ادب‌سار
14.9K subscribers
4.97K photos
123 videos
21 files
866 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
☀️ «یک روز که زنده باشی و سالار، بهتر از آن است که چهل سال زنده باشی و بنده‌ای زبون.»
#بابک_خرمدین


☀️ ۱۱۸۷ سال پیش در چنین روزهایی اَبَردلاور ایران «بابک خرمدین» با بریدن تک‌تکِ دست‌ها و پاها و دیگر اندامش به دستور معتصم (خلیفه عباسی) کشته شد. آنچه از پیکرش ماند در بیرون شهر سامرا به دار آویختند و زمان بسیاری همانجا ماند و نامش برای همیشه به فرنام (عنوان) یکی از بزرگ‌ترین جان‌سپاران (شهیدان) میهن جاویدان شد. گفته می‌شود سپس سر او را در خراسان گرداندند.

☀️ پدر بابک به دنبال فروپاشی پایتخت پادشاهی ایران در نیمروز (جنوب) بغداد، از تیسپون (تیسفون) به آذربادگان رفت. بابک رهبر جنبش سرخ‌جامگان یا خرمدینان بود و از آذربادگان برخاست. ولی جنبش او بسیار فراگیر شد و جنگاوران بسیاری از خراسان، گرگان، ری، اسپادانا (اصفهان)، هگمتانه (همدان)، آذربادگان (آذربایجان) و دیگر شهرها به او پیوستند. در آن زمان بیشتر مردم آذربادگان همچنان زرتشتی و فرمانروایان آنان از دودمان ساسانیان بودند.
بابک با دلاوری و توانمندی‌اش چنان هراسی در دل فرمانروایان تازی انداخته بود که دستگیری او برایشان آرزویی دست‌نیافتنی بود. او بیش از دو دهه در برابر تازش آنان ایستاد.

☀️ جنبش خرمدینان یا سرخ‌جامگان تا دهه‌ها پس از مرگ بابک زنده و کوشا بود. یک سال پس از بابک «مازیار» فرمانروای میهن‌پرست تبرستانی با دشمنیاری (خیانت) برادرش کوهیار در همانجا که بابک را دار زده بودند به دار آویخته شد. افشین نیز سرانجامی همانند بابک و مازیار داشت اگرچه ناگزیر به دشمنیاری شده بود.

☀️ در سده‌ای که بابک می‌زیست و نیم‌سده پیش از آن، آزادی‌خواهان بسیاری از گوشه و کنار ایران برخاستند. از اَپاختر (شمال) ایران نیز بابک، مازیار و افشین به ستیز با فرمانروایی بغداد برخاسته بودند. بابک خرمدین همچنین دیدگاه‌های مزدک در زمینه کشورداری را دنبال می‌کرد و خواهان برابری مردم در برخورداری از کار و درآمد بود.

☀️ سخن درباره دلاوری بابک خرمدین بسیار است ولی سرآمد همه‌ی آن‌ها این است که پس از بریدن یک دستش به دستور دژخیم، با دست دیگر چهره‌ی خود را خونین کرد تا مبادا دشمن روی زردشده‌ی یک ایرانی را ببیند و پس از زدن پاهایش خود را به پشت انداخت تا پیش پای خلیفه تازیان نیفتد.

☀️ واپسین سخن بابکِ سرفراز «پاینده ایران» بود. یاد و نامش گرامی و راهش پررهرو باد.


✍🏻 پی‌نوشت:
زادروز نمادین بابک خرمدین در روز دهم تیرماه برگزار می‌شود.
در نوشته‌های گوناگون سال‌مرگ وی را در یکی روزهای ۱۴ دی، ۱۷ دی و ۲۱ دی می‌دانند.

☀️ @AdabSar

شما هر دو دست و پای من بخواهید بریدن، و گونه‌ی مردم از خون سرخ باشد، و چون خون از تن برود، روی زرد شود... من روی خویش به خون سرخ کردم تا چون خون از تنم بیرون شود، نگویند که از بیم و ترس رویش زرد شد...
برشی از «سیاست‌نامه»

زادروز نمادین بابک خرمدین در روز دهم تیرماه برگزار می‌شود. در نوشته‌های گوناگون سال‌مرگ وی را در یکی روزهای ۱۴ دی، ۱۷ دی و ۲۱ دی می‌دانند.

واپسین سخن بابکِ سرفراز «پاینده ایران» بود. یاد و نامش گرامی و راهش پررهرو باد.


فرتور(عکس): دژ #بابک_خرمدین در کلیبر

@AdabSar
🐄 جشن گاوگیل و افسانه‌های پرورش فریدون
بخش نخست


«جشن گاوگیل» که به آن جشن درفش‌ها، کاکیل، گاوگمل، گاگنل و درامزینان هم می‌گویند در روز مهر از ماه دی، برابر با شانزدهم دی در گاهشمار باستانی در هزاره‌های گذشته برگزار می‌شد. این جشن در پیوند با گاو بود ولی زمینه‌های پیدایش آن ناشناخته است. جشن گاوگیل از جشن‌های رازآمیز و افسانه‌ای است. دیدگاه‌های «ابوریحان بیرونی» درباره‌ی این جشن از راه گفت‌‌وگوی وی با مردمان گرد آمده است. از این‌رو هرآنچه گفته می‌شود گمان‌زدهایی درباره‌ی این روز است. پژوهشگران ایرانی نوشته‌اند از آنجا که این جشن در مهرروز برگزار می‌شد، پیدایش آن بی‌گمان با «فریدون گاو اوژن» در پیوند است.

🐄 افسانه‌های پیدایش جشن گاوگیل:
به گمان بسیار، این جشن با داستان فریدون و «گاو برمایون» پیوند دارد. فردید (منظور) از گاو برمایون و پرمایه یا رنگارنگ، دایه‌ها و آدمیان پرشمار با باورها و اندیشه‌های گوناگون هستند که در پرورش فریدون دست داشتند. در افسانه‌پردازی‌ها این آدمیان در یک گاو رنگین در جایگاه دایه بازنمایی شده‌اند.

درباره‌ی جشن رازآلود گاوگیل گفته می‌شود چون آژی‌دهاک بر ایران چیره شد، گاوهای «اثفیان» پدر فریدون را به تاراج برد. ولی در این روز فریدون بر آژی‌دهاک پیروز شد و گاوها را بازگرداند. اثفیان که مردی بخشنده و مردم‌دار بود با بازگشت گله‌هایش به مردم بخشش‌ها کرد و مردم هر سال این روز را جشن گرفتند.

یکی دیگر از گمان‌های پیدایش جشن این است که در این روز ایرانیان بر تورانیان پیروز شدند و گله‌های پرشماری از گاو که به دست آن‌ها افتاده بود پس گرفتند و مرزهای ایران و توران را نشانه‌گذاری کردند.

بر پایه‌ی داستان‌ها، در این روز فریدون را از شیر گرفتند و او را سوار بر گاوی کردند. فریدون نیز گرزی داشت که سر گاو بر آن تراشیده شده بود.

در نوشته‌های جسته و گریخته‌ای آمده که این جشن ریشه‌ی بابِلی دارد و جشن دیو و اهریمن است. زیرا در این روز اهریمن بر جمشید پیروز شد (همان چیرگی آژی‌دهاک). برخی نیز جشن اهریمن در این روز را با شکست «داریوش سوم» از «اسکندر» در «جنگ گوگمل» در پیوند می‌دانند. ولی سرچشمه‌های این گمان روشن و گواهمند نیست.


✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #گاوگیل #دیگان


📚 برگرفته از:
- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان «هاشم رضی»
- جشن‌های ایرانیان «عسگر بهرامی»
- آثارالباقیه «ابوریحان بیرونی» برگردان «اکبر داناسرشت»
- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی «حسام‌الدین مهدوی»


💫🐄 @AdabSar
ادب‌سار
🐄 جشن گاوگیل و افسانه‌های پرورش فریدون بخش نخست «جشن گاوگیل» که به آن جشن درفش‌ها، کاکیل، گاوگمل، گاگنل و درامزینان هم می‌گویند در روز مهر از ماه دی، برابر با شانزدهم دی در گاهشمار باستانی در هزاره‌های گذشته برگزار می‌شد. این جشن در پیوند با گاو بود ولی…
🐄 جشن گاوگیل و افسانه‌ی سپیدبختی و آسودگی
بخش دوم و پایانی


«جشن گاوگیل» در مهرروز از دی (شانزدهم دی در گاهشمار باستان) از جشن‌های دلکش و پررمز و راز ایرانی است که در گذر از هزاره‌ها ریشه‌ی آن در هزارتوی افسانه‌ها گم شد و تنها چند گمان از خود برای تشنگی و کنجکاوی ما به‌جا گذاشت. ولی بی‌شک این جشن می‌تواند نشانه‌ای از ارزش جانورانی چون گاو و گوسپند (گوسفند) در زندگی مردمان هزاران سال پیش باشد.


🐄 آیین‌های افسانه‌ای جشن گاوگیل:
گفته شده که ایرانیان روز جشن گاوگیل را با نوشیدن شیر تازه‌ی گاو آغاز می‌کردند و بامداد پیش از هر سخن‌گفتنی «بِه» می‌خوردند و «ترنج» می‌بوییدند تا سالی فراخ و آسوده در پیش داشته باشند. یکی دیگر از آیین‌های این جشن همچون بسیاری از جشن‌های ایرانی برافروختن آتش بود. در بخش‌هایی از پایین‌دست البرز (کرج کنونی) به جشن درامزینان جشن گزنه هم می‌گفتند زیرا در این شب سوز و سرما بیداد می‌کرد.

در افسانه‌ها گفته شده که در زمان جمشید وی یک کاکیل یا گاو نر سرکش را با سر آدم، چهره‌ی زیبا و تن سپید گاو دید که دسته‌ای سوسن به دست داشت و می‌بویید. گاو از هفت گوهر ساخته شده بود و هرکه را می‌دید به نام می‌خواند و از امروز و آینده آگاهی می‌داد و شید(نور) خود را می‌پراکند. جمشید گفت: تو کیستی و چه می‌کنی؟ پاسخ داد: من بخت هستم و سپیدروزی و بخت میان مردم می‌پراکنم. جمشید پرسید که در چه هنگامی بخت در میان مردم بیشتر است؟ پاسخ داد: هنگامی که گاو در میان آسمان باشد. او پس از این گفت‌وگو میان آسمان پنهان شد.

پیشگویی از روی جایگاه ستارگان در این شب بسیار مِهند (مهم) بود. آنان باور داشتند که گاوی درخشان با شاخ‌هایی از تلا (طلا) و پاهایی از سیم (نقره) ماه را می‌کِشد، اندک‌زمانی در آسمان پدیدار و سپس پنهان می‌شود. هر که بتواند این گاو درخشان را ببیند آرزوهایش برآورده می‌شود. اگر این گاو بر بلندی کوه‌ها پدید آید و دوبار بانگ زند سالی پر فراوانی و بدور از تنگدستی در پیش خواهد بود و اگر یک‌بار بانگ زند نشانه‌ی خشکسالی است.

در باورهای فراگیری که تا امروز آمده، اگر کسی دو بار اتسه (عطسه) کند نشانه‌ی فراوانی و شتاب در انجام کارها است و اگر یک‌بار اتسه کند نشانه‌ی خوبی نیست و باید در انجام کار درنگ کرد. شمار اندکی از استوره‌شناسان گمان می‌کنند که میان «صبر» با «صور» و «ثور» پیوندی فراتر از دیسه‌ی (شکل) واژگان هست و این باور امروزی درباره‌ی اتسه در افسانه‌های باستانی ریشه دارد.

این جشن نام‌های دیگری چون کاکثل و کاکتل هم دارد که ریشه‌ی آن را به دیدن اخترنگاره‌ی (صورت فلکی) گاو پیوند می‌دهند. ماه گاو (ثور، اردیبهشت) دومین ماه از ماه‌های دوازده‌گانه است. گفتنی است ستایش گاو در میان بسیاری از هندوان ریشه در فرهنگ باستانی هند و آریایی و باورهای هنباز (مشترک) این دو تیره دارد.


✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #دیگان #گاوگیل


📚 برگرفته از:
- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان «هاشم رضی»
- جشن‌های ایرانیان «عسگر بهرامی»
- آثارالباقیه «ابوریحان بیرونی» برگردان اکبر داناسرشت
- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی «حسام‌الدین مهدوی»


💫🐄 @AdabSar
🧶❄️ گاهنبار چهره میدیاریم آن گاه که جانوران پدید آمدند


🧶 گاهنبار «چهره میدیاریم‌گاه» بر پایه‌ی افسانه‌ها، گاه یا هنگام آفرینش جانوران و یکی از آیین‌های بسیار کهن ایران بود که از «مهرروز» تا «ورهرام‌روز» از دی برابر با ۱۶ تا ۲۰ این ماه در گاهشمار باستانی ایران برگزار می‌شد. «میدیاریم» به چمار (معنی) میانه‌ی آرامش یا هنگام آرامش کشاورزان و دامداران بود. نباید فراموش کرد که بیشتر جشن‌های باستانی دارای ریشه‌ی زیستی و در پیوند با زندگی کشاورزی بودند.
گاهنبار/گاهنبار/گاهبار یا گَهَنبار در افسانه‌ها روزهایی بودند که به باور پیشینیان، خدا جهان را آفرید. در نسک (کتاب) «زند» نوشته شده که اهورامزدا یا خدا جهان را در شش «گاه» آفرید. آغاز هر گاهی نامی دارد و در آغاز هر گاهی جشنی سازند.

🧶 آشنایی با گاهنبارها بر پایه‌ی داده‌های یسنا:
- میدیوزَرِیم، نخستین گاهنبار و زمان آفرینش آسمان بود و در میانه‌های اردی‌بهشت برگزار می‌شد.
- میدیوشـِیم، دومین گاهنبار زمان آفرینش آب و ۱۵۰ روز پس از آغاز سال برگزار می‌شد.
- پَـیته‌شَـهیم سومین گاهانبار روز سی‌ام شهریور و روز ۱۸۰ام سال برگزار می‌شد و زمان آفرینش زمین بود.
- اَیاسرم چهارمین گاهنبار و زمان آفرینش گیاهان بود که ۲۱۰ روز پس از آغاز سال برگزار می‌شد.
- میدیارِم پنجمین گاهنبار و در روز ۲۹۰ سال آغاز می‌شد. این گاهنبار ویژه آفرینش جانوران بود.
- هَمَسپَتمَدُم در پنج روز پایانی سال برگزار می‌شد که به باور آن‌ها زمان آفرینش مردمان بود.
هریک از جشن‌های ششگانه‌ی گاهنبار پنج روزه بود و روز پنجم جشن بزرگی برپا می‌شد.


🧶 آرمان‌های برگزاری گاهانبار:
- نیایش اهورامزدا، آفرینگان‌خوانی و بزرگداشت آفریده‌های ماتکیک و مینویی (مادی و معنوی)
- داد و دهش، پیشکش کردن و بهره‌مند شدن از یاری یکدیگر. پیشکش کردن به یکدیگر «میزد» نام داشت.
- همازوری/همبستگی میان مردمان. جشن‌های گاهنباری همچون بسیاری دیگر از جشن‌های ایرانی، گروهی برگزار می‌شد.
- شادی راستین، پایدار و خردمندانه.


🧶 خوان گاهنبار در ستایش امشاسپندان:
از آنجا که گاهنبارها برای بزرگداشت آفرینش برگزار می‌شدند، بر خوان(سفره) نمادین آن نشانه‌هایی از هفت امشاسپند یا فرشته می‌گذاشتند:
- نیایش‌نامه برای یادکردن از امشاسپند سپنته‌مینو و ستایش آفرینش آدمی.
- شیر و تخم‌مرغ به نشانه‌ی امشاسپند وهومن (بهمن) و آفرینش چهارپایان.
- آتشدانی از آتش و بوی خوش به نشانه‌ی آفرینش آتش و امشاسپند اردیبهشت که نگهبان آتش بود.
- آوند (ظرف) رویین و مسین به نشانه‌ی آفرینش آسمان و امشاسپند شهریور که فرشته‌ی نگهبان توپال (فلز) بود.
- آوندی پر از آب به نشانه‌ی آفرینش آب و امشاسپند خرداد که نشانه‌ی رسایی بود.
- گلدانی از گیاهان همیشه سبز به نشانه‌ی آفرینش گیاهان و امشاسپند بی‌مرگی و جاودانگی.
گفتنی است خوان گاهنبار به نشانه‌ی امشاسپند سپندارمذ و آفرینش زمین بر روی زمین چیده می‌شد. به نشانه‌ی مهر پاک، فروتنی و پایبندی به پیمان در خوان میوه می‌گذاشتند. سپندارمذ/سپندارمزد نگهبان زمین و میوه‌های آن بود.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #دیگان #گاهنبار #جشن_گاهنباری


🧶 برگرفته از:
- گاهشماری گاهنباری، کهن‌ترین نظام گاهشماری شناخته‌شده در ایران «رضا مرادی غیاث‌آبادی»
- زمستان «انجوی شیرازی»
- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان «اردشیر آذرگشسب»
- جشن‌های ایرانی «پرویز رجبی»

🧶❄️ @AdabSar
ادب‌سار
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی ▪️صابون = از پارسی سابون، سابیدن، ساباندن ▫️ صاج = از پارسی saj ساج، گیلکی، تبرستانی، نان تابه، پهنه‌ای آهنی برای نان‌پزی ▪️ صاخِره = از پارسی ساغر sayar پیاله‌ی شراب‌خوری ▫️ صادّه = از پارسی ساده sade بی‌آرایش ▪️
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی


▪️ صَرد ،صَرَد،صَرِد = از پارسی سرد، در پهلوی sart، اوستایی sareta، سرما
▫️ صَرصَر،صُرصُر = از پارسی سیرسیرک، جیرجیرک، زنجره
▪️ صَرَق = از پارسی jar، شکاف، تَرَک و صدای آن، جَره، نازکی هرچیز، تُنگ آب
▫️ صُرم = بنگرید به سرم
▪️ صَرم = از پارسی چَرم

▫️ صَرمایه (گویش عراقی) = از پارسی سرمایه
▪️ صُرنایه = از پارسی سُرنای
▫️ صُرَنج = از پارسی سُرنَج (سوزن دارو)
▪️ صَریقه = از پارسی جَره، نان نازک

▫️ صَغانه = از پارسی چَغانه، چکانه، سازی کفچَک مانند زنگوله‌دار مانند گیتار
▪️ صَغانی = از پارسی چَغانی
▫️ صُغد، صُغدی = از پارسی سُغد، زمین گود که آب باران در آن جَم شود
▪️ صِفاهان از پارسی سپاهان، در اوستا spada و spazha، در پارسی باستان سپاد، پرده‌ای در خُنیا

▫️ صِفِت = از پارسی سِفت، استوار، پایدار، ستبر
▪️ صُفد = از پارسی سُغد، مردم ازبکستان و زبانه سغدی
▫️ صِفر = از پارسی زفر، برابر با واژه‌ی اوستاییzefr، در پهلوی zefrin، هیچ (در شمارش)
▪️ صَقَر از پارسی چَرغ، مُرغ شکاری
▫️ صَفیر از پارسی سَپیل، شَپیل (آواز مرغ‌ها)، سوت، شافتک


🔲 @AdabSar
دنباله دارد


📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


«مَدخَل» واژه‌ای بیگانه است که در زبان فارسی به چند چَم(معنی) به‌کار می‌رود:

🔻مَدخَل:
ــ Entrance، درآیه، درگاه، آمدنگاه ،درآیگاه، درون‌شو، جای درآمدن، راه درآمدن، دروازه، گذرگاه، راه، روزن، ویتار
ــ سرواژه، سرشناسه
ــ پیشگفتار، دیباچه
ــ درآمد

🔻مَداخِل:
ــ Entrances، درآیه‌ها، درگاه‌ها، آمدنگاه‌ها، درآیگاه‌ها، درون‌شوها، جاهای درآمدن، راه‌های درآمدن، دروازه‌ها، گذرگاه‌ها، راه‌ها، روزن‌ها، ویتارها
ــ درآمد، درآمدها
ــ درهم‌بافته‌ها
ــ پاره‌ها


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مدخل #مداخل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادب‌سار
⛄️ دیگان دوم و افسانه‌ی رهایی از پلیدی‌ها با سوزاندن تندیس‌های گِلی ⛄️ در سده‌ها و هزاره‌های دور، دی، ماهِ پُرجشنی بود و تنها سه جشن آن «دیگان» بودند. پانزدهم هر ماه در ایران باستان «دی بمهر» نامیده می‌شد و این روز در دی‌ماه روز «جشن تیبکان» یا دیگان دوم…
🫧 دیگان سوم، جشن آسودگی و پاکیزگی


🫧 روز «دی بدین» نام بیست‌وسومین روز ماه در گاهشماری باستانی بود و در این روز از دی سومین «جشن دیگان» برگزار می‌شد. روز «دی به‌آذر» در هشتم و روز «دی به‌مهر» یا پانزدهم جشن‌های نخست و دوم دیگان برگزار می‌شدند. بیشتر آیین‌های جشن‌های دیگان و جشن «خرم‌روز» در یکم دی یکسان بودند.

🫧 ماه دی پس از فروردین دارای بیشترین جشن‌های همگانی بود که سه جشن آن «دیگان» بودند. در این روزها نام روز و ماه یکی است. جشن‌های ایرانی در زمان ساسانیان با شکوه بسیاری برپا می‌شدند.

🫧 «دی» به چم (معنی) آفریدگار است و جشن‌های دیگان که به آن‌ها «دی‌جشن» نیز می‌گفتند، انگیزه‌ای برای نیایش همگانی و سپاسداری از آفریننده‌ی هستی، برابری، همبستگی و همنشینی پادشاهان با مردم بود.

🫧 در واپسین جشن دیگان پاکیزگی و آسودگی را ارج می‌نهادند. در گمانزدها نوشته شده که شاید دیگان سوم روزی برای پاسداشت فرهنگ پاکیزگی و شست‌وشو بود. بر پایه‌ی اندرزهای آذرباد مهراسپندان (از اندیشمندان بزرگ ساسانی) پاکیزگیِ تن را در این روز گرامی می‌داشتند.

🫧 در بن‌دهش نوشته شده که گل بادرنگ گل ویژه‌ی دی به‌آذر (دیگان نخست)، گل كاردَک ویژه‌ی دی به‌مهر (دیگان دوم) و گل شنبلید ویژه‌ی دی به‌دین (دیگان سوم) است.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_دیگان #جشن_های_ایرانی #دیگان


فرتور: گل شنبلید، نماد روز دی به‌دین و دیگان سوم
yon.ir/deygan3
درباره‌ی چیستی جشن‌های دی بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/21351


🫧 برگرفته از:
- از نوروز تا نوروز «کوروش نیکنام»
- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی «حسام‌الدین مهدوی»
- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان «هاشم رضی»

🫧 @AdabSar
تو کَردارِ خوب از توانا شناس
خرَد نیزْ نزدیکِ دانا شناس

دلیری ز هشیاربودن بوَد
دلاور به جای ستودن بوَد

هر آن‌کس که بگریزد از کارکَرد
از او دور شد نام و ننگ و نبرد

چنان رو که پرسندْ پاسخ کنی
به پاسخ‌گریْ روز فرخ کنی
#شاهنامه_فردوسی

امید که همواره:
تو را نیکوی باد فریادرَس


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar

🔹پیام همدردی به پارسی پاک

#مجید_دری
#ترحیم #تسلیت
#پیام_پارسی

@AdabSar

🔹پیام سپاسگزاری به پارسی پاک

#مجید_دری
#ترحیم #تسلیت #تشکر

@AdabSar

📜 آگهیِ درگذشتی که پیش‌تر خودِ درگذشته با بیشترین واژه‌های پارسی آن را نوشت و چه زیبا هم نوشت.

#ترحیم #تسلیت #تشکر

@AdabSar
سِتایش نیابد سرِ سِفله‌ْمرد
برِ سِفلگان تا توانی مگرد

همان نیز با مردِ بدخواه رای
اگر پندگیری به نیکی گرای

ز بخشش هرآن‌کس که جویَد سپاس
نخوانَدْش بخشنده یزدان‌شناس

ستاننده گر ناسپاس‌ست نیز
سزد گر ندارد کس او را به چیز
#شاهنامه_فردوسی

امید که همواره:
ببارَدهمی بَر زمینْ مهرِ تو


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar

🕊 جشن بهمنگان، روز مردان نیک‌اندیش در ایران باستان گرامی باد.

#جشن_بهمنگان می‌تواند روزی نمادین در ستایش خردورزی و اندیشه، دوستی با زیست‌بوم و زندگی بر پایه‌ی همیاری آدمیان باشد. باورها و آیین‌های افسانه‌ای و نمادین این جشن چشم‌اندازی از زندگی در آشتی و زیستن در جهانی آرام را به باورمندانش می‌نمایاند.

فرتور: نگاره‌ی نمادین ایزد یا امشاسپند وهومَنَه (فرشته‌ی بهمن) نماد نیکی و نیک‌اندیشی و پاسدار جانوران.


🌿 @AdabSar 🕊
🕊 جشن بهمنگان، ستایش سروش خرد و خوبی


🐓 «بهمن» در باورهای کهن ایران یکی از ویژگی‌های ایزد یکتاست و «بهمنگان» جشنی در ستایش درستکاری است. جشن بهمنگان یا جشن بهمنجنه در بهمن‌روز از بهمن‌ماه برابر با دوم بهمن در گاهشماری (تقویم) ایران باستان برگزار می‌شد. بهمنگان در ایران نماد مردان نیک‌اندیش بود.

🐓 بهمن از واژه‌ی اوستایی «وهومنه» وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) ساخته شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم(معنی) بهترین اندیشه، اندیشه‌ی نیک و منش نیک است.

🐓 «فرهنگ مهر» در نیپیک (کتاب) «فلسفه زرتشت» نوشته است که شش امشاسپند اهورامزدا هریک پاسدار زیست‌بوم (محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آن‌ها فرشته‌ی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیک‌اندیشی در روی زمین بود. از این‌رو ایرانیان در #جشن_بهمنگان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز می‌کردند.

🐓 بر پایه‌ی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیام‌های اهورامزدا از امشاسپند وهومن یاری می‌گرفت. در «گاتها» آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایه‌ی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریده‌ی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه (اورمزد روز) به نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. بر پایه‌ی افسانه‌ها او در روز رستاخیز به کردار آدمی رسیدگی می‌کند.

🐓 ایشمَه یا خشم، آز و اَکوُمَن (اندیشه‌ی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان می‌ستیزد. او در جهان مینوی (معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک (مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشه‌ی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه به‌سزایی دارد.

🐓 «خروس» نشان ویژه‌ی #بهمنگان بود. ایرانیان باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش (از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشه‌ای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژه‌ی بهمن و جشن بهمنگان بود. جشن بهمنگان پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود و در زمان صفویان برخی از آیین‌های آن زنده شد.


✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
فرتور (عکس): یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان
#جشن_های_ایرانی


🐓 برگرفته از:
- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان «هاشم رضی»
- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان «شاهین سپنتا»
- اصل و نسب دین‌های ایرانیان باستان «عبدالعظیم رضایی»
- گاتها «ابراهیم پورداود»
- فرهنگ ایران باستان «ابراهیم پورداود»
- جشن‌ها و آیین‌های شادمانی در ایران «ابوالقاسم آخته»

@AdabSar 🕊
🕊 بهمنگان، جشن پاسداری از جانوران سودمند


🐎 «جشن بهمنگان» جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیک‌اندیشی و پاسداری از جانوران بود. گویا آیین‌های این جشن با گذشت هزاره‌ها دستخوش دگرگونی‌هایی شد. جشن بهمنگان یا بهمنجه در بهمن‌روز از بهمن‌ماه برابر با دوم بهمن در گاهشماری (تقویم) ایران باستان برگزار می‌شد.

🐎 پوشیدن جامه‌ی سپید یکی از آیین‌های کهن #جشن_بهمنگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری می‌جستند. سپس به دیدار یکدیگر می‌رفتند و گل‌های یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش می‌کردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنی‌های گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده می‌شد. از آنجا که این روز، روز پاسداشت نگهداری از جانوران بود، آیین نَبُر یا پرهیز از کشتن جانوران و خوردن گوشت یکی از آیین‌هایش بود. ولی به گمان این باور با گذر زمان دستخوش دگرگونی‌هایی شد.

🐎 «ابوریحان بیرونی» نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی می‌دهند و آشی به نام «دانگو» از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی می‌پزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ (سهم) داشت و برای فراهم کردن آن می‌کوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند «دانکو» نیز به چم بنشن است که می‌تواند همان دانگو باشد.
بیرونی نوشته است که ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر می‌خوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یاده‌ورزی (تقویت حافظه) می‌انجامد. مردم پارس (شیراز کنونی) نیز از بُنشَن (حبوبات) و گوشت خوراک می‌پختند و با شیر می‌خوردند تا بر فراموشی چیره شوند.

🐎 در این آیین‌ها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای داده‌هایش سپاسگزاری می‌کردند.
«اسدی توسی» در نبیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره می‌خوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر می‌آمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونی‌کننده‌ی) تَن درست می‌کردند.

🐎 بر پایه‌ی نوشته‌های بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانه‌ها و جوی‌ها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیین‌های #بهمنگان بود. او ریشه‌ی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب می‌دانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمی‌رویید مگر در بخش‌های خوش آب‌وهوا و کمابیش گرم!

🐎 برهان: «گویند دراین روز سپند را با شیر باید خورد بجهت زیادتی حافظه و در بعضی از بلاد در این روز مهمانی کنند بطعامی که در آن جمیع حبوبات باشد.»
صحاح‌الفرس: «پادشاهان عجم این روز را بفال نیکو داشتندی و بهمن سرخ و زرد سر همه چیز بیفشاندندی.»


🐎 فرتور(عکس):سنگ‌نگاره‌ای از جانوران در آیین‌های ایران باستان
yon.ir/Adabsar01

✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی


🐎 برگرفته از:
- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان «هاشم رضی»
- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان «شاهین سپنتا»
- اصل و نسب دین‌های ایرانیان باستان «عبدالعظیم رضایی»
- گاتها «ابراهیم پورداود»
- فرهنگ ایران باستان «ابراهیم پورداود»
- جشن‌ها و آیین‌های شادمانی در ایران «ابوالقاسم آخته»

@AdabSar 🕊

گوشه‌ای از بازتاب #جشن_بهمنگان در چامه‌های پارسی:

#منوچهری
اورمزد و بهمن و بهمنجنه فرخ بود
فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجنه
🌨❄️

بجوش اندرون دیگ بهمنجنه
بگوش اندرون بهمن و قیصران
🌨❄️

رسم بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجنه
ای درخت ملک، عزت بار و بیداری تنه
🌨❄️

#فرخی
فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد
عید فرخنده‌ی بهمنجنه و بهمن‌مه را
🌨❄️

#انوری
اندرآمد ز در حجره‌ی من صبحدمی
روز بهمنجنه یعنی دویم از بهمن ماه


❄️ @AdabSar 🕊
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻عزا= سوگ
🔻عزادار= سوگوار
🔻عزاداری = سوگواری
🔻عزاگرفتن= به‌سوگ‌نشستن، زاری‌کردن، شیون‌کردن، خودخوری
🔻ایّام عزاداری= روزهای سوگواری
🔻صاحب‌عزا= سوگوار
🔻لباس عزا= جامه‌ی سوگ، رخت سیاه
🔻مجلس ختم= پُرسِه
🔻مجلس ترحیم= پُرسِه

نمونه:
🔺از عزا چون بگذرد یک‌چندروز
کم شود آن آتش و آن عشق و سوز #مولوی=
از سوگ چون بگذرد یک‌چندروز
کم شود آن آتش و آن اِشغ و سوز

🔺فقدانش را عزا گرفته بودند=
نبودش را به‌سوگ نشسته بودند

🔺عزا گرفته بود که مشکل خود را چطور حل کند=
خودخوری می‌کرد که گرفتاری خود را چگونه چاره کند

🔺گفته شده لباس عزاداری ایرانیان قدیم سفید بوده است=
گفته شده جامه‌ی سوگواری ایرانیان باستان سپید بوده است

🔺مجلس ختم آن مرحوم فردا منعقد می‌گردد=
پُرسِه‌ی آن بهشتی‌روان فردا برگزار می‌شود

❗️بیشتر در:
t.me/AdabSar/1068
t.me/AdabSar/6543


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#عزا #عزادار #عزاداری #ختم #ترحیم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸

🔥 جشن نوسره، پیشواز جشن بزرگ سده

«جشن نوسره»، جشنی برای پیشواز جشن بزرگ سده در ایران بود و ایرانیان با برگزاری نوسره، خود را برای سده آماده می‌کردند.
جشن نوسره پنج روز پیش از سده و در روز پنجم بهمن برگزار می‌شد. آیین‌های نوسره همچون سده با افروختن آتش، سرور و شادمانی، نیایش و ستایش اهورامزدا همراه بود.

برجسته‌ترین ویژگی‌های جشن‌های ایرانی، پیوند آن‌ها با پدیده‌های زیستی و کیهانی، مهربانی با زیست‌بوم و انجام آیین‌هایی برای پاسداشت آن بود.
جشن‌های ایرانی جشن‌هایی شاد، یکپارچه و میهنی بوده و فراتر از ناهمانندی‌های باور، اندیشه، دین، بوم و زبان برگزار می‌شدند.


#جشن_های_ایرانی #جشن_نوسره #بهمنگان

🔥 @AdabSar
هراسان بوَد مردمِ سخت‌ْکار
که او را نباشد کسی دوستدار

وگر سستی آرَد به کار اندرون
نخوانَد ورا رایزن رهنمون

گر از کاهلان یار خواهی به کار
نباشی جهانجوی و مردم‌ْشمار

نگر خویشتن را نداری بزرگ
وگر گاه یابی نگردی سترگ
#شاهنامه_فردوسی

در این هفته تنها می‌توانم گفت:
درودت زِ من آفرین از سپهر


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar