Forwarded from گفتوشنود
دیوان عالی کشور جمهوری اسلامی تنها یک روز پس از دریافت درخواست اعاده دادرسی، حکم اعدام بابک شهبازی، زندانی سیاسی، را تأیید کرد؛ حکمی که نهتنها فاقد هرگونه مستند قانونی و قضایی است، بلکه بر پایه تفسیری ایدئولوژیک و مذهبی از قانون صادر شده است.
شهبازی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران با استناد به ماده ۶ «قانون مقابله با اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه صلح و امنیت» – قانونی با پشتوانه فقهی که دشمنی با اسرائیل را وظیفه شرعی میداند – به مرگ محکوم شد، در حالی که هیچ مدرک واقعی مبنی بر همکاری او با اسرائیل وجود ندارد.
اتهام «ارسال نامه به نخستوزیر اسرائیل» در پرونده، حاصل تحریف آشکار واقعیت از سوی ضابطان امنیتی است؛ او در واقع به رئیسجمهور اوکراین نامه نوشته بود.
همچنین بخش مهم اتهامات بر پایه اعترافات اجباری یک زندانی اعدامشده و شکنجه و تهدید خود شهبازی شکل گرفته، اعترافاتی که او هرگز امضا نکرد.
تأیید شتابزده حکم اعدام در دیوان عالی، بیاعتنایی به اصل دادرسی عادلانه و حقوق بنیادین انسان را آشکار میکند.
این پرونده نمونهای است از چگونگی استفاده ابزاری از احکام دینی و قوانین ایدئولوژیک برای مشروعیتبخشی به قتل مخالفان سیاسی، با برچسب «دشمن دین» و در پوشش «وظیفه شرعی».
#نه_به_اعدام #بابک_شهبازی #شرع #احکام_اسلامی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
دیوان عالی کشور جمهوری اسلامی تنها یک روز پس از دریافت درخواست اعاده دادرسی، حکم اعدام بابک شهبازی، زندانی سیاسی، را تأیید کرد؛ حکمی که نهتنها فاقد هرگونه مستند قانونی و قضایی است، بلکه بر پایه تفسیری ایدئولوژیک و مذهبی از قانون صادر شده است.
شهبازی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران با استناد به ماده ۶ «قانون مقابله با اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه صلح و امنیت» – قانونی با پشتوانه فقهی که دشمنی با اسرائیل را وظیفه شرعی میداند – به مرگ محکوم شد، در حالی که هیچ مدرک واقعی مبنی بر همکاری او با اسرائیل وجود ندارد.
اتهام «ارسال نامه به نخستوزیر اسرائیل» در پرونده، حاصل تحریف آشکار واقعیت از سوی ضابطان امنیتی است؛ او در واقع به رئیسجمهور اوکراین نامه نوشته بود.
همچنین بخش مهم اتهامات بر پایه اعترافات اجباری یک زندانی اعدامشده و شکنجه و تهدید خود شهبازی شکل گرفته، اعترافاتی که او هرگز امضا نکرد.
تأیید شتابزده حکم اعدام در دیوان عالی، بیاعتنایی به اصل دادرسی عادلانه و حقوق بنیادین انسان را آشکار میکند.
این پرونده نمونهای است از چگونگی استفاده ابزاری از احکام دینی و قوانین ایدئولوژیک برای مشروعیتبخشی به قتل مخالفان سیاسی، با برچسب «دشمن دین» و در پوشش «وظیفه شرعی».
#نه_به_اعدام #بابک_شهبازی #شرع #احکام_اسلامی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊23❤2👍2
بیخبری و نگرانی از سرنوشت نیلوفر حاجیان، قهرمان کیکبوکسینگ
از اول آگوست ۲۰۲۵ (۱۱ مرداد ۱۴۰۴)، تمامی پستها و عکس پروفایل اینستاگرام نیلوفر حاجیان، قهرمان کیکبوکسینگ و فعال حقوق زنان، بهطور ناگهانی حذف شده و تاکنون هیچ خبری از او در دست نیست. پیش از این تاریخ، حاجیان بهصورت روزانه در صفحه خود فعال بود.
نیلوفر حاجیان، متولد ۱۳۶۹ در تهران، قهرمان وزن منفی ۶۰ کیلوگرم کیکبوکسینگ کشور، داور و مربی رسمی کیکبوکسینگ، و همچنین ورزشکار رشتههای مویتای، جوجیتسو و MMA است. او مدتی برای تحصیل به خارج از کشور رفت و پس از بازگشت به ایران، زندگی مستقل خود را ادامه میداد.
به گفته دوستانش، نیلوفر به ایران بازگشت تا با تا به دیگران در آن جامعه نشان دهد که استقلال یک زن چیزی نیست که نه رژیم و نه یک خانواده سرکوبگر بتوانند آن را از زنان بگیرند، وقتی زنان فعالانه برای حقوقشان تلاش میکنند.
نیلوفر برای حقوق زنان و کودکان فعالیت میکرد.
به گفته نزدیکانش، خانم حاجیان به دوستانش اطلاع داده بود که اگر دیدید فعالیتهای اینستاگرام من دو هفته متوقف شده، بدانید که بازداشت شدم و اطلاعرسانی کنید. نیلوفر پیشتر نیز توسط نیروهای امنیتی ربوده و به «تبلیغ علیه نظام» متهم شده بود. پس از آزادی، دوباره برای رسیدگی به پرونده جدیدی علیه او احضاریه دریافت کرد و مدتی بهصورت مخفیانه زندگی میکرد، او در خرداد ماه ۱۴۰۴ به مدت دو هفته بازداشت شده و با وثیقه آزاد شده بود، اما همچنان فعالیت روزانهاش در اینستاگرام ادامه داشت. اکنون با حذف ناگهانی صفحه اینستاگرامش، نگرانیها درباره بازداشت مجدد یا وقوع حادثهای برای او افزایش یافته است.
.#نیلوفر_حاجیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از اول آگوست ۲۰۲۵ (۱۱ مرداد ۱۴۰۴)، تمامی پستها و عکس پروفایل اینستاگرام نیلوفر حاجیان، قهرمان کیکبوکسینگ و فعال حقوق زنان، بهطور ناگهانی حذف شده و تاکنون هیچ خبری از او در دست نیست. پیش از این تاریخ، حاجیان بهصورت روزانه در صفحه خود فعال بود.
نیلوفر حاجیان، متولد ۱۳۶۹ در تهران، قهرمان وزن منفی ۶۰ کیلوگرم کیکبوکسینگ کشور، داور و مربی رسمی کیکبوکسینگ، و همچنین ورزشکار رشتههای مویتای، جوجیتسو و MMA است. او مدتی برای تحصیل به خارج از کشور رفت و پس از بازگشت به ایران، زندگی مستقل خود را ادامه میداد.
به گفته دوستانش، نیلوفر به ایران بازگشت تا با تا به دیگران در آن جامعه نشان دهد که استقلال یک زن چیزی نیست که نه رژیم و نه یک خانواده سرکوبگر بتوانند آن را از زنان بگیرند، وقتی زنان فعالانه برای حقوقشان تلاش میکنند.
نیلوفر برای حقوق زنان و کودکان فعالیت میکرد.
به گفته نزدیکانش، خانم حاجیان به دوستانش اطلاع داده بود که اگر دیدید فعالیتهای اینستاگرام من دو هفته متوقف شده، بدانید که بازداشت شدم و اطلاعرسانی کنید. نیلوفر پیشتر نیز توسط نیروهای امنیتی ربوده و به «تبلیغ علیه نظام» متهم شده بود. پس از آزادی، دوباره برای رسیدگی به پرونده جدیدی علیه او احضاریه دریافت کرد و مدتی بهصورت مخفیانه زندگی میکرد، او در خرداد ماه ۱۴۰۴ به مدت دو هفته بازداشت شده و با وثیقه آزاد شده بود، اما همچنان فعالیت روزانهاش در اینستاگرام ادامه داشت. اکنون با حذف ناگهانی صفحه اینستاگرامش، نگرانیها درباره بازداشت مجدد یا وقوع حادثهای برای او افزایش یافته است.
.#نیلوفر_حاجیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔39❤3
زندان بهمثابه ابزار سرکوب: از شنبه خونین قزلحصار تا تشدید خشونت سازمانیافته
در شرایطی که ایران با مجموعهای از بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، و حتی احتمال آغاز مجدد جنگ روبهروست و سطح نارضایتی عمومی بهشدت افزایش یافته، تشدید برخورد با زندانیان سیاسی را نمیتوان اقدامی مقطعی یا واکنشی صرف دانست. این روند بخشی از یک سیاست هدفمند و حسابشده برای محدودسازی کامل و سرکوب زندانیان سیاسی است؛ حتی در محیطهایی که بهظاهر تحت کنترل کامل حکومتاند، مانند زندان. در این منطق، زندان نه تنها محل نگهداری، بلکه ابزاری برای اعمال فشار روانی و جسمی، قطع ارتباط با جهان بیرون و جلوگیری از هرگونه فعالیت اعتراضی یا هماهنگی بین زندانیان محسوب میشود.
این خشونت آشکار بیش از آنکه نشانه اقتدار باشد، نشانه نگرانی و شکنندگی حاکمیت در مواجهه با مخالفان سیاسی است. وقتی حتی صدای زندانیِ محبوس تحمل نمیشود، پیام روشنی به جامعه ارسال میشود: ترس از اعتراض، حتی در کوچکترین و محصورترین شکل آن. چنین اقداماتی نه امنیت پایدار بههمراه دارد و نه سکوت مطمئن ایجاد میکند؛ بلکه شکاف میان حکومت و جامعه را عمیقتر کرده و اعتبار سیاسی جمهوری اسلامی را، چه در داخل و چه در سطح بینالمللی، بیش از پیش فرسوده میسازد.
از منظر حقوق بشری، این اقدامات بهروشنی نقض تعهدات بینالمللی ایران است. طبق میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، که ایران به آن پیوسته، رفتار غیرانسانی و تحقیرآمیز با زندانیان ممنوع است. افزون بر آن، «قواعد نلسون ماندلا» بهعنوان استاندارد سازمان ملل، بر حق برخورداری زندانیان از کرامت انسانی، مراقبتهای درمانی و مصونیت از شکنجه تأکید دارد؛ اما شواهد اخیر نشان میدهد که این اصول بهصورت سیستماتیک زیر پا گذاشته میشود.
در کمتر از دو هفته گذشته، دو نمونه بارز از این رویکرد قابل مشاهده بوده است:
۱. چهارم مرداد – «شنبه خونین قزلحصار»: در زندان قزلحصار، گارد ویژه به بند ۴ یورش برد و زندانیان سیاسی را بهشدت مورد ضربوشتم قرار داد. شدت خشونت به حدی بود که آن را در ۳۷ سال گذشته کمسابقه دانستهاند. پس از این حمله، دو زندانی برای اجرای حکم اعدام منتقل شدند، ۱۷ نفر به سلول انفرادی فرستاده شدند و یک نفر نیز به زندان دیگری تبعید شد. یک هفته بعد، زندانیان انفرادی به بند اصلی بازگردانده شدند، در حالی که آثار جراحت و آسیبهای جسمی بر بدنشان مشهود بود و همچنان تحت درمان قرار دارند. در همین فاصله، پرونده جدیدی علیه احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، گشوده شد که نشانگر استمرار سیاست سرکوب و تشدید فشار بر فعالان سیاسی حتی در حبس است.
۳. هفدهم مرداد – زندان تهران بزرگ:
مأموران قصد داشتند گروهی از زندانیان سیاسی را با دستبند و پابند به زندان اوین منتقل کنند.
مخالفت زندانیان با این اقدام، با واکنش
خشونتآمیز مأموران روبهرو شد . در جریان این تنش،هقت زندانی سیاسی محکوم به اعدام از سایر زندانیان جدا شده و به آنان گفته شد که به زندان
قزلحصار منتقل خواهند شد. با این حال، پس از گذشت چهار روز، هیچ اطلاعی از سرنوشت و وضعیت این افراد دردسترس نیست که موجبات نگرانی شدید خانواده و فعالین سیاسی، مدنی و حقوق بشری را در پی داشته است .
این دو رویداد، تصویری روشن از سیاست جاری ارائه میدهند: اعمال خشونت سازمانیافته و هدفمند برای خاموش کردن هرگونه اعتراض، حتی در فضایی که دیوارها و میلهها بهخودیخود آزادی را سلب کردهاند. ترکیب ضربوشتم، انتقال اجباری، و بیخبری از وضعیت محکومان به اعدام، نه تنها ابزار کنترل فیزیکی، بلکه سلاحی روانی برای ایجاد ترس و ناامیدی در میان زندانیان است. چنین روندی، نارضایتی را از بین نمیبرد؛ بلکه آن را به شکلی عمیقتر و پایدارتر در بطن جامعه میکارد و زمینه را برای اعتراضات گستردهتر فراهم میسازد. این رویکرد، در عین حال، نقض فاحش اصول بنیادین حقوق بشر و تعهدات بینالمللی ایران محسوب میشود و بر شکنندگی مشروعیت سیاسی حاکمیت میافزاید.
برگرفته از اینستاگرام مریم یحیوی، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق
#مریم_یحیوی #نه_به_جمهوری_اسلامی #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در شرایطی که ایران با مجموعهای از بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، و حتی احتمال آغاز مجدد جنگ روبهروست و سطح نارضایتی عمومی بهشدت افزایش یافته، تشدید برخورد با زندانیان سیاسی را نمیتوان اقدامی مقطعی یا واکنشی صرف دانست. این روند بخشی از یک سیاست هدفمند و حسابشده برای محدودسازی کامل و سرکوب زندانیان سیاسی است؛ حتی در محیطهایی که بهظاهر تحت کنترل کامل حکومتاند، مانند زندان. در این منطق، زندان نه تنها محل نگهداری، بلکه ابزاری برای اعمال فشار روانی و جسمی، قطع ارتباط با جهان بیرون و جلوگیری از هرگونه فعالیت اعتراضی یا هماهنگی بین زندانیان محسوب میشود.
این خشونت آشکار بیش از آنکه نشانه اقتدار باشد، نشانه نگرانی و شکنندگی حاکمیت در مواجهه با مخالفان سیاسی است. وقتی حتی صدای زندانیِ محبوس تحمل نمیشود، پیام روشنی به جامعه ارسال میشود: ترس از اعتراض، حتی در کوچکترین و محصورترین شکل آن. چنین اقداماتی نه امنیت پایدار بههمراه دارد و نه سکوت مطمئن ایجاد میکند؛ بلکه شکاف میان حکومت و جامعه را عمیقتر کرده و اعتبار سیاسی جمهوری اسلامی را، چه در داخل و چه در سطح بینالمللی، بیش از پیش فرسوده میسازد.
از منظر حقوق بشری، این اقدامات بهروشنی نقض تعهدات بینالمللی ایران است. طبق میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، که ایران به آن پیوسته، رفتار غیرانسانی و تحقیرآمیز با زندانیان ممنوع است. افزون بر آن، «قواعد نلسون ماندلا» بهعنوان استاندارد سازمان ملل، بر حق برخورداری زندانیان از کرامت انسانی، مراقبتهای درمانی و مصونیت از شکنجه تأکید دارد؛ اما شواهد اخیر نشان میدهد که این اصول بهصورت سیستماتیک زیر پا گذاشته میشود.
در کمتر از دو هفته گذشته، دو نمونه بارز از این رویکرد قابل مشاهده بوده است:
۱. چهارم مرداد – «شنبه خونین قزلحصار»: در زندان قزلحصار، گارد ویژه به بند ۴ یورش برد و زندانیان سیاسی را بهشدت مورد ضربوشتم قرار داد. شدت خشونت به حدی بود که آن را در ۳۷ سال گذشته کمسابقه دانستهاند. پس از این حمله، دو زندانی برای اجرای حکم اعدام منتقل شدند، ۱۷ نفر به سلول انفرادی فرستاده شدند و یک نفر نیز به زندان دیگری تبعید شد. یک هفته بعد، زندانیان انفرادی به بند اصلی بازگردانده شدند، در حالی که آثار جراحت و آسیبهای جسمی بر بدنشان مشهود بود و همچنان تحت درمان قرار دارند. در همین فاصله، پرونده جدیدی علیه احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، گشوده شد که نشانگر استمرار سیاست سرکوب و تشدید فشار بر فعالان سیاسی حتی در حبس است.
۳. هفدهم مرداد – زندان تهران بزرگ:
مأموران قصد داشتند گروهی از زندانیان سیاسی را با دستبند و پابند به زندان اوین منتقل کنند.
مخالفت زندانیان با این اقدام، با واکنش
خشونتآمیز مأموران روبهرو شد . در جریان این تنش،هقت زندانی سیاسی محکوم به اعدام از سایر زندانیان جدا شده و به آنان گفته شد که به زندان
قزلحصار منتقل خواهند شد. با این حال، پس از گذشت چهار روز، هیچ اطلاعی از سرنوشت و وضعیت این افراد دردسترس نیست که موجبات نگرانی شدید خانواده و فعالین سیاسی، مدنی و حقوق بشری را در پی داشته است .
این دو رویداد، تصویری روشن از سیاست جاری ارائه میدهند: اعمال خشونت سازمانیافته و هدفمند برای خاموش کردن هرگونه اعتراض، حتی در فضایی که دیوارها و میلهها بهخودیخود آزادی را سلب کردهاند. ترکیب ضربوشتم، انتقال اجباری، و بیخبری از وضعیت محکومان به اعدام، نه تنها ابزار کنترل فیزیکی، بلکه سلاحی روانی برای ایجاد ترس و ناامیدی در میان زندانیان است. چنین روندی، نارضایتی را از بین نمیبرد؛ بلکه آن را به شکلی عمیقتر و پایدارتر در بطن جامعه میکارد و زمینه را برای اعتراضات گستردهتر فراهم میسازد. این رویکرد، در عین حال، نقض فاحش اصول بنیادین حقوق بشر و تعهدات بینالمللی ایران محسوب میشود و بر شکنندگی مشروعیت سیاسی حاکمیت میافزاید.
برگرفته از اینستاگرام مریم یحیوی، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق
#مریم_یحیوی #نه_به_جمهوری_اسلامی #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤17
قطع عضو، مجازات وحشیانه و قرونوسطایی
صفحه رسمی وزارت خارجه ایالات متحده در توییتر، در واکنش به خبر قطع انگشتان دست سه متهم نوشت:
«رژیم ایران، با انجام قطع عضو تحت حمایت دولت به عنوان مجازات، در حال سقوط به ورطهای جدید و وحشیانه در نقض حقوق بشر است. در آخرین مورد گزارششده مبنی بر قطع انگشتان سه مرد به جرم دزدی، [که] در سراسر جهان نکوهش شده است. راهحلهای قرون وسطایی برای مشکلات مدرن، تنها اعتبار ایران را به عنوان یک کشور منفور در میان ملتها تثبیت خواهد کرد.»
بنا به گزارشها اخیرا حکم قطع چهار انگشت دست راست سه زندانی متهم به سرقت، در زندان ارومیه اجرا شد.
مجازات قطع عضو که در احکام کیفری فقهی با عنوان «قطع ید» شناخته میشود، یکی از مجازاتهای پیشبینی شده در قانون مجازات اسلامی (ماده ۲۷۸) به تبعیت از احکام کیفری دین اسلام است و به همین دلیل یک مجازات حدی محسوب میشود.
بنا بر ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی، انجام نوع خاصی از سرقت (وجود ۱۴ شرط) به معنی ارتکاب سرقت حدی است و مجازات آن نیز همان حد سرقت (قطع ید) خواهد بود.
وجود چنین عمل بدوی و وحشیانه به عنوان مجازات در قوانین کیفری جمهوری اسلامی در حالی است که بر اساس «کنوانسیون بینالمللی منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیرانسانی یا ترذیلی» اعمال هرگونه مجازات بدنی از جمله مثلهکردن مصداق بارز «شکنجه» محسوب شده و ممنوع است.
@Tavaana_TavaanaTech
قطع عضو، مجازات وحشیانه و قرونوسطایی
صفحه رسمی وزارت خارجه ایالات متحده در توییتر، در واکنش به خبر قطع انگشتان دست سه متهم نوشت:
«رژیم ایران، با انجام قطع عضو تحت حمایت دولت به عنوان مجازات، در حال سقوط به ورطهای جدید و وحشیانه در نقض حقوق بشر است. در آخرین مورد گزارششده مبنی بر قطع انگشتان سه مرد به جرم دزدی، [که] در سراسر جهان نکوهش شده است. راهحلهای قرون وسطایی برای مشکلات مدرن، تنها اعتبار ایران را به عنوان یک کشور منفور در میان ملتها تثبیت خواهد کرد.»
بنا به گزارشها اخیرا حکم قطع چهار انگشت دست راست سه زندانی متهم به سرقت، در زندان ارومیه اجرا شد.
مجازات قطع عضو که در احکام کیفری فقهی با عنوان «قطع ید» شناخته میشود، یکی از مجازاتهای پیشبینی شده در قانون مجازات اسلامی (ماده ۲۷۸) به تبعیت از احکام کیفری دین اسلام است و به همین دلیل یک مجازات حدی محسوب میشود.
بنا بر ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی، انجام نوع خاصی از سرقت (وجود ۱۴ شرط) به معنی ارتکاب سرقت حدی است و مجازات آن نیز همان حد سرقت (قطع ید) خواهد بود.
وجود چنین عمل بدوی و وحشیانه به عنوان مجازات در قوانین کیفری جمهوری اسلامی در حالی است که بر اساس «کنوانسیون بینالمللی منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیرانسانی یا ترذیلی» اعمال هرگونه مجازات بدنی از جمله مثلهکردن مصداق بارز «شکنجه» محسوب شده و ممنوع است.
@Tavaana_TavaanaTech
👍13❤1
محکومیت قطعی مسعود فرهیخته فعال صنفی معلمان به سه سال و شش ماه و یک روز زندان
شعبه دوازدهم دادگاه تجدید نظر استان البرز #مسعود_فرهیخته را به سه سال و شش ماه و یک روز زندان محکوم کرد.پیش از این شعبه دوم دادگاه انقلاب کرج در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۳ این فعال صنفی را به ۶ سال زندان محکوم کرده بود.
در رای دادگاه تجدید نظر آمده:
«دادگاه با ملاحظات محتویات پرونده و مستنداً به بند الف ماده 455 قانون مارالذکر با اصلاح مجازات های حبس وی مرتکب به تحمل سه سال و شش ماه و یک روز[بابت اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور ] و هفت ماه و شانزده روز[بابت تبلیغ علیه نظام]
با لحاظ رعایت قواعد تعدد جرم با استناد ماده 12 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید می نماید. رأی دادگاه قطعی است.»
این در حالی است که در رای بدوی صادر شده شعبه دوم دادگاه کرج در دلایل محکومیت مسعود فرهیخته چنین آمده است:
🔸«با توجه به محتوای پرونده و گزارش ضابطین خاص و سربازان گمنام امام زمان نامبرده با حضور فعال در تجمعات غیر قانونی به عنوان لیدر اقدام به تشکیل اغتشاشات در سطح شهرستان کرج و اسلامشهر نموده است و در جاهایی به «ستار_بهشتی» «توماج صالحی» آزاد باید گردد، «فقط کف خیابون به دست میاد حقمون»، ذکر کرده است. این در حالی است که زنده یاد ستار بهشتی در سال ۱۳۹۱ در اثر شکنجه در زندان کشته شده است.
🔸از دیگر مواردی که به صدور حکم سنگین علیه #مسعود_فرهیخته منجر شده و در رای صادر شده آمده:« کشف لیستی از افراد که به قول وی در جریان اغتشاشات ۱۴۰۱ کشته شده اند که همراه با آدرس و تاریخ فوت آنان که حکایت از هدایت و سازماندهی افراد مذکور برای تجمعات غیر قانونی از سوی مشارالیه می باشد.»
از دیگر اتهامات این فعال صنفی سفر به استان های کوردستان و لرستان برای سرکشی به خانواده های فوت شدگان به نام #ژینا_امینی و #نیکا_شاکرمی و حضور در سر مزار آنان و اعلام همبستگی با آنان برای تقویت روحیه و ایجاد انگیزه برای آنان در انجام فعالیت های دروغین علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی». قید شده است.
بر اساس ابلاغیه ای که برای وثیقه گذار مسعود فرهیخته صادر شده،این فعال صنفی باید از ۱۲ شهریور برای اجرای سه سال و شش ماه و یک روز حکم،به زندان برود
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شعبه دوازدهم دادگاه تجدید نظر استان البرز #مسعود_فرهیخته را به سه سال و شش ماه و یک روز زندان محکوم کرد.پیش از این شعبه دوم دادگاه انقلاب کرج در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۳ این فعال صنفی را به ۶ سال زندان محکوم کرده بود.
در رای دادگاه تجدید نظر آمده:
«دادگاه با ملاحظات محتویات پرونده و مستنداً به بند الف ماده 455 قانون مارالذکر با اصلاح مجازات های حبس وی مرتکب به تحمل سه سال و شش ماه و یک روز[بابت اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور ] و هفت ماه و شانزده روز[بابت تبلیغ علیه نظام]
با لحاظ رعایت قواعد تعدد جرم با استناد ماده 12 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید می نماید. رأی دادگاه قطعی است.»
این در حالی است که در رای بدوی صادر شده شعبه دوم دادگاه کرج در دلایل محکومیت مسعود فرهیخته چنین آمده است:
🔸«با توجه به محتوای پرونده و گزارش ضابطین خاص و سربازان گمنام امام زمان نامبرده با حضور فعال در تجمعات غیر قانونی به عنوان لیدر اقدام به تشکیل اغتشاشات در سطح شهرستان کرج و اسلامشهر نموده است و در جاهایی به «ستار_بهشتی» «توماج صالحی» آزاد باید گردد، «فقط کف خیابون به دست میاد حقمون»، ذکر کرده است. این در حالی است که زنده یاد ستار بهشتی در سال ۱۳۹۱ در اثر شکنجه در زندان کشته شده است.
🔸از دیگر مواردی که به صدور حکم سنگین علیه #مسعود_فرهیخته منجر شده و در رای صادر شده آمده:« کشف لیستی از افراد که به قول وی در جریان اغتشاشات ۱۴۰۱ کشته شده اند که همراه با آدرس و تاریخ فوت آنان که حکایت از هدایت و سازماندهی افراد مذکور برای تجمعات غیر قانونی از سوی مشارالیه می باشد.»
از دیگر اتهامات این فعال صنفی سفر به استان های کوردستان و لرستان برای سرکشی به خانواده های فوت شدگان به نام #ژینا_امینی و #نیکا_شاکرمی و حضور در سر مزار آنان و اعلام همبستگی با آنان برای تقویت روحیه و ایجاد انگیزه برای آنان در انجام فعالیت های دروغین علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی». قید شده است.
بر اساس ابلاغیه ای که برای وثیقه گذار مسعود فرهیخته صادر شده،این فعال صنفی باید از ۱۲ شهریور برای اجرای سه سال و شش ماه و یک روز حکم،به زندان برود
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔23🕊3❤2
اعتصاب غذای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هشتاد و یکم در ۴۹ زندان مختلف
در حالی که اعدام و سرکوب در ایران اوج گرفته، و در پی انتقال زندانیان سیاسی از زندان تهران بزرگ به زندان اوین، شاهد ربودن ناگهانی پنج زندانی سیاسی که پیشتر به اعدام محکوم شدهبودند ـ وحید بنیعامریان، پویا قبادی، بابک علیپور، اکبر (شاهرخ) دانشورکار و محمد تقوی ـ به زندان قزلحصار هستیم؛ موضوعی که سازمان عفو بینالملل نیز آن را قویاً محکوم کرده است.
همچنین دو زندانی امنیتی، بابک شهبازی و امید تباری مقدم، نیز با ضرب و شتم به زندان قزلحصار منتقل شدند. این اقدام سرکوبگرانه بخشی از روند تشدید فشار بر زندانیان سیاسی و افزایش بیسابقه اجرای احکام اعدام در کشور است.
بر اساس گزارشها، یک زندانی سیاسی بلوچ به نام عامر پرکی بلوچزهی برای اجرای حکم اعدام به انفرادی زندان زاهدان منتقل شده و جانش در خطر است. تنها در روز ۱۵ مرداد، ۲۰ تن به دار آویخته شدهاند. آمار تکاندهندهتر اینکه از آغاز مردادماه تاکنون، بیش از ۱۱۰ تن در ایران به دار آویخته شدهاند.
اما در برابر این موج اعدامها، مقاومت زندانیان و مردم ادامه دارد. کسبه و مردم شجاع شهر سمیرم با تعطیلی بازار و مغازههای خود، در اعتراض به صدور حکم اعدام برای دو برادر، فاضل و مهران بهرامیان، صدای اعتراضشان را به گوش همگان رساندند.
ما از تمام خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام میخواهیم:
۱. صدور احکام اعدام فرزندان و اقوام خود را پنهان نکنید و آنها را به شکل گسترده رسانهای کنید.
۲. با تجمع در مکانهای عمومی، صدای اعتراض خود را به این احکام غیرانسانی بلند کنید.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» از عموم مردم ایران و جهان میخواهد که در کنار این خانوادهها بایستند و با هر امکان و ابزاری که در اختیار دارند، علیه ماشین اعدام در ایران بپاخیزند. تنها با قیام و ایستادگی، شجاعت و صدای بلند جمعی میتوان به این چرخه مرگ پایان داد.
در هفته هشتاد و یکم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، اعضای این کارزار روز سهشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ در ۴۹ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان اوین، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران.
هفته هشتاد و یکم
سهشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در حالی که اعدام و سرکوب در ایران اوج گرفته، و در پی انتقال زندانیان سیاسی از زندان تهران بزرگ به زندان اوین، شاهد ربودن ناگهانی پنج زندانی سیاسی که پیشتر به اعدام محکوم شدهبودند ـ وحید بنیعامریان، پویا قبادی، بابک علیپور، اکبر (شاهرخ) دانشورکار و محمد تقوی ـ به زندان قزلحصار هستیم؛ موضوعی که سازمان عفو بینالملل نیز آن را قویاً محکوم کرده است.
همچنین دو زندانی امنیتی، بابک شهبازی و امید تباری مقدم، نیز با ضرب و شتم به زندان قزلحصار منتقل شدند. این اقدام سرکوبگرانه بخشی از روند تشدید فشار بر زندانیان سیاسی و افزایش بیسابقه اجرای احکام اعدام در کشور است.
بر اساس گزارشها، یک زندانی سیاسی بلوچ به نام عامر پرکی بلوچزهی برای اجرای حکم اعدام به انفرادی زندان زاهدان منتقل شده و جانش در خطر است. تنها در روز ۱۵ مرداد، ۲۰ تن به دار آویخته شدهاند. آمار تکاندهندهتر اینکه از آغاز مردادماه تاکنون، بیش از ۱۱۰ تن در ایران به دار آویخته شدهاند.
اما در برابر این موج اعدامها، مقاومت زندانیان و مردم ادامه دارد. کسبه و مردم شجاع شهر سمیرم با تعطیلی بازار و مغازههای خود، در اعتراض به صدور حکم اعدام برای دو برادر، فاضل و مهران بهرامیان، صدای اعتراضشان را به گوش همگان رساندند.
ما از تمام خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام میخواهیم:
۱. صدور احکام اعدام فرزندان و اقوام خود را پنهان نکنید و آنها را به شکل گسترده رسانهای کنید.
۲. با تجمع در مکانهای عمومی، صدای اعتراض خود را به این احکام غیرانسانی بلند کنید.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» از عموم مردم ایران و جهان میخواهد که در کنار این خانوادهها بایستند و با هر امکان و ابزاری که در اختیار دارند، علیه ماشین اعدام در ایران بپاخیزند. تنها با قیام و ایستادگی، شجاعت و صدای بلند جمعی میتوان به این چرخه مرگ پایان داد.
در هفته هشتاد و یکم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، اعضای این کارزار روز سهشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ در ۴۹ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان اوین، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران.
هفته هشتاد و یکم
سهشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊13❤8
الیاس حضرتی، رییس شورای اطلاعرسانی دولت پزشکیان، چند روز پیش در اظهار نظری وقیحانه گفت تنها پنج زندانی سیاسی در زندانهای کشور داریم! این در حالی است که تنها در زندان لاکان رشت ۲۶ زندانی سیاسی داریم (غیر از بازداشتشدگان در حال بازجویی در انفرادیهای اطلاعات رشت)
شیرین عبادی، در این خصوص نوشت:
دروغ آمار دولت؛ ۲۶ زندانی سیاسی فقط در لاکان رشت
🔹الیاس حضرتی، رییس شورای اطلاعرسانی دولت پزشکیان، در اظهاراتی عجیب گفته تعداد زندانیان سیاسی در ایران «زیاد نیست» و دولت فهرست تنها پنج نفر را برای آزادی به قوه قضاییه داده است! این ادعا در حالی مطرح میشود که فقط در زندان لاکان رشت، دستکم ۲۶ زندانی سیاسی، شامل ۲۱ مرد و پنج زن، محبوساند که چهار تن آنها (منوچهر فلاح، پیمان فرحآور، یعقوب درخشان و شریفه محمدی) با احکام اعدام روبهرو هستند.
🔹در همین زندان، نامهای تازهای چون مسعود ملکپور، شهاب سرخوشپور، ابراهیم نظری، محمدحسین حیدری و حسین آسمانینژاد پس از آغاز جنگ ۱۲ روزه به اتهاماتی چون «بغی»، «همکاری با دول متخاصم» و «توهین به رهبری» بازداشت شدهاند. اتهاماتی کلیشهای که بیش از آنکه نشانی از جرم واقعی داشته باشد، ابزار سرکوب و انتقامجویی سیاسی است.
🔹تنها در همین جنگ اخیر، حکومت دستکم پنج زندانی سیاسی را اعدام کرده و اکنون، زیر سایه تبلیغات «همبستگی» و «آزادی محدود»، دهها نفر دیگر را در انتظار حکم مرگ نگه داشته است. تناقض آشکار میان روایت رسمی دولت و واقعیت میدانی، نشان میدهد که وعده آزادی زندانیان سیاسی بیش از هر چیز، یک نمایش تبلیغاتی برای پنهانکردن ابعاد واقعی سرکوب است.
#زندانی_سیاسی #نه_به_دروغ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیرین عبادی، در این خصوص نوشت:
دروغ آمار دولت؛ ۲۶ زندانی سیاسی فقط در لاکان رشت
🔹الیاس حضرتی، رییس شورای اطلاعرسانی دولت پزشکیان، در اظهاراتی عجیب گفته تعداد زندانیان سیاسی در ایران «زیاد نیست» و دولت فهرست تنها پنج نفر را برای آزادی به قوه قضاییه داده است! این ادعا در حالی مطرح میشود که فقط در زندان لاکان رشت، دستکم ۲۶ زندانی سیاسی، شامل ۲۱ مرد و پنج زن، محبوساند که چهار تن آنها (منوچهر فلاح، پیمان فرحآور، یعقوب درخشان و شریفه محمدی) با احکام اعدام روبهرو هستند.
🔹در همین زندان، نامهای تازهای چون مسعود ملکپور، شهاب سرخوشپور، ابراهیم نظری، محمدحسین حیدری و حسین آسمانینژاد پس از آغاز جنگ ۱۲ روزه به اتهاماتی چون «بغی»، «همکاری با دول متخاصم» و «توهین به رهبری» بازداشت شدهاند. اتهاماتی کلیشهای که بیش از آنکه نشانی از جرم واقعی داشته باشد، ابزار سرکوب و انتقامجویی سیاسی است.
🔹تنها در همین جنگ اخیر، حکومت دستکم پنج زندانی سیاسی را اعدام کرده و اکنون، زیر سایه تبلیغات «همبستگی» و «آزادی محدود»، دهها نفر دیگر را در انتظار حکم مرگ نگه داشته است. تناقض آشکار میان روایت رسمی دولت و واقعیت میدانی، نشان میدهد که وعده آزادی زندانیان سیاسی بیش از هر چیز، یک نمایش تبلیغاتی برای پنهانکردن ابعاد واقعی سرکوب است.
#زندانی_سیاسی #نه_به_دروغ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍15🕊4❤1
راحله راحمیپور، زندانی سیاسی سالمند، با حالی نامساعد به بیمارستان منتقل شد
راحله راحمیپور، زندانی سیاسی ۷۳ ساله محبوس در زندان قرچک ورامین، صبح امروز سهشنبه ۲۱ مردادماه، بر اثر برهم خوردن تعادل در حمام این زندان به زمین افتاد و از ناحیه سر و صورت دچار آسیب شد. شدت جراحت به حدی بود که حمام بند غرق در خون شد. او پس از این حادثه و به دلیل وخامت حال جسمی، به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شده است.
براساس گزارشهای رسیده، روز گذشته قصد داشتند خانم راحمیپور را با دستبند و پابند به خارج از زندان اعزام کنند که به دلیل مخالفت با این شرایط، اعزام انجام نشد.
راحله راحمیپور علاوه بر کهولت سن، با مشکلات جدی جسمی از جمله تومور مغزی، تالاسمی، فشار خون بالا و سابقه بیماری قلبی دست و پنجه نرم میکند. پیشتر در پی تشدید سردردها، آزمایشهای پزشکی نشان داده بود که تومور مغزی او رشد کرده و یک تومور جدید نیز ایجاد شده است. او همچنین چندین بار در دوران حبس دچار حمله قلبی شده و یک بار تحت عمل آنژیو قرار گرفته است.
این فعال مدنی در آبانماه ۱۴۰۲ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، اما پس از بمباران این زندان، به همراه گروهی از زنان زندانی سیاسی به زندان قرچک ورامین انتقال یافت.
خانم راحمی پور به خاطر پیگیری وضعیت فرزند برادرش که در دهه شصت در زندان از پدر و مادر گرفته شد، مورد تعقیب قضایی قرار گرفته است. برادر خانم راحمیپور در دهه شصت اعدام شد. همسر برادرش هم آن زمان زندانی بود و وضع حمل کرده بود. فرزندش را از او گرفتند و دیگری خبری از سرنوشت آن نوزاد در دست نیست.
#راحله_راحمی_پور #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
راحله راحمیپور، زندانی سیاسی ۷۳ ساله محبوس در زندان قرچک ورامین، صبح امروز سهشنبه ۲۱ مردادماه، بر اثر برهم خوردن تعادل در حمام این زندان به زمین افتاد و از ناحیه سر و صورت دچار آسیب شد. شدت جراحت به حدی بود که حمام بند غرق در خون شد. او پس از این حادثه و به دلیل وخامت حال جسمی، به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شده است.
براساس گزارشهای رسیده، روز گذشته قصد داشتند خانم راحمیپور را با دستبند و پابند به خارج از زندان اعزام کنند که به دلیل مخالفت با این شرایط، اعزام انجام نشد.
راحله راحمیپور علاوه بر کهولت سن، با مشکلات جدی جسمی از جمله تومور مغزی، تالاسمی، فشار خون بالا و سابقه بیماری قلبی دست و پنجه نرم میکند. پیشتر در پی تشدید سردردها، آزمایشهای پزشکی نشان داده بود که تومور مغزی او رشد کرده و یک تومور جدید نیز ایجاد شده است. او همچنین چندین بار در دوران حبس دچار حمله قلبی شده و یک بار تحت عمل آنژیو قرار گرفته است.
این فعال مدنی در آبانماه ۱۴۰۲ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، اما پس از بمباران این زندان، به همراه گروهی از زنان زندانی سیاسی به زندان قرچک ورامین انتقال یافت.
خانم راحمی پور به خاطر پیگیری وضعیت فرزند برادرش که در دهه شصت در زندان از پدر و مادر گرفته شد، مورد تعقیب قضایی قرار گرفته است. برادر خانم راحمیپور در دهه شصت اعدام شد. همسر برادرش هم آن زمان زندانی بود و وضع حمل کرده بود. فرزندش را از او گرفتند و دیگری خبری از سرنوشت آن نوزاد در دست نیست.
#راحله_راحمی_پور #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔29👍1
Forwarded from گفتوشنود
ابتسام لشکر، فعال سرشناس فمینیست و مدافع حقوق جامعه LGBTQ+ در شهر رباط مراکش، به اتهام توهین به دین اسلام بازداشت شد.
این اقدام پس از آن صورت گرفت که او تصویری از خود با تیشرتی حاوی عبارت «الله لزبین است» را در شبکههای اجتماعی منتشر کرد.
این تصویر موجی از واکنشها و تهدیدها، از جمله تهدید به تجاوز، قتل و سنگسار علیه او برانگیخت. دادستانی مراکش اعلام کرده است که اتهامات مطرحشده علیه لشکر میتواند بر اساس ماده ۲۶۷–۵ قانون کیفری، تا پنج سال زندان و جریمه نقدی تا ۲۰ هزار یورو را در پی داشته باشد.
لشکر از معدود چهرههای علناً آتئیست در مراکش است و سالها در حوزه دفاع از آزادی بیان، برابری جنسیتی، حقوق افراد LGBTQ+ و حق سقطجنین فعالیت کرده است.
او پیشتر نیز با برگزاری اقدامات اعتراضی نمادین، به قوانین محدودکننده در کشورش اعتراض کرده بود. از جمله این اقدامات میتوان به سازماندهی پیکنیک اعتراضی در ماه رمضان سال ۲۰۰۹ برای مقابله با اجبار روزهداری و برگزاری «کیس-این» عمومی در رباط در سال ۲۰۱۳ در حمایت از نوجوانانی که به دلیل انتشار تصویر بوسه در اینترنت تحت پیگرد قرار گرفته بودند، اشاره کرد.
بازداشت اخیر او بار دیگر مسئله محدودیت آزادی بیان و برخورد با فعالان اجتماعی در مراکش را در کانون توجه افکار عمومی قرار داده و بحثهای گستردهای در داخل و خارج از کشور درباره مرزهای نقد دین و آزادیهای فردی به راه انداخته است.
#لزبین #توهین_به_مقدسات #ابتسام_لشکر #بتی_لشکر #فمنیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ابتسام لشکر، فعال سرشناس فمینیست و مدافع حقوق جامعه LGBTQ+ در شهر رباط مراکش، به اتهام توهین به دین اسلام بازداشت شد.
این اقدام پس از آن صورت گرفت که او تصویری از خود با تیشرتی حاوی عبارت «الله لزبین است» را در شبکههای اجتماعی منتشر کرد.
این تصویر موجی از واکنشها و تهدیدها، از جمله تهدید به تجاوز، قتل و سنگسار علیه او برانگیخت. دادستانی مراکش اعلام کرده است که اتهامات مطرحشده علیه لشکر میتواند بر اساس ماده ۲۶۷–۵ قانون کیفری، تا پنج سال زندان و جریمه نقدی تا ۲۰ هزار یورو را در پی داشته باشد.
لشکر از معدود چهرههای علناً آتئیست در مراکش است و سالها در حوزه دفاع از آزادی بیان، برابری جنسیتی، حقوق افراد LGBTQ+ و حق سقطجنین فعالیت کرده است.
او پیشتر نیز با برگزاری اقدامات اعتراضی نمادین، به قوانین محدودکننده در کشورش اعتراض کرده بود. از جمله این اقدامات میتوان به سازماندهی پیکنیک اعتراضی در ماه رمضان سال ۲۰۰۹ برای مقابله با اجبار روزهداری و برگزاری «کیس-این» عمومی در رباط در سال ۲۰۱۳ در حمایت از نوجوانانی که به دلیل انتشار تصویر بوسه در اینترنت تحت پیگرد قرار گرفته بودند، اشاره کرد.
بازداشت اخیر او بار دیگر مسئله محدودیت آزادی بیان و برخورد با فعالان اجتماعی در مراکش را در کانون توجه افکار عمومی قرار داده و بحثهای گستردهای در داخل و خارج از کشور درباره مرزهای نقد دین و آزادیهای فردی به راه انداخته است.
#لزبین #توهین_به_مقدسات #ابتسام_لشکر #بتی_لشکر #فمنیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍18❤3🕊3
برادر آقای بابک شهبازی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در آستانه ششصدمین روز بازداشت او شرح مختصری از روز بازداشت برادرش و آنچه بر خانواده او رفت، نوشته است.
آقای شهبازی، در متنی که در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده، در متنی ضمن بیان اینکه دو روز مانده تا ششصدمین روز بازداشت برادرش، ابتدا شرحی از فعالیت خود به عنوان کادر درمان و تلاشهایش در همهگیری کرونا نوشت و بعد با بیان اینکه
«آنقدر دعای خیر جمع کرده بودم که گمان میکردم تا آخر عمر، خداوند اجازه نخواهد داد خار به پایم برود.» از دگرگون شدن زندگی خود و خانوادهاش خبر داد:
«اما ناگهان آسمان به زمین آمد…
شب ۱۶ دی ۱۴۰۲، یاسمین، برادرزادهام تماس گرفت و احوالم را پرسید. گفتم: "جانم؟ چه کار داری؟" گفت: "فقط میخواستم حالت را بپرسم." با تعجب تشکر کردم و خداحافظی کردیم. فردایش در واتساپ تماس گرفت و ماجرا را گفت:
روز قبل، بابک بعد از یک ماه کار پیمانکاری در مشهد، به کرج پیش خانوادهاش برگشته بود. صبح که سام را به مدرسه برده بود، پدرش (بابک) را بازداشت کرده و تا بعدازظهر گوشیاش خاموش بوده. بعدازظهر، با شش یا هفت مأمور لباسشخصی به خانه برگشتهاند، خانه را کاملاً گشتهاند و هر دستگاهی، حتی هارد دوربین عکاسی یاسمین را بردهاند.
سپس به خانه برادر دومم، یاسر (عباس) رفته و او را هم بازداشت کردهاند. آنجا نیز همه وسایل را بردهاند. چون مطمئن بودیم هر دو مرد خانواده سرگرم زندگی خودشان هستند و فعالیت سیاسی ندارند، فکر کردیم اشتباهی شده و زود آزاد میشوند. اما چنین نشد!
آقای صلواتی، پس از دادگاه، به یاسر ۷ سال و به بابک حکم اعدام داد. ما در شوک و نگرانی فرو رفتیم.
بچههای هر دو، بهشدت دچار مشکلات روحی شدهاند. دختر هفتساله یاسر هنوز در خواب تشنج میکند. طبیعی است که وقتی در پنجسالگی، ۱۰ مأمور با لباس شخصی به خانه بریزند و پدر را با دستبند ببرند، چنین آسیبی بماند.
همسر یاسر که علت را پرسیده، پاسخ شنیده: "جاسوسی برای اسرائیل!" یاسر با لبخند تمسخرآمیزی نشان داده که اتهام چقدر بیپایه است. یکی از مأموران گفته: "الان ساعت ۱۸:۴۰ است… فردا همین موقع گریه خواهی کرد." آن هم در حضور یک دختر پنجساله که بهشدت به پدرش وابسته است.
دو هفته پیش، سام با من تماس گرفت و نگران مادرش بود. گفتم: "نگران نباش، با عموعلی به بازار رفته و گوشیاش را نمیشنود." اما بعد معلوم شد مادرش صبح با اسنپ بیرون رفته و دیگر خبری از او نیست. سام حتی به شماره ۱۱۳ وزارت اطلاعات زنگ زده و گفته: "شما مادرم را بازداشت کردهاید؟" جواب دادهاند: "نه، رفته سر کار و برمیگردد."سام گفته: "وقتی پدرم را هم بازداشت کردید، همین را گفتید."
سام هنوز شبها لباس کار پدرش را که بوی او را میدهد بغل میکند و با استرس میخوابد.
متأسفانه ضابطان امنیتی و حتی شاید قوه قضاییه به آسیبهای روحی و روانی اعضای خانواده، بهویژه کودکان، که ممکن است تا آخر عمر باقی بماند، توجهی ندارند.»
حالا، پس از نزدیک به ۶۰۰ روز وحشتناک، حکم اعدام بابک در دیوان عالی تأیید شده و امید ما فقط به خداست تا بلکه عدالت اجرا شود.»
آقای شهبازی در انتهای مطلبش، از قضاوتهای برخی افراد در شبکههای اجتماعی گلایه کرد و نوشت:
«در این میان، قضاوتها ادامه دارد:
برخی میگویند "حکومتی هستید" و "چاقو دسته خود را نمیبُرد".
برخی میگویند "هرچه هست رسانهای کنید".
برخی حتی میگویند "همه خانواده شما را باید اعدام کرد"؛ شاید یکی از همینها، جان عزیزانش را مدیون زحمات من و همکارانم باشد.
قضاوت… قضاوت… قضاوت…
به قول والت ویتمن،
یا شاید بهتر است بگویم به قول تد لسو:
"Be curious, not judgmental»
.
.
#بابک_شهبازی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آقای شهبازی، در متنی که در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده، در متنی ضمن بیان اینکه دو روز مانده تا ششصدمین روز بازداشت برادرش، ابتدا شرحی از فعالیت خود به عنوان کادر درمان و تلاشهایش در همهگیری کرونا نوشت و بعد با بیان اینکه
«آنقدر دعای خیر جمع کرده بودم که گمان میکردم تا آخر عمر، خداوند اجازه نخواهد داد خار به پایم برود.» از دگرگون شدن زندگی خود و خانوادهاش خبر داد:
«اما ناگهان آسمان به زمین آمد…
شب ۱۶ دی ۱۴۰۲، یاسمین، برادرزادهام تماس گرفت و احوالم را پرسید. گفتم: "جانم؟ چه کار داری؟" گفت: "فقط میخواستم حالت را بپرسم." با تعجب تشکر کردم و خداحافظی کردیم. فردایش در واتساپ تماس گرفت و ماجرا را گفت:
روز قبل، بابک بعد از یک ماه کار پیمانکاری در مشهد، به کرج پیش خانوادهاش برگشته بود. صبح که سام را به مدرسه برده بود، پدرش (بابک) را بازداشت کرده و تا بعدازظهر گوشیاش خاموش بوده. بعدازظهر، با شش یا هفت مأمور لباسشخصی به خانه برگشتهاند، خانه را کاملاً گشتهاند و هر دستگاهی، حتی هارد دوربین عکاسی یاسمین را بردهاند.
سپس به خانه برادر دومم، یاسر (عباس) رفته و او را هم بازداشت کردهاند. آنجا نیز همه وسایل را بردهاند. چون مطمئن بودیم هر دو مرد خانواده سرگرم زندگی خودشان هستند و فعالیت سیاسی ندارند، فکر کردیم اشتباهی شده و زود آزاد میشوند. اما چنین نشد!
آقای صلواتی، پس از دادگاه، به یاسر ۷ سال و به بابک حکم اعدام داد. ما در شوک و نگرانی فرو رفتیم.
بچههای هر دو، بهشدت دچار مشکلات روحی شدهاند. دختر هفتساله یاسر هنوز در خواب تشنج میکند. طبیعی است که وقتی در پنجسالگی، ۱۰ مأمور با لباس شخصی به خانه بریزند و پدر را با دستبند ببرند، چنین آسیبی بماند.
همسر یاسر که علت را پرسیده، پاسخ شنیده: "جاسوسی برای اسرائیل!" یاسر با لبخند تمسخرآمیزی نشان داده که اتهام چقدر بیپایه است. یکی از مأموران گفته: "الان ساعت ۱۸:۴۰ است… فردا همین موقع گریه خواهی کرد." آن هم در حضور یک دختر پنجساله که بهشدت به پدرش وابسته است.
دو هفته پیش، سام با من تماس گرفت و نگران مادرش بود. گفتم: "نگران نباش، با عموعلی به بازار رفته و گوشیاش را نمیشنود." اما بعد معلوم شد مادرش صبح با اسنپ بیرون رفته و دیگر خبری از او نیست. سام حتی به شماره ۱۱۳ وزارت اطلاعات زنگ زده و گفته: "شما مادرم را بازداشت کردهاید؟" جواب دادهاند: "نه، رفته سر کار و برمیگردد."سام گفته: "وقتی پدرم را هم بازداشت کردید، همین را گفتید."
سام هنوز شبها لباس کار پدرش را که بوی او را میدهد بغل میکند و با استرس میخوابد.
متأسفانه ضابطان امنیتی و حتی شاید قوه قضاییه به آسیبهای روحی و روانی اعضای خانواده، بهویژه کودکان، که ممکن است تا آخر عمر باقی بماند، توجهی ندارند.»
حالا، پس از نزدیک به ۶۰۰ روز وحشتناک، حکم اعدام بابک در دیوان عالی تأیید شده و امید ما فقط به خداست تا بلکه عدالت اجرا شود.»
آقای شهبازی در انتهای مطلبش، از قضاوتهای برخی افراد در شبکههای اجتماعی گلایه کرد و نوشت:
«در این میان، قضاوتها ادامه دارد:
برخی میگویند "حکومتی هستید" و "چاقو دسته خود را نمیبُرد".
برخی میگویند "هرچه هست رسانهای کنید".
برخی حتی میگویند "همه خانواده شما را باید اعدام کرد"؛ شاید یکی از همینها، جان عزیزانش را مدیون زحمات من و همکارانم باشد.
قضاوت… قضاوت… قضاوت…
به قول والت ویتمن،
یا شاید بهتر است بگویم به قول تد لسو:
"Be curious, not judgmental»
.
.
#بابک_شهبازی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔15🕊11❤2
🔴 روایت یک صحنه آرائی برای سرکوب وحشیانه
🖋️ ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، مهدی محمودیان
🔹در روزهای اخیر، قوه قضائیه با انتشار چند ثانیه تصویر گزینشی از ابتدای حرکت و لحظه رسیدن به زندان اوین، مدعی شده که انتقال زندانیان سیاسی از زندان تهران بزرگ بدون کوچکترین درگیری، ضربوشتم یا هتک حرمت انجام شده است. این در حالی است که صدها زندانی سیاسی و عادی، و نیز بیش از هزار نیروی امنیتی و انتظامی از سپاه، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و یگانهای ویژه، شاهد مستقیم صحنههایی از خشونت، ضرب و جرح و بیحرمتی آشکار بودهاند.
🔹حدود ساعت ۲۳ شب پنجشنبه ۱۶ مرداد چراغهای سالن و بندها روشن شد. به ما اطلاع دادند که ساعت چهار صبح روز جمعه با تعدادی اتوبوس از زندان تهران بزرگ به زندان اوین منتقل خواهیم شد. به هر نفر یک عدد گونی پنجاه کیلویی دادند و گفتند همه وسایلتان را داخل آن بریزید.
🔹در جلوی تیپ دو که قصد سوار شدن بر اتوبوسها را داشتیم، دهها عکاس و صدها نیروی امنیتی از گروههای مختلف، از سپاه و وزارت اطلاعات تا سازمان اطلاعات نیروی انتظامی و یگان انتظامی سازمان زندانها، با دهها ماشین منتظر خروج ما از تیپ ۲ بودند. در مقابل درب، دستبند و پابند در اختیار سربازان بود تا به دست و پای زندانیان بزنند.
🔹ده نفر آخر سالن ۹ شامل ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، مهدی محمودیان، امیرحسین موسوی، حسین شنبهزاده، خشایار سفیدی، محمدباقر بختیار، سعید احمدی، سیامک ابراهیمی و مطلب احمدیان حاضر به زدن دستبند نشدند.
🔹ابتدا از ورودشان به اتوبوس ممانعت شد، اما با هماهنگی تلفنی مسئولین امنیتی اجازه خروج بدون زدن دستبند به این عده داده شد.
🔹همه چیز آماده یک پروژه به نظر میرسید.
🔹بعد از توقف اتوبوس در بین راه تیپ دو تا درب خروج، حدود ۳۰ نفر سرباز با باتوم و حدود ۵۰ نیروی نوپو با لباسهای به اصطلاح دیجیتالی در پشت و مقابل سربازها یک تونل ایجاد کردند.
🔹ما از اتوبوس خارج شدیم. در حال حرف زدن بودیم که یک سرهنگ و یک لباس شخصی با هیکلی خیلی درشت و چاق به سربازها و نیروهای با لباس دیجیتالی دستور حمله دادند.
🔹تقریباً هر کدام از ما ده نفر چندین نیروی انتظامی و امنیتی روی سر و گردنمان سوار شدند. ابتدا زیر پای حسین شنبهزاده و خشایار سفیدی زدند و هر کدام چندین سرباز روی کمر و گردنشان نشستند، سپس محمودیان به خاطر درگیری لفظی که دوبار یکی در زمان عکس گرفتن مامور سازمان زندانها داخل اتوبوس و یکی درگیری لفظی با سرهنگی که داخل اتوبوس تهدید کرده بود، ابتدا با اصابت باتوم یک سرباز به سرش به زمین خورد و بعد توسط چند نیروی یگان و لباس شخصی روی زمین به سمت بیرون تونل کشیده شد.
🔹آقای قدیانی با ۸۲ سال سن توسط چند سرباز ۱۸ ساله به زمین زده شد؛ آقای بختیار و سعید احمدی هم به زمین زده شدند. آقای بختیار چندین بار از زمین بلند شد و دوباره به زمین زده شد. امیرحسین موسوی با ضربهای محکم به سینه اش و توسط دو سرباز به زمین کوبیده شد و سپس روی کمرش نشستند و با فشار به دستانش دستبند زدند.
🔹مطلب احمدیان در حالی که به زمین خورده بود، حداقل توسط ۵ نفر با ضربات لگد به شکم و پهلو مورد حمله قرار گرفت. سیامک ابراهیمی که به سمت مطلب احمدیان رفته بود تا مانع وحشیگری علیه او شود، به زمین زده شد و دستش به دست مطلب دستبند شد. آقای تاجزاده را مجبور کردند روی زمین بنشیند. سپس روی آسفالت خواباندند و به دستانش دستبند زدند.
🔹ما به عنوان آخرین اتوبوس قرار بود از درب تهران بزرگ خارج شویم و با اسکورت ماشینهای انتظامی به سمت اوین حرکت کنیم. نحوه انتقال به این صورت بود که اتوبوسها پشت سر هم قرار میگرفتند و چند ماشین در جلو، چند ماشین از عقب و چند ماشین در کنار، اسکورت را تشکیل میدادند. اما انگار قرار نبود این روز نکبتبار تمام شود.
🔹 آنها یقه محمودیان را کشیدند و در حالی که دستانش از پشت دستبند خورده بود، با زور از اتوبوس بیرونش بردند. به دستور سرهنگ مزبور محمودیان با دستانی که از پشت بسته شده بود، مورد حمله قرار گرفت.
🔹زندانیها اعتراض کردند و هر کدام که امکان داشت، از اتوبوس خارج شدند، و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. محمودیان را پس از چند بار به زمین زدن، به سمت صندوق یک ماشین بردند و به پشت صندوق انداختند.
🔹این اتفاقات جلوی درب خروج افتاد، به همین دلیل اکثر اتوبوسها شاهد این رفتارهای وحشیانه بودند. تقریباً در تمام لحظات درگیری، صدای فریاد زندانیان علیه دیکتاتور و شخص رهبر فضای خروجی زندان را پر کرده بود. زندانیها با گرایشهای مختلف مشت به شیشه میکوبیدند و اعتراضشان را فریاد میزدند.
🔗 متن کامل را اینجا بخوانید
از کانال تلگرام مهدی محمودیان
@MahmoudianMehdi
#بیانیه #مهدی_محمودیان #ابوالفضل_قدیانی #مصطفی_تاج_زاده #زندان_تهران_بزرگ #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🖋️ ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، مهدی محمودیان
🔹در روزهای اخیر، قوه قضائیه با انتشار چند ثانیه تصویر گزینشی از ابتدای حرکت و لحظه رسیدن به زندان اوین، مدعی شده که انتقال زندانیان سیاسی از زندان تهران بزرگ بدون کوچکترین درگیری، ضربوشتم یا هتک حرمت انجام شده است. این در حالی است که صدها زندانی سیاسی و عادی، و نیز بیش از هزار نیروی امنیتی و انتظامی از سپاه، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و یگانهای ویژه، شاهد مستقیم صحنههایی از خشونت، ضرب و جرح و بیحرمتی آشکار بودهاند.
🔹حدود ساعت ۲۳ شب پنجشنبه ۱۶ مرداد چراغهای سالن و بندها روشن شد. به ما اطلاع دادند که ساعت چهار صبح روز جمعه با تعدادی اتوبوس از زندان تهران بزرگ به زندان اوین منتقل خواهیم شد. به هر نفر یک عدد گونی پنجاه کیلویی دادند و گفتند همه وسایلتان را داخل آن بریزید.
🔹در جلوی تیپ دو که قصد سوار شدن بر اتوبوسها را داشتیم، دهها عکاس و صدها نیروی امنیتی از گروههای مختلف، از سپاه و وزارت اطلاعات تا سازمان اطلاعات نیروی انتظامی و یگان انتظامی سازمان زندانها، با دهها ماشین منتظر خروج ما از تیپ ۲ بودند. در مقابل درب، دستبند و پابند در اختیار سربازان بود تا به دست و پای زندانیان بزنند.
🔹ده نفر آخر سالن ۹ شامل ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، مهدی محمودیان، امیرحسین موسوی، حسین شنبهزاده، خشایار سفیدی، محمدباقر بختیار، سعید احمدی، سیامک ابراهیمی و مطلب احمدیان حاضر به زدن دستبند نشدند.
🔹ابتدا از ورودشان به اتوبوس ممانعت شد، اما با هماهنگی تلفنی مسئولین امنیتی اجازه خروج بدون زدن دستبند به این عده داده شد.
🔹همه چیز آماده یک پروژه به نظر میرسید.
🔹بعد از توقف اتوبوس در بین راه تیپ دو تا درب خروج، حدود ۳۰ نفر سرباز با باتوم و حدود ۵۰ نیروی نوپو با لباسهای به اصطلاح دیجیتالی در پشت و مقابل سربازها یک تونل ایجاد کردند.
🔹ما از اتوبوس خارج شدیم. در حال حرف زدن بودیم که یک سرهنگ و یک لباس شخصی با هیکلی خیلی درشت و چاق به سربازها و نیروهای با لباس دیجیتالی دستور حمله دادند.
🔹تقریباً هر کدام از ما ده نفر چندین نیروی انتظامی و امنیتی روی سر و گردنمان سوار شدند. ابتدا زیر پای حسین شنبهزاده و خشایار سفیدی زدند و هر کدام چندین سرباز روی کمر و گردنشان نشستند، سپس محمودیان به خاطر درگیری لفظی که دوبار یکی در زمان عکس گرفتن مامور سازمان زندانها داخل اتوبوس و یکی درگیری لفظی با سرهنگی که داخل اتوبوس تهدید کرده بود، ابتدا با اصابت باتوم یک سرباز به سرش به زمین خورد و بعد توسط چند نیروی یگان و لباس شخصی روی زمین به سمت بیرون تونل کشیده شد.
🔹آقای قدیانی با ۸۲ سال سن توسط چند سرباز ۱۸ ساله به زمین زده شد؛ آقای بختیار و سعید احمدی هم به زمین زده شدند. آقای بختیار چندین بار از زمین بلند شد و دوباره به زمین زده شد. امیرحسین موسوی با ضربهای محکم به سینه اش و توسط دو سرباز به زمین کوبیده شد و سپس روی کمرش نشستند و با فشار به دستانش دستبند زدند.
🔹مطلب احمدیان در حالی که به زمین خورده بود، حداقل توسط ۵ نفر با ضربات لگد به شکم و پهلو مورد حمله قرار گرفت. سیامک ابراهیمی که به سمت مطلب احمدیان رفته بود تا مانع وحشیگری علیه او شود، به زمین زده شد و دستش به دست مطلب دستبند شد. آقای تاجزاده را مجبور کردند روی زمین بنشیند. سپس روی آسفالت خواباندند و به دستانش دستبند زدند.
🔹ما به عنوان آخرین اتوبوس قرار بود از درب تهران بزرگ خارج شویم و با اسکورت ماشینهای انتظامی به سمت اوین حرکت کنیم. نحوه انتقال به این صورت بود که اتوبوسها پشت سر هم قرار میگرفتند و چند ماشین در جلو، چند ماشین از عقب و چند ماشین در کنار، اسکورت را تشکیل میدادند. اما انگار قرار نبود این روز نکبتبار تمام شود.
🔹 آنها یقه محمودیان را کشیدند و در حالی که دستانش از پشت دستبند خورده بود، با زور از اتوبوس بیرونش بردند. به دستور سرهنگ مزبور محمودیان با دستانی که از پشت بسته شده بود، مورد حمله قرار گرفت.
🔹زندانیها اعتراض کردند و هر کدام که امکان داشت، از اتوبوس خارج شدند، و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. محمودیان را پس از چند بار به زمین زدن، به سمت صندوق یک ماشین بردند و به پشت صندوق انداختند.
🔹این اتفاقات جلوی درب خروج افتاد، به همین دلیل اکثر اتوبوسها شاهد این رفتارهای وحشیانه بودند. تقریباً در تمام لحظات درگیری، صدای فریاد زندانیان علیه دیکتاتور و شخص رهبر فضای خروجی زندان را پر کرده بود. زندانیها با گرایشهای مختلف مشت به شیشه میکوبیدند و اعتراضشان را فریاد میزدند.
🔗 متن کامل را اینجا بخوانید
از کانال تلگرام مهدی محمودیان
@MahmoudianMehdi
#بیانیه #مهدی_محمودیان #ابوالفضل_قدیانی #مصطفی_تاج_زاده #زندان_تهران_بزرگ #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔32❤7
سخنگوی نیروی انتظامی از دستگیری ۲۱ هزار «مظنون» در جنگ ۱۲ روزه خبر داد. این در حالی است که قوه قضائیه پیشتر اعلام کرده بود که در جریان جنگ ۱۲ روزه و پس از آن، حدود ۲ هزار نفر دستگیر شدند که اکثر آنها در فاصله کوتاهی آزاد شدند.
سعید منتظرالمهدی، سخنگوی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، روز سهشنبه ۲۱ مرداد اعلام کرد که در جریان جنگ ۱۲ روزه حدود ۲۱ هزار نفر به عنوان «مظنون» دستگیر شدند.
او مدعی شد که در جریان جنگ تماس با مرکز ۱۱۰ پلیس ۴۱ درصد افزایش یافت و این «مشارکت مردمی» منجر به به دستگیری «حدود ۲۱ هزار مظنون» شد.
سخنگوی نیروهای انتظامی در مورد وضعیت کنونی ۲۱ هزار نفر بازداشتشده اطلاعات بیشتری ارائه نداد.
رقم اعلامشده از سوی منتظرالمهدی، بالاترین آمار بازداشتشدگان در طول جنگ ۱۲ روزه محسوب میشود و با ارقام اعلامشده از سوی قوه قضائیه در تعارض است.
نکته قابل توجه اینکه افرادی که توسط جمهوری اسلامی با چنین اتهاماتی بازداشت میشوند، عمدتا از حق دسترسی به وکیل محروم هستند و محاکمه آنها عادلانه نیست.
#یاری_حقوقی_توانا #جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
سخنگوی نیروی انتظامی از دستگیری ۲۱ هزار «مظنون» در جنگ ۱۲ روزه خبر داد. این در حالی است که قوه قضائیه پیشتر اعلام کرده بود که در جریان جنگ ۱۲ روزه و پس از آن، حدود ۲ هزار نفر دستگیر شدند که اکثر آنها در فاصله کوتاهی آزاد شدند.
سعید منتظرالمهدی، سخنگوی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، روز سهشنبه ۲۱ مرداد اعلام کرد که در جریان جنگ ۱۲ روزه حدود ۲۱ هزار نفر به عنوان «مظنون» دستگیر شدند.
او مدعی شد که در جریان جنگ تماس با مرکز ۱۱۰ پلیس ۴۱ درصد افزایش یافت و این «مشارکت مردمی» منجر به به دستگیری «حدود ۲۱ هزار مظنون» شد.
سخنگوی نیروهای انتظامی در مورد وضعیت کنونی ۲۱ هزار نفر بازداشتشده اطلاعات بیشتری ارائه نداد.
رقم اعلامشده از سوی منتظرالمهدی، بالاترین آمار بازداشتشدگان در طول جنگ ۱۲ روزه محسوب میشود و با ارقام اعلامشده از سوی قوه قضائیه در تعارض است.
نکته قابل توجه اینکه افرادی که توسط جمهوری اسلامی با چنین اتهاماتی بازداشت میشوند، عمدتا از حق دسترسی به وکیل محروم هستند و محاکمه آنها عادلانه نیست.
#یاری_حقوقی_توانا #جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
💔15👎2❤1
بیخبری از وضعیت رامین منصوری، شهروند معترض بازداشتشده در لردگان
رامین منصوری، شهروند ۳۹ ساله اهل روستای بابامنصور از بخش خانمیرزای شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختیاری، روز ۱۳ مردادماه سال جاری توسط نیروهای امنیتی بازداشت و تاکنون از سرنوشت او خبری در دست نیست.
یک منبع مطلع گفت: «آقای منصوری، متأهل و پدر سه پسر است و به عنوان راننده جرثقیل و ماشین سنگین کار میکرد. او پیشتر نیز به دلیل شرکت در اعتراضات بازداشت و پس از چند ماه آزاد شده بود. خانوادهاش میگویند پس از آزادی، به دلیل داروهایی که در زندان به او داده بودند، وضعیت روحی و روانیاش دچار اختلال شد.»
به گفته این منبع، منصوری در روزهای پیش از بازداشت، به دلیل فشار شدید اقتصادی و قطع آب و برق در محل زندگی خود، اقدام به اعتراض کرده و چند ویدئوی اعتراضی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی در صفحه شخصیاش منتشر کرده بود. چند روز بعد، حدود ۵۰ نیروی امنیتی با چهرههای پوشیده، با استفاده از گاز فلفل، باتوم و ضربوشتم، او را در منزل شخصیاش بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات شهرکرد منتقل کردند.
خانواده رامین منصوری میگویند پس از بازداشت، هیچ پاسخی از سوی مراجع امنیتی و قضایی دریافت نکردهاند و از وضعیت سلامت و محل نگهداری او بیاطلاعاند.
#رامین_منصوری #آب_برق_زندگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رامین منصوری، شهروند ۳۹ ساله اهل روستای بابامنصور از بخش خانمیرزای شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختیاری، روز ۱۳ مردادماه سال جاری توسط نیروهای امنیتی بازداشت و تاکنون از سرنوشت او خبری در دست نیست.
یک منبع مطلع گفت: «آقای منصوری، متأهل و پدر سه پسر است و به عنوان راننده جرثقیل و ماشین سنگین کار میکرد. او پیشتر نیز به دلیل شرکت در اعتراضات بازداشت و پس از چند ماه آزاد شده بود. خانوادهاش میگویند پس از آزادی، به دلیل داروهایی که در زندان به او داده بودند، وضعیت روحی و روانیاش دچار اختلال شد.»
به گفته این منبع، منصوری در روزهای پیش از بازداشت، به دلیل فشار شدید اقتصادی و قطع آب و برق در محل زندگی خود، اقدام به اعتراض کرده و چند ویدئوی اعتراضی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی در صفحه شخصیاش منتشر کرده بود. چند روز بعد، حدود ۵۰ نیروی امنیتی با چهرههای پوشیده، با استفاده از گاز فلفل، باتوم و ضربوشتم، او را در منزل شخصیاش بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات شهرکرد منتقل کردند.
خانواده رامین منصوری میگویند پس از بازداشت، هیچ پاسخی از سوی مراجع امنیتی و قضایی دریافت نکردهاند و از وضعیت سلامت و محل نگهداری او بیاطلاعاند.
#رامین_منصوری #آب_برق_زندگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔15
Forwarded from گفتوشنود
سالروز حمله به سلمان رشدی با چاقو؛
یادآوری اهمیت آزادی بیان و نقد تقدس
۱. سلمان رشدی و آیات شیطانی
سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی هندیتبار، در سال ۱۹۸۸ با انتشار رمان آیات شیطانی به یکی از بحثبرانگیزترین چهرههای ادبی جهان بدل شد. این کتاب، که بخشی از آن به روایتی داستانی و انتقادی از مفاهیم و شخصیتهای دینی میپرداخت، با واکنش شدید بخشی از جهان اسلام مواجه شد. در ۱۴ فوریه ۱۹۸۹، روحالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران، با صدور فتوایی حکم قتل رشدی را به اتهام «کفرگویی» اعلام کرد. این فتوا نه تنها زندگی شخصی و حرفهای رشدی را تحت تأثیر قرار داد، بلکه به یکی از شناختهشدهترین نمونههای تقابل میان آزادی بیان و تقدسگرایی دینی در جهان معاصر بدل شد.
۲. حمله ۱۲ اوت ۲۰۲۲
سالها پس از فروکش کردن نسبی فضای تهدید، در ۱۲ اوت ۲۰۲۲، سلمان رشدی در حالی که قرار بود در مؤسسه چاوتاکوا در ایالت نیویورک درباره آزادی هنری و پناهجویان سخنرانی کند، مورد حمله هادی مطر، جوان ۲۴ ساله لبنانیتبار، قرار گرفت. مهاجم با چاقو ضربات متعددی به گردن و شکم رشدی وارد کرد. این حمله منجر به نابینایی دائم چشم راست رشدی و جراحات جدی به دست و کبد او شد. حادثه نشان داد که حتی دههها پس از صدور فتوا، سایه خشونت مذهبی همچنان بر زندگی او و دیگر منتقدان ادیان سنگینی میکند.
۳. کتاب «چاقو»
سلمان رشدی پس از ماهها درمان و بهبودی نسبی، تجربه این حمله و تأملاتش بر خشونت، ایمان، و ارادهی انسانی را در کتابی با عنوان چاقو (Knife) منتشر کرد. این اثر نهتنها روایتی شخصی از لحظه حمله و روند درمان است، بلکه بهعنوان اثری فلسفی و تأملبرانگیز درباره شکنندگی آزادی و خطرات افراطگرایی دینی خوانده میشود. رشدی در این کتاب از مواجهه با مرگ، نقش شانس در زنده ماندنش، و معنای ادامه دادن راه نویسندگی سخن میگوید.
۴. دادگاه هادی مطر
هادی مطر پس از دستگیری، به اتهام تلاش برای قتل درجه یک و حمله درجه یک محاکمه شد. در فوریه ۲۰۲۵، دادگاه او را مجرم شناخت و در دادگاه به جرم تلاش برای قتل سلمان رشدی محکوم و به زندان طولانیمدت محکوم شده است. وکلای مدافع مطر تلاش کردند این حمله را به انگیزههای شخصی و نه صرفاً دینی مرتبط کنند، اما شواهد موجود – از جمله اظهار نظرهای پیشین او و تحسین از روح الله خمینی – نشان داد که حمله بهشدت تحت تأثیر ایدئولوژی مذهبی و فضای فتوا بوده است.
۵. آزادی بیان و تقدسزدایی
حادثه رشدی یادآور این واقعیت تلخ است که آزادی بیان، بهویژه در حوزه نقد دین و تقدسزدایی، هنوز در بسیاری از نقاط جهان با خطرات جدی روبهروست. نقد مفاهیم دینی، حتی اگر برای برخی ناخوشایند باشد، بخش ضروری از گفتوگو و پیشرفت فکری جوامع است. تقدسزدایی نه به معنای توهین، بلکه به معنای کاستن از مصونیت نقدپذیریِ باورهاست تا هیچ ایده یا نهادی فراتر از بررسی عقلانی و گفتوگو قرار نگیرد. رشد واقعی جوامع بشری تنها زمانی ممکن است که آزادی اندیشه و بیان، حتی در مورد حساسترین موضوعات، نه فقط تحمل، بلکه بهعنوان ارزش بنیادی پاس داشته شود.
#سلمان_رشدی #توهین_به_مقدسات #آیات_شیطانی #فتوا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
یادآوری اهمیت آزادی بیان و نقد تقدس
۱. سلمان رشدی و آیات شیطانی
سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی هندیتبار، در سال ۱۹۸۸ با انتشار رمان آیات شیطانی به یکی از بحثبرانگیزترین چهرههای ادبی جهان بدل شد. این کتاب، که بخشی از آن به روایتی داستانی و انتقادی از مفاهیم و شخصیتهای دینی میپرداخت، با واکنش شدید بخشی از جهان اسلام مواجه شد. در ۱۴ فوریه ۱۹۸۹، روحالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران، با صدور فتوایی حکم قتل رشدی را به اتهام «کفرگویی» اعلام کرد. این فتوا نه تنها زندگی شخصی و حرفهای رشدی را تحت تأثیر قرار داد، بلکه به یکی از شناختهشدهترین نمونههای تقابل میان آزادی بیان و تقدسگرایی دینی در جهان معاصر بدل شد.
۲. حمله ۱۲ اوت ۲۰۲۲
سالها پس از فروکش کردن نسبی فضای تهدید، در ۱۲ اوت ۲۰۲۲، سلمان رشدی در حالی که قرار بود در مؤسسه چاوتاکوا در ایالت نیویورک درباره آزادی هنری و پناهجویان سخنرانی کند، مورد حمله هادی مطر، جوان ۲۴ ساله لبنانیتبار، قرار گرفت. مهاجم با چاقو ضربات متعددی به گردن و شکم رشدی وارد کرد. این حمله منجر به نابینایی دائم چشم راست رشدی و جراحات جدی به دست و کبد او شد. حادثه نشان داد که حتی دههها پس از صدور فتوا، سایه خشونت مذهبی همچنان بر زندگی او و دیگر منتقدان ادیان سنگینی میکند.
۳. کتاب «چاقو»
سلمان رشدی پس از ماهها درمان و بهبودی نسبی، تجربه این حمله و تأملاتش بر خشونت، ایمان، و ارادهی انسانی را در کتابی با عنوان چاقو (Knife) منتشر کرد. این اثر نهتنها روایتی شخصی از لحظه حمله و روند درمان است، بلکه بهعنوان اثری فلسفی و تأملبرانگیز درباره شکنندگی آزادی و خطرات افراطگرایی دینی خوانده میشود. رشدی در این کتاب از مواجهه با مرگ، نقش شانس در زنده ماندنش، و معنای ادامه دادن راه نویسندگی سخن میگوید.
۴. دادگاه هادی مطر
هادی مطر پس از دستگیری، به اتهام تلاش برای قتل درجه یک و حمله درجه یک محاکمه شد. در فوریه ۲۰۲۵، دادگاه او را مجرم شناخت و در دادگاه به جرم تلاش برای قتل سلمان رشدی محکوم و به زندان طولانیمدت محکوم شده است. وکلای مدافع مطر تلاش کردند این حمله را به انگیزههای شخصی و نه صرفاً دینی مرتبط کنند، اما شواهد موجود – از جمله اظهار نظرهای پیشین او و تحسین از روح الله خمینی – نشان داد که حمله بهشدت تحت تأثیر ایدئولوژی مذهبی و فضای فتوا بوده است.
۵. آزادی بیان و تقدسزدایی
حادثه رشدی یادآور این واقعیت تلخ است که آزادی بیان، بهویژه در حوزه نقد دین و تقدسزدایی، هنوز در بسیاری از نقاط جهان با خطرات جدی روبهروست. نقد مفاهیم دینی، حتی اگر برای برخی ناخوشایند باشد، بخش ضروری از گفتوگو و پیشرفت فکری جوامع است. تقدسزدایی نه به معنای توهین، بلکه به معنای کاستن از مصونیت نقدپذیریِ باورهاست تا هیچ ایده یا نهادی فراتر از بررسی عقلانی و گفتوگو قرار نگیرد. رشد واقعی جوامع بشری تنها زمانی ممکن است که آزادی اندیشه و بیان، حتی در مورد حساسترین موضوعات، نه فقط تحمل، بلکه بهعنوان ارزش بنیادی پاس داشته شود.
#سلمان_رشدی #توهین_به_مقدسات #آیات_شیطانی #فتوا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍23❤3🕊2