Forwarded from گفتوشنود
🔹️در روزهای اخیر موج تازهای از بازداشت شهروندان بهایی در ایران گزارش شده است.
بر اساس اطلاعات دریافتی، رویا ثابت، شهروند بهایی مقیم امارات متحده عربی و ساکن شیراز، روز شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ (۲۵ اکتبر ۲۰۲۵) توسط هشت مأمور اطلاعات سپاه در منزل خواهرش بازداشت و یک روز بعد، بدون ابلاغ رسمی حکم، برای اجرای حکم حبس به زندان عادلآباد شیراز منتقل شد.
خانم ثابت تنها برای مراقبت از والدین سالمندش – که هر دو با بیماری آلزایمر دستوپنجه نرم میکنند – به ایران سفر کرده بود.
همزمان با این رویداد، شش زن بهایی ساکن همدان به نامهای ندا محبی، عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی نیز روز یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴ (۲۶ اکتبر ۲۰۲۵) توسط نیروهای امنیتی بازداشت و برای اجرای احکام حبس به زندان اوین همدان منتقل شدند.
این احکام از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب همدان صادر شده و در چارچوب اتهاماتی مرتبط با باور دینی این افراد به اجرا درآمده است.
🔹️در حالی که آزادی دین و عقیده طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی از حقوق بنیادین هر انسان بهشمار میرود، برخوردهای امنیتی و قضایی با پیروان آیین بهایی در ایران همچنان ادامه دارد.
❓️پرسشی اساسی در افکار عمومی باقی است:
🔹 اگر آزادی عقیده در قوانین بینالمللی تضمین شده است، چرا داشتن دین و باور متفاوت در ایران جرمانگاری میشود؟
🔹 و آیا ما، بهعنوان هموطنان این شهروندان، میتوانیم با چنین احکام ناعادلانه و مغایر با اصول انسانی موافق باشیم؟
#بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #آزادی_ادیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🔹️در روزهای اخیر موج تازهای از بازداشت شهروندان بهایی در ایران گزارش شده است.
بر اساس اطلاعات دریافتی، رویا ثابت، شهروند بهایی مقیم امارات متحده عربی و ساکن شیراز، روز شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ (۲۵ اکتبر ۲۰۲۵) توسط هشت مأمور اطلاعات سپاه در منزل خواهرش بازداشت و یک روز بعد، بدون ابلاغ رسمی حکم، برای اجرای حکم حبس به زندان عادلآباد شیراز منتقل شد.
خانم ثابت تنها برای مراقبت از والدین سالمندش – که هر دو با بیماری آلزایمر دستوپنجه نرم میکنند – به ایران سفر کرده بود.
همزمان با این رویداد، شش زن بهایی ساکن همدان به نامهای ندا محبی، عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی نیز روز یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴ (۲۶ اکتبر ۲۰۲۵) توسط نیروهای امنیتی بازداشت و برای اجرای احکام حبس به زندان اوین همدان منتقل شدند.
این احکام از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب همدان صادر شده و در چارچوب اتهاماتی مرتبط با باور دینی این افراد به اجرا درآمده است.
🔹️در حالی که آزادی دین و عقیده طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی از حقوق بنیادین هر انسان بهشمار میرود، برخوردهای امنیتی و قضایی با پیروان آیین بهایی در ایران همچنان ادامه دارد.
❓️پرسشی اساسی در افکار عمومی باقی است:
🔹 اگر آزادی عقیده در قوانین بینالمللی تضمین شده است، چرا داشتن دین و باور متفاوت در ایران جرمانگاری میشود؟
🔹 و آیا ما، بهعنوان هموطنان این شهروندان، میتوانیم با چنین احکام ناعادلانه و مغایر با اصول انسانی موافق باشیم؟
#بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #آزادی_ادیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔18🕊3❤1
ابوالفضل قدیانی، از زندان اوین:
دیر یا زود ملت ایران بساط حکومت خامنهای را برخواهد چید
نامهی تازه ابوالفضل قدیانی از زندان اوین: خامنهای مستبد تبهکار و غارتگر ملت است
ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی و از چهرههای شناختهشدهی منتقد جمهوری اسلامی، در نامهای تازه از زندان اوین، بهشدت علی خامنهای را مورد انتقاد قرار داده و او را «مستبد قدرتپرست و تبهکار» خوانده است.
قدیانی در آغاز این نامه، با اشاره به سخنرانی اخیر رهبر جمهوری اسلامی در ۲۸ مهر، مینویسد:
«علی خامنهای مستبد قدرتپرست و تبهکار ایران، سخنرانیای داشت طبق معمول شعاری، تکراری و کسالتآور همراه با فرافکنی و مغالطه و دروغ.»
او با اشاره به سخنان خامنهای درباره اعتراضات در آمریکا مینویسد:
«این خودکامهی جنایتپیشه ناخودآگاه، ماهیت مستبدانه و زورگویانهی خود را افشا میکند و از رئیسجمهور امریکا میخواهد مانند او و اعوان و انصار ضد مردمیاش مردم معترض را سرکوب و صدای آنان را در گلو خفه کند.»
قدیانی در ادامه، با توصیف ذهنیت رهبر جمهوری اسلامی مینویسد:
«علی خامنهای خودکامهی خونریز ایران با ذهنیت و تفکر قرون وسطایی خود... چیزی جز سرکوب مردم جهت اطاعت مطلق از حاکم تبهکار و غارتگر و ایجاد نیروی نظامی برای بوجود آوردن اختناق و هراس در راستای استراتژی رسوای "النصر بالرعب" نمیفهمد.»
او تأکید میکند که نگاه خامنهای به «امنیت»، فقط حفظ قدرت خود و دستگاه سرکوب است:
«تلقیاش از امنیت چیزی جز امنیت حکومت غاصبانهی خود و اعوان و انصار فاسد و سرکوبگرش نیست... امنیت ملی و امنیت مردم برای حاکمان غاصبی نظیر او معنایی ندارد، چون امنیت ملی و امنیت آحاد ملت مساوی است با عدم حاکمیت استبدادی مستبدان.»
قدیانی در بخش دیگری از نامه خطاب به خامنهای میگوید:
«این خودکامهی قدرتپرست نمیخواهد بفهمد که اتفاقاً قدرت کشورهای دموکراتیکی نظیر امریکا از آنجاست که نمیتوانند مردم معترض خود را سرکوب و مقتول و نابینا کنند... هنگامی که در برابر ملت فاقد قدرت سرکوباند، ملت قادر به هرگونه اعتراض و انتقادی است.»
او در ادامه با لحنی طعنهآمیز مینویسد:
«خامنهای جرات ندارد بگوید بیش از ۹۵ درصد مردم ایران با او و نظام جمهوری اسلامی مخالفاند. اگر منکر این حقیقت است، یک بار به خود جرات دهد و خود را در معرض آرای مردم قرار دهد تا دنیا به عیان ببیند که ملت ایران تا چه حد از او بیزارند.»
قدیانی سپس پیشبینی میکند که سقوط حکومت خامنهای حتمی است:
«دیر یا زود ملت ایران با قیام خود بساط حکومت ظالمانه، استبدادی و ضدملی علی خامنهای خودکامهی ایران و نظام فاسد جمهوری اسلامی را برخواهند چید و نظام دلخواه خود را حاکم خواهند کرد.»
او در پایان، راه مسالمتآمیز تغییر را پیشنهاد میکند:
«مسالمتآمیزترین و خشونتپرهیزترین شیوهی تغییر نظام این است که علی خامنهای دست از این قدرت شیطانی بردارد و از ملت شریف ایران طلب عفو کند و استعفا دهد و کنار برود تا مردم بتوانند نظام دلخواه خود را با برگزاری رفراندومی بر پایهی حقوق بشر، جایگزین نظام فاسد اسلامی نمایند.»
#ابوالفضل_قدیانی #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دیر یا زود ملت ایران بساط حکومت خامنهای را برخواهد چید
نامهی تازه ابوالفضل قدیانی از زندان اوین: خامنهای مستبد تبهکار و غارتگر ملت است
ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی و از چهرههای شناختهشدهی منتقد جمهوری اسلامی، در نامهای تازه از زندان اوین، بهشدت علی خامنهای را مورد انتقاد قرار داده و او را «مستبد قدرتپرست و تبهکار» خوانده است.
قدیانی در آغاز این نامه، با اشاره به سخنرانی اخیر رهبر جمهوری اسلامی در ۲۸ مهر، مینویسد:
«علی خامنهای مستبد قدرتپرست و تبهکار ایران، سخنرانیای داشت طبق معمول شعاری، تکراری و کسالتآور همراه با فرافکنی و مغالطه و دروغ.»
او با اشاره به سخنان خامنهای درباره اعتراضات در آمریکا مینویسد:
«این خودکامهی جنایتپیشه ناخودآگاه، ماهیت مستبدانه و زورگویانهی خود را افشا میکند و از رئیسجمهور امریکا میخواهد مانند او و اعوان و انصار ضد مردمیاش مردم معترض را سرکوب و صدای آنان را در گلو خفه کند.»
قدیانی در ادامه، با توصیف ذهنیت رهبر جمهوری اسلامی مینویسد:
«علی خامنهای خودکامهی خونریز ایران با ذهنیت و تفکر قرون وسطایی خود... چیزی جز سرکوب مردم جهت اطاعت مطلق از حاکم تبهکار و غارتگر و ایجاد نیروی نظامی برای بوجود آوردن اختناق و هراس در راستای استراتژی رسوای "النصر بالرعب" نمیفهمد.»
او تأکید میکند که نگاه خامنهای به «امنیت»، فقط حفظ قدرت خود و دستگاه سرکوب است:
«تلقیاش از امنیت چیزی جز امنیت حکومت غاصبانهی خود و اعوان و انصار فاسد و سرکوبگرش نیست... امنیت ملی و امنیت مردم برای حاکمان غاصبی نظیر او معنایی ندارد، چون امنیت ملی و امنیت آحاد ملت مساوی است با عدم حاکمیت استبدادی مستبدان.»
قدیانی در بخش دیگری از نامه خطاب به خامنهای میگوید:
«این خودکامهی قدرتپرست نمیخواهد بفهمد که اتفاقاً قدرت کشورهای دموکراتیکی نظیر امریکا از آنجاست که نمیتوانند مردم معترض خود را سرکوب و مقتول و نابینا کنند... هنگامی که در برابر ملت فاقد قدرت سرکوباند، ملت قادر به هرگونه اعتراض و انتقادی است.»
او در ادامه با لحنی طعنهآمیز مینویسد:
«خامنهای جرات ندارد بگوید بیش از ۹۵ درصد مردم ایران با او و نظام جمهوری اسلامی مخالفاند. اگر منکر این حقیقت است، یک بار به خود جرات دهد و خود را در معرض آرای مردم قرار دهد تا دنیا به عیان ببیند که ملت ایران تا چه حد از او بیزارند.»
قدیانی سپس پیشبینی میکند که سقوط حکومت خامنهای حتمی است:
«دیر یا زود ملت ایران با قیام خود بساط حکومت ظالمانه، استبدادی و ضدملی علی خامنهای خودکامهی ایران و نظام فاسد جمهوری اسلامی را برخواهند چید و نظام دلخواه خود را حاکم خواهند کرد.»
او در پایان، راه مسالمتآمیز تغییر را پیشنهاد میکند:
«مسالمتآمیزترین و خشونتپرهیزترین شیوهی تغییر نظام این است که علی خامنهای دست از این قدرت شیطانی بردارد و از ملت شریف ایران طلب عفو کند و استعفا دهد و کنار برود تا مردم بتوانند نظام دلخواه خود را با برگزاری رفراندومی بر پایهی حقوق بشر، جایگزین نظام فاسد اسلامی نمایند.»
#ابوالفضل_قدیانی #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍19❤5👌2🕊1💔1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بودجه نهادهای مذهبی؛ سفرهی فاسدان و فقر مردم
از وعده خمینی پیش از انقلاب تا نظام بودجه جمهوری اسلامی
گاه در جنگ قدرت و اختلافات داخلی حکومت، افراد وابسته به باندهای قدرت سخنانی میگویند که همان حرفهای مخالفان است، اما به ریشه مسایل نمیپردازد.
مثلا اینجا غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی و شهردار اسبق تهران، دارد از مسعود پزشکیان انتقاد میکند و میگوید:
«این چند هزار میلیارد تومانی که به اسم بودجه فرهنگی بین نهادها پخش میکنید، محل ارتزاق همانهایی است که امروز علیه خودتان حرف میزنند!
از همان سال اول باید جلوی این ریختوپاشها گرفته میشد.
تعداد مؤمنان و نمازخوانها مگر بعد از این بودجهها بیشتر شده؟
مردم فقیرتر شدند، ولی امامزادههامان چند برابر!
وقتی ۴۰ درصد مردم زیر خط فقرند، بودجه چند هزار میلیاردی برای اوقاف و مسجدسازی یعنی چه؟
مسجدهای فعلی وسط روز بستهاند، بعد دنبال ساختن مسجد جدیدید؟
این بودجهها فقط سهم پیمانکارها شده!»
او اشاره به سخنرانی خمینی میکند که با مدعی بود با درآمد اوقاف میتواند تمام مشکلات مملکت را حل کند و در آن سخنرانی از نظام شاهنشاهی خواسته بود که فقط پول اوقاف را در اختیارش بگذارد تا نشان دهد چه کارها میتواند بکند!
اما بعد از سال ۵۷ نه تنها اوقاف که درآمد نفت و سایر درآمدهای ایران به دست آخوندها افتاد و همه میبینیم که اوضاع کشور چگونه شده است.
کرباسچی همچنین از برخورد دستگاه امنیتی با روزنامهنگاران انتقاد میکند.
کرباسچی تجاهل میکند، همه میدانیم که مشکل به ساختار نظام ولایی و نظام تصمیمگیری برمیگردد و فردی مثل پزشکیان عملا هیچ کاره است. ایشان مگر میتواند بودجه نهادهای تحت امر رهبر رژیم را قطع کند؟ مگر میتواند مثلا به سازمان تبلیغات اسلامی بودجه ندهد؟؟ اختیارش را دارد؟
آنچه که امروز در ایران جاری است، نتیجه حکومت ولایت مطلقه فقیه است. نتیجه فساد سیستماتیکی است که در تار و پود رژیم ریشه دوانده است. مشکلات مدیریتی در جمهوری اسلامی با تغییر دولت حل نمیشود، دولت در واقع به قول خاتمی تدارکاتی حکومت است. تصمیمگیر و مسئول اصلی جای دیگری است.
در این ویدیو محض یادآوری سخنان خمینی را گذاشتیم که میگفت فقط اگر بودجه اوقاف را داشته باشد، یک نفر فقیر هم در ایران نخواهد بود!!
#کرباسچی #بودجه_فرهنگی #پزشکیان #نطام_ولایی #فساد_سیستماتیک #اوقاف #خمینی #فقر_فساد_گرونی #نظام_استبدادی #استبداد_دینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از وعده خمینی پیش از انقلاب تا نظام بودجه جمهوری اسلامی
گاه در جنگ قدرت و اختلافات داخلی حکومت، افراد وابسته به باندهای قدرت سخنانی میگویند که همان حرفهای مخالفان است، اما به ریشه مسایل نمیپردازد.
مثلا اینجا غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی و شهردار اسبق تهران، دارد از مسعود پزشکیان انتقاد میکند و میگوید:
«این چند هزار میلیارد تومانی که به اسم بودجه فرهنگی بین نهادها پخش میکنید، محل ارتزاق همانهایی است که امروز علیه خودتان حرف میزنند!
از همان سال اول باید جلوی این ریختوپاشها گرفته میشد.
تعداد مؤمنان و نمازخوانها مگر بعد از این بودجهها بیشتر شده؟
مردم فقیرتر شدند، ولی امامزادههامان چند برابر!
وقتی ۴۰ درصد مردم زیر خط فقرند، بودجه چند هزار میلیاردی برای اوقاف و مسجدسازی یعنی چه؟
مسجدهای فعلی وسط روز بستهاند، بعد دنبال ساختن مسجد جدیدید؟
این بودجهها فقط سهم پیمانکارها شده!»
او اشاره به سخنرانی خمینی میکند که با مدعی بود با درآمد اوقاف میتواند تمام مشکلات مملکت را حل کند و در آن سخنرانی از نظام شاهنشاهی خواسته بود که فقط پول اوقاف را در اختیارش بگذارد تا نشان دهد چه کارها میتواند بکند!
اما بعد از سال ۵۷ نه تنها اوقاف که درآمد نفت و سایر درآمدهای ایران به دست آخوندها افتاد و همه میبینیم که اوضاع کشور چگونه شده است.
کرباسچی همچنین از برخورد دستگاه امنیتی با روزنامهنگاران انتقاد میکند.
کرباسچی تجاهل میکند، همه میدانیم که مشکل به ساختار نظام ولایی و نظام تصمیمگیری برمیگردد و فردی مثل پزشکیان عملا هیچ کاره است. ایشان مگر میتواند بودجه نهادهای تحت امر رهبر رژیم را قطع کند؟ مگر میتواند مثلا به سازمان تبلیغات اسلامی بودجه ندهد؟؟ اختیارش را دارد؟
آنچه که امروز در ایران جاری است، نتیجه حکومت ولایت مطلقه فقیه است. نتیجه فساد سیستماتیکی است که در تار و پود رژیم ریشه دوانده است. مشکلات مدیریتی در جمهوری اسلامی با تغییر دولت حل نمیشود، دولت در واقع به قول خاتمی تدارکاتی حکومت است. تصمیمگیر و مسئول اصلی جای دیگری است.
در این ویدیو محض یادآوری سخنان خمینی را گذاشتیم که میگفت فقط اگر بودجه اوقاف را داشته باشد، یک نفر فقیر هم در ایران نخواهد بود!!
#کرباسچی #بودجه_فرهنگی #پزشکیان #نطام_ولایی #فساد_سیستماتیک #اوقاف #خمینی #فقر_فساد_گرونی #نظام_استبدادی #استبداد_دینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊4
علیرضا فریدی، پدر احسان فریدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی تبریز در گفت و گو با امتداد؛
پسرم مدت حکم ۱۸ ماه حبس صادره در دادگاه کیفری را گذرانده/ بازپرس، انتساب عنوان اتهامی محاربه را برای احسان درخواست کرده بود/ قاضی پرونده درج کرده که درخواست و توصیه میکند تا پرونده مشمول عفو قرار بگیرد
به گزارش خبرگزاری امتداد، علیرضا فریدی، پدر احسان فریدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان تبریز در گفت و گویی با امتداد، ضمن اشاره به وضعیت پرونده فرزند خود، اظهار داشت: پس از آزادی پسرم-بعد از بازداشت اول-با وثیقه تقریبا مناسبی که در نظر گرفته بودند از هر وکیل و کارشناسی که درباره وضعیت پرونده پسرم سوال میکردیم، همه با توجه به اینکه؛ احسان تنها ۱۹ سال سن داشت و اولین بارش هم بود که بازداشت میشد و صد البته اینکه هیچ تخریب یا جرحی هم برای شخص یا مکانی رخ نداده بود، میگفتند که مسئله خاصی نبوده و مشکل حل خواهد شد.
🔹احسان، سه ماه بیرون بود و اواخر خردادماه، یک احضاریه برای ما آمد که به شعبه مراجعه کنید. در پی مراجعه، سید علی موسوی اقدم، بازپرس شعبه یک کاغذ کوچکی-متشکل از چند مورد اتهامی-از جیب خود بیرون آورده و عنوان کرد که این موارد را گردن بگیر، من باقی مسئله را حل میکنم. احسان هم گفت که من این کارها را نکردم و چطور به آن اعتراف کنم؟
🔹بازپرس، باز اصرار کرد که برو فکر کن و برای اعتراف به این موارد اقدام کن، من باقی پرونده را حل میکنم. باز هم احسان گفت که همان آش و همان کاسه! وقتی من کاری را نکردم، چطور به انجام آن اعتراف کنم؟ در پی این استنکاف، حکم بازداشت احسان در همان جلسه صادر شد و او را از ما جدا کردند. جالب اینکه، حتی کرایه انتقال پسرم از دادگاه به زندان را من پرداخت کردم! احسان در همان زمان به زندان مرکزی تبریز منتقل شد.
🔹پس از این انتقال، چند نوبت دادگاه برگزار و حدود آذرماه ۱۴۰۳ دادگاه نهایی احسان برگزار شد. بازپرس پرونده، انتساب عنوان اتهامی محاربه را درخواست کرده بود که قاضی دادگاه با در نظر گرفتن موارد قانونی ناظر بر پرونده، عنوان اتهامی افساد فیالارض را به پسرم منتسب کرد.
🔹پسرم در حال حاضر در بند عمومی زندان مرکزی تبریز نگهداری شده و پرونده در دادگاه تجدیدنظر تهران قرار دارد. آنگونه که وکلای پرونده عنوان کردهاند؛ قاضی پرونده در کنار حکم صادر خود، تحریر کرده که با توجه به ابراز ندامت احسان از اقدام صورت گرفته، درخواست و توصیه میکند که طبق فلان ماده قانونی، پرونده مشمول عفو قرار بگیرد.
🔹همچنین، پرونده در کمیسیون عفو و بخشودگی تبریز نیز در حال بررسی بوده و امیدواریم که با توجه به جمیع جهات این پرونده، شاهد آزادی احسان باشیم و خانواده از نگرانی و تشویش طولانیمدت خود بیرون بیاید.
🔹این را هم یادآوری کنم که پرونده در دادگاه انقلاب به دادگاه کیفری منتقل شده و به دلیل کشف و ضبط ۵۰ گرم مواد منفجره-کوکتل مولوتف-۱۸ ماه حبس حکم صادر کرده بود. این در حالی است که به رغم تحمل این مدت حبس توسط احسان این اقدام و اتهام، باز هم در پرونده امنیتی او درج شده و این، فقط یک نیتخوانی است.
🔹پسر من، مدت ۱۸ ماه حبس خود را گذرانده و امیدواریم که در کمیسیون عفو و بخشودگی و دادگاه تجدید نظر با نگاه حقوقی، نسبت به بررسی پرونده ورود کرده و با توجه به اینکه، هیچ اقدامی از سوی پسرم در راستای نیتخوانیهای مطرح شده، صورت نگرفته، آن را مورد رسیدگی قرار دهند.
🔸پدر احسان فریدی همچنین، متنی را که در رابطه با پرونده پسر خود نوشته بود را در اختیار «امتداد» قرار داده و یادآور شد؛ «پسر من، مستحق چنین حکم سنگینی نیست. کیفرخواست احسان، توسط بازپرس شعبه ۱۵ دادگاه تبریز، آقای سید علی موسوی اقدم، تنظیم و حداقل ۵ ماه پس از دستگیری اول او به دادگاه انقلاب فرستاده شد. چند ماه بعد که جریان رسیدگی به پرونده، توسط دادگاه انقلاب به اتمام نرسیده و حکم بدوی صادر نشده بود، بازپرس مذکور به جرم تشکیل باند فساد از کار برکنار شد. سوال من از دادگاه محترم این است که چگونه به کیفرخواست تنظیمی یک فرد برکنار شده به جرم فساد، استناد و بر اساس آن، حکم به افساد فیالارض توسط پسر من داده است؟ آیا هیچ موردی در کیفرخواست موسوی اقدم، قابل شک و تردید نبوده و اطمینان به بازپرس، دست کم، اندکی خدشهدار نشده بود؟»
🔺متن کامل
#نه_به_اعدام #احسان_فریدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پسرم مدت حکم ۱۸ ماه حبس صادره در دادگاه کیفری را گذرانده/ بازپرس، انتساب عنوان اتهامی محاربه را برای احسان درخواست کرده بود/ قاضی پرونده درج کرده که درخواست و توصیه میکند تا پرونده مشمول عفو قرار بگیرد
به گزارش خبرگزاری امتداد، علیرضا فریدی، پدر احسان فریدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان تبریز در گفت و گویی با امتداد، ضمن اشاره به وضعیت پرونده فرزند خود، اظهار داشت: پس از آزادی پسرم-بعد از بازداشت اول-با وثیقه تقریبا مناسبی که در نظر گرفته بودند از هر وکیل و کارشناسی که درباره وضعیت پرونده پسرم سوال میکردیم، همه با توجه به اینکه؛ احسان تنها ۱۹ سال سن داشت و اولین بارش هم بود که بازداشت میشد و صد البته اینکه هیچ تخریب یا جرحی هم برای شخص یا مکانی رخ نداده بود، میگفتند که مسئله خاصی نبوده و مشکل حل خواهد شد.
🔹احسان، سه ماه بیرون بود و اواخر خردادماه، یک احضاریه برای ما آمد که به شعبه مراجعه کنید. در پی مراجعه، سید علی موسوی اقدم، بازپرس شعبه یک کاغذ کوچکی-متشکل از چند مورد اتهامی-از جیب خود بیرون آورده و عنوان کرد که این موارد را گردن بگیر، من باقی مسئله را حل میکنم. احسان هم گفت که من این کارها را نکردم و چطور به آن اعتراف کنم؟
🔹بازپرس، باز اصرار کرد که برو فکر کن و برای اعتراف به این موارد اقدام کن، من باقی پرونده را حل میکنم. باز هم احسان گفت که همان آش و همان کاسه! وقتی من کاری را نکردم، چطور به انجام آن اعتراف کنم؟ در پی این استنکاف، حکم بازداشت احسان در همان جلسه صادر شد و او را از ما جدا کردند. جالب اینکه، حتی کرایه انتقال پسرم از دادگاه به زندان را من پرداخت کردم! احسان در همان زمان به زندان مرکزی تبریز منتقل شد.
🔹پس از این انتقال، چند نوبت دادگاه برگزار و حدود آذرماه ۱۴۰۳ دادگاه نهایی احسان برگزار شد. بازپرس پرونده، انتساب عنوان اتهامی محاربه را درخواست کرده بود که قاضی دادگاه با در نظر گرفتن موارد قانونی ناظر بر پرونده، عنوان اتهامی افساد فیالارض را به پسرم منتسب کرد.
🔹پسرم در حال حاضر در بند عمومی زندان مرکزی تبریز نگهداری شده و پرونده در دادگاه تجدیدنظر تهران قرار دارد. آنگونه که وکلای پرونده عنوان کردهاند؛ قاضی پرونده در کنار حکم صادر خود، تحریر کرده که با توجه به ابراز ندامت احسان از اقدام صورت گرفته، درخواست و توصیه میکند که طبق فلان ماده قانونی، پرونده مشمول عفو قرار بگیرد.
🔹همچنین، پرونده در کمیسیون عفو و بخشودگی تبریز نیز در حال بررسی بوده و امیدواریم که با توجه به جمیع جهات این پرونده، شاهد آزادی احسان باشیم و خانواده از نگرانی و تشویش طولانیمدت خود بیرون بیاید.
🔹این را هم یادآوری کنم که پرونده در دادگاه انقلاب به دادگاه کیفری منتقل شده و به دلیل کشف و ضبط ۵۰ گرم مواد منفجره-کوکتل مولوتف-۱۸ ماه حبس حکم صادر کرده بود. این در حالی است که به رغم تحمل این مدت حبس توسط احسان این اقدام و اتهام، باز هم در پرونده امنیتی او درج شده و این، فقط یک نیتخوانی است.
🔹پسر من، مدت ۱۸ ماه حبس خود را گذرانده و امیدواریم که در کمیسیون عفو و بخشودگی و دادگاه تجدید نظر با نگاه حقوقی، نسبت به بررسی پرونده ورود کرده و با توجه به اینکه، هیچ اقدامی از سوی پسرم در راستای نیتخوانیهای مطرح شده، صورت نگرفته، آن را مورد رسیدگی قرار دهند.
🔸پدر احسان فریدی همچنین، متنی را که در رابطه با پرونده پسر خود نوشته بود را در اختیار «امتداد» قرار داده و یادآور شد؛ «پسر من، مستحق چنین حکم سنگینی نیست. کیفرخواست احسان، توسط بازپرس شعبه ۱۵ دادگاه تبریز، آقای سید علی موسوی اقدم، تنظیم و حداقل ۵ ماه پس از دستگیری اول او به دادگاه انقلاب فرستاده شد. چند ماه بعد که جریان رسیدگی به پرونده، توسط دادگاه انقلاب به اتمام نرسیده و حکم بدوی صادر نشده بود، بازپرس مذکور به جرم تشکیل باند فساد از کار برکنار شد. سوال من از دادگاه محترم این است که چگونه به کیفرخواست تنظیمی یک فرد برکنار شده به جرم فساد، استناد و بر اساس آن، حکم به افساد فیالارض توسط پسر من داده است؟ آیا هیچ موردی در کیفرخواست موسوی اقدم، قابل شک و تردید نبوده و اطمینان به بازپرس، دست کم، اندکی خدشهدار نشده بود؟»
🔺متن کامل
#نه_به_اعدام #احسان_فریدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤12🕊4
محبوبه رمضانی:
«شما با آبان نابود شدید»
وقتی مادران نمیگذارند جنایت فراموش شود!
پیام همراهان
آبان، فقط یک ماه در تقویم نیست. نامِ زخمی است که هنوز بر پیشانیِ خاک و دلِ مردم جا مانده.
در آن روزها، صداها خاموش شدند، اینترنت را بریدند تا هیچ چشم و گوشی شاهد نباشد. اما خونِ جوانان روی آسفالتِ خیابان، حقیقت را نوشت؛ حقیقتی که هیچ حکومتی با سانسور و فراموشی نمیتواند پاک کند.
محبوبه رضایی، مادرِ پژمان قلیپور، از دل همین زخم برخاست و گفت: «شما با آبان نابود شدید.»
این جمله فقط فریاد یک مادر نیست؛ شهادتی است از درون تاریخ. مادرانِ آبان، مثل ستونهای خاموشِ حافظهاند — زنانی که سوگواریشان به عدالت معنا میدهد.
آبان به ما یاد داد که حافظه، خود نوعی مقاومت است. هر بار که نامی را بر زبان میآوریم — پژمان، نیکا، پویا، نوید... — تکهای از حقیقت راه زنده میکنیم.
فراموشی، دومین مرگ است؛ و ما نمیخواهیم دوباره بمیریم.
در برابر هر جنایت، رسالتِ انسانی ما ثبت، روایت و شهادت است. اگر صداها را نبینیم، اگر رنج را بازنگوییم، چرخهی ظلم ادامه مییابد.
باید یاد بگیریم چگونه روایت کنیم، چگونه درد را به سند تبدیل کنیم، و چگونه وجدان جمعیمان را از دست ندهیم.
آبان فقط گذشته نیست؛ پرسشی است که هنوز از ما میپرسد:
آیا شاهد خواهیم بود، یا تماشاگر؟
#آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #دادخواهی #پژمان_قلی_پور #پویا_بختباری #نوید_بهبودی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«شما با آبان نابود شدید»
وقتی مادران نمیگذارند جنایت فراموش شود!
پیام همراهان
آبان، فقط یک ماه در تقویم نیست. نامِ زخمی است که هنوز بر پیشانیِ خاک و دلِ مردم جا مانده.
در آن روزها، صداها خاموش شدند، اینترنت را بریدند تا هیچ چشم و گوشی شاهد نباشد. اما خونِ جوانان روی آسفالتِ خیابان، حقیقت را نوشت؛ حقیقتی که هیچ حکومتی با سانسور و فراموشی نمیتواند پاک کند.
محبوبه رضایی، مادرِ پژمان قلیپور، از دل همین زخم برخاست و گفت: «شما با آبان نابود شدید.»
این جمله فقط فریاد یک مادر نیست؛ شهادتی است از درون تاریخ. مادرانِ آبان، مثل ستونهای خاموشِ حافظهاند — زنانی که سوگواریشان به عدالت معنا میدهد.
آبان به ما یاد داد که حافظه، خود نوعی مقاومت است. هر بار که نامی را بر زبان میآوریم — پژمان، نیکا، پویا، نوید... — تکهای از حقیقت راه زنده میکنیم.
فراموشی، دومین مرگ است؛ و ما نمیخواهیم دوباره بمیریم.
در برابر هر جنایت، رسالتِ انسانی ما ثبت، روایت و شهادت است. اگر صداها را نبینیم، اگر رنج را بازنگوییم، چرخهی ظلم ادامه مییابد.
باید یاد بگیریم چگونه روایت کنیم، چگونه درد را به سند تبدیل کنیم، و چگونه وجدان جمعیمان را از دست ندهیم.
آبان فقط گذشته نیست؛ پرسشی است که هنوز از ما میپرسد:
آیا شاهد خواهیم بود، یا تماشاگر؟
#آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #دادخواهی #پژمان_قلی_پور #پویا_بختباری #نوید_بهبودی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔16👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«امروز در کشور ما آزادی بیان به طور کامل وجود دارد. کسانی هستند نظام را هم قبول ندارند. نه نظام را قبول دارند، نه دولت را قبول دارند، نه رهبری را قبول دارند. حرف میزنند، صحبت میکنند، نظراتشان را میگویند. کسی هم به کار آنها کاری ندارد. هیچ کس امروز به خاطر این که بر طبق عقیده خود حرف زده است مورد موآخذه دستگاه نیست.»
این سخنان خامنهای بار دیگر در شبکههای اجتماعی در حال انتشار است.
تصاویر برخی زندانیان سیاسی را که تنها به خاطر بیان عقیده و نظرشان زندانی شدهاند را هم به عنوان شاهد «صداقت» خامنهای گذاشتیم.
اگر میخواستیم تصاویر همه کسانی که تنها به خاطر بیان و ابراز عقیده و تظر بازداشت، موآخذه، احضار، تهدید، شکنجه و حتی اعدام قرار گرفتند را بگذاریم ویدیو احتمالا ساعتها ادامه مییافت!
#ولایت_فقیه #استبداد_دینی #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این سخنان خامنهای بار دیگر در شبکههای اجتماعی در حال انتشار است.
تصاویر برخی زندانیان سیاسی را که تنها به خاطر بیان عقیده و نظرشان زندانی شدهاند را هم به عنوان شاهد «صداقت» خامنهای گذاشتیم.
اگر میخواستیم تصاویر همه کسانی که تنها به خاطر بیان و ابراز عقیده و تظر بازداشت، موآخذه، احضار، تهدید، شکنجه و حتی اعدام قرار گرفتند را بگذاریم ویدیو احتمالا ساعتها ادامه مییافت!
#ولایت_فقیه #استبداد_دینی #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍20❤6
ابتلای نظام به سرطان سیاسی
✍️آبتین نیکمنش
شکاف در ساختار سیاسی و درگیری میان پدرخواندههای باندهای قدرت را سرطان میخوانمش، چرا که همچون سرطان، نظم و مکانیسم یک بدنه را ویران میکند. نشانههای این مرض، اخیراً بیش از پیش نوک کوه یخش در جمهوری اسلامی هویدا شده است؛ چند هفته پیش، شمخانی تلاش کرد در رسانهها با زیر سؤال بردن صداقت حسن روحانی در ماجرای هواپیمای اوکراینی، او را بیاعتبار کند، و چندی بعد، فیلم عروسی دختر شمخانی به طور گسترده پخش شد. از سویی، اژهای پس از سالها سکوت، به جان علی انصاری، رئیس بانک آینده و نوچهی مجتبی خامنهای میافتد و برای انحلال بانک آینده تهدیدش میکند. در این اثنا، مصطفی پورمحمدی (عنصر مخوف امنیتی و قضایی سابق) میگوید اعضای نظام بهتر است به جای درگیری با هم، به مصلحت نظام فکر کنند؛ و شمخانی هم ملتمسانه فریاد میزند: «آهای رقبا، هوشیار باشید که ما همگی در یک کشتی نشستهایم!»
میبینید که این روزها شنیدن صدای درگیری گرگها در جمهوری اسلامی کار سختی نیست. قبلاً هم کم نبود، اما امروز آنقدر گسترده شده که به فضای رسانه کشیده است؛ از اینرو مردم ایران باید بسیار امیدوار باشند. در همهی تئوریها و نظریهپردازیها دربارهی انقلابها و فروپاشیها، وقوع شکاف و عدم انسجام نیروهای سیاسی در یک رژیم، در کنار سایر عوامل مثل بحران مشروعیت، بحران کارآمدی، فشار خارجی و حضور اپوزیسیون عملگرا، از شروط لازم و اصلی است. زیرا مادامی که نیروهای سیاسی همصدا باشند، دستگاه سرکوب نیز منسجم و مطمئن عمل میکند؛ اما شکاف در بالا، ناامیدی و بیاعتمادی را به پایین منتقل میکند.
از سوی دیگر، این درگیریها و شکافها در زمان بحرانهایی مثل اعتراضات خیابانی یا حملهی نظامی، میتواند همچون سرطانی به جان دستگاه تصمیمسازی و اتاقهای فکر امنیتی بیفتد و آنها را دچار خطاهای محاسباتیای کند که تصمیمهایشان بلای جان خودشان شود. بهویژه وقتی عمود خیمهی نظام و عامل انسجام، یعنی رهبری جمهوری اسلامی، حذف شده باشد. او چینیبندزن این شکافها در بیش از سه دههی گذشته بوده و دیگر کسی در قد و قامت او پیدا نخواهد شد که بتواند این ترکها را بند بزند.
یادتان نرود ابراهیم رئیسی سال گذشته در حضور اردوغان، فالی گرفت و حضرت حافظ گفت:
«خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل!»
و میبینیم که از آن روز تاکنون چه بر جمهوری اسلامی گذشته است. شاید همین فال، استعارهای از سرنوشتی باشد که این بار نه در کتاب شعر، بلکه در متن کتاب تاریخ برای جمهوری اسلامی نگاشته شود.
آبتین نیکمنش
#بحران_مشروعیت #جنگ_قدرت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️آبتین نیکمنش
شکاف در ساختار سیاسی و درگیری میان پدرخواندههای باندهای قدرت را سرطان میخوانمش، چرا که همچون سرطان، نظم و مکانیسم یک بدنه را ویران میکند. نشانههای این مرض، اخیراً بیش از پیش نوک کوه یخش در جمهوری اسلامی هویدا شده است؛ چند هفته پیش، شمخانی تلاش کرد در رسانهها با زیر سؤال بردن صداقت حسن روحانی در ماجرای هواپیمای اوکراینی، او را بیاعتبار کند، و چندی بعد، فیلم عروسی دختر شمخانی به طور گسترده پخش شد. از سویی، اژهای پس از سالها سکوت، به جان علی انصاری، رئیس بانک آینده و نوچهی مجتبی خامنهای میافتد و برای انحلال بانک آینده تهدیدش میکند. در این اثنا، مصطفی پورمحمدی (عنصر مخوف امنیتی و قضایی سابق) میگوید اعضای نظام بهتر است به جای درگیری با هم، به مصلحت نظام فکر کنند؛ و شمخانی هم ملتمسانه فریاد میزند: «آهای رقبا، هوشیار باشید که ما همگی در یک کشتی نشستهایم!»
میبینید که این روزها شنیدن صدای درگیری گرگها در جمهوری اسلامی کار سختی نیست. قبلاً هم کم نبود، اما امروز آنقدر گسترده شده که به فضای رسانه کشیده است؛ از اینرو مردم ایران باید بسیار امیدوار باشند. در همهی تئوریها و نظریهپردازیها دربارهی انقلابها و فروپاشیها، وقوع شکاف و عدم انسجام نیروهای سیاسی در یک رژیم، در کنار سایر عوامل مثل بحران مشروعیت، بحران کارآمدی، فشار خارجی و حضور اپوزیسیون عملگرا، از شروط لازم و اصلی است. زیرا مادامی که نیروهای سیاسی همصدا باشند، دستگاه سرکوب نیز منسجم و مطمئن عمل میکند؛ اما شکاف در بالا، ناامیدی و بیاعتمادی را به پایین منتقل میکند.
از سوی دیگر، این درگیریها و شکافها در زمان بحرانهایی مثل اعتراضات خیابانی یا حملهی نظامی، میتواند همچون سرطانی به جان دستگاه تصمیمسازی و اتاقهای فکر امنیتی بیفتد و آنها را دچار خطاهای محاسباتیای کند که تصمیمهایشان بلای جان خودشان شود. بهویژه وقتی عمود خیمهی نظام و عامل انسجام، یعنی رهبری جمهوری اسلامی، حذف شده باشد. او چینیبندزن این شکافها در بیش از سه دههی گذشته بوده و دیگر کسی در قد و قامت او پیدا نخواهد شد که بتواند این ترکها را بند بزند.
یادتان نرود ابراهیم رئیسی سال گذشته در حضور اردوغان، فالی گرفت و حضرت حافظ گفت:
«خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل!»
و میبینیم که از آن روز تاکنون چه بر جمهوری اسلامی گذشته است. شاید همین فال، استعارهای از سرنوشتی باشد که این بار نه در کتاب شعر، بلکه در متن کتاب تاریخ برای جمهوری اسلامی نگاشته شود.
آبتین نیکمنش
#بحران_مشروعیت #جنگ_قدرت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍21❤1
Forwarded from گفتوشنود
۲۷ اکتبر هر ساله به عنوان روز جهانی آزادی مذهبی در ایالات متحده گرامی داشته میشود و یادآور امضای قانون آزادی مذهبی بینالمللی سال ۱۹۹۸ (IRFA) است. این قانون برجسته که توسط رئیس جمهور بیل کلینتون به قانون تبدیل شد، ایالات متحده را در سیاست خارجی خود متعهد میکند که «نقض آزادی مذهبی را محکوم کند و حق اساسی آزادی مذهب را ترویج و به سایر دولتها در ترویج آن کمک کند.
این روز یادآور یکی از بنیادیترین حقوق بشر است: آزادی باور، وجدان و اندیشه است. این آزادی، نه تنها حق انتخاب یا تغییر دین، بلکه حق نداشتن هیچ دینی را نیز در بر میگیرد حقی که ریشه در کرامت ذاتی انسان دارد.
در قانون اساسی آمریکا، این اصل در همان بند نخست متمم اول تجلی یافته است؛ جایی که بهصراحت میگوید: «کنگره نباید قانونی وضع کند که به استقرار دین خاصی بینجامد یا آزادی اجرای دین را محدود کند.» این جمله کوتاه، از قدرتمندترین تضمینهای حقوق بشری در تاریخ مدرن به شمار میرود و سنگبنای جدایی نهاد دین از دولت و تضمین تنوع باورها در جامعه آمریکاست.
روز جهانی آزادی دینی فرصتی است برای یادآوری اینکه ایمان، تردید، و حتی بیایمانی، همگی جلوههایی از وجدان انسانیاند و هیچکدام نباید ابزار طرد، نفرت یا خشونت شوند. مدارا و رواداری، نه نشانه ضعف، بلکه نشانه بلوغ فرهنگی و اخلاقی جوامعاند. تنها از رهگذر پذیرش تنوع باورهاست که میتوان به جامعهای دست یافت که در آن کرامت انسانی در همه اشکالش محترم شمرده میشود.
در جهانی که هنوز بسیاری به خاطر باور یا بیباوری خود تحت فشار و تهدید قرار میگیرند، گرامیداشت چنین روزی یادآور مسئولیتی جهانی است: دفاع از آزادی وجدان برای همه، نه فقط برای کسانی که مانند ما میاندیشند.
#آزادی_باور #آزادی_ادیان #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
۲۷ اکتبر هر ساله به عنوان روز جهانی آزادی مذهبی در ایالات متحده گرامی داشته میشود و یادآور امضای قانون آزادی مذهبی بینالمللی سال ۱۹۹۸ (IRFA) است. این قانون برجسته که توسط رئیس جمهور بیل کلینتون به قانون تبدیل شد، ایالات متحده را در سیاست خارجی خود متعهد میکند که «نقض آزادی مذهبی را محکوم کند و حق اساسی آزادی مذهب را ترویج و به سایر دولتها در ترویج آن کمک کند.
این روز یادآور یکی از بنیادیترین حقوق بشر است: آزادی باور، وجدان و اندیشه است. این آزادی، نه تنها حق انتخاب یا تغییر دین، بلکه حق نداشتن هیچ دینی را نیز در بر میگیرد حقی که ریشه در کرامت ذاتی انسان دارد.
در قانون اساسی آمریکا، این اصل در همان بند نخست متمم اول تجلی یافته است؛ جایی که بهصراحت میگوید: «کنگره نباید قانونی وضع کند که به استقرار دین خاصی بینجامد یا آزادی اجرای دین را محدود کند.» این جمله کوتاه، از قدرتمندترین تضمینهای حقوق بشری در تاریخ مدرن به شمار میرود و سنگبنای جدایی نهاد دین از دولت و تضمین تنوع باورها در جامعه آمریکاست.
روز جهانی آزادی دینی فرصتی است برای یادآوری اینکه ایمان، تردید، و حتی بیایمانی، همگی جلوههایی از وجدان انسانیاند و هیچکدام نباید ابزار طرد، نفرت یا خشونت شوند. مدارا و رواداری، نه نشانه ضعف، بلکه نشانه بلوغ فرهنگی و اخلاقی جوامعاند. تنها از رهگذر پذیرش تنوع باورهاست که میتوان به جامعهای دست یافت که در آن کرامت انسانی در همه اشکالش محترم شمرده میشود.
در جهانی که هنوز بسیاری به خاطر باور یا بیباوری خود تحت فشار و تهدید قرار میگیرند، گرامیداشت چنین روزی یادآور مسئولیتی جهانی است: دفاع از آزادی وجدان برای همه، نه فقط برای کسانی که مانند ما میاندیشند.
#آزادی_باور #آزادی_ادیان #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍8
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سالگرد جانباختن آرمیتا گراوند
آرمیتا؛ دختر صبح آزادی
آرمیتا تنها ۱۷ سال سن داشت، روز نهم مهر ماه ۱۴۰۲، مثل هر روز از خانه خارج شد تا به دوستانش بپیوندد و به مدرسه برود.
آرمیتا پیشتر در یک استوری اینستاگرام نوشته بود:
«حتی تاریکترین شبها نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید.»
او همچون بسیاری از جوانان همنسلش، بعد از کشته شدن مهسا و خیزش انقلابی ۱۴۰۱ کلا زندگیش تغییر یافته بود. سال قبلتر او شهامت نیکاها، ساریناها و حدیثها را دیده بود و مثل اکثر دختران ایران انتخاب کرد که بدون روسری به خیابان برود و به حجاب اجباری تن ندهد.
مدتی بود که نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، که تلاش میکنند تاریکیها را حتی شده چند روز بیشتر تداوم بدهند، برای ترساندن مردم در خیابانها حاضر شده بودند. آن روز آنها با آرمیتا درگیر شدند، او را هل دادند و آرمیتا به زمین خورد و دچار ضربه مغزی شد.
اما حکومت که بعد از خیزش پس از کشته شدن مهسا، ترسیده بود، تلاش کرد تا با دروغپردازی، محدود کردن خبرنگاران و پنهانکاری جلوی واکنش جامعه را به قتل آرمیتا بگیرد.
آرمیتا فراموش نخواهد شد و میلیونها جوان ایرانی برای آرزوهای آرمیتا به مبارزه ادامه خواهند داد.
#آرمیتا_گراوند #آرمیتا_گراوند #یاری_مدنی_توانا
ویدیو از صفحه خواهر آرمیتا
@Tavaana_TavaanaTech
آرمیتا؛ دختر صبح آزادی
آرمیتا تنها ۱۷ سال سن داشت، روز نهم مهر ماه ۱۴۰۲، مثل هر روز از خانه خارج شد تا به دوستانش بپیوندد و به مدرسه برود.
آرمیتا پیشتر در یک استوری اینستاگرام نوشته بود:
«حتی تاریکترین شبها نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید.»
او همچون بسیاری از جوانان همنسلش، بعد از کشته شدن مهسا و خیزش انقلابی ۱۴۰۱ کلا زندگیش تغییر یافته بود. سال قبلتر او شهامت نیکاها، ساریناها و حدیثها را دیده بود و مثل اکثر دختران ایران انتخاب کرد که بدون روسری به خیابان برود و به حجاب اجباری تن ندهد.
مدتی بود که نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، که تلاش میکنند تاریکیها را حتی شده چند روز بیشتر تداوم بدهند، برای ترساندن مردم در خیابانها حاضر شده بودند. آن روز آنها با آرمیتا درگیر شدند، او را هل دادند و آرمیتا به زمین خورد و دچار ضربه مغزی شد.
اما حکومت که بعد از خیزش پس از کشته شدن مهسا، ترسیده بود، تلاش کرد تا با دروغپردازی، محدود کردن خبرنگاران و پنهانکاری جلوی واکنش جامعه را به قتل آرمیتا بگیرد.
آرمیتا فراموش نخواهد شد و میلیونها جوان ایرانی برای آرزوهای آرمیتا به مبارزه ادامه خواهند داد.
#آرمیتا_گراوند #آرمیتا_گراوند #یاری_مدنی_توانا
ویدیو از صفحه خواهر آرمیتا
@Tavaana_TavaanaTech
❤25💔23
پایان استبداد، با شجاعت و افشاگری؛
نه با ترس و سکوت!
پیام همراهان
هیچ استبدادی تنها با زور دوام نمیآورد؛ آنچه عمرش را دراز میکند، ترس در دل مردم است. ترس، شکل خشونت خاموش است؛ نه فقط در زندان و بازداشتگاه، بلکه در سکوتها، نگاههای خالی و جملاتی که گفته نمیشوند. حکومتهای اقتدارگرا میدانند جامعهای که بترسد، خودش دیوارهای درون ذهنش را میسازد و نیازی به سرکوب فیزیکی گسترده ندارد. تجربهٔ اعتراضهای سال ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ نشان داد که سرکوب کوتاهمدت خیابانها را کنترل میکند، اما مشروعیت حکومت را کاهش میدهد و به مرور بر مقاومت جمعی تأثیر میگذارد.
راه بازپسگیری قدرت از ترس، گفتن و شنیدن روایتهاست. هر تجربهٔ فردی که از سکوت بیرون میآید، سنگی است در دیوار استبداد. جنبشهای ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ در ایران نشان دادند که وقتی مردم میبینند دیگران هم مقاومت میکنند، احساس انزوا کاهش مییابد و انگیزه برای مشارکت افزایش پیدا میکند. شجاعت در این مسیر یعنی بازپسگیری حق گفتن، حتی وقتی فضا تنگ و محدود است.
افشاگری، به معنای اخلاقی و مستندش، ادامهی همین شجاعت است. هر تصویر، گزارش یا روایت دقیق از خشونت و نقض حقوق، هزینهٔ سرکوب را بالا میبرد. حتی بدون شعار یا خشونت، انتشار حقیقت مشروعیت زور را کاهش میدهد و جهان را نسبت به اعمال حکومت حساس میکند. در آبان ۹۸ زمانی که اینترنت قطع شد، نشان داد که حکومت میتواند خشونت را موقتاً پنهان کند، اما مستندسازی و افشاگری بعدی هزینهٔ بلندمدت سیاسی و حقوقی ایجاد میکند.
استبداد با سکوت زنده میماند و با شجاعت و افشاگری میمیرد. مسیر تغییر مرحلهای است:
۱. آگاهی و همدلی برای کاهش ترس
۲. روایت و افشاگری مستند برای افزایش هزینهی سرکوب
۳. همبستگی و استمرار برای تثبیت تغییر
این سه مرحله، هرچند آهسته، ولی پایدار، جامعه را به کنش آگاهانه و اخلاقی ترغیب میکند و آغازگر پایان استبداد است.
#همبستگی #دادخواهی #روایتگری #استبداد #شهامت_مدنی #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نه با ترس و سکوت!
پیام همراهان
هیچ استبدادی تنها با زور دوام نمیآورد؛ آنچه عمرش را دراز میکند، ترس در دل مردم است. ترس، شکل خشونت خاموش است؛ نه فقط در زندان و بازداشتگاه، بلکه در سکوتها، نگاههای خالی و جملاتی که گفته نمیشوند. حکومتهای اقتدارگرا میدانند جامعهای که بترسد، خودش دیوارهای درون ذهنش را میسازد و نیازی به سرکوب فیزیکی گسترده ندارد. تجربهٔ اعتراضهای سال ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ نشان داد که سرکوب کوتاهمدت خیابانها را کنترل میکند، اما مشروعیت حکومت را کاهش میدهد و به مرور بر مقاومت جمعی تأثیر میگذارد.
راه بازپسگیری قدرت از ترس، گفتن و شنیدن روایتهاست. هر تجربهٔ فردی که از سکوت بیرون میآید، سنگی است در دیوار استبداد. جنبشهای ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ در ایران نشان دادند که وقتی مردم میبینند دیگران هم مقاومت میکنند، احساس انزوا کاهش مییابد و انگیزه برای مشارکت افزایش پیدا میکند. شجاعت در این مسیر یعنی بازپسگیری حق گفتن، حتی وقتی فضا تنگ و محدود است.
افشاگری، به معنای اخلاقی و مستندش، ادامهی همین شجاعت است. هر تصویر، گزارش یا روایت دقیق از خشونت و نقض حقوق، هزینهٔ سرکوب را بالا میبرد. حتی بدون شعار یا خشونت، انتشار حقیقت مشروعیت زور را کاهش میدهد و جهان را نسبت به اعمال حکومت حساس میکند. در آبان ۹۸ زمانی که اینترنت قطع شد، نشان داد که حکومت میتواند خشونت را موقتاً پنهان کند، اما مستندسازی و افشاگری بعدی هزینهٔ بلندمدت سیاسی و حقوقی ایجاد میکند.
استبداد با سکوت زنده میماند و با شجاعت و افشاگری میمیرد. مسیر تغییر مرحلهای است:
۱. آگاهی و همدلی برای کاهش ترس
۲. روایت و افشاگری مستند برای افزایش هزینهی سرکوب
۳. همبستگی و استمرار برای تثبیت تغییر
این سه مرحله، هرچند آهسته، ولی پایدار، جامعه را به کنش آگاهانه و اخلاقی ترغیب میکند و آغازگر پایان استبداد است.
#همبستگی #دادخواهی #روایتگری #استبداد #شهامت_مدنی #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍15
گسترش «سهشنبههای نه به اعدام» به ۵۴زندان در ۹۲امین هفته با پیوستن دو زندان تیرچه بلوک بروجرد و ایلام
در حالی هفته نودودوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را پشت سر میگذاریم که حکومت سرکوبگر و اعدامی در مهرماه ۱۴۰۴، ۲۸۳ مورد اعدام را در کارنامه ننگین خود ثبت کرده است. به طوری که مهر ماه خونینترین ماه در دهها سال گذشته بودهاست. ماهی که در آن ۷ زندانی سیاسی و ۷ زن و دو کودک مجرم به چوبههای دار سپرده شدند.
از سهشنبه گذشته تا کنون ۵۹ اعدام شامل ۲ زن، ثبت شده است. این موج اعدامها با صدور و تأیید احکام جدید علیه زندانیان سیاسی، از جمله کاووس عبداللهزاده، زندانی سیاسی کُرد، و زهرا طبری در زندان لاکان رشت، و نیز تأیید مجدد احکام اعدام منوچهر فلاح و احسان فریدی توسط دیوان عالی همراه بوده است.
هفته گذشته مسئولان زندان اوین و نیروهای امنیتی کوشیدند احسان افرشته را جهت اجرای حکم از زندان اوین خارج نمایند که با مقاومت زندانیان روبرو شد و هر لحظه احتمال انتقال وی برای اجرای حکم وجود دارد.
این احکام بیرحمانه تلاشی آشکار برای ایجاد رعب در جامعه و خاموش کردن صدای آزادیخواهی مردم ایران است؛ حکومت مستبدی که بیش از ۴۶ سال است با فساد و غارت سرمایههای مردم ستمدیده که همچنان نیز ادامه دارد ، مردم و کشور را به مرگ و ویرانی کشانده که همچنان با ابزار اعدام در پیبقای خود است.
اما در برابر این ماشین مرگ و ارعاب، مردم ایستادهاند. زندانهای بروجرد و ایلام نیز به جمع زندانهایی پیوستهاند که در دل تاریکی، شعلهی اعتراض را زنده نگاه داشتهاند و با پیوستن به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» صدای مقاومت را از پس دیوارهای بلند زندان به گوش جهانیان می رسانند. خانوادههای داغدار و شجاع زندانیان محکوم به اعدام نیز این هفته با حضور در مقابل مجلس و سردادن شعار «نه به اعدام» نشان دادند که هیچ قدرتی نمیتواند شعله عشق به آزادی و حق حیات را در این سرزمین خاموش کند.
ما اعضای این کارزار بار دیگر اعلام میکنیم:
اعدام، ابزاری جنایتکارانه برای بقای حکومتهای استبدادی است.
هیچ توجیه مذهبی یا سیاسی نمیتواند سلب حق حیات انسان را مشروع جلوه دهد. هر اعدام، زخمی تازه بر پیکر جامعه و نشانهای از شکست قانون، کرامت انسانی و عدالت است.
ما خواستار توقف فوری اجرای احکام اعدام، لغو کلیه احکام صادره و دسترسی بیقیدوشرط نهادهای حقوق بشری بینالمللی به زندانها و زندانیان در ایران هستیم.
کارزار«سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ در پنجاهوچهار زندان زیر در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین (بند ۶ و بند ۷)، زندان قزلحصار(واحد ۲و۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود، زندان قم، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز،
زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان سبزوار، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، زندان تیرچه بلوک بروجرد و زندان ایلام
هفته نودودوم
سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در حالی هفته نودودوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را پشت سر میگذاریم که حکومت سرکوبگر و اعدامی در مهرماه ۱۴۰۴، ۲۸۳ مورد اعدام را در کارنامه ننگین خود ثبت کرده است. به طوری که مهر ماه خونینترین ماه در دهها سال گذشته بودهاست. ماهی که در آن ۷ زندانی سیاسی و ۷ زن و دو کودک مجرم به چوبههای دار سپرده شدند.
از سهشنبه گذشته تا کنون ۵۹ اعدام شامل ۲ زن، ثبت شده است. این موج اعدامها با صدور و تأیید احکام جدید علیه زندانیان سیاسی، از جمله کاووس عبداللهزاده، زندانی سیاسی کُرد، و زهرا طبری در زندان لاکان رشت، و نیز تأیید مجدد احکام اعدام منوچهر فلاح و احسان فریدی توسط دیوان عالی همراه بوده است.
هفته گذشته مسئولان زندان اوین و نیروهای امنیتی کوشیدند احسان افرشته را جهت اجرای حکم از زندان اوین خارج نمایند که با مقاومت زندانیان روبرو شد و هر لحظه احتمال انتقال وی برای اجرای حکم وجود دارد.
این احکام بیرحمانه تلاشی آشکار برای ایجاد رعب در جامعه و خاموش کردن صدای آزادیخواهی مردم ایران است؛ حکومت مستبدی که بیش از ۴۶ سال است با فساد و غارت سرمایههای مردم ستمدیده که همچنان نیز ادامه دارد ، مردم و کشور را به مرگ و ویرانی کشانده که همچنان با ابزار اعدام در پیبقای خود است.
اما در برابر این ماشین مرگ و ارعاب، مردم ایستادهاند. زندانهای بروجرد و ایلام نیز به جمع زندانهایی پیوستهاند که در دل تاریکی، شعلهی اعتراض را زنده نگاه داشتهاند و با پیوستن به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» صدای مقاومت را از پس دیوارهای بلند زندان به گوش جهانیان می رسانند. خانوادههای داغدار و شجاع زندانیان محکوم به اعدام نیز این هفته با حضور در مقابل مجلس و سردادن شعار «نه به اعدام» نشان دادند که هیچ قدرتی نمیتواند شعله عشق به آزادی و حق حیات را در این سرزمین خاموش کند.
ما اعضای این کارزار بار دیگر اعلام میکنیم:
اعدام، ابزاری جنایتکارانه برای بقای حکومتهای استبدادی است.
هیچ توجیه مذهبی یا سیاسی نمیتواند سلب حق حیات انسان را مشروع جلوه دهد. هر اعدام، زخمی تازه بر پیکر جامعه و نشانهای از شکست قانون، کرامت انسانی و عدالت است.
ما خواستار توقف فوری اجرای احکام اعدام، لغو کلیه احکام صادره و دسترسی بیقیدوشرط نهادهای حقوق بشری بینالمللی به زندانها و زندانیان در ایران هستیم.
کارزار«سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ در پنجاهوچهار زندان زیر در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین (بند ۶ و بند ۷)، زندان قزلحصار(واحد ۲و۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان لنگرود، زندان قم، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان دهدشت، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز،
زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان سبزوار، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران، زندان تیرچه بلوک بروجرد و زندان ایلام
هفته نودودوم
سهشنبه ۶ آبان ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍8❤3🕊2
Forwarded from گفتوشنود
محاکمه بیش از ۱۰ نفر از کتابفروشان و ویراستاران ساکن مشهد در دادگاه انقلاب
سرکوب آزادی بیان در پوشش اتهام امنیتی
🔹️گروه مشاوران حقوقی دادبان در گزارشی نوشت: اولین جلسه محاکمه بیش از ۱۰ نفر از کتابفروشان و ویراستاران مشهد، دیروز یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، در شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر برگزار شده است.
🔹️بنا بر اطلاعات رسیده به دادبان، محاکمه این شهروندان با استناد به دو اتهام تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت صورت گرفته است.
🔹️یک منبع مطلع در این زمینه گفته، این افراد صرفا برای هماهنگی کارهای نشر و فروش کتاب، یک گروه تلگرامی بین خودشان داشتهاند و حالا همین گروه تلگرامی تبدیل به مستندی علیه خود آنها شده و دادگاه این گروه تلگرامی را مصداق تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت دانسته است.
🔹️بر اساس این گزارش، تشکیل گروههای کاری با هدف مشخص (تجارت) به هیچ وجه مصداق تشکیل گروه با هدف بر هم زدن امنیت ملی نیست و انتساب این اتهام به افراد بر این اساس، فاقد وجاهت قانونی است.
⚠️محاکمه کتابفروشان و ویراستاران مشهد در دادگاه انقلاب، نشانهای آشکار از سرکوب آزادی بیان و نابودی فضای فرهنگی کشور است.
❗️وقتی حتی گفتگو و هماهنگی میان اهل قلم در یک گروه تلگرامی، جرم و تهدیدی برای «امنیت» تلقی میشود، روشن است که حاکمیت از اندیشه، آگاهی و گردش آزاد اطلاعات هراس دارد.
🔹️ این برخورد، نه اجرای قانون، بلکه سوءاستفاده از قانون برای خاموش کردن صداهای مستقل و منتقد است. متهم کردن کتابفروشان به «تبلیغ علیه نظام» تنها بهخاطر فعالیت صنفیشان، لکه ننگی بر پیشانی دستگاه قضایی و نشانهای از سقوط معیارهای عدالت در ایران است.
#آزادی_بیان #آزادی_عقیده #سرکوب_اهل_قلم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
محاکمه بیش از ۱۰ نفر از کتابفروشان و ویراستاران ساکن مشهد در دادگاه انقلاب
سرکوب آزادی بیان در پوشش اتهام امنیتی
🔹️گروه مشاوران حقوقی دادبان در گزارشی نوشت: اولین جلسه محاکمه بیش از ۱۰ نفر از کتابفروشان و ویراستاران مشهد، دیروز یکشنبه ۴ آبان ۱۴۰۴، در شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر برگزار شده است.
🔹️بنا بر اطلاعات رسیده به دادبان، محاکمه این شهروندان با استناد به دو اتهام تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت صورت گرفته است.
🔹️یک منبع مطلع در این زمینه گفته، این افراد صرفا برای هماهنگی کارهای نشر و فروش کتاب، یک گروه تلگرامی بین خودشان داشتهاند و حالا همین گروه تلگرامی تبدیل به مستندی علیه خود آنها شده و دادگاه این گروه تلگرامی را مصداق تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت دانسته است.
🔹️بر اساس این گزارش، تشکیل گروههای کاری با هدف مشخص (تجارت) به هیچ وجه مصداق تشکیل گروه با هدف بر هم زدن امنیت ملی نیست و انتساب این اتهام به افراد بر این اساس، فاقد وجاهت قانونی است.
⚠️محاکمه کتابفروشان و ویراستاران مشهد در دادگاه انقلاب، نشانهای آشکار از سرکوب آزادی بیان و نابودی فضای فرهنگی کشور است.
❗️وقتی حتی گفتگو و هماهنگی میان اهل قلم در یک گروه تلگرامی، جرم و تهدیدی برای «امنیت» تلقی میشود، روشن است که حاکمیت از اندیشه، آگاهی و گردش آزاد اطلاعات هراس دارد.
🔹️ این برخورد، نه اجرای قانون، بلکه سوءاستفاده از قانون برای خاموش کردن صداهای مستقل و منتقد است. متهم کردن کتابفروشان به «تبلیغ علیه نظام» تنها بهخاطر فعالیت صنفیشان، لکه ننگی بر پیشانی دستگاه قضایی و نشانهای از سقوط معیارهای عدالت در ایران است.
#آزادی_بیان #آزادی_عقیده #سرکوب_اهل_قلم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔16🕊5❤1
اپیدمی جنبش سرخابیها؛ پادزهر آپارتاید جنسیتی
وقتی زنان موتورسوار ایران قرقهای قرن را در هم شکستند
✍️مهدی مسکیننواز – زندانی سیاسی محبوس در زندان بندر انزلی
روزی که گمنامان سرخابی، با وجود رد تازیانه و سم اسبهای قادسیه بر بندبند پیکر نیاکانشان، پا در رکاب نهادند و دیوان قرقشدهی مردانه را به توازن اجتماعی طی کردند، کمتر کسی از ناکسان بیکسوکار دریافت که چرخ آپارتاید جنسیتی کمباد شد.
با شکستن نخستین قرق، راکبان سرخابی ــ که شناسنامهشان شاهنامه و شهنامهشان رودابه و تهمینه بود ــ چه با تغییر چهره و چه فاش و علنی، آنقدر به دیوار آپارتاید کوفتند تا سرانجام دوشادوش سیاوشان و سهرابها بر سکوی ورزشگاهها، جشن توازنی دیگر را با نوای «روحت شاد، دختر آبی» دست به دست کردند.
اپیدمی جنبش سرخابیها، که از خاکستر خدایاریها سحر برخاسته از مقاومت منفی را بر قلۀ نافرمانی مدنی قلقگیری میکرد، زمانی تداعیکنندی ققنوس اساطیری گشت که در سوی امینترین مهسای ایران، کلیدیترین بخش آپارتاید پنجاهوهفت را در پهنای البرز تا زاگرس، با سور توسریسوزان، سوزانید.
جنبش اصیل سرخابیها که در هر قلقگیری مدنی سربلند بیرون آمد، در حالی که زوزهی وقایع دردناکِ بازداشت، حبس و اعدام از زودپز استبداد، وجدان هر وجدانگرایی را میخراشید، با به نمایش گذاشتن قابلیتهای خود در موتورسواری ــ که این روزها شاهد آن هستیم ــ به آپاراتِ آپارتاید فهماند که وقتی مشغول سپر قرار دادن PS752 به بهای «انتقام سخت»شان بودند، مرد_میهن_آبادی به یاری زن_زندگی_آزادی شتافت تا چرخ قرق دیگری را بشکند و چرخ دیگری از آپارتاید جنسیتی را به حرکت درآورد.
خطاب به مجلس و دولت جمهوری اسلامی
با این مقدمهی حماسی، خطاب به مجلس و دولت مینویسم:
مشروط بر آنکه در زاویۀ دیدتان تجدید نظر کنید، خواهید پذیرفت که نیمی از جمعیت کشور (بانوان)، با به خطر انداختن خود در این فضای ملتهب و فروپاشیده، به یاریتان آمدهاند تا شاید:
۱. آلودگی هوا
۲. ترافیک کلانشهرها
۳. میزان مصرف سوخت
۴. هزینههای زندگی، بهویژه برای زنان سرپرست خانوار
۵. و قیمت خودرو و لوازم یدکی
را تا حد امکان کاهش دهند.
راهی برای توازن اجتماعی
قانونی کردن موتورسواری برای نیمی از جمعیت کشور، نه تنها بازدهی شهری و اداری را بالا میبرد، بلکه فرهنگ رانندگی پر تخاصم را آنچنان ترمیم میکند که میزان تصادفات ــ این هیولای خانمانسوز که تصادفاً بخش قابل توجهی از آن صحنهسازی ترافیک فساد حاصل از شخصیتهای حقیقی و حقوقی، دولتی و خصوصی است ــ در یک تعامل عاطفی، رفتهرفته کاهش خواهد یافت.
در اقدامی منطقی و حداقلی، صدور گواهینامهی موتورسیکلت برای نیم دیگر جمعیت کشور (بانوان)، مانع از جعل جنسیت، اجارهکردن گواهینامهی آقایان، و افزایش جمعیت زنان در زندانها (راکبان زن) در آیندهای نهچندان دور خواهد شد.
اگر تسلیم توازن اجتماعی این مطالبهی بحق نشوید؛ اپیدمی جنبش سرخابیها، این پادزهر آپارتاید جنسیتی، در جهشی دیگر چرخ آپاراتیتان را برای همیشه چرخ خواهد نمود!
#زن_زندگی_آزادی #آپارتاید_جنسیتی #موتورسواری_زنان #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی زنان موتورسوار ایران قرقهای قرن را در هم شکستند
✍️مهدی مسکیننواز – زندانی سیاسی محبوس در زندان بندر انزلی
روزی که گمنامان سرخابی، با وجود رد تازیانه و سم اسبهای قادسیه بر بندبند پیکر نیاکانشان، پا در رکاب نهادند و دیوان قرقشدهی مردانه را به توازن اجتماعی طی کردند، کمتر کسی از ناکسان بیکسوکار دریافت که چرخ آپارتاید جنسیتی کمباد شد.
با شکستن نخستین قرق، راکبان سرخابی ــ که شناسنامهشان شاهنامه و شهنامهشان رودابه و تهمینه بود ــ چه با تغییر چهره و چه فاش و علنی، آنقدر به دیوار آپارتاید کوفتند تا سرانجام دوشادوش سیاوشان و سهرابها بر سکوی ورزشگاهها، جشن توازنی دیگر را با نوای «روحت شاد، دختر آبی» دست به دست کردند.
اپیدمی جنبش سرخابیها، که از خاکستر خدایاریها سحر برخاسته از مقاومت منفی را بر قلۀ نافرمانی مدنی قلقگیری میکرد، زمانی تداعیکنندی ققنوس اساطیری گشت که در سوی امینترین مهسای ایران، کلیدیترین بخش آپارتاید پنجاهوهفت را در پهنای البرز تا زاگرس، با سور توسریسوزان، سوزانید.
جنبش اصیل سرخابیها که در هر قلقگیری مدنی سربلند بیرون آمد، در حالی که زوزهی وقایع دردناکِ بازداشت، حبس و اعدام از زودپز استبداد، وجدان هر وجدانگرایی را میخراشید، با به نمایش گذاشتن قابلیتهای خود در موتورسواری ــ که این روزها شاهد آن هستیم ــ به آپاراتِ آپارتاید فهماند که وقتی مشغول سپر قرار دادن PS752 به بهای «انتقام سخت»شان بودند، مرد_میهن_آبادی به یاری زن_زندگی_آزادی شتافت تا چرخ قرق دیگری را بشکند و چرخ دیگری از آپارتاید جنسیتی را به حرکت درآورد.
خطاب به مجلس و دولت جمهوری اسلامی
با این مقدمهی حماسی، خطاب به مجلس و دولت مینویسم:
مشروط بر آنکه در زاویۀ دیدتان تجدید نظر کنید، خواهید پذیرفت که نیمی از جمعیت کشور (بانوان)، با به خطر انداختن خود در این فضای ملتهب و فروپاشیده، به یاریتان آمدهاند تا شاید:
۱. آلودگی هوا
۲. ترافیک کلانشهرها
۳. میزان مصرف سوخت
۴. هزینههای زندگی، بهویژه برای زنان سرپرست خانوار
۵. و قیمت خودرو و لوازم یدکی
را تا حد امکان کاهش دهند.
راهی برای توازن اجتماعی
قانونی کردن موتورسواری برای نیمی از جمعیت کشور، نه تنها بازدهی شهری و اداری را بالا میبرد، بلکه فرهنگ رانندگی پر تخاصم را آنچنان ترمیم میکند که میزان تصادفات ــ این هیولای خانمانسوز که تصادفاً بخش قابل توجهی از آن صحنهسازی ترافیک فساد حاصل از شخصیتهای حقیقی و حقوقی، دولتی و خصوصی است ــ در یک تعامل عاطفی، رفتهرفته کاهش خواهد یافت.
در اقدامی منطقی و حداقلی، صدور گواهینامهی موتورسیکلت برای نیم دیگر جمعیت کشور (بانوان)، مانع از جعل جنسیت، اجارهکردن گواهینامهی آقایان، و افزایش جمعیت زنان در زندانها (راکبان زن) در آیندهای نهچندان دور خواهد شد.
اگر تسلیم توازن اجتماعی این مطالبهی بحق نشوید؛ اپیدمی جنبش سرخابیها، این پادزهر آپارتاید جنسیتی، در جهشی دیگر چرخ آپاراتیتان را برای همیشه چرخ خواهد نمود!
#زن_زندگی_آزادی #آپارتاید_جنسیتی #موتورسواری_زنان #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤18💯2👍1