آموزشکده توانا
54.1K subscribers
33.1K photos
38.3K videos
2.55K files
19.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اعضای خانواده حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، ظهر امروز، شنبه ۳۰ فروردین‌ماه، مقابل دادگاه انقلاب ارومیه تجمع کردند. آنها خواهان توقف حکم اعدام این زندانی سیاسی هستند.
ساعاتی پیش خبرگزاری فارس، ویدئویی از اعترافات اجباری این زندانی را منتشر کرد. جان این زندانی کماکان در معرض خطر است.
خبرگزاری کردپا به نقل از منابع مطلع نوشت «نهادهای امنیتی در تلاش‌ هستند او را در بازداشتگاه یا مکان نامشخصی وادار به ضبط اعتراف اجباری جدیدی کنند که محتوای آن تایید سناریوی نهادهای امنیتی و رد گفته‌های خانواده‌اش باشد.»

حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، ۳۹ ساله، متأهل و پدر سه کودک خردسال، در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ در منطقه مرزی چالدران، بازداشت شد.
این زندانی در مدت زمان بازداشت تحت شدیدترین شکنجه‌های جسمی و روانی برای اخذ اعتراف اجباری قرار داشته است.

‏تیرماه ۱۴۰۳، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجف‌زاده، تنها در یک جلسه چند دقیقه‌ای و بدون حضور وکیل مدافع، حمید حسین‌نژاد حیدرانلو را به اتهام «بغی از طریق عضویت در حزب کارگران کردستان» به اعدام محکوم کرد.

صدور این حکم در حالی بوده که حمید حسین‌نژاد از دسترسی به حق دفاع و وکیل به طور کامل محروم بوده است.

#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
آرش صادقی، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، با توجه به انتشار ویدئوی اعترافات اجباری حمید حسین‌نژاد، در پستی در شبکه اکس نوشت:

«وقتی سناریو ساخته‌شده‌ درباره‌ی حمید حسین‌نژاد را می‌شنوم، یاد زانیار و لقمان مرادی می‌افتم؛ دو انسان شریفی که با هم همبند بودیم، و بی‌گناه، قربانی همان سناریوسازی‌های نخ‌نما و اعترافات اجباری شدند. همان‌طور که آن روزها می‌دانستیم این بچه‌ها بی‌گناه‌اند، امروز هم هیچ تردیدی نیست که حمید فقط یک کولبر بوده، نه مسلح، نه خطرناک. فقط یک پدر بوده، یک نان‌آور.
ویدیویی که از تحصن خانواده‌ی او بیرون آمده، قلب آدم را می‌فشارد. مادر خمیده‌اش که مویه میکند، همسرش با نوزاد شیرخوار در آغوش، و کودکی که معنای بی عدالتی‌ را نمیداند و فقط اضطراب اطرافش را حس می‌کند. این صحنه‌ها نشانه‌ی ظلمی بی بدیلند.
مسولین این پرونده نشان دادند که تا کجا حاضرند بروند برای گرفتن یک اعتراف، برای بستن پرونده‌ای که از اولش هم فقط یک هدف داشته: حذف یک نفر دیگر از حاشیه، با اتهامی ساختگی.
آن‌ها حتی به کودکان هم رحم نمی‌کنند. روناهی، دختر ده ساله‌ی حمید، را ساعت‌ها بازجویی کرده‌اند که فقط بگوید پدرش چند ساعت در ترکیه با خانواده‌اش نبوده. این‌همه فشار، فقط برای این‌که، پازل تکمیل شود.

ما زانیار و لقمان را از دست دادیم. نگذاریم حمید هم به آن لیست سیاه اضافه شود.»
صدای ایران باشیم
#حمید_حسین‌نژاد_حیدرانلو #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
اعدام در جمهوری اسلامی؛ سیاست هراس و انتقام

اعدام لقمان مرادی، زانیار مرادی و رامین حسین پناهی، در ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ اگرچه اعدام‌هایی سیاسی و پرسروصدا بودند و اگرچه پرونده جمهوری اسلامی را در زمینه اعدام سنگین تر ساخت، اما در واقع روندی معمول در حوزه قضایی نظام جمهوری اسلامی محسوب می‌شود.

البته باید در نظر داشت که جمهوری اسلامی، اعدام‌های سیاسی خود را برچسب «امنیتی» می‌زند تا آن‌ها را از حوزه سیاسی‌بودن خارج سازد. چنانکه «خبرگزاری فارس»، که از وبسایت‌های نزدیک به سپاه پاسداران است، در گزارشی پیرامون سه اعدام فوق‌الذکر نوشت: «این افراد از اشرار مسلح ضدانقلاب بودند که با انجام اقدامات نظامی و تروریستی در غرب کشور موجبات ناامنی و داغدارشدن برخی خانواده‌ها را فراهم آورده بودند.»

در نمونه رامین حسین پناهی، او به اتهام عضویت در «حزب کومله» و «بَغی» یا شورش مسلحانه علیه حکومت اسلامی در دوم تیر ۱۳۹۶ بازداشت شد و پس از ۲۰۰ روز انفرادى و شکنجه‌های جسمی و روانی، به زندان مرکزى سنندج منتقل شد. او در ٢۵ دی ٩۶ در شعبە یک دادگاه انقلاب شهر سنندج بە اعدام محکوم شد. این حکم، مجددا، ٢٢ فروردین ۱۳۹۷ در شعبه ٣٩ دیوانعالى کشور در شهر قم به تایید رسید.

در نمونه زانیار و لقمان مرادی روز چهارشنبه اول دی‌ماه ۱۳۸۹، به حکم قاضی صلواتی در دادگاه شعبه ۱۵ انقلاب تهران، با اتهام عضویت در “کومله” و مشارکت در قتل فرزند امام‌ جمعه مریوان در ۱۴ تیر ۱۳۸۸ به اعدام محکوم شده‌اند. خود این دو زندانی جوان نیز بارها گفتند که که زیر فشار و شکنجه مجبور به پذیرش این اتهام شدند.

این سه نمونه و کیفیت روند قضایی صدور احکام علیه آنان نشان می دهد که احکام صادره علیه آنان، علی رغم ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر امنیتی و حتی جنایی خواندن اتهامات آنان، چه اندازه مشحون از غرایض و انگیزه های سیاسی است. جدای از پرونده سنگین اعدام های سیاسی در جمهوری اسلامی در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دهه ۶۰ شمسی، به نظر می رسد جمهوری اسلامی هنوز از اعدام به عنوان ابزاری برای گسترش سیاست ترس و انتقام بهره می جوید.

متن کامل این گزارش را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/execution_in_iran_revenge_policy/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
حمید حسین‌نژاد حیدرانلو که دیروز به اداره کل اطلاعات ارومیه منتقل شده بود مجددا توسط ماموران امنیتی به سلول انفرادی زندان ارومیه منتقل شده است. بنابر اظهارات یکی از مقامات زندان، احتمال اجرای حکم طی سحرگاه فردا در زندان ارومیه وجود دارد.

امروز رسانه‌های مرتبط با نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی مبادرت به انتشار فیلم اعترافات زیر فشار این زندان سیاسی کرده و سعی دارند مستند به این اعترافات اجباری زمینه را برای اعدام وی فراهم آورند.

متعاقب انتشار ویدیوی اعترافات اجباری، دختر حمید حسین‌نژاد حیدرانلو در آخرین تلاش‌هایش برای دفاع از بی‌گناهی پدرش، از شکنجه و رفتار غیر انسانی ماموران امنیتی برای اخذ اعترافات اجباری از پدرش و تحت فشار قرار دادن خودش برای اینکه بگوید پدرش در ترکیه از آن‌ها جدا شده، گفته است.

طبق اطلاعات رسیده به آموزشکده توانا، حمید حسین‌نژاد حیدرانلو تحت فشار و شکنجه شدیدی قرار داشته و حتی بازجویان به او گفتند که همسرت را بازداشت کرده‌ایم و او را تهدید به تجاوز به همسرش کردند. آقای حسین‌نژاد تحت فشار برگه‌هایی را امضا کرده که به علت سواد نداشتن، از محتوای نوشته‌های آن‌ها اطلاعی نداشته است.

یکی از نزدیکان آقای حسین‌نژاد می‌گوید ویدیوی اعترافات اجباری دارای تناقضات جدی است، فاصله منطقه‌ای که ادعا شده عملیات تروریستی انجام شده، با مرز و مدت زمان لازم برای رفت و برگشت با ادعاهای گفته شده در ویدیوی اعترافات ناقض جدی دارد.

حتی اگر فرض کنیم ادعاهای ویدیوی اعترافات اجباری درست باشد، باز اتهام بغی در خصوص آقای حسین‌نژاد صادق نیست.

#حمید_حسین_نژاد #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

برای نخستین بار پس از قرن‌ها تمامی مسیحیان جهان امسال «عید پاک» را در یک روز جشن خواهند گرفت.

برای بیش از ۴۰۰ سال، کلیساهای ارتدکس و کاتولیک از روش‌های متفاوتی برای تعیین زمان عید پاک استفاده کردند.

اما امسال، یکی از معدود سال‌هایی است که هر دو کلیسا و همچنین مسیحیان پروتستان عید قیام مسیح را در یک روز جشن می‌گیرند.

پاتریارک بارتولومیو ضمن استقبال از ابتکار پاپ در این زمینه، آن را گامی واقعی برای برطرف کردن مناقشات قدیمی توصیف کرد.

البته این ایده از دهه ۱۹۶۰ میلادی مطرح بود و هر زمان کاتولیک‌ها و ارتدوکس قصد برگزاری جشن عید پاک را داشتند، بار دیگر مطرح می‌شد.

مانع بزرگ این بود که یکی از دو رهبر باید از موضعش عقب‌نشینی می‌کرد؛ آنهم در حالی که قرن‌ها اختلاف و بی‌اعتمادی میان دو کلیسا در جریان بود.

درنهایت، شورای جهانی کلیساها مستقر در ژنو، یک راه حل میانی را پیشنهاد کرد که به معنای محاسبه عید پاک با استفاده از اخترشناسی مدرن و بر اساس زمان اورشلیم بود.


برگرفته از محبت‌نیوز
#عید_پاک #ایستر #رستاخیز_مسیح #کاتولیک #ارتدوکس #پروتستان #رواداری #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
«شما که هنوز از این حکومت دفاع می‌کنید، به این کودک چه خواهید گفت؟

وقتی دختر خردسال حمید حسین‌نژاد را به بهانه‌ی دیدار با پدرش به بازجویی بردند،
وقتی او را تهدید کردند که «اگر نگویی بابایت در ترکیه رهایت کرده، او را می‌کشیم»،
وقتی گفتند: «اگر این حرف‌ها را به کسی بگویی، بابایت را می‌کشیم» —
آن لحظه‌ها، چیزی فراتر از نقض حقوق بشر اتفاق افتاد.
این حکومت، پرده‌ای از انسانیت را پاره کرد.
البته این نخستین بار نبود که چنین کاری انجام شد.

به‌راستی، شما که هنوز از این رژیم دفاع می‌کنید،
چه توضیحی دارید برای اینکه بازجویان یک حکومت با فشار بر یک کودک، با تهدید مرگ پدر، تلاش می‌کنند، حقیقت را وارونه می‌سازند؟
شما که این دستگاه را «حافظ دین»، «امنیت» یا «منافع ملی» می‌نامید،
آیا هنوز هم حمایت یا سکوت را ترجیح می‌دهید، وقتی می‌بینید ابزار قدرت، به یک کودک هم رحم نمی‌کند؟

حمایت از حکومتی که برای پرونده‌سازی علیه یک مخالف، دخترش را قربانی می‌کند،
نه حمایت از کشور است، نه مصلحت، نه غیرت.
این فقط هم‌دستی با جنایتی‌ست که روزی گریبان همه‌مان را خواهد گرفت.

وقت آن نرسیده که بپرسید:
ـ «اگر این کودک، دختر من بود، باز هم سکوت می‌کردم؟»
وقت آن نرسیده که مرز بین دروغ و وجدان را بازتعریف کنید؟
وقت آن نرسیده که از خود بپرسید:
ـ «در کدام آیین، در کدام مذهب، در کدام قانون، شکنجه‌ی روانی یک کودک پذیرفته است؟»

ما فراموش نمی‌کنیم.
نه این اعترافات جعلی را،
نه اشک‌های پنهان یک کودک را.
و شما... اگر وجدان دارید، شما هم فراموش نکنید.»


ـ پیام بالا را یکی از مخاطبان توانا ارسال کرده است.

#حمید_حسین‌نژاد_حیدرانلو
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پس از پایان دیدار روز گذشته پرسپولیس و سپاهان در هفته بیست‌وهشتم لیگ برتر، گروهی از زنان تماشاگر در خروجی ورزشگاه آزادی شعار «رضا شاه روحت شاد» سر دادند.

با آنکه ۴۶ سال است که سیستم تبلیغاتی رژیم جمهوری اسلامی علیه رضا شاه تبلیغات گسترده‌ای انجام می‌دهد، با این حال در هر فرصتی در ایران شعار «رضا شاه روحت شاد» سر داده می‌شود و این شعار به نوعی جنبه نشان دادن مخالفت با کلیت رژیم جمهوری اسلامی را بازتاب می‌دهد.

نظر شما چیست؟

#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

آیا می‌دانستید؟
عید رضوان، مهم‌ترین عید در تقویم آئین بهائی است و از آن با عنوان «عید گل» نیز یاد می‌شود.

این جشن ۱۲ روزه از روز ۱۳ ماه جلال در تقویم بهائی آغاز می‌شود، که معمولاً با حدود ۲۰ آوریل در تقویم میلادی و اول اردیبهشت در تقویم شمسی هم‌زمان است—یعنی ۳۲ روز پس از نوروز. این ایام به مناسبت ورود حسینعلی نوری، بنیان‌گذار آئین بهائی، به باغ نجیب‌پاشا در حومه بغداد در سال ۱۲۴۲ شمسی (۱۸۶۳ میلادی) گرامی داشته می‌شود. آن باغ بعدها به نام "باغ رضوان" شناخته شد و در آنجا بود که حسینعلی نوری به طور صریح به پیروان آیین بابی اعلام کرد که همان پیام‌آور موعود است که سید علی‌محمد باب وعده‌اش را داده بود.

او به مدت ۱۲ روز در آن باغ اقامت داشت و سپس تبعیدش به استانبول آغاز شد. از آن پس، هر سال این دوازده روز، توسط بهائیان جشن گرفته می‌شوند. سه روز از این دوازده روز—روزهای اول، نهم و دوازدهم—به عنوان ایام مقدس شناخته شده‌اند و بهائیان در این روزها از کار روزانه خودداری کرده و به دعا، گردهمایی و شادی معنوی می‌پردازند.


آئین بهائی که در قرن نوزدهم در ایران پدید آمد، بر اصولی همچون یگانگی نوع بشر، برابری زن و مرد، همزیستی مسالمت‌آمیز، هماهنگی دین با علم، و صلح جهانی تأکید دارد.

با وجود این آموزه‌های صلح‌طلبانه، پیروان این آیین در ایران، که زادگاه خود را "سرزمین مقدس" می‌نامند، با محدودیت‌های شدیدی مواجه‌اند.

از جمله این فشارها می‌توان به محرومیت از تحصیلات دانشگاهی، توقیف و مصادره اموال، عدم دسترسی به شغل‌های دولتی، پلمپ اماکن مذهبی، و حتی بازداشت و زندانی شدن به دلایل عقیدتی اشاره کرد.

با وجود این فشارها، عید رضوان همچنان برای آن‌ها نماد امید، پایداری و عشق به نوع بشر باقی مانده است.

#عید_رضوان #بهائی #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود

«باخت ندهید!»
چرا بعضی هرگز اشکالات و اشتباهات خود را نمی‌پذیرند؟

پذیرش شکست، اشتباه، یا خطا، نشانه کم‌عقلی افراد نیست! انسان یا جامعه‌ای که شخصیت سالم و بالغی دارند نه تنها با درک و فهم اشتباهات و خطاهای خود مشکلی ندارند، بلکه به دنبال کشف شکست‌ها و اشکالات خود هستند تا با اصلاح آن‌ها به سوی رشد و بهبود گام بردارند.

اما به نظر می‌رسد بعضی از افراد یا گروه‌ها هرگز نمی‌خواهند اشتباهات و کاستی‌ها یا شکست‌های خود را بپذیرند. این خصوصیت در هنگام گفت‌وشنود با این افراد یا گروه‌ها نمایان می‌شود: آن‌ها همواره و در هر شرایطی ادعا می‌کنند پیروز شده‌اند! آن‌ها از دید خودشان همواره در سمت درست و برنده‌ی تاریخ بوده‌اند.

این دیدگاه سطحی، با مفهوم ایمان و «تقدس» در گفتمان دینی مطابقت دارد: افراد دین‌باور به امور «قدسی» باور دارند، یعنی چیزهایی که شکست یا اشتباه یا خطا در ساحت آن وارد نیست. در نتیجه پیروان این ادیان، امور دینی یا سیاست دینی خود را نیز مقدس و عاری از خطا و شکست فرض می‌کنند. این افراد در یک گفت‌وشنود همواره خود را برنده و پیروز تصور می‌کنند و هرگز منصفانه به خطاها و اعمال غیراخلاقی خود اذعان نمی‌کنند.

مسئله فقط این نیست که این افراد می‌خواهند در بحث و گفت‌وگو «برنده» باشند، آن‌ها واقعا درون ذهن خود تصور می‌کنند که همیشه برنده و پیروز بوده، هستند و خواهندبود.

اما رشد عقلی و اخلاقی نیازمند انصاف و در نتیجه پذیرش اشتباهات گذشته است. چندسال پیش گروهی از معترضان ایران شعار دادند «ما اشتباه کردیم که انقلاب کردیم». شعاری که نشان از رشد و بلوغ جامعه ایران است.

#برد #باخت #شیعه_گری #قدسی_سازی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این ویدیو را یکی از مخاطبان توانا فرستاده است. او همچنین نوشته:
«ملت ایران، در حساسترین جایگاه تاریخی گذر از یک سیستم دیکتاتوری به سمت نظام دموکراتیک قرار دارد. شکل گیری بحران داخلی در هنگام گذر از این فرایند یکی از عوامل مهمی است که باید بصورت جامع و کامل بررسی شود از جمله شناخت دلایل شکل گیری بحران و تلاش برای رفع بحران از طریق گفتمان سیاسی مشترک. همچنین ما باید با حضور هوشمندانه و نقش موثر خود در رفع این بحران به عبور آسان‌تر، از این گذر کمک کنیم.
برای موفقیت عبور از این مسیر پر پیچ و خم ذکر چند نکته ضروری است:
• اولین شرط لازم این است که تریبون قیام ژینارو به دست افراد متخصص بسپاریم. افرادی که تحصیلات لازم، قدرت تحلیل و درک بیان مسائل و انتقال آن برای جامعه جهانی را داشته باشند.
• این نیروهای متخصص مدرن‌ترین سیستم آموزش و پرورش متناسب با شرایط جامع ایران را به ما معرفی کنند.
• در یک تریبون، دموکراسی را تمرین کنیم.
• حضور فعال زنان متخصص و جامعه ساز در کنار مردان جامعه ساز ایرانی
• تضمین رشد و پیشرفت فرد فرد جامعه مدنی ایران در سایه آزادی درست
• قانون! مستقل از دخالت نظام حاکم  باشد
• انتقاد، آزاد باشد و در رسانه‌ها منعکس شود.»


نظر شما چیست؟ در گذار از استبداد و دیکتاتوری به دموکراسی چه کارهایی باید کرد و چکونه؟ چه رفتارهایی را باید فرا بگیزیم؟ چگونه مطمئن شویم که دوباره نظامی دیکتاتوری شکل نخواهد گرفت؟ در این راه مسئولیت شهروندان چیست؟!

#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیلا مهدوی، مادر جاویدنام سیاوش محمودی، داستانی به شرح زیر را روایت می‌کند:

داستان پادشاه و اژدها
سال‌ها پیش، در سرزمینی دور، پادشاهی زندگی می‌کرد که مردمش را از هیولایی به نام اژدهای آبی می‌ترساند. هر بار که آب قطع می‌شد، نان نایاب می‌شد یا فقر و بدبختی بیشتر می‌شد، پادشاه فریاد می‌زد: "کار اژدهاست!"

مردم هم باور کرده بودند که تمام مشکلات‌شان زیر سر همان اژدهای افسانه‌ای است. سال‌ها گذشت. نان دیگر نبود. آب دیگر نبود. قحطی و فلاکت همه‌گیر شده بود.

مردم فقط سایه‌ای از اژدها دیده بودند، اما خود او را هرگز. کم‌کم ترسشان هم ریخته بود. دیگر از سایه هم نمی‌ترسیدند.

تا این‌که یک شب، پادشاه پنهانی راهی کوهستان شد و به خانه همان اژدها رفت. در زد. گفت:
"من همیشه تو را دشمن خودم می‌دانستم، اما حالا یک خواهش دارم: کمکم کن تا تاج و تختم را نگه دارم."

اژدها خندید و گفت:
"تو تا امروز مرا دشمن دانستی، حالا کمک می‌خواهی؟ اما یادت باشد، مردمی که دیگر از سایه‌ی من هم نمی‌ترسند، یعنی چیزی برای ترسیدن ندارند."

پادشاه به کاخش برگشت، جشنی بزرگ گرفت و با صدای بلند اعلام کرد:
"اژدها رام شده! دشمن دیگر وجود ندارد!"

اما در میان آن جشن، پیرمردی ایستاد و گفت:
"پادشاه، آن‌قدر تنها شده که برای حفظ تاجش، به اژدهای خودش سلام می‌کند."

.
.

ـ مادر جاویدنام سیاوش محمودی، با روایت این داستان، به‌سادگی و در قالب یک افسانه، وضعیت امروز حاکمیت جمهوری اسلامی را به تصویر می‌کشد:

پادشاه نمادی از قدرتی‌ست که سال‌ها مردم را با «دشمن‌سازی» و ترس، مطیع نگه داشت؛ دشمنی فرضی به نام "اژدها" که می‌توانست آمریکا باشد، اسرائیل، اپوزیسیون، یا حتی یک زن بی‌حجاب. اما حالا که مردم دیگر از این سایه‌ها نمی‌ترسند، دیگر تهدید کار نمی‌کند. آن‌وقت است که همین پادشاه، همان اژدهایی را که می‌گفت دشمن است، دعوت می‌کند به بازی؛ به سازش، به معامله، فقط برای حفظ تاج و تخت.

پیام روشن است: وقتی مردم از ترس عبور می‌کنند، هیچ قدرتی—حتی افسانه‌ای‌ترین آن‌ها—دیگر توان مهارشان را ندارد. آن‌چه باقی می‌ماند، حکومتی تنها، بی‌پشتوانه، و فروپاشیده از درون است.

#سیاوش_محمودی #دشمن_ما_همین_جاست #نه_به_جمهورى_اسلامى #فقر_فساد_گرونی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نقد دکتر حسن باقری‌نیا بر مبانی فکری استبداد دینی: «حقایق ازلی بهانه‌ی حذف آزادی»

در این ویدبو، دکتر حسن باقری‌نیا، تحلیل‌گر اجتماعی، با اشاره به برخی از استدلال‌های رایج مدافعان استبداد دینی، به نقد ریشه‌های فلسفی این دیدگاه می‌پردازد.
باقری‌نیا با طرح نمونه‌هایی از این استدلال‌ها—مانند این‌که «حجاب حکم خداست و نمی‌توان درباره‌اش گفت‌وگو کرد» یا «قطع دست دزد در قرآن آمده و باید اجرا شود»—توضیح می‌دهد که مدافعان چنین نگاهی، همه امور را به امر قدسی و غیرقابل تغییر پیوند می‌زنند و از این طریق، امکان توافق انسانی و تجربه دموکراتیک را نفی می‌کنند.
او این شیوه‌ اندیشیدن را برگرفته از سنت فلسفی افلاطون می‌داند؛ جایی که «عالم مثُل» به‌عنوان منشأ حقیقت مطلق تعریف می‌شود و «فیلسوف حاکم» کسی‌ است که به این حقیقت برتر دست یافته و مشروعیت دارد که آن را بر دیگران تحمیل کند.
باقری‌نیا خاطرنشان می‌کند که بسیاری از فیلسوفان مسلمان، از جمله فارابی و ابن‌سینا، همین الگو را اقتباس کرده و با آیات قرآنی ترکیب کرده‌اند تا مدلی از حکمرانی مبتنی بر حقیقتی ازلی ارائه دهند. به گفته او، این مدل فکری امروز پاسخ‌گوی نیازهای جامعه انسانی نیست.
وی در ادامه به فلسفه‌های نوین‌تری چون پراگماتیسم اشاره کرده و می‌گوید در چنین نگاهی، هیچ حقیقت مطلق و پیشینی وجود ندارد که بتوان آن را مبنای اجبار یا تحمیل بر دیگران قرار داد. در فلسفه پراگماتیستی، حقیقت در بستر تجربه، گفت‌وگو و کنش اجتماعی شکل می‌گیرد، نه در انحصار فرد یا گروه خاصی.
باقری‌نیا تأکید می‌کند که در آینده ایران، نظامی دموکراتیک و مبتنی بر حقوق بشر باید جایگزین نظام مبتنی بر ایدئولوژی و تحمیل دینی شود؛ نظامی که به جای رساندن شهروندان به بهشت موهومی، به زندگی زمینی آن‌ها احترام بگذارد.
او سخنان خود را با بیتی از عمر خیام به پایان می‌برد؛ اشاره‌ای به فروتنی در برابر حقیقت و تردید در برابر مدعیان یقین:
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
می‌ترسم از آن‌که بانگ آید روزی
ای بی‌خبران! راه نه آن است و نه این


#استبداد_دینی #حسن_باقری_نیا #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
پاسخ غزاله شارمهد به عراقچی: شمارش معکوس شما آغاز شده، رژیم گروکان‌گیر و شکنجه‌گر در برابر حقیقت تاب نمی‌آورد

غزاله شارمهد، فرزند جمشید شارمهد، فعال سیاسی زندانی که پس از ماه‌ها بی‌خبری در زندان جمهوری اسلامی کشته شد، در واکنش به اظهارات عباس عراقچی درباره «پیشرفت» مذاکرات اتمی با آمریکا، در پیامی تند به صراحت از فروپاشی مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی سخن گفت.

او خطاب به عراقچی نوشت:
«رژیم اسلام‌گرای خمینی‌صفت شما پدرم را کشت و برای آن‌که سکوتش را ابدی کند، بدنش را مثله کرد و زبانش را برید. اما اکنون صدایش از زبان ما شنیده می‌شود.»

شارمهد با اشاره به روایت حکومت از وضعیت کنونی گفت:
«شما این وضعیت را پیشرفت می‌نامید. من آن را آغاز شمارش معکوس شما می‌دانم.»

وی ادامه داد:
«شاید جهان هنوز اندکی بازی شما را ادامه دهد، اما تاریخ در حال چرخش است—و شما این را حس می‌کنید. رژیمی که بر گروگان‌گیری، شکنجه‌های وحشیانه و اعدام‌ها بنا شده، توان ایستادگی در برابر حقیقت را نخواهد داشت.»

غزاله شارمهد در انتها نوشت:
«من اینجا نیستم که فقط حرف بزنم. آمده‌ام کاری را تمام کنم که پدرم آغاز کرده بود.»


#جمشید_شارمهد #غزاله_شارمهد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
‌در یک اقدام تحسین‌برانگیز، چهار تن از جوانان زحمتکش و طبیعت‌دوست روستای صالح‌آباد از توابع شهرستان‌های بندر لنگه و بستک در استان هرمزگان، موفق شدند ۲۴ رأس قوچ و میش لارستانی و کل و بز گرفتار را از مرگ حتمی نجات دهند.

آقایان محمد پیروزی، محمد دژپناه، محمد علیشاپور و محمد راه‌نشین، این جوانان فداکار، زمانی که متوجه افتادن این جانوران در گودالی در حوالی منطقه شدند، بدون فوت وقت وارد عمل شده و پس از ساعت‌ها تلاش، آن‌ها را سالم از گودال بیرون کشیدند.

این جوانان که سال‌هاست با عشق و بدون هیچ‌گونه چشم‌داشتی در راستای حفاظت از محیط زیست و حیات وحش منطقه فعالیت می‌کنند، بار دیگر نشان دادند که دلسوزی و تعهد به طبیعت از قلب‌های پاک و بی‌ادعا سرچشمه می‌گیرد.

گفتنی است که قوچ و میش لارستانی، به عنوان کوچک‌ترین گونه قوچ و میش در جهان، از گونه‌های منحصربه‌فرد و در معرض تهدیدی است که تنها در ایران زیست می‌کند و حفاظت از آن اهمیت ویژه‌ای دارد.

این حرکت ارزشمند با واکنش مثبت فعالان محیط زیست مواجه شده و نمادی از امید و همدلی در مسیر حفاظت از طبیعت ایران است.

#حیات_وحش #محیط_زیست #همدلی #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
دیوانگان مسلح یا پاسداران کشور؟
روز گذشته، ۲۹ فروردین، عکسی از مراسم رژه ارتش در شهر ساری منتشر شد که این سوال را به ذهن متبادر می‌کند؛ اینها پاسداران کشور و میهن هستند یا دیوانگانی مسلح؟
حقیقت این است که نه تنها رفتار و رژه‌های عجیب و شکستن کوزه! و از این دست فراوان دیده‌ایم بلکه اظهارنظرهای فرماندهان نظامی هم به خوبی نشان می‌دهد که بخشی از فرماندهان نظامی جمهوری‌اسلامی از چه نادانی عمیقی نسبت به دنیای بیرون بسر می‌برند و در عین‌حال چه توهم عمیقی نسبت به داشته‌های نظامی خود دارند.
«غلامرضا جلالی» – دستیار پزشکیان در امور پدافند غیرعامل – در یک سخنرانی، «آتش‌زدن دلار» را «حمله به نقطه ضعف دشمن» دانست و گفت: «اگر این اراده در کشور به وجود بیاید که دلار آمریکایی توسط مردم در خیابان به آتش کشیده شود و تمرکز برای بالابردن ارزش پول ملی کشور ایجاد شود می‌تواند یک حمله تمام‌عیار به نقطه‌ضعف دشمن باشد»!
آیا مسئولان عالی کشور از هزینه‌زایی چنین سخنانی از جانب مقامات نظامی جمهوری‌اسلامی آگاه هستند؟
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/iran_and-_its_rulers/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
امروز یک‌شنبه ۳۱ فروردین‌ماه بازنشستگان در اهواز و چندین شهر دیگر تجمع اعتراضی برگزار کردند.
کارگران پالایشگاه پارس جنوبی برای دومین روز متوالی تجمع اعتراضی برگزار می‌کنند.
روز گذشته هم کارگران شرکت برق منطقه‌ای فارس هم مقابل وزارت نیرو تجمع اعتراضی برگزار کردند.
کسبه چندین شهر اعتصاب کرده‌اند در اعتراض به گرانی و ...

این درد مشترک هرگز جداجدا درمان نمی‌شود
طرح از رضا عقیلی

https://tavaana.org/cartoon_solidarity/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بازنشستگان #تجمعات_اعتراضی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه حیدری، خواهر جاویدنام جواد حیدری، ویدیویی از رقص جاویدنام نیما نوری در آخرین تولدش منتشر کرد و نوشت:

یه حسرت همیشه باهامه:
کاش جواد گوشی می‌برد.
کاش فقط یه بار زنگ می‌زد.
فقط یکی‌مون صداشو می‌شنید…
ولی این “کاش‌ها” مرهم نیستن.

چون نیما زنگ زد.
بعد از تیر خوردن، با پدرش تماس گرفت.
آروم گفت:
«بابا خوبم، فقط ساچمه‌ایه… دارم می‌رم درمانگاه.»

تا پدر برسه، زنگ زدن:
«آقا، زود بیا… بچه‌ت از دستت می‌ره‌ها…»

پدر رسید…
اما نه به نیما.

گفتن بردنش بیمارستان مدنی.
اما بعدش، انگار نیما از روی زمین محو شد.
هیچ‌کس نگفت چی شد.
فقط می‌دونیم تا عصر زنده بود…
تا شب، خبر رسید.

نیما مبارز بود.
قبلاً هم تو اعتراضات بود.
قبلاً هم ساچمه خورده بود.
می‌گفت:
«چه آبانی بشه امسال…»
و شد.

۱۲ آبان، نیما هم رفت.

اما ما موندیم.
برای نیما، برای جواد،
برای همه‌ی اون‌هایی که صداشونو از ما گرفتن—
و تا آخرش می‌ریم.

تولدت مبارک نیما.
#ایران

🎵 Music: "One Shot" by whtrwl

heydari_fatemeh


نیما نوری تنها ۱۸ سال داشت و تک‌فرزند خانوداه‌شان بود.
۱۲ آبان ۱۴۰۱ با شلیک ماموران به سینه و رانش در خرمدشت کرج کشته شد.
نیما برای حضور در مراسم چهلم حدیث نجفی به خیابان رفته بود. پیش‌تر در پیامی به صفحه ۱۵۰۰ تصویر نوشته بود:
"حاضرم جونمو تو این راه بذارم."
نیما نوری، ۱۸ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم چهلم جاویدنام حدیث نجفی و پارسا رضادوست عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی شد.

نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.

نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.

ماموران پیکر او را گروگان گرفته بودند و مدت‌ها تحویل خانواده نمی‌دادند. روی سنگ مزار نیما نوشته شده: تو راه آزادی کشته شدم، قول بده به جای منم آزاده زندگی کنی.
پدر و مادر نیما در چهلم فرزندشان، با فریادزدن نام او، کبوترانی را رها کردند.

https://tavaana.org/nimanouri/

#نیما_نوری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مردی در نهبندان خراسان جنوبی، همسر باردار خود را به قتل رساند.
زنی که شش ماهه باردار بوده به دلیل ضرب‌وجرح به بیمارستان منتقل می‌شود که پس از چند ساعت فوت می‌کند جنین این زن هم فوت شده و سقط شده است.
رسانه‌های جمهوری اسلامی دلیل قتل را «اختلافات خانوادگی» نوشته‌اند.
حقیقت این‌که حمایت قوانین موضوعه جمهوری اسلامی از زن‌کشی در ایران باعث شده آمار این پدیده شوم هر ساله افزایش یابد.
امروز زنی در نهبندان دیروز زنی در بندرعباس روز پیشتر زنی در اهواز دختری در ایلام کودکی در کرمانشاه ....
تاثیر این قتل‌ها بر جامعه چیست؟ این خشونت به کجا می‌رسد؟

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_کشی #دختر_کشی #قتل


@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

محمدعلی سوادی، عضو مجمع عالی حکمت اسلامی گفت: «جامعه گرفتار سکولاریسم شده و هزاران اتاق فکر دشمن کار می‌کند ولی ما مشغول کتاب نوشتن و تولید مقاله هستیم.»
او ادامه داد: «جهاد تبیین فقط سخنرانی و جلسه نیست بلکه رسالت ما اقامه معروف و نهی از منکر در سراسر عالم است.»

🔹️همراهان:
آقای سوادی، مشکل جامعه سکولاریسم نیست، مشکل شمایید که با سوءاستفاده از دین، سال‌ها ظلم کردید و حالا که مردم آگاه شدن و حقیقت‌ها رو می‌فهمن، فریاد «اتاق فکر دشمن» سر می‌دین.
دسترسی آزاد به اطلاعات و تجربه‌ی تلخ مردم از حکومت دینی، باعث بیداری شده، نه برنامه‌های خیالی دشمن.
بی‌خود دست‌وپا نزنید، این آگاهی نتیجه‌ی فهم و شعور مردم خودمونه، نه توطئه‌ی خارجی.
شما هنوز توهم دارید و نمی‌خواید قبول کنید که این وضعیت، نتیجه‌ی عملکرد خودتونه، نه کار دشمن فرضی.

#حکومت_دینی #حکومت_ایدئولوژیک #شیعه_گری #آگاهی #دین_گریزی #سکولاریسم #گفتگو_توانا

@Dialogue1402