آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
تیرهای چراغ‌برقی که #امیدبخش #بی‌خانمان‌ها شده‌اند

گروهی از #کودکان کانادایی امسال با کمک‌های خود روح کریسمس را زودتر از همیشه به هالیفاکس، نوا اکوتیا، آورده‌اند.
گروهی از کودکان کانادایی امسال با کمک‌های خود روح کریسمس را زودتر از همیشه به هالیفاکس، نوا اکوتیا، آورده‌اند. آن‌ها لباس‌های گرم را دور ستون‌های چراغ‌برق شهر می‌بندند تا بی‌خانمان‌ها آن‌ها را بردارند و استفاده کنند. نمای تیرک‌های لباس‌پوش شده توجه مردم محلی را به خود جذب کرد و آن‌ها نیز تصاویری از این تیرک‌ها را در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشتند.

هرسال تارا آتکینز-اِسمیت لباس‌های زمستانی را که مردم نمی‌خواهند جمع‌آوری می‌کند و آن را به مردم نیازمند می‌دهد. امسال نیز وی فراخوانی را برای کمک خیریه در #فیس‌بوک قرارداد و پاسخی که گرفت فوق‌العاده #تأثیرگذار بود؛ مردم ایوان خانه او را غرق در کیسه‌های #لباس #اهدایی کرده بودند. ازآنجایی‌که قرار بود خانواده وی به همراه 7 نفر از دوستان فرزندش در ماه نوامبر برای برگزاری جشن هشتمین سالگرد تولد دخترش جیدا به هالیفاکس سفر کنند، تارا تصمیم گرفت از این فرصت برای دادن #درس_زندگی به آن‌ها استفاده کند.

این هشت کودک تمام‌وقت خود را به اهدای لباس به بی‌خانمان‌هایی که در خیابان می‌دیدند، سپری کردند و هر آنچه از لباس‌ها باقی‌ مانده بود به تیرک‌های چراغ‌برق سطح شهر آویزان کردند. نکته جالب یادداشتی بود که بچه‌ها زیر هر لباس چسبانده بودند. روی این کاغذها نوشته بود «کسی مرا گم نکرده است. اگر خانه‌ای ندارید و در سرما مانده‌اید، مرا بپوشید تا گرم شوید».

تارا می‌گوید: به هیچ طریقی نمی‌توان فهمید که این لباس‌ها را بی‌خانمان‌ها برداشته باشند اما مهم نیست. چون ممکن است افراد شاغلی که استطاعت خرید چنین لباس‌هایی را ندارند، آن‌ها را برداشته باشند.
@Tavaana_TavaanaTech
#خودانگیختگی #تجربه #مسوولیت #کنشگری
منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

از #انقلاب ۵۷ تا به امروز، هر روز برگی به تاریخ کشورمان افزوده شده که عنوانش "اشتباه کردیم" بوده است. شکی نیست که با نگاه به گذشته، بازهم شاهد این عنوان خواهیم بود. اما اگر گامی به پیش نگذاشته و از خود نپرسیم: چرا و چه شد که #اشتباه کردیم؟ تکرار این اقرار به‌خودی‌خود راه گشا نخواهد بود. در رابطه با چنین پرسشی است که می‌توان از اندیشه‌های #هاناآرنت یاری گرفت، که در پی پاسخ به پرسشی مشابه مطرح شده است.

اگر قرار است که پرانتز سیاه #توتالیتاریسم اسلامی در #ایران بسته شود، به همان نسبت که #بنیانگذاران جمهوری اسلامی از #هیتلر، #لنین، #استالین و #مائوتسه_تونگ آموختند، #جامعه_مدنی ایران نیز نیازمند آموختن از #تجربه و اندیشهٔ فرزانگانی چون #آرنت، #رمون_آرون، #کارل_پوپر، #واکلاو_هاول و... است که اندیشه و عمل‌شان در شکست توتالیتاریسم نقش بسیار مهمی داشت. "مسئولیت شخصی در دوران #دیکتاتوری"، تأملی است در مورد رابطهٔ نیک و بد و اخلاق با مستقل #اندیشیدن و داوری فردی.

این کتاب توسط «بنیاد عبدالرحمان #برومند» به فارسی ترجمه شده است.

لینک دانلود: https://goo.gl/oxSc0f

#بنیاد_برومند در فیسبوک: https://goo.gl/3gGgyR
@Tavaana_Tavaanatech
#مینارهروان: تنها #زن افسر عملیاتی #هلی‌کوپتر #پلیس در #کانادا

مینا رهروان تنها زن افسر عملیاتی هلی‌کوپتر پلیس در کانادا است. او در تابستان سال ۲۰۰۹ به منطقه یورک منتقل شد و طی مدت کوتاهی تواناهایی‌ها، مهارت و تجربه خودش را در #مدیریت و #رهبری بروز داد. مینا رهروان علاوه بر #تجربه و #مهارت و #دانش لازم برای عملیات‌های خلبانی به دلیل توانایی‌هایش تاکنون چندین جایزه را نصیب خود کرده است. او به عنوان افسر تاکتیکال پرواز تاکنون جایزه ویژه "Lightening Bolt Award" را کسب کرده و در پروژه بین‌المللی " International Journey of Learning about Leadership " که در امریکا برگزار می‌شود نماینده کانادا بوده است.

از دریاچه سیمکو در شمال تا خیابان استیلز در جنوب و از شرق تا غرب منطقه یورک را کانستبل مینا رهروان مراقبت می‌کند. مینا رهروان تنها افسر پلیس زن در کانادا است که به عنوان افسر تاکتیکال پرواز "Tactical Flight Officer " خدمت می کند.
جمعه ۲۷ نوامبر ۲۰۱۵، چیف اریک جولیف "Chief Eric Jolliffe" رئیس پلیس منطقه یورک به همراه کانستبل مینا رهروان و سارجنت پال چانگ به دفتر سلام تورنتو آمدند تا ما و خوانندگان ما را هر چه بیشتر با مینا رهروان و توانایی‌های او آشنا کنند.
مینا رهروان در سپتامبر ۲۰۰۹ به پلیس منطقه یورک پیوست. او به سرعت توانایی‌ها و مهارت خود را در رهبری و مدیریت نشان داد و به همین خاطر جوایز متعددی از کالج پلیس انتاریو و نیز جایزه ویژه توانایی‌های فیزیکی از سوی پلیس منطقه یورک به او تعلق گرفت. در سال ۲۰۱۴ نیز به خاطر انجام سریع کمک‌های اولیه به یک پیرزن، جایزه ویژه "Lightning Bolt Award" به او اهدا شد.
مینا رهروان در سال ۲۰۰۹ به پلیس منطقه یورک پیوست. طولی نکشید که در سال ۲۰۱۴ به واحد حمایت هوایی پلیس یورک "Air "Support Unit ملحق شد و بلافاصله وظیفه افسر عملیاتی در هلی کوپتر پلیس منطقه یورک را به عهده گرفت. او تنها افسر پلیس زن در سراسر کانادا است که چنین وظیفه‌ای را به عهده دارد.
مینا رهروان که ۳۹ سال دارد، در شیفت‌های ۱۲ ساعته همراه با هلی کوپتر 225-AC در فرودگاه باتون ویل مشغول انجام وظیفه است. هر گاه شخصی گم شود، یا تعقیب اتومبیلی لازم شود، و یا واحدهای پلیس از زمین به ساپورت هوایی احتیاج داشته باشند مینا رهروان در داخل هلی کوپتر به آسمان گسترده منطقه یورک می‌رود و از ارتفاع ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ فیتی از ایمنی و سلامت۱.۲ میلیون ساکنان منطقه یورک محافظت کند؛ کاری که به آن عشق می‌ورزد و در آن بسیار ورزیده است.
کافی است چند جمله با کانستبل مینا رهروان صحبت کنید تا دریابید از چه کاراکتر انسان‌دوست و ویژگی‌های منحصر به فرد شخصی، اجتماعی و حرفه‌ای برخوردار است.
سلیس، مهربان، با احترام، و در عین حال دقیق و با صلابت صحبت می‌کند و پیوسته با خوش‌بینی از زیبایی‌های کانادا، زندگی و ارزش‌های کانادایی و کار مورد علاقه‌اش یعنی خدمت در پلیس منطقه یورک صحبت می‌کند.

برگرفته از سلام‌تورنتو

در توانا بیشتر درباره مینا رهروان بخوانید:
https://goo.gl/mDqHtJ
#زنان_توانا #زنان_موفق

@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇
دکتر عبدالکریم سروش هفتاد ساله شد

عبدالکریم سروش؛ منتقدی از درون

اهمیت #عبدالکریم_سروش از آن روست که به عنوان یک #دین‌پژوه به خاطر تجربه عملی خود درون یک نظام دینی به انتقاد از آن پرداخت. او که امروز هفتاد ساله شد، یکی از #نواندیشان_دینی است که سپهر #اندیشه سیاسی ایران را طی سه دهه اخیر تحت تأثیر خود قرار داده است.
با شکل‌گیری جمهوری اسلامی مسئله نوع حکومت‌داری، دین، فقه و #روحانیت و سازگاری #اسلام و #دموکراسی مسائلی بودند که دین‌پژوهان را دل‌مشغول خود کرد.
در چنین فضایی سروش تلاش کرد به این مسائل پاسخ دهد.
زندگی سروش را می‌توان به چهار دوره تقسیم کرد: دوره اول: تحصیل در یک رشته علمی و فلسفه‌اندوزی اسلامی؛ دوره دوم: عزیمت به لندن و آشنایی با #فلسفه_علم کارل پوپر؛ دوره سوم: انقلاب و دلبستگی او به نظام تازه تأسیس؛ دوره چهارم: آغاز انتقاد از نظام #ایدئولوژیک دینی و روحانیت.
هر چند با کمی احتیاط می‌توان دوره پنجمی نیز اضافه کرد که او در آن به دلیل فشارهای سیاسی مجبور به اقامت در خارج از #ایران شد. در این دوره گفتاری نظیر «محمد: روای رویاهای رسولانه» که به مسئله #قرآن و #وحی و «انسان تاریخی» می‌پردازد، باید در امتداد «بسط تجربه نبوی» دیده شود که در آن «سخن از بشریّت و تاریخیّت خود دین و #تجربه_دینی» است.

حرف‌های #سروش به مذاق #حاکمیت خوش نمی‌آمد و به این ترتیب عرصه چنان برای او تنگ شد که او را واداشت سرانجام همان مسیری را طی کند که بسیاری از محذوفان دوران #انقلاب فرهنگی حدود سی سال پیشتر رفته بودند: مهاجرت.

حمید علوی
بی‌بی‌سی

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/OeR9HZ

#توانا

@Tavaana_TavaanaTech
در #قانون اساسی کنیا تصریح شده است که «قدرت مطلق متعلق به مردم است و باید مطابق با قانون اساسی اعمال شود.» اما این مفهوم هنوز در کنیا عملی نشده ‌است. از آنجا که پارلمان کنیا نهادی عمومی است، اطلاعات مربوط به آن باید در اختیار عموم قرار گیرد. اما در واقعیت، مخفی‌کاری در #پارلمان کنیا در خصوص مواردی چون حضور و غیاب نمایندگان در جلسات #مجلس و سوابق رای‌دادن امری متعارف است. بنابر گفته اکولوه، «هنگام مراجعه به هر اداره دولتی در کنیا فرض بر محرمانه ‌بودن تمام اطلاعات است، مگر آن که خلافش گفته شود، و به این دلیل دسترسی به اطلاعات بسیار دشوار است.»اغلب اوقات توضیحی برای محرمانه ‌بودن اطلاعات ارائه نمی‌شود.

اندک ‌بودن اطلاعات اولیه در دسترس مردم، منجر به ایجاد فرهنگ بی‌تفاوتی، بی‌اعتمادی، و ناامیدی شهروندان کنیا نسبت به دولت شده و سبب شده است که باور بسیاری از آن‌ها این باشد که تلاش‌شان برای ایجاد تغییر، تفاوتی در وضع کشور ایجاد نمی‌کند. در حالی‌که شهروندان کنیایی اخبار را دنبال و در بحث‌ها شرکت می‌کنند، برنامه‌هایی در راستای آموزش مدنی در این کشور وجود ندارد و بیشتر #شهروندان از حقوق‌شان به عنوان شهروندان دموکراتیک باخبر نیستند. مزالندو در این رابطه گفته است که « مردم هنوز از بسیار جهات خود را بدهکار به رهبران‌شان می‌بینند و نمی‌دانند که مسئولیت پاسخگو قرار دادن رهبران را دارند.» به همین دلیل، دومین هدف پروژه مزالندو این بود که «کنیایی‌ها را متقاعد کند تا به جای گلایه و شکایت از عملکرد دولت و دست ‌روی ‌دست‌ هگذاشتن بدون تلاش برای ایجاد تغییر، برای تقاضای اطلاعات بیشتر از دولت‌شان، وارد عمل شوند...
#تجربه
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/XjN3GW

@Tavaana_TavaanaTech
«زنان سپیدپوش»: جنبش حقوق بشر کوبا

دولت کوبا طی سه روز در مارس ۲۰۰۳، هفتاد و پنج مخالف #سیاسی را بازداشت کرد. بسیاری از این افراد، #روزنامه‌نگاران، فعالان #حقوق_بشر و #کتابداران برجسته بودند. بسیاری از بازداشت‌شدگان در مورد زندگی در #کوبا گزارش‌های انتقادی تهیه کرده و به رسانه‌های خبری بین‌المللی ارسال می‌کردند. رژیم کوبا از توجه فزاینده بین‌المللی به این گزارش‌ها هراسان شده بود. دولت به واسطه‌ ترس از دست دادن کنترل بر مردم، تصمیم به #سرکوب این افراد گرفت. این سرکوب بعدا به بازداشت‌های «بهار سیاه» معروف شد. کاسترو برای مشروعیت‌بخشی به بازداشت‌ها، مخالفان را به دریافت کمک مالی از ایالات متحده برای بی‌ثبات کردن اوضاع سیاسی کشور متهم کرد.

مخالفان در محاکمات یک روزه محکوم شده و به آنها احکام حبس از شش تا ۲۸ سال داده شد. این افراد در دوره‌ زندان، متحمل آزارهای جسمی بسیاری شدند، دادن آب آلوده به مدفوع و غذای مخلوط شده با کرم و محرومیت از مراقبت‌های بهداشتی، از جمله این آزار و اذیت‌ها می‌باشد.

گروهی از زنان که به «زنان سپیدپوش» معروف شدند، تصمیم گرفتند مخالفت خود را با این سرکوب که در دوران اخیر در کوبا از حیث شدت سابقه نداشته، علنی کنند. زنان سپیدپوش به عنوان گروهی از مادران، خواهران و خویشان زندانیان، کار خود را آغاز کردند و امید داشتند عزیزان خود را از زندان آزاد کنند.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/RPSKK0

#زنان
#زنان_سپیدپوش
#تجربه
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

خواهران مسلمان؛ گروهی برای دفاع از حقوق زنان در مالزی

زینا انور فعال #حقوق_زنان در مالزی و بنیان‌گذار گروه خواهران مسلمان می‌گوید: «دلیل آنکه من در این #جنبش درگیر شدم آن بود که حقیقتاً از بی‌عدالتی به نام خدا عصبانی بودم. برای من، ترک اسلام یا نادیده گرفتن اسلام ابداً مسئله‌ای نیست. من فکر می‌کنم برای همهٔ ما که از آغاز شکل‌گیری #خواهران مسلمان حضور داشته‌ایم دغدغه آن بود که چرا اسلام برای توجیه #خشونت_خانگی، #سرکوب، و #تبعیض مورد استفاده واقع می‌شود.»
وی اعتقاد دارد: «حتی اگر ما ملأ نباشیم، به عنوان #شهروندان یک جامعه #دمکراتیک می‌توانیم سخن بگوییم و اگر دین به صورت منبعی برای #حقوق یا سیاست عمومی مورد استفاده واقع شود هر شهروندی حق دارد در مورد دین و قوانین مبتنی بر اصول مذهبی سخن بگوید.»

انور بر این باور نیست که #زنان باید میان مسلمان بودن و #فمینیست بودن یکی را انتخاب کنند: "من می‌خواهم ... هم یک مسلمان و هم یک فمینیست باشم، و هیچ تناقضی در اینجا نمی‌بینم. به همین دلیل است که تصمیم گرفتم حقیقتاً متن دینی را بخوانم تا ببینم کجا توجیه تبعیض علیه زنان در متن وجود دارد. و کل فرایند بازگشت دوباره به متن به عنوان یک فمینیست با این پرسش‌ها در ذهن، جهانی تازه و درکی تازه را در برابر من گشود ونیز درک مردم را که قران در مورد #عدالت، #همدردی و #بخشش سخن می‌گوید، در مورد این که زنان و مردان قیم و ... محافظ یکدیگر هستند."نشریات دیگر گروه خواهران مسلمان به این موضوعات در عمق آنها می‌پردازند، از جمله کتابی در مورد اسلام و برنامه ریزی خانواده، اسلام و حقوق بار آوری زنان، حدیث در مورد زنان در ازدواج و اسلام و چند همسری.
#تجربه
#کنشگری
#توانا
لینک مطلب مفصل تر در سایت توانا:
https://tavaana.org/fa/node/1792
آیا شما هم تجربه آزار جنسی داشته‌اید؟ آزاد دیده‌اید یا آزار رسانده‌اید؟

راهکار مناسب برای کاهش آزار جنسی در جامعه چیست؟

با تجربیات زنان مصری در این رابطه آشنا شوید:

اذیت و #آزار_جنسی معضلی است که سال‌ها به زنان مصری آسیب زده. بررسی‌های انجام‌گرفته از سوی مرکز مصری #حقوق_زنان در سال ٢٠٠٨ میلادی نشانگر آن است که ٩٨ درصد زنان خارجی و ٨٣ درصد زنان مصری در این کشور مورد اذیت و آزار جنسی قرار گرفته‌اند. نیمی از زنان روزمره با آزار جنسی دست و پنجه نرم می‌کنند، به ویژه در تعطیلی‌ها، گردهمایی‌های مردمی و تظاهرات سیاسی.به عنوان نمونه، تنها در مراسم عید فطر سال ٢٠١٢ میلادی، جشن پایان ماه اسلامی رمضان، ٧٢٧ شکایت در ارتباط با آزار جنسی – اغلب در برابر چشمان نیروهای انتظامی منفعل – به مامورین گزارش داده شد.

اذیت و آزار جنسی، در چنین ابعادی، محدودیت‌های متعددی را برای زنان مصری به وجود می‌آورد. همانطور که یکی از بنیان‌گذاران طرح HarassMap می‌گوید: «من در قاهره بزرگ شدم و از همان آغاز یاد گرفتم چگونه زندگی خود را برای بر حذر ماندن از آزار جنسی، سازماندهی کنم. مثلا، خریدها و کارهای روزانه را طوری برنامه‌ریزی می‌کردم که با مسابقات فوتبال همزمان شود و بتوانم، هنگامی که مردان بالغ و یا جوانان محله سرگرم تماشای آن هستند، به کار بیرونی خود بپردازم... یا اینکه به جای قهوه‌خانه‌های ارزان و مختص مردان، مجبور بودم به رستوران‌های گران‌قیمت‌تر بروم و به جای استفاده از وسایل نقلیه‌ عمومی مجبور بودم از تاکسی خصوصی استفاده کنم...
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/SKWLzV
#ترجمه #تجربه #مصر #زنان

@Tavaana_TavaanaTech
مبارزه ای از زیربنا: جنبش ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی

از قرن هفدهم که هلندی‌ها آفریقای جنوبی را مستعمره کردند، خود را نژاد برتر شناخته، بومیان را کنار گذاشته و قدرت سفیدپوستان را تحکیم بخشیدند. اما پیروزی حزب ناسیونالیست درسال ۱۹۴۸، که تمامی آن را سفیدپوستان تشکیل می‌دادند فصل تازه‌ای در سرکوب‌گری تاریخ آفریقای جنوبی گشود. همان‌گونه که رهبر حزب اعلام کرد «شعار ما حفظ برتری نژاد سفید در آینده است. حتی اگر لازم باشد از زور استفاده می‌کنیم.» قوانین آپارتاید جدید (آپارتس در زبان آفریقای جنوبی) از طریق وادار کردن آفریقای جنوبی به تقسیم‌بندی نژادی مانند اروپایی‌ها، هندی‌ها و رنگین‌پوستان (نژادهای مخلوط) و آفریقایی‌ها، برتری نژاد سفید را حفظ می‌کرد و تا آنجا که امکان داشت این نژادها را از هم جدا می‌ساخت. غیرسفیدپوستان به زور در مناطق محروم و فقیر اسکان داده شده و باید برای مسافرت اجازه دریافت می‌کردند. از حق رای دادن و مشارکت در دولت و ازدواج با سفیدپوستان نیز محروم بوده و در اکثر موارد حق تملک زمین را هم نداشتند. غیرسفیدپوستان در آفریقای جنوبی، در برابر این تبعیض برای ده‌ها سال مقاومت کردند ولی نتوانستند تغییر واقعی به وجود بیاورند. در حوادثی مانند قتل عام شارپ ویل در۱۹۶۰ و شورش سووتو در ۱۹۷۶، دولت به شدت معترضین را سرکوب نموده و بعضی از رهبران مانند ماندلا را به زندان انداخته و برخی دیگر مانند استیو بیکو را به قتل رساند.

در اواخر دهه ۱۹۷۰، انجمن‌های مردمی- مدنی زیادی در شهرک‌های سیاه‌پوست‌نشین ظهور کردند. فعالیت‌های این گروه‌ها سیاسی نبوده و تنها بر توسعه اجتماعی متمرکز بودند. پوپومولفی می‌گوید: «جنبش نیاز داشت که بر روی مسائل محلی کار کند تا به مردم اعتماد به نفس لازم را بدهد که آنها می‌توانند از طریق فعالیت‌های توده‌ای، زندگی خود را هر چند در مقیاسی کوچک، تغییر دهند».5 فعالین، جوامع محلی را حول مسائلی مانند افزایش اجاره‌بها، نرخ خدمات اولیه مانند آب و اسکان اجباری بسیج کردند. آنها از طریق تظاهرات، امتناع از پرداخت اجاره، تشویق مردم به خرید نکردن و بایکوت، مقامات را تحت فشار قرار داده و موفق شدند دست‌آوردهای کوچک و محسوسی داشته باشند. گرچه می‌دانستند که باید چشم‌انداز وسیع‌تری را ببینند. «ما باید افزایش اجاره‌بها، حمل و نقل و آب و برق را دود حاصل از آتش #آپارتاید فرض کرده و نیروی خود را برای خاموش کردن آتش بسیج کنیم.»

در توانا کامل‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/node/1778
#توانا #درس_آموخته #تجربه #جنبش_اجتماعی
توانا در تلگرام:
https://telegram.me/Tavaana_TavaanaTech
آیا شما هم تجربه آزار جنسی داشته‌اید؟ آزاد دیده‌اید یا آزار رسانده‌اید؟

راهکار مناسب برای کاهش آزار جنسی در جامعه چیست؟

با تجربیات زنان مصری در این رابطه آشنا شوید:

اذیت و #آزار_جنسی معضلی است که سال‌ها به زنان مصری آسیب زده. بررسی‌های انجام‌گرفته از سوی مرکز مصری #حقوق_زنان در سال ٢٠٠٨ میلادی نشانگر آن است که ٩٨ درصد زنان خارجی و ٨٣ درصد زنان مصری در این کشور مورد اذیت و آزار جنسی قرار گرفته‌اند. نیمی از زنان روزمره با آزار جنسی دست و پنجه نرم می‌کنند، به ویژه در تعطیلی‌ها، گردهمایی‌های مردمی و تظاهرات سیاسی.به عنوان نمونه، تنها در مراسم عید فطر سال ٢٠١٢ میلادی، جشن پایان ماه اسلامی رمضان، ٧٢٧ شکایت در ارتباط با آزار جنسی – اغلب در برابر چشمان نیروهای انتظامی منفعل – به مامورین گزارش داده شد.

اذیت و آزار جنسی، در چنین ابعادی، محدودیت‌های متعددی را برای زنان مصری به وجود می‌آورد. همانطور که یکی از بنیان‌گذاران طرح HarassMap می‌گوید: «من در قاهره بزرگ شدم و از همان آغاز یاد گرفتم چگونه زندگی خود را برای بر حذر ماندن از آزار جنسی، سازماندهی کنم. مثلا، خریدها و کارهای روزانه را طوری برنامه‌ریزی می‌کردم که با مسابقات فوتبال همزمان شود و بتوانم، هنگامی که مردان بالغ و یا جوانان محله سرگرم تماشای آن هستند، به کار بیرونی خود بپردازم... یا اینکه به جای قهوه‌خانه‌های ارزان و مختص مردان، مجبور بودم به رستوران‌های گران‌قیمت‌تر بروم و به جای استفاده از وسایل نقلیه‌ عمومی مجبور بودم از تاکسی خصوصی استفاده کنم...
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/SKWLzV
#ترجمه #تجربه #مصر #زنان

@Tavaana_TavaanaTech
به دنبال حقیقت: #خبرنگاری مخفیانه و صدای دموکراتیک برمه

پس از آنکه برمه استقلال خود را از بریتانیا در سال ۱۹۴۸ به دست آورد، بلافاصله درگیر جنگ قدرت، میان حکومت‌های نظامی و غیر نظامی شد. ارتش تا سال ۱۹۶۲، قدرت خود را تحکیم کرده و کشور را به طور کامل اداره می‌کرد. در سال ۱۹۸۸، رهبر خرافه‌گرای کشور، ژنرال نِه‌وین، دستور داد همه‌ اسکناس‌های کشور به جز 45 و 90 کیات، باطل شوند چون این اعداد به نه قابل تقسیم بودند و رقم نه عدد خوشبختی تلقی می‌شد. صدها هزار برمه‌ای با رهبری دانشجویان معترض در ۸ اوت ۱۹۸۸ (مشهور به ۸۸۸۸ به دلیل آنکه ماه اوت ماه هشتم تقویم میلادی است)، به خیابان‌ها ریختند. معترضین با این دستور، پس‌اندازهای طول عمر خویش را نابود شده می‌دیدند. ارتش با استفاده‌ بی‌سابقه از خشونت، به #سرکوب اعتراضات پرداخت و در جریان سرکوب، بیش از سه هزار معترض کشته و صدها نفر بازداشت شدند. ژنرال‌ها وعده‌ برگزاری انتخابات در سال ۱۹۹۰ را دادند اما پیروزی قاطع آنگ‌سان‌ سوچی، تهدیدی برای قدرت نظامیان حاکم بود. در واکنش به این امر، سوچی تحت حبس خانگی قرار داده شد.

اعتراضات سال ۱۹۸۸، موج نارضایتی گسترده‌ای در میان مردم برمه به نمایش گذاشت. اما بقیه‌ نقاط جهان از اعتراضات و قساوت رژیم، بی‌اطلاع ماند. بسیاری از افراد زندانی شده بعد از اعتراضات، به واسطه‌ عدم توجه بین‌المللی و داخلی به خواسته‌های خود شگفت‌زده بودند و به این نتیجه رسیدند که مطبوعات مستقل، تنها روش دسترسی به جهان خارج و در نهایت #براندازی رژیم است. فعالان #دموکراسی‌خواه برمه‌ای در اروپا در سال ۱۹۹۲، سازمانی به نام صدای دموکراتیک برمه بنیان گذاشتند تا مطبوعات آزاد را در اختیار مردم برمه قرار دهند. این سازمان با استفاده از #گزارشگران مخفی و ارسال ماهواره‌ای و رادیویی سیگنال از اسلوی نروژ به برمه، توانست اخبار بدون جهت‌گیری را در اختیار مردم قرار دهد. پیش از این، مردم فقط به تلویزیون دولتی دسترسی داشتند.

در سال ۲۰۰۷، هنگامی که قیمت‌های حمل و نقل به واسطه‌ حذف یارانه‌های دولتی تقریبا دو برابر شد، هزاران راهب برمه‌ای به خیابان‌‌ها آمدند تا به نفع مردم اعتراض کنند. این اعتراض به علت رنگ ردای راهبان، به #انقلاب_زعفرانی مشهور شد. صدای #دموکراتیک برمه، تنها سازمانی بود که گزارشگرانی در داخل کشور داشت و از این طریق افراد می‌توانستند اعتراضات داخلی را به جامعه‌ بین‌المللی نشان دهند.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/Dw7WMy

#توانا
#تجربه #کنشگری #دیگرجوامع
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
پرسش‌هایی که انگار هیچ وقت نمی‌خواهد گریبان ایرانیان را رها کند!
.
حدس می زنیم برخی از همراهان این صفحه با پرسش هایی کلنجار بروند که فردی چون داریوش آشوری هم با آن ها درگیر است: «مسئله اصلی همواره همراه من است و آن مسئله ای است که من از سن نوزده، بیست سالگی با خودم داشته‌ام و مسئله است که همه هم نسل‌های ما دارند و نسل‌های کنونی ایرانی هم دارند که ما در این دنیا چه کسی هستیم و ارتباط ما با این دنیا چیست؟ مدرنیته چیست و من چگونه می توانم مدرن باشم یا چگونه مدرنیته را بفهمم؟ و اینجاست که مثلا فهم حافظ از این منظر و کوشش برای یک چنین کار تحلیلی جزو این پروژه عمومی فهم مدرنیته برای من است».
.
داریوش آشوری یکی از متفکران برجسته ایران در دوره معاصر است که از بسیاری جهات خصلت‌های اصلی تجربه مدرنیته را در کار و اندیشه خود نمایندگی می‌کند. داریوش آشوری زاده ۱۱ مرداد ۱۳۱۷ در تهران و زبان‌شناس، مترجم است و در حوزه روشنفکری نیز بسیار تاثیرگذار بوده است.
.
در یک گفت و گوی بلند که آموزشکده توانا بر پایه مجموعه مقالات او به نام ما و مدرنیت با او صورت داده است، داریوش آشوری مروری می‌کند بر تجدد به شیوه ای که ایرانیان شناختند و به مسائل آن پرداختند. بعلاوه بازبینی تازه‌ای از مباحث آن کتاب است که اندیشه‌های او را در سه دهه پیش نشان می‌دهد.


http://bit.ly/2VYtGjH
.
#داریوش_آشوری #مدرنیت_مدرنیته #تجربه_مدرنیته #زبان_شناسی

@Tavaana_TavaanaTech
خواهران مسلمان؛ گروهی برای دفاع از حقوق زنان در مالزی

زینا انور فعال حقوق زنان در مالزی و بنیان‌گذار گروه خواهران مسلمان می‌گوید: «دلیل آنکه من در این جنبش درگیر شدم آن بود که حقیقتاً از بی‌عدالتی به نام خدا عصبانی بودم. برای من، ترک اسلام یا نادیده گرفتن اسلام ابداً مسئله‌ای نیست. من فکر می‌کنم برای همهٔ ما که از آغاز شکل‌گیری #خواهران مسلمان حضور داشته‌ایم دغدغه آن بود که چرا اسلام برای توجیه خشونت خانگی، سرکوب، و تبعیض مورد استفاده واقع می‌شود.»
وی اعتقاد دارد: «حتی اگر ما ملأ نباشیم، به عنوان شهروندان یک جامعه دمکراتیک می‌توانیم سخن بگوییم و اگر دین به صورت منبعی برای حقوق یا سیاست عمومی مورد استفاده واقع شود هر شهروندی حق دارد در مورد دین و قوانین مبتنی بر اصول مذهبی سخن بگوید.»

انور بر این باور نیست که زنان باید میان مسلمان بودن و فمینیست بودن یکی را انتخاب کنند: "من می‌خواهم ... هم یک مسلمان و هم یک فمینیست باشم، و هیچ تناقضی در اینجا نمی‌بینم. به همین دلیل است که تصمیم گرفتم حقیقتاً متن دینی را بخوانم تا ببینم کجا توجیه تبعیض علیه زنان در متن وجود دارد. و کل فرایند بازگشت دوباره به متن به عنوان یک فمینیست با این پرسش‌ها در ذهن، جهانی تازه و درکی تازه را در برابر من گشود ونیز درک مردم را که قران در مورد عدالت، همدردی و بخشش سخن می‌گوید، در مورد این که زنان و مردان قیم و ... محافظ یکدیگر هستند."نشریات دیگر گروه خواهران مسلمان به این موضوعات در عمق آنها می‌پردازند، از جمله کتابی در مورد اسلام و برنامه ریزی خانواده، اسلام و حقوق بار آوری زنان، حدیث در مورد زنان در ازدواج و اسلام و چند همسری.

#تجربه
#کنشگری
#توانا #خشونت_خانگی #چند_همسری #حقوق_زنان #مالزی #فمینیست

مشروح این مطالعه موردی را در سایت آموزشکده توانا بخوانید:
https://bit.ly/3oqGSvD

@Tavaana_TavaanaTech
مزالندو: طرح دیده‌بانی تحولات پارلمان کنیا

در #قانون اساسی کنیا تصریح شده است که «قدرت مطلق متعلق به مردم است و باید مطابق با قانون اساسی اعمال شود.» اما این مفهوم هنوز در کنیا عملی نشده ‌است. از آنجا که پارلمان کنیا نهادی عمومی است، اطلاعات مربوط به آن باید در اختیار عموم قرار گیرد. اما در واقعیت، مخفی‌کاری در #پارلمان کنیا در خصوص مواردی چون حضور و غیاب نمایندگان در جلسات #مجلس و سوابق رای‌دادن امری متعارف است. بنابر گفته اکولوه، «هنگام مراجعه به هر اداره دولتی در کنیا فرض بر محرمانه ‌بودن تمام اطلاعات است، مگر آن که خلافش گفته شود، و به این دلیل دسترسی به اطلاعات بسیار دشوار است.»اغلب اوقات توضیحی برای محرمانه ‌بودن اطلاعات ارائه نمی‌شود.

اندک ‌بودن اطلاعات اولیه در دسترس مردم، منجر به ایجاد فرهنگ بی‌تفاوتی، بی‌اعتمادی، و ناامیدی شهروندان کنیا نسبت به دولت شده و سبب شده است که باور بسیاری از آن‌ها این باشد که تلاش‌شان برای ایجاد تغییر، تفاوتی در وضع کشور ایجاد نمی‌کند. در حالی‌که شهروندان کنیایی اخبار را دنبال و در بحث‌ها شرکت می‌کنند، برنامه‌هایی در راستای آموزش مدنی در این کشور وجود ندارد و بیشتر #شهروندان از حقوق‌شان به عنوان شهروندان دموکراتیک باخبر نیستند. مزالندو در این رابطه گفته است که « مردم هنوز از بسیار جهات خود را بدهکار به رهبران‌شان می‌بینند و نمی‌دانند که مسئولیت پاسخگو قرار دادن رهبران را دارند.»
به همین دلیل، دومین هدف پروژه مزالندو این بود که «کنیایی‌ها را متقاعد کند تا به جای گلایه و شکایت از عملکرد دولت و دست ‌روی ‌دست‌ هگذاشتن بدون تلاش برای ایجاد تغییر، برای تقاضای اطلاعات بیشتر از دولت‌شان، وارد عمل شوند...

#تجربه #مطالعه_موردی

بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/3t1QwqF

@Tavaana_TavaanaTech
امروز ۲۲ ژوئن، روز جهانی رسانه مثبت است.
به دنبال حقیقت: #خبرنگاری مخفیانه و صدای دموکراتیک برمه

پس از آنکه برمه استقلال خود را از بریتانیا در سال ۱۹۴۸ به دست آورد، بلافاصله درگیر جنگ قدرت، میان حکومت‌های نظامی و غیر نظامی شد. ارتش تا سال ۱۹۶۲، قدرت خود را تحکیم کرده و کشور را به طور کامل اداره می‌کرد. در سال ۱۹۸۸، رهبر خرافه‌گرای کشور، ژنرال نِه‌وین، دستور داد همه‌ اسکناس‌های کشور به جز 45 و 90 کیات، باطل شوند چون این اعداد به نه قابل تقسیم بودند و رقم نه عدد خوشبختی تلقی می‌شد. صدها هزار برمه‌ای با رهبری دانشجویان معترض در ۸ اوت ۱۹۸۸ (مشهور به ۸۸۸۸ به دلیل آنکه ماه اوت ماه هشتم تقویم میلادی است)، به خیابان‌ها ریختند. معترضین با این دستور، پس‌اندازهای طول عمر خویش را نابود شده می‌دیدند. ارتش با استفاده‌ بی‌سابقه از خشونت، به #سرکوب اعتراضات پرداخت و در جریان سرکوب، بیش از سه هزار معترض کشته و صدها نفر بازداشت شدند. ژنرال‌ها وعده‌ برگزاری انتخابات در سال ۱۹۹۰ را دادند اما پیروزی قاطع آنگ‌سان‌ سوچی، تهدیدی برای قدرت نظامیان حاکم بود. در واکنش به این امر، سوچی تحت حبس خانگی قرار داده شد.

اعتراضات سال ۱۹۸۸، موج نارضایتی گسترده‌ای در میان مردم برمه به نمایش گذاشت. اما بقیه‌ نقاط جهان از اعتراضات و قساوت رژیم، بی‌اطلاع ماند. بسیاری از افراد زندانی شده بعد از اعتراضات، به واسطه‌ عدم توجه بین‌المللی و داخلی به خواسته‌های خود شگفت‌زده بودند و به این نتیجه رسیدند که مطبوعات مستقل، تنها روش دسترسی به جهان خارج و در نهایت #براندازی رژیم است. فعالان #دموکراسی‌خواه برمه‌ای در اروپا در سال ۱۹۹۲، سازمانی به نام صدای دموکراتیک برمه بنیان گذاشتند تا مطبوعات آزاد را در اختیار مردم برمه قرار دهند. این سازمان با استفاده از #گزارشگران مخفی و ارسال ماهواره‌ای و رادیویی سیگنال از اسلوی نروژ به برمه، توانست اخبار بدون جهت‌گیری را در اختیار مردم قرار دهد. پیش از این، مردم فقط به تلویزیون دولتی دسترسی داشتند.

در سال ۲۰۰۷، هنگامی که قیمت‌های حمل و نقل به واسطه‌ حذف یارانه‌های دولتی تقریبا دو برابر شد، هزاران راهب برمه‌ای به خیابان‌‌ها آمدند تا به نفع مردم اعتراض کنند. این اعتراض به علت رنگ ردای راهبان، به #انقلاب_زعفرانی مشهور شد. صدای #دموکراتیک برمه، تنها سازمانی بود که گزارشگرانی در داخل کشور داشت و از این طریق افراد می‌توانستند اعتراضات داخلی را به جامعه‌ بین‌المللی نشان دهند.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/Dw7WMy

#توانا
#تجربه #کنشگری #دیگرجوامع

@Tavaana_TavaanaTech
چهار انقلابی پشیمان

در ماه‌های داغ سال ۵۷ انقلابی‌گری سکه رایج بازار بود. خاص و عام به خیابان ها ریختند و خواستار خروج «دیو» و ورود «فرشته»ای چون آیت الله خمینی شدند. اما با این حال چهره های مشهوری بودند که پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی و فعل و انفعلات پس از آن، از انقلاب اسلامی و نقش خود برائت جستند.

زنده‌یاد داریوش شایگان: «ایران در سال‌های دهه‌های چهل و پنجاه داشت جهش می‌کرد. ما از آسیای جنوب شرقی آن موقع جلوتر بودیم، ولی بعد آن‌ها پیش افتادند و موفق‌تر شدند. علت عدم موفقیت ما به نظر من این است که ما شتاب تغییرات را تحمل نکردیم. حالا چرا؟ نمی‌دانم. همچنین ما روشنفکران آن دوره هم پرت بودیم و تحلیل درستی از جایگاه خود در جامعه و جامعۀ خود در جهان نداشتیم...باید اعتراف کنم شرمنده‌ام که نسل ما گند زد!».

محسن سازگارا: «اگر ۱۰ بار دیگر به دنیا بیایم و دیکتاتور نظامی مانند شاه سر کار باشد، علیه او مبارزه می‌کنم اما دیگر انقلاب نمی‌کنم. ایدئولوژی انقلابی آن هم از نوع قرائتی ایدئولوژیک از دین، به نظرم چیزی بود که کسی در آن مقطع نمی‌فهمید که چه فاجعه‌ای می‌تواند خلق کند».

زنده‌یاد هما ناطق: «پرونده بنده چه بسا نابخشودنی‌تر از دیگران باشد. چرا که در انقلاب، هم مدرس بودم و هم محقق! بدا که شور چنان ورم داشت که اندوخته‌ها و دانسته‌ها را به زباله‌دانی ریختم و در همرنگی با جهل جماعت به خیابانها سرازیر شدم. ادیبانه‌تر بگویم: گُه زدم؛ و به قول صادق هدایت اکنون آن گه را «قاشق قاشق» می‌خورم و پشیمان از خیانت به ایران، گوشه‌ای خزیده‌ام تا چه پیش آید».

محمد نوری‌زاد: «این که می گویم انقلاب پنجاه و هفت یکی از خسارتبارترین انقلاب های تاریخ است، نه از این روی که با بر آمدن جمهوری اسلامی، بسیاری از سرمایه های انسانی و پولی و بین المللی ما دود شد و بهوا رفت، نه، بل بجای این که ما با انقلاب، خیز برداریم به سمتِ دستاوردهای نوینِ بشری، به سمتِ دوردست هایِ بدویِ تاریخی خیز برداشتیم و تا توانستیم در همان دوردست ها، خود را و هستیِ خود را فدای گمگشتگی‌ها و عصبیت‌های هیچ درهیچ مذهبی کردیم».

شما درباره نظر این چهار تن چگونه می‌اندیشید؟

به نظر شما از نظرات این چهار تن برای تحکیم دموکراسی و مدنیت در جامعه چه می‌توان آموخت؟

#انقلاب۵۷ #انقلابی #تجربه #داریوش_شایگان #هما_ناطق #محمد_نوریزاد #محسن_سازگارا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مبارزات مدنی تجربه‌ها و راهکارها - ۲۳
موضوع:
مقاومت اوکراین، تجربه‌ها و درس‌های آن

دامون گلریز، تحلیلگر مسائل بین‌الملل

زمان: یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ / ۶ مارس
 ساعت ۲۱ به وقت تهران


https://is.gd/DjWdTP

#اوکراین #مقاومت_مردمی #تجربه #دموکراسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
چند روز پیش پرسشی از کاربران پرسیدیم که دو تاثیر کارآمدی که از آموزشکده توانا گرفته‌اند.

بیشتر کاربران روی عنصر آگاهی‌بخشی از سمت آموزشکده توانا تاکید کردند.

ضمن سپاس از لطف و حسن اعتماد شما کاربران و مخاطبان گرامی، اکنون می‌خواهیم صادقانه این احساس خود را با ما در میان بگذارید که شما در زمینه آگاهی‌بخشی چه انتظاراتی از توانا دارید که هنوز محقق نشده است؟ و انتظار دارید توانا آن را انجام دهید؟ یا فکر می‌کنید جای آن در توانا خالی است.

لطفا نظرات خود را حتی به صورت مفصل با ما در میان بگذارید.

ما قطعا برای بهبود فعالیت خود امید خود را به دیدگاه‌های دقیق شما خواهیم بست.

#آموزشکده_توانا #آموزش #جامعه_مدنی #کتاب #تجربه #مطالعه_موردی

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM


زنان زندان عادل‌آباد

روایت یک معترض زندانی از گوشه‌ای از روزگاری که بر زنان زندانی در زندان عادل‌آباد می‌گذرد

زنان عادل‌آباد، مقوله‌ای است که تا عمر دارم نمی‌توانم فراموش کنم؛ سرنوشت‌هایشان، نگاه‌هایشان، چشمانشان ... .
نظام مردسالاری که ردپایش در سرنوشت زنان زندانی هم بسیار مشهود است؛ زنانی که به جای همسران‌شان زندانی شده بودند، در واقع گروگان گرفته شده بودند تا شوهرشان که بابت جرمی که مرتکب شده بود و فراری بود، برگردد.
و زنان دیگری که سرنوشت‌های تک‌تک‌شان که از یادم نمی‌رود ... .
«س» زندانی بند قتل بود که مسئولیت رساندن لباس‌هایی را به عهده داشت که خانواده هایمان برایمان می‌آوردند. هوای زندان سرد شده بود و ما روزشماری می‌کردیم لباس‌هایی که از خانواده‌ها تحویل گرفته شده، زودتر به دست مان برسد. «س» با پلاستیکی پر از لباس آمد در بندمان، از خوشحالی پر در آورده بودیم و همه پشت میله‌ها جمع شده بودیم، هر کس بسته کوچک لباسش را که می‌گرفت و تشکر می‌کرد، «س» رو کرد به همه‌مان و گفت: برای شوهرم فاتحه بخوانید. این اولین برخورد من و «س» بود.
چیزی که بین زندانیان بند قتل زنان شایع بود، اغلب در کودکی ازدواج کرده بودند با مردی که نمی‌خواستند، وقتی خودشان را به عنوان یک زن شناخته بودند، سعی کرده بودند خلا جفتی که می‌خواستند دوستش داشته باشند را در روابط خارج از ازدواج جست‌و‌جو کنند، بعد هم که واضح است ... در خلا وجود قانونی که لااقل برای طلاق حمایت‌شان کند و در ناآگاهی و خشم و استیصال اغلب به کمک مرد دوم، شوهرشان را کشته بودند. «س» اما متفاوت بود، به نظر می‌آمد همسرش را دوست داشته. برخورد بعدی من و «س» وقتی بود که «ریحانه» یا «آویسا» در راهروی زندان می‌دویدند و در آن فضای خفه، موجی از زندگی با هر قدم‌شان به جانم می‌ریخت. سلول ما اعتراضی‌ها برخلاف بقیه بندها همیشه بسته بود، مگر دو تا ۲۰ دقیقه هواخوری روزانه یا ضرورت برای رفتن به مددکاری، بهداری و ... .


ادامه را بشنوید.

- روایت یکی از بازداشت‌شدگان خیزش انقلابی در شیراز از بند زنان زندان عادل‌آباد توسط آموزشکده توانا بازخوانی شده است.
این قسمت اول است.

از سایر زندانیان که اخیرا آزاد شده‌اند نیز دعوت می‌شود که تجربه‌ها و مشاهدات خود را برای ما ارسال کنند.

#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #تجربه_زنذان #زندان_عادل_آباد_شیراز
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
چهار انقلابی پشیمان
در ماه‌های داغ سال ۵۷ انقلابی‌گری سکه رایج بازار بود. خاص و عام به خیابان‌ها ریختند و خواستار خروج «دیو» و ورود «فرشته»ای چون آیت‌الله خمینی شدند. اما با این حال چهره‌های مشهوری بودند که پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی و فعل و انفعلات پس از آن، از انقلاب اسلامی و نقش خود برائت جستند.
زنده‌یاد داریوش شایگان:
«ایران در سال‌های دهه‌های چهل و پنجاه داشت جهش می‌کرد. ما از آسیای جنوب شرقی آن موقع جلوتر بودیم، ولی بعد آن‌ها پیش افتادند و موفق‌تر شدند. علت عدم موفقیت ما به نظر من این است که ما شتاب تغییرات را تحمل نکردیم. حالا چرا؟ نمی‌دانم. همچنین ما روشنفکران آن دوره هم پرت بودیم و تحلیل درستی از جایگاه خود در جامعه و جامعه خود در جهان نداشتیم...باید اعتراف کنم شرمنده‌ام که نسل ما گند زد!».
محسن سازگارا:
«اگر ۱۰ بار دیگر به دنیا بیایم و دیکتاتور نظامی مانند شاه سر کار باشد، علیه او مبارزه می‌کنم اما دیگر انقلاب نمی‌کنم. ایدئولوژی انقلابی آن هم از نوع قرائتی ایدئولوژیک از دین، به نظرم چیزی بود که کسی در آن مقطع نمی‌فهمید که چه فاجعه‌ای می‌تواند خلق کند».
زنده‌یاد هما ناطق:
«پرونده بنده چه بسا نابخشودنی‌تر از دیگران باشد. چرا که در انقلاب، هم مدرس بودم و هم محقق! بدا که شور چنان ورم داشت که اندوخته‌ها و دانسته‌ها را به زباله‌دانی ریختم و در همرنگی با جهل جماعت به خیابان‌ها سرازیر شدم. ادیبانه‌تر بگویم: گُه زدم؛ و به قول صادق هدایت اکنون آن گه را «قاشق قاشق» می‌خورم و پشیمان از خیانت به ایران، گوشه‌ای خزیده‌ام تا چه پیش آید».
محمد نوری‌زاد:
«این که می گویم انقلاب پنجاه و هفت یکی از خسارت‌بارترین انقلاب‌های تاریخ است، نه از این روی که با بر آمدن جمهوری اسلامی، بسیاری از سرمایه‌های انسانی و پولی و بین‌المللی ما دود شد و به هوا رفت، نه، بل به جای این‌که ما با انقلاب، خیز برداریم به سمت دستاوردهای نوینِ بشری، به سمت دوردست‌هایِ بدویِ تاریخی خیز برداشتیم و تا توانستیم در همان دوردست‌ها، خود را و هستی خود را فدای گم‌گشتگی‌ها و عصبیت‌های هیچ در هیچ مذهبی کردیم».
به نظر شما از نظرات این چهار تن برای تحکیم دموکراسی و مدنیت در جامعه چه می‌توان آموخت؟
#انقلاب۵۷ #انقلابی #تجربه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech