#داشتن_و_بودن
در جامعه پول و کالا، داشتن و بودن تنگاتنگ اند: تو آنی هستی که داریش. و حال بگو وقتی آنی که داری، مدام باد کند و بیارزشتر شود، بر سر تو چه میآید؟
تو دیگر نمیدانی که چیستی؛ تابع نرخ روزی! وقتی فرد به قانون خشن و "غیراخلاقی" تابعیت هستیاش از نرخ روز پی برد، افق معناییِ زندگیش را واهی میبیند. ادراک رآلیسم خشن #نان، پایان هر ایدهآلیسمی است. آن گاه که نان فاقد هر بعد زیباشناسانهای شود، جهان در هیئت زشتی به جلوه درمیآید. آدم گرسنه عاشق نمیشود.
در جامعه پول و کالا، داشتن و بودن تنگاتنگ اند: تو آنی هستی که داریش. و حال بگو وقتی آنی که داری، مدام باد کند و بیارزشتر شود، بر سر تو چه میآید؟
تو دیگر نمیدانی که چیستی؛ تابع نرخ روزی! وقتی فرد به قانون خشن و "غیراخلاقی" تابعیت هستیاش از نرخ روز پی برد، افق معناییِ زندگیش را واهی میبیند. ادراک رآلیسم خشن #نان، پایان هر ایدهآلیسمی است. آن گاه که نان فاقد هر بعد زیباشناسانهای شود، جهان در هیئت زشتی به جلوه درمیآید. آدم گرسنه عاشق نمیشود.
#تسلیم_به_سرنوشت
کانتّی از این روند به عنوان #گرایش_طبیعی دورهی تورمی سخن میگوید. او معتقد است سقوط دهشتناک آلمانیها قابل فهم نیست مگر این که در نظر گرفته شود آنان تورمی را آزموده بودند که در آن «مارک به یک میلیاردم ارزش خود سقوط کرده بود».
کانتی نمیخواهد نمونهی آلمان را مطلق کند. منظور او از «گرایش طبیعی» تأکید بر این نکته است که تودهی تحقیر شده میل خطرناکی به تبدیل شدن به تودهی تحقیرکننده دارد!
تحقیر کردن میتواند متوجه خود باشد. ممکن است توده بادکرده، بیارزشی خود را یک ارزش مقدر بداند و تسلیم این سرنوشت شود.
🔚 پایان...
📎 #روانشناسی_پول #روانشناسی_توده #الیاس_کانتی #توده_و_قدرت #پول #سکه #میلیون #سرمایه #گنج #اعتبار #نان #قحطی #تحقیر #تورم #توده #عقده #اطمینان #اقتصاد #حقارت #گرایش_طبیعی
🗂 @AntiReligionArchives
کانتّی از این روند به عنوان #گرایش_طبیعی دورهی تورمی سخن میگوید. او معتقد است سقوط دهشتناک آلمانیها قابل فهم نیست مگر این که در نظر گرفته شود آنان تورمی را آزموده بودند که در آن «مارک به یک میلیاردم ارزش خود سقوط کرده بود».
کانتی نمیخواهد نمونهی آلمان را مطلق کند. منظور او از «گرایش طبیعی» تأکید بر این نکته است که تودهی تحقیر شده میل خطرناکی به تبدیل شدن به تودهی تحقیرکننده دارد!
تحقیر کردن میتواند متوجه خود باشد. ممکن است توده بادکرده، بیارزشی خود را یک ارزش مقدر بداند و تسلیم این سرنوشت شود.
🔚 پایان...
📎 #روانشناسی_پول #روانشناسی_توده #الیاس_کانتی #توده_و_قدرت #پول #سکه #میلیون #سرمایه #گنج #اعتبار #نان #قحطی #تحقیر #تورم #توده #عقده #اطمینان #اقتصاد #حقارت #گرایش_طبیعی
🗂 @AntiReligionArchives
حاجی ابوتراب دارای شخصیتی #نان_به_نرخ_روز_خور است که فقط به منافع خویش میاندیشد به همین دلیل با هر نظام یا گروهی که موجب افزایش سرمایه اش شود، همراهی کرده و با آنها موافق است. حاجی نمایندۀ طبقهایست که برای رسیدن به قدرت، دست به هر کاری میزند؛ او با این که پیر شده و بیمار است از کارهای خود دست بر نمیدارد و با این که ممکن است بخاطر جراحیِ دمل، زیر عمل بمیرد، باز هم به رتق و فتق امور و به قول خودراه اندازی کار دیگران مشغول است.
در کلّ، زندگی حاجی به وجود #پول و #زن وابسته است و او در برابر این دو نمیتواند خویشتنداری کند.
با این که حاجی ثـروت زیادی اندوخته است امّا در برابر دیگران خود را #فقیر جلوه میدهد و #ریاکاری میکند؛ همه خرج های منزل را زیر نظر دارد مبادا پول زیادی خرج شود تا جایی که مراد را به خاطر خرید مایحتاج خانه مورد بازخواست قرار میدهد.
او با افراد و گروههای مختلفی سر و کار دارد تا از این طریق بتواند موقعیت خود را در جامعه ثابت نگه دارد و به گمان خود، کار مـردم را راه بیندازد و پولی به دست آورد و یا این که دیگران برای او کاری انجام دهند. این ریاکاری ها و ظاهرسازی حاجی سبب شده تا مردم نیز به این باور برسند که کسی غیر از حاجی نمیتواند مشکالت را از پیش رو بر دارد و بدون حضور حاجی، انجام هیچ کاری امکانپذیر نیست.
حـاجی پیوسته در هشتی خانه اش مینشیند و آدمهای متفـاوتی به دیدارش میآیند؛ در برخورد با هر یک از آنان، جنبهای از شخصیت حاجی آشکار میشود؛ او سهامدار کارخانه، قاچاقچی، مالک و ... است و هدایت با تیزبینی او را در مرکز امور جامعه قرار میدهد. او از میهن پرستی دم میزند امّا با سفارتخانههای بیگانه ارتباط دارد!
در کلّ، زندگی حاجی به وجود #پول و #زن وابسته است و او در برابر این دو نمیتواند خویشتنداری کند.
با این که حاجی ثـروت زیادی اندوخته است امّا در برابر دیگران خود را #فقیر جلوه میدهد و #ریاکاری میکند؛ همه خرج های منزل را زیر نظر دارد مبادا پول زیادی خرج شود تا جایی که مراد را به خاطر خرید مایحتاج خانه مورد بازخواست قرار میدهد.
او با افراد و گروههای مختلفی سر و کار دارد تا از این طریق بتواند موقعیت خود را در جامعه ثابت نگه دارد و به گمان خود، کار مـردم را راه بیندازد و پولی به دست آورد و یا این که دیگران برای او کاری انجام دهند. این ریاکاری ها و ظاهرسازی حاجی سبب شده تا مردم نیز به این باور برسند که کسی غیر از حاجی نمیتواند مشکالت را از پیش رو بر دارد و بدون حضور حاجی، انجام هیچ کاری امکانپذیر نیست.
حـاجی پیوسته در هشتی خانه اش مینشیند و آدمهای متفـاوتی به دیدارش میآیند؛ در برخورد با هر یک از آنان، جنبهای از شخصیت حاجی آشکار میشود؛ او سهامدار کارخانه، قاچاقچی، مالک و ... است و هدایت با تیزبینی او را در مرکز امور جامعه قرار میدهد. او از میهن پرستی دم میزند امّا با سفارتخانههای بیگانه ارتباط دارد!
مملكت ما امروز محتاج اين جور آدمهاست، بايد مرد روز شد. #اعتقاد و #مذهب و #اخلاق و اين حرفها همه دكان داريست. اما بايد #تقيه كرد چون در نظر عوام مهمه. براي مردم اعتقاد لازمه، بايد به آنها پوزه بند زد وگرنه اجتماع يك لانه ی افعی است، هر كجا دست بگذاری می گزند.
بايد مردم #مطيع و معتقد به قضا و قدر باشند تا با اطمينان بشه از گُرده ی آنها كار كشيد. چيزی كه مهمه طرز غذا خوردن، سلام و تعارف، معاشرت، لاس زدن با زن مردم، رقصيدن، خنده های تو دل برو و مخصوصاً #پررويی را ياد بگير. دوره ی ما اينجور چيزها باب نبود، #نان را به نرخ روز بايد خورد.
سعی كن با مقامات عاليه مربوط بشی، با هر كس و هر عقيده موافق باش تا بتوانی بهتر قاپشان را بدزدی. من می خوام تو مرد زندگی بار بيايی و محتاج خلق نشی. كتاب و درس و اينها دو تا پول نمی ارزه، خيال كن تو سر گردنه داری زندگی می كنی، اگر غفلت كردی تو را می چاپند، فقط چند تا اصطلاح خارجی، چند تا كلمه ی قلنبه ياد بگير همين بسه. آسوده باش! من همه ی اين وزرا و وكلا را درس می دم. چيزی كه مهمه بايد نشان داد كه دزد زبردستی هستی كه به آسانی مچت واز نمی شه و جزو جرگه ی آنهايی و سازش می كنی. بايد اطمينان آنها را جلب كرد تا تو را از خودشان بدانند، ما سر گردنه داريم زندگی می كنيم!
بايد مردم #مطيع و معتقد به قضا و قدر باشند تا با اطمينان بشه از گُرده ی آنها كار كشيد. چيزی كه مهمه طرز غذا خوردن، سلام و تعارف، معاشرت، لاس زدن با زن مردم، رقصيدن، خنده های تو دل برو و مخصوصاً #پررويی را ياد بگير. دوره ی ما اينجور چيزها باب نبود، #نان را به نرخ روز بايد خورد.
سعی كن با مقامات عاليه مربوط بشی، با هر كس و هر عقيده موافق باش تا بتوانی بهتر قاپشان را بدزدی. من می خوام تو مرد زندگی بار بيايی و محتاج خلق نشی. كتاب و درس و اينها دو تا پول نمی ارزه، خيال كن تو سر گردنه داری زندگی می كنی، اگر غفلت كردی تو را می چاپند، فقط چند تا اصطلاح خارجی، چند تا كلمه ی قلنبه ياد بگير همين بسه. آسوده باش! من همه ی اين وزرا و وكلا را درس می دم. چيزی كه مهمه بايد نشان داد كه دزد زبردستی هستی كه به آسانی مچت واز نمی شه و جزو جرگه ی آنهايی و سازش می كنی. بايد اطمينان آنها را جلب كرد تا تو را از خودشان بدانند، ما سر گردنه داريم زندگی می كنيم!
#نتیجه_گیری
در طول #تاریخ و در جریان تحوّالت #اجتماعی و #فرهنگی، نوع ادبی رمان دستخوش تغییرات زیادی شده است. پس از جریان مشروطه، نوع جدیدی از رمان مطابق فرهنگ غرب نوشته شد که در مقابل شکلهای سنّتی این نوع ادبی قرار میگرفت.
رمان نویسان در آثار خود به جنبه های مختلف زندگی و مسائل و معضالت #جامعه توجّه نشان داده اند. به همین دلیل پژوهشگران جهت آشکارایی واقعیتهای اجتمـاعی جـامعه و نحوۀ بازآفـرینی آن در رمـان، به نقد جامعه شنـاختی روی میآوردند.
جامعه شناسی ادبیـات با روشی علمی به بررسی رابطه جـامعه و ادبیـات به عنوان نهـادی اجتمـاعی میپردازد و در این ارتباط، پیوندهای شکل گرفته میان اثر ادبی به عنوان بازتابدهنده جامعه و جامعه به عنوان نهادی تأثیرگذار بر اثر ادبی را مورد بررسی قرار می دهد.
از اندیشمندان این عرصه میتوان از مادام دواستال، ایپولیت تِن، مارکس، انگلس و نیز از لوکاچ و گلدمن به عنوان مهمترین نظریه پردازان جامعهشناسی ادبیات نام برد. مارکس و انگلس و به دنبال آنها لوکاچ و گلدمن، رمان را بازتابی از حقایق جامعه میدانستند و درصدد آشکاراییِ واقعیّات اجتماعی در متن رمان برآمدند. لوکاچ در نظریه بازتاب واقعیّت به بازآفرینی واقعیّت از طریق کلّیتی منسجم میپردازد، همان اصلی که گلدمن در روش ساختگرایی تکوینی آن را به کمال رساند.
هدایت در این داستان، زندگی سرمایه داری را روایت میکند که گویی تنها انگیزۀ او در زندگی ثروت اندوزی است و این موضوع برای او به صورت یک هدف مهم درآمده است. او برای به دست آوردن سرمایه بیشتر از هیچکاری دریغ میورزد تا جایی که برای حفظ سرمایه خود در سیاست کشور هم دخالت میکند و برای موجّه نشان دادن شخصیت خود، با افراد زیادی ارتباط برقرار میکند.
در الیه های پنهان داستان در مقابل شخصیت حاجی، افرادی حضور دارند که زندگی را در سختی و با تحمّل مشقت فراوان پشت سر میگذارند و حاجی بی توجّه به دشواریهای زندگی چنین اشخاصی، زندگی خود را در رفاه ادامه میدهد. در واقع هدایت با ارائه داستان حاجی آقا، آشفتگیها و ناهمسانی های جامعه معاصر خود را به ما نشان داده و حس نارضایتی و تنفّر خود را از آن ابراز میدارد.
🔚 پایان...
📎 #حاجی_آقا #صادق_هدایت #هنر #جامعه #اجتماعی #تاریخ #رمان #ادبیات #جامعه_شناسی #گلدمن #لوکاچ #حـاجی_ابوتراب #اقتصاد #اعتقاد #ابزار #ثروت #پول #قدرت #پررويی #مطیع #پدرسالار #مردسالار #دین #نان_به_نرخ_روز_خور #نان #مذهب #اخلاق #طمع #حاجی #تقيه #صیغه #زن #هشتی_خانه #منادی_الحق #آگاهی #تضاد_طبقاتی #سرمایه #سواد #سیاست #شیئیشدگی #زور #تزویر #سوار #نوکر #ریاکاری #فقر #فرهنگ
🗂 @AntiReligionArchives
در طول #تاریخ و در جریان تحوّالت #اجتماعی و #فرهنگی، نوع ادبی رمان دستخوش تغییرات زیادی شده است. پس از جریان مشروطه، نوع جدیدی از رمان مطابق فرهنگ غرب نوشته شد که در مقابل شکلهای سنّتی این نوع ادبی قرار میگرفت.
رمان نویسان در آثار خود به جنبه های مختلف زندگی و مسائل و معضالت #جامعه توجّه نشان داده اند. به همین دلیل پژوهشگران جهت آشکارایی واقعیتهای اجتمـاعی جـامعه و نحوۀ بازآفـرینی آن در رمـان، به نقد جامعه شنـاختی روی میآوردند.
جامعه شناسی ادبیـات با روشی علمی به بررسی رابطه جـامعه و ادبیـات به عنوان نهـادی اجتمـاعی میپردازد و در این ارتباط، پیوندهای شکل گرفته میان اثر ادبی به عنوان بازتابدهنده جامعه و جامعه به عنوان نهادی تأثیرگذار بر اثر ادبی را مورد بررسی قرار می دهد.
از اندیشمندان این عرصه میتوان از مادام دواستال، ایپولیت تِن، مارکس، انگلس و نیز از لوکاچ و گلدمن به عنوان مهمترین نظریه پردازان جامعهشناسی ادبیات نام برد. مارکس و انگلس و به دنبال آنها لوکاچ و گلدمن، رمان را بازتابی از حقایق جامعه میدانستند و درصدد آشکاراییِ واقعیّات اجتماعی در متن رمان برآمدند. لوکاچ در نظریه بازتاب واقعیّت به بازآفرینی واقعیّت از طریق کلّیتی منسجم میپردازد، همان اصلی که گلدمن در روش ساختگرایی تکوینی آن را به کمال رساند.
هدایت در این داستان، زندگی سرمایه داری را روایت میکند که گویی تنها انگیزۀ او در زندگی ثروت اندوزی است و این موضوع برای او به صورت یک هدف مهم درآمده است. او برای به دست آوردن سرمایه بیشتر از هیچکاری دریغ میورزد تا جایی که برای حفظ سرمایه خود در سیاست کشور هم دخالت میکند و برای موجّه نشان دادن شخصیت خود، با افراد زیادی ارتباط برقرار میکند.
در الیه های پنهان داستان در مقابل شخصیت حاجی، افرادی حضور دارند که زندگی را در سختی و با تحمّل مشقت فراوان پشت سر میگذارند و حاجی بی توجّه به دشواریهای زندگی چنین اشخاصی، زندگی خود را در رفاه ادامه میدهد. در واقع هدایت با ارائه داستان حاجی آقا، آشفتگیها و ناهمسانی های جامعه معاصر خود را به ما نشان داده و حس نارضایتی و تنفّر خود را از آن ابراز میدارد.
🔚 پایان...
📎 #حاجی_آقا #صادق_هدایت #هنر #جامعه #اجتماعی #تاریخ #رمان #ادبیات #جامعه_شناسی #گلدمن #لوکاچ #حـاجی_ابوتراب #اقتصاد #اعتقاد #ابزار #ثروت #پول #قدرت #پررويی #مطیع #پدرسالار #مردسالار #دین #نان_به_نرخ_روز_خور #نان #مذهب #اخلاق #طمع #حاجی #تقيه #صیغه #زن #هشتی_خانه #منادی_الحق #آگاهی #تضاد_طبقاتی #سرمایه #سواد #سیاست #شیئیشدگی #زور #تزویر #سوار #نوکر #ریاکاری #فقر #فرهنگ
🗂 @AntiReligionArchives
ستم جنسی غير قابل تحمل مي شود چون به ظاهر اتحاد و "انتخابی" "آزادانه" صورت گرفته. بر اين پايه نيازهاي جنسي، فكري و احساسي شكل ميگيرد. اما در واقع، قراردادي بين دو شريك زندگي منعقد شده كه آزاد نيستند و در اين اتحاد اهدافي متفاوت و آشتي ناپذير را جستجو مي كنند. مرد به دنبال #رهائی برای پر كردن زمان استراحت خود است؛ حال آنكه زن در جستجوي راهي براي توجيه #اسارت خود در محدوده خدمت به خانواده خويش است. اما حتي صادقانه ترين احساسات و تمايلات عاري از حسابگري نمي تواند براي مدت طولاني در مقابل فشار ناشي از غذا #پختن و منتظر ماندن و #شستن جورابها مقاومت كند.
همسری كه آزادانه انتخاب شده بود، همان زن برگزيده، سريعا به "جنده نق نقو" تبديل مي شود! و نقش شوهر نيز چيزي بيشتر از يك #نان_آور نيست. در اينجا، رابطه جنسی فقط در ديگريست براي ورود به قلمروئي كه از تلخ ترين تا زيانبارترين دلشكستگي ها را به نمايش ميگذارد.
بر سر #عشق نيز همان می آيد كه بر سر تمام احساسات انقلابی برآمده از دل جامعه سرمايه داری. همه آنها زير گام هاي بيرحمانه #نياز_مادی كه در تقابل با اين احساسات است، خرد می شوند. آنها #سركوب می شوند؛ و نمي توانند در عمل تحقق يابند؛ اما اين احساسات وجود دارند. احساسات انقلابي، درست نقطه مقابل اسطوره هايند: آنها حالت جنينی جامعه آينده اند. آرزوی عشق نيز ناقوس مرگ جهان كهنه را می نوازد.
فقط زنان و مردانی كه آزاد باشند می توانند يك رابطه جنسی غير سركوبگرانه و آزاد را شكل دهند. به همين ترتيب، بدون رهائی زنان خاتمه ستم جنسی متصور نيست. بدون شك زنان بايد معماران اخلاقيات نوين انقلابي باشند؛ زيرا از مناسبات جنسي بورژوائي رنج بيشتري مي برند و سركوبگرانه ترين لحظاتش را مي شناسند. معناي اين حرف اينست كه #زنان بايد درگير تحول انقلابی جامعه شوند.
همسری كه آزادانه انتخاب شده بود، همان زن برگزيده، سريعا به "جنده نق نقو" تبديل مي شود! و نقش شوهر نيز چيزي بيشتر از يك #نان_آور نيست. در اينجا، رابطه جنسی فقط در ديگريست براي ورود به قلمروئي كه از تلخ ترين تا زيانبارترين دلشكستگي ها را به نمايش ميگذارد.
بر سر #عشق نيز همان می آيد كه بر سر تمام احساسات انقلابی برآمده از دل جامعه سرمايه داری. همه آنها زير گام هاي بيرحمانه #نياز_مادی كه در تقابل با اين احساسات است، خرد می شوند. آنها #سركوب می شوند؛ و نمي توانند در عمل تحقق يابند؛ اما اين احساسات وجود دارند. احساسات انقلابي، درست نقطه مقابل اسطوره هايند: آنها حالت جنينی جامعه آينده اند. آرزوی عشق نيز ناقوس مرگ جهان كهنه را می نوازد.
فقط زنان و مردانی كه آزاد باشند می توانند يك رابطه جنسی غير سركوبگرانه و آزاد را شكل دهند. به همين ترتيب، بدون رهائی زنان خاتمه ستم جنسی متصور نيست. بدون شك زنان بايد معماران اخلاقيات نوين انقلابي باشند؛ زيرا از مناسبات جنسي بورژوائي رنج بيشتري مي برند و سركوبگرانه ترين لحظاتش را مي شناسند. معناي اين حرف اينست كه #زنان بايد درگير تحول انقلابی جامعه شوند.