خطر و تهدید تلقی میشود»؟ از قضا آنچه ناخواسته مرا به وادی سیاست کشاند، تعهد حرفهایام به بیان حقیقت است. وظایف ذاتی دانشگاه در تعارض با ساختاری است که از دروغ بنا شده و به این اعتبار راستگویی خطرناکترین و رادیکالترین کنش سیاسی در روزگار ماست.
به عنوان یک فرد دانشگاهی همواره خود را متعهد به راستگویی و بیان حقیقت میدانم حتی اگر هزینهی آن زندان و اسارت باشد.
آنکه باید از نشر اکاذیب دست بردارد شما هستید! من یک استاد وظیفهشناسم!
«در روزگار استبداد و اختناق، سخنِ راست در حکم کشیدن شمشیر اعتراض است. شجاع، عریان و بیپروا چشم دوختن است در چشم استبداد! و دروغ شاهواژهی بقا و سازگاری با تباهی محیط؛ کالایی با تولید انبوه است!»
(از کانال جغرافیای شخصی)
آقای نعمتی در سال ۱۴۰۲ وقتی که گفته شد دانشگاه تهران، میخواهد به بشار اسد و شیخ زکزاکی مدرک دکترای افتخاری بدهد، در اعتراض به این موضوع مدرک دانشگاهیاش را پاره کرد.
او به تدریس مداحانی مثل سعید حدادیان در دانشگاه تهران نیز اعتراض کرده بود.
https://t.me/MortezaNemati1
#مرتضی_نعمتی #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم زادروز جاویدنام بهنام لایقپور بر سر مزارش در شهر رشت برگزار شد
«بهنام جانم، بهترین اتّفاقِ زندگیِ خانوادهی کوچکت❤️
سه سال بی تو، با حسرتِ بودنت تولدت را به یادت جشن گرفتیم و چقدر تلخ است دیدنِ این جای خالی و افکاری که مدام میگوید الان بايد میبودی و تولدت را در کنار عزیزانت جشن میگرفتی ولی افسوس که نگذاشتند!
تولدت در نامبارکترین روزهای تاریخمان مبارک!
کاش هنوز ادامه داشت قصّهی قشنگِ تو...»
#بهنام_لایق_پور 🕊️🥀🤍 #زن_زندگی_آزادی #رشت #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بهنام جانم، بهترین اتّفاقِ زندگیِ خانوادهی کوچکت❤️
سه سال بی تو، با حسرتِ بودنت تولدت را به یادت جشن گرفتیم و چقدر تلخ است دیدنِ این جای خالی و افکاری که مدام میگوید الان بايد میبودی و تولدت را در کنار عزیزانت جشن میگرفتی ولی افسوس که نگذاشتند!
تولدت در نامبارکترین روزهای تاریخمان مبارک!
کاش هنوز ادامه داشت قصّهی قشنگِ تو...»
#بهنام_لایق_پور 🕊️🥀🤍 #زن_زندگی_آزادی #رشت #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- امام آمد
طرح از شاهرخ حیدری
آن مرد آمد و با خود اعدام آورد...
https://tavaana.org/khomenii/
به نظر شما همراهان دستاوردهای ورود خمینی به ایران چه بوده؟
#کارتون #اعدام #خمینی #۱۲بهمن #امام_اعدام #اعدام_نکنید #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از شاهرخ حیدری
آن مرد آمد و با خود اعدام آورد...
https://tavaana.org/khomenii/
به نظر شما همراهان دستاوردهای ورود خمینی به ایران چه بوده؟
#کارتون #اعدام #خمینی #۱۲بهمن #امام_اعدام #اعدام_نکنید #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بهمنی که آوار شد؛ یادداشتی از مهناز طراح در سالگرد ورود خمینی به ایران
«در بهمنی که بر سر ما آوار شد، بیگانهای با "احساسی از هیچ" از راه رسید و در گورستانی که نماد ماهیتش بود، بر "دهان" شرافت، اصالت، و انسانیت کوبید تا مرگهای بیشمار را "تعیین" کند.
از آن بهمن تاکنون، زندان و چوبهداری به وسعت ایران برپاست؛ تا به اسارت کشد هر آنکس که مدح نکند و مجیز نگوید، و سربدار کند هر آنکس که حقارت و قساوتشان را عیان سازد.
آن بهمن، سرآغاز ریختن خونِ پاکان و جولان دادن پتیارگان در سرزمینی است که، گرچه هجومهای بیشماری از سر گذرانده، ولی ریشه و هویتش همواره منجی روزهای تاریکش بوده است.
تکرار تاریخ نشان خواهد داد که بهمن، نه ماه خون و قیام، بلکه اندیشه نیک خواهد بود در راه سرنگونی اهریمن.
و ننگی ابدی بر پیشانی آنانی خواهد ماند که، دست در دست آن بیگانه، خفت و جنایت را به ارمغان آوردند.»
مهناز طراح، بند زنان زندان اوین
بهمن ماه ۱۴۰۳
- مهناز طراح، آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش«زن، زندگی، آزادی» بازداشت و تا اواخر بهمن همان سال که در جریان عفو عمومی آزاد شد، در زندان «قرچک» محبوس بود.
این زندانی سیاسی یک بار دیگر در آبان ۱۴۰۲ بازداشت شد و دیماه همان سال، به حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهام اجتماع و تبانی به سه سال و هشت ماه حبس و به اتهام تبلیغ علیه نظام به هشت ماه زندان محکوم شد و حکم او در پی تسلیم به رای به دو سال و نه ماه زندان کاهش پیدا کرد و اکنون در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان اوین است.
#مهناز_طراح #بند_زنان_اوین #انقلاب۵۷ #خمینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«در بهمنی که بر سر ما آوار شد، بیگانهای با "احساسی از هیچ" از راه رسید و در گورستانی که نماد ماهیتش بود، بر "دهان" شرافت، اصالت، و انسانیت کوبید تا مرگهای بیشمار را "تعیین" کند.
از آن بهمن تاکنون، زندان و چوبهداری به وسعت ایران برپاست؛ تا به اسارت کشد هر آنکس که مدح نکند و مجیز نگوید، و سربدار کند هر آنکس که حقارت و قساوتشان را عیان سازد.
آن بهمن، سرآغاز ریختن خونِ پاکان و جولان دادن پتیارگان در سرزمینی است که، گرچه هجومهای بیشماری از سر گذرانده، ولی ریشه و هویتش همواره منجی روزهای تاریکش بوده است.
تکرار تاریخ نشان خواهد داد که بهمن، نه ماه خون و قیام، بلکه اندیشه نیک خواهد بود در راه سرنگونی اهریمن.
و ننگی ابدی بر پیشانی آنانی خواهد ماند که، دست در دست آن بیگانه، خفت و جنایت را به ارمغان آوردند.»
مهناز طراح، بند زنان زندان اوین
بهمن ماه ۱۴۰۳
- مهناز طراح، آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش«زن، زندگی، آزادی» بازداشت و تا اواخر بهمن همان سال که در جریان عفو عمومی آزاد شد، در زندان «قرچک» محبوس بود.
این زندانی سیاسی یک بار دیگر در آبان ۱۴۰۲ بازداشت شد و دیماه همان سال، به حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهام اجتماع و تبانی به سه سال و هشت ماه حبس و به اتهام تبلیغ علیه نظام به هشت ماه زندان محکوم شد و حکم او در پی تسلیم به رای به دو سال و نه ماه زندان کاهش پیدا کرد و اکنون در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان اوین است.
#مهناز_طراح #بند_زنان_اوین #انقلاب۵۷ #خمینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در باب منشور حقوق ایالات متحده آمریکا، اثر توماس جفرسون
توماس جفرسون (۱۷۴۳ – ۱۸۲۶) از متفکران و بنیانگذاران اصلی ایالات متحده و نویسنده اصلی اعلامیه استقلال این کشور بود. او که سومین رئیس جمهوری ایالات متحده (۱۸۰۱ –۱۸۰۹) بود از مدافعان سرسخت آزادی مذهبی و نویسنده منشور «وضع آزادی دینی در ویرجینیا» بود که در سال ۱۷۸۶ به تصویب رسید.
جفرسون که بیشتر از قلم به جای زبان استفاده میکرد در نامهای خطاب به جیمز مدیسون، از بنیانگذاران ایالات متحده، از ضرورت الحاق منشور حقوق به قانون اساسی مینویسد؛ منشوری که قدرت دولت فدرال را محدود و حقوق شهروندان ایالات متحده را تضمین میکرد. او، که دلنگران خطر استبداد قانونگذاران بود، تصدیق میکند که تصریح حقوق شهروندی «شاید دولت را تا حدودی در انجام موثر وظایفش محدود کند.»
کتاب «در باب منشور حقوق ایالات متحده آمریکا» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به زبان فارسی، دانلود کنید و بخوانید!
دانلود کنید:
https://tavaana.org/thomas_jefferson_book/
#کتاب_توانا #کتاب #حقوق_شهروندی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توماس جفرسون (۱۷۴۳ – ۱۸۲۶) از متفکران و بنیانگذاران اصلی ایالات متحده و نویسنده اصلی اعلامیه استقلال این کشور بود. او که سومین رئیس جمهوری ایالات متحده (۱۸۰۱ –۱۸۰۹) بود از مدافعان سرسخت آزادی مذهبی و نویسنده منشور «وضع آزادی دینی در ویرجینیا» بود که در سال ۱۷۸۶ به تصویب رسید.
جفرسون که بیشتر از قلم به جای زبان استفاده میکرد در نامهای خطاب به جیمز مدیسون، از بنیانگذاران ایالات متحده، از ضرورت الحاق منشور حقوق به قانون اساسی مینویسد؛ منشوری که قدرت دولت فدرال را محدود و حقوق شهروندان ایالات متحده را تضمین میکرد. او، که دلنگران خطر استبداد قانونگذاران بود، تصدیق میکند که تصریح حقوق شهروندی «شاید دولت را تا حدودی در انجام موثر وظایفش محدود کند.»
کتاب «در باب منشور حقوق ایالات متحده آمریکا» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به زبان فارسی، دانلود کنید و بخوانید!
دانلود کنید:
https://tavaana.org/thomas_jefferson_book/
#کتاب_توانا #کتاب #حقوق_شهروندی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جعفری، عضو مجلس خبرگان، امروز ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ ادعا کرد:
«برخی میگویند انقلاب کردهایم که وضع اقتصادی ما درست شود؛ اینها تحریف است.»
این در حالی ست که صدا و تصویر خمینی زمانی که وعده آبوبرق مجانی و مسکن به مردم می داد ثبت شده است.
خمینی که با ادعای آبادی دنیا و آخرت! روی کار آمده بود هزاران جوان را قربانی جنگ با عراق کرد و هزاران جوان دیگر را در زندانها به قتل رساند و هیچ پاسخگو نبود به مردم.
ویدئو را در لینک زیر ببینید.
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=tqT4mvbl5Ps
#انقلاب۵۷ #خمینی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«برخی میگویند انقلاب کردهایم که وضع اقتصادی ما درست شود؛ اینها تحریف است.»
این در حالی ست که صدا و تصویر خمینی زمانی که وعده آبوبرق مجانی و مسکن به مردم می داد ثبت شده است.
خمینی که با ادعای آبادی دنیا و آخرت! روی کار آمده بود هزاران جوان را قربانی جنگ با عراق کرد و هزاران جوان دیگر را در زندانها به قتل رساند و هیچ پاسخگو نبود به مردم.
ویدئو را در لینک زیر ببینید.
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=tqT4mvbl5Ps
#انقلاب۵۷ #خمینی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
پدر و برادر دختری ۱۷ ساله او را در حالی که فرزندش را در آغوش داشت با ۱۶ گلوله به قتل رساندند.
روز گذشته خبر قتل هولناک عاطفه زغیبی؛ دختر ۱۷ سالهای در شهر شوشتر واقع در استان خوزستان منتشر شد.
یک پدر ۱۶ گلوله به دختر نوجوانش شلیک کرده آنهم در حالی که نوزادش در آغوشش بوده.
این جنایات در کشورمان تکرار میشود و چه بسا نامها فراموش شوند رومینا عاطفه کانی مبینا ...
تبریک میگم دختره!
طرح از مانا نیستانی
https://tavaana.org/congratulations/
مانا نیستانی
فقدان مجازات مناسب قانونی برای خشونتهای ناموسی علیه زنان و به ویژه عدم جرمانگاری خشونت خانگی علیه آنها از دلایل موثر در عدم کاهش این نوع از خشونت در ایران است.
تجویز قتل زن توسط شوهر به دلیل خیانت جنسی در قوانین، نبود مجازات مناسب برای پدرانی که فرزندان خود را به قتل میرسانند، فقدان مجازات مناسب جایگزین قصاص نفس برای جرم قتل عمد و به ویژه برخورد همراه با تساهل و تسامح دستگاه قضایی با قاتل در پروندههای مربوط به زنکُشی از مواردی است که قوانین موضوعه در ایران را به مجوزی قانونی برای اعمال خشونت علیه زنان تبدیل کرده است.
@mananey
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#خشونت_علیه_زنان
#قتل_ناموسی
@Tavaana_Tavaanatech
روز گذشته خبر قتل هولناک عاطفه زغیبی؛ دختر ۱۷ سالهای در شهر شوشتر واقع در استان خوزستان منتشر شد.
یک پدر ۱۶ گلوله به دختر نوجوانش شلیک کرده آنهم در حالی که نوزادش در آغوشش بوده.
این جنایات در کشورمان تکرار میشود و چه بسا نامها فراموش شوند رومینا عاطفه کانی مبینا ...
تبریک میگم دختره!
طرح از مانا نیستانی
https://tavaana.org/congratulations/
مانا نیستانی
فقدان مجازات مناسب قانونی برای خشونتهای ناموسی علیه زنان و به ویژه عدم جرمانگاری خشونت خانگی علیه آنها از دلایل موثر در عدم کاهش این نوع از خشونت در ایران است.
تجویز قتل زن توسط شوهر به دلیل خیانت جنسی در قوانین، نبود مجازات مناسب برای پدرانی که فرزندان خود را به قتل میرسانند، فقدان مجازات مناسب جایگزین قصاص نفس برای جرم قتل عمد و به ویژه برخورد همراه با تساهل و تسامح دستگاه قضایی با قاتل در پروندههای مربوط به زنکُشی از مواردی است که قوانین موضوعه در ایران را به مجوزی قانونی برای اعمال خشونت علیه زنان تبدیل کرده است.
@mananey
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#خشونت_علیه_زنان
#قتل_ناموسی
@Tavaana_Tavaanatech
منوچهر بختیاری، پدر دادخواه جاویدنام پویا بختیاری از جانباختگان آبان ۹۸، به دلیل اطلاعرسانی درباره عدم ارائه خدمات درمانی، به «نشر اکاذیب از طریق سامانههای اینترنتی» متهم و به ۱۳ ماه و پانزده روز حبس محکوم شد!
اینهمه حبس برای خاموش کردن یک پدر دادخواه؟
با وجود بیماری منوچهر بختیاری، حکم جدیدی علیه او صادر شد
سارا عباسی، همسر منوچهر بختیاری، از صدور حکم جدید علیه این پدر دادخواه خبر داد. او در پستی که در اینستاگرام منتشر کرده، با اشاره به شرایط وخیم جسمانی همسرش نوشته است:
"هر روز رژیم یک درد به دردهای ما اضافه میکند… گویی پایانی بر اینهمه ظلم و ستم نیست. این بار هم یک ابلاغیه دیگر، یک حکم دیگر!"
حکم جدید چیست؟
بر اساس این ابلاغیه، دو اتهام جدید علیه بختیاری مطرح شده است:
ـ توهین به رهبری – ۶ ماه حبس
ـ نشر اکاذیب رایانهای – ۱۳ ماه و ۱۵ روز حبس
(به این دلیل که گفته بود "میخواهند مرا از طریق بیماریم بکشند و مرخصی درمانی نمیدهند!")
این دو حکم در دادگاه تجدیدنظر ادغام شدهاند. اما این پایان ماجرا نیست...
(حکم اشد یعنی ۱۳ ماه و پانزده روز قابل اجرا است)
پروندهسازی، وعدههای دروغین، و محرومیت از درمان
سارا عباسی میگوید که پس از بازگرداندن منوچهر بختیاری از بیمارستان به سلول، بارها به او وعدهی آزادی مشروط دادهاند؛ اما هربار با بهانههای جدید این امید را از بین بردهاند.
در کنار همهی این فشارها، بدون هیچ ابلاغیهای، یک دادگاه مجازی دیگر تشکیل شده و اتهام تشویش اذهان عمومی را نیز به پروندهاش اضافه کردهاند!
دادخواهی جرم نیست!
"پدری را به جرم دادخواهی خون فرزندش، آنهم با وجود بیماری، به زندان انداختهاید و هر روز برایش پروندهسازی میکنید تا مبادا آزاد شود! این عدالت شماست؟"
سارا عباسی از مردم خواسته است که صدای همسرش باشند:
"جان منوچهر در خطر است. او صدای مردم ایران بوده و هست. نگذارید این صدا خاموش شود!"
#منوچهر_بختیاری
#دادخواهی
#پویا_بختیاری
#دادخواهی_جرم_نیست
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اینهمه حبس برای خاموش کردن یک پدر دادخواه؟
با وجود بیماری منوچهر بختیاری، حکم جدیدی علیه او صادر شد
سارا عباسی، همسر منوچهر بختیاری، از صدور حکم جدید علیه این پدر دادخواه خبر داد. او در پستی که در اینستاگرام منتشر کرده، با اشاره به شرایط وخیم جسمانی همسرش نوشته است:
"هر روز رژیم یک درد به دردهای ما اضافه میکند… گویی پایانی بر اینهمه ظلم و ستم نیست. این بار هم یک ابلاغیه دیگر، یک حکم دیگر!"
حکم جدید چیست؟
بر اساس این ابلاغیه، دو اتهام جدید علیه بختیاری مطرح شده است:
ـ توهین به رهبری – ۶ ماه حبس
ـ نشر اکاذیب رایانهای – ۱۳ ماه و ۱۵ روز حبس
(به این دلیل که گفته بود "میخواهند مرا از طریق بیماریم بکشند و مرخصی درمانی نمیدهند!")
این دو حکم در دادگاه تجدیدنظر ادغام شدهاند. اما این پایان ماجرا نیست...
(حکم اشد یعنی ۱۳ ماه و پانزده روز قابل اجرا است)
پروندهسازی، وعدههای دروغین، و محرومیت از درمان
سارا عباسی میگوید که پس از بازگرداندن منوچهر بختیاری از بیمارستان به سلول، بارها به او وعدهی آزادی مشروط دادهاند؛ اما هربار با بهانههای جدید این امید را از بین بردهاند.
در کنار همهی این فشارها، بدون هیچ ابلاغیهای، یک دادگاه مجازی دیگر تشکیل شده و اتهام تشویش اذهان عمومی را نیز به پروندهاش اضافه کردهاند!
دادخواهی جرم نیست!
"پدری را به جرم دادخواهی خون فرزندش، آنهم با وجود بیماری، به زندان انداختهاید و هر روز برایش پروندهسازی میکنید تا مبادا آزاد شود! این عدالت شماست؟"
سارا عباسی از مردم خواسته است که صدای همسرش باشند:
"جان منوچهر در خطر است. او صدای مردم ایران بوده و هست. نگذارید این صدا خاموش شود!"
#منوچهر_بختیاری
#دادخواهی
#پویا_بختیاری
#دادخواهی_جرم_نیست
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech